نام پژوهشگر: محمدرضا سرمدی

مطالعه لزوم گسترش آموزش عالی عمومی و تأثیر آن در جامعه با تأکید بر تفکر انتقادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  محمد مخمل چی   محمدرضا سرمدی

چکیده abstract درجامعه ما دوره متوسطه ایستگاه پایانی آموزش عمومی است بطوریکه مفهوم «آموزش عالی عمومی» نادیده گرفته شده ودرنتیجه دانشگاه به «تخصصگاه» یعنی به دانشگاه فاقد آموزش عمومی مبدل گشته است و از مهمترین رسالت خود یعنی تجهیز اذهان به دانش های عمومی جهت تربیت افراد عمومی دان(جنرالیست) بازمانده است. اهمیت وضرورت آموزش دروس دانشگاهی عمومی(مقدماتی) رشته های گوناگون دانش بشری که بمنزله دروازه های ورود به دانش های گوناگون هستند در جامعه کاملاً مشهود است ولذا می بایست افراد جامعه اعم از متخصص یا غیر متخصص را متوجه اهمیت وضرورت آموزش عمومی درسطح عالی نمود تا به افراد عمومی دان، آگاه ونقاد تبدیل شوند. این تحقیق کیفی از نوع بنیادی (نظری) است که به منظور بررسی نظرها وتأیید، تعدیل یا رد آنها، گسترش نظریه ها و تولید اندیشه ها وایده ها در زمینه آموزش دانشگاهی عمومی جهت افزودن به مجموعه دانش موجود در آن زمینه به اجرا درآمده است. روش انجام این تحقیق تحلیلی- اسنادی می باشد بطوریکه نوشتارهای مرتبط با موضوع این تحقیق بصورت انتقادی وتحلیلی مورد مطالعه قرارگرفته است وداده های نوشتاری به روش نمونه گیری تعمدی جمع آوری گردیده وبه روش تحلیل کیفی محتوا با رویکرد قیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. مطابق یافته های کلیدی این تحقیق، آموزش متوسطه عمومی ناقص و محدود است و به سطوح بالای شناختی نمی پردازد. پرورش عقل وافزایش هوش متبلور، تکامل تفکر صوری و دستیابی به تفکر پس صوری، رهایی از سیطره تفکر دوگانه نگر وافزایش قدرت انتقادی ذهن از طریق تعلیم و تربیت دانشگاهی عمومی و در نتیجه برخورداری از دانش عمومی دانشگاهی که دانشی اساسی، گسترده، متنوع، چند رشته ای وسینرژیزا است امکان پذیر می گردد. نتایج این تحقیق حاکی از این هستند که اگر قرار باشد افراد جامعه در زمینه های گوناگون اجتماعی، سیاسی، علمی، اقتصادی و ... باسواد دانشگاهی محسوب شوند می بایست از آموزش دانشگاهی عمومی درآن زمینه ها برخوردار گردند بطوریکه بدون برخورداری از آموزش عالی عمومی، افراد جامعه قادر به ارزیابی انتقادی وتحلیلی انواع گوناگون اطلاعات نخواهند بود. همچنین نتایج این تحقیق برای سیاستگذاری های آینده دستگاه آموزش عالی کشور در راستای علاقه مند ساختن دانشجویان و سایر افراد جامعه به کسب تسلط بر کلیات، اساس و مقدمات دانشهای گوناگون و همچنین در راستای تشکیل گروه مطالعات عالی عمومی در دانشگاهها و بخصوص در دانشگاه پیام نور بسیار قابل توجه وتأمل می باشد.

مبانی معرفت شناسی از دیدگاه امام محمد غزالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی 1390
  مصطفی شمس الدینی   محسن عیسوی

چکیده به لحاظ وجود ارتباط مستقیم و تنگاتنگ مباحث مربوط به شناخت و معرفت با تعلیم و تربیت و یادگیری و نقش و تأثیر آن در رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی افراد و نظام های آموزشی، اهمیت چشمگیر و روزافزون پژوهشهای دانشگاهی به صورت پایان نامه در حیطه ی مسائل و موضوعات معرفت شناسی بیش از پیش آشکار می گردد. پژوهش حاضر در این راستا مبانی معرفت شناسی از دیدگاه امام محمد غزالی را که از چهره های نامدار و برجسته ی حیات فکری و عرصه ی عرفان و تصوف در سده ی پنجم هجری می باشد، مورد مطالعه قرار داده است. هدف پژوهش ارائه و بیان دیدگاه و باورهای معرفت شناختی غزالی در خصوص معرفت و عناصر و مولفه های آن از قبیل: ماهیت معرفت، منابع معرفت، حدود و ارزش شناخت آدمی و ... می-باشد که در ضمن پاسخ به سوالات پژوهش مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با استفاده از اسناد مکتوب که شامل منابع دست اول (آثار و تألیفات غزالی) و منابع دست دوم (شامل کتب، پایان نامه، مقالات و ... که دیگران درباره ی غزالی نگاشته اند) بوده، انجام گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده در فرآیندی به هم پیوسته مشتمل بر تنظیم، تحلیل و تفسیر آنها تا یافتن پاسخ به سوالات تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. غزالی معرفت بر امور عالم را برای انسان مقدور دانسته و معرفت و شناخت حق تعالی را غایت تلاش فکری و کمال اندیشه ی بشری می-داند. معرفت حق در امتداد خودشناسی و آگاهی از حقیقت وجودی انسان بدست می آید، چرا که نفس آدمی از جنس گوهرفرشتگان بوده و هر کس به درستی در آن نگرد، ذات حق را می بیند و از شناخت نفس خود هستی ذات خداوند را می شناسد. در نظریه ی معرفت غزالی کسب معرفت و وصول به حقیقت تنها به وسیله ی عقل و حواس امکان پذیر نیست. لذا منبع و سرچشمه ی معرفت واقعی و یقینی الهام و اشراق بوده که از راه دل و به مدد تهذیب و دوری از شهوات بدست می آید. واژگان کلیدی: شناخت، معرفت شناسی، مابعدالطبیعه، منابع شناخت، حدود و ارزش شناخت، ابزار شناخت، حقیقت و خطا

تألیف یک رمان با زمینه ی پراگماتیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  آزاده زارع   محمدرضا سرمدی

پراگماتیسم را شاید بتوان یکی از کاربردی ترین مکاتب فلسفی قرن نوزدهم و حتی مکاتب پیش از آن دانست. این مکتب با تغییر زمینه ی فلسفه از متافیزیک و مطلق گرایی از سویی و نفی برخی جنبه های مکاتب عقل گرا و طبیعت گرای محض از سوی دیگر، به جایگاهی میانه دست یافته و انسان را به عنوان عامل شناخت حقیقت به تجربه و تفکر دعوت می کند. این پایان نامه سعی دارد با بررسی زمینه های اصلی ارزش شناسی، معرفت شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی مکتب مذکور در ابتدا و فراهم آوردن نمونه ای داستانی از بستر این اصول در ادامه، متن قابل استناد و استفاده ای را در اختیار دانشجویان و اساتید رشته های فلسفه ، فلسفه ی تعلیم و تربیت و سایر رشته های مرتبط قرار دهد. پژوهشگر با استفاده از روش توصیفی ابتدا اقدام به جمع آوری کتابخانه ای اطلاعات لازم نموده و پس از تجزیه و تحلیل داده ها، اطلاعات به دست آمده در قالب یک طرح داستانی ارائه شده و در پایان این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی، قسمت های مرتبط با هر یک از مفاهیم کلیدی را مشخص نموده و در اختیار خوانندگان قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که : 1- پراگماتیسم به عنوان یک روش فلسفی ، راه حلی است برای تشخیص حقایق ؛ که به زندگی جهت بخشیده و به انسان کمک می کند تا با اتکا به تلاش خود و بهره گیری از نتایج تجارب فردی و اجتماعی ، زندگی بهتری را برای خویش رقم بزند. 2- حقیقت هر چیز امری نسبی و وابسته به سودمندی آن است. 3- واقعیت امر بیرونی است که انسان آن را درک کرده و با شناختش به حقیقت دست پیدا می کند. 4- نسبیت گرایی یکی از ستون های اصلی فلسفه ی پراگماتیسم است که می توان تمامی اصول مربوط به این فلسفه را با استناد به آن درک کرد، چرا که هیچ چیز مطلقی در جهان- حقیقت، اخلاق ، علم و.... - از دیدگاه مکتب پراگماتیسم وجود ندارد و تغییر مهمترین اصل حاکم بر جهان است. 5- اومانیسم با تمامی اصول و مفاهیم پراگماتیسم درهم آمیخته زیرا انسان خود سازنده ی حقیقت، کنترل کننده ی تغییرات ناگهانی جهان ، عامل درک کننده ی واقعیت و خالق زیبایی و اخلاق است. 6- ارزش اخلاقی در فلسفه ی پراگماتیسم به طور کامل ساخته و پرداخته ی انسان و جوامع انسانی بوده و کشف و شهود در آن راهی ندارد. اخلاقیات و ارزش های اخلاقی نیز مانند سایر مفاهیم پراگماتیسم، از درجه ی بالایی از نسبیت و انعطاف پذیری برخوردار هستند. 7- تجربه ابزار اصلی دانش، شناخت، ادراک و حقیقت سازی انسان است. چرا که نتایج این تجربیات است که به انسان امکان ساخت حقایق گوناگون را می دهد.

مطالعۀ میزان تحقق اهداف درس دین وزندگی در رفتارهای دانش آموزان پایه سوم دبیرستان در منطقۀ 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 88-1387؛ ( از دیدگاه دبیران و دانش آموزان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  فرزانه جوادی پور   مهران فرج اللهی

انسان به عنوان یکی از مخلوقات خداوند برای رسیدن به مقصود خود نیازمند راه و نقشه است.و دین همان راه ونقشه رسین به هدف است.به همین دلیل تربیت دینی بسیارمهم است تا انسان را در مسیر صحیح قرار دهد. تربیت دینی جنبه خاصی از تربیت است که فرد را به وظایف دینی و آداب شرعی آگاه می سازد و او را به خود شناسی و خداشناسی می رساند.پرورش اخلاقی نیز جزو تربیت دینی است وقتی که فرد در زمینه تربیت دینی قدم برداشت و عامل به شرایع دینی شد و در خود تقوا و فضیلت را رشد داد، به همار نفس می پردازد و در جهت تمیز سره از ناسره حرکت می کند یعنی به کمال اخلاقی می رسد. بنابراین تربیت دینی که بیشتر توسط کتابهای دینی انجام می شود از اهمیت خاصی برخوردار می شود. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده که 403پرسشنامه توسط دانش آموزان و 53 پرسشنامه توسط دبیران پاسخ داده شد و تجزیه وتحلیل آماری از طزیق آزمون t انجام شد آموزش دین وزندگی در اصلاح رفتار فرد از دیدگاه دانش آموزان تأثیر داشته ولی دبیران تا حدودی موثر بوده است. در مورد کاهش مشکلات فردی از نظر دانش آموزان تأثیری نداشته ولی دبیران تا حدودی تأثیر داشته است.در کاهش مشکلات خانوادگی از نظر دانش آموزان تأثیر داشته ولی دبیران تا حدودی تأثیر داشته و در مورد مشکلات اجتماعی از نظر دانش آموزان تأثیری نداشته ولی دبیران تا حدودی تأثیر داشته و در مورد متعهد شدن به احکام دانش آموزان معتقدند تأثیر داشته و دبیران متقد به این تأثیر نیستند و در مورد اقناع مذهبی دانش آموزان و دبیران هر دو متقدند تأثیری نداشته است.بین میانگین نظرات دانش آموزان و دبیران در میزان تأثیر کتاب دین وزندگی در متغیرهای اصلاح رفتار، کاهش مشکلات خانوادگی و متعهد شدن به احکام تفاوت معناداری مشاهده شده است به نحوی که دانش آموزان نسبت به دبیران نظرات مثبت تری پیرامون این موضوعات داشته اند. به عبارت دیگر دانش آموزان نسبت به دبیران توثیر بیشتری برای کتاب دین وزندگی در این حیطه ها قائل بوده اند.بین میانگین نظرات دانش آموزان و دبیران در میزان تأثیر کتاب دین وزندگی در متغیرهای کاهش مشکلات فردی، کاهش مشکلات اجتماعی و اغنی مذهبی تفاوت معنا داری مشاهده نشده است به عبارت دیگر دانش آموزان و دبیران نظرات یکسانی یکسانی پیرامون این موضوع داشته اند.