نام پژوهشگر: قاسم محمدی نژاد
علیرضا کریمی گوغری حسن فرحبخش
چکیده بمنظور بررسی و تعیین مناسبترین نسبت کاشت بین پایه های پدری و مادری و اثر نسبت های مختلف (آرایش کاشت) بر روی عملکرد و اجزاء عملکرد تولید بذر هیبرید ذرت سینگل کراس 704 ازمایشی در شهرستان بردسیر کرمان در سال زراعی 1388 بمدت یکسال انجام شد.ازمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مرحله اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های مختلف کاشت پایه مادری به پایه پدری و بقرار ذیل بودند: تیمار4:2 معمولی(a )، 4:2 متراکم ( b)، 4:1 متراکم(c ) و نهایتا 4:1 معمولی (d) . صفات اندازه گیری شده شامل طول بلال، قطر بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف در بلال، درصد چوب، وزن چوب، وزن هزار دانه، میزان تلقیح، تعداد دانه در بلال و نهایتا" عملکرد بودند. تجزیه واریانس نتایج نشان داد که همه صفات اندازه گیری شده بخصوص اجزاء عملکرد بصورت معنی داری تحت تاثیر آرایش کاشتهای مختلف قرار گرفتند و نتایج مربوط به مقایسه میانگین ها مشخص کرد که تیمارd (4:1 معمولی) با عملکرد 8/2 تن در هکتاربیشترین مقدار عملکردرا در مقایسه با سه تیمار دیگر داشت.لذا این تیمار بدلیل عملکرد بالاتر می تواند قابل توصیه باشد. همچنین در این تحقیق پس از انجام عملیات آماری وبررسی صفات اندازه گیری شده و به خصوص عملکرد هر تیمار ومقایسه آنها با استفاده ازنرم افزارهای sas و spss اقدام به مدل سازی رگرسیون چند متغیره خطی شد و با استفاده از روش گام به گام (stepwise) نهایتا"مدل رگرسیونی y=-0.31+0.6668x10برای برآورد عملکرد از طریق صفات مورد مطالعه به دست آمد.صفت تعداد دانه در بلال(x10) با r-square =0.531 به عنوان موثر ترین صفت وارد مدل شد و مدل رگرسیونی در سطح 1%توجیه کننده خوبی از تغییرات عملکرد است
نورالله مالنجانی حسن فرحبخش
به منظور ارزیابی توانایی تولید بیولوژیک، اقتصادی و کارایی مصرف آب ژنوتیپ های جو بدون پوشینه، دو آزمایش به صورت جداگانه در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال زراعی 88-1387 اجرا شد. در آزمایش گلخانه ای از طرح کاملاً تصادفی و در آزمایش مزرعه-ای از طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار استفاده شد. صفاتی از قبیل میزان آب مصرفی، ماد? خشک تولیدی، کارایی مصرف آب، اجزای عملکرد، ارتفاع بوته، عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، اندازه گیری و محاسبه شدند. نتایج حاصل از 2 آزمایش نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر تمامی صفات مورد بررسی، در سطح احتمال 1 درصد تفاوت معنی-داری وجود دارد. مقایسه میانگین عملکرد ارقام نشان داد که ژنوتیپ هایeh83-7) g7 (، g1 (eh83-16) و g3 (ehbyt-85-3) دارای بیشترین عملکرد دانه بودند. همچنین این ارقام از عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت نسبتاً بالایی برخوردار بودند. ارقام g1 (eh83-16)، g2 (ehbyt-85-2)، g3 (ehbyt-85-3)، g5 (ehbyt-85-5)، g6 (ehbyt-85-6)، g8 (ehd-8)و g10 (eh-81-5) از نظر کارایی مصرف آب در یک گروه آماری قرار گرفتند. بدین ترتیب ارقام g1 و g3 به علت داشتن خصوصیات زراعی مطلوب و کارایی مصرف آب بالا به عنوان ژنوتیپ های برتر در کرمان انتخاب شدند و می توانند جهت کشت مورد توجه قرار گیرند. واژه های کلیدی: جو بدون پوشینه، کارایی مصرف آب، عملکرد، اجزاء عملکرد
ابراهیم رنجبر مهری صفاری
به منظور بررسی اثرات دگرآسیبی عصاره آبی قسمت های هوایی علف های هرز شیرین بیان و تلخه بیان بر روی سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه گیاهچه های ذرت (رقم سینگل کراس 704) و لوبیا ( رقم اختر)، آزمایشی به صورت طرح فاکتوریل در قالب کاملا" تصادفی با 4 تکرار در شرایط آزمایشگاهی در آزمایشگاه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه باهنر کرمان، در سال 1387 انجام شد. از آنجا که بازدارندگی رشد ونمو توسط قسمت های مختلف گیاهان، از نظر قدرت و مقدار دگرآسیبی، در قسمت های مختلف گیاهان، با یکدیگر تفاوت دارند، به همین دلیل تیمارها شامل شاهد (آب مقطر)، 25 درصد،50 درصد، 75 درصد و 100 درصد غلظت های عصاره آبی اندام های هوایی شیرین بیان و تلخه بیان بود. در آزمایشات گلخانه ای به منظور بررسی اثر دگرآسیبی بقایای بخش های مختلف شیرین بیان و تلخه بیان بر روی ارتفاع بوته، کلروفیل، وزن تر و وزن خشک اندام های هوایی بوته های ذرت و لوبیا، آزمایشی به صورت طرح کاملا" تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 88-87 انجام گرفت. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که اختلاف معنی داری بین سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و طول ساقه چه ذرت و لوبیا در زمان اعمال تیمارها وجود دارد. به طور کلی ، در شرایط گلخانه، بیشترین وزن خشک به گیاه ذرت و کمترین وزن خشک به گیاه لوبیا تعلق داشت و علف های هرز شیرین بیان و تلخه بیان اثر یکسانی را بر وزن خشک گیاهان مورد مطالعه داشتند و اثر متقابل نوع گیاه در اجزای علف هرز بر وزن خشک معنی داربود و بیشترین وزن خشک در اثر عدم استفاده از علف های هرز ایجاد شد و به گیاه ذرت و کمترین وزن خشک در اثر کاربرد ساقه علف های هرز ایجاد شد به گیاه لوبیا تعلق داشت. در میان اجزای مختلف علف های هرز، ساقه علف های هرز بیشترین نقش را در کاهش وزن خشک گیاهان مورد مطالعه داشت و وزن خشک در شرایط گلخانه با محتوی کلروفیل، ارتفاع بوته و وزن تر همبستگی مثبت و معنی داری داشت. بر اساس رگرسیون گام به گام، ارتفاع بوته و وزن تر به عنوان صفات اثر گذار بر عملکرد (وزن خشک) شناسایی شدند و توانستند 99 درصد از تغییرات عملکرد (وزن خشک) ذرت و لوبیا را کنترل نمایند. در شرایط آزمایشگاه، بیشترین سرعت جوانه زنی در اثر عدم کاربرد علف هرز و کمترین سرعت جوانه زنی در اثر کاربرد غلظت 100درصد ایجاد شد و بیشترین سرعت جوانه زنی به ذرت و کمترین سرعت جوانه زنی به لوبیا تعلق داشت. تفاوت معنی داری بین سرعت جوانه زنی گیاهان مورد مطالعه در اثر کاربرد علف های هرز شیرین بیان و تلخه بیان وجود نداشت. بیشترین سرعت جوانه زنی به گیاه ذرت تعلق داشت و در اثر کاربرد علف هرز شیرین بیان و گل علف هرز و کمترین سرعت جوانه زنی به لوبیا تعلق داشت که در اثر کاربرد ساقه علف هرز تلخه بیان ایجاد شد. در شرایط آزمایشگاه، سرعت جوانه زنی بیشترین همبستگی را با طول ریشه چه داشت و همچنین در رگرسیون گام به گام هم همین نتیجه حاصل شد و طول ریشه چه به عنوان صفت اثر گذار بر سرعت جوانه زنی شناسایی شد. لذا عدم مبارزه مکانیکی یا شیمیایی با این دو علف هرز و خارج ننمودن بقایای آنها از مزرعه باعث بروز اثرات دگر آسیبی خواهد شد. با توجه به اینکه شیرین بیان و تلخه بیان از علف های هرز رایج مزارع ذرت و لوبیا در منطقه کرمان می باشند و اثبات اثرات دگرآسیبی عصاره آبی اندام های هوایی و تأثیر منفی بقایای علف های هرز بر روی جوانه زنی و رشد گیاهچه ها، مبارزه با این علف های هرز در مزارع ذرت و لوبیا الزامی می باشد. زیرا رشد سریع اول فصل در گیاه زراعی اهمیت ویژه ای دارد و حضور مواد دگرآسیب سبب عدم جوانه زنی بذور و باعث کاهش رشد اولیه محصول می شود. کلمات کلیدی: شیرین بیان، تلخه بیان، ذرت، لوبیا، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، محتوی کلروفیل، ارتفاع بوته و وزن تر
وحید خسروی غلامرضا خواجویی نژاد
عوامل فیزیولوژیکی کنترل کننده رشد دانه گندم کاملا شناخته شده نیستند. به منظور درک هر چه بیشتر فیزیولوژی عملکرد دانه گندم و همچنین آگاهی از پتانسیل بالقوه شش رقم گندم در شرایط محیطی منطقه کرمان آزمایشی در محل مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان به مرحله اجرا در آمد. در این آزمایش از طرح اسپلیت پلات و در سه تکرار استفاده شد. فاکتور اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (پانزدهم مهر، اول آبان، پانزدهم آبان، اول آذر و پانزدهم آذر) بود. فاکتور فرعی به چهار رقم گندم جدید اصلاح شده (بم، اکبری، ارگ و سیستان) و دو رقم گندم متداول منطقه (روشن و پیشتاز) اختصاص داشت. بر اساس جدول تجزیه واریانس، تاریخ کاشت اثر معنی داری بر کلیه صفات مورد مطالعه (تعداد پنجه در هر بوته، مساحت برگ پرچم، تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر بوته، طول خوشه، تعداد دانه در هر خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، عملکرد دانه در متر مربع عملکرد دانه در هکتار، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت) داشت. ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر صفات (تعداد پنجه در هر بوته، تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر بوته، طول خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، عملکرد دانه در متر مربع عملکرد دانه در هکتار، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت) متفاوت بودند. اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر تعداد پنجه در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر گیاه تعداد دانه در هر خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، وزن هزاردانه معنی دار گردید و از نظر این صفات ارقام مختلف در تاریخ های کاشت مختلف روند متفاوتی را طی کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر تاریخ کاشت و اختلاف ارقام از نظر عملکرد دانه بسیار معنی دار بوده است. تاریخ کاشت اول آبان ماه با میانگین تولید 4944 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را تولید نمود که نسبت به تاریخ کاشت اول آذر نزدیک به 40 درصد برتری داشت.رقم بم با میانگین تولید 4848 کیلوگرم در هکتار نسبت به پنج رقم دیگر پر محصول تر بود. اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر عملکرد دانه در هکتار غیر معنی دار گردید و ارقام گندم مورد مطالعه در تاریخ های کاشت مختلف روند یکسانی داشتند. لغات کلیدی : گندم، تاریخ کاشت، رقم، عملکرد، اجزاء عملکرد
سمیه ساردویی نسب قاسم محمدی نژاد
بمنظور بررسی تنوع هاپلوتیپیqtl های کنترل کننده تحمل به شوری در گندم، 100 لاین کرانه ای گندم نان که شامل ژنوتیپ های حساس و متحمل به شوری گندم نان بودند در قالب طرح لاتیس دوگانه با دو تکرار در شرایط مزرعه ای شوری (ece= 10 dsm-1) و نرمال (ece= 4 dsm-1) در یزد و کرمان ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری را بین ژنوتیپ ها نشان داد. در نهایت با توجه به نتایج عملکرد بدست آمده از محیط های مختلف لاین های شماره 26،40، 48 ،51، 49، 54، 55، 59، 60، 66، 67، 69 ،73، 75، 83، 87، 89 و 94 که دارای عملکرد بیشتری نسبت به شاهدهای پرعملکرد متحمل به تنش ارگ، بم و کویر بودند، به عنوان برترین ژنوتیپ ها در شرایط مورد مطالعه تعیین شدند و جهت بررسی های مولکولی، فیزیولوژیکی و سازگاری معرفی گردیدند. در ادامه بررسی، 30 لاین متحمل و حساس بر اساس صفات مورفولوژیک، زراعی، فنولوژیک و شاخص های تحمل نسبت به شاهدهای پرعملکرد متحمل به تنش مورد مطالعه، جهت بررسی تنوع هاپلوتایپی براساس qtl های بزرگ اثر شناسائی شده انتخاب گردیدند. با استفاده از نتایج بدست آمده از بررسی ارتباط نشانگرهای ssr با صفات فنوتیپی مشاهده گردید که در هر ناحیه، ارتباط تفرق نشانگرها با صفات مختلفی معنی دار گردیدند، همچنین این نتیجه حاصل شد که در هر ناحیه می توان از نشانگری که بیشترین رابطه با صفات برای آن معنی دار شدند، در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر، جهت بهبود تعداد بیشتری از صفات بهره گرفت. بدین منظور نشانگرهای xcfa2121 و xgwm10 در فاصله 56 تا 82 سانتی مورگان و نشانگر xwmc296 در فاصله 150 تا 7/158 سانتی مورگان واقع در روی کروموزوم 2a و نشانگرهای xgwm194 و xgwm624 برای کروموزوم 4d به دلیل داشتن ارتباط معنی دار با بیشتر صفات اندازه گیری شده را می توان به عنوان نشانگرهای مناسب جهت شناسایی مکان های ژنی کنترل کننده تحمل به تنش شوری و انتخاب به کمک نشانگر معرفی نمود. وجود چنین رابطه های معنی دار، در نواحی مورد نظر با صفات بیانگر این است که این نواحی کروموزومی در ژنوتیپ های ایرانی دارای بیشترین احتمال حضور ژن-های مرتبط با تنش شوری می باشند. نتایج ارزیابی هاپلوتیپی نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه، بر اساس qtl های واقع بر روی کروموزوم های2a ،3b ، 4d و 6d در گروه های هاپلوتیپی جداگانه قرار گرفتند. بدین منظور بر اساس مقایسه ترکیب آللی در متحمل ترین افراد جمعیت و حضور یا عدم حضور آلل نشانگرهای خاص در این افراد می توان به اهمیت بخش های مختلف نواحی qtl پی برد. نشانگرهای xgwm10، xgwm445، xbarc353.2 و xgwm312 برای ناحیه 82-56 سانتی مورگان و نشانگرهای xgwm515 و xwmc296 برای ناحیه 7/158-150 سانتی مورگان کروموزوم 2a بعنوان بهترین نشانگرهای مرتبط با تحمل به شوری و آلل های 194، 193،200 ، 205، 148، 171 و bp 165 بعنوان آلل های سودمند این نواحی کرموزومی گزارش گردیدند. همچنین نشانگر xwmc326 با تولید آلل bp 186 برای کروموزوم 3b و xgpw345 و xbarc48.4 با تولید آلل های 192 و bp 144 برای کروموزوم 4d و نشانگر xbarc196 و آلل bp176 برای کروموزوم 6d نشانگرهای سودمندی جهت اصلاح تحمل به شوری در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر می باشند.
مریم نقی پورزاده ماهانی کاظم جعفری نعیمی
یکی از روش های رایج کنترل علف های هرز روش های مکانیزه می باشد که همواره با محدودیت هایی مانند عدم امکان استفاده در اراضی کم وسعت مانند باغچه ها، پارک ها کار در مکان هایی مانند شیب ها، کانال های آبیاری و فضاهای محدود می باشد. در این راستا روش کنترل هیدرودینامیکی ارائه گردید که در آن کنترل علف های هرز به وسیله برش با جت آب انجام می شود و در مکان های ذکر شده قابل استفاده است. برای تعیین برخی مشخصات فنی دستگاه زراعی برش با جت آب، ابتدا نیروی برشی علف های هرز رایج منطقه، اندازه گیری شد؛ سپس با توجه به بیشترین نیروی برشی، محاسبات فنی برای انتخاب پمپ، شیلنگ، لانس پاشش و نازل انجام شد و نگهدارنده گیاه طراحی گردید. به منظور بررسی پارامترهای موثر در زمان برش، آزمایشات برش با جت آب روی دو نوع علف ساقه دار(خارشتر) و بدون ساقه(چمن) انجام شد. در گیاه خارشتر آزمایشات با سه عامل قطر ساقه در دو سطح(کوچک تر و بزرگتر از 5 میلی متر)، فاصله پاشش جت آب در سه سطح(10، 20 و30 سانتی متر) و نوع نگهدارنده گیاه در دو سطح(تیغه و صفحه) و برای چمن، آزمایشات با سه عامل قطر نازل در دو سطح(2/1و6/1میلی متر)، فاصله پاشش در سه سطح(10، 20 و30 سانتی متر) و تراکم برگ در سه سطح(10، 15 و20 عدد) انجام شد. نتایج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مدل رگرسیون خطی چند متغیره برای خارشتر و مدل رگرسیون درجه دو برای چمن پیشنهاد شد. نتایج نشان داد در علف ساقه دار کمترین زمان برش در فاصله30 سانتیمتری و در قطرهای کمتر از 5 میلیمتر اتفاق می افتد و اثر گذارترین عامل قطر ساقه در سطح معنی دار1% می باشد. در گیاه چمن سریع ترین برش، در فاصله20 سانتی متری و تراکم10 با نازل کوچکتر اتفاق افتاد و تراکم به عنوان اثر گذارترین عامل در سطح1% معنی دار بود. به طور کلی برش علف های ساقه دار در اثر سایش ایجاد می شود. در برش گیاهان بدون ساقه، در تراکم کم، برش در اثر نیروی رانش جت انجام می گیرد و در تراکم بالا، برش با نیروی سایش و رانش جت ایجاد می شود. دستگاه های برش با آب موجود، در فشار های بالا کار می کنند اما در این پژوهش، پیاده سازی این سیستم در فشارهای پایین و برای مصارف کشاورزی صورت گرفت. همچنین استفاده از تجهیزات ارزان قیمت موجود در بازار برای دستیابی به این تکنولوژی از دیگر دستاورد های مهم این پژوهش می باشد.
شهربانو عباسی قاسم محمدی نژاد
به منظور تعیین نحوه توارث تعدادی صفت کمی در شرایط استرس خشکی در گندم نان، نسل های f2، f3 و f4 حاصل از تلاقی گاسپارد ( متحمل) × خارچیا ( حساس) تهیه و به همراه والدین به طور جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار در ماهان کرمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات طول خوشه با ریشک، طول پدانکل، تعداد پنجه بارور، تعداد پنجه نابارور، طول ساقه، ارتفاع بوته، طول سنبله، طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، تعداد سنبلچه، وزن خشک بوته، وزن سنبله اصلی، تعداد دانه در سنبله اصلی، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در سنبله اصلی، وزن کل سنبله در بوته، عملکرد دانه در بوته، وزن هزار دانه، وزن صد دانه، وزن کاه سنبله اصلی، وزن کاه کل سنبله هر بوته، شاخص برداشت در نسل های مختلف مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که میانگین مربعات نسل ها برای تمامی صفات معنی دار است. لذا تجزیه میانگین نسل ها برای هر یک از صفات صورت گرفت و نتایج نشان داد که اثرات غالبیت و اثرات افزایشی ژن ها اثرات متفاوتی در کنترل توارث صفات مختلف دارند. اثر افزایشی در صفت عملکرد دانه نقش عمده ای در توارث این صفت دارد و گویای پاسخ به گزینش در طی انتخاب می باشد. از طرفی با توجه به پیچیدگی اصلاح برای تحمل به خشکی با استفاده از نشانگرهای مولکولی ssr مکان یابی qtl انجام گرفت تا با تشخیص تعداد، مکان و میزان اثر qtlهای صفات مورد بررسی، بتوان از روش انتخاب به کمک نشانگر استفاده نمود. در این راستا 96 لاین f3 با 32 پرایمر چند شکل استفاده شد و نقشه لینکاژی جمعیت ترسیم گردید. این نقشه 13 گروه لینکاژی برابر با 436 سانتی مورگان را پوشش داد. تجزیه qtl به روش مکان یابی فاصله ای مرکب انجام شد. به ترتیب برای صفات طول سنبله با ریشک، طول پدانکل، تعداد پنجه بارور، تعداد پنجه نابارور، طول ساقه، ارتفاع بوته، طول برگ پرچم، وزن خشک بوته، وزن سنبله اصلی، وزن کل سنبله در بوته، عملکرد دانه، وزن کاه سنبله اصلی، وزن کاه کل سنبله بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه سنبله و تعداد دانه در بوته و تعداد روز تا گلدهی2، 3، 2، 8، 1، 4، 2، 11، 5، 13، 12، 4، 1، 8، 8، 10 و 8 شناسایی شد. بیشترین تعداد qtl های بزرگ اثر بر روی کروموزوم d7 به تعداد 23 qtl شناسایی شد. که نشان دهنده ی اهمیت بالای این ژنوم در تحمل به خشکی است.
فاطمه ظهیری زرندی غلامرضا خواجویی نژاد
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا شد. تیمار دور آبیاری در سه سطح (5 ،10 و 15 روز) به عنوان پلات اصلی و سه سطح سالیسیلیک اسید (بذر مال سالیسیلیک اسید، محلول پاشی سالسیلیک اسید و شاهد) به عنوان پلات فرعی قرار گرفتند. صفات ارتفاع گیاه، قطر طبق، قطر ساقه، وزن خشک گیاه، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، وزن کل دانه در طبق، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی تأثیر معنی داری بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در طبق و شاخص برداشت داشت. بیشترین عملکرد دانه 15/6 تن در هکتار از دور آبیاری 5 روز یکبار حاصل شد. تنش خشکی منجر به کاهش 42/49 درصدی در عملکرد دانه شد. اسید سالیسیلیک تأثیر معنی داری بر همه صفات به جز تعداد دانه در طبق و شاخص برداشت داشت. در همه صفات اندازه گیری شده بیشترین میانگین از تیمار بذر مال سالیسیلیک اسید و کمترین آن در شاهد مشاهده شد. اثر متقابل تنش خشکی در سالیسیلیک بر ارتفاع گیاه و عملکرد دانه معنی دار شد. به طور کلی تیمار سالیسیلیک اسید اثر تنش خشکی را بر عملکرد دانه کاهش داد.
مهدیه آرام کسمایی قاسم محمدی نژاد
مطالعه واکنش های بیوشیمیایی ارقام مختلف گندم به تنش شوری می تواند منجر به شناسایی مکانیزم های موثر در تحمل شوری گردد. شش رقم گندم نان متفاوت نسبت به تحمل شوری برای ارزیابی نحوه توزیع یونی و میزان تجمع یون های سدیم، پتاسیم و منیزیم در بافت های مختلف گیاه و همچنین بررسی صفات مختلف زراعی و تاثیر پذیری از توزیع یونی و همچنینی بررسی شاخص های تحمل به تنش در شرایط تنش شوری در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال زراعی 90-1389 مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت شناسایی الگوی توزیع یونی در بوته، غلظت یون سدیم (na+ )، پتاسیم (k+ )، منیزیم ( mg2+ )، نسبت na+/k+ توسط دستگاه icp و همچنین میزان انتقال این عناصردر بافت های مختلف گیاه شامل ریشه، خوشه و پهنک برگ پرچم در سطح شوری 10دسی زیمنس کلرید سدیم و همچنین بررسی تاثیر تنش شوری بر عملکرد دانه و ماده خشک وسایر صفات بیوشیمیایی و مورفولوژیک در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو تکرار بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس نشاندهنده معنی دار بودن تمامی صفات بیوشیمیایی و مورفولوژیک بود. طبق نتایج حاصل از تجزیه همبستگی ساده فنوتیپی و ژنوتیپی، صفات میزان انتقال سدیم از ریشه به برگ پرچم، میزان انتقال سدیم از برگ پرچم به خوشه، میزان انتقال سدیم از ریشه به خوشه، میزان انتقال منیزیم از ریشه به خوشه، طول برگ پرچم بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه داشتند. ننایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که حداکثر اختلاف عملکرد دانه ژنوتیپ ها را می توان به صفات میزان انتقال پتاسیم از ریشه به برگ پرچم و میزان پتاسیم در خوشه نسبت داد. دو ژن nhx1 و hkt1 هر کدام کارایی های متفاوتی در قسمت های متفاوت گیاه دارند. ژن nhx1 در پهنک برگ قرار داشته و در ارقام مقاوم مانع ورود سدیم به اندام زایشی می شود و ژن hkt1 در غلاف ساقه بوده و در ارقام حساس مانع ورود سدیم به پهنک برگ می شود. بررسی الگوی بیان ژن های nhx1 و hkt1 تحت شرایط تنش با روش real time pcr انجام گرفت. بدین منظور برای هر ژن یک جفت پرایمر اختصاصی طراحی گردید. ژن gph بعنوان کنترل داخلی در نظر گرفته شد. میزان بیان ژن های مذکور با نرم افزار rest و sas و به صورت نسبت بیان ژن تحت شرایط تنش به شرایط بدون تنش گزارش شد. بررسی الگوی بیان این ژن ها در چهار مرحله: یک هفته، دو هفته، سه هفته و چهار هفته بعد از تنش انجام گرفت. تحت شرایط تنش شوری نسبت به شرایط بدون تنش بیشتر ین نسبت افزایش بیان در رقم ماهوتی مشاهده گردید. بیان هر دو ژن در رقم ماهوتی با اعمال تنش افزایش بیان و در رقم مغان 3 دارای بیشتر ین کاهش بیان بود. این نتایج نشان می دهد که برای صفت تحمل به شوری الگوهای متفاوتی از بیان ژن ها وجود دارد.
ربابه ملاحیدری بافقی قاسم محمدی نژاد
گندم از مهم ترین گیاهان زراعی و استراتژیک ایران محسوب می شود. با توجه به وسعت 25 میلیون هکتاری اراضی شور در کشور و به خصوص در مناطق گندم خیز و همچنین وجود آبهای شور و پایین رفتن مداوم سطح سفره های آب زیرزمینی به دلیل برداشت های غیر اصولی و بی رویه، هر ساله بر مساحت اراضی متأثر از شوری افزوده گردیده و مقادیر عظیمی از توان تولید بالقوه گندم کشورمان به هدرمی رود که هزینه های هنگفتی را به کشور و زارعین تحمیل می نماید. تنش شوری دومین مشکل بزرگ غیر زیستی می باشد که معمولاً موجب کاهش کلی رشد گیاه می شود . شوری مشکلات متعددی را به دلیل القای عملکرد های ناقص فیزیولوژیکی رشد و نمو گیاه به ویژه در شیرین رست ها به دنبال دارد. گونه ها و واریته ها از لحاظ توانایی مقاومت در برابر شوری خیلی متنوع هستند. مقاومت به نمک حتی در گونه های یک جنس متغیراست[1]. گیاهان زراعی برنج، گندم و ذرت مهم ترین گونه های زراعی جهان محسوب می شود که در مجموع 5/57 درصد کل کالری مصرفی انسان ها را تامین می کند. از این مقدار 26 درصد توسط برنج،24/5 درصد توسط گندم و7 درصد از ذرت تامین می شود. از نظر سطح زیر کشت و برداشت سالانه در جهان گندم با 216 میلیون هکتار در رتبه اول و از نظر تولید جهانی با 625 میلون تن پس از ذرت و برنج در رده سوم جا می گیرد. در ایران به جز قسمت های محدودی از کشور بقیه مناطق جز نواحی خشک و نیمه خشک محسوب می شوند. با توجه به پایین بودن بارندگی کشور و وضعیت آب و هوایی خاص، زمینه مساعدی جهت تشکیل و گسترش خاک های شور فراهم شده است. اولین اثر شوری بر رشد گیاهان زراعی عدم یکنواختی در جوانه زنی بذر است. اثر شوری در مورد بسیاری از گیاهان زمانی مشهود است که گیاه مدت نسبتاً طولانی در معرض نمک قرار می گیرد. از آن گذشته، تحمل گیاه در مقابل شوری بسته به این که گیاه در چه مرحله ی رشدی در معرض شوری قرار گرفته است، متفاوت می باشد. بیشتر صفات اقتصادی گیاهان و جانوران مانند عملکرد دارای توارث هستند. معمولاً تعداد زیادی ژن با آثار کوچک و بزرگ، تظاهر این صفات را به عهده دارند. هر چند که با روش های کلاسیک امکان برآورد تعداد ژن ها وجود دارد ولی تعیین محل ژن ها، اثر و سهم ژن های منفرد در تغییرات فنوتیپی صفت امکان پذیر نمی باشد. موفقیت های بدست آمده در گذشته به دلیل پیچیدگی کار اصلاح برای تحمل به شوری، تنوع ژنتیکی ناکافی برای تحمل به شوری، پیچیدگی اثرات متقابل شوری با عوامل محیطی و فقدان تکنیک های گزینشی کارآ چندان قابل توجه نبوده است[2]. اغلب گیاهان زراعی بصورت غیر یکسان تحت تاثیر شوری قرار می گیرند. بطور کلی، غلات نسبت به لگوم ها متحمل تر هستند. بسیاری از خویشاوندان وحشی گیاهان زراعی تحمل بیشتری نسبت به خویشاوندان اهلی شان می دهند. تلاش های طولانی مدت برای متحمل سازی گیاهان به شوری انجام شده است، اما پیشرفت کمی در واریته های تولیدی مورد استفاده کشاورزان بدست آمده است. همان طور که جمعیت درحال افزایش می باشد و زمین های کشاورزی بیشتری تحت سیستم آبیای قرار می گیرند شوری اهمیت بیشتری پیدا می کند. افزایش جمعیت و کمبود تولیدات کشاورزی، استفاده از اراضی و آبهای شور را در حال حاضر و آینده ضروری می سازد. یکی از روش های استفاده از این نهاده های تولید استفاده از تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی و مرتعی است تا با اصلاح و گزینش ژنوتیپ های سازگار و متحمل به شوری بتوان زراعت را در این مناطق توسعه داد. هرچند اصلاح گندم در سالهای گذشته در جهت تولید حداکثر عملکرد در شرایط بهینه رشد بوده است که منجر به کاهش توان رشد گیاه در شرایط دشوار محیطی گردیده است. با این حال تنوع ژنتیکی کافی در بین ژنوتیپ-های زراعی و والدین وحشی آن وجود دارد که امکان اصلاح و دسترسی به ژنوتیپ های سازگار به تنش شوری را فراهم می سازد، گیاهان متحمل به شوری می توانند درآمد بیشتری عاید کشاورزان نموده و همچنین به پایداری خاک در برابر فرسایش بادی و آبی کمک کنند. به همین دلیل یکی از راهکارهای اصلی غلبه بر مشکل شوری و جلوگیری از کاهش عملکرد و خسارت هنگفت کشاورزان در مناطق متاثر از شوری، تولید ارقام متحمل به شوری می باشد. در حال حاضر با پیشرفت هایی که در اصلاح ژرم پلاسم، تکنیک های ارزیابی، تعیین توارث ژنتیکی، استفاده از نشانگرهای مولکولی، مکان یابی ژن ها و نرم افزارها، پیشرفت اصلاح برای تحمل به شوری و سایر تنش های غیر زیستی تسهیل شده است. تحمل به شوری مانند سایر تنش های غیر زیستی درگیاهان عالی یک صفت پیچیده ژنتیکی و فیزیولوژیکی است. شناسایی نشانگرهای مولکولی کاملاً پیوسته با ژن مورد نظر و مکان یابی آن ها در روی کروموزوم یک هدف مهم در اصلاح نباتات برای کلون کردن ژن ها و گزینش به کمک نشانگر می باشد. مطالعه پیرامون مکان یابی و یا نشانمند کردن، اطلاعاتی را در مورد تکرار ژن های کنترل کننده صفات و محل این ژن ها را ارائه می دهد. ریز ماهواره ها که به آن ها توالی تکراری ساده نیز می گویند دارای یک الی شش جفت باز هستند که در ژنوم یوکاریوت وجود دارند[1]. این نشانگر مولکولی مبتنی بر واکنش زنجیره ای پلیمراز است و دارای کاربرد فراوان در مطالعات ملکولی است. براین اساس هدف از مطالعه حاضر نیز شناسایی نشانگر های پیوسته با صفات مورفولوژیکی جهت استفاده در گزینش به کمک نشانگر ها و همچنین بررسی افراد مورد نظر از لحاظqtl های بزرگ اثرکنترل کننده تحمل به شوری که در مطالعات دیگران گزارش شده است می باشد. به دلایل مختلفی مانند وراثت پذیری پایین، عدم امکان گزینش تا زمان برداشت، بهنژادگران همواره به دنبال یافتن خصوصیاتی بوده اند که علاوه بر وراثت پذیری بالا و همبستگی با عملکرد، گزینش آنها آسانتر باشد. ارتفاع گیاه صفتی است که در اصلاح گندم از اهمیت بسزایی برخوردار است. وارد کردن ژن های پاکوتاهی از واریته ژاپنی norin 10 به واریته های تجاری در دهه 1960 باعث افزایش چشمگیری در عملکرد گندم گردید به انقلاب سبز منتهی گردید. تاکنون 20 ژن اصلی که در کاهش ارتفاع نقش دارند ژن های پاکوتاهی (rht)، شناسایی شده اند. در مراحل آخر رسیدن دانه برگ های تحتانی عموماً خشک می شوند و ذخیره مواد غذایی در ساقه ناچیز است لذا قسمت اعظم ماده خشک در دانه ها پس از تلقیح ساخته می شوند و اصولاً عملکرد بالقوه گیاه بستگی به اندازه، مدت و میزان فعالیت فتوسنتزی اندام هایی دارد که پس از ظهور خوشه سبز باقی می مانند این اندام ها عبارتند از پدانکل، برگ پرچم، ریشک و سنبله هستند. در گندم، پتانسیل خوبی برای اصلاح مقاومت ژنتیکی به شوری و آلومینیوم از طریق بکارگیری خویشاوندان وحشی وجود دارد. با توجه به این که گندم یکی از مهم ترین منابع انرژی و پروتئینی برای انسان ودام محسوب می شود [3] و حدود یک سوم مصرف انسان از کل غلات به گندم اختصاص دارد و در این میان گندم غله اصلی در تامین غذای مردم جهان است [4] براساس اهمیت این غله، اهداف پروژه حاضر به شرح زیر می باشند: 1- شناسایی نشانگر های اطلاع رسان در خصوص تحمل به شوری 2-بررسی تنوع فنوتیپی و گروه بندی ژنوتیپ های گندم از لحاظ تحمل به شوری و صفات زراعی 3-بررسی تنوع مولکولی موجود در ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر صفات مرتبط با تحمل به شوری و ارزیابی ارتباط آنها با سایر صفات زراعی و مورفولوژیک 4- بررسی ژنوتیپ های مورد مطالعه از لحاظ qtl های بزرگ اثرکنترل کننده تحمل به شوری که در مطالعات دیگران گزارش شده اند.
شهره مداینی عنایت الله توحیدی نژاد
برای ارزیابی توانایی آللوپاتی ارقام جو بر روی خصوصیات جوانه زنی و رشدی سه گونه علف هرز ازمک، چاودار و خاکشیر که جزء مهمترین علف های هرز در مزارع جو استان کرمان می باشند تحقیقی در دوبخش آزمایشگاهی و گلخانه ای به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. در بخش آزمایشگاهی درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و در بخش گلخانه ای وزن تر و خشک ساقه و ریشه و مقدار رنگیزه های فتوسنتزی و کاروتنوئیدها اندازه گیری شد. بر طبق نتایج، مواد دگرآسیب در برگ و ساقه والفجر بیشتر از دو رقم دیگر بود. همچنین عصاره های سه رقم جو بیشترین کاهش در صفات اندازه گیری شده را در علف هرز خاکشیر نشان دادند که نشان دهنده این است که خاکشیر علف هرزی است که بیشتر از مواد دگرآسیب ارقام جو تاثیر پذیرفته است.
مینا محمدرضاخانی ده عباسی مجید فکری
بهره برداری پایدار از معادن در سال های اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته و راهبردهای تازه ای برای برون رفت از بحران های پیش آمده پیشنهاد و اجرا شده است. در همین راستا برای احیاء زیست بوم مناطق معدنی دنیا، قوانین و مقرراتی در نهادها و مجامع بین المللی تصویب شده است. برای احیاء این اراضی، گیاهانی باید مورد استفاده قرار گیرد که توانایی بالایی برای تحمل غلظت بالای فلزات سنگین داشته باشند. گزینش گونه های برتر و کارا از مهمترین مراحل گیاه پالایی است و گونه های بومی از کارایی و اولویت بیشتری برخوردارند. در این تحقیق با تعیین میزان غلظت فلزات سنگین در خاک و گیاه درمنه کوهی رشد یافته بر روی خاک های ارتفاعات لاشکار معدن مس سرچشمه، ارتباط بین خصوصیات مختلف خاک و تجمع آلودگی در گیاه به عنوان راهکاری مناسب برای کاهش آلودگی خاک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت برخی فلزات سنگین قابل جذب در خاک سطحی از جمله آهن، مس، سرب و منگنز بیش از خاک زیرسطحی بود و میزان آلودگی در خاک در مقایسه با غلظت نرمال فلزات برای مناطق غیر آلوده بالا بود. نتایج مقایسه میانگین های مقادیر قابل جذب فلزات در گیاه در بین نقاط نمونه برداری نیز نشان داد که ریشه ها عمدتا حاوی مقادیر بالاتری از عناصر کادمیوم، مس، سرب و منگنز نسبت به اندام هوایی می باشند و محاسبه فاکتور انتقال و نیز فاکتور غلظت نشان داد که گیاه درمنه کوهی پتانسیل بالایی در جذب فلزات سنگین از خاک توسط ریشه ها و انتقال آنها به اندام هوایی خود و نیز پاکسازی خاک از آلاینده ها دارد. بنابراین گیاه درمنه کوهی به عنوان یک گیاه مرتعی و بومی، با پراکندگی و تراکم بالا در منطقه و دارا بودن خصوصیات لازم به عنوان سوپر جاذب، جهت گیاه پالایی در منطقه مورد مطالعه و مناطق مشابه توصیه می گردد.
مریم نظری روح الله عبد الشاهی
چکیده : به منظور بررسی صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و تنوع مولکولی در 40 رقم گندم نان، تحت تأثیر تنش خشکی و همچنین معرفی ارقام متحمل و حساس به خشکی، در سال زراعی 90-1389 دو آزمایش مجزا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی تحت شرایط تنش خشکی و نرمال رطوبتی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا گردید. اثر تنش رطوبتی بر روی صفات عملکرد دانه، وزن هزاردانه، تعداد پنجه، روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی، طول دوره پر شدن دانه، محتوای آب نسبی و فراوانی روزنه معنی دار شد و صفت تنظیم اسمزی همبستگی بالایی را با عملکرد در شرایط تنش نشان داد(**41/0= r). شاخص های مقاومت به خشکی sti، mp، gmp و yi همبستگی مثبت، بالا و معنی داری با عملکرد دانه در شرایط نرمال وتنش خشکی داشتند و ارقام مهدوی، آذر2، آزادی، سبلان، طوس و روشن مقاوم به تنش خشکی شناسایی شدند. نتایج تجزیه مولکولی نشان داد که هتروزیگوسیتی مورد انتظار کل جمعیت در تمام جایگاه های ژنی به طور متوسط 36/0 و جایگاه ژنی wmc-420 دارای بیشترین تنوع بر روی جمعیت مورد مطالعه بود. واژه های کلیدی : گندم نان، تنش خشکی، مقاومت به خشکی، شاخص های مقاومت، تنوع مولکولی
زهرا اسدی قلعه نی قاسم محمدی نژاد
این پژوهش به منظور بررسی آثار متقابل ژنوتیپ در محیط برای عملکرد 49 اکوتیپ زیره سبز، متشکل از9 جمعیت از استان های خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، سمنان،اصفهان،یزد، کرمان در 7 محیط متفاوت اجراءگردید. نتایج حاصل از تجزیه مرکب برای صفات عملکرد دانه و اجزاء عملکرد از نظر اثر متقابل ژنوتیپ در محیط اختلاف معنی-داری را نشان دادند. اکوتیپ های 22 و 3 به ترتیب با 811کیلوگرم در هکتار و293 کیلوگرم در هکتار بیشترین و کمترین میزان عملکرد به خود اختصاص دادند.سهم مجموع اثرات متقابل از تغییرات کل 26% برای صفت عملکرد دانه بود.در این تحقیق شاخص های مختلف پایداری شامل واریانس محیطی ،واریانس پایداری شوکلا،اکوالانس ریک ، معیارهای رگرسیون ابرهارت وراسل ،ضریب تبیین و معیارهای روش مور،مدلammi و تجزیه اثر متقابل ژنوتیپ در محیط بر مبنای تجزیه ضرایب مسیر مقایسه شدند و اکوتیپ های برتر بر مبنای هر روش تعیین گردیدند. . ارزیابی پایداری اکوتیپ ها بر مبنای اکوالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا، گروه بندی های یکسانی از اکوتیپ ها را ارائه دادند. در بین اکوتیپ ها پرمحصول اکوتیپ مربوط به استان یزد (9) پایدارترین اکوتیپ شناسایی شد.. تجزیه پایداری عملکرد دانه بر اساس روش ابرهارت و راسل (ضریب رگرسیون خطی و میانگین انحراف از رگرسیون خطی ) نشان داد که اکوتیپ 9و 8 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون نزدیک به 1 دارای سازگاری مطلوب بودنداکوتیپ های22 و 3 به ترتیب سازگار خصوصی با محیط های مساعد و نامساعد بودند. بر مبنای پارامتر دوم روش ابرهارت و راسل از بین اکوتیپ های پر محصول اکوتیپ 9 با کمترین مقدار s2d پایدارترین تشخیص داده شد. بر اساس روش مور، تعیین پایداری اکوتیپ ها برمبنای آثار متقابل کراس اور و تغییر در رتبه با پارامترss(ic) که بیانگر دو مفهوم اول پایداری لئن و بینز می-باشد، اکوتیپ 9دارای سازگاری عمومی مطلوب بوده، از بین پارامترهای تک متغیره این متد کاراتر بود. روش ammi و تجزیه تواَم آثار افزایشی جمع پذیر (تجزیه واریانس) و آثار متقابل ضرب پذیر(تجزیه به مولفه های اصلی) نشان دادکه آثار تیمار، مدل، اکوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط بسیار معنی دار هستند و 79 درصد از مجموع اثر متقابل توسط دو مولفه اصلی اول بیان می شود. بر مبنای بای پلات اولین مولفه اصلی اثر متقابل نتیجه گیری شد که اکوتیپ های 9و8 پایدارترین اکوتیپ ها شناسایی شدند.، بر اساس بای پلاتipc2 و میانگین عملکرد دانه اکوتیپ های 9 و8 پایدارترین اکوتیپ شناسایی شد و اکوتیپ 16 ناپایدارترین اکوتیپ ها شناسایی شد. اکوتیپ 22 سازگار خصوصی به محیط زرند داشت. همچنین بر اساس آماره های روش امی(ev3 و sipc3) اکوتیپ های 38 و9 پایدارترین اکوتیپ ها شناسایی شدند. تجزیه الگوی واکنش اکوتیپ ها بر اساس دو مولفه اصلی اول و دو مولفه اصلی اول و سوم اکوتیپ های مربوط به استان یزد(8و9) پایدارترین اکوتیپ پر محصول شناسایی شدند. تجزیه علیت آثار متقابل g×e به روش تای نشان داد که جزء ژنوتیپیv3 (وزن هزار دانه) مهم ترین جزء اثر گذار بر عملکرد دانه و پایداری است. مقایسه اجزاء محیطی تای، مراحل گل دهی و تلقیح حساس ترین مرحله رشد اکوتیپ ها به عوامل محیطی نشان دادند در نهایت در بین اکوتیپ ها پر محصول، اکوتیپ ها مربوط به زیر جمعیت یزد داشتن عملکرد به عنوان اکوتیپ مناسب برای توصیه به زارعین و یا ورود به برنامه های اصلاحی شناسایی شدند. نتایج مولکولی نشان دادبرای دو پرایمر opu2 و opu30 انتظار می رود ، ارتباط بیشتری با ژنهای درگیر در انعطاف پذیری گیاه در شرایط متغیرمحیطی دارند به دلیل اینکه در بیشتر پارامترهای مورد مطالعه معنی دار گردیدند و به عنوان نشانگرهای اطلاع رسان در این زمینه شناسایی شدند.
محمود فولادوند حسین شاهسمند حسنی
چکیده بررسی اثر متقابل ژنوتیب در محیط و تجزیه پایداری عملکرد شکر در 26 کلون امید بخش نیشکر و 4 رقم شاهد (cp48-103، cp57-614، cp69-1062 و nco310) در سه منطقه نیشکرکاری استان خوزستان (کشت و صنعت های امیرکبیر، امام خمینی (ره) و میان آب) و در سه سال زراعی (1387 تا 1389) طی مراحل کشت جدید، بازرویی اول و بازرویی دوم مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پیاده شدند. با انجام آزمون بارتلت و اثبات همگن بودن واریانس خطای آزمایشهای نه گانه، تجزیه مرکب با فرض ثابت بودن اثر تیمار و مکان و تصادفی بودن اثر سال انجام گرفت. اثرات تیمار، سال درمکان و تیمار در مکان بسیار معنی دار شدند. تجزیه پایداری به روشهای مختلف و با معیارهای تک و چند متغیره انجام پذیرفت. بر اساس نتایج بررسی پارامترهای پایداری تک متغیره، ژنوتیپ های شماره 5، 7، 12، 16، 21، 23 و 27 به ترتیب با عملکرد 49/7، 20/8، 42/7، 16/7، 41/8، 73/7 و 34/7 تن شکر در هکتار در همه محیط ها به عنوان ژنوتیپ های پایدار و مناسب برای توصیه جهت کشت تجاری و یا ورود به برنامه های اصلاحی معرفی شدند. بر این اساس دو ژنوتیپ 7 و 21 با عملکرد بالاتر از میانگین بعنوان بهترین ژنوتیپ ها معرفی شدند. نتایج بررسی پارامترهای پایداری چند متغیره (مخصوصا مولفه اول تجزیه امی (ipc1) نشان داد که ژنوتیپ های شماره 3، 11، 14، 16، 20، 27، 28، 29 و30 به ترتیب با عملکرد 69/7، 71/7، 11/8، 53/8، 16/7، 9/7، 34/7، 96/7 و 26/8 تن شکر در هکتار دارای واکنش پایدار در همه محیط ها می باشند، لذا می توان آنها را به عنوان ژنوتیپ های پایدار و مناسب برای توصیه جهت کشت تجاری و یا ورود به برنامه های اصلاحی معرفی نمود. دو ژنوتیپ 14 و 28 با عملکرد بالاتر از میانگین بعنوان بهترین ژنوتیپ ها معرفی شدند. اگرچه هر دو روش تجزیه پایداری تک و چند متغیره مشترکا ژنوتیپ های 16 و 27 را به عنوان ژنوتیپ پایدار معرفی نمودند. با تاکید بر تجزیه پایداری ژنوتیپ ها بر اساس روش امی(ammi)، بهترین ژنوتیپ ها جهت معرفی و توصیه جهت کشت در کشت و صنعت های نیشکری خوزستان، ژنوتیپ های 14 و 29 بودند. نتایج تجزیه علیت آثار متقابل ژنوتیپ در محیط به روش تای نشان داد که در اکثر کلون ها ضریب مسیر مستقیم تناژ نی به عملکرد شکر، در مقایسه با تعداد ساقه در هکتار و درصد شکر قابل استحصال بیشتر است، بنابراین این صفت با اهمیت ترین جزء تأثیر گذار بر عملکرد تشخیص داده شد.
صفورا قربانی شاهکوچکی قاسم محمدی نژاد
افزایش رشد جمعیت و بروز بحران مواد غذایی برای اکثر کشور ها به ویژه کشور های در حال توسعه و فقیر و مزایای مختلفی که گندم در مقایسه با سایر محصولات کشاورزی دارد این گیاه را تبدیل به ابزار سیاسی- اقتصادی کرده است. سطح وسیعی از اراضی زیر کشت گندم در اقلیم خشک و کم آب واقع شدهاند، بنابراین تولید ارقام متحمل به خشکی بسیار مفید خواهد بود. با توجه به اهمیت گندم در تأمین غذای کشور و وجود شرایط خشکی در مناطق گسترده ای از سطح زیرکشت آن، این پژوهش به منظور ارزیابی روابط بین صفات مهم در اینبرد لاین*های نوترکیب گندم تحت شرایط تنش خشکی* به اجرا درآمد. تعیین مهمترین خصوصیات مورفولوژیک موثر بر عملکرد گندم در شرایط تنش به منظور دستیابی به معیار هایی برای انتخاب در جهت بهبود عملکرد این گیاه همواره در برنامه های به-نژادی مهم بوده است. در این پژوهش 98 لاین اینبرد نوترکیب گندم (*rils) حاصل از تلاقی* رقم متحمل (روشن) و غیر متحمل (سوپرهد) در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی* در 3 تکرار* تحت شرایط تنش کم آبی قبل از گلدهی در مزرعه تحقیقاتی مرکز بینالمللی علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی کرمان کشت گردید. 25 صفت مهم مورفولوژیکی و اقتصادی اندازهگیری شد. ژنوتیپ های 32، 95، 68، 53 و 45 از لحاظ دارا بودن صفات مهم زراعی، اقتصادی و داشتن توانایی رشد و عملکرد بالا تحت شرایط تنش کم آبی قابل توجه بودند. بر طبق نتایج حاصل از مدل سازی رگرسیونی، حدود 71 درصد از تغییرات عملکرد دانه توسط متغیر* تعداد کل دانه توجیه شد. در تحلیل عاملی، تعداد سنبله بیشترین اثر مستقیم (837/0) را بر عملکرد داشت. qtl *های به دست آمده در 18 گروه لینکاژی حضور داشتند. بیشترین تعداد qtl های بزرگ اثر (15<r2) برای عملکرد بیولوژیک (9 عدد) بر روی کروموزوم های 1a، 1b، 2a، 2d، 4a، 6a و 7a مشاهده شد. برای همه صفات مورد مطالعه بجز طول آخرین میانگره بیش از یک qtl مکان یابی شد که نشانگر ماهیت چند ژنی بودن این صفات است. 62 qtl بزرگ اثر با در نظر گرفتن معیار (r2>15) مشاهده شد. ناحیه ژنومی 4a بیشترین تعداد qtl (22 عدد) را در بین qtl های شناسایی شده با معیار 5/2 < lod داشت. وجود 7 qtl مشترک بر روی این ناحیه ژنومی بر اهمیت آن افزود. در این تحقیق درصد بالایی از نشانگرها به ژنومa و به خصوص کروموزوم a4 تخصیص یافتند. کمترین پوشش مربوط به ژنومd بود. پوشش کل نقشه شامل 63، 24 و 14 درصد از ژنوم های a،b و d بود.
مهدی غیاثی حسین صبوری
به منظور بررسی سازگاری ژنوتیپ های برنج به تنش خشکی و شناسایی ژنوتیپ های متحمل وحساس به این تنش، 15 ژنوتیپ برنج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط بدون تنش (غرقاب) و تنش خشکی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحققیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس، مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه واریانس نشان داد، تفاوت بسیار معنی داری (p <0/01) بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر کلیه ی صفات مورد مطالعه در دو شرایط محیطی تنش و غرقاب وجود دارد. مقایسه میانگین ژنوتیپ های مورد مطالعه نشان داد که در شرایط غرقاب، بیشترین عملکرد متعلق به ژنوتیپ دم سیاه و در شرایط تنش خشکی گرده بیشترین عملکرد را داشت. بررسی درصد کاهش میانگین صفات در اثر تنش خشکی نشان داد که بیشترین آسیب ناشی از تنش خشکی، مربوط به تعداد دانه پوک (23/45 درصد) و عملکرد (53/42 درصد) بود. در شرایط غرقاب وزن صد دانه (89 درصد) و در شرایط تنش خشکی تعداد دانه پر (92 درصد) بالاترین همبستگی مثبت و معنی داری را با عملکرد داشتند. بر اساس اکثر شاخص های تحمل به تنش، ژنوتیپ گرده از پایداری عملکرد بالاتری برخوردار بود. شاخص های میانگین هندسی بهره وری gmpو میانگین هارمونیک harm به عنوان بهترین شاخص ها در این بررسی شناخته شدند.
محسن نخعی امرودی قاسم محمدی نژاد
چکیده به منظور تعیین کنترل ژنتیکی صفات کمی مرتبط با تحمل به شوری در گلرنگ، نسل های،f1 ، f2 و f3 حاصل از تلاقی il-111 (حساس) × mex 22-191 (مقاوم) تهیه و به همراه والدین به طور جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار در مزرعه شور واقع در منطقه اِختیارآباد کرمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی، تعداد غوزه در بوته، وزن خشک کل بوته، عملکرد بوته، تعداد دانه در هر بوته، میانگین تعداد دانه در هر غوزه و وزن هزار دانه در نسل های مختلف مورد اندازه گیری قرار گرفت.. تجزیه میانگین نسل ها با استفاده از 100 فامیل f3 و نسل های f2, f1, p2, p1 برای هر یک از صفات صورت گرفت و نتایج نشان داد که اثرات غالبیت و افزایشی ژن ها تأثیر متفاوتی در کنترل ژنتیکی صفات مختلف دارند. اثر غالبیت در صفات تعداد غوزه در بوته، وزن خشک و تعداد بذر در بوته و اثر افزایشی در دیگر صفات مورد بررسی نقش عمده ای در کنترل ژنتیکی این صفات دارند، که برای صفات مختلف بسته به نوع کنترل ژنتیکی در آن ها می توان از تولید هیبرید یا انتخاب در نسل های بعد، در برنامه های به نژادی بهره گرفت. از طرفی با توجه به پیچیدگی اصلاح برای تحمل به شوری با استفاده از روش های کلاسیک و نظر به پتانسیل روش های اصلاح ملکولی، بدین منظور با استفاده از نشانگرهای ملکولی ssr و issr مکان یابی qtl انجام گرفت. با تشخیص تعداد، مکان و میزان اثر qtlهای صفات مورد بررسی، می توان قدم اول را برای تحقیقات بعدی جهت توسعه اصلاح به کمک نشانگر برداشت. در این راستا 66 خانواده f3 با 96 نشانگر ssr و 23 issr ارزیابی شد و نقشه لینکاژی جمعیت ترسیم گردید. این نقشه 24 گروه لینکاژی مستقل برابر با 646 سانتی مورگان را نشان داد. تجزیه qtl به روش مکان یابی فاصله ای مرکب نشان داد برای صفات ارتفاع بوته، عملکرد بوته و وزن هزار دانه به ترتیب 3، 1، 1 qtl وجود دارد. بیشترین تعداد qtl های بزرگ اثر بر روی گروه های لینکاژی 4 و 9 به تعداد 4 qtl شناسایی شد. که نشان دهنده اهمیت بالای این مناطق ژنومی برای کنترل تحمل به شوری است. بنابراین با اشباع بیشتر ملکولی نواحی qtl های یافت شده و براساس میزان مطابقت پارامتر های ژنتیکی بیومتریک و ارزش های افزایشی و غالبیت qtl ها می توان برنامه ریزی دقیق جهت استفاده از نشانگر های یافت شده برای اصلاح ملکولی تحمل به شوری در گلرنگ نمود. کلمات کلیدی: تجزیه میانگین نسل ها- گلرنگ – شوری- qtl
منظر میرزاهاشمی پوراندخت گلکار
به منظور تعیین کنترل ژنتیکی صفات کمی مرتبط با تحمل به خشکی در گلرنگ، نسل های f1، f2 و f3 حاصل از تلاقی 111il- (حساس) × 191-22.mex (مقاوم) تهیه و به همراه والدین به طور جداگانه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی، تعداد غوزه در بوته، وزن خشک کل بوته، عملکرد بوته، تعداد دانه در هر بوته، تعداد دانه در هر غوزه و وزن هزار دانه در نسل های مختلف اندازه گیری شد. تجزیه میانگین نسل ها با استفاده از100خانواده f3 و نسل های p1،p2 ،f2 و1f برای هریک از صفات صورت گرفت و نتایج نشان داد که اثرات غالبیت و افزایشی ژن ها تاٌثیر متفاوتی در کنترل ژنتیکی صفات مختلف دارند. می توان برای صفات وزن خشک بوته، عملکرد بوته، وزن هزار دانه، تعداد بذر در بوته و تعداد بذر درغوزه که بیشتر تحت تاثیر اثرات افزایشی می باشند از انتخاب در نسل های اولیه استفاده کرد و برای صفات ارتفاع بوته،تعداد شاخه اصلی و تعداد غوزه در بوته که اثر غالبیت نقش عمده را برعهده دارد از دورگ گیری و ادامه جامعه بعد از آن با روش های مختلف بهره-گرفت. از طرفی با توجه به پیچیدگی اصلاح برای تحمل به خشکی با استفاده از روش های کلاسیک و نظر به پتانسیل روش های اصلاح ملکولی، بدین منظور با استفاده از نشانگرهای ملکولی ssr و issr مکان یابی qtl انجام گرفت، تا با تشخیص تعداد، مکان و میزان اثر qtl های مورد بررسی بتوان قدم اول را برای تحقیقات بعدی جهت توسعه اصلاح به کمک نشانگر برداشت. در این راستا 66 خانواده f3 با 96 نشانگر ssr و 23 نشانگر issr ارزیابی شد و نقشه لینکاژی جمعیت ترسیم گردید. این نقشه 24 گروه لینکاژی مستقل برابر با 646 سانتی مورگان را نشان داد. با توجه به تجزیه qtl به روش مکان یابی فاصله ای مرکب برای صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی، تعداد غوزه در بوته، وزن خشک کل بوته، عملکرد بوته، تعداد دانه در هر بوته و وزن هزار دانه به ترتیب 2، 3، 1، 4، 2، 6 و 1 qtl شناسایی شد. بیشترین تعداد qtl های بزرگ اثر بر روی گروه های لینکاژی2،4و6 به تعداد 4 qtl شناسایی شد. که نشان دهنده اهمیت بالای این مناطق ژنومی برای کنترل تحمل به خشکی است. بنابراین با اشباع بیشتر ملکولی نواحی qtl یافت شده و براساس میزان مطابقت پارامترهای ژنتیکی بیومتریک و ارزش های افزایشی و غالبیت qtl ها می توان جهت استفاده از نشانگرهای یافت شده برای اصلاح ملکولی تحمل به خشکی گلرنگ برنامه ریزی دقیق نمود.
معصومه حیدری رودبالی روح اله عبدالشاهی
کرمان با متوسط بارندگی 140 میلی متر در سال همواره تحت تاثیر تنش خشکی بوده است. بنابراین، مطالعه تحمل به خشکی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در برنامه های اصلاح گندم برای افزایش تحمل به خشکی از صفات ثانویه مرتبط با تحمل به خشکی استفاده می شود.برای مطالعه ژنتیکی صفات زود رسی، دوره پر شدن دانه، طول سنبله و ... در گندم نان از طریق تجزیه میانگین نسل ها دو رقم کویر و روشن با یکدیگر تلاقی و نتاج 1f، f2، bc1و bc2 همراه با والدین در طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردیدند. بررسی مدل های چند پارامتری با استفاده از آزمون مقیاس مشترک انجام شد. نتایج این آزمون نشان داد که تمامی آثار ژن ها شامل میانگین، افزایشی، غالبیت، آثار اپیستازی شامل افزایشی × افزایشی، افزایشی × غالبت و غالبیت × غالبیت روی نحوه توارث صفات مورد بررسی موثر می باشند. متوسط توارث پذیری عمومی برای صفات مورد بررسی بین 40/0 تا 65/0 متغیر بود. اکثر صفات واریانس افزایشی بالایی داشتند. که برای اصلاح آنها گزینش در نسل های تفکیک می تواند موثر باشد.در این پژوهش برای بررسی ارتباط نشانگر ملکولی ssr و صفات مرتبط با تحمل به خشکی 96بوته f2 انتخاب گردید. به طور کلی در این پژوهش 32 qtlبرای صفات مورد مطالعه شناسایی شد. یک qtl برای عملکرد بر روی کروموزم 5a شناسایی شد که به طور همزمان عرض برگ و وزن زیست توده را کنترل می نماید. بین سه جزء عملکرد، تعداد دانه در بوته دارای وراثت پذیری خصوصی بالاتری است. بنابراین برای افزایش عملکرد در شرایط تنش خشکی بایستی به این جزء توجه بیشتری داشت. بیشترین تعداد qtl بر روی ژنوم aبود. که نشان دهنده اهمیت بالای این ژنوم در تحمل به خشکی می باشد.
عبداله حیدری قاسم محمدی نژاد
این پژوهش به منظور شناسایی qtlهای کنترل کننده ی تحمل به شوری و بررسی آثار متقابل ژنوتیپ در محیط برای عملکرد دانه 76 اینبرد لاین نوترکیب حاصل از تلاقی دو رقم گندم روشن و سوپرهد در 4 محیط ( چهار سال زراعی در کرمان و یزد) در سالهای 1391- 1388 صورت گرفت. بر اساس ارزیابی 21 صفت فنوتیپی و به کارگیری 351 نشانگر دارت چند شکل بین دو والد در جمعیت، 19 گروه لینکاژی تشکیل گردید. برای 12 صفت مورد بررسی 19 qtl با lod بیش از 5/2 شناسایی شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب برای عملکرد دانه در هکتار تفاوت های ژنتیکی بسیار زیادی بین لاین ها نشان داد. اینبرلاین های 294، 25 و 190 با 32/2، 84/1 و 76/1 تن در هکتار دارای بیشترین عملکرد بودند. شاخص های مختلف پایداری شامل معیارهای رگرسیون ابرهارت و راسل اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا و ammi مقایسه شدند و لاین های برتر بر مبنای هر روش تعیین گردید. تجزیه پایداری عملکرد دانه براساس پارامتر های روش ابرهارت و راسل ( ضریب رگرسیون خطی و میانگین مربعات انحراف از رگرسیون) نشان داد که لاین های 9، 320 و 370 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون خطی نزدیک به یک واجد سازگاری عمومی مطلوب هستند. و بر مبنای پارامتر دوم روش ابرهارت و راسل در بین لاین های پر محصول لاین های 34 و 161 با کمترین انحراف از خط رگرسیون پایدارترین لاین ها تشخیص داده شد. ارزیابی واکنش لاین ها بر مبنای اکووالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا گروه بندی یکسانی از پایداری لاین ها ارائه داد. از بین لاین های پر محصول، 18 و 34 به عنوان پایدارترین لاین ها بودند و از بین این دو لاین، لاین 34 به دلیل سهم کمتر در اثر متقابل ژنوتیپ در محیط پایداری بیشتری نشان داد. روش ammi و تجزیه ی توأم آثار افزایشی جمع پذیر (تجزیه واریانس) و آثار متقابل ضرب پذیر ( تجزیه ی مولفه های اصلی) نشان داد که آثار تیمار، مدل، ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل g×e بسیار معنی دار هستند. بر مبنای بای پلات اولین مولفه ی اصلی و میانگین عملکرد ، لاین های 370، 67، 63، 291، 166، 33 و 47 پایدار ترین واکنش را نشان دادند و لاین63 کمترین ipc1 را داشت. و لاین های 264، 205، 53، 294، 32 و 117 ناپایدار بودند. بر اساس بای پلات حاصل از ipc2 و میانگین، لاین 22 پایدارترین بود و لاین های 54، 36، 322، 166، 309 و 250 سازگای خصوصی نشان دادند.
مجتبی جهانی سه قلعه قربانعلی نعمت زاده
برنج غذای اصلی بیش از نیمی از مردم جهان است، با توجه به اینکه که ارزش اقتصادی یک رقم به صفات مختلف آن بستگی دارد؛ بنابراین چگونگی اعمال انتخاب برای چندین صفت به منظور حصول حداکثر ارزش اقتصادی همواره مورد نظر بهنژادگران بوده است. از این رو، دانش دقیق از رفتار ژنتیکی و اصلاحی این صفات به اصلاح واریته ها کمک خواهد کرد. شناسایی نشانگرهای مولکولی کاملاً پیوسته با ژن مورد نظر و مکان یابی آن ها یکی از اهداف مهم در اصلاح برنج است. به منظور نقشه یابی ارتباطی و بررسی تنوع هاپلوتایپی qtl های برخی از صفات مهم زراعی، 100 ژنوتیپ برنج از منابع مختلف ژنتیکی در طرح بلوک های ناقص سه گانه 10×10 کشت شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری را بین صفات نشان داد. بررسی آماره های چند متغیره (تحلیل عاملی، تجزیه همبستگی، تجزیه ضرایب مسیر و تجزیه رگرسیون مرحله ای) نشان داد که تنوع فنوتیپی قابل ملاحظه ای در ژرم پلاسم مورد مطالعه وجود دارد همچنین شاخص های نشانگری، فواصل ژنتیکی، ساختار جامعه، آماره های چند متغیره نشانگری به وسیله 91 نشانگرمولکولی ارزیابی شدند که نتایج آن حاکی از تایید نتایج فنوتیپی و وجود تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای بود. نتایج نقشه یابی ارتباطی حاکی از ارتباط شدید تعدادی از نشانگرهای مولکولی با صفات شکل دانه صفات (طول دانه، عرض دانه، نسبت طول به عرض دانه)، شکل برگ پرچم (طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، سطح برگ پرچم)، ارتفاع بوته، تعداد روز تا خوشه دهی و وزن هزار دانه داشت. بررسی الگوی عدم تعادل لینکاژی منجر به کشف بلوک های هاپلوتایپی در کروموزوم های 1، 3 و 4 برای qtl های مورد بررسی شد؛ و بر اساس آلل های موثر موجود در هر بلوک هاپلوتایپی، تنوع آن مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های بیوانفورماتیکی نیز به منظور درک صحیح از روابط صفات و ژنوتیپ ها انجام شد. بنابر نتایج بدست آمده می توان آلل های موثر در هر صفت را به منظور انتخاب هم زمان به کمک چند نشانگر برای بهبود صفات در پروژه های اصلاحی به کار گرفت.
آزاده کریمی افشار قاسم محمدی نژاد
چکیده به منظور ارزیابی واکنش تحمل به خشکی گیاه دارویی زیره سبز 49 اکوتیپ جمع آوری شده از 9 استان کشور طی دو سال بصورت آزمایش کرت های خردشده در شرایط تنش خشکی و نرمال در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. صفات اندازه گیری شده شامل: ارتفاع، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه می باشند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان دادکه بین ژنوتیپ ها، شرایط مختلف آبیاری و سال از نظر کلیه صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود دارد. با استفاده از شاخص های تحمل/حساسیت و بر اساس روش های آماری چند متغیره دو اکوتیپ سیوند و فردوس به عنوان اکوتیپ های کرانه ای شناسایی و روند پاسخ به تنش خشکی این ژنوتیپ ها در مرحله رویشی با بررسی صفات محتوای آب نسبی برگ، میزان آب نسبی از دست رفته و نشت یونی مورد مطالعه قرار گرفت. اکوتیپ سیوند در این مرحله نیز مقاومت بیشتری را نشان داد. با توجه به اهمیت وجود تنوع ژنتیکی برای انتخاب، با استفاده از نشانگر aflp قرابت توده ها مورد ارزیابی قرار گرفت. شش جفت ترکیب آغازگری در مجموع 126 باند قابل امتیازدهی در محدوده 50 تا 300 جفت باز تولید کردند که در این بین 60 باند چند شکل مشاهده شد(47 درصد). این نشانگر به طور مشخص توانست جمعیت ها را در 2 گروه و اکوتیپ ها را در 5 گروه مجزا قرار دهد. بر اساس تجزیه خوشه ای توده های سمنان و فارس بیشترین فاصله ژنتیکی را از یکدیگر دارند و جمعیت های کرمان، خراسان رضوی و اصفهان با داشتن زمینه ژنتیکی یکسان در یک زیر گروه جای گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای در تجزیه به مختصات اصلی تایید شد. 80 درصد از تنوع بین ارقام تنها توسط دو مولفه توجیه گردید و این نشان می دهد که آغازگر های مورد استفاده تنها بخشی از ژنوم را مورد پوشش قرار داده اند در نتیجه استفاده از نشانگر های بیشتر (ترکیب آغازگر های متنوع دارای جایگاه برش 6 بازی و 4 بازی) برای بررسی تمام نواحی ژنوم ضروری به نظر می رسد
حجت حدیدی قاسم محمدی نژاد
خرما یکی از مهمترین میوه ها و به عنوان یکی از گیاهان تجاری در ایران می باشد. درختان خرما به طور معمول بوسیله ی پاجوش های جدا شده از درختان دیگر تکثیر می شوند. تنوع سوماکلونال به تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی که در گیاهانی که از طریق کشت بافت تولید شده اند اشاره دارد. هدف این مطالعه تحلیل تنوع سوماکلونال بین 7 رقم (رعناطلا، ابونارنجا، کوش زاباد، نبات سیف، فرد ماده، اشرسی و ابومعان) با 3 تکرار درخت خرما می باشد که از طریق روش کشت بافت حاصل شده اند که در سه ایستگاه تحقیقات کشاورزی جیرفت، بم و میناب واقع در جنوب شرق ایران با استفاده از نشانگرهای صفات فنوتیپی و ژنوتیپی و نشانگرهای ssr و یافتن شباهت و یا تفاوت ژنتیکی میان کلون های درخت خرما قابل ارزیابی می باشد. براساس 32 صفت فنوتیپی کلون های ارزیابی شده اختلاف معنی داری را برای هر رقم و در تمام ایستگاه ها نشان دادند که این می تواند ناشی از تنوعات سوماکلونال باشد و براساس تکنیکهای مولکولی بایستی اعتبار سنجی گردد. در میان 28 جفت آغازگر برای توانائی آنها در تولید الگوهای باندی ssr در ارقام خرما ، 12 جفت آغازگر به طور موفقیت آمیزی باندهای متفاوت واضحی در بیشتر ژنوتیپهای مورد مطالعه نشان دادند. این آغازگرهای پلی مورف بین 9 یا 8 کلون در ارقام مورد آزمایش قرار گرفتند تا فقدان یا حضور تنوع را آشکار کنند. سرانجام 3 آغازگر باندهای متفاوت در کلون ها نشان دادند که به تنوع سوماکلونال اشاره دارد. تمامی باندهای آشکار شده امتیازبندی شدند. ماتریس ضریب تشابه محاسبه گردید تا داده ها را گروه بندی نموده و رابطه ی بین کلونها را در هفت ژنوتیپ خرمای مورد مطالعه رسم نماید.
رامین ارجمند قهستانی قاسم محمدی نژاد
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های ماده پسته دو آزمایش مجزا به شرح ذیل به اجرا درآمد: در آزمایش اول،تنوع مورفولوژیکی 33 ژنوتیپ ماده پسته با استفاده از 14 صفت مورفولوژیکی (کمی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه همبستگی ساده صفات نشان از وجود همبستگی های مثبت و منفی بین تعدادی از صفات داشت، به طوری که رشد طولی با رشد قطری، تعداد ریزش جوانه با تعداد کل جوانه، تعداد پسته در خوشه با تعداد زودخندانی، تعداد شاخه فرعی در خوشه با طول خوشه، تعداد خوشه با طول خوشه رابطه مثبت و درصد ریزش جوانه با رشد قطری،رابطه منفی معنی دار داشت. تجزیه کلاستر بر اساس صفات مورفولوژیکی بررسی شده ژنوتیپ ها را در فاصله تشابه 15 به چهار گروه اصلی تقسیم کرد.ماتریس فاصله اقلیدسی کمترین فاصله را بین ژنوتیپ های سیریزی و بادامی راور و بیشترین آن را بین ژنوتیپ های پوست پیازی و سفید پسته نوق مشخص کرد. تجزیه عاملی برای تعیین فاکتورهای اصلی تفکیک گذار مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق 5 عامل اصلی و مستقل، توانستند 33/79 درصد از کل واریانس را توجیه کنند و مشخص شد صفات مربوط به خوشه بالاترین تاثیر را در گروه بندی ژنوتیپ های ماده پسته دارند.در آزمایش دوم، تنوع ژنتیکی32 ژنوتیپ از بین ژنوتیپ های مذکوربا استفاده از نشانگر issr مورد بررسی قرار گرفت. 23 آغازگر مورد استفاده مجموعاً 115 قطعهdna را تکثیر کردند که از بین آن ها تعداد 107 قطعه (93درصد) چند شکل بودند. تجزیه کلاستر بر اساس ماتریس تشابه جاکارد و به روشupgma بدست آمد. نتایج حاصل از ماتریس تشابه بیشترین شباهت را بین ژنوتیپ های شاهپسند و بادامی زرند(81%) و کمترین شباهت را بین ژنوتیپ های هراتی و رضایی زودرس(1%)،نشان داد. دندروگرام حاصله ژنوتیپ ها را در نه گروه اصلی قرار داد. نتایج این آزمایش نشان داد که نشانگر issr برای شناسایی ژنوتیپ های ماده پسته و مطالعات بررسی تنوع ژنتیکی و تهیه ی شناسنامه مولکولی کامل برای توده های پسته ایرانی مناسب است.
جمیله عابدی قاسم محمدی نژاد
در بررسی مولکولی 96 لاین f3 با 32 پرایمر چند شکل ژنوتیپ یابی انجام شد. و نقشه لینکاژی جمعیت با مجموع طول 3/1351 سانی مورگان ترسیم گردید. برای اندازه گیاهچه، ارتفاع، وزن سنبله اصلی، وزن دانه در سنبله اصلی، تعداد دانه در سنبله اصلی، تعداد سنبلچه، تعداد کل دانه، پنجه بارور، ، تعداد میانگره، طول میانگره، در مجموع جمعا 17 qtl برای تحمل به شوری یافت شد که در مجموع 13 qtl بر روی کروموزوم d7 و 3 qtl بر روی کروموزوم b4 و 1 qtl بر روی کروموزوم b3 یافت شد. که بیشترین qtl ها بر روی کروموزوم d7 که نشان دهنده اهمیت بالای این کروموزوم در تنش شوری می باشد. و بیشترین تعداد qtl برای ارتفاع، اندازه گیاهچه 3 qtl یافت شد. . ژنوتیپ یابی برای تنش خشکی نیز صورت گرفت و در مجموع 6 qtl برای تنش خشکی یافت شد که 5 qtl بر روی کروموزوم b7 و 1 qtl بر روی کروموزوم b2 یافت شد که نشان دهنده نقش بیشتر کروموزوم b7 در تنش خشکی می باشد
محمود صادقی گوغری علی اکبر مقصودی مود
چکیده: به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و اجزای عملکرد اکوتیپ های زیره سبز، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در کرمان اجرا گردید.رژیم های آبیاری مختلف به عنوان فاکتور اصلی در 4 سطح شامل: آبیاری کامل (شرایط نرمال) به عنوان تیمار شاهد،قطع آبیاری با ظهور اولین چتر در 50% مزرعه، قطع آبیاری با ظهور 50% چتر در 50% مزرعه، قطع آبیاری با ظهور 100% چتر در 50% مزرعه) و 3 اکوتیپ کرمان، خراسانو اصفهان به عنوان فاکتور فرعیبه کار برده شدند. صفات مورد بررسی شامل: ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن خشک بوته،وزن کاه و کلش در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بودند. همچنین برای ارزیابی تحمل اکوتیپ ها، شاخص های تحمل به تنش نیز محاسبه شدند. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی بر وزن کاه و کلش بوته در سطح یک درصد معنی دار شد. بین اکوتیپ ها تفاوت معنی داریاز لحاظ ارتفاع بوته، مشاهده شد. اثر متقابل اکوتیپ در تنش بر صفات ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن خشک بوته، وزن کاه و کلش معنی دار شد. نتایج نشان داد که اکوتیپ ها در شرایط تنش از نظر اغلب صفات متفاوت عمل کردند. اکوتیپ اصفهان بیشترین عملکرد دانه را در شرایط نرمال داشت.بر اساس نتایج تجزیه رگرسیون در شرایط قطع آبیاری در مرحله 50%گلدهی، وزن دانه و در شرایط قطع آبیاری در مرحله 100% گلدهی، تعداد چترک بیشترین تغییرات مربوط به عملکرد دانه را توجیه کردند.بنابراین بر اساس صفات وارد شده در مدل رگرسیونی می توان از صفات مذکور در جهت بهبود عملکرد زیره سبز استفاده کرد.بررسی میزان تحمل به تنش در بین اکوتیپ ها براساس شاخص های tol و ssi نشان داد که اکوتیپ های کرمان و خراسان به ترتیب متحمل ترین و حساس تریناکوتیپ هادر پاسخ به تنشبودند
علی سعیدپور حمیدرضا کاوسی
گلرنگ (carthamus tinctorius l. ) متعلق به خانواده مرکبات (asteraceae ) است. به دلیل مقاومت بالای گلرنگ در مقابل استرس های محیطی، گلرنگ می تواند به عنوان گیاه مدل جهت مطالعه مکانیسمهای دفاعی مختلف مورد مطالعه قرار گیرد. یکی از راهکارهای مهم گیاه برای مقابله با تنش شوری انتقال سدیم به داخل واکوئل می باشد که این کار توسط آنتی پورتر غشای واکوئلی (nhx ) صورت می گیرد. در این تحقیق بیان ژن nhx در گیاه گلرنگ تحت تنش شوری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور گیاهان 14 روزه رقم نیمه مقاوم pbr-321 گلرنگ در 5 گروه قرار گرفتند و هر گروه با غلظتی از کلریدسدیم تیمار شد. سپس استخراج rna کل از نمونه ها و سنتز cdna انجام شد و با استفاده از روش rt-pcr نیمه کمی بررسی بیان این ژن صورت گرفت. در تمام زمانهای نمونه گیری افزایش بیان نسبت به شاهد وجود داشت به طوری که در زمان های سه و شش ساعت پس از تیمار بیشترین میزان بیان در غلظت 200 میلی مولار ، در زمانهای 12 و 24 ساعت بیشترین میزان بیان در غلظت 150 میلی مولار و در زمان 48 ساعت بیشترین میزان بیان در غلظت 100 میلی مولار صورت گرفت. این نتایج حاکی از این است که آنتی پورتر واکوئلی یکی از مهمترین مسیرهای دفاعی گیاه در برابر تنش شوری می باشد و درگلرنگ این ژن بلافاصله پس از اعمال تنش افزایش بیان نشان می دهد ولی با گذشت زمان به دلیل تجمع بیش از حد نمک درون واکوئل شدت بیان کاهش می یابد.
جلال قنبری غلامرضا خواجویی نژاد
چکیده زیره سبز به عنوان مهم ترین گیاه داروئی اهلی در ایران شناخته می شود. به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت بر پتانسیل عملکرد، میزان اسانس، روابط بین صفات زراعی مختلف و بررسی سازگاری اکوتیپ های مختلف زیره سبز این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و سه تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا گردید. تاریخ های متفاوت کاشت (5 دی، 20 دی، 5 بهمن، 20 بهمن و 5 اسفند) و اکوتیپ های مختلف زیره سبز (سمنان، فارس، یزد، گلستان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، اصفهان و کرمان) به ترتیب به عنوان فاکتور اصلی و فرعی به کار برده شدند و صفات مختلف زراعی، عملکرد و میزان اسانس، ارزیابی گردیدند. اثر تاریخ-های متفاوت کاشت بر تمامی صفات مورد ارزیابی به جز تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در چتر و تعداد دانه در بوته، معنی دار بود. اکوتیپ های مختلف از نظر تمام صفات مورد مطالعه، به جز تعدادچتر در بوته و تعداد دانه در چتر اختلاف معنی دار نشان دادند. اثر متقابل تاریخ های کاشت و اکوتیپ های مختلف بر تمام صفات به استثناء تعداد چترک در چتر و وزن هزار دانه معنی دار گردید که در برخی صفات نیز به صورت اثر متقابل تغییر در رتبه مشاهده شد و بیانگر واکنش متفاوت اکوتیپ ها به تاریخ های مختلف کاشت می باشد. بنابراین با توجه به تنوع ژرم پلاسم زیره سبز، براساس شرایط محیطی هر منطقه و با توجه به هدف کاشت، تحقیق اختصاصی جهت تعیین تاریخ کاشت مناسب برای هر اکوتیپ لازم می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد با توجه به هدف کاشت، برای دستیابی به حداکثر درصد اسانس، تاریخ های کاشت زودهنگام و اکوتیپ سمنان و جهت حصول حداکثر عملکرد دانه، کاشت اکوتیپ کرمان در اسفندماه در منطقه کرمان توصیه می شود. نتایج، همبستگی مثبت و معنی داری صفات عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در بوته، تعداد چتر در بوته، ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی را با عملکرد دانه در بوته نشان دادند. همچنین صفات تعداد دانه در بوته، تعداد چتر در بوته و وزن هزاردانه در تاریخ های کاشت مختلف وارد مدل رگرسیونی شدند و درصد بالایی از تغییرات عملکرد را توجیه کردند. تعداد دانه در بوته صفتی بود که بیشترین اثرات مستقیم و صفات تعداد چتر در بوته و ارتفاع بوته بیشترین اثرات غیر مستقیم را از طریق همین صفت بر عملکرد دانه، دارا بودند. بنابراین تعداد دانه در بوته موثرترین صفت بر افزایش عملکرد زیره سبز معرفی می گردد. بررسی سازگاری بر مبنای ضرایب رگرسیون خطی در اکوتیپ های مختلف نشان داد که تمامی اکوتیپ ها حائز سازگاری عمومی مطلوب اند، اما باتوجه به تفاوت قابل ملاحظه ای در ضرایب رگرسیونی حاصل و عملکرد اکوتیپ ها می توان گفت که اکوتیپ سمنان(098/0- b= ) دارای سازگاری خصوصی با محیط های نامساعد و اکوتیپ کرمان (258/2b=) دارای سازگاری خصوصی با محیط های مساعد می باشند. اکوتیپ خراسان شمالی نیز با 189/1b= و با توجه به عملکرد بالایی که داشت دارای سازگاری عمومی مطلوب می باشد.
زهرا اسدی خانوکی کاظم جعفری نعیمی
بررسی مشخصه های فیزیکی و مکانیکی پیاز نرگس جهت تعیین پارامترهای مناسب برای درجه بندی و طراحی ماشینهای مختلف برای پیاز نرگس ضروری به نظر می رسد، بنابراین در این پروژه برخی از خصوصیات فیزیکی و مکانیکی پیاز نرگس رقم شهلا، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی خواص فیزیکی نشان داد که در پیاز نرگس مقادیر متوسط وزن، حجم، چگالی و تخلخل به ترتیب 14/22 گرم، 250 میلی لیتر، 55/0 ، 58 % است. میانگین نیروی و انرژی گسیختگی پیاز نرگس به ترتیب 33/0 kn و 49/2 n.m بدست آمد، همچنین متوسط تنش گسیختگی در پیاز نرگس برابر mpa 0/241 و متوسط کرنش گسیختگی برابر 295/0 است. میانگین مدول الاستیسیته برای پیاز نرگس mpa 0/814 و متوسط ضریب پوآسون 05/0 می باشد. در خصوص تعیین نیروی برشی آزم ایش در رطوبت یکسان پیاز نرگس با سه گروه عامل، عامل اول زاویه برش در چهار سطح صفر، 25، 30 و 35 درجه، عامل دوم زاویه نیزی تیغه در سه سطح 25،30 و 35 درجه و عامل سوم راستای طولی وعرضی پیاز نرگس، انجام گرفت. داده ها در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، آنالیز شده و روند تغییرات نیرو بر حسب زاویه برش و تیزی مورد مطالعه قرار گرفت و مدل رگرسیون خطی چند متغیره برای نیروی برشی پیشنهاد شد. نتایج این پژوهش به منظور طراحی دستگاه برش پیاز نرگس به کار گرفته شد. طرح دستگاه به گونه ای است که پیاز را به چهار قسمت تقسیم میکند.
لیلا فرهادی قاسم محمدی نژاد
برنج به عنوان دومین غله مهم دنیا سهم عمده ای در تغذیه انسان دارد. از طرفی تنش خشکی یک عامل محدود کننده بزرگ در تولید این محصول است. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و نیاز به افزایش تولید برنج ایجاب میکند که با استفاده از منابع ژنتیکی برنج جهت ایجاد ارقام نسبتاً متحمل به خشکی اقدام کرد. به منظور مطالعه نشانگرهای ریزماهواره اطلاع رسان در خصوص تحمل به خشکی در ژنوتیپ های هوازی برنج، 13رقم از ژنوتیپ های مختلف برنج هوازی و 2 رقم برنج محلی بوتو و دمسیاه، به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط آبیاری غرقابی و آبیاری تناوبی در زمین های زراعی حاشیه شهرستان نیکشهر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب صفات مورد مطالعه اختلاف بسیار معنی داری را بین ژنوتیپ ها نشان داد. در نهایت با توجه به نتایج عملکرد بدست آمده از محیط های مختلف ژنوتیپ بوتو به عنوان برترین ژنوتیپ در شرایط مورد مطالعه تعیین شد. در ادامه بررسی، 15 ژنوتیپ متحمل و حساس جهت بررسی تنوع هاپلوتایپی براساس qtl های بزرگ اثر شناسائی شده مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از نتایج بدست آمده از بررسی ارتباط نشانگرهای ssr با صفات فنوتیپی مشاهده گردیدکه در هر ناحیه، ارتباط تفرق نشانگرها با صفات مختلفی معنی دار گردیدند، همچنین این نتیجه حاصل شد که در هر ناحیه می توان از نشانگری که بیشترین رابطه با صفات برای آن معنی دار شدند، در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر، جهت بهبود تعداد بیشتری از صفات بهره گرفت. بدین منظور نشانگر rm16392 واقع بر روی کروموزوم 4 را به دلیل داشتن ارتباط معنی دار با بیشتر صفات اندازه گیری شده می توان به عنوان نشانگر مناسب جهت شناسایی مکان های ژنی کنترل کننده تحمل به تنش خشکی و انتخاب به کمک نشانگر معرفی نمود. وجود چنین رابطه های معنی دار، در ناحیه مورد نظر با صفات بیانگر این است که این ناحیه کروموزومی در ژنوتیپ های هوازی دارای بیشترین احتمال حضور ژن های مرتبط با تنش خشکی می باشند. نتایج ارزیابی هاپلوتیپی نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه، بر اساس qtl های واقع بر روی کروموزوم های شماره 2و 3 در گروه های هاپلوتیپی جداگانه قرار گرفتند. بدین منظور بر اساس مقایسه ترکیب آللی در متحمل ترین افراد جمعیت و حضور یا عدم حضور آلل نشانگرهای خاص در این افراد می توان به اهمیت بخش های مختلف نواحی qtl پی برد. نشانگر rm13010 و آلل های 240 و bp250 برای ناحیه 82/37 تا 81/39 سانتی مورگان کروموزوم 2 و نشانگر rm15995 و ترکیب آللی 215، 96، 268 و bp146 برای ناحیه 104 تا 113 سانتی مورگان کروموزوم 3 بعنوان بهترین نشانگرهای مرتبط با تحمل به خشکی و آلل های سودمند این نواحی کرموزومی گزارش گردیدند.
احمد مشایخی اسفیچار قاسم محمدی نژاد
نخل پاکوتاه ایرانی، یکی از گیاهان بومی ایران است که به صورت خودرو در مناطق خشک و گرمسیری استان های جنوب شرقی کشور می روید. گیاهان این جنس دارای اهمیت های اکولوژیکی، اقتصادی و زینتی هستند. این گیاه در کشورهای ایران، عربستان، افغانستان و پاکستان می روید و متأسفانهگزارش علمی زیادی در مورد آن وجود ندارد. این پژوهش شامل بررسی تنوع بین اکوتیپ های مهم و جوانه زنی بذر دو واریته آن (داز و پورک) می باشد. برای بررسی تنوع مورفولوژیک اکوتیپ های مهم سه استان سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان انتخاب و صفات مورفولوژی آن ها مانند ارتفاع گیاه، طول تنه، محیط تنه، طول و عرض برگ، طول دمبرگ، طول گل آذین و ... مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین جمعیت های داز و جمعیت های پورک اختلافی وجود ندارد اما بین اکوتیپ های هر دو واریته تفاوت وجود دارد. برای بررسیجوانه زنی بذر واریته های مورد مطالعه، بذرهاییک اکوتیپ داز و یک اکوتیپ پورک از استان سیستان و بلوچستان جمع آوری و کشت شدند. برای این هدف، دو آزمایش جداگانه انجام شد.
فرهاد قدرتی نیاری روح¬اله عبدالشاهی
مطالعه پایداری و سازگاری عملکرد دانه در شرایط محیطی مختلف از اهمیت ویژه ای در اصلاح نباتات برخوردار است. به منظور بررسی سازگاری و پایداری عملکرد دانه ژنوتیپ های گندم و انتخاب و معرفی پرمحصول ترین آن ها برای مناطق گرمسیر دیم کشور، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو شرایط محیطی (تنش خشکی و بدون تنش خشکی) با 40 ژنوتیپ گندم نان درسه تکرار و به مدت سه سال زراعی( 88-90 ) در دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا شد. پس از تجزیه واریانس ساده برای هر شرایط محیطی در هرسال و اطمینان از یکنواختی واریانس خطای آزمایشی، تجزیه واریانس مرکب برای تمام مناطق و سال ها انجام شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی ژنوتیپ و شرایط محیطی در سطح احتمال ا% معنی دار شد که حاکی از تفاوت بین ژنوتیپ ها و بین شرایط محیطی دارد. اثر اصلی سال و اثر متقابل سال * محیط معنی دار نشد. یعنی بین سه سال از لحاظ شرایط محیطی تفاوت معنی داری وجود ندارد. اثر متقابل ژنوتیپ * شرایط محیطی * سال معنی دار بود که دلالت بر واکنش متفاوت ژنوتیپ ها در سه سال در دو شرایط محیطی بود. بیشترین میانگین عملکرد دانه مربوط به رقم g32 (شیراز) با میانگین عملکرد 50/4 تن در هکتار و کمترین آن مربوط به رقم g31 (شاه پسند) با میانگین عملکرد 97/1 تن در هکتار بود. با توجه به معنی داری اثر متقابل ژنوتیپ × محیط می توانیم تجزیه پایداری عملکرد دانه با استفاده از پارامترهای مختلف پایداری بررسی کنیم. بر اساس نتایج روش واریانس محیطی و ضریب تنوع ژنوتیپی رقم g5 (آذر2) با واریانس محیطی و ضریب تنوع حداقل و عملکرد بالاتر از میانگین دارای سازگاری عمومی مطلوب بود و رقم g32 (شیراز)، با حداکثر واریانس محیطی و ضریب تنوع و عملکرد بالا دارای سازگاری خصوصی به شرایط مطلوب و رقم g8 (بزوستایا) با واریانس محیطی و ضریب تنوع بیشتر و عملکرد کمتر ناپایدارترین رقم بودند. بر اساس نتایج معیارهای پایداری اکووالانس ریک، واریانس پایداری و معیار پایداری پلستید و پترسون رقم g2 (الموت) و g19 (کویر) با عملکرد بالاتر از میانگین و اکووالانس ریک، واریانس پایداری و معیار پایداری پلستید و پترسون کمتردارای سازگاری عمومی مطلوب بود. ارقام g32 (شیراز) دارای سازگاری خصوصی به شرایط مطلوب و g8 (بزوستایا) با بیشترین اثر متقابل و عملکرد کمتر ناپایدارترین بودند. نتایج تجزیه پایداری به روش رگرسیونی فینلی و ویلکینسون با تست bl=1 نشان داد که ارقام g4 (آزادی)، g29 (سبلان)، با عملکرد بیشتر و ضریب رگرسیونی نزدیک به یک دارای سازگاری عمومی مطلوب هستند. ارقام g32 (شیراز)، دارای سازگاری خصوصی به شرایط مطلوب دارد و رقم g20 (مهدوی)، دارای سازگاری خصوصی به شرایط نامطلوب دارد. ارقام g31 (شاه-پسند)، g34 (استار) و g8 (بزوستایا)، با ضریب رگرسیون دورتر به 1 و هم چنین عملکرد کمتر، ناپایدارترین ارقام شناخته شدند. با تست bl=0 ، رقم g4 (آزادی)، با بیشترین عملکرد و ضریب رگرسیون غیر معنی دار با صفر دارای پایداری بیولوژیکی بود. بر اساس نتایج روش ابرهارت و راسل و هم چنین پرکینز و جینکز ژنوتیپ g2 (الموت) با عملکرد بالاتر از میانگین کل و ضریب رگرسیونی غیر معنی دار با یک و انحراف از رگرسیون مرکب غیر معنی دار با صفر و ضریب تبیین بالاتر پایدارترین رقم قرار گرفت. بر اساس روش میانگین رتبه پارامترها نیز g2 (الموت) و g19 (کویر) با عملکرد بالاتر از میانگین و رتبه بهتر پایداری مطلوب داشت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس روش امی نشان داد که دو مولفه اول 80/70 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط را تبیین نمودند. در مقایسه با روش رگرسیونی ابرهارت و راسل که در آن 7/29 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط توسط مدل خطی توجیه گردید، در مدل ammi2 این سهم در حدود 38/2 برابر بیشتر از سهم مولفه خطی رگرسیون بود. بر اساس نتایج بای پلات فاکتور اول و عملکرد دانه، ژنوتیپ های g5 (آذر2)، با عملکرد بالاتر از میانگین کل و ipc1 نزدیک به صفر، به عنوان پایدارترین ژنوتیپ شناسایی شد. هم چنین محیط های 1 و 6 با ipc1 نزدیک به صفر دارای واکنش مشابهی از نظر آثار متقابل نشان می دهند. رقم g31 (شاه پسند) به محیط های 4 و 6 سازگاری خصوصی نشان می دهد. بر مبنای نتایج بای پلات فاکتور دوم و عملکرد دانه، ژنوتیپ های g2 (الموت)، g24 (نیک نژاد) و g19 (کویر) با عملکرد بالاتر از میانگین کل و ipc2 نزدیک به صفر، به عنوان پایدارترین ژنوتیپ ها شناسایی شدند. بر مبنای نتایج بای پلات فاکتور اول و دوم، ارقام g19 (کویر) و g16 (هیرمند)، با ipc1 و ipc2 نزدیک به صفر بهترین پایداری و سازگاری عمومی مطلوب را داشتند. رقم g31 (شاه پسند) دارای سازگاری خصوصی به محیط های4 و 6 هست. رقم g20 (مهدوی) نیز دارای سازگاری خصوصی به محیط 5 دارد. بر اساس روش asv نیز g19 (کویر) و g2 (الموت)، با عملکرد بالا و asv کمتر پایداری مطلوب داشتند. درکل رقم الموت و کویر در اکثر روش ها بیشترین سازگاری و پایداری را در اختیار داشت. رقم شیراز در اکثر روش ها دارای سازگاری خصوصی برای شرایط مطلوب و بزوستایا جزو ارقام ناپایدار بود.
شیما حسن زاده فرد محمد جواد آروین
طالبی یکی از گیاهان خانواده کدوئیان است که در سطح وسیعی در نقاط مختلف کشور کشت می شود. گزارش شده است که برخی از تنظیم کننده های رشد به خصوص براسینواستروئیدها (brs) می توانند جوانه زنی بذر، رشد و نمو گیاه و عملکرد میوه را افزایش دهند. در این پژوهش تاثیر غلظت های 1/0 و 3/0 میکرومولار 24-اپی براسینولید ((ebr در سه مرحله (خیساندن بذر، محلول پاشی بوته ها در مرحله 7-6 برگی، محلول پاشی بعد از تشکیل میوه و ترکیب آنها) بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و عملکرد در طالبی رقم سمسوری مطالعه گردید. غلظت 3/0 میکرومولار ebr در سه مرحله پارامترهایی مانند محتوی آب نسبی برگ، نشت یونی، شاخص کلروفیل spad، وزن تر بوته، عملکرد کل، را نسبت به شاهد به ترتیب به میزان 22 %، 24%، 21%، 81% و19% افزایش داد. غلظت 1/0 میکرومولار ebr طی 3 مرحله نیز در بیشتر پارامترها همانند این تیمار منجر به افزایش پارامترهای رشد گردید و ویژگی های کیفی میوه نیز از جمله سفتی گوشت، سفتی پوست، ضخامت گوشت و صفت وزن تر ریشه تحت تاثیر قرار نگرفت.
رویا زنگنه خسرو منوچهری کلانتری
چکیده: شوری یکی از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده رشد و نمو گیاهان در سراسر دنیاست. کاربرد ترکیباتی که بتوانند تحمل به شوری و یا خشکی را در این گیاهان افزایش دهند از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار است. در این پژوهش به منظور تشخیص اثرات ناشی از سمیت یونی و فشار اسمزی ناشی از شوری از غلظت 300 میلی مولار nacl و پلی اتیلن گلیکول (6000 peg) برای ایجاد فشار اسمزی معادل آن در گیاه گندم (.triticum aestivum l) رقم مغان استفاده شد. برای بررسی اثرات آرژینین (arg) و سیستئین (cys) در کاهش این تنش ها، بذرهای گندم با غلظت های 5/0 میلی مولار arg و 01/0 میکرومولار سیستئین پیش تیمار شدند. در گیاه گندم رقم مغان تنش شوری و اسمزی موجب کاهش پارامتر های رشد(طول ریشه وساقه و وزن تر ریشه و ساقه) و نسبت k+/na+ گردید. درحالی که محتوی پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید، قندهای محلول و پرولین افزایش یافت. تنش شوری و خشکی تاثیری بر محتوی رنگیزه های فتوسنتزی نداشت. پیش تیمار بذر با arg و cys به طور مجزا، باعث بهبود پارامترهای رشد، افزایش کلروفیل کل، نسبت k+/na+ اما باعث کاهش مقدار آلدئیدها و پراکسیدهیدروژن و کاهش پرولین گردید. تنش شوری و ایزواسمتیک همچنین موجب کاهش تیول کل گردید که پیش تیمار بذر با cys تیول کل را افزایش داد. در ریشه گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک مقدار گلوتاتیون احیا افزایش یافت و پیش تیمار بذر با cys نیز موجب افزایش گلوتاتیون گردید. فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز (apx) در ریشه گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک کاهش اما در برگ افزایش یافت. پیش تیمار بذر با arg موجب کاهش فعالیت این آنزیم در شرایط تنش شوری شد ولی تاثیری بر فعالیت این آنزیم در شرایط ایزواسمتیک نداشت. پیش تیمار بذر با cys فعالیت آنزیم apx ریشه را در شرایط تنش شوری افزایش و در شرایط تنش ایزواسمتیک کاهش داد. فعالیت آنزیم کاتالاز در گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش یافت. پیش تیمار بذر با arg در ریشه گیاهان تحت تنش ایزواسمتیک باعث افزایش و در برگ گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک باعث کاهش فعالیت این آنزیم گردید. پیش تیمار بذر با cys موجب کاهش فعالیت آنزیم cat در گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک گردید. تنش شوری و ایزواسمتیک تاثیر معنی داری بر فعالیت آنزیم gpx نداشت. پیش تیمار بذر با cys در ریشه گیاهان تحت تنش ایزواسمتیک باعث کاهش فعالیت این آنزیم و در برگ گیاهان تحت تنش شوری و ایزواسمتیک باعث افزایش فعالیت آن گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پیش تیمار آرژینین و سیستئین نقش موثری در تخفیف تنش شوری و ایزواسمتیک داشته اند. نقش آنتی اکسیدانی و تخفیف دهندگی تنش توسط این ترکیبات در گزارشات مختلف اثبات شده اما به علت نقش مشابه سیستئین و آرژینین در تخفیف تنش، احتمال اینکه این نقش ها مربوط به نیتریک اکسید و هیدرژون سولفید که اخیرا در مورد ارتباط این دو مولکول سیگنالینگ بحث های زیادی شده، باشد زیاد است.
قاسم محمدی نژاد احمد ارزانی
این بررسی با هدف اعتبارسنجی و اشباع ظریف ناحیه کروموزومی کنترل کننده تحمل به شوری در برنج (saltol)، ارزیابی تنوع هاپلوتیپی به منظور شناسایی مهم ترین ترکیب آللی در این ناحیه کروموزومی، نقشه یابی سایر qtlهای کنترل کننده تحمل به شوری در لاین متحمل fl478و نهایتاً مقایسه تنوع ژنتیکی از لحاظ تحمل به شوری در مراحل گیاهچه و زایشی در مرکز تحقیقات بین المللی برنج (irri) از1384 تا 1386 اجرا گردید. با استفاده از 10 نشانگر ریزماهواره و ٍest-ssr و جمعیت لاینهای نسبتاً ایزوژن bc3f4 حاصل از تلاقی pokkali × ir29 ، ناحیه saltol در کروموزوم 1 برنج در محدوده ای در حدود 14 سانتی مورگان اشباع گردید. با استفاده از اطلاعات ژنوتیپی 2000 فرد تصادفی bc3f4 در سطوح شوری 12 و 16 دسی زیمنس بر متر یک qtl در مکانی تقریباً یکسان مشاهده شد که به ترتیب18 و 24 درصد از تغییرات امتیاز تحمل به شوری را توجیه کرد. براساس یافته های این پژوهش مکان احتمالی saltol در طولی حدود 2/1 سانتی مورگان در روی کروموزوم 1 قرار داشته و با نشانگرهای rm8094 ، rm3412 وcp6224 احاطه شده است. نقشه یابی دقیق تر این ناحیه امکان ایزوله کردن ژن های موثر بر تحمل به شوری را فراهم خواهد ساخت. ارزیابی تنوع هاپلوتایپی با استفاده از 8 نشانگر ریزماهواره مستقر در محدوده saltol و با در نظرگرفتن آلل های نشانگری ، pokkali هیجده هاپلوتایپ مختلف در 36 ژنوتیپ برنج مشاهده گردید. هاپلوتایپ هایی که آلل نشانگر rm8094 را از والدpokkali داشتند، همگی به شوری متحمل بودند. در نتیجه این آلل به عنوان مفیدترین آلل جهت اصلاح به کمک نشانگر شناخته شد. ضمن اینکه معلوم شد نشانگر ریز ماهوارهrm8094 با بیشترین تعداد آلل (14) و میزان اطلاعات چندشکلی(88/0) موثرترین نشانگر جهت کاربرد در ارزیابی تنوع ژنتیکی است. ارزیابی فنوتیپی 2350 لاین bc3f4 حاصل از تلاقی ir29 ×fl478 برای صفات امتیاز تحمل به شوری ژنوتیپ ها، غلظت سدیم، غلظت پتاسیم و نسبت آنها، بر وجود تفاوت معنی دار بین فامیل های تلاقی برگشتی دلالت داشت. نتایج نشان داد که پایین بودن نسبت +na+/k در لاین fl478 عمدتاً از طریق جذب سدیم کمتر رخ می دهد. نتایج ژنوتیپ-یابی انتخابی با 500 فرد کرانه ای حاکی از وجود بیشترین و کمترین تعداد qtl برای غلظت های na+ و k+ بود. مکان یابی فاصله ای مرکب نشان داد که علاوه بر کروموزوم 1 کروموزم های 6 ، 8 و 10 دارای qtlهای مهم و تأثیرگذار بر تحمل به شوری در مرحله گیاهچه ای می باشند. برای غلظت سدیم یک qtl در ناحیه saltol مکان یابی شد، در حالی که برای امتیاز تحمل به شوری، غلظت پتاسیم و نسبت سدیم به پتاسیم qtl تأثیرگذاری در ناحیه فوقانی saltol شناسایی گردید. برای امتیاز تحمل به شوری مکان های ژنی بزرگ اثری بر روی کروموزوم های 1 ،3 و 6 مکان یابی شدند. برای غلظت سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کروموزوم های 1، 6، 10و 12 دارای qtlهای بزرگ اثر بودند که منشاء اکثر آن ها fl478 بود. همچنین هیچ گونه اپیستازی معنی داری نیز بینqtlها مشاهده نشد. بنابراین در اصلاح به کمک نشانگر و با استفاده از لاین fl478 به عنوان یکی از متحمل ترین لاین های اصلاحی، لازم است هرم سازی qtl ها مدنظر قرار گیرد. نتایج بررسی تحمل به شوری در مرحله زایشی در 30 ژنوتیپ مختلف، درصد باروری دانه گرده را عامل بسیار مهمی در کاهش تعداد دانه پر و عملکرد دانه دانست و نشان داد که تحمل ژنوتیپ ها در مرحله زایشی با تحمل آنهادر مرحله گیاهچه ای ارتباطی ندارد.
مروه وزیری امین باقی زاده
به منظور ارزیابی صفات مرفولوژیک و شناسایی qtlهای مرتبط با کیفیت نانوایی، 82 لاین اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی روشن و سوپرهد استفاده گردید. این لاین ها به همراه دو والد و ارقام ارگ و امید به عنوان شاهد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در شرایط نرمال آبیاری در آذر ماه سال زراعی 1391-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان کشت شدند. تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری برای تمامی صفات به جز وزن هزاردانه در بین لاین های مختلف وجود دارد. در تجزیه خوشه ای لاین ها به سه گروه از لحاظ کیفیت تقسیم شدند. تحلیل عاملی سه عامل را نشان داد که 99/62 درصد تغییرات را توجیه می کنند. نتایج همبستگی ژنوتیپی با فنوتیپی توافق بالایی داشتند و در هر دو همبستگی مثبت و معنی داری بین گلوتن خشک، پروتئین و خاکستر با گلوتن مرطوب وجود داشت. تنها صفت پروتئین در رگرسیون گام به گام وارد مدل شد که توجیه کننده 64 درصد تغییرات است. همچنین در تجزیه علیت نیز پروتئین بالاترین اثر مستقیم را داشت. مکان یابی qtl با استفاده از 336 نشانگر dart روی 71 لاین اینبرد نوترکیب انجام گرفت. این نقشه شامل 19 گروه لینکاژی بود و 541/525 سانتی مورگان را پوشش داد. تجزیه qtlها با مکان یابی فاصله ای مرکب انجام شد. براساس نتایج برای هر یک از صفات وزن هکتولیتر، وزن هزاردانه، گلوتن خشک، عددفالینگ و خاکستر یکqtl معنی دار شناسایی شد. qtlهای مربوط به عدد فالینگ و خاکستر روی یک کروموزم و در یک موقعیت شناسایی شدند.
افسانه نخعی نژاد علی اکبر مقصودی مود
به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی ارقام مختلف گندم دو آزمایش گلدانی مجزا و یک آزمایش مزرعه ای در دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. ارقام گندم تحت آزمایش شامل گاسپارد، خارچیا، کویر، سبلان، روشن، مغان 3، فلات، سوپرهد، ارگ، بولانی و آرتا بودند. پس تجزیه و تحلیل نتایج، نشان داده شد که درکلیه صفات بررسی شده در همه آزمایشات افزایش درجه شوری باعث کاهش کیفیت صفات بررسی شده گردید و واکنش ارقام حساس تر به شوری نسبت به ارقام متحمل به مراتب شدید تر بود. ارقام بولانی، ارگ و سبلان در صفات مورفولوژیک ریشه واکنش بهتری نشان دادند. صفات مربوط به سنبله مانند وزن و طول سنبله و صفاتی نظیر وزن دانه در خوشه ، وزن ساقه و پدانکل در رقم سوپرهد نسبت به ارقام دیگر بیشتر بود. صفات طول ساقه، طول پدانکل و تعداد پنجه در رقم روشن بیشتر از ارقام دیگر بود. وزن دانه در بوته در رقم کویر بیش از سایر ارقام بود.
امیر شجاعی واژنانی بابک ناخدا
به منظور شناسائی qtlهای کنترل کننده صفات زراعی مرتبط با تحمل به شوری در گندم نان، ??? لاین نوترکیب خالص حاصل از تلاقی روشن × سبلان به همراه دو شاهد ( کویر و آرتا) در شرایط مزرعه ای شور با ec 12در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس داده های حاصل از آزمایش نشان داد که لاین های مختلف گندم از نظر تمامی صفات به جز صفت طول پدانکل دارای اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 و 5 درصد هستند. . در بین لاین های مختلف ، لاین های 258 و223 به ترتیب با مقدارهای 60/95 و 47/0 گرم در متر مربع، بیشترین و کمترین عملکرد را داشتند. مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون lsd در سطح احتمال 5 درصد انجام گرفت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که در این تحقیق والدین نسبت به شاهد متحمل(رقم کویر) که رقمی مقاوم است، پتانسیل بهتری از خود نشان دادند و علی رغم این که نتاج در بین تمام صفات اختلاف معنی داری داشتند اما والدین فقط در چهار صفت( وزن کل سنبله ها، تعداد بذر ساقه اصلی، وزن بذر کل و عملکرد در واحد سطح) دارای اختلاف معنی دار بودند، که این بیانگر توزیع ژنی متفاوت بین والدین می باشد. در این پژوهش نتاج برتر از والدین مشاهده شد که نشان دهنده تفکیک متجاوز است. صفات ارتفاع بوته و طول خوشه بدون ریشک هر دو با 06/0 کمترین وراثت پذیری را دارا بودند. از طرفی مدلسازی تغییرات عملکرد بر حسب سایر صفات در جمعیت مورد بررسی نشان داد که بیشترین همبستگی عملکرد با وزن ساقه اصلی(**342/0) و کمترین همبستگی عملکرد با صفت تعداد پنجه نابارور(071/0-) بود. همچنین طبق نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون حدود 17 درصد از تغییرات عملکرد توسط چهار عامل طول برگ پرچم، تعداد پنجه نابارور، وزن کل سنبله-ها و وزن ساقه اصلی توجیه می شود .بنابراین ضمن وجود تنوع ژنتیکی معنی دار برای صفات مورد مطالعه می توان از 4 صفت نام برده ( طول برگ پرچم، تعداد پنجه نابارور، وزن کل سنبله ها و وزن ساقه اصلی) به عنوان صفات تاثیر گذار در اصلاح عملکرد گندم استفاده نمود. مطالعه مولکولی به منظور شناسایی qtl ها ، براساس اطلاعات 416 نشانگر دارت، .که این نشانگرها از بین 548 نشانگر چند شکل، بر اساس اطلاعات ژنتیکی گزینش شده بر روی جمعیت اینبرد لاین حاصل از تلاقی روشن و سبلان نقشه پیوستگی تهیه شد. نشانگرها 20 گروه لینکاژی را تشکیل دادند، که59/9094 سانتی مورگان از کل ژنوم را پوشش داد. با روش مکان یابی فاصله ای مرکب در مجموع 11 qtl دارای lod بالای 3 شناسایی شد، که کنترل 6 صفت مورد بررسی را بر عهده داشتند. برای صفت وزن بوته یک qtl، طول پدانکل سه qtl، تعداد بذر کل تک بوته دو qtl، وزن سنبله اصلی سه qtl، وزن ساقه اصلی یک qtl و عملکرد در واحد سطح یک qtl به ترتیب 8، 76، 14، 29، 14 و 12درصد از تغییرات فنوتیپی صفت مورد نطر را توجیه نمودند. qtl مربوط به طول پدانکل بالاترین مقدار 89/15= lod را داشت که 33 درصد ار تغییرات فنوتیپی صفت را توجیه می نمود و بر روی کروموزوم 4b قرار داشت. کروموزوم 1d با داشتن 5 qtl برای کنترل صفات مختلف (طول پدانکل، تعداد بذر کل تک بوته، وزن سنبله اصلی، وزن ساقه اصلی و عملکرد در واحد سطح) بیشترین تعداد qtl را به خود اختصاص داد.
علیرضا محسنی غلامرضا خواجویی نژاد
با توجه به درصد بالای پروتئین دانه سویا، نیتروژن اهمیت ویژه ای در تولید این گیاه دارد، همچنین سویا یکی از گیاهانی است که می تواند نیتروژن موجود در هوا را از طریق تثبیت بیولوژیکی به فرم قابل جذب تبدیل نماید، و از طرفی برخی تحقیقات نشان می دهد که تثبیت n2 نمی تواند نیتروژن کافی برای عملکرد مناسب سویا فراهم سازد، بدین منظور اثر نیتروژن و باکتری برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم بر روی برخی خصوصیات زراعی و کیفی ارقام سویا مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشی در مزرعه به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی با سه تکرار در کرمان، بهار سال زراعی 1391 اجرا شد. عامل اصلی تیمارهای کودی شامل: شاهد، نیتروژن به مقدار 200 کیلوگرم در هکتار کود اوره، تلقیح بذر با باکتری سویا، تلقیح بذر با باکتری سویا همراه 50 کیلوگرم در هکتار کود اوره و عامل فرعی ارقام سویا (m7، ویلیامز و l17) بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای کودی بر روی ارتفاع بوته، تعداد نیام در بوته، طول میانگره، عملکرد دانه، وزن دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد روغن، عملکرد روغن، درصد پروتئین و شاخص برداشت معنی دار شدند، و تیمار کودی نیتروژن 200 کیلوگرم در هکتار اوره در همه صفات ذکر شده بجز درصد روغن، افزایش داشت. تیمار کودی تلقیح باعث افزایش درصد روغن شد. همچنین ارقام نیز از نظر ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، تعداد دانه در بوته، طول میانگره، تعداد شاخه فرعی، وزن دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اختلاف معنی دار نشان دادند. رقم l17 در صفات ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد شاخه فرعی، وزن دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک بالاترین مقدار به خود اختصاص داده بود. رقم ویلیامز در صفات تعداد دانه در نیام و طول میانگره، بالاترین مقدار داشت و رقم m7 در صفات وزن هزار دانه و شاخص برداشت، بالاترین مقدار را داشت. و اثر متقابلی بین کود و رقم در تعداد شاخه فرعی، عملکرد بیولوژیک و درصد روغن وجود داشت، به طوری که رقم l17 در تیمار کودی شاهد، بیشترین تعداد شاخه فرعی را تولید نموده و ارقام l17 و m7 در تیمار کودی 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار اوره بالاترین عملکرد بیولوژیک را در بین تیمار کودی دیگر ایجاد نمودند. رقم l17 در کود تلقیح اثر متقابل داشت و بالاترین درصد روغن را تولید نمود. اگر هدف ا ز کاشت تولید دانه و عملکرد روغن باشد، تیمار کودی 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار کود اوره و رقم l17 توصیه می شود.
فرامرز رستگاری عنایت الله توحیدی نژاد
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف تنش خشکی و کودهای بیولوژیک و آلی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه داروئی بابونه آلمانی (matricaria chamomilla .l ) آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی سازمان جهاد کشاورزی جیرفت در سال 1389 با سه تکرار اجرا گردید تیمارهای مورد بررسی شامل تنش خشکی به عنوان فاکتور اصلی با سه سطح آبیاری پس از 40 (w1 شاهد)، 80 (w2 تنش ملایم) و 120 (w3 تنش شدید) میلیمتر تبخیر از طشتک تبخیر کلاس a و پنج تیمار کودی شاملf1 ( شاهد یا عدم کاربرد کود) f2 (کود زیستی نیتروکسین)f3 (کود زیستی فسفات بارور -2 )،f4 (کود زیستی بیوسولفور)وf5(کود گاوی) در کرت های فرعی بودند. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش شامل شاخص های کمی (تعداد ساقه اصلی، تعداد شاخه فرعی،ارتفاع بوته، تعداد کاپیتول در بوته، قطر کاپیتول، وزن خشک بوته،وزن گل تر ،وزن خشک، عملکرد کامازولن) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش خشکی بر تمام صفات کمی و کیفی در سطح 1%معنی دار بود. مقایسه میانگین ها نشان داد که آبیاری پس از 120 میلیمتر تبخیرعملکرد گل را در مقایسه با شاهد 1/25 درصد کاهش داد. اگرچه بیشترین عملکرد گل و اجزاء عملکرد(وزن خشک بوته، ارتفاع گیاه،تعداد شاخه اصلی و تعداد گل در بوته. تعداد شاخه فرعی) از تیمار شاهد w1 و کاربرد کود گاوی حاصل شد اما بهترین نتیجه بر عملکرد گل و اجزاء آن در تیمار تنش ملایم و تیمار کود گاوی حاصل گردید. بیشترین درصد اسانس و عملکرد اسانس در تیمار بیوسولفور و تنش متوسط (w2) مشاهده شد ( به ترتیب 85/0 درصد و 32/6 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین درصد کامازولن و عملکرد کامازولن در تنش متوسط و به ترتیب از تیمار کودی f2 و f4 حاصل گردید ( به ترتیب 45/6 درصد، 8/ 396 گرم در هکتار) این نشان می دهد که در شرایط تنش شدید کود دامی و در شرایط تنش ملایم کود زیستی بیوسولفور مناسبترین تیمار کودی در تولید بابونه بود.
سجاد سوری امین باقی زاده
این پژوهش به منظور شناسایی qtlهای صفات فنوتیپی مرتبط با تحمل به تنش شوری در 322 لاین اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی دو رقم گندم روشن و فلات انجام شد. آزمایش مزرعه ای در سال زراعی1392-1391 در مزرعه شور اختیار آباد کرمان (در مختصات جغرافیای 56 درجه و 54 دقیقه طول شرقی و30 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی با ec آب وخاک به ترتیب 10 و8.2 ds/m (و در قالب یک طرح لاتیس ساده 18x18 صورت گرفت. بر اساس ارزیابی 21 صفت فنوتیپی و به کارگیری 626 نشانگر dart چند شکل بین دو والد در جمعیت، 17 گروه لینکاژی تشکیل گردید و برای 9 صفت مورد بررسی 16 qtl با lod بیش از 3 شناسایی شد. نتایج تجزیه واریانس برای عملکرد دانه در هکتار تفاوت های ژنتیکی بسیار زیادی بین لاین ها نشان داد وتمامی صفات اندازه گیری شده به جزصفات تعداد دانه در سنبله اصلی و شاخص برداشت بسیار معنی دار بودند. صفت طول ریشک با 75% بالاترین میزان وراثت پذیری را داشت و میزان وراثت پذیری عملکرد %65بود. ضرایب همبستگی فنوتیپی نشان داد که بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار بین صفات عملکرد دانه در بوته و وزن کل سنبله ها به میزان 0.959 بود. نتایج حاصل از تجزیه علیت صفات نشان داد که عملکرد بیولوژیک دارای بیشترین اثرمستقیم و مثبت معادل 0.759برعملکرد بود. اینبردلاین های 56، 236 و 127 با 16/2، 58/1 و 55/1 تن در هکتار دارای بیشترین عملکرد بودند. 10اینبرد لاین پرمحصول و برتر در این آزمایش اینبرد لاینهای:56،236،127،141،128،289،40،218،184،66 بودند.این اینبرد لاینها در اکثر صفات اندازه گیری شده مقادیر بیشینه را داشتند و نسبت به والدین خود برتری نشان دادند که میتوانند به واسطه شناسایی qtl های مرتبط با این صفات مورد توجه قرار بگیرند
ندا عسکری پور عنایت الله توحیدی نژاد
چکیده شنبلیله یکی از گیاهان دارویی است که در طب سنتی ایران و ملل مختلف، سابقه دیرینه داشته و نسبت به تنش آبی نیمه¬مقاوم بوده¬است. استفاده از راهکارهایی که بتواند مقاومت به خشکی را در آن بیافزایدازاهداف مهم تحقیقات به¬زراعی است. از طرفی باتوجه¬به اثرات زیست محیطی متعدد کودهای شیمیایی وآلودکی منابع خاک وآب، جهت توسعه کشاورزی پایدار و بهر¬ه¬گیری از پتانسیل شنبلیله در شرایط تنش خشکی دراین پژوهش، ارزیابی شنبلیله تحت رژیم¬های مختلف آبیاری و استفاده از سطوح مختلف کودبیولوژیک، انجام¬گرفت. آزمایش به¬صورت کرت¬های¬خردشده در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار، انجام-شد.تیمارآبیاری در 3 سطح در کرت¬های اصلی و کودهای¬بیولوژیک در 4 سطح در کرت¬های فرعی انجام گردیدند.نتایج تجزیه واریانس، حاکی¬از اختلاف ¬معنی¬دار کودبیولوژیک برای همه صفات موردارزیابی غیر از وزن¬هزاردانه وتعداد ساقه¬فرعی بود،همچنین دورهای مختلف آبیاری بیانگر تاثیرپذیری مستقیم همه اجزای عملکرد غیر از تعداد ساقه فرعی وپهنای¬غلاف بود که کاهش معنی¬داری در تیمار آبیاری نرمال نسبت به 2تیمار دیگر آبیاری مشاهده گردیدالبته عملکرددانه و بیولوژیک وبالتبع آن شاخص برداشت که برآیند همه اجزای عملکرد می¬باشند، اختلاف معنی¬داری نشان¬دادند که دلیل آن، وجود اثرات متقابل شدید کود در تنش بود که به-صورت تغییر در رتبه، مشاهده¬گردید، بنابراین در خصوص ارزیابی نوع کود¬بیولوژیک تحت رژیم¬های مختلف آبیاری بایستی توجه کودی¬مربوطه در هر سطح تنش صورت گیرد. براساس نتایج مدلسازی رگرسیونی و تجزیه-همبستگی در سطوح مختلف آبیاری وهمچنین سطوح مختلف کودبیولوژیک مشخص گردید که مهم¬ترین مولفه تاثیرگذار بر عملکرد، صفت وزن¬هزاردانه می¬باشد که بیشترین نقش را در توجیه تغییرات عملکرددانه داشت ولذا ضرورت توجه به پرهیز از تنش طی مرحله پرشدن دانه را می¬نماید،همچنین براساس مدلسازی رگرسیونی برای تیمارهای مختلف کودی مشخص گردید که مصرف کود¬ترکیبی نیتروکسین +بیوسولفور، ارتباط قویتری از صفات اثرگذار بر عملکردایجادکرده¬است. کلمات کلیدی:عملکردبیولوژیک،کودبیولوژیک،تنش خشکی،گیاه دارویی،کشاورزی پایدار
حسن ابوالمعصومی بزنجانی قاسم محمدی نژاد
اهداف این پژوهش عبارتند از : 1-بررسی تحمل به شوری 3 رقم قدس روشن و بم در مرحله گیاهچه ای از نظر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نظیر گیاهچه و میزان سدیم و پتاسیم و نسبت آنها در ریشه و اندام هوایی وزن تر وزن خشک و طول ریشه و اندام هوایی 2- بررسی اینکه تحمل به شوری در مرحله گیاهچه آبا به علت مکانیسم na/k است یا خیر 3- بررسی وجود یا عدم وجود نواحی ً،» شناسایی شده بزرگ اثر مسئول تحمل به شوری توسط محققان در زمینه ژنتیکی این دو رقم 4- زمینه سازی جهت شناسایی نواحی ژنی ناشناخته و بهره گیری از نواحی qtl شناسایی شده جهت اصلاح به کمک نشانگر
فاطمه قاسمی امین باقی زاده
زیره سبز به¬عنوان مهم¬ترین گیاه داروئی اهلی در ایران شناخته می¬شود¬. به منظور بررسی ژنوتیپ¬ها ، روابط بین صفات زراعی مختلف و انجام شاخص انتخاب با هدف گزینش ژنوتیپ¬های متحمل به خشکی از بین ژنوتیپ¬هایی که دارای پتانسیل عملکرد بالایی در شرایط نرمال زطوبتی هستند ، آنالیز در دو سال انجام گرفت. در سال زراعی 1391-1390 از بین 140 اکوتیپ زیره سبز در شرایط نرمال رطوبتی 49 اکوتیپ برتر انتخاب و سپس در سال زراعی 1392-1391 ، 49 اکوتیپ برتر در شرایط قطع آبیاری مورد ارزیابی تحمل به خشکی قرار گرفتند¬. در هر دو محیط طرح مورد استفاده بلوک کامل تصادفی بود و در هر دو محیط صفات مختلف مورفولوژیک و فنولوژیک ارزیابی شد و پس از تجزیه واریانس ، بررسی چند متغییره آماری و در نهایت شاخص های گزینشی اسمیت-هیزل و پسک-بیکر انجام شد¬. بررسی نتایج در هر دو شرایط ژنوتیپ ها از نظر همه صفات بجز وزن هزار دانه اختلاف آماری معنی داری نشان دادند که بیانگر تنوع ژنتیکی مناسب در همه صفات بجز وزن هزار دانه بود¬.¬ تجزیه همبستگی در هر دو شرایط بیانگر همبستگی عملکرد دانه با صفات ارتفاع بوته ، تعداد شاخه فرعی ، تعداد چتر ، تعداد چترک ، تعداد دانه در بوته ، وزن کاه و کلش ، وزن بیولوژیک بود¬. همچنین صفات تعداد دانه در بوته و وزن کاه و کلش وارد مدل رگرسیونی شدند و درصد بالایی از تغییرات عملکرد را توجیه کردند¬ . نتایج تجزیه علیت در شرایط نرمال و تنش نشان داد تعداد دانه در بوته صفتی بود که بیشترین اثرات مستقیم و صفات تعداد چتر ، تعداد چترک در بوته ، تعداد دانه در بوته ، وزن کاه و کلش بیشترین اثرات غیر مستقیم را از طریق همین صفت بر عملکرد دانه دارا بودند¬. نتایج شاخص انتخاب در شرایط نرمال و تنش رطوبتی نشان داد که شاخص اسمیت-هیزل1 و 2 بازده انتخاب بالاتری نسبت به شاخص پسک-بیکر بود¬. در شرایط تنش رطوبتی تعداد دانه در بوته و تعداد چترک بیشترین همبستگی ژنتیکی را با وزن بذر بوته دارا بودند¬. همچنین نتایج نشان داد که انتخاب غیر مستقیم از طریق شاخص اسمیت-هیزل1و2 می¬تواندکارایی بیشتری برای بهبود عملکرد در شرایط تنش رطوبتی دارا باشد همچنین در شرایط تنش رطوبتی صفت تعداد دانه در بوته بیشترین مقدار پاسخ به انتخاب را داشت¬. بر¬اساس شاخص¬های انتخاب لاین های 15 ،19 ، 20 ، 22 ، 28 جزو بهترین ژنوتیپ ها و لاین های 12 ، 24 ، 29 ، 40 ، 45 جزو ژنوتیپ¬های نامطلوب بودند¬.
سمانه حقیقی خواه امین باقی زاده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و مولکولی لاین¬های غله جدید تریتی¬پایرم اولیه در مقایسه با لاین¬های امیدبخش تریتیکاله و اوقام گندم نان ایرانی، آزمایشی در سال 1390-1391 در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهید باهنرکرمان صورت گرفت. به این منظور 10 لاین تریتی¬پایرم اولیه به همراه 5 لاین امیدبخش تریتیکاله و 9 لاین گندم نان ایرانی در غالب طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار کشت شد. پس از برداشت صفات وزن کاه و ساقه، وزن کل دانه در یک بوته، وزن صد دانه، وزن هزار دانه، وزن سنبله، متوسط وزن سنبله، ارتفاع بوته، طول میانگره، طول ریشک، طول سنبله، قطر سنبله، تعداد پنجه، تعداد گره، تعداد برگ، تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک در واحد سطح و شاخص برداشت اندازه-گیری شد. داده¬های بدست امده توسط نرم¬افزار¬های sas، spss، path analyis تجزیه و نتایج نشان دادند که بین صفات اندازه¬گیری شده همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. جهت انجام تجزیه مولکولی پس از استخراج دی ان آ، با استفاده از 5 پرایمر از نوع مارکرهای issr واکنش زنجیره¬ای پلیمراز بر روی آن¬ها صورت گرفت و پس از آشکارسازی برروی ژل آگارز و تهیه عکس، داده¬های حاصل از صفر و یک بدست آمده از تصاویر با استفاده از نرم افزار ntsys,ver.2.02e تجزیه شدند. در نهایت ژنوتیپ¬ها به 5 گروه در کلاستر مولکولی و4 گروه در کلاستر فنوتیپی تقسیم شدند.
آیدا احمدزاده حشمتی قاسم محمدی نژاد
به منظور مطالعه ژنتیکی صفات مختلف زراعی گلرنگ، نسل¬2f و نتاج 3f حاصل از تلاقی 111il- (گلدشت) و 191-22.mex، 100 لاین گلرنگ به همراه والدین¬ طی دو سال زراعی 1391-1390 و 1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان کشت شدند و صفات مختلف زراعی شامل ارتفاع، تعداد شاخه جانبی،تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، عملکرد دانه در بوته، وزن هزارد انه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت ارزیابی شدند. نتایج جدول تجزیه واریانس نسل 3f نشان داد که لاین¬ها تفاوت معنی¬داری برای همه صفات مورد مطالعه داشتند. بیشترین وراثت¬پذیری عمومی متعلق به صفت عملکرد دانه در بوته (تن در هکتار-94/0 درصد) شد و بیشترین مقدار وراثت¬پذیری خصوصی متعلق به صفات تعداد دانه در غوزه و عملکرد دانه در بوته (گرم در بوته 20/0 درصد) شد. براساس نتایج همبستگی ساده، رگرسیون مرحله¬ای و تجزیه ضرایب مسیر نسل¬2f، صفات تعداد غوزه در بوته و دانه در غوزه از اهمیت بیشتری در تعیین عملکرد دانه در بوته برخوردار بودند و نشان می¬دهد انتخاب غیر مستقیم بر مبنای این صفات عملکرد در گلرنگ را بهبود خواهد بخشید. نتایج تجزیه به عامل¬ها، 3 عامل را مشخص نمود که 35/83درصد از تنوع کل را توجیه کردند. تجزیه کلاستر نیز لاین¬ها را به 3 گروه گروه¬بندی کرد. این دندروگرام نشان داد که لاین¬های گروه یک با لاین¬های گروه سوم که اختلاف زیادی دارند. نقشه پیوستگی براساس اطلاعات 14نشانگرissr روی 30 تک بوته تصادفی از جمعیت 3f تشکیل شد. ژنوتیپ یابی با استفاده ازنشانگرهای چند شکل 3گروه لینکاژی را در گلرنگ تشکیل دادند. در کل این پوشش برابر با 14/480 سانتی¬مورگان با میانگین فاصله 43/15سانتی¬مورگان بین دو نشانگر مجاور بود. با توجه به تجزیه qtlبه روش مکان¬یابی فاصله¬ای مرکب جامع در مجموع 6 مکان شناسایی شدند که کنترل 4 صفت مورد بررسی را بر¬عهده داشتند. برای صفت تعداد شاخه جانبی qtl1 شناسایی شد، که 83 درصد تغییرات فنوتیپی را توجیه می¬کنند و این qtl1 بر روی گروه لینکاژی 2 قرار گرفته اند. که نشان دهنده اهمیت این ژنوم برای این صفت می¬باشد. برای صفت تعداد غوزه در بوته qtl1که بر روی گروه لینکاژی 3 قرار دارد، شناسایی شد. که 43 درصد تغییرات فنوتیپی را توجیه می¬کند. برای صفت وزن دانه به ترتیب qtl2 شناسایی شد که بر روی گروه¬های لینکاژی 1 و 3 قرار داشتند و به ترتیب 22 و 39 درصد درصد تغییرات فنوتیپی را توجیه می¬کنند. برای صفت تعداد دانه در غوزه qtl2 شناسایی شد که بر روی گروه لینکاژی 1 و 2 قرار داشتند و به ترتیب 29 و 46 درصد از تغییرات فنوتیپی را توجیه می¬کنند. بیشترین تعداد qtl¬های بزرگ اثر بر¬روی گروه لینکاژی 2 و 3 هر کدام به تعداد qtl2شناسایی شد. که نشان دهنده اهمیت بالای این ژنوم ها است. یک qtl بزرگ اثر برای صفت وزن دانه در ابتدای گروه لینکاژی 3 یافت شد و همچنین یک qtl بزرگ اثر برای صفت تعداد دانه در غوزه در موقعیت 86 سانتی¬مورگان از ابتدای گروه لینکاژی 2 شناسایی گردید.
سیما حسیبی غلامرضا خواجویی نژاد
امروزه تنش های محیطی از مهم ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد و تولید گیاهان زراعی به شمار رفته و تخفیف اثر تنش ها به عنوان راهکاری مفید در جهت افزایش عملکرد این محصولات در نظر گرفته شده است. از این رو به منظور بررسی تاثیر سیلیکون در افزایش تحمل سورگوم دانه ای به شوری، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط تنش شوری و نرمال در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال زراعی 93-1392 به اجرا گذاشته شد. عامل اصلی شامل سیلیسیم در دو سطح (صفر و 6 میلی مولار) و عامل فرعی شامل ژنوتیپ ها (ارقام سپیده، پیام و لاین هایtn-04-95 ,tn-04-70 ,tn-04-71, tn-04-39, tn-04-107 tn-04-100 tn-04-37, tn-04-68, tn-04-83, tn-04-62 ) بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که سیلیسیم به طور معنی دار عملکرد دانه، وزن هزار دانه و نفوذپذیری غشاء پلاسمایی را تحت شرایط تنش شوری بهبود بخشید. همچنین سیلیسیم توانست با اختلاف معنی داری در شرایط تنش شوری بیشترین میزان عملکرد را در رقم سپیده و پیام ایجاد کند. براساس نتایج این تحقیق مقاوم ترین و حساس ترین ژنوتیپ به ترتیب پیام و tn-04-39 بودند. با توجه به نتایج حاصل می توان گفت به طور کلی سیلیسیم تا حدی توانسته است اثرات منفی شوری را بر عملکرد و اجزای آن، در هر دو شرایط تنش و غیر تنش کاهش دهد. کلمات کلیدی: تعداد گره، شاخص برداشت، طول میانگره، عدد کلروفیل، عملکرد دانه، محتوای آب نسبی، نشت یونی، وزن خشک اندام هوایی.
مهدیه سالارپور قاسم محمدی نژاد
خشکی مهم ترین تنش محیطی در بخش کشاورزی در سطح جهان است، و هدف اصلی اصلاح نباتات بهبود عملکرد در شرایط تنش خشکی است. ایران در منطقه ی نیمه خشک جهان قرار گرفته است.گندم گیاهی است که به طور عمده در مناطق کم آب ایران کشت می شود و خشکی عامل اصلی کاهش عملکرد آن است. به منظور مکان یابی ژن های کنترل کننده ی صفات زراعی و بررسی تحمل به خشکی ژنوتیپ های گندم نان 96 خانواده ی f3 حاصل از تلاقی ارقام روشن وکویر به همراه والدین و نتاج f1 و f2 در طرح لاتیس کشت شدند. برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ژنوتیپ ها تفاوت معنی داری برای تحمل به خشکی وجود داشت . براساس نمره ی تحمل به تنش ژنوتیپ های 92 و 37 به ترتیب متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ ها شناخته شدند. مقدار وراثت پذیری عمومی و خصوصی برای صفات مورد بررسی به ترتیب 95/0-52/0و 76/0-32/0 بود. در این مطالعه در مجموع 51 qtl برای صفات مورد بررسی شناسایی شد. ازqtlهای شناسایی شده 17qtl، r2> 10 داشتند و اکثرا بر روی ژنوم a قرار داشتند که نشان دهنده ی اهمیت بالای این ژنوم در تحمل به خشکی بود
بهاره معین وزیری مهدی سرچشمه پور
قارچ های میکو ریز می توانند در افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی و مقاومت گیاه به تنش خشکی نقش قابل توجهی داشته باشند. در این تحقیق ابتدا وضعیت میکوریزایی ریشه گیاهان زیره سیاه، زیره سبز و گشنیز از خانواده چتریان مورد بررسی اجمالی قرار گرفت و سپس مخلوط بقایای ریشه و خاک ریزوسفری نمونه ها پس از آماده سازی گلدان های حاوی خاک استریل، بر روی سه گیاه سورگوم، شبدر و زیره سبز کشت شدند. گیاهان بعد از 60 روز برداشت شدند و مجددا درصدکلنیزاسیون میکوریزایی ریشه ها تعیین شد. نتایج نشان داد که اولا گیاه زیره سبز دارای همزیستی نسبتا خوبی با قارچ میکوریز آرباسکولار می باشد و ثانیا قارچ میکوریز همزیست با گیاه گشنیز نیز از پتانسیل همزیستی بالایی با گیاه زیره برخوردار می باشد. در این تحقیق میزان همزیستی جدایه های مربوط به زیره سبز با گیاهان سورگوم و شبدر کمتر از جدایه های مربوط به گشنیز و زیره سیاه بود. درصد همزیستی جدایه های مورد آزمایش روی زیره سبز از 6/34 تا 7/68 درصد متغیر بود و جدایه برتر انتخابی از ریزوسفر گشنیز جداسازی گردید و درصد همزیستی آن روی زیره سبز به 7/68 درصد رسید. پس از آماده سازی مایه تلقیح گیاه ارزیابی هم زیستی در مرحله کشت انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با 5 و 4 تکرار به ترتیب در کشت اول و دوم اجرا شد. تیمارهای آزمایشی با 6 تیمار کودی شامل -mic، -n، شاهد، تمام کودها، -k، -p و دو سطح مایه زنی با میکوریزا شامل شاهد بدون تلقیح (m0) و تلقیح با میکوریزا(m1) اعمال شد. در تمام صفت های مورد مطالعه(ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، وزن تر و خشک بوته، تعداد گل در بوته، طول، حجم و درصد کلنیزاسیون قارچ در ریشه) در بین تکرارها تفاوت معنی دار مشاهده نشد، اما تفاوت معنی داری در سطح 1% بین تیمارها مشاهده گردید. بر اساس نتایج جداول مقایسه میانگین ها می توان اینگونه تفسیر کرد که گیاه زیره سبز دارای نیاز کودی پایینی بوده و مخصوصا در مرحله ارزیابی دوم در بین تیمارهای مختلف کودی و تیمار شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد، اما با حضور قارچ میکوریزا تفاوت در بین صفات مورد مطالعه معنی دار بود و تیمار m1-mic در تمام صفات برترین تیمار بود.
سمیه امینی زاده بزنجانی روح اله عبدالشاهی
خشکی وسیع ترین مشکل جهان است که به طور جدی بر عملکرد و کیفیت غلات اثر می گذارد. غلات جز پرمصرف ترین مواد غذایی بشر هستند و گندم غذای اصلی بیش از 35 درصد از جمعیت جهان است بنابراین دست یابی به معیار هایی برای انتخاب در جهت بهبود عملکرد این گیاه بسیار حائز اهمیت است. به منظور بررسی ژنتیکی و مطالعه نشانگرهای مرتبط با تحمل به خشکی 96 خانواده f3 حاصل از تلاقی روشن×کویر به همراه والدین در قالب طرح لاتیس دوگانه کشت شدند. در توارث کلیه صفات اثرات افزایشی، غالبیت و اپیستازی نقش داشتند. همچنین درجه غالبیت در اکثر صفات بیشتر از یک بود که می تواند نشان دهنده اهمیت بیش تر جزء غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات باشد. لذا پیشنهاد می شود گزینش تا نسل های دیرتر یعنی تا دسترسی به سطح بالایی از تثبیت ژنی به تأخیر بیافتد. مقدار وراثت پذیری عمومی و خصوصی به ترتیب از 97/0-67/0 و 96/0-37/0 متغییر بود. در مقایسه ی شاخص های گزینش، شاخص های اسمیت- هیزل 1 و پسک- بیکر بازده بالاتری نسبت به اسمیت- هیزل 2 داشتند. پاسخ های مستقیم وهمبسته نشان داد که انتخاب ژنوتیپ ها براساس وزن خشک سنبله وطول ریشک باعث گزینش ژنوتیپ های پرمحصول تر می شود و همچنین همبستگی ژنتیکی معنی دار صفات با عملکرد و وراثت پذیری، مهم ترین اجزای کارای یک شاخص می باشند. در این پژوهش در مجموع 29qtl برای صفات مورد بررسی شناسایی شد. بیش ترین qtlهای شناسایی شده بر روی کروموزوم 2a قرار داشتند. نشانگر xwmc515 که بر روی ژنوم 2a قرار دارد نسبت به دیگر نشانگرها با تعداد بیشتری از صفات در ارتباط بودکه نشان دهنده اهمیت زیاد این ژنوم در تحمل به خشکی در گندم است.
نرگس حیدرزاده محمد حسین فتوکیان
کمبود آهن و روی از شایع ترین اختلات غذایی در جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه می باشد. علت اصلی این سوء تغذیه پایین بودن محتوای کاتیون های معدنی در گیاهان و سهم قابل توجهی از رژیم غذاهای گیاهی در تغذیه بشر است. با توجه به فقر گندم از نظر این ریزمغذی ها و سهم بالای گندم در تأمین کالری بشر به ویژه در ایران، غنی کردن گندم از نظر عناصر ضروری یکی از بهترین روش¬ها در حل این معضل می باشد. بنابراین با توجه به ضرورت تغذیه انسان و از طرفی وجود تحقیقات مولکولی و بیومتری در شناسایی مکان های ژنی بزرگ اثرکنترل کننده میزان آهن و روی، ضرورت شناسایی این qtl ها در ارقام گندم و شناسایی نشانگرهای تأثیرگذار در پیشبرد برنامه های اصلاحی بسیار مفید است. در این پژوهش ارقام گندم نان در یک آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی کشت شدند. ضمن ارزیابی تعدادی از صفات مورفولوژی، محتوای غلظت آهن و روی در 66 رقم گندم نان با دستگاه جذب اتمی اندازه¬گیری شد. غلظت آهن از mg/kg 05/21 تا 71/61 و غلظت روی بین مقادیر mg/kg 65/21 تا 6/91 متغیر بود. رقم بک¬کراس¬روشن و رقم طبسی موتانت به ترتیب دارای بیشترین و کمترین محتوای آهن هم چنین ارقام کرج2 و هیرمند دارای بیشترین و کمترین محتوای روی دانه ارزیابی شدند. در این مطالعه از 40 نشانگر ریزماهواره در برگیرنده qtlهای بزرگ اثر کنترل¬کننده غلظت آهن و روی واقع در 6 ناحیه کروموزومی گندم استفاده شد. نتایج مولکولی نشان داد محتوای اطلاعات چندشکلی از 51/0 تا 91/0 متغیر بود. بالاترین مقدار وابسته به نشانگر xbarc281 و کمترین میزان مربوط به نشانگر xbarc124 بود. هم¬چنین تعداد آلل¬های نشانگرهای ریزماهواره با میانگین 18 آلل بین 9 تا 25 آلل ارزیابی شد. نشانگر xgwm282 با تعداد 25 آلل در بین سایر نشانگرها دارای بیشترین تعداد آلل بر روی ژنوم بود. تجزیه خوشه¬ای داده¬های مولکولی با استفاده از الگوریتم upgmaو ضریب تشابه neiارقام گندم را به 7 گروه با فواصل ژنتیکی متفاوت تقسیم کرد به طوری¬که ارقام موجود در گروه 4 از نظر آهن و گروه 6 از نظر روی دانه از میانگین چشم¬گیر بالاتری نسبت به میانگین کل سایر گروه¬ها برخوردار بودند. اختلاف معنی داری آزمون f این گروه¬ها تأیید نمود که غلظت آهن و روی دانه در ارقام گندم ایرانی با نواحی ژنومی مورد مطالعه در این پژوهش پیوسته می¬باشد. نتایج تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که 24 مولفه با ریشه مشخصه بزرگتر از 1 قادر به توجیه 62 درصد از تغییرات بودند. که این امر بیانگر پراکندگی نشانگرها درسراسر ژنوم می¬باشد که به دلیل انتخاب مکان¬های ژنومی مختلف در نشانگرهای مورد استفاده این نتیجه قابل تأیید می¬باشد. با بررسی تنوع هاپلوتیپی ارقام گندم برای ناحیه qtl کنترل کننده آهن در 14? گروه هاپلوتیپی و برای qtl کنترل¬کننده روی در تعداد گروه¬های متفاوت هاپلوتیپی قرارگرفتند. ازطرفی وجود رقم¬هایی با غلظت مناسب آهن و روی نشان دهنده حضور qtlهای جدید برای محتوای این دو ریزمغذی در بخشی از ارقام ایرانی است. هم¬چنین به جهت مشاهده ترکیب آللی کاملاً مشابه با مرجع در یکی از qtlهای مورد بررسی در کنترل محتوای روی، می¬توان این ترکیب آللی را به عنوان بهترین ترکیب آللی جهت انتخاب به کمک نشانگر در برنامه¬های اصلاحی غنی¬سازی روی در گندم معرفی نمود. با در نظر گرفتن ارتباط معنی¬دار تعدادی از نشانگرها با غلظت آهن و روی، نشانگر xwmc667 و xgwm595به عنوان متمایزکننده¬ترین نشانگرهای مرتبط با ژن¬های کنترل-کننده این دو ریزمغذی در گندم شناسایی شدند، که در اصلاح به کمک نشانگر از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.روارلاییغنالاغغاراتتنتمدذ
سارا فرخ زاده قاسم محمدی نژاد
تنش های محیطی علی رغم رعایت اصول نوین به زراعی در بسیاری از مناطق تولید غلات را محدود کرده اند لذا افزایش تولید و سطح زیرکشت غلاتی با عملکرد و کیفیت مطلوب و مقاوم به تنش¬های محیطی ضروری است. تریتی¬پایرم از آمفی پلوئیدهای مصنوعی است که در دهه گذشته به منظور انتقال ژن¬های متحمل به شوری از تلاقی ارقام زراعی گندم دورم ( ) و گونه وحشی علف شور ساحل به¬نام تینوپایرم بسارابیکم تولید شده است و در دو دهه گذشته در دنیا و ایران در مطالعات به عنوان غله ای جدید وارد شده است. اگر چه لاین های نسل اول این آمفی پلوئید دارای برخی صفات نامطلوب زراعی از جمله شکنندگی محور سنبله ، دیررسی و ناپایداری جزیی میوزی است ولی از نظر تولید محصول با مشکل جدی روبه¬رو نمی¬باشد. با توجه به تنش¬های محیطی فراگیر از جمله شوری در جنوب شرق ایران در طی دهه گذشته تریتی¬پایرم به عنوان جایگزین مناسبی برای تولید موفق غلات در این ناحیه تشخیص داده شد و بر اساس بررسی¬های زراعی و اصلاحی انجام شده 8 لاین اولیه به عنوان لاین¬های امید بخش دارای پتانسیل مطلوب تشخیص داده شدند و قبل از هر گونه معرفی این لاین¬ها به عنوان رقم جدید، بررسی سازگاری عمومی این لاین¬ها و تعیین تنوع ژنتیکی آن¬ها در مقایسه با ارقام گندم نان و همچنین لاین¬های امید بخش تریتیکاله ضروری است. بدین منظور با استفاده از داده¬های موجود محیط¬های مختلف در طی سال¬های گذشته سعی در بررسی سازگاری این لاین¬ها گردید و در ادامه ضمن بررسی تنوع ژنتیکی این لاین¬ها پتانسیل تولید آن¬ها نسبت به گندم و تریتیکاله ارزیابی گردید. بدین منظور جهت بررسی اثرات متقابل ژنوتیپ و محیط برای عملکرد و سایر خصوصیات زراعی 17 ژنوتیپ متشکل از 8 لاین اولیه تریتی¬پایرم، 5 لاین امیدبخش تریتیکاله و 4 رقم گندم نان ایران در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار در هفت محیط، طی سال های زراعی (80-81 ، 84-85 و 88-89) و در سه منطقه (کرمان، سیرجان و نی¬ریز) صورت گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب برای صفات ظهور سنبله (روز) ، ارتفاع بوته، تعداد پنجه کل، طول سنبله، تعداد سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت و عملکرد دانه اختلاف بسیار معنی¬داری بین محیط¬ها نشان داد. نتایج تجزیه واریانس مرکب فقط برای صفات ظهور سنبله (روز)، ارتفاع بوته، تعداد پنجه کل، طول سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت اختلاف معنی-داری بین ژنوتیپ¬ها نشان داد. واکنش ژنوتیپ¬ها در محیط¬های مختلف برای تمام صفات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنی¬داری به وجود آورد. نسبت مجموع مربعات اثر متقابل به کل تغییرات بعد از شاخص برداشت برای عملکرد دانه نسبت به سایر صفات بیشتر بود (48/61%). نتایج تجزیه واریانس گروهی نیز برای اکثر صفات حاکی از اختلاف بسیار معنی¬دار لاین¬های گروه تریتی¬پایرم با تریتیکاله، تریتی¬پایرم با گندم و تریتیکاله با گندم بود. شاخص¬های مختلف پایداری شامل واریانس محیطی، اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، معیارهای رگرسیون ابرهارت وراسل، ضریب تبیین و معیارهای روش مور، مدل ammi و تجزیه آثار متقابل e× g بر مبنای تجزیه ضرایب مسیر (روش تای) مقایسه شدند و ژنوتیپ¬های برتر بر مبنای هر روش تعیین گردیدند. بر اساس پارامتر واریانس محیطی ارقام بهاره بافت، امید و لاین¬های تریتی¬پایرم la/b، la(4b,4d)/b و (ma/b)(cr/b)-4 ناپایدارترین واکنش¬ها را داشتند، در حالی¬که لاین¬های (st/b)(cr/b)-4، (ka/b)(cr/b)-6، 4108 و رقم کویر پایدارترین ژنوتیپ¬ها بودند. ارزیابی واکنش ژنوتیپ¬ها بر مبنای اکووالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا گروه¬بندی¬های یکسانی از پایداری ژنوتیپ¬ها ارائه داد. از بین ژنوتیپ¬های پر محصول، لاین تریتی¬پایرم (ka/b)(cr/b)-5 و لاین¬های تریتیکاله 4108 و m45 پایدارترین ژنوتیپ¬ها بودند و از بین این سه ژنوتیپ، لاین m45 به¬دلیل سهم کمتر در اثر متقابل e × g پایداری بیشتری نشان داد. تجزیه پایداری عملکرد دانه بر اساس پارامترهای روش ابرهارت و راسل (ضریب رگرسیون خطی و میانگین مربعات انحراف از رگرسیون) نشان داد که که لاین¬های تریتیکاله 4115 و m45 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگریسون خطی نزدیک به 1 دارای سازگاری عمومی مطلوب هستند. در حالی¬که رقم بهاره بافت و لاین 4108 به ترتیب با محیط¬های مساعد و نامساعد سازگاری خصوصی نشان دادند. بر مبنای پارامتر دوم روش ابرهارت و راسل از بین ژنوتیپ¬های پرمحصول لاین¬های 4108، 4116، m45 و (ka/b)(cr/b)-5 با کمترین انحراف از رگرسیون خطی پایدارترین ژنوتیپ¬ها تشخیص داده شدند. بر اساس روش مور، تعیین پایداری ژنوتیپ¬ها بر مبنای آثار متقابل کراس¬آور و تغییر در رتبه یا پارامتر ss(ic)i که بیان¬گر دو مفهوم اول پایداری لین و بینز می¬باشد، لاین¬های (ka/b)(cr/b)-5، 4108 و m45 پایداری مطلوبی نشان دادند و از بین پارامترهای پایداری یک متغیره این متد کاراتر بود. روش ammi وتجزیه توام آثار افزایشی جمع¬پذیر (تجزیه واریانس) و آثار متقابل ضرب¬پذیر (تجزیه¬ی مولفه¬های اصلی) نشان داد که آثار مدل، محیط و اثر متقابل e × g بسیار معنی¬دار هستند و 49/89 درصد توسط سه مولفه اصلی اول بیان می¬شود. بر مبنای بای¬پلات اجزای ژنوتیپی و محیطی اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین¬های عملکرد ژنوتیپ¬ها و محیط¬ها و هم¬چنین نتایج تجزیه خوشه ای امتیاز اولین مولفه اصلی اثر متقابل نتیجه¬گیری شد که لاین¬های (ka/b)(cr/b)-6، (st/b)(cr/b)-4، 4103، 4116 و m45 پایدارترین واکنش را دارند که از بین این لاین¬ها، لاین تریتیکاله m45 کمترین ipc1 را داشت و لاین¬های la/b، la(4b,4d)/b، (ma/b)(cr/b)-4، (ka/b)(cr/b)-3 و رقم الوند ناپایدار بودند. بر اساس بای¬پلات حاصل از ipc2 و میانگین لاین های ka/b، la/b، (ka/b)(cr/b)-6 و رقم بهاره بافت پایدارترین ژنوتیپ¬ها بودند و ژنوتیپ-های m45 و کویر با محیط پنجم و لاین¬های 4108 و 4116 با محیط ششم سازگاری خصوصی نشان دادند. هم¬چنین گروه¬بندی ژنوتیپ¬ها بر اساس آماره¬های پایداری مدل ammi3 شامل sipc3 و ev3 به¬ترتیب لاین¬های ka/b، (st/b)(cr/b)-4 ولاین¬های ka/b، la(4b,4d)/b، (ma/b)(cr/b)-4، (ka/b)(cr/b)-5، (st/b)(cr/b)-4 پایدارترین ژنوتیپ¬ها بودند. تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی بر مبنای دو مولفه اصلی اول و دوم، لاین¬های (ka/b)(cr/b)-6، (st/b)(cr/b)-4 و m45 را به¬عنوان پایدارترین ژنوتیپ¬ها متمایز کرد. تجزیه علیت آثار متقابل e × g به روش تای نشان داد که جزء ژنوتیپی v1 (تعداد سنبله) مهم¬ترین جزء ژنوتیپی تاثیرگذار بر عملکرد و پایداری است. بر این اساس ژنوتیپ¬های کویر، 4115، (ka/b)(cr/b)-5،m45 و بهاره بافت به¬ترتیب با دارا بودن مقادیر بالایv1، پایدارترین ژنوتیپ¬های پرمحصول بودند. مقایسه اجزای محیطی تای، مراحل تلقیح و تشکیل دانه را حساس¬ترین مرحله رشد ژنوتیپ¬ها به عوامل محیطی نشان داد. از این¬رو ارزیابی پایداری ژنوتیپ¬ها بر اساس جزء ژنوتیپی v2 (تعداد دانه در سنبله) سودمند نیست. در نهایت بر مبنای نتایج این پژوهش لاین¬های اولیه و ترکیبی اولیه تریتی¬پایرم و لاین¬های تریتیکاله در مقایسه با گندم پایداری و سازگاری بیشتری را نشان دادند و در این بین لاین¬های (ka/b)(cr/b)-5 و m45 به¬ترتیب با عملکرد 26/4 و 48/5 تن در هکتار و واکنش پایدار در همه محیط¬ها به¬عنوان لاین¬های مناسب برای توصیه به زارعین و یا ورود به برنامه¬های اصلاحی معرفی می¬شوند. در بخش دوم این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی، برآورد اجزای عملکرد، اثرات مستقیم و غیرمستقیم بین عملکرد و اجزای آن و هم¬چنین شناخت عوامل پنهانی موثر بر آن¬ها در سال زراعی 1388-89 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا گردید. آزمایش در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار برای 27 ژنوتیپ مختلف شامل 13 لاین اولیه تریتی¬پایرم، 5 لاین امیدبخش تریتیکاله و 9 رقم گندم نان ایرانی اجرا شد. بین ژنوتیپ¬ها برای کلیه صفات مورد بررسی به¬جز صفات طول برگ پرچم، ظهور سنبله (روز) و رسیدن دانه (روز) تفاوت¬های بسیار معنی¬داری مشاهده شد. بیشترین ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی به¬ترتیب مربوط به صفات طول ریشک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و متوسط وزن سنبله بود. در تجزیه به مولفه¬های اصلی سه مولفه اول 91 درصد از تغییرات واریانس کل را توجیه نمودند. بر این اساس صفات عملکرد دانه، وزن ساقه، تعداد پنجه کل، تعداد سنبله، طول ساقه، عرض برگ اصلی، ظهور سنبله (روز) ، طول ریشک، ارتفاع بوته، قطر سنبله، طول دانه، وزن کاه، طول سنبله، فاصله میان¬گره، درصد باروری و رسیدن دانه (روز) نقش تعیین کننده ای در توجیه تغییرات کل نشان دادند. طبق نتایج حاصل از تجزیه همبستگی ساده فنوتیپی و ژنوتیپی، صفات شاخص برداشت، وزن هزاردانه، تعداد دانه در سنبله، وزن صددانه و تعداد سنبلچه در سنبله بیشترین همبستگی مثبت و معنی¬دار را با عملکرد دانه داشتند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که حداکثر اختلاف عملکرد دانه ژنوتیپ¬ها را می¬توان به صفات شاخص برداشت، وزن هزاردانه، ارتفاع بوته، درصد باروری، تعداد پنجه کل و وزن کل سنبله نسبت داد. تجزیه ضرایب مسیر اهمیت صفات شاخص برداشت و وزن هزار دانه که اثر مستقیم و معنی دار مثبت و بالایی با عملکرد دانه داشتند را مورد تاکید قرار داد. به¬علاوه تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که صفات تعداد بوته سبز شده و وزن کل سنبله به¬ترتیب از طریق تاثیر بر صفات شاخص برداشت و تعداد بوته سبز شده نقش مهمی در عملکرد دانه ایفا می¬نمایند. تجزیه خوشه¬ای بر اساس صفات مورد مطالعه گونه¬های مختلف را در چهار گروه مجزا طبقه¬بندی نمود. تجزیه به عامل¬ها 6 عامل پنهانی را استخراج نمود که بیش از 87 درصد تغییرات را توجیه کرد. نتیجه تحقیقات نشان داد که برای تولید ژنوتیپ¬های دارای عملکرد بالا بایستی گیاهانی با با بنیه قوی، وزن هزار دانه زیاد، شاخص برداشت بالا و تعداد پنجه کافی انتخاب شوند.
شیدا فرخیان عنایت الله توحیدی نژاد
. تیمارهای آزمایش شامل: آبیاری بر اساس تبخیر از تشتک تبخیر در 3 سطح (50،90،130 میلی متر) در کرت های اصلی و دو نوع کود نیتراژین و فسفاته بارور2 به عنوان تیمار فرعی و سه تودهجیرفت ، بیرجند و سیرجان به عنوان تیمارفرعی فرعی، به صورت تصادفی در کرت های فرعی قرار گرفتند.صفات مورد مطالعه عبارت بودند از ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ،تعداد شاخه فرعی،تعداد کپسول،تعداد دانه در کپسول،وزن هزاردانه،وزن خشک کل بوته،عملکرد،عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و درصد روغن. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار در صفات ارتفاع بوته ، تعداد برگ ، تعداد کپسول،تعداد دانه در کپسول، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و درصد روغن شد.اثر کود بر تعداد برگ در سطح یک درصد معنی دار شد و بیشترین تاثیر مربوط به کود نیتراژین بود. بین واریته ها در قطر ساقه ، تعداد برگ ، تعداد کپسول و درصد روغن اختلاف معنی داری مشاهده شد. بیشترین عملکرد (83/1)تن در هکتار مربوط به تنش اول(50 میلی متر تبخیر) و توده جیرفت بود
ساره مشایخی غلام رضا خواجویی نژاد
با توجه به اینکه کمبود آب یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده تولید محصولات زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد لزوم شناسایی ارقام مقاوم به خشکی و همچنین معیارهای مناسب برای انتخاب این گونه ارقام ضروری است. لذا به منظور بررسی عملکرد، اجزاء عملکرد ژنوتیپ های مختلف ارزن و تعیین متحمل ترین ژنوتیپ براساس شاخص های تحمل به خشکی تحت رژیم های مختلف آبیاری آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در بهار 1391 اجرا گردید. سطوح آبیاری براساس تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس a شامل سطح اول آبیاری، بدون تنش(50 میلی متر تبخیر ) و سطح دوم آبیاری، تنش(100 میلی متر تبخیر) به عنوان فاکتور اصلی و ژنوتیپ های مختلف ارزن معمولی و ارزن دم روباهی به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. تنش خشکی موجب کاهش همه صفات اندازه گیری شده به جز نشت یونی و قندهای احیا کننده گردید. مقایسه گروهی بین ژنوتیپ های مختلف ارزن بیانگر آن بود که ژنوتیپ های ارزن معمولی نسبت به ژنوتیپ های ارزن دم روباهی برتری داشتند. از بین شاخص های تحمل به خشکی چهار شاخص میانگین بهره وری(mp)، میانگین هندسی بهره وری(gmp)، شاخص تحمل تنش (sti) و شاخص عملکرد (yi) همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش نشان دادند و به نظر می رسد شاخص های مناسبی برای شناسایی ژنوتیپ های ارزن متحمل به تنش خشکی باشند. در این آزمایش اکوتیپ گلباف پتانسیل عملکرد زیادتر و تحمل نسبی بیشتری نسبت به تنش خشکی نشان داد و می تواند به عنوان اکوتیپ امید بخش در معرفی ارقام جدید متحمل به خشکی به کار رود.
صدریه جدیدالاسلامی ابادانی امین باقی زاده
جو زراعی چهارمین غله مهم در دنیا بعد از گندم، ذرت و برنج می باشد و یکی از اولین گیاهانی است که توسط بشر اهلی شده است. به منظور بررسی تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی 33 رقم جو زراعی در اقلیم کرمان،آزمایشی در سال زراعی 91-1390 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنرکرمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. 17 صفت زراعی شامل: وزن کل بوته خشک، طول پدانکل، تعداد سنبله روی بوته، وزن سنبله اصلی، وزن کل سنبله ها، تعداد دانه در سنبله اصلی، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در سنبله اصلی، وزن دانه در بوته، تعداد پنجه، تعداد پنجه بارور، ارتفاع بوته، طول خوشه، طول ریشک، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد دانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که بین همه ارقام از نظر کلیه صفات، تفاوت معنی داری وجود داشت که نشان دهنده تنوع فنوتیپی بالا برای صفات مورد بررسی در بین ژنوتیپ ها بود. تجزیه همبستگی مشخص نمود که معنی دار بودن ضرایب همبستگی فنوتیپی با هر کدام از صفات وزن سنبله اصلی، وزن کل سنبله ها، تعداد سنبله دربوته، تعداد دانه در سنبله اصلی، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در سنبله اصلی، وزن دانه در بوته و شاخص برداشت با عملکرد نشان می دهد که برای دستیابی به ژنوتیپ های با عملکرد دانه بالا می توان از این صفات به عنوان معیارهای انتخاب استفاده نمود. برای حذف اثر صفات غیر موثر بر روی عملکرد دانه از رگرسیون گام به گام استفاده شد که بیشترین تغییرات عملکرد دانه در واحد سطح توسط صفت تعداد دانه در بوته (25%) توجیه می شود. و بعد صفات وزن دانه در بوته و شاخص برداشت به ترتیب اهمیت وارد مدل شده و در ایجاد تنوع عملکرد دانه ایفای نقش نمودند. نتایج تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که صفت وزن دانه در بوته بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه در جو دارد. نتایج تجزیه به عامل ها 5 عامل را مشخص ساخت که در مجموع 59/83 درصد از کل تغییرات را توجیه نمودند. این عامل ها با توجه به اجزای تشکیل دهنده به ترتیب به نام عامل عملکرد دانه، عامل اجزاء موثر بر عملکرد دانه، عامل عملکرد بیولوژیک نام گذاری گردیدند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای (روش وارد) 33 ژنوتیپ مورد بررسی در 4 گروه مجزا طبقه بندی شدند. بررسی تنوع ژنتیکی و مولکولی بین ارقام با استفاده از 8 آغازگر issrصورت گرفت بر اساس نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای داده های مولکولی (روش upgma) 33 ژنوتیپ مورد بررسی در 4 گروه مجزا تقسیم بندی شدند. کلمات کلیدی: جو، تنوع فنوتیپی، تنوع ژنتیکی، همبستگی صفات، رگرسیون گام به گام، تجزیه به عامل ها، تجزیه خوشه ای، نشانگرهای issr .
شکوفه خاندانی قاسم محمدی نژاد
به منظورشناسائیqtlهای کنترل کننده صفات زراعی مهم درگندم نان،267 لاین نوترکیب خالص حاصل ازتلاقی روشن × سبلان به همراه سه شاهد ( روشن و سبلان (والدین) و مهدوی) درقالب طرح آگمنت در مزرعه دانشکده کشاورزی باهنر در سال زراعی 92-91 کشت گردید و ارقام شاهد به صورت طرح بلوک تصادفی در 10 تکرار کشت و لاین های نوترکیب در بین آنها در ردیف های مجزا قرار داده شدند. تجزیه واریانس صفات شاهد برای بررسی یکنواختی زمین آزمایش انجام شد. در مقایسه میانگین به روش lsd، بیشینه و کمینه جمعیت با والدین در تمامی صفات اختلاف معنی داری داشتند. وجود لاین های برتر از والدین نشانه وجود تفکیک متجاوز در جمعیت می باشد عملکرد دانه در واحد سطح با تمام اجزای عملکرد همبستگی معنی داری داشت. بیشترین همبستگی مثبت را عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیک (**899/0) داشت. وزن خشک بوته و وزن دانه در بوته بیشترین همبستگی (**922/0) بین صفات را با یکدیگر نشان دادند. در رگرسیون گام به گام چهار صفت وزن سنبله های بوته، تعداد پنجه باروردر بوته، وزن دانه در سنبله اصلی و تعداد دانه در بوته وارد مدل شدند که در مجموع 7/63 در صد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند و اولین صفتی که در مدل وارد شد وزن سنبله در بوته بود که بیشترین تغییرات عملکرد دانه را توجیه می نمود (7/57). طبق نتایج تجزیه ضرایب مسیر وزن سنبله ها در بوته بیشترین اثر مستقیم (336/0) را با عملکرد دانه داشت و بیشترین اثر غیر مستقیم را نیز تعداد دانه در بوته از طریق همین صفت بر روی عملکرد دانه داشت (29/0). لاین 269 و 193 با 73/15 و 53/0 تن در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد دانه را داشتند. بیشترین وراثت پذیری خصوصی برای صفت وزن هزار دانه (7/49 %) و کمترین وراثت پذیری خصوصی برای صفت وزن سنبله اصلی(6/45%) مشاهده گردید. نتایج تجزیه به عامل ها، 8 عامل را مشخص نمود که 79/80 درصد از تنوع کل را توجیه کردند. تجزیه کلاستر نیز لاین ها را به 3 گروه گروه بندی کرد. این دندروگرام نشان داد که لاین های گروه یک با لاین های گروه سوم اختلاف زیادی دارند. بر اساس اطلاعات ملکولی 586 نشانگردارت، برروی جمعیت لاین های نوترکیب حاصل ازتلاقی روشن وسبلان نقشه پیوستگی تهیه شد. نشانگرها ، 21گروه لینکاژی راتشکیل دادندکه 01/4812 سانتی مورگان از کل ژنوم توسط نشانگر ها را پوشش داده شد. باروش مکان یابی فاصله ای مرکب جامع (icim) درمجموع20 qtl دارایlod بالای5/2 شناسایی شد،که کنترل13 صفت موردبررسی را برعهده داشتند برای هر کدام از صفات تعداد پنچه بارور، عرض برگ پرچم، وزن کل سنبله ها در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در بوته، تعداد روز تا شروع سنبله دهی، طول پدانکل و وزن خشک بوته یک qtl یافت شد. دو qtl برای طول ریشک،4 qtlبرای وزن سنبله اصلی، 2 qtlبرای عملکرددانه و سه qtl برای صفت طول سنبله با ریشک دریافت شد. qtl مربوط به طول سنبله با ریشک بیشترین(88/8 )lod را داشت که 92/16 درصد از تغییرات فنوتیپی را توجیه می کند. از اطلاعات نشانگری ناحیه qtl بزرگ اثر شناسایی شده برای صفت طول سنبله با ریشک در انتخاب غیر مستقیم در جمعیت و برای اصلاح به کمک نشانگر می توان استفاد کرد.
نسیمه منتظری تختی محمد جواد آروین
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و تیمارهای شیمیایی بر پارامترهای رشد و نمو چهار رقم جو، آزمایشی به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا شد. عامل اصلی آبیاری (شاهد و تنش خشکی) و عامل فرعی شامل چهار رقم جو، ?نصرت?، ?افضل?، ?یوسف?، ?لاین 12?uh و عامل فرعی فرعی شامل: شاهد، سالیسیلیک اسید با غلظت نیم میلی مولار (خیساندن بذر، محلول پاشی در مرحله گرده افشانی، خیساندن بذر ومحلول پاشی) و محلول پاشی گیاهان با سلنیوم در مرحله ظهور سنبله (40میلی گرم در لیتر از منبع سلنات سدیم) بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش معنی دار شاخص کلروفیل، وزن هزار دانه، تعداد سنبله، وزن سنبله ، تعداد دانه ، وزن دانه ، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. همچنین اثر بر هم کنش تنش و رقم بر تعداد سنبله، وزن سنبله، تعداد دانه، وزن دانه و وزن هزاردانه معنی دار بود. در مقابل سالیسیلیک اسید بطور معنی داری موجب افزایش تمامی صفات مورد مطالعه گردید. محلول پاشی گیاهان با سلنات موجب افزایش معنی دار غلظت سلنیوم در دانه تمام ارقام نسبت به تیمار شاهد گردید. به طور کلی براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش کاربرد سالیسیلیک اسید موجب بهبود رشد گیاه در هر دو شرایط تنش و بدون تنش می گردد و کاربرد سلنیوم نیز موجب غنی سازی دانه جو می گردد و بنابراین استفاده از این دو ماده جهت بهبود کمی و کیفی محصول جو توصیه می گردد.
مریم درانی نژاد قاسم محمدی نژاد
به منظور بررسی روابط بین عملکرد دانه و برخی از صفات زراعی و مکان یابی qtlهای کنترل کننده این صفات تحت تنش خشکی ، 305 اینبرد لاین گندم حاصل از تلاقی رقم روشن با رقم فلات مورد مطالعه قرار گرفتند. عملکرد دانه در واحد سطح با تمام اجزای عملکرد همبستگی معنی دار در سطح یک درصد نشان داد. در رگرسیون گام به گام چهار صفت وارد مدل شدند که در مجموع 52/80 درصد تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. شاخص های گزینش مختلف با استفاده از صفاتی که همبستگی ژنتیکی بالایی با عملکرد دانه نشان دادند برآورد شد. کارآیی نسبی گزینش و بهره مورد انتظار از شاخص از طریق شاخص های اسمیت – هیزل نسبت به شاخص پسک- بیکر بیشتر بود.با استفاده از روش مکان یابی فاصله ای مرکب جامع qal6a به عنوان یک qtl بزرگ اثر برای صفت طول ریشک شناسایی شد که به تنهایی 24/26 درصد از تنوع فنوتیپی مربوط به این صفت را توجیه کرد.
قاسم محمدی نژاد عبدالمجید رضایی
این پژوهش به منظور بررسی آثار متقابل ژنوتیپ * محیط برای عملکرد و سایر خصوصیات زراعی 9 ژنوتیپ یولاف متشکل از 4 رقم کانادایی و 5 لاین اصلاحی ترکیه و جو ماکوئی به عنوان شاهد در 6 محیط(شرایط مختلف رشد و نمو شامل سه تاریخ کاشت 20 مهر، 10 آبان و سه تراکم کاشت 300 ، 375 و 450 بذر در متر مربع) در سال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان صورت گرفته است.