نام پژوهشگر: مهدی ساعتچی
فرهاد اکبرپورتجریشی هادی سیاح زاده
در این تحقیق، ژنومی متشکل از 1 کروموزوم به طول 100 سانتی مورگان به کمک نرم افزار visual basic شبیه سازی شد. جهت بررسی تاثیر افزایش تراکم نشانگری بر کاهش صحت برآورد ارزش های اصلاحی ژنومی، از تعداد متفاوت نشانگر با تراکم مختلف (100 نشانگر با فواصل یکسان 1 سانتی مورگان، 200 نشانگر با فواصل یکسان 5/0 سانتی مورگان و 1000 نشانگر با فواصل یکسان 1/0 سانتی مورگان) شبیه سازی شد. 10 مکان صفت کمّی یا qtl که به طور تصادفی بر روی کروموزوم پراکنده شده بودند، شبیه سازی شد. جمعیتی با اندازه موثر 100 فرد (50 نر و 50 ماده) شبیه سازی شد. این ساختار جمعیتی برای 50 نسل با آمیزش تصادفی ادامه یافت تا عدم تعادل پیوستگی مورد نظر بین نشانگرها و qtl ها بوجود آید. بعد از 50 نسل آمیزش تصادفی، اندازه جمعیت به تعداد 500 فرد (250 نر و 250 ماده) در نسل 51 گسترش یافت. این اندازه جمعیت برای 12 نسل بعدی (تا نسل 63) ثابت ماند. دو صفت با وراثت پذیری 5/0 و 1/0 در نظر گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عواملی نظیر تعداد نشانگرها، تراکم نشانگرها و وراثت پذیری صفت بر صحت برآورد ارزش های اصلاحی ژنومی موثر هستند. نتایج نشان داد که هرچه تعداد نشانگرها کمتر، تراکم آنها بیشتر و میزان وراثت پذیری صفت بیشتر باشد، صحت برآورد ارزش های اصلاحی ژنومی نیز بیشتر است. افزایش تراکم نشانگری با افزایش تعداد نشانگرها همراه است. نتایج نشان داد که تاثیر تراکم نشانگری از تاثیر تعداد نشانگرها بیشتر است، بطوریکه افزایش تراکم نشانگرها به همراه افزایش تعداد نشانگرها سبب افزایش صحت برآورد ارزش های ژنومی می شود. همچنین نتایج نشان دادند که افزایش تراکم نشانگری تا حد زیادی اثرات منفی نوترکیبی را با گذشت نسل ها از زمان برآورد اثرات نشانگری کاهش داده و در نتیجه سرعت کاهش صحت برآورد ها را کم می نماید. با توجه به این نتایج می توان پیشنهاد نمود که از افزایش تراکم نشانگرها می توان جهت تعدیل اثرات منفی نوترکیبی بر صحت برآورد ارزش های اصلاحی ژنومی استفاده نمود.
مصطفی حاتمی قدرت الله رحیمی
چکیده ملاتونین یا n- استیل-5- متوکسی تریپتوفان توسط غده پای نیل سنتز و در زمان تاریکی ترشح می شود. ملاتونین جزء بسیار مهمی از سیستم کنترل زمان در داخل بدن به حساب می آید؛ اثر هورمون ملاتونین از راه اتصال آن با گیرنده ملاتونین صورت می پذیرد. جایگاه ژن گیرنده های ملاتونین روی کروموزوم شماره 26 گوسفند شناسایی شده است. این ژن متشکل از دو اگزون است که توسط یک اینترون از هم جدا شده اند. هدف از مطالعه حاضر شناسایی چند شکلی در ژن گیرنده ملاتونین (mtnr1a) و فاکتور اختصاصی رونویسی هیپوفیز (pit-1) و ارزیابی همبستگی بین فرم های مختلف آللی این ژن ها با صفات تولیدی و تولید مثلی با استفاده از 100 راس از گوسفند نژاد زندی بوده است. استخراج dna به روش نمکی بهینه یافته و تعیین ژنوتیپ با استفاده از تکنیک pcr-rflp انجام گرفت. دو آلل m و m به ترتیب با فراوانی 911/0 و 089/0 و دو ژنوتیپ mm و mm با فراوانی 82/0 و 18/0 برای جایگاه گیرنده ملاتونین مشاهده شد. در بررسی رابطه بین ژنوتیپ های مختلف این جایگاه با صفات تولیدی و تولید مثلی رابطه معنی داری (p<0.05) بین ژنوتیپ ها و وزن یک ماهگی مشاهده شد، به طوری که نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که میانگین ژنوتیپ های mm برای وزن یک ماهگی بالاتر از ژنوتیپ های mm است. فاکتور اختصاصی رونویسی هیپوفیز یک عامل رونویسی اصلی می باشد که در هیپوفیز پیشین ساخته می شود. اولین نقش حیاتی این پروتئین، تنظیم فرایند رونویسی ژن های هورمون رشد و پرولاکتین می باشد. علاوه بر این برای تمایز، تکثیر و بقای سه دسته از سلول های هیپوفیزی شامل سوماتوتروف، لاکتوتروف و تیروتروف نیز ضروری است. این ژن روی کروموزوم شماره یک گوسفند شناسایی شده است که دارای 6 اگزون و 5 اینترون می باشد.در این تحقیق از مارکر psti-pcr-rflp برای بررسی چند شکلی در اگزون یک، اینترون یک و بخشی از اگزون دو استفاده شد. نتایج نشان دهنده عدم وجود چند شکلی برای این مارکر در قطعه مذکور بود. از مارکرswai-pcr-rflp نیز برای بررسی وجود یا عدم وجود چند شکلی در اگزون شماره شش این قطعه استفاده شد. در این قطعه نیز برای مارکر فوق هیچ چند شکلی مشاهده نشده و هر دو مارکر برای قطعات مورد نظر یک شکل (منو مورف) بودند
احسان رومی زاده هادی سیاح زاده
بیماری اسکراپی یک اختلال عصبی کشنده از خانواده انسفالوپاتی اسفنجی مسری در گوسفندان می باشد. این اختلال به دلیل تغییر ساختار پروتئین پرایون نرمال به فرم بیماری زای آن در سیستم عصبی مرکزی و شبکه لنفاوی می باشد. جهش در کدون های 136 (a و v)، 154 (r و h) و 171 (h، r و q) در پرایون گوسفندی باعث وقوع این دگرگونی و ایجاد بیماری می شود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی این جهش ها در سه جایگاه فوق الذکر در جمعیت گوسفندان نژاد زندی انجام گرفته است. برای این منظور از تعداد 100 رأس از گوسفندان نژاد زندی خون گیری به عمل آمد. نمونه ها بلافاصله با حفظ شرایط زنجیره سرد به آزمایشگاه منتقل و تا زمان استخراج دی ان ای در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. جهت استخراج دی ان ای از روش نمکی بهینه یافته استفاده شد. تکثیر جایگاه ژنی پروتئین پرایون به وسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز و شناسایی جهش های مورد نظر توسط آنزیم های محدودالاثر bsphi، acci و bseli صورت گرفت. همچنین جهت اطمینان از ژنوتیپ مشاهده شده از روش پی سی آر اس اس سی پی نیز استفاده گردید. ژنوتیپ arq/arq تنها هاپلوژنوتیپ مشاهده شده در نمونه های آنالیز شده در این تحقیق بود. با توجه به نتایج مشاهده شده، گوسفندان حاضر در این تحقیق در گروه گوسفندان با مقاومت کم به اسکراپی طبقه بندی می شوند. این تحقیق می تواند به عنوان نقطه شروع تحقیقات بعدی در ارتباط با جایگاه ژنی پروتئین پرایون در طراحی برنامه های اصلاح نژادی مرتبط به بیماری اسکراپی در صنعت پرورش گوسفند باشد.
مهدی ساعتچی حسین کلباسی اشتری
چکیده تحقیق پیش رو به دو مسئله اصلی دانش عرفان ـ یعنی چیستیِ توحید و کیستیِ موحّد ـ از دیدگاه علامه طباطبائی اختصاص دارد. به دیگر بیان بنیان هستی شناسی عرفانی که همان نظریّه وحدت وجود است و بنیان معرفت شناسی عرفانی که همان آموزه فنا و مشاهده حق تعالی است محور مباحث این پایان نامه است. همچنین می توان گفت اثر پیش رو به کاوش فلسفی و برهانی پیرامون اصلی ترین مسئله عرفان نظری و ثمره نهایی عرفان عملی از دیدگاه علامه طباطبائی می پردازد. از این روی مسائل این تحقیق از اهمیت ویژه ای در میان مباحث کلام، فلسفه و عرفان اسلامی برخوردار است. علامه طباطبائی با ارائه نظریّه توحید اطلاقی ـ به عنوان نظریّه مختار در خصوص توحید ذات خداوند ـ تقریر ویژه ای ـ با طرح ادلّه عقلی و نقلی ابتکاری ـ از نظریّه وحدت وجود عرفا را ارائه نموده است، و مدّعی است که این مرتبه از توحید از اختصاصات پیامبر خاتم(ص) است و در تعلیمات انبیای پیش از او یافت نمی شود، همچنین مدعی است که هیچ یک از فلاسفه اسلام همچون فارابی و بوعلی و حتی صدرالمتألّهین بنا بر نظام تشکیک در وجود خود، به تبیین این مرتبه از توحید دست نیافته اند. وی در تبیین این نظریه ادلّه عقلی و نقلی چندی ذکر کرده، همچنین نتایج و فروعاتی را بر این نظریّه مترتّب نموده است. علامه طباطبائی اثبات می کند وصول به این مرتبه از توحید ـ یعنی توحید اطلاقی ـ تنها با دستیابی انسان به فناء ذاتی میسّر است و بر این مسئله برهانی ابتکاری اقامه نموده است. ضمن این برهان رابطه مراتب فناء فی الله و مراتب توحید حق تعالی روشن می شود، و نسبت این دو مسئله با طریق معرفت نفس تبیین می شود. همچنین مسئله مشاهده و رویت حق تعالی معنای خود را می یابد. از آنجا که نظریّه توحید اطلاقی نهایی ترین مرتبه توحید و مختصّ ذات حق تعالی است و وصول بدان مرتبه نیز مستلزم حصول نهایی ترین مراتب فناء فی الله یعنی فناء ذاتی است؛ در تحقیق پیش رو، مراتب توحید و فناء با محوریّت و تأکید بر مقام ذات حق تعالی مورد پژوهش قرار گرفته است. در این تحقیق پس از طرح مسئله و بیان پیشینه آن، به تبیین و بررسی ادله عقلی و نقلی علامه طباطبائی در اثبات مدعیات مذکور پرداخته شده است، و حتی المقدور ثمرات و نتایج آن واکاوی شده است.