نام پژوهشگر: مهین سهرابی نصیر آبادی
طاهره مومنی مهین سهرابی نصیر آبادی
پارچه های منقوش از جمله تولیدات هنری با سابقه در ایران است و دوره صفویه یکی از درخشان ترین دوره ها در زمینه تولید پارچه های نقش دار به شمار می رود .از سوی دیگر نقاشی های دوره صفوی نشان دهنده شکوه و عظمت این عصر، نحوه زندگی طبقه اشراف و درباریان و انواع پوشش فاخر و زیبای آنان است . با توجه به اهمیت هر دو حوزه یاد شده ، مطالعه و بررسی هر چه بیشتر ضروری به نظر می رسد ، خصوصا آن که در جستجوی رابطه ای فی ما بین این دو حوزه باشیم . بنابراین تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی میان نقوش پارچه های دوره صفوی و نقوش البسه منقوش در نگاره های شاهنامه تهماسبی که نمونه شاخص مکتب تبریز صفوی است ،پرداخته است . در این راستا از طریق مطالعه کتابخانه ای و اسنادی (مکتوب و تصویری ) به بررسی و شناخت دقیق نقوش به کار رفته بر روی البسه مذکور پرداخته شده و ارتباط میان این نقوش با نقوش پارچه های این دوره و مشخصا میزان تاثیر نقوش پارچه های صفوی بر نقوش البسه نگاره ها مورد مطالعه قرار گرفته است . تحلیل و نتیجه گیری به عمل آمده از یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگارگران مکتب تبریز صفوی که در همه حوزه های هنری از جمله طراحی پارچه، قالی ،کاشی و . . . نقش بسزایی داشته اند، به همراه بافندگان پارچه و استادکاران در زمینه های گوناگون هنری ،گنجینه ای از نقوش را فراهم آورده اند که بخشی از آنها با طرحی ساده تر در البسه نگاره های شاهنامه تهماسبی مشاهده می شوند .
مایده شاهمرادی زهرا موسوی خامنه
ورود نقد صحیح در هر عرصه می تواند باعث پیشرفت و دستیابی به تعالی در آن عرصه شود. علم نقد (به معنای امروز) که خود یکی از فرزندان خلف فضای باز فرهنگی و اجتماعی است، از جمله سوغاتی هایی است که روشنفکران متجدد در بازگشت از سفرهایشان از دیار فرنگ در دوران قاجار، برای ایران به ارمغان آوردند. جدا از موضوع روشنفکران متجدد و سفرهایشان و مشکلات ناشی از ورود فرهنگ فرنگی به ایران، اساسا نقد چیز بدی نیست و بی واهمه باید از آن استقبال کرد. هنر نیز می تواند با بهره گیری از این پدیده به احیا، بازیابی و پیشرفت خود دست یابد. اما اینکه این نقد و یا منتقد چه تاثیری می تواند بر هنر این دوران داشته باشد، جای تامل و تحقیق دارد. اما این موضوع با تمام اهمیت و جذابیتی که دارد، ظاهرا کمتر از حد انتظار نظر محققان را به خود جلب نموده است. پژوهش در زمینه ی نقد هنر سنتی از دوران قاجار به تعریف هنر سنتی و شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران از آن دوران تا کنون منجر شد و در این راستا مطالعات گسترده کتابخانه ای و تحقیقات میدانی و مصاحبه با صاحب نظران، در نهایت باعث دستیابی به نتایج درخور توجهی در این پایان نامه شد که از آن جمله می توان به ارائه تعریفی تازه در باب هنرهای سنتی و نیز بررسی عیار نقد و رابطه ی آن با هنر سنتی، اشاره کرد. پژوهش حاضر بر پایه ی این فرض کلی بنا شده است که نقد و منتقد می تواند در تعیین جایگاه اثر هنری موثر باشد و برای بررسی بهتر بازه ی زمانی به آغاز دوره ی قاجار تا کنون محدود شده است. مطالب در 5 فصل قابل دستیابی است: فصل اول، مقدمه که مساله ی پژوهش، فرضیات، پرسشها و اهداف پژوهش را در بر می گیرد. فصل دوم، تعاریف که شامل تعریف واژگان عنوان پژوهش است. فصل سوم پیرامتن های پژوهش که به رابطه ی اجتماع، مذهب و سیاست با نقد می پردازد. فصل چهارم بدنه ی پژوهش که بررسی عیار نقد و منتقد و نیز نقد هنر سنتی اختصاص دارد و نهایتا فصل پنجم که جمع بندی و نتیجه-گیری است.
آزاده دهقانی حسن صادقی نایینی
چکیده کارگاه های سنتی وغیرسنتی ساخت آثار چوبی به لحاظ تجهیزات و عوامل محیطی و ارگونومیکی دارای ویژگی های خاص و بعضاً متفاوت با کارگاه های درودگری معمولی می باشد،لیکن مسئله«مخاطرات بهداشتی وایمنی شغلی»در همه کارگاه ها حائز اهمیت است.لذا دسترسی به معیارهای مناسب جهت پیشگیری ازمخاطرات شغلی نیاز به واکاوی داشته و این پژوهش درصدد دستیابی به اطلاعات جامع و دقیق در این زمینه می باشد؛خصوصا ًاینکه در کارگاه های سنتی برخی باورها و بنیان های فکری ویژه نیز در فضای طراحی و تولید آثار دخیل می باشد. این پژوهش با روشی توصیفی–تحلیلی و از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده و در40 کارگاه وبر روی 80 نفر از شاغلین به بررسی پرداخته است.شناسایی عوامل زیان آور فیزیکی محیطی(نور، صدا،...)و همچنین شیمیایی،و نیز ارزیابی اختلالات اسکلتی-عضلانی از طریق تست «نوردیک» و ارزیابی وضعیت بدنی شاخص پیشه ور با روش های«owas وrula»صورت پذیرفته است.برای آنالیزاطلاعات حاصل از تست«نوردیک»از نرم افزار«spss17» و برای رسم نمودارها از نرم افزار«excel» استفاده گردیده است.بررسی های انجام شده نشان داد که عوامل محیطی و فیزیکی ارزیابی شده دراین کارگاه ها در شرایط استانداردی قرار نداشته وبرطبق نتایج آنالیزهای تست نوردیک بیشترین اختلالات در نواحی کمر وگردن پیشه وران بروز می یابد.آزمون«فرضیه درد» در نواحی نه گانه بدن،نشان داد تنها در ناحیه درد کمر اختلاف معنادار(5 0/0 >p) در دو کارگاه گره چینی وخاتم کاری وجود دارد؛اقدامهای اصلاحی لازم جهت رفع این مخاطرات از طریق دوروشowas وrula مبنی برآنست که سطح اولویت اقدام های اصلاحی در وضعیت بدنی شاخص درکارگاه های معرق «ضرورت دارد» و درکارگاه های گره چینی ومشبک«بایستی به زودی اصلاحات وتحقیقات دقیقتری انجام گیرد».که این عوامل به دلیل وضعیت بدنی نامطلوب،شرایط نامناسب ایستگاه های کاری،ابزار کار و حتی ساعات طولانی کار در روز،بروز می یابد. در خصوص«باورهای حرفه ای» جاری در کارگاه های سنتی نیز مشخص شدکه به دلیل معنادار بودن حرفه و عدم وجود مرز بین کار و هنر و صنعت و...،پیشه وران از نوعی«رضایت روحی و روانی» برخوردار شده،که وجود این باورها نه تنها سبب بروز مخاطرات جسمانی شغلی نمی گردد،بلکه ایشان را از مخاطرات روانی ناشی از کار نیز مصون می دارد. کلید واژه ها کارگاه های چوب سنتی و غیرسنتی- باورهای حرفه ی- مخاطرات شغلی- تست نوردیک-روش(رولا و اوواز)
مهدی ارباب نیا مهین سهرابی نصیر آبادی
تزیینات کهن دژکوه خواجه جزءمنحصر بفردترین آثار دوره تاریخی ایران است با توجه به پیشینه تاریخی آثار کوه خواجه وتزیینات برآن واهمیت این مجموعه تاریخی در هنر ایران ،اهمیت این تحقیق در درباره باقیمانده این تزیینات دیده میشوددر حقیقت هدف از ارائه چنین موضوعی به عنوان موضوع پایان نامه بررسی آسیب های بیولوژیک و ارائه طرح حفاظت از آن در کهن دژکوه خواجه بوده که مورد بررسی قرار می گیرد . در این پژوهش از مطالعات وبررسی های تاریخی با توجه به ساختار تزیینات ،فن شناسی و آسیب شناسی بر روی این مقوله مورد بررسی قرار گرفته است .نتایج حاصل از فن شناسی نقش برجسته های گلی کوه خواجه نشان می دهد که در نقش برجسته های گلی فوق از مصالح بوم آور (گل رس+کاه )استفاده شده، سپس روی نقوش را با استفاده از یک لایه واندود گل، صاف شده است. همچنین تکنیک مورد استفاده در اجرای گچ بری کهن دژ ،خط اندازی های اولیه ونقر این خطوط بوده است، علاوه بر این منشایابی این گچ بری ها نشان دهنده استفاده از نهشت های گچ بوری شده همین منطقه است. تکنیک مورد استفاده در اجرای نقاشی های دیواری ،استفاده از آب رنگ بوده است،در بحث آسیب شناسی عوامل مختلف محیطی وشیمیایی در کلیه تزیینات مشاهده گردید. ضمن اینکه عوامل بیولوژیک به علت استفاده موادآلی در ساختار تزیینات موجود در کوه خواجه دیده شده است . در ادامه با توجه به مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی ،تحلیل آسیب های وارده وشناخت آسیب های مذکورمد نظرقرار گرفته ودر پایان ،جهت کنترل فرایندتخریب پیش بینی شده ودر اثر افزایش فعالیت ،بیولوژیک ،پیشنهادهای حفاظتی مناسب ارائه گردیده است . واژگان کلیدی: کوه خواجه ،تزیینات ،فن شناسی،آسیب شناسی،حفاظت ،آسیب بیولوژیک.
نیره سلیمانیان مهین سهرابی نصیر آبادی
«چاروق» پاپوشی چرمی با نقش دوزی های غنیِ سنتی و اصیل است که با ویژگیهای هویّتی متمایز از دیرباز در دو منطقه زنجان و بجنورد تولید می گردد. «چاروق سنتی بجنورد» با کاربری مشترک زنانه و مردانه، دارای هویتی ریشه دار دراصالتهای فرهنگی و پوششی این منطقه است که با گذر زمان و بدلیل عدم تحول و تغییر در ساختار سنتی و تبعاً عدم انطباق با مقتضیات پوششی نوین، ماهیتی تزیینی به خود گرفته و کاربری پویای آن متوقف شده است. از این رو به جهت ممانعت از اضمحلال این پاپوش بومی اصیل ضرورت دارد تا در مورد معایب ویژگی های مصرفی و موانع کاربری نوین آن واکاوی اصولی صورت پذیرد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت و معرفی پاپوش سنتی چاروق به منظور کسب راهکارهای کاربری نو بوده و مطالعاتی گسترده پیرامون این هنر دستی در زمینه های زیر انجام شده است: بررسی شاخصه هایی ازقبیل مراحل و تکنیک سنتی تولید، بررسی زیباشناسانه شامل تزیینات و نقش دوزیها، شناسایی مواد، متریال و ابزارهای دخیل دراین هنردستی در دو منطقه مورد مطالعه، یعنی بجنورد و زنجان. مطالعات در این زمینه ها به روش میدانی، مصاحبه و مشاهده- جهت جمع آوری اطلاعات شفاهی- و توصیف و تطبیق یافته ها و با استناد به منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی صورت پذیرفته است. بدین ترتیب آگاهی لازم از ویژگیهای چاروق هر منطقه حاصل آمده که بررسی تطبیقی آنها منجر به کسب وجوه مثبت جهت خلق مجدد کاربرد، بمنظور کاربری پایدار، برای چاروق بجنورد شده و مطالعه اصول ارگونومیک رایج در طراحی استاندارد پاپوش، تکمیل کننده اطلاعات پژوهش برای رسیدن به طرح هایی منطبق با معیارهای فنی و ملهم از ارزشهای سنتی بوده است. درنهایت پژوهش حاضر در راستای آزمون این فرضیه که احیا کاربری کمرنگ شد? چاروق بجنورد با حفظ زمینه های فرهنگی و زیبایی شناختی بومی نیازمند طراحی نمونه های کارآمد منطبق بر اصول ارگونومی و آنتروپومتری پا می باشد، با لحاظ داشتن کلی? نتایج کسب شده، موفق به طراحی نمونه های ارگونومیکیِ مطلوب درغالب مدل های زنانه و جهت کاربری این گروه خاص گردید.
الناز محمدی مهین سهرابی نصیر آبادی
هنرسنتی، هنری است با ارزش های معنوی که در قالب کهن الگوها و اساطیر ِ نمادین برآمده از سنت و فرهنگ جامعه ی سنتی متجلی می گردد. این هنر دارای ارزش های کمال گرایانه، زیباشناسانه و عمل گرایانه نیز هست. خلق اثری که واجد چنین ارزش هایی باشد خود نیازمند شرایطی خاص است و گفته می شود که مضامین روحانی منشأ این هنرند، و این کهن الگوها هستند که از ناخودآگاهی جمعی تا بیان گری این مضامین ایفای نقش می نمایند. از سوی دیگر این اصل پذیرفته وجود دارد که در فرآیند آفرینش هنری سه بعد از روان انسان در کنار یکدیگر و توأمان دخیل هستند، این سه بعد شامل ناخودآگاهی فردی و جمعی و خودآگاهی است. با این پیش فرض ها پژوهش حاضر به طرح پرسشی اساسی با این مضمون پرداخته است که میزان تأثیر گذاری فردیت یا ابعاد فردی روان هنرمند در هنرهای سنتی که مملو از کهن الگوها هستند چگونه است؟ در این راستا برای دستیابی به مطالب عینی و مستند، به نقش و چگونگی اثر گذاری ناخودآگاهی فردی در«هنرسنتی سلجوقیان»که سرشار از نقوش نمادین کهن الگویی هستند و نقش فرد در آن ها به گونه ای متفاوت از دوره های قبل و حتی دوره های بعد بوده، پرداخته شده است. آثار سفالین و فلزی این دوره به عنوان مورد مطالعه مد نظر قرار گرفته اند. یافته های پژوهش از طریق روش تجزیه و تحلیل کیفی مورد ارزیابی واقع شده و ضمن مرور نظریات و تعاریف مختلف در باب هنرسنتی و تئوری های مرتبط با فرایند خلق هنری، تئوری های حوزه روانشناسی در باب ناخودآگاهی و خودآگاهی جمعی و فردی، به تحلیل نظری هریک پرداخته و از طریق استنباط و بعضاً استنتاج نتایجی حاصل شده است. از این قرار که: بنا بر ماهیت هر آفرینش هنری، در فرایند خلق هنر سنتی ناخودآگاهی جمعی و ناخودآگاهی فردی توأمان فعال بوده، بدین صورت که هنرمند سنتی برای بیان مفاهیم روحانی و معنا پردازی ویژه ی خود مسلماً سراغ کهن الگوها، اسطوره ها و نمادها می رود تا با زبانی همگانی به بیان معانی ای بپردازد که همیشه و همه جا آشنا و فهمیدنی باشد، لیکن عمل وی ضمن دارا بودن وجه عام وجه خاص نیز دارد و انگار بخشی از وجود خود را نیز در آن تنیده است، چنانکه گفته اند کار دست این ویژگی را دارد! در واقع هنرمند از طریق ناخودآگاهی فردی موفق به گزینش مفاهیم مورد نظر از میان هزاران کهن الگو شده تا خودآگاهی فردی که درصدد خلق اثری کارکردگرایانه است از آن بهره گرفته و فرمی دارای محتوا را خلق نماید. و چنین است که همه هنرهای سنتی با هم دارای اشتراکات و در عین حال وجوه تمایز و تنوع بسیارند.
زهرا مرادقلی مهین سهرابی نصیر آبادی
چکیده پایان نامه : اقلیم گرم وخشک هموار در برگیرنده آثارخشتی می باشد.این آثار بنا به موقعیت زمانی ومکانی خود دارای تزئیینات ویژه با توجه به شرایط اقلیمی منطقه ای می باشند.با در نظرگرفتن این نکته، تزیینات با اشکال هندسی که با چیدن خشت در دیواره های بناهای خشتی منطقه سیستان وبلوچستان قبل وبعد از اسلام وجوددارد گواه برهنری غنی ازگذشته تا امروز بوده است و از این رو با پرداختن به تزیینات خشت چینی مشبک درآس بادها به اثبات این موضوع دست زده شد و با مطالعه وبررسی صورت گرفته منشاء تزیینات آس باد را در آثار قبل وبعداز اسلام مشاهده گردید. مطالعات تطبیقی برای اثبات سندیت تاریخی وفرهنگی ،زیباشناختی تزیینات آس بادها این نکته را نشان می دهد که این تزیینات گویای هویتی تاریخی با فکری خلاق وهنری منحصر به فرد بوده است زیرا در خلال اقلیم موجود این تزیینات به بهترین شکل ماهیت خود را حفظ کرده اندعلاوه برآن با مطالعات فن شناسی وآزمایشگاهی نوع وماهیت مصالح نشان داده شدوانواع آسیب های وارد شده که مهمترین آن آبشستگی تزیینات می باشد و با مطالعات قبلی مورد بررسی قرارگرفت و با در نظرگرفتن مبانی درست طرح حفاظت توسط محقق ارائه گردید. کلید واژه: آسیاب بادی ،تزئینات خشتی،آسیب شناسی وفن شناسی، حفاظت