نام پژوهشگر: حسن سرباز
زینب افلاکی بدرلو احمد نهیرات
رثا عالی ترین نمونه شعر عاطفی، صادق ترین نوع شعر، به عنوان یکی از اغراض مستقل شعری از گذشته های دور نقشی پر رنگ بر صفحه شعر شاعران داشته است. رثا به سه دسته «ندب ، تأبین و عزا» تقسیم می شود و از اغراض پرکاربرد شاعر جاهلی و آیینه اعتقاد و نگرش وی نسبت به مسأله مرگ است. مرثیه پاره ای از پیکر? ادبیات در صدر اسلام نیز به شمار می آید. اسلام با ظهور خود باورها و اندیشه های تازه ای را به میان آورد که بازتاب آن را می توان به وضوح در عرصه ادب و شعر و به خصوص مرثیه مشاهده کرد. این باورها و اندیشه های هدایتگر و نوین نه تنها در درونمایه شعری بلکه در شکل آن نیز تأثیر بسزایی گذاشته است، و به پیدایش معانی جدید نزد شاعران مرثیه سرا کمک کرده است تا بتوانند اشعاری پر محتوا و چه بسا متفاوت با مجموعه آثار گذشته ادبی خویش بسرایند. و نیز ظهور اسلام باعث شد که مفاهیم رثا صبغه الهی به خود بگیرد و بسیاری از مضامین عصر جاهلی تغییر پیدا کند.
صادق آینه پور حسن سرباز
چکیده رمان تاریخی یکی از انواع رمان است که در آن نویسنده واقعیت های تاریخی را با تحلیل داستانی می آمیزد و با کمک آن به بیان مسائل عصر خود و انعکاس واقعیت های جامعه در دوره ای غیر از زمان روی دادن حوادث تاریخی می پردازد که هدف از آن بیداری، ارشاد و عبرت گیری از یک دوره تاریخی است. در این نوع رمان شخصیت نقش مهمی را ایفا می کند که می تواند به صورت شخصیت های واقعی یا تخیلی باشد. جنبه تخیلی این شخصیت ها به نویسنده امکان می دهد که از قید و بندهای تحمیلی تاریخی رهایی یابد و به میل خود در خصوصیات آنها دخل و تصرف کند و با الهام گرفتن از تاریخ به بررسی واقعیت های موجود بپردازد. رمان تاریخی در ادبیات عرب تحت تأثیر یک سری جدال های فکری و سیاسی و در شرایطی که کشورهای عربی زیرسلطه استعمار خارجی بودند و نیز همزمان با فروپاشی دولت عثمانی و مطرح شدن مباحثی از قبیل تشکیل دولت یکپارچه عربی پدید آمد که عواملی مثل مقابله با استعمارگران، رشد بیداری ملی، آگاهی مردم از وضعیت نابسامان مملکت و اختلافات داخلی در پیدایش آن موثر بود. نجیب محفوظ نویسنده سرشناس مصر یکی از آغازگران نگارش رمان تاریخی به شکل فنی است، او برای بیان واقعیت های جامعه خود از حوادث تاریخی مصر باستان کمک می گیرد و می کوشد گرفتاری های عصر حاضر را در قالب تاریخ بریزد و مشکلات موجود را با الهام از گذشته به حاکمان و ملت مصر یادآوری کند. از این رو سه رمان تاریخی «عبث الاقدار»، «رادوبیس» و «کفاح طیبه» را برای تقویت روحیه ملی و مقاومت در برابر استعمارگران می نویسد. این مرحله از نویسندگی محفوظ که از سال 1939 تا 1944 ادامه می یابد به مرحله تاریخی شهرت دارد.این رمان های تاریخی اشاره های رمزی واضحی به واقعیت اجتماعی مصر در دوران حکومت پادشاهی دارد به طوری که نویسنده در «عبث الاقدار» سیاست استبداد و زور را محکوم می کند و در «رادویس» از فساد حکومتی شاهان انتقاد می کند و در «کفاح طیبه» مسأله آزاد سازی سیاسی و اجتماعی مصر از چنگال استعمارگران را می ستاید. او شخصیت های معاصر مصر را در قالب شخصیت های تاریخی می ریزد و اکثر این شخصیت ها دارای نقاب تاریخی هستند. واژگان کلیدی: نجیب محفوظ، رمان تاریخی، شخصیت پردازی، عبث الاقدار، رادوبیس، کفاح طیبه.
چنور مرادی حسن سرباز
این پژوهش به بررسی پدیده ی اغتراب که یکی از مضامین شعری درادبیات معاصر عربی است، در زندگی و شعر بلند الحیدری، می پردازد، که پس از تبیین مفهوم این پدیده و اشاراتی گذرا به تجلی آن در ادبیات قدیم از عصر جاهلی تا عصر معاصر به ذکر انواع آن پرداخته است. با در نظر گرفتن سوالاتی از جمله عوامل اغتراب، انواع اغتراب در زندگی و شعر بلند الحیدری و واکنش وی در برابر این پدیده، این پژوهش به این نتیجه رسیده است که بلند الحیدری به خاطر شرایط خانوادگی، اجتماعی، عاطفی، روحی، سیاسی و... اغتراب را تجربه نموده است، و شواهد شعری او در این زمینه ها این مطلب را تأیید می کند. احساس تنهایی شاعر به سبب تبعیض والدین میان وی و دو فرزند دیگر خانواده باعث شد که او خانواده و به دنبال آن جامعه وسرزمین خویش- عراق- که از بی عدالتی و ستم و اعمال نا جوانمردانه ی حاکم ودیکتاتور وقت، در رنج بود رها کند و با کوله باری از غم و اندوه راهی دیار غربت شود. شاعر که از اغتراب های متوالی وگوناگون در تنگنا قرار می گیرد برای رهایی خویش از این حالت واکنش هایی از خود بروز می دهد، او از طریق بازگشت به گذشته و دوران کودکی که چندان تفاوتی با زمان حالش نداشت، و بنای آرمان شهری در عالم اندیشه و خیال خویش که در آن آرمان ها و آرزوهای دست نیافته ی خویش رامحقق سازد، و نیز در پیش گرفتن راه هرزگی و عیاری برای فراموش کردن آلام خویش سعی کرد که از شدت وفشار اغتراب های خویش بکاهد و گرچه این تجربه ها در این راه اندکی او را یاری نمود اما این پدیده تا پایان عمر همواره همراه او بود تا اینکه سرانجام در دیار غربت دار فانی را وداع گفت. کلید واژه ها: شعر معاصر عربی، بلند الحیدری، اغتراب، انواع اغتراب، عوامل اغتراب.
محسن صولی جمیل جعفری
ادبیات عرب در دوران معاصر، رمان را به عنوان نوع جدیدی از انواع ادبی را به خود دیده که همگام با شعر و حتی فعالتر از شعر، به صورت زیبا و هنرمندانه به تعبیری همه جانبه در مورد هستی و انسان می پردازد. «نجیب محفوظ» نویسنده و ادیب مصری (متولد 1911) از کسانی می-باشد که در رشد و شکوفایی این فن نقش بسزایی داشته است. دوران نویسندگی نجیب محفوظ به سه مرحله ی تاریخی، اجتماعی و فلسفی تقسیم شده؛ که در هر سه مرحله مصر و مسائل آن محور اصلی افکار و اندیشه های وی می باشد. رمان «اللص و الکلاب» از آثار مرحله ی سوم نویسندگی وی، یعنی مرحله ی فلسفی می باشد که در سال 1962 و بعد از انقلاب 1952 مصر نوشته شد. نجیب محفوظ در این رمان قضایا ی آزادی، عدالت و خیانت را در جامعه ی مصر، مضمون و درون مایه رمان خود ساخته؛ که در ورای آن مسائل جامعه ی بشری معاصر را به تصویر می کشد. عناصر هنری این رمان به نحو شایسته ای در خدمت درون مایه آن می باشد. این توجه به عناصر سبب شده که فضای منطقی و قابل باوری حاکم بر رمان باشد و هر حادثه دارای علتی خاص باشد. در میان عناصر موجود، عنصر شخصیت به ویژه شخصیت قهرمان و افکارش پررنگ-تر از سایر عناصر به ایفای نقش می پردازد چراکه نجیب محفوظ از طریق این عنصر افکارش را بیان می کند.
عثمان ناصری صادق فتحی دهکردی
این پژوهش به بررسی نماد در شعر شاعر بلند پایه ای مدرنیسم ادونیس پرداخته است، ادونیس در خانواده فقیر سوریه ای به دنیا آمد، تحصیلات ادبی آغازین را نزد پدر فراگرفت، پس از آن موفق به گرفتن دکترای ادبیات در دانشگاه لبنان گردید، سال 1985م لبنان را به مقصد پاریس ترک گفت و هم اکنون نیز در آنجا به سر می برند، پژوهش ها و مقاله های گوناگونی در زمینه و زیاده بر آن مجموعه شعری گرانبهای تاکنون از ایشان به چاپ رسیده است. ادونیس بر پایه های مدرنیسم در شعرش تاکید کرده است و در آن به آزادی بی قید و شرط، پایان ناپذیری دنیای شناخت و پلورالیسم باور دارد، رد و انکار بن مایه ای ارتباط او با سنت ها می باشد و همیشه به دنبال خشکاندن ریشه های سنت می باشد و بنیان تحول را در رد سنت ها می پندارد، بدین خاطر در شعرش نگاه ویژه ای به مساله تحول دارد. ادونیس در شعرش تلاش چشمگیری را برای زایش زبانی نوین به کار می برد و مفاهیمی به واژه ها می دهد که از قبل در فرهنگ و قاموس شعری به کار گرفته نشده است، این کاربرد او را به دنیای پیچیده ای نماد کشانده است، شاعر در شعرش از نمادهای گوناگون؛ نمادهای اسطوره ای( ادونیس، عشتار و...)، نمادهای تاریخی( مهیار دمشقی، عبدالرحمن الداخل و...)، نمادهای دینی( حلاج، خضر نبی، قابیل و ...) نمادهای طبیعی( آتش، خاکستر، زمین و...)استفاده کرده اند، و چه بسیار که از نمادهای غیر اسلامی و یا ماقبل اسلام استفاده کرده اند. در پژوهش به بررسی سبک شعری ادونیس در به کارگیری نمادهای گوناگون که مایه ای دیرفهمی زبان شعریش شده پرداخته ام، و برآنم که شاعر در پردازش نمادها از دو شیوه سود جسته اند: الف- نماد بر تمام قصیده سایه افکنده و چهارچوب کلی آن را تشکیل می دهدو سایر اجزای قصیده وسیله ای پرداختن به ایسن نماد می باشد. ب- نماد پاره ای از قصیده می باشد، و شاعر جهت پردازش تصویر شعری و رساندن پیام از آن استفاده نموده، و از آنجا که ادونیس در نمادهای شعری از پتانسیل های گوناگون زبان بهره برده، شعرش دیر فهم گردیده است. در پژوهش از ارتباط نمادها با ویژگی های روانی؛ هشیار و ناهشیار غافل نبوده و بر آنم که شعر ادونیس آینه ای تمام نمای زندگی شخصی و اجتماعی اوست، و بیشتر نمادها از فاکتورهای ناهشیار بویژه مرگ ناگوار پدرش در میان شعله های آتش تاثیر پذیرفته است.
سید حسن آریادوست حسن سرباز
میراث مفهومی پیچیده و مورد اختلاف است، که تعریف واحد و جامعی که تمام ارکان و اجزای آنرا شامل گردد، ارائه نشده است. میراث را بر حسب موضوع به میراث دینی، میراث عامیانه، میراث ادبی و میراث تاریخی و... تقسیم بندی نموده اند. بکارگیری میراث در ادبیات عرب به دو مرحله ی اصلی تقسیم می شود، مرحله ی اول را تقلید از میراث یا همان (التعبیر عن الموروث)، و مرحله دوم را کارکرد میراث یا (التوظیف/ التعبیر بالموروث) می نامند. مرحله ی اول بکارگیری میراث، تقلید و بازنویسی میراث گذشته است که آثار ادبی در این مرحله به ثبت و ضبط آن بدون هیچ کم و کاستی می پرداختند. اما مرحله ی دوم که مرحله ی کارکردی میراث است، میراث از نقش محوری خود در آثار مرحله ی قبل به یک نیاز حاشیه ای و ضروری برای جامعه ی کنونی و زمان حال مبدل می شود که بصورتی جزئی و بر حسب تجربیات عصر حاضر و در قالب تکنیک های نوین ادبی بکار گرفته می شود. ابراهیم نصرالله از رمان نویسان نوگرای فلسطینی معاصر است که در هردو زمینهی شعر و رمان صاحب قلم و پرآوازه است. وی نویسنده ی حماسه ی بزرگ «کمدی فلسطینی» است، که ازشش رمان مستقل تشکیل می شود. «طیور الحذر/1996» اولین رمان این مجموعه و یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر عرب است. نصرالله در طیور الحذر به بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی ملت فلسطین از یک نگاه تازه میپردازد. وی با بارخوانی مشکلات و مصائب ملت آواره به ریشه یابی این مشکلات میپردازد. یکی از ویژگی های مضمونی و ساختاری رمان طیور الحذر بکارگیری میراث در ابعاد گسترده است. نصرالله در طیور الحذر انواع و اشکال مختلف میراث را با استفاده از تکنیک های نوین ادبی (بینامتنیت، نقاب) برای بیان واقعیتها بکار گرفته است، همچنین با استفاده از این اشکال و به خصوص میراث دینی و عامیانه به تحلیل عوامل و حوادثی می پردازد، که منجر به اسارت و آوارگی انسان فلسطینی شده اند. نصرالله در طیور الحذر با استفاده از مهارتهای خود در زمینه شعر، سینما و هنرهای تجسمی توانسته است که به یک بازخوانی گسترده از میراث نایل آید. میراثی که در اغلب اوقات برای بیان متفاوت مفهوم احتیاط بکار گرفته شده است. مفهوم احتیاط و عبرت گرفتن محور تمامی حوادث و حکایات رمان است که نصرالله با درآمیختن آن با مفاهیم موروثی در یک قالب کمدی اندیشه و افکار خود را در لابلای طنزهای تلخ و سیاه متوجه شخصیتها، عناصر و حوادث مورد نظر خود میکند. وی معتقد است که ملت فلسطین هیچ گاه از گذشته ی خود درس عبرت نگرفته، و پیوسته در میان عواقب شوم اعمال و افکار خود غوطه ور است.
اعظم صادقیان نژاد محسن پیشوایی علوی
در سال های اخیر توجّهی خاص به ادبیات تطبیقی شده است. این امر باعث می گردد تا اندیشه های دو شاعر یا نویسنده بررسی و مقایسه شود. این پژوهش با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که تنها به زمینه های تأثیر و تأثّر اکتفا نمی کند، بلکه به وجود تشابه و تفاوت های میان دو ادیب توجّه دارد، بر آن است که غم و شادی در اشعار احمد شاملو و محمّد ماغوط را بررسی کند. احمد شاملو شاعر مشهور فارسی و محمّد ماغوط شاعر معروف سوری از جمله شاعرانی هستند که ادبیات کشور خود را با شعر سپید آشنا کرده اند. با وجود آن که این دو شاعر هیچ نوع ارتباطی با یکدیگر نداشته اند، امّا مشترکات و تشابهات قابل ملاحظه ای در اشعارشان مشهود است. غم و شادی دو مضمونی هستند که از سپیده دم شعر عربی و فارسی وجود داشته اند. کلمات غم انگیز و عبارات گلایه آمیز، اندوه و ناله در شعر عدّه ای از شاعران کاربرد بیشتری دارد؛ در مقابل برخی دیگر از شاعران از کلمات شادی برانگیز و امید و نشاط، بیشتر سخن به میان می آورند. در شعر ماغوط و شاملو، غم و اندوه انعکاس بیشتری دارد؛ چرا که مشکلات فردی، اوضاع نامساعد سیاسی، آفات و امراض اجتماعی و سایر مشکلات، ناخودآگاه این دو شاعر را به سوی حزن و اندوه فرا می خواند. غم و اندوه این دوشاعر بیشتر جنبه اجتماعی دارد زیرا که این دو، شاعران اجتماعی اند. گذشته از غم و اندوه، این دو شاعر از زیبایی های زندگانی، امید، نور، روشنایی و عشق پر شور انسانی سخن به میان آورده اند. این دو از عنصر طبیعت و رنگ بهره برده وتوانسته اند به خوبی، آن ها را در راستای اهداف شعری خود قرار دهند که این امر باعث شده تا تأثیر بسزایی بر خوانندگان داشته باشد.پژوهش حاضر با ذکر عوامل ظهور و نمود پدیده ی غم و شادی به بررسی و مقایسه ی غم و شادی در اشعار این دو شاعر بزرگ پرداخته است.
جمیل رحیمی صادق فتحی دهکردی
رمان نویسی یکی از جنبه های مهم ادبیات عربی معاصر است که در گذر زمان، تحت تاثیر مکاتب و گرایش های فکری متفاوتی قرار گرفته است و رمان نویسان برای بیان احساسات و عواطف درونی و برسی مشکلات جامعه و بشریت، از آن بهره های فراوانی برده اند. ملی گرایی یکی از این گرایش های فکری است که بسیاری از رمان نویسان به آن توجه خاصی داشته اند. نجیب محفوظ ، پدر رمان نویسی عربی، یکی از رمان نویسانی است که همواره به این گرایش فکری توجه داشته است بطوری که می توان تاثیر آن را در تمام آثار وی دید. زیرا او هم زمان با اوج گرفتن ملی گرایی در مصر به عرصه ی ادبیات وارد شد، زمانی که ملت مصر دو انقلاب 1919 و 1952 را در تاریخ به ثبت رساند و خود را از سلطه ی استعمار و تحت الحمایگی بریتانیا رها کرد و به استقلال سیاسی رسید. این وقایع سبب شد تا ملی گرایی یکی از گرایش های اصلی مصریان در قرن بیستم به شمار بیاید. این جریان ساختار رمان نویسی و مضامین داستان های نجیب محفوظ را به شدت تحت تاثیر قرار داد، به گونه ای که او در تمامی این داستان ها همواره به مصر و مسایل آن توجه داشت. نجیب محفوظ در این داستان ها به انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم می پردازد و مردم رابر علیه استعمار بریتانیا و استبداد پادشاهی تحریک می کند تا با نگاهی به عظمت خود در گذشته بتوانند به استقلال سیاسی و عدالت اجتماعی برسند. او در این داستان ها ضمن بیان مسایل سیاسی و اجتماعی مصر، در لابه لای حوادث احساسات ملی گرایانه ی خود را بیان می کند. در این تحقیق سعی شده تا با معرفی جریان ملی گرایی و نجیب محفوظ به نقد و تحلیل ملی گرایی در رمان های نجیب محفوظ بپردازیم و تاثیر آن را در ساختار و مضمون داستان ها بیان کنیم. کلمات کلیدی: ملی گرایی، رمان، نجیب محفوظ
محمد منوچهری احمد نهیرات
کتاب صحیفه سجادیه که در برگیرنده دعاها و نیایش های امام سجاد(ع) به مناسبت های مختلف است، دریای بیکرانی از معارف الهی است و بعد از قرآن کریم و احادیث نبوی و نهج البلاغه بهترین راهنـما برای هدایت بشر و ساختن انسـان کامل است و این دعاها که به زیباترین شکـل ممکن بیان شده اند، نشانه ذوق سرشار، روح متعالی شخصیتی بزرگ و درد آشناست و هر انسانی به فرا خور معرفت خویش از این دریای بیکران کفی برگرفته وجان تشنه اش را سیراب می سازد. این تحقیق تحت عنوان «صور خیال در صحیفه سجادیه» نگارشی است که هدف از آن دستیابی به نکات بلاغی موجود در دعاهای صحیفه سجادیه است. مهمترین صور خیال مورد استفاده در این تحقیق مواردی از قبیل تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه است که به صورت های مختلف و زیبایی به کار رفته اند؛ یعنی به انواع تشبیه و مجاز با علاقه های آن و انواع استعاره و کنایه با تعریف هر یک در لغت و اصطلاح با ذکر مثال ها و شواهد گوناگون در صحیفه سجادیه اشاره شده است. مهمترین نتیجه بدست آمده از این تحقیق اثبات توانایی امام سجاد(ع) در بهره گیری از زیبایی های هنری و تصاویر خیالی و دل-انگیز است که برای بیان بخشی از عقاید خود از آنها استفاده کرده اند تا بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی ایجاد نمایند.
فواد منیجی حسن سرباز
سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که هر چه داریم از اوست، آن ذات ازلی و ابدی که هر چه جز اوست باطل است. لبید چه زیبا سروده است: ألا کُلُّ شَیءٍ ، ما خلا اللهَ باطلُ و کُلُ نعیمٍ ، لا مَحَالَهَ زائِلُ (عامری، 1993: 145) خداوند پاک و منزهی که سزاوار همه مدایح است و هر مدحی باید با ذات او شروع شود . حسان در مورد ستایش خداوند می گوید: تعالیتَ رَبَّ الناس عن قول من دعا سواک إِلهاً أنتَ أعلی و أمجد (أنصاری، 1929: 79) و درود بر محمدی که خاتم پیامبران و أفضل رُسل و کاملترین بشر روی کره خاکی بوده است. خداوند شروع کننده مدایح نبوی می باشد و در قرآن پیامبر (ص) را با صفاتی، وصف کرده است که عقل ها را مبهوت می کند، از آنجمله صلوات فرستادن بر آنحضرت : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? (أحزاب: 56) و قسم خوردن به جان پیامبر:?????????? ????•??? ????? ???????????? ??????????? ???? (حجر: 72) وهیچ کس نمی تواند به آن مقام و جایگاه برسد. چه زیبا سروده است آن شاعری که گفت : أری کل َّ مَدحٍ فی النبی مُقصِّراً و إنْ بالغ المثْنِی علیه و أَکثَـرَا إذ اللهُ أثنی بالذی هو أَهْلُـهُ علیه فما مقدارُ ما تمدح الوَرَی؟ (الباجوری، 1993: 6) پس هر چیزی در مورد کمالات پیامبر (ص) گفته شود باز هم کم است و به گفته ی بوصیری یکی از معجزات پیامبر(ص) ناتوانی بشر از توصیف قدر و منزلت اوست: إنَّ مِنْ مُعجزاتِکَ العَجزَ عَنْ وص فِکَ إذْ لا یَحُدُّهُ الإحصـاءُ کیفَ یَسْتَوعِبُ الکلامُ سَجَایـا کَ وَهَلْ تَنْزحُ البحار الرِّکَاءُ لیسَ مِنْ غایَهٍ لِوَصْفِکَ أَبغی ها وللْقَوْلِ غایَهٌ وانتهاءُ إنما فضلُکَ الزَّمَانُ وآیـا تُکَ فیما نَعُدُّهُ الآناءُ لَمْ أُطِلْ فی تَعْداد مَدْحِکَ نُطْقی ومُرادی بذلک استقصاءُ غیر إنیَ ظمآنُ وَجْدٍ ومَا لی بقَلیلٍ مِنَ الورود ارْتِواءُ ( بوصیری، 2004 : 62 ) اما هدف شاعران از اینکه آن حضرت را با بیان فضایل و کمالات ستوده اند قرب به پیامبر (ص) و عبادت بوده است، چون حب پیامبر (ص) شرط ایمان می باشد و هر کس آن حضرت را از مال و جان و فرزندان و نزدیکان خود بیشتر دوست نداشته باشد باید در ایمان خود تجدید نظر کند . چون پیامبر اکرم(ص) یکی از شرایط ایمان را محبت خدا و رسولش دانسته و فرموده است: «ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سوَاهُمَا وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ»(بخاری، 1386، ج1: 30) این حدیث محبت خدا وپیامبر را از پایه های اصلی ایمان معرفی می کند. ودر حدیثی دیگر پیامبر(ص) می فرمایند: «لَا یُوْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّی أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ وَلَدهِ وَوَالِدهِ وَالنَّاس أَجْمَعِینَ »(النیسابوری، 2000، ج2: 98). مدح یکی از مهمترین فنون شعری در نزد اعراب بشمار می رود که بخش عظیمی از شعر عربی را به خود اختصاص داده است، با شروع رسالت پیامبر (ص) و دعوت اسلامی، شاخه ای جدید از مدح به وجود آمد و آن مدایح نبوی بود . ابعاد گوناگون حیات پیامبر اکرم (ص) چه از نظر فردی و چه از منظر اجتماعی و نیز رسالتی که از جانب خداوند در هدایت بشر بر عهده داشته اند همواره در کانون توجه شعر او ادبای مسلمان بوده است . مدایح نبوی لبیک به دعوت خداوندی می باشد که می فرمایند : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? ? ??????????? ????????? ?????????? ??????? ???????? ???????????? ?????????? ???? (أحزاب:56) پس شاعران متعهد و پایبند به اسلام با مدایحشان ارادت و عشق خود را به پیامبر (ص) به اثبات رساندند . این فن ادبی از زمان پیامبر (ص) شروع شد و شخص پیامبر اولین مشوق شاعران برای سرودن مدایح نبوی بود . بعد از دوره پیامبر (ص) نیز فن مدایح نبوی همچنان به حیات خود ادامه داده و رو به تکامل نهاد تا آنکه در دوره مملوکی توسط بوصیری به عنوان یک فن مستقل ادبی در آمد و تا به امروز نیز به حیات خود ادامه داده است. مردم ایران نیز پس از شناخت ندای فطرت، اسلام را به جان پذیرا شدند. شخصیت والای حضرت محمد (ص) همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویر سازی شاعران ادب فارسی بوده است . شاعران فارسی گو با وارد ساختن مراتب ستایش و احترام خود نسبت به حضرت رسول اکرم (ص) غنای ادبی خود را بیشتر کرده و گونه ای ادبی به نام ادبیات متعهد بنیان نهادند که از مدایح نبوی سرچشمه می گیرد، مدایح نبوی در ادب فارسی از قرن چهارم شروع و در شعر شاعران قرن پنجم و ششم به اوج خود رسید و تا به امروز نیز ادامه دارد .(بزرگ بیگدلی و دیگران، 1386: 253) بوصیری و عطار دو تن از شاعران اسلامی می باشند که در اشعارشان به طور مفصل به بحث مدایح نبوی پرداخته اند، در این پایان نامه تلاش شده است که مدایح نبوی این دو شاعر مقایسه شود و نقاط اشترک و افتراق و نقاط قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرارگیرد . برای رسیدن به این اهداف این پایان نامه در سه فصل به شرح زیر تنظیم شده است: فصل اول کلیات تحقیق است که شامل مقدمه، تعریف مسأله، سوالات تحقیق، اهداف تحقیق، روش تحقیق و پیشینه تحقیق می باشد . فصل دوم تعاریف است که شامل سه بخش می شود، بخش اول، زندگی نامه بوصیری است که سعی شده است خواننده با شخصیت، زندگی، آثار، شعر و دیگر جزئیات حیات وی آشنا شود . بخش دوم، زندگی نامه عطار است که باز هم سعی بر آن بوده که زندگی، شخصیت، آثار، شعر و مقام عطار نزد دیگر شاعران بررسی شود. بخش سوم، سیر تحول مدایح نبوی است . در این بخش جایگاه مدح بررسی و مدایح نبوی تعریف شده است، بعد از آن سیرتحول مدایح نبوی در دوره های تاریخی مختلف مقایسه و تحلیل شده و در پایان این بخش سیر تحول مدایح نبوی در ادبیات فارسی نیز بررسی می شود. فصل سوم، تجزیه و تحلیل است که شامل چهار بخش می باشد. بخش اول، مدایح نبوی بوصیری بررسی و تعداد مدایح نبوی او و قصایدی که در آن به مدح نبوی پرداخته، آورده شده است. بخش دوم، مدایح نبوی عطار بررسی و تعداد مدایح نبوی او و اشعاری که در آن به مدح پیامبر(ص) پرداخته آورده شده است. بخش سوم، مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده، که این مقایسه در سه مقطع بوده، در مقطع اول ، مضامین مشترک بررسی شده که شامل حقیقت محمدی، معجزات که سه دسته هستند، قرآن، إسرا و معراج و معجزات حسی و مادی، فضایل اخلاقی، شفاعت، برتری بر دیگر پیامبران و مدح خلفا و اهل بیت و اصحاب (رض) . در مقطع دوم، مضامین غیر مشترک بررسی شده است، شامل موضوعاتی است که بوصیری به آنها پرداخته اما عطار آنها را در مدایح نبویش نیاورده است، مقدمه غزلی، نقد عقاید اهل کتاب، جنگ و جهاد . در مقطع سوم، ساختار کلی مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده است، بخش چهارم، نتیجه گیری است که در آن به نتایج بدست آمده از تحقیق اشاره شده است . در پایان بر خود لازم می دانم که از مساعدت و راهنمایی های اساتید ارجمند جناب آقای دکتر سرباز و جناب آقای دکتر عزیزی پور کمال تشکر را داشته باشم و همچنین از مدیر گروه محترم جناب دکتر جعفری و سایر اساتید گروه زبان و ادبیات عربی که نگارش این پایان نامه بدون همراهی ایشان ممکن نبود، سپاسگزاری کنم .
رزگار فتحی جمیل جعفری
ادبیات عرب در دوران معاصر، رمان را به عنوان نوع جدیدی از انواع ادبی پذیرفته که همگام با شعر و دیگر انواع ادبی، به صورت زیبا و هنرمندانه به تعبیری همه جانبه درباره هستی و انسان می پردازد. ابراهیم نصر الله نویسنده فلسطینی- اردنی متولد 1954 در شهر عمّان است، خانواده او در سال 1948 ار سرزمین خود آواره شده و به اردن کوچ کردند، در آثار او تأثیر پذیری از فلسطین و درد و رنج آوارگان این سرزمین به خوبی مشهود است، رمان « حارس المدینه الضائعه» از جمله آثاری است که او آن را در سبک رئالیسم جادوئی نوشته ودر این اثر از نویسنده مشهور اسپانیایی ژوزه ساراماگو و اثر مشهور او «کوری» الگو برداری کرده و با اثر مشهور امیل حبیبی «المتشائل» بینامتنی داشته است. داستان رمان «حارس المدینه الضائعه» در باره فردی از اهالی عمّان پایتخت اردن می باشد که صبح زود هنگام قصد رفتن به سر کارش را دارد اما با حوادث عجیب و شگفت انگیزی رو به رو می شود که داستان رمان را رقم می زند. سعید شخصیت اصلی داستان با شهر عمّان که خالی از سکنه شده مواجه می شود و سکوت و سکون ماشینها و خیابانها بر ابهام وشک و تردید او می افزاید، نویسنده در این اثر از سبک رئالیسم جادوئی بهره گرفته و قصد دارد بطور ضمنی و تلویحی به غربت و سر گشتگی انسان معاصر اشاره کند. عناصر داستانی در این رمان به نحو شایسته ای تصویر شده و نویسنده از طریق شخصیت اصلی داستان افکارش را بیان می کند و از طریق بهره گیری از شهر عمّان که خالی از بشر شده سعی در بیان سبک مورد نطر خود یعنی رئالیسم جادویی دارد.
فرناز حیدریان حسن سرباز
یکی از انواع جدید ادبیات در دوره ی معاصر رمان است که امروزه پیشرفت های چشم گیری در میان ملت های مختلف داشته است. نجیب کیلانی یکی از رمان نویسان معاصر عرب است که در این زمینه توانایی های فراوانی از خود نشان داده و با خلق آثاری گرانبها، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و دینی و سیاسی را که در طول زندگی خود با آنها برخورد کرده، به شکلی قوی و منسجم در قالب رمان گنجانیده است. رمان «الربیع العاصف» و «عذراء جاکرتا» دو اثر از آثار نجیب کیلانی هستند که با جملاتی ساده و روان اهدافی ارزشمند و والا را دنبال می کنند که عبارتند از تعلیم باورهای اصیل دینی و آگاهی قشر جوان و مسلمان جامعه از فسادها و ظلم های موجود در جامعه. این پژوهش به مطالعه ی عناصر داستانی داستان های نوین و چگونگی کاربرد این عناصر در دو رمان «الربیع العاصف» و «عذراء جاکرتا» اشاره دارد و تمامی عناصر را به صورت مستقل مورد بررسی قرار می دهد، البته قدرت همه ی عناصر در یک سطح نیست بلکه دارای شدت و ضعف هایی می باشند. شخصیت های اصلی و فرعی در هر دو رمان با نشان دادن ایستایی و پویایی و همچنین سادگی و پیچیدگی آن ها به زیبایی بکار گرفته شده است و در پرداخت شخصیت ها از هر دو شیوه ی شخصیت پردازی مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. پیرنگ هر دو رمان پیرنگ بسته و منسجم است و تمامی ارکان پیرنگ به وضوح در داستان قابل مشاهده است. صحنه های هر دو رمان در موقعیت های مختلف و مطابق با نیاز موضوع و جهت انعکاس واقعیت های اجتماعی مدّ نظر نویسنده است. در هر دو رمان از گفتگوهای درونی و بیرونی استفاده شده است، همچنین توصیفات دو رمان ساده و زبان آن ها فصیح و قابل فهم است. بررسی و توجه به این مسائل میزان موفقیت نویسنده و قدرت و جایگاه او را در ادبیات داستانی معاصر نشان می دهد.
مصطفی مجیدی هادی رضوان
رمان و رمان نویسی در عصر حاضر پیشرفت چشمگیری داشته است خصوصاً در ادبیات عرب به طوری که توانسته است تا حدودی جای شعر را بگیرد و به عنوان مهم ترین شکل ادبی دوره معاصر مطرح شود. «حنّا مینه» نویسنده معروف سوری (1924) که مشهورترین رمان نویس سوریه به شمار می آید، کمک زیادی به پیشرفت این نوع ادبی در سوریه و نیز سایر کشورهای عربی کرده است. او به عنوان بارزترین نویسنده ای که بیشتر از دیگر نویسندگان عرب به دریا پرداخته است، مطرح است. این نویسنده توانا در آثار خود به واقعیت گرایی روی آورده است و سعی نموده است که واقعیات جامعه را در آثار خود منعکس نماید. او مسائل متعددی را در آثار خود خصوصاً سه گانه «حکایه بحّار» مطرح می نماید که بارزترین آن ها عدالت طلبی و مبارزه در راه آزادی و وطن می باشد. شخصیت و شیوه بکارگیری آن به عنوان نقطه قوّت این نویسنده در نوشتن داستان هایش می باشد و با استفاده از شخصیت های ساده و قابل باور، توانسته است خواننده را به خود جذب نماید و هدف خود را با آوردن این گونه شخصیت ها به او القا کند. این شخصیت ها الهام گرفته از دنیای پیرامون نویسنده می باشند و او با به کار بردن شخصیت های ملموس و برگرفته از واقعیت در حقیقت بازتاب دهنده مسائل واقعی جامعه در آثارش است. حنّا مینه شخصیت های اصلی و فرعی داستان را به صورت پویا و ایستا و نیز به صورت شخصیت همراز، مخالف و یا یاری دهنده شخصیت اصلی به کار برده است. او از شیوه های مختلف شخصیت پردازی مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است و نیز از نام، گفت وگو، قیافه ظاهری و رفتار و اعمال برای هرچه بهتر معرفی کردن شخصیت های داستانش بهره برده است تا خواننده شناخت بهتری از شخصیت ها به دست آورد.
سرشین فلاحی حسن سرباز
به طور معمول هر نویسنده ای در ادبیات داستانی، بینش، تفکر و اعتقادات خاص خود را در مسیر داستان به نمایش می گذارد. از آنجا که بهترین تجلی گاه این احساسات و اعتقادات شخصیت ها هستند، شخصیت پردازی نیز در ادبیات داستانی اهمیت پیدا کرده و خواننده با شناخت شخصیت های داستانی می تواند با ایدئولوژی و جهان بینی نویسنده آشنا شود. رمان «اصل و فصل» نوشته ی «سحر خلیفه»، داستان نویس معاصر فلسطینی است. او در این رمان با انتخاب و ساختن شخصیت هایی از میان افراد جامعه فلسطینی، همچنین ترسیم شخصیت هایی با فرهنگی غیر از فرهنگ خود «یهودی ها و انگلیسی ها» و بیان نسبتا? دقیق واقعیت های اجتماعی، آیینه ی تمام نمایی را فرا روی خواننده می نهد تا بدان وسیله به واقعیت های جامعه بنگرد. رمان «اصل و فصل» رنگین کمانیست از واقعیت های اجتماعی که «سحر خلیفه» در آن تصویر ی زنده و کامل از ارزش ها و گرایش های ملت فلسطین را ارائه کرده و کوشیده تا حوادث جامعه را در قالب خانواده «آل قحطان» به تصویر بکشد و پیوند آن را با حرکت اجتماعی و تأثیر و تأثر ناشی از آن را نشان دهد. شخصیت ها ی این رمان از طریق انتساب خصیصه های فردی، اجتماعی در متن معرفی شده اند و در جریان کنش ها و واکنش ها، بازتاب دهنده ی افکار، آمال و ناگفته های درونی خود، خالق اثر و ویژگی های محیطی هستند. تحلیل عنصر شخصیت و بررسی امکانات محیطی نشان دهنده ی تأثیر این امکانات در شکل گیری شخصیت های رمان «اصل و فصل» می باشد. «سحر خلیفه» در این رمان هم به خصوصیت های فردی و روانی شخصیت ها توجه کرده و هم وضعیت و واقعیت های اجتماعی را مد نظر داشته است. وجود این خصلت های اجتماعی، روانی و فکری منحصر به فرد در شخصیت ها باعث می شود تا آن ها در برابر حوادث، واکنش ها و رفتارهایی مطابق شخصیت خود بروز دهند. شخصیت های رمان را می توان به انواع گوناگونی از جمله اصلی و فرعی، ساده و جامع، ایستا و پویا و ... تقسیم کرد. نویسنده در این رمان به تحول شخصیت ها در طی کشمکش های زندگی اجتماعی علاقه ی خاصی نشان می دهد. به عنوان مثال، بیشتر شخصیت ها در رمان «اصل و فصل»، راکد و ایستا نیستند و متناسب با سن و محیط اجتماعی شان متفاوت عمل می کنند. سعی نویسنده بر این بوده است تا شخصیت ها، به شیوه های گوناگونی همچون گفت و گو، توصیف احساسات و حالات روحی روانی، نام، محیط و .... خود را به خواننده معرفی کنند. کلید واژه ها: سحر خلیفه، اصل و فصل، عناصر داستان، شخصیت پردازی
سعدی اسعدی عبدالله رسول نژاد
فخر یکی از فنون شعر غنایی است که شاعر در آن به ویژگی های بارز و برجسته ی خود و قومش می بالد و همواره از این غرض برای ارضای تمایلات درونی خود و دفاع از قوم و قبیله اش سود می جوید. این فنّ در ادوار گذشته ی ادبیات عرب بابی وسیع را به خود اختصاص داده است و دلیل اصلی آن منازعات و درگیری های قومی و تعصّبات قبیله ای بود. همچنین با پیشرفت و توسعه ی قلمرو اسلامی مضامین دیگری بر مضامین سابق افزوده شد و فخر به علم وادب و دستاورد های تمدّنی از بن مایه های دیگر آن شد. اما با گذشت زمان به ویژه در دوره ی مملوکی از قوت فن فخر کاسته شد و مانند ادوار گذشته بابی گسترده و وسیع بدان اختصاص نیافت و اگر نمونه هایی از این فن قابل مشاهده است بیشتر به صورت مقطوعات شعری یا ابیات پراکنده در لابه لای سایر اغراض شعری می باشد. در بین انواع مختلف فخر، نوع ادبی آن همچنان در لابه لای اشعار مورد توجه شعرا وادبا قرار گرفت و نوع قبیله ای آن در شکل و مضمون تابع فخرهای دوره ی جاهلی بود. اما اوایل دوره ی مملوکی و اواخر دوره ی ایّوبی از پر رونق ترین ادوار حماسه در ادب عربی بود و علّت اصلی آن نبردهای طولانی بین مسلمانان با صلیبی ها و قوم تاتار بود. نگارنده در این رساله، رابطه ی فخر با مدح و هجا را توضیح می دهد سپس علل و زمینه های اجتماعی و روانشناسی آن را به صورت اجمالی بیان می کند. به دنبال آن سیر تحوّل فخر از جاهلی تا عصر مملوکی با شواعد شعری و با روش تحلیلی توصیفی مورد نقد و بررسی قرار می دهد، و سرانجام اشعار فخری چند تن از نمایندگان برجسته ی فخر در این دوره را شرح وبسط قرار می دهد. تقلید شاعران برجسته ی این دوره از فخریات متنبّی و اخذ مضامین و اقتباس از آن ها، تکراری بودن مضامین شاعران و ضعف فخر قبیله ای و دولت شعر از نتایج این بحث می باشد.
سودابه خسروی زاده حسن سرباز
چکیده هر عمل داستانی را عناصری تشکیل می دهد که دوام و بقای آن اثر به حضور و فعالیت تمامی آن عناصر وابسته است. برخی از این عناصر جزء جدایی ناپذیر و اساسی کار داستانی به شمار می رود و از نقش و اهمیت بیش تری در رمان برخوردارند، مانند: شخصیت، حوادث، پیرنگ، زمان و مکان. زمان را می توان چهارچوب اساسی داستان نامید که حوادث در طول آن پیشرفت می کنند و به وسیله ی آن مراحل مختلف داستان شناخته می شود. هر داستان از لحظه ای مشخص شروع می شود و پس از طی زمانی که ممکن است یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و ... باشد به پایان می رسد. در واقع هیچ داستانی بدون زمان نمی-تواند وجود داشته باشد. مکان نیز، یکی از عناصر تشکیل دهنده ی رمان است که حوادث رمان در آن جریان می یابند و شخصیّت های داستانی در قالب آن به حرکت در می آیند. مکان در رمان، به فضایی تبدیل می شود که تمام عناصر داستان و روابط میان آن ها را در خود جای می دهد و به شکل گیری روند رمان کمک می کند. حنّا مینه، یکی از رمان نویسان معاصر سوریه است که آثار بسیاری در زمینه ی ادبیات داستانی دارد. وی در رمان هایش به خوبی توانسته است بین عناصر اصلی آن، ارتباط و همانگی ایجاد کند. زمان و مکان نیز از جمله این عناصر است که نویسنده در آثار داستانی اش توجه خاصی به آن ها داشته است. رمان «المصابیح الزرق» اولین اثر روایی مینه به شمار می رود که توانسته است تمام عناصر داستان را به خوبی در آن به کار گیرد. نویسنده زمان و مکان را نیز که از عناصر اصلی رمان به شمار می رود، با مهارت کامل در رمان به کار گرفته است. روابط زمانی در این رمان در سه نوع نظم، تداوم و بسامد مشاهده می شود. رویداد های رمان روندی تصاعدی و پیش رونده دارند که گاهی در نظم این روند اختلال به وجود می آید و باعث زمان پریشی می شود که در نوع، فلش بک «flashback» یا بازگشت به گذشته و «flashforward» یا پرش به آینده، در رمان دیده می شود. در بحث تداوم، نویسنده از تکنیک های زمانی مختلفی بهره گرفته است که برخی از آن ها موجب افزایش سرعت روایت می شوند مانند: حذف و خلاصه و برخی دیگر موجب کاهش این سرعت می شوند مانند: گفتگو های درونی و بیرونی و درنگ توصیفی. اما در بحث بسامد مشاهده می کنیم که نویسنده در مواردی نیز از تکنیک بسامد مفرد حوادث بهره گرفته است. مکان نیز در رمان های این نویسنده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی در انتخاب مکان هایش در رمان «المصابیح الزُرق»، از دقت نظر بالایی برخوردار بوده و آن ها را با توجه به اهدافی که در رمان دنبال می کند به کار گرفته است. نویسنده در این رمان از مکان باز (دریا ، شهر، رود خانه و محله ) و مکان بسته ی (خانه، زندان و قهوه خانه) در فضا سازی رمان استفاده کرده و در بیش تر موارد از طریق توصیف به معرفی برخی از مکان هایش برای مخاطب پرداخته و به آن ها بعد های اجتماعی و سیاسی بخشیده است.
جمال منصوری حسن سرباز
صور خیال یا به عبارت دیگر، أسالیب بیان بخشی از علوم بلاغت به شمار میرود که به گوینده این توانائی را میبخشد تا آنچه در ذهن دارد و یا با تکیه بر خیالش تصور میکند، با راهکارهای مختلف بیانی که هر یک دارای تأثیر، زیبای و جذابیت خاص خود است؛ ارائه دهد. استفاده از صورخیال توسط شاعران، ادیبان و هنرمندان امری غیرقابل انکار است و وقتی آثار این افراد را میخوانیم، میبینیم که این افراد برای بیان تجارب شخصی و عواطف گوناگون خود از أسالیبی زیبا و شگفتانگیز و از تعابیری جذاب و هنرمندانه که همان صورخیال بوده و در تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نمود پیدا میکند؛ استفاده فراوانی کرده اند.پیامبر اکرم (ص) که فصیحترین فرد از میان قوم عرب بوده و کلام ایشان در اوج قله رفیع بیان قرار دارد، توانستهاند برای بیان مقاصد و مفاهیم مورد نظر خویش بسیار عالمانه و هنرمندانه از صورخیال استفاده کنند تا جائی که در لابهلای احادیث و سخنان گهربار ایشان بسیار به تشبیههای زیبا، استعارههای عالی، مجازهای در حد حقیقت و کنایههای عمیق و پرمعنا برخورد میکنیم و همین امر سبب شده است، بلیغانی همچون جاحظ در کتاب «البیان و التبیین» و رافعی در «البلاغه النبویّه» و بسیاری از علماء دیگر در زمینهبررسی فصاحت و بلاغت پیامبر مطالب گرانبهای ارائه دهند. کتاب صحیح مسلم یکی از مهمترین کتاب هایی است که دربرگیرنده ی احادیث پیامبر گرامی است. پیامبر اکرم در این کتاب تمامی صور خیال را به خوبی به کار گرفته است. البته میزان استفاده پیامبر از هر کدام از صورخیال در «کتاب الإیمان» صحیح مسلم در یک سطح نیست بلکه دارای تفاوتهای قابل توجهی است بدین معنا که ایشان برای بیان اهداف و مقاصد خویش در درجه اول بیشتر از صورت بیانی تشبیه استفاده کرده اند؛ تشبیه هایی که محسوس کننده امور معقول بوده و باعث روشن شدن پیام و مقاصد سخن این بزرگوار می شوند. بعد از تشبیه استفاده پیامبر از استعارهی مکنیه و مصرّحه زیبا و دلگیر فراوان می باشد؛ استعاره هایی که سبب جان بخشیدن به مفاهیم شده و هر چه بیشتر مفاهیم والای معنوی را جلو چشمان مخاطب حسی و زیبا ترسیم می نماید. بعد از استعاره، مجاز مرسل در مرتبه ی سوم قرار گرفته است مجازهایی که به حقیقت نزدیک تر بوده و درک و فهم آنها سبب زیبا شدن چندین برابر کلام گوهربار پیامبر گرامی می شود و نهایتاً کنایه در کلام ایشان مورد استفاده قرار گرفته است و همگی این صور در کنار هم توانستهاند کلام ایشان را پربار و پرمعنا و زیبا و گرانبها و همچنین جذاب و ستودنی نموده تا جائیکه بررسی و توجه به آثار ایشان و بخصوص مطالعه اسالیب بیان در کلام ایشان، میزان موفقیت پیامبر و قدرت و جایگاه او را در میان دیگر بلیغان وگویندهگان نشان میدهد. این پژوهش به مطالعه و بررسی صورخیال در «کتابالایمان» صحیح مسلم که یکی از کتابهای معتبر حدیث است و دربرگیرندهی بسیاری از احادیث پیامبر بوده میپردازد و تمامی صورخیال را در این بخش از کتاب به صورت مستقل مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد.
مریم محمدی حسن سرباز
قرآن کریم از همان روزهای نخستین نزولش، در تمامی ابعاد زندگی مردم اثر گذاشت و حتی از این فراتر رفته و در ادبیات ملل مسلمان نیز تأثیر شگرف نهاد و این امر به تنهایی به ادبیات قدیم ختم نمی شود بلکه تأثیر انکارناپذیر قرآن در دوره معاصر و به ویژه در ادبیات معاصر عرب کاملاً مشهود است. یکی ازشاعران برجسته ادبیات معاصر عرب،حافظ ابراهیم می باشد. وی به واسطه ی حافظه قوی که داشت توانست بسیاری از آیات قرآن را از همان اوان کودکی حفظ نماید و در ایام شاعریش به کار گیرد. تأثیر پذیری حافظ از قرآن کریم در جای جای اشعارش به چشم می خورد. او با بهره گیری از قرآن و استناد به آیات توانست غرض خود را در جهت تأیید دیدگاه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... به انجام برساند. وی در سبک نگارش اشعارش از اقتباس لفظی به صورت عبارات (کامل و جزئی) و واژگانی و همچنین اقتباس معنایی و مفهومی بهره گرفته است. علاوه براین، از مهمترین سرچشمه هایی که او شعرش را بدان سیراب نموده، شخصیت های انبیاء است. او داستان انبیاء و شخصیت های قرآنی را در شعر خود بکار گرفته و از داستان حضرت یوسف، مسیح، موسی و سلیمان (علیهم السلام) برای توصیف ممدوح خود کمک می گیرد و در کل از رهگذر اقتباس آیات قرآن کریم اوضاع اجتماعی و سیاسی و فکری عصر خود را ترسیم می کند.
دلبر مرادی عبدالله رسول نژاد
ادبیات مقاومت، به ویژه شعر پایداری گونه¬ای از ادبیات است که بازگوکننده¬ی مقاومت و ستیز ملت¬ها در برابر تجاوز بیگانگان به خاک و حقوق آن¬ها می¬باشد و آموزه¬های مبارزاتی یک نسل مقاوم و مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت¬های خود از چنگال متجاوزگران به حریم ارزش¬های ملی و انسانی به پا خاسته است، برای نسل¬های آینده با بیان فخیم شعری و ادبی، ترسیم و به تصویر می¬کشد. محمود درویش، از برجسته¬ترین شاعران مقاومت فلسطین است که اشعارش سراسر پایداری و روایت تاریخ سرزمین فلسطین پس از اشغال 1948 توسط اسرائیل است. شیرکو بیکس، نیز از شاعران مقاومت کردستان است که با محمود درویش در یک برهه¬ی زمانی زیسته¬اند و دارای گرایشات فکری و مشارب هنری مشابهی هستند. شرایطی که بر فضای فلسطین و کردستان عراق، حاکم بوده است، دو شاعر را به شاعران نامی در عرصه¬ی ادبیات مقاومت تبدیل ساخته است؛ از این رو سروده¬های دو شاعر در بردارنده¬ی امید به پیروزی و دعوت به مبارزه است؛ در نتیجه از تمام ظرفیت¬های شعری بهره می¬گیرند، تا رسالت هنری خود را در این راستا انجام بدهند. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی مضامین ادبیات پایداری در اشعار محمود درویش و شیرکو بیکس، بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی؛ یعنی بررسی«تشابه و تفاوت»، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانه¬ای پرداخته شده است.
نسیبه سبحانی عبدالله رسول نژاد
دراین پژوهش، سیره ی نبوی به عنوان یک موضوع مهم تاریخی، در قالب رمان تاریخی بررسی شده است، و با تحلیل نوع و نحوه ی به کارگیری سیره ی نبوی در دو اثر مهم و برجسته ی ادبیات معاصر عرب، یعنی رمان «نورالله» و کتاب «علی هامش السیره»، هر کدام از این دو اثر، به طور جداگانه، هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ ساختار، مورد بررسی و مقایسه قرارگرفته اند. با درنظرگرفتن سئوالاتی از جمله، میزان تطابق این دو اثر با تعریف و شاخصه های ارائه شده از رمان، میزان موفقیت این دو نویسنده در به کارگیری سیره ی نبوی در قالب رمان تاریخی، و تفاوت ها و شباهت هایشان، این پژوهش به این نتیجه رسیده است که، کتاب «نورالله»، «رمانی تاریخی» می باشد و این رمان در نمایاندن سیره ی نبوی بر پایه ی عناصر رمان و در قالب رمان تاریخی، موفق عمل کرده است. نجیب کیلانی با روشی بر پایه ی نوعی میانه روی اسلامی، با وقوف بر تأثیرات انکارناپذیر ادبیات داستانی، و با بهره گیری از فن رمان نویسی، سیره ی نبوی را در قالب رمان تاریخی گنجانده است، و در مقام نویسنده ای متعهد و دینمدار، نقشی اساسی را در انتقال ارزش های والای اسلامی و بیان مسایل فکری و دینی ایفا نموده است. اما کتاب «علی هامش السیره» نمی تواند رمانی تاریخی به حساب بیاید، چرا که مولفه های یک رمان تاریخی را به صورت کامل درآن نمی توان یافت و حتی به دلیل عدم رعایت کامل به کارگیری عناصر رمان در آن، نمی تواند در قالب رمان جای گیرد و این کتاب در واقع، نوعی «سیره نگاری ادبی» می باشد که در حد خود، قادر به نمایاندن آن بخش از سیره ی نبوی مدنظر نویسنده، بوده است، و طه حسین در این اثر با پرداختن به سیره ی نبوی، به رد اتهامات وارده بر خود در جنبه ها ی اعتقادی و دینی پرداخته است.
مسعود بصیری حسن سرباز
محموددرویش شاعر معاصر فلسطینی است. او در سال های زندان و حبس اشعار ویژه ای از خود به یادگار نهاده است وآن را وقف وطن، آزادی، کرامت و هویت از دست رفته اش کرد. محمود درویش در برابر ستم وبی عدالتی غاصبان ایستادگی نمود وهرگز به ذلت و بردگی تن نداد. حبسیات او سراسر خشم وتحدی علیه غاصبان وگویای آشتی ناپذیری او با اشغالگران سرزمین است، این اشعارتصویرگرحالات پرخروش ونا آرامی او علیه مظلوم کشی است، محمود درویش توانسته ازپشت میله های سرد و پولادین زندان، رسالت خود، یعنی رسوایی دشمن، برانگیختن احساسات وتحریک وتشویق اراده ها را به بهترین شکل ترسیم نماید و اشعارش را به عنوان دستآویزی برای فرهنگ سازی و ایجاد روح مقاومت و پایداری درتمام اقشار ملت به کارببندد. حبسیات او ازعمق وجود ظلم ستیزاو سرچشمه گرفته، غل وزنجیرها عزم واراده ی آهنین اورا آبدیده کرده و در بحبوحه ی اشغال و ویرانگری، گرد شکست را با رنگ پیروزی وچهره ذلت بار آن را با نقاب عزت وشکوه آراسته است. حبسیات درویش سرشار از مثبت اندیشی صادقانه ای است که ناشی از اهداف وآرمان های والای اوست. محمود درویش تمام این مفاهیم را با جرأت وشجاعت مثال زدنی وبا توانایی های بالا وبا اسلوبی ناقدانه وتاثیرگذار بیان کرده است و برای ارائه اندیشه ونگرش های جاودانه اش ازتنها امید باقی مانده اش یعنی رمز ونماد مدد جسته وازتصویرگری به عنوان ابزاری ساختاری استفاده نموده است، تا آگاهی مخاطب را دو چندان و ادراک واحساس او را نسبت به آنچه پیرامونش می گذرد، عمق بخشد.