نام پژوهشگر: اسماعیل زارعی زوارکی
محمدرضا شمسعلی داریوش نوروزی
کشف استعدادها و رفتارهای خلاق در افراد همواره یکی از آرزوهای بشر در همه زمانها بوده است با پیشرفت علوم و تکنولوژی تحقق این آرزو اگر چه امکان بیشتری یافته است، در عین حال مخاطره آمیزتر نیز شده است. مدرسه جایی است که تعلیم و تربیت رسمی در آن جریان دارد، از این رو باید آنچنان محیطی باشد که موجب پرورش تفکر و شکوفایی اندیشه شاگردان شود، محیط مدرسه یا به عبارت بهتر، فضا و جو یادگیری از عوامل مختلفی تشکیل می شود، اگر نظام آموزشی نخواهد تحولی اساسی در روش های آموزشی خود به وجود آورد، باید به فکر دگرگونی و تجدید بنای تمام عواملی باشد که در ایجاد فضا و جو یادگیری موثرند. (شعبانی، 1371) تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر یکی از شیوه های نوین آموزشی بر پرورش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در مقایسه با سیستم های متداول در نظام آموزشی ما به انجام رسیده است. در این تحقیق محقق درصدد است که مشخص نماید، آیا بین آموزش کاوشگری، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای وجود دارد ؟ یا نه. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دختر و پسر سال دوم راهنمایی مدارس شهرستان تویسرکان می باشند و نمونه آماری این تحقیق شامل 100 نفر می باشند که در هر گروه به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از دو آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و آزمون خلاقیت تورنس (فرم ب تصویری) استفاده شده است . روش جمع آوری اطلاعات به صورت پیش آزمون، پس آزمون و ارائه متغیر مستقل بوده است، در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی میانگین، انحراف معیار، ...) و روش آمار استنباطی (تحلیل واریانس دو طرفه ) استفاده شده است که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر بدست آمده است: 1) متغیر مستقل (آموزش کاوشگری) بر متغیر وابسته (خلاقیت) تأثیر مثبت و معنی داری دارد. 2) متغیر مستقل (آموزش کاوشگری) بر متغیر وابسته (پیشرفت تحصیلی) تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
سید طاهر سیدی نظرلو اسماعیل زارعی زوارکی
پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن چگونگی تعامل میان عناصر سه گانه آموزش(دانشجو، استاد، محتوا) در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی انجام گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی مقطعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل؛ کلیه دانشجویان رشته های مهندسی کامپیوتر، مهندسی صنایع و مهندسی فناوری اطلاعات و همچنین کلیه اساتید و آموزشیاران دوره های آموزش الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی است که در سال تحصیلی 89-1388 در این مرکز آموزشی مشغول تحصیل بودند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته ای استفاده شد که روایی آنها توسط اساتید راهنما و مشاور تائید گردید و پایایی این پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه دانشجویان 89/0 و برای پرسشنامه اساتید وآموزشیاران 85/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل پایانی که از آمار توصیفی(جدول، نمودار، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استباطی(t استودنت تک نمونه ای برای آزمون تفاوت معناداری) کمک گرفته شد نتیجه بدست آمده بیانگر این بود که: میانگین سوال کلی تحقیق 65/2 به دست آمد که با استفاده از آزمون معناداری t معنادار است و در سطح پایین تر از متوسط قرار می گیرد. به عبارتی دیگر تعامل میان عناصر سه گانه آموزش(دانشجو، استاد، محتوا) در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی در سطح پایین تر از میانگین قرار دارد