نام پژوهشگر: رباب خسروی
مهدیه اخلاصی فریبا مبینی
کلاس هایی که زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی یاد داده می شود اعمال کنند? که یکی از آن ها بلند-خوانی معلّم در کلاس است.هدف این تحقیق بررسی تأثیر بلند-خوانی معلّم بر روی خواندن و درک مفاهیم انگلیسی دانش آموزان در مقطع دبیرستان درایران می باشد. هفتاد و دو دانش آموز از جمله 38 دانش آموز دخترو 34 دانش آموز پسر در این تحقیق شرکت کردند. سن آن ها حدود17 سال بود. این تحقیق از نوع تجربی بود? که در آن دو گروه وجود داشت? یک گروه به عنوان گروه تجربی و گروه دیگر به عنوان گروه گواه. شرکت کننده های گروه گواه همان اعضای گروه تجربی بودند. در این تحقیق 2 متن استفاده شد? یکی برای آهسته-خوانی و دیگری برای بلند-خوانی. هر دو متن خوانایی تغریباً یکسانی داشتند. گروه گواه یا همان گروه کنترل متن ویژه ی خود را بدون هیچ گونه خواندن شفاهی توسط فرد دیگری به آهستگی خواندند? در حالی که متن ویژه ی گروه تجربی برای آن ها خوانده شدو هم زمان خود آن ها متن را به آرامی می خواندند. داده ها توسط 2 سری تسط (درست-غلط)? یکی برای آهسته-خوانی و دیگری برای بلند-خوانی? جمع آوری شد. هدف این تحقیق پاسخ به سوالات زیر بود: 1. آیا بلند-خوانی معلّم تأ ثیر مهمّی بر روی نمره های امتحان خواندن و درک مفاهیم انگلیسی دانش آموزان دارد؟ 2. آیا تفاوت مهمّی بین میانگین نمره های امتحان بلند-خوانی دانش آموزان دخترو پسروجود دارد؟ داده ها توسط آمارتوصیفی وسپس آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها دو سری محاسبه انجام شد: (الف) تی تست برای نمونه ها ی وابسته ? (ب) تی تست برای نمونه های مستقل. نتایج این تحقیق معلوم کرد که بلند-خوانی معلّم تأ ثیر مهمّی بر روی نمره های امتحان خواندن و درک مفاهیم گروه تجربی داشت? وتفاوت مهمّی در میانگین نمره های امتحان بلند-خوانی دانش آموزان دخترو پسر وجود نداشت.
سمیه پیری فریبا مبینی
از آنجایی که استعاره بخش مهمی ازهر زبان می باشدتوانایی درک و کار با آن جزء جدایی ناپذیری از یادگیری زبان است. عوامل زیادی در پردازش روانشناختی استعاره دخیل هستند که از میان آنهاُ تفکر خلاق زبان آموزان که نهایتا منجر به یادگیری موفقیت آمیز زبان آموزان می گردد موضوع این پایان نامه میباشد.به منظور پاسخ گویی به سوالات مهم پایان نامه سه تست( تست مهارت انگلیسی نلسون، تست خلاقیت ترنس و تست درک مفاهیم استعاری) برای شصت نفر از دانشجویان زبان انجام گرفت. تحلیل های آماری در رابطه با سوال اول این تحقیق در مورد وجود ارتباط بین خلاقیت ودرک استعاره، وجود چنین ارتباط مثبت و مهمی را تایید کرد. سوال دوم در رابطه با نقش نوع استعاره در این ارتباط با تحلیل های آماری این گونه پاسخ داده شد که زبان آموزان خلاق تر در درک استعارات نو ومناسب به گونه ای متفاوت تر(بهتر) از زبان آموزانی عمل می نمایند که خلاقیت کمتری دارند. می کنند. تحلیل های آماری در مورد سوال آخر در رابطه با عملکرد متفاوت زبان آموزان زن و مرد در درک مفاهیم استعاری، وجود چنین تفاوتی را رد کرد.
فائزه آذرکیا حسام الدین آل یاسین
در سال های اخیر، توجه محققان زبان بیشتر بر تاثیر عوامل غیر زبانی در یادگیری زبان معطوف بوده و مطالعات زیادی در این رابطه به عمل آمده است. با توجه به اهمیت این گونه عوامل در امر یادگیری زبان، هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی وجود رابطه میان نحوه نگرش زبان آموزان ایرانی نسبت به یادگیری زبان انگلیسی و قدرت استنباطی آن ها در خواندن و درک مطلب بوده است. بررسی نقش جنسیت و بافت های مختلف زبانی در قدرت استنباطی زبان آموزان از اهداف دیگر تحقیق حاضر می باشند. بدین منظور،تعداد 49 نفراز زبان آموزان که هم سطحی دانش زبانی آن ها توسط یک آزمون مهارت زبان(آزمون نلسون) تعیین گردید انتخاب شدند. سپس دو آزمون نحوه نگرش نسبت به یادگیری زبان انگلیسی و قدرت استنباطی در خواندن و درک مطلب از آن ها به عمل آمد. به منظور بررسی نقش بافت زبانی، آزمون خواندن و درک مطلب سپس به دو آزمون بافت زبانی کوتاه و بلند تقسیم گردید. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی دار میان نحوه نگرش زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان انگلیسی و قدرت استنباطی آن ها در خواندن و درک مطلب بود. به علاوه، تفاوت معنی داری میان قدرت استنباطی زبان آموزان با در نظر گرفتن عامل جنسیت مشاهده نگردید. در نهایت تفاوت میان قدرت استنباطی زبان آموزان در دو بافت زبانی مختلف معنی دار بود.
حسین خضرلو عطاءا... ملکی
در طول ارتباط اجتماعی، فرد امتناع کننده ممکن است به حیطه وسیعی از راهبردهای زبانی و غیر زبانی متوسل شود تا امتناع خود را بطور صحیح و بر طبق قراردادهای انتظار رفته ارتباطی فرهنگ مذکور بیان نماید. هدف این تحقیق بررسی شباهتها و تفاوتهای الگوهای تحقق و درک امتناع توسط دانشجویان مذکر دوره لیسانس فارسی زبان در شرایط رسمی و غیر رسمی است. تمرکز این تحقیق بر روی ادب زبانی است که جنبه ای مثبت از تعامل اجتماعی است. فرضیه هدفدار ارایه شده این بود که تغییرات چشمگیری در امتناع دانشجویان ایرانی در شرایط رسمی نسبت به شرایط غیر رسمی وجود دارد. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، بیست نفر دانشجوی پسر دوره لیسانس انتخاب شدند و در ده سناریو ایفای نقش نمودند (دو گزینه اضافی به همراه هشت گزینه سوال که برای هر گروه در چهار موقعیت صورت می گرفت: دعوت، درخواست، پیشنهاد و ارایه). اطلاعات جمع آوری شده بوسیله تعامل های انگیزشی (ایفای نقش) از طریق گزارشهای بازخوردی مورد تایید مجدد قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت چشمگیری بین دو گروه در انتخاب راهبردهای امتناع وجود دارد. همچنین، تنوع چشمگیری در میان اعضای شرکت کننده هر گروه در انتخاب راهبردهای مورد نظر وجود دارد.
سحر محمدی همدانی فریبا مبینی
یکی از سوالاتی که به ندرت در حوضه یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه مطرح گردیده است در رابطه با تعداد واژگانی است که زبان آموزان از طریق نوشتن به آن زبان فرا می گیرند. به منظور پاسخ به این سوال 50 زبان آموز پیش متوسط انتخاب شدند تا در ترجمه متنی از زبان اول (فارسی) به زبان بیگاته ( انگلیسی) شرکت کنند. مرحله اول ترجمه به عنوان پیش امتحان در نظر گرفته شد. یک هقته بعد از آنها خواسته شد که همان متن را اما این بار با استفاده از لیست دوزبانه لغات موجود در متن که توسط محقق تهیه شده بود ترجمه کنند. سه روز بعد دانش آموزان متن تصحیح شده ترجمه خود را از سوی محقق دریافت می کنند. تصحیح متن بدین گونه انجام شد که زیر لغات اشتباه خط کشیده شد و تنها دو حرف اول جایگزین صحیح نوشته شد و به ازای باقی حروف خط فا صله قرار گرفت. سپس فراگیران باید بار دیگر متن تصحیح شده خود را با کمک بازخورد زبانی که از سوی محقق دریافت کرده بودند ورجوع به لیست دو زبانه لغات ویرایش کنند. یک هفته بعد از آنها به صورت غیر منتظره خواسته شد که همان متن را بدون هیچ گونه کمکی ( بازخورد زبانی و لیست دوزبانه) ترجمه کنند. نتایج این مراحل بسیار امیدوار کننده بود: زبان آموزان دختر63.86% ازکل لغاتی را که به درستی در مرحله پیش امتحان از لیست دوزبانه لغات انتخاب کرده بودند فرا گرفتند. همانظور آنها 60% ازکل لغاتی را که در ابتدا اشتباه ترجمه کرده بودند و سپس جایگزین صحیح آن را به صورت بازخورد زبانی دریافت کردند فرا گرفتند. زبان آموزان پسر62.65% ازکل لغاتی را که به درستی در مرحله پیش امتحان از لیست دوزبانه لغات انتخاب کرده بودند فرا گرفتند. همانظور آنها 60.66% ازکل لغاتی را که در ابتدا اشتباه ترجمه کرده بودند و سپس جایگزین صحیح آن را به صورت بازخورد زبانی دریافت کردند فرا گرفتند. در انتها روش آماری افزایش معناداری را در نمرات مرحله آخر ترجمه هر دو گروه دختر و پسر نشان داد. همچنین پس از مقایسه عملکرد دو گروه تفاوتی بین آنها مشاهده نشد.
بهناز معین رباب خسروی
پژوهش حاضر به بررسی نقش احتمالی دانش دو زبان در درک اصطلاحات و ضرب المثل های زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی می پردازد. اهداف این مطالعه چهار سویه است و در قالب سوالهایی به شرح ذیل پرسیده می شود: (1) آیا از لحاظ آماری تفاوت معنا داری در عملکرد دوزبانه ها (ترکی-فارسی) وتک زبانه ها (فارسی) در درک اصطلاحات و ضرب المثل های زبان انگلیسی وجود دارد؟ (2) آیا عملکرد سه گروه از دوزبانه ها بر مبنای میزان استفاده آن ها از زبان ترکی در درک اصطلاحات و ضرب المثل ها تفاوت قابل توجهی دارد؟ (3) آیا زن و مرد در پاسخ به سوالات متفاوت عمل می کنند؟ و در آخر اینکه (4) آیا سن می تواند به عنوان عامل موثری در این مطالعه مطرح شود؟ در پاسخ به سوالات مد نظر دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه زنجان به عنوان نمونه تحقیق برگزیده شدند. از آن ها آزمون های مهارت زبان انگلیسی نلسون، اصطلاح و ضرب المثل زبان انگلیسی گرفته شد. نتایج از طریق آنالیز واریانس (anova)، آزمون مستقل t و همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که در عملکرد دوزبانه ها و تک زبانه ها و همچنین سه گروه از دوزبانه ها بر مبنای میزان استفاده آن ها از زبان ترکی تفاوت چشم گیری وجود ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که مردان بهتر از زنان در زمینه اصطلاحات البته نه ضرب المثل ها عمل کردند و رابطه ای معنا دار بین سن و درک اصطلاحات و ضرب المثل ها پیدا نشد. یافته های این پژوهش فرضیه آستانه کامینز (1976) را حمایت می کند و پیشنهاداتی جهت تحقیق در زمینه دوزبانگی ارائه می دهد. این پژوهش همچنین سیاست گذاران و برنامه نویسان وزرات آموزش و پرورش ایران را به گنجاندن زبان مادری در مواد آموزشی ترغیب کرده است. کلید واژه ها: دوزبانگی، اصطلاح و ضرب المثل زبان انگلیسی، عامل جنسیت و سن، فرضیه آستانه، زبان مادری
نرگس کرمی عطاء الله ملکی
این پژوهش استراتژی های درخواست به کار رفته توسط زبان آموزان سطح پیشرفته ایرانی در دو جنس مذکر و مونث را مورد بررسی قرار داده است. دو هدف دنبال شده در این پژوهش عبارت بودند از: مقایسه ی نحوه ی درخواست خانمها و آقایان برای تعیین اینکه کدام یک از آنها مودب ترند و بررسی این موضوع که با افزایش میزان تحمیلی بودن درخواست ها، استراتژی های به کاررفته توسط کدام گروه (مذکر یا مونث) بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند. برای رسیدن به این اهداف، محقق از نمونه ها ی فارسی و انگلیسی آزمون نوشتاری موقعیت ها و اشکال درخواستی که در این تحقیق دارای محتوای کاملاً یکسان بودند، استفاده کرده است. تعداد 64 زبان آموز سطح پیشرفته ایرانی در این دو آزمون شرکت کردند. پاسخ هر زبان آموز در هر موقعیت، برای تعیین استراتژی به کار رفته (مستقیم، غیر مستقیم، کنایی) و تغییرات داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که فراوانی و نوع استراتژی های غیر مستقیم به کار رفته توسط خانم ها هم در فارسی و هم در انگلیسی بیشتر از آقایان بوده است، اما تفاوت آنها در استفاده از این استراتژی، در انگلیسی از نظر آماری چشمگیر بوده ولی در فارسی اینچنین نبود. در رابطه با میزان تحمیلی بودن درخواست ها می توان گفت، در درخواست هایی با میزان تحمیل بالا، هر دو گروه مذکر و مونث، از استراتژی های مستقیم کمتر و تغییرات خارجی بیشتری استفاده کردند. واژگان کلیدی: اشکال درخواستی، ادب، عمل گفتاری، استراتژی های درخواست، آزمون نوشتاری موقعیت ها و اشکال درخواستی
سید جواد موسوی محمدی سید حسام الدین آل یاسین
یادگیری و به یاد سپاری حجم بزرگی از واژگان انگلیسی همیشه یکی از مشکل سازترین مسائل برای یادگیرندگان جوان زبان انگلیسی بعنوان یک زبان خارجه بوده است. بنابراین این مطالعه تجربی کمک به بهبود یادگیری و نگهداری واژگان توسط دانش آموزان را هدف قرار داده است. این تحقیق تأثیرات تکنیک داستان گویی مبتنی بر زمینه یادگیری را که ابزار های کمک آموزشی بصری را بعنوان چاشنی خود دارد، بر میزان یادگیری و یاد آوری واژگان توسط یک گروه از زبان آموزان جوان ایرانی مورد بررسی قرار داد. با تکیه بر رویکرد حسی چندگانه و مدل پایش کراشن (1981) ، فرض بر این شد که استفاده از تکنیک داستان گویی مبتنی بر زمینه یادگیری همراه با ابزار کمکی بصری، تأثیر مثبت بر افزایش دانش واژگانی اکتسابی و مولد زبان آموزان جوان خواهد داشت. جهت آزمایش فرضیه، 60 نفر دانش آموز ایرانی بین سنین 11 تا 12 سال و دارای سطح زبانی زیر متوسط انتخاب شده و به دو گروه مساوی 30 نفره (گروه آزمایش و کنترل) جهت آموزش با روشهای متفاوت از هم تقسیم شدند. تست تعیین سطح آکسفورد و شاخص دانش واژگانی) (vks بعنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شدند. نتایج بدست آمده با استفاده از برخی از ایزار آماری مثل میانگین و آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق آشکار نمود که استفاده از تکنیک داستان گویی مبتنی بر زمینه یادگیری سهم مستقیمی در توسعه، بازیابی و یادآوری واژگان دارد.
مهدی محرمی رباب خسروی
محتوای پایان نامه هدف آموزش فرهنگ در زبان انگلیسی به وجود آوردن توانایی در زبان آموزان برای برقراری ارتباط در هر شرایطی با استفاده از ابزارهای زبان شناسی است ، ایجاد انگیزه و شوق در زبان آموزان برای یادگیری بهتر و درک رفتارهای متعارف دیگر ملل وایجاد شناخت در زبان آموز برای شناخت فرهنگ بومی خود و مقایسه آن با دیگر کشورهااست. ادبیات نیز در تدریس "خواندن" نقش بسزایی دارد. نباید تصور کرد که یک قطعه ادبی، صرفا به خاطر ویژگی های زیبا شناختی، موضوع، شهرت و تاثیر بر مخاطبان، تدریس یا خوانده می شود، بلکه استفاده از آن با هدف مهم تری انجام می گیرد. یک اثر ادبی می تواند باعث ایجاده انگیزه برای خواندن در بسیاری از مردم عادی و تحصیل کرده شود و این مهارت مهم را در افراد جامعه گسترش دهد (وست، 1987). بنابراین، فرایند استفاده از ادبیات در آموزش "خواندن"، با آنچه مردم، دانشجویان و معلمان در ذهن دارند و آن را یک کار آموزشی خاص می دانند که باید در کلاس درس انجام پذیرد، کاملا متفاوت است. آنگونه که ویلیامز (1965) می گوید: "ادبیات مجموعه یا گلچینی از فرهنگ است و موسسات آموزشی با آموزش ادبیات، زبان آموزان را به سوی زیباترین آثار و مطالب زبان هدایت می کنند". در این تلاش، نباید ادبیات را بیش از حد تخصصی کرد و مانع استفاده زبان آموزان شد. نامناسب یا نامربوط دانستن ادبیات با زبان کودکان، کار صحیحی نیست. نادیده گرفتن ادبیات در تدریس زبان و تاکید بیش از حد زبان شناسانه و کاربردهای اصول آن، ذوق ادبی را نابود می کند (وست و دیکی 1990). بنابراین، برای رشد آموزش زبان و بخصوص مهارت خواندن، ادبیات باید جایگاه ویژه ای در برنامه های آموزشی داشته باشد. افرادی چون کاکس (1992) معتقدند که قدرت استفاده از زبان و رشد و گسترش آن، به دانش فرد از تاریخ و ادبیات زبان بستگی دارد. بحث درباره میزان کارآیی و قدرت ادبیات در بسط زبان آموزی، نکته ای است که به تحقیقات و رویکردهای تحلیلی و آماری نیاز دارد و باید در این مورد فعالیت بیش تری انجام گیرد. وظیفه معلمان کمک به شناساندن بهتر این زمینه علمی و بالا بردن درک زبان آموزان از آن است. درک معنی، گسترش قدرت شناخت ، فرایند تشخیص تغییر و تضاد مفهوم کلمات و عبارات در متون و محتواهای گوناگون، یکی از ضرورت های خواندن و ماهر شدن در این کار است (وست و دیکی، 1990). خواندن راهی برای کمک به زبان آموزان، برای "درک انتقادی" جهان و محیط اجتماعی آن ها است. زبان آموزان باید با فرایند انتقال معنی این ارزش های اجتماعی آشنا شوند و راه های بیان آن را در نوشتار بیاموزند. امروزه نظریه های آموزشی بر این عقیده تاکید دارند که: " تسلط بر زبان و تبحر در استفاده از آن، نوعی قدرت است" (تامکیز، 1980). در این پایان نامه که به امر فرهنگ در بخش آموزش توجه خواهد شد که در روش های تدریس و یادگیری امروز به عنوان باله پنجم آموزش از آن یاد می شود و هیچگاه نمی توان آن را در آموزش به صورت کامل حذف کرد.امروزه تحقیقات بسیاری برای بررسی آموزش فرهنگ و تاثیرات آن بر روی زبان آموز و به طبع آن جامعه پرداخته شده است .بنابراین در این ضمینه با ارائه هدف این مطالعه یافتن پاسخی برای سوالات زیر می باشد: 1.آیامیان تدریس از طریق نمایش ویدئو مرتبط با متن و یادگیری دانش آموزان در درک مطلب رابطه مثبت وجود دارد؟ 2.آیا میان تدریس از طریق نمایش ویدئو مرتبط با متن و ماندگاری مطلب فراگرفته رابطه مثبت وجود دارد؟ 3.آیا میان نمایش ویدئو مرتبط با متن و علاقه مندی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد؟ تعریف مسأله، بیان پرسش های اصلی پژوهش و بررسی منایع بسیاری از مشکلات بین فردی انسان ها، اشکال در برقراری "ارتباط درست" است. توانایی برقراری ارتباط درست یک مهارت است. هیچ فردی با چنین مهارتی به دنیا نمی آید، بلکه افراد در طی دوران زندگی به تدریج این مهارت را می آموزند. افرادی موفق ترند که بتوانند کمبودهای خود را در این زمینه شناخته و در جهت رفع آنها و یادگیری روش های بهتر اقدام کنند. ضرورت یادگیری زبان دوم به خصوص زبان انگلیسی در شرایط حاضر بر کسی پوشیده نیست تا جایی که تسلط به زبان دیگر در فرهنگ ملل مختلف به عنوان یک «دنیای دیگر» نام برده می شود. امروزه با گسترش جوامع و برقراری بیشتر مناسبات اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی در بین کشورها و نیز پیشرفت شگفت انگیز دانش بشری و علوم ، با گسترده شدن وسایل ارتباط جمعی و رسانه های شنیداری و دیداری ، ورود رایانه ها به محل کسب و کار و زندگی انسان ها و احتیاج و اشتیاق آنها به تبادل نظر و کسب تجربه از یکدیگر و انجام داد و ستد های مختلف باعث شده است که نیاز به استفاده از یک زبان مشترک که همان زبان بین المللی انگلیسی است بیشتر از گذشته احساس شود . تاریخچه تدریس فرهنگ و خواندن و درک مطلب زبان آموزان وقتی ارزش "خواندن" را بفهمند، به آن ارج می نهند و در آن تبحر پیدا می کنند. معلم باید فنون و راهبردهای دستیابی به این مهارت مهم را در اختیار آنها بگذارد و تصور نکند که همه زبان آموزان از آنها آگاهی دارند و نیاز به آموزش آنها نیست. "خواندن" فرایندی از تبدیل کلمات به گفتار، حدس زدن، پیش بینی کردن، انتظار داشتن، استفاده از تجربیات زندگی و کسب مهارت است. گرچه انجام این کارها آسان به نظر نمی رسد، ولی این نکته باید برای زبان آموز روشن شود که یادگیری و کسب مهارت "خواندن" ارزش زحمت آن را دارد. ویلیامز می گوید: "معلم باید از زمینه های نظری و اعتقادی خواندن آگاه باشد. بدترین مشکل او انتخاب مطالب قابل خواندن نیست، بلکه عمیق و گسترده کردن این مهارت برای خواندن مطالب جدید و ناآشنایی است که هیچ نوع برخورد قبلی با آنها نداشته و هیچ تصویری از آنها در ذهن زبان آموز وجود ندارد." فیناکیارو (1969) معتقد است که معلم می تواند در درس "خواندن" از انواع مطالب همچون شعر، داستان، شرح و امثال آن برای بسط واژگان، تمرین و تبحر در دستور زبان، گسترش درک فرهنگ، نگارش، گوش دادن و حتی صحبت کردن استفاده کند و تمام مهارت های زبانی را از طریق "خواندن"، با برنامه متعادل، تقویت کند و گسترش دهد. بنابراین، اگر معلم همراه، علاقه مند، مطلع، ماهر و مایل به یاد دادن باشد، زبان آموز می تواند به بالاترین سطح موفقیت خود در زبان برسد. تقویت زبان آموز و تشویق او به یادگیری و لذت بردن از خواندن و به طور کلی ادامه دادن راه بی نیاز به معلم، یکی از اهداف آموزش "خواندن" است. و جامعه بسیار کوچک کسانی که به "خواندن" علاقه دارند و می خوانند، هر روز بزرگ تر می شود و روزی به بالاترین سطح گسترش خود می رسد. هدف آموزش فرهنگ در زبان انگلیسی به وجود آوردن توانایی در زبان آموزان برای برقراری ارتباط در هر شرایطی با استفاده از ابزارهای زبان شناسی است ، ایجاد انگیزه و شوق در زبان آموزان برای یادگیری بهتر و درک رفتارهای متعارف دیگر ملل وایجاد شناخت در زبان آموز برای شناخت فرهنگ بومی خود و مقایسه آن با دیگر کشورهااست. ادبیات نیز در تدریس "خواندن" نقش بسزایی دارد. نباید تصور کرد که یک قطعه ادبی، صرفا به خاطر ویژگی های زیبا شناختی، موضوع، شهرت و تاثیر بر مخاطبان، تدریس یا خوانده می شود، بلکه استفاده از آن با هدف مهم تری انجام می گیرد. یک اثر ادبی می تواند باعث ایجاده انگیزه برای خواندن در بسیاری از مردم عادی و تحصیل کرده شود و این مهارت مهم را در افراد جامعه گسترش دهد (وست، 1987). بنابراین، فرایند استفاده از ادبیات در آموزش "خواندن"، با آنچه مردم، دانشجویان و معلمان در ذهن دارند و آن را یک کار آموزشی خاص می دانند که باید در کلاس درس انجام پذیرد، کاملا متفاوت است. آنگونه که ویلیامز (1965) می گوید: "ادبیات مجموعه یا گلچینی از فرهنگ است و موسسات آموزشی با آموزش ادبیات، زبان آموزان را به سوی زیباترین آثار و مطالب زبان هدایت می کنند". در این تلاش، نباید ادبیات را بیش از حد تخصصی کرد و مانع استفاده زبان آموزان شد. نامناسب یا نامربوط دانستن ادبیات با زبان کودکان، کار صحیحی نیست. نادیده گرفتن ادبیات در تدریس زبان و تاکید بیش از حد زبان شناسانه و کاربردهای اصول آن، ذوق ادبی را نابود می کند (وست و دیکی 1990). بنابراین، برای رشد آموزش زبان و بخصوص مهارت خواندن، ادبیات باید جایگاه ویژه ای در برنامه های آموزشی داشته باشد. افرادی چون کاکس (1992) معتقدند که قدرت استفاده از زبان و رشد و گسترش آن، به دانش فرد از تاریخ و ادبیات زبان بستگی دارد. بحث درباره میزان کارآیی و قدرت ادبیات در بسط زبان آموزی، نکته ای است که به تحقیقات و رویکردهای تحلیلی و آماری نیاز دارد و باید در این مورد فعالیت بیش تری انجام گیرد. وظیفه معلمان کمک به شناساندن بهتر این زمینه علمی و بالا بردن درک زبان آموزان از آن است. درک معنی، گسترش قدرت شناخت ، فرایند تشخیص تغییر و تضاد مفهوم کلمات و عبارات در متون و محتواهای گوناگون، یکی از ضرورت های خواندن و ماهر شدن در این کار است (وست و دیکی، 1990). خواندن راهی برای کمک به زبان آموزان، برای "درک انتقادی" جهان و محیط اجتماعی آن ها است. زبان آموزان باید با فرایند انتقال معنی این ارزش های اجتماعی آشنا شوند و راه های بیان آن را در نوشتار بیاموزند. امروزه نظریه های آموزشی بر این عقیده تاکید دارند که: " تسلط بر زبان و تبحر در استفاده از آن، نوعی قدرت است" (تامکیز، 1980).
جواد صفری عطا ا... ماکی
مطالعه حاضر در قالب تحقیقات پیکره ای انجام پذیرفته است و داده های آن از پیکره های زبانشناختی و تطبیقی حاصل شده است . در این تحقیق تلاش شده است تا تاثیر یاد گیری داده رانده به عنوان یک روش خاص یر دقت ترجمه دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گیرد. خطوط همآئی واژگانی از طریق پیکره های موجود در اینترنت فراهم گردیده است. شرکت کنندگان در این تحقیق دانشجویان کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه زنجان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان می باشند که در زمان انجام تحقیق در حال گذراندن واحد ترجمه شفاهی دو و سه بوده اند. شرکت کنندگان به سه گروه تقسیم شده اند. گروه اول خطوط همآئی واژگان را که از طریق اینترنت فراهم گشته بود در اختیار داشته اند. گروه دوم فرهنگهای همآئی واژگان در اختیار داشته اند و گروه سوم نیز به همان همآئی های واژگانی اما به روش سنتی گچ و تخته که از طریق مدرس برای آنها نوشته می شده است دسترسی داشته اند. پیش فرض تحقیق بر آن بوده است که تفاوت معنا داری میان میزان تاثیرگذاری این سه روش وجود ندارد اما نتایج و داده های آماری حاصله موید آن است که تفاوتی چشمگیر و بارز میان آنها وجود دارد و یادگیری داده رانده موثر تر از دو روش دیگر میباشد. نتاج حاصله همچنین حاکی از ارتباط قوی و معنا دار میان دانش واژگانی و دانش همآئی واژگانی و نیز دانش همآئی واژگانی و دانش همآئی واژگانی سیاسی دانشجویان میباشد.
رضا عظیمی حسام الدین آلیاسین
فراگیران زبان انگلیسی در ایران که به طور عمده با دستور زبان سنتی آموزش می بینند، به اشتباهات گرامری خود ادامه داده و در برابر تلاشهای معلم برای ریشه کن کردن آن اشتباهات مقاومت نشان می دهند. از این رو استفاده از فعالیتهای ارتقاء آگاهی در تدریس قواعدگرامری یکی از راه حلهای ممکن برای مقابله با این مشکل می باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین مقدار تاثیر فعالیتهای ارتقاء آگاهی به ویژه فعالیتهای ارتقاء آگاهی مخصوص گرامر بر افزایش توجه و آگاهی فراگیران از مفاهیم گرامری زبان انگلیسی و در نتیجه بهبود عملکرد آنها در تولید ساختارهای گرامری درست در زمان حال ساده بود که در نهایت منجربه ارائه راهکارهای عملی برای کمک به کاهش ا شتباهات در پنج گروه عمده شامل چهارده اشتباه رایج گردید. چند هدف فرعی هم در این پژوهش پیگیری می شدند مانند نقش جنسیت و تحصیلات فراگیران در وقوع و یا کاهش این اشتباهات. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل همه 155 زبان آموزدختر و پسر سطح elementary درکلاسهای همسطح کانون زبان ایران شعبه زنجان بودند. روش پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و بر اساس طراحی pretest- posttestf بین گروههای کنترل و آزمایش بود. اطلاعات پژوهش از طریق آزمونی که شامل14 اشتباه رایج گرامری در زمان حال ساده بودگردآوری و با استفاده از نرم افزار spss و بر اساس آمار توصیفی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های ای پژوهش نشان دادند که فعالیتهای ارتقاء آگاهی به ویژه فعالیتهای ارتقاء آگاهی مخصوص گرامر، در کاهش اشتباهات رایج و مداوم در زمان حال ساده و بهبود عملکرد آنها در ایجاد ساختارهای درست در این زمان نقش موثری داشته و این عملکرد با سطح تحصیلی و جنسیت مونث شرکت کنندگان رابطه مستقیم دارد.
سودابه امینی عطااله ملکی
معلمان کارآمد نقش مهمی در موفقیت هر نظام آموزشی دارند. مطالعات اخیری که بر روی معلمان انجام شده بر اهمیت باورهای شغلی معلمان به عنوان عوامل موثری در محیط آموزشی تاکید داشته اند. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین حس خودکاآمدی دبیران زبان انگلیسی و رضایت شغلی آنان بود. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه هایی فراهم شد که توسط 97 دبیر زبان انگلیسی شاغل در مدارس راهنمایی و دبیرستان شهر زنجان پاسخ داده شد. برای بررسی ارتباط بین حس خودکارآمدی دبیران و رضایت شغلی آنان از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد که ارتباط مثبت و متوسطی بین حس خودکارآمدی دبیران زبان انگلیسی و رضایت شغلی آنان وجود دارد. هدف دیگر این تحقیق بررسی تفاوت معنادار بین حس خودکارآمدی و نیز رضایت شغلی دبیران با در نظر گرفتن جنسیت و مقطع تدریس آنان بود. برای دستیابی به این هدف، از چهار آزمونt نمونه های مستقل استفاده شد. این آزمون ها نشان دهنده این بودند که هیچ تفاوت معناداری بین حس خودکارآمدی و همچنین رضایت شغلی دبیران زبان انگلیسی مقطع راهنمایی و دبیرستان وجود نداشت. به طور مشابه، تفاوت معناداری بین حس خودکارآمدی دبیران زن و مرد مشاهده نشد. با این حال، تفاوت بین سطح رضایت شغلی دبیران زن و مرد معنادار بود. دبیران زن از رضایت شغلی نسبتا بالاتری نسبت به مردان برخورار بودند. یافته های این تحقیق با ایجاد ارتقاء آگاهی می تواند کاربردهایی برای مسئولان آموزشی داشته باشد.
فریبا ملایی عطااله ملکی
تحقیق حاظر به ارزیابی محتوای کتاب زبان انگلیسی مقطع پیش دانشگاهی پرداخته است. کانینگزورث (1995) و الیس (1997) معتقدند که با کمک ارزیابی کتاب درسی، معلمان می توانند درک دقیقی از کیفیت کتاب ها بدست آورند. بدین منظور، چهار پرسش اصلی مطرح شد تا میزان اصالت زبان بکار رفته در این کتاب، ارائه مناسب قوانین گرامری و لغات، تناسب فعالیت ها برای برقراری ارتباطات وجذابیت عکس ها و تصاویر موجود در کتاب را بسنجد. چهار معلم زبان انگلیسی و 335 دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند. این تحقیق از طریق پرسش نامه ارزیابی کتاب زبان انگلیسی تهیه شده توسط میکلی (2005) صورت گرفت. فرم اصلی این پرسش نامه انگلیسی بوده که توسط محقق به فارسی ترجمه شده است. پرسش نامه فارسی به شرکت کنندگان ارائه شد تا بدان ها پاسخ دهند. نتایج بدست آمده نشان داد که شرکت کنندگان این تحقیق از محتوای کتاب زبان انگلیسی راضی نیستند چراکه میانگین بدست آمده برای تمامی سوال ها، زیر 3 یعنی حد متوسط بوده است. بنابراین چهار فرضیه خنثای این تحقیق پذیرفته شد.
یاسین روستایی رباب خسروی
چکیده انگیزه دلیل اصلی رفتارهای ما است. به نظر می رسد انگیزه جزء جدایی ناپذیر فرایند یادگیری باشد. ارزش ذاتی موفقیت تمایل به پیشرفت را در یادگیرنده ایجاد میکند. به عبارت ساده این تمایل انگیزه پیشرفت نامیده میشود. انگیزه پیشرفت را میتوان در احساس یادگیرنده هنگام چالش با درس های مدرسه، لذت انجام فعالیت درسی، یا حس کشف پاسخ مشاهده کرد.حتی ممکن است انگیزه پیشرفت را در تلاش یادگیرنده برای جلب تایید کلاس و یا امتیازات آن مانند نمره خوب ببینیم.از طرفی تکنولوژی بویژه کامپیوتر کمک میکند معلمان افکار خود را به شاگردان نزدیکتر کنند و در نتیجه هردو از کلاس بهره بیشتری ببرند. در اینجا محقق در صدد فهم این مطلب است آیا بین تکنولوژی کامپیوتری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان هنگامی که زبان کاملا متفاوتی می آموزند ارتباطی وجود دارد یا خیر. این تحقیق میان دو گروه آزمایش و کنترل از دانش آموزان سال اول دبیرستان که دارای ویژگی های آموزشی یکسان می باشند اجرا شده است. گروه آزمایشی بجای کتاب درسی زبان انگلیسی از طریق یک نرم افزار کامپیوتری به نام رایا فلش آموزش میدیدند، در این حال گروه کنترل آموزش را از طریق روش های سنتی متداول دریافت میکردند. در ابتدای تحقیق انگیزه پیشرفت هر دو گروه اندازه گیری شد. پس از مقدار مشخصی آموزش به هر دو گروه، انگیزه پیشرفت آنان دوباره اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که یادگیری زبان از طریق کامپیوتر اثر مثبتی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان داشته است.تحلیل مصاحبه با دانش آموزان نیز نشان داد که یادگیری زبان از طریق کامپیوتر انگیزه یکپارچگی آنان را با محیط انگلیسی زبان بهبود می بخشد. علاوه بر این سطح درسی زبان انگلیسی دانش آموزان در ابتدا و انتهای پروژه مورد ارزیابی قرار گرفت که در این مورد نیز یادگیری از طریق کامپیوتر اثر مثبتی بر یادگیری درسی آنان گذاشته بود.
سمیرا هجرانی رباب خسروی
این مطالعه تاثیر تدریس شش عدد از راهکارهای خواندن بر توانایی درک مطلب فراگیران زبان انگلیسی را درسطح دانشگاه مورد بررسی قرار داده است. برای اجرای این تحقیق تعداد 62 دانشجوی دختر و پسر سال اول رشته ی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه آزاداسلامی واحد تبریز با میانگین سنی 18 الی 22 انتخاب شدند.از قسمت خواندن تست استاندارد تافل با نسخه ی 2005 برای همگون سازی دانشجویان و همچنین پیش تست و پس تست استفاده شده است. بعد از اجرای تست و حذف نمرات دور از میانگین شرکت کنندگان به دو گروه آزمایشی (عملیاتی) و کنترل که هر کدام شامل 31 نفر بودند تقسیم شدند.تست مذکوربه عنوان پیش تست به همه ی افراد حاضر در هر دو گروه ارائه شد. نتایج حاصل از پبش تست نشان داد که تفاوت چندانی در توانایی درک مطلب بین دو گروه وجود ندارد.