نام پژوهشگر: کیانوش زهراکار
محسن عابدی کیانوش زهراکار
چکیده هدف از پِِژوهش حاضر بررسی رابطه بین جو سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران دبیرستانهای شهر اصفهان است. روش پزوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مرد وزن دبیرستانهای شهر اصفهان می باشد که به تعداد 4577 نفر در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تدریس می باشند. حجم نمونه300 نفر برآورد گردیدکه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های جو سازمانی لیتوین واسترینگر و فرسودگی شغلی مزلچ است . داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ، روش تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t و با استفاده از برنامه ی آماری spss-16تجزیه و تحلیل گردید .نتایج نشان می دهد که: با توجه به (p-value = 0.001) ، رابطه منفی و معنا داری بین نمره کل جو سازمانی و فرسودگی شغلی وجود دارد . همچنین نظر به ( p-value = 0.023 )، رابطه معنا داری بین نمره کل جو سازمانی و فرسودگی شغلی در مردان وجود دارد.همچنین نتایج نشان می دهد با توجه به ( p-value = 0.011) رابطه معنا داری بین نمره کل جو سازمانی و فرسودگی شغلی درزنان وجود دارد. با عنایت به مقدار معناداری (p-value = 0.0001 ) این تنیجه نیزحاصل می شود که بین میانگین نمره فرسودگی شغلی مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود دارد. واژگان کلیدی :جو سازمانی ،فرسودگی شغلی ،دبیران مرد، دبیران زن
فرشاد لواف پور نوری کیانوش زهراکار
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره بخشش به صورت گروهی بر افزایش بخشش و کاهش پرخاشگری نوجوانان پرخاشگر پسر 11 تا 13 ساله شهرستان دزفول بود. پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. شرکت کنندگان 30 دانش آموز دوره راهنمایی بودند که در پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری بالا گرفتند و به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه بخشش انرایت بودند که در پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. برنامه مشاوره شامل 12 جلسه یک ساعته به صورت گروهی بر اساس مدل مداخله ای بخشش رابرت انرایت بود. گروه آزمایش به صورت هفتگی در معرض مشاوره بخشش قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مشاوره ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه مشاوره، ابزارهای پژوهش مجدداً به عنوان پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شدند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، f لوین، و t دو نمونه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل آماری نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، پرخاشگری، هم جسمی و هم کلامی، خشم، و خصومت به طور معناداری در گروه آزمایش کاهش یافت. همچنین در مقایسه با گروه کنترل، بخشش به طور معناداری در گروه آزمایش کاهش یافت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مشاوره بخشش به شیوه ی گروهی می تواند در کاهش ابعاد پرخاشگری و افزایش بخشش موثر باشد.
مجید شمسایی کیانوش زهراکار
چکیده: هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی رفتاری بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع راهنمایی بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر از دانش آموزانی که در مقیاس سازگاری اجتماعی نمره ی پایینی (کمتر از نقطه برش) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به طریق جایگزینی تصادفی در گروه های 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل در 4 هفته متوالی طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش اجرا گردید،اما گروه گواه سیر طبیعی تحصیل خود را ادامه دادند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (cip)استفاده شد. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گواه بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس یک راهه نشان داد که: دانش آموزان گروه های آموزشی و گواه از لحاظ 6 خرده مقیاس آزمون سازگاری اجتماعی (قالب های اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، علایق ضداجتماعی، روابط خانوادگی، روابط مدرسه ای و روابط اجتماعی.) متفاوتند. در نهایت، یافته ها گواه آن است که مشاوره عقلانی- هیجانی- رفتاری باعث افزایش سازگاری اجتماعی در دانش آموزان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه گردید.
وحیده باصری باغ سیاه علی محمد نظری
این پژوهش به شیوه نیمه آموزشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد،جامعه مورد مطالعه را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه دبیرستان های خواف که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد.در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای استفاده شد، به این صورت که از بین دبیرستان های این شهرستان، یک دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شده و دانش آموزان پایه اول آن که تعداد آن ها 30 نفر بود، به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند، ابتدا هر دو گروه با مقیاس تاکتیک های تعارض موری اشتراس مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش برنامه مهارت خودآگاهی قرار گرفتند،یک هفته پس از انجام ، بار دیگر هر دو گروه با استفاده از مقیاس تاکتیک های تعارض پس آزمون شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر های تعارض، استلال، پرخاشگری فیزیکی و کلامی وجود دارد (p<0.05). نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که شرکت دانش آموزان در جلسات آموزشی مهارت خودآگاهی میزان توانایی استدلال آن ها را افزایش و میزان پرخاشگری کلامی وفیزیکی آن ها را کاهش می دهد، به طور کلی از میزان تعارض آن ها با والدین کاسته است.
علی رعنایی محسن رسولی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه فشار کاری و استرس زناشویی با مولفه های سلامت روانی زوج های شاغل بنیاد شهید شهر تهران صورت گرفت. بدین منظور کلیه کارمندان زن متاهل بنیاد شهید شهر تهران به عنوان جامعه آماری درنظر گرفته شدند و سپس از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 130 نفر از کارمندان زن متاهل بنیاد شهید شهر تهران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.روش این پژوهش ازنوع توصیفی همبستگی میان متغیرهای متغیرهای پژوهش بود.ابزار اندازه گیری در این پژوهش عبارت بودند از :پرسشنامه های استرس شغلی وندوردوف ،استرس زناشویی استکهلم و سلامت عمومی گلدبرگ ghq(28) که به افراد نمونه مورد نظر که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، ارائه گردید.سپس داده ها با استفاده از تعیین همبستگی پیرسون و سپس روش تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج به دست آمده ازین قرار بود که بین متغیرهای پیش بین یعنی«فشار کاری» و «استرس زناشویی» با بامتغیرهای ملاک یعنی «نمره کلی سلامت روان» و مولفه های آن یعنی «علائم جسمانی»،«اضطراب» ،«اختلال در عملکرد اجتماعی» و «افسردگی» رابطه معنادار مشاهده گردید.بنابراین میتوان نتیجه گرفت که فشار کاری و استرس زناشویی هرکدام میتوانند سلامت روان و مولفه های آن را پیش بینی نمایند.تازه بودن مفهوم استرس زناشویی و فقدان منابع کافی برای استفاده پژوهشگر و که باتوجه به این مساله پیشنهاد میشود پژوهش های بیشتری در باره استرس زناشویی به خصوص در زوج های هردو شاغل صورت پذیرد.
مریم سلیمانی علی محمد نظری
هدف از انجام این پژوهش مقایسه رابطه سلامت عمومی، ساختار قدرت خانواده و تعارضات زناشویی کارکنان بازنشسته و شاغل مرد می باشد. در پژوهش حاضر از روش همبستگی استفاده شد. دراین پژوهش351 نفر از مردان 40 تا 50 ساله شاغل در آموزش و پرورش استان البرز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و 361 نفر از مردان بازنشسته آموزش و پرورش استان البرز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسشنامه سلامت عمومی، ساختار قدرت خانواده و تعارضات زناشویی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو نوع آمار استفاده کردیم؛ آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون معناداری ضریب همبستگی چندگانه، تحلیل رگرسیون، مقایسه دو ضریب همبستگی و معناداری آن و آزمون t مستقل. نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت خانواده و تعارضات زناشویی با سلامت عمومی مردان بازنشسته رابطه وجود دارد. بین ساختار قدرت خانواده و تعارضات زناشویی با سلامت عمومی مردان شاغل رابطه وجود دارد. ساختار قدرت خانواده و تعارضات زناشویی می توانند %36 سلامت عمومی مردان بازنشسته و %59 سلامت عمومی مردان شاغل را تبیین کنند. سلامت عمومی مردان بازنشسته به طور معنی داری کمتر از مردان شاغل است. بین ساختار قدرت خانواده مردان بازنشسته و شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد. بین تعارضات زناشویی مردان بازنشسته و شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد.
حسن امامی پور علی محمد نظری
چکیده : پژوهش حاضر با هدف شناخت و بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی مشاوران مدارس شهر تبریز در سال تحصیلی 91-1390 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مشاوران مدارس شهر تبریز که تعداد آنها 312 نفر می باشد، تشکیل می دهند. با استفاده از جدول جرسی و مورگان و به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 175 نفر به تفکیک ( 98 نفر مرد و 77 نفر زن ) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزارهای پژوهش ،پرسشنامه استاندارد انگیزش شغلی نئو و باچبر و پرسشنامه محقق ساخته می باشند. جهت بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد و نتایج زیر حاصل گردید: مناسب بودن شرایط فیزیکی محیط کار، کیفیت مناسب تجهیزات مورد استفاده و ایمن بودن کار به عنوان عوامل فیزیکی موثر بر انگیزش شغلی محسوب می شوند. متناسب بودن حقوق دریافتی با عملکرد، مرخصی های تشویقی، پاداش ها و تشویق های مادی از سوی مسئولین، پاداش ها و تشویق های غیرمادی از سوی مسئولین و وجود امکاناتی نظیر بیمه و حقوق بازنشسنگی به عنوان عوامل رفاهی و مالی موثر بر انگیزش شغلی شناخته شدند ماهیت شغل، برنامه شغلی ، ساختارسازمانی،ارزیابی عملکرد،ارتباطات و مناسبات سازمانی از عوامل روانی موثر بر انگیزش شغلی بودند. توانایی ،ارزش و نگرش ، نیازهای اجتماعی و نیاز به پیشرفت،از جمله عوامل فردی موثر بر انگیزش شغلی شناخته شدندجهت سنجش وجود یا عدم وجود تفاوت انگیزش شغلی میان دو گروه زنان و مردان، از آزمون تی مستقل استفاده شد وتفاوت معناداری میان زنان و مردان به لحاظ میزان انگیزش شغلی بدست نیامد. جهت تبیین میزان انگیزش شغلی، پیش بینی کننده های سن، سابقه کار، سطح تحصیلات، جنسیت و وضعیت تاهل به کار گرفته شدند و آزمون رگرسیون چندگانه اجرا گردید. نتایج نشان داد که دو متغیر سن و سابقه کار پیش بینی کننده های تغییرات انگیزش شغلی بوده که متغیر سن به طور معکوس و متغیر سابقه کار به طور مستقیم، انگیزش شغلی را پیش بینی می کنند. کلید واژه ها : انگیزش شغلی ، مشاوران مدارس
ام لیلا صادقپور کیانوش زهراکار
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر بهبود رابطه ولی – فرزندی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مادران دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی مدرسه حافظ که در منطقه دو کرج در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. ضمناً حجم جامعه 630نفرمی باشد، که از این میان 100نفر به شکل تصادفی انتخاب شده و ازاین تعداد، 30نفر به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر) گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس رابطه ولی – فرزندی بود. برای اجرای این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه استفاده شد. آموزش رفتاری مادران در 8جلسه یک و نیم ساعته و بر روی مادران گروه آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از روش آماری تحلیل کواریانس عاملی و آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. چهار فرضیه در مورد اثربخشی آموزش رفتاری والدین بر روابط ولی-فرزندی و خرده مقیاس های آن(عاطفه مثبت ، آزردگی و سردرگمی نقش و ارتباط) مطرح بوده است که نتایج پژوهش نشانگر تأیید همه فرضیه ها بوده است.
حسین یاراحمدی علی محمد نظری
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد وجودی بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 صورت گرفت. پژوهش با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع 2 را شامل می شودکه در سال 1391 عضو انجمن دیابت سرای سلامت ایرانشهر استان تهران بودند و داوطلب شرکت در پژوهش شدند. نمونه شامل 16 نفر است که به شیوه تصادفی انتخاب و به همین شیوه در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 8 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم 47 سوالی پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد که آلفای کرونباخ آن 86/0 به دست آمد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی می تواند منجر به افزایش رضایت زناشویی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شود. همچنین این رویکرد موجب بهبود مسایل شخصیتی، رابطه زناشویی، فعالیت اوقات فراغت، رابطه با فرزندان و رابطه با بستگان شد. اما تغییرات در ابعاد حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی و جهت گیری عقیدتی مورد تأیید قرار نگرفت.
بهاره چیت ساززاده علاف کیانوش زهراکار
اثربخشی آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه(پی یرز) بر تعهد زناشویی زوجین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه(پی یرز) بر تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان انجام گرفته است. نوع مطالعه آزمایشی و از طرح های دو گروهی آزمایش و کنترل است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های خدمات روان شناختی و مشاوره سطح شهر اصفهان است که از بین آن ها 16 زوج به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه تحت آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه(پی یرز) قرار گرفت. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از نظر تعهد زناشویی توسط پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز(1997) ارزیابی شدند.داده ها با استفاده از نرم افزار spss16 تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه تعهد زناشویی را افزایش می دهد(05/0p<). هم چنین این آموزش ها، ابعاد تعهد زناشویی(تعهد شخصی، تعهد اخلاقی، تعهد ساختاری) را افزایش داده است(05/0 p <). از برنامه عملی مهارت های روابط صمیمانه(پی یرز) به عنوان یکی از راه های افزایش تعهد زناشویی و جلوگیری از وقوع طلاق می توان استفاده کرد.
خبات کرمی علی محمد نظری
زمینه و هدف: تعارض بین والدین و نوجوانان، از عوامل خطر ساز در دوره نوجوانی است. با توجه به اینکه نحوه حل سالم این تعارضات نقش تعیین کننده ای در رشد نوجوانان دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مشاوره راه حل محور به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات والد- فرزندی ( مادر و پسر) در نوجوانان بود. روش بررسی: روش پژوهش، آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامع? آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره راهنمایی شهر کرج بود. نمونه اولیه این پژوهش 180 نفر بودند که جهت شرکت در پژوهش پرسشنامه تاکتیک های حل تعارض را تکمیل کردند. از کسانی که نمره آن ها در پرسشنامه تاکتیک های تعارض(cp) بالاتر از میانگین بود 30 نفر به روش تصادفی انتخاب و مجددا به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( در هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به صورت هر هفته یک بار در معرض 8 جلسه 90 دقیقه ای مشاوره راه حل محور قرار گرفتند. در پایان به طور همزمان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش کواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد، که مشاوره راه حل محور به شیوه گروهی برکاهش پرخاشگری کلامی، کاهش پرخاشگری فیزیکی و افزایش مهارت استدلال در نوجوانان پسر موثر بوده است(05/0p<). نتیجه گیری: از مشاور راه حل محور به شیوه گروهی می توان در کاهش تعارض بین والدین و نوجوانان بهره گرفت.
محمد زارعی علی محمد نظری
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی،بخشودگی و تعارض زناشویی است.روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل معلمین متأهل و دارای فرزند شهر قم می باشد، که در تابستان سال 1391 درحال گذراندن دوره آموزش ضمن خدمت بودند.نمونه پژوهش 224 نفر بوده که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت،مقیاس بخشش رای، و مقیاس تعارض زناشویی ثنایی و براتی می باشد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) وآمار استنباطی (آزمون معنا داری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش بکوارد) استفاده است.نتایج نشان داد بین جهت گیری دینی درونی وبخشودگی با سطح اطمینان 95% رابطه معنادار ومثبتی وجود دارد، (15/0 r=).همچنین نتایج نشان داد،بین جهت گیری دینی بیرونی وبخشودگی با سطح اطمینان 95% رابطه غیر معنادار ومنفی وجود دارد (077/0-r= ). طبق نتایج حاصل جهت گیری مذهبی درونی با نمره کل تعارض زناشویی(r=-.209)،افزایش واکنش های هیجانیr=-.34))، پیوند فردی با خویشاوندان خود r=-.172) )وجدایی امور مالی(r=-.325) رابطه ی منفی و معناداردار دارد. وبین جهت گیری مذهبی درونی ومولفه های کاهش همکاری، کاهش پیوند جنسی، حمایت جویی از فرزندان وکاهش پیوند با خویشاوندان همسر رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاکی از این است که بین جهت گیری مذهبی بیرونی و حمایت جویی از فرزندان(r=.167 )و کاهش پیوند با خویشاوندان همسر (r=.153)رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد، ولی بین سایر مولفه ها و نیزنمره کل تعارض با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه معناداری وجود ندارد.همچنین نتایج نشان می دهد که بین بخشودگی با کل تعارضr=-.217))،افزایش واکنش هیجانیr=-.269))، حمایت جویی از فرزندان(r=-.174)،کاهش پیوند با خویشاوندان همسر (r=-.129) وجدایی امور مالی r=-.213)رابطه منفی ومعناداری وجود دارد. وبین سه مولفه کاهش همکاری،کاهش پیوند جنسی وافزایش پیوند با خویشاوندان خود را بطه معناداری وجود ندارد.
رضا داورنیا کیانوش زهراکار
ددرمان کوتاه مدت راه حل محور یک رویکرد مشارکتی و غیرآسیب شناسی برای درمان است که بر یافتن راه حل¬ها توسط مراجع با کمک درمانگر تاکید دارد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش فرسودگی زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی است و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه زنانی بودند که به جهت مشکلات¬ زناشویی به سه مرکز مشاوره سازمان بهزیستی شهرستان بجنورد (رویش، رشد و نوید زندگی) و همچنین موسسه همیاران سلامت روان این شهرستان در سال 1392مراجعه کرده¬اند. پس از غربالگری اولیه، 30 نفراز زنانی که نمرات آنها در فرسودگی زناشویی بالاتر از سایرین بود انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( هرکدام 15نفر) قرارگرفتند. داده¬ها با استفاده از ابزار فرسودگی زناشویی پاینز 1996) (cbm جمع آوری شد. قبل از انجام مداخله آزمایشی(زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور) میزان فرسودگی زناشویی در گروه¬های آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. سپس گروه آزمایش بمدت 7 جلسه 5/1 ساعته به شیوه گروهی و گام به گام تحت مداخله¬ی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات درمانی پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. داده¬ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) با نرم افزار آماری spss18 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که زوج ¬درمانی کوتاه مدت راه حل محور فرسودگی زناشویی15/01= fو ابعاد آن، خستگی جسمانی6/347=f،خستگی عاطفی 6/158= f و خستگی روانی22/12 = fرا در مرحله پس آزمون بطور معنی¬داری کاهش داده است 0/05>p می¬توان از زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور جهت کاهش مشکلات زناشویی زوجین بهره برد.
قادر نعیمی کیانوش زهراکار
حضور کودک کم توان ذهنی همواره باعث بروز مشکلات روانشناختی در خانواده ها می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه ی توانمندسازی روانی- اجتماعی بر کاهش استرس والدینی و ارتقای بهزیستی روانشناختی والدین دارای کودک کم توان ذهنی انجام شد. روش این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 648 نفر از والدین دارای کودک کم-توان ذهنی بود که 40نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و20والدی که در هر دو مقیاس استرس والدینی و بهزیستی روانشناختی، نمره ی کمتر از میانگین گرفته بودند غربال شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی حضور یافتند ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرشسنامه ی منابع و استرس فردریک و پرسشنامه ی بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری(mancova) نشان داد برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی در مورد متغیر استرس والدینی اثر معناداری بر کاهش مولفه های مسائل والدین وخانواده ها(0/001=p)، بررسی بدبینی والدین(0/004=p)، بررسی خصوصیات کودک(0/015=p) داشته و مولفه ناتوانی و محدودیت جسمانی کودک معنادار نشده است و در مورد متغیر بهزیستی روانشناختی اثر معناداری بر ارتقای مولفه های ارتباط با دیگران(0/002=p)، استقلال(0/018=p)، تسلط محیطی(0/001=p)، رشد فردی(0/001=p)، هدفمندی در زندگی(0/001=p)، پذیرش خود(0/001=p) والدین کودکان کم توان ذهنی دارد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه توانمند سازی روانی– اجتماعی می تواند بعنوان مداخله ای مناسب در کاهش مشکلات روانشناختی خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی بکار رود.
سهیلا فرزانه پور کیانوش زهراکار
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان زنان متاهل بود. نمونه مورد نظر شامل 24 نفر زن متاهل از مراجعه کنندگان به سرای محله کوهک واقع در منطقه 4 شهرداری تهران بودکه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (cerq) استفاده شد. فرضیه های مطرح در این پژوهش اثربخشی ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و مولفه های آن بود. برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری ( مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان دادند که آموزش ذهن آگاهی بر راهبرد های غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان: خود سرزنشگری، دیگر سرزنشگری، نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز موثر بوده است . از بین راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان، آموزش ذهن آگاهی بر پذیرش و تمرکز مثبت مجدد/ برنامه ریزی موثر بود، در حالی که این اثر بخشی بر ارزیابی مثبت/دیدگاه وسیع تر( کم اهمیت انگاری ) تائید نشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
زینب عزیزی علی محمد نظری
افکار خودکشی بروقوع هرگونه اندیشه خود تخریبی دلالت دارد. خصوصیت مشترک ما بین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند داشتن این باور است که خود کشی تنها راه حل غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است درحالی که راه حل های دیگری نیز وجود دارند.هدف ازاجرای این طرح تعیین تاثیر مشاوره راه حل محور به شیوه گروهی بر کاهش گرایش به افکار خودکشی درنوجوانان دختر می باشد.روش پژوهش آزمایشی و طرح پس آزمون - پیش آزمون با گروه کنترل بود ؛ جامع? آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی پایه سوم منطقه ساوجبلاغ کرج بودند ؛ که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد تحلیل شدند. پرسشنامه افسردگی بک برای غربالگری در بین کلیه دانش آموزان پایه سوم مدرسه ی مورد نظر که 150 نفر در 5 کلاس توزیع شد و پس از جمع آوری پرسشنامه افسردگی بک و نمره گذاری آن ها ، از دانش آموزان که بیشترین نمره را کسب کردند ، 40نفر انتخاب شدند و سپس پرسشنامه افکار خودکشی بک ،که دارای 5 سوال غربالگری می باشد دربین 40 نفرانتخاب شده ، اجرا گردید، 24 نفر که بالاترین نمره راه در این پرسشنامه کسب کردند ،به صورت تصادفی دردوگروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند .گروه آزمایش ، طی 7جلسه ،هفته ای یک جلسه ، به مدت یک ساعت مشاوره راه حل محور دریافت نمودند ، در پایان به طور همزمان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنام? افسردگی بک و مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از روش کواریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره راه حل محور به شیوه ی گروهی بر کاهش افکار خودکشی در نوجوانان دختر موثر بوده است (p=./000). نتایج: از مشاوره راه حل محور به شیوه ی گروهی می توان در کاهش افکار خودکشی نوجوانان بهره گرفت .
فاطمه ساکی زادی کیانوش زهراکار
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی براساس مدل گاتمن بر استرس زناشویی و شادمانی زناشویی زوجین شهر دورود بود. این پژوهش آزمایشی و طرح مورد نظر، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه مادران دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر دورود در سال تحصیلی 92-91 بودند. در این تحقیق، حجم نمونه 30 نفر به صورت خوشه-ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل بصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استرس زناشویی استکهلم (smss) و مقیاس شادمانی (خرسندی) زناشویی (mhs) بود. داده ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کوواریانس با نرم افزارspss تجزیه و تحلیل شدند. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زناشویی گاتمن باعث کاهش استرس زناشویی و افزایش شادمانی زناشویی شده است.
سمانه موسوی علی محمد نظری
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تعهد زناشویی و رضایت جنسی در میان زنان متاهل شاغل و خانه دار صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را که به روش همبستگی انجام شد، زنان متاهل شاغل و خانه دار ساکن در منطقه هفت تهران تشکیل می دادند. تعداد نمونه 300 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه رضایت جنسی و تعهد زناشویی بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت جنسی و تعهد شخصی و اخلاقی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد و بین رضایت جنسی و تعهد ساختاری همبستگی مثبت وجود دارد اما این رابطه معنادار نیست و همچنین بین رضایت جنسی و مولفه های تعهد زناشویی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد و بین رضایت جنسی و تعهد شخصی و اخلاقی در زنان خانه دار همبستگی مثبت و معنی دار، و بین رضایت جنسی و تعهد ساختاری زنان خانه دار همبستگی مثبت وجود دارد اما معنادار نیست. و رابطه سطوح تعهد با رضایت جنسی در تعهد شخصی و اخلاقی زنان شاغل و خانه دار متفاوت است، و این تفاوت معنی دار است اما در تعهد ساختاری تفاوت همبستگی ها معنادار نمی باشد. در نهایت از میان فرضیه های این پژوهش می توان بیان نمود که تعهد و مولفه های تعهد می توانند رضایت جنسی را در زنان متاهل به صورت مثبت پیش بینی کنند.
محمد شاکرمی کیانوش زهراکار
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبکهای حل تعارض در رابطه بین رضایت جنسی و تحریف های شناختی بین فردی با تعهدزناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر، اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه پژوهش شامل تمامی کارکنان متأهل بیمارستان فارابی تهران در سال 1392 (517 نفر) بود که تعداد 232 نفر از آنها بر اساس فرمول برآورد حجم نمونه، بصورت نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعهدزناشویی (mcq)، تحریف های شناختی بین فردی (icds)، رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض رحیم استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و amos و به روش تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای سبکهای حل تعارض (سازنده و غیرسازنده)، تحریف های شناختی بین فردی و رضایت جنسی با تعهدزناشویی همبستگی معنادار دارند (05/0>p)، سبک های حل تعارض (سازنده و غیرسازنده) توانایی پیش بینی تعهد زناشویی را دارند و نهایتاً اینکه مدل مفروض با متغیرهای مستقل رضایت جنسی و تحریف های شناختی بین فردی در رابطه با تعهد زناشویی تأیید گردید. همچنین اثر کل تمامی متغیرها بر تعهدزناشویی معنادار می باشد (01/0>p). در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد؛ با اصلاح تحریف های شناختی زوج ها و ارتقای سطح رضایت جنسی و آموزش سبکهای مناسب حل تعارض به آنها، می توان علاوه بر کمک به حل تعارضاتشان، به طور غیر مستقیم باعث افزایش تعهد زناشویی آنها نیز شد.
کاملیا بزرگ منش علی محمد نظری
مقدمه: خانواده اصلی¬ترین جزء اجتماع بوده و دست¬یابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده می باشد. توصیف دقیق ویژگی های هر جامعه مستلزم مطالعه عمیق و روشن کیفیت روابط خانوادگی موجود در جامعه است. لذا برای بهبود وضع اجتماع، تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن مهم¬ترین مسئله می باشد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی خانواده درمانی ستیر بر انسجام و انعطاف پذیری خانواده¬ها انجام گرفت. مواد و روش¬ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس¬آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانش¬آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان صومعه سرا، در سال تحصیلی 1392-1391 که از انسجام و انعطاف پذیری پایین برخوردار بودند، می باشد، که تعداد 16 نفر به عنوان گروه نمونه (8 دانش¬آموز به همراه مادران انها در گروه آزمایش و 8 نفر در گروه گواه) به صورت هدفمند انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. دو نفر از آزمودنی های گروه آزمایش ریزش کرده و دو نفر از گروه گواه حذف شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته در مشاوره گروهی شرکت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه انسجام خانواده سامانی(1381) و انعطاف پذیری خانواده شاکری(1383) بود.یافته: برای تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، خانواده درمانی ستیر بر افزایش انسجام و انعطاف¬پذیری خانواده موثر است.
حسین محمدی چمناری محسن رسولی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش استرس فرزندپروری و ابعاد کمال گرایی در پیش بینی فرسودگی زناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است که از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، برای پیش بینی متغیر ملاک با استفاده از متغیرهای پیش بین استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران خانه دار دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر سامان در سال تحصیلی 93-92 (950 نفر) بود که تعداد 272 نفر از آن ها بر اساس جدول مورگان، به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی زناشویی پاینز، استرس فرزندپروری (فرم کوتاه psi) و کمال گرایی هیل استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون رگرسیون چند متغیره گام به گام و از طریق نرم افزار spss20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که استرس فرزندپروری با فرسودگی زناشویی همبستگی مثبت و معنادار (01/0 > p)دارد. همچنین از بین ابعاد کمال گرایی، کمال گرایی نابهنجار با فرسودگی زناشویی همبستگی مثبت و معنادار (01/0 > p) وکمال گرایی بهنجار با فرسودگی زناشویی همبستگی منفی و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که استرس فرزندپروری و کمال گرایی نابهنجار توان پیش بینی فرسودگی زناشویی را دارند، درنهایت استرس فرزندپروری بیشترین مشارکت و نقش را در پیش بینی مثبت و معنادار(01/0 > p) فرسودگی زناشویی دارد. در یک نتیجه گیری کلی، می توان به اهمیت نقش استرس فرزندپروری و ابعاد کمال گرایی در کاهش عشق و علاقه و بروز فرسودگی زناشویی در مادران خانه دار به عنوان عامل مهمی برای رفتن رابطه به سمت فروپاشی پی برد؛ بنابراین با اصلاح کمال گرایی نابهنجار، ارتقای کمال گرایی بهنجار و آموزش سبک های مناسب فرزندپروری و تقویت رابطه ولی- فرزندی، می توان باعث کاهش فرسودگی زناشویی شد.
محمود بهرامی علی محمد نظری
در بیشتر مواقع علت نارضایتی زناشویی کمبود مهارت های ارتباطی سالم در بعضی از زوجین است یکی از عوامل تاثیر گذار بر الگوهای ارتباطی زوج ها میزان سلامتی است از این رو این پژوهش باهدف پیش بینی الگوهای ارتباطی زناشویی توسط سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی در معلمان زن مقطع ابتدایی صورت گرفت. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده از پرسشنامه های الگوهای ارتباطی کریستنس و سالاوی (cpq)، سلامت معنوی الیسون و پولوتزین ((swbs و بهزیستی روانشناختی ریف (rspwb)، 361 نفر از معلمان زن مقطع ابتدایی شهر کرج که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تدریس بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برسی شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون رگرسیون چند متغیره و از طریق نرم افزار spss20 صورت گرفت.یافته ها حاکی از آن بود که بین سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی با انواع الگوهای ارتباطی زوج ها در سطح (0/01 > p) رابطه معناداری وجود دارد نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی توان پیش بینی مثبت و معنادار الگوی ارتباطی سازنده متقابل را دارد و همچنین سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی از قدرت پیش بینی کنندگی منفی و معناداری برای الگوهای ارتباطی اجتنابی و توقع/کناره گیر برخوردار می باشند. مزیت عمده بررسی نقش پیش بینی کننده سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی با الگوهای ارتباطی زوج ها افزایش آگاهی زوج ها از تاتیر دو بعد سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی در جهت افزایش ارتباطات سازنده متقابل و کاهش ارتباطات ناکارآمد بین زوج ها و درنتیجه بالا رفتن رضایت زناشویی در آنان می باشد.
ایمان خاکپور علی محمد نظری
ازدواج موفق و رضایتمندانه مستلزم سطح پایداری از سازگاری زوج ها می باشد. سازگاری زناشویی را می توان به عنوان نظام خانواده یا حتی بخشی از نیروهای تامین حیات و احیاء کننده خانواده دانست. سازگاری زناشویی دارای ابعاد مختلفی می باشد و این ابعاد تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار می گیرد. مثلث سازی و ساختار قدرت خانواده از جمله این عوامل می باشند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی توسط مثلث سازی و ساختار قدرت در خانواده می باشد. جامعه این پژوهش کلیه معلمان زن متاهل مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر کرج می باشد که به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به حجم جامعه و بر اساس جدول مورگان 220 نفر را شامل می شود که پس از حذف داده های پرت مقدار 212 داده مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داد ها از پرسش نامه های سازگاری زناشویی، ساختار قدرت و مثلث سازی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته های پژوهش رابطه معناداری بین ساختار قدرت و مثلث سازی با سازگاری زناشویی را آشکار ساخت. و نشان داد که سازگاری زناشویی توسط ساختار قدرت و مثلث سازی قابل پیش بینی می باشد. با توجه به یافته ها می توان گفت شکل ساختار قدرت خانواده و ناتوانی زوج ها برای حل تعارض رابطه زناشویی با ایجاد مثلث نقش مهمی در سازگاری زناشویی دارد و لذا لزوم توجه درمانگران به خصوص مشاوران خانواده به این عوامل را برجسته می سازد.
جلال صحت پور کیانوش زهراکار
مقدمه: درمان راه حل محور، یک رویکرد مشارکتی و غیر آسیب شناسی برای درمان است که بر یافتن راه حل ها توسط مراجع با کمک درمانگر تاکید دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان راه حل محور بر کاهش تعارض بین مادران و نوجوانان پسر می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش، آزمایشی می باشد و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه مادران ساکن شهر بجنورد اند که دارای فرزندان پسر دبیرستانی در سال تحصیلی 93- 92 می باشند. روش نمونه گیری، در دسترس است. ابتدا 100 نفر از مادرادن دو دبیرستان پسرانه بجنورد پرسشنامه رفتار تعارض رابین و فاستر (cbq20) را تکمیل نمودند. سپس از بین آنها، 24 نفر که دارای بیشترین تعارض با نوجوانان پسر خود بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس مادران گروه آزمایش در شش جلسه یک و نیم ساعته درمان گروهی راه حل محور شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss، نسخه 21 و از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد درمان کوتاه راه حل محور تعارض والد- نوجوان را در مرحله پس آزمون (p<0.0001، f=32/99) به طور معناداری کاهش داده است. بحث و نتیجه گیری: می توان از رویکرد راه حل محور به عنوان یک روش مداخله ای موثر در کاهش تعارض والد- نوجوان سود جست.
نرگس وحیدنیا علی محمد نظری
چکیده زمینه : مشکلات زناشویی و تعارضات میان زوجین لزوم مداخلات پیشگیرانه قبل از بحرانی شدن را، ضروری میسازد لذا برای مجهز ساختن آن دو به مهارتها و بینشهای لازم، وجود برنامههای آموزشی بهبود روابط، مهم و حیاتی است هدف از این پژوهش اثر بخشی غنی سازی روابط زوجها بر کاهش تعارضات زناشویی است. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه آزمایشی بود که به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 33 نفر از زنان متاهل دارای تعارض زناشویی انتخاب شد و در دوگروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش به مدت 91 جلسه مورد مداخله غنی سازی روابط زناشویی قرار گرفتند. پرسشنامه مورد استفاده مقیاس ثنایی و براتی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر استفاده از آمار توصیفی، از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد غنی سازی روابط زوجها مبتنی بر گروه بر کاهش تعارضات زناشویی موثر است. نتیجه گیری: استفاده از رویکرد غنی سازی روابط زوجها بر کاهش تعارضات زناشویی موثر است. کلیدواژهها: غنی سازی روابط زوجها، تعارضات زناشویی
غنچه شریفی کیانوش زهراکار
پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی درمان شناختی_رفتاری در تغییر اسطورههای ازدواج میپردازد. این پژوهش، با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری این پژوهش، تمامی دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه خوارزمی است که با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای در طی چند مرحله، ابتدا 70 نفر به عنوان نمونهی اولیه انتخاب شدند. سپس از میان افرادی که نمره 45 و بالاتر از آن را در مقیاس اسطورههای ازداوج کسب کرده بودند، 30 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته اسطورههای ازدواج میباشد که شامل مفاهیم عشق و دوست داشتن، انتظار از ازدواج، هدف و انگیزه از ازدواج، نقشهای جنسیتی، فرزندان و روابط قبل از ازدواج است. پیش آزمون برای دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان شناختی_رفتاری قرار گرفتند.
رقیه خاکسار علی محمد نظری
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بین کنندگی عوامل فرسودگی زناشویی ، انتظارات زناشویی و نگرش های زناشویی در بی ثباتی ازدواج انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قزوین به منظور مشاوره ازدواج ، از تیرماه تا آخر شهریور 1393 ،بود. پس از انتخاب نمونه ، پرسشنامه ها شامل : شاخص بی ثباتی ازدواج (احتمال طلاق)، انتظارات زناشویی ، نگرش های زناشویی ، فرسودگی زناشویی بر روی کلیه افراد اجرا شد.پژوهش از نوع توصیفی ( همبستگی- پیش بینی ) است. برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از روش تحلیل آمارتوصیفی( همبستگی، میانگین و ...) و آمار استنباطی( رگرسیون چند گانه) مورد استفاده قرار گرفت.
ستاره عاطفی کرجوندانی فرشاد محسن زاده
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت زناشویی(خشونت روانی و جسمانی) بر اساس عوامل فردی، خانوادگی و تعاملی زوجین انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. بدین منظور 400 آزمودنی(200 زن، 200 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس خشونت روانی و خشونت جسمانی پرسشنامه تاکتیکهای حل تعارض، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، مقیاس بافت خانوادگی پرسشنامه ارزیابی ارتباط ری لیت و مقیاس کیفیت ارتباط و شیوه حل تعارض پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ استفاده شد. برای تجزیه تحلیل فرضیه ها و سوال پژوهش از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین عوامل فردی، خانوادگی و تعاملی با میزان خشونت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد و عوامل خانوادگی و تعاملی بیشتر از عوامل فردی می توانند خشونت روانی و جسمانی را پیش بینی کنند.
سوسن رحیمی علی محمد نظری
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی غنی سازی ارتباط بر رابطه والد-فرزندی بود. این پژوهش آزمایشی ودر آن از طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر 14-13 ساله راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 93-92 تشکیل دادند. روش نمونه گیری در دسترس بود. با استفاده از مقیاس رابطه والد-فرزندی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ، رابطه والد-فرزندی و عزت نفس دانش آموزان ارزیابی شد. دانش آموزانی که را که بیشترین مشکلات ارتباطی بامادران خود داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و 7 جلسه آموزش برای مادران گروه آزمایش انجام شد و بعد از 7 جلسه آموزش مجدداً رابطه ولی-فرزندی و عزت نفس دانش آموزان ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد رابطه والد-فرزندی و عزت نفس دانش آموزانی که مادرانشان از آموزش غنی سازی ارتباط بهره بردند به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. (۰٥/۰> p).
مهدی الیاسی کیانوش زهراکار
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی مشاوره ی شغلی به سبک نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (hlt) ی کرامبولتز ، بر اشتیاق شغلی دبیران شهر شهرکرد می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل دبیران شهر شهرکرد در سال 1393 بود. که تعداد120نفر از دبیرانی که امکان دسترسی به آن ها وجود داشت انتخاب و پرسشنامه بر روی آن ها اجرا شد.
شیوا گوهری کیانوش زهراکار
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین ویژگیهای شخصیتی، تمایزیافتگی و صمیمیت جنسی بر فرسودگی زناشویی انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش متشکل از پرستاران زن چندین بیمارستان در تهران (بیمارستان پیامبران، ابن سینا، بیمارستان تخصصی چشم نور) بود. نمونه شامل 185 پرسشنامه که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. حجم جامعه 300 نفر بود که پس از حذف پرسشنامه های ناقص حجم نمونه طبق جدول مورگان 159 نفر انتخاب گردید. آزمونهای استفاده شده در این تحقیق، پرسشنامهneo،پرسشنامه تمایزیافتگی، پرسشنامه ی صمیمیت جنسی و پرسشنامه ی فرسودگی زناشویی می باشند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (جداول، نمودار، میانگین، انحراف معیار) و از آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون) استفاده شده است. نتایج جدول رگرسیون نشان می دهد که ویژگیهای شخصیتی 17 درصد، تمایز یافتگی 21 درصد و صمیمیت جنسی 32 درصد از تغییرات فرسودگی زناشویی را تبیین می نماید. در نتیجه، متغیرهای ویژگیهای شخصیتی تمایزیافتگی و صمیمیت جنسی توانایی پیش بینی کنندگی فرسودگی زناشویی را دارند.
فریدون گودرزی علی محمد نظری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی مادران دارای کم توانی ذهنی صورت گرفت. روش انجام این پژوهش، روش نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی مدرسه استثنائی پارسی-اربابی فر واقع در شهر کرج در سال تحصیلی 1394-1393 بود. برای بررسی میزان رضایت زناشویی، پرسشنامه اینریچ انتخاب شده است. این پرسشنامه به عنوان یک ابزار تحقیق معتبر در تحقیقات و کارهای بالینی متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در قسمت آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی و میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف متغیرهای دموگرافیک پژوهش استفاده شده است و در قسمت آمار استنباطی برای بررسی سوال های تحقیق با توجه به رعایت شدن پیش فرضهای آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری (ancova) از این آزمون استفاده شده است.
نسیم معیری کیانوش زهراکار
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه (پی یرز) بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش بهزیستی روان شناختی زنان متأهل صورت گرفت.
شهریار درگاهی اودلو فرشاد محسن زاده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین نابارور مراجعه کننده به مطب های متخصصان زنان و زایمان بودند، که از این میان 20 زن نابارور به شیوه نمونه گیری نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس کیفیت رابطه زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری (ancova) استفاده شد.
احمد حسن زاده کیانوش زهراکار
چکیده ندارد.
خاطره اربابی کیانوش زهراکار
چکیده ندارد.
رضا چراغی کیانوش زهراکار
چکیده ندارد.
امجد حسینی کیانوش زهراکار
چکیده ندارد.
احمد حسن زاده کیانوش زهراکار
چکیده ندارد.