نام پژوهشگر: محمد امین کنعانی
فاطمه کاظمی محمد امین کنعانی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تفاوتهای بین دو نسل جوان و بزرگسال شهر رشت در استفاده از رسانه های ارتباطی به انجام رسیده است . برای دست یافتن به این هدف از چارچوب نظری استفاده گردیده ، که محور اصلی آن را نظریه های نسل تاریخی کارل مانهایم و نظریه استفاده و بهره مندی تشکیل داده اند . این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام گردیده است ، حجم نمونه نیز380 نفر از ساکنین شهر رشت که 200 نفر ، جوانان 15 تا 29 ساله و 180 نفر را بزرگسالان 45 تا 59 ساله تشکیل می دهند که بر طبق شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند . متغیر های مستقل این پژوهش شامل پایگاه اقتصادی – اجتماعی نیاز به برانگیختگی / آرامش ، نیاز به یادگیری ، نیاز به تفریح ، نیاز به همدم یابی ، نیاز به تحکیم هویت شخصی و نیاز به ارتقای روحیه معنوی و متغیر وابسته نیز استفاده نسل ها از رسانه می باشد . در نهایت با تجزیه اطلاعات بدست آمده به کمک نرم افزار spss و همچنین با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون ، رگرسیون دو متغیره ، جدول t-test و ترسیم جداول یک بعدی و دو بعدی ، نتایج زیر حاصل شد : بین متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، نیاز به برانگیختگی و آرامش و نیاز به یادگیری ، نیاز به تفریح و نیاز به همدم یابی در هر دو نسل با متغیر وابسته استفاده نسلها از رسانه رابطه معنادار و مثبت وجود دارد . بین نیاز به تحکیم هویت شخصی و استفاده از رسانه در نسل جوان رابطه مثبت معنادار و در نسل بزرگسال رابطه منفی معنادار وجود دارد و بین نیاز به ارتقاء روحیه معنوی و استفاده از رسانه در نسل جوان رابطه منفی معنادار و در نسل بزرگسال رابطه مثبت معنادار وجود دارد . از نظر استفاده از نوع رسانه ، جوانان بیشتر از بزرگسالان از رسانه های جدید مثل کامپیوتر و اینترنت و ماهواره و بزرگسالان بیشتر از جوانان از رادیو استفاده می کنند و در مورد مطالعه رسانه های مکتوب و تماشای تلویزیون بین دو نسل تفاوت معناداری وجود ندارد . و نیز با توجه به تفاوت میانگین دو نسل از نظر نیازها نیز تفاوت معناداری در برخی نیازها وجود دارد به طوریکه جوانان به دلیل نیاز به تفریح و نیاز به تحکیم هویت شخصی بیشتر از بزرگسالان و بزرگسالان به دلیل نیاز به یادگیری ونیازبه ارتقاء روحیه معنوی بیشتر از جوانان از رسانه ها استفاده می کنند و از نظر نیاز به هیجان و آرامش و نیاز به همدم یابی و پایگاه اقتصادی – اجتماعی نیز تفاوت معناداری در بین دو نسل وجود ندارد .
محمد جعفری رمشتی مازیار جفرودی
قومیت به عنوان عاملی برای هویت یابی افراد ، یک راه حل سهل شناخته شده برای بیان یک هویت ملموس جمعی است که اعضا «ما» را به هم پیوند می دهد ، زیرا بر تفاوت این اعضا از «آنها» تأکید می کند. پژوهش حاضر با عنوان قومیت و هویت اجتماعی سعی دارد که قومیت را از یک دید هویتی صرف بنگرد و تأثیر آن را در هویت یابی افراد مورد بررسی قرار دهد. برای بررسی این موضوع از دیدگاه نمادپردازان قومی که در هویت یابیهای قومی علاوه بر عناصر عینی بر عناصر ذهنی هم تأکید دارند ، استفاده شده است ، و با تأکید بر اینکه ، عناصر عینی تا در میدان ذهنی قرار نگیرند نمی توانند نقشی در ایجاد هویت گروهی و قومی بازی کنند و همچنین اگر توجه شود مشخص می گردد که یک تصمیم ذهنی که به پذیرش یک هویت گروهی معین می انجامد خود از سوی عاملهای گوناگون تاریخی ، اقتصادی ، اجتماعی و غیره که عاملهای عینی هستند تعیین می گردد. با توجه به این مطالب ، این پژوهش به دنبال این است که آیا قومیت می تواند یک هویت اجتماعی باشد؟و اینکه قومیت در میان سایر هویتها از چه جایگاهی برخوردار است؟ برای پاسخ به این سوالات از روش مصاحبه استفاده شده است. برای تعیین جامعه آماری این تحقیق سعی شده که با افراد سرپرست خانوار شهرستان سنندج مصاحبه شود، که مصاحبه ها از بیست نفر به عمل آمد و بعد مورد تجزیه و تحلیل در سه بعد عینی ، احساسی و نگرشی قرار گرفت. بر اساس جهت گیریهای پاسخگویان نسبت به مولفه های هویت قومی این نتایج به دست آمد که قومیت به عنوان یک هویت اجتماعی مطرح است و بر طبق موقعیت برای افراد مختلف از سطح تعیین کنندگی متفاوتی برخوردار است اما در کل می تواند به عنوان یک عامل هویت بخش مطرح باشد.
عالم محمدی ایرج صالحی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش هیجانی و فرسودگی شغلی در بین دبیران دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 87-88 مشغول بکار بود. برای این منظور280 نفر از دبیران مشغول بکار آموزش و پرورش (126 نفر مرد 154 نفر زن)، با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به وسیله پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک و پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای مقایسه داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt، تحلیل واریانس و ضریب رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی معلمان رابطه ی منفی معنادار و همچنین بین هوش هیجانی و ابعاد خستگی هیجانی و فقدان موفقیت فردی رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان دادند که مولفه های هوش هیجانی (مولفه بین فردی، درون فردی، توان سازگاری، کنترل استرس و خلق عمومی)، رابطه ی منفی با فرسودگی شغلی دارند و پیش بینی کننده های مناسبی برای آن می باشند.
کبری طهماسبی فرد فاروق خارابی
این بررسی با هدف مطالعه ی رابطه ی تحصیلات با اخلاق شهروندی و مولفه های تشکیل دهنده آن در شهر رشت به انجام رسیده است. روش مطالعه پیمایشی و تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. رویکردهای نظری مختلفی برای درک فرآیند تاریخی شهروندی، مفهوم شهروندی، حقوق شهروندی، مشارکت شهروندی، وظایف و تکالیف اجتماعی مرتبط با شهروندی مورد استفاده قرار گرفته و بر اساس آنها چارچوب نظری تحقیق تدوین گردید. مولفه های اصلی اخلاق شهروندی در پژوهش حاضر، حقوق شهروندی، مشارکت و تکالیف اجتماعی می باشند که به عنوان مفاهیم اولیه قابل تحقیق به کار گرفته شده اند. علاوه بر تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی – اجتماعی نیز عنوان عواملی که می توانند در تغییر میزان تعهد به اخلاق شهروندی موثر باشد، در فرضییات تحقیق وارد شدند. حجم نمونه انتخابی طبق فرمول کوکران، 384 نفر برآورد شده و برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام گردید. در نهایت یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیر تحصیلات به عنوان متغیر زمینه ای در تحقیق حاضر بیشترین تأثیرگذاری بر میزان پایبندی به اخلاق شهروندی داشته است و افراد تحصیل کرده که از آموزش عالی نیز برخوردار بوده اند نسبت به اخلاق شهروندی پایبندی بالاتری نشان داده اند. در رابطه با متغیر منزلت شغلی، هر چه از نظر افراد شغلشان دارای پرستیژ و منزلت بالاتری باشد پایبندی آنها به اخلاق شهروندی بیشتر است و بالعکس. و نهایتاً افرادی که متعلق به طبقه بالا می باشند و پایگاه اجتماعی اقتصادی بالایی دارند بیشترین پایبندی را به اخلاق شهروندی دارند. کلید واژه ها: شهروندی، تحصیلات، حقوق شهروندی، مشارکت، وظایف و تکالیف اجتماع
زهرا ناجی اصفهانی حسن چاوشیان
در سال های اخیر جهان تغییر و تحولات سریعی را پشت سر می گذارد. این تحولات حوزه های خصوصی افراد را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. خانواده و روابط میان دو جنس نیز دستخوش تغییر شده، به طوری که مناسبات و کشاکش میان دو جنس موضوع داغی در مناقشات و بحث های جامعه شناسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی و شناسایی ماهیت روابط صمیمانه ی میان دو جنس و نحوه ی شکل گیری دوستی های آنان انجام شده است. چهارچوب تئوریکی مورد استفاده در این پژوهش دیدگاه گیدنز درباره ی تغییر شکل صمیمیت و روابط صمیمانه و مدل رابطه ناب وی می باشد. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه، به صورت موردی بر روی تعداد نسبتا اندکی از دانشجویان انجام گرفته که به صورت نمونه گیری تعمدی یا هدفمند انتخاب شده اند. نمونه ها از میان دو گروه از دانشجویان دختر انتخاب شدند، یک گروه تجربه ی دوستی با جنس مخالف را داشتند در حالی که گروه دیگر فاقد چنین تجربه ای بودند. پس از اتمام مصاحبه ها، نسخه برداری و پیاده کردن متن مصاحبه ها، محتوای مصاحبه ها کدگذاری مقوله ای یا محوری شد و سپس به کمک تحلیل محتوای مضمونی و استنباط های نظری مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. نتایج تحقیق همسو با چارچوب نظری، تغییر نگرش در زمینه ی روابط میان دو جنس را نشان می دهد. دوستی های میان دو جنس نسبت معکوس با عوامل سنتی و ساختاری دارد و مستلزم شالوده شکنی از این عوامل است. همچنین دوستی های میان دو جنس گرایش به عشق رمانتیک را نشان می دهد اما دلالت هایی درباره ی برخی ابعاد مدل رابطه ی ناب گیدنز را نیز دربردارد.
شاهرخ مرمریان محمد امین کنعانی
عدم رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و یا کم توجهی به آن از جمله نابهنجاری هایی است که به صورت روزمره در سطح خیابان ها و بزرگراه های داخل شهر، جاده ها و آزاد راه های بین شهری مشاهده می شود. اما آنچه که این نابهنجاربها را ممکن است تشدید کند توجیه آنها از طرف متخلفین برای کاستن از بار فشارهای جریمه های رانندگی است. این توجیهات در صورت گسترش ممکن است شکلی عادی یافته و تبدیل به فرهنگ و یا عبارت صحیح تر تبدیل به ضد فرهنگ شود. در این تحقیق با استفاده از نظریه خنثی سازی ، شکل های مختلف توجیه اعمال متخلفانه رانندگان مورد بررسی قرار گرفت. نظریه خنثی سازی اشاره به این دارد که متخلفان رفتار خود را در قالبی همسو با ارزش ها و هنجارهای مرسوم جامعه توجیه می کنند تا پیامدهای واکنش اجتماع را خنثی کنند و از فشار آن بر خود بکاهند. بر طبق این نظریه پنج عامل مهم در رابطه با توجیه تخلفات از دیدگاه رانندگان شامل انکار مسئولیت، انکار آسیب، انکار وجود قربانی، سرزنش سرزنش کنندگان و ادعای وفاداری به دیگران (توسل به ارزش ها) مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش در این تحقیق کیفی وبا استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهند که بیشترین تکنیک مورد استفاده در میان پاسخگویان، انکار مسئولیت می باشد. در این رابطه متخلفان با مطرح کردن عوامل فیزیکی، معیشتی (اقتصادی) و مقصر دانستن دیگران، مسئولیت ناشی از تخلفات خود را توجیه می کنند. پس از تکنیک انکار مسئولیت، تکنیک های ادعای وفاداری به دیگران و سرزنش سرزنش کنندگان به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار بوده اند. طبق نتایج پژوهش علاوه بر تکنیک های مورد اشاره، یافته ها و تکنیک جدیدی به نام تکنیک تامین نیازهای هیجانی در تحقیق مشاهده گردید. کلید واژه: فنون خنثی سازی، فرهنگ رانندگی، تخلفات رانندگی
تهمینه شیخی یحیی مدرسی تهرانی
تجربه زندگی اجتماعی به ما آموخته است که برای یک رابطه اجتماعی موفق، باید رفتار اجتماعی مناسب با موقعیت مشخص و رابطه اجتماعی معین داشت. در واقع آنچه رفتار اجتماعی مناسب نامیده می شود، در اکثر موارد صرفاً رفتار زبانی مناسب است. رفتارهای زبانی مناسب با هنجارهای فرهنگی، اجتماعی، کاربرد شناختی و از آن جمله اصول ادب کنترل می شوند و به این ترتیب این امکان را فراهم می کنند که در هر موقعیت و بافت اجتماعی چه باید گفت و چگونه باید گفت. پژوهش حاضر، با نگاهی اجتماعی - زبانی، به بررسی نشانگرهای زبانی «ادب» و «صمیمیت» در یک جامعه ترکمن در ایران می پردازد و می کوشد تا برپایه رفتارهای زبانی اعضای این جامعه سنتی، روابط اجتماعی پیچیده آنها را نشان دهد. این پژوهش همچنین در پی آن است که تغییرات کمی یا کیفی در نگرش اعضای این جامعه را زیر تاثیر هنجارهای زبانی، اجتماعی فرهنگ غالب و در بستر روند مدرنیزاسیون کشور مشاهده کند. متغیرهای زبانی این پژوهش عبارتند از: شیوه های نامیدن و خطاب، قسم خوردن، نوبت گیری و قطع گفتار و دشواژه ها یا تابوی های زبانی. سن، جنسیت و میزان تحصیلات افراد، متغیرهای اجتماعی پژوهش را تشکیل می دهند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که میان کاربرد هر یک از متغیرهای زبانی و اجتماعی تا چه حد ارتباط وجود دارد؟ روش پژوهش در این تحقیق میدانی است؛ گذشته از روش اسنادی (کتابخانه ای)، برای گردآوری داده ها، از دو روش پیمایشی (پرسشنامه) و مشاهده (مشارکتی) بهره گرفته شده است. جامعه مورد بررسی، ترکمن های ساکن شهر گنبدکاووس در استان گلستان هستند و جامعه نمونه بخش پرسشنامه را 540 نفر از گویشوران زبان ترکمنی در این شهر تشکیل می دهند. آزمودنی ها به لحاظ جنسیت در دو گروه (زن و مرد)، به لحاظ سن در سه گروه (25-، 40-25 و 41+) و از نظر میزان تحصیلات در دو گروه تحصیلی (دیپلم و پایین تر و لیسانس و بالاتر) جای گرفته اند. علاوه بر جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، از روش مشاهده مشارکتی نیز جهت تأیید یا رد نتایج حاصل از پرسشنامه استفاده شد. در مجموع، 100 مورد مشاهده مستقیم توسط پژوهشگر به عنوان عضوی از جامعه ترکمن ثبت گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، میان کاربرد نشانگرهای زبانی صورت های خطاب، ضمایر خطاب (در یک بافت رسمی)، قسم خوردن و تابوی زبانی با جنسیت آزمودنی ها ارتباط معناداری وجود دارد ولی میان کاربرد ضمایر خطاب (در یک بافت صمیمانه) و قطع گفتار با جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد. میان کاربرد نشانگرهای زبانی صورت های خطاب و تابوی زبانی با سن گویشوران ارتباط معناداری وجود دارد ولی میان کاربرد ضمایر خطاب، قطع گفتار، قسم خوردن با سن گویشوران ارتباط معناداری وجود ندارد. میان کاربرد نشانگرهای زبانی ضمایر خطاب (در یک بافت رسمی) و قطع گفتار، با میزان تحصیلات گویشوران ارتباط معناداری وجود دارد ولی میان کاربرد صورت های خطاب، ضمایر خطاب (در یک بافت صمیمانه)، تابوی زبانی و قسم خوردن با میزان تحصیلات گویشوران رابطه معناداری وجود ندارد.
حمیده محمدزاده ملایوسفی محمد امین کنعانی
هدف از این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه گیلان نسبت به روابط اینترنتی می باشد. در ابتدا مطالعاتی که قبلاً در این زمینه صورت گرفته را بررسی کردیم و سپس با استفاده از ترکیبی از نظریه ها و عمدتاً نظریه ی عشق سیال زیگمونت باومن، در زمینه ی روابط در عصر مدرنیته، به بررسی این موضوع پرداخته شد که آیا در روابط و دوستی های اینترنتی نیز آن ویژگی هایی که باومن برای عشق سیال برشمرده است، نمود دارد یا نه؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش های کمّی و کیفی می باشد. در روش کمّی از شیوه پیمایشی و در روش کیفی از شیوه بحث گروهی استفاده شده است. در شیوه پیمایشی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب از کل دانشجویان دانشگاه گیلان (نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91) 372 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته است که از چندین بخش متناسب با سنجش ابعاد مورد بررسی، ساخته شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارspss19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. روش کیفی نیز به شیوه ی بحث گروهی در بین 20 نفر از دانشجویان انجام گرفت یافته های توصیفی تحقیق نشان می دهد که، 9/51 درصد نگرش مخالف و 8/23 درصد نگرش موافق با دوستی اینترنتی دارند، در مورد نگرش به ازدواج اینترنتی هم 3/65 درصد پاسخگویان نگرش مخالف و 1/11 نیز موافق می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین متغیر ویژگی های روابط اینترنتی با نگرش به دوستی و ازدواج اینترنتی رابطه معنی-داری وجود دارد. نتایج حاصل از ضرایب رگرسیونی نشان داد که اعتماد و صمیمیت در رابطه اینترنتی بیشترین تأثیر را در تبیین نگرش به دوستی اینترنتی دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر صمیمیت در رابطه اینترنتی بیشترین تأثیر مستقیم را بر متغیر نگرش به دوستی اینترنتی داشته است و بعد از آن متغیرهای اعتماد، امنیت عاطفی و محدودیت های سنتی. همچنین متغیرهای تعهد و گمنامی تأثیر مستقیمی بر متغیر نگرش به دوستی اینترنتی نداشته اند
شادی سالمی میاندهی محمد امین کنعانی
عنوان تحقیق حاضر « تحلیل محتوی سینمای دفاع مقدس با توجه به فرهنگ ایثار و شهادت»است، که در راستای بررسی موضوع فیلم های اکران شده با موضوع دفاع مقدس با توجه به ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت انجام گرفته است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوی استفاده شده است و از نمونه گیری هدفمند برای دریافت نمونه ها بهره برده شده است. برای سنجش همسازی درونی ابزار اندازه گیری شامل فرم ثبت و کد گذاری مقوله های تحقیق است که قابلیت اعتماد آن بوسیله روش تنصیف و دو نیمه کردن 81% بدست آمد.جامعه آماری شامل 120 فیلم بلند و کوتاه در مورد دفاع مقدس بوده که در سینما های کشور در طی سه دهه 60، 70و80 به اکران در آمده است.که از این تعداد با روش کوکران به بررسی 15%فیلم های در دسترس بسنده شد. در این پژوهش متغیرهای "موضوع فیلم های دفاع مقدس"و"فرصت های تقویت فرهنگ ایثار و شهادت"و"آسیب های تقویت فرهنگ ایثار و شهادت"و"راهکارهای تقویت فرهنگ ایثار و شهادت"و"سازمان یا کشور مورد نکوهش" که بعنوان متغیر های وابسته در مقابل تغییر وتحولات دهه ای مورد بررسی قرار گرفته شده بود.و در نتیجه مشخص شد که که تمام فرضیه ها که تایید کننده این موضوع هستند که در سینما به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت پرداخته شده ولی در این فعالیت بیشتر بین دهه های 60و80 تفاوت وجود دارد. در این پژوهش از نظریات نسلی اینگلهارت و همبستگی های اجتماعی دورکیم و همین طور نطریه های رسانه ای مانند برجسته سازی و بازتاب استفاده شده است.
مینا خوشدل مازیار جفرودی
پدیده تغییر جنسیت از طریق عمل جراحی و رضایت از زندگی مقوله ای مرتبط با تغییر هویت و احساس رضایت از هویت جدید است. لذا در این پژوهش هدف، شناسایی تغییر رضایت از زندگی افراد تغییر جنسیت¬داده در شهر رشت از طریق به کارگیری روش پژوهش کیفی است. جامعه¬ی مورد نظر پژوهش را کلیه افراد تغییر جنسیت داده در شهر رشت تشکیل می¬دهند که در سال¬های 1387-1391 تحت عمل تغییر جنسیت قرار گرفته اند و در مرکز مدیریت بحران بهزیستی شهر رشت دارای پرونده هستند که بر طبق آمار ارائه شده توسط آن 29 نفر می¬باشد. و از این تعداد 5 نفر از افراد تغییر جنسیت¬داده حاضر به شرکت در مصاحبه¬های حضوری و عمیق شدند. داده¬های پژوهش از طریق بررسی اسناد و مدارک ثبتی قبل ار انجام جراحی این افراد و استفاده از مصاحبه عمیق (مصاحبه¬های نیمه¬ساختار یافته) بعد از جراحی تغییر جنسیت گردآوری شده است. برای تحلیل یافته¬های پژوهش، محقق با کنار هم گذاشتن عبارت¬هایی که در سطح اولیه تحلیل با یکدیگر همپوشانی دارند، به طبقه¬بندی، مقوله¬بندی و برجسته¬سازی عبارت¬ها وسپس به بررسی عوامل موثر بر شکل¬گیری هر مقوله و توصیف ساختار منطقی آن¬ها با تعیین پیوستگی بین داده¬ها به تفسیر با استفاده از تحلیل استقرایی از داده¬ها پرداخته است. یافته¬های پژوهش نشان داد که پیام¬های ارسالی حاصل از تغییر جنسیت عبارتنداز: حس هویت اجتماعی، حس زندگی بهتر، حس آزادی، احساس ارزش / اهمیت، حس تنهایی، حس عدم اعتماد / عدم اطمینان، حس عدم امنیت شغلی، و حس تعلق و تمایز است، همچنین یافته ها نشان دادند که خانواده، حمایت و تعاملات اجتماعی و منابع مالی در رضایت از زندگی افراد ترانس سکسوال تاثیر دارند.
ابراهیم کشاورز ویشکائی محمد مهدی رحمتی
در فرایند شکل گیری رفتار، نگرش و کنش افراد در جامعه، عوامل متعددی نقش دارند؛ از جمله مهمترین آنها افراد یا گروههای مرجع هستند که مبنا و معیار داوری و ارزیابی کار کنش گران اجتماعی قرار می¬گیرند. گروه¬های مرجع شامل اشخاص و یا گروه¬هایی می¬باشند که افراد برای تصمیم گیری و ارزیابی رفتار و نگرش هایشان به آنها اتکا دارند. در دوران حاضر، به علت فرایندهای جهانی شدن و گسترش فن آوری های اطلاعاتی، گروه¬های مرجع با عبور از قلمروهای محلی، به قلمروهای جهانی وارد شده¬اند. در جوامع مدرن، نوع لباس افراد از اولین نشانه¬ها و ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می¬شود و نماد و نشانه¬ی فرهنگی و اجتماعی محسوب می¬شود. پژوهش حاضر در پی مطالعه¬ی تأثیر گروه¬های مرجع به عنوان عامل هویت ساز افراد بر سبک¬های مختلف پوشش جوانان می¬باشد. این تحقیق با رویکردهای جامعه¬شناسانه و روانشناسی اجتماعی به موضوع گروه¬های مرجع و سبک پوشش پرداخته و با روش توصیفی – پیمایشی در یک نمونه¬ی 258 نفری از میان دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر سنگر انجام گرفته است. روش نمونه¬گیری از نوع خوشه¬ای چند مرحله¬ای بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع¬آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که در عصر مدرن و جوامع کنونی معیارهای پوشش کارکردهای اولیه خود را از دست داده و معانی فرهنگی و تمایز بخشی پیدا کرده¬اند. همچنین، بررسی روابط متغیرها نشان می¬دهد که پسران به طور معناداری در زمینه¬ی سبک پوشش مدرن متاثر از گروههای غیرعضویتی می باشند؛ در مقابل دختران گرایش بیشتری به گروههای عضویتی دارند.
کیانوش پیمانی محمد امین کنعانی
شناخت تأثیر اجتماعی برنامه های حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره) بر اقشار آسیب دیده و مددجویان به عنوان موضوعی دووجهی مطرح است که از یک طرف به عملکرد سازمانی همچون کمیته امداد امام خمینی (ره) مرتبط می گردد و از طرف دیگر به تأثیر ارزیابی سیستم حمایتی و اثرات برنامه های مداخله¬ای این نهاد اجتماعی بر زندگی اقشار آسیب دیده اطلاق می گردد. لذا ارزیابی عملکرد و تأثیر اجتماعی برنامه های مداخله ای کمیته امام خمینی (ره) درواقع یک هدف کلی را دنبال می کنند و آن موفقیت برنامه های اجراشده و در حال اجرا بر گروه های هدف (مددجویان) است به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد و تأثیر سیستم حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره) بر اقشار آسیب دیده، نمونه ای به حجم 384 نفر از مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان رضوانشهر در سال 1392 در دو گروه افراد تازه وارد و افراد تحت حمایت مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش با استفاده از نظریه کارکردی ـ ساختی فرضیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عملکرد کمیته امداد در بیشتر خدمات ارائه دهنده در سطح بالا و قابل قبولی بوده است، میزان رضایتمندی از خدمات ارائه شده در سازمان مناسب ارزیابی گردیده و تفاوت معناداری بین میزان رضایتمندی از خدمات کمیته امداد، میزان گذران اوقات فراغت، کیفیت زندگی مددجویان وجود دارد.
عالیه حسن نژاد محمد امین کنعانی
در این پژوهش در مورد مصرف پوشاک و چالش های هویتی میان زنان ترکمن بحث خواهد شد. برای رسیدن به این هدف، نظریه پیوند زنی آدامز به کار برده شد. روش مورد استفاده، رویکرد کیفی می باشد که داده های به دست آمده از طریق مصاحبه با10 نفر از زنان ترکمن20-35 ساله ساکن در شهرستان گنبدکاووس جمع آوری گردید. یافته ها نشان دادند که عناصر فرهنگی جهانی شدن از جمله ماهواره، تلفن همراه، رسانه، تبلیغات بازار جهانی و حتی مسافرت نقش مهمی در تجربه مصرف لباس زنان ترکمن دارند. ریختار شکل گرفته از مصرف پوشاک آنها که مبتنی بر عناصر هویت ساز قومیت ترکمن قرار دارد در اثر ارتباط با این عناصر جهانی شدن دچار چالش شده و موجب بازاندیشی برای تغییر در عناصر پوشاک قومیتی آنها شده بود. همچنین قرار داشتن زنان جوان ترکمن ما بین جامعه مدرن و جامعه سنتی و یا حفظ همرنگی با جامعه ملی و قومی خود و برساختن هویت شخصی شده مدرن برای خود باعث روی آوردن هر چه بیشتر به سوی مصرف پوشاک در میان آنها شده است. کلید واژه: مصرف لباس، زنان ترکمن، چالش هویتی، بازاندیشی، عادت واره
مینا البرزی محمد امین کنعانی
هدف از انجام این پژوهش تبیین مکانیسم های طرد اجتماعی زنان سرپرست خانوار و همچنین توصیف ریختار یا هبیتاس و توصیف قابلیت این زنان است. در این پژوهش از نظریه طرد اجتماعی و فقر قابلیتی آمارتیا سن ومفهوم ریختار یا هبیتاس بوردیو برای چارچوب نظری استفاده شد. در این تحقیق از روش کیفی بصورت مصاحبه عمیق به منظور درک عمیق از وضعیت زنان سرپرست خانوار استفاده شد که با 33 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد کمیته امداد امام خمینی (ره) در 4 منطقه شهر رشت به صورت نمونه گیری تعمدی و هدفمند مصاحبه عمیق صورت گرفت