نام پژوهشگر: محمود آبدانان مهدی زاده
زینب نوروزی صادق سیاحی
نهج البلاغه در عین دربرداشتن مباحث گوناگون، مشتمل بر مسائل سیاسی و حکومتی نیز می باشد. این اثر ارزشمند که در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد، غنی ترین اثر در راستای ادبیات سیاسی پس از ظهور اسلام است که گوهرهایی از حکمت را در خود جای داده است. حکمت که در قرآن و احادیث پیشوایان دین اهمیت و ارزش فوق العاده دارد، به لحاظ ادبی نیز همواره مورد توجه شاعران و ادبای عرب قرار گرفته است؛ چنانکه حکمت های ادبی نغزی در آثار ادیبان عرب پدید آمده است و غالباً ناشی از تجربیات ادیب در زندگی می باشد. حکمتع ادبی در ادب عربی رواج فراوان داشته و در هر دوره متأثر از اوضاع اجتماعی و سیاسی و نیز سطح فکر و درک شاعر بوده است. همچنین، ادبیات سیاسی به فن گفتاری شعری و نثری گفته می شود که به تأیید یا رد امور سیاسی حکومت می پردازد و غالباً با لحنی حماسی ایراد می شود. این نوع ادبیات در میان قوم عرب سابقه ای دیرینه دارد و با ظهور اسلام غالباً جنب? مذهبی- سیاسی پیدا کرد. ادبیات سیاسی همزاد تشکیل نظام سیاسی در جامعه است و در قالب نظم و نثر پدید می آید. دراین پایان نامه، حکمت های سیاسی نهج البلاغه، بررسی و شرح و تحلیل شده اند.
قاسم خانی مهرآبادی محمود آبدانان مهدی زاده
ابوبکر محمد حلبی، معروف به صنوبری شاعر طبیعت، در شهر انطاکیه متولد شد ودر سال 334هـ در گذشت . وی از پرچمداران ادبیات توصیفی در شعر عربی محسوب می شود ، به گونه ای که اشعار زیادی در وصف باغ و گل دارد .روضیات او مانند خمریات ابو نواس دارای شهرت می باشد . وی صاحب قدرت تفکر و تعقل بالایی بود و از ذوق سرشاری در وصف طبیعت برخوردار بود . اونیز در وصف برف اشعارزیادی را سروده است . وی در به کار گرفتن آرایه های بلاغی دست توانایی دارد و زیباترین تشبیهات از وصف طبیعت، در دیوان او دیده می شود . در این پایان نامه تلاش بر این بوده که زیباترین، نمونه های وصفی از وی آورده شود.
عبدالعلی دیلمی محمود آبدانان مهدی زاده
چکیده: رساله ی من که مشتمل بر چهار باب است، بر اساس چهارده فصل تنظیم شده است. در فصل اول از باب اول، تصوف را تعریف کردیم، ودر فصل دوم به سیر تاریخی آن پرداختیم. در فصل سوم توضیح اصطلاحات را از نظر دور نداشتیم. به باب دوم که رسیدیم آن را به ابن الفارض اختصاص دادیم،و به طور کلی به زندگی نامه ی او پرداختیم و مسائل برجسته ای چون محل و تاریخ تولد و برخی رویدادهای عرفانی و غیرعرفانی مرتبط با او را ذکر نمودیم. فصل دوم را به شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دوران این شاعر و عارف بلند آوازه اختصاص دادیم. در فصل سوم از ویژگی های ادبی شعر او نیز سخن گفتیم و اینکه آرایه های لفظی و معنوی زیادی در آن به کار رفته است. در فصل چهارم از مبانی عرفانی او سخن گفتیم و در این بین به مسأله ی عشق و مراحل آن و نوع اتحاد و فنای شیخ اشاره کردیم. همچنین نظر او رادر باره ی حلول و اهل بیت (ع) بیان نمودیم،ودر کل به این نتیجه رسیدیم که عشق وعرفان ابن الفارض زاهدانه است وسراسر شعرش از عرفان موج می زند. باب سوم را به حافظ اختصاص دادیم و درست شبیه آنچه که برای ابن الفارض عمل نمودیم برای این شاعر جاودانه انجام دادیم؛ یعنی از زندگی نامه شروع کردیم و فصل پایانی را به مبانی معرفت و عرفان او اختصاص دادیم،و در این باره برای ما روشن شد که اولاً آرایه های ادبی در شعر حافظ به گونه ای طبیعی به کار رفته اند؛ به ویژه ایهام که زیبایی خاصی به آن داده است.ثانیاً در رابطه با عرفان وعشق او ضمن اینکه عاشقانه است جوشش کمتری نسبت به ابن الفارض دارد وبه طور کلی اشعار عارفانه ی او نسبت به موضوعات دیگر حجم کمتری از دیوانش را تشکیل می دهد. اما در باب چهارم به موضوع اصلی رسیدیم که همان بررسی ومقایسه ی مضامین مشترک عرفانی میان دو شاعر است. این بحث را به بیست و چهار محور یا موضوع تقسیم کردیم و در ذیل هرموضوع تعدادی شاهد شعری از هردو شاعر آوردیم؛ به گونه ای که مضمونِ موضوعِ ذکر شده، در ابیات هردو شاعر آمده باشد. ضمناً ابیات را یک به یک مقایسه و از نظر عرفانی و ادبی شرح دادیم. لازم به ذکر است که برای رفع ملالت و ایجاد سهولت، محور های ذکر شده را به سه فصل تقسیم نمودیم.با عناوینِ کار کرد عشق ونقش معشوق و وظیفه ی عاشق،ودر کل به این نتیجه رسیدیم که هرچند افتراقات زیادی در موضوع شعر این دو شاعر وعارف بزرگ هست اما چون هردو درباره ی یک پدیده ی فطری تغنی کرده اند نغمه های مشابه نچندان کمی از خود به یادگار گذاشتند.
صغری حیدری علیرضا محکی پور
جاحظ نویسند ی معروف عصر عباسی است که حدود سال 163هـ در بصره متولد شد. او دارای تألیفات زیادی است که این تألیفات، منعکس کننده ی واقعیت های عصر اویند. او به احوال ملت های مختلفی پرداخته است. ایرانیان یکی از این ملت هایی هستند که مورد توجه عمیق وی بوده اند. او با نگاهی دقیق و گاه نقادانه، وضعیت و جایگاه آنان را در زمینه های مختلف، از جمله؛ آداب و رسوم، خلق وخوی، موقعیت ها و مشاغل به تصویر می کشد. همچنین از سیاست و کاردانی آنان، اطلاعات مفیدی به دست می دهد. در زمینه علمی و ادبی نیز از بزرگان و آثار آنان سخن می گوید. او به قدری از گذشته ایرانیان سخن می گوید که با مطالعه ی آثار وی، گویا تاریخ ایرانیان در مقابل دیدگان ما قرار دارد. به طور کلی می توان گفت؛ جاحظ از یک طرف تحت تأثیر فرهنگ ایرانی بوده و از طرف دیگر خود نیز بر آن تأثیراتی نهاده است.
حمیده شیخ زاده صادق سیاحی
حضرت فاطمه 3 به عنوان تنها یادگار پیامبر 9، امّ الائمه : و حلقه اتصال میان نبوّت و امامت و به عنوان یکی از بارزترین مصادیق عصمت که زندگی او باید اسوه و سرمشق مسلمانان باشد، جایگاه ویژه ای در شعر شیعه از سده های نخستین تا دوره معاصر داشته است. در دوره معاصر، شعر فاطمی به اوج شکوفایی خود می رسد و عرصه ظهور حماسه های فاطمی و قصاید طولانی می شود که تدوین مجموعه های چند جلدی با عنوان «فاطمیّات» ثمره این پویایی و شکوفایی است. پژوهش حاضر با بررسی نمونه هایی از اشعار این مجموعه، بر اساس عناصر ادبی چهارگانه: معنا، عاطفه، خیال و سبک، سعی دارد افزون بر آگاهی از دیدگاه شعرای معاصر نسبت به ابعاد مختلف حیات حضرت فاطمه 3، به سطح فنّی این اشعار نیز دست یابد. شاعران معاصر با بهره گیری و اقتباس از مضامین اسلامی، احادیث و قرآن مجید، بسیاری از فرازهای مهم زندگی حضرت، از جمله ولادت، ازدواج، شهادت و حرکت های سیاسی و اجتماعی ایشان را به نظم کشیدند و از جایگاه و سیمای واقعی ایشان در قرآن کریم و حدیث نبوّی سخن گفتند. از جنبه عاطفی، شعر فاطمی آمیخته ای از عواطف محبّت، اندوه، خشم و شادی است که این عواطف از صفاتی چون؛ صدق، قوّت، تنوّع، عمق، ثبات و والائی برخوردار هستند. صور خیال بکار رفته در شعر فاطمی اغلب تقلیدی، پیش پا افتاده و فاقد نوآوری است امّا با این وجود تشبیهات و استعاره های معمول آنان زیبایی و لطافت خاصی به شعرشان بخشیده است. زبان شعری شاعران فاطمی ساده، روان و متین و استوار است که استفاده هنرمندانه آنان از آرایه های بدیعی برجسته و انواع تکرار موسیقی شعرشان را به کمال رسانده است. یکی از بهترین نمونه های جامع و کامل شعر فاطمی، حماسه فاطمی عبدالمنعم فرطوسی است. این حماسه گرانسنگ روایت منظوم تاریخ و سیره حضرت زهرا3 است که در وزن و روی واحد سروده شده و از زبانی ساده و روان برخوردار است.
اقدس بهزادی پور محمود آبدانان مهدی زاده
قد تزامن العصر الحدیث مع بزوغ الإیدیولوجیات والتیارات الفکریه، لاسیّما فی حَقلَی الدین والأدب. فتخلّی الأدیب العربی عن تحجّره الدینی وانحیازه السالف، باحثا فی الدین عن مبادئ سدیده، تواکب حاجات مجتمعه الحاتمه. فأضفی علی الأدب الدینی لونا جدیدا، وکانت للأدیب المسیحی ید قویّه فی بعث هذا اللون. أمّا الخطوه المسیحیه الأولی فی هذا الأمر، فکانت مرکّزه علی الشخصیات الإسلامیه، حیث بات الفکر الإسلامی، بوره الدراسات المسیحیه حیال الدین وحوار الأدیان. اعتنی المسیحیون فی أدبهم بالنبی الأکرم ? شعرا ونثرا، ویتمیّز أدبهم هذا، بالنزعات المسیحیه المختلفه تجاه الرسول الکریم ? ولأدباء المهجر، دور رائد وفعال فی هذا الحقل. فمِن هولاء مَن سلّطوا الأضواء علی بطوله الرسول?، وعلی بُعدَی الفصاحه والبلاغه فی الکیان النَبَوی، فوجدوا فی کیانه، الإنسانیه الثائره التی قلبت العالم العربی بثوره إنسانیه متفوّقه. وثمه من ردّوا علی آراء الغربیین، معتبرین النبی محمّد ? نبیّا سماویّا مُرسلا. ومنهم مَن اتّخذ النبی ? والقرآن الکریم، رمزا إنسانیّا فی مدوّناته وذلک ماثل للعیان فی کتاب "النبی" لجبران خلیل جبران؛ حیث رأی فی النبی ?، المصلح الإجتماعی الکبیر. أدب المسیحیین فی الإمام علی ?، هو أدب الإبداع والشمول؛ إذ أنشأ المسیحیون أول الملاحم العربیه فی علی بن أبی طالب ?، وبادروا بتناول سیره شامله لجوانب حیاته العظیمه. فدوّن المسیحیون الموسوعات والملاحم تبینا بأنّ الإمام ? هو البطل العربی الفرید الذی لازالت الأدوار التاریخه المختلفه بحاجه ماسّه إلی بطولاته الفذّه وتهفو إلی تعالیمیه الحکومیه التی هی بمثابه دُستُور حکومیّ متمیّز. أدب المسیحیین فی الإمام الحسین ? هو أدب ذو ألوان فنیّه متنوعه؛ إذ أدرج المسیحیون فی الضروب الأدبیه الکلاسیکیه والحدیثه، مآسی فاجعه کربلاء وأبعاد حرکه الإمام الحسین ?. تمتاز ملاحم المسیحیین فی هذا المضمار، بالوجه العاطفی والوجه التحلیلی. کما یتجلّی منهجهم المقارن فی المقارنه بین الإمام الحسین ? والشخصیات المسیحیه النبیله. وبالتالی فقد تسرّب حدیثهم عن الإمام الحسین ?، إلی فن الروایه المستحدثه. أمّا الأدیب المسیحی سلیمان کتانی، فقد کرّس معظم حیاته الأدبیه فی تدوین مجموعه کامله عن أهل البیت المحمّدی کافّه، وتناول فیها محطّات معیّنه، من حیاتهم ودرس موقفهم الإصلاحی بلغه أدبیه معقّده. إنّ هذه الأطروحه تحمل فی طیّاتها دراسه مکانه النبی ? وأهل البیت ? فی الرویه المسیحیه بمنهج دراسی تحلیلی، کما تتوخّی إبراز دوافع المسیحیین فی الکتابه عن الشخصیات الإسلامیه.
رقیه شریفی خیریه عچرش
سید حیدرحلی، شاعر، نویسنده ودانشمند سخنور شیعی مشهور قرن نوزدهم میلادی (سیزدهم هجری قمری) می باشد. شاعرعراقی که مدایح و مرثیه های بی شماری در مورد خاندان نبوت (ع) دارد. مرثیه های وی درسوگ امام حسین (ع) به «حولیات» مشهور است. و زبان زد خاص و عام می باشد. به همین جهت وی را «شاعر الحسین (ع)» می نامند و هم چنان که به «شاعرالمهدویه» نیز معروف است. دیگر اغراض شعریش: حماسه، اخوانیات، موشحات، تقریظ، تاریخ شعری، غزل و عتاب می باشد. وی سروده های حَکمی دلنشینی را در بهترین اسلوب و سبک شعری که به سبک متنبی، شاعر حکیم دوره ی عباسی نزدیک است؛ در میان دیگر اغراض شعریش جاری کرده است. وصف های او در مورد مرگ، زندگی و گذر زمان و دیگر ارزش های اخلاقی از جمله دوستی، وفای به عهد، عزّت و کرامت انسانی و... آموزنده می باشد. سید در وصف های خود از دنیا از بهترین حکمت انسانی نهج البلاغه امام علی (ع) تأثیر پذیرفته است. خاستگاه اصلی سروده های حکیمانه ی حلی؛ مهدویات وی می باشد. وی در سرتاسر دیوان شعریش به مسئله ی مهدویت و ظهور منجی عالم بشریت، بشارت داده است و سعادت جهانی را برای تمام بشریت ترسیم می کند.
علی آرامش پور محمود آبدانان مهدی زاده
پیوند و ارتباط زبان عربی و زبان فارسی، قدمتی دیرینه دارد؛ پیوندی که گویا پیش از اسلام وجود داشته و با ورود اسلام به ایران و هم زمان با طلوع نخستین آثار ادب فارسی در قرن های سوم و چهارم هجری شروع شده و تاکنون ادامه دارد. این دو زبان،ارتباطی دو سویه با هم داشته اند؛ امّا در این میان، سهم تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی به مراتب بیشتر بوده است؛ چنانکه اوج تأثیر پذیری زبان فارسی از زبان عربی را می توان در قرن های هفتم و هشتم و در سبک موسوم به عراقی مشاهده کرد. بزرگان ادب فارسی در هم? ادوار گذشته به شیوه های مختلف از زبان عربی تأثیر پذیرفته و آثار ادبی خود را به نقش و نگارِ واژگان، اشعار و امثال عربی آراسته اند. نظر به اهمّیّت دستیابی به سیر صعودی و نزولی تاثیر زبان عربی بر نظم و نثر فارسی، در این رساله سعی شده تا سیر این تحوّل، از نیمه دوم قرن سوم هجری تا پایان حکومت قاجاریّه، بر اساس مولّفه های مختلف زبان عربی، شامل آیات و احادیث، اشعار عربی، واژگان و تأثیرات مـضمونی و کاربـردی، تحلیل و بررسی شود. رونـد یـاد شده، از دور? سـامانیان و غزنویان شروع می شود و تا اواخر قاجاریّه ادامه می یابد. در این رساله از میان اشعار و متون زبان فارسی در ادوار ادبی گذشته، بخش های متنوّعی از آثار بزرگان هر دوره، گزینش و نشانه های این تأثیر و عوامل اثر گذار سیاسی و اجتماعی در آن،تبیین شده است. یافته های این جستار، نشان می دهد زبان فارسی در هم? ادوار حیات خود، به شکل گسترده ای از زبان عربی تاثیر پذیرفته است. این تاثیرپذیری در دوره های مختلف و بسته به اوضاع سیاسی واجتماعی، فراز و فرودهایی داشته است. استفاد? شاعران ونویسندگان فارسی زبان از مولّفه های زبان عربی، دلایلی چند داشته که مهم ترینِ این دلایل، اظهار فضل شاعر و نویسند? فارسی زبان و تفاخر به عربی دانی و گاهی نیز از سر تفنّن می باشد؛ شاهد آن که در بسیاری از موارد با حذف این مولّفه ها، آسیب چندانی به معنای نثر یا شعر فارسی وارد نمی شود.
جعفر جرفی محمود آبدانان مهدی زاده
ظهرت فی الادب العربی فی العصر العباسی حاله من التفوق العلمی و الثقافی بحیث یمکن ان نشاهدها فی اثارهم و ما انتجوه و کان من شعراء هذه الدوره الهامه من الادب العربی الذین مارسوا دورهم حسب المحیط الجدید بطریقه عقلانیه راقیه کی یعلنوا عن عهدٍ حدیثٍ بشعرهم فی زمنهم المتجدد, هما ابوتمام و ابن الرومی اللذان قاما بتأقلم انفسهما حسب الظروف الجدیده و الراقیه و جاءا باسلوبٍ یختلف نوعاً ما عما سبقهما فی العصور المتقدمه کالعصر الاموی و قبله العصر الاسلامی عندما کان الشاعر لا یعرف شیئاً عن الثقافه سوی امور القبیله و بعض المسائل السیاسیه و الدینیه و الحزبیه, لکن ابو¬تمام و ابن الرومی بدخول عصرهما المزدهر فی کافه المجالات بما فیها العلم و الثقافات الجدیده و الدخیله و ظهور الافکار الاجنبیه و العقائد المختلفه و التنافس القائم بینها, لعبا دور الشاعر مع دور الانسان المتعلم و المطلع بعصره لذا مارسا فی هذه الظروف المزدهره فکریاً و عقلیاً دور الرجل المثقف کی یجعلا الشعر العربی فی حالهٍ لایکتفی بالذوق و الفطره بل هناک ثقافه و علم یجب أن یتخذ من معینه للادب الجدید کما حدث فی النثر الفنی کما إنه اتخذ من الثقافه الجدیده من فلسفته و منطقه و افکاره الجدیده و الدخیله و افاقه الحدیثه المتاثره بالثقافات الاجنبیه التی باتت تظهر فی المجتمع العباسی بشکل اوضح, اتخذ ایضاً الشعر ما ناله قرینه النثر علی ید شعراء من امثال ابی¬تمام و ابن الرومی فهما قاما بادخال العقلیه التی هی التمرن علی طلب العلم و الثقافه و فتح الافاق الجدیده فی مجتمعهما الراقی, فی الشعر فجعلا ساحه الشعر بعقلیتهما تقترب الی ساحه النثر و عقلیته و احدثا انقلاباً فی الشعر قام علی توحید القصیده و احکام نظمها و ارتفاع مستوی المعانی و الصور من الحاله الفطریه الی الحاله المثقفه و العقلانیه و ادخال عنصر الفلسفه و المنطق أو النظره التحلیلیه فی الشعر, فهما بما حدثا خرجا عن ساحه الشاعر البدوی و الامّی و دخلا الی ساحه الشاعر المثقف و العالم و المطّلع علی ثقافه عصره, فکل هذا جاء باسلوبٍ جمیل و موات الی حاله التثقیف و التعلم کما ظهر فی اسلوب اصحاب النثر الفنی الذین ادرکوا هذه الحاله قُبیل الشعراء فی اواخر العهد الاموی.
شهلا عبیات محمود آبدانان مهدی زاده
ابوالأسود دولی، از چهره های معروف شیعی، نام وی ظالم بن عمرو بن سفیان بن جندل است که بیشتر معروف به کنیه ی خود ابوالأسود دولی است. ایشان واضع علم نحو، و نقطه گذار حروف قرآنی است پس عجیب نیست که شعر ابوالأسود در اوج فصاحت و بلاغت و زیبایی باشد، چرا که او با آیات وحی مأنوس بود و بدون شک این فصاحت و بلاغت رابطه تنگاتنگی با تسلط ایشان بر آیات قرآنی دارد شعر این شاعر بزرگوار فصیح و عاری از هر گونه عیوب ساختاری است، بنابراین استفاده از این شعر در کتب لغت و نحو به عنوان شاهد مثال مناسب است. نگارنده این پایان نامه با استفاده از کتب معتبر لغت نامه ها به شرح و ترجمه دیوان این شخصیت ادبی و شیعی پرداخته است.این پایان نامه متشکل از دو بخش است که بخش اول عبارت از دیوان ابوالاسود دولی و بخش به ضمیمه ی دیوان اختصاص دادم. ابتدا مفردات را ترجمه، و سپس تک تک ابیات را ترجمه نمودم آنگاه نکاتی که در بعضی از اَبیات از جمله، اشاره به آیه یا حدیث یا ضرب المثلی یا نکته بلاغی باشد را نیز شرح داده ام.
صبریه فرحانی اصل محمود آبدانان مهدی زاده
مازال الأدب مرآه عصره وحامل رسالته علی رغم النکبات التی واجهها فی طریقه والتطورات الحاصله فیه علی مرّ العصور و الشعر القصصی الذی هو شکل من أشکاله لم یکن بمعزل عنه. سعت هذه الدراسه لتبیین أحوال العصر الحدیث بعد دخول الفرنسیین والتغییرات الحاصله علی أدبه إثر هذه الحادثه بمساعده الوسائل کالصحف والمجلات والبعثات و... فی بابین مخصصین للشعر والقصه وباباً آخر للشعر القصصی مع دراسه عناصر الأنواع الأدبیه لهذه الدراسه شعراً وقصه وتطبیقها فی الباب الرابع المخصص لدراسه الشعر القصصی فی قصه«الیتیم فی العید» للشاعر معروف الرصافی متخذه هذه الرساله القصه القصیره أنموذجاً لها؛ساعیه للإجابه علی هل استطاع الشعراء انعکاس مشاکل الشعب فی الشعر القصصی؟ و ماهی عناصره الفعاله؟ومن أین استمدوا ماده قصصهم؟...متخذین لهذه الدراسه المنهج التوصیفی التحلیلی للوصول الی نتائج منها: إنّ الأدب العربی إنتاج ساهمت فیه کثیر من الأمم ولاسیما فی العصر الحدیث. وإنّ الأدب العربی لم یستورد الأدب القصصی من الغرب بل العکس ولکن قد طوره فنیاً فی العصر الحدیث متأثراً بأدب الغرب القصصی، وهکذا الحال فی الشعر القصصی.وإنّ الشعر القصصی أحدث لحمل رساله اجتماعیه وإنسانیه موجّه بها الی الاستعمار. وقد اختصّت هذه الرساله بعناصر الشعر القصصی لدراسه تفاعل هذه العناصر فنیاً مع بعضها البعض فی هذا الجنس الأدبی مستهدفه تبیین تأثیر تفاعلها فنیاً فی نجاح الشعر القصصی لإیصال رسالته الاجتماعیه والإنسانیه للعالم ولاسیما الاستعمار.