نام پژوهشگر: امیر انصاری
زمرد نوری دوگاهی جمشید فولادی
در این پروژه آرد ماکارونی با عصاره مخمر و پودر آب پنیر غنی سازی گردیدوخواص محصول در هر مورد مطابق استاندارد های موجود بررسی شد.از هشت نوع عصاره مخمر تجاری و یک عصاره مخمر که در آزمایشگاه تولید شد استفاده گردید.جهت تهیه عصاره مخمر از کشت خالص مخمر ساکارومایسزسرویزیه (saccharomyces cerevisiae) استفاده شد. از آنجا که هدف از کشت، کسب بیشترین بیومس بود، شرایط کشت مانند دما، ph ، منبع کربن و منبع نیتروژن برای این مخمر بهینه سازی گردید. از ملاس به عنوان منبع کربن و از آمونیوم سولفات به عنوان منبع نیتروژن استفاده شد. مقادیر بهینه فاکتورهای مورد نظر به شرح زیر تعیین گردید: 30=t ، 5/4=ph، ملاس w/v20% و سولفات آمونیوم با غلظت g/l10. در چنین شرایطی بیشترین میزان وزن خشک سلولی مخمر g/l1/12 بدست آمد. جهت شکست سلولهای مخمری از سونیکاتور و روش لیز شیمیایی استفاده شد.این عصاره بدست آمده را با هشت نوع عصاره مخمر تجاری دیگر در مقادیر 5/0%،1%،5/1% و 2% به یک کیلوگرم آرد ماکارونی اضافه شد و واردعملیات تولید ماکارونی گردید.از سوی دیگر از پودر آب پنیر شیرین نیز برای غنی سازی آرد ماکارونی استفاده شد. مقادیر 5%، 7%،9% و11%از آن به یک کیلوگرم آرد ماکارونی افزوده شد و عملیات تولید ماکارونی پیگیری شد.کمیت های ph، رطوبت، وزن پس از پخت، میزان لعاب و درصد پروتئین در این دو روش غنی سازی اندازه گیری شده و با هم مقایسه گردیدند. همچنین محصولات غنی شده از نظر طعم و بو و شکل ظاهری نیز بررسی شدند.میزان پروتئین در نمونه های غنی شده با مخمر بالاتر بوده و از لحاظ طعم و بو و شکل ظاهری نیز نمونه های غنی شده با مخمر برتری داشتند.از سوی دیگر با بررسی جداول موجود بهترین میزان افزایش مخمر،مقدار 2% ومناسب ترین میزان افزایش پودر آب پنیر 9% تعین گردید.
امیر انصاری حبیب اله دانیالی
علی رغم پیشرفت ماهواره های مشاهده زمین در دهه اخیر، همواره نیاز به بهبود تصاویر سنجش از دور مطرح بوده است. در سال های اخیر رزولوشن مکانی تصاویر چند طیفی به سرعت بهبود یافته است و بر خلاف سال های پیش که pansharpening موضوع بیشتر پژوهش ها بود، ادغام تصاویر ابرطیفی و چندطیفی در کانون توجه قرار گرفته است. هدف این پایان نامه بهبود تصاویر ابرطیفی با کیفیت پایین با اتکا به نسخه ای چندطیفی از آن با کیفیت بالاتر است. در این راستا دو روش پیشنهادی ارائه خواهد شد. روش پیشنهادی اول، مبتنی بر تکنیک های حوزه مکان است. در این روش با استفاده از چارچوب بیز و ادغام تصویر ابرطیفی با کیفیت پایین با تصویر چندطیفی با کیفیت بالاتر اقدام به بهبود تصویر ابرطیفی می شود. بازیابی بر مبنای تکرار الگوریتم em است و حذف نویز و مات زدایی به صورت جداگانه و به شکل مراحل دوگانه الگوریتم em انجام می پذیرد. به منظور پیاده سازی عملی، تصویر به بلوک های کوچک تر تقسیم شده و هر بلوک به صورت جداگانه پردازش می شود. راهکار جدیدی برای تخمین نویز پیشنهاد شده است. شبیه سازی های انجام شده نشان می دهند که الگوریتم پیشنهادی ضمن برخورداری از سرعت بالاتر، psnr و sam را در مقایسه با روش های موجود بهبود می دهد. در روش پیشنهادی دوم، با توجه به ویژگی های ممتاز تبدیل موجک در کاربرد های حذف نویز، این کار در حوزه تبدیل انجام می پذیرد. هم چنین به جای استفاده از توزیع گاوسی برای توزیع ضرایب در حوزه تبدیل، در این روش از مدل ترکیب مقیاس های گاوسی برای توزیع پیکسل ها استفاده شده است که توزیع پیکسل ها را در حوزه تبدیل، با دقت بیشتری مدل می کند. برای تخمین نویز هم روش دقیق تری به کار گرفته می شود و علاوه بر مولفه های قطری، مولفه های غیرقطری ماتریس کواریانس نویز نیز در نظر گرفته می شوند. درستی این روش هم با شبیه سازی های انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد که psnr و sam به میزان قابل توجهی در مقایسه با روش های پیشین بهبود یافته است.
امیر انصاری فرشید رییسی
دیود سالیتانی، یک قطعه ی الکترونیک ابررسانایی است که در حال حاضر 9 پایانه دارد. در این پروژه ساختارهایی برای جای گزینی دیود سالیتانی معمولی ارائه شده است که ضمن حفظ ویژگی های اصلی آن، پایانه های کمتر و طراحی بهینه تری داشته باشد. با توجه به میدان هایی که بایاس می تواند بسازد، پنج ساختار پیشنهاد شد. برای یافتن تغییرات فاز پیوند بلند جوزفسون، به عنوان ساختمان اصلی دیود سالیتانی، بررسی معادله ی ساین-گوردن در این پروژه انجام گرفته است. از آنجا که حل تحلیلی کاملی برای این معادله وجود ندارد، شبیه سازی آن به کمک حل عددی انجام شده است. بررسی تغییرات فاز، میدان مغناطیسی و رسم منحنی مشخصه ی i-v در ناحیه ی کاری مستقیم و معکوس برای ساختارهای پیشنهادی، با این شبیه ساز انجام و با نمونه ی معمولی دیود مقایسه شده است. پس از تحلیل ها و شبیه سازی های مختلف، مشخص شد، ساختار پیشنهادی که فقط دو پایانه ی جریان بایاس دارد، به عنوان دیود سالیتانی تنها می تواند در یک ناحیه ی کاری عمل کند. اما سه ساختار دیگر که علاوه بر داشتن پایانه های بایاس، جریان کنترل نیز به آن اعمال می شود، در هر دو ناحیه ی کاری قابل استفاده است. از میان ساختارهای ارائه شده، چهارمین ساختار که کنترل آن به کناره های یک الکترود و نیز به محل پایانه ی بایاس همان الکترود اعمال می شود و قابلیت تغییر ناحیه ی گذار دارد، به لحاظ شباهت رفتاری با دیود معمولی و داشتن درجه ی آزادی مناسب در زمینه ی ابعاد، برای ساخت با تکنولوژی نایوبیوم-سرب انتخاب شد.