نام پژوهشگر: ملیحه صابری
زهرا صالحی روش حجت الله جوانی
مبحث خاتمیت از جمله مسلمات دین اسلام است و مسلمانان اعم از شیعه و سنی همانگونه که به یگانگی خدا ، قرآن و رسالت انبیاء اعتقاد دارند ، به خاتمیت پیامبر اسلام (ص) نیز معترفند . در این پژوهش ، رویکرد سه تن از متفکران جهان اسلام ، یعنی علامه اقبال لاهوری ، استاد مطهری و دکتر شریعتی نسبت به مسئله خاتمیت بررسی شده و همچنین نتیجه و حاصل رویکرد آنها در جهان اسلام تبیین می شود . هدف از این پژوهش تبیین و توصیف معرفت شناسانه و تحلیل مبحث خاتمیت از نظر متفکران مذکور در دوران معاصر می باشد . شاید ضرورت و اهمیت این تحقیق از این جهت است که می خواهد نشان دهد که اسلام متعلق به یک عصر و دوران خاص نیست ، بلکه به تمام اعصار تعلق دارد و اینکه انسان عصر حاضر بدون نیاز به آمدن پیامبر دیگر می تواند از کلام الهی و تعالیم اسلام بهره گیرد و دیگر اینکه اسلام توان تطبیق با شرایط عصر و تأمین نیازهای انسان در ادوار مختلف را دارد .
قدسیه حبیبی نرگس نظرنژاد
چکیده: زبان دین یکی از موضوعات مهم در حوزه ی فلسفه دین است. از آن جا که این بحث به معناشناسی صفات الهی مربوط می شود، برای مومنان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن ها است. ما درپایان نامه حاضر، به بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون می پردازیم. این دو متفکر با وجود این که به دو فضای فکری متفاوت تعلق دارند و به لحاظ زمانی قرن ها از یکدیگر دور اند، هر دو ضمن اعتقاد به معناداری گزاره های دینی، به رویکرد کارکردگروی ملتزم هستند، یعنی صفات کمالی از قبیل علم، قدرت و...، و صفات فعلی نظیر درک کردن، ساختن و... را بر مبنای کارکرد و عملکردشان معناشناسی می کنند. واژگان کلیدی: زبان دین، صفات الهی، کارکردگروی، قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون.
خدیجه کردستانی ملیحه صابری
موضوع مورد پژوهش در این رساله، ابعاد عرفانی شمنیسم است. این ابعاد عرفانی از تحلیل مفهوم عرفان در سنت های عرفانی ادیان بزرگ نتیجه گیری شده اند و در زمینه و ساخت شمنیسم مورد مطالعه قرار می گیرند. نخستین بعد عرفانی، دست یابی به آگاهی عرفانی است. ارتباط با امر مقدس منبع آگاهی است. آگاهی شمنی، در تجربه ارتباط با ارواح و در حالات تغییر یافته آگاهی حاصل می شود و به شکل سفر کیهانی( سیر در عالم ماورای طبیعت)و تسخیر بیان می شود. طریق و شیوه ی رسیدن به آگاهی عرفانی، دومین بعد است. شمن تنها پس از سپری کردن مراحل آشناسازی در تعامل و رابطه ی بی واسطه با ارواح قرار می گیرد. آشناسازی به طور نمادین، به معنای مرگ و رستاخیز شمن است و در طی آن کارآموز شمنی، دگرگونی و تبدل درونی را تجربه می کند. سومین بعد عرفانی، فرجام نجات بخش یک طریق عرفانی و تضمین رستگاری است. تمام کوشش شمن به شکل به دست آوردن آگاهی و قدرت نمود می یابد. این آگاهی و قدرت به شکل غیب گویی و شفادهی برای بهبودی شرایط زندگی دنیوی به کار گرفته می شود.
مهرانگیز نعمتی ملیحه صابری
چکیده: ماهیت انسان در مکتب اگزیستانسیالیسم در اثر انتخاب آزاد و آگاه او تحقق می یابد.انسان هستی را جولانگه خویش می داند و بر اساس انتخاب آگاه و آزادانه ی خود خالق سر نوشت خویش است و همین باعث شور و نشاط و کمال زندگیش می شود .در آثار علی شریعتی تأکید فراوانی بر مسأله انسان و مسائل و موضوعات مرتبط با آن شده است و به همین دلیل مملو از مولفه های اگزیستانسیالیستی است. علی شریعتی از طریق شخصیت پردازی الگوهای شاخص اسلام مانند حضرت علی (ع)،فاطمه (س)، امام حسین (ع)،حضرت زینب (س)،ابوذر و حر، نقش ویژه ای در معرفی مفاهیم بلند اسلامی دارد.کی یر که گور مسیحی نیز با بررسی شخصیتی چون حضرت ابراهیم (ع) ، در تلاش است تا مومن حقیقی را معرفی کند.با وجودی که هر دوی آنها بر عنصر اختیار انسان تأکید دارند، کی یر که گور ،طبق آموزه ی گناه اولیه در مسیحیت و نجات بخش بودن مسیح موعود معتقد است که گناه بشر ازلی است و در همه ی فرزندان آدم به ارث رسیده اما شریعتی معتقد است هر انسانی مسول سرنوشت خویش است و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد . شریعتی قائل به وجود آفریدگاری مطلق برای هستی است در حالی که سارتر اعتقاد به دینداری را با اختیار انسان در تنافی می داند و معتقد است بشر در این جهان به خود وانهاده شده است. اگزیستانسیالیست دینی با بینشی عرفانی که به جهان وهستی دارد باعث می شود انسان از احساس پوچی رها شود و احساس هدفمندی نماید و در جهت کمال که همان رسیدن به بی نهایت است گام بردارد. در حالی که اگزیستانسیالیست غیر دینی با وجود همه ی ارزشی که برای انسان قائل است اما نمی توانند برای سرنوشت نهایی بشر آینده ی دلخوش کننده ،امید بخش و هدفداری را پیش بینی کند و در نتیجه انسان به نوعی سر خوردگی ،پوچی و سر گردانی دچار می شود . کلیدواژه ها:شریعتی،مولفه های اگزیستانسیالیستی ،آزادی،اندیشه ی دینی،کی یر که گور ،سارتر
الهه فروهر ملیحه صابری
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی وتبیین تأثیر مبانی عصر روشنگری بر شکل گیری جریان نقد کتاب مقدس است.عصری که به واسطه قرار گرفتن پس از دوران رنسانس و انقلاب علمی دارای ویژگی هایی شد که فلسفه حاکم بر آن،در قالب عقل گرایی،تجربه گرایی،انسان گرایی و رهایی از حاکمیت نهادهای مذهبی ارائه شد.ارکانی که سر انجام پایه های اصلی جریان نقد کتاب مقدس را تشکیل دادند. در حقیقت جریان منجر به روشنگری قرن هفده و هجده،از انگلیس سر بر آورد و در فرانسه مسیر خود را پیدا کرد،که همانا مقابله با مرجع دینی حاکم یعنی کلیسا بود که در آن زمان به نهادی سلطه گر تبدیل شده بود و می کوشید از طریق تفاسیری که از کتاب مقدس ارائه می داد نفوذ خود را در میان مردم حفظ کند.موضوعی که به شدت از جانب متفکران فرانسه مورد مخالفت قرار گرفت.در حقیقت عقل گرایی مورد نظر پیروان دکارت و تجربه گرایی مورد نظر لاک و طرفدارانش،فلاسفه فرانسه را نسبت به مقابله با وقایع غیر عقلانی کتاب مقدس که از طریق مقامات کلیسایی ترویج می شد،تجهیز کرد.از سوی دیگر فرانسه از آن جهت که مداخله های کلیسا را بیش از مناطق دیگر متحمل شده بود با تضعیف کلیسا،پیشگام جریانی شد که بعدها در آلمان و از طریق فلاسفه و متألهان آن به شکلی منظم و روشمند به جریان نقد کتاب مقدس منتهی شد.فرایندی که با پرداختن به موضوعاتی چون وجود عیسای تاریخی و بررسی معجزات،بنیان های اعتقادی مسیحیت را هدف قرار داد و اگرچه در ابتدا و به واسطه نظریات افرادی نظیر رایماروس و لسینگ به منزله تهدیدی برای مسیحیت قلمداد شد اما در نهایت و با رویکرد اشخاصی چون بولتمان و شلایر ماخر دین را به پدیده ای مثبت،آرامش بخش و قابل کاربرد در زندگی تبدیل کرد. واژگان کلیدی: فلسفه روشنگری، خردگرایی، تجربه گرایی، کتاب مقدس، تفسیر و نقد
انسیه قنادزاده حجت اله جوانی
جنبش های نوپدید دینی سال هاست که فعالیت خود را در غرب آغاز نموده و عده ای از علاقمندان به عرفان و معنویت را متوجه خود کرده اند. اما پرسشی که همواره ذهن محققان را به خود معطوف داشته این است چرا افراد این جوامع با وجود ادیان سنتی و ادیان آسمانی به چنین جنبش هایی گرایش پیدا می کنند؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا تعریفی از دین، نهادهای دینی و معنویت در غرب ارائه شده است. سپس به علت نامگذاری این جنبش ها و همچنین اسباب پیدایش آنها از منظرهای مختلف پرداخته شده است. تحولات تاریخی نظیر نهضت اصلاح دینی و تحولات سیاسی، انقلاب ها در هر دوره و مسایل عصر روشنگری از عوامل موثر در پیدایش جنبش های نوپدید دینی مطرح شده اند. همچنین پدیده هایی چون صنعتی شدن، مدرنیسم با همه اسباب و لوازم آن: ظهور خردگرایی، انسان گرایی، تکثرگرایی و سکولاریسم، تعاملات فرهنگی، تاثیر جامعه شناسان و بحث جنسیت از دیگر علل اجتماعی مورد بررسی در پیدایش جنبش های نوپدید دینی هستند. البته باید توجه داشت که عوامل مذکور تنها بستر ساز ظهور این ادیان در دوران پست مدرن بودند. همچنین زمینه های روانشناسانه موثر در گرایش به جنبش های نوین دینی نظیر تمایلات مذهبی، جستجوی هویت، تمنای رسیدن به آرامش، تنهایی و افسردگی و ارضای نیازمندی ها و ... نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
فاطمه حاجی زاده نوری سادات شاهنگیان
موسی بن میمون(1135-1204م/530-601ق) یکی از متفکران بزرگ یهودی به شمار می رود و نخستین کسی است که اقدام به تدوین نظام نامه ی اعتقادی کرد. او صورت بندیِ متفاوتی از پیشینیان را عرضه کرد که ماخوذ از اندیشه های فلسفی است. از طرفی او پایبند شریعت یهود بود و مفسر تلمودی به شمار می رفت و از طرف دیگر در فضایی اسلامی رشد یافته و به فلسفه نیز آشنایی داشت و بر همین اساس، به تبیین آراء می پرداخت. در این پژوهش به بررسی مفهوم فرجام شناسی و موضوعات مربوط از قبیل نفس شناسی، معاد شناسی و جاودانگی از دیدگاه ابن میمون و اندیشمندان مسلمان دو سده ی 3و4 هجری قمری پرداخته شده است. تبیین تاثیر آراء متفکران مسلمان بر ابن میمون و مقایسه ی دیدگاههای آنها در زمینه ی مباحث فرجام شناسی مستلزم بازخوانی متون دینی یهودی(تورات و تلمود) و مطالعه در آثار ابن میمون و شناخت اندیشه های متفکران مسلمان می باشد. به رغم اینکه ابن میمون و متفکران مسلمان به وجوب معاد اعتقاد داشتند، اما درخصوص معاد جسمانی و روحانی اختلافاتی دیده می شود. در میان متفکران، فارابی و ابن سینا تاثیرات قابل توجهی در اندیشه ی انسان شناسانه و فرجام شناسانه ی ابن میمون داشته اند و با وجود شباهت هایی که میان آنها دیده می شود؛ تفاوتهایی جزئی نیز در آرا آنها قابل طرح و بررسی است.
مروا شکوهی لیلا هوشنگی
چکیده : پس از تدوین عهد جدید، همواره اناجیل منبع عمده و اصلی درباره شرح حال و تعالیم عیسی شناخته شده است،البته انجیل یوحنا با تاکید بر الوهیت و ازلیت عیسی نگرشی متفاوت با اناجیل همنوا به دست داده است.در دوره روشنگری نظر بر این بود که بین عیسای واقعی که در تاریخ زمینی زیسته و تعبیر و تفسیری که عهد جدید از عیسی (ع) ارائه داده تفاوتی فاحش وجود دارد. همچنین نظر کلی این بود که انجیل یوحنا توسط یوحنای رسول نوشته نشده و جنب? تاریخی آن خیلی قوی نیست، بدین سان اعتبار تاریخی عهد جدید زیر سوال رفت.پس از طرح مباحثِ نقد تاریخی کتاب مقدس این پرسش مطرح شد که عیسی واقعأ که بود، و به این ترتیب جستجو برای یافتن « عیسای تاریخی » آغاز گشت. به نظر اغلب نقادان عیسای واقعی غیر از عیسایی است که عهد جدید به تصویر می کشد و باید عیسای تاریخی و واقعی را از منابع تاریخیِ موجود کشف کرد. بدین سان، در قرن نوزدهم که آثار بسیاری دربا? عیسای واقعی و تاریخی نوشته شد ، بحث مهم دیگری مطرح شد، اگر بپذیریم که عیسایِ تاریخیِ نقادان، انسانی صرف بوده بدون ارتباط با ماوراءطبیعه و در زندگی و شخصیت او هیچ امری خارج از محدود? علم تجربی وجود نداشته است، پس اکنون نقادان، مسیحِ مطرح موجود در متون مقدس را چگونه می توانند تفسیر کنند. نظری? اسطورگی مسیح از این پس مطرح شد. با توجه به تفکیک میان شخص عیسی و لقب مسیح (منجی موعود)، بسیاری از قائلان به نظریه اسطورگی، هیچ وجود تاریخی برای شخصِ عیسی قائل نیستند،در واقع آنان مسیحیت را بدون موسس می دانند. اما برخی دیگر" مسیح" را اسطوره می دانند و قصد انکار وجود شخصیت تاریخی عیسی را ندارند،آنان زندگی معجزه آسای او را رد می کنند و همچنین دخالت ماوراءطبیعه در طبیعت و تاریخ انسان را به طور کلی امکان پذیر نمی دانند. کلمات کلیدی : عیسی،عیسای تاریخی،اناجیل،انجیل یوحنا، نظریه اسطورگی
زهرا شاهپری لیلا هوشنگی
در پژوهش حاضر کوشیده شده تا با تبیین زمینه های شکل گیری اندیشه های دینی میگل د اونامونو، فیلسوف اگزیستانسیالیست، به بررسی تأملات او در باب موضوعاتی چون اندیشه ی جاودانگی، رنج، آگاهی، مسیحیت، ایمان، عشق و خدا پرداخته شود. ترتیب بیان موضوعات به گونه ای است که سیر تدریجی اندیشه های او را از مرگ اندیشی_ که حاصل مواجهه ی انسان با حقیقت هستی رو به مرگ انسانی است و بیداری رنج آمیز او که برخاسته از این خودآگاهی است_تا چگونگی ایمان به خداوند_ در مقام آگاهی جاودانه ی جهان_ و اتحاد عاشقانه با او که تنها راه رسیدن به جاودانگی روحانی و جسمانی است، را روشن سازد. در این پژوهش کوشش نهایی بر معرفی و تبیین ساختار دین کیشوتی بوده است، که خود مصداق تمام عیار سیر اندیشه های دینی او درباره ی جاودانگی انسانی است، تا تمایز فلسفه ی اصالت وجودی خاص اونامونو با دیگر فلسفه های وجودی را هر چه بیشتر نمایان سازد. واژگان کلیدی: میگل د اونامونو، جاودانگی، رنج، ایمان، عشق، خدا، دین کیشوتی