یکی از عوامل اصلی پیشرفت کشورها و سازمان ها انجام پروژه ها در قالب زمان مصوب، ویژگی های مشخص شده و کم ترین هزینه می باشد. انجام مطلوب پروژه، یعنی مجموعه تلاش های موقت در جهت ایجاد یک محصول، خدمت و یا نتیج? منحصر بفرد، در راستای دستیابی دولت ها و سازمان ها به اهدافشان و کمک به توسعه و رشد کشورها بسیار حائز اهمیت می باشند. بر همین اساس بایستی در کشور بر پروژه ها و نحوه انجام مطلوب آنها تمرکز نمود و هر آنچه که بر بهینگی انجام آنها موثرند مورد توجه قرار داد. یکی از عوامل اساسی موثر بر موفقیت پروژه ها، مدیریت می باشد. در قالب مدبربت با اتکا به دانش، تجربه و ابزار متناسب بایستی اقدام به تصمیم سازی و تصمیم گیری نمود و با عنایت به ابعاد زمان، هزینه، کیفیت، یکپارچگی، ارتباطات، ریسک، منابع اتسانی، تدارکات و محدوده، فعالیت ها را در راستای تحقق اهداف پروژه هدایت نمود. در این فرآیند اطلاعات عامل حیاتی محسوب می گردد. امروزه سیسنم های اطلاعاتی به عنوان تسهیل گرانی اثربخش و کارا در راستای تأمین اطلاعات به روز و صحیح نقش آفرینی می نمایند. یکی از اقسام سبستم های اطلاعاتی که به صورت خاص در زمینه پروژه توسعه یافته است، سیستم اطلاعات مدیریت پروژه می باشد. سیستم اطلاعات مدیریت پروژه مجموعه ای است متشکل از سخت افزار، نرم افزار، پایگاه داد ه ها، عملگرها، و مستندات پروژه که به عنوان یک ابزار ارتباطی برای تعریف نیازمندی های اطلاعاتی پروژه و به منظور مرتبط ساختن عناصر و عوامل مختلف درگیر در پروژه مورد استفاده واقع می شود. این سیستم داده های صحیح را با روش مناسب و در زمان درست از سطح سازمان پروژه گردآوری، تحلیل و در زمان نیاز در اختیار فرد مناسب برای بهره برداری قرار می دهد همچنین این سیستم امکانات لازم برای برنامه ریزی، بودجه بندی، هدایت، نظارت و ارزیابی عملکرد کل پروژه را در اختیار مدیر پروژه قرار می دهد. بنابراین شناخت دقیق سیستم اطلاعات مدیریت پروژه و شناسایی عوامل موثر بر موفقیت سیستم های اطلاعاتی و نیز بررسی میزان تأثیر آن بر موفقیت پروژه بسیار حائز اهمیت بوده و می تواند راهگشا باشد. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر بر سیستم اطلاعات مدیریت پروژه شناسایی شده و با استفاده از تکنبک تاپسیس اولویت بندی شدند. در ادامه میزان و چگونگی تأثیر سیستم اطلاعات مدیریت پروژه بر عملکرد پروژه و مدیریت پروژه، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در موفقیت پروژه، با استفاده از تکنیک دیمتل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا 6 دسته شاخص کیفیت سیستم اطلاعات مدیریت پروژه، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، کاربران سیستم اطلاعات مدیریت پروژه، بکارگیری سیستم اطلاعات مدیرت پروژه و قابلیت های سیستم اطلاعات مدیریت پروژه شناسایی شدند و برمبنای تکنیک تاپسیس مشخص گردید کیفیت سیستم اطلاعات مدیریت پروژه دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین مشخص گردید سیستم اطلاعات مدیریت پروژه بر عملکرد پروژه و مدیریت پروژه تأثیر می گذارد و مدیریت پروژه نیز عملکرد پروژه را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین سیستم اطلاعات مدیریت پروژه بر 9 حوزه استاندارد گستره دانش مدیریت پروژه تأثیر می گذارد، این 9 حوزه نیز عملکرد پروژه را تحت تأثیر قرار می دهند. سازماندهی اطلاعات در این پژوهش، شامل 5 فصل به شرح ذیل می باشد: فصل اول: در این فصل خلاصه ای از پژوهش، اهداف و مشکلات پژوهش و ضرورت تحقیق تشریح گردبده است. فصل دوم: منابع موجود در زمینه پروژه و سیستم های اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته و مفاهیم کلیدی در این حوزه ها تشریح شده، مدل های مطرح در زمینه سیستم های اطلاعاتی بررسی شده و در نهایت عوامل موثر بر سیستم اطلاعات مدیریت پروژه شناسایی گردبده اند. فصل سوم: در این فصل روش تحقیق، شیوه تجزیه و تحلیل داده ها و تکنیک های مورد استفاده تشریح شده است. فصل چهارم: در این فصل اقدامات صورت گرفته در زمینه پاسخ به سوالات پژوهش در راستای اهداف پژوهش به صورت کامل تشریح شده به گونه ای که تمامی تجزیه و تحلیل های صورت گرفته بر روی داده های گردآوری شده ارائه گردیده است. فصل پنجم: در این فصل نتایج حاصل از پژوهش تشریح گردیده و پیشنهادات برآمده از نتایج ارائه شده است. در نهایت در پیوست و ضمائم جداول مربوط به حل مدل ها آورده شده است. لغات کلیدی: پروژه، مدیریت پروژه، سیستم اطلاعات مدیریت پروژه، تکنیک تاپسیس و تکنیک دیمتل

پیشرفت های چشمگیر در حوزه فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی زمینه را برای ظهور شکل های جدید سازمان محیا کرده است. یکی از این اشکال سازمانی، سازمان مجازی است که در دو دهه اخیر ظهور کرده است. از طرفی دیگر کیفیت به عنوان عامل ایجاد کننده مزیت رقابتی همواره و در همه ی اشکال سازمانی مورد توجه بوده است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل روابط بین ابعاد مدیریت کیفیت در سازمان های مجازی انجام شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای ابعاد مدیریت کیفیت در سازمان های مجازی شناسایی شد و سپس با نظر سنجی از خبرگان ابعاد نهایی از میان ابعاد شناسایی شده استخراج شد. در قدم بعدی با استفاده از تکنیک دیماتل فازی (fuzzy-dematel) و نظرات خبرگان روابط بین ابعاد شناسایی شده تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده برای مدیریت کیفیت در سازمان های مجازی هفده بعد شناسایی شد که در سه دسته کیفیت محصول، کیفیت فرآیند و کیفیت شرکا دسته بندی شدند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل روابط بین ابعاد در دسته کیفیت محصول ابعاد دوام، ویژگی ها و قابلیت اطمینان، در دسته کیفیت فرآیند ابعاد ارتباطات، تعهد و اعتماد و در دسته کیفیت شرکا ابعاد وابستگی متقابل، استراتژی های کیفی و فرهنگ در گروه تأثیر قرار گرفتند بدین معنی که بیشترین تأثیر را بر مدیریت کیفیت در سازمان های مجازی دارند.

ایمنی سیستم کاری تابع عوامل متعددی است و ساختار پیچیده و پویایی دارد. همچنین ممکن است بین عوامل موثر در ایمنی سیستم، رابطه و وابستگی وجود داشته باشد. بنابراین، ایمنی سیستم را باید با دیدی همه جانبه و کل نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در پژوهش حاضر سعی شده تا میزان ریسک رفتار خطا (fbr) به عنوان یک عامل مهم در میزان ایمنی سیستم کار، از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(fahp)، تعیین شود. به همین منظور در مرحله اول عوامل تاثیرگذار مختلفی که از منابع متعدد جمع آوری شده بودند و با استفاده از تحلیل عاملی، توسط افراد خبره مورد ارزیابی قرار گرفتند و مهم ترین عوامل انتخاب شدند. پانزده نفر از افراد خبره که در سطوح عالی سازمان نقش تعیین کننده داشتند برای مصاحبه و پرسشنامه انتخاب شدند که دارای صلاحیت علمی و تجربی بالایی هستند. در مرحله بعد رتبه بندی عوامل با استفاده از مقیاس ارقام فازی انجام شد و طی یک مدل گام به گام fbr سیستم کار از طریق مدل تحلیل سلسله مراتب فازی محاسبه گردید. در پایان با محاسبه fbr سه سیستم کاری یک شرکت تولیدی واقع در قم، تصمیمات مربوط به تداوم عملیات، انجام عملیات اصلاحی و یا توقف سیستم اتخاذ گردید.

از مهم‏ترین عوامل تاثیرگذار بر ارتقای سطح رقابت‎پذیری‎ بنگاه‎ها و دستیابی به مزیت رقابتی، بهره‎گیری از قابلیت نوآوری‎های تکنولوژیک است. در این مطالعه با استخراج ابعاد مختلف این قابلیت‎ها، به بررسی میزان تاثیر آن ها بر رقابت‎پذیری و همچنین الویت‏بندی این ابعاد پرداخته شده‏است. پس از بررسی منابع و مقالات در این زمینه، قابلیت‎ها در قالب 6 بعد دسته‎بندی شدند و سپس ابعاد مختلف رقابت‎پذیری‎ استخراج گردید. به دلیل محدودیت در تعداد خبرگانی که هم توانمندی‎های نوآوری تکنولوژی و هم رقابت‎پذیری را به خوبی بشناسند و بر ابعاد آن ها تسلط داشته باشند، برای استخراج میزان تاثیر و چگونگی تاثیر این ابعاد از روش تحلیل و معادلات علت و معلولی در قالب روش‎های تصمیم‎گیری گروهی استفاده شد. به این منظور پرسشنامه‏ی استخراج میزان تاثیر ابعاد طراحی گردید. نتایج کسب شده بر‎ اساس الگوریتم تکنیک دیماتل مورد تحلیل و میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری ابعاد مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته‎های پژوهش ابعاد قابلیت‎های نوآوری تکنولوژیک بر رقابت‎پذیری شرکت‏های کوچک و متوسط موثر بوده و معیار"قابلیت یادگیری" به عنوان تاثیرگذار‎ترین عامل شناسایی شد. از ابعاد رقابت‎پذیری نیز "سودآوری"، بیشترین شدت تاثیرپذیری را کسب نمود.

شرایط رقابتی امروز، مدیران را ملزم کرده است، که برای بقاء سازمان خود، در توجه به منابع‎انسانی به ویژگی‎ها و فعالیت‎های فراتر از وظایف تعیین‎شده کارکنان بپردازند. این موضوع در سازمان‎های پروژه‎محور، که ادامه فعالیت‎های آنها در گرو اتمام موفقیت‎آمیز پروژه‎ها است، نمود بیشتری دارد. یکی از این ویژگی‎های رفتاری، رفتار شهروندی سازمانی است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی عملکرد تیم‎های مدیریت پروژه دارد. بدین منظور، با بررسی ادبیات رفتار شهروندی سازمانی، ابعاد و مدل‎های موجود در این زمینه استخراج گردید. همزمان، استانداردهای مدیریت پروژه بررسی و عوامل کلیدی موفقیت در پروژه مشخص شد. سپس، ضمن مشورت با اساتید و خبرگان رفتار شهروندی سازمان و پروژه، معیارهای مناسب جهت بررسی میزان تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی عملکرد تیم‎های مدیریت پروژه انتخاب شد. بدلیل محدود بودن جامعه پاسخ‎دهند‎گان که به هر دو موضوع مورد تحقیق اشراف کامل داشته باشند، پرسش‎نامه تهیه شده بین خبرگان برگزیده توزیع و نتایج جمع‎آوری گردید. برای تجزیه‎وتحلیل اطلاعات از روش‎های تصمیم‎گیری چندمعیاره، تکنیک دیماتل استفاده شد. قابل ذکر است، بدلیل افزایش دقت پاسخ‎ها و کاستن از اعمال نظرات سلیقه‎ای پاسخ‎دهندگان از منطق فازی نیز در تحلیل اطلاعات استفاده گردید. در نهایت برای تحلیل بهتر اطلاعات، با تعیین مقدار ارزش آستانه‎ای برابر با 0.159، نقشه نمودار جریان ارزش رسم گردید. قلمرو زمانی این تحقیق از اسفند 90 تا آبان 1391 و قلمرو مکانی آن،کلیه فعالیت‎های را شامل می‎شود، که درچارچوب ویژگی‎های یک پروژه عمرانی و ساخت و ساز قابل دسته‎بندی است. نتایج حاصل از تحقیق در دو بعد قابل بررسی است، از دیدگاه معیارهای سنجش عملکرد تیم‎های پروژه، به ترتیب: مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت کیفیت و مدیریت محدوده بیشترین تاثیر‎پذیری را از رفتار شهروندی سازمانی دریافت می‎کنند. در مورد ابعاد رفتار شهروندی سازمانی نیز مشخص گردید، وجدان‎کاری، در سطح اول بیشترین مقدار تاثیرگذاری را بر سه عامل سنجش عملکرد تیم‎های پروژه، یعنی مدیریت زمان، مدیریت هزینه و مدیریت کیفیت دارد. در سطح دوم جوانمردی و نوع‎دوستی و در سطح سوم نیز فضیلت شهروندی و احترام وتکریم، به ترتیب بیشترین مقدار تاثیر را بر معیارهای سه‎گانه سنجش عملکرد تیم‎های مدیریت پروژه، یعنی مدیریت هزینه، مدیریت زمان و مدیریت کیفیت دارند.

از جمله تحولات چشمگیر در قلمرو علوم مدیریت، بروز و ظهور پدیده هایی همچون یادگیری سازمانی و مدیریت دانش می باشد. جهان کنونی و دنیای کار به طور خاص، در حال تجربه کردن یک انتقال بی سابقه به سوی سازمان هایی با محوریت دانش، در یک جامعه مبتنی بر دانش می باشد. در چنین سازمانهایی به دانش به عنوان یک منبع با ارزش و جدی توجه می شود و تجهیز مهارت های پردازش دانش برای به حداکثر رساندن ارزش این منبع شدیداً حمایت می شود. بررسی پیشینه نظری و آرا صاحبنظران نشان می دهد که ضرورت بکارگیری مدیریت دانش در سازمان انکارناپذیر است. دانش می تواند برای سازمان ها مزیت رقابتی ایجاد کند، زیرا منابع دانش از منظر درک اجتماعی پیچیده اند و تقلید از آن ها بسیار مشکل است لذا برخورداری از چنین دانشی برای رسیدن به موفقیت های شغلی بیشتر و ادامه حیات سازمان اهمیت قابل توجهی دارد. علیرغم مزایای فراوان سیستم های مدیریت دانش، تخمین زده شده است که حدود 84 درصد پروژه های مدیریت دانش هیچ گونه تاثیر مهمی در بهبود کارایی سازمان های مذکور نداشته است و مدل های مختلف بدرستی جوابگوی سازمان های ایرانی نبوده اند. این تحقیق در راستای پاسخگویی به این سوال که چه مدلی می-تواند موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را افزایش دهد شکل گرفته و با مطالعه موردی شرکت مگفا(مرکز گسترش فناوری اطلاعات) به ارائه مدلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها می پردازد که در آن هدف، مدیریت تمام دانش هایی است که برای سازمان ارزش می آفریند که اولا با فرایندهای سازمان در ارتباط باشند و ثانیا در راستای مضامین استراتژیک و اهداف کلان سازمانی طراحی گردیده باشند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از حیث ماهیت توصیفی و از حیث هدف کاربردی است. در تحقیق حاضر با بررسی مدل های موجود، مدلی جهت پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ارائه میگردد.

مدیران در تمامی سازمان‏ها اعم از تولیدی، بازرگانی و خدماتی با محدودیت منابع مختلف روبرو هستند. معمولاً این منابع سرمایه، مواد اولیه، ظرفیت ماشین‏آلات و نیروی انسانی، مکان، زمان و ... را شامل می‏شود. درعین حال مدیران فراروی خود اهداف متعددی می‏بینند که این اهداف گاه با یکدیگر در تعارض می‏باشند و رسیدن به یک هدف مانع رسیدن به هدفی دیگر می‏شود. در شرایط کنونی، برنامه‏ریزی برای سازمان‏ها جهت دستیابی به اهداف امری واجب و ضروری است. شرکت‏های امروزی بدون داشتن هدف‏های بلندمدت و همچنین راه‏کارهای عملی برای دستیابی به آنها از ادامه حیات خود باز خواهند ماند. از طرف دیگر باید توجه داشت که سازمان‏ها سیستم‏های بازی هستند که در تعامل با محیط پیرامون خود به فعالیت مشغولند و باید در هنگام مطالعه آنها به این اصل توجه کافی شود. فرایند برنامه‏ریزی، یک سازمان را باتوجه به محیط پیرامون آن مورد توجه قرار داده و استراتژی‏های مناسبی را ارائه می‏دهد که نتیجه بکارگیری آنها دستیابی به اهداف سازمان خواهد بود. برنامه‏ریزی تولید نیز یکی از شاخص‏های مهم در موفقیت و یا عدم موفقیت واحدهای صنعتی به شمار می‏رود و به این منظور تولید بهینه محصولات می‏تواند تضمین‏کننده بقا واحد تولیدی در عرصه بازار باشد طبیعی است که این مهم با توجه به پیشرفت علوم و تکنولوژی و پیچیدگی اداره این واحدها میسر نمی‏گردد مگر مدیران خود را مقید ساخته و از مدل‏های برنامه‏ریزی ریاضی هر چه بیشتر بهره‏برداری نمایند. در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از روش‏های تصمیم‏گیری از جمله روش تحلیل سلسله مراتبی و برنامه‏ریزی آرمانی مدلی مناسب برای برنامه‏ریزی جامع تولید در شرکت تولیدی فیلتر سرکان ارائه داد بگونه‏ای که بتوان یک مدل مناسب از ارتباطات منطقی بین عملیات را تدوین و به کمک آن مسئولین ذیربط را در امر برنامه‏ریزی آتی شرکت یاری داد.

رشد روز افزون صنایع در دهه های اخیر و رقابت شدید در بازار، سبب توسعه مدل های بهینه سازی در سیستم های تولیدی مختلف شده است. در دنیای فراصنعتی کنونی برای شرکت ها، داشتن بهترین زمانبندی برای فعالیت ها، یک نیاز اساسی به منظور بقا می باشد و عملا سفارشی بدون موعد تحویل وجود ندارد. زمانبندی ماشین های موازی نامرتبط دسته مهمی از مدل های زمانبندی می باشد که از نقطه نظر تئوری و تجربی دارای اهمیت فراوان است. در این تحقیق مسأله زمانبندی ماشین های موازی نامرتبط، با هدف کمینه نمودن مجموع وزنی دیرکردها و زودکردها و نیز کمینه نمودن زمان تکمیل کارها بررسی شده است. همچنین برای نزدیکی مدل به دنیای واقعی محدودیت های مهمی نظیر، "زمان نصب وابسته به توالی پردازش کارها" و" دسترسی محدود به ماشین ها" در این مدل در نظر گرفته شده است. یک مدل دو هدفه برنامه ریزی عدد صحیح ارائه شده است که برای حل آن با توجه به اینکه این مدل متعلق به کلاس مسائل np-hard می باشد، دو الگوریتم فراابتکاری (nsga-ii و nrga) برای حل مسأله با اندازه های بزرگ توسعه داده شده است. برای حل مسائل با اندازه های کوچک و متوسط و نیز نشان دادن کارایی الگوریتم های فراابتکاری، مدل با یکی از روش حل دقیق با نام الگوریتم محدودیت-? نیز حل گردید و با الگوریتم های nsga-ii و nrga مقایسه شد تا کارایی آن ها را نشان دهد. در نهایت با طراحی مثال های عددی متنوع و حل آن ها، عملکرد دو الگوریتم فراابتکاری مذکور، مورد مقایسه قرار گرفت، و آنالیز نتایج محاسباتی نمایانگر عملکرد رضایت بخش الگوریتم های ارائه شده بوده است. همچنین با استفاده از شاخص های آماری، الگوریتم های فراابتکاری ارائه شده مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند که نتایج نشان دهنده کارایی بهتر الگوریتم فراابتکاری nrga در برخی شاخص های مشخص شده می باشد.

چکیده امروزه سازمان¬های تجاری با محیطی پیچیده¬تر و رقابتی¬تر از گذشته روبرو هستند. موفقیت تجاری یک سازمان تنها به تجزیه و تحلیل وضعیت درونی آن سازمان محدود نشده و تا اندازه ای زنجیره¬تأمین و توزیع آن را نیز شامل می شود. مدیریت یکپارچه زنجیره¬تامین یک فرآیند پیچیده است، زیرا سازمان¬ها و شرکای سازمانی بسیاری با منافع متفاوت در عملیات زنجیره¬تأمین درگیر می¬باشند. در زنجیره¬تامین، مدیران و رؤسای هر سازمان به منظور پاسخگویی به نیازهای مشتریان و افزایش حداکثری سودآوری، نیازمند همکاری متقابل با شرکای تجاریشان هستند.برنامه ریزی منابع سازمان همواره یک مولفه جدایی¬ناپذیر از مدیریت زنجیره¬تامین فرض شده است. هدف این تحقیق شناسایی و آماده سازی مدیران برای داشتن بینشی صحیح از تاثیر 5 ماژول برنامه¬ریزی منابع سازمان (یکپارچگی، برنامه ریزی تولید، کنترل، مدیریت مواد و مدیریت جریان کار) بر عملکرد زنجیره-تامین می¬باشد تا با توجه به نتایج آن به بهبود آن همت گمارند. روش تحقیق حاضر بر پایه هدف و ماهیت توصیفی- پیمایشی استوار بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه است. این پرسشنامه به صورت تصادفی میان کاربران بخش برنامه ریزی منابع سازمان در بین 5 شرکت تامین کننده ایران¬خودرو توزیع گردیده است. در تجزیه و تحلیل پرسشنامه از مباحث استنباطی و توصیف آماری مورد استفاده قرار گرفته است. آماره¬های توصیفی شامل جداول فراوانی بوده، در سطح استنباطی از معادله رگرسیون برای بررسی تأثیر آن و از روش آزمون میانگین تک متغیره برای تعیین جایگاه این ماژول¬ها در سازمان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که ماژول¬های یکپارچگی، برنامه ریزی تولید، مدیریت مواد، کنترل و مدیریت جریان کار تاثیری بر عملکرد زنجیره¬تامین نداشته و به تبع آن سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره تامین تاثیر نخواهد بود.

از زمان جنگ سرد تاکنون هم زمان با کاهش قدرت نخبگان نظامی، نقش دانشگاه ها تغییر کرده و روابط تازه ای بین دانشگاه، مراکز تحقیق و دولت ها جایگزین شده است (اتزکویتز و همکاران ، 2000). این امر سبب شد تا دانشگاه ها، نه تنها در مورد چگونگی ایجاد و تحصیل دانش، بلکه درباره ی چگونگی توزیع و ترویج آن از طریق ایجاد شبکه های جدید، تجدید نظری داشته باشند. هدف کلی از دفاتر انتقال تکنولوژی، توزیع و انتشار دانش ایجاد شده در جامعه است. انتقال تکنولوژی می تواند به عنوان جریان ورودی دانش فنی به بازار باشد؛ جایی که در آن فروخته و یا خریداری (داد و ستد) می شود (جاسینسکی ، 2009). از این رو، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل روابط بین عوامل موثر بر موفقیت دفاتر انتقال تکنولوژی انجام گرفته است. در این پژوهش، ابتدا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، عوامل موثر بر موفقیت دفاتر انتقال تکنولوژی، شناسایی و سپس عوامل نهایی از میان عوامل شناسایی شده، بدست آمده است که شامل دوازده عامل می باشد. این عوامل، بر اساس مطالعات انجام شده و تبادل نظر با افراد خبره در سه دسته ی؛ عوامل سازمانی، عوامل درونی اداره و نیز عوامل برون سازمانی دسته بندی شدند. در ادامه، با بررسی روابط میان این عوامل یافته شده، و با استفاده از تکنیک دیمتل و نظرات خبرگان، عوامل نهایی، استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل روابط بین عوامل، ابعاد ساختار سازمانی، استراتژی، اهداف و قدرت مالی از میان عوامل سازمانی و ابعاد تعاملات برون سازمانی و بلوغ نیروی انسانی از بین عوامل درونی اداره و نیز ابعاد ثبات سیاسی و اقتصادی، حمایت مالی دولت و ظرفیت تحقیقاتی دانشگاه از بین عوامل برون سازمانی، در گروه تأثیر قرار گرفتند؛ بدین معنی که بیشترین تأثیر را بر موفقیت دفاتر انتقال تکنولوژی دارند.

چکیده ندارد.