نام پژوهشگر: مهدی سمایی
شمسی سماوی اقدم بهمن زندی
در این تحقیق تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان فارسی در مقایسه با زبان ترکی آذری، زبان مادری ساکنان شهرهای تبریز و بناب مشخص شود. طرح تحقیق از نوع پیمایشی است که جامعه آماری آن، تمامی ترک زبانان ساکن شهرهای بناب و تبریز می باشد .روش نمونه گیری، نظام مند متناسب با حجم طبقه است که400 نفر آزمودنی از شهر تبریز و 300 نفر آزمودنی از شهر بناب بر اساس سن، جنس، شغل، میزان تحصیلات و زبان مادری همسرافراد متأهل در شش حوزه اجتماعی انتخاب شدند . این تحقیق بر اساس مطالعات پاراشر (1980) در مورد انتخاب زبان توسط 350 نفر هندی تحصیلکرده در دو شهر حیدر آباد و اسکندرآباد است که در آن از آزمودنی ها خواسته شد تا مشخص نمایند در حوزه های تعیین شده از چه زبانی و به چه میزانی استفاده می کنند. هدف تحقیق، مشخص کردن وضعیت دوزبانگونگی جوامع مورد تحقیق بود. ابزار لازم جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای است که بر اساس الگوی پژوهشی پاراشر تنظیم شده است. از آزمودنی ها خواسته شد در هر یک از حوزه های خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، یکی از دو کد ( فارسی یا ترکی ) را در یک مقیاس چهار درجه ای همیشه، اغلب، بعضی وقتها و هرگز انتخاب کنند. پرسشنامه دارای 36 سوال می باشد که به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و کدگذاری، بر روی داده ها روشهای آماری آزمون تی جفت و واکاوی واریانس یکسویه اعمال شد. این تحقیق نشان داد که میزان کاربرد زبان فارسی در همه حوزه های اجتماعی در شهر تبریز بیشتر از بناب است ولی این تفاوت معنی دار نیست. این تحقیق همچنین نشان داد که در هر دو شهر تبریز و بناب، در پنج حوزه خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد و اداری، زبان ترکی بیش از زبان فارسی بکار گرفته می شود ولی در حوزه آموزش در هر دو شهر، میانگین کاربرد زبان فارسی بیشتر از زبان ترکی است.
خداداد یاری هیبت بهمن زندی
چکیده: هدف پژوهشگر از تحقیق حاضر این بود که وضعیت موجود در مورد استفاده ازدو زبان فارسی و بلوچی در تعاملات روز مره مردم بلوچ زبان کلاله،مینودشت و گالیکش مشخص شود .روش انجام تحقیق توصیفی –پیمایشی بوده و گرداوری اطلاعات به دو طریق کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت . زمینه ی تحقیق جامعه ی بلوچ زبان مهاجر شهر های کلاله ،مینودشت و گالیکش بوده است . این پژوهش نشان داد که زبان بلوچی تنها در حوزه ی خانواده مسلط بوده و در حوزه های همسایگی ،دادوستد ،آموزشی و اداری زبان فارسی دارای تسلط بلا منازع می باشد .در حوزه ی دوستی تفاوت قابل ملاحظه ای در کاربرد دو زبان دیده نمی شود .در زمینه ی ارتباط سن با انتخاب زبان می بینیم که با افزایش سن گرایش به کاربرد زبان بلوچی افزایش یافته است و در زمینه ی تاثیر سطوح تحصیلی بر کاربرد زبان ،با افزایش سطح تحصیل علاقه به کاربرد زبان فارسی افزایش می یابد . این تحقیق نشان داد که جنس در انتخاب زبان تاثیر معناداری ندارد در تحقیق حاضر 300 آزمودنی (از هر شهر 100 نفر ) به صورت تصادفی از مناطق چهار گانه ی کلاله و مینودشت و منطقه ی سه گانه ی گالیکش انتخاب شده اند . آزمودنی ها بر اساس گروه سنی (10- سال و پایین تر ،16-11سال ، 25-17 سال، 65-26 سال ، 65+ سال ) سطح تحصیلات (بیسواد ، ابتدایی ، راهنمایی ،دبیرستان ،دیپلم، فوق دیپلم ،لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا ) ، جنس (مرد و زن ) و زبان مادری همسر ( بلوچی و غیر بلوچی ) انتخاب شده اند. پرسش نامه ی الگوی پژوهشی پاراشر ( 1980) مورد استفاده قرار گرفته است . از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه ی زبانی فارسی و بلوچی را در شش حوزه ی اجتماعی خانواده، دوستی ، همسایگی ، دادوستد ،آموزش و اداری بر اساس یک میزان چهار گزینه ای « همیشه » ، «اغلب» ، « بعضی وقتها» و « هیچ وقت» مشخص کنند . پس از جمع آوری پرسش نامه ها ، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شده اند و روش های آماری آزمون ت جفت(paired-t test )و واکاوی واریانس یک سویه(one way anova )جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است . واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و بلوچی توسط گروه های مختلف سنی ، تحصیلی و افراد متاهل با همسر بلوچ و غیر بلوچ در هر سه شهر از نظر آماری معنا دار می باشدولی جنس (زن یا مرد)در انتخاب نوع زبان بی تاثیر می باشد .
طاهره کرم بین بهمن زندی
زبان یکی از ضرورتهای زندگی اجتماعی است و به کارگیری آن یکی از ویژگیهای انسان اجتماعی می باشد. کارکرد زبان در برقراری روابط اجتماعی بازتابی از این واقعیت است که بین زبان و جامعه همبستگی نزدیکی وجود دارد. هدف کلی این تحقیق این است که نقش اجتماعی زبانهای فارسی و گیلکی در شهر رشت را بررسی کند. در این تحقیق 400 آزمودنی از سه منطقه شهر رشت به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنیها به چهار گروه سنی (12 تا 18، 19 تا 35، 36 تا 50 و بالاتر از 50) و چهار گروه تحصیلی (زیر دیپلم، دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس، فوق لیسانس و بالاتر)، جنسیت (زن، مرد) و زبان مادری همسر (گیلکی و غیر گیلکی) انتخاب شده اند. در این تحقیق پرسشنامه الگوی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنیها خواسته شد که کاربرد دو گونه فارسی و گیلکی را در شش حوزه ی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزشی و اداری، مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که براساس درجه رسمیت حوزه های کاربرد به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. محاسبه آلفای کرانباخ جهت بررسی اعتبار و همسانی درونی سوالات پرسشنامه انجام شد و می توان گفت بین سوالات پرسشنامه همسانی درونی بالایی وجود دارد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شده اند. به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف داده از روش های استنباطی و واریانس یک راهه و آزمون t دو گروه مستقل و آزمون تعقیبی توکی(hsd) استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد بین متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات با انتخاب زبان رابطه وجود دارد.کاربرد زبان فارسی در گروه جنسیتی زنان بیش از مردان است و کاربرد زبان گیلکی در گروه مردان بیش از زنان می باشد. از نظر متغیرسنی گروه سنی 12 تا 18سال که جوانترین گروه سنی پژوهش حاضر می باشد، از زبان فارسی بیش از گروههای دیگر استفاده می کنند. با توجه به متغیر سطح تحصیلات، کاربرد زبان فارسی در افرادی که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردارند، بیش از گروههای تحصیلی دیگر می باشد. یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان گیلکی و فارسی توسط افراد متأهل با همسر گیلک و غیر گیلک زبان از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد.
شکوفه نهاری بهمن زندی
چکیده دیوارنویسی به عنوان یک پدیده اجتماعی دارای پیشینه ایی بس طولانی است. اما نکته ی مهم این است که دیوار نوشته ها در دوران تمدن مدرن در تمام دنیا بعنوان یک رسانه مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا دیوارنوشته ها از منظر زبانشناسی بررسی شود و به روش تحلیل محتوا، موضوعات محتوایی و شکل ظاهری و زبانشناختی دیوارنوشته های هر منطقه بررسی شود. تا با مطالعه ی گرایش های فکری مناطق مختلف شهر تهران از یک سو و تبیین زبانشناختی آنها از سوی دیگر نمایی از سیمای زبانشناختی شهر تهران بدست آید. دراین پژوهش ویژگی های کامل بیش از سه هزار دیوارنوشته از محله های مختلف شمال، جنوب، شرق، غرب، و مرکز تهران ثبت و سپس استخراج و تحلیل شده اند. پس از مقایسه این دیوارنوشته هامشخص شد، نوشته ها 76/92 درصد و نوشته های تصویری 23/7 درصد کل دیوارنوشته های شهر تهران را شامل می شوند. در مقایسه مفهومی دیوارنوشته ها، فرهنگ رسمی 72/9 درصد و فرهنگ غیررسمی 27/90 درصد از کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران را تشکیل می دهند. اسامی با 08/25 درصد بیشترین مضامین دیوارنوشته ها(ازفرهنگ غیررسمی) بودند و اسامی مذکر نیز با07/93 درصد دیوارنوشته های اسامی را تشکیل داده اند. مضامین مذهبی نیز با 73/2 درصد کمترین دیوارنوشته ها( از فرهنگ رسمی و غیررسمی) بودند. در مقایسه شکلی نیز، خط فارسی 16/79 درصد و خط انگلیسی 83/20 درصد کل دیوارنوشته های زبانی را شامل می شوند. دیوارنوشته های به خط انگلیسی به مضامین خاصی مانند: اسامی ،سیاسی، تابو و علائق و نفرت ها گرایش داشتند. کلید واژه ها : زبانشناسی اجتماعی، زبان جنسیت، زبان تابو، زبان تبلیغات، گرافیتی
نسرین نجاری مهدی سمایی
در این تحقیق تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان های فارسی و بلوچی در شهرستان های زاهدان و سراوان مشخص شود. آزمودنی ها بر اساس گروه سنی (20-16، 30-21، 40-31، 50-41، 60-51، 60 به بالا) سطح تحصیلات (بی سواد، ابتدایی، دیپلم، دانشگاهی)، جنس (مرد و زن) و زبان مادری همسر (بلوچی و غیر بلوچی) انتخاب شده اند. در این تحقیق از پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است و از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و بلوچی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری بر اساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقت ها» و «هیچ وقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون ت جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و بلوچی توسط گروه های سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متأهل با همسر بلوچ و غیر بلوچ از نظر آماری معنی دار می باشد.
خاطره سلیمی مهدی سمایی
چکیده : در این مقاله تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبانهای فارسی و ترکی در منطقه فردیس کرج مشخص شود. با توجه به جمعیت ترک زبان فردیس که حدود صدو سی هزار نفر می باشد در این تحقیق 161 آزمودنی از مناطق مختلف منطقه فردیس به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی-ها بر اساس چهار گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس(مرد و زن) و زبان مادری همسر انتخاب شده اند. در این تحقیق پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر(1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنیها خواسته شده که کاربرد دو گونه زبانی فارسی و ترکی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای ( همیشه)، ( اغلب)، (بعضی وقتها) و (هیچ وقت) مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات توسط رایانه پردازش شدند. روشهای آماری آزمون t و آنالیز واریانس جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و ترکی توسط گروههای مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متاهل با همسر ترک و غیر ترک از نظر آماری در بعضی موارد معنی دار و در تعدادی دیگر معنی دار نمی باشد. از نقطه نظر گروههای سنی ، افراد جوان، از نقطه نظر جنسیت، زنان( مخصوصاً دختران جوان)، از نقطه نظر گروههای تحصیلی، افراد تحصیل کرده ( بغیر از حوزه خانواده) بیشتر از دیگر گروهها از زبان فارسی استفاده میکنند. در داخل خانواده بیشتر از زبان ترکی استفاده می شود. در بین گروههای سنی، 13 تا 21 ساله ها در حوزه خانواده بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که در منطقه فردیس کرج دوزبانگی فارسی و ترکی کامل نیست . زیرا در اکثر حوزه های رسمی از زبان فارسی و در بعضی حوزه های غیر رسمی مانند خانواده، دوستی و همسایگی از زبان ترکی هم استفاده می شود .
سارا عبادی حسین وثوقی
چکیده ندارد.
قاسم قبدیان تقی وحیدیان کامیار
چکیده ندارد.
رضیه انصاری فرزان سجودی
چکیده ندارد.
شمسی سماوی اقدم بهمن زندی
چکیده ندارد.