نام پژوهشگر: سید محمد کاظم طباطبایی
نرگس السادات بیننده عبدالحسین خسروپناه
چکیده یکی از مباحث مهم کلامی بحث تبیین و تحلیل صفات الهی امام است که موضوع این رساله است. پرسش محوری این رساله این است که از نظرگاه امام رضا(علیه السلام) امام چه اوصاف و ویژگی هایی دارد و این صفات در سخنان ایشان چگونه تبیین می گردد؟ بررسی روایات نشان می دهد که از منظر این بزرگوار، امام همانا حجت خداوند بر روی زمین و واسط? فیض الهی است و حضورش در همه زمانها و اعصار ضرورت دارد. امامت امری است الهی، که در وجود هر آن کس که بخواهد قرار می دهد. دریافت و حفظ و رسانیدن احکام و حکمت های الهی(هدایت تشریعی) و نیز هدایت تکوینی در دنیا بر عهد? امام است. چنین مسئولیتی مستلزم برخورداری از برترین علم و بالاترین قدرت عادلانه وخطاناپذیر است. چنین مقامی با طلب کردن و اکتساب بدست نمی آید، بلکه موهبت ویژ? الهی است و تنها در این صورت شخص به این مقام نائل می گردد؛ زیرا محدودیت بشر در این دنیا به او اجازه رسیدن به این صفات را از راه های عادی نمی دهد. امام به هرآنچه در هدایت مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم موثر باشد، عالم است. علم امام باید نیاز همه انسانها را در هر سطحی از علم و معنویت و در هر مقام و مرتبه ای از درجات قرب الهی در برگیرد تا وی حجت مطلق خداوند بر همه انسانها باشد. عصمت ویژه ای که در وجود پیامبران و امامان(علیهم السلام) نهاده شده، تنها در سایه تأیید خاص الهی امکان پذیر است. امام با توفیق الهی به مرتبه ای می رسد که با اراده و اختیار خود راه هدایت را بر می گزیند و هرگز به خطا درنمی افتد. خداوند با اعطاء علم لدنی و نیز تفضل ویژ? خود، امام را در اندیشه و کردار و گفتار در تمام لحظات حیاتش از هر خطا و اشتباهی از روی سهو یا عمد مصون داشته است. برگزیدن امام به دست مردم، نظر به اوصاف و ویژگی های تبیین شده، محال است؛ امامت مقامی است که شناخت کنه آن دور از دسترس عقل متعارف انسانهاست و دیگر مردمان با اندیشه هایشان به آن راه ندارند. خداوند از راه جعل ویژگی های یاد شده در وجود فرد، او را به عنوان امام نصب می نماید. این انتصاب الهی از راه نص و نشانه های دیگر بر مردم آشکار می شود. اما برخلاف رویکرد این نوشتار، برخی شرق شناسان و افراد متاثر از آنان، با بهره گیری از نوعی نگاه تاریخی به عقاید شیعه برآنند که اثبات کنند عقاید کنونی شیعیان درباره امامت پشتوانه ای در اندیشه رایجِ عصر ائمه (علیهم السلام) نداشته است و بسیاری از اوصاف و ویژگی های الهی امام، مانند علم غیب، عصمت و نصب و نص الهی، در طول تاریخ بر تفکر شیعی افزوده شده و جزء عقاید شیعیان نخستین نبوده است و ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز چنین ادعاهایی درباره خود نداشته و حتی با آن به مبارزه پرداخته اند. این اندیشه با فروکاهی امامان از مقام و منزلت برتر و قدسی شان به دانشمندان مجتهد پرهیزگار، اینگونه می نماید که هر ویژگی ماورایی که امام به آن متصف شود، غیر بشری است و از طریق غالیان و مفوضه به اندیش? شیعی راه یافته است. نگارنده این رساله برآن است که به راستی برخی ویژگی های امام فراتر از بشر عادی است و به همین دلیل است که شایستگی پیشوایی بندگان را دارد. این نوشتار در چهار فصل کلیات، علم امام، عصمت و نصب و نص الهی از منظر امام رضا(علیه السلام) تدوین شده است. در فصل علم، مباحث ضرورت، گستره و نوع علم امام و شیوه دستیابی او به علم و در فصل عصمت، ضرورت عصمت امام، عصمت در خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، مفهوم و سرچشمی عصمت امام و در آخر در فصل نصب و نص الهی، ضرورت و شیوه انتصاب امام از جانب خداوند عزّوجلّ و راه شناخت و دستیابی مردم به امام طرح شده و هر فصل نیز با بررسی و نقد شبهات مرتبط به پایان رسیده است.
محمدحسین منتظری محمدتقی سبحانی
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می آید؟ برخلاف آن چه برخی می پندارند، متکلمان امامیه در مدرس? کوفه دربار? مسأل? علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه ای بوده و در این باب به نظریه پردازی می پرداخته اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژ? ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرس? بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند. علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسأل? علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالع? آموزه های کلامی بازمی گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می داشت تا در مسأل? علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار? به نظریه پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند. آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرس? بغداد با پی گرفتن مسیر عقل گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود.
مهدی مردانی سید محمد کاظم طباطبایی
ابو سلیمان، زید بن وهب جُهنی کوفی(84 هـ) یکی از اصحاب امام علی(علیه السلام) و از راویان معتمدی بود که در نبردهای جمل، صفین و نهروان حضور داشت و به گزارش اخبار آنها می پرداخت. او از نخستین نگارندگان سخنان امام علی(علیه السلام) بود که کتابی با نام «خُطب امیر المومنین علی المنابر فی الجُمَع و الأعیاد و غیرها» تألیف کرد. این کتاب که به جهت در برداشتن برخی از خطب نهج البلاغه، از کهن ترین مصادر نهج البلاغه محسوب میگردد، تا قرن پنجم هجری در اختیار دانشورانی چون شیخ طوسی(460 هـ) قرار داشت و او در فهرست خویش از آن یاد کرده و طریق به آن را آورده است. لکن پس از وی نشانی از آن باقی نماند و مفقود گردید. با این همه، بخش هایی از آن در لا به لای آثار موجود جای گرفته و باقی مانده است. از این رو، جستجوی در مصادر اسلامی و شناسایی متون بر جای مانده از این منبع مفقود ـ که از آن با عنوان «بازیابی» یاد می شود ـ موضوع اصلی این تحقیق قرار گرفت. بازیابی کتاب زید دارای مبانی و روش هایی است که بر اساس سه عنصر سند، متن و کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. روش های بازیابی کتاب زید به سه قسم اِسنادی، محتوایی و کتابشناختی قابل تقسیم اند. در روش تحلیل اسنادی با بررسی اَسناد و طرق روایات، پیوند متون موجود با منبع مفقود کشف می گردد؛ در روش تحلیل محتوایی، با تحلیل نصوص روایات به پی جویی قطعات پراکنده منبع مفقود پرداخته می شود و در روش تحلیل کتابشناختی با بررسی منابع حدیثی موجود، ردّ پای اثر مفقود در میان آنها شناسایی می گردد. نتیجه ای که با تتبّع در بین بیش از 80 منبع روایی ـ تاریخی به دست آمد، بازیابی 39 قطعه از متون زید بن وهب است که از این میان 16 روایت، نسبت بیشتری با کتاب زید دارند و نُه روایت در نهج البلاغه نقل شده است.
علیرضا زکی زاده رنانی سید محمد کاظم طباطبایی
یکی از ضرورت های مهم علم حدیث ارائه صحیح ترین متن یک روایت می باشد. در این میان اهمیت نسخه پژوهی و نیز علم رجال در درجه والایی قرار دارد. در این میان یکی از کتب مهم شیعی به نام بصائر الدّرجات فی علوم آل محمّد ع که شامل مجموعه ای از روایات درباره فضائل ائمّه معصومین ع می باشد، و البته بیشترین روایات آن در موضوع علوم اهل بیت نگاشته شده است،از این امر نیز مستثنی نبوده و تا کنون مورد تصحیح کامل قرار نگرفته است. یک تصحیحی هم که انجام شده به صورت گذرا و فنی نبوده است.در این پایان نامه علاوه بر شرح حال دقیق مولف و بیان کتاب که در ادامه در مورد آن سخن خواهیم گفت، تصحیح متن کتاب با استفاده از 12 نسخه خطّی، مقابله با کتب معتبر شیعی، تصحیح اسناد کتاب، شرح و تفسیر برخی روایات، شناسایی مصادری که روایات در آن ها ذکر شده و اعراب گذاری کامل کتاب انجام شده است. برخی مطالب گفته شده در مورد این کتاب که عموماً به خاطر سوء برداشت از عبارات دقیق علمای رجال است، باعث شده که عدّه ای درباره این کتاب اظهاراتی داشته باشند. در مقدّمه این تحقیق در ضمن شرح حال دقیق مولّف و کتاب، به این سوء برداشت ها پاسخ گفته شده است. در بیان کتاب، مقایسه این کتاب با مختصر البصائر حلی و این که آن کتاب، مختصری از کتاب بصائری جز بصائر صفار (کتاب کنونی) است و انتساب آن بحث شده است. از جمله بخش های مهم مقدمه این پایان نامه بحث غلو در مورد این کتاب می باشد که به وسبله بررسی تطبیقی مفصل بدان پرداخته شده است.
سید مصطفی مطهری محمد تقی سبحانی
چکیده: بی تردید ارائه وتبیین آموزههای عمیق اسلام که ریشه درکتاب و سنت دارند، نیازمند بستری مناسب است که تحقق آن در ارتباط مستقیم باهمسویی یاعدم همسویی عناصر تاثیرگذار تاریخی است. وجود و تاثیر عناصر تاریخی یا همان اجزاء سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اثر گذار برروند ارائه محتوا یعقائد شیعی وتبیین آن در دوره های مختلفی از حیات پیامبر وامامان، برعرضه دستگاهی معرفتی که تبیین معارف آن از یک سیر اجمالی تفصیلی و بدون پیدایش تغییر درمبانی آن برخوردار است، مهر تایید می نهد. براین اساس اندیشه های ناب اعتقادی شیعی بی آنکه بر آمده از امری خارج ازقرآن و سنت نبوی باشد و بالحاظ تمامی شئون آن تبیین شده است. در برابراینمهم، قضاوتیناتمامدرروشواستناد، ازدیربازتلاشداردتاچنینبنمایدکهاندیشههایبنیادینشیعیبرگرفتهازپدیدههایتاریخیمحضوبدونبنیانمرصوصاست. طرفداریازایندیدگاهرادردورهمعاصربرخینواندیشانونیزگروهفراوانیازمستشرقینبرعهدهدارند. نوشتهپیشروبراساسنظرنخستودربرابرنظردومـواشارهایگذرابهبرخیآثارقائلینبهآنـاستوارگردیده، تابابررسیعناصرتاریخیوچگونگیاثرگذاریآندرتفصیلیشدنتبیینعقائداهلبیت، فرایندنشرمعارفایشانرابهنمایشبگذارد.
علی رضا بهرامی سید محمد کاظم طباطبایی
اتفاقات و جریاناتی که باعث تردید و انحراف برخی معتقدین به امامت امام صادق7 پس از شهادت ایشان در پذیرش امامت امام کاظم7 شد، نقطه درنگی در جریان شیعه به شمار می رود. همزمانی این حوادث با تحولات سیاسی، فکری ـ فرهنگی و گرایشات درون مذهبی انحرافی؛ مطالعه پیامدهای این تحولات بر این چالش را ضروری می سازد. جریان عباسی حاکم با شعار دعوت به رضایت خاندان پیامبر9 توانسته بود تمایلات مردم را به خود جلب کند، و با همین ابزار از قوای جامعه دوستدار اهل بیت: برای سرنگونی امویان نهایت استفاده را برد. ایشان پس از گذراندن دوره تثبیت، در صدد حذف مهم ترین مخالفان خود یعنی ائمه: با دو ابزار فرقه سازی و ایجاد محدودیت برخاستند. همچنین جریانات فکری معتزلی، مرجئی ـ که دوره تئوریزه کردن عقایدشان را می گذراندند ـ از طرفی، به همراه رهیافت جریان ترجمه و جریان های رادیکال منتسب به خاندان پیامبر9 از جهت دیگر، با طرح نظریه-های خود که برآمده از همنوایی با جریان های فکری رائج بود، باعث گرایش مردم به خود و چالش آفرینی شدند. این پیش زمینه های فکری و سیاسی باعث شد جامعه شیعه پس از شهادت امام صادق7 ـ البته برای یک دوره بسیار کوتاه ـ به جریان عبد الله افطح گرایش پیدا کنند. مطالعه روایات معصومین نشان می دهد طراحی ویژه اهل بیت: به گونه ای صورت گرفته که در زمان بروز چالش اصول شناخت امام در اختیار مردم است. نص، عصمت، علم و ودائع امامت از جمله ابزارهای رفع حیرت است. برخلاف باور عمومی مبنی بر خود معرفی امام، قواعد برخاسته از قرآن و تعالیم اهل بیت به همراه خواص اصحاب، تأثیر گذاران اصلی صحنه چالش هستند. توجه به گستره وجودی امام معصوم و کارکردهای اجتماعی نهاد امامت به عنوان واسطه معرفت و هدایت، کنترل کننده لغزش ها، تنظیم کننده روابط و حافظ شیعه و حوزه عقیده مواجهه با چالش ها در حوزه نظر را هموار می سازد. اهل بیت: ضمن تفکیک بین جریانات عمومی شیعه از برخی خواص و گروه های منحرف حرکت روشن-گرانه و با درایت خود در پشت سر گذاشتن چالش ها را بر چهار اصل تأکید بر جایگاه نهاد امامت، ملاحظه مخاطبان، کتمان سر و اختلاف زدایی و وحدت آفرینی استوار ساختند.
حسین سروش سید محمد کاظم طباطبایی
انحرافات اجتماعی از جمله مسائل چالش برانگیز جوامع مختلف می باشد. که مطالعات زیادی توسط جامعه شناسان و دانشمندان علوم دیگر درباره آن صورت گرفته. یکی از مهمترین مباحثی که در این باره قابل طرح است، مسئله پیشگیری از وقوع انحراف در جامعه می باشد. چه بسا علاج واقعه قبل از وقوع، آسان تر و کم هزینه تر و همچنین موثرتر می باشد. برای جلوگیری از وقوع کجروی در جامعه، اصلی ترین موردی که باید به آن پرداخته شود یافتن علل و زمینه های بروز انحراف در جامعه می باشد. زیرا با پیشگیری از به وجود آمدن علل و ریشه های انحراف می توانیم از وقوع کجروی نیز جلوگیری کنیم. عمده ترین علل و زمینه ها برای بروز انحراف و کجروی به حوزه های فرهنگ، اقتصاد، و سیاست و اجتماع مربوط می گردد. برای جلوگیری از وقوع انحراف نیز با برنامه ریزی در این حوزه ها می توان به نتیجه دلخواه رسید. در حوزه فرهنگ، دین، خانواده و آموزش و پرورش نقش موثری را در این جهت ایفا می کنند. در حوزه اقتصاد و سیاست نیز علاوه بر داشتن یک برنامه صحیح و فراگیر ضمانت اجرای کارآمد نیز، ضروری به نظر می رسد. رفتار و گفتار امیرالمومنین(ع) به عنوان یک الگوی اسلامی می تواند راهنما و کارگشای مناسبی برای رسیدن به این هدف باشد. امام علی(ع) خصوصا در دوران حکومت خود و حتی قبل از رسیدن به حکومت با در پیش گرفتن شیوه خاصی از زندگی در همین مسیر حرکت نمودند. فعالیت های فرهنگی حضرت در زمینه های دین و خانواده و آموزش، برنامه ریزی برای رشد جامعه با نگاه به آینده و همچنین در نظر گرفتن وضعیت فعلی جامعه در حوزه اقتصاد، و تدوین برنامه های سیاسی اجتماعی، مطابق با سنت و روش الهی اسلامی و پایبندی به آن، از جمله راهکارهای امیرالمومنین(ع) برای پیشگیری از انحرافات اجتماعی بود. این منش و کردار حضرت می تواند الگوی کامل و مناسبی برای تمامی جوامع باشد تا با تأسی به روش امام علی(ع) بتوانند از وقوع کجروی جلوگیری کنند و در نتیجه جامعه ای پاک و با کمترین آلودگی داشته باشند.
نجمه رشیدی کیا سید محمد کاظم طباطبایی
خدای متعال برای هدایت انسان ها، پیامبران را به سوی مردم ارسال می داشت. پس از پیامبران اوصیای ایشان عهدهدار حفظ شریعت آنان بوده و سعی بر آن داشتند تا جامعه را از انحراف و هلاکت رهایی بخشند. در زمان هشتمین وصی پیامبر |، امام رضا ×، به لحاظ وجود زندیقان، بحث های کلامی بسیار وسیعی، دربار? مواردی چون توحید و اصل اثبات وجود خداوند، به شدت مطرح بوده است. با شروع نهضت ترجمه، ورود بی محابای علمای سایر ادیان آسمانی نظیر مسیحیان، یهودیان و زرتشتی ها به مراکز قدرت، بحث های پردامنه ای در زمین? عصمت انبیاء ^ و نبوت پیامبر اکرم | به دنبال داشت. علاوه بر هم? این ها، در آن دوره بحث هایی چون تشبیه و تجسیم، رویت، جبر و تفویض، انکار بداء و ..نیز از جانب فرقه های مختلف اسلامی به صورت جدی مطرح بوده است. هم چنان که اختلاف در چگونگی تعیین امام، تشکیک در مقام امامت و حاکمیت، توقف بر امامت امام موسی کاظم × و انکار امامت امام رضا × و غلو نیز در حوز? امامت و ولایت، از جمله مباحثی است که به صورت چشم گیری وجود داشته است. در این پژوهش، شیو? عمل کرد امام رضا × در ابعاد مختلف، در جهت حفظ اعتقادات مسلمانان و نجات ایشان از گمراهی، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. امام رضا × با استفاده از شیوه های گوناگونی چون، پاسخ گویی به سوالات و شبهات، آموزش اصول و قواعد، نقد و تصحیح عقاید نادرست، اخبار از غیب، استفاده از ولایت تکوینی، ایراد خطبه، حفظ و نشر معارف اهل بیت ^، معرفی جریان های انحرافی، قطع رفت و آمد با افراد، تکذیب و تحذیر از ارتباط، به مواجه? با این چالش ها پرداختند. واژگان کلیدی: امام رضا ×، انحرافات اعتقادی، شیو? عمل کرد امام رضا ×
امید پیشگر سید محمد کاظم طباطبایی
امیر مومنان7 در سخنان و یا نوشته های خود، گاه به تصریح و گاه به تضمین، از آیات قرآن بهره برده است. در بخشی از میراث حدیثی آن حضرت که در قالب نهج البلاغه در اختیار ماست؛ نه به صراحت از آیات قرآن استفاده شده و نه به اقتباس؛ بلکه اشاره به مضمونی از قرآنی است که ذهن آشنای با قرآن در می یابد که این سخن برگرفته از آیه یا آیاتی از قرآن کریم است. این تحقیق در محدوده خود؛ یعنی از خطبه 175 تا پایان خطبه ها تلاش کرده با تکیه بر معنای واژگان و شرح عبارات نهج البلاغه از یک سو و نیز معنا و تفسیر آیات قرآن کریم از سوی دیگر، این اشارات را کشف کرده؛ هم نوایی روح قرآن و نهج البلاغه را نشان دهد. که در نهایت روشن شد امام7 در محدوده یاد شده در 14 مورد تصریح می کند آنچه می گوید آیاتی از قرآن کریم است و در 26 مورد آیات را در ضمن کلام خویش به کار می برد بی آنکه به آیه بودن آنها تصریح نماید و در بیش از 115 مورد به شکل تلویحی به آیاتی از قرآن کریم اشاره دارد بی آنکه به جمله ای از قرآن کریم، تصریح و یا آن را در لابلای کلام تضمین کند.
محمدعلی افضلی هادی صادقی
« اتانازی euthanasia» به معنی «مرگ ترحمی» یا «مرگ خوب» اگرچه ریشه یونانی وپرسابقه دارد اما در سده اخیر به یکی از مباحث بسیار مهم در اخلاق و حقوق پزشکی تبدیل شده و در مجامع علمی ومذهبی دنیا با خود سوال هایی را مطرح کرده است، ازجمله این که: أ . آیا انسان می تواند یا وظیفه دارد به منظور رهایی از رنج و درد بیماری، یا به دلیل احساس شرمندگی در برابر اطرافیان به زندگی خود پایان دهد؟ ب . آیا پزشک یا نزدیکان بیمار حق یا وظیفه دارند بیمار را در مردن یاری کنند؟ ت . آیا «حق مردن» حق طبیعی انسان است؟ ث . آیا اجرای مرگ ترحمی (اتانازی) باکرامت انسانی سازگار است؟ ج . وپرسش های بسیار دیگر. بدیهی است پاسخ دادن به همه سوالات مربوط به این مسئله ازظرفیت یک رساله خارج است. آنچه ما به دنبال آن هستیم، پاسخ به پرسش های زیراست: 1. ماهیت و حقیقت «مرگ ترحمی» و انواع آن چیست؟ 2. مبانی کلامی، اخلاقی و فقهی جواز یا ممنوعیت «مرگ ترحمی» در اسلام چیست؟ 3. هر یک از انواع «مرگ ترحمی» از منظر فقه اسلام چه حکمی دارد؟ 4. اجرای مرگ ترحمی در مورد کسی که دچار مرگ مغزی شده است چه حکمی دارد؟