نام پژوهشگر: محمد مهدی امینایی

جمع آوری و شناسائی ایزوله های بومی قارچ beauveria bassiana (balsamo) و بررسی کارایی آنها در کنترل آفات کلیدی استان کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1388
  زهرا زمانی   غلامرضا بخشی خانیکی

چکیده: از آنجا که با افزایش جمعیت کره زمین ، نیاز به مواد غذایی نیز افزایش پیدا کرده و تقریبا یک سوم محصولات کشاورزی توسط خسارت ناشی از آفات از بین می روند، لذا کنترل آفات بسیار ضروری است. تاکنون موثرترین وسریعترین راه برای کنترل آفات استفاده از سموم شیمیایی بوده است. در سالهای اخیر با توجه به اثرات خطرناک آفت کش های سنتتیک روی سلامت انسانها،حیوانات وگیاهان، دانشمندان را به جستجوی روش های جایگزینی که آلودگی وسمیت کمتری داشته باشند، بر انگیخت که یکی از این روش ها کنترل بیولوژیکی می باشد. پنج گروه حشره کش میکروبی وجود دارد:باکتری ، ویروس، نماتود، پروتیستا و قارچ که از میان آنها قارچها از عوامل مهم محدود کننده جمعیت حشرات در طبیعت بشمار می آیند . تا بحال بیش از 700 گونه قارچ بیماریزا حشرات در کلاس هایفوماسیت شرح داده شده است که مهمترین و کاربردی ترین آنها قارچ beauveria bassiana است. در این تحقیق با جدا سازی سویه پاتوژن kb215 قارچ beauveria bassiana از خاک و حشره و تولید کنیدی هوایی و کنیدی غوطه ور و بلاستوسپور در شرایط آزمایشگاه و بررسی شرایط بهینه تولید آنهاو تهیه سوسپانسیون اسپور و اسپری آن ،از این قارچ برای کنترل آفات کلیدی کرمان از جمله شته اقاقیا aphis faba، زنجره خرماommatissus lybicus، مگس سفیدbemisia tabaci ، شپشه آرد tribolium castaneuem مورد بهره وری قرار گرفت. تستهای آلوده سازی، با اسپری مستقیم حشره صورت گرفت.بیواسی با استفاده از تلقیح سه غلظت 106× 1 ، 107×1، 108×1 کنیدی بر میلی لیتر انجام شد وکنترل با % 01/0 توین 80 در آب مقطر، اسپری شد. بعد از اسپری کردن پلیتها در انکوباتور با دما c1 ± 25 و رطوبت نسبی80% قرار داده شدند.حشرات تست شده هر روز برای ردیابی رشد قارچ بروی آنها بررسی می شدند که بعد از 9 روز ، درصد مرگ ومیر با غلظت 108×1 به ترتیب 4/42% ،4/46% ، 34% و7/37% بود.امروزه کنترل بیولوژیکی و به خصوص کنترل میکروبی هیچ نگرانی از لحاظ تاثیرات جانبی و ایمنی بیان نشده است. در نتیجه سعی در تولید انبوه آن در مقیاس صنعتی و تولید تجاری آن شده ، که در اینجا به بررسی تعدادی از عوامل موثر دربازیافت بهینه و تولید انبوه قارچ می پردازیم .

مطالعه آفلاتوکسین زایی جدایه های aspergillus spp. و اثر آنتاگونیستی اکتینومیست های خاکزی باغات پسته کرمان بر علیه آفلاتوکسیژنیک ترین جدایه قارچ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1388
  محمد کاکویی نژاد   پروفسور غلامحسین شهیدی

قارچ aspergillus sp.، از عوامل تولید زهرابه آفلاتوکسین است و دارای پراکنش وسیع جهانی می باشد که امروزه صادرات پسته را به خطر انداخته است. بنابراین مبارزه با این بیمارگر از طریق روش های غیرکلاسیک مورد توجه متخصصین دنیا قرار دارد. در زمینه علل و عوامل استفاده از کنترل بیولوژیک علیه بیمارگر مورد مطالعه می توان به بررسی نقاط ضعف سایر روش ها مخصوصا کنترل شیمیایی پرداخت. برای این قارچ و دیگر قارچ ها، استفاده از قارچکش های شیمیایی اهمیت و جذابیت خویش را از دست داده اند. قارچکش ها مهمترین ابزار کنترلی این بیمارگرها می باشند، اما گسترش سویه های مقاوم بیمارگرها به این قارچکش ها و نیز تاثیرات سوء این ترکیبات روی سلامت مصرف کنندگان و محیط زیست نیاز به دستیابی به روش های جایگزین برای این ترکیبات را طلب می کند. از این رو کنترل بیولوژیکی این عامل بیماری زا توجه زیادی را به خود جلب نموده است و در طول چند سال گذشته کنترل بیولوژیکی بعنوان یک استراتژی موثر برای پیکار با آسیب های پس از برداشت در میوه ها مورد تایید قرارگرفته است. از طرف دیگر اکتینومیست ها با خصلت پراکنش گسترده، رشد ریسه ای در خاک، توانایی در کلونیزه کردن سطح ریشه گیاه، اثرات بازدارندگی روی میکروارگانیسم ها و تولید متابولیت های ثانویه متنوع از لحاظ شیمیایی از جمله آنتی بیوتیک ها، به عنوان عوامل مقتدر کنترل بیولوژیکی علیه بسیاری از عوامل بیماری زای گیاهی به شمار می روند و همچنین می توانند در استقرار موازنه میکروبیولوژیکی در خاک، نقش فعالی داشته باشند. بر این اساس از خاک و میوه پسته شهرستان های کرمان، رفسنجان، سیرجان و زرند مجموعا 102 جدایه آسپرژیلوس جدا شد و پس از انجام آزمایش های tlc و hplc، آفلاتوکسیژنیک ترین جدایه که جدایه 17 بود بدست آمد و با هدف بدست آوردن جدایه های آنتاگونیست علیه جدایه قارچ مذکور از اکتینومیست های خاکزی شهرستان های فوق الذکر مجموعاً 52 جدایه غربالگری شد. پس از آن به منظور تعیین توانایی جدایه های اکتینومیست بدست آمده در تولید ماده ضد قارچی علیه قارچ مذکور، آزمون زیستی انجام شد. از مجموع 8 جدایه فعال، جدایه استرپتومایسس 431، دارای بیشترین اثر آنتاگونیستی به صورت fungistatic علیه جدایه آسپرژیلوس 17 بود. با انتقال جدایه مزبور به کشت مایع و تعیین منحنی رشد آن، مشاهده شد که بیشترین فعالیت آنتاگونیستی این جدایه در روز سیزدهم بعد از مایه زنی می باشد. جدایه 431 بعد از قرار گرفتن در معرض کلروفرم اثر آنتی بیوتیکی خود را روی جدایه 17 قارچ حفظ نمود. بررسی ویژگی های بیوشیمیایی جدایه استرپتومایسس 431 نشان داد که: ماده فعال ضد قارچی آن قطبی بوده و در آب حل می گردد، در حالی که قابلیت حل شدن در متانول وکلروفرم را ندارد. در آزمایش مربوط به تعیین دامنه حرارتی و تعیین پایداری در محیط این جدایه تا دمای c70ْ فعالیت بیولوژیک خود را حفظ نموده و پایداری آن تحت شرایط آزمایشگاهی حدود 62 روز ارزیابی شد. حداقل غلظت بازدارنده از رشد(mic)، با استفاده از حلالیت ماده خشک عصاره سویه های فعال در حلال آب مقطر، برای جدایه 431، mg/cc 12.5 مشخص شد. بعد از آزمون های انجام شده مشخص شد که جدایه اکتینومیست 431 به خوبی جلوی رشد جدایه آسپرژیلوس را گرفته که احتمالا این ممانعت بدلیل تولید موادی با ماهیت آنتی بیوتیکی است، در نتیجه نیاز به آزمایشات بیشتر در باغات اقتصادی استان جهت تأیید و یا رد این جدایه همچنین آزمایشات گسترده جهت شناسایی ترکیبات فعال از نظر ساختار شیمیایی و ترکیبات موثر و تحقیقات گلخانه ای بر روی قسمت های رویشی و زایشی گیاه و افزایش محصول در تحقیقات فراتر باید انجام بپذیرد.

ارزیابی استرپتومایسیس های جدا شده از خاک های شهرستان های ارزوئیه، بردسیر، سیرجان و کرمان در کنترل بیولوژیک بیماری fusariosis طوقه و ریشه گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  نغمه معقول   غلامحسین شهیدی بنجار

پژمردگی آوندی فوزاریومی ناشی از fusarium oxysporum و پوسیدگی ریشه طوقه گندمgraminearum f. یکی از بیماری های گندم در مناطقی است که گندم به طور وسیع کشت می شود. بیمارگر یک موجود خاکزی است، که به صورت ساپروفیتی تا مدتهای طولانی در مزرعه باقی می ماند و لذا کنترل و مبارزه با آنها بسیار مشکل است. در طول چندین سال اخیر، جنبه هایی از روابط گیاه- اکتینومسیت به طور گسترده ای مطالعه شده است. در این تحقیق ابتدا گونه هایf. oxysporum و graminearum f. از گندمهای اورزوئیه، سیرجان جدا شد و سپس در تلاش برای کشف میکرو ارگانیسمهای جدید بیوکنترل علیه قارچ f. oxysporum ، graminearum f. غربالگری نمونه های خاک شهرستانهای کرمان، بردسیر، اورزوئیه و سیرجان انجام شد. در حدود 120 جدایه اکتینومیست خالص از خاکهای زراعی شهرستانهای مذکور جدا شدند. در آزمون های زیستی کشت جامد و مایع، ازمیان این جدایه ها، تعداد چهار جدایه c0, c3, c101 و c118 دارای فعالیت بازدارندگی مناسب و معنی دار علیه قارچهای مولد بیماری بودند. همچنین درآزمایشات گلخانه ای که به صورت استفاده از سوسپانسیون جدایه های اکتینومیست و به دو روش، یکی در زمان کاشت و دیگری به صورت بذرمال انجام شد، جدایه های مذکور به صورت معنی داراز بروز علائم آلودگی روی گیاهچه های گندم ممانعت نموده و توانایی بالقوه آن ها جهت کنترل این بیماری به اثبات رسید. توانایی جدایه های مذکور در بیوکنترل قارچ بیمارگرf. oxysporum و graminearum f. توجه به خصوصیات بومی آنها، زمینه تحقیقات گسترده تر بیوشیمیایی و مولکولی را در آینده فراهم می آورد.