نام پژوهشگر: مجید رضایی بنفشه
آذین جلال کمالی بهروز ساری صراف
کاربری اراضی شامل انواع بهره برداری از زمین به منظور رفع نیاز های گوناگون انسان است. اطلاع از نسبت کاربری ها در یک محیط طبیعی و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی زیست محیطی است. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری ها در گذر زمان می توان تغییرات آتی را پیش بینی نموده و اقدامات مقتضی را انجام داد. در حال حاضر تکنولوژی سنجش از دور بهترین وسیله برای پایش تغییرات محیطی و استخراج کاربری اراضی بوده که بیشترین سرعت و دقت را دارد. با استفاده از داده-های چند زمانه سنجش از دور با کمترین زمان و هزینه می توان نسبت به استخراج کاربری های اراضی اقدام نموده و سپس با مقایسه آن در دوره های زمانی مختلف نسبت تغییرات را ارزیابی نمود. محدودیت منابع زیست محیطی و لزوم استفاده بهینه و متناسب از ظرفیت های این منابع ضرورت بهره گیری مدیریت صحیح و هوشمند در راستای استفاده پایدار از منابع را به خوبی نشان می دهد.در این پژوهش سعی بر آن است تالاب قوری گل که یکی از منابع زیست محیطی بسیار مهم استان آذربایجان شرقی است مورد بررسی قرار گیرد. تالاب قوری گل در 18کیلومتری شمال غربی بستان آباد و حدود 45کیلومتری جنوب شرقی شهرستان تبریز قرار دارد. این تالاب آب شیرین که ارتفاع آن از سطح دریای آزاد 1890متر می باشد،. سطح دریاچه درحدود 120 هکتار بوده و مختصات جغرافیایی آن 46 درجه و 42دقیقه تا 46 درجه و 44دقیقه طول شرقی و 37دقیقه و 55درجه تا 37دقیقه و 56درجه عرض شمالی است. آب این دریاچه بیشتر از رودها و آبراهه های فصلی و سیلابی و به مقدار کمتر از طریق چشمه های زیرسطحی تأمین میشود.این تالاب در سال 1354 به عنوان تالاب بین المللی و در سال 1373 جزء مناطق شکار ممنوع به ثبت رسیده است. هدف اصلی مطالعه جاری بدست آوردن اثرات سوء تغییر کاربری در این منطقه زیست محیطی می باشد. بدین منظور پس از اعمال مرحله پیش پردازش بر روی هر تصویر، ابتدا کاربری اراضی برای تصاویر مورد استفاده با الگوریتم حداکثر احتمال استخراج گردید، در گام بعدی نسبت به کشف تغییرات به روش پس از طبقه بندی در طی سه دوره اقدام شده و در نهایت با اعمال شاخص زیان باری میزان اثرات مخرب تغییر کاربری اراضی برآورد شد. پس از طی این مراحل این نتیجه حاصل گردید که در طی دوره مطالعاتی در محدوده مورد مطالعه کاربری اراضی به شدت تغییر یافته و دارای اثرات سوء بر روی محیط زیست منطقه می باشد که در این میان کاربری زراعت آبی از سایر کاربری ها زیان باری بیشتری داشته است.
الهه اکبری مجید رضایی بنفشه
پدیده های جغرافیایی طبق اصل اول جغرافیا به همدیگر مرتبط می باشند. برای پدیده ای مانند یک بیماری منطقه ای برخی از عوامل و میزان تأثیر آنها تا حدی شناخته شده است. در حال حاضر، نقشه های پهنه بندی این پدیده ها براساس روابط تجربی میزان وابستگی بین پدیده و عوامل تأثیر گذار شناخته شده، تولید می شوند. این نقشه ها عموما برای سلولهای آماری بزرگ مانند بخش تهیه شده و در برنامه ریزی های منطقه ای کاربرد دارند ولی بعلت کوچک بودن مقیاس و نتیجتا کمبود دقت، این نقشه ها در عملیات اجرایی کاربرد ندارند. در این تحقیق نحوه ی تاثیر پذیری پدیده از عوامل جغرافیایی «رفتار یا امضای مکانی» نامیده شده است. رفتار مکانی بیان کننده ضرایب تاثیرگذاری عوامل محیطی بر روی پدیده می باشد. دقت کلیه روشهای پهنه بندی متداول مانند تحلیل سلسله مراتبی وابسته به دانستن عوامل و ضرایب آنها می باشد. جهت تهیه رفتار مکانی بیماری انگلی لیشمانیوز احشایی در مقیاس بزرگتر برای منطقه ی کلیبر روشهای مختلف استنتاج مکانی مورد آزمون قرار گرفت و روش بهینه ای برای استخراج رفتار مکانی بیماری پیاده سازی گردید. در روش پیاده سازی شده عوامل موثر به عنوان باندهای تصویر ترکیبی در نظر گرفته شده و از مناطق شیوع بیماری بعنوان داده های تعلیمی استفاده گردید. سپس برای تولید نقشه احتمال ابتلاء به بیماری از روشهای ترکیب خطی وزندار، وزندهی افزودنی فازی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. عوامل جغرافیایی موثر شناخته شده یا مظنون بر بیماری مذکور شامل عوامل اقلیم (میانگین دما، بارش و رطوبت نسبی)، توپوگرافی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه)، عوامل اجتماعی- اقتصادی (دسترسی به امکانات در دهکده)، تراکم سگ، عوامل انسانی (سن و جنس گروه درگیر در بیماری)، شاخص پوشش گیاهی و غیره می باشند. رفتار مکانی بیماری استخراج شده نشان می دهد عوامل موثر بر بیماری به ترتیب اولویت بارش، رطوبت نسبی، دما، تراکم سگ، شیب و جهت شیب، شاخص پوشش گیاهی، دسترسی به امکانات، ارتفاع و فاصله از رودخانه می باشند. همچنین با مقایسه ی نقشه های احتمال ابتلاء تولید شده با لایه ی شیوع بیماری، مناسبترین روش وزندهی افزودنی فازی با میزان مجذور میانگین مربعات خطا برابر با 9389/1 تعیین گردید. البته با کمی اغماض روش تحلیل سلسله مراتبی را نیز با میزان مجذور میانگین مربعات خطا برابر 9561/1، می توان روشی مناسب دانست. استفاده از روش رفتار مکانی نیاز به حضور متخصصین را در تولید نقشه پهنه بندی هر پدیده، مرتفع می نماید. همچنین از تجربی و متغیر بودن نظرات جلوگیری به عمل می آید. از طرفی در برنامه ریزی و تصمیم گیری جهت حل هر مشکل، نقشه های پهنه بندی تولیدی نسبت به نقشه های پیشین به سبب دارا بودن دقت مناسبتر از کارایی بیشتری برخوردار می باشند.
هادی رحیمی احمدآبادی مجید رضایی بنفشه
امروزه محصول انگور به عنوان منبع غذایی بسیار مهم ، یکی از اقتصادی ترین محصولات در سطح جهان بشمار می رود . با توجه به سیاست گذاری های دولت در امر استفاده ی بهینه از منابع و همچنین با توجه به اقتصادی بودن محصول انگور ، در این پژوهش به امکان سنجی اراضی مستعد شهرستان مشگین شهر جهت کشت انگور پرداخته شد . داده های مورد مطالعه در این تحقیق عناصر و عوامل اقلیمی مورد نیاز برای رشد و نمو انگور بودند که عبارتند از میانگین دما و مجموع بارش مراحل: 1- گریه ی مو و رشد جوانه ها (اسفند و فروردین )2- شکفتن جوانه ها، برگدهی و رشد شاخه ها (اردیبهشت و خرداد) 3- گل دهی، گرده افشانی و تشکیل میوه انگور (تیر و مرداد )4- رشد و رسیدن انگور (شهریور و مهر) 5- دمای دوره خواب(آبان ،آذر ، دی وبهمن) 6- رطوبت نسبی سالانه 7- بارش دوره رشد فعال 8- شیب 9- تیپ اراضی 10- کاربری اراضی . داده های مذکور پس از جمع آوری از سازمان هواشناسی و سازمان آب منطقه ای استان اردبیل( در دوره ی آماری 1385- 1370)، در محیط نرم افزارهای آماری excel و spss پردازش گردیدند. سپس ارزش هایی که با استفاده از روش سلسله مراتبی (ahp) برای هر کدام از عناصر و عوامل اقلیمی مشخص شده بود، در محیط gis اعمال گردید. در نهایت پس از اعمال روش همپوشانی بر روی لایه های بوجود آمده، لایه یا نقشه ی نهایی جهت ارزیابی اراضی مستعد کشت انگور در محیط gis تهیه گردید. با توجه به نقشه ی نهایی تهیه شده ، 85/0 درصد از کل شهرستان مشگین شهر جهت کشت محصول مذکور مناسب بوده و 91/23 درصد با محدودیت کم مواجه می باشد. 24/37 درصد در شرایط متوسط و حدود 38 درصد باقیمانده با شرایط محدودیت نسبتاً شدید تا شدید مواجه می باشند.
فاطمه قادری مجید رضایی بنفشه
تغییر اقلیم موضوعی است که در بسیاری از محافل علمی جهان به عنوان یکی از مباحث روز دنیا دغدغه اکثر محققان علوم به ویژه اقلیم شناسان می باشد. بر اساس مطالعات انجام گرفته در قرن 19 متوسط دمای کره ی زمین 2/0 تا 6/0 درجه ی سانتیگراد افزایش یافته است. این موضوع قطعا سبب تغییرات بسیاری از پدیده های محیطی و تغییر در سیستمهای سینوپتیک مناطق مختلف شده است. یک بررسی سطحی از مدارک تاریخی و اقلیمی نشان می دهد که اقلیم کره زمین که عمدتا توسط دما و بارش مشخص می شود تغییر می کند.درراستای پژوهش های صورت گرفته در ایران ، بررسی این پدیده در استان کردستان به لحاظ ویژگیهای طبیعی منطقه جالب توجه می باشد. در این تحقیق بررسی تغییرات عناصر اقلیمی بویژه از لحاظ دما و بارش در استان دارای اهمیت می باشد.داده های دما وبارش پس از جمع آوری از سازمان هواشناسی کشور و استان با استفاده از روش رتبه ای من کندال در محیط نرم افزارهای excel و spss پردازش گردید .در مرحله اول تغییرات شناسایی و سپس نوع و زمان آن تعیین گردید. نتایج بدست آمده از این روش در طول دوره آماری2005-1961نشان می دهد که زمان شروع بیشتر تغییرات ، ناگهانی و تغییرات از دو نوع روند و نوسان می باشد با توجه به پارامترهای انتخابی (دما و بارش) میانگین دمای سالانه ایستگاه بیجار به میزان 3 درجه سانتی گراد ودمای حداقل آن به میزان1/1 درجه سانتی گراد دارای روند مثبت بوده است ولی در ایستگاه سقز این تغییرات در میانگین دما و دمای حداکثر روند منفی داشته است. از لحاظ بارش سالانه فقط ایستگاه بیجار دارای روند منفی بوده و همچنین بارش ایستگاه سقز در فصل بهار و ایستگاه سنندج در فصول تابستان و زمستان روند منفی داشته اند. ضمن اینکه زمان شروع تغییرات در اکثر ایستگاه های منطقه یکسان نبوده و وجود پدیده تغییر اقلیم در این ناحیه کاملاً محرز شناخته می شود.
رحمت اله شجاعی مقدم مجید رضایی بنفشه
چکیده: بارش از مهمترین عناصر آب و هوایی است، که نقش تعیین کننده ای در کشاورزی و تامین آب دارد. به همین منظور تحلیل بارش در موارد مربوط به کشاورزی، منابع آب و شبکه های آبیاری کاربرد زیادی دارد. این تحقیق با استفاده از داده های بارش 48 ایستگاه بارانسنجی و سینوپتیک واقع در استان ایلام که در فاصله ی زمانی1365 تا 1387 بوسیله سازمان هواشناسی استان ایلام ثبت شده اند، انجام شده است همگنی این داده ها به کمک آزمون کلموگرف – اسمیرنوف امتحان شده و با تاکید بر روشهای همبستگی، رگرسیون چندگانه ی خطی و روند بارش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج تحقیق رژیم بارش تمام ایستگاه های استان زمستانه است. ماه های آذر، دی و بهمن از دیگر ماه های سال مرطوب تر هستند. ضریب تغییرات بارش سالانه ی استان کمتر از 30 درصد است. بیشترین همبستگی بارش با ارتفاع از سطح دریا است. همبستگی این عامل در حوضه ی آبریز غربی با بارش بیش از حوضه ی آبریز شرقی استان ایلام است. بر اساس معادلات رگرسیونی بارش حوضه های آبریز، نقش عامل ارتفاع در بارش بیش از عوامل طول و عرض جغرافیایی است. سه عامل یاد شده نقش موثرتری در بارش حوضه ی آبریز غربی دارند. بطوریکه درصد بیشتری از تغییرات مدل بارش را توجیه می کنند. روند بارش ایستگاه های منتخب استان نشان دهنده ی کاهش بارش سالانه و ماهانه در اغلب ایستگاه های استان است. بطوریکه فقط بارش سالانه ی ایستگاه چنارباشی دارای روند افزایشی است و تنها روند بارش بهمن ماه در تمام ایستگاه ها نشان دهنده ی افزایش بارش است.
حسین کرمی سعید جهانبخش
همزمان با توسعه سریع فناوری gis، انواع جدیدی از داده های جغرافیایی همگام با این فناوری در حال توسعه و استفاده فراگیر می باشند. طی این روند توسعه استفاده از نقشه های کاغذی جای خود را به محیط های پویای جهان مجازی واگذار می نمایند. سرویس دهند گان این محیط ها ضمن گسترش بسترهای فنی، انواع جدیدی از مدلهای داده ای سه، چهار و پنج بعدی (زمان و صدا) را توسعه داده اند که نمایش های واقعی تری از جهان پیرامون ما را در هر زمان و مکانی به کاربر ارائه می نمایند. از اینرو این نوع سرویس های اینترنتی که توسط سرویسگرهای بزرگی مانندgoogle earth ارائه می گردد مورد توجه و کاربرد جهانی بالایی، قرار گرفته است. آماده سازی و به اشتراک گذاری داده ها در این گونه بسترها که سرویسی از داده های جهانی بدون مرز می باشند، نیازمند انطباق با ویژگیهای آن بستر و بهره گرفتن از فناوریهای بروز در تهیه و ساماندهی می با شد. در این تحقیق جهت تهیه و ایجاد سرویسی از داده های مکانی نوین دانشگاه تبریز، از قالب geکه یکی از پرکاربرد ترین محیط gisی می باشد، استفاده شده است. در این راستا داده های جغرافیایی دانشگاه جهت تهیه مدلهای سه بعدی ساختمانها، درختان و نمای خیابان، جمع آوری و در فرمت استاندارد kml ساماندهی گردیدند. کلیه مراحل این فرایند علیرغم فقدان استاندارد و دانش فنی انتشار یافته، با کمترین ابزار سخت، نرم و هزینه انجام گرفت. در این راستا ویژگی های فنی مورد نیاز برای تولید مدلهایی مانند نمای خیابان در روند منسجمی طراحی و تشریح گردید. ارائه سرویس اینترنتی این داده ها با توجه به نوع مدلهای داده kml، به دو روش پیاده سازی گردید. ارائه سرویس از مدل های سه بعدی ساختمانها با استفاده از پایگاه داده google انجام پذیرفت. این فعالیت نیازمند تامین دقیق ویژگیهای کیفی در تولید kml مدل میباشد که پس از دست یابی به آن مدل سه بعدی تعدادی از ساختمانهای دانشگاه در پایگاه داده ge بارگذاری گردید. جهت ارائه سرویس از مدل های پیچیده تر مانند نمای خیابان، با استفاده از arcgis server 10 سرویس web-gis مستقلی که از kml حمایت می نماید، در شبکه داخلی دانشگاه پیاده سازی گردید. این سرویس ضمن نمایش انواع داده ها با مرورگرهای متداول، حسب تقاضای کاربر برای نمایش مدلهایی مانند نمای خیاابان، برنامه ge را در طرف کاربر بصورت خودکار فراخوانی نموده و مدل را با آن نمایش می دهد. در هر دو روش سرویس با استفاده از قابلیت های kml، داده های دیگری مانند placemarkها، توضیحات ساختمان های سه بعدی به همراه linkهایی به سایت دانشگاه تبریز تعبیه گردیده است. توسعه دستورالعمل و ابزارهای نرم و سخت جهت اتوماسیون فرایند تهیه و آمادسازی این نوع داده ها در کارهای آینده مورد نظر می باشد.
فرهاد محرم زاده مجید رضایی بنفشه
ذرت گیاهی از خانواده گرامینه و از غلات مهم مناطق گرمسیر و معتدل جهان است که از نظر تولید جهانی با سطح کشت 140 میلیون هکتار و تولید بیش از 600 میلیون تن در سال، بعد از گندم و برنج مقام سوم را به خود اختصاص داده است. آب و هوا، توپوگرافی، خاک و استعداد اراضی از مهمترین مولفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آنها وابسته است. لذا با ارزیابی تناسب اراضی بر اساس این معیارها به منظور شناسایی اراضی مستعد کشت ذرت، می توان زمینه لازم را برای برنامه ریزی جهت افزایش سطح زیر کشت ذرت فراهم کرد. در تحقیق حاضر از داده های اقلیمی از قبیل دما، بارش، درجه روز، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی، مربوط به آمار ایستگاه های سینوپتیک سطح استان آذربایجان شرقی از بدو تاسیس تا سال 1387 مربوط به مراحل فنولوژیکی رشد ذرت و داده های منابع زمینی از قبیل لایه های توپوگرافی و شیب و ارتفاع استفاده شده و مطالعه و بررسی هر یک از پارامترها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژیکی ذرت صورت گرفت. با تعمیم داده ها به سطوح و پردازش آنها با استفاده از فن آوری gis لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک تهیه شد. در این تحقیق به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آنها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) استفاده شد سپس با وزن دهی به لایه های تهیه شده بر اساس معیارها و مدل مورد نظر، همپوشانی و تحلیل فضایی لایه ها در محیط gis صورت گرفت و نقشه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت ذرت تهیه شد. بر اساس نتایج بدست آمده، اراضی استان از نظر پتانسل اقلیمی و محیطی برای کشت ذرت به چهار طبقه خیلی مناسب(8%)، مناسب(32%)، متوسط(27%) و ضعیف(33%) تقسیم بندی شدند.
سحر صدرافشاری مجید رضایی بنفشه
پدیده مخرب جوی و اقلیمی سیل 35 درصد بلایای طبیعی جهان را به خود اختصاص داده است و خسارات ناشی از آن در جهان سالانه بالغ بر میلیاردها دلار می شود. اغلب سیلها در اثر بارندگی شدید، آب شدن برفها و تکه یخهای بزرگ و یا طغیان رودخانهها جاری میشوند. حوضه آبخیز کلقان جزو سرشاخه های قزل اوزن بوده که رودخانه قرنقو زهکش اصلی آن می باشد. رودخانه کلقان از دامنه کوه سهند با ارتفاع 3707 متر در آذربایجان شرقی سرچشمه می گیرد. سطح حوضه آبخیز این رودخانه در محل سد، 8/202 کیلومتر مربع و با طول رودخانه 4/30 کیلومتر می باشد. در این تحقیق سعی شد با بررسی داده های اقلیمی و اطلاعات مربوط به بارش – رواناب و با استفاده از نرم افزار hec-ras، تراز آب برای سیلاب های با دوره بازگشت 5، 10، 50 و 100 ساله ی رودخانه کلقان محاسبه شده و به پهنه بندی و آنالیز جریان سیل پرداخته شود. در بررسی اقلیمی منطقه از توزیع احتمالاتی لوگ پیرسون تیپ 3 و برای استفاده از مدل hec-ras از ضریب زبری مانینگ، فاکتور تنگ و بازشدگی بستر و دوره های برگشت سیلاب استفاده شده است.در نهایت به منظور تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب از سامانه اطلاعات جغرافیایی gis استفاده گردید. نتایج به دست آمده بیانگر تغییرات پهنه سیل گیر از 2/36 تا 5/115 متر می باشد. برای مثال در روستاهای کلقان و جغیر محدوده پخش سیلاب در دوره های بازگشت مختلف از 19 تا 41 متر متغییر است. در روستای بیگ بلاغی محدوده پخش سیلاب به 80 متر، در روستای چراغچی به 72 متر و در روستای سلوک به 80 متر نیز رسیده است. با توجه به دستکاری بستر رودخانه در اکثر نقاط و قرارگیری روستاها و زمین های زیرکشت در اطراف این رودخانه در صورت انجام اقدامات لازم در روستاهایی که در اطراف این رودخانه واقع شده اند وقوع سیلاب خطر آفرین خواهد بود.
مریم شمع غزن سعید جهانبخش اصل
خشکسالی از جمله مخاطرات اقلیمی است که منجر به بی نظمی در سیستم های اکولوژیکی یک ناحیه شده و می تواند در شرایط فیزیکی و محیطی اختلال ایجاد نماید. کشور ایران به علت قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمه خشک از نظر منابع آبی نسبت به متوسط دنیا وضعیت نامطلوبی دارد و وقوع خشکسالی های متناوب و طولانی مدت به همراه نوسان های زیاد آب و هوایی، کمبود آب بویژه کاهش زیاد آن در منابع سطحی را تشدید می کند. در این میان دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه طبیعی داخلی ایران از حدود دو دهه قبل دچار کم آبی و خشکسالی شده است. در این پژوهش به مطالعه و ارزیابی خشکسالی های هیدرولوژیکی 16 رودخانه تغذیه کننده دریاچه ارومیه و تأثیر این خشکسالی ها بر کاهش تراز آب این دریاچه پرداخته شده است. بدین منظور از داده های دبی رودخانه ها و تراز آب دریاچه ارومیه در طی دوره آماری 30 ساله (58 –57 تا 87 – 86) استفاده شده است. در بررسی و کنترل داده های اولیه، با استفاده از آزمون ماکوس کفایت سال های آماری و با استفاده از آزمون ران تست همگنی داده ها مورد تأیید قرار گرفت. سپس روند تغییرات دبی رودخانه ها و تراز آب دریاچه با استفاده از روش های من- کندال و سنس استیمیتور بررسی شد. در گام بعدی خشکسالی هیدرولوژیکی رودخانه های مورد مطالعه بر مبنای تحلیل شاخص های جریان کمینه مطالعه گردید و در نهایت با استفاده از رگرسیون خطی ارتباط بین دبی رودخانه ها در هنگام بروز خشکسالی های هیدرولوژیکی و کاهش تراز آب دریاچه ارومیه بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان می دهند که در آزمون های روند یابی کارایی دو روش من – کندال و سنس استیمیتور در بیش تر موارد شبیه هم نبوده است ولی روندهای بدست آمده بر اساس هر دو روش کاهشی بوده اند. در کل بر اساس روش من- کندال در منطقه مورد مطالعه یک روند کاهشی و معنی دار حاکم است ولی در روش سنس استیمیتور نمی توان روند خاصی را در منطقه یافت. نتایج بررسی خشکسالی های هیدرولوژیکی نشان می دهند که بر اساس دبی کمینه در برخی رودخانه ها خشکسالی اصلاً رخ نداده و در رودخانه هایی که خشکسالی به وقوع پیوسته، فراوانی، تداوم، شدت و وخامت آنها بسیار پایین می باشد. . لذا می توان به این نتیجه رسید که بر مبنای تحلیل دبی کمینه در این رودخانه ها، خشکسالی هیدرولوژیکی به صورت گسترده و به گونه ای که بر تراز آب دریاچه ارومیه تأثیر گذار باشد به وقوع نپیوسته است. از سوی دیگر بر اساس دبی متوسط سه نوع خشکسالی ملایم، شدید و بسیار شدید مورد بررسی قرار گرفت. در طول دوره مورد مطالعه، خشکسالی ملایم و شدید در تمامی رودخانه ها و خشکسالی بسیار شدید در نیمی از رودخانه ها رخ داده است. در کل فراوانی، تداوم، شدت و وخامت خشکسالی های ملایم از سایر انواع خشکسالی بیش تر است. در نهایت مدل رگرسیونی بین دبی رودخانه ها در هنگام بروز خشکسالی های هیدرولوژیکی و تراز آب دریاچه ارومیه ارتباط معنی داری بین این خشکسالی ها و کاهش سطح آب دریاچه ارومیه نشان نمی دهد.
زهرا حبیبی نیا مجید رضایی بنفشه
امروزه بشر با دو بحران بزرگ یعنی آلودگی هوا ناشی از مصرف سوخت های فسیلی و روبه پایان بودن منابع انرژی مواجه است. استفاده از انرژی هسته ای به عنوان جانشینی برای سوخت های فسیلی با توجه به صرف هزینه های هنگفت و پسماندهای خطرناکی که نیروگاه های هسته ای تولید می کنند چندان موفقیت آمیز نبوده است. اما انرژی خورشیدی به عنوان یک منبع انرژی پاک و ارزان و در دسترس مطرح است. برای برآورد میزان تابش در ایستگاههای فاقد آمار ساعات آفتابی تنها داده بلند مدتی است که اطلاعات مربوط به آن اندازه گیری شده، موجود و در دسترس است بنابراین برای تخمین صحیح و دقیق میزان تابش انرژی خورشیدی روی سطح زمین از آن استفاده می شود. داده های ساعات آفتابی برای 27 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری (2005-1996) و داده های تابش خورشیدی برای 4 ایستگاه مشاهداتی تبریز، زنجان، ارومیه و همدان با طول دوره آماری (2005-1986) از سازمان هواشناسی اخذ شد. در این پزوهش برای یافتن مکان هایی با بیشترین پتانسیل انرژی خورشیدی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش تجربی آنگستروم و برنامه نویسی در محیط نرم افزار matlab میزان تابش با استفاده از ساعات آفتابی برای ایستگاههای فاقد داده محاسبه و مکان های با بالاترین پتانسیل انرژی خورشیدی مشخص و تابش در سطح منطقه توسط روش idw پهنه بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ایستگاه میانه دارای بالاترین میزان دریافت انرژی در سال می باشد و بعد از آن به ترتیب ایستگاههای همدان، اردبیل و خلخال می باشند. سپس با استفاده از روش تحلیل طیفی چرخه های تابش در ایستگاههای نمونه یعنی تبریز، زنجان، ارومیه و همدان بدست آمد که نشان دهنده عدم وجود چرخه در ایستگاههای تبریز و همدان و چرخه های 5/6 و 5 ساله در ایستگاه ارومیه و چرخه 20 ساله در ایستگاه زنجان می باشد که با سیکل لکه های خورشیدی انطباق دارد.
لیلا عدالت دوست سعید جهانبخش اصل
چکیده: خورشید منبع اصلی همه انرژی است که سامانه اقلیمی از آن منشا می گیرد، بنابراین واضح است که تغییرات در میزان خروجی خورشید می تواند بر اقلیم زمین تآثیرگذار باشد. تغییر پذیری عناصر آب وهوایی از قبیل بارندگی، دما و وقوع خشکسالی های متناوب از ویژگی های آب و هوای جهان محسوب می شوند. عامل اصلی این تغییرات از گردش عمومی جو که خود تحت تاثیر خورشید می باشد سر چشمه می گیرد. واقع شدن ایران برروی کمربند خشک جهانی موجب شده است تا مقادیر بارندگی آن همواره دچار نوسان های شدیدی باشد. ویژگی های خشکسالی ایران نشان می دهد که بطور کلی هیچ منطقه ای از کشور از این پدیده در امان نبوده و مکانهای مختلف هر کدام به نسبت موقعیت طبیعی خود اثرهای این پدیده مخرب را تجربه می کنند.در این تحقیق با استفاده از دو شاخص خشکسالی اقلیمیspi وrdi و با استفاده از روش های آنالیز موجک پیوسته و متقاطع و تجزیه و تحلیل های آماری، نقش لکه های خورشیدی بر وقوع خشکسالی های سالانه در8 ایستگاه ناحیه مرکزی و جنوبی کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود ارتباط همبستگی معنی دار منفی تا مثبت بین لکه های خورشیدی و خشکسالی ها در ایستگاه های منتخب می باشد. مشخص گردید که خشکسالی ها دارای نوسان های دوره ای معنی دار طی چرخه های (مثبت و منفی)7،8 ،11و22ساله می باشند. همبستگی بین خشکسالی ها و لکه های خورشیدی در مناطق مرکزی و جنوبی کشور با اندکی تغییر با هم هماهنگ هستند. بدین ترتیب که خشکسالی ها در نواحی جنوبی بیشتر از چرخه مثبت فعالیت های خورشدی تبعیت می کنند ( با افزایش لکه های خورشیدی خشکسالی ها هم افزایش پیدا می کنند)، در حالیکه در ایستگاه های مرکزی، بیشتر ارتباط وهمبستگی معنی دار منفی و معکوس بین لکه های خورشیدی وخشکسالی ها وجود دارد (همزمان با افزایش لکه های خورشیدی از میزان خشکسالی ها کاسته شده است). وجود خشکسالی ها و تر سالی های متناوب و متوالی متناسب با لکه های خورشیدی، حاکی از این واقعیت است که خورشید و فعالیت های آن نه تنها عامل تعیین کننده و تاثیر گذار بر خشکسالی ها در کل کره زمین محسوب می شود بلکه نقش آن در خشکسالی های ایران نیز قابل ملاحظه است.
میر امید هادیانی مجید رضایی بنفشه
خشکسالی پدیده ای است که با کاهش نزولات جوی آغاز شده و می تواند با ایجاد تغییر در چرخه آب، سیستم های محیطی را مختل و نماید. از دیدگاه صاحب نظران تعاریف گوناگونی برای پدیده ی خشکسالی ارائه شده است ولی تعریف مشخصی که کلیه ی محققان در آن اتفاق نظر داشته باشند ارائه نگردید. این وضعیت در خصوص خشکسالی هیدرولوژیک نمود بیشتری دارد. خشکسالی هیدرولوژیک در مفهوم عام به وضعیتی گفته می شود که در آن مقدار آب موجود برای فعالیت های اقتصادی به مراتب کمتر از مقدار متوسط آن در سال های قبل باشد. به عبارت دیگر خشکسالی عبارت است از کمبود غیر عادی بارش در دوره ای بلند مدت به نحوی که باعث کمبود رطوبت در خاک و سبب کاهش آب های جاری شود و بدین ترتیب فعالیت های انسانی و حیات طبیعی گیاهی و جانوری را برهم زند. در شمال ایران، وقوع خشکسالی ها نسبت به ترسالی ها در استان مازندران از فراوانی بیشتری برخوردار است ولی هیچ روند خاص اقلیمی مبنی بر کاهش بارندگی در سال های منتهی به دهه های اخیر در منطقه مشاهده نشده است. از نظر الگوی مکانی نیز وقوع خشکسالی ها و ترسالی ها از نظم خاصی تبعیت نکرده و در بین مناطق مختلف استان، غالبا از هم زمانی و هماهنگی خاصی برخوردار نمی باشند.در این تحقیق خشکسالی های هیدرولوژیک رودخانه های استان مازندران به تفکیک چهار رژیم جریان بارانی، بارانی برفی، برفی بارانی و برفی یخچالی در طول دوره پایه (1350 تا 1387)، مدل سازی شدند. هدف از این تحقیق پایش، ارزیابی و مدل سازی خشکسالی هیدرولوژیک به منظور شناخت خصوصیات و ابعاد این پدیده هیدرولوژیک جهت بهینه سازی مدیریت ریسک و مدیریت بحران در منطقه است. بدین منظور ابتدا به کمک شاخص های جریان کمینه، ضمن تعیین بهترین شاخص ارزیابی خشکسالی هیدرولوژیک در منطقه به کمک روش تجزیه به مولفه های اصلی و تعریف آستانه این گونه خشکسالی در بازه زمانی فصلی و ماهانه، خشکسالی های هیدرولوژیکی به وقوع پیوسته مورد مطالعه قرار گرفت و به کمک پارامترهای اقلیمی و خصوصیات فیزیکی حوضه های آبخیز به مدل سازی منطقه ای پرداخته شده است. مدل های حاصله الزاما خطی نبوده و نتایج استفاده از آنها به کمک آزمون های آماری و مقایسه مقادیر مشاهداتی و برآورد شده توسط مدل مورد تایید قرار گرفته است.
محمد دانشور مجید رضایی بنفشه
در حال حاضر کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور به شمار می آید به طوری که می توان گفت رشد اقتصادی کشور بدون رشد کشاورزی امکان پذیر نیست. استان آذربایجان غربی از لحاظ شرایط محیطی و اقلیمی یکی از قطب های اصلی تولید انگور در کشور محسوب می شود. ازآنجاکه هر یک از محصولات کشاورزی شرایط اقلیمی و محیطی خاصی را می طلبند، لذا محققان و اقلیم شناسان توجه ویژه ای به آمایش سرزمین داشته و بر پایه مدلهای اکولوژی – کشاورزی، منابع اکولوژیکی زمین را با روش های مناسب شناسایی، ارزیابی و به منظور اهداف خاصی، قابلیت سنجی می نمایند. تحقیق حاضر باهدف شناخت توانمندی های اقلیمی این استان در کشت و تولید انگور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) انجام شده است. در این ارتباط تعدادی از پارامتر های هواشناختی، شیب، کاربری اراضی و عمق خاک استفاده شد. پارامتر های هواشناختی در 8 ایستگاه هواشناسی واقع در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. پارامترهای استخراج شده به محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی arcgis منتقل گردید و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. لایه های مذکور، با توجه به میزان تأمین نیازهای این محصول، کلاسه بندی گردیده و به هر یک از کلاسه ها وزن مشخصی تعیین گردید. با تلفیق لایه های بر اساس اولویت اهمیت هر یک از پارامتر در تولید انگور، اراضی استان آذربایجان غربی از لحاظ میزان مطلوبیت برای عمل آوری این محصول مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد 1 درصد از مساحت آذربایجان غربی در وضعیت نامناسب 35 درصد در وضعیت نسبتاً مناسب 54 درصد در وضعیت مناسب و 10 درصد در وضعیت عالی قرار گرفته اند.
مجتبی فریدپور مجید رضایی بنفشه
خشکسالی یکی از پدیده های جوی است که بخش های مختلف محیطی را در طول دوره حاکمیت تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از بخش های متأثر شده از شرایط بلند مدت خشکسالی، منابع آب زیرزمینی است که متأسفانه کمتر از سایر بخش ها مورد توجه قرار می گیرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق دشت مرند با مختصات ?? درجه و ?? تا ?? دقیقه طول شرقی و ?? درجه و ? دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیقه عرض شمالی و با مساحتی معادل 517/42 کیلو مترمربع بوده و یکی از دشت های وسیع در شمال غرب استان آذربایجان شرقی می باشد. در این پژوهش، دوره های متوالی خشکسالی هواشناسی و ژئوهیدرولوژیکی با استفاده از شاخص خشکسالی spi و swi در 6 بازه زمانی(6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه) در دشت مرند، بررسی و تأثیر وقوع آن ها در تغییر کیفیت شیمیایی و افت سطح ایستابی سفره های آب زیرزمینی بررسی شد. برای این منظور، از داده های هواشناسی(متوسط بارش ماهانه) 7 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری (91-1359)، داده های مربوط به پارامتر های کیفیت 70 حلقه چاه بهره برداری و داده های ماهانه سطح آب 23 چاه پیزومتری در دوره آماری (90-1380) استفاده شد. نقشه های مربوطه با استفاده از نرم افزار arc gis و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند. نتایج بررسی مقادیر spi با توجه مشخصات خشکسالی ها، نشان داد که خشکسالی هواشناسی از نظر مکانی دارای روند مشخصی نمی باشد در حالی که خشکسالی آب های زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. جهت بررسی اثرات خشکسالی بر افت سطح ایستابی، بهترین همبستگی بین آنها، 720/0- با تأخیر زمانی 5 ماهه است که در سطح 1 درصد معنی دار بوده که تأثیر پذیری منابع آب زیرزمینی را با یک تأخیر 5 ماهه نمایان می سازد. همچنین نتایج بررسی داده های ماهانه سطح آب چاه های پیزومتری دشت مرند در دوره آماری (90-1380) نشان داد که تراز آب زیرزمینی دشت دارای روند منفی بوده که با افت حدود 3 متر مواجه بوده است. برای تعیین تیپ غالب آب زیرزمینی دشت مرند در خرداد ماه 1390 از نمودار پایپر استفاده شد که نتایج نشان داد که به طرف غرب آبخوان تیپ آب از نوع سدیم کلراید بوده که نشان دهنده ترکیب آب های شورمی باشد و به طرف شرق آبخوان از نوع کلسیم بیکربنات بوده که دلالت برنزدیکی به منطقه تغذیه دارد. همچنین نتایج بررسی کیفیت آب های زیرزمینی منطقه در خرداد ماه 1390با استفاده از دیاگرام شولر نشان داد که اکثر پارامتر ها دارای کیفیت خوب تا متوسط جهت مصارف شرب می باشند. از نظر کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی، نتایج بررسی بر اساس شاخص های قابلیت هدایت الکتریکی (ec)، نسبت جذب سدیم(sar) و کلر(cl) نشان داد که از مرکز آبخوان به طرف خروجی از کیفیت آن ها کاسته شده، به طوری که در انتهای آبخوان به آب های خیلی شور تبدیل می گردند. این وضعیت در دوره هایی که برداشت از آبخوان افزایش یافته است بسیار تشدید شده است. بررسی مقادیر کیفیت آب برای مصارف کشاورزی بر مبنای دیاگرام ویلکاکس نشان داد که در خشکسالی 90-1389 حدود 44 درصد آب های زیرزمینی دشت مرند دارای کیفیت خیلی شور می باشند.
ارشاد جلیلیان مجید رضایی بنفشه
پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی پتانسیل های آگروکلیمایی کشت آفتابگردان و کلزا در استان کرمانشاه پرداخته است.برای این کار، آمار بلند مدت هواشناسی استان طی 20 سال از (1371تا 1390) مورد استفاده قرار گرفته است. برای تهیه نقشه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی و نیز تحلیل و مقایسه ی داده ها از ایستگاه-های هواشناسی اسلام آبادغرب، سرپل زهاب، روانسر، سرارود، کنگاور و کرمانشاه استفاده شده است. با توجه به برآورد شدن نیاز دمایی، تاریخ های آغاز و پایان هر کدام از مراحل رشد دو گیاه مذکور به دست آمده است. تمامی عناصر و عوامل موثر در رشد و عملکرد کلزا و آفتابگردان موجود در منطقه مورد بررسی قرار گرفتند و درآخر نقشه های نهایی پهنه بندی بر اساس مراحل فونولوژی گیاهان مذکور صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده در منطقه ی مطالعاتی، مقدار درجه/ روز مورد نیاز کلزا و آفتابگردان به خوبی برآورد می-شود؛ اما در ابتدا و انتهای فصل رشد با تنش آبی مواجه می شود و نیاز به آبیاری تکمیلی وجود دارد. میانگین ماهانه و سالانه ی بارش طی دوره رشد، میانگین دمای هوای منطقه طی دوره کاشت تا برداشت، تاریخ اولین یخبندان های پاییزی و آخرین یخبندان های بهاری در مراحل مختلف رشد محاسبه شد. و در نهایت مناسب ترین مناطق برای کاشت آفتابگردان و کلزا شناسایی و بهترین تاریخ های کاشت و برداشت به-دست آمد. کلمات کلیدی: کلزا، آفتابگردان، آگروکلیما، استان کرمانشاه
رزگار رستمی مجید رضایی بنفشه
در مطالعات آب و هوایی، برف نقش بسیار مهمی دارد. بارش برف و به دنبال آن برف انباشته بر روی سطح زمین و آب حاصل از ذوب آن، اثرات محیطی، اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی دارد. بیلان آب، ایجاد جریان های سطحی، وضعیت سفره های آب زیرزمینی، پر کردن ذخایر سدها، ذوب سریع آن و وقوع سیل از جمله این تأثیرات می باشند. تحقیق حاضر به منظور آشکار نمودن میزان و روند تغییرات زمانی و مکانی بارش برف و پیش بینی وضعیت آینده ی آن در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بر اساس روش های آماری من- کندال و هالت وینترز انجام گرفت، و در نهایت پهنه بندی بارش برف این حوضه و تغییرات آن در محیطarc map به روش idw ترسیم شد. به منظور تحلیل و بررسی این تغییرات، آمار روزانه بارش و دمای 4 ایستگاه سینوپتیک ارومیه، تبریز، خوی و سقز در طی دروه آماری 50 ساله از 1340 تا 1389 از سازمان هواشناسی کشور دریافت و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل تغییرات زمانی و مکانی بارش برف نشان می دهد در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه، روند کاهشی بارش برف وجود دارد. در ایستگاه های ارومیه و تبریز این کاهش معنی دار است، و در ایستگاه های خوی و سقز با وجود روند کاهشی، به سطح معنی داری نرسیده است. پیش بینی بارش برف برای دهه ی 1399-1390 در ایستگاه های شمالی (تبریز و خوی) افزایش و در ایستگاه های غربی و جنوبی (ارومیه و سقز) کاهش را نشان می دهد.
سکینه کدخدایی خلیل ولی زاده کامران
اگرچه بخش کوچکی از کره زمین را مناطق کوهستانی در بر می گیرد، اما همین مقدار اندک در چشم انداز هیدرولوژیکی حوضه های آبریز تاثیر شگرفی دارند. بارش برف قسمت عمده نزولات جوی در مناطق کوهستانی و در عرض های جغرافیایی بالا را تشکیل می دهد و با داشتن عکس العمل کند هیدرولوژیکی، نقش خاصی از نظر تغذیه ی سفره های آب زیر زمینی و تأخیر در جریان آب رودخانه ها را ایفا می کند و هرگونه تغییرات در مقدار، توزیع و زمان ریزش برف، در دراز مدت دارای عواقب زیست محیطی و اقتصادی است. توزیع مکانی ذخایر برفی به منظور برآورد هرچه دقیق تر رواناب حاصل از آنها، در آب شناختی برف از اهمیت خاصی برخوردار است. ذخایر برفی حوضه های کوهستانی از منابع آبی مهم کشور محسوب می-شوند که شناخت دقیق کمیت این منابع به لحاظ ارزش روز افزون آب شیرین و هم به دلیل بهره برداری بهینه از منابع آب ضروری است. علاوه بر استفاده های کشاورزی، آب حاصل از برف در تامین آب مورد نیاز برای شرب نیز نقش بسیار مهمی دارد. کوهستان سبلان در استان اردبیل، جنوب مشکین شهر و در عرض های/ 7 380 تا / 19 380 شمالی و طول های جغرافیایی/ 36 0 47 تا / 58 0 47 شرقی قرار دارد. این کوهستان از حوضه های مهم برف گیر کشور محسوب می شود که آب حاصل از ذوب برف باریده شده در فصل زمستان، تامین کننده آب مورد نیاز کشاورزی و شرب نواحی اطراف، در فصول بهار و تابستان می باشد. در این پژوهش ابتدا تغییرات سطح پوشش برف حوضه کوهستانی سبلان با استفاده از تصاویر سنجنده modis، فاصله سال های 1379تا1390، با قدرت تفکیک مکانی 500 متر، استخراج شدند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بیشترین مقدار پوشش برف در طول دوره آماری مربوط به بهمن ماه و کمترین میزان آن مربوط به اردیبهشت ماه می باشد؛ همچنین کمترین پوشش برف بهمن ماه مربوط به سال 1388 با 91/983 کیلومتر مربع وبیشترین مساحت آن مربوط به سال 1386 با 28/2524 کیلومتر مربع می باشد، در اردیبهشت ماه نیز کمترین پوشش برف مربوط به سال 1391 با 13/46 کیلومتر مربع وبیشترین مساحت مربوط به سال 1387 با 01/206 کیلومتر مربع می باشد. در حوضه های کوهستانی و همچنین در حوضه کوهستانی سبلان آمار و اطلاعات هواشناسی و هیدرولوژیکی مورد نیاز در شبیه سازی جریان، معمولاً در دسترس نیست؛ از جمله مدل های هیدرولوژی که در صورت واسنجی پارامترهای آن قابلیت شبیه سازی جریان روزانه را بدون استفاده از اطلاعات برفسنجی داراست، مدل srm می باشد. نتایج کاربرد مدل srm در این پژوهش برای شبیه سازی رواناب حاصل از ذوب برف در حوضه آبریز سهزاب، یکی از زیر حوضه های قسمت جنوبی سبلان، شبیه سازی قابل قبولی را نشان داد. به طوریکه نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از دو شاخص ضریب همبستگی و تفاضل حجمی به ترتیب برابر با 81 و 3/2 درصد می باشد. مقدار r از نظر قابل قبول بودن بستگی به کیفیت داده ها دارد و ممکن است با داشتن داده های کافی مقدار 85% هم قابل قبول نباشد ولی در حوضه ای با داده های کم و بی کیفیت مقادیر پایین تر هم قابل قبول می باشد. با توجه به کمبود داده های هواشناسی و زمینی در حوضه آبریز سهزاب، نتیجه بدست آمده برای حوضه مذکور قابل قبول می باشد، لذا ایجاد شبکه های قوی هواشناسی برای بدست آوردن نتایج دقیق تر و همچنین برای ارزیابی نتایج بدست آمده ضروری به نظر می رسد.
سعیده اکبری بقال مجید رضایی بنفشه
خشکسالی پدیدهای طبیعی و تکرار شدنی است که در اثر کاهش میزان بارندگی در یک دوره زمانی مشخص حادث میگردد و میتواند در همه مناطق اقلیمی به آرامی رخ دهد و باعث بروز تغییرات و خسارت شود. خسارتهای خشکسالی عمدتاً به صورت کاهش عملکرد مراتع، کاهش تولید محصولات زراعی به ویژه دیم، کاهش منابع آب کشاورزی و شرب، کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی، طغیان آفات و بیماریهای گیاهی و دامی، افزایش مهاجرت و در نهایت اثرات سوء زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ظاهر میشود که توسعه پایدار منطقه را مورد تهدید قرار میدهد. در این تحقیق به منظور بررسی طول دوره قابل پیش بینی خشکسالی از دادههای بارندگی روزانه ایستگاههای منتخب (اهر، بناب، تبریز، جلفا، سراب، سهند، کلیبر، مراغه، مرند، میانه، زنجان، ارومیه، اردبیل، خوی، ماکو) استفاده گردید و با استفاده از زنجیره مارکف به پیش بینی احتمالی خشکسالی پرداخته شد. استان آذربایجانشرقی با 45491 کیلومتر مربع مساحت حدود 81/2 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است. این استان از نظر موقعیت جغرافیایی در شمال غرب فلات ایران در محدوده 36 درجه و 45 دقیقه الی 39 درجه و 26 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 7 دقیقه الی 48 درجه و 20 دقیقه طول شرقی واقع شده است. زنجیره مارکف یک روش ریاضی برای مدل سازی فرآیندهای احتمالاتی است. مفهوم زنجیره مارکف این است که یک زنجیره یا یک سری از مشاهدات، مورد بررسی قرار گرفته و احتمال تغییر هر کدام از مشاهدات از حالتی به حالت دیگر مشخص شود. زنجیره مارکف میگوید که احتمال وقوع یک حالت اقلیمی در زمانt بستگی به وضعیت آن در زمان(t-1) دارد. اهداف این پژوهش عبارتند از: شناخت شدت و ضعف خشکسالیهای استان آذربایجانشرقی، برآورد و پیش بینی احتمالی خشکسالی، جهت پیشآگاهی و استفاده سازمانهای ذیربط به منظور تمهید شرایط لازم در جلوگیری از اثرات ناخوشایند خشکسالی میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده، شدیدترین خشکسالی در منطقه مربوط به سالهای بعد از 1990 میباشد. توالی وقوع خشکسالی در ایستگاهها یکنواخت نمیباشد. همچنین بین دورههای خشک بلندمدت و کوتاه مدت مشابهت و همسانی وجود ندارد.
رسول نیکو سیرت بهروز ساری صراف
برف نقش بسیار مهمی در مطالعات آب و هوایی دارد. بارش برف و به دنبال آن برف انباشته بر روی سطح زمین و آب حاصل از ذوب آن، اثرات محیطی، اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی در بر دارد؛ بیلان آب، ایجاد جریان های سطحی، وضعیت سفره های آب زیرزمینی، پرکردن ذخایر سدها، ذوب سریع آن و وقوع سیل از جمله این تاثیرات می باشند. مطالعه ی تغییرات بارش برف در ابعاد مقیاس های زمانی و مکانی به دلیل اثر مستقیم آن بر سطح زمین در خور توجه پژوهشگران و کاربران محیط می باشد. تحقیقاتی که در ایران در زمینه برف صورت گرفته است بیشتر در مورد برآورد حجم ذخایر برفی، بیلان آب حاصل از آن و پهنه بندی پوشش برف بویژه با استفاده از سیستم سنجش از دور می باشد و در مورد تغییرات زمانی و مکانی آن تحقیق خاصی انجام نگرفته است. به منظور بررسی و تحلیل نوسانات بارش برف در منطقه مورد مطالعه از داده های ماهانه و روزانه هواشناسی ثبت شده در تعدادی از ایستگاه های سینوپتیک و باران سنجی استان کرمانشاه استفاده می شود. هدف این تحقیق مقایسه بارش برف با کل بارش سالانه و آشکار سازی نوسانات زمانی در شروع و خاتمه وقوع برف و همچنین بررسی نوسانات دما در مقدار بارش برف در منطقه مورد مطالعه می باشد.
حامد شکراللهی قراغیلی هاشم رستم زاده
در دهه های اخیر رشد و گسترش سریع شهرنشینی و استفاده از وسایل حمل و نقل، سبب افزایش چشمگیر بازدید از مناطق طبیعی و فرهنگی شده است. گردشگری می تواند به عنوان یک صنعت درکنار سایر صنایع مانند کشاورزی و خدمات، سبب اشتغالزایی و رونق اقتصادی و رشد اجتماعی شود. بنابراین الگوهای نوین توسعه بر مدار توسعه محلی و بهره گیری از تنوع های مکانی - فضایی استوار هستند. شناسایی ظرفیت ها و توانمندی های مختلف در سطوح خرد فضاهای جغرافیایی در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار دارد. برای نیل به چنین هدفی می توان gis را به عنوان ابزاری قدرتمند به خدمت گرفت. برای این منظور با استفاده از روش ahp( روش تحلیل سلسله مراتبی ) پس از تعریف معیارهایی ، مناطق گردشگری شهرستان آذرشهر و روستاهای تابعه مکانیابی می شوند ؛ توجه به اینکه معیارهای مورد نظر برای مکانیابی از ارزش و اعتبار متفاوتی برخوردارند؛ بنابراین، تحلیل سلسله مراتبی ، بهترین روشی است که در آن اهمیت هر کدام از معیارها که ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی است – مد نظر قرارمی گیرد. در این پژوهش سعی شد موثرترین معیارها، جهت پهنه بندی و مکانیابی گردشگری در شهرستان آذرشهر در نظر گرفته شود، که شامل جهت شیب، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شهر، ارتفاع، آب در دسترس، شیب و خاک می باشند. سپس با استفاده از نظر کارشناسان این معیار ها با روش فرایند سلسه مراتبی وزن دهی شدند و جهت شناسایی مکانهای بهینه مورد استفاده قرار گرفت و ملاحظه گردید، که نتایج نشان داد که بهترین مناطق جهت پهنه بندی و مکانیابی گردشگری درشهرستان آذرشهر در قسمت شمال و شمال غرب این شهرستان می باشد.
علی آذرپور علی محمد خورشید دوست
از دلایل افزایش سیلاب¬های مخرب می¬توان به کاهش نزولات جوی جامد و تغییر آن به مایع در اثر تغییرات اقلیمی از جمله افزایش میانگین دمای هوا در دهه¬های اخیر اشاره نمود(بهارلو، ¬1387 ) .رشد جمعیت، توسعه شهری و همچنین صنعتی شدن جوامع نیز تاثیرات نامطلوبی در هیدرولوژی حوضه آبریز گذاشته و موجب تشدید سیلاب¬ها و افزایش آلودگی در قسمت¬های پایاب و کاهش جریانات پایه و کاهش تغذیه آب¬های زیرزمینی می¬گردد. مهمترین عوامل موثر در تحولات هیدرولوژیک، میزان سطوح با پتانسیل رواناب سطحی مختلف یا اراضی نفوذ ناپذیر حوضه و همچنین خصوصیات مسیرهای حرکت جریان آب است که هر دو عامل در حوضه¬های تحت تاثیر شهرسازی به نحو بارزی تغییر می¬نماید. افزایش سطوح نفوذ ناپذیر حوضه، تحت تاثیر این روند بالتبع از سطح نفوذپذیر حوضه که نقش زیادی در جذب بارندگی دارند، کاسته و متعاقبا بر حجم کل رواناب¬ها می¬افزاید (طاهری بهبهانی و همکاران،1375). ایجاد شهرک¬ها و احداث شبکه¬های جمع آوری و دفع آب¬های سطحی منجر به افزایش شدت حداکثر آبدهی سیلاب¬ها می¬گردد. این امر خطرات و خسارت¬های بسیاری را متوجه مراکز جمعیتی پایین دست خواهد نمود (آشوری و همکاران 1386). هرگاه شدت بارندگی از ظرفیت نفوذ آب به داخل خاک بیشتر باشد، بخشی از آب حاصله از بارندگی در سطح حوضه باقی می¬ماند. این آب پس از پر کردن گودال¬های سطح زمین که به آن چالاب گفته می¬شود در امتداد شیب زمین جریان پیدا کرده و از طریق شبکه آبراهه¬ها و سپس رودخانه اصلی از حوضه خارج می¬گردد و به این بخش از بارندگی که می¬توان مقدار آن را در رودخانه¬ها اندازه¬گیری¬ کرد رواناب سطحی می¬گویند با توجه به این که خصوصیات فیزیکی حوضه نسبتا ثابت است قاعدتا بین بارندگی و رواناب می¬توان یک رابطه مستقیم را انتظار داشت (علیزاده، 1385). 1-2 بیان مسئله: با گسترش روزافزون مناطق شهری و از بین رفتن اراضی کشاورزی، زمین¬های غیرقابل نفوذ افزایش یافته، که این امر موجب بالا رفتن حجم و ارتفاع رواناب ناشی از بارش در فضاهای شهری می¬شود. در صورت عدم تخلیه(زهکشی) مناسب رواناب ناشی از بارش¬های شهری، امکان بروز سیلاب در سطح شهر افزایش می¬یابد. یکی از فرآیندهایی که هر ساله آسیب¬های زیادی را به شهر ارومیه وارد می¬کند، فرآیندهای جریانی و سیلاب می¬باشد. از آنجا که در مناطق شهری پوشش زمین غالبا نفوذ ناپذیر بوده در زمان بارندگی زمان تمرکز سیلاب به شدت کاهش یافته و بدین ترتیب رواناب¬های اولیه به سرعت متمرکز شده و حجم زیادی از آب را با ضخامت چندین سانتی¬متری با قدرت تخریب زیاد تشکیل می¬دهند که مشکلات بسیاری را برای شهروندان و مدیران شهری ایجاد می¬نماید (بهتاش و همکاران، 1392). آب¬های سطحی در سطح شهر ارومیه مثل کلان شهرهای دیگر جمع آوری شده و به خارج شهر هدایت می¬گردد، ولی این امر در زمان بارندگی به خصوص در مواقعی که بارندگی نسبتاً شدید باشد جواب¬گوی حجم رواناب نمی¬ باشد و همین امر موجب آب گرفتگی در برخی از نقاط شهر می¬گردد(بهتاش و همکاران، 1392). در این پژوهش با برآورد سیلاب ناشی از بارندگی در مناطق آسیب پذیر شهر ارومیه، نقاط بحرانی به جهت آبگرفتگی مورد مطالعه قرار می گیرد. 1-3 اهداف تحقیق: ? بررسی خصوصیات فیزیوگرافی، اقلیمی و هیدرولوژی منطقه مورد مطالعه، جهت برآورد میزان رواناب حاصله ? بررسی وضعیت زهکشی و تخلیه رواناب ? تعیین مناطق بحرانی از لحاظ استعداد آبگرفتگی ? ارائه پیشنهادات کلی در جهت رفع معضل آبگرفتگی 1-4 سئوالات تحقیق ? کدام نواحی مستعد برای تشکیل رواناب در محدوده مورد مطالعه می¬باشند؟ ? آیا می¬توان از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تعیین نقاط بحرانی در نواحی شهری استفاده کرد؟ ? تغییرات ناشی از شهرسازی و نحوه کاربری اراضی حوضه¬های شهری چه تاثیری در مقدار رواناب دارند؟ 1-5 فرضیات تحقیق ? عوامل دخیل در تولید رواناب شامل نوع کاربری اراضی، پوشش گیاهی و عوامل اقلیمی بوده و با تلفیق لایه¬ها و مدل¬سازی رواناب در محیط gis، نواحی آسیب پذیر قابل شناسایی می¬باشند. ? افزایش سطوح نفوذناپذیر ناشی از شهرسازی باعث افزایش رواناب در سطح شهر می¬گردد. ? تعیین نقاط بحرانی و حادثه خیز در نواحی شهری به دلیل توانمندی و برخورداری از قابلیت¬های گرافیکی gis با دقت بالایی امکان¬پذیر می¬باشد.
سید حسام احمدی عالی نسب مجید رضایی بنفشه
چکیده فرسایش خاک از جمله معظلاتی است که بشر هم زمان با دست یازی بدون محاسبه و مدیریت نشده به محیط طبیعی,با آن روبرو بوده است. تخریب دامنه ها، از بین رفتن خاک حاصلخیز،پر شدن پشت سدها همه ساله خسارات هنگفتی به سرمایه های ملی و ساکنین مناطق وارد می کنند. به منظورحفاظت از حوضه های آبخیز در مقابل فرسایش و خطرات ناشی از آن؛ روش ها و اقدامات متعددی به کار گرفته می شود که هریک از آنها با اهداف خاصی به مساله فرسایش می پردازند. صوفی چای از دامنه های جنوب غربی کوه سهند و از آب شدن برف های دایمی و سنگین کوهستان به ویژه از دره بایندور سرچشمه می گیرد.حوضه آبریز صوفی چای به مساحت 312 کیلومتر مربع در جنوب استان آذربایجان شرقی و شمال شهر مراغه قرار دارد. اساس تحقیق حاضر بر ارزیابی و استخراج موثرترین عامل کنترل فرسایش با استفاده از مدل خطی بر مبنای واحد های موثر در این رابطه که عبارتند از زمین شناسی، خاک، آب و هوا، پوشش گیاهی ،روان آب سطحی، پستی و بلندی ، استفاده اززمین، وضعیت فرسایش سطحی خاک در حوضه،فرسایش رودخانه ای . و همچنین در ادامه با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره فازی ahp ، به عنوان یک روش تصمیم گیری منتج از روشهای ریاضی بوده که فاقد ضعف مدل های پیش گفته می باشد با استفاده از این روش و محاسبه وزن های مستقیم می توان تصمیماتی را که وابسته به معیارهای مختلف است اتخاذ و احتمال تصادفی بودن نتایج را از بین برد. این تحقیق در پی ان است که با استفاده از روش ahp و فازی در نرم افزار های مربوط عوامل دخیل در کنترل فرسایش مدل خطی را برای حوضه آبریز مورد مطالعه ارزیابی و مورد تحلیل قرار دهد. همزمان چند معیار با یکدیگر در تعیین بهترین گزینه مورد استفاده قرار می گیرد. و تاثیرگذار ترین عامل در فرسایش این منطقه تعیین می گردد. هدف از این تحقیق شناسایی و تشخیص واحدهای بحرانی حوضه از نظر استعداد فرسایش و شناسایی عامل موثر در فرسایش خاک حوضه صوفی چای است. کلمات کلیدی: کنترل فرسایش ، حوضه آبریز صوفی چای ، مدل فرسایش خطی ، تصمیم گیری چند معیارهahp fuzzy
فاطمه قویدل سعید جهانبخش اصل
امواج گرمایی از تظاهرات اصلی تغییر آب و هوای جهان معاصر می باشند که به لحاظ فراوانی وقوع و صدمات مالی و جانی به بار آمده، اهمیت زیادی دارند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی، طبقه بندی و تحلیل همدیدی امواج گرمایی رخ داده در شمال غرب ایران به منظور بررسی سامانه های همدیدی موثر در وقوع امواج گرمایی به دلیل خطرات محیطی و نیز بررسی مخاطرات انسانی در اثر وقوع امواج گرمایی می باشد. در این پژوهش از شاخص گرمایی معرفی شده توسط مرکز ملی داده های آب و هوای ایالات متحده (ncdc) استفاده شد بدین منظور ابتدا آمار بلند مدت 23 ساله دمای حداکثر روزانه و رطوبت نسبی روزانه برای پنج ماه گرم سال ( اردیبهشت تا شهریور ) برای ایستگاه های همدیدی شمال غرب ایران از سازمان هواشناسی کشور اخذ شده و ویژگی های آماری و همدیدی امواج گرمایی به وقوع پیوسته مورد بررسی قرارگرفته، امواج گرمایی مذکورطبق این شاخص گرمایی در پنج سطح شدت طبقه بندی گردیده و شناسایی شدند. امواج گرمایی بسیار شدید و شدید به علت دارا بودن بیشترین تاثیر مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دادند که ایستگاه های پارس آباد، مراغه، اردبیل و جلفا به ترتیب از لحاظ مخاطرات انسانی در سطح بسیار خطرناک و از لحاظ سطح شدت در شرایط بسیار شدید قرار دارند، آسیبهای انسانی سطح مذکور سکته در اثر گرما و گرمازدگی می باشد. ایستگاه های پارس آباد، جلفا، اهر، میانه، سنندج، خوی، اردبیل، تبریز، زنجان، سقز، مها باد، ارومیه ، خرمدره، سراب، پیرانشهر و مراغه در سطح شدید قرار دارند. آسیبهای انسانی سطح شدید گرمازدگی و گرفتگی عضلانی است. تحلیل نقشه-های همدید نیز نشان دادند که الگوهای غالب در مناطق مورد مطالعه پرفشار جنب حاره ای، کم فشار عربستان و پاکستان می-باشند. نقشه های شار رطوبتی نیز نشان دادند حرکت واچرخندی بر روی دریای خزر و نیز حرکت چرخندی دریای مدیترانه بیشترین تاثیر را در شار رطوبتی به منطقه ی شمال غرب ایران داشته اندهمچنین نتایج محاسبه ی دوره ی برگشت امواج گرمایی با استفاده از توزیع آماری گامبل برای دوره های برگشت2، 5، 10و20 سال نشان داد که به لحاظ مخاطره ی انسانی اکثر ایستگاهها در دوره های برگشت در سطح بسیار خطرناک و خطرناک قرار داشته و نیز به لحاظ شدت در سطح شدید و بسیار شدید رده بندی می-شوند و در آخر با استفاده از درون یابی idw ایستگاههای منتخب شمال غرب به لحاظ مخاطرات انسانی پهنه بندی گردیدند.ردیابی و پایش پدیده بلوکینگ، بررسی مخاطرات انسانی کلیه_ی شهرهای ایران به منظور تهیه ی پیام های اضطراری در زمان وقوع امواج گرمایی و نیز دادن آگاهی و آموزش به مردم در زمینه ی کمکهای اولیه برای استفاده در زمان وقوع امواج گرما می-تواند برای کاهش مخاطرات انسانی ناشی از امواج گرمایی موثر باشد.
محمد باباخانی وحدتی بهروز ساری سراف
در سال های اخیر مشاهده می گردد که اقلیم و عناصر آن دچار تغییرات بسیاری بوده است و از جهات مختلف تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر حیات موجودات زنده دارد. دماهای فرین روزانه از آن جهت اهمیت بسیاری دارد که تغییرات آن تاثیر زیادی بر کیفیت حیات موجودات زنده دارد. اگر بتوان بین تغییرات دمایی رابطه ای منطقی یافت، در این صورت می توان تا حدود زیادی تغییرات دمایی در روزهای پیش رو را تخمین زد و با مدیریت مناسب منابع و تدابیر لازم، از بروز ناهنجاری ها و تهدیدات ناشی از تغییرات دمایی جلوگیری نمود و یا دامنه آسیب ها را کاهش داد. در این تحقیق تغییرات دمای روزانه شهر تبریز، با تاکید بر سری اعداد فیبوناچی و نسبت های آن، مورد بررسی قرار گرفت و برای این منظور داده های بیشینه و کمینه و میانگین دمای روزانه شهر تبریز، از سال1992 میلادی تا مارس سال 2013 میلادی از سازمان هواشناسی شهر تبریز، اخذ گردید. واحد داده ها از سانتیگراد به کلوین، تغییر داده شد. در این تحقیق نیاز به نرم افزاری بود تا بتوان از ابزار های فیبوناچی، استفاده نمود. بنابراین نرم افزار آمی بروکر نسخه 6.3 تهیه و داده ها وارد نرم افزار گردید. نمودار تغییرات دمایی ترسیم گردید و با بررسی های بسیار، بهترین روش های کاربردی فیبوناچی به کاربرده شد. مشاهده گردید که در روند های کاهشی یا افزایشی دمایی، وقتی فیبوناچی بازگشتی مورد استفاده قرار می گیرد، دماهای فرین تمایل بسیار زیادی دارند تا از سطوح 23، 38، 50، 61.8، 100 درصد بازگشت نمایند. در بررسی های انجام شده مشخص گردید که اهداف احتمالی بیشینه دمای تابستان، با بکار گیری فیبو اکسپنشن قابل پیش بینی می باشد و فیبو تایم زون در برآورد احتمالی زمان وقوع اکسترمم ها بسیار کارآمد می باشد. برای پیش بینی اهداف احتمالی بیشینه دمای تابستان بر اساس سری اعداد فیبوناچی، روش نوینی ابداع گردید که نتایج آن به همراه مشاهدات واقعی در نرم افزار spss، از طریق آزمون t زوجی بررسی گردید و مورد تایید واقع شد.
طیبه علیزادفرخی مجید رضایی بنفشه
امروزه با رشد سریع جمعیت و نیاز به بکارگیری بهتر و منطقی تر منابع مختلف، نیاز به حمل و نقل ریلی به دلیل مزایای نسبی آن از جمله ایمنی، مصرف انرژی کمتر و آلایندگی کمتر زیست محیطی بعنوان ضرورتی حیاتی مطرح می باشد. واقعیت این است که در روش های دستی و سنتی عملا در نظر گرفتن تمامی فاکتورها و عوامل دخیل در تعیین مسیر راه آهن ممکن نیست. تعیین مسیر بهینه برای احداث خط آهن که در آن تمام ملاحظات فنی، اقتصادی و زیست محیطی اعمال شده باشد نیاز به تکنیک هایی دارد که تمام پارامترهای موثر (از جمله شیب، خصوصیات زمین شناسی، پوشش اراضی، رودخانه ها، جاده ها و.... ) را به طور توام در نظر بگیرند. سیستم gis علم و فن قدرتمندی است که قابلیت های مهمی به منظور تلفیق مسائل فنی و زیست محیطی در اختیار طراحان می گذارد که با هزینه و زمان کمتری می توانند به نتایج دقیقتری دست یابند تا بر اساس آنها و الگوریتم هایی که در سیستم gis قابل ارائه می باشند مسیر بهینه را انتخاب نمود. علم تصمیم گیری یکی از روش هایی است که در این زمینه بکار گرفته می شود.
سحر عباسی یوسف آباد مجید رضایی بنفشه
بشر درسال های اخیر شاهد افزایش روزافزون بروز حوادث و بلایای طبیعی بوده است؛ که در این میان سیل یکی از پررخدادترین این بلایا به شمار می رود. از دلایل افزایش سیلاب ها، می توان به « گسترش و توسعه روزافزون شهرها» و « افزایش دامنه فعالیت های شهری» اشاره نمود. میزان خطرات و خسارات ناشی از چنین تغییراتی در هنگام بارندگی های وسیع و وقوع سیل، بسیار بالا بوده و موجب بروز صدمات گاه جبران ناپذیری بر تاسیسات شهری و مسکونی و نیز آسیب های جانی و مالی بر شهروندانی می شود که به نحوی به این آبراهه ها در ارتباط هستند. هدف از این تحقیق بررسی میزان خطرپذیری بارش و سیلاب در مناطق 2 ، 4، 5، 6 و10 شهرداری تبریز در حاشیه شمال شهر می باشد. متغیّرهای موثر بر وقوع سیلاب بسیار متنوع می باشند، امّا میزان تاثیرگذاری آنها یکسان نیست. از میان متغیّرهای موثر، پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛ شدت بارندگی، تراکم جمعیت، مسیل ، طبقات شیب، تراکم مسکونی، ضریب cn، ضریب رواناب، پوشش گیاهی وکاربری اراضی یا فضای باز بوده و سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده و مناطق ذکر شده، اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو (ahp) توسط نرم افزار expert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این محاسبات به نرم افزار idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد. در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق منوی raster calculate در نرم افزار arc gis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در مناطق 2 ، 4، 5، 6 و10 شهر تبریز تهیه گردید.
معصومه تقی لو مجید رضایی بنفشه
برآورد دقیق میزان تبخیر- تعرق پتانسیل (etp) در مدیریت منابع آب، کشاورزی، زراعت، جنگل و مرتع از اهمیت فراوانی برخوردار است. در سالهای اخیر استفاده از تکنولوژی gis برای برآورد دقیق آن، مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مطلوبی از آن حاصل شده است. در این تحقیق با استفاده از روشهای تشعشع اقدام به برآورد تبخیر- تعرق پتانسیل در منطقه آذربایجان غربی (شهرستان خوی) گردیده است.
قاسم حسین پور مجید رضایی بنفشه
چکیده ندارد.