نام پژوهشگر: محمد باقر کجباف
جواد پیرمرادیان محمد خاقانی
چکیده از آنجا که اکثر لغتنامه های عربی به فارسی وبالعکس درکشورمان بصورت عمومی تدوین شده اند و هر یک از اینها بعضی از مصطلحات موجود در علوم مختلف را شامل می شوند . نیاز به وجود لغتنامه های تخصصی عربی به فارسی وبالعکس در علوم مختلف در کشورمان نمایان می شود. درعصر حاضر نیز علاوه بر تدوین فرهنگها و واژه نامه ها به منظور دستیابی به یک زبان نظام یافته و کاربردی، درکشور ایران تلاشهایی در زمینه اصطلاح شناسی و معادل گزینی واژه های تخصصی با همکاری زبان شناسان آغاز شده است. این لغتنامه تخصصی در برگیرنده لغات و اصطلاحات اساسی در زمینه روان شناسی و علوم تربیتی می باشد، که می تواند کمک کننده و راهبر اهل زبان بخصوص دانشجویان و کسانی که با زبان عربی ارتباط دارند در امر ترجمه متون روان شناسی و علوم تربیتی از زبان عربی به فارسی باشد. در پایان برای استفاده بیشتر، این فرهنگ ازفارسی به عربی نیز لیست شده است. واژگان کلیدی: فرهنگ لغت عربی به فارسی و برعکس- روان شناسی- علوم تربیتی.
ابوالفضل آزادنیا محمد باقر کجباف
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر اختلالات رفتاری و ناسازگاری اجتماعی بود. جامعه آماری، این پژوهش نوجوانان فراری یزدی بودند که از بین آن ها 40 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه اختلالات رفتاری وودورث و پرسشنامه رشد اجتماعی وایتزمن بود و تحقیق به صورت تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون در یک گروه انجام گرفت و با روش های آمار توصیفی و استنباطی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی سبب کاهش اختلالات رفتاری در حیطه های هیجان پذیری، گوشه گیری، پرخاشگری، رفتارهای ضد اجتماعی و بی قراری در نوجوانان فراری گردید (05/0>p ). اما تأثیری بر اختلالات رفتاری افسردگی، وسواس- پسیکاستنی و پارانویا نداشت (05/0<p ). همچنین این آموزش سبب کاهش ناسازگاری اجتماعی نوجوانان فراری نیز گردید (05/0>p ).
مریم رضایی محمد باقر کجباف
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه گاردنر بر میزان ناتوانی یادگیری ریاضی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش تجربی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بودند. نمونه های این پژوهش شامل 42 نفر از دانش آموزان پایه سوم دبستان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 15 مدرسه عادی در شهر اصفهان انتخاب شدندو سپس به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به 8 گروه زبانی، ریاضی، فضایی، جسمانی، موسیقیایی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایی تقسیم شد. پیش آزمون از هر9 گروه گرفته شدو بر اساس هوش های چندگانه به صورت انفرادی در گروههای آزمایشی، آموزش ریاضی بر اسا س هوش های چندگانه در مورد 8 گروه به کار گرفته شد و پس از آموزش پس آزمون و سپس آزمون پیگیری از همه گروهها به عمل آمد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش عبارتنداز: مقیاس هوش های چندگانه، آزمون تشخیصی ایران کی –مت، آزمون هوشی نابسته به فرهنگ کتل فرم ب. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات میانگین ریاضی در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود داشت (001 /0 (p<. به این صورت که میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه کنترل بیشتر بود. کلیدواژه ها: هوش های چندگانه گاردنر، ناتوانی یادگیری ریاضی
مریم عزیزی ابرقویی محمد باقر کجباف
نا امیدی یک مشکل جدی برای سلامت عمومی است که می تواند نتایج مضری برای کیفیت زندگی داشته باشد. بنابراین مهم است که عوامل مقاوم در برابر نا امیدی و افسردگی را شناسایی کنیم. علاوه براین تئوریها و تحقیقات زیادی معنویت را به عنوان یک منبع بالقوه که می تواند بر نا امیدی و افسردگی تأثیر گذارد شناسایی نموده اند. چندین مطالعه به طور سیستماتیک مکانیزمی را که از طریق آن معنویت بر افسردگی و میزان امید تأثیر می گذارد مورد بررسی قرار دادند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی معنویت درمانی بر میزان امید و کیفیت زندگی دانشجویان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان بود. بدین منظور، تعداد 30 نفر از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره به طور تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (15) نفر و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. معنویت درمانی، طی 8 جلسه هفتگی در مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان انجام شد. مقیاس امید بزرگسالان، پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه نا امیدی بک به عنوان ابزار تحقیق در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات امید و کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری، افزایش معناد اری پیدا کرده است (001/0p<). همچنین میانگین نمرات نا امیدی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله ی پس آز مون و پیگیری، کاهش معنا داری پیدا کرده بود (001/0p<). این نتایج در مرحله ی پیگیری نیز صادق بود. نتایج کلی این پژوهش بیانگر اثر بخشی معنویت بر بهبود امید و کیفیت زندگی و کاهش نا امیدی بود. بنابراین معنویت درمانی به عنوان یک رویکرد مداخله ای می تواند برای افزایش امید و کیفیت زندگی و کاهش نا امیدی به کار رود.
سمانه خانعلی محمد باقر کجباف
هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش های شناختی- رفتاری- ارتباطی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر شاهد پایه اول دبیرستان های شهر اصفهان بود. بدین منظور 40 نفر از دانش آموزان به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی قرار گرفتند، اما در گروه کنترل این آموزش ها ارائه نگردید. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری (یک ماه پس از اتمام جلسات) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سلامت عمومی(ghq) و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا بوده است. روش پژوهش تجربی نیز از نوع نیمه تجربی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های شناختی- رفتاری- ارتباطی بر روی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری سبب افزایش نمرات پرسشنامه سازگاری اجتماعی شده بود و در آزمون سلامت عمومی نیز آموزش ها در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود و سبب کاهش نمرات شده بود. اما این آموزش ها بر ابعاد فرعی شامل سازگاری عاطفی با سطح معناداری (051/0)، سلامت جسمانی(457/0) و افسردگی(152/0)، تاثیر معناداری نداشت.
فاطمه صاحبان محمد باقر کجباف
کارکرداجرایی بازداری بر دانش اموزان ابتدایی مبتلا به اختلال نقصتوجه وبیشفعالی بررسی شد.اموزش بازداری بر روی نشانه های نقص توجه وبیش فعالی اثربخش بود.بر نشانه نقص توجه اثر بیشتری داشت
سکینه شرقی الیله سر محمد باقر کجباف
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه بر عملکرد تحصیلی خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بود. پژوهش به روش آزمایشی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدایی نارساخوان بودند که در سال تحصیلی 90-89 در مدارس عادی شش گانه شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند، تعداد نمونه های این پژوهش 48 نفر از دانش آموزان ناتوان یادگیری در زمینه خواندن بودند که شیوه انتخاب آنها به این صورت بود که ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین نواحی شش گانه اداره آموزش و پرورش اصفهان، دو ناحیه انتخاب، و با گمارش تصادفی 24 نفر در گروه کنترل و24 نفر در گروه آزمایش قرار داده شدند. سپس گروه های آزمایشی در طی 6 جلسه تحت آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه به صورت گروههای کوچک قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، علاوه بر تشخیص معلم، آزمون خواندن اکوال، آزمون هوش های چندگانه گاردنر، و آزمون هوش کتل بود که آزمون خواندن اکوال در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. یافته های بدست آمده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون خواندن گروه آزمایش و گواه، تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت بین میانگین های تعدیل شده پس آزمون ( آزمون خواندن) در نمرات خواندن در گروه آزمایش معنادار بود (001/0>p). در مجموع یافته های پژوهش حاکی از آن است که روش آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر در بهبود مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان موثر است.
منصوره قوه عود اعظم پرچم
چکیده: یکی از مسائل مهم در زندگی بشر، سلامت روان و شناخت شیوه دست یابی به آن است.جوامع بشری پس از پیشرفت در تکنولوژی مادی و جدا شدن از اندیشه های عمیق دینی،در زمینه مسائل روانی،مشکلات فراوانی را تجربه می کنند. روانشناسی به عنوان دانشی در حوزه علوم انسانی، به بررسی و شناخت ابعاد روانی و درونی انسان و ارائه راهبردهای سازنده برای ایجاد و حفظ سلامت روان میپردازد. این پژوهش می کوشد ضمن بررسی ماهیت سلامت روان و ویژگی های آن در روان شناسی به تحلیل آیات قرآن،از طریق شناخت مبانی انسان شناسی قرآنی و اصطلاحات و مفاهیم مرتبط در این زمینه بپردازد و با مقایسه این دو دیدگاه،نشان دهد موضوع سلامت روان در قرآن، با جامعیت و غنای بیشتر و با افقی وسیع تر نسبت به دانش روان شناسی،مطرح گشته است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد: • سلامت روان در قرآن بر اساس جهان بینی الهی استوار است. از دیدگاه قرآن، انسان، دارای زندگی دنیوی و اخروی است و سلامت روان او یک سلامت روان جاودانه، بالاتر از سطح زندگی مادی، معرفی می شود. در حالی که دیدگاه های روان شناسی که عموما براساس جهان بینی مادی و انسان محوری، بنا گردیده؛انسان به عنوان موجودی مستقل و با عمری محدود و منحصر به زندگی دنیا مطرح است و به تناسب این بینش، سلامت روان او نیزدر محدوده زندگی دنیوی، تعریف می شود. • از دیدگاه قرآن،انسان سالم کسی است که هم در بعد اعتقاد و اندیشه و هم در بعد عمل و رفتار به مرحله سلامت برسد.سلامت در این ابعاد از نگاه قرآن، بر مبنای توحید استوار است؛ به این ترتیب که انسان در بعد اعتقادی به مرتبه ایمان به پروردگار متعال دست یابد و در بعد عملی، اعمال و رفتار او در حوزه اعمال صالح قرار گیرد.ولی در روان شناسی هنوز تعریف و مصداق واحد و معینی درباره سلامت روان وجود ندارد و نظریات ارائه شده در این زمینه متفاوت است. • معیارها و ویژگی های سلامت روان،از دیدگاه قرآن دارای وسعت و جامعیتی است که بر تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان سایه افکنده است.این جامعیت و گستردگی در ویژگی های ارائه شده در روان شناسی دیده نمی شود. ویژگی های اعتقادی مانند: ایمان، توکل، اطمینان و آرامش خاطر، مثبت نگری و ویژگی های رفتاری مانند: تقوا، صبر، ذکر، شکر، وفای به عهد، امانتداری.
زهرا عادل ابرقویی محمد باقر کجباف
بی معنایی، پوچی وعدم رضایت از زندگی، مسئله ای اساسی است که میتواند کّلیت زندگی آدمی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مهم است که عوامل مقاوم در برابر آنها شناسایی شود. تئوریها وتحقیقات زیادی مذهب را به عنوان منبعی بالقوه که میتواند بر بی معنایی وعدم رضایتمندی تاثیر گذارد، شناسایی نمودهاند .چندین مطالعه به طور سیستماتیک مکانیزمی را که از طریق آن مذهب بر این دو متغیر تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار داده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش شناختی بارویکرد اسلامی بر معناداری و رضایتمندی از زندگی دانشجویان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان بود. بدین منظور، تعداد ?? نفر از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره به طور تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش ( ?? ) نفر و کنترل ( ?? ) نفر قرار گرفتند. ضمنا در این پژوهش در گروه آزمایش ? نفر ریزش وجود داشت و لذا به طور تصادفی ? نفر را از گروه کنترل خارج کرده و در نهایت تعداد نفرات هر دو گروه به ?? نفر کاهش یافت. آموزش شناختی بارویکرد اسلامی طی ? جلسه هفتگی در مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان انجام شد. مقیاس معناداری زندگی استگر و پرسشنامه رضایت از زندگی دینر به عنوان ابزار تحقیق درسه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات معنا داری زندگی و رضایت از زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در دو مرحله پس آزمون و پیگری، افزایش معناداری پیدا کرده است نتایج کلی این پژوهش بیانگر اثر بخشی آموزش شناختی با رویکرد اسلامی بر معناداری زندگی و .(p<?/???) رضایتمندی از زندگی بود. بنابراین آموزش شناختی بارویکرد اسلامی به عنوان یک رویکرد آموزشی و مداخلهای میتواند برای افزایش معناداری و رضایتمندی زندگی به کار رود. کلیدواژه ها: آموزش شناختی با رویکرد اسلامی، معناداری زندگی، رضایت از زندگی
اسداله رضایی محمد باقر کجباف
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش جرات ورزی برمیزان عزت نفس وابرازوجوددانش آموزان کلاس اول دبیرستان شهرستان تنگستان بود. این پژوهش نیمه تجربی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون،انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر شهرستان تنگستان بودند که در سال تحصیلی 90-89 در پایه های اول متوسطه، اشتغال به تحصیل داشتند. نمونه گیری به شیوه ی تصادفی خوشه ای انجام گرفت و گروه نمونه به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند.گروه آموزش 11جلسه آموزش جرات ورزی دیدندو در پس آزمون از هر دو گروه آزمون مجدد به عمل آمد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ی 58 سوالی کوپر اسمیت و پرسشنامه ابرازوجود نوجوانان بود، فرضیه ی پژوهش این بود که آموزش جرات ورزی برعزت نفس وابرازوجوددانش آموزان دلوار تنگستان تاثیردارد. نتایج تحلیل کواریانس در مرحله ی پس آزمون نشان داد که آموزش جرات ورزی برمیزان عزت نفس دانش آموزان تأثیر معناداری دارد و موجب افزایش عزت نفس در مرحله پس آزمون شده است (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که آموزش جرات ورزی برافزایش رفتار ابراز وجود دانش آموزان تأثیر معناداری دارد و باعث افزایش رفتارابراز وجود درمرحله پس آزمون شده است(05/0p<).
حمید رضا عرب محمد باقر کجباف
هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش معنویت و آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بوده است . نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که به شیوه تصادفی ]چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایشی 8 جلسه آموزش معنویت و دیگری 8 جلسه آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بوده که از روایی و پایایی خوبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد آموزش معنویت و آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بر سازگاری زناشویی زوجین موثر بوده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی برسازگاری زناشویی (توافق، ابراز و همبستگی) موثرتر بوده است . بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش معنویت و برنامه ریزی عصبی کلامی در کنار سایر روشها می تواند بر سازگاری زناشویی تاثیر داشته باشد.
سید جعفر احمدی محمد باقر کجباف
این تحقیق از نوع تحقیقات کارآزمایی بالینی با گروه کنترل است. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه اثر بخشی آموزش یاد آوری خاص، باز گویی روانشناختی، نوشتن برای بهبودی و درمان شناختی-رفتاری بر علایم استرس پس از سانحه (ptsd) و خلق در نوجوانان داغدیده شهر کابل بود. بدین منظور از بین پرورشگاه های شهر کابل یک پرورشگاه انتخاب گردید و پس از فراخوان عمومی و انجام تست غربال گری و مصاحبه بالینی ساختار یافته، نوجوانانی که ملاک های اختلال استرس پس از سانحه را داشتند به طور تصادفی درگروه های آزمایشی آموزش ِیاد آوری خاص، درمان شناختی- رفتاری، بازگویی روانشناختی و نوشتن برای بهبودی (در هرگروه آزمایشی 8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. هر یک از گروه ها در قبل از مداخله و بلا فاصله بعد از آن و دو و نیم ماه پس از مداخله توسط پرسشنامه تأثیر حوادث تجدید نظر شده-13 (ies-r-13) و پرسشنامه خلق و احساس (mfq) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی بازگویی روانشناختی و نوشتن برای بهبودی هر کدام سه جلسه و گروه های آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و آموزش یاد آوری خاص پنج جلسه مداخله درمانی را دریافت داشتند. اطلاعات بدست آمده از گروه ها توسط نرم افزار spss-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون مانکوا و آزمون تعقیبی نشان داد که از بین گروه های آزمایشی، تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی یاد آوری خاص و درمان شناختی -رفتاری با گروه کنترل در نمرات کلی ptsd و خلق در مرحله ی پس آزمون وجود داشت. در مداخلات بازگویی روانشناختی و نوشتن برای بهبودی بر متغیرهای وابسته تأثیر معنی داری در مرحله ی پس آزمون و پیگیری بدست نیامد. در مرحله ی پیگیری در علایم کلی ptsd و خلق فقط گروه شناختی- رفتاری با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. البته در آزمون آنکوا تفاوت معنی داری بین گروه آموزش یادآوری خاص و کنترل وجود داشت. از آزمون d کوهن به منظور مقایسه بین گروه های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این آزمون نشان داد که در کل گروه آزمایشی آموزش یادآوری خاص و درمان شناختی- رفتاری میزان اثر بیشتری بر علایم ptsd و خلق نسبت به گروه های آزمایشی نوشتن برای بهبودی و بازگویی روانشناختی دارد. در کل نتایج نشان گر برتری اثر آموزش یادآوری خاص و درمان شناختی- رفتاری نسبت به مداخله ی بازگویی روانشناختی و نوشتن برای بهبودی بر متغیر ptsdو خلق بود. می توان نتیجه گرفت که مداخلات آموزش یادآوری خاص و درمان شناختی - رفتاری بر متغیرهای علایم کلی ptsd، و خلق نوجوانان داغدیده افغانستان موثر بوده و از آنها می توان در مراکز درمانی جهت کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه و افزایش خلق آنان استفاده کرد.
زهرا چقا محمد باقر کجباف
این مطالعه با هدف تعیین اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی بر میزان اضطراب دانش آموزان دختر دوره متوسطه در شهر اراک انجام شده است. این پژوهش، با روش پژوهشی نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه انجام گرفت. نمونه گیری این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول فراخوان برای انجام مداخله، جهت کاهش اضطراب، در دو دبیرستان دخترانه ارائه شد. از بین داوطلبان 30 نفر که دارای اضطراب متوسط یا بالاتر بودند به شیوه دسترس انتخاب شدند و در مرحله دوم، این آزمودنی ها به شیوه تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15= n2= n1). آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه هفتگی مداخله آموزشی شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی دریافت نمودند و آزمودنی های گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. اضطراب آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب بک ارزیابی شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که ارائه آموزش گروهی شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی باعث کاهش 3/45% علائم اضطراب در مرحله پس آزمون و کاهش 7/38% اضطراب دانش آموزان در مرحله پیگیری شده است (05/0>p). منابع این مطالعه ضمن تایید یافته های پژوهش های قبلی دال بر تاتیر یافته های این پژوهش با دیدگاه بسیاری از پژوهشگران حوزه درمانهای دینی که نشان می دهد درمانهای دینی و معنوی و یا درمانهای با جهت گیری مذهبی به طور کلی در کاهش اضطراب تاثیر مثبت دارد مورد تایید قرار گرفته است و در مرحله پیگیری نیز ادامه دارد.
نسرین چاپاری محمد باقر کجباف
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش ویژگی های شخصیتی، عملکرد خانواده و باورهای دینی در پیش بینی سبک های مقابله با استرس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 409 نفر انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر(1961)، ویژگی های شخصیتی نئو )کاستا و مک کری) ، عملکرد خانواده بلوم 1981) و باورهای دینی سلطانی زاده و همکاران (1388) که روایی و پایایی آنها تایید شده است، استفاده گردید. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که سبک مقابله ای مسئله مدار با حیطه های همبستگی، گرایش های فکری و مذهبی، سازماندهی، انعطاف پذیری، سبک های آزاد منشی و قانونمندی و استقلال از عملکرد خانواده، با ویژگی های شخصیتی پرخاشگری، افسردگی، جمع گرایی، گرمی، فعالیت، عقاید و ارزش ها، صراحت، نوع دوستی و پشتکار و با مولفه های باورهای دینی شامل اعتقاد به اصول دین، دوستی و بندگی خدا و مناسک و اعمال دینی رابطه معنی داری دارد. این در حالی است که سبک مقابله ای هیجان مدار با عملکرد خانواده در حیطه های همبستگی، گرایش های فکری و تفریحی، سبک آزاد منش و قانونمند و استقلال و با ویژگی های شخصیتی شامل اضطراب، افسردگی، آسیب پذیری، گرمی، قاطعیت، حس زیبا شناختی، احساسات، ارزش ها، اعتماد، صراحت، همراهی، نظم و ترتیب و پشتکار و مولفه مناسک و اعمال دینی از پرسشنامه باورهای دینی رابطه معناداری نشان می دهد. علاوه بر این، سبک مقابله ای اجتنابی با گرایش تفریحی، تقید مذهبی، سازماندهی، سبک آزادمنش و قانونمند و استقلال از عملکرد خانواده و با ویژگی های شخصیتی اضطراب، پرخاشگری، گرمی، قاطعیت، فعالیت، زیبا شناختی، احساسات، عقاید، ارزش ها، صراحت، نوع دوستی، همراهی، نظم و ترتیب و پشتکار رابطه معناداری نشان می دهد (05/0p<). از سوی دیگر، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مجموعه متغیرهای پشتکار، گرایش فکری، فعالیت، افسردگی، ارزش ها، سبک آزادمنش، سن پدر و همبستگی، 2/32 درصد از سبک مقابله ای مسئله مدار، مجموعه متغیرهای افسردگی، پشتکار، همبستگی، سن، آسیب پذیری، همراهی و تعداد اعضای خانواده، 4/32 درصد از سبک مقابله ای هیجان مدار و متغیرهای گرمی، همراهی، احساسات، نظم و ترتیب، قانونمندی، سن، تقید مذهبی، ارزش ها و سازماندهی، 8/66 درصد از سبک مقابله ای اجتنابی را پیش بینی می کنند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در خانواده هایی که ارتباطات عاطفی مناسب و همبستگی بین اعضای آن وجود دارد، با یکدیگر روراست و صادق هستند و در کل یک نظم و سازماندهی معینی بر فضای خانواده حاکم است، بهتر می توانند در هنگام مواجه با شرایط استرس زا با آن مقابله کنند. همچنین بین ویژگی های شخصیتی فرد و نوع ادراکی که فرد از مفهوم خداوند دارد، با میزان تنیدگی که احساس می کند و نوع رفتارهای مقابله ای، در دختران رابطه مستقیمی وجود دارد.
فاطمه یعقوبیان محمد باقر کجباف
شادی، امید و قدردانی از جمله هیجان های موثر در سلامت روان می باشند که توجه مستمر و تلاش در جهت ارتقای آنها بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور در سال های گذشته، برخی از روان شناسان و پژوهشگران کوشیده اند روش هایی برای افزایش میزان شادی، امید و قدردانی در افراد ارائه دهند. از جمله این روش ها می توان به آموزش های دینی و معنوی اشاره کرد. لذا هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مولفه های شناخت و عمل به وظایف دینی بر میزان شادی، امید و قدردانی دانشجویان بود. جامعه آماری تمامی دانشجویان موسسه آموزش عالی المهدی در سال تحصیلی 1392-1391 بودند. از میان کلیه ی دانشجویان المهدی، 40 نفر به عنوان نمونه مقدماتی که کمترین نمره شادی، امید و قدردانی را کسب کرده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مولفه های شناخت و عمل به وظایف دینی دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه امید بزرگسالان و پرسشنامه قدردانی صفتی بود. بعد از اجرای پرسشنامه ها، روش تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در این پژوهش دو گروه آزمایش وکنترل از نظر مشخصات دموگرافیکی همگن بودند. میانگین سنی شرکت کننده ها(84/1±)52/21 بود. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون در گروه های مورد مطالعه و تحلیل کوواریانس نمرات آنها نشان داد که آموزش گروهی مولفه های شناخت و عمل به وظایف دینی بر میزان شادی(001/0p<)، امید(002/0p<) و قدردانی(002/0p<) دانشجویان موسسه آموزش عالی المهدی در مرحله پس آزمون موثر بوده است. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش مولفه های شناخت و عمل به وظایف دینی در افزایش میزان شادی، امید و قدردانی دانشجویان موثر بوده است.
مائده نخکوب محمد باقر کجباف
این پایان نامه به مقایسه اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی و آموزش مسئله گشایی شناختی بر میزان پرخاشگری و علائم سلوک دانش آموزان دارای اختلال سلوک در دبستانهای شهر قم پرداخته است از آنجا که اختلال سلوک جزو اختلال های رفتاری مخرب است و از لحاظ روان شناسی فردی و اجتماعی حائز اهمیت بوده و باید مورد توجه قرار گیردو اگر درمان نشود می تواند مشکلات زیادی را برای فرد و جامعه بوجود آورد در این تحقیق سعی شده است که به وسیله دو راهکار درمانی با رویکرد شناخت درمانی به درمان کودکان دارای اختلال سلوک پرداخته شود.