نام پژوهشگر: عباس عابد اصفهانی
نوشین کاویانی حسین ثقفی فر
کاغذ و آثار کاغذی به جای مانده از گذشتگان یکی از حساس ترین آثاری است که با توجه به ماهیت و جنس آن بیش از دیگر مواد در معرض تخریب می باشد. بسیاری از آسیب های وارده به کاغذهای تاریخی بر اثر وجود لکه ها و باقیمانده ی مواد گوناگون روی آن ها و استفاده از شیوه های نامناسب مرمت، به خصوص پاکسازی است که خود باعث مشکلات بعدی برای اثر می شوند. اجرای روش هایی با کمترین دخالت و تخریب، یکی از رسالت های مرمتگران است. امروزه دانشمندان رشته های مختلف با استفاده از فناوری روز، تحولات مثبتی را در رشته های تخصصی خود به وجود آورده اند. در حیطه مرمت نیز روش های نوینی باعث بهبود در کار شده است. از این جمله می توان به استفاده از لیزر در پاکسازی اشیاء و بناها اشاره کرد. با توجه به رشد سریع فناوری لیزر و استفاده از آن در حفاظت و مرمت آثار و اشیای تاریخی و عدم آشنایی و دسترسی مرمتگران داخلی با این فناوری سعی شده است تا با جمع آوری و مطالعه ی آخرین منابع موجود در این زمینه و بررسی کاربرد، مزایا و معایب استفاده از لیزر برای پاکسازی یکی از مهم ترین و حساس ترین آثار تاریخی یعنی آثار کاغذی، نقطه ی شروعی برای استفاده از این روش مفید در کشور ایجاد شود. بررسی های انجام شده منجر به کسب اطلاعاتی در مورد انواع، طرز کار، مکانیزم تأثیر، مزایا و معایب لیزر نسبت به روش های سنتی گردید.
حسین ذهبی عباس عابد اصفهانی
این تحقیق در مورد تخریب اُخرا، زنگار و سفیدآب شیخ می باشد. این رنگدانه ها بطور متداول در تزیینات معماری استفاده شده اند و تخریب آنها در شرایط مختلف بررسی شده است اما تاکنون کمتر به تخریب آنها بوسیله نمک-های محلول پرداخته شده. نمونه های با سه تکنیک رنگ روغن، تمپرا و آبرنگ از هر رنگدانه ساخته شد و توسط رطوبت و نمک های محلول(nacl, na2so4, ca(no3)2, kcl) پیرسازی آنها تسریع شد. مراحل پیرسازی شامل رطوبت محیطی و رطوبت صعودی بود و نتایج تخریب مورد مطالعه قرار گرفت. این نتایج شامل تبلور نمک ها و رشد قارچ ها روی سطح به مقدار متفاوت و با توجه به نوع نمک ها و مواد لایه تدارکاتی بود. زنگار دچارتغییرات شدید ظاهری شده و خواص بصری خود را بکلی از دست داده است. تغییر ساختار زنگار بوسیله xrd مشهود بود. سفیدآب شیخ تغییرات بصری و شیمیایی را نشان نداده است. تغییرات رخ داده در هر یک از نمونه ها توسط آزمایش ftir و xrd بررسی گردید.
مهدی رازانی سید محمد امین امامی
کاوش های باستان شناسی اخیر در محوطه های پیش از تاریخِ جیرفت با بسیاری آثار و یادمان ها فرصت مناسبی برای پژوهش و بررسی دوباره را در ناحیه جنوب شرق ایران بعد از 3 دهه فراهم نمود. از جمله مهم-ترین آثار این تمدن سنگ های نرم و کنده کاری شده هستند. که به واسطه نقوش نمادین شان توجه بسیاری از متخصصین را به خود جلب کرده اند. نامشخص بودن منابع، عدم شناخت ماهیت فیزیکی و شیمیایی ساختار آنها اساس این تحقیق می باشد. از این رو برای آگاهی از منشاء این سنگ ها، زون دگرگونی منطقه در نواحی کوه های شمال غربی جیرفت و نزدیک تپه یحیی مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 9 نمونه از معادن (آشین(1)، آشین(2)، آشین(3) و باغ برج) که مابین سال های 1382-1388 شناسایی شده بودن برداشت شدند و سپس 5 نمونه (قطعات اشیاء) از محوطه های باستان شناسی و پیش از تاریخیِ جیرفت (کنار صندل شمالی، کنار صندل جنوبی و گورستان های محطوط آباد، قلعه کوچک و قره قتو ) آزمایش گردیدند. آنالیز پراش پرتو ایکس، فلورسانس پرتو ایکس و پتروگرافی مقطع نازک در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی نمونه های آنالیزی و خوشه بندی حاکی از آن است که:1) سنگ های نرم تمدن جیرفت کلریت با فازهای شاخص – کلینو کلر و سافرین – می-باشند. از این رو به کار بردن اصطلاحات سنگ صابون و استئتایت برای آنها اشتباه است و باید از آن اجتناب شود.2) نتایج آنالیز عنصری و شناسایی فازهای معدنی برای کلیهء نمونه ها نشان داد ظروف کلریتی جیرفت به لحاظ داده های آنالیزی به معدن آشین (2) نزدیک ترند و احتمال دارد آشین (2) منبع اصلی کارهای هنری هنرمندان کنار صندل باشد و تحقیق های آینده در این رابطه باید بر این مناطق متمرکز شوند.
مسعود سعیدزاده عباس عابد اصفهانی
لاک به عنوان پوشش محافظ برای بعضی از آثار هنری استفاده شده است. لاک، کلمه ای جامع است و آن را معادل کلماتی چون لاکی، روغنی، لاک الکلی، زیرلاکی، پاپیه ماشه و غیره می دانند. تعاریف مختلف و غیر تخصصی در منابع، به علت شباهت لاک، کرمس، شلاک، و کاچنیل، موجب اشتباه و سردرگمی های بسیاری شده است. بنابراین، واژه شناسی و یافتن تعاریف صحیح از این مواد بسیار مهم و ضروری است. برای پوشش آثار لاکی، با استناد به منابع، معمولاً از دو ماده شلاک و لاک(گیاهی) استفاده می شده است. باتوجه به تفاوت ماهیت این دو، تشخیص آنها از یکدیگر قبل از انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی، جهت انتخاب روش های مناسب حفظ و مرمت، بسیار مهم است. برای تمیز دادن شلاک و روغن کمان از یکدیگر، از روش هایی چون تست حلالیت، نور ماوراء بنفش، شیمی کلاسیک، طیف سنجی مادون قرمز و رامان استفاده شده است. تمام آثار هنری، به مرور زمان و تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی، دچار آسیب و تخریب می شوند، که برای درمان و ارائه طرح حفاطتی برای این گونه آثار، بایستی عوامل موثر در تخریب بررسی شود. جهت بررسی تاثیر عوامل محیطی، نوع بستر و نوع پوشش محافظ در بروز آسیب برروی آثار لاکی، می توان از روش های مختلف نمونه سازی و پیرسازی کمک گرفت. به طورکلی، پوشش شلاک نسبت به روغن کمان در برابر عوامل محیطی ضعیف تر است و در بین عوامل محیطی مجزا، رطوبت بیشترین اثر تخریبی را بر روی نمونه ها دارد. علاوه بر آن ، نمونه های با بستر صمغ عربی در مقایسه با دیگر بستر ها، ضعیف تر هستند. بنابراین، برای جلوگیری از آسیب و تخریب آثار لاکی، باید لایه ی لاک این آثار مورد توجه قرار گیرد که بقاء و دوام لایه ی لاک نیز بسیار وابسته به کنترل عوامل محیطی است.
مهدی کردی عباس عابد اصفهانی
سنگ اصلی ترین مصالح تشکیل دهنده کلیسای سنت استپانوس واقع در شهرستان جلفا است. در بخش مذهبی کلیسا سنگ هایی در سه رنگ قرمز، زرد و سفید به صورت پاکتراش به کار رفته و حجاری های زیبایی بر روی این سنگ ها انجام شده است که نقش آنها را علاوه بر مصالح، به عنوان یک کار هنری زیبا و منحصر به فرد مطرح می سازد. سنگ های قرمز به کار رفته در این کلیسا، تحت تاثیر شرایط محیطی نسبت به سنگ های دیگر بیشتر دچار هوازدگی شده است. بنابراین برای متوقف ساختن روند تخریب سنگ، بررسی شرایط محیطی و ساختار تشکیل دهنده آن ضروری است. به همین منظور بررسی شرایط آب و هوائی و موقعیت جغرافیایی منطقه با استفاده مطالعات میدانی صورت گرفت. همچنین شناخت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی سنگ با استفاده از مطالعات آزمایشگاهی مانند آنالیز دستگاهی پراش پرتو ایکس( xrd )، پتروگرافی با مقاطع نازک و میکروسکوپ الکترونی روبشی ( sem ) انجام شد. با بررسی های انجام شده علت ناپایداری سنگ نسبت به عوامل محیطی و چگونگی ایجاد هوازدگی-های مختلف مشخص شد. در نتیجه با جمع بندی اطلاعات به دست آمده راه حل حفاظتی مناسب برای جلوگیری و درمان هوازدگی ها پیشنهاد گردید.
صالح ایمانی مریم افشارپور
پیشگیری از تخریب آثار کاغذی تاریخی و هنری بوسیله عوامل آسیب رسانی چون دما، رطوبت، نور، موجودات بیولوژیکی، آلاینده های جوی و غیره، از فعالیت های مهم محققان رشته حفاظت و مرمت آثار تاریخی است. در این زمینه دستورالعمل های مختلفی مانند کنترل شرایط محیطی مکان های نگهداری آثار کاغذی یا استفاده از مواد شیمیایی جهت حفاظت این دسته از آثار توصیه شده است که اجرای آنها نیازمند فضاهای مخصوص و دستگاههای گرانقیمت است. همچنین برخی از روش های شیمیایی رایج برای انسان و محیط زیست مخاطره آمیز می باشد و از نظر اثر حفاظتی دارای پایداری کوتاه مدتی می باشند و بعد از گذشت مدت زمان محدودی باید تکرار گردند. در این پروژه با کمک فناوری نانو، ایجاد یک پوشش نانویی بر سطح آثار کاغذی تاریخی و هنری جهت بهره مندی از ویژگیهای محافظتی منحصر به فرد و پایدار نانوذرات اکسید روی مثل ضد باکتری و قارچ، محافظ در برابر پرتوهای نور ماوراء بنفش، خود تمیز شوندگی، تهویه آلاینده های هوا و غیره گزارش شده است. ترکیبات تهیه شده جهت پوشش دهی سطح آثار کاغذی، دیسپرسیونی از نانو ذرات اکسید روی در حامل الکل اتیلیک و نیز محلول کلوسل جی به عنوان پوشش واسطه می باشد. جهت مطالعه و بررسی های اولیه، کاغذ فیلتر به عنوان بستر پوشش شونده با این ترکیبات انتخاب شد. بعد از پوشش آزمونه های تهیه شده از کاغذ فیلتر با روش های متفاوت، در شرایط کهنه سازی تسریعی نوری و نیز حرارتی – رطوبتی قرار گرفتند و بعد از آن با انجام آزمون های مختلف بررسی شدند. این آزمون ها شامل آزمون استحکام کششی، آزمون جذب قطره ای، آزمون سنجش میزان اسید و قلیا، آزمون سنجش خواص ضد باکتریایی و قارچی، آنالیز و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی، طیف سنجی نور مرئی و ماوراء بنفش و طیف سنجی مادون قرمز انتقال فوریه می باشد. نتایج آزمون ها مشخص می کند که پوشش دهی سطح کاغذ با نانو ذرات اکسید روی به روش نانو کامپوزیت باعث محافظت آن در مقابل عوامل آسیب رسان می گردد و در عین حال روشی مناسب، آسان، ارزان و بدون آسیب برای اثر، انسان و محیط زیست و دارای قابلیت برگشت پذیری می باشد. در نهایت این شیوه پوشش دهی بر روی نمونه کاغذهای مطالعاتی تاریخی شامل نسخ خطی، چاپی و کارت پستال نیز اجرا شد که دستاوردهای قابل قبولی را نشان می دهد.
عادله محتشم عباس عابد اصفهانی
در این مجال به فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه ی طرح حفظ و مرمتِ تزئینات "طلاکاری روی سنگ" در دوره ی قاجار پرداخته شده است. با استناد به نمونه های شناسایی شده، تزئینات طلاکاری روی سنگ در دوره ی قاجار به دو شیوه ی "طلاچسبان روی سنگ" و "لایه چینی روی سنگ" انجام می گرفته است. نمونه های چندی از این تزئینات خاص، مربوط به ادوار مختلف هنر ایران تاکنون شناسایی شده اند که در این میان بیشترین تعداد متعلق به دوره ی قاجار است. متأسفانه این هنر امروزه به دست فراموشی سپرده شده و در تزئینات معماری کاربردی ندارد. همچنین تاکنون به بررسی روش ها و مواد مصرفی در اجرای این تزئینات پرداخته نشده است. علاوه بر این، نمونه های برجای مانده نیز به واسطه ی ساختار آسیب پذیرشان، فاصله ای تا تخریب کامل ندارند. بدین گونه لزوم انجام پژوهشی در باب فن شناسی و آسیب شناسی این تزئینات احساس می شود تا بدین صورت اقداماتی در راستای حفظ این میراث ملی خلاقانه و گمنام انجام پذیرد. از آنجا که تهران پایتخت ایران در دوره ی قاجار بوده و مجموعه ی کاخ گلستان به عنوان ارگ سلطنتی ایران در این دوره- در بردارنده ی بناهایی با تزئینات منحصر به فرد- نماینده ی معماری و تزئینات معماری در این دوره ی خاص در تهران است، به بررسی نمونه های موجود در این مجموعه پرداخته شده است. پس از شناسایی و معرفی نمونه های موجود در هنر ایران، به ذکر تاریخچه ی مختصر تهران و ارگ سلطنتی و بررسی نمونه های این تزئینات در دوره ی قاجار پرداخته شده و سپس با استناد به اطلاعات به دست آمده از روش های شیمی تر، آنالیزهای دستگاهی، مطالعات میدانی، مصاحبه ی حضوری، مشاهدات میکروسکوپی و نمونه سازی، فن شناسی و آسیب شناسی این تزئینات اعم از طلاچسبانی و لایه چینی انجام گرفته و در نهایت یک طرح پیشنهادی غیر عملیاتی جهت حفظ و مرمت این تزئینات ارزشمند ارائه شده است. نتایج مطالعات و بررسی ها، تفاوت هایی را در مواد و مصالح مصرفی و روش های اجرای تزئینات لایه چینی روی سنگ در دوره ی قاجار، در مقایسه با تکنیک لایه چینی بر روی تکیه گاه های گچی نشان می دهد. این در حالیست که به نظر می رسد روش های طلاچسبانی روی سنگ در ادامه ی روش های رایج در گذشته باشد. بررسی های آسیب شناسانه، نشان از حساسیت فوق العاده ی این تزئینات در برابر نوسانات حرارتی و رطوبتی دارد و بدین گونه در راستای حفاظت از این تزئینات، فراهم آوردن شرایط محیطی عاری از نوسانات رطوبتی و حرارتی از اهمیت فوق العاده برخوردار است.
بابک حجتی عباس عابد اصفهانی
چرم به علت ساختار پیچیده ای که دارد با عوامل مختلف واکنش می دهد و سریعا آسیب می بیند. فرایند های دباغی، نوع و گونه چرم، و شرایط نگهداری ودفن اثر به این آسیب ها می افزاید. همین پیچیدگی ها هستند که باعث می شوند، روند مرمت و واکنش هر شئ چرمی با دیگری متفاوت باشد. طومار چرمی موزه همدان شدیدا آسیب دیده و با مواد نرم کننده رایج بهبودی در شرایط فیزیکی آن حاصل نشده است. به وسیله آزمایش های شیمی تر مانند تست سولفات، آمونیوم، شناسائی ماده دباغی و آنالیزهای کروماتوگرافی (tlc)، جذب اتمی (aas)، sem/edax، ph سنجی و کشت قارچ حداکثر اطلاعات از فرایند تولید و میزان تخریب طومار چرمی به دست آورده شد. سپس چندین روش تمیزکاری مانند تمیزکاری با الکل، کلوسل جی ، cmc و تمیزکاری خشک روی نمونه آزمایش شدند. از بین مواد نرم کننده bml و گلسیرین مخلوط با آب و الکل و نرم کردن به وسیله رطوبت و مالش سطح چرم روی نمونه آزمایش و نتایج به وسیله مشاهدات بصری و sem بررسی شدند. در انتها تمیزکاری خشک و نرم کردن به وسیله رطوبت و مالش به عنوان بهترین و کم خطرترین روش برگزیده و اجرا شدند. برای استحکام بخشی نمونه در قسمت های سوخته از پارالوئید b72 و برای چسباندن بعضی قسمت ها از beva 371 استفاده شد.
سید محمد جواد موسوی عباس عابد اصفهانی
رنگدانه ی طلایی یکی از متداول ترین رنگدانه های مورد استفاده در تزیینات نسخ خطی ایران است و در رسالات متعدد کتاب آرایی مطالب زیادی در مورد تهیه رنگ طلایی و انواع تزیینات آن، وجود دارد. در این پژوهش، تزیینات طلایی در سه نسخه خطی دوره قاجار مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیزهای sem-edsنشان داد که رنگدانه ی طلایی در این نسخ از آلیاژ مس، روی و قلع تهیه شده است و استفاده از آلیاژ فلزی بر پایه ی مس را به عنوان طلای بدل، ثابت کرد. آسیب این رنگدانه آلیاژی در نمونه های مطالعاتی بصورت تغییر رنگ طلایی به رنگ سبز مشاهده می شود. برای بررسی فرآیندهای تخریب این رنگدانه با استفاده از آنالیزهای طیف سنجی رامان، ترکیب محصولات تخریبی سبز رنگ شناسایی شدند و کربوکسیلات های مس به عنوان محصولات خوردگی در رنگ طلایی شناخته شدند. عوامل اصلی شکل گیری این محصولات در رنگ طلایی، وجود آلاینده های کربونیلی آلی به همراه رطوبت نسبی بالا است. علاوه بر این، در بخش هایی تخریب رنگ طلایی باعث تغییر رنگ، شکنندگی و خردشدگی کاغذ تکیه گاه شده است. آسیب ها در این نمونه های کاغذ قابل مقایسه با تخریب کاغذ بر اثر کاربرد رنگ زنگار در نسخ خطی تزیینی و نگارگری ها است. یکی از دلایل آسیب شدید کاغذ در نواحی رنگدانه طلایی تخریب شده می تواند بدلیل تأثیر کاتالیزوری یون های مس در فرآیند اکسیداسیون سلولز باشد. برای بررسی این موضوع، آنالیز کروماتوگرافی ژل تراوا و روش نشان دار کردن فلورسانسی بر روی کاغذ تخریب شده، انجام شد. نتایج تفاوت بارزی بین نمونه ها در وزن مولکولی و توزیع وزن مولکولی نشان داد، که این به دلیل شکست هیدرولیتیکی و کوتاه شدن زنجیره سلولزی در نواحی رنگ طلایی می باشد.
محمد شعرباف حسام اصلانی
چکیده: بقعه ی درب امام از بناهای تاریخی بجا مانده از دوره ی قراقویونلو است که به واسطه ی دفن دو امامزاده در آن، جزء زیارتگاه های معروف اصفهان به شمار می آید. اما شاید کمتر کسی از مردم بداند که مادر جهان شاه قراقویونلو در این مکان دفن است. گنبد کوچک یا همان گنبد شمالی بنا بر روی این مقبره ساخته شده که سرشار از تزئینات است. این تزئینات شامل گچبری، نقاشی، طلاکاری، لایه چینی، رسمی بندی، پنجره مشبک گچی و کاشیکاری بسیار نفیسی است که در ازاره ی آن خودنمایی می کند. این تزئینات به واسطه عبور از دوران تیموری و شروع دوره ی صفوی دارای اهمیت بسیار است، چرا که در هر دو دوره شاهد سبک خاص هنری هستیم که تأثیرات دوره ی قبل و پیش زمینه های سبک هنری بعد را می توان در آن به خوبی مشاهده نمود. در این تحقیق سعی برآن است تا انواع تزئینات موجود در این بنا بررسی و معرفی گردد و تزئینات گچی گنبد شمالی آن به طور خاص مورد مطالعه قرار گیرد. آزمایشات، مشاهدات و آنالیزهای انجام شده حاکی از آن است که تزئینات گچی به شیوه ی فتیله ای و قالبی اجرا شده و فرضیه ی گچبری و اجرای تزئینات با ابزار گچبری رد گردید. با توجه به عدم آگاهی و درک صحیح از ساختار تزئینات، مرمت های نادرستی طی سال های گذشته بر روی آن انجام گرفته است. با توجه به وظیفه مرمت گر در قبال میراث فرهنگی و تاریخی و برای جلوگیری از تخریب و به فراموشی سپردن کامل این هنر در گام اول در راستای شناخت دقیق، فنی و علمی ماهیت این آثار قدم برداشته تا با آگاهی بتوان هرچه بهتر و موثرتر در جهت حفظ و نگهداری این آثار ارزشمند از لحاظ موجودیت مادی و غیر مادی آن ها عمل نماییم.
فائزه اصفهانی پور هنزایی عباس عابد اصفهانی
در دوره آل مظفر اکثر بزرگان، هنرمندان و دانشمندان برای در امان ماندن از حملات مغول شهریزد را مرکز فعالیت های علمی و هنری خود قرار دادند. برقراری امنیت و آرامش در یزد و نیز توجه زیاد حاکمان ایلخانی به حکومت آل مظفر باعث شد تا در این دوره تبادلات علمی هنری بسیاری بین این دو حکومت صورت گیرد. گرد آمدن دانشمندان و هنرمندان در یزد و از سوی دیگر آشنایی و تبادل فنون تزیینات معماری در یزد و در پی آن توسعه و تکوین تزیینات معماری این دوره شد. این ابداعات بر اساس ویژگی های اقلیمی، فرهنگی، باورها و اعتقادات مذهبی در یزد صورت گرفته است. وجود ویژگی های خاص در معماری و تزیینات بناهای دوره آل مظفر در یزد، موجب ایجاد مکتبی محلی به نام مکتب مظفری شده است. آنچه در این رساله به آن پرداخته می شود، بررسی سبک تزیینات معماری دوره آل مظفر در یزد است. مدرسه شمسیه در یزد نمونه هایی شاخص از مکتب مظفری و نشان دهنده توسعه و تکوین تزیینات معماری این دوره نسبت به دوره های قبل است. معرفی این مکتب گامی مهم در زمینه بازشناسی تزیینات معماری دوره مظفری و جایگاه این تزیینات در هنرهای سنتی ایران است. همان طور که از عنوان پایان نامه می توان انتظار داشت، این تحقیق شامل بررسی های فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه طرح حفاظت تزئینات معماری مدرسه شمسیه خواهد بود. به طور کلی مطالب این پژوهش در پنج فصل گنجانده شده است؛ در فصل اول به کلیات تحقیق و در فصل دوم به مطالعه تزیینات معماری در مدرسه شمسیه پرداخته شده است. در فصل سوم آسیب های موجود در بنا و علل ایجاد آن مورد بررسی قرار گرفته و در فصل چهارم با توجه به نتایج به دست آمده به بررسی در زمینه فراوری و بهینه سازی مواد سنتی جهت حفاظت از تزئینات بنا پرداخته شده است.
سمیه نصرتی حسن طلایی
در راستای مطالعات انجام شده در خصوص سفال و سفالگری، شمال فلات مرکزی ایران از اهمیت خاصی برای باستان شناسان برخورداراست. این منطقه همواره خاستگاه فرهنگ های متعددی بوده است که هرکدام سهم عمده ای در پیشرفت صنعت و هنر مردمان این سرزمین داشته اند. هر کدام از این فرهنگ ها باویژگی های خاص سفال هایشان شناخته شده و از یکدیگر متمایز می گردند. پژوهش حاضر با هدف شناخت بهتر فن آوری سفالگری در طی هزاره ی چهارم پ.م در منطقه ی شمال فلات مرکزی شکل گرفته است. سفال های سه محوطه ی سیلک، اریسمان و تپه قبرستان که از مهمترین و ارزشمند ترین محوطه های پیش از تاریخ ایران می باشند با استفاده از مطالعات آزمایشگاهی و تجزیه و تحلیل داده های حاصل به خصوص تحلیل های xrd و xrf و مطالعه مقطع نازک با یکدیگر مقایسه گردیدند.از فرآیند انجام این طرح پژوهشی نتایجی به شرح زیر حاصل شده است : سفال های سه محوطه ی مذکور به عنوان شاخص ترین محوطه های هزاره ی چهارم پ.م در شمال فلات مرکزی بیانگر سفالگری پیشرفته ای است که نمودهای این پیشرفت را می توان در فن آوری سفالگری مانند پیدایش چرخ سفالگری، استفاده از تمپر غیرارگانیک، استفاده از کوره های پیشرفته ی سفال پزی و تسلط سفالگران بر افزایش و حفظ دمای کوره دید. با توجه به مواد تشکیل دهنده ی بافت سفال ها چنین به نظر می رسد که سفالگران در این زمان با استفاده از خاک پیرامون محل زندگی خود سفال ها را شکل می دادند. سفالگران توانستند از یک سو با استفاده از چرخ سفالگری خاصیت شکل پذیری گل سفال را افزایش دهند و از سوی دیگر استفاده از کوره های تکامل یافته سبب شد سفالگران بتوانند دمای کوره را تا حد زیادی بالا ببرند و اتمسفر لازم برای پخت سفال های نخودی را فراهم کنند. این دو عامل از مهمترین عوامل پیشرفت فنی تولید سفال در این دوره به شمار می آید که منجر به تولید سفال های یکدست و همگون در کل منطقه ی موسوم به شمال فلات مرکزی ایران شده است.
طاهره شیشه بری عباس عابد اصفهانی
با وجود مطالعات گسترده ای که درباره هنر دوران مغول در ایران انجام شده است شناخت ما از تزئینات معماری، به خصوص هنر دیوارنگاری این دوره، بسیار نا چیز است. شاید علت آن تعداد محدود آثار به جا مانده از آن دوران باشد. بیشتر دیوارنگاره ها در بناهایی که کاربری مدرسه- مقبره دارند دیده می شود. از وجود دیوارنگاره ها در کاخ های ایلخانی اطلاعات چندانی در دست نیست و فقط در برخی از منابع به آن ها اشاره شده است. با تمامی این اوصاف، هنر و معماری دوره ایلخانی یکی از اوج های درخشان هنر سرزمین اسلامی ایران است. البته با همه عظمت و شکوه هنر این دوران و علی رغم همه پژوهش های انجام شده در این زمینه، باید اذعان کرد که اقدامات جدی برای مطالعه دقیق این آثار (به صورت موضوعی صورت نگرفته) و هنوز ابهاماتی درباره انواع هنرهای در دوره ایلخانی وجود دارد. وجود مجهولات درباره دیوارنگاری این دوران انجام پژوهش های گسترده تر را در این حوزه ایجاب می کند. امید است این نوشتار سهم اندکی در پاسخ به این ابهامات داشته باشد. با توجه به اینکه دیوارنگاره های این بناها جزء معدود آثار به جا مانده از دوران ایلخانی ست، مطالعه و بررسی آن کمکی شایان به شناخت سیر تحول دیوارنگاره های ایرانی می کند. از این رو، در این پروژه تا حد امکان سعی شده با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به بررسی نقوش پرداخته شود، سپس، به کمک روش های علمی به بررسی مواد و مصالح به کار رفته و چگونگی اجرای این آثار بررسی شود.این نوشتار در پنج فصل مشتمل بر «کلیات تحقیق»، «سیر تاریخی نقاشی دیواری در ایران»، «نگاهی اجمالی به دوره ایلخانان»، «معرفی پنج بنای ایلخانی در شهر یزد»، «بررسی فنون دیوارنگاره های پنج بنای ایلخانی در شهر یزد» تهیه شده است. که در فصل اول به کلیات تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم، مطالعه و بررسی نقاشی در دوره پیش از اسلام و دوره اسلامی در ایران و فصل سوم، دوره ایلخانان از نظر خصوصیت معماری و تغییر و تحولات شهر یزد در این دوره مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم، به معرفی پنج بنای ایلخانی، از نظر خصوصیت معماری، بانیان بناها و تزئینات به کار رفته در آن ها پرداخته شده و در نهایت در فصل پنجم شناخت لایه های تشکیل دهنده دیوارنگاره ها، شناسایی رنگ های به کار رفته و بررسی فن اجرای دیوارنگاره ها مورد بررسی قرار گرفت.
مریم اکبری فرد عباس عابد اصفهانی
این رساله به فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه طرح حفظ و مرمت کتیبه معرق سنگ و کاشی در نمای فوقانی خدای خانه مسجد عتیق شیراز پرداخته است. این اثر، برجای مانده از دوره ی آل اینجو و زمان حکمرانی ابواسحاق است. بدون وجود این کتیبه قسمت اعظم هویت و جذابیت بنای خدای خانه از بین می رود. با استناد به شواهد ارائه شده در این نوشتار در سال 1314 شمسی تنها بخش پیل پاها از این کتیبه باقی مانده بوده و با توجه به بازسازی که در سال 1315 شمسی بر روی این کتیبه انجام شده بخش های پیل پاها و بخش های بازسازی شده از هم قابل تشخیص نیست. از آنجا که کتیبه مذکور تا کنون مورد هیچ گونه بررسی و مطالعه ای قرار نگرفته و منابع مطالعاتی و تحقیقاتی در ارتباط با تاریخچه مسجد عتیق تنها اشاره ای کوتاه و گذرا به بنای خدای خانه و کتیبه مورد بررسی دارند، در این پژوهش سعی بر آن است که به تکنیک اجرا ی کتیبه و بازشناسی بخش های بازسازی از بخش های قدیمی پرداخته شود و به دنبال آن با شناسایی آسیب های وارده به کتیبه، اقداماتی در جهت کنترل روند تخریب و جلوگیری از زوال آن صورت گیرد تا علاوه بر حفظ این اثر ارزشمند و منحصربه فرد، انجام مطالعات آینده توسط پژوهشگران در جهت شناسایی این کتیبه میسر و هموار گردد. با استفاده از مطالعات میدانی و مشاهده ای و بررسی های کتابخانه ای مشخص شد که اجرای متفاوت این کتیبه درخور توجه است، به گونه ای که شاید بتوان کتیبه معرق سنگ و کاشی در بنای خدای خانه را تزئینی متفاوت و منحصر به فرد در معماری ایران تلقی کرد. نتایج حاصله از آنالیزهای مختلفxrd,sem-edx aas,و پتروگرافی بر روی مصالح سنگ و کاشی کتیبه( لعاب و بدنه کاشی ها، ملات به کار رفته در پشت کاشی ها و همچنین سنگ های قدیم و جدید کتیبه)، حاکی از این است که جنس بدنه کاشی ها گلی بوده و برای به دست آوردن رنگ لعاب ها از عوامل رنگساز اکسیدهای کبالت، مس، قلع و سرب، قلع و منگنز استفاده شده است و جهت ساخت کتیبه از سنگ های آهکی بهره برده شده است. به علاوه پژوهش ها نشان می دهد عامل رنگساز لعاب کاشی ها و عناصر تشکیل دهنده بدنه کاشی ها در بخش های بازسازی شده و پیل پاها یکی است و همچنین جنس سنگ های قدیم و جدید کتیبه مشابه یکدیگر است. بررسی های میکروسکوپی و مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهد که این اثر به دلایل متعددی، دچار آسیب گردیده که در این رساله سعی شده راه کارهایی قابل اجرا برای حفاظت از این کتیبه به صورت حفاظت پیشگیرانه و راه حل های درمانی ارائه شود.
سوگند نقوی حسین احمدی
استان لرستان واقع در زاگرس مرکزی دارای تپه های تاریخی بسیاری است که آثار مفرغی و آهنی زیادی از آن ها کشف شده است. از جمله تپه های تاریخی این منطقه که به تازگی کشف شده است، محوطه تاریخی سنگتراشان خرم آباد است. این محوطه در 52 کیلومتری جنوب شرقی خرم آباد در روستایی به نام سنگتراشان واقع شده است. محوطه تاریخی سنگتراشان در کاوش های باستان شناسی یک سایت تک لایه است که آثار فلزی زیادی در آن کشف شده است که شامل خنجر، شمشیر، سر تبر، سر پیکان، ظروف لوله دار و ... می باشند. در میان خنجرهای یافت شده در این محوطه، پنج خنجر آهنی وجود دارد که از نظر شکل دسته، مشابه با خنجرهای مفرغی این محوطه هستند اما دچار آسیب بیش تری هستند. با توجه به تعداد کم آن ها نسبت به انواع مفرغی، و کمبود اطلاعات در مورد آهن های تاریخی منطقه لرستان، خنجرهای آهنی برای این منظور انتخاب شدند. هدف از پژوهش در زمینه خنجرهای آهنی محوطه تاریخی سنگتراشان خرم آباد، پی بردن به تکنولوژی ساخت اشیاء آهنی در محوطه تاریخی سنگتراشان وعصر آهن(ii) است. علاوه بر آن، با توجه به شرایط این اشیاء از نظر خوردگی و همچنین کنترل روند خوردگی آن ها به منظور جلوگیری از ادامه آسیب، مطالعات آسیب شناسی لازم است تا در این راستا از تخریب اشیاء مورد مطالعه جلوگیری شود. این پژوهش در پنج فصل گردآوری شده است که در فصل اول به کلیات تحقیق و در فصل دوم به معرفی محوطه سنگتراشان و آثار یافت شده در آن پرداخته شده است. فصل 3 و 4 به ترتیب به مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی اشیاء مورد مطالعه اشاره دارد و فصل پنجم مشتمل بر طرح حفظ و مرمت اشیاء بر اساس داده های آزمایش های فن شناسی و آسیب شناسی است. برای رسیدن به تکنولوژی ساخت خنجرهای مورد مطالعه، از آزمایش های متالوگرافی، آنالیز عنصری میکروسکوپ الکترونی روبشی، آنالیز تعیین میزان کربن موجود در بدنه فلزی نمونه ها و تصاویر توموگرافی کامپیوتری بهره گرفته شد. برای مطالعات آسیب شناسی نیز از آنالیز فازی تفرق اشعه ایکس بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده از این مطالعات نشان داد که اشیاء مورد مطالعه از آهن کار شده تهیه شده می باشند که عناصر موجود در آن به طور ناآگاهانه در آن موجودیت یافته اند و دچار خوردگی مخرب و غیر فعال نیستند.
شیوا میرزایی تشنیزی عباس عابد اصفهانی
پوسته شدن لایه ی رنگ یکی از آسیب های رایج در نگارگری روی کاغذ است که با گذشت زمان تحت تأثیر عوامل مختلف در اینگونه آثار مشاهده می شود. در این بررسی آسیب لایه ی رنگ هفت نگاره از مجموعه ی موزه ی رضا عباسی متعلق به دوره ی صفوی با تکیه بر دلایل بروز عارضه ی پوسته شدن لایه ی رنگ درآن ها مورد بررسی قرارگرفت. با توجه به نتایج آسیب نگاری نمونه ها در راستای آگاهی از روند شکل گیری آسیب پوسته شدن، نوع و میزان بست به عنوان ماده ی اصلی در ترکیب رنگدانه ها در نگارگری ایرانی مورد توجه قرارگرفت و بدین منظور نمونه سازی بر اساس میزان بست کم، مناسب و زیاد در ترکیب با رنگ این نمونه ها انجام شد که با قرارگرفتن در شرایط پیرسازی مصنوعی، شدت و گسترش عارضه ی پوسته شدن در هر نمونه مشاهده شد. در راستای ارائه ی راهکار جهت تثبیت لایه ی رنگ پوسته شده در نگارگری روی کاغذ، استحکام بخشی با صمغ گیاه انزروت مورد بررسی قرار گرفت. صمغ گیاه انزروت با نام علمی sarcocolla gumاز دیرباز در علم پزشکی و در هنرکتاب آرایی نیزکاربردهای متفاوتی داشته است. با توجه به آنالیز عنصری chn انجام شده برروی صمغ این گیاه، مقادیرکربن به میزان7/56، هیدروژن 1/8، نیتروژن 5/0 در ساختار آن، مشخص کرد. صمغ گیاه انزروت با بررسی های آزمایشگاهی جهت تهیه ی محلول استحکام بخش برای تثبیت لایه ی رنگ پوسته شده در غلظت های مختلف تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بررسی رنگ-سنجی، ph سنجی و مشاهدات میکروسکوپی از روند استحکام بخشی لایه ی رنگ و به دنبال آن میزان پایداری و ثبات ماده ی استحکام بخش در معرض پرتو uv، ارزیابی امکان رشد میکروارگانیسم بر روی ماده ی استحکام بخش، کاربرد مطلوب این ماده را در استحکام بخشی لایه ی رنگ پوسته شده، بیان می کند.
الهه خالقی عباس عابد اصفهانی
تمیزکاری نقاشی های رنگ وروغن از مراحل اصلی عملیات حفاظت و مرمت این آثار است. برای تمیز کردن آلودگی ها و چرکی های مختلفی که بر روی سطح نقاشی ها وجود دارند و نیز زدودن ورنی های کهنه ای که بایستی از روی سطح آن ها برداشته شوند روش ها و مواد مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از بعضی از این روش ها ممکن است برای خود آثار مخاطراتی به همراه داشته باشد، علاوه بر این که برخی از این مواد برای سلامت مرمتگران و حتی میحط زیست خطرناک هستند. از این رو یافتن روش ها و موادی که در عین تاثیرگذاری برای نقاشی ها کم خطر باشند، یک نیاز اساسی است. از سوی دیگر مواد طبیعی که در طب سنتی کاربرد داشته اند با توجه به این که در بسیاری از موارد برای سلامت انسان بی خطر هستند، در دسترس بوده و حتی در بسیاری از موارد استفاده از آن ها مقرون به صرفه است. انزروت صمغی است که علاوه بر کاربردهای طبی، در هنرهای سنتی مانند نگارگری نیز به عنوان بست مورد استفاده قرار می-گرفته و نیز برای پاک کردن اثر لکه های چربی از روی کاغذ توصیه می شده است. گردوغبار ، دوده و ورنی های کهنه عمده موادی هستند که نیاز به زدودن از سطح نقاشی ها دارند.آماده سازی یک ماده تمیزکننده با استفاده از عصاره صمغ انزروت برای زدودن این آلودگی ها می تواند پاسخگوی نیاز به ماده مناسب تمیزکننده باشد. چگونگی استفاده از عصاره ی صمغ گیاه انزروت به عنوان تمیزکننده ی آلودگی های روی نقاشی رنگ وروغن روی پارچه و نیز تاثیرات ناشی از استفاده از این ماده، در این پروژه بر روی نمونه ی موردی و نمونه های ساخته شده که پیرسازی زودرس بر روی آنها انجام شده است بررسی شد. بر اساس بررسی ها و آزمایش های انجام شده در این پژوهش محلول هیدروالکلیِ انزروت برای زدودن گردوغبار و دوده از سطح لایه های رنگ وروغن مناسب است ولی عصاره این ماده قادر به زدودن ورنی های ماستیک، دامار و روغن بزرک نبود. همچنین استحکام بخشی لایه های آسیب دیده رنگ وروغن در حین عملیات تمیزکاری با این ماده ممکن نیست.
زهرا سلطانی عباس عابد اصفهانی
با وجود خطاطان توانمند در دوره ی معاصر، عدم مرغوبیت مرکب های موجود در بازار، یکدست نبودن مواد مرکب ها،کشش نامناسب و مات شدن مرکب ها در اندک زمانی پس از خشک شدن (که نشان از نداشتن کیفیت لازم است) موجب می شود که آثار ارزشمند خوشنویسان خیلی زود دچار آسیب هایی مثل ریختگی، تغییر رنگ،... و حتی تخریب تکیه گاه کاغذی شود. از این رو در این پژوهش به بررسی فنی و آسیب شناسی مرکب های خوشنویسی مشکی و قهوه ای معاصر که بیشتر از دیگر مرکب ها در خوشنویسی کاربرد دارد، پرداخته شده است. برای فن شناسی نمونه ها از روش های شیمیایی و فیزیکی استفاده شد. در بررسی شیمیایی از روش های دستگاهی طیف سنجی جذب اتمی، طیف سنجی پراش پرتو x ، طیف سنجی تبدیل فوریه- مادون قرمز و روش کروماتوگرافی استفاده شد. همچنین برای بررسی فیزیکی؛ براقیت، پوشانندگی و کشش نمونه ها از دستگاه "گلاسیمتر"، "رفلکتومتر"، "فوردکاپ" استفاده شد. نتایج بررسی شیمیایی در نمونه های قهوه ای نشان از یک رنگدانه مصنوعی همراه با بست و در نمونه های مشکی نشان از یک رنگدانه ی سیاه (احتمالاً دوده، جز در یک مورد) درجای ماده رنگی همراه با بست بود. نتایج بررسی فیزیکی نشانگر براقیت، پوشانندگی و کشش نامناسب مرکب های مشکی موجود در بازار بود. سپس به بررسی آسیب های نمونه ها پرداخته شد. برای آسیب شناسی نمونه های مورد نظر پیرسازی نور، دما و رطوبت بر روی نمونه ها انجام شد. هرکدام از نمونه ها به دلیل ساختار شیمیایی شان دچار آسیب های متفاوتی از قبیل تغییر رنگ، کپک، ترک، پوسته پوسته شدن، ریزش و ... شد. در ادامه ساخت دو نمونه مرکب مشکی و قهوه ای مطلوب مد نظر قرار گرفته شد؛ و با فرض اینکه حتی مقادیر ناچیزی از یک افزودنی مثل حنا، زعفران، عسل، ... می تواند در کیفیت نهایی مرکب نقش موثر ایفا کند، شناسایی و مقایسه ی محتوای رساله های کهن را در برنامه قرار داده؛ با این هدف که داده های فنی مورد نیاز برای آسیب شناسی مرکب های قدیمی یا اطلاعات مورد نیاز برای ساخت مرکب های مرغوب جدید را به شکل موثر و یکجا در اختیار قرار دهد. چنان که معلوم شد، مقدار کم یا زیاد هر یک از افزودنی ها تأثیری به غایت فراتر از آنچه در عرف عمومی پنداشته می شود بر کیفیت مرکب تولید شده دارد. روش یافته اندوزی کتابخانه ای، اینترنتی و میدانی ست و روش پردازش داده ها، توصیفی-تحلیلی ست.
منیره امینی عباس عابد اصفهانی
رنگرزی در بین مردم منطقه چهار محال و بختیاری هنری است که از گذشته تا کنون به سه صورت عشایری ، خانگی و کارگاهی انجام می گرفته است. روش های خاص رنگرزی با روناس رنگ های قرمز زیبایی را در این منطقه پدید آورده است که باعث ارزش بخشیدن به این قالی ها شده است که امروزه این روش ها کمتر استفاده می شود. در این پژوهش با توجه به روش های سنتی رنگرزی الیاف پشمی با روناس در قالی های منطقه چهار محال و بختیاری 4 روش رنگرزی با روناس که در این منطقه رایج بودند انتخاب شده و نمونه هایی با این روش ها رنگرزی شدند. برای بررسی میزان آسیب نوری نمونه های پشمی رنگ شده با روناس که با این روش ها رنگرزی شده اند، ابتدا ثبات نوری نمونه ها با دستگاه سان تست اندازه گیری شد. سپس نمونه ها تحت تابش نور فرا بنفش پیر سازی شدند و برای تعیین میزان رنگ پریدگی رنگ سنجی شد. همچنین میزان استحکام و ازدیاد طول تا حد پارگی نمونه ها با استفاده از دستگاه اینسترون اندازه گیری شد. با توجه به نتایج به دست آمده معلوم شد، نور و مخصوصاً اشعه فرابنفش باعث رنگ پریدگی و کاهش استحکام نخ های پشمی شده است. در میان روش های رنگرزی شده روش های خانگی که در آن از روش های سنتی رنگرزی استفاده می شود کمترین آسیب را در برابر نور داشته اند. در نهایت با توجه به میزان آسیب های نوری وارده به نخ های پشمی رنگ شده با روناس در راستای حفظ و نگهداری قالی های قدیمی و نفیس چهارمحال و بختیاری ، در برابر نور راهکار حفاظتی ارائه شد. روش تحقیق در این پایان نامه کتابخانه ای، اینترنتی ، میدانی و آزمایشگاهی و روش پردازش داده ها، توصیفی-تحلیلی است.
مصطفی خواجه محمودی عباس عابد اصفهانی
آثار تاریخی به جای مانده از گذشته نشانگر نوع زندگی، فرهنگ، آداب و رسوم گذشتگان است. در میان این آثار به جای مانده از گذشته، نسخ خطی به واسطه ی ماهیت شان این سنن را ملموس تر ارائه می دارند، و به این جهت حفاظت و صیانت از آن ها کمک شایانی به حفظ این اطلاعات است. از طرفی این آثار به واسطه ی هویت و مواد تشکیل دهنده شان که عموماً مواد آلی و آسیب پذیر در برابر عوامل محیطی هستند، روند رو به تخریبی را طی می کنند. حفاظت از همه ی آثار مستلزم شناخت دقیق اثر از جمله مواد به کار رفته و تکنیک ساخت آنها می باشد تا با توجه به ماهیت اثر، بهترین و مناسب ترین روش حفاظت اتخاذ گردد. نسخه ی خطی لباب الأخبار کتابی مذهبی متعلق به قرن سیزدهم هجری قمری است و شامل احادیثی از حضرت محمد (ص) می-باشد. این نسخه توسط محمد مبارک ابن نور زمان و با خط ثلث نگارش شده است. کاغذهای این نسخه ی خطی ضخیم و دارای یک رنگ زرد تا قهوه ای هستند. هدف از این تحقیق، بررسی علل زردشدگی کاغذهای این نسخه ی خطی، بر پایه ی مطالعات ساختاری کاغذ تاریخی، نمونه سازی و پیرسازی می باشد. این پروژه بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای و آزمایشگاهی استوار شده است. برای شناسایی علل زرد شدگی اوراق این نسخه ی خطی، مطالعات آزمایشگاهی در استخراج رنگ و شناسایی الیاف از کاغذ نسخه ی خطی انجام شد. رنگ استخراج شده از کاغذ، به وسیله ی روش های طیف سنجی نور مرئی، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز و رنگ سنجی بررسی شد و شناسایی الیاف توسط معرف ها و بررسی میکروسکپی انجام گرفت. پس از شناسایی رنگینه ی حنا در ترکیب کاغذ و الیاف کنف و پارچه کهنه، نمونه سازی بر اساس ساختار شناسایی شده ی کاغذ تاریخی انجام گرفت. در ادامه نمونه ها، شامل کاغذهای ساخته شده با الیاف کنف، پارچه کهنه و رنگ شده با رنگینه ی حنا، تحت پیرسازی تسریعی نوری و رطوبت و دما قرار گرفتند و تغییرات آنها توسط روش های دستگاهی طیف سنجی مادون قرمز، ph سنجی و رنگ سنجی مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد، بیشترین تغییرات رنگی پس از پیرسازی تسریعی، مربوط به نمونه های ساخته شده با الیاف کنف می باشد و نشان می داد رنگینه ی حنا ی به کار رفته در نمونه ها از اکسیداسیون الیاف کنف در طی پیرسازی تسریعی جلوگیری کرده است.
حسنیه شاه خواه حسین احمدی
بقعه ی معروف به"شیخ کله پریده" در محدوده ی جنوبی روستای چاهک (هرات) از توابع شهرستان خاتم استان یزد و در یک گورستان قدیمی واقع شده است. این بقعه با پلان چهار گوش به سبک چهار طاقی گنبد داری بوده است که هم اکنون گنبد آن فرو ریخته است. شهرت بقعه به شیخ کله پریده در بین عموم احتمالاً به دلیل سر بریدن شیخ بانی این بنا بوده و یا به دلیل ریزش گنبد آن می باشد. با توجه به مصالح، طرح معماری و گنبدسازی، کارشناسان آن را متعلق به عصر"ایلخانی" می دانند. از جمله تزئینات گلی محراب، مقرنس های گلی در دیوار ضلع جنوب شرقی و دو جفت قابنمای گلی تزئینی به شکل نمادین شمع بر روی هر یک از دیوارهای داخلی این بنا می باشد. بقعه و تزئینات آن با استفاده از چیدمان خشت خام در اندازه های 27 در 27 با ضخامت 5 سانتی متر سپس اندود کاه گل به ضخامت تقریبی 5 و سیم گل 3 سانتی متری و لایه ی نازک گچ ساخته شده اند. در چهار طرف بقعه پشت بندهای خشتی با استفاده از خشت به ابعاد 20 در 20 به ضخامت 4 سانتی متر و سپس پوشش کاه گل به آن الحاق شده است. به دلیل نبود گنبد و پوشش حفاظتی بر روی تزئینات، به مرور زمان عوامل متعدد از جمله تغییرات محیطی و جوی، رطوبت و عوامل انسانی، آسیب های زیادی بر سازه و تزئینات بقعه (مانند ترک، جداشدگی، ریزش، فرسایش و...) وارد آمده است.از آنجایی که قسمت اعظم گنبد فروریخته، تزئینات داخل بقعه بیشتر در معرض آسیب قرار گرفته و با فرا رسیدن زمستان و شروع بارش برف و باران در منطقه پیش از هر اقدام دیگری باید بر روی بقعه پوشش حفاظتی قرار داده شود که در حال حاضر بهترین پوشش برای بقعه استفاده از پارچه های کتانی به دلیل عدم نفوذ رطوبت به داخل بقعه می باشد بعد از پایان فصل سرما و بارندگی می توان اقدام به ایجاد یک سقف ثابت با پوشش پارچه های کششی و یا پوشش فلز (ایرانیتی گالوانیزه) نمود. از دیگر اقدامات تعیین حریم، حصارکشی، دایرکردن پست نگهبانی، آواربرداری، نصب ناودان، حفر زهکش، کنترل رطوبت صعودی و نزولی، بازسازی و پوشش بخش های آسیب دیده با اندود کاه گل و سیم گل بعد از اطمینان از قرارگیری بقعه در شرایط مناسب در مراحل بعدی انجام می گیرد.
مریم حسینی عباس عابد اصفهانی
هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی برخی شیوه های کلرزدایی و بازدارندگی خوردگی در اشیاء برنزی تاریخی و همچنین ارزیابی کاربرد سیتروس پارادیزی به عنوان بازدارنده این اشیاء و مقایسه آن با بنزوتری آزول می باشد. با توجه به این امر که ترکیب بنزوتری آزول مشکوک به سمیّ بودن است و همینطور هزینه های بالای استفاده از این بازدارنده، از نتایج مطالعات این پژوهش و تحقیق های مشابه می توان به عنوان جایگزینی برای این ماده بهره برد. برای این منظور و در راستای این پژوهش تصمیم گرفته شد که به طور موازی از نمونه های تاریخی و آزمایشگاهی برای انجام آزمایش ها استفاده شود بنابراین از خرده شیء های چهار سایت تاریخی تپه مارلیک، هفت تپه، تپه سبز فارس و حسنلو در بخش مجزا، که اکثراً دارای خوردگی کلریدی و بیماری برنز بودند و همچنین نمونه های آزمایشگاهی در دو دسته متفاوت که در معرض اسید کلریدریک قرار داشتند و به طور مصنوعی خورده شده بودند استفاده شد. نمونه های مورد نظر به وسیله آزمایش های مختلف از جمله تیتراسیون، رنگ سنجی، وزن سنجی، رزنبرگ سنجش شدند. با توجه به نتایج آزمایش تیتراسیون مقدار کلر قبل و بعد از اعمال بازدارنده (سیتروس پارادیزی) تفاوت چندانی ندارد و حتی در برخی موارد بعد از اعمال بازدارنده بیشتر شده است. همچنین نتایج رنگ سنجی قبل و بعد از بازدارنده نشان دهنده تغییر رنگ، در بعضی از نمونه ها روشن و در بعضی دیگر تیره در سطح است. آزمایش رزنبرگ نیز نشان می دهد که بعد از اعمال بازدارنده همچنان خوردگی فعال در ترکیب وجود دارد و در مواردی قبل از اعمال بازدارنده مقدار کلر سطحی ناچیز بوده و ظاهراً به نظر می رسد پس از اعمال بازدارنده کلر درون ترکیب به روی سطح آمده باشد. نتایج به دست آمده بیانگر این است که گریپ فروت در مقایسه با بنزوتری آزول نمی تواند به عنوان یک بازدارنده خوردگی برای اشیاء برنزی تاریخی محسوب شود و تنها به دلیل ماهیت اسیدی خود به صورت یک پاک کننده محصولات کلریدی سطحی را از روی پاتین برمی دارد.
فاطمه فرهادی عباس عابد اصفهانی
پژوهش حاضر با عنوان فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه طرح حفاظتی برای یک اثر پارچه ای منسوب به دوره صفوی انجام گرفته است. هدف از انجام این پژوهش دستیابی به طرح حفاظتی مناسب با شرایط اثر پارچه ای برای نمایش و نگهداری آن بوده است و در راستای تحقق این مهم مطالعات فن شناسی به منظور شناسایی ساختار و مواد تشکیل دهنده و مطالعات آسیب شناسی جهت شناسایی عوامل آسیب رسان و آسیب های وارده بر اثر پارچه ای، انجام گرفته است. این پژوهش جزء مطالعات موردی بوده که در آن از مطالعات کتابخانه ای، میدانی وآزمایشگاهی استفاده شده است. در مطالعات تاریخی تطبیقی و فن شناسی تجزیه و تحلیل داده ها بصورت کیفی و در مطالعات آسیب شناسی بصورت کیفی و کمی بوده است. نتایج حاکی از آن است که اثر پارچه ای از لحاظ طرح، نقش، بافت و تکنیک می تواند متعلق به دوره صفوی باشد. همچنین اثر پارچه ای مورد مطالعه دارای الیاف ابریشم و گلابتون (مس با روکش نقره) و آهار نشاسته می باشد. در بررسی ها مشخص شد رنگرزی الیاف آبی با نیل، رنگرزی الیاف مشکی با پوست انار و دندانه آهن و برای رنگ کرم پوست انار و زاج سفید استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه همچون پارچه های زربفت اطلسی باف با تکنیک دو سیستم تار و دو سیستم پود بافته شده است که حتی به لحاظ تکنیک بافت، ظرافت، طرح، رنگ و نقش با آثار غیاث الدین نقشبند مشابهت داشته و احتمال تعلق اثر پارچه ای به وی و یا مکتب غیاث الدین، وجود دارد. کاربرد اثر پارچه ای احتمالا" پارچه ای نفیس برای لباس اشراف بوده است. اثر پارچه ای دارای آلودگی های سطحی و آسیب هایی چون رنگ پریدگی، پوسیدگی و پارگی، شکنندگی الیاف ابریشمی، ریختگی و شکستگی ... در الیاف فلزی است. در نهایت نیز با توجه به وضعیت اثر پارچه ای از روش درمانی دوخت جهت استحکام بخشی اثر پارچه ای بهمراه لایه پشتیبانی از جنس حریر شیشه ای استفاده شد. سپس با استفاده از پارچه رویال یک تکیه گاه سرتاسری با استفاده از کوک مخفی به اثر پارچه ای متصل شد. پس از قاب گیری اثر پارچه ای با مقوایی با ph خنثی برای نمایش آن، پیشنهاد بکارگیری قاب چوبی عمل آوری شده با رزین دامار یا پلی استر مات داده شده است همچنین بکارگیری ورق پلکسی گلاس جهت پوشش اثر پارچه ای به نمایش در آمده در قاب وکنترل شرایط محیطی توصیه شده است.
سمانه آقائی آبچوئیه مهرناز آزادی بویاغچی
جلد چرمی معرق ضربی مورد مطالعه در این پژوهش که در اختیار موزه ی شخصی پبده ی فولادشهر قرار دارد، جلد قرآنی است که کتابت آن توسط «محمد ابن قاسم کرمعلی محمدآبادی جرقویه» در سال 1206 هجری قمری به اتمام رسیده است. تزئینات موجود بر روی جلد شامل یک نقش ترنج و دو نقش سرترنج است. در پژوهش حاضر، مطالعات فن شناسی در دو بخش مطالعات تطبیقی و مطالعات ساختاری انجام شده است. در این پژوهش مطالعات آسیب شناسی با کمک مشاهدات عینی، مشاهدات میکروسکوپی، انجام آزمون های فیزیکی، شیمی تر و عمل کشت قارچ برای محدوده ای که مشکوک به قارچ زدگی بود، انجام شده است. در این پروژه عملیات درمانی شامل: پاکسازی، رطوبت دهی ،بازسازی کمبودهای جلد چرمی و ساخت عطف جدید ، ترمیم مقوا و ترمیم کاغذ آسترهای بدرقه و پیشواز و موزون سازی رنگی(به کمک رنگ اکریلی) انجام شده است. در نهایت راهکارحفظ و مرمت برای جابجائی و همچنین شیوه ی مناسب نمایش این اثر در موزه ارائه گردیده است.
امیر اشکان اویسی عباس عابد اصفهانی
این تحقیق پیرامون آسیب شوره زنی بر روی لایه گل سفید می باشد که به صورت نمونه موردی در خان? تاریخی بخردی مورد بررسی قرار گرفت. گل سفید به طور متداول در تزیینات معماری دوره قاجار استفاده شده است و شرایط تخریب آن در حضور نمک های محلول چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. از قسمت های مختلف بنا نمونه برداری شده و نمونه ها مورد آزمایش شیمی تر قرار گرفتند که کربناته بودن و وجود ماده آلی مانند کتیرا یا سریش اثبات شد. پس از آن از گل سفید و شوره ها آزمایش xrd به عمل آمد که حضور نمک محلول سولفات منیزیم به عنوان عامل شوره زنی مشخص شد. پس از آن آزمون پیرسازی صورت پذیرفت و نمونه هایی با گل سفید و افزودن میزان مشخصی نمک سولفات منیزیم ساخته و با ایجاد رطوبت محیطی رطوبت دهی انجام و به آرامی رطوبت نمونه ها گرفته و آثار شوره نمایان شد که به دلیل تفاوت در شکل شوره ها آزمون جذب اتمی از نمونه تاریخی انجام شد که به دلیل وجود درصد بالایی از نمک محلول تفاوت شکل شوره ها با نمونه پیرسازی توجیه و پس از آن راهکارهای مقابله با آسیب ارائه گردید.
مهسا خسروی لاریجانی عباس عابد اصفهانی
چکیده پوسته شدن رنگ یکی از آسیب های رایج در نقاشی های روی چوب است که با گذشت زمان تحت تاثیرعوامل مختلف در اینگونه آثارمشاهده می شود . در این بررسی فن شناسی و آسیب شناسی تزئینات نقاشی سقانفار کردگر محله در منطقه بابلسر در استان مازندران با تکیه بر دلایل بروز عارضه پوسته شدن لایه رنگ و ریختگی رنگ ها در آ نها مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به آزمایشات انجام شده تکنیک این آثار مشخص و آسیبهای وارده بر این تزئینات شناسایی و پیشنهاداتی برای ارائه طرح درمان و مرمت این آثار بیان شده است . نتایج آزمایشات شیمی تر وآزمایشات دستگاهی ( aas ,ftir , xrd ) و تحقیقات میدانی نشان دهنده ی این است که این رنگدانه ها معدنی بوده و با استناد به مطالعات کتابخانه ای نتایجی برای ارائه طرح درمان بیان شده است . کلید واژه ها : فن شناسی ، آسیب شناسی ، ارائه طرح درمان و حفاظت ، پوسته شدن لایه رنگ .
معصومه غلامرضایی عباس عابد اصفهانی
از هنرهای تزئینی و ارزشمندی که در حمام ها استفاده فراوان داشته، آهک بری است. این هنر از دوران صفویه با رونق گرفتن ساخت حمام ها، برای تزئین آنها به کار گرفته شده است. حمام خصوصی قلعه ضرغام السلطنه فرادنبه، مربوط به دوره ی قاجار، از جمله این حمام هاست. این اثر تنها نمونه آهک بری در استان چهارمحال و بختیاری است؛ که به دلیل متروک ماندن بنا برای سال های متوالی و همچنین عدم توجه و حمایت کافی، دچار آسیب های جبران ناپذیری شده است. هدف این پژوهش، ارائه راهکار مناسبی برای حفظ و نجات بخشی تزئینات باقیمانده، از طریق مطالعه شرایط اقلیمی منطقه، شناسایی فن ساخت تزئینات و مطالعات آسیب شناسی است.