نام پژوهشگر: محمدرضا نصراصفهانی
مرضیه چروم نرگس گنجی
روابط ایرانیان با عرب زبانان پیشینه ای دیرینه دارد و به عهد هخامنشیان باز می گردد. اما با ورود دین روشنگر اسلام به ایران و افزایش گسترده روابط فرهنگی میان ملت های عرب و فارس که از ثمرات گرایش آنان به این دین مبین است، دامنه تعاملات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان وسعت یافت. در نتیجه این پیوند، دو زبان فارسی و عربی چنان با یکدیگر آمیختند که تا امروز- پس از 14 قرن- کسی را یارای جدا نمودن واژگان عربی از زبان فارسی نبوده است. در قرون اخیر با پیدایش گرایش های قومیتی، مرزهای جغرافیایی و زبانی فارسی زبانان و عربی زبانان رو به تفکیک نهاده و فرایند تعامل میان دو زبان فارسی و عربی به کندی گرویده است، اما دامنه تأثیرات زبان عربی در زبان فارسی همچنان چشم گیر است، در حالی که پژوهش های موجود در زمینه ی چند و چون معنایی، لفظی و املایی کلمات دخیل که در طی قرون در تمامی زمینه های یاد شده دستخوش تحول بوده اند، ناچیز و ناشی از کلی نگری و تساهل زبان شناسان متأخر در امر ارتباط این دو زبان گرانسنگ می باشد. با توجه به کاستی های پژوهشی درباره سیر تحول کلمات عربی موجود در زبان فارسی، در این پژوهش واژگان دخیل عربی در زبان فارسی در حوزه واژگانی شعر فارسی، در غزل قرن هشتم- با نمونه گیری از غزلیات حافظ شیرازی- و غزل معاصر- با نمونه گیری از غزلیات قیصر امین پور- از نظر لفظ، معنا و بسامد مورد بررسی قرار گرفته است. بدین ترتیب هدف اصلی این پژوهش، بررسی تفاوت ها و مشابهت های ناشی از ثبات یا تحول برخی کلمات شایع در شعر فارسی، در این دو برهه زمانی می باشد. بدین منظور، ابتدا جستاری در معانی این واژگان عربی، در چهار فرهنگ ِ زبان ِ فارسی و عربی قدیم و جدید انجام گرفته، سپس بسامد آن ها در غزل هر دو شاعر- حافظ و قیصر امین پور- با ذکر نمونه و در جدول هایی، بیان می گردد. لذا روش این تحقیق عمدتاً توصیفی بوده ولی با توجه به استناد آماری به متون شعری در این دو برهه زمانی، جنبه اسنادی نیز دارد. از جمله نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر، این است که معنا، لفظ و بسامد برخی واژگان عربی موجود در شعر فارسی در این دو برهه زمانی دستخوش تغییر شده است ولی برخی از واژه ها نیز همچنان در غزل فارسی معاصر به معنای قدیم خود به کار می رود؛ به طوری که برخی از آن ها در غزل ِ یکی از دو شاعر متروک و در غزل دیگری مستعمل است و در کاربرد برخی از این واژگان نیز تحولی مشاهده نمی شود.
راضیه حجتی زاده محمدرضا نصراصفهانی
نماد یا سمبول که از یک ریشه یونانی اشتقاق یافته، بر نیاز مشترک دو باشنده جداگانه دلالت دارد، همانگونه که هرگاه دو نیمه یک سکه را کنار هم بگذارند، معنی اش تکمیل قرارداد است. نمادگرایی، اگر چه وجه مشترک همه ملت ها بوده و حضور آن را حتی به شکل یک نهضت و جنبش ادبی مستقل نیز می توان یافت، اما سابقه آن در ادب فارسی، به سبب خصلت و طبیعت بن مایه های عارفانه به قرن ها پیش باز می گردد. در این میان، جلال الدین محمد بلخی، به خوبی نشان داده است که در سرودن کلیات غزل خود، همچنانکه در مثنوی، محکم ترین گام ها را به سوی نمادینه کردن مفاهیم انتزاعی و احساسی برداشته است. از این رو، بر آن شدیم تا خلاقیّت مولانا را در این زمینه، با بررسی نشانه نور و آتش بهتر آفتابی کنیم. به این منظور رساله حاضر را در پنج نمط پرداختیم. در ابتدا، به ذکر کلیاتی راجع به تعاریف، اهداف و جایگاه نماد در زبان پرداخته و خطوط و محورهایی را که در این رساله دنبال نمودیم، بازگو کردیم و سپس فصل دوم را، به بررسی ریشه های اساطیری آتش، در مکاتب و نزد ملل مختلف اختصاص و در ضمن مقایسه ای تحلیلی میان برخی از این اساطیر صورت دادیم؛ فصل سوم، به بررسی جایگاه آتش و نور در فلسفه سهروردی و حکمت خسروان، بالأخص دیدگاه های زردشت و کتاب اوستا در این خصوص، اختصاص یافته و در آن پاره ای از نکات کلیدی آیین زردشت را به علاوه محوری ترین مضامین نوری و وجودی فلسفه اشراق به کاوش گذاشتیم؛ در فصل چهارم، به مقوله نور و آتش از وجه عرفانی و قرآنی نظر انداخته و با تکیه بر آیات و روایات ابتدا معانی و بازتاب های آن را بررسی نموده و در ادامه باب تجلّی را در عرفان گشودیم. فصل پنجم از رساله حاضر نیز جمع بندی موضوعات قبلی و جستجوی نمادپردازی های آتش، خاصّ در متن غزلیات است که ابعاد و وجوه گوناگونی را در آن به بحث گذارده و به تحلیل و شکافتن هر چه بیشتر این دو نماد پرداختیم. نتیجه پایانی کار، درک کامل تر تصاویر نمادین در نظر مولانا و پی بردن به نوع کاربرد و استفاده به جا و آگاهانه ای است که شاعر از آنهمه به عمل آورده و به این ترتیب، اشعار خود را به صورت متون باز و قابل تأویلی در آورده که پویایی و تحّول خود را که بیش از همه مرهون رمزها و رازهای تابناک خویش است، تا ابد حفظ خواهد نمود
مرضیه رضاییان مهدی رضاییان
زمانی که انسان شروع به شناخت خود می کند و به توانایی های وجودی خویش واقف می شود، گویی مسئولیتی بر دوش او قرار دارد که می بایست خود را از مرتبه ی دون انسانیت به مرتبه ی بالا سوق دهد. این سیر، برای کی یرکگور با کمک خصلت بارز آدمی یعنی ترس آگاهی امکان پذیر است که فرد همواره در اندیشه و دلهره ی کیفیت انتخاب خود می باشد و این دلهره او را در کسب بهترین گزینش ها که می تواند خویشتن فرد را هر چه بیشتر نمایان کند هدایت می کند. برای مولوی نیز انسان با داشتن قوه ی اندیشه و تفکر که ممیز او از دیگر جانداران است، با کاربرد صحیح آن می تواند نه تنها نسبت به خود، بلکه به دیگر امور نیز معرفت حاصل نماید. در متن حاضر سیری را طی می کنیم که ابتدا به مبحث انسان از دید هر دو اندیشمند می پردازد تا با شناخت و دانستن مراتب روحی افراد بدانیم برترین خصلت آدمی که می تواند او را در شناخت هر چه بیشتر یاری رساند چیست. ایمان، یکی از مراتب روحی بشر است که برای رسیدن به آن علاوه بر نیاز به تقویت پاره ای عوامل جهت تحقق بخشی به آن، مستلزم شناخت و جلوگیری از برخی موانع بر راه حصول آن است. برای این کار آدمی باید ابتدا به شناختی از خود دست یابد تا بداند چه قوا و استعدادهای پسندیده و یا مذمومی دارد. هر گامی که آدمی در جهت خودشناسی اش بردارد بی تأثیر در دیگر معارف او نمی باشد. فرد برای اظهار آن باید باوری قلبی داشته باشد که این از طریق استدلال و براهین عقلی حاصل نمی شود. آن که دلش در برابر زرق و برق دنیوی سست شود، گامی فراتر از جایی که در آن قرار دارد بر نخواهد داشت. برای رهایی از آنچه در آن است تنها عشق و شور و سرسپردگی است که او را راه گشاست. عشق رمز نجات آدمی است، هرچند او را اسیر می کند ولی این اسارت به مذاق او خوش می آید و آن عشقی است که در بطن ایمان نهفته است. عشق، او را تسلیم خواست و اراده ی الهی می کند.
فریبا فرخ نژاد محمدرضا نصراصفهانی
شاهنامه یکی از امّهات متون زبان فارسی است که در سالهای اخیر, بارها چاپ و تصحیح و شرح شده و گزیده هایی از آن در اختیار علاقمندان و خوانندگان قرار گرفته است. از آنجایی که شاهنامه یکی از متون درسی است و دانشجویان عمدتاً بدون تأمّل و دقّت, گزارشهای شارحان را می پذیرند, و شروح نوشته شده بر شاهنامه نیز خالی از اشکال نیست, انجام پژوهشی در زمینه بررسی و مقایسه شروح مهمّی که تاکنون بر این حماسه ملّی نگاشته شده است, لازم می نماید. در این پژوهش از بین شروح مختلفی که بر شاهنامه نوشته شده است, سه شرح که نسبت به سایر شروح از جهاتی برتری داشت, انتخاب و بررسی و مقایسه شده است. این شروح عبارتند از: 1. «یادداشتهای شاهنامه» از جلال خالقی مطلق که شامل شرح و گزارش ابیات دو دفتر نخست شاهنامه است. 2. «نامه باستان» میرجلال الدین کزازی که در ده جلد چاپ شده و در این پژوهش از جلد دوّم و سوّم آن استفاده شده است. 3. شاهنامه به قلم عزیزالله جوینی که مجموعه ای پنج جلدی است و جلد های سوّم و چهارم و پنجم آن مورد بررسی قرار گرفته است و ابیاتی که به نحوی مورد اختلاف شروح موردنظر بوده, آورده شده و کوشش شده است تا با دیدگاهی انتقادی گزارشها و ضبط های مناسبتر برگزیده شود. در مجموع از بین سه شرح مورد بررسی, «یادداشتهای شاهنامه» از دقّت بیشتری برخوردار است؛ البتّه این بدان معنی نیست که می توان تلاش و برخی از گزارشها و نکته های صحیح و مناسب دو شارح دیگر را نادیده انگاشت. به لحاظ اینکه شاهنامه مصحَّح دکتر خالقی مطلق از نظر اغلب شاهنامه پژوهان و صاحبنظران تصحیح فعلاً نهایی شاهنامه است, این متن به عنوان اساس و مبنای کار قرار گرفته و ترتیب و ضبط ابیات بر اساس آن تنظیم شده است. در این پژوهش از ابتدای دفتر دوّم تا پایان «داستان سیاوخش», شروح یاد شده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و اختلافات آنها در گزارش و ضبط ابیات ذکر شده است و در پایان هر بیت ضبط و یا گزارشی که از نظر نگارنده برتر و مناسبتر می نمود, مشخّص شده است.
هادی صفیان بلداجی محمدرضا نصراصفهانی
پیدایش نوآوری در شعر مشروطه موضوع نویی است که تحقیق جدی تری لازم دارد.بحث نوگرایی به شکلهای مختلف در این دوره پدید می آید .امتحان قالبهای نو،واژگان جدید تنوع فرم و موضوع ،استعاره و کنایه وسایر ویژگیهای زبان شکل جدیدی پیدا می کند. طنز، باستانگرایی،طرح موضوعات ونو اجتماعی،پیداکردن مخاطب عام و کوچه بازاری از ویژگیهای شعر این شاعران است .دساتیر در شعر ادیب الممالک و تصنیف در شعر بهار موضوعات برجسه هستند.
حسین شیروانی سیدمرتضی هاشمی
سعدی یکی از سرآمدان نظم و نثر در قرن هفتم هجری است که تأثیری شگرف بر شاعران و نویسندگان بعد از خود گذاشته است. وی در هم? قالبهای شعری قلم زده و در نثر فارسی شیوهاش بر مبنای مقامهگویی است . تلفیق نظم و نثر در گلستان و تقسیم آن به ابواب مختلف و به کارگیری واژهها و اصطلاحات عامیانه و ضربالمثلها، ویژگی و تشخّصی خاص به نثر او بخشیده است که قبل از او سابق? چندانی نداشته است. به همین دلیل نویسندگان بسیاری بعد از سعدی کوشیدهاند به اقتفای سبک سعدی آثاری در این زمینه خلق کنند. جامی، مجد خوافی، قاآنی، میرزا ابراهیم مدایحنگار ، قائم مقام و... از جمله کسانی هستند که در این مسیر گام برداشته و به تقلید از نثر گلستان سعدی قلم زدهاند. در این تحقیق کوشیده شده تا نثر قائم مقام فراهانی که به دلیل توجّه به عوامل زیبایی کلام سعدی، توانسته موفّقتر از دیگران در عرصهی تقلید از سعدی عمل کند، از لحاظ ساختار زبانی با ذکر نمونههایی مشابه با نثر گلستان سعدی مطابقت داده شود؛ بنابراین به شباهتهای این دو اثر از لحاظ ساختار زبانی پرداخته شد ، تا میزان موفّقیّت قائم مقام در تقلید از سعدی آشکارتر گردد. کلید واژه: گلستان، سعدی، منشآت، قائم مقام، ساختار زبانی ،تأثیر،شباهت.
سوسن تیموری محمدرضا نصراصفهانی
نوشتار حاضر عهده دار بررسی شخصیت و کنش های شخصیت در یکی از مهمترین آثار منظوم ادب فارسی است. شخصیت محوری و حادثه آفرینی دو ویژگی مهم داستان های کهن اند. تقریباً در همه جای جهان این دو نکته در کنار حماسه های ملی و اندیشه های عرفانی و آرمان گرا قرار می گیرد. داستان های نظامی و به ویژه اثر ارجمند او «هفت پیکر» نیز این گونه است و عمدتاً با تکیه بر شخصیت و ابعاد قهرمانی او و تأثیری که بر محیط و دیگران می گذارد، شکل می گیرد. کنش های شخصیت فقط به حوادث بیرونی و فیزیکی خلاصه نمی شوند که ابعاد روحی، معرفت بخشی و معنویت معجزه گونه نیز در کنار کنش های بیرونی شخصیت قرار می گیرد. این پژوهش می کوشد تا ویژگی های شخصیت ها و حوز? تأثیرگذاری آن ها را در داستان های «هفت پیکر» دنبال نماید و جایگاه روان شناختی، عرفانی و اسطوره ای آن ها را بازنماید.
مریم حقی محمدرضا نصراصفهانی
چکیده داستان های قرآن و از جمله داستان های پیامبران، از موضوعات گسترده ای است که مورد نظر بسیاری از شاعران قرار گرفته است. شاعران معاصر نیز بر اساس این داستان ها و تلمیح به سرگذشت پیامبران، مضامین مختلفی را خلق کرده اند و گاه ترکیبات تازه و بدیعی را آفریده اند. آنها برای گریز از تکرار و تقلید و نیز برای گسترده تر کردن دایره ی تلمیحات، گاه به بازآفرینی تلمیحات سنتی و دخل و تصرف در آنها پرداخته اند و گاه تلمیحات جدیدی به ویژه از فرهنگ غرب (تورات و انجیل) به گنجینه ی تلمیحات شعر فارسی افزوده اند. قبل از انقلاب اسلامی، تعامل با غرب، رواج ترجمه و گرایشات ناسیونالیستی سبب شد تلمیحات از تلمیحات اسلامی به تلمیحات غربی و یا اسطوره های ایران باستان تغییر کند، به همین سبب تلمیح به زندگانی پیامبر اسلام (ص) در شعر این دوره کاهش یافت و در عوض تلمیح به وقایع زندگی حضرت عیسی (ع) افزونی گرفت. سیاست رژیم پهلوی رواج غربزدگی، احیای فرهنگ ایران باستان و کم رنگ کردن فرهنگ دینی و مذهبی در جامعه بود و به همین سبب بازتاب مفاهیم و مضامین مذهبی در شعر این دوره کاهش یافت. شاعران به ویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332، غالباً از تلمیحات در جهت تبیین مسائل سیاسی و اجتماعی ایران بهره می بردند و اغلب اسطوره ها را به صورت کنایی و نمادین به کار می بردند. از خرداد 1342 با شروع نهضت اسلامی، در شاخه ای با عنوان «شعر مقاومت»، مضامین دینی، مذهبی و اسطوره های اسلامی به تدریج وارد شعر نو شد که صفارزاده، موسوی گرمارودی و شفیعی کدکنی از شاخصان این جریان بودند. در مجموع می توان گفت تا سال 1342 غلبه با شاعران ملی گرا و تلمیحات ایرانی و غربی بود، پس از آن تا 1357 با شکل گیری جبهه ی مقاومت (شاعران مذهب گرا) نوعی تعادل در تلمیحات ایرانی و اسلامی پدید آمد و پس از انقلاب اسلامی، تلمیحات اسلامی غلبه یافت. تلمیح به داستان پیامبران در اشعار برخی شاعران (از جمله صفارزاده، موسوی گرمارودی، اخوان و... ) تطابق فراوانی با قصص انبیاء در قرآن کریم دارد. برخی شاعران معاصر (همچون شاملو، منزوی، نادرپور و...) نیز در تلمیحات خود بیشتر به تورات و انجیل نظر داشته اند. تأثیر داستان پیامبران در این رساله در اشعار بیست شاعر برجسته ی سده ی 1290 تا 1390 از نیما به بعد مورد بررسی قرار گرفته است. از بین شاعران این دوره بیست شاعر برجسته که غالباً به نوگرایی شهرت دارند برگزیده شده اند که عبارتند از نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، محمدرضا شفیعی کدکنی، قیصرامین پور، منوچهر آتشی، سید حسن حسینی، طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی، حسین منزوی، نصرت رحمانی، سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، سیاوش کسرایی، نادر نادرپور، فریدون مشیری و سلمان هراتی.
شهرزاد نیازی محسن محمدی فشارکی
لغت نامه دهخدا بزرگترین و جامع ترین فرهنگ زبان فارسی است که به وسیله علی اکبر دهخدا پایه گذاری شد. این فرهنگ حاوی واژه ها، ترکیبات، اعلام و اصطلاحات بیشمار در 26575 صفحه است. این لغت نامه غیر از معنی لغات، دربرگیرنده عمده قواعد زبان فارسی است و نکات و مباحث دستوری به مناسبت موضوع و واژه در آن دیده می شود. ازآنجاکه پژوهشهای دستوری ما دستخوش نابسامانی و آشفتگی در قواعد است و لغت نامه نیز از این نقص در امان نمانده است نگاهی نقادانه به مباحث دستوری لغت نامه ضروری به نظر می رسد. موضوع این پژوهش بررسی، تحلیل و نقد لغت نامه دهخدا از دیدگاه دستور زبان فارسی است. براین اساس کلیه نکات و مباحث دستوری لغت نامه استخراج و سپس تحلیل و نقد گردید. نتایج حاصل در برگیرنده این نکته است که در تدوین لغت نامه روش و معیار ثابت و مشخص وجود ندارد و تاثیر زبان عربی در تعریف مقوله های دستوری قابل توجه است. به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش نکات سودمندی است که می تواند در حوزه دستور زبان و فرهنگ نگاری به کار آید.
پانته آ صفایی بروجنی محسن محمدی فشارکی
ادبیات جنگ بخش بزرگی از میراث هم? جوامع بشری است. هدف از این تحقیق، کنکاش در گوشه ای از این میراث گران بها و پرداختن به شاخه ای از ادبیات سی سال گذشت? ایران زمین است. غزل، در شعر امروز و به ویژه در شعر جنگ نمود فراوانی دارد. این مطلب را می توان با نگاهی سطحی به مجموعه های شعر منتشر شده در موضوع جنگ و مقاومت به سادگی دریافت. در صفحاتی که پیش رو دارید، ابتدا سعی شده است تعریفی منطقی از غزل جنگ ارائه شود، سپس با جمع آوری و مطالع? نمونه های برجسته غزل جنگ، به خصوص آن ها که در مجموعه های کنگر? شعر دفاع مقدس منتشر شده است، ویژگی های سبکی غزل جنگ استخراج و بیان گردد. از آنجا که کنگر? شعر دفاع مقدس بیست سال است که در کشور برگزار می شود و با چاپ گزید? اشعار هر کنگره منبع موثقی برای بررسی جریان غزل جنگ – یا دست کم یکی از جریان های آن- را در اختیار قرار داده است، محور اساسی کار این رساله بر مبنای مجموعه های شعر کنگر? شعر دفاع مقدس قرار گرفته است. در این تحقیق، با بررسی آماری این نتایج حاصل شد: 1- وزن های عروضی غالب در غزل جنگ، وزن مجتث و وزن مضارع هستند. 2- هفتاد درصد غزل های جنگ مردّف اند. 3- روند حضور زنان در عرص? غزل دفاع مقدس روندی صعودی با رشدی چشم گیر بوده است. 4- مهم ترین ویژگی های سبکی غزل جنگ را می توان واژگان و ترکیبات جدید، عناصر موسیقی ساز نو، سطح عاطف? جمعی، استفاد? مناسب از زبان روز و گونه های زبانی متفاوت، استفاده های تازه و بجا و گسترده از تشبیه، استعاره و نماد، شیوه های جدید تصویرگری، بومی گرایی و – مهم تر از همه- مضامین تازه و بی سابقه در غزل دانست. ردّپای هم? جریان های غزل امروز، غزل نئوکلاسیک، غزل روایت (غزل فرم)، فرا غزل، غزل واژه و غزل فرافرم را می توان در غزل جنگ مشاهده کرد. اما مهم تر از همه، نمود روایت و به ویژه روایت سینمایی در غزل است که صور خیال در غزل جنگ را دگرگون کرده و شیو? جدیدی از تصویرسازی را در غزل ارائه می کند. در این رساله، ضمن نگاهی مختصر به جریان های غزل، با مطالع? شیو? روایت در غزل امروز، این نتیجه حاصل شد که شیو? روایت در غزل، نه شیو? اشعار روایی ادبیات گذشت? فارسی و نه شیو? روایت در داستان است، بلکه نوعی روایت شاعران? آمیخته به شیوه های روایت در سینماست.
علی حاتمی محمدرضا نصراصفهانی
پژوهش حاضر، تحلیلی است از چگونگی طنز در آثار داستانی دفاع مقدس به ویژه داستان های کوتاه اکبر صحرایی و داود امیریان،از طنز نویسان عمده ی این حوزه و نیز کتاب «لبخند خاکی»، گزیده آثار نخستین جشنواره سراسری طنز دفاع مقدس قزوین به کوشش روح الله شریفی. مبنای اغلب آن ها ، طنز و شوخ طبعی هایی است که در جبهه و زیر آتش خمپاره وگلوله دشمن و مصایب و دشواری های جنگ و نیز اسارت گاه های دشمن بعثی برای تلطیف فضا و روحیه دادن به سایر همرزمان انجام می گرفت. همچنین، داستان هایی که با فضای پشت جبهه،در شهر و محله های رزمندگان و در ارتباط با آن ها نوشته شده است، از این نگاه خالی نیست. اگر جنگ و ابعاد فاجعه بار آن را بتوان به کوه سهمگین و بزرگی تشبیه کرد، طنز و شوخ طبعی، شاید بخش کوچکی از ظاهر و نمای آن باشد.
سیما پیش بهار حسین آقاحسینی
تذکره انیس¬الاحباء به وسیله شخصی هندو به نام موهن لعل (لال) متخلص به انیس به نگارش درآمده است. موهن از شاعران سده 12.ق/18م در هند است.او در این تذکره بیشتر درباره خود و پدرش (تولارام) اشاره کرده است اما اطلاعات چندانی درباره زندگی وی به دست نمی¬دهد. دیباچه این اثر به عباراتی مصنوع اختصاص داده شده است که حاوی شکسته¬نفسی، اظهار فروتنی و تعارفات ادیبانه است در این پژوهش ابتدا مختصری درباره تذکره و تذکره نویسی و سپس به معرفی تذکره موهن، اهمیت و ویژگی¬های زبانی و سبکی آن پرداخته می¬شود. تذکره انیس¬الاحباء به طور خاص، مشتمل بر احوال "میرزا محمد فاخر مکین" و استادش و شاگردان او در دو باب است. باب اول در احوال 33 شاعر مسلمان و باب دوم درباره 6 شاعر هندو است. سبک انشای مولف در این تذکره، مصنوع و متکلّف است.از این تذکره دو نسخه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی تهران و مرکز احیای میراث اسلامی قم موجود است که برای تصحیح مورد استفاده قرار گرفت .با توجه به ویژگیهای برتر نسخه خطی مجلس نسخه اساس قرار گرفت و نسخه دیگر که ظاهرا از روی نسخه مجلس رونویسی شده است به عنوان نسخه بدل انتخاب شد.در مقدمه به مشخصات شاعر و بررسی نسخ خطی به طور کامل اشاره گردیده است.
محمدرضا نصراصفهانی بهزاد نیرومند
پارگی گرم یکی از عیوب متداول در آلیاژهای ریختگی با دامنه انجماد بالا است که در ناحیه نیمه جامد آلیاژ در حال انجماد رخ می دهد. تعیین استعداد به پارگی گرم در آلیاژهای ریختگی و عوامل موثر بر آن، از جمله زمینه های همواره مطرح در تحقیقات ریخته گری بحساب می آید. در تحقیق حاضر روشی جهت ارزیابی استعداد به پارگی گرم در آلیاژهای ریختگی ارائه شده است که شامل دو بخش طراحی و ساخت دستگاهی جهت اندازه گیری پارامترهای فیزیکی و مکانیکی و ارائه یک معیار جدید تحت عنوان nnc می باشد که از دو بخش مکانیکی و متالورژیکی تشکیل شده است. اعتبار سنجی این معیار با استفاده از آلیاژ آلومینیوم a206 که بسیار مستعد به پارگی گرم است و با تغییر پارامترهای ریخته گری شامل مقدار فوق گداز به همراه جوانه زا و بدون جوانه زا، تغییر درصد ماده جوانه زا ، تغییر درصد مس و عملیات گاززدائی، انجام گرفت. نتایج بدست آمده در این آزمایشات، توسط معیارهای nnc، نرخ افزایش نیرو و دیویس آنالیز شده و صحت هر یک از آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که معیار ارائه شده از دقت بالاتری نسبت به معیارهای مشابه برخوردار است و به دلیل بررسی همزمان پارامترهای متالورژیکی و مکانیکی، تاثیر همزمان چندین پارامتر را بخوبی می تواند پیش بینی کند. همچنین نتایج آزمایشات نشان داد که با افزایش دمای فوق گداز استعداد به پارگی گرم آلیاژ a206 افزایش می یابد. افزودن جوانه زا در فوق گدازهای بالا اگرچه نتوانست ساختارها را ریز کند اما با تغییر در مورفولوژِی دانه ها استعداد به پارگی گرم را کاهش داد. درصد بهینه ماده جوانه زا برای کاهش استعداد به پارگی گرم، 1% تشخیص داده شد. افزایش درصد مس از 45/4 تا 1/5 استعداد به پارگی گرم را کاهش داد. گاز زدایی نیز به دلیل افزایش انقباض و کاهش تغذیه رسانی باعث افزایش استعداد به پارگی گردید.
بتول جعفری محمود براتی خوانساری
رنگ ارتباط تنگاتنگی با هنر و ادبیات دارد. بیدل دهلوی یکی از شاعران سر آمد سبک هندی است که دیوان غزلیات او سرشار از تصاویر رنگارنگ است. این رنگینی کلمات در غزل بیدل، تنها شامل تصاویر خیالی با رنگ ها نیست؛ بلکه کاربرد های مختلف واژه رنگ را نیز در بر می گیرد. این که بیدل در تصویر سازی با رنگ چه شگرد های ادبی به کار برده است و چه ترکیبات تازه ای آفریده است و آیا از طریق کاربرد های فراوان رنگ در غزل بیدل می توان به روح و روان شاعر پی برد؛ مسئله ای است که این پایان نامه در پی تحلیل و بررسی آن است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی کارکرد های هنری واژه رنگ و نیز تحلیل کارکرد های معنایی رنگ انجام شده؛ بنابراین ابتدا ساختار ظاهری رنگ و سپس ساختار معنایی آن در غزل بیدل مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است وحجم نمونه ها، به صورت تصادفی ازغزلیات بیدل انتخاب شده است . بخش اول در مورد کلیات موضوع است. در بخش دوم، ارتباط واژه پر کاربرد رنگ در غزل بیدل با عرفان وحدت وجودی این شاعر، بررسی شده و ترکیباتی که وی با این واژه ساخته، دسته بندی و تحلیل شده است. تحقیقات در این حوزه نشانگر بسامد بالای کاربرد واژه رنگ در قالب ترکیبات اضافی است به خصوص ترکیبات« شکست رنگ» و « گردش رنگ» که بیدل آن ها را در راستای عقاید عرفانی خود به کار گرفته است. در بخش سوم این پژوهش، کاربرد های معنایی رنگ در غزل بیدل مورد بررسی قرار گرفته و با مشخص کردن بسامد هشت وضعیت رنگ در نظریه ماکس لوشر و مرتب کردن آن ها به ترتیب فراوانی با تحلیل روانشناسی رنگ ها در دریافت وضعیت درونی و روانی بیدل کوشش شده است. نتایج حاصل از این بخش، نشان دهنده بسامد بالای رنگ سیاه در غزل بیدل است که از غلبه تیرگی و نا امیدی بر زندگی وی حکایت می کند. همچنین قرار گرفتن رنگ زرد و بنفش در قسمت طرد شده ها این نا امیدی و نیز رنج و درد هایی را که بیدل در زندگی خانوادگی، اجتماعی و عرفانی خود متحمل شده بیشتر نمایان می کند.
مرضیه السادات فاطمی احمد رضایی جمکرانی
چکیده ندارد.
نسرین زاده حسن محمدرضا نصراصفهانی
چکیده ندارد.
مریم شیری طاهره خوشحال دستجردی
چکیده ندارد.
میلاد شمعی محمدرضا نصراصفهانی
چکیده ندارد.
راضیه حجتی زاده محمدرضا نصراصفهانی
چکیده ندارد.
مهدی فاموری مهدی نوریان
چکیده ندارد.
زهرا رحیمی محمدرضا نصراصفهانی
چکیده ندارد.