نام پژوهشگر: حمید رضا مومنی
امیر حسین ابوالمعصومی حمید رضا مومنی
سیستم های هایبرید تصادفی، که متشکل از مودهای پیوسته و مودهای گسسته تصادفی مارکوف به صورت همزمان می باشند، در مطالعات اخیر حوزه نظریه سیستم ها بسیار مورد توجه بوده اند. در این رساله، نوع دارای تأخیر سیستم های پرش مارکوف مورد بررسی قرار گرفته اند و روش ها و راهکارهایی برای تحقق اهداف پایداری تصادفی و پایدارسازی، تخمین و حذف اغتشاش در مورد آن ها ارائه گردیده است. سیستم های پرش مارکوف تأخیردار خود دارای اقسام متنوعی است. سیستم های با تأخیر وابسته به مود، به عنوان طبقه مهمی از این سیستم ها در نظر گرفته شده است و پایدارسازی فیدبک مبتنی بر رویت گر برای آن ها انجام شده است. سپس، پایدارسازی سیستم های پرش مارکوف دارای تأخیر وابسته به مود در ورودی کنترل در نظر گرفته شده است. به عنوان یک شاخه مهم عملی، مسأله کنترل ازدحام شبکه های مخابراتی به کمک مدل سازی پرش مارکوف مورد مطالعه قرار گرفته است و کنترل فیدبک خروجی برای کنترل طول صف در مسیریاب های شبکه ارتباطی طراحی گردیده است. در ادامه بحث پایداری و تخمین مقادیر زیستی در شبکه های تنظیم ژنی، به عنوان سیستم های پیچیده پرش مارکوف تأخیردار دارای عناصر غیرخطی و نویز ذاتی و اغتشاش بیرونی، دنبال گردیده است. همچنین، برای شرایطی که مودهای تصادفی سیستم تنظیم ژنی از نظر ملاحظات فیزیکی یا اقتصادی دسترس ناپذیر می باشند، فیلتر مستقل از مود طراحی گردیده است. در این رساله کلیه شرایط پایداری به صورت نامساوی های خطی ماتریسی یا ترکیبی از شرایط نامساوی و تساوی های خطی ماتریسی به دست آمده است. برای به دست آوردن چنین شرایطی، از توابع مناسب لیاپانوف کراسوفسکی استفاده گردیده است. کیفیت و کارایی شرایط یافته شده در هر مورد به وسیله مثال های شبیه سازی مناسب مورد ارزیابی و بحث قرار گرفته است.
فرزانه سادات مطلّب زاده لداری حمید رضا مومنی
در این پژوهش، روشی برای کنترل سیستم های غیرخطی بزرگ- مقیاس که دارای پارامترهای نامعین می باشند، ارائه می شود. در این روش، کنترل در دو سطح به سیستم اعمال می گردد، که سطح نخست، یک ورودی کنترلی برای خنثی نمودن اثر اندرکنش بین زیرسیستم ها، و سطح دوم، یک ورودی کنترلی به منظور پایدارسازی هر یک از زیرسیستم ها و حصول کارایی مناسب تولید می کند. سطح دوم کنترل، بر مبنای الگوریتم گام به عقب تطبیقی طراحی می گردد. قانون تطبیق به طور همزمان با قانون کنترل بدست می آید، بطوریکه پایداری مجانبی به صورت فراگیر، و ردیابی سیگنال های مرجع دلخواه توسط خروجی، و نیز همگرایی پارامترهای تخمینی به مقدار حقیقی آنها حاصل می شود. برای تعیین مقدار بهینه پارامترهای آزاد کنترلگرها و تخمینگرهای سیستم به طور خودکار، از الگوریتم ژنتیک که یک روش بهینه سازی قدرتمند است، استفاده می شود. نهایتاً نشان داده خواهد شد ورودی کنترلی که از مجموع ورودی های دو لایه بدست می آید، پایداری سیستم کلّی را تضمین می نماید. در این روش، تنظیم کنترل در هر یک از زیرسیستم ها می تواند به طور مستقل صورت گیرد؛ و نیز از آنجایی که اثر اندرکنش در این روش کمینه می گردد، کارایی نسبت به روش غیرمتمرکز بهتر می باشد. برای بررسی روش ارائه شده، سیستم های آونگ معکوس دوگانه و آونگ معکوس سه گانه، که در آنها آونگ ها با فنر به یکدیگر متصل شده اند، مدلسازی شده، و روش فوق بر آنها اعمال می گردد. نتایج شبیه سازی، کارا بودن روش را تأیید می نمایند.
محمد محمدیان حمید رضا مومنی
از آن جا که تنها تعداد کمی مولکول در تنظیم ژن ها شرکت می کنند، شبکه های تنظیم ژنی نسبت به نویز بسیار حساس هستند. همچنین به دلیل آهستگی واکنش های زیست شیمیایی و جابجایی های مولکولی، شبکه های ژنی دارای تأخیر هستند. در این پایان نامه، با در نظر گرفتن شبکه های ژنی با نویزهای جمع شونده ی غیر صفرشونده، شرایط کافی برای همگرایی نمایی به نقطه ی تعادل و کرانداری نهایی در این شبکه ها را به دست می آوریم. به کمک تابعی لیاپانوف- کراسوفسکی مناسب، شرایط کران داری نهایی به صورت نامساوی های ماتریسی ارائه شده اند. در ادامه، روشی برای به دست آوردن واریانس غلظت پروتئین ها و mrnaها در حضور نویز ذاتی ارائه می شود. برخلاف روشهای موجود، روش پیشنهادی را می توان برای شبکه های ژنی با جمله های غیرخطی نیز به کار برد. در این روش از برنامه نویسی مجموع مربعات استفاده شده است. در پایان، به بررسی پایداری و تضعیف اغتشاش در شبکه های تنظیم ژنی پرش مارکفی با تأخیر متغیر با زمان و وابسته به مود می پردازیم . شرایط پایداری این دسته از سامانه ها نیز به صورت نامساوی های ماتریسی خطی ارائه شده اند و به کران پایین و بالای تأخیر در هر مود وابسته اند.
مهدی حسامی رستمی حمید رضا مومنی
در این پایان نامه رویکرد جدیدی برای کنترل دور توربین بادی سرعت متغیر ارائه می شود . مدل غیر خطی و متغیر با زمان توربین به مدل خطی پارامتری(lpv) تبدیل می شود که با تئوری چند ضلعی محدب بیان می شود.کنترلگر فید بک حالت با عملکرد h2/h? در هر گوشه ای از چند ضلعی محدب می تواند بطور عددی توسط نامساوی ماتریس خطی (lmi) حل شود . با استفاده از کنترلگر های طر احی شده در هر گوشه می توان یک کنترلگر خطی پارامتری توسط روش های تجزیه محدب بطور سریع بدست اورد. در انتها با استفاده از نرم افزار matlab نتایج حاصل از مباحث تئوری بررسی می شود و با نتایج مقالات سال های اخیر مقایسه شده که بهینه سازی پاسخ را نشان می دهد
محمد رضا داودی حیدرعلی طالبی
در این رساله به مباحث آشکارسازی مقاوم خطا، و طراحی همزمان کنترل کننده/آشکارساز خطا مبتنی بر مدل، برای سیستم های پیچیده خطی و در حضور اغتشاشات و نویزهای گوناگون پرداخته می شود. دو دسته مهم از سیستم های پیچیده خطی از نقطه نظر میزان در دسترس بودن اطلاعات (تمام یا بخشی از اطلاعات) و همچنین متشکل بودن از تعدادی زیرسیستم یا سیستم ، مورد بررسی قرار می گیرند. به عنوان دسته اول، با فرض متشکل بودن سیستم از تعدادی زیرسیستم و همچنین در دسترس بودن تمامی اطلاعات زیرسیستم ها برای واحد طراحی، سیستم های سوئیچینگ که دستهای از سیستم های هیبرید میباشند مورد بررسی قرار می گیرند. سپس با رویکرد در دسترس نبودن تمامی اطالاعات موجود در سیستم برای واحد طراحی به بررسی مباحث مربوط به خطا در سیستم های چندعاملی که دستهای از سیستم های پیچیده سیستم از سیستم بوده و متشکل از تعدادی سیستم مجزا می باشند، پرداخته می شود. در ابتدا، مشکلات روش های موجود در زمینه آشکارسازی خطای سیستم های سوئیچینگ اشاره شده و یک روش آشکارسازی خطا برای سیستم های سوئیچینگ خطی تحت سوئیچ دلخواه و با استفاده از فیلتر استاتیک سوئیچینگ، شاخص کارایی h-، و روش های کاهش محافظه کاری ارایه می گردد. سپس نتایج ارایه شده به مساله طراحی همزمان کنترل کننده/آشکارساز خطا برای سیستم های سوئیچینگ خطی زمان پیوسته و گسسته تحت سوئیچ مقید تعمیم داده می-شود. از یک فیلتر استاتیک سوئیچینگ در ساختار کنترل کننده/آشکارساز استفاده شده و نشان داده می شود که محافظه کاری در حل مساله در حضور این فیلتر کاهش می یابد. در ادامه به ضعف روش ارایه شده در این رساله و همچنین ضعف روش های موجود در زمینه مساله طراحی همزمان کنترلکننده/آشکارساز خطا اشاره شده؛ و یک راه حل برای حل مشکلات موجود بر مبنای استفاده از روئیتگرهای دینامیک برای سیستم های خطی و سوئیچینگ خطی ارایه می گردد. نشان داده خواهد شد که در حضور روئیت گر دینامیک شرایط حل مساله بر مبنای شرایط اکیداً lmi بدست می آیند. سپس به مبحث آشکارسازی خطای سیستم های چندعاملی، متشکل از عامل های یکسان، و به هدف دستیابی به روشی جدید با محافظه کاری کمتر نسبت به سایر روش های موجود در این زمینه پرداخته می شود. در واقع از یک روش تجزیه رایج در کنترل سیستم های چند عاملی به منظور تبدیل مساله آشکارسازی خطا در این سیستم ها به یک مساله ساده تر و با محافظه کاری کمتر استفاده خواهد شد. نتایج بدست آمده به طراحی همزمان کنترل کننده/آشکارساز این دسته از سیستم ها تعمیم داده خواهد شد. در بحث کنترل سیستم های چندعاملی دو هدف کنترلی مهم، مسائل توافق و ردیابی مدل مرجع، مورد بررسی قرار می گیرند. در انتها، مبحث آشکارسازی و جداسازی مقاوم خطا در یک شبکه از سیستم های چندعاملی که متشکل از عامل های غیر یکسان می باشد مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نشان داده خواهد شد که هر عامل قادر به آشکارسازی و جداسازی نه تنها خطاهای رخ داده در خود بلکه خطاهای رخ داده در همسایه هایش نیز می باشد.
عباس بختیاری ملک سلیمانی
چکیده بررسی قابلیت حیات اسپرم انسان تیمار شده با سدیم آرسنیت به کمک سنجش mtt سنجش قابلیت حیات اسپرم به روش diphenyltetrazoliumbromid) mtt (3[4,5-dimethylthiazol-2-yl]-2,5- یکی از روش های ارزیابی کیفیت اسپرم محسوب می شود که می تواند اطلاعات مفیدی را در خصوص باروری اسپرم ارائه نماید. هدف این پژوهش بررسی کمی قابلیت حیات اسپرم انسان با استفاده ازسنجشmtt بود. علاوه بر آن در این مطالعه اثرات مضر سدیم آرسنیت بر قابلیت حیات اسپرم انسان مورد بررسی قرار گرفت. پس از تهیه ی نمونه های اسپرم انسان، پارامترهای اسپرمی (شمارش و قابلیت تحرک) تعیین شد تا اطلاعات اولیه ای از لحاظ کیفیت اسپرم کسب گردد. سپس اسپرم ها با محیط کشت ham’s f10 + 25 mm hepes شستشو داده شد. با استفاده از جذب نوری mtt حاصل از مخلوط درصد های مختلف اسپرم زنده و مرده منحنی استاندارد رسم شد. سپس با استفاده از معادله رگرسیون بدست آمده از منحنی استاندارد قابلیت حیات 20 نمونه اسپرمی (در هر نمونه 106×3 اسپرم) که به روش mtt سنجش شده بود محاسبه گردید. علاوه بر این قابلیت حیات این نمونه ها به روش ائوزین-نگروزین سنجش شد تا مقایسه ای با سنجش mtt انجام شود. اسپرم های شسته شده به دو گروه تقسم شدند: 1- گروه کنترل و 2- گروه تیمار با غلظت های 0، 1/0، 5/0، 1 ،3 ،5 ،10 ،20 ،50 و 100 میکرومولار سدیم آرسنیت در زمان های 0، 60، 120 و 180 دقیقه. سپس قابلیت حیات نمونه های کنترل و تیمار به روش سنجش mtt و ائوزین-نگروزین مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین از نمونه های تیمار شده گسترش تهیه شد. به منظور بررسی جنبه های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در هسته اسپرم های گروه کنترل و تیمار، رنگ آمیزی هوخست (hoechst)، دیف کوئیک (diff-quick) و تانل(tunel) بر روی گسترش های اسپرمی انجام شد. علاوه برآن جهت بررسی تمامیت dna و وضعیت پروتامین به ترتیب رنگ آمیزی آکریدن اورنژ و آنیلین بلو بر روی گسترش های اسپرمی صورت گرفت. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss و روش آنالیز واریانس اندازه گیری تکراری (repeated measure) و t-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت و تفاوت میانگین ها در سطح 05/0 p < معنی دار در نظر گرفته شد. مقایسه درصد قابلیت حیات 20 نمونه اسپرمی حاصل از دو روش سنجش mtt و ائوزین-نگروزین مشخص نمود که در اکثر نمونه ها سنجش mtt درصد بالاتری در قابلیت حیات اسپرم نسبت به روش ائوزین–نگروزین را نشان داد. در بررسی قابلیت حیات اسپرم های تیمار شده با سدیم آرسنیت به کمک سنجش mtt نشان دهنده اثر متقابل معنی داری (001/0 p<) بین غلظت و زمان بر درصد قابلیت حیات اسپرم بود. بررسی ماده ژنتیکی اسپرم شامل تمامیت dna (دناتوره شدن ساختمان دو رشته ای به تک رشته ای) و همچنین تغییرات پروتامین در اسپرم های تیمار شده با سدیم آرسنیت در مقایسه با گروه کنترل تاثیر قابل ملاحظه ای مشاهده نشد. همچنین نتایج بررسی مشخصات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در هسته اسپرم های تیمار شده با سدیم آرسنیت در مقایسه با گروه کنترل تغییر قابل توجهی نداشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سنجشmtt به عنوان یک روش مناسب می تواند برای ارزیابی کمی قابلیت حیات اسپرم انسان مورد استفاده قرار گیرد و نسبت به روش ائوزین–نگروزین دقیق تر می باشد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سدیم آرسنیت باعث کاهش معنی دار قابلیت حیات اسپرم انسان می شود و این کاهش از اختلال در تمامیت dna، تغییر پروتامین ویا تغییرات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در هسته اسپرم ناشی نشده است. کلید واژه ها: اسپرم انسان، سنجش mtt، قابلیت حیات اسپرم، سدیم آرسنیت.
محمد شهابی حمید رضا مومنی
یکی از روش های عیب یابی بر اساس سابقه عملکرد سیستم، تحلیل مولفه اصلی است. هدف این رساله طراحی سیستم عیب یابی مناسب برای ژنراتور سنکرون است. این رساله به بررسی عیوب به وقوع پیوسته در سیم پیچی استاتور که یکی از مهمترین عیوب ژنراتور است، می پردازد. با توجه به عملکرد ژنراتور، روش مذکور نیاز به تغییراتی برای حفظ کارایی خود دارد. روش یادشده دارای تاخیر در مرحله تشخیص نوع عیب است که این تاخیر در ناحیه گذر پس از وقوع عیب است. هر نوع عیبی با هر شدتی، دارای رفتار مشخصی در این ناحیه است. با استخراج الگوی رفتاری هر عیب، جدول زمان-بندی طراحی می شود. جهت جلوگیری از ایجاد اختلال جدول در روش اصلی، داده های مربوط به هر عیب خوشه بندی شده است. برای رفع تاخیر روش مذکور، نتایج حاصل از جدول زمانی نسبت به سیستم عیب یابی در اولویت قرار می گیرد.
زهرا اتابکی حمید رضا مومنی
کادمیوم یک فلز سنگین و آلاینده زیست محیطی است که از طریق القا استرس اکسیداتیو اثرات مخرب خود را اعمال می نماید. کورکومین ماده موثر زردچوبه به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی شناخته شده که قادر است استرس اکسیداتیو را مهار نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کورکومین بر روی آثار مخرب کادمیوم کلراید در پراکسیداسیون لیپید و قدرت آنتی اکسیدانتی کل سرم و بافت بیضه و برخی از پارامترهای اسپرم در موش انجام شد. موش های بالغ نژاد nmri به 4 گروه دسته بندی شدند: 1- کنترل 2- کادمیوم کلراید 3- کورکومین + کادمیوم کلراید 4- کورکومین. تیمارها به مدت 24 ساعت انجام شد. جهت اندازه گیری پراکسیداسیون لیپید سرم و بیضه سنجش مالون دی آلدهید (mda) و به منظور ارزیابی قدرت آنتی اکسیدانتی کل سرم و بیضه روش ferric reducing/ antioxidant power (frap) مورد استفاده قرار گرفت. اسپرم های اپی دیدیمی گروه های مختلف جهت تعیین درصد قابلیت حیات اسپرم (رنگ آمیزی ائوزین- نگروزین)، تعیین درصد تمامیت آکروزوم (رنگ آمیزی کوماسی بریلیانت بلو) و جهت بررسی تمامیت غشا (تست hypoosmotic swelling) و همچنین رنگ آمیزی همزمان هوخست و پروپیدیوم آیوداید) استفاده شد. تعداد اسپرم های اپی دیدیم بر اساس دستورالعمل سازمان جهانی سلامت (world health organization) شمارش شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها توسط آنالیز واریانس یک طرفه همراه شده با تست توکی انجام و تفاوت میانگین ها در حد معنی دار (05/0p<) در نظرگرفته شد. در این پژوهش کادمیوم کلراید باعث افزایش معنی دار میزان mda سرم و بیضه و کاهش معنی دار قدرت آنتی اکسیدانتی کل سرم و بیضه نسبت به گروه کنترل شد. همچنین قابلیت حیات، تمامیت آکروزوم، تمامیت غشای پلاسمایی و تعداد اسپرم در گروه تیمار شده با کادمیوم کلراید نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت. در گروه کورکومین + کادمیوم کلراید، کورکومین به طور معنی داری توانست اثرات سمی کادمیوم کلراید را بر روی این پارامترهای اسپرم نسبت به گروه کادمیوم کلراید جبران نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که کورکومین به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی قادر است اثرات مخرب کادمیوم کلراید را بر پراکسیداسیون لیپید و قدرت آنتی اکسیدانتی کل سرم و بافت بیضه و برخی از پارامترهای اسپرم مهار نماید.
ایمان شفی خانی امین رمضانی
با توجه به گسترش شگرف روشهای شناسایی زیرفضا طی دو دهه ی اخیر، این روشها توجه بسیاری از مهندسان را به خود جلب نموده اند. علت اصلی جذابیت روشهای مذکور را می¬توان در سهولت شناسایی سیستمهای چندمتغیره و نیز شناسایی صورت فضای حالت سیستم، که برای آن روشهای طراحی کنترل کننده و ابزار تحلیل پایداری بسیاری موجود است، خلاصه نمود. در این پایان نامه، مسئله ی تعمیم روشهای زیرفضا به سیستم های چندمتغیره دارای تاخیرهای متغیر با زمان بررسی میشود. برای انجام این کار اگر تخمین مناسبی از تاخیرهای زمانی در هر نمونه در دست باشد، با انتقال مناسب داده ها میتوان سیستم مورد نظر را به صورت بازگشتی شناسایی نمود. از آنجاییکه روشهای بازگشتیِ زیرفضا به وفور در دسترس هستند، تمرکز این پژوهش بر ارائه ی روشی بازگشتی جهت تخمین تاخیرهای زمانی سیستم چندمتغیره میباشد. همچنین با توجه به قوت روشهای زیرفضا در شناسایی جعبه-سیاه، حتی الامکان فرض میشود که هیچگونه اطلاعات اولیه ای راجع به ساختار سیستم در دسترس نیست. این فرض، مزیت روش ارائه شده در این پایان نامه را نسبت به روشهای موجود تخمین تاخیر نمایان میسازد. در پایان نیز کارایی روش ارائه شده توسط چند مثال شبیه سازی تائید میگردد.
یوسف حیدری حمید رضا مومنی
تحقیق پیش رو به مطالعه پایداری فرکانسی سیستم ریزشبکه در دو حالت وصل و جدا از شبکه اصلی سیستم پرداخته است. برای تحقق این موضوع، یک مدل فرکانسی از ریزشبکه¬ها با حضور تولیدات پراکنده و خودرو برقی ارایه شده است. مکانیزم کنترلی، سیستم کنترل اتوماتیک تولید می باشد که از سه لایه کنترلی استفاده می کند و در این پایان نامه لایه کنترلی ثانویه مورد بحث می باشد، که این هدف با طراحی کنترلکننده صورت پذیرفته است. کنترل کننده مورد استفاده، pid می باشد و با استفاده از الگوریتم های هوشمند، پارامترهای کنترلی تعیین شده است. ویژگی متمایز کننده این پایان نامه از کارهای انجام شده ی اخیر، کنترل پایداری فرکانسی، در ریزشبکه های جزیره ای و متصل به شبکه، در حضورِ بارِ خودروی برقی می باشد، برای همین منظور تجمیع خودرو های برقی نیز با توجه به فناوری خودرو به شبکه مورد بحث قرار گرفته است که برای تحقق این موضوع از الگوریتم تبرید استفاده شده است.
صدیقه مومنی ماندانا بیگی بروجنی
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تجویز هورمون پروژسترون بر دانسیته ی عروقی آندومتر رحم موش پس از تحریک تخمک گذاری در زمان پیش از لانه گزینی و در زمان لانه گزینی بود. بدین منظور از 30 سر موش نژاد nmri با میانگین سنی بین 8-6 هفته استفاده شد و به صورت تصادفی به شش گروه تقسیم شدند.در سه گروه کنترل، گروه تحریک تخمک گذاری و گروه تزریق پروژسترون تقسیم بندی شدند. در گروه کنترل حاملگی کاذب القا شد و در گروه های تجربی تحریک تخمک گذاری با استفاده از human monoposal gonadotropin و human chorionic gonadotropin انجام و سپس حاملگی کاذب القا شد. در گروه تزریق پروژسترون پس از القا حاملگی کاذب روزانه 1mg/mouse تزریق پروژسترون به هر موش صورت گرفت.سپس در زمان پیش از لانه گزینی(3/5روز بعد از ایجاد حاملگی کاذب) و زمان لانه گزینی (4/5روز بعد از ایجاد حاملگی کاذب) از هر شش گروه جهت تعیین سطح هورمون های تخمدانی خونگیری از قلب انجام شد.سپس جانوران از طریق جابجایی مهره های گردنی کشته شدند. نمونه ی بافتی از ? میانی شاخ رحمی حیوانات جهت مطالعات میکروسکوپ نوری (رنگ آمیزی h&e) برداشته شد.داده ها با روش آماری kruskal-wallisو mann- whitney آنالیز و تفاوت میانگین ها در حد معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که درگروه های تجربی افزایش معنی دار در سطح هورمون استروژن و پروژسترن مشاهده شد.نتایج همچنین نشان داد که در گروه تزریق پروژسترون نسبت به گروه کنترل و گروه تحریک تخمک گذاری در زمان پیش از لانه گزینی و زمان لانه گزینی دانسیته ی عروق و مساحت داخلی عروق در آندومتر رحم از لحاظ آماری افزایش معنی دارپیدا کرده است. ارتفاع اپی تلیوم سطحی، ارتفاع اپی تلیوم غدد، مساحت داخلی لومن غدد، قطر داخلی لومن غدد، ضخامت میومتریوم (روز 3/5)، محیط و مساحت داخلی لومن رحم در زمان پیش از لانه گزینی و زمان لانه گزینی در گروه تحریک تخمک گذاری نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داریمشاهده شد. در مجموع به نظر می رسد تحریک تخمک گذاری تغییراتی در ساختار آندومتر به وجود آورده است که درصد لانه گزینی را کاهش می دهد و تزریق پروژسترون باعث بهبود این تغییرات و نزدیک کردن آنها به شرایط گروه کنترل شده است و درصد موفقیت در لانه گزینی را بالا برده است.علاوه بر این، تزریق پروژسترون بر دانسیته ی عروقی اندومتر تاثیر مثبت داشته است.
حسین امامی امین رمضانی
این پایان نامه پیرامون شناسایی سیستم ها در مواجهه با مسئله های eiv و به کارگیری آن در تخمین پارامترهای ژنراتور سنکرون است. در صورتی که هم داده های ورودی و هم داده های خروجی سیستم در اثر نویز مخدوش شده باشند، با مسئله دشوارتری به نام eiv مواجه می شویم. به منظور آزمودن کارآیی این روش در مقایسه با روش های متداول، آنها را به مدلی از ژنراتور سنکرون اعمال کرده و از مقایسه نتایج حاصله، نقاط ضعف و قوت آنها را بررسی می کنیم. eiv به عنوان یک مدل برای روش های شناسایی سیستم محسوب می شود. در ابتدا، به بیان روش های شناسایی سیستم از جمله ls وiv وextendediv می پردازیم. سپس با استفاده از مدل armax به تخمین پارامتر های مدل ژنراتور سنکرون در شرایط وجود نویز و عدم حضور نویز در ورودی پرداخته شده است. پس از آن به تخمین پارامترهای همان مدل همراه با نویز ورودی با استفاده از مدلeiv پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که پیاده سازی و بکارگیری مدل eiv در روش iv و extendediv توانسته منجر به تخمین دقیق پارامترهای سیستم تحت تاثیر نویز در ورودی نسبت به مدل armax گردد. وجود نویزهای گوناگون درشناسایی سیستم های عملی اهمیت استفاده از مدل eiv در شناسایی توسط روش های iv و extendediv را نشان می دهد.
مژگان براتی محمدحسین آبنوسی
صنعتی شدن جوامع منجر به استفاده از آلاینده هایی شده که با ورود به آب، هوا و اکوسیستم محیط زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از این آلاینده ها پارانونایل فنل می باشد که در فرمولاسیون و ساخت بسیاری از محصولات مورد استفاده در زندگی مدرن از جمله مواد پلاستیکی، لوازم آرایشی و شوینده ها استفاده می شود. این آلاینده پس از ورود به بدن موجود زنده، قابلیت تجمع در بافت ها را داشته و طی بررسی های گوناگون اثرات تخریبی آن در هر دو محیط invivo و invitro مشخص شده است. به منظور بررسی توکسیکولوژی اثر این آلاینده، سلول بنیادی مزانشیمی با توانایی خود نوسازی و قابلیت تمایز به انواع سلول ها می تواند به عنوان مدل مناسبی مورد استفاده قرار گیرد. لذا هدف این مطالعه بررسی اثر دزهای مختلف پارانونایل (260-0 میکرومولار) فنل در طی 48، 36، 24و 12 ساعت بر روی توانایی حیات سلول بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت و تاثیر دز 100 میکرومولار از پارانونایل فنل پس از طی 36 ساعت در بررسی مورفولوژی، مرگ سلولی و پروتئین پروفایل این سلول ها می باشد. در این مطالعه پس از بررسی توانائی حیات توسط دو روش رنگ آمیزی تریپان بلو و mtt از رنگ آمیزی فلورسنت (هوخست، پریپیدیم آیوداید و آکریدین اورانژ) برای مورفولوژی ،تست تانل، تست کاسپاز، رنگ آمیزی مونودنسیل کاداورین و آزمون کامت برای بررسی مرگ سلولی، و الکتروفورز (sds-page) برای بررسی پروفایل پروتئین استفاده شد. نتایج نشان داد که پارانونایل فنل در یک اثر وابسته به دز و زمان بصورت معنی داری منجر به کاهش توانائی حیات سلول های مزانشیم مغز استخوان می شود. علاوه بر آن تغییرات مورفولوژیکی مانند متراکم و تکه تکه شدن هسته، واکوئله شدن سیتوپلاسم و چروکیدگی غشا در این نوع از سلول نیز مشاهده شد. از طرفی این آلاینده باعث تغییرات مولکولی از جمله فعال شدن کاسپاز 3 و تغییر پروفایل پروتئین گردید. با توجه به نتایج حاصل در این پژوهش می توان گفت مسمومیت ناشی از پارانونایل فنل وابسته به دز و زمان بوده و علاوه بر آن مرگ سلولی از نوع اتوفاژی و آپوپتوزیس وابسته به کاسپاز را موجب می شود و از طرفی نیز باعث کاهش یا افزایش میزان برخی از باندهای پلی پپتیدی در پروتئین پروفایل نیز می شود.