نام پژوهشگر: حسن قالیباف اصل
نازیلا پورداداش مهربانی حسن قالیباف اصل
تحقیقات و مطالعات تجربی انجام شده نشان داده است که افراد ریسک گریز به دنبال ریسک و بازده کمتری هستند و در صورتی ریسک بالاتری را خواهند پذیرفت که بتوانند صرف ریسک بیشتری را کسب کنند. در این پژوهش، برای پی بردن به پاسخ این سوال که آیا ریسک گریزی مدیر صندوق بر عملکرد او تاثیر خواهد گذاشت و یا خیر؟ پرداخته شده است. جامعه آماری مورد نظر مدیران صندوق های مشترک سرمایه گذاریی هستند که تا پایان سال 1390 تاسیس شده اند( تعداد این صندوق ها 79 صندوق بوده است). نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق یکی از نمونه گیری های غیر احتمالی(قضاوتی و هدفمند) است. به این مفهوم که احتمال شانس همه اعضاء جامعه در انتخاب نمونه یکسان نیست. نمونه مورد بررسی، صندوق های مشترکی است که تا پایان شهریور سال 1389 حداقل 1 سال از فعالیت آنها گذشته است(تعداد این صندوق ها، 37 صندوق می باشد). هم چنین لازم به ذکر است که دوره مورد بررسی(داده ها) بین سال های 90-1387 بوده است. در نتیجه به طور کل 37 عدد پرسش نامه میان مدیران توزیع گشت. تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش از طریق نرم افزار6 eveiws و19 spss آزمون های همبستگی، تحلیل مولفه های اصلی و سایر موارد مورد نیاز مورد بررسی قرارگرفت. براساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که در کل بین ریسک گریزی مدیران و عملکرد(ریسک، بازده، حجم مبادلات و تنوع پرتفوی) صندوق ها و بین ریسک گریزی مدیران و ریسک صندوق های سرمایه گذاری مشترک رابطه معکوس ومعنادار وجود دارد. همچنین در سطح اطمینان 95 درصد بین درآمد و ریسک گریزی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
جعفر جولا غلامرضا اسلامی بیدگلی
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه اهرم مالی با ریسک سیستماتیک صورت گرفته است. تصمیمات تامین مالی و ترکیب بهینه ساختار سرمایه از یک طرف و توجه به ریسک شرکت بویژه ریسک مرتبط با توان باز پرداخت بدهیها از طرف دیگر، ازجمله مسائلی است که در تصمیم گیری مدیریت حائز اهمیت است. در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا اهرم مالی که ناشی از تامین مالی از طریق بدهی می باشد، بر روی ریسک سیستماتیک اثر می گذارد یا خیر؟ تحقیق حاضر بر حسب هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت موضوع از نوع همبستگی سنجی می باشد که زیرمجموعه تحقیقات توصیفی است لذا با توجه به هدف تحقیق، از تحلیل رگرسیون جهت بررسی تغییرات متغیر وابسته با توجه به تغییرات متغیرهای مستقل استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از اهرم مالی و تغییرات درجه اهرم با درصد بسیار پایینی بر ریسک سیستماتیک اثر می گذارد و در سطح معنی دار90% و 95% ارتباطی بین اهرم مالی و ریسک سیستماتیک وجود ندارد. شاخصهای استفاده شده به عنوان اهرم مالی، نسبت بدهیهای بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهیهای بلندمدت به کل داراییها، نسبت کل بدهیها به کل داراییها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات است که رابطه هر کدام بطور مجزا با ریسک سیستماتیک بررسی گردیده و نتایج بدست آمده حاکی از تایید فرضیه فرعی دوم یعنی وجود رابطه مثبت بین نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام با ریسک سیستماتیک و رد پنج فرضیه فرعی مربوط به رابطه نسبت بدهیهای بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهیهای بلندمدت به کل داراییها، نسبت کل بدهیها به کل داراییها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات با ریسک سیستماتیک است.