نام پژوهشگر: مرتضی آخوند
مریم پریش مرتضی آخوند
اسپکتروسکوپی مادون قرمز به همراه روش های چند متغیره (کمومتریکس) ابزار مناسب ,کارامد و ساده ای, برای بررسی کیفی مواد غذایی می باشد . در ابتدا, مقایسه ای بین 4 روش مختلف کمومتریکس (شامل روشهای ناظر و, بدون ناظر, خطی (pca,cva) و غیر خطی ( som, cpann)) برای دسته بندی نمونه های گوشت گوساله، گوسفند، جوجه و بوقلمون استفاده شد.که از بین روشهای مذکور مناسب ترین روش برای طبقه بندی گوشتهای مورد نظر, روشهای ناظر مشخص شد. همچنین، روشهای غیر خطی صحت بیشتری را برای طبقه بندی نمونه ها نشان می دهند. در مرحله بعد، به کمک اسپکتروسکوپی مادون قرمز میگوهای سا لم از میگوهای الوده به باکتری تمییز داده شد. روشهای خطی کمومتریکس نیز (pca, cva) در دسته بندی نمونه ها بسیار موثر واقع شدند. میگوهای سالم و میگوهای الوده به باکتریهایharvey, anjilo توسط روش cva با صحت بالایی طبقه بندی گردیدند؛ و این امکان را به ما می دهد که با سرعت بیشتری میگوهای سا لم را از میگوهای الوده تشخیص دهیم. در نهایت، این روش برای تشخیص کیفیت اب لیمو های شرکتهای مختلف ایران استفاده گردید. هر دو روش pca, cva قادرند بین محصولات طبیعی و صنعتی تفاوت قایل شوند. همچنین، این روش ها ما را قادر می سازند تا محصولات با کیفیت را از محصولات بی کیفیت تشخیص دهیم و آنها را بر مبنای نزدیکی به آب لیموهای طبیعی رده بندی کنیم.
لاله شریف مرتضی آخوند
یک روش جدید برای تهیه متیل استر اسیدهای چرب و بوتیل استر ایندول-3- استیک اسید با استفاده از تنگستوفسفریک اسید به عنوان یک کاتالیزور جدید ارائه شده است. در مرحله بعد استرهای سنتز شده بوسیله کروماتوگرافی گازی مورد شناسایی قرار گرفته اند. دما و زمان حرارت دادن از مهمترین عواملی هستند که روی بازده استری کردن اثردارند. به طور کلی دمای 70 درجه سانتیگراد و زمان واکنش 20 دقِیقه حداکثر راندمان را برای استری کردن اسیدهای چرب نشان می دهند. نمونه های حقیقی ازقبیل پلاسمای خون، روغن هسته انگور، روغن کانولا و روغن سبوس برنج دراین قسمت مورد آنالیز کمی وکیفی قرارگرفته اند. دمای 80 درجه سانتیگراد ومدت زمان 150 دقِیقه برای استری کردن ایندول-3- استیک حداکثر راندمان رانتیجه می دهند. نمونه حقیقی که در این قسمت مورد آنالیز قرار گرفته است شامل یک نمونه کود گیاهی می باشد. ازمهمترین مزیت های این کاتالیزور این است که پایدار و غیرسمی می باشد ومی توان ازآن چندین بار برای استری کردن استفاده کرد و یک کاتالیزور سبز به حساب می آید.
فاطمه نوروز سروستانی عبدالکریم عباسپور
از غشای کمپوزیتی بر مبنای پی وی سی در الکترود پلاتینی کوت شده گزینش پذیر وحساس برای اندازگیری یون مس استفاده شده است. حسگر دارای شیب نرنستی 17/0±50/29 میلی ولت در گستره وسیعی از غلظت از 7-10×7/8 تا 1-10×0/1 مولار می باشد. حد تشخیص 7-10×1/1 مولار و رنج اسیدی کاربردی 0/7- 0/3 واحد ph- می باشد. زمان پاسخ گویی الکترود 6 ثانیه است. این الکترود حداقل برای سه ماه قابل استفاده است .ضریب گزینش پذیری الکترود به وسیله دو روش همتا کردن پتانسل(mpm) وثابت نگه داشتن مزاحمت ها (fim) پاسخ خوبی برای یون مس در حضور یون های مزاحم نشان می دهد. در نهایت کاربرد الکترود برای اندازه گیری مس در مولتی ویتامین،اب میوه،اب رودخانه و به عنوان شناساگر در تیتراسیون پتانسیومتری یون مس با edta اثبات شده است. اوره با استفاده از پاپتود بر روی کاغذ tlc اندازه گیری. شده است. این روش بر اساس واکنش رنگزایی اوره با کلورانیل است. این روش دارای رنج 0.05 تا 10 میلی گرم بر لیتر می باشد و حد تشخیص 01/0 میلی گرم بر لیتر برای اندازگیری اوره بدست آمده است. متغییرهایی مثل غلظت واکنشگر و ph محلول بهینه شده است. در انتها از این روش برای اندازگیری اوره در آب شهر و سرم سنتزی گاو استفاده شده است.
عباس شیر مردی دزکی مجتبی شمسی پور
یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند.
لیلا ره بین مرتضی آخوند
در کار اول موفق به طراحی یک حسگر نوری با استفاده از لیگاند سنتزی 2-({] 4- ] 4-{] (e) – 1- (2-هیدروکسی – 3 متوکسی فنیل)متیلیدن[ آمینو }فنوکسی[ ایمینو} متیل) -6- متوکسی فنول به عنوان یونوفر شدیم. با افزودن مقادیر مشخص از یون مس، در طول موج nm 420 افزایشی را در جذب مشاهده می کنیم که این افزایش جذب به غلظت cu2+ مربوط می شود. رنج خطی برای اندازه گیری مس(??) با استفاده از این روش، 4-10×1.0-6-10×5.0 با حد تشخیص 6-10×1.44 می باشد. در کار دوم روشی برای تعیین یون فلوراید بکار رفته است که بر اساس طراحی یک سیستم پاپتود بر روی کاغذ tlc است. در این روش یون fe(iii) و scn- تشکیل کمپلکس قرمز رنگ [fe(scn)(h2o)5]2+را می دهد. با اضافه کردن یون f- کمپلکس بی رنگ و پایدار تر fef63-تشکیل می شود.این تغییررنگ با استفاده از نرم افزار خاصی آنالیزمی شود. با استفاده از این روش یون فلوراید در محدوده خطی mg l-11000- 10 مورد اندازه گیری قرار می گیرد.
الهه طالبانپور بیات عبدالکریم عباسپور
ساخت سنسور آرایه ای که شامل حفره های مجزا در ورقی از پلکسی گلاس که با اشعه ی لیزر ایجاد شده بعنوان مکان انجام واکنش بیان شده است. در این روش برای بدست آوردن پارامترهای آنالیتیکی از اسکنر مسطح متداول برای اسکن سل های حاوی محلول نمونه استفاده شده است. پارامترهای آنالیتیکی، قرمز، سبز و آبی از ناحیه ای از هر سل بعنوان"ناحیه ی مورد نظر" بدست آورده شدند. حسگر مورد نظر دارای رنج خطی 0.07 تا 1.5 میلی گرم بر لیتر برای اندازه گیری هیدرازین، 0.1 تا 100 میلی گرم بر لیتر برای اندازه گیری آهن سه ظرفیتی و0.8 تا 25 میلی گرم بر لیتر برای اندازه گیری یون فسفات می باشد. درانتها از این روش برای اندازگیری هیدرازین، آهن سه ظرفیتی و یون فسفات در نمونه ی آب دیگ بخار استفاده شده است. روشی برای اندازه گیری اسکوربیک اسید بر اساس پاپتود ارائه شده است. روش کار براساس کاهش یون مس دو ظرفیتی بوسیله اسکوربیک اسید و تشکیل کمپلکس زرد رنگ یون مس تک ظرفیتی حاصله با نئوکاپریون استوار است. این روش دارای رنج خطی 7 تا 137 میلی گرم بر لیتر می باشد و حد تشخیص 5 میلی گرم بر لیتر برای اندازگیری اسکوربیک اسید بدست آمده است. متغییرهایی مثل ph، غلظت یون مس دو ظرفیتی، غلظت ئوکاپریون وزمانمحلول بهینه شده است. در انتها از این روش برای اندازگیری اسکوربیک اسید در ویتامین ث استفاده شده است.
سعید یوسفی نژاد بهرام همتی نژاد
در این پایان نامه تعدادی از رهیافت های مختلف کمومتریکس و کموانفورماتیک برای مطالعه برهمکنش برخی نانو مواد در سیستمهای شیمیایی و نیز جهت معرفی شاخص های جدید آمینو اسیدها و توسعه روابط جدید ساختار-تابع برای پپتیدها و داروها، مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اهمیت توصیف آمینو اسیدها و مدلسازی فعالیت پپتیدها، یک سری شاخص آمین اسیدی نو بر اساس خواص "شباهت مولکولی توپولوژی-کوآنتومی (qtms) پیشنهاد شد. راهکارهای مختلفی جهت استخراج شاخص های یاد شده از اطلاعات qtms آمینواسیدها به کار رفت؛ و در نهایت شاخص ها و پارامترهای بدست آمده در مدلسازی توالی- فعالیت (qsam) و آنالیز قسمت فعال چند سری داده از پپتیدهای معروف استفاده شد و نتایج جالبی حاصل گردید. برای بذست آوردن یک مجموعه دیگر از شاخی های آمینواسیدی با مزایایی مثل وارد کردن تاثیر پیوندهای همسایه در محاسبات ویژگی های یک پیوند، تابع "خود پیوستگی" بر روی خواص qtms پیوندهای آمینواسیدها اعمال گردید. توانایی پارامترهای بدست آمده در این محاسبات نیز، با بکارگیری آنها در مدلسازی توالی- فعالیت و آنالیز قسمت فعال در چند سری متفاوت از پپتیدهای با اهمیت نشان داده شد. در ادامه کارهای انجام شده در زمینه مدلسازی توالی- فعالیت پپتیدها، روشهای حداقل مربعات جزئی چند بعدی و حداقل مربعات جزئی بازشده برای مدل کردن فعالیت 48 پپتید دوتایی آستانه چشایی استفاده شد. بر اساس بهترین اطلاعات بدست آمده، برای اولین بار است که آرایه های پپتیدی در یک مطالعه qsam به صورت یک آرایه سه بعدی مرتب شده و با روشهای رگرسیون چند بعدی مدل گردیده است. تهیه گرافن در فاز محلول یکی از زمینه های جالب و بسیار بااهمیت در علوم نانو محسوب می شود، اما اطلاعات بسیار کمی در مورد جزئیات برهمکنش های بین حلال و گرافن در دست است. در این پایان نامه، روش ارتباط ساختار- خاصیت برای یافتن ارتباطی بین پراکندگی گرافن و ویژگی های ساختاری فیزیکی/ شیمیایی حلالهای بکاررفته، مورد استفاده قرار گرفته است. دو دسته از ویژگی های فیزیکی/ شیمیایی تجربی و تئوری حلالها در این مطالعه لحاظ شده که علاوه بر اطلاعاتی که در مورد نوع برهمکنش های موثر در این سیستم بدست آمده، امکان این را نیز فراهم کرده که برخی حلالهای توانا در سنتز گرافن که قبلا برای این موضوع استفاده نشده اند نیز پیش بینی شود. همچنین به دلیل افزایش کاربرد نانوفناوری در زمینه های زیستی، مطالعه برهمکنش نانو ذرات در این سیستمها یک موضوع جذاب و مهم محسوب می گردد. به همین دلیل نانو ذرات روی سولفید، با استفاده از سدیم هگزامتا فسفات به عنوان پایدار کننده، سنتز و تعیین ویژگی گردید و تاثیر خاموشی این نانوذرات بر آلبومین سرم انسان با استفاده از طیف بینی فلورسانس، آنالیز استرن-والمر و تجزیه مقدار منفرد مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعه ترمودینامیک نیز انجام گردید و نوع پیوند در برهمکنش آلبومین سرم انسان با نانو ذرات روی سولفید بررسی گردید. و در نهایت بر روی احتمال تغییرات کونفورماسیون آلبومین سرم انسان در حضور نانو ذرات روی سولفید نیز مطالعاتی انجام پذیرفت. در مطالعه دیگری ، تاثیر تتراسایکلین به عنوان یک داروی آنتی بیوتیک با اهمیت بر خاموشی طیف فلورسانس نانو ذرات روی سولفید سنتز شده جهت ارائه یک روش ساده و سریع برای اندازه گیری تتراسایکلین در نمونه های حقیقی دارویی ازائه گردید. روش پیشنهاد شده دارای ارقام شایستگی تجزیه ای بسیار مناسبی بود. اندازه گیری همزمانی پاراستامول یا استامینوفن به عنوان یک داروی مشهور تسکین درد و پارا-آمینوفنول به عنوان یک ناخالصی سمی پاراستامول در آنالیزهای دارویی اهمیت زیادی دارد. دو روش افزایش استاندارد چند متغیره بر اساس سیگنال خالص آنالیت و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه) sanas و (saraf جهت ارائه یک روش ساده و مناسب جهت اندازه گیری همزمانی پاراستامول و پارا-آمینوفنول در نمونه های سنتزی و نمونه های دارویی استفاده گردیدند. روش ارائه شده می تواند در حضور اثر بافت نیز کارایی داشته باشد.
محمدرضا شهریاری مرتضی آخوند
یک الکترود گزینش پذیر یونی برای یون جیوه براساس پلیمریزاسیون پیرول بر روی سطح الکترود ضد زنگ استیل، با پوششی از یک غشا ترکیبی نانولوله های کربنی به همراه پلیمر پلی ونیل کلرید با یک لیگاند جدید انامینی قراهم آورده شده است. پلی پیرول به عنوان یک لایه حد واسط به علت رسانندگی و خاصیت پایدارکنندگیش بین غشا و سطح الکترود مورد استفاده فرار گرفته است. همچنین ترکیبی از نانولوله کربن با پلیمر رسانا سبب افزایش عملکرد حسگر مورد نظر شده است. الکترود یک شیب نرنستی0.25 ± 34/29 میلی ولت در یک گستره غلظتی از5.0×10-7 to 1.0×10-2 مول بر لیتر از نمک جیوه نیترات(ii) با یک حد تشخیص1.4×10-7 مول بر لیتر نشان داده است. الکترود مورد نظر یک گزینش پذیری بسیار خوبی نسبت به یون جیوه در گستره زیادی از یون های فلزی از خود نشان می دهد. این حسگر به خوبی در گستره ای ph از 8/8 تا 7/3 به کار گرفته شده است. همچنین حداقل برای دو ماه بدون انحراف فابل توجه ای در عملکرد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. کاربرد علمی از این حسگر به عنوان یک الکترود کار در تیتراسون پتانسیومتری یون جیوه با نمک edta و همچنین در تیتراسیون مخلوطی از نمک هالوژن ها مورد بررسی قرار گرفت. این الکترود همچنین به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری جیوه در نمونه آب رودخانه به کار گرفته شد. یک حسگر زیستی جدید براساس تغییر رنگ نانو ذرات نقره برای تشخیص رنگ سنجی گلوکز توسعه داد شده است. روش اندازه گیری بر اساس تغییری در خواص شیمیایی از نانو ذرات نقره که در اینجا به عنوان یک معرف رنگزای در پاسخ به آنالیت مورد استفاده قرار گرفته است. در حضور گلوکز هیدروژن پروکسید تولید شده طی فرآینده آنزیمی یک تغییر رنگ واضح از زرد به بی رنگی در نانو ذرات نقره قرار گرفته برروی حسگر زیستی کاغذی طی یک واکنش اکسایش-کاهشی ایجاد می کند. نتایج نشان داد که این حسگر زیستی به طور موثر اجازه اندازه گیری کلوگز در گستره غلظتی 5.0×10-6 to 1.0×10-1 مولار با یک حد تشخیص 8.6×10-7 مولار در 5/7 می دهد. کاربرد تجزیه ای این حسگر زیستس برای اندازه گیری گلوکز در نمونه ادرار مورد بررسی قرار گرفته است.
طاهره خصوصی بهرام همتی نژاد
اخیرا" نقاط کوانتومی برای تشخیص در عرصه های مختلف تحقیق، مورد توجه زیادی قرار گرفته اند. در این تحقیق سعی شده است چند نوع نقاط کوانتومی سنتز شده و خواص شیمیایی و بیو شیمیایی آنها مورد بررسی قرار گیرد. در دهه اخیر در بین روشهای مختلف سنتز نقاط کوانتومی، نیاز به پیدایش روشهای دیگری هم وجود دارد از آنجایی که روشهای موجود کاملا" رضایت بخش و شامل همه موارد لازم نیستند. سنتز با حلالهای غیر کوردینه شونده نظیر تری اکتیل فسفین (top) و تری اکتیل فسفین اکساید (topo)برای استفاده های زیستی نیاز به تبادل لیگاند دارد زیرا نقاط کوانتومی با پوشش topo وtop در آب قابلیت انحلال ندارند و تبادل لیگاند باعث وسیع شدن توزیع اندازه ذرات و همچنین کاهش بازده کوانتومی می شود. بنابراین سنتز آبی نقاط کوانتومی بسیار حایز اهمیت است. در اولین بخش از تحقیق ارایه شده، از تیو گلیکولیک اسید و سیستئین به عنوان پایدار کننده در سنتز آبی نقاط کوانتومی کادمیم تلورید استفاده شده است و در روش سنتزی دیگری از کربو هیدراتهایی نظیر گلوکز، سکاروز، و نشاسته به عنوان پایدار کننده های تجدید پذیر و بدون ضرر برای تهیه نقاط کوانتومی کادمیم سلنید استفاده شده است. در بخش دوم از این رساله، با استفاده از نقاط کوانتومی، یک آرایه برای بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی/ پلی فنولی ارائه شده که اساس آن اندازه گیری اثر بازدارندگی آنتی اکسیدان/ پلی فنول روی خاموشی نوری نقاط کوانتومی کادمیم تلورید تحت تاثیر تابش ماورابنفش است. نقاط کوانتومی پایداری نوری بسیار خوب در عدم حضور تابش ماورابنفش دارند اما تحت تاثیر تابش ماورابنفش خاموش می شوند که احتمالا" دلیل اصلی این خاموشی، تولید ذرات اکسیژن فعال تحت تاثیر تابش ماورابنفش. به وسیله مقایسه پایداری نوری نقاط کوانتومی در حضور و عدم حضور سدیم آزید به عنوان خاموش کننده معروف 2o1، تاثیر 2o1 بر خاموشی نوری نقاط کوانتومی مورد بررسی قرار گرفت. این اثر خاموشی به وسیله حضور ترکیبات آنتی اکسیدان/ پلی فنول کاهش پیدا می کند. چندین ترکیب آنتی اکسیدان/ پلی فنول شامل ترولکس و تعدادی نمونه های چای مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج روش ارایه شده با روش مرسوم تست فولین ارتباط خو بی دارد که این بیانگر قابل اعتماد بودن روش جدید می باشد. بعلاوه فهم مکانیزم و پیدا کردن راه حل برای پدیده خاموشی نوری نقاط کوانتومی تحت تاثیر تابش ماورابنفش، در کاربردهای پزشکی این ذرات بسیار حایز اهمیت می باشد. در بخش سوم، تاثیر معرف پوشاننده بر روی برهمکنش نقاط کوانتومی با پروتئین به وسیله روشهای طیف سنجی، شامل طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و فلورسانس همزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. دو نوع نقطه کوانتومی کادمیم تلورید با پوششهای سیستئن و تیو گلیکولیک اسید تهیه شدند و برهمکنش آنها با هموگلوبین در ph های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. خاموشی فلورسانس هموگلوبین تحت تاثیر دو پدیده خاموشی استاتیک و دینامیک اتفاق می افتد. و مقادیر ثابت استرن_ ولمر (ksv) در مورد نقاط کوانتومی با پوشش سیستئین نسبت به تیوگلیکولیک اسید بیشتر بوده، که ممکن است به دلیل وجوذ گروه آمین اضافی در ساختار سیستئین نسبت به تیوگلیکولیک اسید باشد. مقادیر منفی تغییرات آنتالپی و آنتروپی بیانگر این است که عمده نیروهای درگیر در این برهمکنش نیروهای هیدروژنی و واندروالس هستند. تغییرات ساختار هموگلوبین به وسیله تکنیک های طیف سنجی ماورابنفش-مرئی و فلورسانس همزمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که معرف پوشاننده نقش مهمی در برهمکنش مواد نانو با پروتئین ها دارد. در بخش دیگر از این تحقیق، اثر اندازه نانوذرات در برهمکنش نقاط کوانتومی با هموگلوبین بررسی شده است. نقاط کوانتومی محلول در آب با پوشش تیوگلیکولیک اسید و با دو اندازه متفاوت با نشرهای فلورسانس در نواحی 540 نانومتر (نقطه کوانتومی زرد) و 600 نانومتر (نقطه کوانتومی قرمز) تهیه و برهمکنش انها با هموگلوبین مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که اثر خاموشی فلورسانس پروتئین تحت تاثیر نقاط کوانتومی به اندازه آنها بستگی دارد و ماهیت این خاموشی، مخلوطی از دینامیک و استاتیک است. نتایج طیف سنجی فلورسانس همزمانی بیانگر این است که ساختار ثانویه پروتئین به طور جزئی تحت تاثیر نقطه کوانتومی قرار می گیرد. در بخش پنجم از این تحقیق، برهمکش نقاط کوانتومی کادمیم سلنید پوشیده شده با گلوکز، ساکاروز، و نشاسته و نوع بدون پوشش آن با هموگلوبین به وسیله روشهای طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و فلورسانس همزمانی در ph بیولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است. اثر خاموشی فلورسانس پروتئین تحت تاثیر نقاط کوانتومی ناشی از پدیده خاموشی استاتیک است. مقادیر بالای ثابت استرن- ولمر و ثابت پیوند بیانگر این است که هموگلوبین تمایل بالایی به سطح نقاط کوانتومی دارد. جابجایی قرمز در طیف فلورسانس همزمانی بیانگر این است که ساختار پروتئین تاثیر حضور نقطه کوانتومی قرار می گیرد. کاهش در شدت باندsoret در طیف جذبی نشان می دهد که گروه هم در هموگلوبین به طور مستقیم در دسترس نقاط کوانتومی قرار می گیرد. در حضور عامل پوششی برهمکنش بیشتری بین نقاط کوانتومی و هموگلوبین اتفاق می افتد که بیانگر این حقیقت است که حضور و نوع عامل پوشاننده در برهمکنش حایز اهمیت می باشد. در بخش بعدی از این رساله، نورانی شدن (افزایش سیگنال فلورسانس) و آبی شدن (جابجایی در طول موج ماگزیمم) نقاط کوانتومی هسته/پوستهcdse/zns به وسیله روشهای طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و پراکندگی نوری دینامیک(dls) و تجزیه کمومتری مورد بررسی قرار گرفت. نقاط کوانتومی در دمای بالا سنتز شده و در ماتریس پلیمری از جنس پلی مالئیک انیدرید قرار می گیرد. تعدادی از نقاط کوانتومی سنتز شده خواص فلورسانس قابل ملاحظه ای نشان نمی دهند، اما در اثر تابش نور ماورابنفش خاصیت فلورسانس آنها افزایش پیدا می کند. این پدیده با تغییری در طول موج طیف فلورسانس به سمت طول موجهای پایین تر همراه است. برای فهم عمیق تر مکانیزم نورانی شدن و آبی شدن تحت نور، طیف فلورسانس آنها در زمانهای مختلف تابش ماورابنفش به وسیله روش کمومتری mcr-als مورد تجزیه قرار گرفت. در نتیجه این آنالیز، طیف زمینه و گونه ها از هم جدا شدند و گونه هایی که در حین فرآیند نوردهی وجود داشتند تعیین شدند. ph و ترکیب محلول بر فرآیند نورانی شدن موثر هستند. احتمالا" زمانی که نقاط کوانتومی تجمع پیدا می کنند، فعال شدن نوری آنها اتفاق می افتد و تابش ماورابنفش این پدیده را تسریع می کند. در قسمت آخر این رساله نقاط کوانتومی cdse/zns پوشیده شده با پلیمر به عنوان پروب برای شناسایی مس مورد استفاده قرار گرفت. فلورسانس نقاط کوانتومی در ابتدا به وسیله نور ماورابنفش افزایش پیدا کرده و سپس به وسیله حضور مس خاموش می شود. دو نقطه کوانتومی با فلورسانس در طول موجهای 550 نانومتر) 550 (qd و 610 نانومتر) 610 (qd انتخاب شده و اثر مس بر هر دو مورد بررسی قرار گرفت. اثر خاموشی به وسیله معادله استرن_ولمر در رنج غلظتی 6-10×3 _ 8-10×1 مولاربرای 550 qdو 6-10×6/1 _ 8-10×7 مولار برای 610 qdتوصیف می شود.
احسان میراحمدی عبدالکریم عباسپور
از آنجایی که هیدروژن می تواند به عنوان سوخت، جایگزین سوخت های فسیلی شود، به طور گسترده مورد توجه محققان قرار گرفته است. تحقیقات زیادی بر روی تولید هیدروژن، ذخیره آن و کارکرد آن در حال انجام است تا بتوان استفاده از آن را از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه کرد. این تحقیق تولید الکتروشیمیایی هیدروژن با استفاده از الکترولیز آب را مورد بررسی قرار داده است که شامل ارائه و بهبود دادن الکتروکاتالیست های مختلف و بررسی عملکرد آن ها می باشد. کارایی الکتروکاتالیست ها با روش های مختلف الکتروشیمیایی از جمله ولتامتری چرخه ای، کرونوآمپرومتروی و غیره مورد آزمون قرار گرفته است. در این تحقیق از متالوفتالوسیانین ها به عنوان الکتروکاتالیست های ملکولی در تولید هیدروژن و همچنین واکنش همراه با آن یعنی تولید اکسیژن استفاده شده است. خاصیت کاتالیزوری آن ها هم در محیط بازی و هم در محیط اسیدی ارزیابی شده است. علاوه بر این توانایی کاتالیزوری آن ها با نشاندن آن بر روی نانولوله های کربنی بهبود داده شده است. از نانوفریت ها و نانو فریت های جایگزین شده با درصدهای متفاوت نیکل نیز به عنوان الکتروکاتالیست در تولید هیدروژن در محیط اسیدی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که این کاتالیزور ها دارای پایداری فوق العاده ای در محیط اسیدی هستند. این ویژگی همراه با قیمت ارزان نیکل فریت نانوذرات و سهولت ساخت و تولید شان، آن ها را به عنوان کاتالیزورهای امید بخش در تولید هیدروژن در محیط اسیدی مطرح می کند. تمرکز دیگر این تحقیق بر روی مقایسه توان الکترودهای مختلف کربنی در تولید هیدروژن در محیط های اسیدی و بازی می باشد. عملکرد و پارامترهای سنتیکی آن ها در تولید هیدروژن با استفاده از نمودار تافل بدست آمده است. این بررسی ها نشان داد که الکترودهای کربنی مختلف دارای عملکردهای متفاوتی در محیط اسیدی و بازی می باشند.
طاهره چیزفهم دانشمندیان مرتضی آخوند
روش میکرو استخراج فاز مایع -مایعات یونی در دمای کنترل شده ، یک روش ساده و سریع برای استخراج و پیش تغلیظ یون های فلزی است که در این تحقیق برای حذف جیوه در نظر گرفته شده است. برای این کار، 1-(2-پیریدیل آزو) 2- نفتول(pan) به عنوان لیگاند و 1- هگزیل- 3- متیل ایمیدازولیوم هگزا فلورو فسفات [c6mim] [pf6] به عنوان حلال استخراج کننده استفاده می شود . اندازه گیری ها با استفاده از طیف سنجی نوری پلاسمای جفت شده القایی (icp-oe)انجام شده است و کل زمان آزمایش 15 دقیقه می باشد. با استفاده از این روش در شرایط مطلوب، قادر به حذف +hg 2 در محدوده ی غلطتی( 00/3-00/45 )(±0.10)?gml?1 با(n=10) 0.95% rsd)هستیم. تحمل بالای این روش به یونهای همراه نشان داد که می توان از آن برای حذف موفق جیوه در نمونه های آب استفاده کرد. یک حسگر جدید پاپتود برای تعیین یون آلومینیوم بر اساس تغییر در رنگ اریو کروم سیانینr(ecr نارنجی است، که در اثر تشکیل کمپلکس با آلومینیوم، بنفش رنگ می شود. در سنسور پیشنهادیecr بر روی کاغذtlc به عنوان سوبسترا قرار می گیرد و با اضافه کردن غلظت های مختلف از یون آلومینیوم میزان تغییر رنگ بررسی می گردد. این تغییررنگ با استفاده از نرم افزار خاصی آنالیز می شود و متناسب با غلظت یون آلومینیوم می باشد. در شرایط مطلوب، رنج خطی این روش به ترتیب(±0.8) 0/3-0/4 و - (±1.7)0/3-0/4 ?g ml?1وحد تشخیص آن1/1 و 8/1 ?g ml?1برای رنگ قرمز و سبز است.همچنین انحراف استاندارد نسبی % 8/0 برای فاکتور قرمز و % 7/1 برای فاکتور سبز (n=10) می باشد.از این روش برای تعیین میزان آلومینیوم در نمونه های آب معدنی استفاده شده است.
محبوبه ابوالوردی مرتضی آخوند
روش میکرو استخراج فاز مایع - مایعات یونی در دمای کنترل شده ، یک روش ساده و سریع برای استخراج و پیش تغلیظ یون های فلزی است که دراین تحقیق برای حذف مس در نظر گرفته شده است . برای این کار ، 2و9-دی متیل – 1و10- فناترولین (nc) به عنوان لیگاند و 1- هگزیل – 3 – متیل ایمیدازولیوم هگزا فلورو فسفاتc6mim][pf6]] به عنوان حلال استخراج کننده استفاده شد . اندازه گیری ها با استفاده از طیف سنجی نوری جفت شده پلاسمای القای (icp_oe) انجام شده است و کل زمان آزمایش 15 دقیقه می باشد . با استفاده از این شرایط در شرایط مطلوب ، قادر به حذف cu+ در محدوده غلظتی 1.0 ± 0.01µgml-1 0.05µgml-1 50.0 ±با rsd 0.60 % (n=10) هستیم . تحمل بالای این روش به یون های همراه نشان داد که می توان از آن به عنوان حذف موفق مس در نمونه های آب استفاده کرد . در کار دوم یک حسگر جدید پاپتود برای تعیین یون کبالت بر اساس تغییر در رنگ 4– (2 – پیریدیل آزو)ریزورسینول (par) نارنجی است ، که در اثر تشکیل کمپلکس با کبالت ، قرمز - قهوه ای می شود . در سنسور پیشنهادی ، par برروی کاغذ tlc به عنوان سوبسترا قرار می گیرد و با اضافه کردن غلظت های مختلف از یون کبالت میزان تغییر رنگ بررسی می گردد . این تغییر رنگ با استفاده از نرم افزار خاصی آنالیز می شود و متناسب با غلظت یون کبالت می باشد . در شرایط مطلوب ، رنج خطی این روش به ترتیب 100-10 و حد تشخیص آن 9.49 µgml-1 و 7.92 µgml-1 برای رنگ قرمز و سبز است.همچنین انحراف استاندارد نسبی 0.25% برای فاکتور قرمز و 0.53% برای فاکتور سبز (n=10) می باشد. از این روش برای تعیین میزان کبالت در نمونه های آب معدنی استفاده شده است.
مهوش سلیمانی قدرت الله آبسالان
حذف رنگ های آلیزارین قرمز و پورپورین از محلول های آبی با استفاده از نانو ذرات مغناطیسی فریت کبالت و معرفی الکترود مایع یونی- کربن اصلاح شده با نانو ذرات پالادیوم برای بررسی اکسیداسیون الکتروکاتالیتیکی ایزونیازید حذف دو رنگ آنتراکینون از پساب صنعتی شرح داده شده است. آلیزارین قرمز و پورپورین به عنوان رنگ های آنتراکینون مورد استفاده قرار گرفت. نانو ذرات مغناطیسی فریت کبالت co ساخته شد و به عنوان جاذب مورد استفاده قرار گرفت. خواص نانو ذرات بدست آمده توسط طیف های ftir ,tem و xrd مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شرایط جذب، از روش جذب مرحله ای استفاده شد. تاثیر پارامتر های مختلف از جمله; مقدار نانو ذرات،ph ، غلظت رنگ، زمان تماس، دما و قدرت یونی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تجربی نشان داد که نانو ذرات فریت کبالت می توانند بیش از %98 آلیزارین قرمز و %94 پورپورین را تحت شرایط بهینه، مقدار جاذب 15 میلی گرم، ph برابر با 4 و زمان تماس 3 دقیقه جذب کنند، زمانی که غلظت اولیه رنگ 80-5 میلی گرم بر لیترمورد استفاده قرار گرفت. الکترود مایع یونی-کربن (cile) اصلاح شده با نانو ذرات پالادیوم برای اندازه گیری ایزونیازید با تکنیک ولتامتری چرخه ای (cv) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که الکترود اصلاح شده با نانو ذرات پالادیوم (pdnps/cile) فعالیت الکتروکاتالیزوری خوبی نسبت به اکسیداسیون ایزونیازید دارد. پس از بهینه سازی شرایط آزمایش، محدوده خطی پاسخ 5/0-100.0 و150/0-2600/0 میکرومول برلیتر باحد تشخیص 0/47 میکرومول برلیتر بدست آمد. سنسور پیشنهادی تکرارپذیری خوب با انحراف استاندارد نسبی (1/14=rsd برای 6=n) نشان داد. احتمال مزاحمت چندین گونه مورد بررسی قرار گرفت. این سنسور برای اندازه گیری ایزونیازید در نمونه های قرص و سرم خون نیز مورد آزمایش قرار گرفت.
المیرا رفعت ماه مرتضی آخوند
نانوذرات طلا (aunps) و l-سیستئین (l-cys) به ترتیب بر روی سطح صفحات کروماتوگرافی لایه نازک تجاری نشانده شدند و از آن به عنوان بستر جدید برای جداسازی مستقیم انانتیومرهای پروپرانولول بر پایه جداسازی کروماتوگرافی لایه نازک? استفاده شد. تاثیر غلظت مواد شیمیایی درگیر? زمان مورد نیاز فرآیند? ph محلول نمونه و تاثیر روش های متفاوت پوشاندن بر روی جداسازی انانتیومر ها بررسی شدند تا بهترین شرایط جداسازی مشخص شوند. نتایج نشان داد که mmol l?10/10 از محلول مس(ii) استات در 70% اتانول/ آب تنظیم شده در 3/6ph= فاز متحرک مناسبی می باشد. نانوذرات طلا با میانگین سایز nm15 و محلول l-cys با غلظت mmol l?1 0/10 با 1/8ph= برای آغشته ساختن صفحات کروماتوگرافی لایه نازک مورد استفاده قرار گرفتند. جذب ریبوفلاوین به نانوذرات ag/fe3o4 نیز شرح داده شده است. نانوذرات مغناطیسی ag/fe3o4 سنتز شده و به عنوان جاذب مورد استفاده قرار گرفت. شناسایی نانوذرات به کمک طیف های ftir? tem و xrd انجام شد.آزمایشات جذب batch به منظور مشخص ساختن شرایط جذب مورد استفاده قرار گرفت و تاثیر پارامتر هایی مانند مقدار نانوذرات? ph? غلظت محلول ریبوفلاوین و زمان تماس واکنشگر ها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تجربی نشان داد که نانوذرات ag/fe3o4 می توانند بیش از 90% ریبوفلاوین را تحت شرایط بهینه ی mg0/4 از نانوذرات? 2/0 0/6ph= ? مدت زمان 0/2 دقیقه و غلظت اولیه mmol l?1 02/0 ریبوفلاوین جذب کنند.
امین فرهنگ فر مرتضی آخوند
چکیده ندارد.