نام پژوهشگر: سوسن سهامی
زهرا جعفرزاده سروستانی ژاله رفاهی
برای اغلب مردم نوجوانی یک دور? مشکل ساز است که با تضادها توصیف می شود. آنها برای صمیمیت تلاش می کنند، در حالی که نیازمند راهنمایی و سازمان دادن هستند؛ به آنها استقلال کامل داده نمی شود، در حالیکه همیشه از آنها انتظار دارند به نوعی رفتار کنند که به نظر یک فرد بزرگسال کامل آیند. از آنها خواسته می شود به آینده فکر کنند در حالی که اشتیاقی قوی برای زندگی در حال و لذت بردن از آن دارند. با وجود تمام این قطب های متضاد، فهم این امر آسان است که نوجوانی اساساً یک دوره ی پر تلاطم و زودگذر است (کوری و کوری، ترجم? بهاری وهمکاران، 1382 ،ص140). نوجوان در این دوره شرایط و توقعات تازه ای دارد که نمی توان آنرا با دور? قبلی وی یکی دانست. به همین جهت است که عده ای این دوره را تولدی دوباره برای فرد نامیده اند (اکبری، 1387 ص15). در کنار پیچیدگیهای دور? نوجوانی، خود تمایزیافتگی را نیز می توان به عنوان یکی از مسائل مهم این دوره برشمرد.خود تمایز یافتگی (تفکیک خویشتن) بیانگر میزان توانایی فرد برای تمیز فرایند عقلی از فرایند احساسی است. یا توانایی فرد برای اینکه به صورت خودکار از احساسات خود پیروی نکند. این مفهوم سنگ بنای نظری? بوئن می باشد و راجع به نیروهایی است که در درون خانواده جای دارند و در پی وحدت و با هم بودن و یا برعکس فردیت هستند (گلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی و همکاران، 1387 ،ص212). به نظر می رسد در دور? نوجوانی با اینکه فرد تلاش می کند که مسیر حرکت خود را ترسیم کند و به عنوان یک خود مستقل عمل نماید، اما معمولاً در این فرایند ناتوان است. با بررسی حالات و رفتار نوجوان می توان این مطلب را به وضوح دریافت که نوجوان دائماً در کشمکش بین عقل و احساس سرگردان است و در بیشتر مواقع بین صمیمیت پیوستن به سایرین و یا جدا شدن از دیگران در تعارض به سر می برد. این تعارض ها می تواند مسائل حادی را برای نوجوانان ایجاد کند. البته تحقیقات نشان می دهد که رسیدن به جایگاه من و شکل گیری هویت در بین دختران به علت موانع خارجی و تحمیلی ، بسیار مشکل تر وسخت تر از پسران می باشد(هنرپروران ،1386). عاطفی تر بودن دختران و مسائل خاص فرهنگی ایجاد تمایز یافتگی را در بین آنها بسیار دشوار می سازد. بنابراین آماده سازی نسل جوان به ویژه دختران جهت مقابله با این موقعیت های دشوار و ایجاد خود تمایز یافتگی ضروری به نظر می رسد. مفهوم تمایز یافتگی یک فرایند است که اگر به صورت یک پیوستار در نظر گرفته شود در یک سر آن خود مختاری است که نشان دهنده توانایی تفکر واضح و روشن در خلال یک موقعیت می باشد و در سر دیگر آن امتزاج است. بدین معنا که این افراد به لحاظ عاطفی به خانواده هایشان وابسته هستند حتی اگر دور از آنها زندگی کنند (گلادینگ ، ترجم? بهاری ، 1386ص150). داشتن خود به خوبی متمایز شده ایده آلی است که هیچ کس به طور کامل آن را کسب نمی کند.افرادی با تمایز یافتگی بالا تصدیق می کنند که به دیگران نیاز دارند اما در عین حال وابستگی کمی به تأیید و پذیرش دیگران دارند. آنها صرفاً از عقاید اطرافیانشان تقلید نمی کنند ولی از روی ملاحظه اصول آنها را می آموزند. این به آنها کمک می کند تا مسائل مهم اجتماعی و خانوادگی را تعیین کنند و در مقابل احساسات، مقاومت کنند. بنابراین به رغم تعارض، انتقاد و طرد می توانند آرام بمانند. به لحاظ میان فردی خود تمایزیافتگی بالا توسعه یا استقلال خود را به لحاظ عاطفی ممکن می سازد (بوئن 1978 ،ص32). افراد با سطح تفکیک پایین احتمالا تحت سلط? واکنش های عاطفی غیر ارادی و یا خودکار هستند و معمولاً حتی در برابر سطوح پایین اضطراب هم دچار بد کاری می شوند. از آنجائیکه آنها قادر به تفکیک افکار از احساسات نیستند در تفکیک خویش از سایرین نیز مشکل دارند و لذا به سادگی در عواطف حاکم بر خانواده گم می شوند (گلدنبرگ، ترجم? حسین شاهی و همکاران، 1387 ،ص213) . اسکورون ودندی (2002) بیان می کنند که تحقیقات نشان می دهد که میان تمایزیافتگی پایین در بزرگسالان با مشکلات روان شناختی مانند مشکلات تصمیم گیری شغلی، حل مسأله، ناسازگاری زنا شوئی و خشونت فیزیکی کودکان ارتباط وجود دارد. در پژوهشهای انجام شده ، سطوح بالاتر تمایز یافتگی پیش بینی کنند? کیفیت زناشویی بهتر( برهمند ،2010)، رضایت زناشویی (علیکی ، 1386)و (ان جی ،1992 ,کر ،1999 , لاوری ،1998 ) و سازگاری زناشویی (اسکورون ،2000) ، سلامت روحی و ذهنی (استوان و همکاران، 2010)، عملکرد مستقل (لویس،1984) بوده ، همچنین سطوح بالاتر تمایز یافتگی والدین تعیین کنند? موفقیت تحصیلی فرزندان ( لانگلی 2004)، مهارت کلامی و شناختی فرزندان (الیزابت و اسکورن ،2005) ، سازگاری بیشتر کودکان (پلیج ،2006 ) می باشد. ارتباط معناداری نیز بین سطوح پایین تر تمایز یافتگی و وجود اضطراب مزمن، خشونت و نشانگان بیماری (اسکورون ،2000 وتوماس ماری ، 2006 و گریگوری، 2009)، تعارض زناشویی (نجفلویی،1383 و صحت ،1386) و(گلاد ، 1999) ، نقصان مهارت ارتباطی (مورداک و گور ، 2004) مشاهده شده است. گریگوری و بارتلی (2009)، در پژوهشی نشانه های خود تمایز یافتگی ، سطح اضطراب و استرس را در خانواده ها زمانی که نتایج آزمایشات سرطانی را دریافت می کنند را بررسی کردند . یافته ها نشان داد که تمایز یافتگی با شرایط استرس زا رابط? زیادی دارند. پژوهش این فرضیه را که سطح تمایز یافتگی افراد در شرایط استرس زا کمتر می شود را تایید کردند. فریدلاندر و همکاران (2008)، در تحقیقی خود تمایز یافتگی ، استرسهای فرهنگی و فرهنگ پذیری پناهندگان یهودی را بررسی کردند. نتایج نشان داد کسانی که از جایگاه من بیشتری برخوردار بودند ، تمایل بیشتری برای جذب شدن در اجتماع داشتند و در فرهنگ پذیری ، بیشتر به فرهنگ آمریکایی گرایش داشتند. از آنجائیکه تمایزیافتگی نقش مهم و اساسی در کاهش اضطراب مزمن فرد و برخورداری از یک زندگی سالم را دارد و همچنین از جمله مهارت هایی است که اگر در موقعیت مناسب به کار گرفته شود پیامدهای موفقیت آمیزی به دنبال دارد، بررسی این مقوله و پیدا کردن یک راهکار عملی برای ایجاد تفکیک خویشتن انگیزه ای برای پژوهش حاضر شد. با توجه به اینکه سطوح پایین تمایز یافتگی در راستای ارتباطات فرد با سایرین به ویژه اعضای خانواد? اصلی شکل می گیرد، لذا برای درمان افرادی که با این مشکل مواجهند بهتر است از شیوه ای استفاده کرد که تمرکز اصلی آن برحوز? روابط پویای بین انسانها باشد و همچنین امکان پرداختن به مسائل عمیق گذشته و یا حال افراد را داشته باشد. از میان تئوری های روانشناسی تحلیل ارتباط متقابل با توجه به ویژگی های منحصر به فرد آن از جمله شناسایی حالات نفسانی شخصیت، تجزیه و تحلیل رفتار فرد، شناخت انواع ارتباطها از همه مهمتر زبان ساده و بی پیرای? آن، می تواند تغییرات چشمگیری را در مراجع برای ایجاد روابط سالم با اعضای خانواده و اطرافیانش ایجاد کند.روش تحلیل متقابل گروهی در هر زمینه ای که نیازمند درک افراد، و روابط بین آنها می باشد به کار می رود (کوری، ترجم? عسگری و همکاران، 1387 ص199). این شیوه وسیله ای برای خودشناسی و چگونگی آموزش ارتباط با دیگران و نیز روشی برای تشخیص مشکلات زندگی به شمار می رود (هریس ، ترجم? فصیح، 1386 ،ص5). مهمترین مسأله ای که در این الگو به افراد آموزش داده می شود چگونگی ارتباط با یکدیگر می باشد.امروزه اهمیت وتأثیر مهارت های ارتباطی به ویژه ارتباط های میان فردی بر همگان روشن شده است. موفقیت افراد در زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی شان به میزان زیادی به نحوتسلط آنان بر این مهارت ها بستگی دارد. تحقیقات نشان داده است کسانی که روابط اجتماعی خوبی ندارند، عزت نفس پایین تری دارند، در عرصه های مختلف زندگی موفق نیستند، احتمال بیشتری برای بیماری های جسمی دارند (ناعمی، 1385). یکی از ویژگیهای تحلیل رفتار متقابل اجرای آن به صورت گروهی می باشد. با توجه به اینکه انسان موجودی متمایل به گروه است و اکثر نیازهای اساسی و شخصی او در گروه تأمین می گردد، لذا گروه را می توان طبیعی ترین و ضروری ترین مسیر یادگیری به شمار آورد. در گروه، نوجوانان می توانند احساسهای تعارض برانگیزشان را تشخیص و تجربه کنند و دریابند که در کشمکش ها تنها نیستند، آزادانه آن دسته از ارزشهایی را که تصمیم به اصلاح آن گرفته اند، زیر سئوال ببرند، برقراری ارتباط با همسالان و بزرگسالان را یاد بگیرند، از الگوهای ارائه شده به وسیله رهبران مسایلی را بیاموزند و یاد بگیرند که چگونه آنچه را که دیگران پیشنهاد می کنند بپذیرند و در مقابل نظر و پیشنهاد خودشان را ارائه دهند بنابراین مشاور? گروهی مناسبت خاصی برای آنها دارد (کوری و کوری، ترجم? بهاری و همکاران ،1382 ،201-200). تحقیقات زیادی در داخل و خارج از کشور در رابطه با تحلیل ارتباط متقابل انجام شده است که حاکی از موثر بودن این شیو? درمانی می باشد. بوت (2006)در مقاله ای تحت عنوان« بررسی و تامل در ارتباطات؛آیا تحلیل ارتباط متقابل می تواند، به عنوان یک روش موثر در ارتباطات استفاده شود.» ، عنوان می کند که این نظریه در ارتباطات سالم بسیار موثر بوده است. همچنین می توان از این روش در حرفه های متعدد به عنوان یک ابزار مهم که می تواند ارتباطات افراد را بهبود بخشد استفاده کرد. کسیسی و تاسوکا (2009) ، در پژوهشی به بررسی حالات نفسانی اعضای هیئت علمی در دانشکد? پرستاری پرداختند. نتایج نشان داد که اعضای هیئت علمی خودشان را به صورت من بالغ و من والد حمایت کننده توصیف کرده اند . دانشجویان نیز عنوان کردند که اساتید بیشتر مواقع از حالت بالغ خود استفاده می کنند و از حالت کودک طبیعی کمترین استفاده را می کنند.نتایج آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین عقاید اساتید و دانشجویان دربار? حالات نفسانی هیئت علمی وجود ندارد. موراکامی و همکاران (2006) طی پژوهشی بر روی افرادی که دچار بیماریهای روان تنی شده بودند از آموزش تحلیل ارتباط متقابل بهره مند شدند و گزارش دادند که نه تنها وضعیت فیزیکی بیماران بهبود یافت بلکه کیفیت زندگی آنها نیز پیشرفت کرد. این در حالی بود که افرادی که از مراقبت های دارویی برای حل نشانه های بیماری خود استفاده کرده بودند چنین گزارشی را ندادند. در تحقیقی که توسط پاریسوبولوس و کوتزاباساکی (2004) برای بررسی کارآمدی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر سلامت روانی پرستاران انجام شد، آنها نیز این آموزشها را موثر یافتند . استینر (1979)، در تحقیقات خود در حوز? تحلیل ارتباط متقابل از این رویکرد برای درمان اعتیاد استفاده کرد. فعالیت فرد معتاد به آسانی با استفاده از بازیها، بررسی شد. وی به این نتیجه رسید که این رویکرد نقش و تأثیر فراوانی در درمان اعتیاد دارد. در ایران هم پژوهشهایی در ارتباط با اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل انجام شده است که در بیشتر این تحقیقات اثربخشی این رویکرد گزارش شده است .پژوهشهای انجام شده در داخل کشور حاکی از آن است که تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت های ارتباطی دانشجویان ( محمدی و همکاران 2010) ،بهبود عملکرد والدین (فتحی1388و جوادی 1386)، کیفیت زندگی کاری (محمدپور 1386) ، کاهش تعارضات زناشویی (عزیزی 1386) ، بهبود رابطه ولی – فرزندی (مومنی 1386) و کاهش اضطراب دانشجویان (محمدی1385 و خدائی خیاوی 1376) موثر بوده است. با توجه به بررسی های انجام شده ، تحقیقات کنترل شده چه در داخل و چه در خارج از کشور به منظور آموزش شیوه های کسب خود تمایز یافتگی انگشت شمار بوده است و اکثر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه توصیفی بوده و رابط? بین خود تمایز یافتگی وعوامل دیگری مثل رضایت زناشویی، موفقیت تحصیلی، هوش هیجانی و سلامت را مورد بررسی قرار داده اند. از طرفی دیگر مطابق با نظر بوئن و همچنین با توجه به تجرب? کاری محقق در آموزش و پرورش می توان به این نتیجه رسید که خودتمایزیافتگی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر مشکلات رفتاری نوجوانان می باشد. لذا با توجه به پژوهش های فوق و خرده فرهنگ های موجود در بین مردم (تاکید بر ارتباط احساسی نه ارتباط عقلانی) موضوع زیر به عنوان یک ضرورت پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفت: « اثر بخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان مقطع متوسط? شهر مرودشت.» با توجه به مطالب گفته شده پژوهش در پی آن است که پاسخی برای این سئوال بیابد که آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایز یافتگی نوجوانان تأثیر دارد؟ سئوال های پژوهش سئوال کلی: - آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایز یافتگی دانش آموزان تأثیر معنادار دارد؟ سئوالهای فرعی: آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه های خودتمایز یافتگی ( واکنش پذیری عاطفی ، جایگاه من ، قطع عاطفی ، آمیختگی با دیگران ) دانش آموزان تأثیر معنادار دارد؟ روش پژوهش: جامع? آماری این پژوهش کلی? دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شبانه روزی فاطمی? شهر مرودشت می باشد که در سال 90-89 به تحصیل اشتغال دارند که در مجموع تعداد آنها 245 نفر می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند به دلایل زیر استفاده شد: اولاً: پژوهش به شیو? آموزش گروهی است. چون در مدارس عادی امکان استفاده از ساعات درسی بچه ها نبوده است، مدرس? شبانه روزی به دلیل اینکه بچه ها در خوابگاه ساکن هستند و می توان در ساعات غیر درسی برای آنها جلسات آموزشی گذاشت، انتخاب شد. ثانیاً: چون برای آموزش اعضا، نمی توان آنها را از مدارس مختلف به طور همزمان در یک مکان و زمان مشخص گردآوری کرد، تنها یک مدرس? شبانه روزی به عنوان جامع? آماری انتخاب شد. ثالثاً: دانش آموزان شبانه روزی به دور از خانواده ها زندگی می کنند. بنابراین برای سنجش تمایز افراد از خانواد? اصلی در سطح عاطفی و عقلانی، به نظر مناسب تر از سایر دانش آموزان می باشند. از بین دانش آموزان مدرسه جهت توزیع پرسشنامه و انتخاب گروه گواه و آزمایش تنها پای? دوم و سوم که مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. دانش آموزان پای? اول به دلیل عدم آشنایی کافی با محیط خوابگاه،و دانش آموزان پای? چهارم به دلیل عدم حضور تمام وقت در خوابگاه انتخاب نشدند. در مرحل? بعد پرسشنام? خود تمایز یافتگی در بین 110 نفر از دانش آموزان که شامل سه کلاس دوم و دو کلاس سوم بودند اجرا شد. تعداد45 نفر از آنها که نمره ای کمتر از حد میانگین گرفته بودند شناسایی شدند. در مرحل? آخر از بین 45 دانش آموز پس از اجرای مصاحب? شخصی و همتا سازی از نظر معدل، وضعیت تحصیلی، سواد والدین و اینکه فرزند چندم خانواده هستند 30 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش: ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تمایز یافتگی (dsi) می باشد. این پرسشنامه یک پرسشنامه 46 سوالی است که به منظور سنجش تمایز یافتگی افراد به کار برده می شود. این ابزار برای ارزیابی روابط مهم اشخاص وارتباطات جاری افراد با خانواده اصلی طراحی شده است. پرسشنامه مذکور دارای 4خرده مقیاس می باشد.واکنش پذیری عاطفی، جایگاه من، قطع عاطفی،آمیختگی با دیگران. در مجموع نمرات بالا در هر مقیاس نشان دهند? سطح بالای خود تمایز یافتگی می باشد. اعتبار: ضریب آلفای کرونباخ گزارش شده است توسط اسکورن وفرید لاندر ( 1998 ، به نقل از اسکیان 1384)، برای مقیاس کلی تمایز یافتگی88 درصد وبرای خرده مقیاس های واکنش پذیری عاطفی 83 درصد، جایگاه من 80 درصد وهم آمیختگی با دیگران 82درصد می باشد. در پژوهشی که توسط پلچ- پوپکو در سال 2004 صورت گرفت ضریب آلفا 86 درصد گزارش شده است. علیکی(1386)، نیز پایایی پرسشنامه را از طریق اجرای اولیه بر روی 20نمونه (کارمندان متأهل دانشگاه تربیت معلم تهران) از طریق آلفای کرنباخ، 84 درصد محاسبه کرد. در ایران نیز اسکیان (1384)، جهت بررسی پایایی پرسشنام? تمایز یافتگی، این پرسشنامه را بر روی 26 نفر دانش آموزان اول دبیرستان مطهره اجرا نمود وپس از تجزیه وتحلیل نتایج، سوال هایی که همبستگی پایین-تری با کل دانش آزمون داشتند از نمره گذاری حذف شدند. در نهایت پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ 81 درصد محاسبه گردید. در پژوهش حاضر نیز ضریب آلفای کرنباخ پرسشنامه 84 برآورد شده است. روایی: در پژوهش نات واسکورون (2004)، ارتباط معنادارد ومعکوس مشاهده شده بین نمرات پرسشنامه تمایز یافتگی با اضطراب مزمن وتوسعه نشانگان بیماری سنجیده شده بود اعتبار محتوای پرسشنامه را تأیید کرد (اسکیان، 1384). اسکورون و اسمیت (2003 به نقل از علیکی و همکاران، 1386)، در پژوهشی که ارزیابی واعتبار روایی خرده مقیاس جدید (هم آمیختگی با دیگران) با یکی از خرده مقیاس های پرسشنامه تمایز یافتگی پرداختند. پرسشنامه بر روی 255 بزرگسال اجرا شد. نتایج حاکی از افزایش اعتبار درونی وروایی محتوایی خرده مقیاس تجدید نظر شده هم آمیختگی با دیگران بود. این پرسشنامه را نیز اسکیان با استفاده از نظر 10نفر از صاحب نظران در این زمینه استفاده کرد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در پژوهش علیکی(1386)، نیز روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما ومشاور مورد تأیید قرار گرفته است. شیو? اجرا: پس از نمونه گیری و مشخص شدن دو گروه (آزمایش و گواه) یک جلس? توجیهی برای اعضای گروه آزمایش برگزار شد تا اعضا در جریان اهداف و مسائل کلی برنام? آموزشی قرار بگیرند. جدول زمان بندی جلسات طبق نظر اعضای گروه تنظیم شد و در اختیار آنان قرار گرفت. سپس برنام? آموزشی طبق روال تنظیم شده برای اعضای گروه اجرا شد. به این ترتیب که گروه آزمایش به مدت 12 جلسه دو ساعته آموزش تحلیل ارتباط متقابل را به شیو? گروهی دریافت کردند.این در حالی بود که در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. بعد از آخرین جلس? آموزشی پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها جمع آوری شد و مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. طرح جلسات آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل به شرح زیر می باشد: جلس? اول:ایجاد ارتباط اولیه و آشنایی اعضا با یکدیگر،توضیح دربار? تحلیل ارتباط محاوره ای و بررسی اهداف جلس? دوم:آشنایی با من کودک شخصیت و حالات مختلف آن :کودک طبیعی با بخشهای مثبت و منفی وکودک مطیع و سازگار با بخشهای مثبت و منفی. جلس? سوم: آشنایی با قسمت والد شخصیت و حالات مختلف آن: والد کنترل کننده و مستبد با بخشهای مثبت و منفی،والد مهربان وتغذیه کننده با بخشهای مثبت و منفی. جلس? چهارم:آشنایی با قسمت بالغ شخصیت و ارائه ی مثالهایی از کاربرد من بالغ در زندگی. جلس? پنجم:آشنا نمودن افراد با بیماریهای شخصیت یعنی طرد و آلودگی همراه با ارائ? مثال. جلس? ششم و هفتم :آموزش انواع روابط محاوره ای یعنی موازی،متقاطع،و پنهان با ذکر مثال. جلس? هشتم : آموزش مفهوم نوازش و انواع آن : نوازش مشروط مثبت و منفی و نوازش غیر مشروط مثبت و منفی. جلس? نهم :آموزش نوازش دادن ،نوازش گرفتن، نوازش خواستن،وخویشتن نوازشی با مثال جلس? دهم: معرف ماهیت و تعریف پیش نویس زندگی و ارائ? انواع آن (پیش نویس زندگی برنده ، بازنده و معمولی) جلس? یازدهم :بررسی پیامهای پیش نویس زندگی ( بازدارنده ها و سوق دهنده ها ). جلس? دوازدهم: آموزش چهار نوع وضعیت زندگی: (من خوب نیستم تو خوب هستی،من من خوب نیستم تو خوب نیستی ، من خوب هستم تو خوب نیستی ، من خوب هستم تو خوب هستی) . یافته ها به منظور آزمون فرضیات تحقیق از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این روش ابتدا آزمون لوین جهت بررسی مفروض? یکسانی واریانسها محاسبه شد. مقدار p مشاهده شده برای آزمون لوین در خود تمایز یافتگی 54/0 بوده است، بنابراین فرض همسانی واریانسها پذیرفته می شود و در جهت تحلیل داده ها می توان از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده کرد. همچنین مقدار p مشاهده شده در مولفه های واکنش پذیری عاطفی ، جایگاه من ، گسلش عاطفی و امتزاج با دیگران به ترتیب (44/0) ،( 20/0) ، ( 27/0 ) و (27/0) بوده است که در سطح 05/0 درصد تفاوت معناداری را نشان نمی دهد بنابراین نتایج آزمون لوین فرض همگنی واریانسهای را در خرده آزمونها را نیز تایید می کند . جدول 1): مقایس? شاخص های آماری میزان خود تمایز یافتگی دانش آموزان و مولفه های آن در دو گروه آزمایش و کنترل مولفه گروه پیش آزمون میانگین انحراف معیار پس آزمون میانگین انحراف معیار خود تمایز یافتگی آزمایش کنترل کل 06/147 06/145 06/146 80/13 66/15 54/14 66/161 93/149 80/155 76/23 19/18 63/21 واکنش پذیری عاطفی آزمایش کنترل کل 34 37 35 76/6 92/7 39/7 40/34 60/33 34 32/8 83/7 95/7 جایگاه من آزمایش کنترل کل 80/37 26/35 53/36 04/8 01/6 09/7 46/41 46/41 46/41 54/6 53/4 53/5 قطع عاطفی آزمایش کنترل کل 53/41 93/39 73/40 62/5 14/6 84/5 33/43 40/41 36/42 12/7 05/9 06/8 امتزاج با دیگران آزمایش کنترل کل 73/33 86/32 30/33 27/5 76/5 44/5 46/42 46/33 96/37 05/6 17/6 55/7 میانگین و انحراف معیار خودتمایز یافتگی دانش آموزان و مولفه های آن را در مرحل? پیش آزمون و پس آزمون در جدول ( 1 ) آورده شده است. همانطور که ملاحظه می شود بجز در مولف? امتزاج با دیگران ، در بقی? موارد تفاوت زیادی در میانگین نمر? گروه آزمایش در مرحل? پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد. جدول 2) :آزمون تحلیل کوواریانس خود تمایز یافتگی دانش آموزان منبع پراکندگی مجموع مربعات درجه آزادی میانگین مربعات آماره آزمون مفدارp ضریب اتا پیش آزمون 1868/788 1 1868/788 4/726 0/039 0/146 گروه 842/807 1 842/807 2/132 0/156 0/073 خطا 10675/479 27 395/388 کل 13576/800 29 همانطور که در جدول 2 مشاهده می شود ضریب اتا برابر با 073/0 و این به این معنی است که فقط 7 درصد از تفاوت های مشاهده شده در میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان مربوط به آموزش گروهی تحلیل ارتباط بوده است. از طرفی چون مقدارp آزمون (156/0) بیشتر از 5 درصد است(p>0/05) است، بنابراین با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل در سطح 5 درصد بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان تاثیر معنی دار نداشته است. جدول3 ) : نتایج تحلیل کوواریانس نمرات ابعاد خود تمایز یافتگی مولفه ها منبع پراکندگی مجموع مربعات درج? آزادی میانگین مربعات آمار? آزمون مقدارp ضریب اتا واکنش پذیری عاطفی پیش آزمون گروه 315/953 33/745 1 1 315/953 33/745 5/637 0/602 0/025 0/445 0/173 0/022 جایگاه من پیش آزمون گروه 100/848 3/321 1 1 100/848 3/321 3/462 0/114 0/074 0/738 0/114 0/004 گسلش عاطفی پیش آزمون گروه 379/719 6/411 1 1 379/719 6/411 6/931 0/117 o/014 0/735 0204 0/004 امتزاج با دیگران پیش آزمون گروه 153/158 555/320 1 1 153/158 555/320 4/624 16/766 0/041 0/001 0/146 0/383 اطلاعات جدول شمار? 3 نشان می دهد که مقدار f در ابعاد واکنش پذیری عاطفی ، گسلش عاطفی و جایگاه من در سطح 0/05 معنا دار است و سوالهای پژوهشی 2،3 و 4 تایید می شود با توجه به ضریب اتا می توان نتیجه گرفت که کاربرد آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه های فوق اثر بخش نبوده است اما مقدار fدر مولف? امتزاج با دیگران در سطح 0/05 معنا دار است و می توان نتیجه گرفت که کاربرد آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه امتزاج با دیگران اثر بخش بوده است و فرضی? 5 تحقیق تایید می گردد. بحث و نتیجه گیری نتایج آزمون کوواریانس (جدول 2 ) نشان می دهد که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان تأثیر معنادار نداشته است . این یافته با پژوهش اسکیان (1384) مبنی بر « تأثیر سایکودرام بر افزایش خودتمایزیافتگی » با پژوهش موراکامی (2006) تحت عنوان «اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر افراد دارای بیماری روان تنی» ، پاریسوبولوس ( 2004 ) با عنوان «کارآمدی تحلیل ارتباط متقابل بر سلامت روانی پرستاران» ، محمدی (2010) تحت عنوان « اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مهارتهای ارتباطی دانشجویان » با پژوهش فرهنگی (1382) «بررسی تأثیر رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر شیوه های رویارویی با استرس نوجوانان» فتحی (1388) و جوادی (1386) «تحت عنوان اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود عملکرد والدین» عزیزی (1386)، مبنی بر « اثربخشی درمان گروهی تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش تعارضات» زناشویی و ... ناهمسو می باشد . در تبیین این فرضیه می توان چند دلیل را بر شمرد: اولین دلیل را می توان از مفاهیم اساسی نظریه بوئن استنباط کرد که یکی از این مفاهیم فرایند فرافکنی خانواده می باشد.بوئن معتقد است که والدینی که تمایز ضعیفی دارند و خودشان ناپخته اند، فرزندی را به عنوان موضوع توجه خویش برمی گزینند . در این فرایند والدین سطوح پایین تفکیک خویش را به مستعدترین فرزند منتقل می کنند. در چنین شرایطی کودک از همان ابتدای تولد تحت تأثیر والدین و در اثر فرایند فرافکنی، دارای سطحی از تفکیک خویشتن خواهد بود که حتی از والدینش کمتر است ( گلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی ، 1387) . یکی دیگر از مفاهیم بوئن مثلث سازی است به نظر بوئن والدین در مواقع اضطراب برانگیز، دست خود را دراز کرده و فردی را به درون مثلث می کشند. اگر چه این مثلث از شدت اضطراب می کاهد ولی در پایان وضعیت به نظام دو نفر? آرام به علاوه یک بیگان? تنها مبدل می شود. در واقع خانواده هم برای کاهش اضطراب و هم برای حفظ سطح بهین? صمیمیت میان اعضا از روش مثلث سازی استفاده می کند( گلدنبرگ، ترجم? حسین شاهی 1387). بنابراین فرزند آسیب پذیر، بدون آنکه بخواهد درگیر ارتباطات معیوبی می شود که سطح تمایز یافتگی وی را پایین می آورد. بنابراین می توان نتیجه گرفت فرزندان به خصوص در دوره های پر تنش از طریق مثلث سازی وارد چرخه های معیوب ارتباطی می شوند و سطح تمایزیافتگی از همان ابتدا در وجود فرد نهادینه می شود. همانطور که فریدمن ( 1991، به نقل از گلادینگ ، ترجم? بهاری ، 1386) نیز خاطر نشان می سازد که تفکیک در معنای بوئنی هدفی نیست که در یک دوره از زمان اتفاق بیفتد بلکه فرایندی است که در مسیر زندگی ایجاد می شود . به نظر می رسد برای رفع مسأله ای مانند تمایزیافتگی که در وجود افراد نهادینه شده است، آموزش در مدت دو ماه کافی نیست بلکه افراد باید یک روند درمانی را طی چندین ماه به صورت مستمر دنبال کنند. فرهنگ جامع? مورد پژوهش را نیز در بررسی نتایج تحقیق باید مورد توجه قرار داد. خرده فرهنگ های موجود در نظام اجتماعی جوامع روستایی عاطفی و احساسی بودن، وابسته بودن به نظام هیجانی خانواده و تبعیت از نظرات والدین را تأیید و تقویت می کند. تمامی اعضای گروه آزمایش معتقد بودند که «سعی دارند مطابق انتظارات والدین رفتار کنند»، در « تصمیم گیری ها به تأیید اشخاص مهم زندگی نیازمندند » ، «در برابر هدف اعضای خانواده نمی توانند نه بگویند» ، «از اینکه اعضای خانواده صدمه ببینند و یا دچار مشکلی شوند خیلی آشفته می شوند». با وجود اینکه تمامی این موارد نشانه ای از تمایزیافتگی پایین است اما اعضای گروه این موارد را چندان مسائل مهمی نمی دانستند و حتی تأکید داشتند که در برخورد با اعضای خانواده باید چنین برخورد کرد. این مسأله با نظر بوئن که معتقد است افراد تمایز یافته کاملاً در نظر دیگران بهنجار جلوه می کنند همسو است.وی عنوان می کند که « افرادی که از سطح پایین تمایزیافتگی برخوردار باشند می توانند تعادل زندگی خویش را حفظ کرده و عاری از نشانه های بیماری باشند» (بوئن ، 1978). بنابراین در چنین شرایطی که افراد خود را طبیعی و بهنجار می دانند، عوض کردن آنها و دست گذاشتن روی مسأله ای که آنها آنرا کاملاً طبیعی می دانند مشکل است. این یافته با پژوهش حسینی خواه ( 1387 ) ، تحت عنوان «مقایس? خود تمایز یافتگی وشیوه های مقابله ای زوجین سازگار و ناسازگار» نیز همسو می باشد . وی در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین زوجهای سازگار و ناسازگار در میزان خود تمایز یافتگی تفاوت معناداری وجود ندارد . او در تبیین داده ها عنوان کرد که تمایز یافتگی پایین به معنای ناهنجاری نیست گاهی افراد از تمایز یافتگی پایین برخوردارند اما تعادل زندگیشان را حفظ کرده و عاری از نشان? بیماری می باشند . طول مدت آموزش نیز می تواند نتایج این پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد . در پژوهش حاضر، مداخله ای که روی گروه آزمایش انجام شد، آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بود. به نظر می رسد آموزش مفاهیم تحلیل ارتباط متقابل در مدت 12 جلسه کافی نباشد. آموختن مسائلی مانند تجدیدنظر در پیش نویس زندگی، شناخت بازدارنده ها و سوق دهنده ها به راحتی ظرف مدت کوتاه امکان پذیر نیست و برای تعیین اثربخشی آن افراد باید مدت طولانی تری دور? درمان را طی کنند. به طوریکه در متون آمده است برای اینکه دانشی که فرد فرا می گیرد به رفتار تبدیل گردد ، ابتدا می بایست آن دانش به صورت نظری آموخته شود و بعد در اثر تکرار و تمرین به عنوان نگرش فرد در وجود وی نهادینه گردد تا سرانجام در موقعیت های مناسب به عنوان رفتار بروز کند .بنابراین با توجه به فرصت زمانی محدود که صرف آموزش شده است نمی توان انتظار تغییر رفتار داشت . همانگونه که شفیع آبادی (1384) نیز معتقد است ، «در موارد زیادی کار گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل برای حصول نتیجه اقلاً به مدت یکسال ادامه می یابد.» درمانگران زیادی معتقدند فنون تحلیل ارتباط متقابل مانند تمرینات مربوط به انواع ارتباط ها (مکمل، متقاطع، پنهان) شناخت حالات نفسانی (من والد، بالغ ،کودک)، آموزش نحو? نوازش دادن ، نوازش گرفتن، خویشتن نوازی و ... بیشتر برای نحو? ارتباط با دیگران مربوط می شود و به نوعی مهارت ارتباطی فرد ، کنترل خشم و اضطراب و ابراز وجود و ... را در افراد تقویت می کند. ( استوارت و جونز ، ترجم? دادگستر ،1387) ، ( نوابی نژاد ، 1386)، (هریس ، ترجم? فصیح ،1386)، (کوری ،ترجم? عسگری ،1387)، (ثنائی ،1380). همچنین تحقیقات متعددی در حوز? دیدگاه تحلیل ارتباط متقابل از اثر بخشی این شیوه ، بر افزایش مهارت ارتباطی افراد حمایت کرده اند .در بیشترتحقیقات پیشین تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت ارتباطی ( محمدی و همکاران 2010)، بهبود رابط? ولی – فرزندی( مومنی، 1386)، بهبود عملکرد والدین ( فتحی ، 1388 و جوادی ، 1386)کاهش اضطراب (محمدی ، 1385 ) ، کاهش تعارضات زناشویی (عزیزی ،1386 ) و ... بررسی شده است که در اکثر آنها این آموزش اثربخش بوده است. علاوه بر این پژوهشگر نیز هنگام اجرای طرح ، با بررسی رفتار افراد و توجه به گفته ها و اظهارات آزمودنی ها چنین نتیجه گرفت که آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر ایجاد ارتباط بهتر، بین فرد و اعضای خانواده و همچنین ابراز به موقع احساسات و ابراز وجود بسیار موثر بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این آموزش اگرچه بر میزان تمایز یافتگی افراد اثر بخش نبوده است ، اما شاید بر سایر مهارتهای ارتباطی موثر بوده است. همانطور که ساعتچی(1386)، نیز عنوان می کند به نظر می رسد برای تسهیل تغییرات مورد نظر در افراد در زمین? تمایزیافتگی در چارچوب نظری تحلیل ارتباط متقابل بهتر است از فنون سایر نظریه ها مثل گشتالت درمانی و سایکودرام به صورت التقاطی نیز استفاده کرده و به طور موفقیت آمیزی برای مقاصد مهم مانند تجرب? تصیمات اولی? قص? زندگی، اتخاذ تصمیمات جدید و مناسب تر ، بازسازی مجدد صحنه های گذشته و حل تعارضاتی که مواجهه با آنها در موقعیت اصلی برای فرد دشوار است و ... می توان بهره برد . همانطور که حسینی ( 1387) نیز با « بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر خودتمایز یافتگی» و اسکیان (1384) با « بررسی اثر بخشی سایکودرام بر خودتمایز یافتگی» از فنون گشتالت درمانی و سایکودرام برای افزایش سطح تمایز یافتگی افراد استفاده کرده اند و این فنون را برمیزان تمایز یافتگی افراد موثر یافته اند . دلیل دیگر می تواند به خصوصیت دور? نوجوانی مربوط باشد . شرایط خاص دور? نوجوانی به گونه ای است که کار و آموزش با این گروه سنی را کمی دشوار می سازد . نوجوانان در این دوره به دلیل بلوغ جسمی و شناختی، هیجانها و احساساتی همچون خشم، اضطراب ، دوست داشتن و عشق و... را تجربه می کنند که کنترل کردن این هیجانات اغلب اوقات برای آنها بسیار مشکل می باشد. مسلم است در چنین وضعیتی آموزش تمایز یافتگی ( برای تفکیک عقل و احساس ) به افرادی که درگیر هیجانات بالا هستند دشوار می باشد . سوال پژوهشی دوم مبنی بر اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان واکنش پذیری عاطفی نیز رد شد . واکنش پذیری عاطفی حالتی است که در آن، احساسات فرد بر عقل و منطق او غلبه دارد و فرد در موقعیت های مختلف تنها با تکیه بر جو احساسی محیط و بدون توجه به راه حل های منطقی ممکن، تصمیم گیری می کند. برای تبیین این مسأله می توان از نظریه بوئن استفاده کرد . بوئن مفهوم « تود? نامتمایز من خانواده » را برای توضیح مفهوم به هم چسبیدگی عاطفی خانواده ابداع کرد، وضعیتی که در آن نوعی وحدت مشترک عاطفی در تمامی سطوح وجود دارد. این مفهوم بیانگر آن است که هر یک از اعضای خانواده، به جای آنکه به صورت یک جوهره روانی خود پیرو عمل کنند، از لحاظ تفکر، احساس و رفتار با نظام روابط خانوادگی از پیوندی پیچیده و غیر قابل تفکیک برخوردارند ( بوئن 1966 به نقل ازگلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی 1387) .در چنین حالتی به نظر می آید برای کاهش میزان واکنش پذیری عاطفی شاید لازم باشد که کل خانواده آموزش ببینند. تا بدانند در مواقع برخورد با استرس باید چگونه عمل کنند.هر چه که فرد ، آموزش دیده باشد ولی باز در برخورد با عاطف? کلی خانواده تحت تأثیر قرار می گیرد و نمی تواند منطقی عمل کند. بنابراین شرکت کلیه افراد خانواده در جلسات روان درمانی می تواند تأثیر زیادی بر کاهش میزان واکنش پذیری عاطفی افراد داشته باشد. که متأسفانه در پژوهش حاضر، حضور تمامی اعضای خانواده در جلسات روان درمانی امکان پذیر نبوده است. از طرفی دیگر، در فرهنگ ایرانی به خصوص در جوامع روستایی عاطفی و احساسی بودن به خصوص در دختران به عنوان ویژگی مثبت تقویت می شود. عنوان کردن عبارتی مثل اینکه «دختر مونس و غمخوار پدر و مادر است»، می تواند دلیلی بر این مدعا باشد. مسلم است که احساسی و عاطفی بودن برای دختران در این چارچوب فرهنگی طبیعی به نظر آید . سئوال پژوهشی سوم مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان جایگاه من دانش آموزان رد شد. جایگاه من به معنای داشتن عقاید و باورهای مشخص در زندگی است. در تبیین این فرضیه می توان عوامل فرهنگی را به عنوان عامل موثر و متغیر مزاحم در نظر گرفت. در شهر مرودشت به خصوص در جوامع روستایی خرده نظام والدینی به عنوان بارزترین و مهمترین نظام های فرعی خانواده عمل می کند که بر رفتار اعضای خانواده و فرزندان تأثیر زیادی دارد.والدین در تربیت فرزندان از کنترل زیاد استفاده می کنند، گاهی به جای فرزندان تصمیم می گیرند، به عقاید و اظهار نظرهای نوجوان بهایی نمی دهند، احترام گذاشتن به بزرگترها و اینکه در برابر عقاید و نظرات والدین تسلیم باشند بسیار تشویق می شود.در چنین شرایطی مسلم است که آگاهی و آموزش دادن به والدین می تواند نقش مهمی در ایجاد استقلال و جایگاه من نوجوان داشته باشد که متأسفانه چنین امکانی برای پژوهشگر فراهم نبود . از طرفی دیگر به نظر می رسد ایجاد جایگاه من در نوجوان و رسیدن به استقلال در بیشتر موارد فرایندی تدریجی است که در آن گروه های همسال و والدین نقش مهمی را نیز ایفا می کند. نوجوان در حرکت از حالت وابستگی عاطفی به سوی استقلال، باید به تدریج بیاموزد که از نظر حمایت و راهنمایی، کمتر به والدین متکی باشد. در مواردی ممکن است نیاز باشد تا مخالفت خود را با دیدگاه ها و ارزش های والدین به خاطر تأیید استقلال خود، نشان دهد مسلم است که رسیدن به چنین وضعیتی آموزش درازمدت تری را می طلبد . سئوال پژوهشی چهارم مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان گسلش عاطفی دانش آموزان رد شد .گسلش عبارت از انکار یا مجزا کردن مشکلات در زمانی که فرد نزدیک والدین زندگی می کند یا دور شدن جسمی و یا ترکیب این دو. افرادی که مدام در فرایند فرافکنی خانواده شرکت دارند در هنگام رسیدن به سن بزرگسالی به دنبال راه حل هایی می گردند که از خانواد? خود فاصله گیرند . ( پروچاسکا و نورکراس ، ترجم? یحیی سید محمدی ، 1387 ).در این پژوهش یکی از دلایل مهمی که می توان برای عدم تأثیرگذاری آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر گسلش عاطفی برشمرد دور بودن دانش آموزان شبانه روزی از خانه پدری بود. بوئن معتقد است که برقراری مجدد تماس با اعضای خانواده و والدین گام مهمی برای کاهش اضطراب ناشی از گسلش عاطفی است.این در حالی است که دانش آموزان شبانه روزی در طول دو ماهی که در آموزش به سر می بردند ، بسیار کم با خانواده ، ملاقات داشتند و هر بار در هنگام مراجعه به خانه یک الی دو روز بیشتر در جوار خانواده نبودند . تعدادی از آنها به دلیل آنکه از محل سکونتشان دور بودند، در این مدت تنها دو مرتبه به خان? خود مراجعت کردند. مسلم است اگر فرصت بیشتری برای ایجاد ارتباط با خانواده در اختیار داشتند ، بهتر می توانستند از فنون تحلیل ارتباط متقابل برای کاهش خودتمایزیافتگی استفاده کنند. سئوال پژوهشی پنجم مبنی بر اثر بخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان هم آمیختگی با دیگران تأیید شد.افرادی که هم آمیختگی بالایی با دیگران دارند ، احساساتشان غالب است . این افراد نیاز شدیدی به کسب تأیید اشخاص مهم زندگی دارند . آنها در برقراری ارتباط مطلوب با دیگران نیز مشکل دارند و درگیر احساسات می شوند. تحلیل ارتباط متقابل با تأکید بر آموزش به کارگیری من بالغ و همچنین آموزش استفاده از ارتباط مکمل در ارتباطات بین فردی می تواند در کاهش هم آمیختگی با دیگران موثر واقع شود . این یافته با پژوهش محمدی (2010) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی با روش تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت های ارتباطی دانشجویان ، با پژوهش فتحی (1388) و جوادی (1386) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود عملکرد والدین، با پژوهش مومنی (1386) مبنی بر اثربخشی درمان گروهی مادران با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود رابطه ی ولی – فرزندی هم سو می باشد. همانطور که نتایج پژوهش های فوق نشان می دهد می توان نتیجه گرفت که تحلیل ارتباط متقابل در زمینه ارتباطات میان فردی و اجتماعی یکی از موثرترین تئوری های روانشناسی می باشد. بوت (2006) در مقاله ای تحت عنوان «بررسی و تأمل در ارتباطات» عنوان می کند که این نظریه در ارتباطات سالم بسیار موثر است و می تواند به عنوان یک ابزار مهم، ارتباطات افراد را بهبود ببخشد. کوری نیز معتقد است روش تحلیل متقابل گروهی در هر زمینه ای که نیازمند درک افراد، و روابط بین آنها می باشد به کار می رود (کوری، ترجم? عسگری و همکاران، 1387). هریس نیز این شیوه را وسیله ای برای خودشناسی و چگونگی آموزش ارتباط با دیگران و نیز روشی برای تشخیص مشکلات زندگی به شمار می آود (هریس، ترجم? فصیح، 1386). مهمترین مسأله ای که در این الگو به افراد آموزش داده می شود چگونگی ارتباط با یکدیگر می باشد.بنابراین در این پژوهش تنها مولف? میزان هم آمیختگی با دیگران به دلیل اینکه در ارتباط با سایرین به ویژه اعضای خانواده مطرح می شود، از آموزش تحلیل ارتباط متقابل تأثیر پذیرفته است. آموزش الگوهای حالت نفسانی (من والد ، من بالغ و من کودکی) باعث شده است تا افراد گروه آزمایش در ارتباطات خود با دیگران از هر یک از حالات نفسانی به موقع استفاده کنند. آموزش انواع روابط( مکمل ، متقاطع و پنهان ) ایفای نقش در این زمینه باعث شده است که افراد سعی کنند روابط خود با دیگران را به سمت روابط متقابل مکمل سوق دهند . همچنین آموزش انواع نوازشها به افراد کمک کرده است تا بتوانند احساسات واقعی خود را به درستی عنوان کنند و در ارتباط با دیگران موفق تر باشند. از آنجا که سطح تمایز یافتگی در ارتباط با اعضای خانواده به ویژه والدین ایجاد می شود بهتر است که کارگاههای آموزشی در ارتباط با خودتمایز یافتگی برای والدین به ویژه زوجهای جوان تشکیل شود .می توان مسال? تمایز یافتگی را برای نوجوانان تشریح کرد و به کارگیری شیو? تفکر صحیح را به آنها آموزش داد ، تا بتوانند به نحو موثری عقل و احساس خود را از یکدیگر تفکیک کنند . با توجه به اهمیت و ضرورت تمایز یافتگی می توان این مسأله را در انجمن اولیا و مربیان در مدارس بیشتر مورد بررسی قرار داد ، تا والدین راجع به استقلال نوجوانان و کاهش وابستگی آنها به خانواده توجیه شوند . پیشنهاد می شود از شیو? تحلیل ارتباط متقابل به صورت التقاطی همراه با فنون سایر نظریه ها همچون سایکودرام و گشتالت درمانی می توان استفاده کرد تا سودمندی این روشها نیز مورد بررسی قرار گیرد . همچنین این روش به شکل فردی نیز بر روی نوجوانان انجام شود و نتایج آن با شیو? گروهی مقایسه شود .توصیه می شود تحقیقی به شکل خانواده درمانی بر روی گروهی از خانواده ها که از سطح تمایزیافتگی پایینی برخوردارند انجام شود و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد . از آنجائیکه مشاهدات پژوهشگر و گفته های آزمودنی ها حاکی از آن بود که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود ارتباط موثر ، ابراز وجود ، جرأت مندی و ایجاد عزت نفس بسیار مفید بوده است، پیشنهاد می شود که از این طرح آموزشی در جهت اثر بخشی بر مولفه های فوق استفاده شود .
میترا سرکاری سوسن سهامی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و سبک دلبستگی زنان متأهل شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شهر بوشهر است . روش پژوهش در تحقیق حاضر ، از نوع توصیفی - همبستگی است و جامعه آماری 616 نفرکه به روش نمونه گیری تصادفی ساده ( جدول مورگان ) به تعداد 250 نفر انتخاب شدند . برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه ی ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه (neo- ffi ) و پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (raas ) استفاده شد . برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام و واریانس دو طرفه استفاده شد . نتایج پژهش نشان داد که ، بین روان نژندی و ایمن با ضریب همبستگی 30/0 در سطح 01/0 ( 01/0 > p رابطه مثبت معنی دار وجود دارد ولی با اجتنابی با ضریب همبستگی 25/0- و با دوسوگرا با ضریب همبستگی 28/0- رابطه منفی معنی دار وجود دارد . بین باز بودن و وظیفه مداری با هیچکدام از سبک های دلبستگی در سطح 05/0 ( 05/0 < p ) یا 01/0 ( 01/0 < p ) رابطه معنی داری وجود ندارد . بین توافق پذیری و ایمن با ضریب همبستگی 26/0 در سطح 01/0 ( 0/0 > p ) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولی با دلبستگی با ضریب همبستگی 2/0- رابطه منفی و معنی دار وجود دارد . بین برونگرایی و ایمن با ضریب همبستگی 24/0 در سطح 01/0 ( 01/0 > p ) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد . همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که روان نژندی پیش بین قوی تری برای تمام سبک های دلبستگی است . نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد که شغل زوجه و مدت ازدواج بر سبک های دلبستگی زوجین در سطح 05/0 (05/0 < p ) تأثیر معنی داری وجود ندارد و همچنین تأثیر مدت ازدواج بر سبک های دلبستگی زوجین در سطح 05/0 ( 05/0 < p ) به شغل زوجه بستگی ندارد . یافته های پژوهش نشان می دهد که بین ویژگی های شخصیت و سبک های دلبستگی رابطه معنی دار وجود دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی در شکل گیری مدل های درونکاری ایمن و ناایمن از خود و دیگران ، که در چارچوب روابط دلبستگی نوزاد - مادر تشکیل می شوند ، را تحت تأثیر قرار می دهند . کلید واژه ها : ویژگی های شخصیتی ، سبک های دلبستگی ، زنان .
زینب محمدی نازنین هنرپروران
چکیده پژوهش حاضر ، با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های کنترل استرس و همدلی به مادران، بر عملکرد خانواده انجام گردید.جامعه این پژوهش را کلیه مادران شهر شیراز که دارای دانش آموز دختر در مقطع دبیرستان تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از مادران که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار سنجش عملکرد خانواده استفاده شده است. طرح پژوهشی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر در گروه پیش آزمون اجرا شد. و مداخله آزمایشی اول(آموزش کنترل استرس) فقط برای گروه آزمایش و در 6 جلسه ارائه شد.سپس پس آزمون اول برای هر دو گروه اجرا شد. در مرحله بعد مداخله آزمایشی دوم (مهارت همدلی) فقط برای گروه آزمایش در 2 جلسه ارائه گردید. و پس آزمون دوم برای هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها با آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنا داری در این پژوهش05/0 p<است. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت کنترل استرس و همدلی موجب افزایش عملکرد خانواده می گردد. و آموزش مهارت کنترل استرس بیشترین اثر بخشی را در مولفه های کنترل رفتار و ارتباط داشته است و آموزش مهارت همدلی بیشترین اثر بخشی را در مولفه های آمیزش عاطفی و همراهی عاطفی داشته است. کلید واژه ها: مهارت کنترل استرس، همدلی، عملکرد خانواده ?
رضا بهرامی نادر شهامت
هدف از این پژوهش تبین رابطه مدیریت مشارکتی باسلامت سازمانی وتعهدسازمانی دبیران مدارس متوسطه شهرمیناب درسال تحصیلی 90-1389 بودکه با توجه به ماهیت موضوع و هدف اصلی پژوهش،از روش توصیفی از نوع هبستگی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دبیران (مرد وزن)مدارس متوسطه شهرمیناب به تعداد 185نفر بوده که به صورت نمونه گیری سرشماری کل آنان انتخاب گردیدند.جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ی تعهد سازمانی(ocq)پورتر- مودی واستیرز(1974) وسلامت- سازمانی (ohi)هوی وفیلدمن(1987) وپرسشنامه افتراقی مدیریت مشارکتی کریتنرو کینیکی (1991) که پنج بعد مدیریت(تصمیم گیری، ارتباطات،رهبری،ساختار ونظارت) را مورد سنجش قرار می دهد استفاده شده است.روایی وپایایی ابزارها، از طریق محاسبه همبستگی هریک از ابعاد با نمره کل مقیاس ،از طریق تحلیل گویه وآلفای کرونباخ بدست آمد. وبه منظور تجزیه وتحلیل داده ها ازروش های آماری ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین مدیریت مشارکتی باسلامت سازمانی وتعهدسازمانی دبیران مدارس متوسطه رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت و بین مولفه های مدیریت مشارکتی و سلامت سازمانی وتعهد سازمانی نیز رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. همچنین از بین مولفه های مدیریت مشارکتی تنها مولفه ارتباطات قادر به پیش بینی سلامت سازمانی و تعهد سازمانی بود. کلیدواژه ها:مدیریت مشارکتی ،سلامت سازمانی ،تعهدسازمانی ، دبیران مدارس متوسطه
عاطفه عرب زاده جعفری نادر شهامت
هدف از این پژوهش تبین رابطه سبکهای رهبری با هوش هیجانی و رضایت شغلی دبیران مدارس متوسطه شهرسیرجان درسال تحصیلی 90-1389 بودکه با توجه به ماهیت موضوع و هدف اصلی پژوهش،از روش توصیفی از نوع هبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دبیران مدارس متوسطه سیرجان که متشکل از 150 نفر بودند را شامل می شد که با استفاده از جدول مورگان از این تعداد 110 نفر که 60 نفر زن و 50 نفر مرد را شامل می شود، نمونه آماری را تشکیل داد. لازم به ذکر است که روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ی رضایت شغلی توسط اسمیت و همکاران (1969)و هوش هیجانی گلمن(1994) و سبک رهبری فیدلر وچمرز(1984) استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین سبکهای رهبری با هوش هیجانی و رضایت شغلی دبیران مدارس متوسطه رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. کلیدواژه ها:سبک رهبری کارمدار،سبک رهبری کارمندمدار،هوش هیجانی ،رضایت شغلی
محبوبه فرح بخش لادن معین
هدف از این تحقیق، رابطه ساختار قدرت در خانواده با خود پنداره وسلامت روان زنان معلم مقطع ابتدایی شهر داراب بود. روش پژوهش حاضر توصیفی واز نوع همبستگی بود، جامعه آماری دراین پژوهش شامل کلیه معلمان متاهل زن مدارس دوره ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی 1390-1389بوده و نمونه پژوهش شامل 150نفر از معلمان متاهل دوره ابتدایی شهر داراب است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد .ابزار مورد استفاده در این پژوهش سه پرسش نامه است که عبارتند از :1- پرسش نامه ساختار قدرت در خانواده که شامل 63 سوال است 2- پرسش نامه خودپنداره کماساراسوت(scq) که شامل 48 سوال است 3- پرسش نامه سلامت عمومی(ghq) که شامل 28 سوال است .تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش در دوسطح آمار توصیفی وآمار استنباطی صورت گرفته است که نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت در خانواده وخودپنداره رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد ولی بین ساختار قدرت در خانواده وسلامت روانی رابطه منفی و معناداری وجودداشت هم چنین سایر مولفه های ساختار قدرت در خانواده (حوزه قدرت زن و شوهر، روابط قدرت در خانواده) می تواند سلامت روانی وخودپنداره را پیش بینی نماید
آسیه آبانگاه سیده مریم حسینی
در پژوهش حاضر رابطه ی بین ضریب سختی و استرس شغلی با عملکرد شغلی در اساتید هیأت علمی و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران بررسی گردید. به همین منظور همه ی اساتید و کارمندان دانشگاه به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند(223مرد، 55زن). ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش نیمرخ ضریب سختی (استولتز، 1997)، مقیاس استرس شغلی (فیلیپ ال رایس، 1992) و مقیاس عملکرد شغلی (پاترسون، 1992) بودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خرده مقیاس های ضریب سختی (کنترل، پاسخگویی، دیرپایی) با عملکرد شغلی رابطه ی مثبت و معنادار(01/0p<)، خرده مقیاس های استرس شغلی (روابط بین فردی، وضعیت جسمانی، علایق شغلی) با عملکرد شغلی رابطه ی منفی و معنادار(01/0p<) دارند. در ضمن نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد همه ی ابعاد ضریب سختی به استثناء گسترش قدرت پیش بینی مثبت و معنی دار (56/0=r2) و همه ی ابعاد استرس شغلی قدرت پیش بینی منفی و معنی دار برای عملکرد شغلی دارد (41/0=r2). یافته های جانبی نیز حاکی از این بود که فقط در مقایسه عملکرد بر حسب نوع شغل در سطح (05/0) تفاوت معناداری به نفع کارمندان وجود دارد.
سیمین نصر سهیلا جاهدی
هدف از پژوهش حاضر عبارت از اثربخشی آموزش گروهی بر بهبود نگرش ها و انتظارات جنسی بر تعهد و صمیمیت زوجین شهر اصفهان بود. روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسرای خانواه اصفهان بودند که تعداد 32 زوج به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (16 زوج گروه آزمایش و 16 زوج گروه کنترل). ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه صمیمیت اولیا و پرسشنامه تعهد آدامز و جونز بودند. در گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت یکبار در هفته مداخله گروه درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش گروهی بهبود نگرش ها و انتظارات جنسی به سبک شناختی- رفتاری بر تعهد و صمیمیت زوجین تأثیر معنادار داشته است (05/0p ). بدین ترتیب آموزش بهبود نگرش ها و انتظارات جنسی موجب افزایش تعهد و صمیمیت زوجین می شود.
زهرا ناصر سیامک سامانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه رضایت و تعهد زناشویی در سطوح مختلف تقید مذهبی دانشجویان متاهل انجام شده است . در این پژوهش تعداد 200 نفر دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد مرودشت با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع پیمایشی بود. اطلاعات مورد نیاز در زمینه میزان تقیدات مذهبی از طریق پرسش نامه نگرش سنج مذهبی گلریز،براهنی(1354)و نیز اطلاعات مربوط به تعهد زناشویی از طریق پرسش نامه تعهد زناشویی که توسط آدامز و جونز(1997)برای مقاصد پژوهشی تهیه و تدوین شده است،جمع آوری شد. در ابتدا بر اساس پرسشنامه نگرش سنج مذهبی گروه نمونه به سه گروه افراد با نگرش های مذهبی مختلف در تقیدات دینی و دینداری تقسیم شدند. جهت بررسی نقش تقیدات مذهبی در تعهدات زناشویی از روش آماری توصیفی،جدول میانگین و انحراف معیار توصیف و با روش تحلیل واریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج این بررسی ها نشان داد که میزان تعهد زناشویی در بین افرادی که تقیدات مذهبی زیادی دارند به طور معنی داری بیش از کسانی است که دارای تقیدات مذهبی کم هستند. نتایج این مطالعه در مجموع نشان داد که تقید مذهبی عامل اساسی افزایش میزان تعهد زناشویی به شمار می آید. کلید واژه ها : نگرش ها و تقیدات مذهبی، تعهد زناشویی، رضایت زناشویی
فاطمه آقاسی پور پازواری سوسن سهامی
هدف از این پژوهش شناخت از خود بیگانگی سازمانی و ساخت ابزار سنجش از خود بیگانگی در بین کارکنان شرکت پلیمر آریا ساسول عسلویه می باشد . این پژوهش از نوع پیمایشی مقطعی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل 600 نفر از کارکنان شرکت پلیمر آریا ساسول عسلویه می باشند، که از این میان باتوجه به جدول مورگان 300 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات ، پرسشنامه محقق ساخته با عنوان ساخت و اعتباریابی مقیاس اندازه گیری از خود بیگانگی سازمانی می باشد که روایی محتوایی ، صوری ، سازه ای و ملاکی از نوع پیش بین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی محاسبه گردید . به منظور بررسی روایی محتوایی ، از تحلیل عاملی و چرخش واریمکس به منظور بررسی روایی سازه ای ، ازآلفای کرونباخ به منظور بررسی هماهنگی درونی سوالات ، ازتحلیل واریانس یکراهه به منظور مقایسه گروهها استفاده گردید . یافته ها ی پژوهش نشان داد که تمام سوالات به طور معنی داری همبستگی داشته اند . نتیجه حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که همه سوالات با یکدیگر دارای بار عاملی بیش از 5/0 می باشد میزان آلفای کرونباخ در خرده مقیاسهای تناسب درک بین شخص – سازمان، بی قدرتی، از خود بیگانگی و بی معنایی و مقیاس کل به ترتیب برابر با 70%،80%،71%،50%می باشد . برای اندازه گیری پایائی این مقیاس نیز از آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم که اغلب بیش از 70% بوده است و پایایی پرسشنامه از خود بیگانگی مورد تایید قرار می گیرد و قابل اجرا می باشد، همچنین از پرسشنامه خودکارآمدی نیز استفاده شده است. براتی(1375)، جهت بررسی پرسشنامه خودکارآمدی از روش دو نیمه کردن استفاده کرده است، ضریب پایایی پرسشنامه از طریق تنصیف و با روش اسپیرمن براون با طول برابر و نا برابر 76/0، دونیمه کردن گاتمن 76/0 و آلفای کرونباخ 79/0 و ضزیب بازآزمایی73/0 گزارش شده است
مریم میر علی زاده دهنوی لادن معین
چکیده: این پژوهش باهدف بررسی مشکلات برقراری ارتباط بین دانش آموزان دختر و مشاورین درشهرستان زرند در سال تحصیلی 89-88 انجام شده است.واز نوع تحقیق پیمایشی می باشد.از بین جامعه آماری که شامل دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های زرند به حجم2550نفر می باشند،300نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه 30سئوالی که توسط محقق ساخته وتنظیم گردید.روایی صوری آن مورد بررسی تائید قرارگرفت ، که پایایی بدست آمده این پرسشنامه در این پژوهش با روش بازآزمایی909/0 می باشد. داده ها بااستفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان میدهدکه بین اعتماد دانش آموزان و مهارت مشاورین ومیزان رضایت و مراجعه به مشاورین (5%>p) تفاوت معنی داری وجود دارد، و همچنین بین عدم آگاهی والدین و دانش آموزان و استفاده از ابزار مشاوره و میزان رضایت و مراجعه به مشاورین (5%>p) تفاوت معنی داری وجود دارد در نتیجه در برقراری ارتباط دانش آموزان با مشاورین عواملی چون اعتماد ، مهارت مشاورین ، ابزار مشاوره ، آگاهی دانش آموزان و اولیاء آنها از مشاوره موثر می باشد . کلید واژه ها:مشکلات ،ارتباط ،دانش آموزان دختر،مشاورین
فاطمه مطلبی خواه ابرقویی سوسن سهامی
چکیده: موضوع تحقیق رابطه بین امنیت اجتماعی و هوش هیجانی با سلامت روانی در دانش آموزان دبیرستان شهرستان ابرکوه می باشد.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است .جامعه آماری در این پژوهش 160نفر از دانش آموزان می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 3پایه انتخاب گردیده است.ابزارهای اندازه گیری استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه های سلامت روانی(فرم 28 سوالی g.h.q)که توسط گلد برگ و هیلر (1979)و هوش هیجانی بار-آن که توسط سموعی (1381) ترجمه و هنجار یابی گردیده و پرسشنامه امنیت اجتماعی که توسط میرزایی و گروسی (1386) طراحی شده ,اجرا گردیده است .از روش آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی سهمی و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمانی )استفاده شده است.جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است براساس نتایج حاصله ضرایب آلفا برای کل پرسشنامه ها 90/. بوده است.یافته های تحقیق نشان داد بین امنیت اجتماعی با سلامت روانی دانش آموزان رابطه معنا داری و مثبتی وجود دارد.همچنین بین هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه معنا داری و مثبتی وجود دارد. و نیز یافته ها حاکی از این بود که بین هوش هیجانی و امنیت اجتماعی با متغیرجنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین متغیر جنسیت و سلامت روانی تفاوت معناداری وجود ندارد.ضرایب رگرسیون نشان داددرمیان مولفه های هوش هیجانی متغیراستقلال وهمدلی ودرمیان مولفه های امنیت،امنیت میان فردی نقش پیش بینی کننده قوی تری در تبیین سلامت روانی دانش آموزان داشته است. کلید واژه ها :هوش هیجانی،امنیت اجتماعی،سلامت روانی
سکینه نکو لادن معین
هدف از این پژوهش ،مقایسه سلامت روان و خودکارآمدی اجتماعی دختران(19-15 ساله) مادران شاغل و غیر شاغل شهر داراب بود ، روش پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای می باشد ، جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی که در سال 91-90 مشغول به تحصیل بودند ، می باشد . برای انتخاب نمونه ،به علت محدود بودن دانش آموزانی که مادران آنها شاغل بودند از روش سرشماری استفاده شد و برای دانش آموزانی که مادران آنها غیرشاغل(خانه دار) بودند از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد . حجم نمونه 330 نفر به دست آمد (110 نفر دخترانی که مادران شاغل دارند و 220 نفر دخترانی که مادران خانه دار دارند) . ابزار مورد استفاده در این پژوهش 2 پرسشنامه بود که عبارتند از : 1- پرسشنامه سلامت روان ghq28 2- پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی که شامل 25 سوال است . در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه سلامت روان و خودکارآمدی اجتماعی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92% و 87% برآورد شده است . تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفته است که نتایج نشان داد بین سلامت روان و خودکارآمدی اجتماعی فرزندان مادران شاغل و غیرشاغل تفاوت معنی داری وجود دارد و دختران مادران شاغل از سلامت روان بهتر و خودکارآمدی اجتماعی بالاتری نسبت به دختران مادران غیرشاغل برخوردارند .
شهلا محمدی لادن معین
چکیده پژوهش حاضر با هدف مشاوره گروهی شناختی - رفتاری بر رضایتمندی جنسی و خودپنداره جنسی بانوان صورت گرفته است .جامعه آماری این پژوهش ،زنان مراجعه زنان مراجعه به مراکز مشاوره خصوصی شهر تهران ، سال 1390 که جهت درمان اختلال عملکرد جنسی به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند،است .حجم نمونه 30 نفر که به صورت تصادفی از بین کلیه زنانی که کمتر از نمره 1 در خرده مقیاس رضایتمندی جنسی پرسشنامه انریچ و پرسشنامه چند جنبه ابزار مورد استفاده خرده مقیاس رضایتمندی جنسی انریچ و پرسشنامه چند جنبه جنسی فیشر و اسنل بود.برنامه مشاوره گروهی به مدت 2ماه و طی 10 جلسه ای با تاکید بر رویکرد شناختی - رفتاری برای گروه آزمایش برگزار شد. پس از پایان آموزش ،هر دو گروه مورد آزمون مجدد قرار گرفتند پس از جمع آوری با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس داده و مورد تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که مشاوره گروهی شناختی - رفتاری بر رضایتمندی جنسی و خود پنداره جنسی بانوان بوده است.
محبوبه سامانیان لادن معین
چکیده پژوهش حاضر جهت بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی آدلر بر میزان کنترل درونی و افسردگی فرزندان دختر ایثار گر مقطع راهنمایی انجام شده است .این پژوهش بر روی سی نفر از فرزندان دختر ایثارگران جنگ تحمیلی که نمرات بالای مقیاس افسردگی و منبع کنترل راتر کسب کرده بودند توسط نمونه گیری به شیوه تصادفی انتخاب وبه دو گروه پانزده نفره آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. پس از اجرای متغیر مستقل طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش مجددا هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند . داده ها نشان داد که مشاوره گروهی آدلر در کاهش افسردگی و افزایش منبع کنترل درونی دختران ایثار گر مقطع راهنمایی تاثیر معنا دار دارد و رابطه معنا داری بین افسردگی ومنبع کنترل درونی مشاهده نگردید. کلید واژها: مشاوره گروهی آدلر ، منبع کنترل درونی ، افسردگی.
زهرا حسینی مریم حسینی
چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه ی کیفیت زندگی کاری و ادراک کارکنان از سبک های رهبری با بهره وری کارکنان شرکت توزیع نیروی برق شیراز بود. در این پژوهش کلیه کارکنان رسمی و پیمانی شرکت توزیع نیروی برق شیراز که در حدود 588 نفر بودند بعنوان جامعه آماری انتخاب شدند و مطابق جدول مورگان 212 نفر از این کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در این مطالعه از سه پرسشنامه استفاده گردید که عبارتند از: 1-پرسشنامه بهره وری اچیو (1994)2-پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (قاسم زاده 1384) 3-پرسشنامه سبک های رهبری چند عاملی باس (1990)نتایج نشان داد که بین مولفه های سبک های رهبری وبهره وری کارکنان به جز مدیریت منفعل وبی بندوباری در سطح (p<%5) رابطه معناداری وجود دارد و بین تمام مولفه های کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان نیز در سطح (p<%5) رابطه معناداری وجود دارد و همچنین نشان داده شد که حداقل یکی از متغیرهای ابعاد سبک رهبری می توانند بهره وری را پیش بینی کنند اما تحریک عقلانی و انگیزش الهامی قدرت بیشتری در جهت پیش بینی بهره وری دارند. وهمچنین ابعاد کیفیت زندگی کاری می توانند بهره وری را پیش بینی کنند ولی پیشرفت شغلی و تعهد کاری نسبت به بقیه ابعاد قدرت پیش بینی بیشتری را نشان دادند. کلید واژه:کیفیت زندگی کاری،سبکهای رهبری،بهره وری
محمد احمدی آخورمه ژاله رفاهی
چکیده : هدف این پژوهش ساخت واعتباریابی پرسشنامه مسئولیت پذیری چند بعدی برمبنای تعالیم اسلام است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و پرسشنامه محقق ساخته را 534 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاداسلامی واحد مرودشت که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودندپاسخ دادند.درساخت پرسشنامه از قرآن وتفاسیرآن استفاده شده و پرسشنامه نهایی پس از سه مرحله اجرا وارزیابی تهیه شده است .به منظور بررسی روایی از روش های روایی محتوایی و روایی سازه(روایی همگرا با پرسشنامه مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا ،تحلیل عاملی وهمبستگی ابعاد با کل پرسشنامه)استفاده شد.پس از احراز روایی محتوا وبررسی دو شاخص بارتلت وkmoپرسشنامه مورد تحلیل عاملی با روش مولفه های اصلی و چرخش واریمکس قرار گرفت که نتایج حاکی ازوجودچهاربعد مسئولیت دربرابرخدا ،خود(مراقبه)،جامعه وطبیعت است.روایی همگرا نشان دهنده همبستگی نمره کل پرسشنامه بامقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا درسطح خوب ومعنادار است . پایایی کل پرسشنامه با روش های تنصیف و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 63/0 ،86/0حاکی از پایا بودن پرسشنامه است. یافته ها نشان دهنده کارایی و کفایت پرسشنامه می باشد.
سلیمه جلیل سوسن سهامی
چکیده : هدف اصلی این پژوهش مقایسه طرح واره های ناسازگار و فرهنگ مردسالاری بین زنان اقدام کننده به خودسوزی وعادی می باشد. روش پژوهش در تحقیق حاضر از نوع علی مقایسه ای است. نمونه آماری شامل 200 نفر از زنان استان کهگیلویه وبویر احمد بوده است، که 150نفر زنان عادی و50 نفرزنان خود سوخته بوده که به روش نمونه گیری ترکیبی وخوشه ای چند مرحله ای از بین جامعه آماری مورد نظرانتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه 205 سوالی استاندارد شده طرح واره های ناسازگاری یانگ و پرسشنامه محقق ساخته 31 سوالی فرهنگ مرد سالاری استفاده شد، روایی سازه ای و پایایی آلفا همه تایید شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری فاکتور آنالیز(تحلیل عاملی)، مانکوا وتی تست زوجی استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داده است که 16 خرده مقیاس طرح واره های ناسازگاری در بین زنان عادی و خودسوز از نظر آماری تفاوت معنی داری داشته اند. همین طور فرهنگ مرد سالاری در بین نمونه های اقدام کننده به خودسوز و عادی تفاوت معنی داری داشته است، علاوه بر این مقایسه ویژگیهای جمعیت شناختی در بین زنان خود سوز و عادی بیانگر این است که نمونه های بررسی از نظر تحصیلات با همدیگر به جزءدر خرده مقیاس ایثار در 15 خرده مقیاس دیگر با هم متفاوت بوده که از نظر آماری معنی دار بوده است. دردیگر ویژگیهای جمعیت شناختی شغل،تاهل و سن بین هر دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشته است. اثر تقابلی گروه های مورد بررسی با ویژگیهای جمعیت شناختی بیانگر این است که اثر تقابلی سن و تحصیلات با گروههای خود سوز و عادی به جزء طرح واره های آسیب پذیری نسبت به بیماری و معیارهای سرسختانه در 14 طرح واره دیگر تفاوت آنها معنی دار بوده است. کلید واژه ها: فرهنگ مرد سالاری، طرح واره های ناسازگاری، زنان اقدام کننده به خودسوزی، زنان عادی.
زهرا کشتاسبی مریم حسینی
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین نقش واسطه گری عزت نفس بین بی ثباتی پدر و مادر و ارزشهای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی انجام شد .به همین منظور تعداد 328دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت(157دختر،171پسر)به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از مقیاسهای عزت نفس دو وجهی ، بهزیستی روانشناختی ریف (1989) ، بی ثباتی پدر ومادر یوشیزومی و مورایس (2006) ، ارزشهای اجتماعی شوارتز مورد ارزیابی قرار گرفت .اعتبار این مقیاسها به روش آلفای کرونباخ توسط محقق مورد ارزیابی قرار گرفت . لازم به ذکر است که ابعاد جهان گرایی ، امنیت ،سنت و خیر خواهی از میان 10بعد ارزشهای اجتماعی انتخاب شدند . نتایج یافته های توصیفی این پژوهش نشان داد که ابعاد خودارزشمندی وشایستگی به صورت منفی ومعنادار با بی ثباتی پدر و مادر در ارتباط می باشند . همچنین بی ثباتی پدر و مادر نیز با بهزیستی روانشناختی به صورت منفی ومعنادار در ارتباط است . به علاوه بهزیستی روانشناختی با ابعاد جهان گرایی ، امنیت ، خیرخواهی و همچنین با بعد شایستگی به صورت مثبت ومعنادار ارتباط دارد . سایر نتایج نیز نشان می دهد که بعد شایستگی به صورت منفی و معنا دار با خیرخواهی در ارتباط است ، این در حالی است که بعد شایستگی به صورت مثبت ومعنادار با خود ارزشمندی ارتباط دارد.نتایج یافته های استنباطی نشان می دهند که بی ثباتی پدر و مادر و ابعاد ارزشهای اجتماعی 8 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی و14درصد واریانس خود ارزشمندی را پیش بینی می کنند . ابعاد ارزشهای اجتماعی و بی ثباتی پدر و مادر 22درصد از واریانس شایستگی را پیش بینی می کندو بعدشایستگی عزت نفس به صورت مثبت ومعنادار پیش بینی کننده بهزیستی روانشناختی می باشد . به منظور بررسی نقش واسطه ای ابعادعزت نفس ، بر اساس روش بارون وکنی متغیرها وارد معادله رگرسیونی شدند . نتایج نشان می دهد که از میان ابعاد عزت نفس تنها بعد شایستگی توانسته است میان بی ثباتی پدر ومادر وبهزیستی روانشناختی نقش واسطه ای ایفا کند .
عاطفه پرویززاده سوسن سهامی
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی بوده و از نظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان دارای آثار وسیعی است .هدف این پژوهش اشتغال زنان در جامعه و پیامدهای مثبت و منفی آن می باشد.هدف این پژوهش مقایسه سه متغیر بزهکاری، عزت نفس و سازگاری فرزندان در بین دو گروه فرزندان مادران شاغل و خانه دار است . با توجه به اهداف تحقیق و به منظور آزمون فرضیه ها ، در این پژوهش از روش تحقیق علی – مقایسه ای استفاده شده است. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش ، روش نمونه گیری هدفمند می باشد .جامعه آماری فرزندان مادران شاغل و خانه دار مقطع دبیرستان شهرستان آبادان بود.از جامعه آماری 200 نفر دانش آموز که شامل 100 نفر دانش آموز مادر خانه دار و 100 نفر دانش آموز مادر شاغل بودند که به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انجام مطالعه حاضر از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، سازگاری اجتماعی فردی سهرابی و سامانی و بزهکاری سهامی ، استفاده گردید است.پس از تکمیل پرسشنامه ها و ورود داده ها به کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار19 spss استفاده گردیده است.نتایج نشان داد فرزندان مادران خانه دار نسبت به فرزندان مادران شاغل دارای عزت نفس پایین تری هستند. بین بزهکاری در فرزندان مادران شاغل و مادران غیر شاغل تفاوت معنی داری وجود ندارد . بین سازگاری در فرزندان مادران شاغل و مادران غیر شاغل تفاوت معنی داری وجود ندارد . به عبارتی پایبندی به هنجارها و سازگاری فرزندان مادران شاغل و مادران غیر شاغل یکسان بوده اما فرزندان مادران شاغل ازعزت نفس بالاتری برخوردارند.
علی بازیار حمزه خانی زهرا قادری
در این تحقیق به مقایسه ساختار قدرت در خانواده و رضایت زناشویی بین زنان فرهنگی و خانه دار شهرستان مرودشت در سال تحصیلی93-1392 پرداخته شده است.ساختار قدرت در خانواده یکی از مسائلی است که مورد توجه در حوز? مشاوره،روانشناسی و جامعه شناسی می باشد . روش تحقیق از نوع علی - مقایسه ای می باشد.جامعه آماری فرهنگیان 1742 زن فرهنگی که در سه مقطع ابتدایی،راهنمایی و متوسطه اشتغال دارند که 100 نفر زن متأهل به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و جامعه آماری زنان خانه دار،کلیه مادران دانش آموزان که خانه دار می باشند100 نفر نمونه از طریق تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و سپس داده ها با استفاده از پرسشنامه های ساختار قدرت در خانواده و رضایت زناشویی 47 سوالی انریچ جمع آوری شد و با استفاده از آزمون t گروههای مستقل وبا کمک نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد . مشخص گردید که بین ساختار قدرت و رضایت زناشویی و همچنین خرده مقیاس های ساختار قدرت در زنان فرهنگی وخانه دار تفاوت معنا داری وجود دارد.نتایج نشان داد که رضایت زناشویی در زنان فرهنگی به طور معنا داری بالاتر است . همچنین نمرات زنان فرهنگی در ساختار قدرت در خانواده و خرده مقیاس های آن (شامل قلمرو حوز?قدرت زن وشوهر ،روابط قدرت ، شیو? اعمال قدرت زن و شوهر)بالاتر است .
سحر حقیقی سوسن سهامی
هدف از انجام این پژوهش مقایسه خلاقیت ، عزت نفس و مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دانش آموزان عادی شهرستان اهواز در سال تحصیلی 1392 بود. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 400 نفر دانش آموز ان (200 نفر عضو کانون ،200 نفر عادی ) که از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان اهواز بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خلاقیت تورنس ، عزت نفس کوپر اسمیت و مهارتهای اجتماعی بود. اعتبار این مقیاس ها به روش آلفای کرونباخ توسط محقق مورد ارزیابی قرار گرفت . برای تجزیه وتحلیل داده ها از شیوه آماری t تست دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین خلاقیت ، عزت نفس و مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دانش آموزان عادی تفاوت معنی داری وجود دارد . به عبارت دیگر میزان خلاقیت ، عزت نفس و مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عضو پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر است .
ندا دبیری نازنین هنرپروران
هدف اصلی از پژوهش تعیین نقش واسطه گری دلبستگی به همسر در ارتباط با دلبستگی به والدین، نظام ارزشی و عزت نفس جنسی است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه کلیه زنان متاهل شهر شیراز است. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 150 نفر است. نمونه پژوهش از بین زنانی که فرزندشان در دبیرستان های شهر شیراز مشغول به تحصیل هستند، به صورت خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. بدین ترتیب که از بین مناطق چهارگانه آموزش و پرورش، منطقه دو و سه بصورت تصادفی انتخاب شدند، سپس از بین کل دبیرستان های این دو منطقه، تعداد 10 دبیرستان و از هر دبیرستان یک کلاس بصورت تصادفی انتخاب شدند و سپس مادران کلیه دانش آموزان هر کلاس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلبستگی به والدین هازن و شیور (1987)، دلبستگی به همسر راتوس و اولیری (1997)، نظام ارزشی سهامی (1388) و عزت نفس جنسی زینا و شوارتز (1996) استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از رگرسیون چند گانه به صورت متوالی همزمان (simultaneous sequential regression) و مطابق با مراحل بارون و کنی (baron & kenny)، مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت یافته های پژوهش موید نقش واسطه گری دلبستگی به همسر در ارتباط بین ارزش ها، دلبستگی به والدین و عزت نفس جنسی نبود، اما بعد رضایت از زندگی و دلبستگی ایمن به والدین با دلبستگی منحصر به فرد به همسر و عزت نفس جنسی رابطه مستقیم و معنا دار داشتند و سبک دلبستگی اضطرابی به والدین با عزت نفس جنسی رابطه منفی داشت.
سکینه حقیقت نژاد سوسن سهامی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و اضطراب اجتماعی انجام شد. نمونه آماری در این پژوهش تعداد 150 دانش آموزان دختر و پسر متوسطه شهرستان اقلید بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که سبک دلبستگی ایمن(معکوس و معنادار) و سبک های دلبستگی اضطرابی(مستقیم و معنادار) با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود داشت. اضطراب اجتماعی با راهبردهای غیرانطباقی بجز سرزنش خود رابطه مستقیم و با راهبردهای انطباقی رابطه معکوس معنا دار نشان داد. سبک دلبستگی اجتنابی با راهبردهای غیرانطباقی فاجعه آمیز و نشخوار رابطه مستقیم داشت. سبک دلبستگی ایمن با راهبرد غیرانطباقی پذیرش و تمامی راهبردهای انطباقی رابطه مستقیم نشان داد و سبک دلبستگی مضطرب با تمامی راهبردهای غیرانطباقی بجز پذیرش رابطه مستقیم و با راهبرد انطباقی ارزیابی رابطه معکوس داشت. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که در مجموع در مدل بدست آمده، تغییرات واریانس اضطراب اجتماعی توسط سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تبیین شد و نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که راهبرد غیرانطباقی، نشخوارفکری نقش واسطه گری برای سبک های دلبستگی و اضطراب اجتماعی دارند و فرضیه اثر غیر مستقیم (واسطه گری) با توجه به آماره ی سوبل، آریان و گودمن از لحاظ آماری معنی دار شد.
بنت الهدی منحصر سوسن سهامی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان به روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش دانشجویان پسر و دختر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد مرودشت شامل6800 نفر بود. که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ایی 400 دانشجو(200 پسر و 200 دختر) ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای هوشی بابایی ، آزمون عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه کارآفرینی پارسونز استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) صورت گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بترتیب 69/0، 76/0 ، 72/0 و 85/0، محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد،بین باورهای هوشی، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، همچنین بین باور های هوشی با کارآفرینی دانشجویان(پسر و دختر)رابطه مستقیم و معنادار و بین انگیزه پیشرفت دانشجویان پسر با کارآفرینی آنها رابطه مستقیم و معنادار، مشاهده شد ولی بین عزت نفس دانشجویان دختر و انگیزه پیشرفت آنها با کارآفرینی رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از قدرت پیشبینی باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت برای متغیر کارآفرینی بود و باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت دانشجویان پسر قدرت پیش بینی مثبت و معناداری برای کارآفرینی آنها نشان دادند و باورهای هوشی دانشجویان دختر نیز قدرت پیش بینی مثبت و معناداری برای کارآفرینی آنها داشت. واژگان کلیدی: باورهای هوشی، عزت نفس، انگیزه ی پیشرفت، کارآفرینی
فاطمه محبی سوسن سهامی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد خانواده و ویژگی های شخصیتی نوجوانان با و بدون سابقه کودک آزاری انجام شد . بدین منظور جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری در شهرستان اقلید می باشد که تحت حمایت و پوشش اداره بهزیستی می باشد
عنایت اله حسین زئی سوسن سهامی
چکیده هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کمال گرایی و کنترل عواطف در بین معتادان و غیرمعتادان شهر زاهدان بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان مرد تحت درمان و افراد غیرمعتاد شهر زاهدان بود . نمونه پژوهش شامل 180 نفر (90 نفر معتاد تحت درمان و 90 نفر غیرمعتاد ) که مراکز از طریق نمونه گیری خوشه ای و افراد معتاد از روش نمونه در دسترس انتخاب شده بودند. داده ها از طریق پرسشنامه های کمال گرایی چند بعدی فراست و کنترل عواطف گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) استفاده گردید. نتایج نشان داد که : بین کمال گرایی معتادان و غیر معتادان تفاوت معنی دار وجود دارد و بین کنترل عواطف معتادان و غیر معتادان تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین در ابعاد کمال گرایی بین مولفه های نگرانی درباره اشتباه ها ، انتقادگری والدینی ، استانداردهای شخصی ، سازماندهی در معتادان و غیرمعتادان متفاوت بود. اما در شک در باره اعمال و انتظارات والدینی بین دو گروه معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به علاوه در ابعاد کنترل عواطف نیز مولفه های خشم ، افسردگی و اضطراب در بین معتادان و غیر معتادان تفاوت معنادار وجود داشت . اما در عاطفه مثبت بین دو گروه معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. کلمات کلیدی: کمال گرایی ، کنترل عواطف ، اعتیاد
سارا نظرانداز فلورا یونسی
چکیده ندارد.
علی اکبر رسته لادن معین
چکیده ندارد.
عباس راسخ عبادالله احمدی
چکیده ندارد.