نام پژوهشگر: مهدی زمانی

مبانی اخلاقی خودگروی هابز و دیگرگروی جان استوارت میل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1384
  زهره افشاری   مهدی زمانی

در بین نظریات متعددی که در طول تاریخ مطالعات فلسفه ی اخلاق پیرامون تبیین و تفسیر مسائل اخلاقی آدمیان مطرح شده اند و گاها طرف داران فراوانی هم داشته اند، می توان از دو نظریه ی اخلاقی نتیجه گرا یعنی نظریه ی خودگروی و نظریه ی اخلاقی دیگرگروی (سودگروی) نام برد. خودگروی معتقداست تنها کسب لذت و رفع الم شخصی است که مشخص کننده ی خوبی وبدی یک فعل معین می شود. در مقابل، نظریه ی سودگروی، از آن جا که مبتنی بر اصل سود است، نوعی نظریه ی اخلاقی دیگرگروانه بوده، که معتقداست عمل اخلاقی، فعلی است که باعث کسب بیش ترین لذت و دفع بیش ترین درد برای بیش ترین افراد جامعه گردد.

حکمت متعالیه وبیان چگونگی کاربرد آن در تفسیر قرآن ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  حسین علی رمضانی مقدم   ناصر محمدی

قرآن کریم معجزه ی پیامبر اکرم (ص)،همواره در طول تاریخ اندیشمندان ومحققان بزرگی را بر آستان حقایق خود به تعظیم وا داشته است.تلاش برای فهم حقایق راستین کلام الهی از همان بدو نزول آن تابه امروز، سبب پدید آمدن تفاسیر با ارزشی از این کلام الهی گردید.در این میان ، تفسیر صدرالمتألهین یکی از تفاسیر برجسته و ممتاز امامیه به شمار می رود . این تفسیر در بردارنده تمامی آیات وسور قرآن نیست ، امّا به لحاظ محتوا ومعنا از پرمایه ترین و ژرف ترین و به لحاظ روش،از جامع ترین تفاسیر به حساب می آید. این نوشتار که با هدف شناخت وشناسایی تفسیر واندیشه های تفسیری ملاصدرا تدوین گردیده است در دو بخش به چگونگی کاربرد حکمت متعالیه در تفسیر قرآن ملاصدرا می پردازد. بخش نخست این نوشتار به دوفصل تقسیم می شود . در فصل اول به معرفی حکمت متعالیه ، چگونگی شکل گیری آن و بیان روش حکمت متعالیه در شناخت حقایق پرداخته شده است. ملاصدرا با بهره گیری از سه منبع عقل،وحی و شهود توانست حکمت متعالیه را پی ریزی کند. وی با آگاهی از روش مکاتب پیش از خود ،طریقه هر کدام از آنها را به تنهایی برای رسیدن به مطلوب ومقصود کافی نمی داند وبرآن است تا با تلفیقی از روش مکاتب پیشین راهی نو و بدیع در رسیدن به حقیقت ارائه دهد.فصل دوم از این بخش به بیان تفسیر وروشها وگرایشهای تفسیری وهمچنین به بیان روش وگرایش ملاصدرا در تفسیر قرآن پرداخته شد. بخش دوم این نوشتار که هدف اصلی از نوشتن این پایان نامه را در بر دارد به بیان شواهد و نمونه هایی از تفسیر ملاصدرا می پردازد که ضمن آن چگونگی کاربرد اصول حکمت منعالیه درتفسیر روشن می گردد.این بخش به چند فصل تقسیم می شود. که در هر فصل ابتدا توضیح مختصری از آن مبانی واصول داده شده است وسپس به بیان شواهد ونمونه هایی در تفسیر ملاصدرا، که ایشان با بهره گیری از آن اصل به تفسیر آن آیه مبادرت ورزید ،پرداخته شده است . از جمله اصول ومسائلی که در این بخش از نوشتار در طی فصول جداگانه به آن پرداخته شد ، عبارتنداز: حرکت جوهری ونتایج آن ،بسیط الحقیقه کل الاشیاء ، مثل افلاطونی، مسأله علم باریتعالی ومراتب آن ، معاد جسمانی ، خلود کفار در عذاب ، اصالت وجود ،وحدت وجود ووحدت تشکیکی آن . کلید واژه:حکمت متعالیه، تفسیر ، روشها وگرایشهای تفسیری ،شهود، حرکت جوهری ، مُثل بسیط الحقیقه ، اصالت وجود وحدت آن

ملاک فعل اخلاقی از دیدگاه مولوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1388
  فاطمه السادات هاشمی پور   اسماعیل زارعی

آنچه در این پایان نامه مهم است، سخن مولانا و محتوای کار او در برخورد با مسائل اخلاقی است و ذکر این نکته که وی چگونه به بیان مسائل اخلاقی پرداخته است. در این پایان نامه ضمن آوردن مبانی اخلاق، یک روش عملی سیر و سلوک مورد نظر قرار گرفته تا راهی باشد، برای کمال. این روش شناخت حق است و سپس تهذیب نفس وبا عشق قدم در راه کسب فضایل نهادن است. دراین پایان نامه نخست بحث حسن و قبح عقلی و شرعی مطرح می شود،بدین ترتیب که از دیدگاه مولوی صاحبان عقول جزئی به تنهایی قادر به تشخیص حسن و قبح امور نیستند و اگر بخواهند در سیر و سلوک طریقت نزدیکترین راه را بپیمایند، چاره ای جز این ندارند که پیش استاد سر بسپارند. از دیدگاه مولانا داشتن راهنمای آگاه در زندگی به خصوص در سیر و سلوک عرفانی و تهذیب نفس از ضروریات است. سپس مولوی تنها وجود موثر را در عالم خدا می داند و علت حقیقی را می پذیرد. مولوی با توجه به اینکه حسن و قبح شرعی را می پذیرد ،اعتباری بودن گزاره های اخلاقی را هم می پذیرد. همچنین دربحث جبرواختیار مولوی قائل به تقسیم بندی جبر و اختیار به : 1- جبر مادون اختیار 2- جبر ماورای اختیار و3-اختیار می باشد.اشاعره قائل به جبر مادون اختیار می باشند اما مولوی قائل به جبر ماورای اختیار می باشد؛ یعنی جبری که به عقیده مولوی در مقوله عشق به خدا بدست می آید منکر اختیار انسان نیست. در نهایت هم اخلاق او اخلاق فضیلت می باشد لازمه این اخلاق تهذیب نفس و مرکب آن عشق است تا بتوان در راه کسب فضایل گام برداشت.

مرگ و ماهیت آن از دیدگاه ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  صادق پیل دره   ناصر محمدی

که به بیان تعریف مرگ و اقسام آن از منظر صدرا پرداخته شده، صدرا مرگ را پایان توجه ذاتی نفس از این نشأ به سوی نشأ دیگر می داند که نفس در طی مراحل استکمال خویش آن را طلب می کند و مطالب مفصلی از ماهیت نفس انسان و هم چنین چگونگی ارتباط آن با بدن عنوان گردید صدرا با الهام از آیات قرآن مرگ را نتیجه حرکت جوهری می داند و از این طریق به تبیین مسئله مرگ می پردازد چنانچه در تفسیر این آیه شریفه « و جاء ت کل نفس معها فائق و شهید » سائق داخلی را همان حرکت جوهری انسان می داند که او را به نشآت بعد می داند و مرگ او را موجب می شود. مرگ طبیعی و کیفیت حصول آن و همچنین به ضرورت و سبب و حکمت مرگ طبیعی پرداخته شده است. صدرا با الهام از آیه « أئتنا طوعاً و کرهاً » مرگ را یک امر ضروری دانسته که خواه و ناخواه به سراغ شخص خواهد آمد و در این تحقیق به بحث درباره فروعات مرگ پرداخته شده که در ضمن آن به بیان مسئله آرزوی مرگ و ملک الموت اشاراتی شده است. چنانچه صدرا تمنای مرگ را از نشانه های اهل رستگاری می داند.

اصول و نتایج انسان شناسی اخلاقی از دیدگاه افلاطون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  مرضیه احمدی   مهدی زمانی

ما برای تمیز دادن کارهای مجاز از غیر مجاز و برای رهایی از مغلوب شدن روحانی و طبیعی خود توسط تمدن نوین نیاز به خودشناسی داریم. بررسی اندیشه فلاسفه بزرگ یکی از زمینه های مهم ترویج افکار آنان و بسترسازی مناسب به منظور بهره برداری از آرای آنان در زمان حاضر می باشد. از سویی چون افلاطون به عنوان بزرگترین فیلسوف یونان باستان و یکی از تأثیر گذارترین آن ها در انسان شناسی و اخلاق است بر آن شدیم تا با بیان نظریات او در باب انسان شناسی، غایت مورد نظر او یعنی الهی و جاویدان شدن را که با اسلام نیز سنخیتی دارد مدنظر قرار دهیم. این پژوهش با استناد به آثار اصلی افلاطون، در هشت فصل گردآوری شده است و به چرایی آفرینش انسان، ابعاد وجودی انسان و اصل بودن نفس او به عنوان اصول انسان شناسی و به بحث تربیت و معرفت برای دستیابی او به خیر جاویدان، خداگونه شدن در سایه فضیلتمندی و نیل به سعادت و نیکبختی و تقرب به عنوان نتایج آن پرداخته است. از آن جایی که افلاطون جامعه را محمل رسیدن فرد به کمال می داند مراتب اجتماعی انسان ها و آرمانشهر افلاطون و ضرورت وجود یک فیلسوف به عنوان سکاندار این جامعه را نیز به بحث گذاشته ایم و در نهایت به این جمع بندی رسیده ایم که: انسان شناسی مبنایی برای نظریه اخلاقی است و نیل به یک زندگی خوب مستلزم شناخت انسان و کسب علوم و دانشی خاص است

فلسفه اخلاق کانت و قراردادگرایی راولز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  فرشته شکور   مهدی زمانی

آنچه در نظرگاه اول در فلسفه ی کانت مورد توجه قرار می گیرد جنیه ی شخصی آموزه ی اخلاقی وی می باشد .اما با یک نگرش عمیقتر می توان جنبه ی اخلاقی فلسفه ی کانت را برجسته تر دید . وی در حوزه ی اخلاق شخصی وظیفه گرا می باشد درحالیکه در حوطه ی اجتماعی به مقوله ی قرارداد اجتماعی اعتقاد دارد . البته دیدگاه قراردادگرایانه ی او مبتنی بر وظیفه گرایی می باشد. با توجه به اهمیت کانت به اصل کرامت انسانی و استقلال فردی ، به زعم وی انسان باید در مملکت غایات نه تنها تابع قانون ، بلکه واضع قانون نیز باید باشد. وی برای جلوگیری از هرگونه هرج و مرج اجتماعی ، ایده ی قرارداد را مطرح می سازد که در آن ، افراد برای تامین آزادیهای یکدیگر و اصول عدالت با یکدیگر به اجماع می رسند. راولز یکی از فیلسوفان برجسته می باشد که از نظریه ی کانت با اسلوب و روشی متفاوت بهره می جوید . راولز با انتقاد به دیدگاههای غالب در زمانه ی خویش و با پیروی از کانت به طرح نظریه ی عدالت می پردازد .مرکز ثقل نظریه ی وی ، وضع اصیل می باشد .او وضع فرضی را به تصویر می کشد که در آن افراد در پس پرده ی چهل دست به انتخاب می زنند. بدیهی است آنچه در این شرایط پذیرفته می شود منصفانه است. بدینگونه راولز به دو اصل عدالت خویش یعنی آزادیهای برابر و تمایز فرصتهای برابر می رسد. شباهت اصلی هر دو در این می باشد که به شخص به مثابه غایت نگاه می کنند اما اصول عدالت کانت نشات گرفته از عقل محض و برای هدفی محدود می باشد ، در حالیکه در نظریه ی راولز ، عنصر تجربه دخالت دارد و اصول عدالت وی برای پی ریزی ساختار کلان جامعه می باشد .بدینگونه است که کانت و راولز جامعه ی بسامان خویش را ترسیم می کنند.

نسبت معرفت و سعادت در فلسفه مدنی فارابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  نوشین صبوری دارابی   مهدی زمانی

فارابی،شارح ارسطو و معلم ثانی است. او دغدغه سعادت دنیوی و اخروی انسان ها را داشته و بدین منظور به طرح مدینه فاضله پرداخته است تا همگان رابا هدایت فیلسوف-نبی ،به سوی فضیلت فرا خواند و به انجام آن تشویق نماید. فلسفه مدنی فارابی، بر دو پایه فقه و فلسفه که دو جزء علم مدنیند استوار است و به اعتبار آن، با توجه به شرایط زمان، فقها و فلاسفه، زمام امور جامعه را برعهده دارند. در اندیشه او، رئیس فاضله، از ابزار و مقدماتی برای رسانیدن انسان ها به سعادت، بهره می جوید که یکی از آنها فضیلت است.ابونصر به فضایل چهارگانه (نظری،فکری،خلقی و عملی)معتقد است.فضایل نظری را از سنخ ادراک عقلی و یقینی موجودات می داند که نفس به وسیله آنها حقیقت را می شناسد. و فضایل فکری را اموری می داند که معلوم می سازد چه چیز برای نیل به غایات فاضله سودمندتر است و فضایل خلقی هرکس را به اندازه قوه فکری او می داند که اگر غایت فاضلی اختیار نمود،فضایل اخلاقی او نیز چنین خواهد بود.فضایل عملی،تحقق فضایل در افعال ظاهره است. عقل نیز یکی از مسائل مطرح در فلسفه اوست،که درجاتی دارد،فروترین آن عقل مادی،یا هیولانی یا عقل بالقوه است و این عقل برای عقل بالفعل به منزله ماده و در درجه دوم عقل بالفعل است که نسبت به عقل هیولانی در حکم صورت است و نسبت به عقل مستفاد در حکم ماده. عقل بالفعل آنگاه که در صورت عادت و تکرار ملکه گردید به عقل بالملکه تبدیل می شود.بالاترین درجه، عقل مستفاد است و آن نسبت به عقل بالفعل به منزله صورت است ، و نسبت به عقل دیگری که انسانی نیست،یعنی عقل فعال ،در حکم ماده است. عقل مستفاد، به مرتبه ای رسیده است که می تواند به طور مستقیم، معقولات را از عقل فعال بگیرد و از ماده بی نیاز باشد و به فنای آن فانی نشود و الهی گردد.در این هنگام است که انسان به کمال وجودی خود دست می یابد. در نیل به سعادت، انسان ها از معارفی برخوردار می شوند که عبارتند از معرفت حسی،معرفت فطری،معرفت اشراقی و معرفت عقلانی. معرفت حسی و معرفت فطری در همه انسان ها مشترک است و اما معرفت اشراقی که خاص نبی بوده و توسط آن به اتصال به عقل فعال نائل می آید. و معرفت عقلانی که مختص فیلسوف بوده و به واسطه آن به عقل فعال متصل می گردد. بنابراین، هریک با روش های جداگانه به یک هدف و غایت که عبارت از خیر و کمال و سعادت است، دست می یابند.

مبانی فلسفه اخلاق رواقی (طبیغت گرایی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  فرنگیس براز   افلاطون صادقی

چکیده: رواقیون برای اثبات مبانی و اصول اخلاق خود از از فلسفه، منطق، و طبیعیات استفاده کردند. رواقیون به اخلاق به عنوان علمی تجربی نگاه می کردند، و برای اثبات شیوه های اصولی خود، از تجربه پذیری امور و ار تباط علی و معلولی پدیده ها کمک می گرفتند. این خود یکی از دلایلی است که ثابت می کند رواقیون برای اثبات امور اخلاقی خود به قوانین طیبعی توجه داشتند. متافیزیک رواقیون نیز مانند متافیزیک دیگر مکاتب فلسفی، شبیه مکاتب ارسطویی، افلاطونی به موضوعات اخلاقی شبیه خیر و شر، فضیلت و رذیلت و غیره نیاز داشت. اما آنان این موضوع را بر اساس قانون طبیعی جهانی توجیه می کردند. رواقیون توانستند بر طبق این اصول نتیجه بگیرند آنچه که موافق با طبیعت است، موافق با خالق است، پس دارای ارزش مثبت خواهد بود. و آنچه که مخالف با این قوانین طبیعت است دارای ارزش منفی است. طبیعت هرچیزی در این است که از ساختارها و الگوهای رفتاری را که طبیعت جهان یا خالق اش در وجود او قرار داده است، پیروی کند. چرا که رواقیون اعتقاد داشتند که هر چیزی بر وفق طبیعت اتفاق می افتدو چون عقل بشر ناشی از طبیعت است، پس بایستی بر طبق طبیعت و هماهنگ با طبیعت عمل کند. زیرا در سراسر جهان اصول علی و معلولی حاکم است. دیدگاههای جهان شناسی آنان در اخلاقیات آنها بسیار تأثیر گذاشت. و اصولاً مکتب رواقی، بحث های فلسفی، طبیعت شناسی، و معرفت شناسی را برا استحکام پایه های اخلاقی شان استفاده می کردند. در واقع اخلاق رواقیون نوعی اخلاق طبیعت گرایانه است. زیرا آنها مهمترین اصول اخلاقی و حتی شناخت شناسی شان را بر حسب جهان بیرونی توجیه می کنند. پیامدهای عقلی رواقیون یعنی طبیعت گرایی، آنان توسط کانت و اسپینوزا مورد قبول واقع شد. پس باید مبانی اخلاق رواقی را باتوجه به دیدگاههای آنها در مورد انسان، جهان، طبیعت، و خدا توضیح داد.

اصالت منفعت در اخلاق از دیدگاه جرمی بنتام و جان استوارت میل و نقد آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  فاطمه زارعی توپخانه   مهدی زمانی

این پایان نامه به بررسی و نقد یکی از نظریه های مهم و مشهور در حوزه فلسفه اخلاق با عنوان فایده گرایی (utilitarianism moral) یا اصالت منفعت از دیدگاه دو تن از فایده گروان کلاسیک به نام جرمی بنتام و جان استوارت میل اختصاص دارد. فایده گرایی بر اصل پایه ای و محوری فایده، متکی است، بر مبنای اصل فایده، تنها عمل و قاعده ای درست و الزامی است که بالاترین میزان فایده و سعادت را برای بیشترین افراد جامعه ذیربط در پی داشته باشد. فایده گرایی یکی از نظریه های غایت انگار و لذت باور در زمینه اخلاق هنجاری است ، که از این نظر رقیب نظریه های وظیفه گرا و اخلاق فضیلت مدار به شمار می آید. سابقه نظریه های لذت گرا به آریستیپوس و اپیکور می رسد. فایده گرایی جدید که ابتدا در اوائل قرن هجدهم مطرح گردید،توسط جرمی بنتام و جان استورات میل مطرح شد ،که مهمترین طرفداران این نظریه و نگاه فلسفی بودند و به عنوان فایده گروان سنتی ملقب و مشهورند. غالب فایده گروان سنتی سکولار بودند و به دموکراسی و گسترش آزادی های فردی باور داشتند. و بر روی ایجاد لذت و فایده به عنوان ملاک تشخیص فعل درست و خوب تکیه می کردند و لذات را از طریق سنجش کمی و کیفی قابل شمارش می دانستند تأکید بر لذت و سعادت جمعی یکی از شاخه های اصلی نظریه فایده گرایی است و این نظریه بر بی طرفی اخلاقی تأکید دارد با وجود طرفداران فراوان این نظریه مشهور و متنفذ، فایده گرایی همواره در معرض نقد و اشکالات و ایرادات زیادی بوده و هست. رویکرد سکولار فایده گرایان، ناکامی و ناکارآمدی در مقام عمل و اجرا، تناقض و تعارض آموزه های فایده گرایی با شهودات و حالات درونی آدمی، و نادیده انگاشتن عدالت توزیعی، از نقاط ضعف عمده و اساسی فایده گرایان و محل نقد این نظریه به شمار می رود.

جایگاه دوستی در فلسفه اخلاق ارسطو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  معصومه بیاتی   مهدی زمانی

دوستی که در کتابهای هشتم و نهم اخلاق نیکوماخوس مورد بررسی قرار می گیرد،مقوله ای است فردی و اجتماعی که نه فرد و نه دولت هیچ یک نمی توانند بدون آن به زندگی ادامه دهند. دوستی در مرتبه ای حتی بالاتر از عدالت قرار می گیرد . وقتی که مردم با هم دوست باشند ،نیازی به عدالت نیست ،در حالی که اگر آنها اکتفا به عدالت نکنند ، باز هم احتیاج به دوستی دارند . امور دوست داشتنی یعنی آنچه خوب ، مطبوع یا مفید، است موجب پیدایش دوستی می شود . بر این اساس ، سه نوع دوستی از هم متمایز می شوند : دوستی مبتنی بر فایده ، دوستی مبتنی بر لذت و دوستی مبتنی بر فضیلت ( دوستی کامل ) . دو نوع اول گسستنی و ناپایدار و نوع آخر پایدار و با دوام است . خود خواهی ذاتاً با دیگرخواهی اختلاف ندارد . تا زمانی که خود را دوست نداشته باشیم ، نمی توانیم دیگری را دوست داشته باشیم . ارسطو آن نوع خود خواهی را که افراد به وسیله ی آن برای به دست آوردن ثروت و افتخارات و لذات جسمانی تلاش می کنند تا سهم مفرطی از این امتیازات را به دست آورند ، قبیح می شمارد ، بلکه خود خواهی مورد نظراو ، خود خواهی آدم نیک است که همیشه همتش در اعمال مطابق با عدالت و اعتدال یا هر فضیلت دیگری صرف می شود و فقط آنچه شریف است را برای خود می خواهد . از این رو انسان با فضیلت وظیفه دارد خود را دوست بدارد زیرا با عمل خیر، خود را متمتع خواهد ساخت و در عین حال دیگران نیز منتفع می شوند ، در حالی که آدم بی فضیلت نباید خود را دوست داشته باشد زیرا با پیروی از شهوات پلید ، مسبب خطا و نقص برای خود و نزدیکانش می شود . ارسطو از دوست به عنوان « من دوم » یا د می کند و از این رو انسان نیک هر آنچه از خوبی ها برای خود می خواهد ، برای دوست خود نیز خواستار است . به نظر می آید خیر خواهی سرآغاز محبت و دوستی است ، با گذشت زمان وقتی که خیرخواهی به آستانه نوعی صمیمیت رسید ، تبدیل به محبت (محبت حقیقی ) می شود . در زمینه ی گسیختگی پیوند دوستی ارسطو می گوید آنجا که علت دوستی تحصیل نفع یا لذت باشد و دوستی ، دیگر این چیزها را تأمین نکند ، قطع می شود . اگر دوست چنان بد شده باشد که نتوان اصلاحش کرد ، باید دوستی را فوراً قطع کرد ، ولی اگر هنوز اصلاح پذیر باشد ، باید به او برای تهذیب اخلاقش یاری کنیم . و در مورد تعداد حقیقی دوستان ، به محدودیت تعداد دوستان تأکید می کند .

واقع گرایی اخلاقی و تنوع فرهنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مهدی شریفی   مهدی زمانی

دارد

پیوند قدرت و اخلاق از نظر فارابی و ماکیاول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  منوچهر رشیدی   مهدی زمانی

چکیده : اندیشه ی پیوند قدرت و اخلاق یکی از مهمترین موضوعات مورد نظر اندیشمندان حوزه اخلاق و سیاست است . در این پژوهش سوأل اصلی پیوند اخلاق و قدرت در اندیشه فارابی و ماکیاول است هر دو فیلسوف در دو مکان و زمان متفاوت ، زندگی کرده اند برای بررسی این دو مقوله ضرورتاً به این نکته باید توجه نمود . فارابی اخلاق را نیرویی درونی و پیش برنده به سوی کمال می داند و یکی از زوایای نمود این نیرو ، قدرت و سیاست است . اخلاق مقدم بر قدرت و سیاست است و سیاست مدار واقعی کسی است که به دنبال سعادت واقعی است و آنکه سعادت را محقق می سازد سیاستمدار با اخلاق است. در حالی که ماکیاول اخلاق را وسیله ای برای یک غایت اصلی ؛ یعنی قدرت و سیاست می داند و این نوع اخلاق از دین و آموزه های مسیحیت بی تاقیر نبوده است ، البته این به معنی حذف اخلاق در مسیر قدرت و سیاست نیست ، بلکه او اعتقاد دارد که پادشاه برای رسیدن به هدف ، باید گاهی اخلاق را در خدمت قدرت قرار دهد؛ هر چند ابتدا این نوع قدرت غیر اخلاقی به نظر آید. خلاصه اینکه آنچه در نظر ماکیاول مهم است و از ارزش اصلی برخوردار است، قدرت است. و اخلاق امری تبعی است ولی در نظر معلم ثانی اصل اخلاق است ، قدرت یک امر تبعی است .

اخلاق فضیلت از دیدگاه فیلیپا فوت و مقایسه آن با نظریه خوبی طبیعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  طایف صفایی   افلاطون صادقی

موضوع این پژوهش بررسی اخلاق فضیلت فیلیپا فوت و معرفی نظریه هنجارمندی طبیعی و تعریف خوبی طبیعی از دیدگاه او، و مقایسه آن با نظریه ی خوبی طبیعی مطرح در عصر جدید است. پیشینه اخلاق مبتنی برفضیلت به اخلاق باستانی برمی گردد. فوت مانندآنسکومب، مک اینتایر، و مرداک در احیاء فلسفه اخلاق فضیلت محورتلاش نموده است. فوت خوب را بخشی از واقعیت می داند. وبه نظر او یک عمل وقتی عمل خوب است که ذیل فضیلتی قرار گیرد. بشر همواره دلیلی برای پی جویی فضیلت و پرهیز از رذیلت دارد، به فضایل نیازمند است به همان اندازه که به دستان و چشمانش نیاز دارد. فوت برمعنای عرفی خوب تأکید دارد و منظورش را از خوبی خصلت ِویژه یا کارکرد خاص یک موجودزنده منفرد معرفی می کند. عقلانیت را شامل هر عمل و باور و گرایش می داند که بر دلیل مشروعی استوار باشد. پایه «احکام اخلاقی» فضایل و رذایل فردی است. و برای گفتن اینکه فلان چیز فضیلت یا رذیلت است دلیل عینی وجود دارد. «نظریه فضیلت-رذیلت» روش عالی برای ساخت طرز فکر عینی در داوری اخلاقی است. «خوبی» استعدادها و اعمالی است که برای شیوه خاص زندگی ضروری هستند. احکام اخلاقی درباره خوبی ِطبیعی هایی است که آدمی «می خواهد». با توجه به «دستور هنجارمندی طبیعی»، «خوبی و بدی اخلاقی» یک زیر طبقه از رده عام «خوبی و بدی طبیعی» هستند و خوبی اخلاقی تافته جدا بافته از خوبی طبیعی نیست. مدعای تمایز بین این دو در عصر جدید اتفاق افتاده است: 1) وقتی خوب طبیعی توسط «اراده فرد» یا «حاکم» یا «خدا» تأیید شود خوب اخلاقی حاصل می شود. 2) خوب اخلاقی مستقل از خوب طبیعی است و بلکه شرط لازم آنست. بر خلاف هر دو گروه فوت معتقد است آنچه خوبی اخلاقی نامیده شده همان خوبی طبیعی است که در مورد انسان ها به کار می رود. خوبی طبیعی، فقط به موجودات زنده فی نفسه و اجزا، و مشخصات، و کارکردهای آنها قابل اسناد است. و آن یک خوبی مستقل هست که مستقیماً به ارتباط یک فرد با فرم زندگیِ نوعیش بستگی دارد. گر چه خوب ِبشری متفاوت با خوب در عالم حیوانی و گیاهی است با این حال یک ساختار مفهومی مشترک وجود دارد. فوت با تکیه بر قاعده ی عام هنجارمندی طبیعی، همه انواع خوبی را طبیعی می داند. آدم خوب کسی است که خوبی مربوط به بشر را داراست. پس عمل برطبق فضایل فردی ما را به خوبی بشر که همان سعادت است می رساند.

خلقت از عدم در کلام اسلامی و مقایسه آن با تجلی از دیدگاه افلاطون و افلوطین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  زهرا عباسی مبارکه   مهدی زمانی

آفرینش یکی از مفاهیم اساسی است که در جهان بینی اسلامی ، نقشی برجسته درهمه ابعاد اندیشه دینی بشر ایفا می کند .سوال از آفرینش و خلقت ، تاریخی به درازای اندیشه دارد و پیوسته متفکران و اندیشمندان به غور و بحث پیرامون این مساله پرداخته اند.اما به طور کلی در مورد نسبت موجودات با خداوند دو نظریه وجود دارد که از آن ها تحت عناوین صدور و خلقت یاد می شود.نظریه صدور (تجلی) که در نظام های بزرگ عرفانی و فلسفی مطرح است نسبتی ضروری میان اصل و تجلی برقرار می سازد. اما در نظریه خلقت از هیچ که در نظام های کلامی ادیان توحیدی مورد تاکید قرار می گیرد ، رابطه خالق و مخلوق در نظر گرفته شده و بر تمایز و جدایی آن ها پافشاری می شود. در این رساله تلاش شده تا ضمن اشاره به بحث حدوث و قدم ، به بررسی و مقایسه نظریه خلقت از هیچ از دیدگاه متکلمین اشعری ، معتزلی و شیعی با تجلی از دیدگاه افلاطون و افلوطین پرداخته شود و با بیان انگیزه ،مبانی و نتایج هر یک از دیدگاه ها ، مناسبات میان خدا و موجودات نیز در هر نظریه ، مورد بررسی قرار گیرد.

بررسیو نقد نظریه سعادت ارسطویی در پرتو مفهوم قرانی سعادت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  منصور اربابیان   مهدی زمانی

چکیده: واژ? سعادت مفهومی مهم است که ارسطو آنرا در قالب نظریه ای در فلسفه اخلاق مطرح نموده و برای وصول به آن راه و روشهائی را ارائه کرده که اصلی ترین مولف? آن شکوفا نمودن و بروز کلیه استعدادهای انسان در سایه عقل وپیروی از حیاتی عقلانی توام با فضیلت است فضیلتی که با رعایت حدوسط واعتدال واجتناب از افراط وتفریط حاصل می آید وعمل ناشی از آن ارزشمند واخلاقی شمرده می شود البته لازم است فضایل با تکرار عمل در نفس به صورت عادت درآیند تا ملکات نفسانی را بوجود آورند چرا که همین ملکات زیر بنای شخصیت انسان سعادتمند از دیدگاه ارسطو را پایه گذاری می کنند لکن با بررسی مترادف سعادت یعنی فلاح در قرآن مشخص می شود که ابتنای رستگاری صرفاً به جنبه عقلانیت انسان و همچنین محدود دانستن حیات او به نشئه دنیا به مثابه تعریف کل به جزء است که نزد هم? اندیشمندان باطل ومردود است وغفلت از تمام استعدادهای بشر و تعریف سعادت بدین گونه حکایت ازعدم شناخت کامل ارسطو دارد لذا با توسل به وحی و علم بی منتهای الهی شناخت کامل انسان وجهان و در نتیجه تعریف صحیح فلاح و رستگاری حاصل می شود معرفتی که هر گاه توام با ایمان و عمل صالح شد قطعاً سعادت جاودانه را به همراه خواهد داشت. کلیدواژه: سعادت، عقل، فضیلت، اعتدال، خدا،ارسطو.

بررسی آراء اخلاقی جان دیویی و ملامحسن فیض کاشانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  شهرزاد راهنما بیات   مهدی زمانی

چکیده هر چند جان دیویی به فلسفه ی اخلاق و فیض کاشانی بیشتر به علم اخلاق پرداخته است، مقایسه ی آراء اخلاقی این دو، شاید بتواند نتایجی مفید به دست دهد. دیدگاه ابزارگرایانه و پیامدگرایانه ی دیویی در تمامی ساحت های فرااخلاقی، اخلاق هنجاری و کاربردی وی موثر است. وی با رد هدف غایی و با توجه به اصول و معیارهای تجربه، تنها به محیط طبیعی و اجتماعی توجه دارد و براین اساس شیوه ی حل مسأله را ارائه می دهد که با توجه به این روش که مبتنی بر رویکردی علمی و آزمایشی است، فرد در موقعیت های اخلاقی، دست به انتخاب می زند و فرایند رشد که اصلی ترین ارزش در زندگی است، تأمین می شود. بنابراین درباره ی مولفه های فرااخلاقی اندیشه های وی، می توان تغییر، رشد، ابزارانگاری و ارتباط بین نظر و عمل و درباره ی مولفه های اخلاق هنجاری اندیشه های وی، تجربه، روش مشکل گشایی، زمینه گرایی و آزادی را نام برد و در مورد مولفه های تربیت اخلاقی، عوامل درونی موثر بر تربیت؛ رغبت، هدف و ذهن درکنار عامل بیرونی موثر بر تربیت؛ طبیعت را نام برد. او با دیدگاه غایت گرایانه در زمینه ی اخلاق هنجاری، به اخلاق فضیلت مند و وظیفه نگر، جهت و صبغه ای سازنده و جهت دهنده می دهد. دیدگاه وی استوار بر مبانی کلامی، عرفانی و فلسفی است و او با استفاده از این دیدگاه، با ارائه ی مبانی تربیت اخلاقی؛ تغییرپذیری خلق، نیت و اعتدال جامع و اصول هدایت گر بشر؛ استفاده از کلام وحی وکلام و سنت معصومین، فرد را در رسیدن به خودآگاهی و خداآگاهی و نائل شدن به کمال حقیقی یاری می رساند. بنابراین درباره ی مولفه های فرااخلاقی اندیشه های وی، می توان اهمیت ارزش فی نفسه همراه با ارزش ابزاری، واقعی بودن و مطلق بودن ارزش و در مورد مولفه های اخلاق هنجاری اندیشه های وی، قرب الهی، تحصیل خوبی از طریق تصفیه و تهذیب؛ کسب فضایل و رفع رذایل، با استفاده از عبادت و اخلاق را نام برد و در مورد مولفه های تربیت اخلاقی، در کنار تربیت عرفانی، می توان تغییرپذیری خلق، اعتدال جامع، نیت، امتیاز معارف وحیانی بر برهانی، ضرورت دین در افزایش قوه ی تفکر و سازندگی اجتماعی را نام برد. هر چند هر دو فیلسوف به فرد، رشد فردی، تجربه، آزادی، جامعه و بهسازی جامعه بذل توجه داشته اند، فیض تحت تأثیر تعالیم دینی از بعدی الهی و معنوی به این مسائل می نگرد و بر همین اساس به ارائه ی راه کارهای موثری برای تربیت و خودسازی فرد و بهسازی جامعه می پردازد. درحالی که در آراء دیویی جنبه های روحانی و معنوی الهی تربیت اخلاقی نادیده گرفته شده است و ارزش ها و اخلاقیات در سطح سازگار کردن انسان با محیط طبیعی و اجتماعی فرو کاسته شده است. واژگان کلیدی: جان دیویی- ملامحسن فیض کاشانی- پراگماتیسم – نظریه ی اخلاقی – تعلیم و تربیت

خودشناسی در مثنوی معنوی از دیدگاه روان شناختی و اخلاقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  علی اکبر مروجان   محمدصادق واحدی فرد

پژوهش حاضر کوششی است در تبیین خودشناسی در مثنوی معنوی مولانا و بررسی امکان استخراج یک نظام اخلاقی در این کتاب. ماهیت شاعرانه در مثنوی معنوی، فراهم آوردن خلاصه ای نظام مند از آراء مولانا را دشوار می سازد . مولانا در راستای استکمال و تعالی روح به همان سان که باید همه نسل بشر را به مثابه ظهور استعدادها و امکانات روح انسانی نگریست راه تصفیه و تطهیر روح را بیان می دارد. در این نوشتار ابتدا مبانی خودشناسی در مثنوی بررسی خواهد شد که براساس این مبانی، لایه های وجودی مختلف در انسان نوعی تضاد در هستی او ایجاد می کنند و این تضاد زمینه حرکت و هویت اخلاقی انسان را فراهم ساخته و خوب و بداخلاقی را معنادار و تعلیم و تربیت اخلاقی را ممکن می سازد در اینگونه صورت بندی روی آوردن به اصالت در صورتی ممکن است که خویشتن را فوق العاده به جد بگیریم و خود را وقف پروردن نظرگاه انفسی کنیم . به معنای توجه به نتیجه نهایی اعمال تأیید می گردد که عین « غایت گرایی » در اخلاق هنجاری مثنوی نوعی از « تکلیف گرایی » است الزام در این « تکلیف گرایی » است در عین حال نظریه نهایی مثنوی در اخلاق « فضیلت گرایی » ناحیه غلبه عشق بر وجود انسان و تبدیل خود بشری به خود الهی است.

غیرشناخت گرایی اخلاقی نزد ویتگنشتاین متأخر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  مرتضی افصحی   علی اکبر احمدی افرمجانی

شارحان و مفسران ویتگنشتاین آراء و اندیشه های او را در دوره متأخر، پیرامون فلسفه ی اخلاق، غیرشناخت گرایانه دانسته اند. بنابر پژوهشهای فلسفی (بر خلاف رساله منطقی-فلسفی)، این ساخت زبان ما است که چگونگی تفکرمان را درباره ی جهان واقعی تعیین می کند. به عبارت دیگر هیچ نقطه ای بیرون از بازی های زبانی نیست که بتوانیم عقب بایستیم و از آنجا نسبت بین زبان و واقعیت را ارزیابی کنیم. وظیفه ی فلسفه در دوره ی متأخر، همانا رفع سوء استعمال الفاظ است و اصطلاحاً گفته می شود که توصیفی است و نه جوهری. اگر طبق رساله منطقی-فلسفی اخلاق فاقد تصویر بود بنابر پژوهشهای فلسفی اخلاق نوعی بازی زبانی قاعده مند محسوب می شود که باید با روش توصیف منطق این بازی را کشف نمود و با به کار بردن قواعد خاص خودش آن را بازی کرد. بر اساس پژوهشهای فلسفی «معنا همان کاربرد است» و ما معنای هر چیز را در کاربرد آن در بافت و سیاق مخصوص به خود خواهیم یافت. در پژوهشهای فلسفی دیگر سخن از صحیح بودن یا ناصحیح بودن گزاره نیست بلکه گزاره یا فهمیده می شود یا فهمیده نمی شود. از این جا غیرشناخت گرایانه بودن نگاه اخلاقی ویتگنشتاین متأخر آشکار می شود. وی در این دوره معتقد است که یک استدلال همیشه درست است اگر شما را اقناع کند. درست است که فلسفه اخلاق ویتگنشتاین متأخر غیرشناخت گرایانه است ولی باید اشاره کرد که از نوعی اقناع و حجیت اخلاقی برخوردار است و همواره می توان انتظار پیامدهایی چون دعوت اخلاقی، توافق اخلاقی، عقلانیت اخلاقی و از همه مهم تر سازواری اخلاقی را داشت.

رابطه دین ،اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  زهرا میربک سبزه واری   مهدی زمانی

در فصل اول؛ این تحقیق به کلیات پرداخته می شود که شامل پروپروزال به صورت بسط یافته تر می باشد، در ادامه به بررسی اصلاحات در جوامع مختلف پرداخته می شود. ضمنا" جایگاه بحث در فلسفه اخلاق را بررسی کرده و این که در پایان این فصل به پیشینه ی تحقیق و منابعی که استفاده شده توجه شده است. در فصل دوم؛ که اشاره ای به پیدایش و ظهور پروتستانتیسم دارد و نقش کلیسا را در آن نشان می دهد، به بررسی اصطلاح «رِفرُم» و کسانی که نقش مهمی در پیدایش این نهضت داشته اند، می پردازد ؛ مانند «مارتین لوتر»، «‍‍‍‍ژان کالون» ، «زوینگلی» ، « جان ویکلیف انگلیسی» و « یان هوس». در ادامه فصل به نقش کلیسا در پروتستانتیسم اشاره شده که چگونه فساد مالی، سیاسی و ابتذال مذهبی در کلیسا، باعث شده موج نهضت اعتراض پروتستانتیسم شکل گیرد . در فصل سوم؛ به دیدگاه پروتستانتیسم درباره ی دین و حقیقت ایمان پرداخته می شود. در ابتدای فصل به نقش دین و فلسفه دین به صورت کلی در جوامع مختلف اشاره دارد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دیدگاه های مختلف پروتستانتیسم و کاتولیک اشاره دارد. بحث اعتقادات در آیین پروتستان که خدا، ایمان و فیض را دربرمی گیرد، در ادامه این فصل قرار دارد. در پایان فصل به عبادت در آیین پروتستان که به صورت گروهی و فردی انجام می گیرد و مراسم خاصی دارد، اشاره می شود. در فصل چهارم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم راجع به اخلاق است، در ابتدا به مسأله اخلاق و جایگاه آن درآیین پروتستان به صورت کلی و نیز به اخلاق عملی در فرقه های آیین پروتستان که شامل کالوینیسم، پیتیسم، متدیسم و فرقه های باپتیست پرداخته می شود. در ادامه نیز به فرهنگ در آیین پروتستان و منابع مربوط به آن ها اشاره دارد. فصل پنجم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم پیرامون سیاست را بررسی می کند به طرح مسأله سیاست، نقش مذهب در سیاست، نقش سیاست در مسیحیت می پردازد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دموکراسی که دو آموزه انتخاب و انسان را دربرمی گیرد، پرداخته می نشود. فصل ششم؛ به رابطه و مناسبت های بین دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم اشاره دارد و درپایان این فصل نتیجه گیری را از کل فصول دربردارد.

دین و اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1390
  فاطمه السادات هاشمی زاده   ناصر مومنی

خداشناسی ملاصدرا بسیار همه جانبه و عمیق است و از محوری ترین مباحث در تمام آثار او ارتباطی است که او با خالق برقرار کرده است در این خصوص به یک برهان معروف او " برهان صدیقین" است ،که در اثبات خدا و عالم هستی از این برهان استفاده می کنند آگوستین و صدرالمتالهین هر دو اعتقاد شدید به وجود خدا دارند و خدا محورند اما یکی ، بسیار دقیق هم از راه فلسفی هم از راه منطق عقلانی و عرفانی به کنجکاوی بشر در مورد خدا پاسخ می دهد (.صدرالمتالهین) دیگری خدا را هم بسیار نا محدود و غیر قابل تعریف عنوان می کندو هم او را آنقدر نزدیک می بیند که چون روحی تجلی یافته در صورت انسان می داند (آگوستین) اما این مهم است که با این تفاوت چشمگیر در خداشناسی صدر او آگوستین هر دو به خدای یگانه که حد و حصر ندارد و باید خود را همه وقت و همه جا وقف او کرد. ، معتقدند و مبنای سعادت بشری را در تقرب و حرکت به سمت او می دانند.. همچنین هر دو فراوان از کتاب مقدس به عنوان منبع اصلی تفکر و کسب حقیقت و در نهایت وصال به سعادت سود برده اند . آگوستین در زمینه وحی مانند صدر المتألهین فکر نمی کند، او مثل ملاصدرا اعتقادی به پیامبری که از جانب فرشتگان سخن خدا را دریافت می کند و یا انسانی که به درجه ای از تزکیه قوی نفس رسیده باشد که پرده های عوالم ظاهر کنار رود و باطن قدسی و حقیقی را دریابد، ندارد او از وحی به چیزی شبیه الهام شدن همان طورکه در بسیاری از انسان ها رخ می دهد، یاد می کند و آن را پدیده ای خاص برای افرادی خاص نمی داند. او در ماجرای خود برای گرایش به آیین مسیحی به این نکته اشاره می کند که وقتی تمام وجودش پر از تلاطم شک و تردید بوده است صدایی شنیده که می گفت «بردار و بخوان» این کلام بر جان دلش می نشیند واین الهام در اعماق وجودش نفوذ می کند و تصمیم قاطع بر گرایش مسیحیت می گیرد . او کتاب مقدسی را که کلام عیسی مسیح است، حقیقتی می داند که از مسیح (به عنوان خدا) در کالبدی به نام عیسی، جوشش شده است و مسیح همان خداست که خود را در کالبد انسانی به جسم رسانیده که هم مانع غرور انسان شود و هم انسان ها او را بهتر درک کنند و کلام خدا را دریابند. آگوستین مانند ملاصدرا دیدگاهی وسیع درمورد وحی ندارد و او را محدود به الهامی می کند که بر جان هر انسان طالب حقیقت است، می نشیند ملاصدرا اذعان می کند ابتدا نور الهی در جان پیامبر بزرگ اسلام حلول می کند و بعد به ترتیب ، عالمان و صالحان و یاکان. را در برمی گیرد. در حالی که آگوستین فقط از مومن و کافر در تقسیم بندی خود استفاده می کند و الهامات را در مورد خودش به عنوان یک انسان مردد، در پذیرش مسیحیت با دیگری یکی می داند و معتقد به الهام بخشی از جانب خدا برای هر انسان عاشقی است . عقیده صدرالمتالهین به زندگی بعد از مرگ بسیار محکم است و هر انسان خارج از این اعتقاد را انسانی بسیار رذل در رأی و عقیده می داند او در توصیف چگونگی مرگ و زندگی جاودانه دو مطلب را با استناد به آیات قرآنی مورد برسی قرار می دهد ،نفس و روح را. آگوستین چنین تعاریفی دقیق و استثنایی از روح و نفس ندارد اما معتقد است حیات انسان با زندگی روح ادامه می یابد.او روح را چیزی می داند که با تمامی وسعتش به همه امور واقف نیست و تنها خداست که همه چیز را در مورد انسان می داند ، این نقطه مقابل تفکر صدرائی است که روح را خاص انسان هایی می داند که نفوس بسیارپاک و رقیق دارند و از روح به عقل کامله یاد می کند که هر کس نمی تواند به این درجه از کمال برسد. آگوستین معتقد است خداوند روح انسان را به طور فردی و معجزه آسا خلق نمی کند، بلکه روح همراه با جسم و از طریق والدین منتقل می شود چیزی که ملاصدرا به استناد آیه قرآنی آن را رد می کند و معتقد است روح و نه نفس قبل از آفرینش انسان موجود بوده است. بنا براین از دیدگاه صدر المتالهین اعتقاد به آفرینش روح به عنوان امری از جانب پروردگار که از ازل و قبل از آفرینش انسان وجود داشته وباید تا ابد جاودانه باشد به زندگی انسان معنا می بخشد .و از دیدگاه آگوستین اعتقاد به روح، به عنوان موجودی که همراه آفرینش جسم انسان خلق شده وپس از مرگ جسم باقی می ماند هم، دلیلی براعتقاد او به جاودانگی است. آگوستین و صدرالمتألهین اخلاق طبیعی را هرگز از اخلاق فوق طبیعی جدا نمی بیند و هر دو قانون اخلاقی را مسیری در جهت رضایت و قرب خدا می دانند که نهایت آن به سعادت ختم می شود. آنچه از بیان این مقاله مشخص شد ،اخلاق با توجه به خدامحور بودن اندیشه صدر المتالهین وآگوستین امری جدا از اراده الهی نیست ،اما این به آن معنا نیست که اطاعتی کور کورانه و توام با تعطیل شدن عقل باشد .هر دو خیر را در حقیقت وجود الهی و قدم نهادن در مسیر اعتدال می دانند و شر را امری عدمی می دانند با این تفاوت که ملاصدرا، شر را در قیاس با کمال نفس ناطقه و تسلط سایر قوا بر قوه عقلیه می پندارد که،در نهایت به رویگردانی از خدا منجر می شود، و آگوستین هم شر را امری عدمی می داند که بلافاصله با رویگردانی از حقیقت الهی به وجود می آید . هر دو شر را مانع سعادت بشری می دانند که انسان را از حقیقت خود دور می کند. صدرالمتألهین فضیلت اخلاقی را صفتی می داند که با اتصاف آن به نفس باعث ارزش و شرافت آن می شود و رذیلت را هر صفتی می داند که از ارزش و اعتبار نفس می کاهد.هر چه انسان را به تقرب الهی نزدیک تر کند و نفس انسانی را بیشتر پالایش نمایدارزشمندتر و با فضیلت تر است . رذیلت اخلاقی هر عملی است که انسان را از اعتدال خارج کند و انسان را از مسیر تقرب الهی دور کند. چنین عملی اعتبار نفس را به شدت کاهش می دهد و از سعادت حقیقی اش باز می دارد . همچنین آگوستین هم سرچشمه فضیلت را فقط و فقط در خواست خدا می داند چون تنها خدا خیر محض و مطلق است . .هرچه که در دایره امر الهی وجود داشته باشد و خواست خدا باشد فضیلت است وگرنه هیچ چیز ارزش خوب یا بد بودن را ندارد و خوبی و بدی فی نفسه نیستند وما با اراده و اختیار خودمان وبدون هیچ اجباری میتوانیم از امر الهی پیروی کنیم یا نه. اگر مطابق با خواست او، اراده خود را بکار بستیم فضیلت مند وگر نه دچار رذیله اخلاقی می شویم این دو فیلسوف هر دو سعادت گرا هستند لذا عمل اخلاق را برای هدف نهایی رسیدن به سعادت تعریف می کنند. صدر المتالهین معتقد است،اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد. همچنین وقتی نفس ناطقه باعقل کلی متحدشود ، به جایی می رسد که همه حقیقتها رادرک می کند اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد.این جاهمان نقطه سعادت آدمی است.یعنی سعادت حقیقی بدست آوردن معارف عالیه وقدسیه است به وسیله کمال قوه عقلانی. چون کمال این قوه باعث غلبه بر سایر قوای نفسانی انسان می شود و این همان چیزی است که ، آگوستین از آن به سعادت یاد میکند یعنی شناخت حقیقت وجود الهی ، که در پرتو ی عشق الهی محقق می شود در واقع ملاصدرا بر عقل به عنوان کمال نفس و تسلط برسایر قوای نفسانی جهت رسیدن به سعادت اصرار می ورزد وآگوستین با دو فاکتور جستجوی حقیقت الهی و پرورش عشق در درون خود، سعادت را تعریف می کند . هر دو به رعایت اعتدال به عنوان فاکتور مهم اخلاقی در رسیدن به سعادت اشاره دارند .

رابطه بین هوش های چندگانه(گاردنر) با مهارت های زندگی در دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  مهدی زمانی   داریوش نوروزی

هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هوش های چندگانه گاردنر با مهارت های زندگی می باشد. جامعه این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران بودند. نمونه این پژوهش 205 نفر بودند. از میان این نمونه 145 نفر دختر و 60 نفر پسر انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که هوش چندگانه با مهارت های زندگی در سطح01/0 رابطه معنادار62/0 وجود دارد. همچنین میان انواع هوش های چندگانه گاردنر با مهارت های زندگی رابطه معناداری وجود داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که در بین میانگین های هوش چندگانه و همچنین مهارت های زندگی در جنس مذکر و مونث تفاوت معناداری وجود ندارد. آزمون آنوا برای تفاوت میانگین دانشجویان رشته های مختلف برای مهارت های زندگی و نیز هوش های چندگانه گرفته شد. نتایج این آزمون نشان داد که در بین دانشجویان رشته های مختلف از لحاظ مهارت های زندگی وهمچنین هوش های چندگانه تفاوت معناداری وجود ندارد.

عفاف در اخلاق اجتماعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهره فرخ یار   علیرضا اژدر

چکیده این پژوهش با هدف بررسی ارتباط عفاف در اخلاق و روابط اجتماعی صورت گرفته است تا میزان نقش عفاف در روابط اجتماعی در شکل گیری ارزشهای اخلاقی در جامعه و بازداری از مشکلات و ناهنجاریها ی اجتماعی تعیین شود . این تحقیق در پی آن است که با بررسی وتحلیل واژه عفاف و حیادر روابط اجتماعی در باب اخلاق درابعاد نتیجه گرایی،تکلیف گرایی،فضیلت گرایی تاکید نماید.چرا که بخش مهمی از آلودگی های اجتماعی درابعاد اخلاقی، ناشی از خروج انسان ازحریم پاکی ؛عفاف؛حیاواعتدال روحی بوده ونادیده گرفتن حدودالهی واخلاقی،موجب پیدایش پلیدیها وآلودگیهای اجتماعی گردیده است. زیرا حیا و عفاف ، تدبیری ارزشمند در حفظ کیان جامعه و خانواده است . بررسی و رهیافت به گونه های رفتاری، گفتاری و پوششی عفاف؛ پیوست های مفهومی عفت درونی و آثار و کارکردهای عفت بیرونی همچون کارکرد اقتصادی ، اجتماعی ، خانوادگی و نیز راه های احیا و دست یابی به عفت درونی وبیرونی، ارزش و جایگاه دینی عفاف در ساحت مفهوم، مصادیق بیرونی و راه کارهای اجرایی دست یازیدن فرد و جامعه به عفاف از محورهای اصلی این پژوهش به شمار می روند. عفاف، طهارت درونی و نوعی حجاب باطنی است، در واقع واژه عفت بر کنترل شهوات و جلوگیری آن در خروج از مرز اعتدال تلقی می شود. دامنه عفاف دارای گستره وسیعی می باشد، که از شئونات فردی گرفته تا تعاملات اجتماعی را در بر می گیرد. عفاف در اسلام دارای حریم هایی است. همچنین عفاف دارای انواعی است که مصادیق آن، عفت در گفتار،کردار، پوشش و نگاه می باشد. مجموع این مصادیق موجب می گردد که انسان اعم از مرد و زن به عفت واقعی دست یابد. مفهوم عفاف در بعد کلان، آن است که در نفس انسان وضعیتی پدید آید، که او را از سیطره ی خواسته ها(زیادی خواهی) حفظ کند. و در بعد خرد، می توان عفاف را در چهارچوب مسائل اخلاقی و به ویژه موضوع روابط اجتماعی میان زن و مرد در جامعه وخانواده مطرح نمود. در واقع بحث ها و مطالب درآمدی این نوشتار در چهار فصل صورت بندی شده است: در فصل اول ،به تبیین مفاهیم وتعاریف عفاف پرداخته ،و در فصل دوم، مفاهیم اخلاقی عفاف را از منظر اخلاق هنجاری و دیدگاهها ونگرشهای افراطی،تفریطی واعتدالی مکاتب اخلاقی مورد بررسی قرار داده ،و در فصل سوم، مفاهیم و مصادیق عفاف در اخلاق وروابط اجتماعی در جامعه، مورد بررسی قرار گرفته است، ودر فصل چهارم به توصیه های دین مبیین اسلام برای پیدایش عفاف در روابط واخلاق اجتماعی وراهبرد ها واهکارهای پیشنهادی گسترش عفاف در جامعه پرداخته ایم. کلیدواژه ها: عفت، حیا، اخلاق هنجاری، اخلاق و روابط اجتماعی، تربیت اخلاقی.

رخساره و محیط رسوبی بخش بالایی سازند دالان در میدان گازی کیش
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1390
  مهدی زمانی   سادات فیض نیا

بخش بالایی سازند دالان توالی کربناته با سن پرمین بالایی است که در نواحی فارس و خلیج فارس به طور گسترده نهشته شده است. بخش بالایی سازند دالان در مقطع تحت الارضی چاه کیش 2 از میدان گازی جزیره کیش مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقطع بخش بالایی سازند دالان به صورت هم شیب بر روی بخش تبخیری نار و به صورت ناپیوسته در زیر آهکهای دولومیتی، شیل و انیدریتهای سازند کنگان قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی و آنالیز رخساره ها منجر به شناسایی 12 میکروفاسیس گردید، این میکروفاسیس ها در یک رمپ کربناته تک شیب و در 4 محیط رسوبی شامل پهنه های جزرومدی، تالاب، سد و دریای باز نهشته شده اند. مهم ترین فرآیندهای دیاژنزی که سنگ های کربناته بخش بالایی سازند دالان را در منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر قرار داده اند، شامل میکریتی شدن، سیمانی شدن، انیدریتی شدن، فشردگی، دولومیتی شدن و انحلال است که این فرآیندها در سه محیط دیاژنتیکی دریایی، متئوریکی و تدفینی صورت گرفته اند. تغییرات نسبی سطح آب دریا در حین تشکیل نهشته های دالان بالایی منجر به تشکیل دو سکانس رسوبی درجه سوم با مرزهای نوع دوم گردیده است، این سکانسها بر اساس آنالیز رخساره ها و شناسایی الگوی انباشتگی پیشرونده و پسرونده رسوبات شناسایی گردید.

بررسی انواع پلی مورفیسم دخیل در بروز دیررس آلزایمر و ارتباط آنها با تاثیر داروی اگزلون در بیماران مراجعه کننده به مراکز مغز و اعصاب تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  آزاده صیاد   مهدی زمانی

بیماری آلزایمر متداولترین شکل دمانس دوره میانسالی و پیری میباشد که طی آن حافظه و اعمال شناختی عالیتر بگونه پیشرونده ای تحلیل میر وند. تلفیق یافته های فارماکولوژی و بیولوژی مولکولی و پاتوژنز بیماری آلزایمر میتواند موجب دستیابی به مداخلات درمانی موثرتر گردد. در این تحقیق با ارزیابی پاسخ به داروی اگزلون توسط مقیاس ارزیابی cdr، ارتباط پاسخ دارویی در 100 بیمار مبتلا به آلزایمر در سن بالا با پنج واریانت ژنتیکی مربوط به ژنهای gstm3, 5ht6, ctsd, lrp, lpl که بر پایه نقششان در پاتوژنز بیماری کاندید شدند، بررسی گردید. بررسی پلی مورفیسمها توسط تکنیکهای pcr- rflp ،pcr-ctpp و allele specific pcr انجام گرفت. با توجه به هتروژنسیتی جمعیتی ژن های مستعد کننده، پیوستگی پلی مورفیسمهای فوق با بیماری در ایران در یک مطالعه مورد شاهدی بررسی گردید. در مورد پلی مورفیسمهای ژنهای 5ht6 و ctsd، اللt بطور معناداری با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر همراه میباشد. وجود پلی مورفیسم hindiii ژن lpl در حالت هموزیگوت بطور معناداری با این افزایش خطر همراه است. مقایسه پاسخ دارویی بین گروه بیماران دارای ژنوتایپهای مختلف مربوط به هر یک از ژنهای lplو lrp بر خلاف ژنهای دیگر مورد مطالعه تفاوت معنا داری نشان میدهد، بترتیب (01/0=p، 042/0=p). هنگامیکه ترکیب ژنوتایپ h+/h+ و c/t مربوط به ژنهای lplو lrp (که بر خلاف ژنهای دیگر مورد مطالعه، در متابولیسم لیپیدها دخیلند) مورد بررسی قرار گرفت، مقایسه پاسخ دارویی نشان داد که بیماران همراه با ترکیب ژنوتایپی فوق نسبت به دیگر بیماران بطور بسیار معناداری پاسخ دهنده های بهتری به اگزلون میباشند (002/0=p). با توجه به روند تاثیر دارو این امر شاید حاکی از ارتباط مستقیم تجمع پلی مورفیسم های مربوط به برخی ژنهای دخیل در متابولیسم لیپیدها در پاسخ به اگزلون در بیماران مبتلا به آلزایمر دیررس باشد. با تعیین ژنوتایپ دو ژن مذکور میتوان با توجه به پیش بینی پاسخ دارویی، از آزمودن داروهای دیگر و تغییر مسیرهای درمانی و اتلاف هزینه دارویی و مراقبتی جلوگیری کرد.

مبانی و اصول اخلاقی حقوق کودک از نگاه اخلاق اسلامی و حقوق بشر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  الهام السادات مجلسی نیا   مهدی زمانی

در این پایان نامه ، سعی بر آن است تا اصول اخلاق حقوق کودک در کنوانسیون حقوق بشر و اخلاق اسلامی بررسی شود. موضوع این پژوهش ، موضوعی میان رشته ای است . از اینرو ابتدا لازم است مباحثی پیرامون حقوق و ارتباط آن با اخلاق و همچنین مطالبی درباره اخلاق و ارتباط آن با سایر علوم بیان گردد. پیش از پرداختن به اصول اخلاقی، مطالبی درباره مبانی اخلاق و مسائل مربوط به بخش های مختلف مبانی، بیان می شود . درباره حقوق ؛ تعریف حق و اقسام حق مشخص می گردد و هریک از مکاتب حقوقی بیان می گردد. توضیحات اولیه برای هرچه مشخص شدن نوع اصول اخلاقی در حقوق بشر و میثاقین حقوق بشر لازم است. آن چه می توان در ابتدا بیان کرد این است که هردو نظام یعنی اخلاق اسلامی و کنوانسیون حقوق بشر اصولی مشترک را دارا هستند و به همین دلیل برخی مکاتب؛ حق و حقوق را فطری می دانند . طرز تلقی از حق، فکر و عمل هر دو نظام را درباره حقوق کودک معین می کند. پس از بیان مسائل اخلاق اسلامی و طرز تلقی این مکتب به کودک و حقوق کودک؛ به مسائل مربوط به حقوق بشر و اصول اخلاقی حقوق کودک در اعلامیه جهانی و کنوانسیون حقوق کودک می پردازیم. آن چه می توان گفت ،مبنای اخلاق اسلامی و حقوق بشر؛ چهار اصل و ارزش اخلاقی یعنی کرامت انسانی، آزادی، عدالت و برابری است و تلقی اخلاقی آن ها بر حقوق کودک بر اصول مذکور استوار است.

اصل تعمیم پذیری در فلسفه اخلاق کانت و هیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  کورش مولایی   مهدی زمانی

چکیده اصل تعمیم پذیری، که ما را ملزم می دارد تا در وضعیت های مشابه، داوری های مشابه داشته باشیم، به عنوان یک اصل مهم در فلسفه اخلاق مطرح است؛ اصل تعمیم پذیری جایگاه ویژه ای در فلسفه ی اخلاق کانت دارد، کانت با بیان امرمطلق و صورت های مختلف آن، معیاری برای اخلاقی بودن یک عمل به دست می دهد، وی معتقد است تعمیم پذیری مهم ترین بعد اخلاقی بودن یک عمل است و در واقع تعمیم پذیری به عنوان یک معیار گزینش احکام اخلاقی، تعبیری از امرمطلق کانت است که در صورت بندی قانون کلی تجلی می یابد. ریچارد مروین هیر نیز از فیلسوفانی است که تعمیم پذیری نقش کلیدی در فلسفه ی اخلاق وی دارد و آن را از ویژگی های حکم اخلاقی می داند؛ هیر معتقد به توصیه گرایی است و به باور وی، تفاوت بین توصیه های اخلاقی و غیر اخلاقی یا اوامر، در تعمیم پذیر بودن توصیه های اخلاقی است؛ هیر با ورود اصل تعمیم پذیری به فلسفه ی اخلاق، استدلال اخلاقی را موجه و راه ورود عقل به حوزه ی اخلاق را هموار می سازد و هم اینکه سهمی برای آزادی در نظر می گیرد. این دو فیلسوف احکام اخلاقی را تعمیم پذیر می دانند، اگرچه در روش و مبانی فلسفه اخلاق خود متفاوتند، هیر ناشناخت گرا و کانت شناخت گراست؛ هر دو تکلیف نگر و غیرواقع گرا هستند. روش کانت نقد شناخت و توانایی و کاربرد آن و پی افکندن اخلاقی فارغ از هرگونه اتکا به تجربه است و روشی که هیر به کار می برد تحلیل زبان است. واژگان کلیدی: اصل تعمیم پذیری، کانت، هیر، توصیه گرایی، وظیفه گرایی، امرمطلق، سازواری

فلسفه اخلاق از دیدگاه نیچه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1386
  سلیمه سید ابوترابی   مهدی زمانی

در این رساله به وضعیت اخلاق در جامعه امروزی از نظر نیچه پرداخته شده که با ماهیت دموکراتیک خود و با نیروی قدرتمندی به نام مسیحیت حیطه عملکرد و اختیار انسان را تنگ کرده و نبوغ و خلاقیت را از انسان گرفته است

مقایسه روشهای تجربی، تحلیلی و عددی بررسی پایداری سقف تونل در محیط سنگی درزه دار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1391
  علی نیک جو   مهدی زمانی

امروزه بسیاری از سازه های زیرزمینی از قبیل تونلها در سرتاسر جهان اجرا می شود. این سازه های زیرزمینی بایستی نه تنها در توده های سنگی بکر و پایدار، بلکه گاهی اوقات در توده های سنگ با درزه ها، گسلها، لایه بندی مایل و نواحی ضعیف ساخته شوند. در خلال ساخت تونلهای کوهستانی دیده شده است که ناپیوستگیها رفتار توده سنگ را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار می دهند و ملاحظات ویژه از قبیل سنگ دوز و پوشش، زمانی که توده سنگ پایدار نیست بایستی در نظر گرفته شود. این اقدامات پرهزینه و وقت گیر است. به منظور تضمین پایداری تونل لازم است که رفتار مکانیکی توده سنگهای درزه دار شناخته شود. در این تحقیق تحلیل پایداری و طراحی یک تونل در توده سنگ درزه دار توسط سه روش تجربی، تحلیلی و عددی ارائه می گردد. داده های زمین شناسی و ژئوتکنیکی مورد استفاده در این جا بر مبنای مشاهدات و اندازه گیری های میدانی در مترو واشنگتن انتخاب گردیده است. در ابتدا سیستم نگهداری تونل با روش q بارتون پیشنهاد شد. سپس با روش تحلیلی تعادل حدی و بررسی گوه های ایجاد شده در تاج تونل ناشی از تقاطع دسته درزه های با شیب مختلف، حالت پایداری گوه از طریق ضریب اطمینان در برابر گسیختگی سقف ارزیابی گردید. به منظور بررسی بیشتر رفتار توده سنگ یک مدل عددی با برنامه flac ساخته شده و رفتار توده سنگ و سیستم نگهداری در مقاطع عرضی مختلف تونل با دقت بیشتر مطالعه گردید. در نهایت نتایج سه روش با مشاهدات و اندازه گیری های میدانی مورد مقایسه قرار گرفت و انطباق مناسب و قابل قبولی حاصل گردید. نتایج پیشنهاد می کند که این روشها می تواند برای آنالیز پایداری تونل در توده سنگ ناپیوسته با دقت مناسب به کار برده شود.

عدالت اخلاقی افلاطون و راولز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  سعید کاکی   محمدحسین مهدوی نژاد

پژوهش درباره ی عدالت علی رغم قدمت تاریخی آن هنوز تازگی خود را حفظ کرده است. به گونه ای که امروزه با حوزه های مختلف از جمله حقوق، سیاست و فلسفه اخلاق ارتباط دارد. در این پژوهش عدالت اخلاقی افلاطون و جان راولز با تأکید بر مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افلاطون به دنبال توجیه عدالت اخلاقی هم در فرد و هم در جامعه بود، لذا وی با نگرشی واقع گرایانه به دنبال رسیدن به سعادت و خیر بود و همچنین معتقد بود که عدالت در عالم مُثُل وجود دارد و در بُعد معرفتی هم عدالت را قابل شناخت از طریق عقل می دانست. راولز هم در خاستگاه تاریخی دیگر و براساس سنّت قراردادگرایی به توجیه عدالت پرداخت. هدف راولز بازگرداندن برابری و احقاق حقوق فردی برای جامعه ای لیبرال بود که در آن عدالت جایگاهی نداشت و نابرابری ها فاصله ِ بین مردم تهی دست و غنی را به حداکثر رسانده بود. لذا وی در سنت کانتی و با بهره گیری از مفهوم عدالت به نگرشی ناواقع گرایانه در اخلاق رسید. در این پژوهش با تأکید بر مبانی و همچنین مقایسه ی دو دیدگاه افلاطون و راولز با روش توصیفی، تحلیلی و نقد هر دو دیدگاه درباره ی عدالت اخلاقی به نگرش عمیق تری از عدالت برسیم.

بررسی مبانی فلسفی حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه غزالی و فیض کاشانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1390
  عباس کشاورزی   مهدی زمانی

یکی از مباحث علم اخلاق که ارتباط مستقیم با مباحث فلسفه اخلاق دارد وباید گفت که جایگاه بحث آن در فلسفه اخلاق هست مباحث مربوط به حسن و قبح می باشد که کهن ترین بحث کلامی نیز می باشد در این پژوهش تلاش شده است تابه بررسی افکار و اندیشه های دو تن از فحول اندیشه اسلامی نسبت به مبانی فلسفی حسن و قبح به طور خصوص پرداخته است? امام محمد غزالی متکلم، نقاد فلسفه و مسلط بر معارف اسلامی به معنای وسیع کلمه و دیگری ملا محسن فیض کاشانی فیلسوف و فقیه و محدث و مفسر نامدار شیعی است که در برابر غزالی چهره نامدار اهل سنت قرار می گیرد برای نیل به اهداف تحقیق از روش کتابخانه به شیوه توصیفی استفاده گردیده و با مراجعه به متن کتب این دو دانشمندتلاش شده تا دیدگاه هریک در خصوص مسایل فلسفی حسن و قبح با توجه به مبانی اصلی ارایه گردد. در یک اظهار نظر کلی و عمومی میتوان گفت که درایمان راسخ ودلبستگی آنها به مبانی عقیدتی اسلامی تردیدی نیست ولی در موضع گیری و اظهار نظر در مسائل گوناگون از جمله مبانی هستی شناسی ،جایگاه علم خداو انسان، بحث اراده خدا و انسان واختیار و....که به وجود آورنده دیدگاه هردودر خصوص مبنای فلسفی حسن و قبح ودیگر مباحث فلسفی می باشداختلاف اساسی دارند چراکه غزالی تحت تاثیر عقاید اهل سنت و جماعت و در مسائل کلامی مذهب اشعری دارد. و فیض کاشانی شیعی معتقد به معارف اهل بیت(ع)، اخباری گری معتدل وتحت تاثیرافکار ومعارف آنهاست غزالی معتقد است اراده همان اراده خداست و انسان در انجام افعال، اراده ایی از خود ندارد و اذعان میکند که افعال نه حسن اند نه قبح ،واین شرع است که حکم به حسن و قبح افعال دارد در حالی که فیض اعتقاد به اختیاری بودن افعال انسان دارد و معتقد به امر بین امرین میباشد بدین صورت که این اختیاری بودن اختیار محض نیست یعنی میتوان افعال انسان را هم به خدا و هم به انسان ربط داد بنابراین نه چون غزالی انسان را مجبور ونه دارای اختیار تام می داند . هر چند غزالی نیز سعی در ارتباط افعال با مسئولیت انسان بر می آید ولی موفق به اظهار کامل آن نمی باشد .نهایتا غزالی با مخالفت خویش با مبانی فلسفی وعقلی محور داوری را به شرع داده که آن نیز متاثر از مکتب اشعری است و عقل را از پرداختن به آن جایز نمیداندوملاک داوری را شرع می داند . اما فیض عقل را موهبت الهی ووسیله ایی برای رسیدن به هدف اصلی خلقت دانسته و جایگاه خاصی بر انسان وعقل، این موهبت خاص الهی دارد

تبیین و نقد رابطه اخلاق و زیبایی شناسی از منظر شوپنهاور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  منا مرادی   مهدی زمانی

نظریه اخلاق شوپنهاور، در فلسفه اخلاق از اهمیت زیادی برخوردار است. در مباحث فرا اخلاقی با آن که نمی توان کاملاً، تقسیم بندی های تحلیلی را برای فلسفه وی در نظر گرفت، اما نظریات اصلی در فرا اخلاق در باب واقعیت و معنا مبنای استناد و استفاده ما در مباحث فرا اخلاقیِ شوپنهاور می باشد.رساله حاضر به این مسئله می پردازد که شوپنهاور چه معیارهایی را برای گزاره های اخلاقی و صدق و کذب آن ها در نظر می گیرد. همچنین خواهیم دید که شوپنهاور در تبیین رهایی از اراده و روند ژرف اندیشی می تواند تعریفی جامع از اخلاق ارائه دهد. نگارنده کوشیده است در پاسخ به مسائل مورد بحث درباره اخلاق و طریق دیگرِ نفیِ اراده، یعنی زیبایی شناسی، علاوه بر بیان آرای شوپنهاور، دیدگاه های مختلف شارحان و منتقدان وی را نیز مبنا و اساس گزارش قرار دهد. بدین سان در ابتدا صرفاً به نوعی، روایت گری از مباحث شده است و در پایان هر فصل استنباط خویش را از مباحث، در قسمت نتیجه گیری رساله بیان کرده ام. در فصل اول بعد از بیان کلیات، به مبانیِ هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته شده و این که این مباحث چه ارتباطی می توانند با فلسفه اخلاق شوپنهاور داشته باشند. فصل دوم به بحث درباره نظریات فرا اخلاقی شوپنهاور، اختصاص یافته است. ابتدا شرح داده ام که شوپنهاور چه جایگاهی را در اخلاق، به واقعیت نسبت می دهد و اراده در ماهیت خویش چگونه می تواند اساس دیدگاه اخلاقی شوپنهاور را تشکیل دهد. سپس بدین موضوع پرداخته ام که وی نظریه خویش راجع به ارزش و باور را چگونه با بیان «آگاهی برتر» توجیه می کند.بدین سان به شرح نظریه معنا و نیز بعد روانشناسی فرا اخلاق با بیان انگیزه ها در فلسفه شوپنهاور پرداخته شده است و در پایان نیز علاوه بر نتیجه، تحلیلی نیز بر مباحث ارائه داده ام؛ در فصل سومِ رساله طی چندین گفتار به این مسائل پرداخته ام: آزادی و ضرورت ، تفکیک شخصیت، ملال و شکل های آن، عدالت، شفقت، اخلاق فضیلت... و در فصل چهارم ارتباط میان اخلاق و زیبایی شناسی که در طی رساله نیز بدان توجه شده است مورد بررسی قرار گرفته است. آن چه در این فصل، مد نظر است بیانِ شباهت های میان اخلاق و زیبایی شناسی به عنوان دو راه رهایی از اراده است، آن هم، در وجوهِ مختلفی هم چون شکل و روند ژرف اندیشی، ارزیابی، نظریه لذت، روشنگری و فرآیندهای مشابه در اخلاق و هنر مثل عشق و از خود بیگانگی. در آخر نیز باید گفت، آیا شرح این شباهت ها می تواند برای توجیه رابطه متقابل میان هنر و اخلاق کافی باشد یا خیر. با بیان این مسائل می توانیم دریابیم که شوپنهاور به راستی به ارتباط دوسویه ای میان اخلاق و زیبایی شناسی با توجه به رویکردش نسبت به دیدگاه های کانت و افلاطون، معتقد است

نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهرا تشکری   محمدحسین مهدوی نژاد

در فصل اول میان دو نوع تفسیر تراکتاتوس تمایز قایل شدم و تفاوت تفسیر پوزیتیویستی با تفسیر اخلاقی را توضیح داده ام. بنا بر تفسیر پوزیتیویستی و حلقه وینی تراکتاتوس کتابی است در توجیه پوزیتیویسم و دعوتی است به تجربه گرایی، طرد متافیزیک و دیگر تأملات فلسفی در هستی شناسی و اخلاق و اینکه در یک کلام، علمی اندیشی را جایگزین کاوش های نظری و مغالطی قرار دهیم البته با نظر در منطقِ زبان و تمییز کلامِ معنی دار از بی معنا. اما بنا بر تفسیر اخلاقی، تراکتاتوس از مضمونی عرفانی و اخلاقی برخوردار است که از نظر ویتگنشتاین متقدم در مقوله ناگفتنی ها، نشان دادنی ها و سکوت کردنی هاست. بنا بر تفسیر پوزیتویستی، راه بر توجه به اخلاق و گزاره های اخلاقی بسته می شود در حالیکه تفسیر دوم نه تنها از اهمیت توجه به اخلاق در تراکتاتوس خبر می دهد بلکه تنها هدف ویتگنشتاین متقدم از نگارش آن کتاب را طرح نظریه ای در اخلاق قلمداد می کند. در فصل دوم توضیح داده شده است که در تفسیر اخلاقی تراکتاتوس مبنا و مقدمه اساسی ای که ویتگنشتاین در میان می نهد تمایز بین «گفتنی» و «نشان دادنی» است و هدف او نشان دادنی خواندنِ اخلاق است و در ادامه این فصل به یکی از موارد نشان دادنی یعنی «منطق» اشاره می شود. در فصل سوم به بحث درباره نظریه اخلاقی ویتگنشتاین پرداخته شده اینکه اخلاق ناگفتنی، مهمل (ورای زبان است)، درباره ارزش مطلق، متعالی، رازآلود و تعریف ناپذیر است. به علاوه اخلاق نشان دادنی است (از روی بیانِ واضحِ امر گفتنی و در هنر و اعمال خود را نشان می دهد). نکته مهم این است که ویتگنشتاین از اخلاقی زیستن نیز سخن گفته است از نظر او اخلاقی زیستن یعنی «دید کلی و ضروری داشتن از امور» و «توافق با اراده الهی» که احساس ایمنی مطلق، نترسیدن از مرگ و زندگی در حال (رسیدن به جاودانگی) و بی اعتنایی به دنیا را به ارمغان می آورد. فصل چهارم به تحلیل فلسفی نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم اختصاص داده شده و اینکه نگاه متعارف و غالب به نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم ناواقع گرا و ناشناخت گرایی است در حالیکه به نظر می رسد شارحانی متفاوت از این تفسیر مانند آیریس مُرداک زمینه ساز قرائت نوینی از این نظریه اخلاقی است.

بررسی تصویری نقوش سجاده های ایرانی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  مهدی زمانی   علی پویان

نماز پاک ترین تسبیح آفرینش و نشانه پرستش و طاعت معبود عالم است. حالتی از تواضع و خضوع و تسلیم که وجود آدمی را جز به ایستادن در برابر پروردگار خویش آرام نمی سازد . نماز ستون دین است و برگزاری هر چه باشکوه تر این مراسم الهی از دغدغه های فرد مسلمان است. پاک و مباه بودن مکان نماز و دور بودن از هر گونه ظواهر دنیوی و چهره های انسانی در سجده گاه مسلمین، زمینه ای مناسب برای هنرمندان و بافندگان هنر قالی ایرانی محیا نموده است تا جلوه ای زیبا از ارتباط معنوی بنده با پروردگار خویش را در قالی هایی به نام «سجاده ای» بروز نمایند. این دسته از قالی های ایرانی، علاوه بر نقش محراب برگرفته از محراب مساجد، دارای نقوشی چون قندیل، سرو، سرستون، و گل و بوته بوده که در مواردی با عبارات مذهبی و آیات قرآنی و خطوط کوفی، نسخ و ثلث تزیین شده که هر کدام به نوعی انعکاسی از مفاهیم و تفاسیر دینی و مذهبی در خصوص نماز هستند.

رابطه دین واخلاق از دیدگاه ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  یاور محمدی   ناصر محمدی

ارتباط ونیازمندی اخلاق به دین، یکی ازمسائل مهمی است که همواره ذهن متفکران را به خود جلب کرده و آنان را واداربه تامل واندیشه ورزی دراین مقوله کرده است.مهمترین پرسشی که ذهن اندیشمندان حوزه دین و اخلاق را به خود جلب کرده این است که آیا اخلاق ،محصول وحی وتعالیم آسمانی انبیاء و اوصیای الهی است یا مانند سایر شاخه های معرفتی نظیرفیزیک ،ریاضیات و غیره یک دانش بشری است وبدون نیاز به دین دارای هویت مستقل است واتکاء وابتنایی براعتقادات دینی ندارد.هدف پژوهش انجام شده با عنوان "بررسی رابطه دین واخلاق ازاندیشه صدرالمتالهین "دستیابی به این سوال است که ازمیان انواع ترابط موجودبین دین واخلاق شامل: اتحاد، تباین و تعامل اندیشه فیلسوف مسلمان برکدامین نوع می باشد.پس ازبررسی منابع موجود و مبانی نظری شامل نظریه های فلسفی اخلاق و نظریه های دینی وهمچنین مروری بر پیشینه وتاریخ انواع ترابط ،نظریات مربوط به صدرالمتالهین دراین خصوص بررسی گردید ودرنتیجه دیدگاه وی مبتنی بر اصول بنیادین فلسفی اش ازجمله حرکت جوهری و تشکیک وجود و اصالت وجود، استخراج و توصیف گردید.چنانکه می توان گفت نظام اخلاقی وی بر اساس کمال پذیری نفس و با توجه به اصالت وجود شکل گرفته است.یافته ها ونتایج حاصل ازبررسی اسناد ومتون موجود در این تحقیق بیانگر آنند که درحکمت متعالیه صدرابا نگرش خاص خود، انسان را وارد ارتباط وجودی با خدا و درحرکت و سیر بسوی هدف غایی نموده و استکمال نفس انسانی و رهیابی به سعادت را غایت نهایی انسان معرفی کرده است.با این اندیشه انسان تاب فرشته شدن را هم دارد اگر درمسیرکمال قرار گرفته وبه کلام وحی اززبان انبیاء ره جوید.با این مستمسک صدرا هدف رسالت انبیاء را اخلاق می خواندوبه استنادآیات متعدد قرآنی چون آیه شریفه :" هُوَ الَّذی‏ بَعَثَ‏ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ "(الجمعه /2) می فرماید علاوه بر بیداری فطرت انسانها از طریق تذکر و تلاوت قرآن، تزکیه نفوس از جمله مهمترین دلایل رسالت پیامبران می باشد لذا پژوهش حاضربا رویکرد اخلاق دینی در چهار فصل به تبیین نظریه صدرالحکماء در باب دین و اخلاق و نحوه تعامل این دو مقوله می پردازد.تا چه در نظر افتد....

نقدوبررسی مکتب اخلاق توصیه گرایی هیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  رضا تقیان ورزنه   مهدی زمانی

مکتب اخلاقی توصیه گرایی هیر که یکی از مکاتب مطرح در فرااخلاق دوران معاصر است بر اساس مبانی و تحت تأثیر جریانات فکری و دیدگاه های اخلاقی خاصی تأسیس و نشو و نما یافته است. در حالی که احساس گرایان مفاهیم و احکام اخلاقی را تا سرحد بی معنایی و مفهوم نما بودن تنزل داده بودند؛ هیر تحت تأثیر متفکران بزرگی چون هیوم، کانت، و پوپر و نیز حوادث زمانه از جمله جنگ جهانی دوم و با هدف اعتلای علم اخلاق و حل مشکلات اخلاقی فراروی انسان معاصر مدعی تأسیس نظامی اخلاقی است که در آن آزادی فاعل اخلاقی و عقلانیت احکام آن تأمین و تضمین شود. به همین دلیل با طبیعت گرایی، که به زعم او، از تأمین اساسی ترین ادعای خود، یعنی، عقلانیت احکام اخلاقی ناتوان است؛ و استقلال علم اخلاق و نیز آزادی فاعل اخلاقی را زیر سوال می برد به شدت مخالف است. از نظر او توصیه ای بودن احکام اخلاقی و تعمیم پذیری آن ها، آزادی فاعل اخلاقی و عقلانیت احکام اخلاقی را تأمین و تضمین می کنند. هیر تحت تأثیر فلاسفه تحلیلی تلاش می کند با بررسی ویژگی های منطقی مفاهیم اخلاقی و تعمیم پذیری احکام اخلاقی سازوکاری مناسب برای امکان استدلال اخلاقی فراهم آورد. یکی از مهمترین انتقادها بر اصل تعمیم پذیری چگونگی تشخیص موارد مشابه است. هیر معتقد است با استفاده از روش ابطال پذیری پوپر، و در نظر گرفتن نقش موثر قو? تخیل، می توان تا سرحد امکان به واقعیت نزدیک شد؛ و با استخراج اجزاء مفید نظام های اخلاقی متکثر و چینش آن ها بر اساس قواعد منطقی نظام اخلاقیی پدید آورد که مشتمل بر هم? محاسن مکاتب اخلاقی بوده و از معایب آن ها دور باشد. تجرب? ناموفق هیر هم چون سایر مکاتب اخلاقی دوران معاصر نشان داد که علم اخلاق بی توجه به هم? ابعاد وجودی انسان، به ویژه بعد معنوی او، بنایی سست ولرزان است. کلید واژه ها: هیر، فرااخلاق، طبیعت گرایی، توصیه گرایی، تعمیم پذیری، استدلال اخلاقی، تفکر شهودی، تفکر نقدی.

رابطه دعای مکارم الاخلاق با بهداشت روانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد مهدی احمدی فراز   علیرضا اژدر

هدف این پژوهش بررسی رابطه مضامین دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع) با بهداشت روانی و تأثیر آن در ابعاد شناختی، رفتاری و عاطفی انسان می باشد. موضوع علم بهداشت روانی، سلامت افکار و نایل آمدن به ارزش ها و تکامل معنوی فردی و اجتماعی می باشد. این نوشتار با یک شیوه پژوهش کیفی به تحلیل محتوای متن دعا و رابطه آن با موِلفه های بهداشت روانی می پردازد. بدین نحو که ابتدا مولفه های بهداشت روانی را در کتب مربوطه انتخاب کرده و معادل آن ها را در دعای مکارم الاخلاق مصداق یابی می کند. با توجه به آنکه هدف بهداشت روانی سلامت انسان بوده که تحقق آن نیز در شخصیت سالم می باشد، لذا در ابعاد شناختی شخصیت سالم، معرفت نسبت به خالق و شناخت خود مورد بررسی قرار می گیرد. معرفت نسبت به خالق با ایمان تطبیق داده شده و معادل ایمان در حوزه بهداشت روانی، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی می باشد. برای شناخت خود، حرمت نفس و هدفمندی در زندگی مورد بررسی قرار گرفته که معادل آن در بهداشت روانی، عزت نفس و معنویت یا معنا بخشی به زندگی می باشد. ابعاد رفتاری شخصیت سالم در دعا شامل عمل صالح، طلب خیر و خوبی، تقوی و پرهیزگاری، انصاف نسبت به دیگران، همدردی، گذشت، عبادت و شکرگزاری می باشد که معادل آنها به ترتیب در بهداشت روانی (اصول هوش اخلاقی) درستکاری، خیرخواهی، خود کنترلی، انصاف، همدلی، بخشش، نیاز رفتار مذهبی و قدردانی می باشد. ابعاد عاطفی شخصیت سالم، امید انسان به خالق و خشنودی در دعا می باشد که معادل آن ها در بهداشت روانی امیدواری و رضایتمندی می باشد. بعد از معادل سازی، واژه ها از نظر مفهومی تحلیل شده و برتری و مقصود کلام امام سجاد (ع) تبیین و تأثیر واژه های معادل انتخابی بر سلامت روانی با تحقیقات دیگران تایید شد. به عنوان نمونه، بین نگرش مذهبی و سلامت روانی و بین جهت گیری مذهبی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد. تحقیقات کاتن و آیزایا نشان می دهد بین مقابله مذهبی با سلامت روانی رابطه وجود داشته و اعتقاد به موجود برتر (خدا) در افزایش سطح سلامتی تأثیر دارد. بین اصول هوش اخلاقی و بهداشت روانی تحلیل خاصی صورت نگرفته ولی تحقیقات ترنر(2002) نشان می دهد که رعایت این اصول با اهداف بهداشت روانی همپوشانی دارد. بین قدردانی با بهداشت روانی نیز رابطه معنادار و بین قدردانی و استرس رابطه معکوس وجود دارد. بین رفتار مذهبی مانند حج، روزه و دعا با سلامت روانی نیز رابطه معناداری وجود دارد که این رابطه با تحقیقات دیگران مورد تایید قرار گرفته است. همچنین تحقیقات انجام شده موید رابطه بهداشت روانی با امیدواری می باشد. بنابراین آموزش موارد مذکور در دعا به شرط تحلیل و بینش صحیح می تواند در ارتقاء بهداشت روانی موثر باشد.

نقد و بررسی شهودگرایی اخلاقی کلاسیک: «با تأکید بر آرای جورج ادوارد مور و دیوید راس»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  عادل متکلمی آذر   حمیدرضا ضیایی

شهودگرایی اخلاقی مجموعه نظریاتی است که در تاریخ فلسفه پیشینه ای کهن دارد. اما با کتاب «مبانی اخلاق» مور در آغاز قرن بیستم روایت جدیدی از آن در فلسفه اخلاق صورت بندی شد. به طور کلی درباره صورت خاصی از شهودگرایی که بازتابنده فهم متعارف اخلاقی است توافق وجود دارد. و این امر ناشی از پیش فرضی است که شهودگرایان به آن باور دارند: شهود. مور و راس نماینده شهودگرایی کلاسیک اخلاقی هستند. مطابق با نظر مور، اگر مفهومی چون «خوبی» را با یک خصوصیت طبیعی تعریف کنیم، همواره با پرسش گشوده ای مواجه هستیم که از خوبی خود آن خصوصیت سوال می کند. مور این نحوه استدلال را «استدلال از راه پرسش گشوده» می نامد و با آن درصدد طرد هر نوع طبیعت گرایی است؛ بنابر نظر مور، در هر تعریف طبیعت گرایانه ای از مفهومی مانند «خوبی» ما با یک مغالطه روبه رو هستیم؛ که مور نام آن را «مغالطه طبیعت گرایانه» می نهد. از نظر مور، معنای مفهوم «خوب» بدیهی، غیرقابل تعریف، و قائم به خود است. او معتقد است که خصوصیات اخلاقی در جهان خارج و مستقل از ما وجود دارند و اگرچه شبیه هیچ یک از خصوصیات طبیعی نیستند، اما بخشی از اسباب و اثاثیه جهان محسوب می شوند. او راه کشف آن ها را شهود می داند. شهود مدنظر مور و راس شهودی است: بدیهی، غیراستنتاجی، و خطاناپذیر. بر همین مبنا، انتقادات بسیاری به نظریه شهودگرایی کلاسیک مور و راس وارد شده است. اهتمام ما در این پایان نامه در جهت تبیین و بررسی شهودگرایی کلاسیک مور و راس است. در مجموع با وجود نقدهایی که به دستگاه اخلاقی راس می توان وارد کرد، مدل اخلاقی او می تواند کارآمد باشد، زیرا نگاهی تکثر گرایانه به اخلاق دارد و آرای او با شهودهای ما بیش تر سازگار است. علاوه بر این، راس نگاهی وظیفه گرایانه دارد و می کوشد سنت وظیفه گرایانه را با سنت نتیجه گرایانه جمع کند. به طور کلی، روح حاکم بر فلسفه راس در حوزه اخلاق عملی تر است و آراء او مدل خوبی برای تنظیم مناسبات و روابط در حوزه اخلاق است. و توان آن را داراست که در سیاق های مختلف با کمک شهودهای اخلاقی به کار گرفته شود تا ما را به داوری اخلاقی موجه برساند. کلید واژه ها: شهودگرایی اخلاقی، بدیهی، اخلاق وظیفه گرا، جورج ادوارد مور، دیوید راس.

تهیه ترکیباتی از مس و نیکل و بررسی خاصیت ترموکرومیسم در آن ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم 1385
  مهدی زمانی   ابوالقاسم کاهانی

کرومیسم یکی از پدیده های بسیار جذاب در شیمی به ویژه شیمی کودوردیناسیون است و به معنای تغییر رنگ بوده و بر حسب عامل منجر به این تغییر به چند دسته تقسیم شده که پیشوند جلوی هر اسم نمایانگر این عامل میباشد. از جمله انواع آن به فوتوکرومیسم، مالوکرومیسم، یونوکرومیسم و ترموکرومیسم میتوان اشاره کرد. به عنوان مثال در پدیده فوتوکرومیسم عامل تغییر رنگ نور میباشد. در این تحقیق بیشتر به بحث در مورد ترموکرومیسم به ویژه در حالت جامد و عوامل منجر به تغییر رنگ از جمله تغییر شبکه پیوند هیدروژنی و دگرگونی در ساختار و عدد کوئوردیناسیون در مورد نمکهای مشتقات پیریدینیوم تتراکلروکوپرات، بیس 2-آمینو-4-متیل پیریدینیوم)تتراکلروکوپرات و بیس(2-آمینو-6-متیل پیریدینیوم) تتراکلرونیکلات و بیس (2-آمینو-3-هیدروکسی پیریدینیوم) تتراکلرونیکلات تهیه گردید و سپس خواص ترموکرومیسم آنها در فاز جامد با استفاده از روشهای ir، اندازه گیری رسانای الکتریکی، اندازه گیری نفوذپذیری مغناطیسی، طیف انعکاسی حالت جامد، روشهای تجزیه حرارتی و الگوهای پراش xrd مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت برای کمپلکسهای نیکل، ساختار اکتاهدرال در دمای پایین و تتراهدرال در دمای بالا و برای کمپلکسهای مس ساختار مربع مسطح در دمای پایین و تتراهدرال در دمای بالا پیشنهاد گردید.

مطالعات شیمی کوانتومی ذخیره سازی گازها در نانوکپسول های اکسید عناصر گروه سوم و تاثیر ماده افزودنی دی کتن در بهینه سازی تبدیل متانول به بنزین بر روی زئولیت h-zsm-5 و مکانیسم آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1392
  مهدی زمانی   عبدالحسین دباغ

این پایان نامه بر پایه دو بخش نظری در زمینه های ذخیره انرژی و مطالعه چرخنده های مولکولی، و یک بخش تجربی در زمینه تولید سوخت تنظیم شده است. در قسمت اول این پروژه تحقیقاتی بر روی ساختار هندسی و مطالعات اوربیتال مولکولی نانوکپسول اکسیدهای عناصر گروه سوم جدول تناوبی شامل اکسیدهای بور، آلومینیم، گالیم و ایندیم با استفاده از روش های تابعی دانسیته (dft) تمرکز شد. محاسبات ساختار الکترونی و تصاویر میکروسکوپ تونل زنی روبشی (stm) شبیه سازی شده پیش بینی کرد که نانوکپسول اکسیدهای آلومینیم و بور توانایی بیشتری برای ساخت کمپلکس های اندوهدرال دارند، درحالیکه اکسیدهای گالیم و ایندیم به ساخت کمپلکس های اگزوهدرال گرایش دارند. سپس قابلیت ذخیره سازی گازهای نجیب (هلیم، نئون و آرگون)، هیدروژن، نیتروژن، کربن مونوکسید، کربن دی اکسید، آمونیاک، متان و کلر در درون قفس یا بر روی پوسته نانوکپسول های کروی و هرمی شکل اکسید بور بررسی و ترتیب پایداری کمپلکس های اندوهدرال با نتایج گزارش شده برای مولکول c60 مقایسه شد. پیشبینی میشود که این ترکیبات با توجه به خواصی چون پایداری قابل توجهشان در آینده نزدیک جهت ذخیره سازی گازها مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه به مطالعه ساختار الکترونی و واکنش پذیری سایت های فعال نانولوله آلومینا جهت جذب مولکول آب پرداخته شد. به نظر می رسد که انتهای باز این نانولوله در مقایسه با انتهای بسته و مرکز نانولوله فعال تر است. قسمت دوم این پروژه تحقیقاتی اطلاعاتی در مورد آنالیز کانفورمری و سد انرژی چرخشی تعدادی از چرخنده های مولکولی شامل دیمرهای c60 و مشتقات ,nn-دی بنزیلیدن اتیلن دی آمین فراهم می کند. با توجه به نوع استخلاف ها، سد انرژی محاسبه شده برای دیمرهای hc60–c60rو rc60–c60r به ترتیب کمتر از 3/7 و بیشتر از kcal/mol 10 است (r شامل گروه های هیدروژن، متیل، اتیل، i-پروپیل، t-بوتیل و تری متیل سایلیل). در ادامه، تاثیر گروه ?-تری متیل سایلیل بر پایداری، ساختارهای رزونانسی و برهمکنش های فوق مزدوج شدن یک دسته از مشتقات حلقوی و غیرحلقوی کربوکاتیون های ?-سایلیل با فرمول مولکولی rr?c+–ch2si(me)3 در فاز گازی و حلال های مختلف بررسی گردید. نتایج محاسبه شده نشان داد که سهم ساختارهای رزونانسی سایلیلیوم و کربنیوم به نوع استخلاف های r (r?) بستگی دارد. در مورد استخلاف های فنیل، فنیل سیکلوپروپیل، بنزوسیکلوبوتیل، سیکلوپروپنیل و کاتیون تروپیلیوم ساختار رزونانسی کربنیوم غالب است، درحالیکه برای استخلاف های آلکیل، سیکلوآلکیل و سیکلوپنتادی انیل ساختار رزونانسی سایلیلیوم ارجح تر می باشد. در قسمت سوم این پروژه تحقیقاتی، تاثیر ماده افزودنی دی کتن استون در واکنش تبدیل متانول به بنزین (mtg) بر روی کاتالیزور زئولیت h-zsm-5 به صورت تجربی بررسی گردید. محصولات مایع واکنش mtg عمدتا هیدروکربن های آروماتیک cnhn است، درحالیکه در مورد افزودنی دی کتن استون علاوه بر ترکیبات مذکور، ترکیباتی با فرمول مولکولی cnhnon نیز تشکیل شد. بر اساس نتایج بدست آمده، با افزایش مقدار افزودنی دیکتن استون، از سهم محصولات آروماتیک کاسته و بر مقدار محصولات غیرآروماتیک (شامل هیدروکربن، کتون و استر) افزوده شد. همچنین به جز در مورد تولوئن، مقدار سایر ترکیبات آروماتیک (شامل زایلن، تری متیل بنزن، تترامتیل بنزن و سایر آروماتیک های سنگین تر) کاهش یافت.

ارتباط الل های hla-drb1*1001 و hla-dqb1*0303 با بیماران مبتلا به ms و ارتباط احتمالی این الل ها با درمان بتااینترفرون
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده علوم پایه 1392
  آنیتا چیت ساز   مهدی زمانی

مولتیپل اسکلروزیس، بیماری اتوایمیون سیستم عصبی مرکزی است که تخریب غشا میلین و آکسون از خصوصیات بارز آن است. اگرچه اتیولوژی این بیماری کاملاً مشخص نیست ولی هم ژنتیک و هم محیط نقش مهمی را در استعداد به بیماری ایفا می کنند. مطالعات، نقش تنوع اللی hla کلاس ii را نه تنها در ریسک بیماری بلکه بر روی شدت بیماری نشان می دهد. گرچه نتایج ضد و نقیضی در جمعیت های مختلف در این ارتباط گزارش شده است. اینترفرون بتا داروی تعدیل کننده سیستم ایمنی است که در درمان rrms استفاده می گردد. یافته ها نشان می دهد که درصد قابل توجهی از این بیماران به درمان پاسخ نمی دهند که شناسایی آنها در مراحل اولیه درمان برای انتخاب روش درمانی متفاوت مهم است. در این مطالعه نقش الل هایhla-drb1*1001 و hla-dqb1*0303 هم بر روی استعداد به بیماری و شدت آن و هم بر روی پاسخ به درمان در 200 بیمار مبتلا به rrms مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که الل drb1*1001(p=0.0004) در محافظت از بیماری ms نقش دارد. همچنین به نظر می رسد الل dqb1*0303 با شدت بیماری ارتباطی داشته باشد. 6/51% ازبیماران به درمان با اینترفرون بتا پاسخ مثبت و 3/48% پاسخ منفی دادند. و ارتباطی بین این دو الل با پاسخ به درمان مشاهده نشد. در مجموع یافته ها نشان داد اگرچه این دو الل تا حدودی بر روی شدت بیماری و یا استعداد ابتلا به آن موثر است ولی روی پاسخ به درمان تأثیری ندارند.

بررسی و مقایسه معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله صادقی تهرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده الهیات 1392
  حسن جوادی   محمد میر دامادی

چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاه های علامه طباطبایی و آیت الله صادقی پیرامون مبحث معاد جسمانی با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. ابتدا به طرح مبانی مورد استفاده ، در ده محور مراتب هستی ، اعاده معدوم ، حرکت جوهری، نسبت دنیا وآخرت، حقیقت آدمی، مراتب انسان، تجرد روح نسبت روح و بدن، تکامل انسان، و شیوه های تفسیری این دو مفسر پرداخته شد. سپس نظرات تفسیری پیرامون معاد جسمانی در نه بخش، رجعت ، عینیت و مثلیت، میزان ، صراط ، تجسم اعمال شهادت اعضاء ، بهشت ، جهنم ، و خلود مطرح گردید. یافته ها نشان داد علامه طباطبایی حرکت جوهری را با دیدگاه فلسفی، شیوه تفسیری را با رویکرد فلسفی- اجتماعی- علمی انجام داده است و در خصوص روح به تجرد آن معتقد بود. این در حالی است که آیت الله صادقی حرکت جوهری را با دیدگاه علمی، شیوه تفسیری را با رویکرد کلامی و اجتهادی انجام داده است و در خصوص روح به عدم تجرد آن معتقد بود. یافته ها حاکی از آن بود بیشترین مشابهت نظری را در خصوص رجعت، میزان، بهشت،تجسم اعمال، شهادت اعضاء می توان دید. نتایج همچنین نشان داد بیشترین اختلاف نظر این دو مفسر در مسائل خلود، مثلیت وعینیت، صراط و حقیقت جهنم قابل تحلیل است. علامه معتقد به خلود به معنی جاودانگی ابدی،حشر عینی بدن و صراط به معنی حضور بود. این در حالی است که آیت الله صادقی معتقد به خلود به معنای زمان طویل المده، حشر مثلی بدن، صراط به معنی دخول بود. کلید واژه گان: خلود ، مثلیت وعینیت ، تجرد روح ، معاد جسمانی ، علامه طباطبایی ، آیت اله صادقی تهرانی.

مبانی فلسفی عِصیان در آثار کامو ، نقد و بررسی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  محمدمهدی محمدی عراقی   مهدی زمانی

این پژوهش یک چشم انداز انتقادی است دربارۀ نویسندۀ فرانسوی «آلبر کامو» - کسی که به عنوان معلم اخلاق اروپا شهره است؛ مهم ترین اثر وی «انسان طاغی» می باشد که در آن همِّ خود را در زمینۀ کشف ریشه های تاریخی و مابعدالطبیعی عصیان مصروف می دارد. در این کتاب کامو منتهای تلاش خود را در به دست دادن نقدی ضعیف و تحلیلی اخلاقی - سیاسی از انقلاب کبیر اکتبر و انقلاب فرانسه و نیز استبداد شوروی [سابق] به کار می بندد تا آن ها را در آینۀ عصیان بازخوانی کند. کامو در پایان اثرش از آرزوهای خود سخن می گوید و سرزمین آرمانی اخلاقی اش را توصیف می کند. پایان نامۀ حاضر می کوشد این خط سیر را نقد کند.

بررسی رابطه بین رفتار سرمایه گذاران و اطلاعات بنیادی در بازار بورس اوراق بهادار تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1384
  مهدی زمانی   روح الله جمشید پور

در این پژوهش رابطه بین رفتار سرمایه گذار به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل شامل یک سری از اطلاعات بنیادی که شامل نسبت هایی از اطلاعات منتشره در صورت های مالی شرکت ها می باشد ، مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این پژوهش در درجه اول روشن تر شدن ابعادی از رفتار سرمایه گذاران در بازار سهام و میزان استفاده آنها از اطلاعات بنیادی در هنگام تصمیم گیری است و در درجه دوم استفاده عملی از این پژوهش و نتایج آن در عمل و افزودن اطلاعاتی مفید و نوع به گنجینه ی اطلاعاتی برای استفاده کاربران و سرمایه گذاران آتی و سازمان ها و مجامع علمی- پژوهشی برای پژوهش بیشتر باب این موضوع است . جامعه آماری پژوهش شرکت های برگزیده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران می باشد که تعداد شرکتها در این پژوهش 112 عدد می باشد که به روش فیلترینگ برگزیده شده اند و در فاصله بین سال های 1387 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به این نتیجه است که آیا از اطلاعات برگزیده شده در صورت های مالی شرکت های انتخاب شده در هنگام تصمیم گیری سرمایه گذاران استفاده می شود یا خیر. به همین منظور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 4 فرضیه اصلی مورد آزمون قرار می گیرند . در این 4 فرضیه رابطه ی بین رفتار سرمایه گذار با نسبت های نقدینگی و بدهی و کارایی و نسبت های سود آوری مورد تحلیل قرار گرفته است .برای آزمون فرضیات این پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون برای یافتن رابطه بین متغیر های مستقل و وابسته استفاده شده است . متغیر وابسته در این پژوهش رفتار سرمایه گذار است که با استفاده از یافتن سطح معنا داری p-value میتوان فرض صفر یا فرض مقابل را پذیرفت .در این پژوهش با توجه به اینکه غالب سطوح معنا داری کمتر از 5/0 می باشد فرض مقابل یعنی وجود رابطه بین رفتار سرمایه گذار و استفاده از اطلاعات بنیادی به اثبات رسیده است که از متغیری به متغیر دیگر میزان این رابطه متفاوت می باشد .بنابراین می توان با گسترش فرهنگ استفاده از اصلاحات بنیادی این رابطه را قوی تر نمود این مهم می تواند با بررسی راهکارهای جدا برای ایجاد تغیرات هدفمند برای استفاده سهامداران از اصلاحات بنیادی بیشتر شود بازار سمت و سوی قابل پیش بینی تر و بسامان تری به خود می گیرد و در این مدل از بازار می توان با خیالی آسوده تر به سرمایه گذاری پرداخت و سود یا زیان خود را پیش بینی نمود.

نقش خودشناسی در اخلاق فضیلت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1386
  عرفانه محمدزاده حقیقی   محسن جوادی

چکیده ندارد.

مقایسه اراء کلامی مولف و شارح کتاب " الأنوار الجلالیه فی شرح الفصول النصیریه "
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1385
  پروانه رضایی   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

فلسفه سیاسی ابن سینا و مقایسه باآراء فارابی و خواجه نصیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1386
  مریم قنبری نژاد جهرمی   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

تاثیر اعتقاد به معاد در زندگی انسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  منظر هاشمی آشتیانی   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

نظریه صدق منطق دانان مسلمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1387
  محمدحسن عارف نیا   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

عواطف و احساسات در اخلاق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  موسی ارسلان نژاد   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

نظریه اخلاقی هابز و لاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1387
  ساسان نظری   مهدی زمانی

چکیده ندارد.

مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معاد شناسی او
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  مهناز ده لاری   مهدی زمانی

عنوان پژوهش حاضر ، « مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معادشناسی او» است. در این راستا نظریات وی در زمینه موضوع و غایت اخلاق، فضایل و رذایل اخلاقی، حکمت نظری و عملی و ارتباط آن ها با هم ، مبانی انسان شناسی مانند نفس و اراده ، سعادت و شقاوت و مسئله سرنوشت ساز معاد مورد بررسی قرار گرفته است. تبیین ملاصدرا از پدیده مرگ، تجسم اعمال و تناسخ ملکوتی و تفسیر وی از جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس و همچنین تفسیر خاص وی از دنیا به عنوان ظاهر و آخرت به عنوان باطن و این معنا که ما هم اکنون در صراط قرار داریم و سقوط و ثبات در صراط مستقیم منوط به نزدیکی به میزان حق در تمام ابعادش است ، انسان را متوجه مسئولیت عظیمی می کند که خود باید شاکله وجودیش را در دنیا و آخرت بسازد، زیرا نامه عمل او در قیامت همان باطن نفس او است که اعمال واخلاق او در آن صحیفه، توسط فرشتگان نگاشته شده است و حسن وقبح عمل را عینا در قیامت دریافت می کند و هر چه اعتقاد به این معرفت عمیق تر شود ، به همان نسبت ، دوری از اعمال قبیح بیشتر می گردد. بررسی و تحلیل داده های تحقیق حاکی از تأیید فرضیه های اصلی تحقیق است و نشان می دهد که می توان با استفاده از دیدگاه های ملاصدرا ، شالوده یک نظام اخلاقی را پی ریزی کرد که علاوه بر حفظ کرامت انسانی و توجه به اراده و اختیار انسان ، سعادت دنیا و آخرت در جهت رسیدن به کمال مطلوب و قرب الهی تأمین شود.

عشق و محبت الهی در اخلاق اسلامی با تاکید بر آرای ابن سینا و احمد غزالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1388
  علی دینی پور   اسماعیل منصوری لاریجانی

«عشق و محبّت الهی در اخلاق اسلامی با تأکید بر آرای ابن سینا و احمد غزالی» عنوان پژوهشی است که شامل مقدّمه و 13 فصل به شرح ذیل تدوین شده است: در فصل اوّل، درباره ی ماهیّت عشق و محبّت سخن به میان آورده ایم و سپس از منظر بزرگان حکمت و فلسفه و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی آن را مورد بررسی قرار داده ایم. در فصل دوّم، به پیشینه و سیر تاریخی موضوع «عشق و محبّت» توجه نشان داده ایم و جایگاه عشق و محبّت را در مکاتب و ادیان مغرب زمین و مشرق زمین و سرزمین ایران مشخص کرده ایم. در فصل سوّم تقسیمات «عشق» را که در ترکیب های متفاوت وصفی و اضافی به کار گرفته شده است، مورد تعریف قرار داده ایم و حد اشتراک و افتراق هر یک از آنها را روشن نموده ایم. در فصل چهارم، به رهیافت های عمومی «عشق و محبّت» در حوزه ی اخلاق همّت گماشته ایم که چگونه «عشق» موجب تغییر نگرش در وجود عاشق می شود و او را به سمت مشابهت و مشاکلت با معشوق سوق می دهد. و از آنجا که مجاهدت های سالک طریق حق، بر محور عشق و محبّت الهی می چرخد، شایسته دیدیم که به جایگاه «عشق و محبّت» در عرفان اسلامی نیز توجّهی داشته باشیم و لذا در فصل پنجم به تبیین «عشق» و جایگاه آن در عرفان اسلامی نظری انداخته ایم. در فصل ششم، که به نوعی مهم ترین فصل این پژوهش محسوب می شود، واژه ی «عشق و محبّت» را در قرآن و منابع دینی مورد کنکاش و جستجو قرار دادیم و در حدود 7 شاهد از کلام الله مجید و بیش از 15 شاهد از سایر منابع اسلامی به دست آمد. در فصل هفتم، به آثار و پیامد های «عشق و محبّت الهی» نظر داشته ایم که چگونه «عشق به حضرت حق» آثار و پیامدهای مثبت و سازنده ای را در وجود عاشق تولید می کند و او را به سمت تعالی و تقرّب الی الله هدایت می نماید. در فصل هشتم، «ویژگی های عشق و محبّت الهی» مورد بررسی قرار گرفته است که از چه جنسی است و رابطه ی آن با نیروی خِرد و عقل چیست و آیا هر کسی قابلیّت دریافت این هدیه ی الهی را دارد یا نه؟ حال برای تحصیل «عشق و محبّت الهی» چه طریقی را باید سپری کرد تا بتوان پرنده ی عشق الهی را صید نمود؟ که به این سؤال در فصل نهم پاسخ داده شده است. در فصل دهم، به انواع جهان بینی ها اشاره شده و ضمن تبیین جهان بینی عاشقانه، ارتباط آن با اخلاق، خصوصاً از منظر ابن سینا نیز بیان شده است. در فصل یازدهم، مراحل رشد و شکل گیری عشق در انسان توضیح داده شده است که چگونه این روند تکاملی «عشق» از «عشق به خود» شروع می شود و تا «عشق الهی» ادامه پیدا می کند. و در فصل دوازده و سیزده نیز به طور اجمال پدیده ی «عشق» را در آثار ابن سینا، و شیخ احمد غزالی مورد کنکاش قرار داده ایم که هر یک از چه منظری به این مهم نظر داشته اند و در آخر ماحصل این پژوهش را در نتیجه گیری این نوشتار آورده ایم.

پیش تغلیظ و اندازه گیری مقادیر کم نیکل با لیگاند دی متیل گلی اکسیم و مقادیر کم کروم با لیگاند 1- (2-پیریدیل آزو) -2-نفتل تثبیت شده روی جاذب آلومینای اصلاح شده با سدیم دودسیل سولفات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1380
  مهدی زمانی   فرزانه شمیرانی

یکی از کاربردهای سورفاکتانت ها، اصلاح ساختار سطح جاذبها است. این امر سبب استفاده بهتر و گسترده تر از جاذبها در آنالیز مقادیر جزئی شده است. در نوشته حاضر با استفاده از سورفاکتانت سدیم دودسیل سولفات ‏‎(sds)‎‏، سطح آلومینا جهت پذیرش دو لیگاند 1- (2-پیریدیل آزو)-2-نفتل ‏‎(pan)‎‏ و دی متیل گلی اکسیم ‏‎(dmg)‎‏ اصلاح گردید و بدین طریق این لیگاند بر روی سطح آلومینا ثبیت شدند. از جاذبهای تهیه شده در جهت پیش تغلیظ فلزات کروم و نیکل در ستون استفاده گردید. تاثیر پارامترهایی چون ‏‎ph‎‏ و سرعت جریان عبور نمونه، مشخصات محلول شستشو دهنده و همچنین میزان مزاحمت دیگر عناصر مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه ستون بدست آمد. بدین ترتیب نیکل در ‏‎ph=7‎‏ با سرعت جریان ‏‎20 mlmin-1‎‏ بر روی ستون ‏‎dmg‎‏ به طور کامل جمع آوری می شود و توسط پنج میلی لیتر اسید نیتریک 5/0 مولار شستشو و بازیابی می شود. فاکتور تغلیظ 200 حال عبور 1000 میلی لیتر از نموه و شستشوی ستون با پنج میلی لیتر می باشد. نیکل جمع آوری شده توسط دستگاه جذب اتمی شعله ای اندازه گیری می شود. انحراف استاندارد نسبی (10 اندازه گیری) در سطح 500 میکروگرم در لیتر نیکل 23/2% است و حد تشخیص مربوطه (بر اساس سه برابر انحراف استاندارد) ‏‎0/82mg/l‎‏ می باشد. این روش برای اندازه گیری نیکل موجود در محلول اولیه کارخانه آب نیکل کاری مورد استفاده قرار گرفت. کروم نیز در ‏‎ph=7‎‏ با سرعت جریان ‏‎5 mlmin-1‎‏ بر روی ستون ‏‎pan‎‏ جمع آوری شده، سپس با پنج میلی لیتر متانول اسید نیتریک یک مولار شسته و با جذب اتمی الکتروترمال اندازه گیری می شود. انحراف استاندارد نسبی (10 اندازه گیری) در سطح یک میکروگرم در لیتر کروم 3/2% است و حد تشخیص مربوطه (بر اساس سه برابر انحراف استاندارد) ‏‎0/91 ng/l‎‏ می باشد. این روش برای اندازه گیری نیکل افزوده شده به نمونه های آب معدنی استفاده شده است.