نام پژوهشگر: مقصود سلیمانپور
محمدعلی فرهومندی مقصود سلیمانپور
موتورهای احتراق داخلی به دلیل داشتن بازده و قدرت بالا نسبت به وزن و حجم شان کاربرد فراوانی در بخش خودروسازی و سایر صنایع دارند. امروزه به دلیل مسائل حاد انرژی و زیست محیطی تحقیقات فراوانی برای افزایش بازده و کاهش آلاینده های منتشره از این موتورها صورت می گیرد. در پژوهش حاضر نیز، از ترکیب روش شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی گروه ذرات (pso) برای مدلسازی و بهینه سازی در موتور اشتعال تراکمی پاشش مستقیم om355، با هدف کاهش آلاینده ی nox در حالت بیشینه ی بازده موتور استفاده شده است. برای این منظور، نخست از یک شبکه ی عصبی مصنوعی پرسپترونی چندلایه با الگوریتم آموزشی پس انتشار ارتجاعی (trainrp) برای مدلسازی ارتباط بین پارامترهای عملکردیِ، دور موتور، دمای هوای ورودی، نسبت هوا به سوخت و جرم سوخت پاشیده شده با پارامترهای خروجیِ، آلاینده یnox و بازده موتور استفاده شده است؛ که نتایج حاصل در مقایسه با 282 دادهی تجربی موجود، مطابقت خوبی را نشان میدهد. سپس با استفاده از الگوریتم pso به بهینه سازی نتایج حاصل از مدلسازی پرداخته شده و نهایتاً مقادیر بهینه ی پارامترهای عملکردی بدست میآید. مقایسه این نتایج با منحنی عملکرد موتور و نتایج تجربی تطابق خوبی را نشان می دهد. همچنین، روش pso همگرایی سریعتر (کمتر از 100 تکرار) و یکنواخت تری نسبت به الگوریتم های فراابتکاری مورچگان و ژنتیک دارد. بنایراین میتوان از روش ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی با الگوریتم pso به عنوان روشی مناسب در سیستمهای کنترلی موتورها برای کاهش آلاینده یnox در حالت بیشینه ی بازده موتور در موتورهای ci استفاده کرد.
حسین عطاردین مقصود سلیمانپور
موضوع اصلی تحقیق، توسعه یک مدل ریاضی برای مساله دسترس پذیری منابع است. در این مدل، تبادل زمان-منبع نیز طوری در نظر گرفته می شود که بهترین ترکیب زمان و منبع از نظر هزینه ای برای پروژه بدست آید، تا هزینه ای متعادل میان هزینه های مستقیم و غیر مستقیم پروژه ایجاد نماید. مدل پیشنهادی از میان مجموعه ای از نظرات تحت عنوان مد برای هر کدام از فعالیت ها تصمیم گیری می نماید. برای حل مدل پیشنهادی، الگوریتم فراابتکاری تبرید مصنوعی، به منظور حداقل کردن هزینههای کل پروژه پیشنهاد شده است. در انتها، مدل پیشنهادی به دو روش دقیق شاخه و کران و روش فراابتکاری تبرید مصنوعی حل گردیده است و نتایج از نظر زمان اجرا و کیفیت جواب برای با تکرار های متفاوت در سه پروژه با تعداد فعالیت های متفاوت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل، گویای این مطلب است که الگوریتم پیشنهادی می تواند در زمانی معقول یک جواب با کیفیت ایجاد نماید. نتایج نشاندهنده این است که الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم شاخه و کران، برای مسائل با اندازه متوسط و بزرگ بهتر نتیجه م?دهد. با افزایش تعداد تکرارها جواب بهتری حاصل می شود، اما از یک تکرار مشخص به بعد تاثیری در کیفیت جواب نخواهد داشت.
عاطفه بقالیان کشتان مقصود سلیمانپور
امروزه با توسعه تکنولوژی و ظهور فناوری های جدید، سازمان ها بیش از پیش به اهمیت مدیریت زنجیره تأمین پی بردند. همچنین با تغییرات سریع تقاضای مشتریان به علت افزایش تنوع در محصولات و نیز آسیب پذیر شدن زنجیره ها به علت افزایش منابع ریسک توجه به مدیریت اختلالات بیشتر شده است. در همین راستا در این پایان نامه، مدیریت اختلالات در مرحله طراحی شبکه زنجیره تأمین که اولین و مهم ترین تصمیم مدیریتی است، مورد بررسی قرار می گیرد. در این پایان نامه یک مدل ریاضی احتمالی برای طراحی شبکه یک زنجیره تأمین شامل تسهیلات تولید ظرفیت دار، مراکز توزیع و خرده فروشان در شرایط عدم قطعیت فرمول بندی شده است. این مدل عدم قطعیت تقاضا، تأمین و ارتباطات شبکه را به طور هم زمان در نظر گرفته است که این مدل را واقعی تر می کند. در این مدل، مکان مراکز توزیع و خرده فروشان از یک مجموعه گسسته از مکان های بالقوه انتخاب می شود و اثر تصمیمات استراتژیک مکان یابی تسهیلات بر تصمیمات عملیاتی نگهداری موجودی و حمل ونقل در زنجیره بررسی می شود. در تابع هدف که بدنبال حداکثر کردن سود زنجیره است، علاوه بر هزینه های استراتژیک، هزینه های عملیاتی، هزینه ی کمبود برای تقاضای برآورده نشده و مازاد برای محصولات اضافی در پایان دوره فروش در نظر گرفته شده است. در نظر گرفتن این هزینه ها تضمین می کند که سطح سرویس مشخصی به مشتریان ارائه گردد. برای حداقل کردن انحراف از میانگین هزینه های عملیاتی که مربوط به آینده است، مدل استوار می شود. مدل حاصل یک مسأله غیر خطی مختلط عدد صحیح است. برای حل این مدل و رسیدن به جواب بهینه، به روش مبتکرانه ای با استفاده از تقریب رگرسیون خطی به مدل خطی تبدیل می شود. در پایان نتایج با مثال عددی توضیح داده شده و تغییر پارامترهای مختلف بر مدل بررسی می شود.
کامران عظیمی مقصود سلیمانپور
موضوع اصلی تحقیق، ارائه روشی ابتکاری جهت حل مسئله مکان یابی و انتخاب ماشین آلات تولیدی در فضای پیوسته دو بعدی است. در این روش، الگوریتم هیوریستیک دو مرحله ای پیشنهاد می شود که در مرحله ی اول ترتیب انتخاب ماشین آلات جهت استقرار تعیین شده و در مرحله ی دوم ماشین آلات استقرار می یابند. مدل ابتدایی، یک مدل برنامه ریزی ریاضی عدد صحیح مرکب (mip) غیر خطی است که توسط سلیمان پور و جعفری (2008) جهت تعیین چیدمان بهینه ماشین آلات در فضای پیوسته دو بعدی ارائه شده است. این مدل جهت استقرار مرحله به مرحله ی ماشین آلات اصلاح می شود. مسائلی در ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ جهت اعتبارسنجی روش پیشنهادی، طراحی شده و توسط دو روش شاخه و کران و روش پیشنهادی حل شده و نتایج به دست آمده با یکدیگر مقایسه می شوند. در فصل اول، مفاهیم پایه ای در چیدمان تسهیلات شامل تعریف برنامه ریزی تسهیلات، تعریف مسائل چیدمان، خصوصیات محیط کار موثر بر چیدمان، مسائل چیدمان ایستا و پویا، فرمول بندی مسائل چیدمان و رویکردهای حل این مسائل ارائه می شود. فصل دوم شامل پیشینه ی تحقیقات در زمینه ی چیدمان پیوسته و شناسایی شکاف های تحقیقاتی است و در آخر فصل ضرورت انجام تحقیق عنوان می شود. در فصل سوم ابتدا مدل ارائه شده توسط سلیمان پور و جعفری (2008) تشریح می شود و در ادامه روش پیشنهادی، شامل الگوریتم انتخاب ماشین آلات و نحوه ی استـقرار آنها، با جزئیات ارائـه می گردد. در فصل چهارم مسائلی در ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ طراحی شده و توسط روش شاخه و کران و روش پیشنهادی حل می شوند و در ادامه نتایج تحلیل می شوند. در فصل پنجـم نتیجه گیری کلی تحقیق و پیشنهادات برای تحقیقات آتی ذکر می شود. نتایج نشان دهنده ی آن است که روش پیشنهادی قادر است جوابهای با کیفیتی در مدت زمان کمی در مقایسه با روش شاخه و کران برای مسائل با ابعاد متوسط و بزرگ ارائه دهد.
مرضیه امامیون مقصود سلیمانپور
تهیه جدول زما نبندی دروس دانشگاهی به عنوان نوعی خاص از مسائل زمانبندی است که یکسری رویداد یا منابع را در تعداد محدودی فاصله زمانی با در نظر گرفتن شرایط و محدودیت های مشخصی انتساب می دهد. بنابراین طراحی و پیاده سازی سیستم زمانبندی کلاس های درس دانشگاهی مستلزم شناسایی شرایط و ضوابط آموزش دانشگاه می باشد. در این پایان نامه، یک مدل برنامه ریزی ریاضی برای زمانبندی دروس دردانشکده ی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی ارومیه ارائه شده است. مدل برنامه ریزی ریاضی ارائه شده یک مدل غیر خطی با متغیر های صحیح بوده و غیر خطی بودن مدل ناشی از تابع هدف می باشد. برای ساده سازی مدل، یک تکنیک خطی سازی برای خطی سازی عبارت غیر خطی پیشنهاد شده است. این تکنیک به وسیله ی کاهش تعداد متغیر های صفر و یک به طور قابل توجه ای مدل را ساده تر می سازد. این روش ساده سازی و آزاد سازی مورد استفاده در مدل پیشنهادی، کارایی محاسبات را به میزان قابل توجه ای افزایش می دهد. مدل پیشنهادی به طور کلی یک جدول زمانبندی بر اساس خصوصیات و امکانات نهادهای آموزشی ارائه می دهد. این مدل همچنین محدودیت های ویژه، مربوط به دانشگاه صنعتی ارومیه را در نظر می گیرد. تابع هدف مدل حداقل کردن مجموع موارد تداخل بین دروس برنامه ی نیمسال دانشجویان می باشد. محدودیت های مسئله شامل، محدودیت خطی سازی، محدودیت های مربوط به عدم تداخل برنامه ی اساتید، کلاس ها و دانشجویان است. علاوه بر این، تخصیص کلاس برای دروس از پیش تخصیص داده شده توسط مدل پیشنهادی انجام می شود. دروسی که باید دو بار در هفته برگزار شوند توسط مدل پیشنهادی، دو بار در هفته و با حداقل یک روز فاصله در بین جلسات برگزار می شوند. مدل پیشنهادی با نرم افزار لینگو8 کدنویسی شده و برای تهیه جدول زمانبندی دروس دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی ارومیه بکار برده شده است. مدل پیشنهادی موفق به حل مسئله در 2 دقیقه و 26 ثانیه شد. جدول زمانبندی حاصل از مدل تنها شامل 11 تداخل در بین برنامه ی دانشجویان می باشد در حالی که این عدد در برنامه ی دستی تهیه شده توسط مسولین آموزش 40 نفر می باشد. در مدل پیشنهادی فرض شده است که تعداد کلاس های در دسترس، از قبل مشخص است. حداقل کردن تعداد کلاس های تخصیص داده شده را می توان به عنوان یک تابع هدف جدید در تحقیقات آینده در نظر گرفت. np-hard بودن مسئله ی مورد نظر باعث می شود که، مدل پیشنهادی نتواند همه ی درس های ارائه شده در یک نیمسال تحصیلی دانشگاه را در زمانبندی لحاظ کند. به عنوان تحقیقات برای مطالعات آینده، می توان از الگوریتم های فرا ابتکاری مانند الگوریتم ژنتیک، بهینه سازی کلونی مورچه وغیره برای حل این مدل استفاده نمود.
امیر آریان فر مقصود سلیمانپور
در این تحقیق ابتدا مروری بر کلیات عملیات تراشکاری انجام شده سپس تعدادی از تحقیقات انجام شده ی قبلی که ارتباط تنگاتنگی با موضوع این پایان نامه دارند مورد بررسی قرار گرفته شده است. در ادامه مدل و روابط ریاضیاتی حاکم بر مسئله بهینه سازی پارامترهای گردتراشی بیان شده و در خصوص روش بهینه سازی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و الگوریتم بکار رفته در این تحقیق توضیحاتی ارائه شده است. سپس الگوریتم مورد نظر برای تعیین مقادیر بهینه ی پارامتر های تراشکاری که در معرض محدودیت های عملی متعددی قرار دارند، به منظور کمینه کردن مقادیر توابع هدف بکار گرفته شده است. پارامتر های مورد بررسی سرعت برشی، نرخ پیشروی و عمق برشی و تعداد مراحل خشن تراشی و توابع هدف هزینه ی تولید یک واحد محصول می باشد که مشتمل بر هرینه های ماشینکاری، هزینه ی بیکاری ماشین، هزینه ی ابزار و هزینه ی تعویض ابزار می باشد. در این تحقیق از رویکرد ارضای محدودیت برای تضمین رسیدن به یک زبری سطح مطلوب استفاده شده است. همچنین تعداد مراحل خشن تراشی که می بایست یک عدد صحیح شود، و عمدتا در کارهای قبلی انجام گرفته در این موضوع به صورت عدد صحیح در نظر گرفته نشده ، بصورت یک محدودیت در مجموعه قیود قرار داده شده است. در پایان برای ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی دو مثال از تحقیقات قبلی که توسط محققین مختلف و با روش های متفاوت حل شده، انتخاب شده و نتایج حاصل با نتایج تحقیقات قبلی مقایسه شده است. این مقایسه نشان می دهد که روش پیشنهادی جواب های بهتری را در مقایسه با سایر روش ها بدست می دهد.
پروین احمدی کوتالان مقصود سلیمانپور
رشد روز افزون جمعیت کره زمین و نیاز بیش از پیش انسان، طبیعت و صنعت به آب پاک و شیرین، استفاده بهینه از منابع آب را به یکی از مسائل مهم برنامه ریزان کلان هر کشوری تبدیل کرده است. از آن جمله می-توان به بهینه سازی بهره برداری از مخازن سدها و شبکه های آبیاری اشاره نمود که در نتیجه آن نیازهای پایین دست با حداقل کمبود تامین شده و کاهش عملکرد کشاورزی برای کشاورزان، مدیران برنامه ریزی منابع آب و طراحان الگوی کشت ارضاء کننده باشد. استفاده از روش های هوشمند تکاملی جهت اهداف بهینه سازی در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه بوده است. الگوریتم ژنتیک یکی روشهای جدید بهینه سازی تکاملی است که در دو دهه اخیر بیشتر از سایر روشهای تکاملی دیگر در حل مسائل بسیار پیچیده در حوزه منابع آب مورد استفاده قرار گرفته است. محدوده مطالعاتی این تحقیق شامل سد مخزنی زرینه رود، بند انحرافی نوروزلو و حوضه میانی که حد فاصل سد مخزنی و بند انحرافی بوده و شبکه آبیاری و زهکشی دشت زرینه رود که شامل 9 واحد عمرانی می باشد که واحد عمرانی 9 خود دارای 5 ناحیه است. منطقه ساحل راست رودخانه زرینه رود شامل واحدهای عمرانی 1-3-4-8 و منطقه ساحل چپ سیمینه رود که شامل واحدهای عمرانی 2 و 5 و منطقه مرکزی بین دو رودخانه زرینه رود و سیمینه رود شامل واحد های عمرانی 6و7 و منطقه پایین دست که عمدتا در حاشیه باتلاقهای دریاچه ارومیه قرار دارد در واحد عمرانی 9 مورد مطالعه قرار گرفته است. وسعت خالص دشت 57812 هکتار بوده که 55182 هکتار از دشت زیر کشت الگوی پیشنهادی زراعی و باغی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بهینه نمودن بهره برداری از شبکه آبیاری و زهکشی زرینه رود می باشد. برای این منظور باید رها سازی از مخزن سد را چنان بهینه نمود تا نیازهای پایین دست با حداقل کمبود تامین شوند به نحویکه کاهش عملکرد کشاورزی در دشت مورد مطالعه قابل قبول باشد. این بررسی به کمک الگوریتم ژنتیک، اجرا شده در نرم افزار برنامه نویسی matlab صورت گرفته است. چنان که این تحقیق در دو سناریوی مختلف، ابتدا با لحاظ تامین تمام نیازهای فعلی و آتی و بعد با حذف برخی از نیازهای آینده مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق تابع هدفی که مبنای آن تامین نیازهای آبی پایین دست در عین برقراری رابطه پیوستگی جریان بود انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان بهترین مقادیر برای پارامترهای مختلف الگوریتم در هر دو سناریوی مورد بررسی انتخاب و بهترین نتایج مورد نظر تحقیق که شامل میزان رها سازی از مخزن سد، حجم ذخیره مخزن و کاهش عملکرد کشاورزی می باشد حاصل شد.
قاسم رجبلو مقصود سلیمانپور
زنجیره های تأمین نقش بسیار مهمی در بازارهای جهانی امروز دارند. جهانی شدن بازارها و افزایش امکان انتخاب برای مشتریان، تولیدکنندگان را بر آن داشته است که بجای موجودیت هائی منفرد، در قالب شبکه ای از سازمان های مختلف که هر یک تمرکز بر فعالیت های کلیدی خود دارند، فعالیت کنند. فعالیت در قالب یک زنجیره مزایای رقابتی سازمان ها بهبود داده است و آنها شانس بالاتری برای بقا و موفقیت در بازارها داشته باشند. لذا در این پایان نامه به بحث زنجیره های تأمین پرداخته شده است. تصمیمات مختلفی در حوزه مدیریت زنجیره های تأمین اتخاذ می گردد که می توان آنها را در دو دسته تصمیمات استراتژیک و تصمیمات عملیاتی تقسیم بندی کرد. یکی از مهم ترین تصمیمات استراتژیکی که در همان مراحل اولیه شکل گیری زنجیره گرفته می شود طراحی شبکه زنجیره تأمین است که مشخص می کند چگونه سازمان ها در قالب شبکه ای با یکدیگر یکپارچه شوند. این تصمیم بدلیل اینکه بر تمام تصمیمات عملیاتی آتی زنجیره تاثیرگذار است نظیر تصمیمات مربوط به سیستم تولید، سیستم توزیع و حمل ونقل، سیستم انبارداری و کنترل موجودی، ... لذا تاثیرگذارترین فاکتور در نرخ برگشت سرمایه در زنجیره است. لذا ما در این پایان نامه به بحث طراحی شبکه زنجیره تأمین خواهیم پرداخت. عدم قطعیت و اختلال بخشی انکارناپذیر از محیط کار و بازارهای کسب و کار امروزی است که چشم پوشی از آن عمدتا منجر به زیان های بزرگ و غیرقابل جبران برای سازمان ها می گردد. لذا در این پایان نامه ریسک های مختلف تأمین موجود در زنجیره نیز در مرحله طراحی شبکه آن مدنظر قرار خواهد گرفت و برای مقابله با اثرات منفی این ریسک ، استراتژی های مختلفی در نظر گرفته خواهد شد که عبارت است از: رزرو ظرفیت مازاد در تأمین کنندگان، نگهداری ذخایر استراتژیک در مراکز توزیع و قابلیت استفاده از تسهیلات تولید و توزیع قابل جایگزین. بازارهای امروزی بشدت رقابتی اند و تعداد زیادی رقیب در بازارها وجود دارد که محصولات یا خدمات مشابهی را عرضه می کنند. این رقبا بر درآمد آتی زنجیره در بازارها تاثیرگذار است. نادیده گرفتن رقبای موجود در بازار منجر به خطا در پیش بینی درآمد می شود. بسیاری از مشخصات رقابتی و در نتیجه درآمد قابل تسخیر زنجیره در بازارها از ساختار شبکه زنجیره تاثیر می پذیرد. ساختار شبکه زنجیره تأمین سعی می کند بین درآمد زنجیره و هزینه های آن موازنه مناسبی ایجاد کند. لذا پیش بینی دقیقی از درآمد زنجیره مورد نیاز است. ما در این پایان نامه، رقبای موجود در بازار را در طراحی شبکه در نظر خواهیم گرفت. در ادامه برای بهبود جواب های حاصله مدل، مدل نسبت به عدم قطعیت فرآیند تأمین استوار شده است. البته روش جدیدی در این تحقیق برای استوارسازی مدل ارائه شده و مزیت های آن نسبت به روش های موجود در ادبیات بررسی شده است. در انتها مدل بر روی داده های یک مساله واقعی پیاده سازی شده و تحلیل حساسیت بر روی خروجی های مدل انجام شده است.
ایمان ملکی خواجکلایی شبنم رضاپور
یافتن مکان بهینه ایستگاه های آتش نشانی و تعداد بهینه ایستگاه ها یکی از مسائل مهم و کاربردی است. زمان رسیدن و فاصله تا محل حادثه عاملی است که به مساله یافتن تعداد و مکان بهینه ایستگاه های آتش نشانی اهمیت ویژه ای می دهد. با مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی می توان زمان رسیدن به محل حادثه و فاصله ایستگاه های آتش نشانی تا محل حادثه را کاهش داد و در نتیجه خطرات و خسارات ناشی از آتش سوزی را به حداقل رساند. از آنجا که در ناحیه مورد مطالعه (شهر ارومیه) مکان یابی ایستگاه های موجود به صورت سنتی انجام شده است و نمی توان با ایستگاه های موجود به همه ی نواحی به صورت یکسان سرویس داد یا در زمان استاندارد به محل حادثه رسید، یافتن تعداد و مکان بهینه ایستگاه های جدید با استفاده از برنامه ریزی ریاضی از اهداف این مطالعه است. در این تحقیق دو سناریو ارائه شده است. با توجه به بودجه کل و هزینه راه اندازی برای احداث ایستگاه های آتش نشانی جدید و ناحیه بندی منطقه، سناریوی اول به دنبال حداقل کردن ماکزیمم فاصله ایستگاه های جدید و موجود از نقاط تقاضا است. بدین ترتیب ناحیه ایی بهینه که ایستگاه های جدید بایددر آنها احداث شود به دست می آید. سناریوی دوم با فرض ناکارآمد بودن ایستگاه های موجود در سرویس دهی به نقاط تقاضا، مدل پوششی را پیشنهاد می دهد که در آن برای هر ناحیه اولویت در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب حداقل تعداد ایستگاه ها برای پوشش منطقه مورد مطالعه به دست می آید. با استفاده از داده های سازمان آتش نشانی و تقسیم بندی شهر ارومیه به 58 ناحیه، فاصله های بین هر ناحیه بر اساس خیابان های شهری محاسبه شده است. با بکارگیری این داده ها، مدل های سناریوی اول و دوم برای شهر ارومیه اجرا شده است. با اجرای مدل برای شهر ارومیه برای سناریوی اول دو ناحیه 6 و 31 به عنوان محل احداث ایستگاه های آتش نشانی جدید بدست آمده است. با استفاده از مدل سناریوی دوم ناحیه های 10، 16، 32، 37، 41 و 58 به عنوان محل احداث ایستگاه های آتش نشانی جدید بدست آمده است.
یلدا منصوری مقصود سلیمانپور
مسئله مکانیابی تسهیلات یکی از مهمترین مباحث طراحی سیستم های تولیدی است. در حالت جریان کارگاهی جواب حاصل از این مسئله بطور مستقیم، مسافت پیموده شده توسط مواد را تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر، مسافت پیموده شده توسط مواد به جواب مسئله انتخاب فرآیند تولیدی بستگی دارد، بطوریکه این مسئله، مسیر حرکت مواد را تعیین می کند. در عمل مسئله انتخاب فرآیند تولیدی صرفنظر از مسئله مکانیابی تسهیلات، در دپارتمان های مهندسی فرآیند حل شده و مسیر تولیدی قطعات مشخص می شود. اما در تحقیق انجام شده در این پایان نامه این دو مسئله بطور همزمان و ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پایان نامه فرض شده است که محصولات مختلفی با فرآیند های تولیدی متنوع جایگزین وجود دارد. محصولات بر اساس فرآیند های تولیدی خود توسط ماشین های مختلفی تولید می گردند. از هر نوع ماشینی بیش از یک واحد وجود دارد (افزونگی ماشین آلات). هزینه های خرید و ظرفیت تولیدی ماشین ها نیز از قبل مشخص شده است. همچنین زمان عملیات محصولات در ماشین ها و حجم تولید محصولات نیز از قبل تعیین گردیده است. در پایان نامه حاضر یک فرمول بندی برنامه ریزی ریاضی غیر خطی عدد صحیح ترکیبی ارائه شده است. روش های دقیق قادر نیستند مسائلی با ابعاد متوسط و بزرگ را در زمان معقولی بصورت کارا حل کنند. لذا در این تحقیق برای غلبه بر این مشکل یک الگوریتم ابتکاری پیشنهاد شده است. الگوریتم ابتکاری پیشنهادی مسئله اصلی را به تعدادی زیر مسائل کوچک تجزیه می کند. این الگوریتم در ابتدا یک محصول را انتخاب کرده و بهترین فرآیند تولیدی برای آن محصول را تعیین می کند. سپس با توجه به فرآیند های تولیدی انتخابی برای محصولات مختلف، محصولی با بیشترین تاثیر در مقدار تابع هدف، انتخاب شده و ماشین های مورد نیاز برای فرآیند تولیدی محصول انتخابی مکانیابی می گردند. این مراحل تا جایی ادامه می یابد که همه ماشین های مورد نیاز برای تولید تمامی محصولات مکانیابی شوند. اثربخشی الگوریتم ابتکاری پیشنهادی توسط شش مثال عددی با داده های تصادفی تولید شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که الگوریتم ابتکاری پیشنهادی در حل مسائلی با ابعاد متوسط و بزرگ بسیار کارا و اثربخش عمل می کند. اگرچه تاکید شده است که در مسائلی با ابعاد کوچک، روش های دقیق در مقایسه با الگوریتم ابتکاری پیشنهادی کاراتر می باشند.
ندا طاهری اسفنجانی حسن رضازاده
امروزه کارخانه های تولیدی با توجه به نقش تولید در نظام رقابتی بازار، خود را در محیطی کاملا تغییر یافته می یابند. تحویل سریع محصول و قیمت مناسب به عنوان عوامل تاثیر گذار در افزایش رضایت مشتری است. نظام مناسب برنامه ریزی تولید می تواند دستیابی به این دو امر مهم را تسهیل نماید. در این پایان نامه یک مدل برنامه ریزی تولید مبتنی بر برنامه ریزی خطی برای برنامه ریزی تولیدات شرکت فرآورده های نسوز آذرشهاب تبریز ارائه گردیده است. به این منظور ابتدا فرآیند تولید فرآورده های این شرکت مطالعه گردیده است. فرآیند تولید فرآورده های مختلف متشکل از آماده سازی مواد اولیه، میکس، شکل دهی در پرس، پخت در کوره و بسته بندی می باشد. مدل برنامه ریزی تولید برای 4 دوره برنامه ریزی تعریف شده است. در این تحقیق محدودیت های مربوط به تامین مواد اولیه، محدودیت مقدار تناژی که پرس ها می توانند در هر دوره شکل دهی نمایند و همچنین محدودیت مقدار وزنی که هر کوره می تواند در هر دوره محصول را پخت کند، درنظر گرفته شده است. تابع هدف حداقل کردن مجموع هزینه های تولید، هزینه های پخت کوره، هزینه نگهداری از هر دوره به دوره دیگر و هزینه برون سپاری تعریف شده است. در نهایت با جمع آوری داده ها از شرکت مدل پیشنهادی ارائه شده با استفاده از نرم افزار لینگو حل شده است. نتیجه ای که از این پژوهش می توان گرفت این است که برنامه ریزی تولید در سیستم های ساخت برای سفارش اهمیت زیادی دارد. در اکثر مطالعات برای این منظور، از روش های مبتنی بر برنامه ریزی خطی استفاده شده است. با مدل بندی برنامه ریزی تولید شرکت آذرشهاب تبریز، کل تولید محصولات در داخل شرکت امکان پذیر شده است و هیچ محصولی از طریق برون سپاری انجام نشده است. در انتهای پایان نامه برخی موارد پیشنهادی برای ادامه تحقیقات در این زمینه ارائه گردیده است.
محمد هادی مهدوی مقصود سلیمانپور
سیستم های تولید انعطاف پذیر به عنوان سیستم های یکپارچه کنترل عددی کامپیوتری تعریف می شوند که با سیستم حمل خودکار مواد مرتبط می باشند. این سیستم ها کارایی خط انتقال تولید بالا و انعطاف پذیری یک سیستم کارگاهی را بصورت ترکیبی دارا می باشند که مناسب برای تولید دسته ای محصولات در حجم و تنوع متوسط است. بر اساس این ویژگی ها و نیاز به سرمایه گذاری گسترده و وسیع برای اجرای این سیستم ها، تولید انعطاف پذیر در سال های اخیر توجه جهانی را هم در صنعت ساخت و هم در تحقیقات دانشگاهی به خود جلب کرده است. از آنجایی که سیستم های تولید انعطاف پذیر طیف متنوعی از محصولات را تولید می کنند، در این سیستم ها برای انجام یک عمل، ماشین آلات مختلف و نیز ابزارهای گوناگون قابل استفاده است که هر یک هزینه و زمان پردازش خاص خود را دارد. بنابراین یکی از مهمترین مسائل در برنامه ریزی سیستم های تولید انعطاف پذیر، مسأله انتخاب ابزار و تخصیص عملیات به ماشین آلات می باشد که مستقیماً بر روی هزینه و زمان تولید اثر می گذارد. در این پژوهش، مسأله تخصیص عملیات و ظرفیت ماشین که در سیستم های تولید انعطاف پذیر به وجود می آید در نظر گرفته شده است. فرض شده است که ماشین آلات خودکار بوده و زمان محدود برای انجام عملیات و ظرفیت خشاب ابزار محدود دارند. ابزارها در تعداد مشخص و محدودی موجود هستند. در این پایان نامه برای هر عمل یک وزن در نظر گرفته شده است که وزن یک عمل می تواند نشان دهنده منفعت حاصل از بکارگیری آن عمل، بار پردازشی و یا ارجحیت نسبی آن باشد. هدف، بیشینه کردن وزن مجموع عملیات تخصیص یافته است. این مسأله به صورت یک مدل برنامه ریزی ریاضی با متغیرهای صفر و یک فرمول بندی شده و برای حل آن الگوریتم فراابتکاری مورچگان طراحی شده و در محیط متلب کدنویسی کامپیوتری سازی شده است. به منظور تعیین جواب بهینه نهایی، هر مسئله با استفاده از نرم افزار لینگو نیز برنامه نویسی و حل شده است. جوابهای حاصل از الگوریتم پیشنهادی با جوابهای بدست آمده از لینگو مقایسه شده است. نتایج آزمایش ها حاکی از کارا بودن الگوریتم ارائه شده برای حل این مسأله حتی در ابعاد بزرگ است. در مسائلی با ابعاد کوچک جواب های الگوریتم های جستجوی ممنوع و الگوریتم جستجوی بیم و مورچگان ارائه شده نزدیک بود ولی با بزرگ تر شدن ابعاد مسأله، کیفیت جواب های بدست آمده برای الگوریتم های جستجوی بیم و مورچگان، نسبت به سایر الگوریتم ها بهبود یافت. علاوه بر این بطور کلی، کیفیت جواب های الگوریتم مورچگان ارائه شده نسبت به الگوریتم های جستجوی ممنوع و جستجوی بهترین بهبود، بالاتر بود و تفاوت کمی با جستجوی بیم داشت.
صلاح الدین خسروی طاهر ازدست
عملیات برشکاری یکی از انواع عملیات صنعتی است که طی آن ضایعات زیادی به صورت دورریز ایجاد می شود و بنابراین لازم است این عملیات به گونه ای انجام شود که از اتلاف مواد اولیه جلوگیری بعمل آید. از این رو، انتخاب الگوی مناسب برای برش ورق در صنایع به نحوی که بتوان با کمترین ضایعات، قطعات و محصولات مورد نیاز خود را تولید کرد امروزه به عنوان یک فاکتور کلیدی جهت موفقیت در رقابت با دیگر صنایع تولیدی تبدیل شده است. در حالت کلی مسائل برش به دو دسته ی چیدمان قطعات کوچک و دیگری برش ورق های بزرگ به قطعات کوچک تقسیم می شوند. برش یک ماده ی اولیه(cutting stock problem) معمولا شایعتر از مسئله ی چیدمان در صنعت می باشد و در این پایان نامه همین مسئله در شرایط برش گیوتینی مورد مدلسازی و حل قرار گرفته است. در این پایان نامه داده های اولیه ی مورد استفاده از یک شرکت کمپرسی سازی گرفته شده است. مجموعه قطعاتی که در این شرکت استفاده می شود بالغ بر هزار نوع است که از ورق های خام شش متری با ضخامت های مختلف بدست می آیند. از بین این قطعات تعداد نه قطعه از ورق با ضخامت چهار میلیمتر بدست می آید که بزرگترین ابعاد و بیشترین استفاده را دارند. به همین خاطر در این پایان نامه روی این نه قطعه کار شده است. در این پایان نامه ابتدا نقشه ی هندسی قطعات توسط نرم افزار solid works رسم شد. سپس همه قطعات به صورت مستطیل در نظر گرفته شدند. ابعاد این قطعات به عنوان داده ی اولیه وارد نرم افزار smart cut pro شد تا الگوهای برشی مورد نیاز را ایجاد کند. این الگوها در هر نوع ورق، تعداد و نوع قطعه را مشخص می کنند. سپس اطلاعات گرفته شده از الگوها جهت بررسی و تحلیل به عنوان داده ی اولیه به نرم افزار بهینه ساز lingo داده شد. از نرم افزار smart cut pro تعداد 32 الگوی برشی مناسب بدست آمد و از این تعداد الگو، توسط نرم افزار lingo تعداد دوازده الگو به عنوان الگوی موثر در کاهش ضایعات شناخته شد. از بررسی و مقایسه ی نتیجه ی بدست آمده و تعداد قطعه ی مورد نیاز در سال، مشخص شد که اختلاف انگشت شماری مابین آنها وجود دارد. این پایان نامه روی قطعات منتظم مستطیلی انجام شده است پیشنهاد می شود که روی قطعات نامنتظم در کارهای آتی تمرکز شود. کلید واژه ها: حداقل سازی ضایعات، مسئله ی برش مواداولیه، برش گیوتینی
سینا شکورزاده مقصود سلیمانپور
مدیریت فرآیند تولید در سیستم های تولید انعطاف پذیر یکی از مهمترین موضوعات در بهره وری این نوع سیستم ها می باشد. سیر تحولی سیستم های تولید انعطاف پذیر استعداد بالقوه ای برای افزایش انعطاف پذیری با اطمینان بخشی در هر دو حیطه ی تولید به صرفه(ثمر بخش بودن از لحاظ هزینه ها)و کنترل سفارشات(رضایت مشتری)را ارایه می دهد. مسئله بارگذاری ماشین آلات در سیستم های تولید انعطاف پذیر نوعاً مسائل پیچیده ای هستند. تخصیص عملیات و ماشین آلات برای انجام کارهای معین که خود نیازمند بکارگیری ابزار آلات مناسب برای انجام آنهاست محدودیت های خاص را برای بکارگیری سیستم های تولید انعطاف پذیر ایجاد می کند. برنامه ریزی مناسب منجر به تعادل در سیستم و افزایش بهره وری خواهد شد.بدلیل اهمیت عملکرد بهینه سیستم های تولید انعطاف پذیر،مطالعات زیادی توسط محققان در سال های اخیر صورت گرفته است.از همین رو،مدل سازی های ریاضی مختلف و رویکرد های ابتکاری و فراابتکاری متعددی برای حل مسئله بارگذاری ماشین آلات در سیستم های تولید انعطاف پذیر پیشنهاد شده است. از آنجائیکه دو هدف مینیمم سازی عدم تعادل سیستم و هزینه های ماشینکاری دو عامل اساسی در بهبود عملکرد سیستم هستند و در پژوهش های گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته اند،توابع هدف برای این دو موضوع معرفی شده است. در این پایان نامه با ارائه یک مدل ریاضی مبتنی بر رویکرد برنامه ریزی آرمانی فازی دو تابع هدف یاد شده مورد مطالعه قرار گرفته است. مدل پیشنهادی، عملیات کارها را بر روی ماشین آلات با توجه به ظرفیت ماشین آلات، تعداد محل ابزارهای مورد نیاز برای انجام عملیات و قابلیت انجام عملیات بر روی ماشین آلات و نیز تعداد و توالی عملیات، تخصیص می دهد. مدل ارایه شده در محیط نرم افزاری لینگو 8 کدنویسی و حل شده است. جامعیت مدل پیشنهادی آن را برای بکارگیری در شرایط دنیای واقعی قابل استفاده می سازد. مطالعه دقیق کارهای تحقیقاتی گذشته،زمان کم پاسخ دهی رویکرد مورد استفاده برای حل مدل ارائه شده و نیز نتایج قابل قبول،از برتری های این پژوهش نسبت به تحقیقات گذشته می باشد. امروزه با توجه به افزایش عوامل موثر بر روی هزینه های ماشین کاری همچون افزایش قیمت حامل های انرژی،رویکرد و مدل ارائه شده برای حل مسئله در این پژوهش،کاهش هزینه های ماشینکاری را بیشتر مورد توجه قرار داده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش، در مقایسه با نتایج مقالات ]88[، ]89[و]90[ در مورد کاهش هزینه های ماشین کاری نتایج بهتری را نشان می دهد. در مورد کاهش عدم تعادل سیستم نیز می توان گفت؛ در مقایسه با نتایج مقالات ذکر شده، حل مسائلی با حجم بیشتری از کارها ، عملیات و محدودیت های تولید با رویکرد برنامه ریزی آرمانی فازی نتایج بهتری را نمایان می سازد.
پرنا فیضی مقصود سلیمانپور
در طول دهه گذشته تعامل شرکت ها با مشتریانشان به طور قابل توجهی تغییر کرده است به طوری که تداوم کسب و کار با مشتری تضمین بلند مدت ندارد. به همین دلیل برای موفقیت یک سازمان لازم است، سازمان مشتریان خود را به درستی درک کرده، نیازها و خواسته های آن ها را پیش بینی کند و با مجهز شدن به این اطلاعات، سلامت کاری خود را بهبود بخشد. بسیاری از سازمان ها از جمله شرکت سیمان سفید ارومیه، داده های بسیار زیادی را درباره مشتریان، تأمین کنندگان و شرکای تجاریشان جمع آوری و ذخیره می کنند ولی ناتوانی این سازمان ها برای کشف دانش پنهان با ارزش در این داده ها سبب می شود که این داده ها به دانش تبدیل نشوند و این کار عملاً بیهوده باشد. با توجه به موقعیت استراتژیک شرکت سیمان سفید ارومیه در منطقه غرب کشور و ظرفیت محدود تولید، توجه و تمرکز بر مشتریان و شناسایی و درک کامل آن ها با استفاده از استخراج اطلاعات ناشناخته از بانک اطلاعاتی سازمان می تواند راه گشای بسیاری از مشکلات موجود بر سر راه این بنگاه تولیدی باشد. در این راستا بهره گیری از فرآیند داده کاوی می تواند وسیله ای برای رسیدن به نتایج مطلوب در جهت نزدیک تر شدن به مشتریان وفادار و سودآور باشد. بنابراین هدف اصلی از انجام این پژوهش، خوشه بندی مشتریان شرکت سیمان سفید ارومیه با استفاده از شبکه های عصبی خود سازمانده کوهونن می باشد. به منظور انجام این پژوهش، داده های مربوط به مشتریان شرکت در فاصله سال های 1389 تا 1390 به صورت اسنادی از پایگاه داده شرکت جمع آوری شد. داده های مذکور که مشتمل بر 3391 رکورد در قالب 4 متغیر محل مشتری، مقدار خرید، نوع بسته بندی و گروه مشتری بود، جهت خوشه بندی در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از شبکه های عصبی بدون ناظر کوهونن، خوشه بندی با استفاده از نرم افزار کلمنتاین انجام گرفت. به این ترتیب مشتریان شرکت در 10 خوشه بر اساس شباهت های موجود خوشه بندی شدند. مهم ترین خوشه از بین خوشه های بدست آمده شامل 36.5% از مشتریان شرکت بود که تنها متشکل از عاملین فروش شمال غرب کشور بوده که در مقادیر کمتر از 100 تن، اقدام به خرید سیمان پاکتی 25 کیلوئی نموده اند. با شناسایی این مشتریان توصیه هایی جهت اتخاذ سیاست های مناسب جهت حفظ مشتریان وفادار و جذب مشتریان سودآور ارائه گردید.
میثم شفیعی کیسمی علی دنیوی
یکی از تصمیمات استراتژیک در زنجیره تامین که تاثیر فراوانی بر هزینه ها و همچنین سطح رضایتمندی مشتریان دارد، طراحی شبکه زنجیره می باشد. در سال های اخیر طراحی شبکه زنجیره تامین بدلیل رقابت بوجود آمده توسط بازار جهانی، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. طراحی شبکه شامل تعیین محل تسهیلات، ذخیره سازی، حمل و نقل و نیز تعیین نقش و ظرفیت هر کدام از آن ها است. یک طراحی مناسب شبکه زنجیره تامین منجر به دستیابی به یک ساختار بهینه می شود که این امر مدیریت موثر و رقابتی زنجیره تامین را امکان پذیر می نماید. یکی از زمینه های مهم و مغفول مانده برای یکپارچه سازی در شبکه های لجستیک، طراحی یکپارچه شبکه زنجیره تامین مستقیم و معکوس و هم چنین یکپارچه سازی انتخاب تامین کننده و طراحی شبکه است. این یکپارچه سازی ها با جلوگیری از زیر بهینگی ناشی از طراحی جدا از هم آن ها باعث افزایش سطح کارایی و واکنش پذیری کل شبکه شده و هماهنگی بین فرایندهای مستقیم و معکوس را افزایش می دهد. علاوه بر آن در محیط پر رقابت امروزی، سرعت بالای تغییرات، بر عدم قطعیت حاکم بر تصمیم گیری افزوده است. لذا برای مدیریت عدم قطعیت حاکم بر زنجیره تامین و داشتن اعتماد کافی به نتایج، برنامه ریزی قابل اتکا و استوار باید انجام شود تا مدیران بتوانند به نتایج آن اطمینان داشته باشند و ریسک تصمیم گیری آنها کاهش یابد. با توجه به این دو مهم، در این رساله به منظور افزایش اطمینان از رویکرد بهینه سازی استوار برای طراحی یکپارچه شبکه زنجیره تامین حلقه-بسته استفاده می شود. در این رساله یک مدل ریاضی خطی عدد صحیح مختلط چند محصولی، چند قطعه ای به همراه چندین لایه تسهیلات با ظرفیت محدود با در نظر گرفتن عدم قطعیت در تقاضا، هزینه های حمل و نقل، هزینه های عملیاتی فرمول بندی شده است. در تابع هدف که به دنبال حداقل کردن هزینه طراحی زنجیره است، علاوه بر هزینه های استراتژیک، هزینه های عملیاتی و هزینه کمبود برای تقاضای برآورد نشده در نظر گرفته شده است. در پایان برای ارزیابی صحت عملکرد مدل و بررسی کیفیت جواب ها، مدل پیشنهادی با مثال عددی بررسی می شود. نتایج محاسباتی نشان دهنده برتری رویکرد استوار در مقابل روش قطعی در هنگام مواجه با عدم قطعیت در پارامترها است.
سلیم مقتصدآذر مقصود سلیمانپور
یکی از مسائلی که در مدیریت تدارکات بیان میشودمسئله مکانیابی-تخصیص است. هدف اصلی این مسائل تعیین مکان تسهیلات برای کمینه کردن هزینه تخصیص تسهیلات به مشتری است؛ با توجه به این محدودیت که هر تسهیل باید به تعداد معینی از مشتریها تخصیص داده شود. از مهمترین و معروفترین مدلهایی که درباره مسئله مکانیابی-تخصیص وجود دارد مسئله پوشش است. در این مسئله با هدف کمینه کردن هزینه، مجموعهای از مشتریها با تقاضای مشخص برای خدمات و کالاها مطرح هستند که باید با تعدادی تسهیل خدمترسانی شوند؛ در این مسائل مشتری پوشش داده میشود اگر مدت زمان( فاصله ) بین مشتری و تسهیل از حد معینی کمتر باشد. اصولا در مسائل پوشش سه فرضیه بنیادی بر نوع تابع هدف تاثیرگذار هستند، این سه فرضیه عبارتند از : (1) هر مشتری به طور کامل پوشش داده میشود اگر در محدوده شعاع پوشش تسهیل قرار گیرد و اگر بیرون از محدوده پوشش باشد، پوشش داده نمیشود. (2)هرمشتری فقط بوسیله یک تسهیل پوشش داده میشود و آن تسهیل نزدیکترین تسهیل میباشد.(3)شعاع پوششی تمام تسهیلات ثابت میباشد. در این پایاننامه نوع خاصی از مسئله پوشش به نام مسئله پوشش جزء با متغیرهای صفر و یک مبتنی بر پوشش مشارکتی مطرح گردیده بطوریکه که مشتریها قادر به دریافت سرویس از تعدادی متعددی از تسهیلات میباشند.در این مدل تسهیلات از لحاظ شعاع پوشش متفاوت از یکدیگر فرض شدهاند و ظرفیت تسهیلات نیز با توجه به شعاع پوشش آنها متفاوت فرض میگردد. با توجه به مفروضات مدل در نهایت یک مدل برنامهریزی عدد صحیح مختلط با انواع محدودیتها از جمله محدودیت ظرفیت، بودجه، تعداد تسهیلاتو ظرفیت تسهیلات که بسیار کاملتر و جامعتر از انواع مدلهای ارائه شده قبل میباشد ارائه شده است که این مدل در ابعاد کوچک و متوسط توسط روشهای دقیق (تحت نرمافزار gams) قابل حل میباشد. در جهت حل این مدل در ابعاد بزرگ نیز یک الگوریتم ژنتیک با جوابهای قابل اطمینان با اختلاف حداکثر 4% از جواب بهینه طراحی و پیشنهاد شده است.
آرش مسلم آذر مقصود سلیمانپور
در سال های اخیر استفاده از انبار عبوری در زنجیره ی تأمین به دلیل مزایای فراوان آن رو به فزونی است. انبار عبوری یک گره میانی در شبکه ی توزیع بوده که منحصراً به جابجایی بار وسایل نقلیه اختصاص دارد. یکی از مسائل که در حوزه ی انبار عبوری می تواند بررسی شود، مسیریابی وسایل نقلیه است. بکارگیری روش های فرا ابتکاری برای مسائل این حوزه، در سال های اخیر بطور روزافزونی گسترش یافته و مقالات بسیاری در این خصوص به چاپ رسیده است که می توان از پژوهش های ون و لارسن، لاربی، دوندو و سانتوس به عنوان اثرگذارترین این پژوهش ها نام برد. در این پایان نامه مسئله ی مسیریابی وسایل نقلیه با در نظر گرفتن یک انبار عبوری و مرجوعی کالا مورد بررسی قرار گرفته است. وسایل نقلیه ی ناهمگن، کالا را از طریق انبار عبوری از تأمین کننده به مشتری متناظر آن می رسانند. بعد از رسیدن کالاها به انبار عبوری، با توجه به نیاز مشتری و هزینه های حمل و نقل مرسولات طبقه بندی شده و بدون ذخیره سازی بلند مدت به ناوگان حمل و نقل تحویل داده می شوند تا به مشتری رسانده شود. در ادامه، کالاهای مرجوعی از مشتریان مرجوع کننده دریافت شده و با طی مراحلی مشابه به تأمین کننده ی اولیه برگشت داده می شود. در این پایان نامه فرض می شود که پنجره های زمانی نرم هستند. تابع هدف کمینه سازی کل زمان های سفر به علاوه ی کمینه سازی دیرکردها از پنجره ی زمانی است. برای مدلسازی مسئله، یک برنامه ریزی عدد صحیح مختلط ارائه شده است. حل قطعی مدل در ابعاد کوچک با استفاده از نرم افزار گمس و حل کننده ی سیپلکس و در ابعاد متوسط و بزرگ به کمک دو الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک و شبیه سازی تبرید صورت میپذیرد. در مقایسهی دو الگوریتم فرا ابتکاری با یکدیگر، مشخص شد که جواب های الگوریتم شبیه سازی تبرید به لحاظ برازندگی از جواب های تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک بهتر بوده ولی به لحاظ مدت زمان حل، الگوریتم ژنتیک برتر است. جواب های الگوریتم شبیه سازی تبرید در بدترین حالت کمتر از 11% با جواب های دقیق فاصله داشته، حال آنکه به لحاظ زمانی تا 90% صرفه جویی را در بر دارد. در مورد الگوریتم ژنتیک این اعداد 30% برای برازندگی و بیش از 95% برای زمان حل مسئله می باشد.
علی طاهری اسفنجانی مقصود سلیمانپور
امروزه کارخانه های تولیدی با توجه به نقش تولید در نظام رقابتی بازار، خود را در محیطی کاملا تغییر یافته می یابند. تحویل سریع محصول و قیمت مناسب به عنوان عوامل تاثیر گذار در افزایش رضایت مشتری است. نظام مناسب برنامه ریزی تولید، می تواند دستیابی به این دو امر مهم را تسهیل نماید. امروزه در بسیاری از سیستم های تولیدی، به جای استفاده از محیط های تولیدی ساخت برای سفارش و یا ساخت برای انبارش، از محیط های ترکیبی ساخت برای انبارش و ساخت برای سفارش استفاده می-شود تا بدین ترتیب از مزایای هردوی این محیط ها در آن استفاده شود. این سیستم های ترکیبی به دلیل عوامل مختلف داخلی و خارجی سازمان، اغلب از نظر برنامه ریزی تولید دارای پیچیدگی های بسیار می باشند. در اینجا برای ایجاد یک برنامه ریزی تولید، سیستمی در نظر گرفته شده است که دارای سایت های متفاوت و محصولات چندگانه می باشد. برای موفقیت سازمان ها، لازم است که آنها عملیات تولیدی خود را بر اساس نیاز بازار تنظیم نمایند. در این پایان نامه از یک سیستم ترکیبی ساخت برای انبارش و ساخت برای سفارش برای برنامه ریزی تولید خود استفاده شده که نشان دهنده این است که چه محصولاتی در چه کارخانه هایی برای تقاضای آتی مشتریان تولید و نگهداری شوند و چه برنامه ای برای محصولات سفارشی مشتریان ریخته شود. برای این کار از "نقطه انفصال سفارش مشتری" استفاده می کنیم. نقطه انفصال سفارش مشتری آخرین نقطه ای است که قطعات به منظور انبار ساخته می شوند تا بعد از این سفارشات مختلف مشتریان را تامین نمایند و یک عامل مهم در طراحی سیستم های ترکیبی ساخت برای انبارش و ساخت برای سفارش است. مدل پیشنهادی در این پایان نامه باعث می شود سفارشاتی که توسط سازمان پذیرفته می شوند احتمال دیرکرد در تحویل آنها به حداقل برساند. با روش های برنامه ریزی سرانگشتی ظرفیت و مواد اولیه سفارشات نامطلوب شناسایی و رد می شود، قیمت و زمان تحویل سفارشات مطلوب توسط یک مدل برنامه ریزی خطی مختلط عدد صحیح به دست می آیند و نتایج با مشتریان به مذاکره گذاشته می شود و در صورت توافق با مشتری سفارش پذیرفته می شود. در انتهای پایان نامه، مدل برنامه ریزی خطی مختلط عدد صحیح ارائه شده در شرکت تولیدی لوله ها و اتصالات سهند آسای پیاده سازی شده و با نرم افزار lingo 8.0 کدنویسی و نتایج آن آرائه شده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده کاهش 5.4 درصدی هزینه های عملیاتی در شرکت مذبور و کارایی بهتر مدل پیشنهادی می باشد.
رامین قاری زاده بیرق مقصود سلیمانپور
در این پایان نامه، مدلی یکپارچه و جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت های برق منطقه ای و شرکت های توزیع برق معرفی می شود. مدل ارزیابی عملکرد شرکت های برق منطقه ای بر اساس ترکیب روش های کارت امتیازی متوازن (bsc)، تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و تحلیل پوششی داده های شبکه ای (ndea) است. همچنین برای ارزیابی عملکرد شرکت های توزیع برق مدل جدیدی بر اساس ترکیب روش های تحلیل مولفه های اصلی (pca) و تحلیل پوششی داده ها (dea) پیشنهاد می شود. گام اول ارزیابی عملکرد شرکت های برق منطقه ای بر مبنای طراحی شبکه فعالیت و ارتباط شرکت های برق منطقه ای شامل نیروگاه های تولید انرژی برق، بخش انتقال و فوق توزیع و شرکت های توزیع برق قرار دارد. شناسایی شاخص های مهم بر اساس جنبه های کارت امتیازی متوزان و استفاده از نظرات کارشناسان ارشد صنعت برق در بدست آوردن نتایج کارایی شرکت های برق منطقه ای از نوآوری های این تحقیق به حساب می آید. در انتها برای بدست آوردن نتایج کارایی و رتبه بندی شرکت های برق منطقه ای از روش تحلیل پوششی داده های شبکه ای استفاده شده است. برای ارزیابی جامع تر از داده های دوره پنج ساله 1386 تا 1390 شرکت های برق استفاده شده است. نتایج کارایی شرکت های برق منطقه ای به همراه تمامی زیر بخش های آن ها، تصویر دقیقی از صنعت برق ایران را ارائه می کند. همچنین در این پایان نامه از روش تحلیل مولفه های اصلی (pca) برای کاهش ابعاد داده ها و غلبه بر نقاط ضعف روش تحلیل پوششی داده ها (dea) استفاده می شود. نتایج این مدل برای ارزیابی عملکرد شرکت های توزیع برق نشان از قدرت مدل پیشنهادی دارد.
میثم هادوی فرد مقصود سلیمانپور
توربین های گازی به لحاظ مزایای بیشمار و کاربرد بسیار وسیع آنها در صنایع مختلف ، به عنوان یک صنعت با تکنولوژی بالا توجه دانشمندان و محققان بسیاری را به خود جلب نموده و همه روزه شاهد پیشرفتهای مختلف در زمینه بالا بردن راندمان و افزایش قدرت و کاربرد گسترده این توربین ها میباشیم. عمده این موفقیتها به دلیل پیشرفتهای مهم در علوم مواد و فرایندهای تولید در سی سال گذشته میباشد. از جمله آلیاژی که برای پره های کمپرسور موتورهای توربین گازی استفاده میشود ،آلیاژ ti6al4v میباشد. برای تولید پرهای کمپرسور این توربین ها، از فرایندهای مختلفی استفاده میشود که یکی از این فرایندها،عملیات فورج داغ است.. در اثر این فرایند لایه ترد سطحی بنام لایه ? بوجود می آید که منجر به کاهش عمر کاری قطعات می شود و لازم است این لایه از سطح قطعه فورج شده بار برداری شود. برای برداشتن لایه ? از روی سطح قطعه معمولا از فرایند اسیدشویی با استفاده از محلول اسید هیدروفلوریک و اسید نیتریک استفاده می شود. فرایند اسیدشویی یا ماشینکاری شیمیایی ، در زمره فرایند های ماشینکاری غیرسنتی قرار میگیرد که در آن از انرژی شیمیایی همانند سایر انرژی های ماشینکاری برای جدا کردن قسمتی از مواد استفاده میشود. این محلول به دلیل نرخ اسیدشویی بالایی که دارد باعث حذف لایه ? از روی سطح قطعه میگردد. این تحقیق اساساَ به بررسی تاثیر هر یک از پارامترهای موثر بر فرایند اسیدشویی بر سطح نمونه هایی از جنس آلیاژ تیتانیوم ti6al4v می پردازد. اخیرا مطالعاتی در زمینه بررسی تاثیرات محلول اسید شویی بر الیاژ ti6al4v صورت گرفته اما در رابطه با بهینه سازی پارامترهای موثر بر زبری سطح ، نرخ باربرداری و عمق باربرداری مطالعه ای مشاهده نشده است، بنابراین با توجه به پارامترهای موثر بر فرایند اسیدشویی مانند غلظت اسیدها، دما و زمان در این تحقیق به بهینه سازی پارامترهای مذکور با هدف بهبود نرخ باربرداری، عمق باربرداری و زبری سطح قطعه پرداخته شده است. بدین منظور از طراحی آزمایشات و بهینه سازی به روش تاگوچی استفاده شده است. در روش تاگوچی برای بهینه سازی پارامترها از نسبت سیگنال به نویز استفاده میشود. با انجام 27 آزمایش تجربی در سه سطح، پارامترهای زبری سطح، نرخ باربرداری و عمق باربرداری اندازه گیری شد و داده های حاصل به روش تاگوچی بهینه سازی شد. نتایج نشان میدهد که به طور کل همه پارامترها بر روی همه متغیرها تاثیرگذار بوده اند.
وحید تقوی کندجانی مقصود سلیمانپور
فرآیند نورد، فرآیندی است که با حرکت دورانی خلاف جهت دو غلتک و فشار حاصل از آنها تغییر ضخامت وتغییرشکل برای قطعه کار مورد نظر حاصل می شود. فر آیند نورد برحسب محصولات تولید شده به دو دسته نورد مقاطع متقارن و مقاطع نامتقارن تقسیم بندی می شوند.یکی از روشهای ساخت پره های کمپرسور موتور های توربین گازی بدلیل شکل آیرودینامیکی و پیچیده و استحکام مکانیکی بالا، فرایند نورد نامتقارن می باشد. در این پایان نامه فرآیند نورد سرد پره کمپرسور یک نوع موتور توربینی به صورت تحلیلی و عددی مورد مطالعه قرار گرفته است. تحلیل عددی فرآیند نورد سرد پره های توربینی با توجه به پیچیدگی فرآیند و روابط تحلیلی از اهمیت خاصی برخوردار است، بخصوص چون در روابط تحلیلی برای محاسبه با ساده سازی و حذف کردن بعضی از پارامتر ها نتایج بصورت تقریبی بدست می آید. در حالت تحلیلی نیروی وارد بر غلتک با استفاده از روابط تحلیلی بررسی شده است.سپس با ایجاد مدل اجزاء محدود فرآیند نورد سرد پره کمپرسور، شبیه سازی شده و پارامترهای نورد با اجرای آزمایشات طراحی شده مورد بررسی قرارگرفته است. برای مشخص کردن ضریب اصطکاک از روش تست حلقه استفاده شده است که با استفاده از منحنی های کالیبراسیون این مقدار برای اصطکاک بدست آمده است.پارامترهای مورد بررسی به ترتیب ضخامت و عرض ورق اولیه، شعاع غلتک ها و ضخامت و عرض کانال پلیسه و تعداد مراحل نوردمی باشند.با استفاده از روش عامل کسری طراحی آزمایشات انجام می گیرد که برای 6 عامل با دو سطح برای هر کدام ، تعداد آزمایشات 32 می شود.بعد از آنکه آزمایشات اجرا شد و خروجی ها استخراج گردید ، متغیر های پاسخ نیروی نورد ، پر شدگی سطح مقطع پره کمپرسور و سطح مقطع پلیسه به روش آنالیز واریانس انجام شده است . سپس با استفاده از نتایج خروجی از آنالیز واریانس و نمودارهای عوامل اصلی و اثرات متقابل، به بررسی عوامل اثر گذار نورد سرد پره کمپرسور پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد افزایش پارامترهای شعاع غلتک،ضخامت و عرض ورق اولیه ، ضخامت و عرض کانال پلیسه باعث افزایش نیروی نورد می شوند و افزایش تعداد مراحل نورد باعث کاهش نیروی نورد خواهد شد. افزایش ضخامت و عرض ورق اولیه،باعث پرشدگی بهترسطح مقطع پره خواهد شد. همچنین اگر عرض و ضخامت ورق اولیه بیشتر باشد حجم پلیسه تولید شده بیشتر خواهد شد.
معصومه رستم نژاد مقصود سلیمانپور
این رساله به بررسی دو حالت متفاوت مسئله پوشش کامل هدف در شبکه های حسگر بصری پرداخته است. هدف هر دو مسئله بیشینه کردن طول عمر شبکه می باشد. درحالت اول مسئله یعنی پوشش بصری اهداف (visual target coverage -vtc) راه حلی برای قرارگیری بهینه حسگرها در منطقه مورد نظر بدون در نظر گرفتن اتصال بین حسگرها برای یک شبکه همگن حسگر بصری پیشنهاد شده است. در حالت دوم مسئله به نام پوشش پیوسته بصری اهداف(connected visual target coverage-cvtc) هدف یافتن راه حلی برای اتصال و قرارگیری بهینه حسگرها در شبکه ناهمگن حسگر بصری که متشکل از حسگر ویدیویی و حسگر معمولی است، می باشد. در راه حل پیشنهادی زاویه پوشش حسگرهای ویدیویی ثابت نیست اما حسگرهای مختلف می توانند در طول زمان قطاع های مختلفی از اهداف مختلف را پوشش دهند. هر دو حالت با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط مدل سازی شده اند. نتایج بدست آمده از حل عددی نشان می دهد که مدل پیشنهادی در مقایسه با مدل های ارائه شده قبلی در این مسئله طول عمر بیشتری را ارائه می کند. هم چنین تاثیر پارامترهای مختلف روی طول عمر شبکه مورد بررسی قرار گرفته است.
ساموئل یوسفی مقصود سلیمانپور
دستیابی به یک زنجیره تأمین کارا، بدون یکپارچه سازی فرآیندهای زنجیره تأمین و توسعه روابط بلندمدت در بین اعضای آن امکان پذیر نیست. در این میان، توجه به فرآیند ارزیابی، انتخاب مجموعه ای از تأمین کنندگان و تخصیص سفارش به آن ها امری اثر گذار در هماهنگی اعضا است. فرآیندی که هماهنگی در بین خریدار و فروشندگان، حداقل سازی هزینه های سیستم موجودی و حداکثرسازی کارایی تأمین کنندگان را با توجه به معیارهای ارزیابی مدیریت انجام دهد. بنابراین، در این تحقیق در جهت دستیابی به فرآیندی سازمان یافته، مدل ترکیبی چند هدفه با استفاده از رویکرد برنامه ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط و روش تحلیل پوششی داده ها ارائه گردیده است، تا علاوه بر ارزیابی همزمان تأمین کنندگان مختلف، قابلیت انتخاب و تخصیص سفارش با هدف بهینه سازی هزینه های زنجیره تأمین دوسطحی را داشته باشد. سپس، ساده سازی و تبدیل مدل هماهنگی چنددوره ای به برنامه ریزی کوادراتیک، با یک روش تغییر متغیر انجام گردیده و سپس با بهره گیری از روش معیارجامع وزن دار، بهینه سازی همزمان اهداف هزینه و کارایی انجام پذیرفته است. در ادامه، با استفاده از مفهوم بازی چانه زنی و تعادل نش، مدلی برای تعیین قیمت توافقی بین خریدار و فروشندگان منتخب ارائه گردیده است، که هدف آن حداکثر نمودن حاصلضرب مطلوبیت طرفین مذاکره، بر اساس میزان سفارش مشخص شده در مرحله اول است. در واقع در مرحله قیمت گذاری، تأمین کنندگان با کاهش قیمت خود در فرآیند چانه زنی و اعطای تخفیف به خریدار سعی می کنند تا در محیط رقابتی موجود، سهم بیشتری از بازار را کسب کنند. در پایان تحقیق، به منظور بررسی توانایی رویکرد ارائه شده، مدل های پیشنهادی با استفاده از داده های مشابه در تحقیقات گذشته و همچنین شبیه سازی داده های جدید اجرا شده است.
مهشید لطیفی مقصود سلیمانپور
مشتری محور بودن بازارهای امروز یکی از مشخصه های اصلی آن است، که موجب ایجاد روندی روبه رشد در تنوع محصولات می شود. از پیامدهای این تغییر، جایگزین شدن استراتژی های تولید با تنوع بالا و تیراژ کم به جای استراتژی های با تنوع پایین و تیراژ بالا است. لذا در این پایان نامه با این رویکرد به مسئله بالانس خط تولید پرداخته شده است و به جهت اینکه معمولاً در مسائل دنیای واقعی همزمان به دنبال بهینه سازی چند هدف هستیم، مدل پیشنهاد شده از نوع چند هدفه می باشد. هدف اول کمینه سازی تعداد ایستگاه های کاری بوده که مزایای آن کاهش هزینه هایی مانند ایجاد و تجهیز ایستگاه و بکارگیری اپراتورهای اضافی می باشد. تابع هدف دوم نیز هموارسازی بارکاری در ایستگاهها را دنبال میکند که موجب جریان یکنواخت کاری و کاهش زمان تلف شده و بیکاری می گردد؛ و در نهایت هدف سوم کمینه سازی بیشترین فضای اختصاص یافته به یک ایستگاه کاری را مد نظر دارد که یکی از پارامترهای مهم در مسائل دنیای واقعی به شمار می رود. وجه تمایز پژوهش حاضر با تحقیقات گذشته در زمینه مسئله بالانس خط مونتاژ را می توان در موارد زیر دانست: 1-رویکرد چندهدفه در مدل سازی؛ 2-پرداختن به مسئله در حالت چندمحصولی؛ 3-تلفیق مسائل بالانس خط مونتاژ چندمحصولی ( mmalbp ) و بالانس خط مونتاژ در حالت محدودیت زمان و فضا(tsalbp)؛ 4-استفاده ترکیبی از روش طراحی یکنواخت و تکنیک مشابهت به گزینه ایده آل(topsis).
فهیمه غیاثوندغیاثی مقصود سلیمانپور
یکی از مزیت های رقابتی در سازمان ها، چگونگی تبلیغات در جامعه امروزی می باشد. تبلیغات در فضای باز به عنوان یک رسانه قدرتمند، با ایجاد جذابیت در همه طبقات مصرف کنندگان و تأثیر بصری بالا، جهت معرفی محصولات جدید به کار گرفته می شود. انواع مختلف تابلوهای تبلیغاتی یکی از فراگیرترین ابزارهای تبلیغات در فضای باز به شمار می روند. جهت اثرگذاری بیشتر تابلوهای تبلیغاتی، بایستی جا و مکان نصب و اندازه تابلوها به دقت بررسی شود. هدف کلی تحقیق حاضر تعیین مکان مناسب برای تابلوهای تبلیغاتی جدید در میان تابلوهای موجود در شهرستان قزوین است. در راستای دستیابی به این امر، یک مدل مکانیابی غیرخطی صفر و یک شامل دو تابع هدف ارائه شده است. اهداف به کار گرفته شده، عبارتند از به حداکثر رساندن قابلیت دید تابلوهای تبلیغاتی و بیشینه سازی پراکندگی تابلوها در سطح شهر. از آنجا که مدل پیشنهادی در این پژوهش تعیین تعداد تابلوها را با در نظر گرفتن محدودیت بودجه انجام می دهد با به کارگیری هدف پراکندگی، هر تعداد تابلویی که بتوان با توجه به این محدودیت مستقر کرد، تا حداکثر ممکن در سطح شهر پراکنده خواهند شد. جهت تعیین مکان مناسب برای نصب تابلوهای تبلیغاتی جدید در بین تابلوهای تبلیغاتی موجود با استفاده از نظرات کارشناسان محترم سازمان شهرداری به تعیین نقاط کاندید پرداخته شده است. همچنین به منظور گردآوری داده ها به ارگانهای ذیربط از جمله سازمان معاونت شهرسازی، شهرداری و سازمان زیباسازی شهرداری شهرستان قزوین مراجعه شده و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در نهایت جهت حل مسئله غیرخطی چندهدفه با بهره گیری از متدهای تصمیم گیری چندمعیاره پس از خطی سازی به حل مسئله چندهدفه پرداخته و نتایج حل مدل با نرم افزار لینگو 14 ارائه شده است. از آنجا که تمرکز تابلوهای قدیمی بیشتر در قسمت های مرکزی شهر است، در نتیجه با بکارگیری تابع هدف پراکندگی، بیشتر تابلوهای پیشنهادی در نقاط دورتر از مرکز به سمت شمال شهر کشیده شده است. مناطق شمالی شهر به شدت در حال توسعه بوده و افزایش جمعیت شمال شهر در چند سال اخیر چشمگیر می باشد. در نتیجه نیاز به نصب تابلو در آن مناطق محسوس است.
حسین قلعه مقصود سلیمانپور
چکیده امروزه بنگاه های تولیدی برای راهیابی تولیدات خود به بازار رقابت، می بایستی با کمترین هزینه بالاترین کیفیت را فراهم آورند. لذا مدیران سطح بالا و تصمیم گیرندگان نهایی به دنبال راهکارهایی برای کم کردن هزینه های تولید محصولات خود هستند. همچنین با توجه به تقاضاهای کوتاه مدت بازار و تغییر تعداد و نوع محصولات در فواصل کوتاه زمانی نیاز به سیستم های تولید انعطاف پذیر بیش از پیش نمایان است. ساخت به روش سلول بندی مجازی(vcms)، روشی برای مقابله با تأثیر سوء تقاضاهای کوتاه مدت می باشد. در این روش برای تولید محصول، هر بار که تقاضای جدیدی وارد می شود، سیستم تولیدی یک سلول بندی جدید مجازی فراهم می آورد، که با تخصیص تسهیلات تولیدی و نیروی انسانی و ... به سلول ها، هزینه ها را بهینه و بهره وری را حداکثر نماید. در بسیاری از بنگاه های تولیدی تسهیلاتی وجود دارند که با هزینه ای مشخص می توان آنها را جابجا نمود. در این حالت بنگاه تولیدی می بایستی هزینه اولیه ای را متحمل شود. اما در عوض می تواند در هزینه های حمل و نقل تغییراتی صورت پذیرد، که از مصالحه این دو هزینه حالت بهینه شکل می گیرد. برای رسیدن به سیستمی که بتواند هزینه های تولیدی را کاهش دهد و درعین حال خود را با شرایط تولیدات کوتاه مدت وفق دهد، می توان تغییرمکان ماشین آلات در سیستم vcm را پیشنهاد کرد. بدین منظور مدلی چند هدفه با اهداف: 1. کمینه نمودن هزینه ها، که خود از دو هزینه حمل نقل قطعات و جابجایی تسهیلات تشکیل می شود و 2. سلول بندی مجازی تسهیلات، با هدف حداکثرسازی استقلال سلولی، که به دوهدف کم کردن حفره های درون سلولی(صفرهای درون سلولی) و بیشینه نمودن پوشش سلولی تسهیلات(کم کردن یک های خارج سلول)تقسیم می شود، ارائه شده است. روش لکزیکوگراف برای حل مدل انتخاب شده است. در روش لکسیکوگراف ابتدا توابع هدف مختلف بر حسب درجه اهمیت آن ها رتبه بندی و سپس مدل حل می شود. با توجه به اهمیت هزینه ها برای مدیران، هدف اول، کمینه نمودن هزینه ها و سپس تحقق هدف دوم که استقلال سلولی است، مدنظر است. برای اجرای مدل از نرم افزار لینگو استفاده شده است. برای نمونه در مثالی با اطلاعات 8 قطعه، هر قطعه 3 عملیات، 7 دستگاه برای انجام این عملیات و 3 دستگاه قادر به جابجایی در 4 مکان جدید، هزینه ها از3385000 به 2331000 واحد رسید که این تغییر، بیش از 31 درصد کاهش را نشان می دهد. درصد کاهش هزینه ها در 3 مثال حل شده بین 30 تا 40 درصد می باشد.
آیدا قریشی علی دنیوی
اهمیت انجام تحقیق پیش رو از جهت زمان بر بودن عموم پروژه های در دست اجرای صنعت آب کشور می باشد، به نحوی که تسریع بهره برداری از این گونه پروژه ها و تلاش برای کاهش تاخیرات، هزینه ی سرمایه ی اولیه را به شکل محسوس کاهش می دهد، و درآمدهای پیش بینی شده ی حاصل از آن هر چه سریع تر محقق می گردد. و نیز علاوه بر موارد کمی مشهود، انجام به موقع این پروژه ها منافع کیفی نامشهودی از قبیل افزایش رفاه عمومی، توسعه ی ملی و اشتغال زایی را در بر خواهند داشت. از مهم ترین اهداف انجام پژوهش حاضر، شناسایی تاخیرات، رتبه بندی علل وقوع آن ها و ریشه یابی منشاء بروز آن ها در پروژه های بزرگ صنعت آب می باشد. طبقه بندی عوامل ایجاد براساس ماهیت آن ها، استانداردها و المان های کنترل پروژه و بررسی راهکارهای موجود در جهت کاهش این تاخیرات و حرکت به سمت حذف آن ها، از دیگر اهداف این پژوهش به شمار می رود. نتایج حاصل از تحقیق جهت ارائه ی اطلاعات تحلیلی و کارشناسی و راهکارهای مناسب به سازمان های دولتی و خصوصی پروژه محور و شرکت های مشاوره ی مهندسی و کنترل پروژه و نیز مراکز علمی و تحقیقاتی که در این زمینه مطالعه و فعالیت می کنند، قابل استفاده خواهد بود. این نتایج سازمان ها را در تصمیم گیری صحیح و به موقع و اتخاذ استراتژی های مناسب جهت شناسایی نقاط ضعف و قوت موجود و بهبود فرآیند مدیریت پروژه یاری خواهد نمود. پژوهش حاضر با انجام مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی به شناسایی 45 عامل در به تاخیر افتادن پروژه های صنعت آب در شش فاز عمده پرداخته است. این عوامل عبارتند از 13 عامل در فاز قوانین و مقررات، 7 عامل در فاز تامین مالی و تخصیص بودجه، 7 عامل در فاز عوامل مدیریتی، 8 عامل در فاز کنترل پروژه، 5 عامل در فاز دانش فنی و 5 عامل در فاز عوامل محیطی و سیاسی. این عوامل در قالب پرسشنامه در اختیار جامعه آماری، متشکل از کارکنان شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی قرار گرفت و پس از انجام تحلیل های آماری، موثرترین عوامل از میان 45 عامل اولیه شناسایی شدند، سپس از طریق پرسشنامه ی مقایسات زوجی و دریافت نظر مسئولین پروژه ها و تحلیل آن ها با بهره گیری از روش ahp به کمک نرم افزار expert choice اهمیت موثرترین عوامل معرفی شده، محاسبه گردید. و عوامل به ترتیب اثرگذاری در هر فاز معرفی شدند. از میان مهم ترین عوامل ایجاد تاخیر می توان به عدم تامین اعتبار در مقاطع زمانی مناسب، مشکلات رفع معارضین، تاخیر در پرداخت صورت وضعیت ها، عدم تخصص و تجربه ی ناکافی مدیران پروژه و ضعف های مدیریتی، کمبود نیروی انسانی خبره و کارآمد، عدم ثبات اقتصادی و بالا رفتن قیمت مصالح و تجهیزات و مشکلات سیاسی و جوی اشاره نمود.
فرزانه فرشباف زیرنک کار مقصود سلیمانپور
یکی از موضوعات مورد بحث و به روز در زمینه تحقیق در عملیات تنظیم جداول زمانبندی می باشد که در جهت استفاده بهینه از منابع محدود مانند زمان و انرژی در راستای کسب نتیجه مطلوب به کار می رود. تکنیک های مختلفی برای حل این نوع مسائل بکار برده می شود زیرا در اکثر موارد روش پیشنهادی با اندکی تغییر در محدودیت ها قابل ارائه به عنوان روش بهینه نمی باشد. مسئله زمانبندی امتحانات دانشگاهی در واقع تخصیص یک مجموعه از امتحانات به یک تعداد محدود بازه زمانی و کلاس، در ارتباط با یک سری محدودیت ها می باشد. از آن جائیکه اغلب موسسات آموزشی در انتهای هر ترم یا سال نیاز به زمانبندی یک سری امتحانات دارند لذا ارائه یک برنامه دقیق که در عین استفاده بهینه از منابع موجود، رضایتمندی دانشجویان را نیز در پی داشته باشد،بسیار حائز اهمیت است. در این رساله یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح با متغیرهای صفر و یک برای حل مسئله زمانبندی امتحانات دانشگاهی ارائه شده است. در این مدل سعی شده است که علاوه بر رعایت قوانین دانشگاه تمایلات دانشجویان نیز در نظر گرفته شود. تابع هدف خطی این مدل سعی دارد با ارائه یک جدول زمانبندی موجه، علاوه بر رعایت قوانین آموزشی از جمله بازه محدود زمان برگزاری امتحانات، عدم تداخل امتحانات هر دانشجو، برگزاری حداکثر یک امتحان در یک کلاس، تخصیص کلاس های مشخص و محدودی به گروه های آموزشی و استفاده بهینه از ظرفیت کلاس ها، تا حد امکان فاصله بین امتحانات متوالی هر دانشجو را حداکثر نماید. این امر به نوبه خود باعث بالا بردن سطح کیفی آموزش و امتحانات می گردد. در این رساله سعی شده است که مدل پیشنهادی به گونه ای فرمول بندی شود که بتوان آن را با روش های دقیق حل نمود تا بهترین جواب ممکن در زمان قابل قبول به دست آید. در نهایت مسئله زمانبندی امتحانات در قالب یک مسئله برنامه ریزی خطی با اعداد صحیح مدل سازی و با بکارگیری نرم افزار gams حل شده است. در این رساله تلاش شده است که با بکارگیری مدل پیشنهادی برای حل مسئله زمانبندی امتحانات در گروه مهندسی برق دانشکده فنی مهندسی دانشگاه ارومیه قابلیت مدل پیشنهادی برای حل مسائل دنیای واقعی به نمایش گذاشته شود. در پایان برای ارزیابی صحت عملکرد مدل و بررسی کیفیت جواب ها ، مدل پیشنهادی با برنامه ریزی دستی انجام شده در دانشگاه ارومیه مقایسه شده است. هم چنین کیفیت جواب های به دست آمده نسبت به مدل دستی بر روی چند نمودار نشان داده شده است. نتایج محاسباتی مدل پیشنهادی نشان دهنده برتری مدل از لحاظ زمان حل، تعداد و ظرفیت کلاس های تخصیص داده شده و فاصله بین امتحانات متوالی هر دانشجو می باشد.
مینا حق شناس مقصود سلیمانپور
انتخاب مجموعه ی صحیحی از پروژه ها، تصمیمی مهم و حیاتی برای بسیاری از سازمان های پروژه محور است تا با توجه به محدودیت های موجود (منابع، زمان و ...) و محیط های رقابتی، سازمان ها را قادر به دستیابی به اهداف خود سازند. روش های بسیار زیادی برای انتخاب سبد پروژه وجود دارد، از روش-های آسانی همچون چک لیست و مجموع وزنی ساده تا برنامه نویسی های پیچیده ریاضی برای حل این نوع مسائل استفاده شده است. تعداد زیادی از روش های موجود، از معیارهای مالی برای انتخاب سبد بهره می گیرند و تجزیه وتحلیل اقتصادی رایج ترین معیار مورد استفاده می باشد. از آنجا که نتایج و پیامدهای حاصل از پروژه، دارای اثرات کوتاه مدت و بلند مدت بر روی شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است توسعه پایدار در نظر گرفتن هر دو عامل مالی و غیرمالی را پیشنهاد می دهد. توجه به اصول توسعه پایدار و در نظر گرفتن معیارهای اجتماعی و زیست محیطی در کنار معیارهای اقتصادی، موجب انتخاب سبدی پایدار و متوازن می گردد. با توجه به اهمیت این موضوع، تمرکز این پایان نامه بر استفاده از اصول توسعه پایدار در فرآیند انتخاب سبد پروژه است. از این رو، در ابتدا معیارها و شاخص هایی برای انتخاب سبد پروژه بر مبنای سه بعد پایداری (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) شناسایی شدند. در این پژوهش از یک رویکرد سه مرحله ای برای شناسایی، طبقه بندی و اولویت بندی شاخص ها استفاده گردید. بر اساس این رویکرد، معیارها و شاخص های پایداری با مطالعه و بررسی پژوهش های انجام شده جمع آوری شدند سپس بر اساس یک ساختار شکست پایدار طبقه بندی گردیدند. در مرحله سوم این شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی اولویت بندی گردیدند. به همین منظور از پرسش نامه برای جمع آوری دیدگاه های خبرگان در حوزه پروژه در مورد اهمیت شاخص های شناسایی شده استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین شاخص ها از بین 39 شاخص شناسایی شده عبارت اند از: دوره بازگشت سرمایه (pbp)، ایمنی و سلامت کارگران، هم راستایی با خواسته ها و نیازهای مشتریان، رضایتمندی مشتریان، هم راستایی با قوانین و مقررات حاکم محیطی، ایمنی و سلامت مشتریان، ارتقاء قابلیت ها و توانمندی های نیروهای انسانی شرکت، وجود زیرسیستم های اساسی جهت اجرا، آلودگی آب، آلودگی خاک. در ادامه مدلی برای انتخاب سبد پروژه پیشنهاد داده شده است. این مدل از سه مرحله ی غربال اولیه، ارزیابی پروژه ها و انتخاب سبد پروژه تشکیل شده است. در مرحله اول از روش چک لیست برای حذف پروژه هایی که هم راستا با استراتژی های سازمان نیستند، استفاده شده است. در مرحله دوم با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و بر اساس شاخص های پایداری شناسایی شده، پروژه ها ارزیابی می گردند. در مرحله آخر با استفاده از یک مدل برنامه ریزی آرمانی صفر و یک و با توجه به اوزان به دست آمده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین اهداف سازمان و محدودیت های موجود، سبدی از پروژه ها انتخاب می گردد.
ماندانا اسدی مقصود سلیمانپور
این پایان نامه مدلی برای بهینه سازی زنجیره تأمین با توجه به مسائل مربوط به توسعه پایدار ارائه می دهد. در این پایان نامه با توجه به سه هدف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بهینه سازی انجام می شود.
اکبر حاذقی راد رحیم تقی زاده
دانشگاه ها به عنوان سازمان های غیرانتفاعی همچون سازمان های انتفاعی، با محیطی پیچیده ومتلاطم روبرو هستند محیطی که منابع اثرات وانتظارات آن دائماً در حال تغییروتحول است. هدایت صحیح دانشگاه ازمیان این ناآرامی ها جهت نیل به دورنمای خود نیازمند شناخت ودرک صحیح ازمحیط وتحولات آن، ارزیابی واقع گرایانه از قابلیت ها و ضعف های داخلی سازمان واتخاذ تصمیم های راهبردی هوشمندانه می باشد. در این مطالعه ابتد ا به ضرورت و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در اثربخشی سازمان های امروزی پرداخته شده و سپس با بیان تعریف و ویژگی های برنامه ریزی استراتژیک، به فرهنگ سازی این موضوع در دانشگاه تاکید شده است.همچنین استفاده از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک ضرورت دردانشگاه مطرح شده و به کمک این برنامه ریزی، مدیریت قادر می شود جهت گیری های خود را در آینده معین ساخته و دانشگاه را در مقابل تغییرات وتحولات فردا مجهز سازد. در راستای حرکت سریع دانشگاه ارومیه به سوی چشم انداز آینده خود، مطالعه وبررسی اسناد بالادستی وسند چشم انداز در افق 1404، نقشه جامع علمی کشور، سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه در زمینه پژوهش وفناوری، جهت گیری های وزارت علوم تحقیقات وفناوری دراین زمینه، مطالعه وبررسی وضعیت موجود و مشخص شدن موقعیت وجایگاه سازمان، 4 راهبرد ذیل برای حوزه پژوهش وفناوری پیشنهاد گردید: 1. هدایت منابع، امکانات و فعالیت های پژوهشی به سمت تحقیقات کاربردی و رفع نیازهای استان و منطقه. 2. توسعه فعالیت های فناورانه و حمایت ازکار آفرینی. 3. حمایت از تحقیقات بنیادی به منظورارتقای سهم و جایگاه دانشگاه در تولید و مرجعیت علمی در کشور. 4. ارتقای وجهه و رتبه ملی دانشگاه.
امیر موسی اباذری مقصود سلیمانپور
چکیده ندارد.
فراز برادارنی مقصود سلیمانپور
چکیده ندارد.
مهدی علی الموسوی مقصود سلیمانپور
چکیده ندارد.
مهران محمدی مقصود سلیمانپور
چکیده ندارد.