نام پژوهشگر: حسین پیر نجم الدین
سعید شعبان فر حسین پیر نجم الدین
هدف اصلی در این تحقیق بررسی گونه زبانی و چگونگی تغییر آن در متن است. در این راستا با بررسی چگونگی تغییر گونه زبانی در متن اصلی به مطالعه وجود یا عدم وجود و نیز چگونگی انتقال ان در ترجمه پرداخته شده است. بدین منظور داستان چهره مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس مورد مطالعه قرار گرفت که پیش از تحلیل گونه های زبانی بکار برده شده در آن و تغییراتی که این گونه های زبانی در طول داستان داشته اند دو ترجمه این اثر از منوچهر بدیعی و پرویز داریوش مطالعه شد. در مطالعه گونه زبانی که بر اساس مدل تحلیل گونه زبانی هالیدی شامل فحوا، سبک، و زمینه می شود نمونه هایی که از این داستان گرفته شده بودند مورد تحلیل قرار گرفتند. در کنا این نمونه ها جملات ترجمه شده به زبان فارسی برای بررسی مطابقت آنها با متن اصلی آورده شده اند. نتایج برآمده از این تحقیق نشان دادند که کاربرد شیوه ترجمه لغت به لغت بیش از سایر روشهای ترجمه بود ونیز هر دو مترجم تا حدودی در حفظ تغییرات گونه زبانی موجود در متن اصلی کوشا بوده اند.
سید علی هاشمی فرد حسین پیر نجم الدین
پل ریکور یکی از بزرگترین نظریه پردازان در حوزه ی تفکر انتقادی معاصر است. کتاب سه جلدی او، زمان و روایت، در برگیرنده ی آراءِ اصلی او در باب نظریه ی روایت اوست. با وجود کارایی بسیار بالای این نظریه در ادبیاتِ روایی، تا کنون کوشش های اندکی در اعمالِ مستقیمِ این نظریات به آثار بخصوصِ روایی صورت گرفته است. این تحقیق با هدف عملی کردن این نظریات وبه ارائه ی خوانشی جدید از رمان پایان رابطه اثر گراهام گرین این رمان را تحلیل می پردازد. این تحقیق با محور قرار دادن دفتر خاطرات، رمان را به سه بخش تقسیم می کند: آشنایی و جدایی سارا و بندریکس، خواندن دفترخاطرات توسط بندریکس و تغییر نظر او در مورد سارا. در واقع، این سه بخش با سه سطح محاکاتِ پیشنهاد شده توسط ریکور برابر هستند. ابتدا بندریکس پیش فرض هایی در مورد واقعیت دارد، یعنی یک پیکربندی پیشینی، سپس با خواندن دفتر خاطرات با یک طرح جدید از ماجرا روبه رو می شود، که همان عمل پیکربندی است، و در نهایت ماجرا را به شکلی جدید می بیند، که در واقع همان پیکربندی مجدد است. در واقع این رمان با محور قرار دادن موضوعِ روایت نویسی تمام جوانب دیگر را نیز در سایه ی تحت الشعاع قرارمی دهد. مسئله ی کاتولیسم که از دیدگاهِ بسیاری از منتقدان مهمترین موضوع این رمان است نیز تنها یکی ازدستمایه های داستان است که توسط راوی به پیکره ی روایت پیوند می خورد. کلید واژه ها: پل ریکور، گراهام گرین، زمان، روایت، پیکربندی پیشینی، پیکربندی، پیکربندی مجدد
الهه جمشیدیان حسین وحید دستجردی
مطالعه ی حاضر سعی در شناسایی و توضیح برخی از راهکارهای معنایی و منظوری مورد استفاده و قابل استفاده مترجمین است که در حوزه ی مشکل ترجمه ی متون ادبی به کار می گیرند. این راهکارها بر اساس ترکیب دو چهارچوب زبان شناسی نقش گرای نظام مند هالیدی و راهکارهای مربوط به کنش های منظوریِ لفور تحت مطالعه و بررسی قرار می گیرند. برای نشان دادن این راهکارها، مکبث و دو ترجمه ی فارسی آن توسط شادمان(1351) و آشوری(1371) انتخاب شده و مطالعه ای توصیفی مقایسه ای بر روی آنها بر اساس راهکارهای معنایی برای بخش معنا و راهکارهای مربوط به کنش های منظوری برای بخش ظاهر انجام شد. نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر ترکیب معنایی این راهکارها در ایجاد شباهت بسیار متن مبدأ به زیبایی و توازن شکسپیر در خلق مکبث بود. پس در عین حال، مطالعه ی حاضر همچنین این فرضیه را که ترکیب معنایی راهکارهای مربوط به کنش های منظوری منجر به حل نسبی اختلاف معنا و ظاهر می شود، مورد سنجش قرار داد.
سجاد جهان سپاس منیژه یوحنایی
مطالعه حاضر می کوشد به شناسایی و توضیح مولفه های موجود در بررسی واژه پردازی شاعرانه در ترجمه متون نمایشی/ادبی بپردازد. واژه پردازی یکی از مهمترین جنبه های سبکی در متون ادبی است. تحقیق حاضر متمرکز است بر اهمیت این جنبه در متون نمایشی و راهکارهای به کار رفته برای ترجمه آن. بدین منظور مکبث اثر شکسپیر، از شاهکارهای ادبی/نمایشی جهان، به همراه چهار ترجمه فارسی آن (احمدی (1336)، شادمان (1351)، آشوری (1371)، پاسارگادی(1378)) انتخاب شد. بر روی هر یک از این متون بررسی و تحلیل توصیفی/مقایسه ای انجام گرفت تا اهمیت و چگونگی کاربرد صفات، به مثابه یکی از اجزای اصلی واژه پردازی شاعرانه، در متن اصلی و ترجمه های آن ها مشخص گردد. برای بررسی چگونگی ترجمه واژه پردازی شاعرانه علاوه بر جنبه های معنایی/مضمونی معادل گزینی ها به وجوه سبکی و نیز الگوهای گفتمانی متون ادبی/نمایشی هم توجه شد. به این نکته نیز توجه شد که در متون نمایشی واژه پردازی اهمیتی دوچندان می یابد چرا که این متون باید اجرا شده و بازگو شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به وجوه صورت گرایانه متن اصلی و چگونگی بازتاب آن در ترجمه ها، میزان موثر بودن راهکارها برای انتقال این وجوه، التفات خاص داشته است.
عاطفه صالح نیا حسین پیر نجم الدین
پیدایش مرحله ی جدیدی از نظام سرمایه داری بعد از جنگ جهانی دوم همزمان است با ظهور عصر اطلاعات و رسانه جمعی. در چنین جامعه ای سیر آزادانه ی نشانه ها در فضای بی اساس مجازی بر سرعت فرسایش واقعیت می افزاید. به اعتقاد بودریار، فقدان واقعیت به واسطه ی شبیه سازی آن و تولید حاد واقعیت (hyperreality) پنهان خواهد ماند. این پژوهش بر آن است که جامعه فرانوین توصیف شده در سه رمان بریان مور را با توجه به نظرات بودریار بررسی کند. این رمان ها عبارتند از: فرگوس (1970)، کاتولیک ها (1972) و مجموعه ی عظیم ویکتوریایی (1975). آثار انتخاب شده جامعه ای مصرف گرا را به تصویر می کشند که در آن نامتناهی بودن اشیاء تولید شده، هویت و انسانیت بشر معاصر را به چالش می کشد. افزون بر این، در چنین جامعه ای ارزش های اصیل موجود در هنر، تاریخ، ارتباطات انسانی و مذهب جای خود را به همتای حادواقعیشان می دهند. پژوهش حاضر اطلاق پذیری عقاید بودریار درباره ی جهان وانموده زده ی (semiurgic) معاصر را در رمان های ذکر شده ی مور بررسی می کند.
آرزو نظام حسین پیر نجم الدین
چکیده ترجمهی ادبی از مباحث اصلی در حوزه ی مطالعات ترجمه به حساب می آید که در آن، مترجم ادبی نه تنها باید به انتقال معنا، بلکه به شکل و سبک متن اصلی نیز اهمیت دهد. هم چنین تعابیر متفاوت از الگو های ساختاری و شیوه های گونهگون بیان، به ترجمههای متفاوتی میانجامد که نشانگر اهمیت سبک در ترجمه و خوانشهای متفاوت از متن است. بنابراین، می توان سبک را جوهر? ذاتی در بیان هر نویسنده در نظر گرفت. ترجمه ی جملات و الگوهای حذف که از ویژگی های اصلی سبک همینگوی در داستان نویسی است، می تواند منجر به گمراه کردن مترجم در درک معنا شود. این ویژگی می تواند در انتقال متن اصلی به خوانندگان زبان مقصد، مشکلساز بوده و خواننده را از درک معنا به گونهای که در اصل بیان شده، محروم سازد. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع در پنج ترجمه فارسی پیرمرد و دریا پرداخته تا راهکارهای اتخاذ شد? مترجمان در رویارویی با الگوهای حذف را مشخص کند. نتیجهی این تحقیق بیانگر آن است که دو زبان انگلیسی و فارسی در زمینه الگوهای حذف عملکردی تقریباٌ مشابه داشته و از این رو ترجمه تحتالفظی راهکاری مطلوب، اما محافظه کارانه برای حفظ وفاداری به متن ، سبک و لایه های معنایی است. همچنین مترجمان آگاه به سبک، برخوردار از دانش و تسلط کافی در زمینه طرق مختلف بیان در دو زبان ، عملکردی به مراتب موفقتر از دیگران داشته اند. واژگان کلیدی: ترجمه ی ادبی، سبک، حذف، همینگوی، پیرمرد و دریا
سید محمد رضا مدرس زاده اصفهانی فرد هلن اولیایی نیا
در شعر «غزلی برای بلبل» سروده جان کیتس گوینده با آواز دلربای بلبل وارد عالم شیرین خیال می شود اما به تدریج متوجه خیالی بودن آن می شود در شعر «لامیا»ی او جوان فریب خورده از مار زن نما جان خود را از دست می دهد زمانی که عشق خود (مار به ظاهر زن) را از دست می دهد. در شعر «غزلی برای جام یویانی» دنیای شعر حد فاصلی است بین عالم سرد واقعیت و عالم خیالی پر شور پسر جوانی که بدنبال عشق خود – یک دختر جوان – می رود. این شعر را حلقه اتصال بین دو شعر دیگر می توان در نظر گرفت. اما در شعر «غزلی برای پائیز» دنیای دیگری ترسیم می شود. در ظاهر همان دنیای بلبل و جام است اما اثری از فریب های آنها دیگر بچشم نمی خورد. در این پایان نامه در ابتدا آنچه منتقدیم درباره اشعار ذکر شده بالا گفته اند ارائه خواهد شد (این کار می تواند بسیار مثمر ثمر باشد زیرا نوع نقد ادبی در شعر فارسی متفاوت از رویکرد انتقادی منتقدان غربی به نقد شعر است. نقد شعر در غرب مکتب های مختلفی دارد و آشنائی با این مکتب ها راه را برای گسترش ادبیات تطبیقی باز می کند). و در ادامه استدلال می شود که در شعر «غزلی برای پائیز» اثری از آزادی روحانی دیده می شود که در سه اثر دیگر دیده نمی شود که نشان می دهد کیتس در نهایت به آن هدفی که داشت نائل شد. این پایان نامه حرکت معنوی کیتس از عالم لذت جسمانی شعر «لامیا» تا لذت روحانی «غزلی برای پائیز» را دنبال می کند. غرق بودن در عالم مادیات و سیر معنوی بسوی معنویات در سرزمین های شرقی و خصوصاً در ایران زمین مطلب تازه ای نیست. سخن های زیادی در خصوص گرفتاری در تنگنای زندگی مادی و آزادی حاصل از پرواز روحی بسوی اوج معنویت ها گفته شده است. چیزی که حائز اهمیت می باشد این است که نحوه بیان آن گرفتاری و این پرواز در شعر و ادب ایران زمین نحوه خاصی است برخاسته از نوع زندگی و آداب و رسوم و قابلیت های زبان فارسی. و این نحوه بیان کاملاً متفاوت از نحوه بیان همین سیر در زبان انگلیسی است. نوع بیان، تشبیهات بکار گرفته شده، شیوه ابراز حالات و احساسات انسانی و رویکرد کلی به جهان مادیات و عالم معنویات در دو زبان فارسی و انگلیسی و ادبیات برخاسته از این دو زبان کاملاً مجزاست. این پایان نامه با دنبال کردن سیر معنوی شاعر رمانتیک انگلیسی جان کیتس سه مسیر را طی خواهد کرد. اول حرکت معنوی یک انسان را دنبال می کند که این حرکت می تواند بیانگر حالات روحی انسانی و تقابل این حالات با زندگی مادی این جهان که آدمی ناگزیر از آنست باشد از یک طرف، و از طرف دیگر منعکس کننده دیدگاههای انسانی نسبت به عالم غیر ملموس معنویات دوم نحوه بیان این حرکت در زبان انگلیسی که این نوع بیان برخاسته از زندگی مردمانی است با یک فرهنگ خاص اجتماعی و دینی را منعکس می کند و سوم برداشت های منتقدان و رویکرد ا نتقادی آنها نسبت به این حرکت و طرز بیان آن را نمایان می سازد. بعبارتی دیگر این پایان نامه مسیر معنوی را که جان کیتس طی نمود دنبال می کند، انعکاس این سیر در اشعار و نامه های او را د نبال می کند، و نقد متقدین آثار ادبی بر این اشعار و نامه ها را منعکس می سازد. 6-پیشینه وتاریخچه موضوع تحقیق: (مطالعات و تحقیقاتی که در رابطه با این موضوع صورت گرفته و نتایج حاصل ازآن) درباره این شاعر رمانتیک مطلب بسیار و گوناگون گفته شده است مثلاً بلندن (blanden) کیتس را همانند شکسپیر شاعری می داند که هنر او خود پرور بوده و دل دوستاران شعر و شاعری را ربوده است. نظر مقابل این نظر در روژنال ادینبورگ بلک وود (blackwood’s edinburgh) دیده می شود که کیتس را خاری خود رو بدون هیچ گونه سوادی در ارتباط با شعر و یا تاریخ کلاسیک معرفی می کند. بین این دو قطب نظریات متعددی ابراز شده است. منتقدین گذشته این شاعر را شاعری احساساتی می دانستند اما نقد امروز بیشتر تمایل به جدا کردن او از عوالم افراطی احساسات دارد و دیگر چون گذشته برای داستان فلفل سود کردن زبان برای هر چه بیشتر احساس کردن خنکی شربت که به شاعر نسبت داده اند ارزشی قائل نیست. هیونز (havens) در مقاله ای تحت عنوان "مسئله زیبائی و واقعیت در شعر کیتس" سیر کلی اشعار او را در نظر گرفته و بر این باور است که دو مسئله متضاد در آثار او مرتباً تکرار می شوند: لذت از زیبائی ها و ناامیدی از دنیای واقعیت. مورد دوم از نظر او حاصل تحمل زجر فراوان است که بر این شاعر فوق العاده حساس تحمیل شد. از نظر اِند (s.a.ende) کیتس عناصری را که بین شعرای گذشته یعنی شکسپیر، وردزورث (wordsworth) و میلتن (milton) مشترک بود در کار خود بکار گرفت. بعبارت دیگر این منتقد در مقاله خود تحت عنوان "آهنگ حقیقت کیتس" این شاعر را دست پروده شعرای پیشین میداند. مسئله ای که مستقیماً به این پایان نامه مربوط است مسئله "نردبان لذت" است که اوّل بار خود کیتس این مفهوم را در نامه ای معرفی کرده است. مفهوم این امر آنست که شاعر تدریجاً مراحل صعود را طی می کند تا به جائی که خیال او به مرتبه دریافت حقیقت نائل می شود. اما تا جائی که نویسنده این مقاله خبر داد این موضوع خیلی دنبال نشده است که امید میرود این پایان نامه آنرا بسط دهد. منتقدین درباره مسئله لذت، خاصه لذت هنری، نیز بسیار بحث کرده اند. ایتن (eaton) در مقاله ای تحت عنوان لذت و رنج هنری به این نتیجه می رسد که لزوماً باید مرزی در نظر گرفت بین لذت هنری و دیگر انواع لذت و در امرلذت هنری حاصل کار هنرمند را پایه و اساس قرار می دهد. از طرف دیگر آرن هایم (arnheim) با این موضوع که در مسئله خلاقیت هنری، اصل لذت بخشی است مخالفت کرده و اصل را بر هدف مورد نظر در خلق هنر می گذارد و بدین تر تیب از حاصل هنر به غایت آن رو می گرداند. منتقدین دیگر نظیر شوسترمن (shusterman) هنر را دور از دسترس عموم مردم خواسته اند در حالیکه کسانی نظیر نهماس (nehemas) چنین جایگاهی را قابل قبول ندانسته اند. این ها نمونه هائی است از حجم بسیار زیادی که از زمان کتیس تا به امروز در باره شعر او و مسئله لذت گفته شده است. هدف این پایان نامه این است که با ترسیم تصویری کلی از مجموعه گفته ها، از حدود زندگی و آثار این شاعر فراتر رفته و به یک نتیجه فراگیر مربوط به حالات و روحیات انسانی برسد.
فهیمه نظری حسین پیر نجم الدین
در چند دهه اخیر، رمان هندی به زبان انگلیسی جایگاه ویژه ای میان انواع رمان های ملی و بین المللی کسب کرده است. بازنمایی هند معاصر، بعد از حکمروایی استعمارگران، از مضامین اصلی این رمان هاست. آروندا تی روی و مینا الکساندر از نویسندگان مطرح این گونه از رمانهای پسا استعماری هستند که در آثار خود به ویژه در رمانهایشان، درباره پیامدهای ناشی از دوره استعمار می نویسند. در این آثار، هویت به عنوان یکی از موضوع های محوری در ادبیات پسا استعماری دو وجهه اصلی دارد: پیوند آن با فردیت و پیوند آن با ملیت. روی و الکساندر تلاش می کنند هویت را از دریچه های تاریخ و فرهنگ روایت کنند. آنها، در بازنمایی های چند وجهی شان، استعمار نو را گزاره ی موازی استعمار درونی شده و دیگر پنداری امپریالیستی می دانند. از این رو، رمان هایشان نمودار تاریخ هایی هستند که به داستان ترجمه شده اند و این داستان ها نیز بازتابنده بحران هویتی است که با رویاهای آشفته، خودانگاره های تحریف شده، احساس فقدان، انزوا و برون راندگی در هم آمیخته است. این پژوهش، با تمرکز بر رمان های خدای چیزهای کوچک از آرونداتی روی و جاده ی نمناک و موسیقی منهتن از مینا الکساندر، هویت پسا استعماری را در پرتو تاریخ استعمار بررسی می کند. برای دستیابی به این مهم، این پژوهش با به کارگیری نظریه های هومی ک. بهابها، گایاتری چاکراورتی اسپیواک و فرانس فانون، حال و گذشته را در تقارن با یکدیگر می کاود تا میراث گذشته و شکاف کنونی در هویت هندی، متاثر از امپریالیسم فرهنگی، جایگزینی فرهنگی و نیز بی سرزمینی(diaspora)، را بررسی کند. در آثار مذکور، پراکنش که در نتیجه مهاجرت و تبعید شدگی به وجود می آید به دلیل آمیختگی و ارتباطات بینا فرهنگی طنین مناقشه آمیزی دارد. این آثار از هم گسیختگی در خودآگاه و ناخودآگاه شخصیت ها و نیز «دیگرانگاری خود» را آشکار می کنند و شناخت دوسویه غیرممکن بین خود و دیگری را به پرسش می کشند. افزون بر این، این پژوهش به موضوع زنان، با توجه به اینکه نویسندگان مورد بحث، زنان هندی هستند چونان فرودستان نامریی می پردازد. در مجموع، این پژوهش تلاشی است برای کاوش از زوایای تاریخ و حافظه در هویت پسا استعماری هندی بعد از استقلال کشور هند. کوشش شده است تا با مقایسه ی آثار منتخب دو نویسنده مورد بحث در این تحقیق گرایش های غالب در رمان هندی معاصر انگلیسی زبان تفصیل یابند.