نام پژوهشگر: ذوالفقار علامی مهماندوستی
آرزو حیدری حسین فقیهی
نماد تصویری است که صورت مرئی آن در متـن ادبی ظهـور می یابد و غرض از آن بیان ایده ای نامرئی و پنهان است که به طور واضح اشاره ای به آن نمی شود و از جهان ناشناخته سخن می گوید. یکی از عرصه های ظهور نماد عرفان است و شاعران عارف در آثار خویش از این زبان نمادین بهره می گیرند. آنچه در این رساله مورد بررسی قرار می گیرد، مطالعه ی نمادهایی است که عطار برای بیان مفاهیـم عرفانی خویش در مصیبـت نامه به کـار برده و پاسـخ به این پرسش که عطـار در به کارگیری آنها تا چه اندازه خودآگاه و یا به شکل ناخودآگاهانه عمل کرده است. بررسی میزان تأویل پذیری نمادها و جایگاه اثر و مقام عرفانی شاعر از دیگر اهداف این پژوهش است. از این رو مطالعه در سه حیطه ی عرفان، نماد و کهن الگوها و آشنایی با عطار و زبان و آثار وی لازم می نمود و سپس استخراج و دسته بندی نمادها از متن مصیبت نا مه انجام گرفت. حاصل این پژوهش ها در پنج فصل تنظیم گردیده است: فصل اول، به شناخت نماد از دیدگاه بلاغی و مقایسه ی آن با استعاره، تمثیل، کنایه و اسطوره می پردازد. فصل دوم، نگاهی کوتاه به زندگی عطار، احوال وی و نیز معرفی مثنوی مصیبت نامه است. فصل سوم، کهن-الگوها و جایگاه آن در عرفان را در برمی گیرد و نیز مفاهیم کهن الگویی همچون سفر، پیر، قهرمان و ناشناخته بودن راز هستی بررسی می گردد. در فصــل چهارم نمادهای استخراج شده از مصیبت نامه به پنج گروه شامل نمادهای انسانی، حیوانی، اشیا، اعداد، عناصر و پدیده-های طبیعی تقسیم بندی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که در فصل پنجم قرار داده شده این نکته را آشکار می سازد که عطار در مصیبت نامه به شیوه ی دیگر مثنوی های خویش عمل کرده و نمادها را در قالب تمثیل و نیز بیت هایی خارج از تمثیل ها می گنجاند. در این میان برخی نمادها همچون دریا، خاک، گنج و آفتاب جلوه ی بیشتری دارند به ویژه نماد دریا که محوری ترین نماد است و عمق و گسترش بیشتری یافته است. همچنین با بررسی این اثر از دیدگاه نمادین ارزش والای آن از نظر بیان مطالب و نکات عمیق عرفانی و همچنین جایگاه والای شاعر در عرفان به روشنی آشکار می گردد.
زهرا فاندر ذوالفقار علامی مهماندوستی
به نام خدا عنوان: اسطوره در رمان جمشید و جمک اثر محمد محمدعلی نام و نام خانوادگی: زهرا فاندر رشته تحصیلی: ادبیات فارسی استاد راهنما: آقای دکتر ذوالفقارعلاّمی مهماندوستی استاد مشاور: خانم دکتر سهیلا صلاحی مقدم زمان و زمان دفاع: 16/12/88 ساعت 19-17 چکیده موضوع پایان نامه ی حاضر، "اسطوره در رمان جمشید و جمک اثر محمد محمدعلی" است که درآن، نکات اساطیری رمان با استفاده از منابع دینی و تاریخی قبل و بعد از اسلام، از جمله: بندهش، دینکرت، اوستا، مینوی خرد... و تاریخ طبری، شاه نامه ثعالبی، خدای نامه و... بررسی و بر اساس مکتب الیاده تحلیل شده است. در این پایان نامه، ابتدا به معرفی نویسنده، آثار و نقد آثار او؛ سپس به تبیین مفهوم اسطوره، اساطیر ایرانی و مکاتب اسطوره شناسی؛ و در پایان، خلاصه ی رمان "جمشید و جمک" و تحلیل اسطوره های آن پرداخته شده است. این بررسی نشان می دهد که نویسنده، در نگارش این رمان از منابع اساطیری ایرانی که در ارتباط با جمشید بوده، استفاده و با چیدمانی بسیار زیبا، گسستگی مطالب را از چشم خواننده محو کرده است و هدفش معرفی اساطیر ایرانی مرتبط با جمشید، به صورت بهم پیوسته و جذاب در قالب یک رمان بوده است. حضور برجسته ی شخصیت ها و نمادهای اسطوره ای در این رمان، نگارنده را بر آن داشته است که به بررسی و تحلیل این ویژگی ها پردازد. کلیدواژه ها: اسطوره، نماد، محمدعلی، جمشید و جمک، الیاده.
زهرا سمیعی نسب سهیلا صلاحی مقدم
چکیده من این سخن که بگفتم تو را نکو مثلی است مثل بسنده بود هشیار مردان را (ناصر خسرو) ادبیات عامیانه شامل ترانه ها، مثل ها، باورها، افسانه ها، چیستان ها و تصانیف و غیره می باشد که از قرن ها پیش از فرهنگ و ادبیات زبان فارسی به یادگار مانده است. این گنجینه عظیم ادبی و فرهنگی کشور کهن مان سال هاست که سینه به سینه انتقال یافته و در واقع معیارها و انرژی های اجتماعی و فرهنگی ما می رساند و بی شک اهمیت آن نیز بر کسی پوشیده نبوده و نیست. شهرستان دامغان قدمتی 6000 ساله دارد و از حیث زبانی بسیار غنی می باشد لذا گویش این منطقه اهمیت ویژه ای دارد و بررسی آن هم از نظر فرهنگی و هم از نظر زبانی مفید خواهد بود. مطالعه ضرب المثل های هر ملت به خوبی می تواند اخلاق و عادات خوب و بد، فکر و اندیشه، حسا سیت ها و علایق ان ها را نشان دهد. مثل ها از میان مردم پدید آمده است به همین دلیل با مردم پیوندی نا گسستنی دارد و قدمت آن به قدمت جامعه بشری است. چیستان ها نیز در منابع فولکلوریکی پدیده های شفاهی هستند که معمولا در گفتار های مکتوب دیده نمی شوند. گفتن یک چیستان گاهی به صورت آنی (خلق الساعه) اتفاق می افتد. بدیهی است چیستان هایی که قبلا شنیده ایم معمولا لذت و تجربه جدیدی به همراه ندارند. مطرح ساختن چیستان در واقع پاسخی است به یکی دیگر از نیاز های انسان و پذیزفتن دنیا توسط بازی هایی که به وسیله موجودیت نمونه نخستین از یک بازی اولیه قابلیت شرح و بسط می یابد. لالایی ها نیز ترانه هایی است که توسط مادر هنگام جنباندن و خوابانیدن کودکان به کار می رود. لالایی ها معمولا ابیاتی با مصراع های کوتاه می باشند که همزمان با تکان دادن گهواره توسط مادران خوانده می شود. یکی دیگر از انواع فولکلور، تصانیف است. تصانیف در مواقع گوناگون مثل کاشت و برداشت محصول، عروسی، ماه رمضان، ماه محرم و ..... توسط مردم خوانده می شود. در این تحقیق انواع ادبیات عامیانه در گویش دامغانی مورد بررسی قرار گرفته است و واژگان سره فارسی نشان داده شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت میدانی و روش گرد آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسش نامه بوده است و ابزار مورد استفاده دستگاه ضبط صوت است. در فصل پایانی نیز نتیجه گیری کلی در مورد ادبیات عامه در محیط شهری و روستایی و کاربرد بیشتر آن به تفکیک جنسیت آورده شده است.
بی بی صدیقه جاذبی ذوالفقار علامی مهماندوستی
مثل ها و سخنان نغز و حکیمانه حاصل تجربه های نیاکان یک فرهنگ است. از روی امثال موجود در یک زبان می توان به تفکرات گذشته و جاری میان یک ملت یا قوم پی برد، ویژگی های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایشان را بررسی کرد و موارد تشابه و تفاوت میان فرهنگ ها را درک نمود. سرزمین پهناور ایران که مهد پرورش زبان پارسی است، دارای امثال و سخنان حکیمانه و کهن بسیاری است. در این سرزمین، زبان ها و گویش هایی نیز وجود دارند که با توجه به همجواری از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند. از جمله این زبان ها، زبان ترکی آذری است که در منطقه آذربایجان، زنجان و برخی مناطق ایران بدان تکلم می شود. آذربایجان و ارّان از دیرباز در گهواره تمدن کهن ایران پرورش یافتند و به زبان آذری که یکی از شاخه های زبان فارسی است، تکلم می کرده اند. پس از روی کار آمدن سلجوقیان و ورود ایلات ترک به نجد ایران، ترکان تا پایان دوره مغول در شهرها و آبادی های آن مناطق نفوذ کردند و از دوره صفوی زبان ترکی قوت گرفت و کم کم ترکی جای زبان آذری را گرفت و این زبان به ترکی آذری معروف شد. این زبان به خاطر تأثیری که از فارسی گرفته تفاوت های بسیاری با ترکی اصیل دارد. در این تغییر زبانی نه تنها کلمات بلکه امثال، تعبیرات و اصطلاحات بسیاری نیز از فارسی به ترکی آذری راه یافته است. در این جستار، نگارنده به مقایسه امثال زبان فارسی و ترکی آذری پرداخته و در ابتدا مثل های فارسی را با تکیه بر کتاب امثال و حکم دهخدا بررسی و موضوع بندی کرده و سپس موارد مشابه این مثل ها را از منابع مکتوب ترکی آذری استخراج کرده است. در ادامه با تحلیل امثال مشابه استخراج شده، میزان تأثیر و تأثر این دو زبان را هم از لحاظ محتوا و هم ساختار مورد بررسی قرار داده است و این نتیجه حاصل شده که امثال ترکی آذری در موارد بسیاری از فارسی تأثیر پذیرفته است. واژگان کلیدی: فارسی، ترکی آذری، مقایسه، مثل
آسیه کریمی ذوالفقار علامی مهماندوستی
ساختار، مجموعه روابط عناصر و اجزای تشکیل دهنده یک اثر ادبی است که در پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر و با کلیت اثر است. از این رو، در بررسی زبان شاعرانه و ساختارهای موجود در آن لازم است که عناصر به وجود آورنده ساختار شعر در ارتباط متقابل با یکدیگر و در ارتباط با کلیت ساختاری اثر بررسی شود. از مسائل مهم در حوزه ی شاهنامه پژوهی، تفکیک موارد الحاقی شاهنامه از قسمت های اصیل آن است. موارد الحاقی یا به صورت بیت های پراکنده است که در ضمن داستان ها وارد شده و یا به صورت داستان های مستقل (ملحقات) است که در پایان برخی از نسخه های چاپی شاهنامه آمده است. سه داستان: جمشید،کک کوهزاد وحکایت برزو از نوع اخیر است. این داستان ها در دوره های بعد که داستان ها و روایت های حماسی رو به ضعف و انحطاط نهاده و گرایش به قصه پردازی، جایگزین پرورش روح و تفکر ملی گردیده، سروده شده و به حماسه ملی ایران راه یافته است. این پژوهش از منظر بررسی ساختاری به تبیین و توضیح اجزا و عناصر سازنده این سه داستان پرداخته و نقش هر یک از عناصر را در ساختار کلیت و نیز ارتباط آنها را با یکدیگر نشان داده است. نتایج این پژوهش حاکی از هماهنگی جنبه های ساختاری و محتوایی با فضای داستان پردازی، بدون توجه به پرداخت هنری حماسه است که عواملی همچون تکرارهای گسترده و توصیف های زائد بر ضعف ساختاری آنها می افزاید.
سمیه کلهر ذوالفقار علامی مهماندوستی
اسطوره یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در سخن پروری است. این ابزار در دست شاعرانی توانمند وسیله ای می-شود تا ایشان با آن به تقویت معنی و مضمون شعر و عمق و غنای سخن و نیز زیباسازی آن بپردازند. مسعودسعدسلمان نیز از شاعران نامداری است که از اسطوره در شعرش استفاده کرده است، بنابراین در این رساله به بررسی و تحلیل اسطوره های قوم ایرانی در شعر این شاعر نام آشنای ادب فارسی پرداخته شده است. روش کار به این شکل است که در ابتدا تمامی موارد اساطیری از روی منابع اصیل ایران باستان معرفی و پس از آن به بررسی اسطوره ها در سطح دیوان پرداخته می شود. این رساله در شش فصل نوشته شده است. پس از مقدمه و دو فصل آغازین (کلیّات و زندگی نامه ی شاعر)، در طی چهار فصل، شخصیت های اسطوره ای، موجودات اسطوره ای، پدیده های طبیعی و گاه شماری در ایران باستان؛ مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس پژوهش انجام گرفته مشخص شد که اسطوره های ایرانی در شعر و سخن مسعود سعد به میزان قابل توجّهی بازتاب یافته است. شاعر، این اسطوره ها را با اهداف مختلفی در کلام خود آورده که این اهداف عبارتند از؛ مدح –شکوه از حبس –آرایش کلام.
فاطمه تیمورپور حسین فقیهی
این پژوهش درصدد است به بررسی فنون بلاغی در سه اثر منظوم دفاع مقدس (قطار اندیمشک، سمندصاعقه، هزار دامن گل سرخ) بپردازد تا این آثار را از نظر قدرت تخیل شاعر، خلاقیت ذهنی و میزان نوآوری ها و ابداعات بررسی کرده، نشان دهد که این شاعران برای بیان ما فی الضمیر خود و تأثیرگذاری بر مخاطب از چه شگردها و ترفندهای ادبی سود جسته و در این بهره گیری تا چه حد موفق بوده اند. بزرگترین مشکل در این پژوهش، نبود منابعی بود که بطور مستقل به بررسی این سروده ها بپردازد. شیوه ی کار در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و جامعه آماری "قطار اندیمشک" علیرضا قزوه، "سمند صاعقه" نصرالله مردانی و "هزار دامن گل سرخ" سپیده کاشانی است. این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول با عنوان "چهارچوب پژوهش" به بیان مسئله پژوهش، پرسش ها، فرضیات، اهداف، پیشینه پژوهش، جامعه آماری و روش پژوهش می پردازد. فصل دوم "کلیات و مفاهیم پژوهش" است که مبتنی بر دو گفتار است. گفتار اول با عنوان بلاغت به تعریف فصاحت و بلاغت، تاریخچه و انواع فنون بلاغی می پردازد و گفتار دوم با عنوان ادبیات دفاع مقدس به بررسی شعر دفاع مقدس، ویژگی ها و سیر تکاملی آن و زندگینامه شاعران مورد بحث را مورد کند و کاو قرار می دهد. فصل سوم تحت عنوان "بیان"، به بررسی و تحلیل تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و نماد در سروده ها می پردازد. فصل چهارم این پژهش "بدیع" نام دارد که در دو گفتار تنظیم شده است.گفتار نخست این فصل به بررسی و تحلیل بدیع لفظی و مولفه های آن یعنی تکرار، جناس و سجع اختصاص دارد و گفتار دوم به بررسی بدیع معنوی در پنج روش تناسب، ایهام، تشبیه، ترتیب کلام، تعلیل و توجیه پرداخته، مولفه های این روش ها را با بیان فراوانی و ارائه تحلیل در این سروده ها بررسی می کند. فصل پنجم این پژوهش تحت عنوان "معانی" به بررسی علم معانی و مولفه های آن یعنی احوال مسند و مسندالیه، جملات و معانی ثانویه آن، فصل و وصل، ایجاز و اطناب و قصر و حصر در این سه کتاب می پردازد و در پایان نتیجه و تحلیلی از کل پژوهش و نمودارهای این فصول ارائه می شود. لازم به ذکر است در این پژوهش بسامد عناصر بیانی و صنایع بدیعی در هر مجموعه شعری به صورت جداگانه حساب شده است. به عنوان نمونه، منظور از درصد تشبیه بلیغ در هر سروده با توجه به فراوانی کل تشبیهات در آن مجموعه حساب شده است
فریده خواجه پور ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان و داستان نویسی، پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. پژوهش حاضر، به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در سه رمان دفاع مقدّس: "فال خون" از داوود غفارزادگان، "نخل ها و آدم ها" از نعمت الله سلیمانی و "شطرنج با ماشین قیامت" از حبیب احمدزاده، پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت را در این رمان ها نمایان سازد و خوانندگان را با تکنیک ها و شگردهای شخصیت پردازی آشنا کند. شخصیت در این سه رمان، از جایگاه و اهمّیّت ویژه ای برخوردار است و بیانگر افکار و عقاید مردم و جامعه ی زمان نویسنده است. نتایج بدست آمده نشان می-دهد که غالب شخصیت ها در این رمان ها به دلیل فضای جبهه و جنگ مردان هستند و زنان حضور کمتری دارند و از آنجا که شور و هیجان بیشتر در وجود جوانان به ودیعه گذاشته شده، شخصیت ها عموماً از طیف جوان هستند. نویسندگان بیشتر از شخصیت های نوعی و تیپ استفاده کرده اند. در شیوه ی شخصیت پردازی نویسندگان تلاش کرده اند شخصیت ها را بیشتر به صورت غیر مستقیم پردازش کنند، همچنین شخصیت پردازی ها تحت تأثیر سبک واقع گرایی قرار دارد و نویسندگان از انواع پروتوتیپ های اجتماعی، طبقاتی، مذهبی، تاریخی و ... بهره برده اند. در کنار نقاط قوّت، نقاط ضعفی نیز در این رمان ها دیده می شود که بارزترین و مهم ترین آنها، ضعف نویسنده در شخصیت پردازی و تحوّل ناگهانی شخصیت ها بدون زمینه و زمان لازم است. پژوهش حاضر در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اوّل با عنوان چهارچوب پژوهش به بیان مسأله ی پژوهش، پرسش، فرضیه، اهداف، پیشینه و روش پژوهش می پردازد. فصل دوم در سه گفتار تنظیم شده است. گفتار اول تحت عنوان ادبیّات دفاع مقدّس به ادبیّات پایداری و ادبیّات دفاع مقدّس می پردازد. گفتار دوم تحت عنوان رمان، تعریف رمان، پیشینه و انواع آن را در برمی-گیرد و گفتار سوم با عنوان شخصیت و شخصیت پردازی به شخصیت، انواع شخصیت، شخصیت پردازی، شخصیت در گذر سبک های ادبی، پروتوتیپ و نمود شخصیت می پردازد. لازم به ذکر است، در این فصل به منظور جلوگیری از اطاله ی کلام تنها به ذکر چند نمونه از انواع رمان، مکاتب و پروتوتیپ اکتفا شد. فصول سوم، چهارم و پنجم که سه فصل اصلی و تحلیلی پژوهش را تشکیل می دهد، به ترتیب شامل: تحلیل شخصیت در داستان های فال خون، نخل ها و آدم ها و شطرنج با ماشین قیامت است. در این فصول ابتدا نویسنده و اثر معرّفی شده سپس خلاصه ی داستان ارائه می شود و بعد از آن تحلیل شخصیت، انواع آن، پروتوتیپ، نمود شخصیت، ارتباط شخصیت با عناصر داستانی، نقد شخصیت پردازی، آورده شده و در پایان هر یک از این فصول جداول و نمودار های مربوط به هر فصل ارائه می شود و در نهایت نتیجه ای از کلّ پژوهش بیان می شود. واژگان کلیدی: شخصیت، شخصیت پردازی، فال خون، نخل ها و آدم ها، شطرنج با ماشین قیامت.
فرشته میلادی نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده تحلیل انتقادی گفتمان نگرشی نو در زبانشناسی است که به تبیین روابط میان گفتمان و قدرت اجتماعی می پردازد. این نوع تحلیل مسائل اجتماعی را مورد توجه قرار داده و مفاهیمی چون طبقه، نژاد، جنسیت و امثال این موارد را بررسی می کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل نورمن فرکلاف و دستور نقش گرای نظام مند مایکل هلیدی به تحلیل 40 غزل از دیوان اشعار عبدالرحمن جامی شاعر توانای عهد تیموریان در ایران پرداخته است. جامی در منظومه های سه گانه که بنابر سه دوره ی حیات وی سروده شده اند، با تکیه بر آراء ابن عربی در مکتب وحدت وجود، مبانی کلام اشعری و اصول بنیادین طریقت نقشبندیه که در رأس آنها « خلوت در انجمن » و « سفر در وطن » قرار دارد، گاه در قالب عارفی شاعر و درباری و گاه در جامه ی منتقدی اجتماعی به بازنمایی باور خود در قالب انواع غزل همت گماشته است. وی با قرار دادن فرآیندهای مادی و رابطه ای در صدر فرآیندها و سیر تحول آنها بیش از هر چیز سعی در ایجاد تقابل و مقایسه میان کنش ها، اهداف و نام های مشارکین گفتمان دارد. واژه های کلیدی: تحلیل انتقادی گفتمان، جامی، غزل
زهرا عظیمی راد ذوالفقار علامی مهماندوستی
هر اثر داستانی از تعدادی شخصیت تشکیل می شود که نویسنده می کوشد با بکارگیری روش های مختلف شخصیت پردازی و در آمیختن آن با تجربه های شخصی خویش در مورد انسان ها و نوع زندگی اشان، شخصیت هایی واقعی و باورپذیر خلق کند. یکی از این شیوه های خلق شخصیت، استفاده از گفت و گوست. نویسنده با قرار دادن شخصیت ها در موقعیت های مختلف آن ها را وادار به گفت و گو می کند تا از این طریق خواننده را به دنیای درونی آن ها وارد کرده و در جریان خلقیات و ویژگی های شخصیتی شان قرار دهد. ارسطو در این باره می گوید هرچه که اشخاص به زبان می آورند نماینده فکر آن هاست و این خود نشانگر اهمیت گفت و گو در خلق شخصیت هایی ملموس و باورپذیر است. استفاده غیرمستقیم از گفت وگو برای شخصیت پردازی و نشان دادن درون اشخاص از طریق گفتار، کاری است که برای عمق بخشیدن به داستان بسیار موثر است. رمان به دلیل حجم بالایش، یکی از انواع ادبی مهم برای پرداخت شخصیت ها و نیز بستر مناسبی برای تطبیق و بررسی بسیاری از آراء زبان شناختی، اجتماعی و دیگر نظریه هاست. تئوری چندآوایی یکی از مهم ترین نظریات باختین در حوز? ادبیات است؛ از منظر وی رمانی دارای اهمیت و ارزش است که در آن تمامی صداهای موجود، صدای شخصیت ها، نویسنده و ...، به موازات هم به گوش برسند و هیچ صدایی بر صدایی دیگر حاکم نباشد. رمان جای خالی سلوچ نوشت? محمود دولت آبادی از جمله مهم ترین رمان های اجتماعی ای است که به دلیل حجم نسبتاً زیاد و تعدد شخصیت های داستانی و روایت داستان در یک فضایی واقعی و باور پذیر و همچنین به سبب نثر روانش همواره مورد توجه خوانندگان رمان های فارسی بوده است. استفاد? فراوان نویسنده از گفت و گو در این اثر در واقع فرصتی برای وی فراهم آورده است تا از خلال این گفت و شنودها به پرداخت و معرفی شخصیت های رمانش بپردازد. با وجود این که در بخش هایی از این رمان، صدای نویسنده بر سایر صداها حاکم شده و رمان را به سمت و سوی تک صدایی شدن سوق می دهد اما وجود مصادیق متعددی از چندصدایی در این اثر از جمله: گفت و گوهای مرکب، آوای طبقات گوناگون اجتماعی، حضور گفتمان دیگری در روایت، گفت و گوی متن با متون دیگر (بینامتنیت)، زاوی? دید و شیوه های روایتی گوناگون و ... این رمان را در شمار رمان های چندآوایی معاصر قرار می دهد. واژه های کلیدی دولت آبادی، جای خالی سلوچ، باختین، گفت و گومندی، چندآوایی، گفت و گو، شخصیت پردازی
سمیرا ستاری ذوالفقار علامی مهماندوستی
موضوع این پایان نامه« فرهنگ توصیفی علوم طبیعی (پزشکی، جانورشناسی، کانی شناسی و گیاه شناسی) در شاهنامه ی فردوسی» است. شیوه ی پژوهش، کتابخانه ای بوده است. نخست شاهنامه چاپ مسکو به طور کامل و با دقت مورد مطالعه قرار گرفت،ضمن آن که در برخی موارد،شاهنامه به کوشش خالقی مطلق نیز ، بررسی شد، شاهد مثال های هر بخش به صورت جداگانه یادداشت برداری گردید و بر حسب موارد کاربرد، طبقه بندی شد، فرهنگ نامه های کهن و جدید،اوستا ومتون پهلوی و همچنین کتب جنبی دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت و نتیجه ی کاردر چهار بخش ارائه گردید. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد؛ با وجود این که شاهنامه، یک اثر حماسی و پهلوانی است؛ امّا در آن، علاوه بر اشاره به فراز و فرود زندگی ایرانیان باستان و تشکیل ملیّت و تکوین مدنیّت و دفع تجاوزدشمن، به موضوعاتی از قبیل نجوم، فلسفه، کلام، موسیقی و علوم طبیعی نیز پرداخته شده است، که بررسی موضوع اخیر، هدف این پایان نامه است.
زینب غفاری گوشه ذوالفقار علامی مهماندوستی
در این پژوهش گفت وگو و لحن در رمان های شب چراغ از جمال میر صادقی و غریبه در شهر از غلامحسین ساعدی از نظر کاربردی که دارند دسته بندی شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و با تحلیل رمان های مذکور از دیدگاه باختین انطباق آنها با معیارهای رمان چندآوایی سنجیده شده است. رمان به عنوان یک اثر ادبی تقلیدی از زندگی واقعی است و به همان میزان که گفت وگو در زندگی عادی کاربرد دارد، از برجسته ترین شاخصه ها و از مهم ترین اجزاء رمان به شمار می آید، لحن نیز حالت بیان گوینده و از عواملی است که با گفت وگو ارتباط مستقیم دارد و در کیفیت گفت وگو و لحن عواملی چون انتخاب واژگان، نحو جملات و کاربردهای علم معانی و ... تأثیر گذارند. این دو کارکردهای زیادی در پرداخت داستان، پیش بردن طرح، معرفی شخصیت ها و ... دارند. مکالمه از دیدگاه باختین مسئله ای فراتر از گفت وگوهای صرف داستانی است. از نظر او هر اثر ادبی از دیدگاه مکالمه گرایی در دو سطح قابل مطالعه است. از یک سو هر اثر ادبی پاسخی است به آثار پیش از خود و انتظار پاسخی از آثار پس از خود را دارد. از دیگر سو شخصیت های حاضر در یک اثر ادبی با هم گفت وگو می کنند. از نظر باختین رمان عرصه ای است که گفتار شخصیت ها فارغ از تضاد یا هم سویی با افکار نویسنده مجال حضور می یابند و به این ترتیب رمان چندآوا بیشترین قابلیت را برای حضور گفت وگومندی دارد. نتیج? به دست آمده نشان می دهد که بسامد کاربردهای گفت وگو و لحن در هر دو رمان متناسب با پیرنگ و موضوع رمان متغیر است. در رمان شب چراغ بیشترین کاربرد گفت وگو و لحن در معرفی شخصیت هاست و در رمان غریبه در شهر گفت وگو و لحن در خدمت پیش بردن حوادث داستان هستند؛ همچنین رمان شب چراغ از امکانات گفت-وگومندی در رمان چندآوایی بهر? بیشتری برده است.
پوران رضایی ذوالفقار علامی مهماندوستی
یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان و داستان نویسی؛ شخصیت و شخصیت پردازی است. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع در سه رمان دفاع مقدس؛" پل معلق "ازبایرامی ؛"هلال پنهان " ازشیرزادی و" زمستان 62 "ازفصیح می پر دازد تا چگونگی پردازش شخصیت ها را در این سه رمان نشان دهد. و خوانندگان را با تکنیک ها و شگرد های شخصیت پردازی و نویسندگان ان ها آ شنا کند. شخصیت در این سه رمان از جایگاه و اهمیت ویژه ای بر خوردار است و بیانگر افکار و عقاید مردم و جامعه ی زمان نویسنده است و اعمال و رفتار شخصیت ها نشانگر نگاه متفاوت نویسنده به مساله ی جنگ و دفاع مقدس است. نتایج به دست امده نشان می دهد که در این رمان هااغلب شخصیت ها مردان وجوانان هستند و زنان حضور کمتری دارند وجز در مقام معشوقه ایفای نقش نمی کنند. شاید علت حضورچشمگیر مردان به خاطر فضای جبهه و جنگ است . در مورد زمستان 62 به لحاظ فضای داستان ،با شخصیت های نسبتا مسن مواجه ایم. نویسندگان عموما از شخصیت های نوعی وتیپ استفاده کرده اند. و تلاش کرده اند که شخصیت ها را به صورت غیر مستقیم پردازش کنند. همچنین شخصیت ها تحت تاثیر سبک واقع گرایی قرار دارند و نویسندگان از انواع پروتو تیپ های اجتماعی؛ طبقاتی؛ مذهبی، تاریخی و... بهره برده اند. در کنار نقاط قوت ؛ ضعفهایی هم در این رمان ها دیده می شود که بارزترین و مهم ترین انها ضعف نویسنده در شخصیت پردازی و تحول ناگهانی شخصیت هاست بدون زمینه و زمان لازم.
مهرناز عسگری حسین فقیهی
طنز یکی از انواع فرعی و روبنایی ادبیات است که اساس آن بر ناسازگاری و ناهماهنگی با نظام و قراردادهای ذهنی مخاطب بنا شده است و در آن با شیوه ای مضحک و مبالغه آمیز، زشتی ها و نابسامانی های جنبه های مختلف زندگی به نمایش در می آید. از پیشگامان طنزپردازی در ادبیات مشروطه، می توان به علی اکبر دهخدا و سید اشرف الدین گیلانی اشاره نمود که با بهره گیری از سرچشمه های مشترک سیاسی، اجتماعی و ادبی و گزینش عرصه ی مطبوعاتی، به خلق آثار طنزآمیزخود پرداخته اند. موضوع این پایان نامه، بررسی مقایسه ای طنزهای سیاسی- ادبی دهخدا و سید اشرف می باشد. بدین ترتیب، این پژوهش در سه محور ترفندهای طنزآفرینی، ویژگی های ادبی و درون مایه ی سیاسی، به مقایسه ی آثار طنزآمیز آنان پرداخته است. البته ضرورت ایجاب نمود که مضامین اجتماعی و مذهبی طنزهایشان نیز، جهت تبیین هرچه بهتر موضوع، درحد ضرورت، مورد بررسی مقایسه ای قرارگیرد. در زمینه ی شگردهای طنزآفرینی، با وجود تکنیک های طنزنویسی مشترک در میان آثارشان، تفاوت هایی نیز میان شیوه ی بهره گیری آنان، از این روش ها وجود دارد که برخی از این تفاوت ها، حاصل نوگرایی آنان در خلق شگردهای جدید طنز نویسی می باشد. در زمینه ی ویژگی های ادبی نیز، هر دو از قالب های نوین ادبی و آبشخور زبان عامه، جهت خلق آثار طنز آمیز خود، بهره برده اند، با این تفاوت که انسجام و پختگی زبان و همچنین نوجویی های ادبی، در آثار دهخدا نمود بیشتری یافته است. از دیدگاه درون مایه نیز، نیش طنز دهخدا، گزنده تر می باشد و وی با درک گسترده تر و صراحت بیان بیشتر، معایب و مفاسد روزگارخویش را مورد انتقاد قرارداده است.
مژده کوهکن حسین فقیهی
انسان موجودی است اجتماعی که همواره موضوع علم بوده و کوشیده است که رفتار خود را نسبت به دیگران درک کند، حاصل این چالشهای ذهنی، پیدایش علوم اجتماعی است که جنبه های گوناگون رفتار انسانی را مطالعه می کند. جامعه شناسی شاخه ای از علوم اجتماعی است که به مطالعه علمی رفتار اجتماعی انسان می پردازد، اما بشر امروز با پیشرفت علم دچار بحران معنوی شد و هرچه به ظاهر متمد ن تر گشت از اخلاقیات بیشتر فاصله گرفت تا آنجا که اندیشمندان جامعه شناس چاره ای ندیدند جز اینکه به منبعی فراتر و کامل تر برای تربیت انسان روی آورند. آنان بر آن شدند تا جایگاه مسائل دینی را در زندگی اجتماعی بشر تبیین کنند و اهمیت تعلیم و تربیت دینی را به جوامع بفهمانند. به این ترتیب جامعه شناسی دین شکل گرفت. در این راستا ادبیات به کمک انسان می آید و پند و اندرزهای تربیتی را که گاه به مزاج گروهی ناخوشایند است در لفافه ای از الفاظ شیرین به او می چشاند که کام وی را تا ابد گوارا می سازد. در این میان صائب تبریزی، که در تعلیم و تربیت، دستی توانا دارد به شایستگی توانسته فضائل اخلاقی را که مهمترین شاخه علوم تربیتی، خصوصاً تربیت دینی است به انسان تعلیم دهد و در مسیر تربیت او گام هایی مهم بردارد. هدف تربیتی صائب پرورش انسان کامل و به طبع آن پرورش جامعه ای سالم است.
مریم ناهیدی ذوالفقار علامی مهماندوستی
سنت های ادبی، مجموعه ای از قراردادها در شعر هر ملتی است که در سالیان طولانی باقی مانده است و مضمون ها و اوصاف خود را در فراز و نشیب دگرگونی های ادبیات حفظ کرده اند و به دست ما رسیده اند. مانند عاشق بودن پروانه بر شمع. بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، با استفاده از موتیوهای مختلف و تداعی معانی گسترده در غزلیاتش، موجب تصویرآفرینی های بسیاری در شعر خویش شده است که به صورت سنت ادبی درآمده و در این قالب در شعر وی خودنمایی می کند.در این پژوهش با نگاه دقیق تر به صدو پنجاه غزل از غزلیات بیدل، بعد از تحلیل کلی غزلیات، سنت های ادبی نیز ذکر شده است تا با استفاده از تحلیل های کلی هر غزل، منشأ و دلیل پیدایش سنت های ادبی با استفاده از موتیوها و تداعی معانی و ارتباط آن ها با یکدیگر نیز مشخص گردد. همچنین به بسامد سنت های ادبی موجود در این غزلیات و تکرار آن ها نیز اشاره می شود.
فریبا کیانیان ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده ندارد.
صدیقه پیکر ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده ندارد.
مریم صحراگرد ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده ندارد.
سمیرا رحیمی جورابی ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده یکی از موضوعاتی که در پژوهش های ادبی شایسته ی بررسی است، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری شاعران از یک دیگر و بر یک دیگر است. سعدی از سخن سرایانی است که شاعران بسیاری از جمله امیرخسرو دهلوی در غزل سرایی از وی تقلید کرده اند. از آنجا که علم سبک شناسی به سطوح مختلف آثار ادبی اعم از زبان، بلاغت، محتوا و... نظر دارد، این دو اثر از این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر پس از بررسی نظریه های سبک شناسان مختلف، روش دکتر شمیسا که برگرفته از دیدگاه استفن اولمن است مورد استفاده قرار گرفت و غزلیات دو شاعر در سه سطح زبانی، ادبی و فکری بررسی گردید. امیرخسرو از نظر سطح زبانی در بخش موسیقی بیرونی و کناری در تقلید از سعدی موفق و در موسیقی درونی و معنوی ناموفق است. در سطح نحوی ساختار ابیات سعدی طبیعی تر از امیرخسرو است. در سطح بلاغی، بسامد انواع آرایه های بدیعی در شعر سعدی بالاتر از امیرخسرو و در سطح فکری، با توجه به اینکه هر دو اثر غزل است، بسیاری از مضامین مشترک است؛ به خصوص در مواردی که امیرخسرو غزلی را به اقتفا از سعدی می سراید. امیرخسرو در همه ی زمینه ها نتوانسته از سعدی پیروی کند و غزل امیرخسرو از امتیاز بلاغت، شیوایی و فراوانی مخاطب غزل های سعدی محروم است و سخن سعدی همچنان شاهکار بلامنازع و رقیب ناپذیر در عرصه ی غزل عاشقانه ی فارسی است. واژگان کلیدی: سبک، سعدی، امیرخسرو دهلوی، مقایسه، غزلیّات.
مهین آباده ذوالفقار علامی مهماندوستی
موضوع پایان نامه حاضر نقد تصوف در مثنوی معنوی، مثنوی جام جم و دیوان حافظ است .این پژوهش به این سوال پاسخ می دهد که وضع تصوف در قرن هفتم و هشتم چگونه بوده است. همچنین درصدد یافتن پاسخ این سوال است که تصوف در مثنوی معنوی، مثنوی جام جم و دیوان حافظ چگونه نقد شده است. برای این کار در ابتدا تمام اشعاری که کنایه، تعریض و نقدی به تصوف داشتند، استخراج، دسته بندی، تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شد. فصل نخست به تعریف تصوف، منشأ، پیشینه و دوره های مختلف آن اختصاص دارد. در این فصل اوضاع سیاسی و اجتماعی دوره خلق این سه اثر بررسی شده و سپس وضعیت تصوف و آفت های آن، مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم نقد تصوف در مثنوی معنوی شرح داده شده است. ابتدا به طور خلاصه، تعدادی از حکایاتی که دیدگاه مثبت مولوی را به تصوف نشان می دهد آورده شده، سپس عناوینی چون شکم بارگی، دزدی و طمع، مرشدان دروغین و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است. فصل سوم درباره نقد تصوف در مثنوی جام جم است. اوحدی علاوه بر اینکه مراتب مختلف سیر و سلوک را وصف کرده، به نقد تصوف و صوفی نمایان پرداخته است. نقدهای تند و صریح او تحت عناوین شکم بارگی، مریدان ابله، حب دنیا و غیره طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است. فصل چهارم به نقد تصوف در دیوان حافظ اختصاص یافته. در این فصل ابیاتی که به خانقاه، خرقه، صوفی و مانند آن تعریض دارد، با تجزیه و تحلیل ذکر شده است. از این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که، هر سه شاعر با اینکه عرفان اصیل و تصوف حقیقی را می ستایند، در عین حال به شدت با انحراف و ابتذال تصوف مخالفند. انتقادهای مولوی بسیار عمیق بوده و به انحراف های فکری نیز اشاره می کند ولی اوحدی فقط به انحراف های سطحی تصوف می پردازد. به علت شیوع ریا و سالوس در عصر حافظ، وی تمام مظاهر تصوف را رد می کند و از قلندریه -که یک اعتراض به تصوف عصر بود- جانبداری می کند.