نام پژوهشگر: امید علی احمدی
سمیرا جبارنژاد خدیجه سفیری
هدف اصلی این مطالعه، تعیین رابطه ی بین گرایش به مدرنیته در زنان جوان شهر تبریزو سبک زندگی آنها می باشد.. دراین پژوهش پس از بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در این زمینه، جهت تبیین رابطه ی بین مدرنیته با سبک زندگی از دیدگاه گیدنز استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 385 نفراز زنان جوان که با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند، گردآوری شد.تجزیه وتحلیل آزمون فرضیات به دو روش دو متغیره و چند متغیره صورت گرفت و نتایج زیر حاصل شد. متغیرهای، گرایش مدرنیته، ریسک پذیری، پیشرفت گرایی، وضعیت تاهل، بر گذران اوقات فراغت زنان جوان، همچنین متغیرهای مدرنیته ،سطح تحصیلات، ریسک پذیری، اعتماد ، عام گرایی، وضعیت تاهل، بر مدیریت بدن زنان جوان همچنین متغیر های سطح تحصیلات،ریسک پذیری، پیشرفت گرایی بر مصرف فرهنگی و همچنین متغیرهای سطح تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، پیشرفت گرایی،اعتماد، عام گرایی، وضعیت تاهل، برمصرف اقتصادی تاثیر داشتند. در تجزیه و تحلیل چند متغیره، متغیرهای اعتماد ، جهت گیری علمی ، ریسک پذیری ، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، پیشرفت گرایی، تحصیلات، وضعیت تاهل و جهت گیری عام گرا،52 درصد از تغییرات متغیر مصرف فرهنگی را تبیین می کنند. متغیرهای وضعیت تاهل ، اعتماد ، ریسک پذیری ، پیشرفت گرایی، تحصیلات، 21 درصد از تغییرات متغیر اوقات فراغت را تبیین می کند. متغیرهای اعتماد، جهت گیری علمی ، وضعیت تاهل ، انگیزه ی پیشرفت، 54 درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین می کنند. و متغیر های پایگاه اجتماعی-اقتصادی، تحصیلات، عام گرایی، اعتماد، جهت گیری علمی 40 درصد از تغییرات متغیر مصرف اقتصادی را تبیین می کنند.
سیده شمس الزمان موسوی جم امید علی احمدی
هدف این تحقیق مطالعه چگونگی مناسبات مدیریتی بین والدین و فرزندان و نتایج آن در امور خانواده است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام پذیرفته، جامعه آماری تحقیق عبارت است از کلیه دانش آموزان دبیرستانی دخترانه پایه دوم منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1388-1387است. چارچوب نظری تحقیق با توجه به نظریه نظم در سطح خرد پارسونز تدوین گشته است، بدین ترتیب که چهار عامل (همبختی، همدلی، همفکری و همگامی)بر اساس نظریه(اجیل) پارسونز اجزای نظم در نظر گرفته شده است، مهمترین نتایج تحقیق نشان میدهد که در اکثر موارد روش مدیریتی "دموکراتیک" بیشترین فراوانی را در خانواده ها داشته است یعنی در بسیاری از امور خانواده تصمیم گیرنده اصلی "پدر، مادر و فرزندان" بوده اند. و در موارد بسیار محدود پدر و مادر به تنهایی تصمیم گیرنده اصلی بودند.میزان تحصیلات والدین، فاصله سنی والدین و سنوات ازدواج آنها تأثیری در نحوه مدیریت در خانواده نداشته است. در حقیقت در این تحقیق به دلیل فراوانی بالای روش مدیریتی "دموکراتیک" در خانواده ها، مدیریت از حیث مدیریت جنسیتی تاثیر زیادی نداشته و فقط انواع روش مدیریت در خانواده پاسخگویان مد نظر قرار گرفته است.