نام پژوهشگر: عبدالله گیویان
احسان غنی فر محمود دهقان طرزجانی
روابط عمومی به دلیل ارتباط مستمر با محیط خارج و داخل سازمان و نیز به علت اینکه فصل مشترک بین سازمان و مخاطبان می باشد، ذاتاًهمیشه با یک محیط متغیر وپویا سروکار دارد. همچنین اینترنت نیز به دلیل ایجاد ارتباطات سریع، سهل، دوطرفه، تعاملی، فرد به فرد و..... یک محیط متغیر و پویا ایجاد کرده است و به همین دلیل روابط عمومی اینترنتی با محیطی که تغییرات و تحولات آن مضاعف شده است، روبرو می باشد. در دیدگاه سنتی کسب و کارهای اینترنتی (منجمله روابط عمومی )، اهداف و استراتژی های اینترنتی، بر اساس ساختار موجود تعیین می گردد، در حالی که در دیدگاه نوین و جدید، ابتدا اهداف کسب وکار تعیین شده و سپس بر اساس آن استراتژیهای اینترنتی معین می گردد و در نهایت ساختار موجود تعدیل شده و یا ساختار جدید کسب و کار اتخاذ می شود. تلاش ها در این کاوش، پاسخ به این سوالات است: - آیا الگوی روابط عمومی الکترونیک در شرکت سایپا پیاده شده است؟ - دیدگاه مدیریت در روابط عمومی الکترونیک شرکت سایپا چگونه است؟– موقعیت های روابط عمومی الکترونیک در شرکت سایپا کدامند؟ - و در صورتی که بخواهیم روابط عمومی موجود شرکت سایپا را به حالت الکترونیک نزدیک کنیم چه مراحلی باید صورت گیرد؟ دراین پژوهش با بررسی نظریه های مدیریت ارتباط با مشتری، زنجیره ارزش و شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان و بوسیله مصاحبه، ارائه پرسشنامه و نیز بررسی کتابخانه ای، به تمام شرکتهای سایپا با روابط عمومی فعال مراجعه شد. نتایج از اعتقاد غالب به حرکت به سوی روابط عمومی الکترونیک، ایجادجایگاه با آموزش و خوشبینی نسبت به استفاده از این تکنولوژی در آینده حکایت می کرد. راهکارهای مناسب ازطریق بررسی محدودیت ها و موانع ارائه گردید، ضمناً حالت موجود روابط عمومی با تعیین شاخص های تعیین کننده الکترونیک و مقایسه آنها با هم ارزیابی شده است. آنچه که در نهایت طبق نظر کارشناسان و مصاحبه شوندگان، اثبات گردید این است که روابط عمومی شرکت سایپا یک روابط عمومی الکترونیک کامل نیست ولی موقعیت های خوبی ازجمله راه اندازی سایت فروش الکترونیک را دارا می باشد.
لیلا اخوان تویسرکانی عبدالله گیویان
هدف از این تحقیق، بررسی ویژگیهای مطلوب برنامه های رادیو از نظرجوانان شهر تهران و برنامه سازان رادیو جوان است. در این تحقیق از دو روش کمی(پیمایش) و کیفی(مصاحبه عمیق) استفاده شده است. دیدگاه مخاطبان از طریق پرسشنامه و نظرات برنامه سازان از طریق مصاحبه گرداوری شده است. در بخش پیمایش، افراد نمونه ??? نفر از جوانان 12تا27ساله شهر تهران و در بخش مصاحبه، جامعه مورد بررسی کلیه تهیه کنندگان شبکه جوان بوده اند. با بررسی نظرات جوانان درباره ویژگی های مطلوب یک برنامه رادیویی در رادیو جوان، یک الگو کلی شکل گرفت. الگو مطلوب جوانان برنامه ای زنده با لحن دوستانه و صمیمی با حضور دو گوینده شاد و پر انرژی، مسلط و جوان در قالب های گفتار ساده، بحث و گفتگو و گزارش با موسیقی های اصیل و سنتی و موسیقی روز دنیا است که به چند موضوع در آیتم های کوتاه و بلند بپردازد. موضوعات مورد علاقه جوانان، موضوعات ورزشی، اجتماعی و علمی است، که در آنها به طرح حرف دل جوانان، ریشه یابی مشکلاتشان و ارائه اطلاعات به روز و مفید بپردازند. مشارکت فعال شنوندگان در برنامه واجرای مسابقه های علمی و سرگرم کننده از طریق ارسال پیامک یا تلفن مورد تاکید جوانان است. ویژگی های جوان پسند برنامه از نظر جوانان آموزنده بودن مطالب، اجرای جذاب مجری، موسیقی های برنامه و متنوع بودن برنامه است. در جمع بندی نظرات تهیه کنندگان مشخص شد، در برخی از زمینه ها در بین تهیه کنندگان اشتراک نظر وجود دارد: موضوع برنامه بر اساس ذهنیات و نظر تهیه کننده انتخاب میشود و محور های پرداختن به موضوع بررسی نظرجوانان و مشکلاتشان وطرح مسائل این قشر است. از نظر نوع موضوع، تهیه کنندگان به موضوعات فرهنگی، اجتماعی، علمی، ورزشی و رویداد های روز اشاره کردند. لحن و بیان برنامه صمیمی و دوستانه ودر زمینه موسیقی،تاکید تهیه کنندگان بر موسیقی روز دنیا مثل موسیقی پاپ بود. در انتخاب گوینده بر سه خصوصیت جوان بودن، شاد و پر انرژی بودن و مطلع بودن و در ویژگی های جوان پسند اجرای جذاب مجری، تنوع در برنامه و ارائه اطلاعات مفید مورد توجه تهیه کنندگان بود. در مورد نحوه عرضه برنامه، تعداد موضوعات، تعداد گویندگان و قالب برنامه دو الگو وجود دارد. الگوی اول نشان دهنده برنامه ای تولیدی است با طرح یک موضوع در قالب ساده مثل نمایش، بحث و گفتگوو یا گزارش که یک گوینده دارد. الگوی دوم برنامه زنده ای است با طرح چند موضوع در قالب مرکب مثل جنگ که دو گوینده دارد و مشارکت فعال جوانان از طریق تماس های تلفنی و اجرای مسابقه در آن میسر است.
حسن بنانج عبدالله گیویان
این تحقیق تلاشی است برای بررسی قابلیت های تحلیل نشانه شناسی و تحلیل کارشناسی در تعیین ویژگی های تبلیغات تلویزیونی هر یک از شرکت های خودروسازی ایران خودرو و سایپا به عنوان بزرگترین خودروسازان ایران. یکی از دلایل عدم توفیق تبلیغات تلویزیونی این خودروسازان، به کارگیری و استفاده از توانایی گروه های ناظر (کارشناسان) در تولید آگهی هایی است که تفاوت فاحشی میان نظرات آنان با اصول روش شناختی حاضر رایج در تولید این نوع آگهی ها وجود دارد. نشانه شناسی به عنوان یکی از روش های مدلل در تحلیل متون، دارای چهارچوب و قواعدی مشخص و تعریف شده است. این تحقیق با استفاده از این روش در بخش اول تلاش کرده تا به ویژگی های متون مورد بررسی دست یافته و سپس آنها را با ویژگی هایی که از خلال نظرات کارشناسان بیرون آمده اند ، مقایسه کند. برای نیل به این هدف تحقیق حاضر در مبانی نظری ابتدا به بررسی موضوع نشانه شناسی از منظر سوسور و پیرس و همچنین نشانه شناسی اجتماعی از منظر هالیدی و کرس و هاج پرداخته و نظریه های حس مشترک را مورد واکاوی قرار داده است. در بخش روش شناسی نیز این تحقیق با توسل به یک الگوی ترکیبی برای تحلیل نشانه شناسی، از الگوه های کیت سلبی و ران کادوری، رولان بارت، رابرت هاج، گونتر کراس بهره گرفته است. سپس داده ها بخش اول و دوم بر اساس نظریه "زمینه مبنا" تقلیل داده شده و مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که کارشناسان نسبت به یافته های تحلیل نشانه شناسانان، به تعداد کمتری از ویژگی های متون مورد بررسی دست یافته اند. همچنین نتایج بیانگر این هستند که نظرات کارشناسان بیشتر مبتنی بر حس بوده و از قواعد و اصول مشخص و مدللی پیروی نکرده است.
نرجس السادات صالحی محمد علی هرمزی زاده
هدف از این تحقیق، بررسی میزان رضایت نوجوانان و جوانان شهر تهران از سبک گفتار گویندگان رادیو جوان است. در این تحقیق از روش کمی(پیمایش) استفاده شده است به این صورت که سبک های مختلف گویندگی (رسمی، نیمه رسمی، محاوره ای، جدید)در شبکه ضبط و برای مخاطبان پخش شد و دیدگاه مخاطبان از طریق پرسشنامه گردآوری شد. در این تحقیق افراد نمونه 396 نفر از افراد 12تا 27ساله شهر تهران بوده اند . چهار سبک گفتار رادیو جوان را که به ترتیب رضایت نوجوانان و جوانان مرتب کنیم، نتایج زیر به دست می آید: 1- سبک گفتار رسمی (میزان رضایت43درصد) 2- سبک گفتار نیمه رسمی(میزان رضایت48درصد) 3- سبک گفتار محاوره ای(میزان رضایت21درصد) 4- سبک گفتار جدید(میزان رضایت5/21درصد) و این چهار سبک گفتار را که به ترتیب نارضایتی نوجوانان و جوانان مرتب کنیم، نتایج زیر حاصل می شود: 1- سبک گفتار رسمی (میزان نارضایتی40درصد) 2- سبک گفتار نیمه رسمی(میزان نارضایتی29درصد) 3- سبک گفتار محاوره ای(میزان نارضایتی59درصد) 4- سبک گفتار جدید(میزان نارضایتی67درصد) با بررسی نظرات نوجوانان و جوانان درباره میزان رضایت شان از سبک گفتار گویندگان رادیو جوان مشخص شد میزان رضایت از سبک گفتار نیمه رسمی بیشتر از سایر سبک ها است. در واقع نکته جالب توجه اینجاست که جوانان علاوه براینکه از سبک جدید چندان رضایت ندارند از سبک رسمی نیز خیلی راضی نیستند. همچنین بررسی های انجام شده در این تحقیق نشان می دهد میزان رضایت جوانان از سبک گفتار جدید کمتر از نوجوانان است وجوانان از سبک گفتار نیمه رسمی بیشتراز سایر سبک ها رضایت دارند.در رابطه با گفتارمحاوره ای نوجوانان مواضع افراطی تری نسبت به جوانان دارند. همچنین در بررسی های انجام شده مشخص شد با افزایش میزان گرایش مذهبی نوجوانان و جوانان میزان رضایت آنان از سبک گفتار جدید کاهش می یابد و میزان رضایت از سبک گفتار نیمه رسمی و رسمی افزایش می یابد. در رابطه جنس با سبک گفتارها نیز مشخص شد به غیر ازگفتار نیمه رسمی که تا حدودی زنان رضایت بیشتری داشتند در بقیه سبک ها میزان رضایت مردان بیشتر از زنان است. در زمینه تحصیلات می توان گفت با افزایش تحصیلات میزان رضایت از گفتار رسمی ونیمه رسمی افزایش یافته است. اما میزان رضایت از سبک گفتار جدید کاهش یافته است. در این تحقیق بین میزان رضایت از سبک ها و تاهل هیچ رابطه معنی داری مشاهده نشد. در بررسی رابطه فعالیت با سبکها مشخص شد دانشجویان و کارمندان از سبک نیمه رسمی بیشتر از سایر سبکها رضایت دارند و محصلین و سایر افراد نیز بیشتر از سبک محاوره ای رضایت دارند.
علی کریمی محمد علی هرمزی زاده
بنا به ضرورت و مناسبت موضوع از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه حضوری استفاده شد. جامعه آماری افراد 18 سال به بالای ساکن در دو شهراربیل و سلیمانیه در کردستان عراق بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 500 نفربرای شهر اربیل و 400 نفر برای شهر سلیمانیه محاسبه شد. و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بطورکلی 35 درصد از پاسخگویان هیچ وقت برنامه های سیمای کردی شبکه سحر را نمی بینند وحدود 65 درصد بین 1تا 7روزدر هفته از برنامه های سیمای کردی شبکه سحر استفاده می کنند. همچنین 95 درصد از بینندگان، مخاطب سریالهای دوبله شده هستند و فقط 5 درصد در مجموع بیننده برنامه های دیگر سیمای کردی شبکه سحر می باشند. 7 /61درصد از افراد خیلی زیاد و زیاد ازبرنامه های سیمای کردی شبکه سحر رضایت دارند. در بین برنامه های سیمای کردی شبکه سحر سریالهای دوبله شده 3/86 درصد بیننده دارند و این بینندگان 9/93 درصد از این سریالها رضایت دارند. سیمای کردی شبکه سحر بعد از کردسات (3/77درصد)، کردستان tv(5/59درصد)، زاگرس (4/58درصد) ، با 9/31 درصد در رتبه چهارم قرار دارد. واژگان کلیدی: رضامندی، شبکه سحر، سیمای کردی، مردم کردستان عراق
معصومه شهبندی عبدالله گیویان
پژوهش حاضر در مورد مصرف و دریافت سریال های تلویزیونی غیررسمی است سریال های روز خارجی که نه از طریق تلویزیون داخلی، بلکه به صورت مجموعه ی دی وی دی توزیع و مشاهده می شوند. هدف اصلی این پژوهش شناخت گونه های مواجهه مخاطب در فرهنگ رسانه ای بومی با جریان فرهنگ جهانی است. با مطالعه گونه های مواجهه و مصرف سریال لاست در بین زنان به عنوان بخشی از بینندگان سریال های غیررسمی در ایران، دگرگونی های مصرف رسانه ای در عصر جهانی شدن بررسی شده است. در این پژوهش از نظریه های جهانی شدن، صنعت فرهنگ سازی، آستانگی آئین و آئینی کردن، مفهوم اجتماع و مخاطب فعال استفاده شده است. این مطالعه با روش کیفی اجرا و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از تکنیک مصاحبه عمقی با زنان تحصیل کرده گردآوری شد. سوالهای این پژوهش عبارت بوده اند از:1. زنان از چه طریقی با کانال های غیررسمی توزیع و پخش سریال لاست آشنا می شوند؟2. نقش مخاطبان- زنان- در رواج عرضه این محصولات فرهنگی و رسانه ای چیست؟3. نوع برخورد زنان با سریال ها و نحوه تماشای آنها چگونه بوده است؟4. پیامدهای تماشای سریال های غیررسمی چیست؟5. آشنایی و استفاده از این رسانه ی غیررسمی چه تغییری در نگرش ایشان به محصولات رسانه رسمی دارد؟6. دلایل گرایش و علاقه مخاطبان- زنان- به سریال ها چه بوده است؟ نتایج کسب شده حاکی از آن است که مصاحبه شوندگان بیشتر از طریق گروه دوستان، آشنایان با سریال لاست آشنا شده اند. تماشای سریال های غیررسمی تنها به منظور سرگرمی نبوده است بلکه در عین حال، انتخاب تماشای سریال لاست واجد معنای اجتماعی است: مخاطبان برای ورود به مرزهای یک اجتماع و هویت یابی به تماشای سریال روی می آورند. بررسی نوع تماشای سریال لاست در محیط های خانوادگی و غیرخانوادگی نشان می دهد که الگوی جدید تماشا در تقابل با شیوه سنتی سریال بینی-تماشا در جمع خانواده- قرار دارد؛ مخاطبان به دلایل مختلفی همچون عدم هماهنگی زمان تماشا با دیگری، کشش داستانی، عدم پذیرش تماشای این سریال در جمع خانواده و ... به سمت مصرف شخصی در تماشای مجموعه دی وی دی سریال سوق یافته اند. آنان در مواجهه با سریال لاست که به سبک معماگونه و پررمز و راز است؛ فعالانه ارتباطی عمیق با سریال برقرار کرده اند. تجربه ی تماشای سریال لاست با شخصیت هایی متفاوت و پیچیده که هرکدام نمایندگانی از نژادهای مختلف سراسر دنیا هستند در فضای بهشت گونه ی بدون زمان و مکان، همچون رویای سفر به دنیای آرمان زدایی شده انسان معاصر بوده است.
لیلا محمدزاده وحدتی عبدالله گیویان
یکی از مهمترین دغدغه های جامعه بشری انتقال ارزش های اخلاقی به نسل های جدید است. و از آن جا که در روزگار معاصر رسانه های جمعی بویژه تلویزیون یکی از موثرترین عوامل انتقال این ارزش هاست، این پایان نامه به بررسی رویکرد اخلاقی یکی از برنامه های ویژه کودک یعنی برنامه "فیتیله" می پردازد. سوالهای اصلی این تحقیق عبارتند از: 1- روش یا روش های تربیتی ارائه شده در برنامه "فیتیله" چیست؟ 2- آیا روش یا روش های تربیتی این برنامه دال بر یک گفتمان اخلاقی است؟ 3- در صورتی که این برنامه دارای گفتمان اخلاقی است، ویژگی های آن چیست؟ برای گردآوری و تحلیل داده های این تحقیق از روش های متنوع، مرکب از الگوهای کیت سلبی و ران کادوری، رولان بارت و جان فیسک استفاده شده است. در تحلیل یافته های این تحقیق، از آرای جیمز کری در تفکیک دو رویکرد عمده به ارتباطات یعنی رویکردهای انتقالی و آیینی و نظریه آیینی ارتباطات رودنبولر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه فیتیله، در تلاش است برای هماهنگی با گفتمان اخلاق دینی، محتوایی را به کودکان ارائه کند که از خلال آن کودکان صرفا به زندگی در دنیای "بایدها" رهنمون شوند. این گفتمان اخلاقی باعث می شود برنامه تا حدودی از واقعیتها فاصله بگیرد. هم چنین، نتایج نشان می دهد که برنامه فیتیله واجد ویژگیهای یک آیین (کنش نمادین، اجرا، رفتار مرسوم و...) است و می کوشد تا همچون یک دایه الکترونیک به شکلی آیینی مخاطبان کودک خود را با صورت تازه ای از تربیت که نزدیک به تربیت اسلامی است، پرورش دهد. بر اساس نتایج، مخاطبان این برنامه "فرشته"، "معصوم"، در عین حال "سر به هوا"، "نیازمند نصحیت" و ... تلقی شده اند. کلید واژه ها: کودک، تربیت، روش تربیت، گفتمان، آیین، نشانه شناسی
زهره توکلی عبدالله گیویان
چکیده: با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر "خود" و "دیگری" و تاثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائه شده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریه های بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاههای صاحبنظران تئوری هویت به عنوان مکمل نظریات هال، مطرح می شود. برای گردآوری و تحلیل متون از الگوهای کیت سلبی، ران کادوری و رولان بارت به صورت ترکیبی استفاده شده است. نتایج بدست آمده از این تحقیق، موید این قضیه است که ابزارهای بازنمایی تصویر عراقی ها، به عنوان دیگری، طی سه دهه تغییرات قابل توجهی پیدا کرده است: در دهه60، بیشتر از رمزگان کلامی، در دهه 70 بیشتر از رمزگان اجتماعی و در دهه 80، بیشتر از رمزگان فنی بهره گرفته شده است. هم چنین، در دهه اول تصویر عراقی ها متکی بر اثرات هجوم عراقی ها، به صورت تصویر ذهنی از انسانهایی با مشخصاتی چون "بی رحم"، "خانه خراب"، "بی شرف" و متجاوز ارائه می شود. در دهه دوم با تصویر انسانهای کودن، چاق با سیبلهای کلفت و صدای زمخت روبرو می شویم و در سومین دهه، این تصویر متحول شده و با انسانهای مسلمان و برادر که با زور وارد جنگ شده اند، مواجه می گردیم. با بررسی و تحلیل فیلم ها آنچه که در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است "استعاره ی مرز" برای مواجهه با عراقی ها است. در تمام فیلم های انتخابی از سینمای دفاع مقدس، بین خودی و غیر خودی، بین ایرانی ها و عراقی ها مرزی متصور است. در دهه اول، مرز عینی و واقعی است، در دهه دوم در حالتی گذار، با مرزهای شیشه ای و لرزان بین خودی و غیرخودی روبرو هستیم و در نهایت در دوره سوم، مرزها کاملاً نمادین می شوند. :
شایسته چابکی ویدا همراز
با گذشت روزها و شب ها و فصل ها بدن انسان تحت تاثیر تغییرات روشنایی و تاریکی قرار می گیرد که مجموعه ی این تغییرات که هر 24 ساعت تکرار می شود سیرکادین ریتم نامیده می شود . ریتمی که از مهمترین ریتم های بدن انسان است و تاثیر پذیری ،آمادگی ذهنی ، دوره های خواب و بیداری ،و بسیاری از تنظیمات بدن تحت تاثیر این ریتم انجام می گیرد.اگر چه شتاب زندگی به کار های آدمی سرعت بخشیده اما این آهنگ زیستی 24 ساعته ی بدن است که توقف گاه هایی برای تمدید قوا ، یادگیری ،هوشیاری، افزایش قدرت های انسانی ،و بسیاری از حالات و روحیات بوجود می آورد که اثرات این امر نه تنها در پزشکی و بهره گیری از آن برای مراقبت از بیماریها و درمان های اثر گذار که در مدیریت و برقرای ارتباط نیز مورد توجه است .در این باره که توجه به این ریتم تا چه اندازه می تواند در رادیو مهم وموثر باشد دیدگاه هایی وجود دارد امایافتن الگو های برنامه سازی منطبق بر ریتم و تطبیق این دو کاری بدیع است که برای اولین بار مورد نظر این تحقیق است. این تحقیق ضمن بررسی میزان ارتباط درک دانش سیرکادین ریتم با برنامه سازی در رادیو به این مساله می پردازد که چگونه می توان بر این اساس در رادیو برنامه سازی کرد و در رادیوی ایران به این امر تا چه اندازه توجه می شود . در این تحقیق از سه روش کتابخانه ای ، توصیفی ، و تطبیقی استفاده شده است . در روش کتابخانه ای ضمن در یافت دیدگاه های موجود، تغییرات بدن در 24 ساعت بدست آمده که منجر به ارائه ی الگویی نظری شده است . سپس با تحلیل مصاحبه های عمیق انجام شده در باره ی موضوع، ضمن به دست آوردن الگوی عرفی رادیو در حفظ ریتم برنامه ها در 24 ساعت، عوامل موثر در ایجاد ریتم بدست آمده است و در نهایت با بازشنوایی 12 شبانه روز از برنامه های رادیو ایران در طول یک سال زمینه ی تطبیق ریتم بدن مخاطب عادی با بر نامه سازی در رادیو فراهم آمده است و در مجموع الگو هایی کاربردی برای برنامه سازی و برنامه ریزی در ایستگاه های رادیویی بر اساس نیاز فیزیولوژیک مخاطب بدست آمده است و به این پرسش ها پاسخ داده شده است که بر اساس تغییرات شبانه روزی بدن شنونده ی معمولی رادیو ،متن ،لحن ،موضوع ،ساختار ،و موسیقی برنامه های رادیویی چگونه باید باشد. . کلمات کلیدی: سیرکادین ریتم ، بر نامه سازی رادیویی ، ساعت بدن ، کرونوبیولوژی
مهری یاوری عبدالله گیویان
هدف این تحقیق مطالعه مقایسه ای نحوه بازنمایی انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران در صداوسیما برای مخاطبان داخلی و خارجی است. بدین منظور تصویر مبارزات انتخاباتی و رویدادهای پسا انتخاباتی آن در سایت خبری فارسی زبان خبرگزاری واحد مرکزی خبر به عنوان رسانه ای برای مخاطبان داخلی و سایت خبری انگلیسی زبان کانال تلویزیونی پرس تی وی به عنوان رسانه ای برای مخاطبان خارجی مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش بکار رفته در پژوهش، تحلیل گفتمان است که از تلفیق روشهای فرکلاف و وندایک حاصل آمده و یافته ها را به چهار دسته کلی تقسیم کرده است: 1. الگوی دسترسی فاعلان سیاسی به تریبون رسانه، 2. هویت ساخته شده برای فاعلان، 3. سیاستهای کلی رسانه و 4. الگوی استناد به منابع رسانه ای دیگر. پس از یک طرح پایلوت، جامعه آماری به جهت ناهمسانی یافته ها که مقتضیات شرایط متفاوت در روزهای قبل و پس از انتخابات بود، به سه دوره زمانی تقسیم شد: دوره اول از شروع مبارزات انتخاباتی تا مناظره های ریاست جمهوری؛ دوره دوم از آغاز مناظره ها تا روز انتخابات و دوره سوم شامل یک دوره یک هفته ای پس از انتخابات. یافته ها نشان می دهد تصویر متفاوتی از انتخابات و هویت فاعلان سیاسی در دو رسانه مورد بازنمایی قرار گرفته و الگوی متفاوتی از دسترسی برای فاعلان سیاسی در دو رسانه فراهم شده است. واحد مرکزی خبر با رویکرد تبلیغی در تمامی سه دوره بیشترین دسترسی فعالانه و منفعلانه را به کابینه دولت نهم بویژه محمود احمدی نژاد اختصاص داده که در دوره زمانی دوم کمی از میزان آن کاسته شده و به کاندیداهای دیگر تعلق می یابد. از سویی هسته اصلی گفتار این رسانه در دوره زمانی اول، عدالت و سازندگی است که در دوره زمانی دوم جایگاه عدالت ارتقا یافته و از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. در این دوره، احمدی نژاد واجد صفت عدالت و کاندیداهای دیگر به صورت ضمنی فاقد آن ارزیابی شده اند. در دوره زمانی سوم هسته گفتاری واحد مرکزی خبر از "عدالت" بر روی "امنیت ملی" متمرکز می شود. این در حالیست که در پرس تی وی دال مرکزی، مدیریت کارآمد و دمکراتیک است و بر اساس آن کاندیداها مورد مرزبندی قرار گرفته اند. در دوره زمانی دوم پرس تی وی وجوه افتراق خود با واحد مرکزی خبر را تا حدی تعدیل کرده و در دوره زمانی سوم دال مرکزی آن همچنان بر روی وجوهی از دمکراسی باقی می ماند. با بررسی کلی هر سه دوره زمانی می توان به جایگاه گفتمانی دو رسانه در جامعه پی برد: واحد مرکزی خبر از گفتمان اصولگرایی حامی دولت سود می جوید و پرس تی وی در حدود گفتمان اصلاح طلبی است که بخشی از آن با گفتمان اصولگرایی منتقد مشترک است.
مهدی فصاحت علی اکبر فرهنگی
در دوران کنونی افزایش و تعدد رسانه ها، به همراه قابلیت دسترسی بالای، آنها بطور قابل ملاحظه ای توسعه یافته است ، لذا در این حوزه یک فضای رقابتی بوجود آمده است و دائما رقبا به دنبال یافتن راهکارهایی برای حفظ و حراست از علت وجودی خودشان ، یعنی مخاطبانشان ، می باشند . در کنار این مطلب و در این فضای رقابتی رسانه ای ، وجود فضای ماهواره ای در سپهر رسانه ای کشور ، که هر کسی به راحتی می تواند شبکه و برنامه ی مورد علاقه اش را انتخاب کند ، و مزید بر آن امکان سوء استفاده ی صاحبان رسانه های معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و کشورمان در جهت جذب و تخدیر مخاطبان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، را نباید از نظر دور داشت . در این راستا تنوع بخشی و تخصصی کردن رسانه ها ، همانطور که نتایج این تحقیق نیز نشان می دهد، یکی از اقداماتی است که در بسیاری از رسانه ها ، از رسانه های خارجی گرفته تا رسانه های داخلی ، برای برنده شدن در این بازار رقابتی صورت پذیرفته است . به عنوان مثال در جمهوری اسلامی ایران در تعدادی از کانالهای رادیویی همچون : رادیو فرهنگ ، رادیو قرآن ، رادیو پیام ، رادیو سلامت ، رادیو معارف ، رادیو جوان ، رادیو ورزش ، رادیو تجارت ، رادیو گفتگو ، رادیو آوا ، رادیو ایران و رادیو نوا این حرکتها مشاهده می شود که صورت پذیرفته است . مشاهده ی مستقیم چنین حرکتهایی محقق را بر آن داشت تا به پژوهشی با عنوان فرصتها و تهدیدهای تخصصی شدن شبکه های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بپردازد . ضمنا باید گفت روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش، روش کیفی و مصاحبه ی عمیق می باشد و جامعه آماری آن شامل بیست نفر از مدیران ارشد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نیز کارشناسان رسانه ای کشور بوده است که بصورت غیر تصادفی و هدفمند انتخاب گریدند .
امیر یزدیان حامد حاجی حیدری
اهمیت روز افزون رسانه ها در زندگی مدرن، نهادهای سیاستگذاری در کشورهای مختلف دنیا را بر آن داشته تا با اتخاذ تدابیری مناسب، شهروندان خود را در برابر تأثیرات مخرب پیام های رسانه ای هرچه بیشتر مصون سازند. توجه به سواد رسانه ای از مهم ترین راهکارهای موجود است. به رغم توجه چشمگیر کشورهای مختلف دنیا به موضوع سواد رسانه ای، مسوولان و تصمیم گیران در ایران از آن غافل مانده اند. از آنجا که ضرورت پرداختن به این حوزه مهم بیش از پیش احساس می شود، تحقیق حاضر با تمرکز بر حوزه انتقادی سواد رسانه ای، به بررسی سطح سواد رسانه ای انتقادی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده صدا و سیما ج. ا. ا. پرداخته است. نظریه سواد رسانه ای انتقادی و مفاهیم پنج گانه آن (عدم شفافیت رسانه ها، رمزها و قواعد، رمزگشایی مخاطب، محتوا و پیام، انگیزه) مبنای این ارزیابی را تشکیل می دهند. در این راستا، با انجام شش مصاحبه با دانشجویان داده های تحقیق گردآوری شد. لازم به ذکر است قبل از مصاحبه فیلم crash در اختیار مصاحبه شونده ها قرار گرفت و سوالات مصاحبه بر اساس فیلم و مفاهیم پنج گانه سواد رسانه ای انتقادی، تنظیم و طراحی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که اکثر مصاحبه شونده ها با اصول عدم شفافیت رسانه ها، رمزها و قواعد و رمزگشایی مخاطب آشنا بوده و در هنگام مواجهه با پیام های رسانه ای آنها را در نظر می گیرند. در شناسایی ارزش های پنهان پیام نیاز به نگرشی فراگیر احساس می شد به گونه ای که مصاحبه شونده قادر باشد بطور همزمان کلیشه های نژادی، قدرت، جنسیتی و طبقاتی را در پیام تشخیص دهد. توجه به این مهم که در کنار انگیزه های ناشی از قدرت، منافع اقتصادی نیز همواره مدنظر سازندگان پیام هست، نکته ای بود که مصاحبه شونده ها از آن غافل بودند. در نهایت، با توجه به توانمندی انتقادی ناموزون مصاحبه شونده ها، عدم وجود آموزشی یکپارچه در حوزه سواد رسانه ای انتقادی که توانسته باشد توانمندی های انتقادی لازم را به طور منسجم و هماهنگ ارتقا بخشد، کاملاً محسوس بود.
آرش گودرزی محمدحسین تمجیدی
ذهنیت فیلمساز به عنوان عاملی که در برابر مفهوم عینیت فیلم مستند قرار می گیرد بحث های فراوانی را درباره ی این گونه از فیلم مطرح می سازد. هدف از این پژوهش شناخت نقادانه ی شیوه-های اخیر مستند سازی متاثر از دیدگاه های ذهن گرایانه بوده است. در این پژوهش، سعی شده است با به کارگیری روش مصاحبه کیفی چگونگی بازنمایی ذهنیت فیلمساز در شیوه های مستند انعکاسی، مستند خودزندگینامه نگارانه و مستند نمایشی مورد بررسی قرار بگیرد. در این بررسی به سه رویکرد مطالعات فیلم، انسان شناسی تصویری و مطالعات رسانه ای در حوزه فیلم مستند استناد شده است و مباحثی مانند نقش خلاقه ی فیلمساز در فیلم مستند، مسائل واقع گرایی، رابطه ی علم و هنر و مباحث بازتابندگی مورد توجه قرار گرفته است. آنچه از نتایج تحقیق به دست آمده، نشان دهنده ی آن است که ذهنیت فیلمساز در این شیوه ها به شکل های متفاوتی تجسم پیدا کرده است.
وحید مهارتی عبدالله گیویان
چکیده : رادیو رسانه ای تک بعدی و تخیل زا است. تأ ثیر این رسانه بر مخاطب بیشتر از تأثیر مخاطب بر آن است. اساساً رسانه ها با تأ ثیر در ساختار ذهنی افراد باعث ایجاد تغییر در دنیای آنها می شوند. گوش دادن به رادیو فعالیتی است که ریشه در کارها و برنامه های روزمره دارد. بنابراین اگر بخواهیم عوامل موثر را در تشکیل و معانی جدید روستایی در جوامع غیر شهری دارای وسایل ارتباط جمعی درک کنیم، نمی توانیم آنها را از زمینه ای که در آن ظهور و توسعه یافته اند، یعنی زندگی روزمره، جدا کنیم. تحقیق حاضر تحقیقی مردم نگارانه از روستا ها و عشایر استان اردبیل است که مخاطب رادیو هستند. و عشایر استان اردبیل نیز مانند سایر اعضای مناطق غیر شهری به خاطر علاقه و دلبستگی که طی سالیان متمادی به رادیو پیدا کرده اند آن را عضوی از اعضای خانواده خود می دانند. رهایی از تنهایی، شکستن سکوت، ارتباط با محیط پیرامون ، علاقه مندی به یاد گیری، وابستگی اعتقادی، موسیقی آذری، علاقه به وقایع و اخبار محلی، نبود برق در سالهای گذشته از جمله عوامل موثر بر استفاده روستاییان و عشایر از رادیو در این تحقیق شمرده شده است. در تحقیق حاضر مشخص شد که رادیو وسیله ای شخصی است که با آن عمل ارتباط به آسان ترین شکل و در سطح وسیع صورت می گیرد. رادیو برای آگاهی کشاورزا ن استان با ایده های نو و شیوه های جدید کار در مزرعه و نیز ایجاد زمینه ذهنی جهت فعالیت های ترویجی اهمیت زیادی دارد. بنا به مشاهدات و مصاحبه ها عمده ترین کارکرد رادیو در روستاهای اردبیل کارکرد آموزشی است . چرا که برنامه های آموزشی، مذهبی، فولکور و کشاورزی بیشترین مخاطب را در این روستاها به خود اختصاص داده است.همچنین اخبار رادیو صرفاً ارائه اطلاعات نیست، بلکه تأثیر آن به عنوان تنظیم کننده امور روزمره بسیار بیشتر است.. مان گوش دادن به رادیو در روستاهای اردبیل، بسته به فصول و ماههای مناسبتی سال (رمضان و محرم ) متفاوت است. نوع پوشش، زبان و گویش، بهداشت و سلامت، احترام به دیگران، مراسم عروسی و عزا و دهها مورد فرهنگی دیگر متأثر از رادیو اردبیل و برنامه های آن بوده است. کلید واژگان : رادیو، رسانه، روستا، عشایر، مخاطب، زندگی روزمره، فرهنگ
امید کریمی عبدالله گیویان
استفاده از سریال های عامّه پسند ماهواره ای امروزه به جزئی از زندگی روزمره ی بسیاری از مردم، از جمله جوانان شهر مریوان تبدیل شده است. این تحقیق در چارچوب مطالعات فرهنگی و با رویکرد تحلیل دریافت، در پی تبیین نقش رسانه های فرامرزی به عنوان مروّجان فرهنگ عامّه پسند است. براین اساس تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوالات است که سریال ها چگونه و با چه سازوکاری انتخاب و تماشا می شوند، جوانان چه دریافت و رمزگشایی ای از این سریال ها دارند، و پس زمینه های اجتماعی ـ فرهنگی مصرف کنندگان چه مشخصات و ویژگی هایی دارد. روش تحقیق به کار گرفته، کیفی است و در این راستا از سه تکنیک مصاحبه ی عمیق، مشاهده، و مشاهده ی مشارکتی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. با 25 نفر از مخاطبان جوان مریوانی، مصاحبه های عمقی انجام گرفته است، و با تعدادی از مخاطبان سریال ها تماشا شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سریال ها به دو شیوه ی فردی و جمعی مصرف می شوند. جوانان به دلایل مختلفی به تماشای سریال ها روی می آورند، اما دلیل اصلی آنها سرگرم شدن و بی کاری است. در مورد علاقه مندی به ژانر سریال ها، تفاوت جنسیتی بارزی دیده شد؛ زنان بیشتر به سریال های عشقی و عاطفی علاقه نشان می دادند، درحالی که مردان بیشتر از فیلم های اَکشن و ژانر وحشت لذّت می بردند. مخاطبان اصلی سریال ها را نوجوانان، جوانان مجرد و متأهل، زنان میان سالِ خانه دار، و مردان میان سال تشکیل می دادند. افراد مختلف براساس ویژگی های فردی، و همچنین زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود، به شخصیت های خاصی علاقه نشان می دادند، و با آنها احساس همذات پنداری می کردند. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که افراد به صورت فعّالانه سریال ها را گزینش و تماشا می کنند. جوانان براساس گفتمان های در دسترس، مفصل بندی هویّتی خود، و موقعیت های اجتماعی اشان، رمزگشایی های متفاوتی از سریال ها دارند. همچنین انطباق زیادی بین پس زمینه های اجتماعی مخاطبان با دریافت آنها از سریال ها وجود دارد. بسیاری از مصاحبه شوندگان بر این باورند که کارکرد اصلی این سریال ها، طبیعی سازی امور، هنجارشکنی، و گسترش ایدئولوژی های خاص رسانه ای است.
اقبال خالدیان عبدالله گیویان
این تحقیق در پی روایت تلویزیون ایران از طبقه متوسط و یا به عبارتی زندگی رسانه ای طبقه متوسط با اتکاء به تلویزیون است. برای رسیدن به این هدف، به بررسی بازنمایی زندگی طبقه متوسط در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» پرداخته شده است. به این منظور، ابتدا نظریه های بازنمایی با تأکید بر آراء استوارت هال بررسی شده است. در ادامه، نظریات طبقه متوسط و جایگاه طبقه متوسط در ایران بررسی شده است. در قسمت روش بر مبنای الگوی جان فیسک در مطالعه متون تصویری، الگویی ترکیبی برای تحلیل متون ارائه می شود که ترکیبی از الگوهای کیت سلبی و ران کاودری، رولان بارت، نورمن فرکلاف و تئو ون دایک است. مقوله های مورد نیاز برای بررسی متون و پاسخ به سوالات تحقیق، از این الگوها استخراج شده و در فصل چهار ارائه شده است. نتایج نشان می دهد، آن چه در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» از زندگی طبقه متوسط ارائه شده است، با سوءگیری و کلیشه سازی هایی همراه است. بر این مبنا طبقه متوسط جدید به مثابه «دیگریِ غربزده» تصویر و متفاوت از طبقه متوسط سنتی «سنت گرا» نشان داده می شود. دیدگاه مسلط سریال، «بازگشت به خویشتن اصیل و بومی» طبقه متوسط سنتی، در مقابل طرد طبقه متوسط جدید «غربزده» است. تحت تأثیر نظریات جلال آل احمد، انسان های طبقه متوسط جدید، افرادی «پا در هوا»، «معلق در فضا»، «همچون خاشاکی بر روی آب»، «که با عمق اجتماع و فرهنگ و سنت رابطه را بریده اند»، «بی رابطه با گذشته و بی هیچ درکی از آینده»، «بی اراده»، «بیکاره»، «نه ایمانی دارند، نه مسلکی و نه مرامی، نه اعتقادی. نه به خدا یا به بشریت، نه در بند تحول اجتماع هستند و نه در بند مذهب و لامذهبی» تصویر شده اند؛ در نتیجه (به شکل قابل تأملی) همراه با اغماض و جهت گیری رسانه ای مطرود و منفور قلمداد می شود؛ در واقع سریال «مرگ تدریجی یک رویا»، مرگ تدریجی طبقه متوسط جدید است.
معصومه آشتیانی زاد رضا پورحسین
پیامهای ارتباطی در رسانه می توانند توسط گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی به طرق متفاوت(بسته به هدف و منظور تولید کنندگان آن پیام ها) بازخوانده یا رمزگشایی شوند. هر اندازه که رسانه به بهترین شکل به کار گرفته شود، منافع و فواید آن در زمینه کمک به رشد صحیح افراد و سازگاری او با محیط، و تحول و پیشرفت جامعه به سوی کمال مطلوب، موثرتر خواهد بود. در تحقیق حاضر برای مطالعه اشتراک معانی نظام تولید برنامه های مشاوره از روش کیفی بهره گرفته شده است. تحقیق کیفی سنت تحقیق تفسیری است و با تمرکز بر روی گروه کوچکی از جمعیت و تاکید بر مشاهده عمیق در موقعیت طبیعی، بدنبال کشف رویدادها و فهم همبستگی های تمام عوامل موجود در رویداد میباشد. هدف این تحقیق در شکل تبیینی آن شناسایی و تحلیل مقوله ها و معانی است که از دیدگاه عوامل تولید، در نظام تولید برنامه های مشاوره سیما موثرند و در شکل توصیفی آن مستند سازی روند سیاست گذاری تا برنامه سازی در این برنامه ها میباشد. براساس این روش، از دو طریق مراجعه به اسناد و مدارک سازمان و مصاحبه های عمقی با 15 نفر از مدیران و دست اندرکاران، به جمع آوری اطلاعات اقدام شده است. ادبیات موضوعی این تحقیق تلفیق چند تئوری و رویکرد از مطالعات انتقادی ارتباطات و مطالعات فرهنگی است. تئوری های استفاده شده تئوری های ایدئولوژی، هژمونی، قدرت، اقتصاد سیاسی و... است. استنتاج پژوهش آشکار می سازد که چگونه ناهماهنگی ها و عدم اشتراک معنا در مقوله های اصلی تولید، چالش هایی را برای دست اندرکاران تولید فراهم ساخته است. به طور کلی عدم وجود سیاست های خرد کاربردی و ویرایش های عوامل اجرایی بر سیاستهای کلان، موجب گردیده تا سیاستهای غیر شفاف و مبهم، جایگزین سیاستهای مدون سازمانی گردد. بنابراین فقدان راهنماهای عملی و کاربردی مهمترین مسئله سیاستگذاری در این حوزه است که بر برداشت جمعی مشترک تاثیر میگذارد. به عبارت دیگر فقدان قوانین در زمینه های اجرایی، پراکنش اعمال سلیقه را از کلیات تا موارد جزئی تشدید می کند. از طرف دیگر فقدان هماهنگی عوامل تولید در سیر برنامه سازی موجب می گردد دست اندرکاران تولید از چرخه تعاملی درون گروهی خود دور مانده و در نتیجه تفاوت ادراکی در رویکرد های برنامه سازی بوجود آید. فقدان پژوهش و حذف وجودی آن در سیاستهای مالی شبکه، وعدم وجود سیاستهای شفاف در رابطه با خطوط قرمز، که باعث بروز پدیده خودسانسوری در عوامل شده، از دیگر ناهماهنگیهای نظام تولید این دو برنامه می باشد.
سمانه مهرپرور عبدالله گیویان
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا مصرف و دریافت جوانان تحصیل کرده از تماشای سریال ویدئویی قهوه تلخ مورد مطالعه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش شناخت تغییر الگوهای مصرف رسانه ای در استفاده از محصولات فرهنگی ـ رسانه ای غیررسمی است. بررسی گونه های مواجهه و مصرف جوانان تحصیل کرده و تحلیل دریافت های آنان از محتوای سریال قهوه تلخ نیز دغدغه این پایان نامه بوده است. نظریه دریافت، رویکرد مخاطب فعال، مصرف رسانه و سبک زندگی، آیینی کردن جامعه، مفهوم اجتماع و الگوی سفر قهرمان، چارچوب نظری تحقیق را تشکیل داده است. سوال های این پژوهش عبارت بوده اند از 1. دلایل گرایش جوانان به خرید و تماشای سریال قهوه تلخ چیست؟ 2. شیوه توزیع و پخش این سریال چه تاثیری در نوع برخورد و نحوه تماشا آن داشته است؟ 3. بینندگان چه نوع تفسیر و برداشتی از متن این مجموعه ویدئویی داشته اند؟ 4. مخاطبان تا چه حد با محتوا و شخصیت های داستان درگیر شده اند؟ 5. آیا تماشای این سریال برای جوانان تفریح و سرگرمی ایجاد کرده است؟ 6. آیا جنسیت باعث تفاوت در مصرف رسانه ای و همچنین دریافت جوانان از این سریال شده است؟ 7. جنبه های مثبت و منفی تماشای سریال های شبکه نمایش خانگی در مقایسه با محصولات رسانه رسمی از دیدگاه جوانان کدام است؟ به منظور بررسی ژرفانگر رفتار مخاطبان این سریال با استفاده از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق به بررسی آرای 44 نفر از دانشجویان دانشکده صداوسیما و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که مصاحبه شوندگان آگاهانه و فعالانه به تماشای سریال قهوه تلخ گرایش یافتند. مصرف دی وی دی ها الگوهای سنتی تماشای سریال را با چالش مواجه کرده است و حق انتخاب محصولات رسانه ای را به مخاطبان واگذار کرده است. شیوه های زندگی مخاطبان در نحوه مصرف آنان تاثیرگذار است. پیگیری سریال قهوه تلخ تنها به منظور گذران اوقات فراغت نیست و افراد برای مشارکت در اجتماع بینندگان این سریال به تماشای مجموعه روی آورده اند. همچنین سریال قهوه تلخ حکم رسانه ای را دارد که ناگفته ها و دغدغه های ذهنی تماشاگر را با زبان طنز ادا می کند و مخاطب همسو با سایر بینندگان این سریال از حقایق و ناگواری های زندگی اجتماعی خود کنده می شود و به شکل اسطوره ای به دنیای آرمانی داستان سفر می کند. لذت همسفر شدن با آدم های مجموعه قهوه تلخ، منجر به فرایند آیینی شدن مصرف این سریال می شود.
مهدی هوشیار محمد مهدی زاده
چکیده: این پژوهش در پی مقایسه، بررسی شباهت ها و تفاوت های انواع گفتمان و انگاره های خبری ساخته شده در دو سایت بی.بی.سی فارسی و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران( ایرنا)، در خصوص پوشش خبری وقایع خاورمیانه و شمال آفریقا در بازه زمانی دی ماه 1389 تا پایان اردیبهشت ماه 1390 در کشورهای تونس، مصر، لیبی و بحرین است. به عبارت دیگر این پژوهش می کوشد نسبت به سیاست های خبری و رسانه ای این دو سایت فارسی زبان در خصوص تحولات کشورهای عربی شناخت پیدا کند. به همین منظور از نظریه های انتقادی حوزه خبر همچون چارچوب سازی، نظریه امپریالیسم رسانه ای خبر، انگاره سازی و نظریه گفتمان و ایدئولوژی استفاده شده است. تحلیل گفتمان با استفاده از رویکرد گفتمان کاوی ون دایک، روش بکار گرفته شده در پژوهش پیش رو است. جامعه آماری این پژوهش، تمام اخبار مربوط به تحولات سیاسی کشورهای عربی تونس، مصر، لیبی و بحرین در دو سایت خبرگزاری ایرنا و بی.بی.سی فارسی در بازه زمانی مورد نظر است که پس از بررسی جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 47 خبر انتخاب و مورد گفتمان کاوی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد متن های هر دو سایت از لحاظ سبک واژگانی، افراد و نهادهای مطرح شده در متن، غیر سازی، استنادها، پیش فرض ها، تلقین و تداعی ها، مولفه های اجماع و توافق و گزاره های اساسی در ابتدا، میانه و انتهای وقایع و حوادث رخ داده در این چهار کشور عربی با هم اختلاف های بسیار و شباهت هایی اندک دارند. بر اساس یافته های تحقیق، اصلی ترین چارچوب در دستور کار قرار گرفته بی.بی.سی فارسی در خصوص تحولات هر چهار کشور عربی تونس، مصر، لیبی و بحرین، «چارچوب صلح در عین اسلام هراسی و تقابل با بیداری اسلامی» بوده است. خبرگزاری ایرنا نیز کوشیده است انعکاس ها و پوشش خبری خود از تحولات این چهار کشور عربی را در چارچوب «برخورد و ثابت قدمی، غرب ستیزی و بیداری اسلامی» قرار داده و گفتمان ها و انگاره های خود را در دل آن شکل دهد. عمده ترین گفتمان های شکل گرفته در خصوص این چهار کشور عربی توسط سایت بی.بی.سی فارسی معطوف به حفظ منافع کشورهای غربی، متناقض(حمایت و تقابل)، اسلام هراسی، گرایش به دموکراسی غربی، آزادی خواهی، ایران هراسی و عمده ترین گفتمان های شکل گرفته در خبرگزاری ایرنا حمایت از خواسته های مردمی، اسلام خواهی و بازگشت به اصل دینی خویش، روی گردانی از غرب و نزدیکی به ایران و انقلاب اسلامی آن بوده است. هر یک از این سایت ها انگاره های خود را نیز بر اساس گفتمان های ساخته شده ارائه کرده اند. واژگان کلیدی: وقایع کشورهای عربی، کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا، سایت بی.بی.سی فارسی، سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا)، تحلیل گفتمان، پوشش خبری
اعظم کنگرانی فراهانی محمد رضا آستانه
گرافیک خبری می تواند حجم زیادی از اطلاعات مربوط به یک خبر را در فضایی محدود، با جذابیت دیداری زیاد، امکان درک و فهم ساده و سریع، و با توان عینیت بخشی و باورپذیری بسیار ارائه کند. به رغم آن که از این نوع گرافیک در رسانه های بزرگ جهان فراوان استفاده می شود، اما کاربرد آن در ایران محدود است. این پژوهش، با هدف بررسی و تبیین کاربرد، ویژگی ها و قابلیت های گرافیک در اخبار تلویزیون انجام شده است. این پژوهش در پاسخ به این مسئله که «گرافیک در خبر تلویزیونی چه کاربرد و ویژگی هایی دارد؟» و «نقاط ضعف و قوت کاربرد گرافیک خبری در سیمای جمهوری اسلامی ایران کدام است؟»، با استفاده از روش های کیفی (نشانه شناسی و مصاحبه با کارشناسان)، عناصر گرافیکی یک بخش خبری را از هر 5 شبکه سراسری (یک، دو، سه، چهار و خبر) مورد بررسی قرار داده است و در نهایت به این نتیجه رسید که شیوه غالب در بخش های خبری یاد شده، برای ارتباط و انتقال اخبار گفتار و کلام است. درحالی که در میان آثار موجود کارهای خوبی نیز دیده می شود اما استفاده نکردن از عناصر گرافیکی ارزشمند و کارآمد؛ نبود عناصر هویت بخش که نمایانگر هویت ایرانی و چهره ملی نزد مخاطبان باشد؛ داشتن کارکردی تزئینی که به مستند کردن اخبار کمکی نمی کند، نبود رابطه بین بود یا نبود تصاویر و مستندات بصری و درست استفاده نکردن از رنگ و نوشتار در آثار گرافیکی بخش های خبری بررسی شده از جمله نقاط ضعف به کارگیری عناصر گرافیکی در بخش های خبری یاد شده است.
محسن گودرزی سید محمد مهدی زاده
انقلاب اسلامی به جهت نوع ایدئولوژی سازنده آن و نیز ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران بوده است. اهمیت و منحصر به فردی انقلاب اسلامی تا آنجاست که برخی از این صاحب نظران به تجدید نظر در نظریات و اندیشه های پیشین خود پرداخته اند. از این رو جای آن دارد تا هر چه بیشتر در خصوص این حادثه بزرگ قرن بیستم تحقیق و بررسی شود. یکی از مهم ترین زوایای انقلاب اسلامی، ایدئولوژی آن است؛ چنین ایدئولوژی به عنوان رکن اساسی شکل دهنده چارچوب ها و بینش سیاسی حکومت بر اساس اصول و مبانی اسلام شیعی بنا شده است. در این تحقیق برآنیم تا به یکی از مهم ترین مسائل روز مرتبط با ایدئولوژی انقلاب اسلامی (اسلام شیعی) یعنی بازنمایی رسانه ای آن بپردازیم. به همین منظور یکی از تأثیرگذارترین رسانه های چاپی آمریکا، روزنامه واشنگتن پست را انتخاب کرده و در دو مقطع حساس تاریخی یعنی سال 1980 و 2010 میلادی به بررسی آن پرداخته ایم. روش کار ما در این تحقیق تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد فرکلاف است؛ به همین منظور مقالات تحلیلی سال های مورد نظر که بیشترین محتوای مطلوب جهت بررسی نحوه بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی را داشتند، انتخاب شده و در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین تحلیل و بررسی شده اند. بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر اساس گفتمان های غرب و دیگران، شرق شناسی، اسلام رسانه ای، و سنت و تجدد مورد بررسی قرار گرفته و سپس بر اساس اصول استخراج شده از اسلام شیعی تجزیه و تحلیل شده اند. از نتایج تحقیق حاضر اینکه بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران متاثر از مقوله های کلیشه سازی، دوانگاری متضاد، و انگ زنی مغایر با اصول اسلام شیعی نظیر اصل ولایت فقیه، نفی استکبار و وابستگی به آن، ظلم ستیزی، پیکار و جهاد علیه دشمنان خدا، عقل و تجربه سیاسی می باشد. در همین زمینه اغراق و گزافه گویی به عنوان یکی از ویژگی های غالب در گفتمان «اسلام رسانه ای» نقش برجسته ای در مقالات بررسی شده ایفا می کرد. این رویکرد مغایر با اصولی نظیر صلح طلب و تعالی بخش بودن اسلام شیعی، به بازنمایی نادرست از ایدئولوژی انقلاب اسلامی دست زده است. نکته دیگر استفاده از روش ساده سازی در ذیل گفتمان اسلام رسانه ای است که در طی آن تصویری ساده و غلط از ساختار حکومت به نمایش گذاشته می شود؛ این رویکرد مخالف اصل عقل و تجربه سیاسی ایدئولوژی انقلاب اسلامی است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر می توان به حضور دائم «من» نویسنده در مقالات و آمریت اشاره کرد که باعث خلق گفتمان های مغایر و ناقص از ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران شده است.
محسن اسدی عبدالله گیویان
فهم چگونگی به تصویر در آمدن شهر تهران در «مجموعه تلویزیونی پایتخت» هدف این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف، به شناخت و تحلیل بازنمایی شهر تهران در این مجموعه تلویزیونی با تکیه بر نظریه های بازنمایی و آراء استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه مبحث نظری و به شکلی موازی با نظریات بازنمایی، نظریه «دیگری بزرگ» از ژاک لاکان و دیدگاه زیمل در مورد کلان شهر و نعمت الله فاضلی درباره گفتمان های شهری پی گرفته می شود. در قسمت روش بر مبنای الگوی جان فیسک در مطالعه متون تصویری، الگویی ترکیبی برای تحلیل متون ارائه می شود که ترکیبی از الگوهای کیت سلبی و ران کاودری، رولان بارت، نورمن فرکلاف و تئو ون دایک است. مقوله های مورد نیاز برای بررسی متون و پاسخ به سوالات تحقیق از این الگوها در فصل چهار استخراج شده و مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد، تصویری که از شهر تهران در «مجموعه تلویزیونی پایتخت» به نمایش درآمده است، با اغراق و بزرگنمایی در مشکلات این شهر و با کلیشه سازی همراه بوده است. بر این مبنا شهر تهران به مثابه «دیگریِ بزرگ» در مقابل افرادی که قصد مهاجرت به آن را دارند نشان داده می شود. در این مجموعه تلویزیونی، شهر تهران با کلیشه هایی همچون «شهر گران و پرهزینه»، «آلوده و پر سر و صدا»، « نا امن»، «ساختار اداری پیچیده و وقت گیر» و شهروندان تهرانی با کلیشه هایی همچون «خشن»، «بی منطق»، «حسابگر و بی احساس»، «محافظه کار و محتاط»، «بی میل و دلزده» نشان داده می شوند. نتایج این تحقیق نشان می دهد آنچه در این مجموعه تلویزیونی درباره شهر تهران گفته شده است، به دنبال نفی و انکار شهر تهران به عنوان شهری است که پتانسیل مدینه فاضله در هزاره سوم را دارد.
ابراهیم اسکندری پور عبدالله گیویان
هدف اصلی این پایان نامه، واکاوی فرهنگ حاکم بر جریان ارتباطات کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی اینترنتی است. شبکه اجتماعی گوگل ریدر به دلیل ویژگی های خاص و نحوه تعاملات رایج در آن به عنوان مطالعه موردی این پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش از روش کیفی شبکه نگاری استفاده شده که هدف آن دستیابی به بینش مشارکت کنندگان در شبکه است. همچنین از روش نظریه زمینه ای جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. در مرحله اول از مراحل سه گانه کدگذاری براساس نظریه زمینه ای، یعنی مرحله کدگذاری باز، بیش از 30 مفهوم به داده ها الصاق شد، کدهایی مانند: اقتضای شبکه و نوع محتوای رایج، گروه ها و نگرش های غالب. در مرحله کدگذاری محوری؛ چهار مقوله «هویت و شخصیت مجازی کاربران (تحدید مختصات شهروندی)»، «برساخت و بازتعریف ساخت و الگو»، «بستر بالقوه شبکه» و «نظارت و محدودیت های اعمالی»، پدیدار شد. در انتها و در مرحله کدگذاری انتخابی، تحلیل مجدد تمام کدها، مفاهیم حاصله و پیدا کردن خطوط مشترک آن ها با هدف ساخت یک مقوله اصلی پوشش دهنده تمامی مقولات پدیدار شده، انجام گرفت. طی این مرحله، مقوله اصلی به عنوان «شهروندی شبکه ای - مجازی» نام گذاری شد. این مقوله اشاره به ابعاد مختلف ادراک کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی اینترنتی از شبکه ای که در آن فعالیت می نمایند دارد.
گلریز وکیلی طباطبایی محمدعلی حکیم آرا
هم زمان با ظهور رسانه ها، هر نهادی (اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ...) کوشیده تا به نفع هدف های خود، از آن بهره ببرد. برای نمونه بنگاه های اقتصادی نیز همواره سعی کرده اند از رسانه برای تبلیغ محصولات و خدمات خود بهره بگیرند و در این راه، از هیچگونه شعارهای تبلیغاتی چشم پوشی نکرده اند! در بسیاری از این موارد، نهادهای دینی از منتقدان سرسخت تبلیغات بازرگانی بوده و بر این نکته تأکید داشته اند که مبلغانِ محصولات بازرگانی همان مفاهیم و شعائری را دست آویز قرار می دهند که مبلغان مذهبی نیز قرن هاست ادعا ی آن را دارند؛ مفاهیم و شعائری همچون: آسایش، آرامش، راحتی، رفاه، شادی، سعادت و مواردی از این دست. آن چه بیش از همه مورد توجه مبلغان دینی قرار دارد، استفاده از شعائر دینی به نفع اهداف اقتصادی است. این گونه بهره گیری از محمل های دینی در کشورمان نیز رایج است؛ به ویژه در ایام و مناسبت های مذهبی؛ و این ممکن است به عمق معنای دین لطمه بزند! بهرهگیری از دست آویزهای مذهبی به اشکال مختلف در جریان است. هدف این تحقیق مطالعه نحوه ی استفاده ی مبلغان از شعائر دینی در تبلیغات بازرگانی است. بدین منظور، از میان 72 آگهی، تعداد 30 آگهی بازرگانی پخش شده در ماه رمضان سالهای 89 و 90 از سیمای جمهوری اسلامی بررسی شدند. هدف مطالعه چگونگی بهره گیری از نشانه های دینی و کشف رابطه ی معنایی میان آن ها با محصول تبلیغ شده بود. این نشانه ها در سه سطح تحلیل نشانه شناختی شدند. با استفاده از الگوی سلبی و کادوری سازه ی متن که شامل میزانسن و رمزهای فنی است مورد تحلیل قرار گرفته و در سطح دوم تحلیل، از الگوی بارت برای بالابردن قابلیت فهم متن کمک گرفته شده است و در ادامه، به معنای تلویحی متون آگهی و بازنمایی نشانه های دینی اشاره شده است. نتایج این پژوهش نیز نشان داد استفاده از نشانه های معنوی و مذهبی در تبلیغات تلویزیونی ماه رمضان قبل از آنکه با هدف تقویت دین باشد، بیشتر اهداف تجاری داشتند. ادامه ی مطالعه در این زمینه پیشنهاد شده است.
هاجر نخل بند عبدالله گیویان
آگهی های تبلیغاتی بخش عمده ای از صفحات مطبوعات به ویژه روزنامه ها را در بر می گیرد. در این آگهی ها از هر وسیله ای برای مجاب کردن مخاطب، به منظور خرید کالاهای مورد نظر استفاده می شود. اما این آگهی ها آسیبهایی نیز با خود به همراه دارند. استفاده از کلمات بیگانه با تایپوگرافی و طراحی حروف در آگهی های روزنامه ها بخشی از این آسیبها است. شک نیست که ورود واژه های بیگانه در همه ی زبان ها اتفاق می افتد و هیچ زبانی از آن مصون نیست، و البته این فرایند نیز به خودی خود نمی تواند خطری به شمار رود، زیرا زبان عنصری پویاست وتغییرات آن امری طبیعی است، اما باید توجه داشت که ورود لجام گسیخته لغات لاتین و گشودن بی حد و حصر دروازه های زبان به روی اصطلاحات بیگانه می تواند ضربه ی بزرگی به خط و زبان فارسی، که گنجینه ی بزرگ فرهنگ و تمدن ایران است، وارد نماید. در این تحقیق، محقق سعی دارد با بررسی دلایل گرافیکی و نتایج زبانی کاربرد واژگان و نمادهای بیگانه در تبلیغات بازرگانی مندرج در روزنامه ی همشهری در سال 1385، دلایل گرافیکی ورود زبان بیگانه به زبان فارسی از طریق تبلیغات بازرگانی آگهی های مندرج در مطبوعات را شناسایی کند. همچنین موضوع آگهی های تبلیغاتی مندرج در مطبوعات، هویت کالاهای تبلیغاتی مندرج در مطبوعات، میزان استفاده از لغات غیر فارسی در تبلیغات مندرج در مطبوعات به علت شیوه ی نگارشی و تایپوگرافی خط لاتین، نوع کاربرد کلمات غیر فارسی (تصویری و نوشتاری) در نماد های کالاهای تبلیغ شده، جایگاه کلمات غیر فارسی در نمادهای کالاهای تبلیغ شده (نام آگهی)، از دیگر مسایلی هستند که این تحقیق به آن پرداخته است(جدول شماره 1-1-4) نشان می دهد که از مجموع 2075 آگهی مندرج در روزنامه همشهری 6/22 درصد از آگهی ها در روزهای سه-شنبه، 3/20 درصد از آگهی ها در روزهای چهارشنبه، 9/18 درصد از آگهی ها در روزهای یکشنبه، 7/16 درصد از آگهی ها در روزهای دوشنبه، 3/15 درصد از آگهی ها در روزهای شنبه و 2/6 درصد از آنها در روزهای پنج شنبه ها درج شده اند (جدول شماره1-1-4). با توجه به این جدول روز سه شنبه برجسته ترین روز هفته از نظر میزان چاپ آگهی می باشد.
سیروان عبدی محمدعلی هرمزی زاده
تکنولوژی های نوین ارتباطی دنیای کنونی را هرچه بیشتر به یک دهکده جهانی تبدیل کرده اند. از جمله این تکنولوژی های نوین می توان به تلویزیون های ماهواره ای اشاره کرد. در چند سال اخیر برخی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان مبادرت به پخش فیلم ها و سریال های خانوادگی کرده اند. این سریال ها که به سریال-های آبکی مشهور هستند، در بیشتر مواقع با ارزش های اسلامی ایرانی ما ایرانیان در تضاد هستند. بنابراین مسئله تحقیق حاضر یافتن آسیب های احتمالی این سریال ها، دلایل جذابیت آنها و نقشی است که این سریال-ها در جامعه امروز ایران به عنوان مروجان فرهنگ عامّه پسند ایفا می کنند. روش به کار رفته در این تحقیق روش کیو بی ساختار است. در روش «بی ساختار» عبارات فضای گفتمان یا دارای طبقه بندی نیستند و یا طبقه بندی آنها اهمیتی در انتخاب نمونه معّرف از فضای گفتمان ندارد. همچنین مشارکت کنندگان این تحقیق را دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته ارتباطات تشکیل داده اند. برای بررسی آسیب های احتمالی این سریال ها 50 گویه و برای بررسی دلایل جذابیت آنها 36 گویه توسط 40 مشارکت کننده دسته بندی شدند. نقش این سریال ها به عنوان مروجان فرهنگ عامه پسند نیز از مجموع اطلاعات بدست آمده از دو سوال قبلی استخراج شده است. یافته ها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که اصلی ترین تهدید و آسیب این سریال ها شامل ترویج فرهنگ غربی، مخدوش کردن ارزش های خانوادگی، روی آوردن به فرهنگ غرب و سَر خورده شدن از فرهنگ بومی و تغییر در معیارهای همسرگزینی به سمت معیارهای غربی است. همچنین اصلی ترین دلایل جذابیت سریال-های ماهواره ای داشتن موضوعات جذاب و ارائه مسائل عشقی، عاطفی و خانوادگی، زرق و برق دار بودن، نوع پوشش بازیگران و داستان های عشق و عاشقی، رعایت مولفه های جذب زنان و زنانه بودن موضوعات این سریال ها، استفاده از جذابیت های جنسی و جذابیت های بصری مانند لوکیشن های زیبا، استفاده از تنوع رنگ و رنگ بندی است. این سریال ها همچنین به سه طریق در حال نقش آفرینی در جامعه ایران هستند: الف) تغییر و دگرگونی فرهنگی ب) هنجارشکنی و عادی سازی ارزش های مغایر با فرهنگ ایرانی ج) ترویج سبک زندگی غربی
سجاد فرجی عبدالله گیویان
پژوهش حاضر با هدف ترسیم کیفیت بازنمایی زندگی روزمره ی جوانان در تلویزیون ایران، از طریق بررسی بازنمایی زندگی روزمره ی جوانان در سریال «فاصله ها» به اجرا درآمده است. با این رویکرد، ابتدا نظریه های بازنمایی با تأکید بر آراء استوارت هال مورد بررسی قرار گرفته است. سپس در ادامه، ذیل مبحث مکتب انتقادی و زندگی روزمره، از آراء هانری لفور در زمینه ی تبلیغ و صنعت فرهنگ، نظریه ایدئولوژیک آلتوسر (تعیین بخشی چندجانبه) و نظریه ی سیستم-زیست جهان هابرماس (استعمار زیست جهان) بهره برده شده است. همچنین به امکان کاربرد الگوی نظری هابرماس در نقد اجتماعی- سیاسی جامعه ی ایران نیز اشاره شده است. در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی، بر مبنای الگوی جان فیسک در مطالعه متون تصویری، الگویی ترکیبی برای تحلیل متون ارائه می شود که ترکیبی از الگوهای کیت سلبی و ران کادوری همراه با الگوی رولان-بارت است. مقوله های مورد نیاز برای بررسی متون و پاسخ به سوالات پژوهش، از این الگوها استخراج و در فصل چهارم ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که در سریال «فاصله ها» بر اساس فن کلیشه سازی، برخوردی گزینشی و متعصبانه با زندگی روزمره ی جوانان صورت گرفته است و ضمن گروه بندی جوانان به سنتی و مدرن، مرز میان "ما" و "آن ها" مشخص شده است. دیدگاه مسلط سریال پُر کردن فاصله ی ارزشی بین جوانان با هم نسلان سنتی خود و پدرانِ آرمان گراست. سریال با تبلیغ فرهنگی علیه جوانان، آنها را در موضع ضعف قرار داده و قصد سازمان دهی زندگی روزمره ی آنان را دارد. از سوی دیگر شاهد هستیم که تحت تأثیر سیستم بر زیست جهان، کنش ارتباطی کنشگران جوانِ زندگی روزمره با هم نسلان خود و نهادهای اجتماعی دچار اختلال گشته و جالب آنکه هر کدام از نهادهای اجتماعی به شیوه ای مشابه با مسائل زندگی روزمره ی جوانان برخورد می کنند. کلید واژه ها: بازنمایی، نشانه شناسی، زندگی روزمره ی جوانان، جوانان مدرن، جوانان سنتی، سیستم-زیست جهان.
محمد امین تولی عبدالله گیویان
این پژوهش به بررسی تصویر تصوف در سینمای معناگرای ایران می پردازد. برای این منظور ابتدا تعریف به سینمای معناگرا و تصوف به عنوان چهارچوب مفهومی پژوهش پرداخته شده است. از طریق نمونه گیری هدفمند فیلم های «توبه نصوح»، «استعاذه»، «هامون»، «زندگی و دیگر هیچ»، «پری»، ، «وقتی همه خواب بودند» و «محیا» به عنوان نمونه های مورد بررسی، انتخاب شدند. برای مطالعه لایه های مختلف این فیلم ها از دو روش نشانه شناسی و تحلیل گفتمان استفاده شده است. در نشانه شناسی، سطوح تحلیل فیسک، تحلیل سازه کیت سلبی و ران کاودری و همچنین الگوی روایی و نشانه شناسی بارت مورد استفاده قرار گرفته است. برای تحلیل گفتمان از روش های فرکلاف و وندایک استفاده شده است. نتایج حاصله، پاسخی است به سوال اصلی پژوهش که «بازنمایی تصویری تصوف در سینمای معناگرای ایران بعد از انقلاب چگونه بوده است؟». بعد از بررسی هفت فیلم مذکور، تصویر تصوف در سینمای معناگرای ایران، شامل هشت باور اصلی هجرت و سفر، همراه بودن با استاد و پیر راه، خلوت و دوری گزینی از جامعه، فنا، زهد، جبر و تقدیر گرایی، ریاضت و در نهایت گریز از آداب ظاهری شریعت است. از این میان، سه باور هجرت و سفر، همراه بودن با استاد و پیر راه، خلوت و دوری گزینی از جامعه به عنوان نقطه مشترک و هسته مرکزی تصویر تصوف در سینمای معناگرای ایران به دست آمده است. کلیدواژه ها: سینما، سینمای معناگرا، تصوف، ایران، تصویر
سهیل شهبازلو عبدالله گیویان
در این پژوهش فرآیند شکل گیری هویت برند شبکه ی تلویزیونی ماهواره ای «من و تو1» توصیف و تفسیر می شود. هدف این تحقیق تلاش برای «شناخت تعامل مخاطب و متن در فرآیند خلق معنای شبکه های تلویزیونی ماهواره ای» است. در این تحقیق از روش کیفی و رهیافت مطالعات مردم نگارانه استفاده شده است تا ذهنیت، اظهارات و رفتارهای مخاطبان در خصوص تمایز ها و تشابه ها و تداعیات ذهنی ایجاد شده پیرامون این شبکه مطالعه شود. داده های این تحقیق از اردیبهشت تا مرداد ماه سال 1391 با انجام 20 مصاحبه عمیق و برگزاری دو جلسه مصاحبه متمرکز گروهی و مشاهده رفتار و گفتار مخاطبان شبکه های تلویزیونی موجود به ویژه شبکه تلویزیونی ماهواره ای «من وتو1» گردآوری شد. بعد از کدگذاری و مقوله بندی، فرآیند شکل گیری هویت برند این شبکه با توجه به ویژگی های (تمایز، تشابه و تداعی) ارتباطاتی، عملکردی و مفهومی در 4 مرحله ترسیم و تبیین شد. بر اساس یافته های بدست آمده، تصویر ایجاد شده از هویت برند این شبکه تلویزیونی در ذهن مخاطب با توجه به ویژگی های عملکردی، ارتباطاتی و مفهومی در هر لحظه با ایجاد مجموعه معانی خلق شده حاصل از تعامل مخاطب با متن به روز می شود و تغییر می کند. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که ویژگی های ارتباطاتی، عملکردی و مفهومی در هر چهار مرحله فرآیند شکل گیری با توجه به کارکردشان، هویت برند این شبکه را در نزد مخاطبان متمایز ساخته اند. ویژگی هایی از جمله تنوع و به روز بودن محتوای برنامه های این شبکه تلویزیونی، مجریان و عوامل متفاوت و جذاب، ایجاد اجتماع مخاطبان شبکه، تعامل گسترده با مخاطبان، ایجاد حس زنده بودن، نوستالژی و صمیمیت در برنامه های این شبکه، ایجاد تداعیات نمادین منتسب به شخصیت های معروف،و نهایتا وجود استانداردهای قابل قبول فنی و ساختاری در انتخاب، ساخت و پخش برنامه های این شبکه...، تمایز معنا داری نسبت به دیگر شبکه های تلویزیونی ایجاد کرده است. یافته های تحقیق، جایگاه «ارتباطات» و «عملکرد» بعنوان ارکان برندسازی مدل های «جایگاه سازی برند» و «ارزش ویژه ی برند از دیدگاه مشتری ها» (cbbe) را در خلق هویت برند رسانه ای تشریح و مشخص می کند. در ضمن با استفاده از مفاهیم و بنیان های نظری رویکرد تفسیری در ارتباطات همچون نظریه تعامل گرایی نمادین، تعامل فرااجتماعی، اجتماع الکترونیکی، تعامل گرایی نمایشی گافمن، ارتباطات آیینی، مرز های نمادین اجتماع و مفاهیم مرتبط با آنها، فرآیند شکل گیری هویت برند این شبکه که در واقع همان خلق معنای حاصل از تعامل مخاطب با متن است، تبیین می شود.
سمیه مینائی رضا نقیب السادات
با وجود آنکه تبلیغات بازرگانی امروزه جزء جدایی ناپذیر فعالیت های تجاری در هر نقطه از جهان به شمار می روند حتی سرسخت ترین طرفداران آن نیز از پیامدها و تاثیرات نامطلوب آزادی عمل در این عرصه غافل نبوده اند. این واقعیت که موجد مباحث اخلاقی و حقوقی گسترده ای پیرامون مسئله تبلیغات بازرگانی شده است، غالب کشورها را به تدوین و تصویب قوانین و مقررات خاص جهت نظارت بر تبلیغات بازرگانی و کاستن از تبعات سوء آن واداشته است و این موضوع به ویژه در ارتباط با کودکان که از دیدگاه های نقادانه بی بهره اند و قادر به درک اشارات ظریف پیام ها نیستند و این امر آنها را به طور محسوسی در برابر تکنیک های تبلیغی آسیب پذیر می کند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تحقیق در ابتدا به بررسی جنبه های مختلف آگهی های تجاری ویژه کودک از جمله محتوا، آثار و پیامدها و مخاطب کودک به عنوان گروهی آسیب پذیر پرداخته و قوانین این آگهی های تجاری در سه کشور ایران، آمریکا و انگلیس و عربستان سعودی را مورد بررسی قرار داده است. سپس از طریق پیمایش به نظر خواهی از گروهی از کارشناسان حقوق و تبلیغات اقدام شد. نتایج به دست آمده حاصل از تطبیق قوانین سه کشور و پیمایش نشان داد که ما در ایران فاقد اصول کلی مربوط به تمام انواع آگهی های تجاری هستیم و در ارتباط با آگهی های تجاری ویژه مخاطبان کودک نیز مقرراتی وجود ندارد ضمن اینکه آئین نامه اداره بازرگانی سیما از ضمانت اجرایی برخوردار نیستند. بنابراین در این تحقیق مجموعه ای کامل شامل مقررات تبلیغات بازرگانی کودکان در4 بخش شامل اصول کلی، مقررات مرتبط با محتوا، مخاطب و آثار و پیامدهای آگهی های تجاری ویژه مخاطب کودک برای سیمای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شد.
مجتبی جعفری بالابند عبدالله گیویان
امروزه به مدد جهانی شدن ارتباطات، سریال های ماهواره ای مخاطبان خود را در ورای مرزها یافته اند و به ارائه الگوها و سبک های زندگی متفاوت به مخاطبان فراملی می پردازند. پژوهش حاضر سعی در شناخت و تبیین نحوه ی مواجه ی مخاطبان با سبک های زندگی ارائه شده در سریال های ماهواره ای دارد. بدین منظور 24 نفر از جوانان ساکن تهران که مخاطب سریال های ماهواره ای شبکه gem بودند، با استعانت از روش پژوهش کیفی «مردم نگاری» مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سبک زندگی در سریال های ماهواره ای شبکه gem طیفی از رفتار های مادی و رفتار های فرهنگی را شامل می شود. سبک زندگی ارائه شده در سریال ها در بعد مادی آن، در اکثر موارد مورد پسند افراد مورد مطالعه در این پژوهش قرار گرفته است به گونه ای که مخاطبان مورد نظر تمایل دارند آن را وارد زندگی خود کنند. این تمایل در زمینه «مصرف کالاهای تجملی»به چشم می خورد. اما در بعد فرهنگی به دلیل عدم تطابق با زمینه های فرهنگی و اجتماعی مخاطبان، سبک زندگی ارائه شده در سریال ها مورد پسند افراد مورد مطالعه قرار نگرفته و افراد تمایلی برای همراهی با آن ندارند.
عزیزاله اکبری داود نعمتی انارکی
چکیده مطالعات فرهنگی می خواهد با تبدیل زبانِ بیانی و آراسته ی هنر به زبان استدلالی و علمی، حقایق نهفته در پشت محصولات و متون رسانه ای را هویدا کند. حقیقت هایی که نه تنها لزوماً زیبا نیستند، بلکه ممکن است تلخ هم باشند. در دنیای رسانه ای شده، جهانِ بشری در موارد بسیاری همانی نیست که نشان داده می شود یا به نظر می رسد. مفاهیمی که به نظر مشترک و فرهنگی می آیند و ارزش تلقی می شوند، در اصل ممکن است توهّماتی باشند که در راستای منافع قدرتمندان در اجتماع و با تمهیدات پیچیده و گوناگون برای پذیرش سلطه و تسلیم فرودستان و گروه های حاشیه-ای طراحی شده اند، برای به حاشیه راندن و محروم کردنشان از داشتن قدرت و اختیار در جامعه. این تحقیق برآنست تا با رویکرد مطالعات فرهنگی، «بازنماییِ» مفاهیم «علم» و «دانشمند»، در سریال های«زمینِ انسان ها» و «غیرمحرمانه» به عنوان نمونه ای از سریال های صداوسیما در مورد علم و دانشمند، را نشان دهد. بدین منظور از نظریات هال و فوکو در بازنمایی و گفتمان، همچنین از رویکردهای جامعه شناسی ِعلم استفاده شده است. در بحث روش، بر اساس الگوی فیسک در مطالعات متون تصویری، از؛ روش نشانه شناسیِ کیت سلبی و ران کاودوری، الگوی رواییِ بارت و تحلیل ِگفتمانِ انتقادیِ فرکلاف و ون دایک در یک الگوی ترکیبی بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که بازنماییِ صورت گرفته از مفاهیم علم و دانشمند منطبق با واقعیات بیرونی نبوده و همچنین دو سریال از وحدت گقتمانی برخوردار نیستند. انگاره های شکل گرفته از علم و دانشمند در این سریال ها انگاره های منفی هستند و در«زمینِ انسان ها» دانشمند بصورت فردی بازنده، منزوی، ناتوان و.. به عنوان «دیگریِ»غیرمعمول و ناهنجار، در مقابلِ«ما»ی انسان های معمولی. دانش نیز مفهومی بیهوده، ناتوان، ناتوان کننده و.. به عنوان عاملی متضاد با فردیّت افراد که باعث دیگری شدگی و زیان دانشمندان و عوام می شود، بازنمایی شده است. در «غیرمحرمانه» نیز دانشمند منزوی و به صورتی که با عوام تفاوتی نداشته و برتری ای نسبت به دیگران ندارد بازنمایی می شود و دانش نیز مفهومی خنثی و بیهوده و.. اگرچه دانشمندان در جوامع امروزی جزو نخبگان محسوب می-شوند، علی رغم اهمیت مفهوم دانش و دانشمندان در رشد و توسعه ملی، در متون رسانه ای کشور به حاشیه رانده می شوند و تصویر بازنمایی شده از علم و دانشمند تصویری نیست که به دانشمندان برای ادامه کار و به اهالی دانش برای دانشمند شدن انگیزه کافی را بدهد تا رنج کسب دانش و تلاش علمی را متحمل شوند. کلیدواژه ها: بازنمایی، تحلیل گفتمان انتقادی، نشانه شناسی، جامعه شناسی علم، فردگرایی، اگزیستانسیالیزم
اسماعیل علوی غلامرضا غلامی
«مستند» بویژه مستندهای اجتماعی-سیاسی به علت ارتباط تنگاتنگ با ساختارهای قدرت در زمره متون رسانه¬ای مورد توجه مخاطبان رسانه های دیداری و شنیداری بوده است. پس از انقلاب اسلامی و با توجه به تاثیرات متعدد سیاسی و اجتماعی بوجود آمده ناشی ازآن، مستندسازان دیگر کشورها توجه خود را معطوف به چارچوب های سیاسی و اجتماعی شکل گرفته کردند تا از این طریق به بازنمایی مورد نظر خود بپردازند. همچنین به منظور برنامه سازی در حوزه بین الملل برای مخاطب غیر ایرانی آگاهی از چیستی دید مخاطب غیر ایرانی نسبت به ایرانی ها حائز اهمیت است. در نتیجه بازنمایی درست از مردم ایران نیازمند شناخت چگونگی بازنمایی ایرانیان در تولیدات سمعی-بصری دیگر کشورهاست. به همین منظور دراین تحقیق، مستند «تابستان ما در تهران» ساخته مستند ساز امریکایی خانم جاستین شاپیرو با دو روش نشانه شناسی و تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار گرفت وابعاد ایدئولوژیک در بازنمایی سبک زندگی ایرانیان در این مستند استخراج گردید. مستند تابستان ما در تهران به بازنمایی سبک زندگی طبقه متوسط مردم ایران می پردازد. با توجه به شاخصه های نام برده شده در طبقه بندی سبک زندگی، کارگردان سبک زندگی جامعه ایران را در این مستند به دو قطب سنتی- مذهبی و مدرن- غرب گرا تقسیم می کند و خصوصیات و ویژگیهای هر دو قطب را به نمایش می گذارد. دو قطبی مذهبی/سکولار در این فیلم برجسته شده است. در واقع کارگردان این فیلم با شناختی که از محیط فرهنگی جامعه ایران به دست آورده، سعی کرده تا این دوگانگی را در فیلم و تعامل با اقشار مختلف به نمایش بگذارد. در این مستند طبقه متوسط جامعه ایران تحت تأثیر فرهنگ غرب و در حال گذار بسوی غربی شدن بتصویر درآمده است. وکارگردان در گفتمان بیانی فیلم نشان داده است که نسل جوان جامعه ایران از چارچوب¬های مذهبی و دین¬داری خارج شده و انحراف پیدا کرده است. این بررسی نشان می دهد که مستند «تابستان ما در تهران»، وکارگردان آن تحت تأثیر ایدئولوژی های حاکم بر جوامع غربی ازقبیل شرق شناسی، اسلام ستیزی و غیره می باشد. در این مستند کشور ایران و حکومت برآمده از انقلاب اسلامی ونهادهای وابسته به آن (سپاه پاسداران) نیز و قشر مذهبی جامعه ایران در نماهایی از فیلم در جایگاه "دیگری" غرب قراردارند.
مریم علی اکبری عبدالله گیویان
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا دلایل وفاداری و علل ترک خرید مشتریان شبکه می شاپ مورد مطالعه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش شناخت مولفه های موثر بر ایجاد وفاداری در مصرف کننده ایرانی شبکه های خرید تلویزیونی است. بررسی نیازها، انتظارات و ارزش های مشتری ایرانی در برقراری ارتباط با شبکه خرید تلویزیونی از دغدغه های این پایان نامه بوده است. به منظور تحلیل رفتار خرید مشتری می شاپ آرای نظریه های اعتماد اکتسابی، ریسک، رضایتمندی و مدل کیفیت بیان می شود. در ادامه، برای تبیین انگیزه های جذب و وفاداری مشتری نسبت به خرید تلویزیونی به بررسی بخشی از ابعاد نظریه سبک زندگی و هویت اجتماعی پرداخته می شود که این آرا، بخش چارچوب نظری تحقیق را تشکیل می دهد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از دلایل تعهد مخاطبان مصرف کننده به شبکه های خرید تلویزیونی چیست؟ چرا مخاطبان مصرف کننده شبکه را به عنوان یکی از راه های رفع نیاز خود برگزیده و نسبت به آن پایبند هستند؟ به منظور بررسی ژرفانگر رفتار مشتریان شبکه "می شاپ"، به بررسی گفته های دو گروه از مشتریان شبکه "می شاپ" پرداخته شده است. گروه اول مشتریان وفادار به شبکه هستند و گروه دوم، شامل مشتریان ناراضی از می شاپ است که به علت نارضایتی ارتباط خود را با شبکه قطع کرده اند. نتایج این تحقیق چشم انداز جامعی از تمامی عناصر عملی وفاداری مصرف کننده می شاپ در بستر فرهنگی او ارائه می دهد. نتایج نشان می دهد، فرهنگ خرید تلویزیونی مشتری می شاپ تأثیری عمیق از ریشه های اعتماد در فرهنگ جامعه ایران دارد. در بازنمایی فرهنگ خرید تلویزیونی مشتری می شاپ در تحقیق حاضر، دلایل ترک ارتباط با شبکه از طرف مشتری، دلایل رضایتمندی او از می شاپ و مهم تر از همه دلایل وفاداری او نسبت به شبکه در سه مرحله ی کشف شده از ارتباط مشتری با می شاپ، روشن می شود. نتایج حاکی از آن است که روند خرید مشتری از شبکه از ابتدا تا انتها، در سه مرحله مهم خلاصه می شود. مرحله اول عمدتاً دلایل ترک شبکه از طرف مشتریان تک خرید را مطرح می کند، در مرحله دوم انتظارات و دلایل رضایت مشتری روشن می شود و مرحله سوم نشانگر آن است که مشتری می شاپ با دستیابی به چه ارزش هایی در ارتباط با "می شاپ"، خود را نسبت به شبکه متعهد می داند. همچنین نتایج نشان می دهد که مشتری می شاپ در روند ارتباط خود با شبکه، این ارتباط را به عنوان نمادی از سبک زندگی جوامع پیشرفته دانسته و آن را برای دستیابی به هویت مطلوب خود به کار می گیرد.
حسن بهشتی وایقان بشیر حسینی
در این پژوهش به بررسی شخصیت قهرمان در مجموعه انیمیشنی بن تن، یکی از مجموعه های پرطرفدار این روزهای دنیای انیمیشن با هدف شناخت شخصیت «قهرمان روایت شده» و ویژگی های آن، پرداختیم. قهرمان این مجموعه کودکی ده ساله است که در سفری تابستانی به همراه پدربزرگ و دخترعمویش با ماجراهایی روبرو می شود. در ابتدای این سفر وسیله ای به نام اُمنیتریکس از فضا به زمین می آید و به دست بن تن می چسبد. بن تن در این ماجراها برای مقابله با دشمن از امنیتریکس استفاده می کند همچنین یاد می گیرد که با استفاده از توانایی های خودش مشکلات را حل کند. بن تن در انتهای سفر با بن تنِ ابتدای سفر تفاوت دارد. او تواناتر شده است و از لحاظ فکری و عقلی بالغ تر است. بن تن این رشد را در سری های بعدی این مجموعه ادامه می دهد تا به یک ابرقهرمان واقعی تبدیل شود. این حرکت بن تن به سوی قهرمان شدن در پژوهش پیش رو با استفاده از نظریه کریستوفر ووگلر درباره سفر قهرمان مورد بررسی قرار گرفته است و برای گردآوری و تحلیل داده ها از نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین پیکرگردان ها (آواتارها)ی بن تن بررسی و دسته بندی شدند و ویژگی های آن ها برای تبیین شخصیت قهرمان، استخراج گردید تا ابعاد ابرقهرمان داستان بارزتر شود. یافته ها نشان داد که روایت داستان قهرمان مدرن امروزی، هنوز بر قالب و اسلوب اسطوره های پیشین استوار است.
ابراهیم خرم نژاد محمد علی حکیم آرا
یکی از فرم های پرمخاطب رسانه ای برای کودکان پویانمایی است؛ فرمی که می تواند به عنوان جزئی از فرآیند رشد کودک و وسیله انتقال دهنده انواع مفاهیم اجتماعی و فرهنگی موردنیاز وی در طول زمان رشد به حساب آید. از این رو مفاهیم منتقله و روش های انتقال صحیح مفاهیم، برای استفاده از این ابزار در فرایند رشد کودک، اهمیت خواهد داشت. به منظور پژوهش پیرامون روش های بهینه انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی به کودکان از طریق پویانمایی؛ با متخصصین رشته های روانشناسی و علوم تربیتی، ارتباطات و رسانه، تولید پویانمایی و تهیه کنندگان و کارگردانان انیمیشن مصاحبه و یافته ها به شیوه کیفی تحلیل گردیدند. به منظور همگرایی مصاحبه ها و نیز نگاه عملی به موضوع، تأکید در مصاحبه ها بر نمونه ای ایرانی از تولیدات مرکز صبا با نام «پهلوانان» بود؛ که به داستان هایی از زندگی پوریای ولی به عنوان یک اسطوره ایرانی می پردازد. تحلیل یافته¬ها به پیشنهاد دودسته روش منجر شد: دسته اول روش های کارکردی؛ روش هایی که تهیه کننده و کارگردان پویانمایی می توانند از آن ها برای استفاده در ساخت پویانمایی بهره ببرد. و دسته دوم روش های فرآیندی که روش های اصلاح و یا طراحی فرآیندهای صحیح برای تولید پویانمایی و نیز پشتیبانی از محصولات مناسب در این حوزه است. هرچند در اولین نگاه شاید این دسته از روش ها پاسخ مستقیمی به پرسش پژوهش به حساب نیاید، اما بنا بر نظر کارشناسان نه تنها از اهمیتی به مراتب بیشتر از دسته اول برخوردارند، بلکه تحقق روش های کارکردی بدون تحقق روش های فرآیندی عملاً ممکن نیست. لزوم انجام پژوهش های میان رشته ای با تأکید بر محتوا در حوزه تولید پویانمایی و همچنین نگاه جدی به بازارهای جانبی به عنوان یکی از فرآیندهای تکمیل و تثبیت مفاهیم در ذهن کودکان؛ از اهم پیشنهاد های این پژوهش است.
فرشاد عریضی داوود نعمتی انارکی
پژوهش پیش رو، به مطالعه «اخلاق کاربر در فضای سایبر با تأکید بر تغییرات فناوری های نوین ارتباطی» با استفاده از روش کیو می پردازد. مساله اصلی پژوهش، فهم این امر است که آیا کاربران در فضای مجازی به آنچه که در دنیای حقیقی اعتقاد دارند، عمل می کنند؟ آیا فضای مجازی، ارزش های اخلاقی خاص خود را می طلبد یا همان اصول اخلاقی دنیای حقیقی در آن بازتعریف می شود؟ برای شناسایی ذهنیت های مختلف پیرامون اخلاق کاربران در فضای مجازی، 28نفر از 5دسته فعال، غوطه ور، محبوب، هرزه نویس و آشنا به سواد رسانه ای از میان کاربران شبکه اجتماعی گوگل پلاس، به صورت هدفمند برای مشارکت در اجرای روش کیو انتخاب شدند. پس از طراحی 57گزاره معرف فضای گفتمانی پژوهش، مشارکت کنندگان از طریق نرم افزار شخصی سازی شده توسط پژوهشگر، به صورت آن لاین، اقدام به مرتب سازی گزاره ها در یک جدول متقارن نموده و در پایان داده ها در پایگاهی بر روی وب ذخیره و سپس توسط نرم افزار تحلیل شد. در نهایت براساس یافته ها و تحلیل های پژوهش گر، سه ذهنیت از میان مشارکت کنندگان، پیرامون اخلاق در فضای مجازی به دست آمد. کاربران ذهنیت اول، اصول اخلاقی را در فضای مجازی مشابه دنیای حقیقی دانسته و پایبند به رعایت اصول اخلاقی دنیای حقیقی در فضای مجازی هستند. این گروه «اصول محور» نامیده شدند. کاربران ذهنیت دوم به نام «نسبی نگر»، اصول اخلاقی را در فضای مجازی و حقیقی یکسان ندانسته و رعایت آن را بسته به تعریف هر کاربر می دانند. آنان از شکستن هنجارهای عرفی در فضای مجازی ابایی ندارند. ذهنیت سوم متعلق به دسته ای از کاربران است که گرچه اصول اخلاقی فضای مجازی و دنیای حقیقی را یکسان می پندارند اما بر لزوم تعریف اخلاق و آداب خاص برای فضای مجازی تأکید می نمایند. این دسته «آداب مدار» هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، رفتار اخلاقی کاربران در فضای مجازی بیش از هر چیز به نوع نگرش آن ها بسته به اینکه در کدام یک از این 3دسته ذهنیت قرار می گیرند، وابسته است.
محمدباقر سپهری عبدالله گیویان
چکیده ندارد.
میرحسن آذری محمدعلی هرمزی زاده
چکیده ندارد.
بهنام رضاقلی زاده عبدالله گیویان
چکیده ندارد.
زینب افخمی ستوده نعمت الله فاضلی
چکیده ندارد.
میرحسن آذری محمدعلی هرمزی زاده
چکیده ندارد.
محمدباقر سپهری عبدالله گیویان
چکیده ندارد.
محمد سروی زرگر عبدالله گیویان
چکیده ندارد.
قاسم امینی عبدالله گیویان
چکیده ندارد.
معصومه اسمعیل نژاد عبدالله گیویان
تهیه کنندگی مهم ترین شغل در رادیو است. انتخاب، پذیرش و برنامه سازی تهیه کننده در رادیو برپایه آیین ها و قوانین نانوشته ای صورت می گیرد که در طول زمان شکل گرفته است. این قوانین به صورت رسمی آموزش داده نمی شوند اما در عمل به شکلی غیرقابل تخطی و لازم الاجرا، رعایت میشوند. این قوانین که در قالب "آیین های تهیه" ظاهر میشوند؛ قدرت زیادی دارند و مرز بین تهیهکننده و غیر تهیهکننده را مشخص میکنند. کسانی که از این آیینها تخطی کنند از گروه تهیه کننده ها طرد می شوند و پذیرفتهشدن در گروه تهیه کننده ها در گرو یادگیری، پایبندی، و وفاداری به این آیین ها است. ارزش ها، ویژگی ها، قوانین نانوشته، روابط با عوامل برنامه ساز و برنامه سازی به معنای خاص منظور تهیه کننده ها وجوه مختلف آیین های تهیه کنندگی به شمار میآیند. مسئله اصلی این تحقیق، شناسایی آیین های تهیه کننده های رادیو و فرآیندهای تهیه کنندگی در رادیو است. در این راستا در این تحقیق آیینهای تهیهکنندگی در رادیو تهران، با استفاده از روش تحقیق کیفی مطالعه شدهاست. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق برای شناسایی و تفسیر معانی در آیینهای تهیهکنندگی با روش مردمنگاری گردآوری شده است. ابزار های گرد آوری یافتهها "مشاهده"، "مشاهدهمشارکتی" و "مصاحبه" بوده است و جابهجا تجارب محقق از هشت سال فعالیت حرفهای به عنوان یک تهیهکننده مورد استفاده قرار گرفته است. ویژگی ها و انواع تهیه کننده ها، انواع برنامه سازی، روابط میان تهیه کننده و عوامل برنامه ساز، اصطلاحات، قوانین و ارزش های جاری در میان تهیه کننده ها، نحوه ورود تهیه کننده های رادیو تهران به رادیو، مهارت های مورد نیاز در تهیه کنندگی و پذیرش یا طرد تهیه کننده ها، از جمله آیین ها و فعالیتها، و نمادهای آیینی تهیه کننده های رادیو تهران است. آیین های تهیه به چهار دسته "آیین های عمومی"، "پیش از تولید"، "در زمان تولید" و "پس از تولید" تقسیم می شوند. در این تحقیق تلاش شدهاست تا برای فهم معنای این آیین ها، ارتباطی میان آنها و کنش های نمادین در بستر فرهنگی ایران برقرار شود. "رند" نمادی فشرده در فرهنگ ایران است که در قرون متمادی الگوی فرهنگی ماندگاری را برای تعامل هوشمندانه با قدرت ارائه کرده است. با کمک از این مفهوم تلاش شدهاست تا تفسیری از معنای تهیهکننده و تهیه کنندگی ارائه شود.
محسن ناجی عبدالله گیویان
در جهانی که همواره دست خوش انواع تضاد ها و دگرگونی هاست دست یابی به همبستگی های ملی و اجتماعی و ایجاد زندگی بهتر برای ابنای بشر، جز با پدیده ای از جنس آیین امکان پذیر به نظر نمی رسد. آیین ها رفتارهایی هستند مصنوع فرهنگ ها، که به نیّت معنا بخشی به تجربیات بشری، قرائت می شوند. آیین یکی از موثر ترین شیوه هایی است که مردم با استفاده از آن می توانند فهم دینی شان را به شکلی نمادین پیوسته، ترویج، تأیید و منتقل کنند. تقارن و تداخل آیین با مقوله ارتباطات و تبدیل آن به یکی از قوی ترین اشکال اثرگذار ارتباطی، و این خصلت رسانه ها در آیینی کردن آن چیزی که تولید و منتشر می کنند، یکی از ویژگی های قابل تأمل آیین است که امروزه توجه پژوهشگران حوزه دین و رسانه را به خود جلب کرده است. هرچند این نکته مورد توافق است که آیین موضوعی انحصاراً دینی نیست و حتی عده ای از آیین های سکولار سخن رانده اند، ولی بی تردید بخشی از رفتار های آیینی ما ریشه در دین دارد. رسانه های نوین به ویژه رسانه های آن لاین، با سطح بالایی که در اثرگذاری دارند، به مثابه مکان تجلی فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی محل یا منبع تولید و انتقال اطلاعات و فضایی نو برای زندگی هستند. از بین پدیده های این فضای مجازی، بلاگ ها توانسته اند با خلق دنیایی مجازی، اجتماعاتی را پدید آورند که در بسیاری ازحوزه ها کاربردهای مفید و سودمندی برای کاربران داشته باشد و برخی از آنها مانند وبلاگ های دینی توانسته اند با دسته بندی های موضوعی و بهره برداری از مولفه های تبلیغی دین، با دارا بودن مشخصه های فعالیت های آیینی، نقش و سهمی در خور توجه یابند. این پژوهش با استمداد از شیوه ای کیفی و با بهره گیری از آراء نظریه پردازانی چون کاترین بل، اریک دبلیو رودنبولر و دیگران به بررسی پیوند آیین با رسانه وبلاگ دینی می پردازد. در اثبات این رابطه و به منظور بومی کردن مطالعات انجام گرفته ـ با استفاده از شیوه مردم شناسی ارتباطات ـ ضمن حضور عملی در میدان وبلاگ نویسی دینی، پانزده مورد از مشخصه های آیین با رفتار وبلاگ نویسان دینی انطباق داده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که وبلاگ نویسی دینی نه تنها فرصتی برای بسط مفاهیم عمیق دینی که - به دلیل برخورداری از امکانات وسیع و قابلیت های آیین گونه - از بهترین شیوه های اثرگذاری اجتماعی و یاری گر دین پژوهان در ترویج هرچه بهتر و موثرتر مفاهیم متعالی دینی است. واژگان کلیدی: ، ، وبلاگ، رسانه، فضای مجازی، گروه متمرکز.
شهرام احمدی عبدالله گیویان
هدف این پایان نامه تحلیلِ کیفیِ روایت در آگهی های تلویزیونیِ داستانی است. به این منظور، آگهی های داستانی پخش شده در سه ماهه ی آخر سال 1386، شناسایی و انتخاب شدند و بر اساس الگوهای پراپ، ژنت و تودوروف در تحلیل روایت، ساختار داستانی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. در یک بررسی پهنانگر، آگهی های داستانی از منظر ساختار روایت، ابتدا به چهار دسته ی کلی تقسیم بندی شدند و در یک منظومه ی نظری و تعاملی از برخی مفاهیمِ حوزه های تبلیغات و بازاریابی، ارتباطات، تلویزیون و روایت شناسی، مهم ترین ویژگی های هر دسته از آگهی ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس، از هر دسته، یک آگهی انتخاب شد و بر مبنای رویکردهای تحلیل متن در پساساختارگرایی، واحدهای خوانش و سطوح دلالت در آگهی های برگزیده مورد مطالعه ی عمیق تر قرار گرفت. برمبنای الگوی فیسک در مطالعه ی متون تصویری ، در سطح اول دلالت، الگوی سلبی و کاودری و برای سطوح دوم و سوم به ترتیب، رویکرد بارت در نشانه شناسی متن و الگوی ون دایک در تحلیل گفتمان انتقادی به کار گرفته شد. نتایج بررسی پهنانگر درآگهی های نمونه ی تحقیق نشان می دهد که دسته ی اول آگهی ها، یوتوپیا گونه ای را سامان می دهند که در آن هیچ نقص یا مشکل خاصی وجود ندارد و ساختار روایت داستان، این امر را به حضور کالاها و خدمات نسبت می دهد. مخاطب تلویحی این آگهی ها اغلب زنان هستند و اهداف ترغیبی و مبتنی بر سبک زندگی است.در گونه ی دوم، ساختار روایت قطبی است و موضوع آگهی، علت عبور از تنگناهای داستانی است. اهداف این دسته اغلب ترجیحی و مبتنی بر ارائه ی استدلال است. گروه سوم، دارای ساختار داستانی دو بخشی شامل معما- راه حل هستند و بیشتر به منظور اطلاع رسانی کاربرد یافته اند. در گروه چهارم، روایت بر اساس روابط فرامتنی و بینامتنی با یک متن مشهور و برای نیل به اهداف یادآوری و تثبیت نام تجاری سامان داده می شود و برخی از ویژگی های داستان های پسامدرن در آن ها دیده می شود. کالاها نیز عامل تغییر و ایجاد تعادل و کنش گران آگهی ها نیز در ارتباط با کالاها و موضوعات تبلیغ، به چهار دسته ی آگاه، نا آگاه، مصرف کننده و غیرمصرف کننده تقسیم شده اند. علیرغم تمهیدات و نشانه های گوناگونی که برای بسته شدن آگهی ها در سطح «اثر» به کار می رود، آنها در اثر ماهیت متنی خود، امکان خوانش هایی حتی متضاد باخوانش رسمی را فراهم می سازند.در مربع ایدئولوژیک آگهی ها، کنش گران آگاه و مصرف کننده به عنوان گروه های خودی در مقوله ی «ما» و دو دسته ی دیگر به عنوان «دیگری» و «آنها» بازنمایی می شوند.