نام پژوهشگر: غلام رضا خواجه سروی
نصرالله خواجه ابراهیم برزگر
شکل گیری جنبش های اسلامی از یک سو متاثر از عوامل عینی ماننداستعمار غرب، انحطاط فکری و استبداد داخلی، الغای خلافت عثمانی، سکولار سازی شتابزده جوامع اسلامی، شکست های نظامی مسلمانان از بیگانگان، شکست الگوهای رقیب مانند ناسیونالیسم و سوسیالیسم عربی، وانحطاط درونی(بحران مشروعیت، بحران هویت، توزیع ناعادلانه ثروت، فساد و سرکوب)، بوجود آمدند و از سوی دیگر متاثر از عوامل فکری و اندیشه مانند آموزه های اصلاح طلبانه و دستورات دینی مبتنی بر مبارزه با ظلم، کفر و طاغوت و تلاش برای ایجادجامعه ای با ارزش دینی می باشد. در نتیجه جنبش های گوناگونی به وجود آمدند که یکی از آنها جنبش «شاه ولی الله دهلوی» بود. شاه ولی الله که از فساد و انحطاط جامعه اسلامی و تباهی و تفرقه مذهبی، فکری و اجتماعی مسلمانان سنی در هند رنج می برد، به ضرورت اصلاح و نوآوری و تحول فکری متناسب با اوضاع و احوال عصر پی برد. او به رغم گرایشهای صوفیانه همانند ابن الوهاب شعارهای اصلاحی سر داد و به منظور بر گرداندن اسلام به شهرت و اعتبار اولیه، به نفی خرافات و بدعتها و پیرایه ها و طرح شعار بازگشت به اسلام راستین و بویژه رفع تفرقه و تشتت از میان مسلمانان سنی و ایجاد وحدت میان مذاهب اسلامی (غیر از تشیع) و آشتی دادن پیراوان آن مذاهب و مکاتب صوفیانه همت گذاشت. جنبش شاه ولی الله سر چشمه بسیاری از حرکت ها و جنبشهای بنیادگرا، اصلاح طلب و اسلامی در هند از زمان استعمار انگلیس بر هند بود. جماعت تبلیغ هند همانند بسیاری از جنبش ها و حرکت های مسلمانان در دوران استعمار انگلیس ، ریشه در حرکت شاه ولی الله دارد . یکی از فراگیر ترین جنبش ها وحرکت های اسلامی معاصر، در سال (1305ش|1926میلادی) توسط مولانا محمد الیاس کاندهلوی (متوفی 1323ش)به وجود آمد. این جنبش به منظور تبلیغ اسلام ، از منطقه ای به نام میوات آغاز شد و به تدریج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت، به گونه ای که امروزه در جهان یکی از جنبش های اسلامی شاخته شده است. این جنبش نیز مانند تمامی جنبش های اسلامی در هند ریشه در استعمار انگلستان و حرکت اصلاح طلبانه شاه ولی الله دهلوی دارد که هم زمان با آغاز ظهور مسلمانان در هند آغاز شد. رهبران این جنبش به دعوت قبل از سیاست تاکید می کنند. و تا جامعه از هر جهت آماده برای فداکاری برای دین نباشند به سیاست روی نمی آورند. شکل گیری جنبش های اسلامی از یک سو متاثر از عوامل عینی ماننداستعمار غرب، انحطاط فکری و استبداد داخلی، الغای خلافت عثمانی، سکولار سازی شتابزده جوامع اسلامی، شکست های نظامی مسلمانان از بیگانگان، شکست الگوهای رقیب مانند ناسیونالیسم و سوسیالیسم عربی، وانحطاط درونی(بحران مشروعیت، بحران هویت، توزیع ناعادلانه ثروت، فساد و سرکوب)، بوجود آمدند و از سوی دیگر متاثر از عوامل فکری و اندیشه مانند آموزه های اصلاح طلبانه و دستورات دینی مبتنی بر مبارزه با ظلم، کفر و طاغوت و تلاش برای ایجادجامعه ای با ارزش دینی می باشد. در نتیجه جنبش های گوناگونی به وجود آمدند که یکی از آنها جنبش «شاه ولی الله دهلوی» بود. شاه ولی الله که از فساد و انحطاط جامعه اسلامی و تباهی و تفرقه مذهبی، فکری و اجتماعی مسلمانان سنی در هند رنج می برد، به ضرورت اصلاح و نوآوری و تحول فکری متناسب با اوضاع و احوال عصر پی برد. او به رغم گرایشهای صوفیانه همانند ابن الوهاب شعارهای اصلاحی سر داد و به منظور بر گرداندن اسلام به شهرت و اعتبار اولیه، به نفی خرافات و بدعتها و پیرایه ها و طرح شعار بازگشت به اسلام راستین و بویژه رفع تفرقه و تشتت از میان مسلمانان سنی و ایجاد وحدت میان مذاهب اسلامی (غیر از تشیع) و آشتی دادن پیراوان آن مذاهب و مکاتب صوفیانه همت گذاشت. جنبش شاه ولی الله سر چشمه بسیاری از حرکت ها و جنبشهای بنیادگرا، اصلاح طلب و اسلامی در هند از زمان استعمار انگلیس بر هند بود. جماعت تبلیغ هند همانند بسیاری از جنبش ها و حرکت های مسلمانان در دوران استعمار انگلیس ، ریشه در حرکت شاه ولی الله دارد . جماعت تبلیغ را به عنوان جنبشی دینی تا سیاسی که در خارج از کشور تاسیس شده و مرکز اصلی آن نیز در خارج از کشور قرار دارد، می تواند به عنوان پدیده امنیتی لحاظ کرد. این جماعت از زمان ورود به ایران تاکنون باعث گسترش تفکراتی پیرامون موضوعات مختلف شده است و این تفکرات را می توان سرچشمه احساس خطر حکومت ایران از این جنبش لحاظ کرد. تهدیدات و فرصت هایی که از جانب این جنبش، نظام جمهوری اسلامی ایران را در بر می گیرد و مسئولین ما به عنوان دغدغه به این امور می پردازند را می توان در نحوء مدیریت و برخورد با این جنبش خلاصه کرد. در صورتی که برخوردی مناسب با این جنبش شود و نیاز ها و خواسته های این جنبش تامین شود، می توان این جنبش را محفلی برای افزایش امنیت و احساس آرامش مردم منطقه جنوب شرق ایران قرار داد
سید محمد رضا بزاززاده طزرجانی غلام رضا خواجه سروی
اسلام سیاسی مفهومی مربوط به دوران جدید می باشد که اشاره به رابطه ی میان دین اسلام و حکومت دارد اما انقلاب اسلامی ایران نوع بدیعی از ارتباط میان اسلام و حکومت را با رهبری فکری امام خمینی ایجاد کرد که عنصر اساسی به نام عقل را وارد این ارتباط کرد. عقلانیت موجود در نظریه امام خمینی ابعاد زمانی و مکانی امر حکومت داری و به عبارت کلی تر مصلحت را در عمل سیاسی حکمران در نظر می گیرد. اسلام سیاسی عقلانی انقلاب اسلامی ایران تأثیر مستقیم بر حزب الله لبنان داشته به طوری که همانند اسلام سیاسی عقلانی انقلاب ایران از سه مرحله پیروزی، تحکیم و توسعه عبور کرده است. در این پژوهش ما از نظریه پخش و نیز بررسی سه مرحله مذکور به اثبات ادعای خود مبنی بر اینکه اسلام سیاسی عقلانی انقلاب اسلامی ایران تأثیری مستقیم و بارز بر حزب الله لبان داشته است می پردازیم.
پروانه عزیزی محمدباقر خرمشاد
سوال محوری رسال? حاضر که با عنوان "روشنفکری دینی در ایران: بررسی دیدگاه های شریعتی، نصر، سروش و آوینی" نگاشته شده است، عبارت است از: دیدگاه های شریعتی، نصر، سروش و آوینی نسبت به مسأله های روشنفکری و روشنفکـری دینی ایران؛ سنت و تجدد، دین و سکولاریسم، خود و غرب (هویت) و حکومت و حاکمیت چیست؟ برای یافتن پاسخ پرسش فوق فرضیه های زیر مطرح گردید: 1- نصر و آوینی به نقد رادیکال مدرنیته و توجه به سنت ها می پردازند. شریعتی ضمن نقد رادیکال مدرنیته به نقد رادیکال سنت نیز می پردازد در حالی که سروش با حمایت رادیکال از مدرنیته به نقد رادیکال سنت مبادرت می ورزد. 2- سروش و نصر نقش حداقلی برای دین در سیاست و اجتماع قائل هستند، این در حالی است که آوینی و شریعتی نقش حداکثری برای دین در سیاست و اجتماع قائل هستند. 3- هر چهار روشنفکر ابتدا به نقد روشنفکری و روشنفکران پرداخته اند. آوینی و نصر روشنفکری را رد کرده و برای آن جایگاه و رسالتی قائل نبودند؛ این در حالی است که روشنفکر در نزد شریعتی و سروش جایگاه والایی دارد. و در مورد غرب شریعتی، آوینی و نصر غرب را مورد نقد قرار داده اند، در حالی که سروش دید انتقادی کمتری نسبت به غرب دارد. 4- شریعتی به دموکراسی هدایت شده؛ حکومت نخبگان روشنفکر که به یک ایدئولوژی پایبند است با یک دستور کار تعیین شده مترقی و انقلابی و با یک رهبر که در برابر امام و مردم پاسخگوست، اعتقاد داشت. حکومت مورد نظر نصر نوعی سلطنت اسلامی است. حکومت مورد نظر سروش حکومت دموکراتیک با نقش حداقلی برای دین و تأکید برحقوق غیر دینی مردم است و بالاخره حکومت مورد نظر آوینی مدل حکومت مردمسالاری دینی (نظام و لایت فقیه) است. به این ترتیب نظریات چهار روشنفکر دینی ایران علاوه بر خود روشنفکری در خصوص چهار مسأل? اصلی روشنفکـری و روشنفکـری دینی ایران یعنی سنت وتجـدد، دین و سکولاریسم، خـود و غرب (هویت) و حکومت و حاکمیت به تفصیل مورد نقد و بررسی، تطبیق و مقایسه و بالأخره تحلیل و نتیجه گیری قرار گرفته است.