نام پژوهشگر: صدراله خسروی
ملیحه زارع صدراله خسروی
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر الگو های ارتباطی بر میزان بروز رفتار های پر خطر بر گروهی از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود .روش پژوهش از نوع توصیفی - مقطعی است . جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شیراز بودند که بر اساس جدول کوهن با روش خوشه ای چند مرحله ای از تعداد 220 نفر از آنها انتخاب شدند که 120 نفر پسر و 100نفر دختر بودند. ابزار سنجش در این پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه الگو های ارتباطی خانوادگی (کوئرنر و فیتز پاتریک ،2002)و پرسش نامه رفتارهای پر خطر (نورت داکاتا ،2007) که بر روی جامعه نمونه اجرا گردید.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین الگو های ارتباطی خانوادگی میزان بروز رفتارهای پر خطر تفاوت معنا داری وجود دارد(0/0001>p).بدین صورت که بیشترین میزان رفتارهای پر خطر در الگوی ارتباطی خانوادگی بی قید و شرط و محافظت کننده بود و کمترین میزان بروز رفتار پر خطر در الگوی خانواده کثرت گرا مشاهده شد.نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین الگو های ارتباطی کثرت گرا و محافظت کننده تفاوت معنا داری وجود دارد (0/005>p)و همچنین بین الگو های کثر ت گرا و بی قید و شرط تفاوت به سطح معنا داری رسیده است (0/004>p)و بین الگو های ارتباطی توافق کننده و سایر الگو های ارتباطی تفاوت به سطح معنا داری نرسیده است و بین الگو های محافظت کننده و بی قید و شرط تفاوت به سطح معنا داری نرسیده است (0/9>p). نتایج دیگر پژوهش نشان داد که تعامل بین الگو های ارتباطی و جنسیت بر بروز رفتارهای پر خطر تفاوت معنا داری را نشان می دهد (0/0001>p)بدین معنا که میزان بروز رفتارهای پر خطر در پسرا در چهار الگو بیشتر از دختران مشاهده شد.
اعلا نصیری صدراله خسروی
چکیده: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی آموزش شیوه های حل مساله گروهی بر کاهش بحران هویت نوجوانان دختر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان کازرون صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر دبیرستانی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان کازرون بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم تعداد 30 نفر انتخاب شدند و آزمون هویت شخصی به عنوان پیش آزمون به عمل آمد و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، 10 جلسه 5/1 ساعته در هفته تحت آموزش شیوه های حل مساله گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد.سپس آزمون هویت شخصی به عنوان پس آزمون برای دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داروجود دارد، بدین معنی که میزان نمرات بحران هویت گروه آزمایش به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش شیوه های حل مساله گروهی در کاهش میزان بحران هویت نوجوانان موثر است. واژگان کلیدی: شیوه های حل مساله- بحران هویت- نوجوانان دختر- کازرون.
میترا نقی زاده قزلجه صدراله خسروی
چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هویت با نیازهای اساسی روان شناختی ( خودمختاری ، شایستگی و وابستگی) در نوجوانان دبیرستانی بود .روش پژوهش توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دبیرستانی شهرستان تهران در سال تحصیلی 89-88بود.که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 300نفر انتخاب شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هویت بالیستری و همکاران (1995) و پرسشنامه نیازهای اساسی روان شناختی دسی و ریان (2000)استفاده شد.داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ، واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که بین هویت و نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(p‹0/01).بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت نیازهای اساسی در هویت یابی نوجوانان نقش اساسی دارد. کلید واژگان:هویت، نیازهای اساسی روان شناختی ،نوجوانی
بهادر عباسی زهرا قادری
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی برافزایش احساس خود کارآمدی در زندانیان شهر شیراز در سال 1389 بوده است. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده ،با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 9 اندرزگاه تعداد 100 نفر آزمودنی که در زندان مرکزی محکومیت حبس داشتند به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه احساس خودکارآمدی نظامی ،متیوس جروسلم ، و رالف شوارز را تکمیل نمودند. تعداد 30 نفر که پایین ترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. آموزش واقعیت درمانی گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از نظر احساس خودکارآمدی تفاوت معنادار وجود دارد (005/0 ). اما از نظر ویژگی های دموگرافیک(سن، ،سابقه محکومیت،مدت محکومیت و وضعیت تاهل) به سطح معنادار نرسید. یا به عبارت دیگر آموزش به یک میزان بر افراد مورد مطالعه تاثیر داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش واقعیت درمانی گروهی بر احساس خودکارآمدی زندانیان موثر بوده است. کلید واژه ها: واقعیت درمانی- احساس خودکارآمدی-زندانیان شهر شیراز
عصمت سعدآبادی صدراله خسروی
بررسی پیش بینی تاب آوری فرزندان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده چکیده تاب آوری یکی از مفاهیم اساسی روانشناسی مثبت گرا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی تاب آوری فرزندان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های نواحی مختلف شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 404 دانش آموز دختر (208) و پسر (196) انتخاب شدند. پایایی مقیاس ها به روش آلفای کرونباخ تعیین شد و نتایج بیانگر پایایی مطلوب مقیاس ها بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تاب آوری است (001/0p<) و جهت گیری همنوایی پیش بینی کننده منفی و معنی دار تاب آوری است (001/0p<). همچنین یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی (کثرت گرا و توافق کننده) که گفت و شنود بالایی دارند، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تاب آوری هستند. در حالی که الگوهای ارتباطی (محافظت کننده و بی قید و شرط) که گفت و شنود پایینی دارند پیش بینی کننده منفی و معنی دار تاب آوری هستند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ارتقاء گفت و شنود در خانواده پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تاب آوری است، در حالی که تأکید بر همنوایی در خانواده تاب آوری فرزندان را کاهش می دهد. واژه های کلیدی: الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری، گفت و شنود، همنوایی، کثرت گرا، توافق کننده، محافظت کننده، بی قید و شرط.
اعظم رضایی صدراله خسروی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت شناختی – رفتاری بر تغییر باورهای غیرمنطقی و دانش جنسی زنان متأهل شهرستان گناوه (1390). تحقیق نیمه تجربی ، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل شهر گناوه بود. از بین داوطلبان شرکت در جلسه های آموزشی، 30 زوج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آموزش و کنترل جایگزین شدند.ابزار اندازه گیری مقیاس پرسشنامه باورهای ارتباطی rbiودانش جنسی آن هوپر (1386) بود. گروه آزمایش هشت جلسه آموزشی هفته ای دو بار 5/1 ساعت تحت آموزش درمان شناختی – رفتاری قرار گرفتند. یافته های تحقیق با نرم افزار spss و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که از نظر میزان باورهای غیر منطقی زنان بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (0001/0p<) . بدین معنی که میزان باورهای غیر منطقی گروه آزمایش پائین تر از گروه کنترل بود. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد باورهای غیر منطقی مقیاس تغییرپذیری همسر ، توقع ذهن خوانی ، کمال گرایی جنسی و تفاوتهای جنسیتی تفاوت در دو گروه به سطح معنی دار رسیده است (05/0p<). ولی در بعد تخریب کنندگی همسر از ابعاد باورهای غیر منطقی تفاوت در دو گروه به سطح معنی دار نرسیده است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که از نظر میزان دانش جنسی تفاوت در دو گروه به سطح معنی دار رسیده است (01/0p<). بدین معنی که دانش جنسی گروه آزمایش به طور معنی دار بالاتر از گروه کنترل بود. ولی تعامل بین دانش جنسی و تحصیلات به سطح معنی دار نرسید. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش رویکرد شناختی – رفتاری بر تغییر باورهای غیر منطقی و دانش جنسی زنان متأهل مژثراست. کلید واژه ها : آموزش رویکرد شناختی – رفتاری ، باورهای ارتباطی ، دانش جنسی
آمنه کجوری صدراله خسروی
چکیده هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی خواب شبانه در کاهش میزان پرخاشگری کودکان 6-3 ساله بود. این پژوهش نیم آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 نفر که در پرسشنامه پرخاشگری واحدی نمره حداقل 56 را کسب کرده بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 4 جلسه تحت آموزش تنظیم خواب شبانه قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میزان پرخاشگری گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت، بدین معنی که پرخاشگری گروه آزمایش به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود( 01/0 >=p) و همینطور در مورد ابعاد پرخاشگری (فیزیکی- تهاجمی، کلامی- تهاجمی، تکانشی) نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود داشت (05/0 >=p) اما در بعد پرخاشگری رابطه ای تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل مشاهده نگردید. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خواب کافی و متناسب با سن به طور معنی داری موجب کاهش میزان پرخاشگری کودکان می شود. کلید واژه ها: خواب، پرخاشگری، کودکان پیش دبستانی.
فاطمه اسدی زهرا قادری
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سطح کنترل عواطف و مسئولیت پذیری دختران متوسطه ایثارگر و عادی شهر شیراز اجرا شده است . جامعه آمای این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 18-16 سال دبیرستان های عادی و شاهد ناحیه 4 شیراز بوده است . برای انتخاب گروه نمونه شاهد از بین 228 دانش آموز با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری تصادفی تعداد 140 نفر و برای انتخاب گروه نمونه عادی از بین 3052 دانش آموز با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 341 نفر انتخاب شدند و ابزار گردآوری اطلاعات که عبارت از پرسش نامه مسئولیت پذیری، پرسش نامه کنترل عواطف و پرسش نامه دموگرافیک بود بین آنان توزیع گردید. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از آزمون t نتایج نشان داد که در مسئولیت پذیری (05/0 p<)، کنترل عواطف (05/0 p<) خشم (05/0 < p) و خلق افسرده (001/0 < p) بین دختران ایثارگر عادی تفاوت معنی داری وجود دارد اما در اضطراب (33/0 p<) و عاطفه مثبت (44/0 p<) بین دختران ایثارگر و عادی تفاوت معنی داری وجود ندارد . نتیجه ی بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده ی مهارت بیشتر دختران عادی در کنترل عواطف، کنترل خشم و کنترل خلق افسرده دارد. در مسئولیت پذیری دختران ایثارگر از مهارت بیشتری برخوردار بودند و در کنترل اضطراب و عاطفه ی مثبت بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. کلید واژه: مسئولیت پذیری- کنترل عواطف– خشم- اضطراب - خلق افسرده – عاطفه مثبت.
نازفر مقتدری ژاله رفاهی
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان، رشد اجتماعی آنان و خودکارآمدی والدین آنها بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک های تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1389 وجود داشت، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد351 کودک انتخاب، و پرسشنامه سلامت روان (psc) و رشد اجتماعی واینلند برای کودکان و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز برای والدین آنها اجرا شد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها، تعداد 30 نفر از افرادی را که از حد نصاب نمره پایین تر بودند به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش ارزش های زندگی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره و کوواریانس آنالیز شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان سلامت روان (0001/0 p?)، رشد اجتماعی (002/0p?) و خودکارآمدی والدین (02/0p?) به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش به ترتیب 75 ، 30 و 18 درصد می باشد. بنابراین آموزش ارزش های زندگی به کودکان بر سلامت روان، رشد اجتماعی آنان و خودکارآمدی والدین آنها موثر است.
غلامرضا فلاحی لادن معین
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر سلامت روان و احساس خودکارآمدی دانش آموزان است. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر بوانات در سال تحصیلی 91-90 بوده که بر اساس نمونه گیری در دسترس گروه نمونه به طور تصادفی از دانش آموزان پایه ی سوم راهنمایی تعداد 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند.ابزار پژوهش پرسشنامه ی سلامت عمومی (ghq) و پرسشنامه ی خودکارامدی عمومی بود. گروه آزمایش تحت آموزش درمان شناختی – رفتاری گروهی در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از نظر سلامت روانی (001/0 p<) و احساس خودکارآمدی (001/0p,) و ابعاد سلامت روان شامل سلامت جسمانی (01/0 p<)، کارکرد اجتماعی (01/0p<)، اضطراب (0001/0p<) و افسردگی (001/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش درمان شناختی – رفتاری گروهی بر سلامت روان، احساس خودکارآمدی و ایجاد سلامت روان موثر بوده است. کلید واژه: درمان شناختی – رفتاری، سلامت روان، احساس خودکارآمدی.
عبدالرضا حکیمی سلطان علی کاظمی
چکیده هدف از پژوهش حاضر،ساخت وبررسی پایایی ،روایی و هنجاریابی آزمون سنجش توانایی خواندن و درک مطلب در مورد دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان فیروزآباد بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 90-89 در غالب 45 دبستان مشغول به تحصیل بودند و کلیه آنها شامل 458 نفر پسر و 464 نفر دختر به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل آزمون خواندن و درک مطلب که بر اساس توانایی ذهنی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی و از منابع غیردرسی ساخته شد تا بتواند توانایی واقعی دانش آموزان را در خواندن ودرک مطلب مشخص کند .این آزمون دارای 35 سوال چهارگزینه ای بود. پایایی آزمون از طریق آلفای کرنباخ 87/. = ? بدست آمد و روایی ملاکی از طریق همبستگی بین نمره های آزمون و دو درس انشا و بخوانیم انجام شد که در سطح 001/. معنادار بود. برای نرم یابی آزمون نمره های دانش آموزان به رتبه های درصدی و نمرات استاندارد z و نمره های مقیاسی هوشبهر با میانگین 100 و انحراف استاندارد 15 تبدیل شد .بین عملکرد دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد.
اعظم صمدی صدراله خسروی
چکیده این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی ماساژدرمانی بر میزان افسردگی و خودکارآمدی بیماران افسرده شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش تجربی است و طرح آن بصورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود به این منظور از 30 نفر مراجعین به مرکز ماساژدرمانی و مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان، آزمون پرسشنامه افسردگی بک (bdi-ii) و پرسشنامه خودکارآمدی شوارزر به عمل آمد. از بین آنها تعداد 20 نفر که دارای افسردگی بالا و خودکارآمدی پایینی بودند بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند پس از یک جلسه توجیهی و گرفتن رضایت نامه از آزمودنی ها پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت تقریبا دو ماه، 18 جلسه (3 جلسه 30 دقیقه ای در هفته) تحت ماساژ قرار گرفتند و در پایان دوره، مجددا از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج بدست آمده از تحلیل کواریانس نشان داد که ماساژدرمانی به طور معنادار در کاهش افسردگی موثر است و میزان بهبودی علائم افسردگی در پس آزمون(002/0p<) بود. همچنین تاثیر ماساژدرمانی بر خودکارآمدی بطور معناداری بیشتر از گروه گواه بود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که با بکارگیری ماساژدرمانی بعنوان یک مداخله غیرتهاجمی، کم هزینه و مکمل، امکان بهبود سطوح افسردگی و خودکارآمدی در بیماران افسرده وجود دارد. واژه های کلیدی: ماساژدرمانی، افسردگی، خودکارآمدی.
محمدرضا شفیعی صدراله خسروی
چکیده : هدف از این پژوهش تبیین رابطه سبک های رهبری و ویژگی های شخصیتی با رضایت شغلی کارکنان بانک کشاورزی در سال 1390 بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک کشاورزی شیراز در سال 1390 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 140 نفر انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تخصصی نئو (1983) فرم کوتاه 60 سوالی و پرسشنامه سبک های رهبری باردنزومتزکاس (1969) و رضایت شغلی اسمیت کندال و هیدلبن (1982) استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد بین عصبیت و رضایت شغلی رابطه منفی وجود دارد (05/0p< ) و در صورتی که بین شاخص برونگرایی و باز بودن نسبت به تجربه و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. در صورتی که بین شاخص توافقی و رضایت شغلی رابطه مثبت و جود دارد ولی به سطح معنی دار نرسیده است. و بین وجدانی بودن و رضایت شغلی رابطه معنی دار وجود ندارد.همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین سبک مدیریتی رابطه مدار و رضایت شغلی رابطه مثبت وجود دارد ولی به سطح معنی دار نرسیده است. بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت برخی از ویژگی های شخصیتی رابطه مثبت و برخی رابطه منفی رضایت شغلی دارد و همین طور شیوه مدیریتی با رضایت شغلی رابطه مثبت دارد. کلید واژه : سبک رهبری – ویژگی شخصیتی – رضایت شغلی
محسن درخشان زهرا قادری
هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر بخشی آموزش مولفه های هوش معنوی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی است که روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشجویی نهاد رهبری دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال1391-1390به تعداد 976 نفر بوده است. حجم نمونه 30 نفر از دانشجویان هستند که به صورت نمونه گیری هدفمند، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل: الف) مقیاس بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989) ب) مقیاس رضایت از زندگی(دینر) بوده است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مولفه های هوش معنوی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی گردیده است. ضمنا آموزش هوش معنوی باعث بهبود شش خرده مقیاس یعنی پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خود مختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی گردیده است.
زهرا جلالی نسب زهرا قادری
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه وضعیت اقتصادی – اجتماعی و بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شیراز صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شیراز و حجم نمونه 205 نفر بود که به صورت خوشه ای تصادفی از بین 4 منطقه کمیته امداد شیراز انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و پرسشنامه وضعیت اقتصادی – اجتماعی استفاده شد برای بررسی نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0 p<0 ) .در بین ابعاد بهزیستی روانشناختی بعد پذیرش خود بیشترین همبستگی را با وضعیت اقتصادی - اجتماعی داشت (42/0 r=) . هم چنین بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی بعد اقتصادی بیشترین همبستگی را با بهزیستی روانشناختی داشته است به این معنی که کسانی که وضعیت اقتصادی بالاتری دارند از بهزیستی روانشناختی بالاتری برخوردارند. در نهایت بین ابعاد اقتصادی – اجتماعی بعد اقتصادی به طور مثبت و معنی داری بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کند (01/0 p<).
رقیه کشاورز صدراله خسروی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه خودادراکی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و معلول جسمی- حرکتی با دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش، علی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان عادی، دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان معلول جسمی حرکتی شهرستان مرودشت که در مقطع راهنمایی در سال تحصیلی91-1390 مشغول به تحصیل بودند. نمونه های مورد بررسی شامل : 60 نفر دانش آموز معلول جسمی – حرکتی دختر و پسر، 60 نفر دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر و 60 نفر دانش آموز عادی پسر و دختر بودند که به صورت روش نمونه گیری در دسترس، از بین مدارس عادی و استثنایی و همچنین از بین تحت پوششیان اداره بهزیستی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، ازپرسشنامه خودادراکی نوجوانان هارتر(1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری t مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل واریانس دو راهه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که بین خود ادراکی دانش آموزان معلول جسمی- حرکتی با دانش آموزان عادی تفاوت معنی دار وجود دارد .همچنین تفاوت معنی داری بین خودادراکی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی بدست آمد ولی این تفاوت بین دانش آموزان معلول جسمی و عقب مانده ذهنی آموزش پذیر معنی دار نبود. تعامل بین جنسیت و گروه به سطح معنی داری نرسیده است. بدین معنی که میزان خود ادراکی هر سه گروه ، هر دو جنس را به یک میزان تحت تأثیر قرار می دهد. بین ابعاد خودادراکی (شایستگی اجتماعی، شایستگی تحصیلی، خود ارزشمندی کلی)، تفاوت معنی داری در سه گروه وجود داشت. کلید واژگان: خودادراکی،عقب مانده ذهنی آموزش پذیر،معلول جسمی-حرکتی
حامد کریمی سعید کیاکجوری
چکیده مقدمه:فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش کارآیی ،اثر بخشی و از دست رفتن نیروی انسانی و ایجاد عوارض جسمی و روانی خصوصا در حرفه های خدمات انسانی می باشد و کاهش آن به شیوه های مختلف از جمله ارتقاء سطح کیفیت زندگی کاری در محیط های پر استرس شغلی مانند زندان ها می تواند موجب افزایش رضایتمندی کارکنان و اثر بخشی سازمان ها گردد.هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فرسودگی شغلی وکیفیت زندگی کاری کارکنان زندان های استان فارس بود. روش بررسی:روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی 1005نفر کارکنان شاغل زندان های فارس در نیمه اول سال 1391 بود. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود و محقق موفق به دریافت 350 پرسشنامه تکمیل شده گردید.ابزار مورد استفاده شامل سه پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک،پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلاچ و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری کاسیو بود و اطلاعات توسط نرم افزار آماری spss18مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در آمار توصیفی از جداول فراوانی،درصد فراوانی،میانگین ، انحراف معیار،نمودار و در آمار استنباطی از آزمون های آماری تی گروههای مستقل،تحلیل واریانس یک طرفه،پیگیری توکی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: بین فرسودگی شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه معکوس و معناداری وجود داشت (0001/0=p و23/0- =r).بین فرسودگی شغلی و مشارکت کارکنان، پیشرفت شغلی،ارتباط کارکنان،میل و انگیزش به کار، امنیت شغلی،حقوق و دستمزد و غرور و افتخار ارتباط معکوس و معنی دار وجود داشت اما ارتباط بین حل و فصل مشکلات کارکنان با فرسودگی شغلی در هیچ سطحی معنی دار نبود.بین میانگین فرسودگی شغلی با جنسیت ارتباط معناداری وجود داشت.(فرسودگی شغلی در زنان بیشتر از مردان بود). اما ارتباط معنا داری با سن،وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت خدمت،سابقه کارو محل خدمت وجود نداشت.بین میانگین خستگی عاطفی با نوع استخدام و پست سازمانی ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری:وجود فرسودگی شغلی در کارکنان زندان های فارس لزوم اتخاذ سیاست های جدید جهت تعدیل و پیشگیری از این پدیده را محرز می سازد.با تمرکز بر برنامه های تقویت کیفیت زندگی کاری می توان در این راستا گام برداشت. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی کاری،فرسودگی شغلی، زندان.
حمیده زارع منگابادی صدراله خسروی
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی گروهی بر کاهش تکانشگری و شدت اعتیاد در بیماران تحت درمان با متادون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر یزد بوده ، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گمارده شدند. بدین منظور تعداد 40 نفر از بیماران تحت درمان با متادون به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و از مقیاس تکانشگری بارات نسخه یازدهم (bis-11) (2004) و پرسشنامه شدت اعتیاد مک لیلان (1992) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برنامه مصاحبه انگیزشی در 6 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایشی اجرا شد. درپایان دوره آموزشی از دو گروه مجدداً آزمون ها به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (p<0/05). علاوه بر این نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که از نظر ابعاد شدت اعتیاد بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (p<0/001). ولی تحلیل متغیرها به تفکیک بیانگر آن است که در وضعیت روانی و بعد وضعیت مصرف مواد تفاوت به سطح معنی دار رسیده است. اما در ابعاد طبی ، خانوادگی ، حقوقی ، شغلی تفاوت بین دو گروه به سطح معنی دار نرسیده است.بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی گروهی بر کاهش شدت اعتیاد و تکانشگری افراد وابسته به مواد موثر است. کلید واژه ها : مصاحبه انگیزشی ، تکانشگری ، شدت اعتیاد .
مصطفی خسروی حجت اله جاویدی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سبکهای دلبستگی ، هوش هیجانی و سلامت روان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان سال دوم مقطع متوسطه بود. به این منظور 310 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه(145پسر و 165 دختر) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک ، سبکهای دلبستگی هزن و شیور ، هوش هیجانی شوت و سلامت روان ghq بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. نتایج پژوهش نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود با دلبستگی ایمن رابطه مثبت و معنی دار (05/0p<) ولی با دلبستگی دوسوگرا رابطه منفی و معنی دار دارد (05/0p<). با دلبستگی ناایمن رابطه مثبت بود اما معنی دار نبود. نتایج دیگر بیان کننده نقش پیش بینی کنندگی الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری همنوایی دلبستگی ایمن و الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود دلبستگی ناایمن و الگوهای ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود و همنوایی دلبستگی دوسو گرا را بطور مثبت و معنی دار در سطح(001/0p<) پیش بینی می کنند. همچنین الگوی ارتباطی خانواده با جهت گیری گفت وشنود خوش بینی،ارزیابی هیجان،مهارت اجتماعی و کاربرد هیجان را به طور مثبت و معنی دار در سطح(001/0p<) پیش بینی می کند. الگوی ارتباطی خانواده با جهت گیری همنوایی نشانه های جسمانی و اضطراب و گفت وشنود عملکرد اجتماعی و افسردگی را به طور مثبت و معنی دار در سطح (001/0p<)پیش بینی می کنند. کلید واژه ها: الگوهای ارتباطی خانواده ، سبکهای دلبستگی ، هوش هیجانی ، سلامت روان
مریم رهنما زمین صدراله خسروی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان عزت نفس و خودکارآمدی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر در سال 1390 بوده است. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک مرکز توانبخشی حرفه آموزی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انتخاب شد و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (1967) و خودکارآمدی شرر (1982) بر روی 50 نفر از اعضای آن مرکز بصورت شفاهی و توسط کارشناس بالینی با سابقه اجرا گردید. تعداد 30 نفر که نمره آنان در آزمون عزت نفس و خودکارآمدی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. آموزش مهارت های اجتماعی بصورت گروهی در 18 جلسه، 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از نظر عزت نفس و خودکارآمدی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان عزت نفس و خودکارآمدی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر موثر بوده است. کلید واژه ها: آموزش مهارت های اجتماعی- عزت نفس- خودکارآمدی- عقب ماندگی ذهنی
محبوبه فقیهی صدراله خسروی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش اخلاقی با مسئولیت پذیری و حمایت اجتماعی در بین دانشجویان ارشد مشاوره بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت در سال تحصیلی 91-1390 جمعاً 150 نفر بوده، که در نهایت 110 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری سرشماری می باشد. نمونه های انتخابی با استفاده از پرسشنامه هوش اخلاقی(mci )لینک و کیل، مقیاس سنجش مسئولیت پذیری کالیفرنیا و پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس،فیلیپس، هالی، تامسون، ویلیافر و استوارت مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مسئولیت پذیری با ابعاد عمل کردن مبتنی بر اصول، راستگویی، پای بندی به عهد و توانایی بخشش اشتباهات خود، هوش اخلاقی رابطه مثبت و معنادار دارد و بین مسئولیت پذیری وسایر ابعاد رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین حمایت اجتماعی با ابعاد پای بندی به عهد و توانایی بخشش اشتباهات خود ودیگران رابطه مثبت و معنادار دارد. ولی بین سایر ابعاد با حمایت اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در مجموع 07/0 از مسئولیت پذیری از طریق ابعاد هوش اخلاقی پیش بینی می شود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بعد توانایی در بخشش خود به صورت معناداری حمایت اجتماعی را پیش بینی می کند
حمیده کمال زاده صدراله خسروی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تعهد سازمانی با کیفیت زندگی و شادکامی در پرستاران بیمارستان نمازی شیراز بود. جامعه آماری شامل پرستاران بیمارستان نمازی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان 800 پرستار تعداد 200 نفر انتخاب و پرسشنامه های تعهد سازمانیocq (1979)، کیفیت زندگی کاری ( 1384) و شادکامی آکسفورد (ohq (1987 از آنها به عمل آمد.13 پرسشنامه ناقص و بدون جواب که حذف و در نهایت 187 نفر ( 107 زن و 80 مرد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین تعهد سازمانی و شادکامی در بین پرستاران رابطه مثبت وجود دارد (p<0/03 ). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری پرستاران رابطه معنی دار وجود دارد (p<0/0001). علاوه بر این نتایج پژوهش نشان داد که بین تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری و شادکامی پرستاران زن و مرد تفاوت معنی داری وجود ندارد . همچنین نتایج پژوهش نشان داد کیفیت زندگی کاری و شادکامی ، تعهد سازمانی را به طور معنی دار پیش بینی نمی کند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که شادکامی و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی رابطه دارد.
فاطمه ابراهیم نیا صدراله خسروی
پژوهش حاضر با هدف ¬بررسی رابطه باورهای مذهبی با تاب¬آوری و امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار بهزیستی شیراز انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار بهزیستی شیراز در سه ماهه اول 1393بود که از طریق جدول مورگان 300 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع¬آوری داده¬ها از سه پرسشنامه نگرش مذهبی محمدی (1385)، تاب¬آوری کانر و دیویدسون (2003) و امید به زندگی اشنایدر (1991) استفاده شد. داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که بین باورهای مذهبی با تاب¬آوری در ابعاد تجربی و مناسکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما در ابعاد پیامدی و اعتقادی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین باورهای مذهبی با امید به زندگی در ابعاد تجربی و مناسکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی در ابعاد پیامدی و اعتقادی رابطه معنادار وجود ندارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 14% از تاب¬آوری از طریق باورهای مذهبی پیش¬بینی می¬شود. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد 5% از امید به زندگی از طریق باورهای مذهبی پیش¬بینی می¬شود. بر اساس نتایج این پژوهش می¬توان نتیجه گرفت که رابطه باورهای مذهبی با تاب¬آوری و امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار می¬تواند نقش داشته باشد. واژه¬های کلیدی: باورهای مذهبی، تاب¬آوری، امید به زندگی، زنان سرپرست خانوار
صفیه عباسی اصیل صدراله خسروی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رفتارهای کنترلگرایانه و عملکرد جنسی در زوجین با ازدواج سنتی و مدرن در زوجین مراجعه کننده به مراکز خدمات بهداشتی درمانی شهر زاهدان انجام گرفت روش پژوهش از نوع علی- مقایسه¬ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز خدمات بهداشتی و درمانی شهر زاهدان در سه ماهه اول سال 93 بودند .نمونه پژوهش 250نفر(161 نفر ازدواج سنتی و 89 نفر ازدواج مدرن) بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند،. برای جمع آوری داده¬ها از سه پرسشنامه رفتارهای کنترلگرایانه زن و شوهر، فیشرو همکاران (2005) و پرسشنامه¬ عملکردجنسی زنان، روزن و همکاران (2000) و پرسشنامه عملکرد جنسی مردان، روزن و همکاران(1997) استفاده شد. یافته¬ها: یافته¬های پژوهش نشان داد که بین زوجین با ازدواج سنتی و مدرن در ابعاد مختلف رفتارهای کنترلگرایانه و عملکردجنسی تفاوت معناداری وجود ندارد. ولی در میانگین نمره موءلفه میل جنسی در زوجین دو گروه تفاوت به سطح معنی دار رسیده است، بدین معنی که میانگین نمره موءلفه میل جنسی در زوجین با ازدواج مدرن بطور معناداری بیشتر از گروه گواه بود. بر اساس نتایج این پژوهش می¬توان نتیجه گرفت که نوع ازدواج (سنتی یا مدرن ) نقش موثری در بروز رفتارهای کنترلگرایانه ندارد ولی در میل جنسی زوجین می تواند نقش موثری ایفا نماید.
فاطمه زارع صدراله خسروی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مهارت مطالعه بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شیراز که در سال تحصیلی 93 _ 92 مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی بین دبیرستان های دخترانه ناحیه 2 شهر شیراز یک مدرسه انتخاب (دبیرستان شهید رجبی) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (1981) بر روی 100 دانش آموز اجرا گردید و سپس تعداد 30 نفر از آزمودنی هایی که حداکثر نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های مطالعه قرار گرفتند و از هر دو گروه مجددا پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحیل کوواریانس نشان داد بین فرسودگی تحصیلی دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (005/0 p<)، بدین معنی که آموزش مهارت مطالعه بر فرسودگی دانش آموزان تاثیر معنی دار داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت مطالعه بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است. کلید واژه ها: آموزش مهارت مطالعه، فرسودگی تحصیلی
رقیه درخشان صدراله خسروی
چکیده هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی آموزش سبک زندگی اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی بوده است. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر شیراز در سال 92- 1393بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و پرسشنامه های مقیاس بهزیستی روانشناختی(ریف) و مقیاس رضایت از زندگی(دینر) از تعداد100نفر آزمون بعمل آمد و30 نفر کسانی که حداقل نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه تحت آموزش سبک زندگی اسلامی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که از نظر بهزیستی روانشناختی و رضایت اززندگی بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد. این بیانگر اثربخشی آموزش سبک زندگی اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی بوده است. همچنین آموزش سبک زندگی اسلامی بر خرده مقیاس های پذیرش خود، خود مختاری، زندگی هدفمند و رشد فردی تاثیر معنی دار داشته است. .بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش سبک زندگی اسلامی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی موثر بوده است. واژگان کلیدی: سبک زندگی اسلامی،بهزیستی روان شناختی، رضایت اززندگی، دانش آموزان.
سارا احمدی صدراله خسروی
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان امام سجاد (ع) شهر مرودشت در سال تحصیلی 93-92 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس آزمون مهارت اجتماعی ماتسون از تعداد 85 نفردانش آموزان بعمل آمده وتعداد 30 نفر از افرادی که نمره ای زیر خط برش کسب کردند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری گواه و آزمایشی قرار گرفتند گروه آزمایش به مدت 10جلسه تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد که بین دو گروه از نظر ابعاد مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<) بدین معنی که آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد مهارت اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد مهارت های اجتماعی موثر بوده است.
مریم بهنام ژاله رفاهی
هدف این پژوهش کفایت روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه های طرح واره جنسی مردان و زنان در جامعه ایرانی بوده است. نمونه آماری 734 نفر زن و مرد متأهل می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. یافته های بدست آمده از تحلیل عامل از روش مولفه های اصلی، با استفاده از چرخش متعامد از نوع واریماکس بر روی مقیاس طرح واره جنسی زنان و مردان گویای روایی سازه این مقیاس بود. عوامل استخراج شده از این مقیاس در این بررسی در مقایسه با عوامل موجود در فرم اصلی مقیاس طرح واره جنسی زنان و مردان یکسان نبود. عامل پرشور و بامحبت، قدرتمند-پرخاشگر و روشنفکر-مترقی برای مقیاس طرح واره جنسی مردان در ایران استخراج نگردید و این مقیاس دارای 3 عامل به ترتیب گرم – با عاطفه، شهوانی – سلطه جو و خود دار – محافظه کار می باشد. برای مقیاس طرح واره جنسی زنان عوامل پرشور و رمانتیک، صریح-راحت و خجالتی-محتاط در جامعه در ایران استخراج نگردید و این مقیاس دارای 4 عامل می باشد. این چهار عامل به ترتیب گشوده فکر – صریح، گرم – با عاطفه، شهوانی و خود دار – محافظه کار نامیده شدند. همچنین نتیجه بررسی روایی مقیاس مردان و مقیاس زنان از طریق ضرایب همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل مطلوب گزارش گردید. همچنین بررسی ها نشان می دهد که نسخه فارسی مقیاس های طرح واره جنسی مردان و زنان از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
شمسی کرم پور حقیقی صدراله خسروی
چکیده هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانوادگی کثرتگرا بر همراهی عاطفی و خودکنترلی زوجین بود. روش پژوهش، تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجینی که از دی ماه 92 تا اردیبهشت 93 به مراکز مشاوره شهرستان فیروزآباد مراجعه کرده بودند، ابزار پژوهش شامل آزمون fad اپشتاین وهمکاران و خودکنترلی تانجنی و همکاران بود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از کسانی که پرسشنامهها را تکمیل کرده بودند، و کمترین نمره را در همراهی عاطفی و خودکنترلی گرفته بودند، تعداد 30 زوج (30 مرد و 30 زن) انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش در طی 7 جلسه دو ساعته، هفتهای یک جلسه، تحت آموزش الگوی ارتباطی کثرتگرا قرار گرفتند، از هر دو گروه مجدداً پرسشنامههای همراهی عاطفی و خودکنترلی به عمل آمده بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین همراهی عاطفی و خود کنترلی بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت به سطح معناداری رسید (05/0p<). بدین معنی که نمرات همراهی عاطفی در گروه آزمایش به طور معنی داری از گروه کنترل پایین تر و نمرات خود کنترلی در گروه آزمایش به طور معنی داری از گروه کنترل بالاتر بود.
نازیلا نظری فر صدراله خسروی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی دعا و مثبت اندیشی بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر متوسطه شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جهت انتخاب نمونه آماری از بین کلیه دانش آموزان از میان دبیرستان ها، دبیرستان دخترانه طوبا1 به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه اضطراب بک (1990) و افسردگی بک (1988) در بین آنها اجرا گردید و 50 نفر که در نمره افسردگی و اضطراب حداکثر نمره را کسب کرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش به صورت 8 جلسه تحت آموزش تلفیقی دعا و مثبت اندیشی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از نظر میزان اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد. این بیانگر اثربخشی آموزش تلفیقی دعا و مثبت اندیشی بر میزان اضطراب دختران متوسطه شهر شیراز بوده است.
فرشته شفیعی صدراله خسروی
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان استرس، افسردگی و خشم والدین دارای فرزند معلول و سالم در شش ماهه اول سال 1394 شهرستان بهبهان بود. روش تحقیق علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند سالم و معلول شهرستان بهبهان بود. نمونه مورد بررسی شامل 150 نفر از والدین دارای فرزند معلول تحت پوشش بهزیستی بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. تعداد 150 نفر از والدین کودکان عادی مدارس شهرستان بهبهان از طریق همتا سازی در ویژگی های سنی، تحصیلی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی با گروه بالینی انتخاب شدند. هردو گروه پرسشنامه های افسردگی بک، خشم نواکو و اضطراب و استرس بک را تکمیل نمودند. ابزارها از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان استرس، افسردگی و خشم والدین دارای فرزند معلول و والدین دارای فرزند سالم تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که استرس، افسردگی و خشم والدین کودکان معلول به طور معنی داری بالاتر از والدین کودکان عادی بود.
سیده نسرین اوحدی صدراله خسروی
چکیده هدف این پژوهش تبیین میزان تفاوت الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و خلاقیت دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی بود. این تحقیق از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی سال اول دوره متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 93-94 بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش تصادفی خوشه ای مرحله ای از بین دبیرستان های دخترانه تیزهوشان سطح شهر شیراز 150 نفر انتخاب شدند و با روش همسایه گزینی تعداد 150 نفر دانش آموز دختر در مدارس عادی مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانوادگی کوئرنر و فیتزپاتریک (2002)، هوش هیجانی شوت (1998) و خلاقیت عابدی (1372) بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری همنوایی) در گروه تیزهوش و عادی وجود دارد، ولی از نظر الگوی ارتباطی خانوادگی (جهت گیری گفت و شنود)، هوش هیجانی و خلاقیت در دو گروه تفاوت به سطح معنی دار نرسیده است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری همنوایی) می تواند در فرایندهای شناختی نقش داشته باشد ولی خلاقیت و هوش هیجانی نقش موثری در این دو گروه ایفا نمی کند. واژه های کلیدی: الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی، خلاقیت، دانش آموزان تیزهوش
حلیمه هوشیار سنگری زهرا قادری
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی اعتماد و صمیمیت زناشویی برای رضایت از زندگی در زنان متاهل فرهنگی شهر شیراز بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل فرهنگی شهر شیراز در سال 94-93 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 141 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتماد رمپل و هولمز (1985)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامسون و واکر (1983)، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر(1995) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین اعتماد و ابعاد آن (پیش بینی پذیری، قابلیت اعتماد و وفاداری) و صمیمت زناشویی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که قابلیت اعتماد و وفاداری و صمیمیت زوجین به طور مثبت قادر به پیش بینی رضایت از زندگی زنان فرهنگی متأهل می باشند، ولی متغیر پیش بینی پذیری قادر به پیش بینی رضایت از زندگی نمی-باشد.
طیبه وفایی صدراله خسروی
چکیده ندارد.