نام پژوهشگر: اسفندیار طاهری
حمید امینی تیمور قادری
با مقایسه معنی واژه ها در زمان های مختلف، این نکته آشکار می گردد که واژه ها معنای ثابتی ندارند و تغییر معنی می دهند. گاه این تغییر معنی در زمانی کوتاه و گاه در طول زمان اتفاق می افتد. دگرگونی معنایی در طول تاریخ در واژگان زبان فارسی نیز رخ داده است. برخی از واژگان زبان فارسی در گذر از فارسی میانه به فارسی نو تغییر معنی داده اند. دو متن مینوی خرد و بندهشن از متون با اهمیت فارسی میانه هستند. در این پژوهش واژه هایی از این دو متن که با دگرگونی معنایی به فارسی نو رسیده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. علل و چگونگی تغییرات معنایی این واژه ها در متن های یادشده، بر اساس نظریات آندرئاس بلانک شرح داده شده است.
زینب خسروی بهزاد معینی سام
abstract compound is a word-formation process that are made two free morpheme (independent) and forms a new word with a new meaning that consists of meaning of both two component of compound. avestan language is one of the ancient iranian languages that is one of the indo-iranian languages. indo-iranian languages is one branch of indo-european languages. structure of compound noun and adjective in avestan language is like as sanskrit language and other indo-european languages. avestan compound noun and adjective are classified into different types according to relationship between compound components and referent compound word. paying attention to this classification is important for translation of avestan lexicons. in this study, compound noun and adjective are studied in three texts: ?b?n ya?t, mihr ya?t and t??tar ya?t. at first, we have divided compound words into three groups of endocentric, exocentric and coordinate. the types of these compounds are studied on the basis of model of sanskrit and avestan grammar. for example avestan endocentric compound has different types like as dependent compound, descriptive compound, determinative compound and numeral compound. then, we classified every one of these compounds on the basis of any component, for example: substantive+ substantive ?substantive. key words: substantive, adjective, compound, ya?t, avesta
یوسف سیاهپور بهزاد معینی سام
آثار باستانی و مخصوصا سفالینه های قبل از تاریخ، در مناطق مختلف ایران –بخصوص مناطق لرنشین- نشان می دهد که اقوام مختلفی از 8000 سال پیش، در این مناطق می زیسته اند، و زندگی و تامین معیشت آنها را، از جمع آوری محصولات گیاهی و شکار حیوانات وحشی، تا اهلی کردن برخی از گیاهان و حیوانات وحشی و دامداری و کشاورزی، نشان می دهد، ولی هویت هیچ یک از این اقوام مشخص نیست؛ اما از دوره ی تاریخی به بعد، هویت و خاستگاه برخی از اقوام، مشخص، و معلوم گشته است که اقوامی همچون عیلامی ها، کاسی ها، لولوبی ها، گوتی ها و اقوام دیگری در فلات ایران و مخصوصا مناطق لرنشین می زیسته اند. هم زمان و پس از این اقوام، اقوام دیگری به نام "آریایی ها" از نواحی جنوب روسیه به فلات ایران مهاجرت کردند و پس از روبرو شدن با اقوام کهن ساکن فلات ایران، به مرور زمان بر آنها مستولی گشته و تقریبا در تمام مناطق ایران سکنی گزیدند. در این میان، اختلاط هایی بین اقوام اولیه ی ساکن در فلات ایران و اقوام مهاجر آریایی صورت پذیرفت که در بسیاری از موارد، تعیین ریشه ی نژادی اقوام را دشوار ساخته است. یکی از این اقوام که هنوز هویت و خاستگاه نژادی آن مشخص نشده است، قوم "لر" می باشد؛ قومی که اغلب، در مناطق کوهستانی زاگرس تا سواحل خلیج فارس سکونت دارند و به زبان لری، که خویشاوند زبان فارسی است و به لهجه های مختلفی تقسیم می شود، تکلم می کنند. این قوم، به دلیل نداشتن رسم الخط، هیچ گونه اثر ادبی مکتوبی نداشته است، و به همین دلیل، از پیشینه ی تاریخی و باستانی –و بالطبع، خاستگاه نژادی- آنها، اطلاعی در دست نیست. نگارنده در این پژوهش سعی کرده است، با جستار در منابع مکتوب اقوام باستانی ساکن در منطقه ی زاگرس –اعم از ساکنین اولیه و آریایی های مهاجر- و همچنین، بررسی آثار تاریخی، باستانی، فرهنگی و زبانی اقوام قدیمی ساکن در مناطق لرنشین کنونی، و تطبیق جغرافیای محل سکونت لرها با جغرافیای محل سکونت اقوام باستانی، در حد امکان، خاستگاه نژادی قوم لر –که احتمالا قومی کهن است- را مشخص کند.