نام پژوهشگر: حمیدرضا فتحی زاده
مسعود کلانتری سرچشمه بهار مختاریان
انسان ها در جوامع کهن نگاه ویژه ای به جهان هستی و طبیعت پیرامون خود داشتند که نمودهای آن در قالب اسطوره ها باقی مانده است. یکی از منابع مهم طبیعی که با داستان های اساطیری پیوندی ناگسستنی یافته، آسمان و اجرام سماوی است که در نگاه بشر ابتدایی سرشار از رمز و راز بوده است. گروهی از این اجرام آسمانی در قالب صورت های فلکی منطقه البروج شناخته شده اند. نقوش دوازده گانه ای که برای این صورت های فلکی در نظر گرفته شده، ریشه در داستان های اساطیری اقوام کهن، به ویژه اسطوره های بین النهرین دارد. باورهای مختلفی نیز در ارتباط با این گروه از اجرام آسمانی در بین ادیان و آیین های گوناگون و هم چنین در میان فرهنگ عامیانه ی مردم شکل گرفته است، تا به امروز نیز همچنان پابرجا مانده و نمونه های آن در متون تنجیمی و نمادهای موجود در هنرهای تجسمی سرزمین های مختلف قابل شناسایی است. در فرهنگ ایرانی نیز می توان با بررسی متون احکام نجوم، که هم از دوره ی پیش از اسلام و هم از دوره ی اسلامی باقی مانده، جنبه های نمادین این نقوش را شناخت. به علاوه، صورت های فلکی منطقه البروج در دوره های مختلف هنر ایران، هم با کارکردهای نجومی و هم به عنوان نقوشی تزیینی مورد استفاده قرار گرفته اند.
مجید فتحی زاده احمد صالحی کاخکی
گره چینی از اصلی ترین مشخصه هاس معماری اسلامی محیسوب می شود که در دوره صفوی به اوج کاربرد رسید.
نسرین خسروی ابوالفضل ذابح
پایان نامه پیش رو به بررسی نقوش بته ای، شناسایی انواع آن و جایگاه آنها در هنرهای سنتی ایران و بویژه در هنر دوره صفویه می پردازد. در این پژوهش تلاش شده تا تعداد بیشتری از انواع بته ها معرفی و شناسانده شود و روند تغییر و تحول آنها در هنرهای مختلف به طور مختصر بیان گردد. همچنین به بررسی تحولات نقشمایه بته در انواع هنرهای تصویری ایران، بررسی ویژگی های ترکیب بندی این نقشمایه ایرانی و روابط این نقوش و جایگاه آن در بین هنرهای سنتی به خصوص در قالی بافی و دیگر فرشینه ها، انواع منسوجات، سفالینه ها، جواهر آلات و غیره پرداخته شده و مجموعه وسیعی از نقش های بته ای گردآوری و معرفی گردیده است. در ابتدا به بررسی نقش بته پرداخته، بدین ترتیب که آراء مختلف پژوهشگران در ارتباط با منشاء این نقش بیان شده است وسپس با توجه به تنوع اسامی نقش بته، به وجه تسمیه آنها می پردازد. در نامگذاری نقوش دو اصل مورد توجه قرار گرفته اند؛ یکی چگونگی قرار گرفتن نقش در ترکیب بندی کلی و یا در کنار یکدیگر و دیگری خود طرح بته به تنهایی یا در ارتباط با تزیینات داخلی آن. از جمله سوالاتی که در این پژوهش مطرح می شود مربوط به سابقه کاربرد طرح در هنر ایرانی و نیز کیفیت پراکندگی آن در مناطق مختلف جغرافیایی، از لحاظ فرمی و مفهومی می باشد. این نقش بیشترین تنوع را درهنرهای قالیبافی، قلمکار و ترمه بافی دارد که انواع بته ها که عمدتاً متعلق به این هنرهاست، معرفی می گردند. همچنین به جایگاه نقوش بته ای در هنرهای مختلف پرداخته شده وچگونگی حضور بته در هنر مورد نظر، در دوره صفویه مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این پژوهش آن است که با بررسی منشاء پیدایش یکی از محبوب ترین نقوش ایرانی، شناخت بهتر گوشه ای از فرهنگ این سرزمین را برای خواننده به ارمغان آورد. همچنین با گردآوری و معرفی این نقوش به هنرمندان و طراحان، زمینه استفاده مناسب آن در هنر معاصر خواه یه صورت تزیینی و خواه کاربردی فراهم آید و از این طریق بتوان به شکلی درخور، زمینه هویت بخشی به اشیا و آثار هنری ایرانی را ایجاد کرد.
الهه مبلیان احمد صالحی کاخکی
چکیده در دوره سلجوقیان – یکی از اعصار با شکوه تاریخ ایران - هنر های مختلفی چون فلزکاری، سفالگری، منسوجات، معماری و ... رونق چشمگیری داشتند . با توجه به غنای موجود در نقشمایه های تزئینی آثار فلزی و سفالینه های این دوره، ضرورت می طلبید تا این نقوش با دقت بیشتری بررسی شود؛ زیرا آنچه ما امروزه نقشمایه های سنتی می نامیم، مجموعه ای از دستاوردهای هنری عصر صفوی است، که از آن زمان تا کنون تنها با اندکی تغییر، و گاه تلفیق با عناصر فرنگی که به ویژه از عصر قاجار وارد هنر ایران شد؛ نسل به نسل در هنر های مختلفی قالیبافی، سفالگری، کاشیکاری و ... تجلی یافته است . آثار سفالی عمدتاً متأثر از اشیاء فلزی برای رفع نیاز طبقه ی متوسط و پایین جامعه در سطح گسترده ای تولید شدند؛ زیرا اشیای فلزی مجلل و پرکار، عموماً متعلق به دربار و طبقه مرفه جامعه بود؛ بنابراین سفالگران در پی رقابت با این ظروف به ابداعات جدیدی از جمله سفالینه های زرین فام، مینایی و زیر لعابی دست یافتند . این سفالینه های مرغوب در کنار نقشمایه های اصیل ایرانی که متأثر از باور، آداب و رسوم و ... مردم آن روزگار بود؛ به آثار بسیار زیبایی تبدیل شدند که خود دست کم از اشیاء فلزی مجلل نداشتند . بنابراین فلزکاری و سفالگری در این دوره با تکنیک های ساخت و تزئین خلاقانه، نقشمایه های تزئینی متراکم و ترکیب بندی ایده ال و منحصر به فرد، رشد کردو به یکی از شاخص ترین هنر های این دوره مبدل گشت . تصاویر مندرج در این رساله از بین 540 تصویر از اشیاء سفالی و فلزی موجود در منابع قابل دسترس انتخاب، و بعضاً آنالیز شده است؛ بنابراین آنچه در خصوص بررسی نقشمایه های آثار فلزی و سفالی عصر سلجوقی مطرح می گردد؛ به استناد شواهد تصویری موجود می باشد . در پایان این رساله در بخش پروژه عملی سعی شده هدف نگارنده یعنی احیاء و بازنمایی این نقشمایه های فراموش شده، در هنر های کاربردی معاصر تحقق یابد . واژگان کلیدی : نقشمایه های سنتی، عصر سلجوقی ایران، آثار فلزی، آثار سفالی
سپیده زمانی حمیدرضا فتحی زاده
چکیده ارسی به عنوان یکی از اجزای هنر سنتی ایران مجموعه ای است از هنرهای سنتی متنوع که در خانه های تاریخی ایران به ویژه خانه های دوران قاجار حضور رنگینی داشته است. تنوع رنگی در شیشه های به کار رفته در این ارسی ها در خانه های سنتی ایران نشان دهنده ی ارتباط مبانی مشترک این تنوع رنگی با عوامل و مولفه های محیطی موثر در شکل گیری آن می باشد. لذا بررسی این ارتباط مخصوصا از جهت نمادشناسانه مسئله ای بود که نیاز به واکاوی آن احساس می شد. بنابراین در پژوهش حاضر ضمن بررسی رنگ های ارسی های خانه های تاریخی قاجار با رویکرد نمادشناسانه ، به بررسی کارکرد رنگ در ساختار ارسی های مورد مطالعه پرداخته شد که در این زمینه مطالعه ی مولفه های تاثیرگذار در آن عهد نقشی تعیین کننده داشت. ضمن جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای ، مطالعات میدانی ، بازدید و مصاحبه ، با تحلیل محتوی کمی و کیفی داده ها به تحقیق در این مورد پرداخته شد. اگرچه ارسی از عهد صفویه به این سو، در تاریخ هنر ایران به شهرت رسیده است، اما از آنجا که این هنر در دوران قاجار به اوج خود رسید و از آن در کنار سایر هنرهای سنتی ایران استفاده ی وسیعی شد، بنابراین بررسی این هنر در این دوره یعنی دوران قاجار، در نظر گرفته شد تا با بررسی خانه های تاریخی این دوران که ارسی در آنها نقش زیادی داشت، یافته های نظری مطرح گردیده مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین گوناگونی موقعیت فرهنگی، جغرافیایی و شرایط آب و هوایی دو شهر اصفهان و تبریز با توجه به گستردگی استفاده از ارسی در خانه های تاریخی این دو شهر در دوران قاجار، دلیل اصلی انتخاب این محدوده ی مکانی جهت بررسی این هنر بود. خانه های مطالعاتی این پژوهش نیز دارای بهترین نمونه ارسی این دو شهر می باشند. با بررسی های انجام یافته سرانجام این نتیجه حاصل شد که علاوه برخاستگاه نمادین رنگ در شیشه های ارسی ها، خاستگاه کارکردی وابسته به مولفه های محیطی همچون عوامل و محدودیت های تولید شیشه های رنگی در زمان و شرایط خاص، مولفه های محیطی – جغرافیایی، مباحث زیبایی شناسانه و غیره نیز در تعامل با یکدیگر تاثیر مهمی در کاربرد این رنگ ها داشته اند. کلید واژه ها : ارسی ، رنگ ، نماد، پنجره ، قاجار