نام پژوهشگر: عبدالرضا بیگی نیا
سعیده سعیدی محمد وزین کریمیان
یکی از منابع ارزشمند هر سازمانی که باعث رشد و توسعه آن سازمان می شود، نیروی انسانی است. امروزه مدیریت مسیر پیشرفت شغلی کارکنان از جمله راهبردهای اساسی برای بستر سازی لازم جهت رشد و پیشرفت و توسعه نیروی انسانی و در نهایت کل سازمان است. در بعد رفتاری یا محتوایی تئوری های مدیریت که شامل کارکنان یا نیروی انسانی سازمان(متشکل از مدیریت و نیروی کار) می باشد، مولفه های گوناگونی مطرح شده است که با توجه به مطالعه تحقیقات صورت گرفته، شش مولفه رفتاری برای این پژوهش انتخاب شدند. این تحقیق با هدف شناسایی رابطه این شش مولفه رفتاری(نگرش های مدیریتی، الگوی عملی رهبری سازمان، اعتماد متقابل بین مدیران و کارکنان، تناسب خصوصیات شاغل با شغل، رضایت شغلی و انگیزه شغلی) با پیشرفت شغلی کارکنان- با بررسی تاثیری که این متغیرها بر پیشرفت شغلی آنان در صندوق ضمانت صادرات ایران دارند، انجام شده است. مولفه های رفتاری به عنوان متغیرهای مستقل و پیشرفت شغلی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق در نظر گرفته شدند. فرضیه های تحقیق با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق 103 نسخه از پرسشنامه محقق ساخته که توسط کارکنان صندوق ضمانت صادرات ایران پاسخ داده شده است، از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چند گانه با استفاده از نرم افزار آماری spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که چهار مولفه رفتاری شامل: اعتماد متقابل بین مدیران و کارکنان،تناسب خصوصیات شاغل با شغل، رضایت شغلی و انگیزه شغلی با پیشرفت شغلی رابطه معناداری دارند و بر این متغیر اثرگذارند؛ اما دو مولفه رفتاری نگرش های مدیریتی و الگوی عملی رهبری سازمان با پیشرفت شغلی رابطه معناداری ندارند و بر این متغیر نیز دارای تاثیر قابل ملاحظه ای نمی باشند.
مهدیه مصیبی عبدالرضا بیگی نیا
یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که سازمان ها با آن مواجه هستند، عدم شناخت آن ها از نیرو های موجود در سازمان است. سازمان ها در صدد شناسایی و جذب نیرو های توانمند خارج از سازمان برای تصدی پست های مدیریتی خود هستند، در صورتیکه با کمی تأمل و دقت در داخل سازمان، متوجه نیرو های مستعد و توانمند خود می شوند؛ که در مقایسه با نیروهای خارجی، بهتر و بیشتر می توانند سازمان را برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، قادر سازند. این پژوهش، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر انتصاب مدیران با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندشاخصه درشعب بانک مسکن شهر تهران انجام شد؛ تا در نهایت مدلی برای انتصاب مدیران بالقوه در شعب بانک مسکن پیشنهاد گردد. بر این اساس، در این تحقیق ابتدا عوامل موثر بر انتصاب مدیران با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شناسایی گردید و سپس فرم های غربال گری در بین 121 نفر از مدیران شعب توزیع گردید و با استفاده از آزمون نسبت موفقیت در جامعه، برخی متغیرهای شناسایی شده، حذف شد. برای تعیین وزن معیارهای اصلی و فرعی از تکنیک ahp و برای رتبه بندی کاندیداهای جانشینی مدیریت از تکنیک topsis و vikor استفاده گردیده است. با توزیع پرسشنامه مقایسات زوجی در بین خبرگان، نتیجه نشان داد که از بین عوامل اصلی شناسایی شده، عوامل شغلی-فردی بیشترین تأثیر را بر انتصاب مدیران دارد و از بین عوامل شغلی-فردی، مهارت مدیریتی بالاترین اولویت را دارد و در بین مهارت های مدیریتی نیز، توانایی اتخاذ تصمیم و پاسخگویی دارای بالاترین اولویت است. در نهایت این مدل برای انتصاب 5 نفر اجرا شد و بهترین فرد برای پست مدیر شعبه انتخاب شد. با توجه به نتایج مطالعه موردی انجام یافته ، دو تکنیک topsis و vikor دارای عملکرد تقریبا یکسانی در شناسایی و معرفی بهترین کاندید جهت مدیریت، هستند.
محسن نصرت آبادی زاهد غفاری هشجین
پژوهش حاضر با هدف «شناسایی و ارزیابی عوامل محیطی (داخلی و خارجی) حوزه سیاسی و فرهنگی فضای مجازی برای جمهوری اسلامی ایران با استفاده از الگوی swot» انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به شیوه پیمایش با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر تکنیک دلفی صورت گرفته است. پس از مطالعه و شناسایی عوامل و دسته بندی آنها در قالب (قوت¬ها، ضعف¬ها، فرصت¬ها، و تهدیدها) پرسشنامه مرحله اول و دوم مبتنی بر طیف چهار گزینه ای تهیه و در اختیار کارشناسان و صاحبنظران این حوزه قرار گرفت. روایی محتوایی ابزار بر اساس نظرات صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس الفای کرونباخ 0.747 به دست آمد. پس از جمع آوری داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه، داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار spss و با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از آزمون t تک متغیره، میانگین مولفه های مربوط به هر یک از متغیرهای چهارگانه تحقیق آزمون شدند. همچنین با بهره گیری از آزمون فریدمن کلیه متغیرهای تحقیق رتبه بندی شدند. با استفاده از الگوی تحلیل فرد آر.دیوید، 5 مولفه از هر یک از متغیرهای چهارگانه (نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها) ارزیابی شد. در نهایت عدد به دست آمده از جمع جبری متغیرهای نقاط قوت و ضعف، برای محیط داخل مثبت است (2/1). همچنین جمع جبری متغیر های فرصت ها و تهدیدها، برای محیط خارجی مثبت(3) است. با توجه به حصول دو میانگین در حد متوسط، وضعیت فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران در منطقه متوسط(خانه 5 از ماتریس 9 خانه ای فرد آر.دیوید) قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع، وضعیت فضای مجازی برای جمهوری اسلامی ایران ، در منطقه یکم دستگاه مختصات یا ربع اول مختصات مدل swot فرد آر.دیوید قرار گرفت. این ناحیه در تحلیل استراتژیک موسوم به ناحیه و یا منطقه so (منطقه وجود قوت ها و فرصت ها)است.
سیده معصومه فاطمی عبدالرضا بیگی نیا
تحقیق حاضر با هدف"بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای بر مسئولیت اجتماعی سازمان با تأکید بر نقش تعهد سازمانی در شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران"انجام شد. جامعه آماری در زمان اجرای تحقیق 942 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای برابر 274 نفر برآورد گردید. از پرسشنامه کادوزیر برای سنجش "اخلاق حرفه ای"، از پرسشنامه حیدرزاده و رهپیما برای سنجش"مسئولیت اجتماعی" و از پرسشنامه آلن و میر برای سنجش "نعهد سازمانی" کارکنان استفاده شده است. ضریب پایایی مربوط به پرسشنامه ها به ترتیب 90% ، 94% و89% به دست آمد. مبتنی بر روش همبستگی، داده های تحقیق با نرم افزار spss با آزمون های آماری همچون ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه حاکی از وجود همبستگی مثبت بین ابعاد اخلاق حرفه ای با مسئولیت اجتماعی است. در سطح اطمینان 95%، فرضیه اصلی و پانزده فرضیه فرعی تحقیق تایید شدند در حالی که در نتایج آزمون، فرضیه فرعی پنجم اثبات نشد. نتایج آزمون رگرسیون تعدیل شده حاکی از تاثیر نقش تعدیل کنندگی متغیر تعهد سازمانی بر رابطه مولفه های اخلاق حرفه ای با متغیر مسئولیت اجتماعی بود، درحالی که فرضیه های فرعی دهم، چهاردهم و شانزدهم اثر نقش تعدیل کنندگی تعهد سازمانی بر رابطه مولفه های اخلاق حرفه ای با مسئولیت اجتماعی، اثبات نشد. کلیدواژه ها: اخلاق حرفه ای، مسئولیت اجتماعی، تعهد سازمانی
فاطمه ندیمی نیا احمد سرداری
یکی از راههای گسترش اخلاق در سازمان ها تبیین رفتارهای پذیرفته شده ی اخلاقی در موقعیت های خاص در قالب کدهای اخلاقی است. ارتقای فضای اخلاقی در سازمان باعث ایجاد واکنش بهتر کارکنان نسبت به سازمان و مسائل بوجود آمده در آن و در نهایت ماندگاری آن ها در سازمان میشود. تحقیق حاضر با هدف سنجش "تاثیر کدهای اخلاقی و انسان دوستی سازمان ها بر تمایل ماندگاری سازمانی کارکنان در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران"، اجرا شد. متغیرهای تحقیق عبارت بودند از کدهای اخلاقی به عنوان متغیر مستقل، تمایل به ماندگاری سازمانی به عنوان متغیر وابسته و انسان دوستی، تعهد شغلی و تعهد سازمانی به عنوان متغیر مداخله گر. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان در اداره آموزش و پرورش شهر بابل، آمل ،قائمشهر که بالغ بر 521 نفر می باشند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه آماری تحقیق 237 نفر برآورد شد. برای گرداوری داده ها از پرسشنامه لی (2014) برای کلیه متغیرها استفاده شده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظر صاحب نظران و متخصصین و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. که مقدار آن برای قسمت اول پرسشنامه که 725/0 و برای قسمت دوم پرسشنامه 888/0 بدست آمده است. داده های جمع آوری شده به دو شیوه توصیفی و استنباطی ( آزمون همبستگی،آزمون رگرسیون و t تک نمونه ای) با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون رگرسیون حاکی از آن است که کدهای اخلاقی بر انسان دوستی، کدهای اخلاقی بر تعهد سازمانی، کدهای اخلاقی بر تعهد شغلی، انسان دوستی بر تمایل به ماندگاری، انسان دوستی بر تعهد شغلی، انسان دوستی بر تعهد سازمانی، تعهد شغلی بر تعهد سازمانی، تعهد سازمانی بر تمایل ماندگاری سازمانی، تعهد شغلی بر تمایل ماندگاری سازمانی در اداره آموزش و پرورش مورد مطالعه تاثیر میگذارد. و در سطح اطمینان 95/0 کلیه فرضیه ها تایید شده است.
عبدالرضا بیگی نیا حسن میرزایی اهرنجانی
چکیده ندارد.