نام پژوهشگر: جواد فولادیان
محمد قاسم کاکی سعید ایل بیگی
هدف این تحقیق مطالعه رابطه برخی از متغیرهای آنتروپومتریکی با توانایی های حرکتی پایه در دانش آموزان پسر 9 تا 11 سال شهر بیرجند بود. به این منظور تعداد 129 نفر به عنوان نمونه تحقیق از بین دانش آموزان کلاس پنجم ابتدائی شهر بیرجند که در دامنه سنی 9 تا 11 سال بودند به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پس از اندازه گیری شاخص-های آنتروپومتریکی قد، وزن، ارتفاع قد نشسته، عرض شانه، طول ساق، زاویه q، طول اندام فوقانی، طول کف دست، طول ران، طول کف پا، پهنای پاشنه، پهنای جلو کف پا، دور ران، دور بازو، دور ساق پا و دور ساعد، آزمون توانایی های حرکتی پایه که شامل؛ خرده آزمون های مهره نخ کردن، هدف گیری، شنا رفتن با صندلی، تعادل، پرش جفت، چابکی در تغییر وضعیت بدن، چابکی 4×9، انعطاف پذیری و صفحه ضربه زنی بود، به عمل آمد. سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ارتباط شاخص های آنتروپومتریکی با توانایی های حرکتی پایه محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد؛ بین مهره نخ کردن و شاخص های آنتروپومتریکی رابطه معنی داری نبود، بین هدف گیری و شاخص های قد و دور ران ارتباط مثبت و معنی داری به دست آمد، بین آزمون تعادل و وزن همبستگی منفی و معنی داری به دست آمد، بین آزمون پریدن با دور بازو و دور ران ارتباط مثبت و معنی دار بود، بین آزمون انعطاف پذیری با طول کف دست، ارتفاع زانو و طول اندام فوقانی ارتباط مثبت و معنی دار بود، بین آزمون صفحه ضربه زنی و دور بازو ارتباط مثبت و معنی دار بود، بین آزمون چابکی 4×9 با قد، وزن، زاویهq، پهنای شانه، دور ساعد، دور بازو، دور ساق، دور ران، ارتفاع زانو، طول ران، طول پا و پهنای پاشنه ارتباط منفی و معنی دار به دست آمد، بین چابکی در تغییر وضعیت بدن با وزن ارتباط منفی و معنی دار بود و بین آزمون شنا رفتن با قد، وزن، ارتفاع زانو و طول ران ارتباط منفی و معنی داری به دست آمد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که بین برخی از شاخص های آنتروپومتریکی مورد مطالعه و توانایی های حرکتی پایه ارتباط معنی داری وجود دارد و بین برخی دیگر از این شاخص ها ارتباط معنی دار پیدا نشد.
منیژه عربی علی ثقه الاسلامی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تسلط ربع های مغزی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه های مشهد بود. جامعه آماری ورزشکار این پژوهش، شامل تمامی دانشجویان عضو تیم های مختلف ورزشی دانشگاه های فردوسی، پیام نور، علوم پزشکی و دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. جامعه آماری غیر ورزشکار، نیز شامل دانشجویان شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی عمومی همان دانشگاه ها بود. تعداد 400 پرسشنامه در اختیار دانشجویان قرار گرفت که از این تعداد، 339 پرسشنامه (187 پسر و 152 دختر) که 3/49 درصد آن ورزشکار و 7/50 درصد آن غیر ورزشکار بودند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جمع آوری اطلاعات توسط پرسشنامه 60 سوالی هرمن انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه مذکور در پژوهشات متعددی ازجمله پژوهش حاضر مورد تأیید قرار گرفت. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ به منظور تعیین پایایی پرسشنامه 87/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف به منظور اطمینان از طبیعی بودن داده ها، t مستقل و آزمون غیر پارامتریک فریدمن به منظور تعیین اولویت استفاده از ربع های مغزی استفاده شد. آزمون فرضیه ها در سطح معنی داری p ? 0/05 انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بین ربع مغزی b ورزشکاران رشته های فردی و گروهی (004/0p=) و ربع مغزی c ورزشکاران رشته های فردی و گروهی (003/0p=) تفاوت معنی داری وجود دارد به گونه ای که در ربع b ورزشکاران رشته های انفرادی و در ربع c ورزشکاران رشته های گروهی نمره بالاتری را کسب کرده اند. همچنین نتایج نشان داد که بین تسلط ربع مغزی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار در تمامی ربع ها ازنظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (p= 0/050)؛ ورزشکاران در تمامی ربع ها نمرات بالاتری کسب کردند. به نظر می رسد ورزش می تواند به عنوان عاملی در چگونگی و میزان استفاده از ربع های مغزی، حتی به تفکیک ماهیت رشته ورزشی و جنسیت در نظر گرفته شود.
اکرم وکیل زاده جواد فولادیان
چکیده ندارد.
الهه سبزه نوقابی جواد فولادیان
هدف تحقیق حاضر مقایسه خود ادراکی جسمانی دختران و پسران ورزشکار و رابطه آن با انگیزه مشارکت ورزشی بود. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان ورزشکار دانشگاه¬ها و مراکز آموزش عالی مشهد بودند. تعداد 550 پرسش¬نامه به صورت غیر تصادفی در اختیار ورزشکاران قرار گرفت، از این تعداد، 354 پرسشنامه (184 پسر و 170 دختر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمع¬آوری اطلاعات توسط سه پرسشنامه¬ی ویژگی¬های فردی و فعالیت ¬ورزشی، نیمرخ خود ادراکی جسمانی (فوکس و کوربین، 1989) و انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه¬های مذکور در تحقیقات متعددی از جمله تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ضرایب آلفای کرونباخ برای خود ادراکی جسمانی و انگیزه مشارکت ورزشی به ترتیب 91/0 و 84/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون¬ کولوموگروف اسمیرنف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده¬ها و آزمون¬های تی استیودنت مستقل، تحلیل واریانس دوطرفه، فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. آزمون فرضیه¬ها در سطح معنی¬داری 05/0 > ¬p انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی ورزشکاران رشته¬های انفرادی از رشته¬های گروهی بالاتر است (024/0 = p) . اما بین میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی دختران و پسران ورزشکار تفاوت معنی¬داری یافت نشد (488/0p=). بین میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی دختران و پسران رشته¬های انفرادی (936/0p=) و دختران و پسران رشته¬های گروهی (158/0p=) تفاوت معنی¬داری وجود نداشت و مؤلفه¬های خود ادراکی جسمانی برای ورزشکاران اولویت یکسانی داشتند. هم¬چنین میان میانگین نمرات مؤلفه¬های خود ادراکی جسمانی و انگیزه مشارکت ورزشی در ورزشکاران رشته¬های گروهی رابطه معنی¬داری یافت نشد، اما بین میانگین نمرات مؤلفه¬های وضعیت بدنی با آمادگی (024/0p=) شایستگی ورزشی با تخلیه انرژی (047/0p=) در دختران و میان مؤلفه¬های تخلیه انرژی با وضعیت بدنی (035/0p=)، قدرت بدنی (041/0p=) و جذابیت بدنی (012/0p=) و عوامل موقعیتی با قدرت بدنی (034/0p=)، خود ارزشی جسمانی (006/0p=) و موفقیت با جذابیت بدنی (029/0p=)، در پسران رشته¬های انفرادی رابطه معنی¬داری وجود داشت.
ملیحه برزگر طرقبه جواد فولادیان
هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه هدف گرایی و انگیزه مشارکت ورزشی ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی و گروهی بود. جامعه آماری، دانشجویان ورزشکار دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شهر مشهد بودند. تعداد 550 پرسشنامه به صورت غیر تصادفی در اختیار این ورزشکاران قرار گرفت. از این تعداد، 443 پرسشنامه (152 ورزشکار رشته انفرادی و 291 ورزشکار رشته گروهی)، برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه ادراک موفقیت (روبرت و همکاران، 1998) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) بود. پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور در تحقیقات متعددی از جمله تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ضرایب آلفای کرونباخ برای هدف گرایی و انگیزه مشارکت ورزشی به ترتیب 80/0 و 85/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمونهای کولوموگروف - اسمیرنف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمونهای یوی مان ویتنی، تی استیودنت، فریدمن و ویلکاکسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. سطح معنی داری برای تمامی فرضیه ها و روش های آماری در سطح 05/0 > p در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات هدف گرایی دختران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.286 =p) و پسران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.744 =p) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین میانگین نمرات انگیزه مشارکت ورزشی دختران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.414 =p) و پسران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.634 =p) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین میانگین نمرات مولفه های هدف تکلیف گرایی و هدف خودگرایی دختران ورزشکار رشته های انفرادی (0.001 =p)، دختران ورزشکار رشته های گروهی (0.001 =p)، پسران ورزشکار رشته های انفرادی (0.001 =p) و پسران ورزشکار رشته های گروهی (0.001 =p). تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که در همه گروه های مورد تحقیق، میانگین نمرات مولفه هدف تکلیف گرایی به طور معنی داری بالاتر از میانگین نمرات مولفه هدف خودگرایی بود.
جعفر صداقتی خلیل آباد مهدی سهرابی
تأثیر تمرین منتخب هوازی، تصویر سازی ذهنی و روش ترکیبی سلامت روان زندانیان هدف از این پژوهش نیمه تجربی تعیین تأثیر برنامه های تمرین منتخب هوازی، تصویرسازی ذهنی و روش ترکیبی بر سلامت روان زندانیان بود. جامعه آماری این پژوهش 240 نفر از زندانیان 18 تا 25 سال با مدت محکومیت 3 تا 5 سال مقیم زندان مرکزی مشهد بودند، که یک سال از دوره محکومیت خود را گذرانده بودند. تعداد نمونه انتخاب شده براساس جدول کوهن؛ در هر گروه 15 نفر و در مجموع 45 نفر با میانگین وزن 5±67 و میانگین قد10±165 بود، که بعد از تأیید سلامت جسمانی و همگن شدن از نظر قابلیت تصویرسازی ذهنی، به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تجربی (گروه تصویرسازی ذهنی، گروه تمرین هوازی و گروه ترکیبی) تقسیم شدند و پرسشنامه سلامت روان (ghq) به عنوان پیش آزمون در اختیار گروه های تجربی قرار گرفت. پس از 8 هفته و هر هفته سه جلسه برنامه تمرینی گروه ها پرسشنامه سلامت روان (ghq) به عنوان پس آزمون توسط تمامی آزمودنی ها تکمیل شد. با استفاده از آزمون tگروه های همبسته و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه ((anova داده ها مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که: تمرین منتخب هوازی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان داشت (096/3= t ، 008/0= p). روش ترکیبی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان نداشت (751/1 = t ، 102/0= p). تصویرسازی ذهنی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان داشت (515/2 = t ، 025/0= p). تفاوت معناداری میان سه برنامه تمرینی بر سلامت روان زندانیان وجود نداشت (776/0 =f، 467/0= p). با توجه به یافته های این پژوهش، ممکن است استفاده از تمرینات ورزشی هوازی و همچنین تصویرسازی ذهنی در مدت زمان طولانی تر، بعنوان روش های درمانی بدون اثر سوء و کم هزینه برای بهبود سلامت روان زندانیان و دیگر اقشار آسیب پذیر موثر باشد.
رضا شجیع مهدی سهرابی
امروزه کسب موفقیت در ورزش، به عنوان هدف اصلی ورزشکاران نخبه محسوب شده و یکی از پیآمدهای حضور ورزشکاران در سطوح بالای ورزش های رقابتی، شناسایی هر چه بیشتر نقش ورزشی خود و به طور همزمان تجربه نقش های جایگزین کمتر است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه هویت ورزشی بازیکنان تیم های ملی هندبال ایران و تعیین جایگاه آن در سلسله مراتب هویت نقش بود. به همین منظور مقیاس تکمیلی هویت ورزشی ساخته شده توسط چزلاک (2004) و همچنین مقیاس هویت نقش کاری و وینر (1987) در اختیار کلیه بازیکنان حاضر در تیم های ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسال هندبال ایران در حد فاصل شش ماهه اول سال 1387 (80=n) قرار گرفت که در نهایت تعداد 15 بازیکن تیم ملی نوجوانان، 20 بازیکن تیم ملی جوانان و 34 بازیکن تیم ملی بزرگسالان هندبال ایران (69=n) با میانگین سنی 17 تا 35 سال به پرسشنامه های پژوهش پاسخ و نمونه نهایی این پژوهش را تشکیل دادند. روایی محتوایی پرسشنامه های مذکور توسط متخصصین و ثبات درونی مقیاس هویت ورزشی نیز در یک مطالعه مقدماتی با آلفای کرونباخ 0.87 تعیین شد. در این پژوهش با توجه به برقراری مفروضه های نرمال بودن و همگنی واریانس ها که با استفاده از آزمون های کلوموگروف اسمیرنف و لون مشخص گردید، جهت مقایسه هویت ورزشی و خرده مقیاس های آن در بین بازیکنان تیم های ملی به تفکیک رده های سنی از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی بنفرونی، مقایسه هویت های نقش بازیکنان تیم های ملی به تفکیک رده های سنی از آزمون کروسکال والیس، جهت تعیین سلسله مراتب هویت نقش بازیکنان از آزمون رتبه ای فریدمن و جهت تعیین رابطه میان خرده مقیاس های هویت ورزشی با رتبه هویت نقش ورزشی و همچنین تعیین رابطه هویت های نقش با متغیرهای جمعیت شناختی سن و سابقه قهرمانی از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. ضمن اینکه تجزیه و تحلیل داد ها با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 16) انجام گرفته و برای هر یک از آزمون ها میزان خطای نوع اول 0/05 در نظر گرفته شد. بر اساس یافته ها بین هویت ورزشی بازیکنان تیمهای ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هندبال ایران تفاوت معنی دار وجود داشته و بر اساس نتایج آزمون تعقیبی، این تفاوت میان بازیکنان تیم های ملی نوجوانان و جوانان مشاهده می شود. بر اساس یافته های آزمون فریدمن، هویت های نقش خانوادگی، ورزشی، تحصیلی و مذهبی به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم سلسله مراتب هویت نقش بازیکنان تیم های ملی هندبال ایران قرار می گیرند.
نادر نخودچی رضا عطارزاده
این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر برنامه تمرین مقاومتی درمانده ساز با مقاومت های 55،70 و 85 درصد یک تکرار بیشینه بر قدرت و استقامت موضعی عضلات بالاتنه و پایین تنه نوجوانان پسر 15 تا 17 ساله انجام شد. روش: روش این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح چهار گروه(سه گروه تجربی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر مقطع متوسطه مدارس ناحیه شش آموزش و پرورش شهرستان مشهد با سن تقویمی 15 تا 17 سال (متولد 1/4/1370 تا 1/6/1372) بودند و نمونه آماری این تحقیق را 44 نفر دانش آموز پسر سالم با مشخصات (میانگین سن: 1/16 سال، وزن: 12/63 کیلوگرم و قد: 75/172 سانتیمتر) که سابقه انجام تمرینات مقاومتی نداشتند، تشکیل می-دادند. این عده از جمع داوطلبانی که پیش تر با تکمیل فرم رضایت نامه و پرسشنامه سلامت آمادگی خود را جهت همکاری در طرح تحقیق اعلام کرده بودند، به عنوان نمونه دسترس گزینش شدند. نخست پس از برآورد یک تکرار بیشینه و سنجش قدرت مطلق و استقامت موضعی عضلات بالاتنه و پایین تنه آزمودنی ها از طریق آزمون 50 درصد یک تکرار بیشینه، آزمودنی ها بر اساس میانگین قدرت بالاتنه و پایین تنه، به طور گزینشی در 3 گروه تمرینی و یک گروه کنترل تقسیم شدند(هر گروه 11 نفر). هر یک از گروه های سه گانه تمرینی پس از مرحله گرم کردن به انجام تمرینات مقاومتی با مقاومت های تعیین شده پرداختند، به صورتی که گروه اول با 55 درصد یک تکرار بیشینه و گروه دوم با 70 درصد یک تکرار بیشینه و گروه سوم با 85 درصد یک تکرار بیشینه سه دوره متوالی و با فاصله زمانی 3 دقیقه، حرکات پرس سینه و پرس پا را انجام دادند. آزمودنی ها در یک جلسه تمرین ابتدا سه دوره حرکت پرس سینه را با سه دقیقه استراحت میان دوره های تمرینی، آغاز و پس از انجام حرکات پرس سینه با سه دقیقه استراحت به انجام سه دوره حرکات پرس پا پرداختند که هر یک از دوره های پرس پا نیز با سه دقیقه استراحت میان آن ها انجام شد، ولی در جلسه بعد ابتدا حرکات پرس پا و سپس حرکات پرس سینه را انجام می دادند. این برنامه به صورت متوالی تا پایان دوره تمرینی ادامه پیدا کرد. در جلسات دوازدهم، هجدهم و پس از اتمام دوره تمرین آزمون های قدرت و استقامت موضعی عضلات بالاتنه و پایین تنه مجدداً تکرار شد. در پایان با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس(اندازه گیری های مکرر) و آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی توکی داده های خام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: انجام تمرینات مقاومتی درمانده ساز با مقاومت های 55، 70 و 85 درصد یک تکرار بیشینه باعث افزایش معناداری در قدرت و استقامت عضلات بالاتنه و پایین تنه نوجوانان پسر 15 تا 17 ساله شد(05/0p<). تأثیر برنامه تمرین مقاومتی درمانده ساز با مقاومت های 70،55 و 85 درصد یک تکرار بیشینه بر قدرت و استقامت عضلات بالاتنه و پایین تنه نوجوانان پسر 15 تا 17 ساله تفاوت معناداری داشتند(05/0p<). به طوری که تمرینات با مقاومت 70 درصد یک تکرار بیشینه بر قدرت و استقامت عضلات بالا و پایین تنه موثرتر بود. از این رو، انجام تمرینات با مقاومت 70 درصد یک تکرار بیشینه یا به عبارت دیگر 13 تا 15 تکرار بیشینه در هشت هفته آغازین تمرینات مقاومتی برای رده سنی نوجوانان می تواند بهترین راه برای توسعه قدرت و استقامت عضلات باشد.
جواد فولادیان محمدرضا بیات
در این تحقیق سعی شده است علل وقوع و میزان شیوع انواع آسیبهای ورزشی بین ورزشکاران نخبه دو و میدانی کشور در سال 1377 مورد بررسی قرار گیرد.