نام پژوهشگر: احمد علی کیخا

تخصیص آب سد مهاباد با استفاده از ترکیب مدلهای سلسله مراتبی فازی و برنامه ریزی آرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1389
  هیمن نادر   احمد علی کیخا

چکیده در نگرش جدید جهانی، آب کالایی اقتصادی – اجتماعی بوده و به عنوان نیاز اولیه انسان محسوب می شود. نیاز بشر به آب، طیف گسترده ای را شامل می شود که از عمده ترین آنها می توان به آب مورد نیاز کشاورزی، شرب، صنعت و تولید نیرو اشاره کرد. در این میان سدها و مخازن آب نقش مهمی در تأمین نیاز آب مصرف کنندگان و تخصیص به بخش های مختلف، دارند. سد مهاباد یکی از 10 سد پر آب کشور به شمار می رود که نیاز بخش کشاورزی، شرب، تولید برق، کنترل سیلاب و تفریحی را تأمین می کند. در این مطالعه به منظور تعیین اولویت تخصیص آب و تامین اهداف مذکور، از ترکیب روش های سلسله مراتبی فازی و برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. ساختار سلسله مراتبی دارای 3 معیار و 6 زیر معیار برای 5 گزینه، به منظور تعیین اولویت تخصیص آب سد به گزینه های استفاده کننده طراحی شد. سپس بر اساس وزن های جزیی و نهایی، معیار ها، زیرمعیارها و گزینه ها، ساختار برنامه ریزی آرمانی برای تعیین مقدار آب تخصیصی، پایه ریزی شد. نتایج نشان داد، که معیار اقتصادی با وزن جزئی 45/0 مهمتر از معیارهای اجتماعی و زیست محیطی و گزینه تامین آب بخش کشاورزی با وزن نهایی 36/0 از ارجحیت بیشتری نسبت به گزینه های شرب شهری، تولید برق، تفریحی- زیست محیطی و کنترل سیلاب برخوردار بود. در مدل ترکیبی سلسله مراتبی فازی و برنامه ریزی آرمانی لکزیکوگرافی 12 الویت شامل 7 اولویت از ساختار سلسه مراتبی فازی و 5 الویت از ساختار برنامه ریزی آرمانی در نظر گرفته شد. الگوی کشت بهینه نشان داد که سطح زیر کشت گندم در تمامی اولویت ها از بیشترین سطح زیر کشت برخوردار شد. در الویت درآمد ناخالص کشاورزی بیشترین سطح زیر کشت محصولات و بیشترین درآمد ناخالص بدست آمد. در اولویت شرب، آب شرب تخصیصی به بخش شرب بیشترین مقدار را در ماه های مختلف داشت. برق تولیدی نیز در ماه اردیبهشت بیشترین مقدار تولیدی را داشت. مقدار حجم مخزن به منظور تامین نیاز در ماه های بهار بیشترین مقدار را داشتند. حجم فضای خالی به منظور کنترل سیل در تمامی اولویت ها یکسان بدست آمد. بدین گونه که بیشترین فضا، بایستی در ماه فرودین، به دلیل بارندگی زیاد، خالی نگه داشته شود.

مدل سازی مدیریت تخصیص آب مخازن چاه نیمه با استفاده از برنامه ریزی آرمانی تعاملی پوششی و پویایی سیستم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1388
  ساره رفیعی راد   احمد علی کیخا

بهینه سازی سیستم های منابع آب دارای پیچیدگی هایی است که حل آنها با روشهای بهینه-سازی معمول امکان پذیر نیست و یا حداقل از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد. دو مدل برنامه ریزی آرمانی پوششی تعاملی و پویایی سیستم مدلهای جدید و مناسب برای بهینه سازی می باشند، بویژه روش پویایی سیستم از جمله کاربردی ترین روشهای شبیه سازی در زمینه مدیریت منابع آب می باشد. در مطالعه حاضر، این دو روش برای تخصیص آب مخازن چاه نیمه بین بخشهای شرب زابل، شرب روستاهای تابعه، شرب زاهدان، کشاورزی و محیط زیست، مورد استفاده قرار گرفت. برای مدل سازی، از داده های سری زمانی 20 ساله از 1369-1388 استفاده شد. پس از دومین تکرار حل مدل آرمانی پوششی، نتایج نشان داد که هر سه نوع اهداف آرمانی پوششی تعاملی قابل قبول هستند. نتایج حل مدل نشان داد در حدود 90% آب شرب مورد نیاز زابل و روستاهای تابعه از مخازن چاه نیمه قابل تامین است. همچنین، حدود60 % آب شرب مورد نیاز زاهدان و 64% آب مورد نیاز بخش کشاورزی و حدود 10% از نیاز آبی بخش محیط زیست از مخازن چاه نیمه قابل تامین است. بنابر این، با توجه به بحران آب در منطقه و اولویت تخصیص آب، تخصیص آب مخازن چاه نیمه به مصارف شرب، رضایت بیشتری در مقایسه با تخصیص آب به کشاورزی و محیط زیست ایجاد می کند. نتایج تخمین مدل پویایی سیستم نشان داد که، 89% نیاز شرب زابل، 89% نیاز بخش شرب روستاهای زابل، 90% نیاز بخش شرب زاهدان، 41% نیاز بخش کشاورزی زابل و 69% نیاز بخش محیط زیست در طی ماههای مختلف سال از مخازن چاه-نیمه قابل تامین می باشد.

بهینه سازی برداشت و تعداد مجوز صید میگو در استان بوشهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1389
  سیمین رنجبر   محمود صبوحی صابونی

اهمیت مدیریت شیلات نه تنها به دلیل سهم عمده ای که آبزیان در تأمین غذای مصرفی جامعه دارند، بلکه به خاطر نقش مهم آنها در پایداری اکوسیستم، روز به روز در حال، گسترش است. میگو به عنوان یکی از ذخایر ارزشمند دریایی، به دلیل ارزش و اهمیت پروتئینی و پتانسیل ارز آورری آن برای کشور از اهمیت بسیاری در میان آبزیان برخوردار است. این اعتقاد وجود دارد که از تمام منابع موجود در خلیج فارس بیش از اندازه بهره برداری شده و ذخایر میگو نیز از این امر مستثنی نیست. لذا، در تحقیق حاضر با استفاده از یک مدل اقتصاد _ زیستی توده میگو شبیه سازی شد. برای در نظرگرفتن پویایی جمعیت میگو از تابع بازیابی ریکر و برای پیش بینی قیمت میگو برای دوره برنامه ریزی از شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. تابع بازیابی ریکر با استفاده از اطلاعات حجم توده تخم گذار و حجم توده اضافه شونده در طی سالهای 1387-1365 برآورد شد برای برآورد نسل اضافه شونده یک جزء خطای تصادفی در تابع بازیابی ریکر لحاظ شد و حجم توده اضافه شونده برای افق برنامه ریزی تخمین و سپس مقدار برداشت بهینه میگو تعیین شد. برای تعیین تعداد بهینه مجوز صیادی از برنامه ریزی با محدودیت تصادفی استفاده شد. میزان حجم قابل برداشت میگو به عنوان پارامتر توأم با ریسک در مدل لحاظ شد. مدل برای سه سطح ریسک 5/2، 5 و 10 درصد در مقدار صید میگو قابل دسترس حل شد. نتایج نشان داد که میزان بهینه برداشت در دوره برنامه ریزی به ترتیب 650، 1485، 2342، 1588 و 2290 تن می باشد. تعداد مجوز بهینه صید در سطوح مختلف ریسک در حجم قابل برداشت میگو متفاوت بود. بر اساس یافته ها، توصیه می شود سیاست گذاران شیلات با در نظرگرفتن سطح بالای ریسک در میزان قابل برداشت، مجوز صید صادر کنند.

تعیین برنامه زراعی با استفاده از کاربرد نظریه بازی در شرایط عدم حتمیت در منطقه سیستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  علیرضا سرگزی   محمود صبوحی صابونی

یکی از اصلی ترین نیازهای هر فعالیت پویا، برنامه ریزی در چارچوب اهداف کلی آن فعالیت است. بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی نیازمند برنامه ریزی های منسجم در جهت رسیدن به توسعه و مقابله با بحران های موجود است. بنابراین، تصمیم گیری در چنین شرایطی نیاز به ابزارهایی مناسب و کارا در طراحی نظام های زراعی دارد. در مطالعه حاضر، رویکرد تئوری بازی ها با اهداف چندگانه در شرایط عدم حتمیت در قالب مدل های برنامه ریزی آرمانی و فرا آرمانی در بازه های مختلف پارامتر کنترل بر اساس معیارهای چندگانه wald،savage ،agrawal and heady َ و gross margin expectation در سه سطح بدون ریسک، و در مقدار آب در دسترس برای شهرستان زابل از منطقه سیستان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج در دو مدل بازی آرمانی و فرا آرمانی در بازه های مختلف تقریباً یکسان بود و بیشترین سطح زیر کشت در هر دو مدل مربوط به محصولات گندم، جو، سورگوم، خربزه و پیاز بود. افزون بر آن استراتژی بهینه کشت و همچنین سطح کل زیر کشت در مدل های بازی آرمانی و فرا آرمانی در سطوح مختلف ریسک در مقدار آب در دسترس متفاوت بود. با افزایش ریسک در مقدار آب در دسترس کل سطح زیر کشت استراتژی های پیشنهادی نسبت به شرایط عدم ریسک در مقدار آب در دسترس کاهش نشان داد. بطور کلی با توجه به استراتژی فعلی منطقه، نتایج مدل بازی آرمانی نسبت به فرا آرمانی جهت مبنایی برای بهینه سازی استراتژی های زراعی منطقه مورد مطالعه توصیه می شود.

بهینه سازی تخصیص آب در شبکه آبیاری نکوآباد تحت شرایط عدم حتمیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  مصطفی مردانی   محمود صبحوحی صابونی

تخصیص آب در سیستم های توزیع آب کشاورزی معمولاً بر اساس پیش بینی عواملی مثل تقاضای آب برای محصولات و مقدار آب قابل دسترس صورت می گیرد. عدم اطمینان در پیش بینی این عوامل جزء ذات این سیستم های است. در مطالعه حاضر، به بهینه سازی تخصیص آب سد انحرافی نکوآباد و اراضی تحت پوشش آن برای سال های1393-1391 پرداخته شد. برای بررسی تأثیر عدم حتمیت در تخصیص آب آبیاری و زمین های زراعی این منطقه از بهینه سازی با پارامترهای کنترل کننده میزان محافظه کاری استفاده شد. همچنین، برای تحلیل حساسیت مدل نسبت به افزایش راندمان، قیمت آب آبیاری و میزان محافظه کاری سناریوهای متفاوتی اعمال شد. مدل ارائه شده در راندمان آب آبیاری 35، 45، 55 و 65 درصد، افزایش در قیمت آب آبیاری به میزان 10، 20 و 30 درصد، سطوح متفاوت عدم حتمیت و در نهایت ترکیبی از این سناریوها بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش قیمت آب آبیاری و میزان عدم حتمیت سود ناخالص کشاورزان حاصل از انتقال آب آبیاری کاهش می یابد. در هر سه سال افق برنامه ریزی بیشترین مقدار جریان خالص و سطح زیرکشت به دو منطقه فلاورجان و نجف آباد اختصاص یافته است. با توجه به سازه های قدیمی شبکه آبیاری در این دو منطقه اصلاح و بازسازی این سازه ها برای کاهش اتلاف آب توصیه می شود. همچنین، می توان قسمتی از درآمد عمومی افزایش قیمت آب آبیاری که باعث کاهش سود ناخالص کشاورزان منطقه می شود، به امر سرمایه گذاری در تکنولوژی های آب اندوز اختصاص یابد.

تحلیل تقاضای انواع گوشت در ایران با استفاده از روش بیزین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  عباس بخشی خیاوی   احمد علی کیخا

به دلیل اهمیت پروتئین ها و به تبع آن انواع گوشت در سبد غذایی خانوارها تابع تقاضای انواع گوشت در جهت پیش بینی تقاضای آن اهمیت بالایی را داراست. سیستم های تقاضای مصرف کننده بیان می کند که چگونه مصرف کننده درآمد خود را بین انواع مختلف کالاها تخصیص دهد. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل سیستم تقاضای تقریباً ایده آل (aids)، تابع تقاضای انواع گوشت با الگوی حداقل مربعات سه مرحله ی (3sls) طی دوره 89-1358 با دو روش معمول و بیزین برآورد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سیستم تقاضای aids در هر دو روش معمول و بیزین، کشش درآمدی تقاضای گوشت ماهی بیش تر از گوشت قرمز و مرغ بوده و کشش خود قیمتی گوشت قرمز بیش تر و ماهی و مرغ کم تر از یک می باشد. برآورد تجربی مدل با روش های بیزین و کلاسیکی نشان داد که در این روش ها ویژگی نظری قید جمع پذیری و همگنی به لحاظ تجربی صادق نیست. در صورتیکه، قید تقارن روش بیزین بر خلاف روش کلاسیکی بر اساس داده های مورد مطالعه رد نشد. همچنین، نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن معیار ارزیابی حداقل خطا، روش بیزین میزان خطای کمتری دارد. بنابراین، روش بیزین از وضعیت بهتری برخوردار بوده و می تواند برای سیاست گذاران بخش کشاورزی در تصمیم گیری های استراتژیکی رفتار مصرف کنندگان در مصرف فرآورده های گوشتی قابل توجه باشد.

تحلیل حساسیت قیمت سایه ای منابع آب ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای محاسبه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  فتانه نیک بخش نوسر   محمود صبوحی صابونی

تعیین ارزش اقتصادی آب یا به عبارتی دیگر، سیاست قیمت گذاری منابع آب رویکردی جهت استفاده بهینه و مقابله با کمبود منابع آبی است. قیمت سایه ای آب معادل بهایی است که یک مصرف کننده عقلایی از منابع آب عرضه شده خصوصی یا دولتی مایل است برای استفاده از آن بپردازد. در مطالعه حاضر، به تحلیل حساسیت قیمت سایه ای منابع آب ایران در قالب مدل تعادل عمومی پویای محاسبه ای پرداخته شده است. اطلاعات مربوط به آخرین جداول داده- ستانده در سال های 1380 و 1385 در قالب ماتریس های حسابداری- اجتماعی به عنوان پایه آماری استفاده شد. این ماتریس ها از 4 بخش (رشته فعالیت) کشاورزی، معدن، صنعت و خدمات تشکیل و دارای 13 سطر و 13 ستون می باشند. افزون بر آن، قیمت سایه ای هر مترمکعب منابع آب در دوره 1400-1385 مورد پیش بینی قرارگرفت. اثرات افزایش رشد نیروی کار در قالب 3 سناریو و اثرات کاهش نرخ تعرفه واردات در قالب 5 سناریو بر قیمت سایه ای هر مترمکعب منابع آب ایران بررسی و تحلیل حساسیت مربوط به آن نیز انجام گرفت. نتایج حاصل از افزایش نیروی کار، بیانگر روند نزولی قیمت سایه ای منابع آب در بخش های کشاورزی و صنعت و همچنین، در دو بخش معدن و خدمات بیانگر روند افزایشی قیمت سایه ای هر مترمکعب منابع آب در هر 3 سناریو بود. در سناریوسازی مربوط به کاهش تعرفه واردات، نتایج نشان داد که با کاهش تعرفه واردات تا حذف کامل آن، قیمت سایه ای منابع آب ایران در بخش کشاورزی و 3 بخش دیگر روند افزایشی داشته است. علاوه بر آن، نتایج نشان داد که از بین بخش های مورد مطالعه، در دوره 1400-1380، بخش های کشاورزی و معدن به ترتیب دارای پایین ترین و بالاترین قیمت سایه ای به مقدار 1548 ریال بر مترمکعب در دوره 80-1375 و 105084 ریال بر مترمکعب در دوره 1400- 1395 می باشند که در صورت دنبال کردن سیاست کاهش تعرفه واردات لازم است آب بیشتر به بخش هایی تخصیص یابد که قیمت سایه ای آن ها بیشتر است.

اثر رشد بهره وری کشاورزی بر فقر در کشور های منتخب عضو اکو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  صغری درویشی   احمد علی کیخا

رشد بهره وری عامل مهمی در جهت کاهش فقر کشـور ها است.کشـور های در حال توسـعه با مشکل پایین بودن بهره وری مواجه هستند. در این مطالعه رابطه بین رشد بهره وری و کاهش فقر در کشور های ایران، پاکستان و ترکیه که 70 درصد gnp کشور های عضو اکو را به خود اختصاص داده اند، مورد بررسی قرار گرفت. مدل مورد استفاده تابع تولید کلاس نهفته مرز تصادفی است. در این مدل کشور های مورد مطالعه از لحاظ تکنولوژی تولیدات کشاورزی گروه بندی شده و تابع تولید مرز تصادفی برای هر گروه تخمین زده شد. کارایی تکنولوژی بکار برده شـده برای هـر گروه محاسبه و کارایی فنی و شاخص بهره وری کل، با مدل مرز تصادفی کلاس پنهان برای هر کشور به صورت جداگانه مورد محاسبه قرارگرفت. ارتباط بهره وری کشاورزی و کاهش فقر از طریق محاسبه رشد تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی و تغییرات نا برابری با استفاده از داده های مورد نیاز سال های 1990 تا 2010، برای کشور های منتخب عضو اکو بدست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از افزایش کلی بهره وری بخش کشاورزی و همچنین اثر مثبت آن بر فقر کشورهای مورد مطالعه می باشد.

مدلسازی بازار آب کشاورزی حوضه ?بخیز زاینده رود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  مینا ستاری قهفرخی   محمود صبوحی صابونی

نهاد بازار منابع را به کالاها و خدمات مختلف به شکل بهینه اختصاص می دهد به نحوی که با تخصیص مجدد نمی توان رفاه یک مصرف کننده یا تولیدکننده را افزایش داد بدون آنکه از آن دیگری کاست. در مطالعه حاضر به بررسی تشکیل بازار آب بین کشاورزان در حوزه آبخیز زاینده رود در منطقه اصفهان پرداخته شد. لازم به ذکر است یکی از عمده ترین منابع آبی کشاورزی در این منطقه این حوضه می باشد. پس از تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه مورد مطالعه، مزارع بر اساس سطح زیر کشت به سه گروه تقسیم و تحت سه سناریوی متفاوت برای مقادیر ریسک در مقدار آب در دسترس و راندمان آب، با استفاده از مدل برنامه ریزی چند مشخصه به بررسی پیامدهای تشکیل بازار آب بر سطح رفاه زارعین در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. با تشکیل بازار آب در حالتی که قیمت آب آبیاری برونزا فرض شد تابع مطلوبیت چند مشخصه ای مربوط به هر یک از مزارع نماینده تعیین شد. در مرحله بعد با فرض درون زا بودن قیمت آب آبیاری و تعیین وزن برای هر یک از مزارع نماینده و تعمیم آن به کل مزارع در هر گروه به شبیه سازی بازار آب آبیاری تحت نه سناریوی متفاوت برای مقادیر ریسک در مقدار آب در دسترس و راندمان آب آبیاری پرداخته شد و مجدداً پیامد تشکیل بازار آب بررسی و با حالت قبل از تشکیل بازار آب مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر سه گروه سطح رفاه کشاورزان با وجود تشکیل بازار آب در هر دو حالت برونزا و درون زا بودن قیمت آب آبیاری افزایش داشته و نهایتاً در منطقه مورد نظر با تشکیل بازار آب رفاه کل کشاورزان افزایش می-یابد. در انتها پیشنهاداتی در زمینه توسعه بازار آب کشاورزی ارائه شد.

ساخت و کاربرد مدل تعادل عمومی قابل محاسبه چندمنطقه‏‏ ای ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1391
  سامان ضیایی   ناصر شاهنوشی فروشانی

با توجه به اثرات خشکسالی و سیاست هدفمندسازی یارانه‏ها ، بررسی پی‏آمدهای این پدیده‏ها بر بخش کشاورزی ایران امری ضروری است. هدف از پژوهش حاضر، ساخت مدل تعادل عمومی قابل محاسبه چندمنطقه‏ای ایران موسوم به مدل iran orani-g و کاربرد آن در شبیه‏سازی و تحلیل شوک‏ها و سیاست‏های اقتصادی بود. برای این منظور، پایگاه داده‏ای مدل به زبان tablo در نرم‏افزار gempack ساخته شد. مدل ساخته شده تحت تأثیر شوک خشکسالی سال 87-1386 در بخش کشاورزی، افزایش قیمت آب آبیاری و هزینه کل نهاده‏ها به میزان صد درصد در بخش کشاورزی (زیربخش زراعت) به‏دلیل هدفمندسازی یارانه‏ها و کاهش تعرفه واردات در بخش کشاورزی به میزان ده درصد در کوتاه‏مدت قرار گرفت. اثر هر کدام از این شوک‏ها بر متغیرهای ستانده، اشتغال، صادرات و واردات، از چهار جنبه کلان، منطقه‏ای، بخشی و گروه‏های تجمیع‏شده مورد ارزیابی قرار گرفت. در مورد پدیده خشکسالی، نتایج نشان داد که این پدیده باعث کاهش تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص منطقه‏ای در تمام استان‏ها، اشتغال کل، اشتغال در اکثر استان‏ها، صادرات، و افزایش واردات و شاخص قیمت مصرف‏کننده می‏شود. در سطح بخش‏های تجمیعی، نتایج نشان داد که ارزش افزوده (ستانده) تمام بخش‏ها کاهش می‏یافت. اشتغال در تمام بخش‏های تجمیعی کاهش نشان می‏داد. به‏دلیل خشکسالی، صادرات کلیه بخش‏ها با رشد منفی همراه بود و واردات اکثر بخش‏ها، از جمله بخش کشاورزی، دارای رشد مثبت بود. نتایج حاصل از سناریوهای افزایش قیمت آب آبیاری و افزایش هزینه کل نهاده‏ها به میزان صد درصد در بخش کشاورزی (زیربخش زراعت) نشان داد که این سیاست باعث کاهش تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص منطقه‏ای در تمام استان‏ها به‏غیر از تهران، اشتغال کل و اشتغال تمام استان‏ها، کاهش صادرات، افزایش واردات و افزایش شاخص قیمت مصرف‏کننده می‏شود. نتایج حاصل از سناریوهای مذکور در بخش‏های تجمیعی نشان داد که ارزش افزوده، اشتغال و صادرات در تمام بخش‏ها دارای رشد منفی است. افزون بر آن، واردات در اکثر بخش‏ها، با رشد مثبت همراه بود. شبیه‏سازی پی‏آمدهای کاهش تعرفه واردات در کوتاه‏مدت در بخش کشاورزی نشان داد که این سیاست موجب کاهش تولید ناخالص داخلی و افزایش اشتغال کل، صادرات، واردات و شاخص قیمت مصرف‏کننده، تولید ناخالص منطقه‏ای و اشتغال اکثر استان‏ها می‏شد. نتایج حاصل از شبیه‏سازی سناریوی مذکور بر بخش‏های تجمیعی، بیان‏گر آن بود که ارزش افزوده و اشتغال اکثر بخش‏ها کاهش یافته است. صادرات بخش کشاورزی و بخش فرآوری مواد غذایی افزایش و صادرات سایر بخش‏ها با کاهش همراه بود. با توجه به این‏که بارزترین اثر کاهش تعرفه واردات بر روی میزان واردات بود، نتایج نشان داد که این متغیر در اکثر بخش‏های تجمیعی دارای رشد مثبت است. در پایان، با توجه به نتایج، پیشنهاداتی ارائه گردید.

اثر تغییر اقلیم بر کاربری اراضی و عملکرد بخش کشاورزی استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1391
  احمد خانلری ریکنده   محمود صبوحی

تغییر اقلیم معضل امروز و بحران فردا است. در این تحقیق اثر تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات منتخب و کاربری اراضی در چهار ناحیه از استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور ابتدا روند تغییرات سری زمانی متغیرهای دما و بارش طی سال های 1390-1360 مورد بررسی قرارگرفت. همچنین با استفاده از تحلیل های رگرسیونی اثر متغیرهای متوسط دمای سالانه و بارش سالانه به عنوان شاخص های تغییر اقلیم بر عملکرد و سطح زیرکشت محصولات گندم، جو و برنج در سال های زراعی 1390-1360 مورد بررسی قرارگرفت. در مرحله بعد با استفاده از نتایج تحلیل های رگرسیونی و لحاظ نمودن آن ها در مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت pmp، اثر سناریوی 1 درجه افزایش دما و 1 میلی متر کاهش بارش بر کاریری اراضی و عملکرد محصولات کشاورزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل های رگرسیونی نشان داد که دمای هوا روند افزایشی محسوس و بارش روند کاهشی تقریباً محسوسی دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که تغییر اقلیم اثر معنی داری بر عملکرد برنج، گندم و جو داشت، نتایج تحلیل های مدل pmp نشان داد که کاربری در جهت افزایش کشت اراضی برنج و جو تغییر یافت. یافته ها نشان داد که اثر تغییر اقلیم بر همه محصولات الزاماُ منفی نیست و لذا می توان به جنبه های مثبت تغییر اقلیم نیز توجه داشت و از آن در جهت بهره برداری بهینه از منابع و امکانات منطقه استفاده کرد.

ارزیابی کارایی تعاونیهای کشاورزی خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد نوروزیان   احمد علی کیخا

اگر چه توسعه بخش تعاون علاوه بر قانون اساسی در قوانین برنامه پنج ساله و بودجه کشور مورد توجه ویژه قرار گرفته است، ولی به نظر می رسد که برآیند اقدامات انجام شده و سیاست های متخذه تاکنون منجر به حصول اهداف معین، نشده است. در این مطالعه روش تحلیل پوششی داده ها تصادفی به منظور برآورد کارایی فنی تعاونی های کشاورزی در شهرستان های کاشمر، خلیل آباد و بردسکن انتخاب شد و به منظور بررسی عوامل موثر بر کارایی تعاونی ها از مدل رگرسیونی استفاده شد. در نهایت با استفاده از معیار آنتروپی برای اولویت بندی مشکلات تعاونی های کشاورزی به منظور انتخاب بهترین مدل برای تولید و بازاریابی بهتر، مورداستفاده قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده کارایی تصادفی تعاونی های کشاورزی مناطق مورد مطالعه در سطح پایین (79 درصد) می باشد و سطح تحصیلات مدیر عامل، برگزاری کلاس های آموزشی و بازدید از مراکز علمی و میزان سرمایه گذاری بر کارایی تعاونی ها تاثیر معنی دار بر کارایی و عامل مسافت تعاونی تا مرکز شهر اثر معکوس بر کارایی تعاونی های کشاورزی مورد مطالعه داشته است. همچنین نتایج نشان داد که سیاست های نامناسب در قیمت گذاری و نوسانات قیمتی محصولات، نبود برنامه ریزی جامع بلند مدت از سوی مدیران و برقراری امنیت اقتصادی جهت سرمایه گذاری به ترتیب به عنوان اولویت های اول، دوم و سوم در نا کارآمدی نظام بازاریابی از موانع های با درجه اهمیت بالای برخوردار بودند. به طور کلی، نتایج حاصل از این تحقیق، سیاست گذاران و سهامداران تعاونی ها را قادر می سازد تا بهترین مسیر را جهت برنامه ریزی انتخاب کرده و در نهایت سبب توسعه عملکرد تعاونی های کشاورزی و بهبود اقتصاد منطقه شود.

مدیریت برداشت جنگل برای مقابله با تغییرات اقلیم (مطالعه موردی پارک جنگلی سراوان گیلان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  سیده صدیقه احمدزاده   احمد علی کیخا

در این تحقیق یک مدل اقتصاد زیستی جهت مطالعه مدیریت برداشت جنگل در استان گیلان به کار رفته است. مدیریت برداشت جنگل در ایران معمولاََ بر اهداف اقتصادی متمرکز شده در حالی که در برخی کشورهای دیگر اهداف بیولوژیکی نیز مورد توجه قرار می گیرد. مدل مورد مطالعه هر دو هدف اقتصادی و بیولوژیکی را در بر دارد. بر اساس نتایج افزایش سن برداشت ترسیب کربن را کاهش و جذب دی اکسید کربن را با نرخ کاهشی افزایش می دهد. مدل نشان داد در اکثر مواقع زمانی که هر دو هدف بیولوژیکی و اقتصادی در نظر گرفته می شوند ارزش حال به دست آمده بیشتر از مواردی است که یکی از این اهداف در نظر گرفته شوند. سرانجام پیشنهادات اجرایی و توصیه هایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.

مدل سازی بیمه جریان رودخانه هیرمند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام خواجه پور   غلامرضا سلطانی

به‏دلیل پایین بودن میزان بارندگی سالیانه و فقدان منابع آب زیر زمینی، فعالیت های کشاورزی در منطقه سیستان کاملاً به آب رودخانه هیرمند وابسته است. آب رودخانه هیرمند نوسانات شدیدی داشته به ‏طوری که در طول سال های گذشته مردم منطقه از سیلاب های مهیب و خشکسالی های مداوم همیشه در رنج بوده اند. هدف این تحقیق معرفی و تحلیل طرح های مختلف بیمه جریان رودخانه به عنوان یکی از راه حل های کاهش نوسانات سود ناخالص زارعین منطقه سیستان است. ترکیبی از تکنیک های شبیه‏سازی و مدل‏سازی، برای تحقق اهداف این تحقیق به کار گرفته شده است. بدین معنی که ابتدا، فرایند تصادفی جریان رودخانه هیرمند به روش کاپیولا برای دو فصل رشد به صورت تجمعات 6 ماهه در منطقه سیستان با استفاده از اطلاعات ماهانه از سال 1336 تا 1388 شبیه‏سازی شد. سپس با استفاده از تکنیک های برنامه‏ریزی، اقتصادسنجی و شبیه‏سازی، روابط بین میزان آب در دسترس زارعین و سود ناخالص آن ها برآورد گردید. در نهایت با ارائه طرح های مختلف بیمه جریان رودخانه با در نظر گرفتن سطوح پوشش 70، 75 و 80 درصدی در مدل و شبیه سازی مدل برای 10 سال، اثرات این طرح ها در کاهش ریسک سود ناخالص زارعین بررسی شد. تقاضای بالقوه زارعین برای طرح های مختلف بیمه‏ای، به روش های میانگین-واریانس، برتری تصادفی از درجه اول و دوم و نیز کارایی تصادفی با توجه به یک تابع، تحلیل گردید. نتایج نشان داد که به کارگیری طرح های مختلف بیمه با سطوح مختلف پوشش می تواند در کاهش نوسانات سود ناخالص کشاورزان موثر باشد که این اثر در زارعین شهرستان زهک که در مقایسه با شهرستان زابل از ریسک بالاتری در دسترسی به آب و در نتیجه سود ناخالص زارعین برخوردار هستند بیشتر است. همچنین در همه سطوح ریسک گریزی، تقاضای زارعین برای طرح های بیمه‏ای که سطح پوشش بیشتری را در نظر می گیرند، بیشتر از سایر طرح ها است. به علاوه مقادیر حق بیمه و جبران خسارت به دست آمده از مدل شبیه سازی شده نشان دهنده عملکرد مالی قوی تر صندوق بیمه در صورت اجرای طرح بیمه جریان رودخانه، در مقایسه با طرح های بیمه ای سنتی است که در حال حاضر در منطقه سیستان در حال اجرا است.

مدیریت جامع منابع آب در حوضه آبریز قره قوم با کاربرد الگوریتم ازدحام ذرات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  فاطمه رستگاری پور   محمود صبوحی صابونی

مدیریت یکپارچه منابع آب، فرآیندی است که توسعه و مدیریت هماهنگ آب، خاک و منابع وابسته را به منظور حداکثرکردن رفاه اقتصادی و اجتماعی ترویج می کند. با توجه به بحرانی بودن دشت های حوضه آبریز قره قوم و افزایش تقاضای آب در منطقه، در مطالعه حاضر، مدیریت جامع منابع آب حوضه آبریز قره قوم با کاربرد الگوریتم دسته ذرات مورد بررسی قرارگرفت. الگوریتم ذرات یکی از الگوریتم های فرا ابتکاری در حل مسائل بهینه سازی است. داده های مورد نیاز مطالعه بصورت سری زمانی ماهانه برای سال های 1392-1377 از سازمان آب منطقه ای استان خراسان رضوی جمع آوری گردید. در ابتدا اطلاعات اولیه مورد نیاز با به کارگیری شبکه عصبی و arima پیش بینی شد و نتایج مقایسه گردید. براساس معیارهای مربوطه نتایج حاصل از شبکه عصبی مورد استفاده قرارگرفت. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین انتقال آب از دشت سرخس به دشت مشهد می باشد. هم چنین، انتقال آب از دشت تربت جام به دشت شهرنو باخرز و از دشت تایباد به دشت آبراهه و کرات نیز جهت تأمین اهداف اجتماعی با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و زیست محیطی می بایست صورت گیرد. شایان ذکر است که آب انتقالی از دشت های تربت جام و تایباد به دشت های شهرنوباخرز و آبراهه و کرات بابت مصارف غیرشرب می باشد و برای جبران کمبود آب مصارف شرب می بایست استحصال آب زیرزمینی در دشت های شهرنو باخرز و آبراهه و کرات افزایش یابد. انتقال فاضلاب تصفیه شده نیز بین دشت ها وجود نداشت. همچنین کاهش 20 و 40 درصدی آب سد دوستی تأثیر زیادی بر انتقال آب به شهر مشهد نخواهد داشت اما با کاهش بیش از 40 درصد آب سد، آب انتقالی به شهر مشهد کاهش یافته و در مدل مدیریت جامع منابع آب برای جبران آب کشاورزی مشهد می بایست آب از دشت فریمان به دشت مشهد انتقال یابد و برای جبران آب شرب مشهد می بایست برداشت آب های زیرزمینی در مشهد بیش از حد مجاز مدل افزایش یابد. در این راستا مدیریت تقاضای آب در بخش مصارف خانگی و تغییر نوع آب مصرفی در بخش مصارف عمومی در دشت مشهد پیشنهاد می گردد لذا سازمان های دولتی ذیربط می بایست در جهت انتقال آب بین دشت های مذکور و تدوین برنامه جهت مدیریت تقاضای آب شرب دشت مشهد برنامه ریزی نمایند. نتایج مطالعه در سناریوی وضعیت آینده نشان داد انتقال فاضلاب تصفیه شده فقط از بخش شمال شرقی دشت مشهد به دشت نریمانی می بایست صورت پذیرد. در انتقال مقادیر آب سطحی در حالت غیرشرب، آب سطحی از دشت سرخس می بایست به دشت گنبدلی انتقال یابد و بیشترین میزان انتقال در خرداد ماه است. از دشت فریمان به دشت شهرنو باخرز و از بخش شمال غربی مشهد و چناران به بخش جنوب غربی مشهد لازم است انتقال آب صورت گیرد. در انتقال مقادیر آب سطحی در حالت شرب، از دشت سرخس می بایست آب به بخش جنوب غربی و جنوب شرقی مشهد انتقال یابد. انتقال آب در این حالت در تیر، مرداد و شهریور ماه می باشد. آب سطحی از دشت کلات نادری نیز لازم است به دشت درگز انتقال یابد و بیشترین میزان انتقال در مرداد ماه است. هم چنین از بخش شمال غربی مشهد و چناران به بخش شمال شرقی مشهد می بایست آب انتقال یابد. در ادامه مطالعه برنامه¬ریزی ریاضی مثبت تصحیح شده برای ارزیابی سناریوهای تغییر مقدار آب آبیاری در دسترس به کار گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که در سناریوی وضعیت آینده با معرفی منابع آب و فاضلاب جدید، سطح زیرکشت مزارع استفاده کننده از آب زیرزمینی کاهش خواهد یافت.

بررسی پیآمدهای کاهش آب در دسترس بر سود و الگوی کشت کشاورزان استان گلستان تحت شرایط کم آبیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  مهدی حیدری   احمد علی کیخا

در دهه های اخیر افزایش فشارهای جمعیتی، بهبود سطح زندگی و تقاضای در حال افزایش برای کیفیت محیط زیست، دولت ها را بر آن داشته تا برای مدیریت کارآمد منابع آب، راهکارهای بهتری ارائه کنند. در این راستا اکثر کشورها، بیشتر به اتخاذ سیاست هایی جدید مبنی بر مدیریت تقاضای آب پرداخته اند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی پیآمدهای کاهش آب در دسترس بر سود و الگوی کشت کشاورزان منطقه گلستان تحت سطوح مختلف کم آبیاری می باشد. از جمله روش های کاربردی، که امروزه جهت واسنجی مدل های اقتصادی و اتخاذ سیاست های مناسب در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد، برنامه ریزی ریاضی مثبت می باشد. در مدل pmp مورد استفاده، کاهش بازده به مقیاس در سطح محصول، به جای افزایش هزینه های حاشیه ای که اغلب در مدل pmp در نظر گرفته می شود، مورد توجه است. به همین منظور، در مطالعه حاضر تلاش شد، تا با بکارگیری این مدل و استفاده از تابع تولید کشش جانشینی ثابت ces، سناریوهای کاهشی 10، 20 و 30 درصد کاهش آب در دسترس تحت شرایط کم آبیاری در سطوح آبیاری 10، 20 و 30 درصد مورد بررسی قرار گیرد. داده¬های مورد¬ نیاز برای انجام این مطالعه مربوط به سال زراعی 91-1390 می باشد که از ادارات مربوطه در استان گلستان جمع¬آوری گردید. برای حل مدل ارائه شده نیز از نرم افزار gams نسخه 9/23 استفاده شد. در این مطالعه ابتدا سطح عملکرد هر محصول را برای سطوح مختلف آبیاری محاسبه و با تبیین یک مدل برنامه ریزی خطی ساده و تعیین قیمت های سایه ای محصولات و پس از محاسبه و تخمین پارامترهای تابع هزینه و تابع تولید، مدل را واسنجی و تحلیل کردیم. نتایج نشان داد سیاست کاهش آب در دسترس موجب کاهش عملکرد و سطح زیر کشت شده و با وجود کم آبیاری مشاهده شده عملکرد و سطح زیر کشت هر محصول با شدت بیشتری نسبت به سطح آبیاری کامل کاهش می یابند. در نتیجه می توان با صرفه و ذخیره آب بوجود آمده در بلند مدت سطح زیر کشت را افزایش، تا کاهش عملکرد جبران گشته یا در کوتاه مدت به الگوی بهینه واقعی با حداقل کاهش بازده برنامه ای دست یافت.