نام پژوهشگر: محراب مدهوشی
محمد گری محراب مدهوشی
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر دمای بخاردهی و میزان فشرده سازی به مقاومت میخ و پیچ چوب فشرده شده صنوبردلتوئیدس انجام گرفت. برای این منظور تعداد 15 پایه درخت سا لم صنوبر از طرح جنگلداری آموزشی و پژوهشی دکتر بهرام نیا واقع در شصت کلاته گرگان بطور تصادفی انتخاب و قطع گردید. نمونه های مماسی از قسمت های سالم چوب برون تهیه گردید. عوامل متغیر در این آزمایش، درصد فشردگی در چهار سطح 20، 30، 40 و50 درصد و دمای بخاردهی در سه سطح 120، 140 و 160درجه سانتی گراد بود. نمونه ها به مدت 10دقیقه بخارزنی شد و بلافاصله زیر پرس داغ به مدت 20دقیقه تحت فشار در جهت شعاعی فشرده گردید. دانسیته نمونه های فشرده شده تعیین شد و آزمون های تعیین مقاومت به میخ و پیچ و آزمون خمش روی نمونه ها انجام گرفت سپس مقادیر حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی دقیق تر، تصاویر میکروسکوپی از نمونه های فشرده شده تهیه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش درصد فشرد گی مقاومت میخ و پیچ، مدول الاستیسیته و مدول گسیختگی نمونه-های فشرده شده افزایش یافت. با افزایش میزان فشردگی تا %50 قدرت نگهداری میخ، حدود % -220، مقاومت به پیچ حدود % 120، مدول گسیختگی حدود %70، و مدول الاستیسیته حدود %40 نسبت به نمونه های فشرده نشده افزایش یافت. اثر دمای بخاردهی روی اغلب مقاومت ها معنی دار نگردید ولی کیفیت نمونه های فشرده شده را بهتر نمود. مشاهده تصاویر میکروسکوپی نتایج بدست آمده را تایید نمود و نشان داد که با افزایش درصد فشردگی میزان درهمرفتگی و همگنی الیاف بیشتر می شود، همچنین امکان بالا بردن فشردگی بیشتر وجود دارد.
علیرضا محمدی تقی طبرسا
چکیده کمبود مواد اولیه چوبی در سالهای اخیر صنعت چوب را با چالشهای مهم?ی روبه رو کرده است . زراعت درختان سریعالرشد یکی از راههای مقابله با این چالشها است ولی از سوی دیگر چوب این درختان به دلیل دانسیته کم در کاربردهایی که اولویت با مقاومت های مکانیکی است ارزش چندانی ندارند. فشردهسازی مکانیکی از جمله راههای افزایش دانسیته و متعاقب آن مقاومتهای مکانیکی چوب ماسیو است، که می تواند با بهبود بخشیدن خواص مکانیکی ارزش اقتصادی چوب های سبک را افزایش دهد. تخریب بافت و ساختار چوب زمان فشرده شدن از جمله مشکلات این روش است، که مقاومت ها را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثر فاکتورهای جهت فشردگی ، درصد فشردهسازی و تیمار بخارزنی بر ساختار میکروسکوپیکی، تخریب بافت چوب و مقاومتهای مکانیکی چوب سبک پالونیا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین رابطه بین شد?ت تخریب و مکانیزم تغییرات ریزساختاری و تأثیر آن دو بر مقاومتهای مکانیکی مختلف از جمله: مدولگسیختگی، مدولالاستیسیتهخمشی، مقاومت فشاری در جهت موازی و عمود بر الیاف، مقاومت به ضربه و سختی سطح چوب مطالعه شد. جهت فشردگی در دو سطح شعاعی و 150 و ،130 ، 40 و 50 درصد و تیمار بخارزنی در چهار سطح 25 ، مماسی، درصد فشردهسازی در سه سطح 30 170 درجه سانتیگراد طبقهبندی و اعمال شدند. مقاومتهای مکانیکی نمونههای شاهد چوب پالونیا نیز اندازه - گیری و با نمونههای تیمارشده مقایسه شدند. از پتانسیل مقاومت به عنوان شاخصی برای تعیین شد?ت اثر مخرب فشردهسازی بر مقاومتهای مکانیکی استفاده شد. مشاهدات میکروسکوپالکترونی و نوری نشان داد که سا ختار آناتومیکی چوب پالونیا تأثیر عمدهای در تغییرشکل سلولهای چوبی زمان فشردهسازی دارد به طوری که مد و مکانیزم تغییرات ساختاری و تغییرشکل عناصر چوبی بین جهات فشردگی شعاعی و مماسی متفاوت است. به دلیل وضیعت چیدمان دوایر رویش سالیانه نسبت به جهت بارگذاری زمانی که در جهت شعاعی، تغییرشکلفشاری و در جهت اعمال نیرو بود در جهت مماسی تغییرشکلبرشی مشاهده شد. نتایج شاخص پتانسیل مقاومت نشان داد که تخریب چوب در جهت فشردگی مماسی بیشتر از جهت فشردگی شعاعی است و این ثابت کرد که میزان تخریب چوب تحت تأثیر مکانیزم تغییرشکل سلولهای چوبی قرار دارد. در تمام خواص مکانیکی اندازهگیریشده، مقاومت نمونههای فشردهشده در جهت شعاعی بیشتر از جهت مماسی بود که میتواند به دلیل تخریب بیشتر ساختار چوب پالونیا در جهت مماسی باشد. نتایج نشان داد که درصد فشردهسازی مهمترین عامل تأثیرگذار بر دانسیته چوب فشردهشده است و با افزایش آن دانسیته و خواص مکانیکی به طور معناداری افزایش مییابند ولی نتایج شاخص پتاسیل مقاومت نشان داد که با افزایش درصد فشردهسازی تخریب ساختار چوب نیز افزایش یافته و باعث شد که افزایش مقاومتهای مکانیکی کمتر از حد انتظار باشد. دمای بخار زنی در 150 و 170 درجه سانتی گراد نتنها تأثیری در بهبود ویژگیهای مکانیکی نداشت بلکه با تخریب بافت چوب باعث کاهش مقاومتها شد. در دمای بخار- زنی 130 درجه سانتیگراد چوب پالونیا نرم شد و در نتیجه زمان فشردهسازی، چوب کمتر آسیب دید . فشرده - سازی بر مقاومت به فشار عمود بر الیاف و مقاومت به ضربه بیشترین و بر مقاومت به فشار موازی الیاف و مدو ل- الاستیسیته کمترین تأثیر منفی را داشت. به طور کلی جهت فشردگی و درصد فشردهسازی در مقایسه با دمای بخارزنی بیشترین تأثیر را بر تغییرات ساختاری و ریز ساختاری ، شد?ت تخریب و مقاومت های مکانیکی چوب فشردهشده پالونیا داشتند.
راضیه رضوانی اصغر امیدوار
به خاطر نگرانی از ایمنی محیط، اخیراً موضوع بسیاری از تحقیقات بر اساس مواد شیمیایی گیاهی برای حفاظت چوب بنا شده است. فورفوریل الکل یک زیست پلیمر است که از محصولات جانبی کشاورزی از جمله باگاس به دست می آید و منجر به تولید چوب- پلیمر از نوع دیواره ای می گردد. این تحقیق به منظور بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی چوب- پلیمر حاصل از گونه صنوبر دلتوئیدس و مونومر فورفوریل الکل انجام گرفت و جهت دستیابی به مقدار بهینه پلیمر 4 سطح مختلف فورفوریلاسیون در نظر گرفته شد. بدین منظور نمونه های تهیه شده بصورت تدریجی تا رسیدن به رطوبت صفر درصد خشک شده و با محلول اشباع که از ترکیب مونومر فورفوریل الکل با آب، کاتالیزور های مالئیک انیدرید و اسید سیتریک و با غلظت های مختلف (30 درصد، 60 درصد و 90 درصد) تهیه شده بود، به روش سلول پر بدون خلأ نهایی اشباع شدند و با روش حرارت مستقیم و استفاده از آون، عمل پلیمریزاسیون انجام شد. برای تهیه محلول با غلظت های مختلف از اتانول 95 درصد در آب به عنوان رقیق کننده استفاده شد. بعد از تهیه چند سازه چوب- پلیمر ارزیابی و مقایسه خواص فیزیکی و مکانیکی نمونه های تیمار نشده و چوب- پلیمر، از قبیل دانسیته، اثر ضد واکشیدگی، کارایی دفع آب، مقاومت به فشار موازی الیاف، مقاومت به فشار عمود بر الیاف، مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، مقاومت به کشش و مقاومت به ضربه، انجام شد. میزان میانگین درصد افزایش وزن به دست آمده در اثر اشباع با محلول های با غلظت 30، 60 و 90 درصد به ترتیب 31، 65 و 102 درصد بود. نتایج آزمایش و تجزیه و تحلیل داده ها افزایش خواص فیزیکی را در همه سطوح فورفوریلاسیون نشان داد. بطوریکه در تیمار با محلول های با غلظت 30، 60 و 90 درصد به ترتیب 17، 51 و 73 درصد افزایش دانسیته، 67، 78 و 83 درصد افزایش اثر ضد واکشیدگی و 41، 70 و 79 درصد افزایش کارایی دفع آب، در مقایسه با نمونه های شاهد مشاهده گردید. نتایج نشان می دهد رابطه مستقیمی بین میزان پلیمر و خواص فیزیکی مورد بررسی وجود دارد. همچنین در رابطه با خواص مکانیکی تیمار فورفویلاسیون منجر به بهبود مقاومت به فشار موازی الیاف و عمود بر الیاف گردید. بطوریکه بیشترین افزایش در فشار موازی الیاف در محدوده بار الاستیک و با استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون به دست آمد که معادل 44 درصد بود. همچنین استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون منجر به افزایش 86 درصدی در فشار عمود بر الیاف گشت. مدول گسیختگی در سطوح پایین و بالا و مقاومت کششی در سطوح متوسط و بالا، در مقایسه با نمونه های شاهد کاهش یافت. مدول الاستیسیته نمونه های تیمار شده در هر سه سطح اختلاف معنی داری با نمونه های شاهد نداشت و مقاومت به ضربه در هر سه سطح از تیمار در مقایسه با نمونه های شاهد کاهش یافت. با توجه به نتایج به طور کلی می توان گفت در مواردی که خواص فیزیکی و پایداری ابعاد چوب- پلیمر اهمیت دارد استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون مناسب تر است و در مورد خواص مکانیکی به جز مقاومت به فشار، بسته به خاصیت مورد نظر استفاده از سطوح متوسط و پایین تر فورفوریلاسیون مطلوب تر می باشد.
مجید هاشمی خبره محراب مدهوشی
چکیده هدف از این مطالعه بررسی تقویت تیرهای چوبی پالونیا (paulownia fortunei) و صنوبر (populus deltoides) با الیاف شیشه و رزین اپوکسی بود. یکی از معایب مقاوم سازی اعضای چوبی، از بین رفتن نمای چوب و عدم زیبایی کار است که در این تحقیق از روش جاگذاری نزدیک سطح (nsm) استفاده گردید. متغیرهای آزمایشی شامل شکل تقویت و تعداد لایه الیاف شیشه بود. دو شکل تقویت در ناحیه تحتانی، ناحیه تحتانی و بالای تیر و دو شکل دیگر به صورت عمود بر محور خنثی تیرها درنظر گرفته شد. تعداد لایه های الیاف شیشه یک و دو لایه بود. برای ساخت و آزمون خمش تیرها از نمونه های کوچک و کاملاً عاری از هرگونه عیب براساس استاندارد astm-d143 استفاده شد. تمام نمونه ها از ارتفاع برابر سینه و ناحیه برون چوب تهیه شدند. تیرهای تقویت شده مورد آزمون خمش استاتیک با یک نقطه اثر بار قرار گرفتند. جهت تعیین مقادیر سفتی خمشی تئوری و مقایسه با نتایج آزمایشی، مدول الاستیسیته واقعی (e) با استفاده از مدول برشی چوب برآورد شد. نتایج نشان داد تیرهای تقویت شده پالونیا و صنوبر به ترتیب دارای 32/1 تا 63/51 درصد و 29/4 تا 86/24 درصد افزایش moe نسبت به تیرهای تقویت نشده خود بودند. افزایش مدول گسیختگی (mor) در تیرهای تقویت شده پالونیا و صنوبر به ترتیب 15/19 تا 54/83 درصد و 46/10 تا 44/68 درصد مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس دوطرفه نشان داد شکل تقویت اثر معنی داری با سطح اطمینان 99 درصد بر میزان moe و mor تیرهای تقویت شده پالونیا و مقدار mor تیرهای تقویت شده صنوبر دارد. همچنین مشخص شد که تعداد لایه الیاف شیشه تاثیر کاملاً معنی داری با سطح اطمینان 99 درصد بر میزان moe و mor تیرهای تقویت شده پالونیا و صنوبر دارد. اختلاف بین سفتی خمشی تئوری و آزمایشی تیرهای پالونیا و صنوبر به ترتیب 07/7 و 18/6 درصد محاسبه شد که نشان داد بین نتایج تئوری و آزمایشی ارتباط بسیار خوبی برقرار است. شکست در تیرهای تقویت شده به صورت تدریجی مشاهده گردید. شکل شکست تیرهای تقویت شده متفاوت بود که با یکدیگر مقایسه شدند.
مرجان منصورفرد گلستانی محراب مدهوشی
هدف از این مطالعه ارزیابی ویژگی های گلولام ساخته شده از راش ایرانی و صنوبر بود. در پی کاهش دست یابی به چوب های با کیفیت و استفاده بهینه از منابع چوبی در دسترس، معرفی فرآورده های جدید به صنایع ایران موضوع دیگر این تحقیق می باشد. به این منظور، تیر های گلولام در 3 ترکیب با نام های راش خالص، صنوبر خالص و راش-صنوبرساخته شدند، و چسب پلی وینیل استات اصلاح شده به عنوان چسب مورد استفاده قرار گرفت. ابعاد طول و پهنای گلولام به ترتیب 760 میلی متر و 60 میلی متر طبق استاندارد astm در نظر گرفته شد. در مورد ارتفاع تیر، 2 ابعاد 5/7 سانتی متر (5 لایه و 7 لایه) و 14 سانتی متر (5 لایه و 7 لایه) به منظور بررسی تأثیر ضریب لاغری انتخاب شدند. از ترکیب این متغیر ها، 12 تیمار به دست آمد و هر تیمار 3 تکرار داشت. سپس، ویژگی های خمشی تیر ها شامل mor و moe پس از محاسبه مقادیر تئوری آن ها تعیین شد. برای مقایسه نتایج و تأثیر پارامتر ها آنالیز آماری انجام شد. در نهایت، مد شکست تیر ها به صورت بصری بررسی شد. نتایج نشان داد که استفاده از چوب راش به عنوان لایه های رویی و نیز ضریب لاغری بیشتر ویژگی های مکانیکی بهتری نسبت به ترکیب صنوبر خالص دارد. همچنین، هنگامی که ضخامت قطعات افزایش می یابد، ویژگی های مکانیکی بهبود می یابند. مد شکست، اغلب شکست برشی بین لایه ها را نشان داد، هر چند در بعضی از نمونه ها خرد شدگی اتفاق افتاد. به طور کلی می-توان گفت که تیر های 5 لایه با ارتفاع 5/7 سانتی متر دارای بهترین شرایط ساخت می باشند.
سهیلا دانشور محراب مدهوشی
هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مدول دینامیکی (moed) در درختان سرپا به ظاهر سالم صنوبر دلتوئیدس (چوب پنبه شرقی) و مدول الاستیسیته استاتیکی (moes) می باشد. برای این منظور، از روش آزمون غیرمخرب موج تنش استفاده گردید. مطالعه بر روی 14 پایه درخت سرپا به ظاهر سالم صنوبر دلتوئیدس انجام شد. قطر ساقه در ارتفاع برابر سینه در 2 کلاسه قطری 25-29 و 30-35 در نظر گرفته شد. اندازه گیری سرعت موج تنش در جهت عرضی در دو جهت جغرافیایی شمال- جنوب و شرق- غرب در سه ارتفاع 130 سانتی متر (برابر سینه) و 230 و 330 سانتی متر انجام گرفت. همچنین، اندازه گیری در جهت طولی در سه ارتفاع ذکر شده انجام گرفت. در ارتفاع 130 سانتی متر، اندازه گیری بر روی درختان سرپا نیز انجام شد. بعد از قطع گرده بینه ها،آن ها به مدت 2 ماه در حالت پوست دار به منظور کاهش مقدار رطوبت شان نگهداری شدند. سپس، آن ها به نمونه های کوچک برای انجام آزمون خمش استاتیکی مطابق استاندارد astm تبدیل شدند. نمونه های خمش تحت آزمون خمش استاتیک قرار گرفتند و moe آن ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که سرعت موج تنش درجهت طولی در درختان سرپا و همچنین سه ارتفاع گرده بینه بیش از جهت عرضی می باشد. همچنین، سرعت موج تنش در گرده بینه ها بیشتر از درختان سرپا در هر دو جهت می باشد. بنابراین، این روند در مدول الاستیسیته دینامیکی نیز ملاحظه گردید. سرانجام ، آنالیز رگرسیونی نشان داد که ضریب همبستگی بین moes و moed در چوب پنبه شرقی تقریبا بالای 59/0 r= بوده، که به طور آماری معنی دار می باشد.
عباس قنبری محراب مدهوشی
چکیده هدف از این مطالعه بررسی اثر نوع الیاف، اندازه الیاف و روش اختلاط بر دانسیته و قدرت نگهداری اتصال دهنده ها (میخ و پیچ) در کامپوزیت های الیاف طبیعی- پلی پروپیلن بود. به این منظور الیاف چوب صنوبر و کاه برنج به عنوان الیاف طبیعی در سه سطح 45، 60 و 75 درصد در اندازه 40-20 مش و 60-40 مش و همچنین دو روش اختلاط خشک و اکستروردر انتخاب شدند. mapp به عنوان عامل جفت کننده به اندازه 4 درصد وزن خشک استفاده شد. بعد از اختلاط جداگانه مواد از طریق دو روش ذکر شده و ساخت تخته ها، نمونه هایی به ابعاد 1×5×5 سانتی متر از تخته ها بریده شدند. سپس دانسیته و مقاومت نگهداری اتصال دهنده ها (میخ و پیچ) با توجه به استاندارد بریتانیایی اندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که روش اختلاط، نوع الیاف و میزان الیاف اثرات معنی داری بر دانسیته کامپوزیت ها دارند. نمونه های ساخته شده با روش خشک، دانسیته کمتری نسبت به نمونه های ساخته شده با روش اکسترودر داشتند. همچنین کامپوزیت های شامل الیاف کاه برنج دانسیته کمتری در مقایسه با الیاف چوب صنوبر نشان دادند. یافته های جدید حاکی از روند متفاوت دانسیته در دوروش اختلاط، با افزایش درصد الیاف بود. بر خلاف روش اکسترودر، در روش خشک دانسیته کامپوزیت ها با افزایش درصد الیاف، کاهش یافت. به علاوه روش اختلاط، نوع الیاف، اندازه الیاف و درصد الیاف بر قدرت نگهداری اتصال دهنده ها، اثرات معنی داری داشتند. در مقایسه با روش اکسترودر، در روش خشک کامپوزیت ها قدرت نگهداری میخ بیشتری نشان دادند اما قدرت نگهداری پیچ کمتری داشتند. همانند دانسیته استفاده از الیاف چوب صنوبر منجر به قدرت نگهداری بالاتر اتصال دهنده ها در مقایسه با الیاف کاه برنج شد. همچنین کامپوزیت های حاوی الیاف با اندازه 60-40 مش قدرت نگهداری اتصال دهنده های بیشتری در مقایسه با الیاف با اندازه 40-20 مش نشان دادند. به علاوه قدرت نگهداری اتصال دهنده ها در هر دو روش با افزایش درصد الیاف کاهش یافت. لازم به ذکر است که در همه تیمارها قدرت نگهداری پیچ بالاتر از فدرت نگهداری میخ بود.
محمد آقاخانی ابوالقاسم خزاعیان
هدف از انجام این تحقیق بررسی فاکتورهای موثر بر کیفیت سطح چوب پالونیا طی فرآیند فرزکاری با دستگاه cnc بود. پس از تبدیل الوارهای چوبی به منظور خشک شدن در هوای آزاد داراب بندی شدند، سپس رطوبت آن ها بر اساس استاندارد اندازه گیری شد. تخته ها در ابعاد 15×10×5/2 سانتیمتر برش داده شدند و برای انجام فرزکاری با cnc آماده شدند. سپس نمونه ها در دستگاه cnc برش داده شدند. تاثیر عامل متغیر بر پارامترهای سطح مورد مطالعه قرار گرفت که عبارتند از سرعت برش(vc) در دو سطح 07/15 و 37/8 متر در ثانیه، سرعت تغذیه (vf) در دو سطح 6 و 12 متر در دقیقه، عمق برش (dc) در دو سطح 1 و 5 میلی متر، روش کار در دو روش مقابل و همراه و الگوی برش (p) در دو سطح شعاعی و مماسی. همچنین یک سطح میانی برای کلیه فاکتورها منظور شد که با 8 تکرار در پلان آزمایشی اعمال شد. زبری نمونه ها بر اساس استاندارد iso 4287 اندازه گیری شد و پارامترهای زبری به قرار زیر بررسی شدند: زبری متوسط (ra)، زبری ماکزیمم (rmax)، زبری میانگین پیک و دره (rz)، عمق ماکزیمم پروفیل زیر خط میانگین (rv) و پارامترهای زبری گروه abbott (rvk ,rpk ,rk). سپس نتایج آزمون زبری به وسیله آزمون فاکتوریل شکسته، در قالب طرح کاملا تصادفی و به کمک نرم افزار minitab تجزیه و تحلیل شدند. میزان اثرگذاری فاکتورهای مختلف برشی به طور مستقل و متقابل با هم در سطح معنی داری 95 درصد بررسی شد. نتایج نشان داد که در میان تمامی عموامل زبری مورد مطالعه روش کار (m) بر تمامی پارامترهای زبری اثر مستقل معنی دار در سطح 95 درصد داشته و همچنین با تمامی پارامترهای زبری رابطه ی مستقیم دارد. دو فاکتور برشی الگوی برش (p) و عمق برش (dc) به طور مستقل اثر معنی داری بر هیچکدام از پارامترهای زبری نداشتند و تنها به صورت متقابل با سایر فاکتورهای برشی بر پارامترهای زبری تاثیرگذار بودند. نهایتاً برای دستیابی به یک سطح مطلوب با زبری کمتر و کاهش ایجاد ضایعات روش کار همراه، سرعت برش 07/15 متر در ثانیه ، سرعت تغذیه ی 6 متر در دقیقه، عمق برش 1 میلی متر و الگوی برش مماسی پیشنهاد گردید. واژه های کلیدی: سرعت تغذیه، فاکتوریل شکسته، سرعت برش، زبری سطح، cnc
یونس محمدنیا افروزی اصغر امیدوار
در این تحقیق میزان مقاومت به هوازدگی نمونه های برون چوب صنوبر دلتوئیدس (populus deltoides) تیمار شده با فاز آناتیس نانو دی اکسید تیتانیم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها در دو رطوبت صفر و 25 درصد توسط نانو دی اکسید تیتانیم با سه غلظت 5/0، 75/0 و 1 درصد تحت روش سلول پر اشباع شدند. پس از اشباع و قبل از قرار گرفتن نمونه ها در داخل دستگاه هوازدگی مصنوعی، پارامتر های رنگی(l*,a*, b*) اندازه گیری شدند تا رنگ اولیه بدست آید. آنگاه نمونه ها در دستگاه هوازدگی مصنوعی قرار داده شدند. اشعه uv با طول موج 365 نانو متر و همچنین اسپری آب و دما بر نمونه ها اعمال شد. نمونه ها در مدت زمان های 200، 400 و800 ساعت در معرض آزمون هوازدگی مصنوعی قرار گرفتند، سپس میزان پارامترهای رنگی آن ها اندازه گیری شد. اختلاف پارامترها قبل و بعد از هوازدگی در هر مرحله تعین و میزان تغییرات رنگی((de* برای هر سه مرحله با داشتن تغییرات پارامترهای رنگی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین کاهش تغییر رنگ نمونه های اشباع شده با نانو دی اکسید تیتانیم در هر دو رطوبت اختلاف معنی داری داشت. با افزایش غلظت نانو دی اکسید تیتانیم از 5/0 تا 1 درصد، میزان تغییر رنگ در نمونه ها کاهش یافت. اما در غلظت های یکسان بین دو رطوبت اختلاف معنی داری وجود نداشت. بهترین مقاومت به تغییر رنگ را نیز غلظت 1 درصد نانو دی اکسید تیتانیم از خود نشان داد.
آرش چاوشی محراب مدهوشی
در این پژوهش، به بررسی تاثیر افزوندن ذرات نانو رُس و پودر آلومینیوم بر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی چندسازه نرمه mdf-پلی پروپیلن پرداخته شده است. بدین منظور از نرمه سنبادهزنیmdf به عنوان ماده لیگنوسلولزی و پلی پروپیلن به عنوان ماده ترموپلاستیک استفاده شد. همچنین ذرات نانو رُس cloisite® 15a در سه سطح وزنی 2%، 4% و 6% و پودر آلومینیوم در سه سطح وزنی 5%، 10% و 15% مورد استفاده قرار گرفتند. سپس از هر چندسازه 36 تخته (12 تیمار در 3 تکرار) با دانسیته اسمی gr/cm31 در ابعادcm 1×cm20×cm30 با استفاده از روش پرس گرم تهیه گردید. در ادامه نمونه های آزمونی برای تعادل رطوبتی به مدت 3 هفته در محیط قرار گرفتند. سپس به منظور بررسی خصوصیات مکانیکی از استاندارد (cen/ts15534–1:2007) استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد وزنی نرمه سنباده زنی mdf خواص مکانیکی نمونه های آزمونی کاهش پیدا کردند. بیشترین مقدار مقاومت مکانیکی در سطح 2 درصد وزنی ذرات نانو رُس بدست آمد. نتایج جذب آب و واکشیدگی ضخامت نمونههای آزمونی نشان داد که با افزایش درصد وزنی نرمه های mdf این مقادیر افزایش پیدا کردند در حالی که افزایش درصد وزنی ذرات نانو رُس موجب کاهش مقادیر جذب آب و واکشیدگی ضخامت شد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش درصد وزنی پودر آلومینیوم خواص مکانیکی نمونه های آزمونی کاهش پیدا کردند. در پایان به منظور بررسی ساختار و نحو? عملکرد ذرات نانو رُس و پودر آلومینیوم تحلیلی بر اساس تصاویر fe-sem صورت گرفت.
هاشم رهامین محراب مدهوشی
در این پژوهش، فرآورده جدید "تخته کارتن" از ضایعات پاکت نگهداری مواد آشامیدنی(تتراپک) ساخته شده است. این پاکت ها مشتق از لایه های متعدد کاغذ کرافت، ورق های پلی اتیلن سبک و فویل های آلومینیومی می باشند و به این دلیل عموما در صنعت خمیر و کاغذ قابل بازیافت نیستند. هر ساله میزان قابل توجهی از زباله های تولید شده بر اثر دفع این پاکت ها در محیط زیست وارد می گردد که می تواند خسارات جدی بر آن وارد کند. هدف اصلی این پژوهش بازیافت پاکت های مذکور با ساخت اوراق فشرده از آنها می باشد. برای این منظور، تخته هایی از اختلاط این پاکت ها با رزین اوره فرمالدهید در دو سطح 9% و 12% ، ملامین اوره فرمالدهید در دو سطح 9% و 12% و بدون استفاده از رزین(فقط با استفاده از حرارت و فشار پرس) با جرم ویژه 1 گرم بر سانتی متر مکعب تولید شد. برای ساخت تمامی تخته ها از دو سطح زمانی 10 و 12 دقیقه استفاده گردید و به طور ثابت از پرس گرم با فشار 30 بار و دمای 170 درجه سانتی گراد استفاده شد. سپس تخته های ساخته شده توسط لایه های 1 میلی متری چوب گردو روکش گردیدند و خواص فیزیکی و مکانیکی آنها شامل جذب آب(2 ساعت و 24 ساعت)، واکشیدگی ضخامت(2 ساعت و 24 ساعت)، مقاومت خمشی، مدول الاستیسته، قدرت نگهداری پیچ و مقاومت چسبندگی داخلی بر اساس استاندارد en اندازه گیری شد. سپس داده های محاسبه شده جهت تجزیه و تحلیل آماری وارد نرم افزار کامپیوتری spss.17 شدند. برای مشخص شدن تاثیر هریک از عوامل متغیر بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته کارتن از آزمون فاکنوریل در قالب طرح های کاملا تصادفی استفاده گردید و برای هر تیمار جدول تجزیه واریانس رسم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که ساخت تخته کارتن با استفاده از دو نوع رزین مذکور و بدون استفاده از رزین ممکن است و مشخص شد که خواص مکانیکی تخته های ساخته شده با استفاده از رزین های اوره فرمالدهید، ملامین اوره فرمالدهید و بدون استفاده از رزین اختلاف معنی داری با هم ندارند، اما خواص فیزیکی تخته های ساخته شده با اوره فرمالدهید به طور معنی داری کمتر از سایر تخته ها بود. همچنین مشاهده گردید که روکش کردن سبب افزایش معنی دار مقاومت های مکانیکی و کاهش معنی دار مقاومت های فیزیکی تخته کارتن می گردد.
احمد نصراصفهانی محراب مدهوشی
در پی کاهش دسترسی به چوب های با کیفیت و استفاده بهینه از منابع چوبی در دسترس، در این تحقیق امکان ساخت تیر لایه ای (گلولام) با استفاده از چوب راش و پالونیا به صورت ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، تیر لایه ای گلولام به صورت خالص و ترکیبی ساخته شد و خصوصیات مکانیکی تیرهای خالص و ترکیبی با هم مقایسه گردید. چسب مورد استفاده به منظور ساخت، پلی وینیل استات (pvac) و تیرهای ساخته شده از هر تیمار در دو گروه ارتفاع و دو گروه تعداد لایه بود. دو سطح ارتفاع 14 و 5/7 سانتی متر و دو سطح تعداد لایه شامل 5 لایه و 7 لایه به عنوان عوامل متغیر در نظر گرفته شدند. از ترکیب این عوامل متغیر 12 تیمار حاصل شد که از هر تیمار سه تکرار و در مجموع 36 تیر ساخته شد. خصوصیات مکانیکی تیرها شامل مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، مقاومت برشی و تغییر مکان (خیز) مورد یررسی قرار گرفتند. اثر عوامل متغیر روی خواص مکانیکی تیرها با استفاده آزمون فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاٌ تصادفی تعیین شد و در صورتی که منبع تغییرات معنی دار بود، برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن استفاده گردید. در این مطالعه، فرم های شکست تیرهای ساخته شده براساس نوع شکست آن ها نیز ارائه شده است. نتایج نشان داد که استفاده از چوب راش به عنوان لایه سطحی تیرهای ترکیبی، خصوصیات مکانیکی قابل قبولی ارائه می دهد و همچنین با افزایش ضریب لاغری، مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته تیر افزایش می یابد. در این تحقیق بهترین شرایط ساخت برای تیرهای ترکیبی، تیر 5 لایه با ارتفاع 5/7 سانتی متر انتخاب گردید.
سعیده ابراهیمی محراب مدهوشی
در کشور ما ساختمان های تاریخی زیادی وجود دارد که حفاظت از آن ها علاوه بر ارزش فرهنگی، تاریخی و مذهبی از دیدگاه گردشگری و جذب توریسم نیز لازم و ضروری است. در تعداد زیادی از این بناها علاوه بر مصالح بنایی سنتی، از چوب به عنوان یک عنصر باربر استفاده شده است. این عناصر باربر غالبا شامل تیر، ستون، سیستم سقف و سیستم کف این ساختمان هاست. این بناها در اثر گذشت زمان و عوامل متعدد محیطی و جغرافیایی در معرض تخریب و آسیب قرار گرفته اند. برخی از این آسیب ها پنهان بوده و با ارزیابی بصری قابل تشخیص نیستند. لذا برای ارزیابی وضعیت درونی اعضای چوبی به روشی سریع، کارامد و مقرون به صرفه نیاز است که قادر به تشخیص معایب درونی اعضای چوبی باشد. تحقیق حاضر بر روی یکی از بناهای بافت فرهنگی گرگان انجام گرفت. در این تحقیق وضعیت اعضای چوبی باربر خانه تاریخی رضا قلی نژاد نظیر کلاف های چوبی سرتاسری و خرپاهای چوبی سقف، توسط دستگاه آزمون غیر مخرب موج تنش مورد ارزیابی قرار گرفت. سرعت موج تنش در هر عضو مورد آزمون، توسط دستگاه موج تنش اندازه گیری شد. همچنین گونه های چوبی مورد استفاده مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج نشان داد مقدار سرعت موج تنش در نمونه های سالم از نمونه های تخریب شده بیشتر و اعضایی که سرعت موج تنش عبوری از آن ها در سطح پایینی قرار داشت، مظنون به پوسیدگی و تخریب بودند. نتایج بدست آمده نشان داد اعضایی که دچار حمله حشرات، نفوذ رطوبت و تنش های ناشی از بارگذاری بودند تخریب شدیدتری در مقایسه با سایر اعضا داشتند. همچنین بخش هایی که در جهت باد غالب منطقه قرار داشتند دچار تخریب شدیدتری بودند.
میثم زاهدی تقی طبرسا
در این پژوهش، اثر نوع ماده لیگنوسلولزی و مقدار نانو ذرات رس بر ویژگی های فیزیکی، مکانیکی و ریخت شناسی چندسازه های چوب پلاستیک مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، از آرد ساقه کلزا، آرد پالونیا و مخلوط آرد ساقه کلزا و پالونیا بصورت 50 – 50 بعنوان ماده های لیگنوسلولزی و پلی پروپیلن به عنوان ماده زمینه و همچنین از مالئیک انیدرید پیوند داده شده با پلی پروپیلن (mapp) به میزان 4% وزنی به عنوان عامل جفت کننده و نانورس کلویزیت a15 در سه سطح (0، 3 و 5 درصد) استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش اکسترودر مواد اولیه با یکدیگر مخلوط شده و سپس در پرس گرم اقدام به ساخت تخته های نهایی نمودیم که تخته ها با دانسیته اسمی g/cm31 تهیه شدند.نمونه های آزمونی برای تعادل رطوبتی به مدت 2 هفته در شرایط محیطی قرار گرفتند. سپس خواص مکانیکی شامل مقاومت کششی و خمشی، مدول خمشی و مقاومت به ضربه فاق دار و خواص فیزیکی شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی ساختار و نحوه عملکرد ذرات نانورس، ریخت شناسی نانوکامپوزیت حاصله به وسیله آزمون های میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و تفرق اشعه ایکس (xrd) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نمونه های ساخته شده با آرد پالونیا مقاومت کششی، خمشی و ضربه و مدول خمشی چندسازه افزایش یافته و جذب آب و واکشیدگی ضخامت کاهش یافته است. بیشترین مقاومت مکانیکی بجز آزمون ضربه با افزودن 3 درصد وزنی نانو رس بدست آمد و سپس با افزودن 5 درصد نانورس این خواص کاهش یافت. از طرفی با افزایش مقدار نانورس تا 5 درصد جذب آب و واکشیدگی ضخامت چندسازه کاهش یافت. همچنین بررسی مورفولوژی چند سازه چوب پلاستیک به کمک میکروسکوپ الکترونی پویشی(sem) و توسط اشعه ایکس صورت گرفت. در تصاویر sem سطوح شکست چند سازه ها نشان دادند که نانو رس برهمکنش و چسبندگی بین پلی پروپیلن و آرد ساقه کلزا را بهبود می بخشد و اشعه ایکس نشان داد که نمونه های دارای 3 درصد نانورس از فاصله بین لایه ای بیشتری در مقایسه با نمونه های دارای 5 درصد نانورس برخوردارند و ریزنگار حاصل از اشعه ایکس (xrd) تشکیل ساختار بین لایه ای را در نانوکامپوزیت چوب پلاستیک تائید کرد.
زینت بسکابادی محراب مدهوشی
چکیده هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط بین مدول دینامیکی (moed) در درختان سرپای سالم پالونیا فورتونی (چوب پالونیا) و مدول استاتیک (moes) بود. برای این منظور تکنیک غیر مخرب موج تنش استفاده شد. این تحقیق روی 14 درخت سرپای سالم پالونیا فورتونی انجام شد. قطر تنه در ارتفاع سینه در دو کلاسه قطری، 31-25 سانتی متر و 37-31 سانتی متر در نظر گرفته شد. اندازه گیری های سرعت موج به طور عرضی در جهت شعاعی در جهت جغرافیایی شمال - جنوب در سه ارتفاع، 130 سانتی متر (ارتفاع سینه)، 230 و 330 سانتی متر انجام شدند. همچنین اندازه-گیری های طولی در سه ارتفاع ذکر شده انجام شدند. بعد از قطع کردن گرده بینه ها، آن ها در ناحیه سرپوشیده برای دو ماه به منظور کاهش درصد رطوبتشان نگهداری شدند. سپس، آن ها به نمونه های سالم برای آزمون خمش استاتیکی بر طبق استاندارد astm بریده شدند. نمونه های خمشی آزمایش شدند و مدول الاستیسیته آن ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که سرعت موج تنش در جهت طولی درختان سرپا و همچنین گرده بینه ها بیشتر از جهت عرضی بودند. همچنین، سرعت موج تنش گرده بینه ها بالاتر از درختان سرپا در هر دو جهت بود. در نتیجه، این روند همچنین در مدول دینامیک هم دیده شد. در نهایت، آنالیزهای رگرسیونی نشان داد که ضریب همبستگی بین مدول الاستیسیته استاتیکی و مدول الاستیسیته دینامیکی تقریبا بالاست (68/0=r)، که از لحاظ آماری معنی دار است. واژه های کلیدی: مدول دینامیک، درختان سرپا، چوب پالونیا، آزمون غیر مخرب موج تنش، مدول الاستیسیته
سید محمود میری تاری محراب مدهوشی
به منظور تدوین یک برنامه بومی کوره بر پایه تئوری انتشار برای چوب پالونیا (paulownia fortunei) با برش تجاری و با ضخامت اسمی 5 سانتی متر، 3 پایه به طور تصادفی از جنگل شصت کلا در حوالی گرگان قطع و تحت برنامه های تدوین شده بر پایه تئوری انتشار، برگرفته از روابط مالمکوئیست در کوره خشک شدند. همچنین برنامه هایی بر اساس توصیه موسسه fpl بر روی بارهای مجزا و به منظور مقایسه با نتایج تئوری انتشار برای خشک کردن استفاده شد. رطوبت نهایی در همه بارها 2±8 درصد در نظرگرفته شد. برای هر روش، سه بار کوره به طور مجزا و در مجموع شش بار کوره تدوین و اجرا شد. برنامه های تدوین شده بر اساس توصیه موسسه fpl شامل کدهای t6e3، t6e4 و t7e4 بودند. در برنامه های تدوین شده بر اساس تئوری انتشار، دمای تر در همه آنها یکسان (59 درجه سانتی گراد) در نظر گرفته شد و دمای خشک با توجه به کاهش رطوبت به تدریج افزایش یافت. شدت معایب (کمانی، انحنا و تاب) و ترک ها (سطحی و انتهایی) در طول اجرای برنامه در همه بارها قبل و بعد از خشک شدن اندازه گیری شدند. از روش های کنترل کیفی و آنالیز آماری جهت تجزیه و تحلیل نتایج و انتخاب مناسب ترین برنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد در تمامی برنامه ها، شدت تغییرات در حدود قابل قبول کمی و کیفی قرار دارند. در میان برنامه های تدوین شده بر اساس توصیه fpl کد t7e4 به علت وجود درصد رطوبت بالاتر و اعمال برنامه نسبتا شدیدتر، درصد شدت تغییرات معایب بیشتری را نشان داد که این نتایج مشابه بار اول کوره در برنامه تدوین شده بر اساس تئوری انتشار (dif1) می باشد. اما در برنامه هایی نظیر t6e3 با وجود درصد رطوبت بالاتر به علت خشک شدن ملایم تر و همچنین در بار سوم تئوری انتشار (dif3) با وجود برنامه شدیدتر به علت درصد رطوبت اولیه کمتر شدت تغییرات معایب از سایر برنامه ها کمتر بودند. به نظر می رسد در گونه های با دانسیته پایین نظیر پالونیا در صورت کم بودن رطوبت اولیه، اعمال برنامه شدیدتر بدون نگرانی از وقوع معایب چشمگیر مقدور می باشد. ولی درصورت وجود درصد رطوبت بالاتر، اعمال برنامه ملایم تر می تواند کیفیت بالاتری در پی داشته باشد.
فاطمه رحیمی ابوالقاسم خزاعیان
هدف از انجام این پژوهش اندازه گیری و مقایسه ویژگی های فیزیکی و مکانیکی تخته بلوک بورد با استفاده از پالونیا و صنوبر در لایه مغزی بود. انتخاب این دو گونه از میان پهن برگان به دلیل دانسیته پایین آنها و نسبت مقاومت به وزن بالای آنها صورت گرفت. هر دو گونه از درختان سریع الرشد هستند و استفاده از چوب آنها در واقع می تواند روشی موثر در حفاظت از جنگل برای نسل های آینده تلقی گردد. بعلاوه در لایه مغزی از بلوک های با ابعاد کوچک (50×20×20 میلیمترمکعب) استفاده شد تا امکان ساخت تخته بلوک بورد از چوب های ضایعاتی در ابعاد کوچک که کاهش فشار بر منابع جنگلی از جانب صنعت چوب را میسر می سازد مورد بررسی قرار دهد. 16 تیمار برای آزمایش از ترکیب متغیر های گونه چوبی (پالونیا و صنوبر)، نوع بلوک لایه مغزی (طولی و عرضی)، دمای پرس (180 درجه سانتیگراد و 190 درجه سانتیگراد) و مقدار چسب (140 گرم بر متر مربع و 160 گرم بر متر مربع) استفاده شد. ویژگی های فیزیکی شامل دانسیته و مقاومت به جذب آب و ویژگی های مکانیکی مانند مقاومت به فشار و خمش تخته ها طبق استاندارد astmاندازه گیری شد. بهینه سازی نتایح آزمایشات نشان داد که چوب پالونیا عملکرد بهتری نسبت به صنوبر در پایین نگه داشتن دانسیته و جذب آب همزمان با داشتن مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته و مقاومت به فشار لبه ای بیشتر داشته است. مقدار چسب دارای اثر مستفل و متقابل معنادار روی برخی از ویژگی-های فیزیکی و مکانیکی بوده است و مقدار بهینه چسب 160 گرم بر مترمربع بود. بلوک های طولی عملکرد بهتری را در مورد ویژگی های مکانیکی به جز فشار عمود بر سطح نشان دادند و بلوک های عرضی به طور معناداری ویژگی های فیزیکی را بهبود بخشیدند. دمای 190 درجه سانتیگراد به عنوان دمای مناسب برای ساخت تخته بلوک بورد در این تحقیق برای دستیابی به ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مطلوب معرفی شد. در میان تخته های ساخته شده تیمارهایی با قابلیت رقابت با تخته بلوک بوردهای موجود در بازار وجود داشت.
عادل یامعی ابوالقاسم خزاعیان
چکیده هدف از این تحقیق، بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب از مخلوط ساقه نی و خرده چوب صنعتی بوده است. ساقه نی در سه سطح اختلاط (10، 30 و 50 درصد) و تیمار بخارزنی ساقه نی در سه سطح زمان و دمای بخارزنی (0،0 و 5، 140 و 5، 160) به عنوان عوامل متغیر بودند، و مقدار 12 درصد چسب اوره فرمالدئیدبر اساس وزن خشک ماده چوبیاقدام به ساخت تخته های آزمایشگاهی گردید و خواص فیزیکی و مکانیکی آنها اندازه گیری شد.خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها با استفاده از استاندارد 68763 dinآزمون گردید. اثر عوامل متغیر روی خواص کیفی تخته ها با استفاده از نرم افزارspss و با تکنیک تجزیه واریانس مورد ارزیابی قرارگرفت، و به منظور یافتن شرایط بهینه از روش گروه بندی دانکن استفاده شد. براساس نتایج این مطالعه افزایش ساقه نی به خرده چوب صنعتی باعث افزایش مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و کاهش چسبندگی داخلی شده است. همچنین افزایش ساقه نی باعث بهبود جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و24 ساعت غوطه وری در آب شده است. نتایجبخارزنی ساقه نی نشان داد که حداکثر مقاومت های مکانیکی در دمای بخارزنی 140 درجه سانتیگراد و زمان بخارزنی 5 دقیقه بوده است. همچنین با افزایش دمای بخارزنی جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب افزایش یافته است.
امینه بهزادی شهربابک محراب مدهوشی
در این پژوهش، به بررسی اثر نانوذرات رس و عامل جفت کننده مالئیک انیدرید بر خصوصیات فیزیکی، مکانیکی و مقامت به پوسیدگی چندسازه نرمه mdf- پلی اتیلن پرداخته شده است. بدین منظور از نرمه سنباده زنی سطح mdf به عنوان ماده لیگنوسلولزی و پلی اتیلن به عنوان ماده ترموپلاستیک استفاده شد. هم چنین از ذرات نانورس مونت موریلونیت با سطوح وزنی مختلف (0، 2، 4 و6 درصد) و عامل جفت کننده با سطوح وزنی 0، 3 و 6 درصد استفاده شد. سپس از چندسازه مورد نظر 36 تخته (12 تیمار در 3 تکرار) با دانسیته اسمی g/cm3 1 در ابعاد cm 1 × cm 28cm × 30 با استفاده از اکسترودر دوماردونه ناهمسوگرد و سپس پرس گرم ساخته شد. سپس خصوصیات مکانیکی شامل مقاومت و مدول خمشی و مقاومت به ضربه فاق دار و بدون فاق، خواص فیزیکی شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامتی پس از 2 و 24 غوطه وری در آب و مقاومت به پوسیدگی شامل کاهش وزن بررسی شد. نمونه های چندسازه به مدت 3 ماه مطابق با استاندارد astm-d1413 در معرض پوسیدگی قرار گرفتند. نتایج نشان داد افزودن عامل جفت کننده سبب بهبود چشم گیر خواص فیزیکی و مکانیکی و مقاومت به پوسیدگی می شود. از طرفی، افزودن نانورس سبب کاهش خصوصیات مکانیکی و افزایش مقاومت به پوسیدگی می شود. هم چنین افزودن نانورس تا 2 درصد وزنی سبب کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت شده و پس از آن جذب آب و واکشیدگی ضخامت به طور معنی دار افزایش می یابد. در پایان به منظور بررسی ساختار و نحوه عملکرد نانو ذرات رس، تحلیلی براساس تصاویر میکروسکوپ الکترونی صورت پذیرفت. هم چنین تخریب ماده لیگنوسلولزی توسط قارچ در سطوح مختلف بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی میکروسکوپی نشان داد با افزایش نانو رس میزان کلوخه ای شدن نانو ذرات افزایش می یابد.
سمیرا پیرایی محراب مدهوشی
در این تحقیق تاثیر تغییرات درصد نانورس و سازگارکننده بر خواص مکانیکی، فیزیکی و مقاومت به پوسیدگی چندسازه صنوبر- پلی اتیلن مورد بررسی قرار گرفت.در این راستا نانو رس درچهار سطح صفر و 2، 4، 6 درصد و mapp به عنوان سازگار کننده در سه سطح صفر و 3، 6 درصد استفاده شد.علاوه بر این، پلی پروپیلن به عنوان ماتریس و آرد چوب به عنوان پرکننده (50 درصد وزنی) استفاده شد. نمونه های آزمایش با استفاده از فرایند اکستروژن بصورت گرانول ساخته شدند، سپس تخته ها با دانسیته اسمی gr/cm3 1 با استفاده از پرس گرم ساخته شدند. خواص فیزیکی ، مکانیکی و مقاومت به پوسیدگی فراورده چندسازه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بالاترین مقاومت خمشی، در سطح صفر درصد وزنی نانو رس و 6 درصد وزنی جفت کننده بدست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که بالاترین مدول خمشی، قدرت نگهداری پیچ در سطح 2 درصد نانو و 6 درصد سازگارکننده مشاهده شد.همچنین نتایج نشان داد که جذب آب و واکشیدگی ضخامت با افزایش ذرات نانو رستا 2 درصد کاهش و در درصد های بالاتر افزایش یافت. علاوه بر این قدرت اتصال دهنده میخ و مقاومت به پوسیدگی با افزایش نانو رس کاهش یافت. در این ارتباط تاثیر افزایش سازگار کننده در بهبود خواص چندسازه مشهود بود.
اسکندر حاجی پور محراب مدهوشی
چکیده: امروزه با توجه به افزایش جمعیت، افزایش تقاضای مصرف فرآورده های چوبی بوجود آمده است .چوب با داشتن خواص منحصر به فرد خود نظیر سبک بودن , مقاومت بالا, قابلیت استهلاک, انرژی بوفور در دسترس بودن در مناطق جنگلی ماده بسیار مناسبی برای ساختمان سازی بویژه در مناطق زلزله خیز می باشد. برای بررسی مقایسه ای اقتصادی بین دو سازه ی چوبی وبتنی دو موضوع مهم می بایستی مورد تحقیق قرار گیرد. اولا با توجه به مصالح بکار رفته در ساختمان مسکونی چوبی نسبت به مصالح بکار رفته در ساختمان بتنی مورد مقایسه قرار گیرد.وثانیا مدت زمان ساخت این دو ساختمان مورد بررسی قرار گیرد که این امر می تواند در مواقع بحرانی سیل, زلزله, آتش سوزی موثر باشد و همچنین مدت زمان کم ساخت می تواند هزینه کمتری برای ساخت داشته باشد. برای این منظور پس از مرور منابع و همچنین مصاحبه با تعدادی از خریداران وسازندگان و متخصصان مربوطه در این بخش، شاخص های تاثیرگذار در ساخت ساختمان ها در 5 استان مازندران ,گیلان,گلستان, خراسان رضوی وتهران شناسایی شدند که طی آن 70نفر از تولیدکنندگان وخریدارن در این پنج استان از نظر شاخص های اقتصادی و فنی و طبقه بندی شده اند.
محمدرضا معدلی محراب مدهوشی
از بخش های مهم سازه های چوبی، اتصالات آن است که باید شرایط تحمل بارهای وارده را داشته باشد. بحث اتصالات چوبی بسیار پیچیده، حساس و قابل تامل است. اتصال، باید از نظر مکانیکی تحمل بارهای وارد شده را داشته و در اثر گذشت زمان و عوامل محیطی ضعیف نشود. از شرایط برقراری اتصالی مناسب، کیفیت چسب مصرفی است. چسب پلی وینیل استات به عنوان پلیمر ترموپلاستیک، دارای عملکرد ضعیفی در برابر شرایط حرارتی و رطوبتی بالا می باشد. در این تحقیق از نانوذرات رس و اکسید آلومینیوم در سطوح 0 (شاهد)، 1، 2 و 4 درصد به چسب پلی وینیل استات افزوده شد و چسب ساخته شده در اتصالات دوبل به کار برده شد. به منظور تعیین عملکرد خط چسب در اتصالات، از آزمون کششی استفاده شد و لنگر خمشی محاسبه گردید. آزمون کششی در نمونه های قرار گرفته در 3 سطح دمایی شامل دمای اتاق، شرایط مرطوب و حرارت بالا، انجام گرفت. نتایج نشان داد که افزودن نانوذرات رس و اکسید آلومینیوم منجر به افزایش لنگر خمشی نسبت به نمونه های شاهد، در تمامی شرایط دمایی شد. سطح بهینه ی افزودن نانو ذرات رس 4 درصد و نانو اکسید آلومینیوم 1 درصد، به دست آمد.
فاطمه برزگر ابوالقاسم خزاعیان
تجزیه و تحلیل آماری این ت بررسی نشان داده است که تأثیر ضخامت لایه و درصد اختلاط رزین ملامین : اوره فرمالدهید بر اغلب ویژگی های مقاومتی معنی دار بوده است . با افزایش ضخامت لایه mor و moe کاهش و مقاومت به ضربه و مقاومت فشاری موازی الیاف افزایش یافت ولی میزان جذب آب نمونه ها افزایش یافت . با افزایش درصد اختلاط رزین ملامین در مخلوط چسب ویژگی های مقاومتی افزایش ولی جذب آب و واکشیدگی ضخامت نمونه ها کاهش یافت . در مجموع ب توجه به نتایج به دست آمده از تحزیه و تحلیل داده ها و میانگین های به دست آمده می توان گفت که بهترین تیمار از لحاظ مقاومت های مکانیکی و ویژگی های فیزیکی , استفاده از ضخامت لایه 3mm و درصد اختلاط ملامین : اوره فرمالدهید 60:40 بود.
میلاد رحیمی جمنانی محراب مدهوشی
در این مطالعه ویژگی¬های چوب و فرآورده¬های آن به عنوان مصالح سبز در ساخت و ساز مورد بررسی قرار گرفت. جنگل و چوب به عنوان منابع و مصالح سبز می¬تواند نقش مهمی در کاهش اثرات منفی حاصل از ساخت و ساز بر روی محیط ¬زیست داشته باشند زیرا چوب تنها مصالح ساختمانی تجدیدپذیر در یک شکل پایدار است که در کارخانه¬ای به نام جنگل، پیوسته در حال تولید است. محصولات چوب توانایی مصادره کربن جذب شده در طی رشد درخت تا زمان استفاده از محصول را دارند. همچنین فرآیندهای ساخت محصولات چوبی کمتر در آلودگی هوا و آب نسبت به دیگر فرآیندهای تولید مصالح ساختمانی شرکت می¬کند (به عنوان مثال، تولید کمتر گازهای گلخانه¬ای و استفاده کمتر از آب در طول مرحله تولید). بنابراین چوب و محصولات آن می¬تواند نقش مهمی در کاهش انتشار و افزایش نزول آن ایفا کنند. این بررسی اهمیت استفاده از چوب و محصولات آن را در حفظ محیط ¬زیست، سلامت و بهداشت ساکنین و کاهش اثرات منفی آب و هوایی را نشان می¬دهد. واژه¬های کلیدی: مصالح سبز، جنگل، چوب و محیط ¬زیست.
خلیل صدیق پور تقی طبرسا
چکیده هدف از انجام این تحقیق ساخت کامپوزیت چوب-پلاستیک سه بعدی با استفاده آرد چوب پالونیا و ماده پلیمری پلی¬پروپیلن است. بدین منظور تخته¬های چوب-پلاستیک سه بعدی با اندازه ابعاد 5/4×25×30 و 5×25×30 سانتیمتر ساخته شدند. دولایه مسطح بالایی و پایینی با ضخامت 5 میلیمتر و با استفاده از پرس مسطح و لایه مغزی کنگره¬ای شکل یکی با اندازه ارتفاع 5/3 سانتیمتر (ضخامت 5 میلیمتر) و دیگری با اندازه ارتفاع 4 سانتیمتر (ضخامت 10 میلیمتر) با استفاده از قالب کنگره¬ای شکل چدنی ساخته شدند. نسبت اختلاط آرد چوب پالونیا به پلی پروپیلن هم در لایه¬های سطحی و هم در لایه مغزی 50:50 درصد می¬باشد. اندازه ذرات آرد چوب در لایه¬های سطحی 40-/60+ مش بوده و در لایه مغزی از اندازه ذرات 20-/40+ مش استفاده شد. برای چسباندن لایه¬ها به هم از چسب پلی وینیل استات (pvac) استفاده شد. دو عامل متغیر مقدار درصد نانو رس موجود در لایه مغزی در سه سطح 0، 2 و 4 درصد و اندازه ضخامت لایه مغزی در دو سطح 5 و 10 میلیمتر در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از ساخت تخته¬ها، خواص مکانیکی شامل مقاومت فشاری عمود بر سطح ، تنش فشاری عمود بر سطح، مدول الاستیسیته فشاری عمود بر سطح و همچنین مقاومت برشی نهایی لایه مغزی و تنش سطحی اندازه¬گیری شدند و تحلیل آماری با استفاده از الگوی آزمون دانکن در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح نانو رس تا 2% در لایه مغزی کلیه مقاومت¬ها افزایش پیداکرده است. همچنین با افزایش ضخامت لایه مغزی از 5 میلیمتر به 10 میلیمتر مقاومت¬ها به جزء مقاومت برشی نهایی لایه مغزی افزایش پیداکرده است. واژه های کلیدی: کامپوزیت چوب-پلاستیک سه بعدی، پلی¬پروپیلن، نانو رس، چسب پلی وینیل استات (pvac)، خواص مکانیکی
صالح قوانلو تقی طبرسا
در این تحقیق ساخت فراورده سه بعدی مهندسی شده با استفاده از الیاف چوب و اتصال دهنده معدنی سیمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور در ابتدا الیاف صنوبر با ملاط آب و سیمان مخلوط گردید. نسبت وزنی الیاف به سیمان (60 به 40) و همچنین نسبت وزنی سیمان به آب (1 به 5/1) در نظر گرفته شد. به منظور تسریع در گیرایی الیاف و سیمان از کلریدکلسیم در دو سطح 2 و 5 درصد در ملاط آب و سیمان استفاده گردید. این فراورده از دو قسمت که شامل بخش مسطح و بخش مغزی v شکل می باشد، تشکیل شده است. کیک الیاف- سیمان در یک قالب سه تیکهv شکل 30×30 سانتی متر تشکیل گردید و به مدت 5 دقیقه در پرس هیدرولیکی تحت فشار 40 کیلوگرم بر سانتی متر مربع قرار گرفت. همچنین برای ساخت بخش مسطح، کیک الیاف سیمان در یک قالب مسطح 30×30 سانتی متر ریخته شد و تحت پرس 40کیلوگرم بر سانتی متر قرار گرفت. ضخامت جان در بخش مغزی فراورده در دو سطح 5 و 10 میلی متر به عنوان متغییر در نظر گرفته شد. در پایان هر دو بخش مسطح و مغزی فراورده پس از قرارگیری در پرس سرد، به مدت یک ماه به منظور گیرایی بهتر در محیطی با دمای 25 درجه و رطوبت 90 درصد قرار گرفتند. پس از ساخت این دو بخش بوسیله چسب بتن به هم متصل گردیدند. سپس خواص مکانیکی شامل آزمون تنش فشاری،مدول الاستیسیته ومقاومت خمشی و خاصیت فیزیکی شامل واکشیدگی ضخامتی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش مصرف کلرید کلسیم از2 به 5 درصد تنش فشاری کاهش و مقاومت خمشی و مدول خمشی و فشاری افزایش پیدا کرد و همچنین تغییر ضخامت جان در بخش مغزی فراورده نشان داد که با افزایش ضخامت جان، خواصی مانند مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته فشاری و خمشی افزایش پیدا کرد و تنش فشاری کاهش پیدا کرد. همچنین نتایج مربوط به آزمون های واکشیدگی ضخامتی نشان داد که، مقدار بالاتر سیمان باعث همپوشانی مناسب الیاف توسط سیمان و مانع محکم در برابر رسیدن آب به الیاف می شود.در نتیجه با افزایش در صد کلرید کلسیم و همچنین ضخامت بخش مغزی، مقدار واکشیدگی ضخامتی کاهش یافت. قسمت جان فراورده که در راستای بار قرار می گیرند شکست ناشی از فشار را در سطح فراورده کاهش می دهند و در نتیجه باعث استحکام فراورده می شوند.
روح الله ایزدی محراب مدهوشی
چکیده ندارد.
سحر سادات زاده محراب مدهوشی
شکست در سازه های چوبی اغلب در محل اتصالات رخ می دهد. جلوگیری از ایجاد چنین شکست هایی بر ظرفیت و قابلیت اطمینان اتصالات با پیچ می افزاید. استفاده از صفحات پلاستیکی مسلح شده برای تقویت اتصالات چوبی، موجب افزایش مقاومت اتصال وکاهش شکست های نامطلوب در سازه های چوبی و درنتیجه آن کاهش دورریز خواهد شد. در این بررسی اتصالات چوبی ساخته شده از دو گونه کاج و صنوبر، با استفاده از صفحات چند سازه تقویت گردید. اتصالات از نوع اتصال پینی با دو صفحه برش بوده و برقراری اتصال بین قطعات با استفاده از پیچ و مهره فولادی و اتصال صفحات چند سازه به قطعات چوبی با استفاده از رزین اپوکسی بوده است. دو حالت استفاده از یک لایه نازک چوب به منظور حفظ نمای ظاهری اتصال و عدم استفاده از آن و همچنین استفاده از دو نوع چند سازه برای پوشش اتصال مورد بررسی قرار گرفت. از هر گونه چوب 20 عدد نمونه در ابعاد 4×5×30 سانتیمتر و 40 عدد در ابعاد 2×5×30 سانتیمتر بریده شد. برای پوشش اتصال 96 عدد از چند سازه نوع 1 و 96 عدد نیز از چند سازه نوع 2 در ابعاد 5×30 سانتیمتر بریده شد. 16 عدد از نمونه ها با چند سازه نوع 1 تقویت گردید که در نیمی از نمونه ها از یک لایه تزیینی چوب نیز استفاده گردید و در 16 نمونه دیگر نیز از چند سازه نوع 2 استفاده شد. 8 نمونه نیز بعنوان شاهد در نظر گرفته شد. با اندازه گیری مقدار بار تحت آزمون کششی اثر افزودن لایه های ذکر شده ارزیابی گردید. تجزیه واریانس نتایج به وسیله نرم افزار spss و مقایسه میانگین داده ها به کمک آزمون دانکن انجام شد. به طور کلی نتایج نشان می دهد، افزودن یک لایه چند سازه مقدار بار و تنش را افزایش می دهد ولی اثر معناداری بر افزایش میزان بار و تنش محاسبه شده نداشته است. تقویت اتصال فرم شکست را تغییر داده و پس از اعمال نیرو، در محل پین ترک مشاهده نشده و تنها مقداری لهیدگی در محل پیچ و در راستای نیرو اتفاق می افتد.
علیرضا درستکار اصغر امیدوار
در این تحقیق اثر نوع گونه چوبی و اندازه ذرات چوب بر روی خواص مکانیکی و جذب آب فرآورده چندسازه خاک اره و پلی اتیلن سنگین بررسی شد. پرکننده شامل خاک اره سه گونه نراد، راش و سپیدار و مخلوط این گونه ها بود. چندسازه ها با 70% پرکننده به همراه پلی اتیلن سنگین ساخته شدند. اندازه ذرات 40 مش و 80 مش بود و به میزان 2? ماده جفت کننده محاسبه و اضافه شد. ساخت تخته ها به روش ناپیوسته و توسط پرس گرم انجام گرفت. پس از تهیه و برش نمونه های آزمونی، خواص مکانیکی )کشش مطابق آیین نامه d-4761 استاندارد astm و خمش مطابق با آیین نامه d-6109 استاندارد (astm توسط دستگاه schenck trebel بر اساس استاندارد اندازه گیری شد. آزمون ضربه بدون فاق توسط دستگاه ضربه پاندولی مطابق آیین نامه d-256 استاندارد astm مورد اندازه گیری قرار گرفت. آزمون جذب آب در چند سازه خاک اره–پلی اتیلن مطابق آیین نامه d-570 استاندارد astm صورت گرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری و مقایسه میانگین ها حاکی است که با افزایش اندازه ذرات مدول الاستیسیته و گسیختگی و مقاومت کششی و درصد جذب آب افزایش معنی داری از حدود %45 به %55 داشت. همچنین با افزایش اندازه ذرات، انرژی ضربه بدون فاق کاهش یافت. این اختلافات معنی دار بود. تاثیر نوع گونه بر روی این خواص در تخته های حاصله اندک بود. اما در بین گونه ها، خواص راش بهبود اندکی را به خود دیده است.
حسین محمدی محراب مدهوشی
در این تحقیق، تاثیر مقدار پرکننده و سازگارکننده بر ویژگی های مکانیکی چندسازه های پلی پروپیلنی پرشده توسط آرد حاصل از ساقه برنج در مرحله خشک و 3 مرحله رطوبت دهی متناوب مورد مطالعه قرار گرفت. تخته های چندسازه با چگالی اسمی g/cm31 و ابعاد اسمی cm1×15×25 در مجموع شامل 6 تیمار از پلی پروپیلن و آرد ساقه برنج با نسبت های وزنی 45، 60 ، 75 درصد آرد ساقه برنج ساخته شدند. در 3 تیمار از مالئیک انیدرید پلی پروپیلن به میزان 2 درصد وزنی به عنوان سازگارکننده استفاده گردید. اندازه ذرات در حد مش 40-25 و ماده جفت کننده هم به میزان 0 و 2 درصد وزنی هر تخته محاسبه و اضافه شد. پارامتر های مکانیکی مدول الاستیسیته خمشی، مدول گسیختگی و مقاومت کششی توسط دستگاه schenck trebel آزمایشگاهی محاسبه و تیمارها با آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج نشان دادند که در مرحله خشک با افزایش مقدار آرد ساقه برنج از 45 تا 75 درصد، مدول الاستیسیته خمشی، مدول گسیختگی و مقاومت کششی کاهش می یابند. همچنین با طی شدن مراحل رطوبت دهی، همه مقاومت ها نسبت به دوره خشک، کاهش می یابند. افزودن ماده جفت کننده به میزان 2 درصد وزنی، باعث بهبود نسبی مقاومت ها می شود. همچنین ملاحظه شد که با افزایش میزان آرد ساقه برنج، جذب آب و واکشیدگی ضخامت چندسازه افزایش می یابد و نیز با افزایش تعداد دوره های رطوبت دهی جذب آب کمی افزایش و واکشیدگی ضخامت کاهش پیدا می کند تا اینکه پس از چند دوره این مقادیر روند تقریبا ثابتی را به خود می گیرند. افزودن 2% سازگارکننده باعث کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت چندسازه می شود.