نام پژوهشگر: محسن بنی هاشمی
رمضان آذرهمایون محسن بنی هاشمی
پخش از رسالت رسانه های آگاهی بخشی عمومی و بالابردن کیفیت زندگی شهروندان است. برای انجام این وظیفه اصلی روش های مختلفی وجود دارد. هر چند در گذشته رسانه های معمولاً برای آموزش عمومی از پیام های مستقیم و صریح استفاده می کردند اما با گسترش علم ارتباطات و توسعه فن آوری تولید امروزه این پیام های به صورت پیچیده تر و یا همراه با جنبه های هنری و سرگرمی ارائه می شود. در این پژوهش تلاش کردیم با بررسی نظریه های مختلف تاثیر اجتماعی رسانه و تاثیر رسانه های بر تغییر رفتار فردی بررسی کنیم که استراتژی فعلی سازمان صدا و سیما در انجام این وظیفه به صورت پخش پیام های سلامتی در میان دیگر آگهی های تجاری و عمومی تا چه میزان مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. همچنین این پیام ها از نظر مخاطبان بر رفتارهای آن ها تاثیر داشته است یا خیر. پژوهش با توزیع پرسش نامه بین 825 نفر از شهروندانی که به صورت منطقه بندی در شهر تهران انتخاب شدند نشان داد که شهروندان تهرانی به طور میانگین سه ساعت و بیست دقیقه از وقت خود را به تماشای تلویزیون می گذارند. آنان توجه زیادی به پیا م های سلامت پخش شده از سیما دارند و در حدود 91 درصد پاسخگویان اظهار کرده اند در حد زیاد و خیلی زیاد از پخش پیام های سلامت و مفید و موثر بودن آن رضایت دارند.
سمیرا نیکویی محمد دادگران
چکیده این تحقیق در پی آن است که با استفاده از نظر کارشناسان محیط زیست و رسانه به بررسی نقش سیمای جمهوری اسلامی ایران در افزایش آگاهی مخاطبان برای کاهش آلودگی هوا بپردازد و در نهایت الگوئی از چگونگی محتوا و ساختار برنامه های آلودگی هوا پیش روی برنامه سازان سیما و سازمان های متولی محیط زیست کشور بگذارد. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق به جمع آوری اطلاعات لازم از کارشناسان و برنامه سازان با سابقه حوزه محیط زیست پرداخته شده است. داده های اصلی تولید شده از مصاحبه ها در واقع پاسخ ها، نظرات و عقاید کارشناسان است و برای تحلیل داده ها از روش مقوله بندی و کدگذاری استفاده شده است. نتایج این تحقیق بیانگر این واقعیت است که سیمای جمهوری اسلامی ایران نتوانسته به عنوان رسانه ملی و همگانی نقش خود را در افزایش اطلاعات مردم، برای رفع مشکلات زیست محیطی بویژه کاهش آلودگی هوا ایفا کند و تا به حال کار عمیق و جدی در این خصوص انجام نداده است. در واقع آلودگی هوا فقط در مواقعی که هوا در شرایط هشدار، اضطرار یا بحران قرار گرفته تنها جنبه خبری پیدا کرده است. در تشریح آسیب شناسی عملکرد منفی تلویزیون در مساله آلودگی هوا، کارشناسان به عدم سرمایه گذاری و تامین بودجه و امکانات، عدم وجود تحقیق، برنامه ریزی و تفکر محیط زیستی در بین مدیران رسانه ملی و عدم اولویت مسائل زیست محیطی اشاره کردند. سیاست گذاری در روابط متقابل تلویزیون و سازمان های متولی آلودگی هوا، اولویت دادن به برنامه های زیست محیطی در سیما و تامین بودجه و امکانات، برجسته سازی و تبدیل کاهش آلودگی هوا به مطالبه عمومی با افزایش آگاهی شهروندان، متقاعد کردن، ایجاد حساسیت، معرفی راه کار، الگوی تغییر رفتار و درونی کردن فرهنگ زیست محیطی، پیگیری مطالبات مردم، وجود مشاور محیط زیست در کنار برنامه سازان آلودگی هوا، توجه به همه اقشار مردم و تعیین نوع قالب، رویکرد، مدت و ساعت پخش برنامه با توجه به نوع مخاطب و پیام آلودگی هوا، توسعه زیر ساخت های شهری و هماهنگی بین پیام پخش شده از سیما و شرایط محیطی مخاطبان، اعلام وضعیت موجود آلودگی هوای شهر در هر بخش خبری، شرح وظایف شهروندان به زبان ساده و جلب مشارکت آنان، مهمترین نکاتی بود که توسط کارشناسان برای ایفای نقش تلویزیون در افزایش آگاهی مخاطبان در کاهش آلودگی هوا بیان شد.
افسانه معلمی محمد علی هرمزی زاده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی انگیزه های مخاطبان تهرانی در استفاده از مجموعه های طنز «نقطه سرخط» و «قهوه تلخ» و عوامل اجتماعی موثر بر آن می باشد. در این تحقیق سعی شد تا با استفاده از نظریه استفاده و رضامندی با رویکرد جامعه شناسانه، ارتباط نظری میان متغیرهای تحقیق فراهم شود و فرضیات تحقیق نیز بر همین اساس مطرح گردیده است. متغیر وابسته این تحقیق، انگیزه های استفاده از مجموعه های طنز، و متغیر های مستقل؛ عوامل تسهیل کننده و جبران کننده مصرف رسانه ای و متغیرهای زمینه ای سن، جنس، وضعیت تاهل، تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی می باشد. بنا به ضرورت و مناسبت موضوع، از روش پیمایشی با تکنیک مصاحبه حضوری استفاده شد. حجم نمونه این تحقیق را 500 نفر از افراد 15 سال به بالای شهر تهران که بیننده تمام قسمت ها و یا بیش از نیمی از قسمت های مجموعه «قهوه تلخ» و یا مجموعه «نقطه سرخط» بوده اند، تشکیل می دهد. روش نمونه گیری این پژوهش روش خوشه ای چند مرحله ای می باشد. تحلیل عاملی انجام شده بر روی 15 نوع انگیزه یا دلیل برای استفاده از این مجموعه ها به شناسایی4 عامل منجر شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان انگیزه های مورد بررسی در این تحقیق، یعنی انگیزه فرار از واقعیات زندگی روزمره، کنجکاوی، تسهیل تعاملات اجتماعی و هویت شخصی، مهم ترین انگیزه مخاطبان تهرانی در استفاده از مجموعه های طنز «قهوه تلخ» و «نقطه سرخط»، انگیزه «کنجکاوی» می باشد. مطابق مفهوم پردازی بلاملر، میان عوامل تسهیل کننده مصرف رسانه ای و شدت انگیزه تسهیل تعاملات اجتماعی در میان مخاطبان مجموعه های «قهوه تلخ» و «نقطه سرخط» رابطه معنادار وجود دارد. بر خلاف مفهوم پردازی بلاملر، در هیچ کدام از دو مجموعه مورد بررسی، میان عوامل جبران کننده و انگیزه فرار از واقعیات زندگی روزمره ارتباط معنا داری وجود ندارد و با سایر انگیزه های استفاده از مجموعه های طنز رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش در مورد تاثیر متغیرهای زمینه ای نشان می دهد که این متغیرها نیز برخلاف نظریه بلاملر تاثیر چندانی در تبیین نوع و شدت انگیزه های استفاده از مجموعه های طنز «قهوه تلخ» و «نقطه سرخط» ندارند، به خصوص در مورد مجموعه «قهوه تلخ» که در میان مخاطبان آن هیچ رابطه ای میان جنسیت، وضع تاهل و انگیزه های استفاده از این مجموعه وجود ندارد. واژگان کلیدی: مجموعه طنز، مخاطب تهرانی، استفاده، انگیزه
حسن صفردخت حسن بشیر
شبکه العالم به عنوان یکی از کنشگران رسانه ای کلیدی جمهوری اسلامی ایران در عرصه فعالیت های برون مرزی نظام در حوزه ی کشورهای عرب زبان قلمداد می شود. نگرش و عملکرد شبکه العالم به عنوان یک شبکه دولتی و حاکمیتی ایران زیر نظر معاونت برون مرزی صدا و سیما، در مورد مسئله شکل گیری جنبش های اعتراضی مردم که در سال های 2010 و 2011 در کشورهای عرب زبان و شمال آفریقا با عنوان بیداری اسلامی شکل گرفت می تواند نقطه عطفی در جهت بیان نمودن مواضع و دیدگاه های حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در قبال اتفاقات اخیر در منطقه باشد. لذا هدف این پایان نامه شناسایی مولفه های دیپلماسی رسانه ای شبکه العالم در قبال تحولات بیداری اسلامی است که می تواند در کشف دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی موثر و راهگشا باشد. در این پژوهش با استفاده از «روش عملیاتی تحلیل گفتمان» (پدام) به بررسی بیش از 5000 خبر از سایت شبکه العالم از سال 1389 تا 1391 با موضوع بیداری اسلامی در رابطه با کشورهای عرب زبان منطقه اعم از: عربستان، بحرین، مصر، سوریه، لیبی، یمن، تونس، اردن، مغرب، الجزایر، عمان، عراق، فلسطین، قطر، کویت و امارات پرداخته شده و به طور مجزا مورد واکاوی قرار گرفته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد شبکه العالم عمدتاً تصویری مثبت و دموکراتیک نسبت به حرکت های اعتراضی مردم داشته و به علنی شدن جنبش های اعتراضی و شکل گیری روحیه استکبارستیزی در مردم منطقه تأکید دارد. شبکه العالم به طور آشکار در گزارشات و اخبار خود به حمایت های دوگانه دولت های غربی در قبال حکام خودکامه و برجسته سازی همسویی آن ها تلاش می کند. از دیگر محورهای مهم تأکید بر به خطر افتادن منافع اسرائیل بعد از وقوع انقلاب های عربی در منطقه و توجه به سرنگونی دولت ها به علت از دست دادن پایگاه مردمی می باشد. تفسیر نتایج تحلیل در چارچوب مفهوم دیپلماسی رسانه ای نشان می دهد که ایران از طریق رسانه ی رسمی برون مرزی خود یعنی شبکه العالم در پی اعلام نمودن مولفه هایی همچون همسویی خود با استکبارستیزی و توجه به اهداف و خواسته های مردم منطقه و حمایت از جبهه مقاومت بر علیه اسرائیل است.
سیما عیوضی ابهری حوا صابر آملی
برجسته سازی، سرایت و همرنگی، دادن القاب و حذف و تحریف آگاهانه و تضاد و تعارض بین جوانان سعی در ایجاد نگرش منفی و برجسته کردن مشکلات دارد، ولی اینکه چه میزان فرآیند نبرد، در عصر حاضر در حال دگردیسی است. جنگ افکار و اطلاعات بیشتر بر ابزار فنی غلبه یافته است. این تحقیق بررسی فرآیند جنگ روانی در مستند های خبری است. جنگ روانی عملی سازمان یافته و برنامه ریزی شده است که هدف اصلی آن تغییر و دگرگونی نگرش افکار عمومی است. مستند خبری «راگه در ایران» که توسط bbc در سال 2007 تهیه شده است، در قالب یک نرم خبر، مسائل اجتماعی ایران را بررسی می کند. در فصل اول این پژوهش ضرورت و اهمیت پرداختن به اینگونه مستندها توضیح داده شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران و قطع رابطه با امریکا و متحدانش و بعد از تحریمهای اقتصادی، نمایش فیلمهای تبلیغی برای تخطئه کردن چهره ایران ساخته شده است که در آن سازندگان این مستند سعی کرده اند با بهره گیری از شگردهای جنگ روانی بر افکار عمومی ایرانیان و جهانیان تاثیر بگذارند. در فصل دوم ضمن بررسی تحقیقات پیشین، مبانی نظری تحقیق توضیح داده شده است. در این فصل، جنگ روانی، شیوه ها و تکنیکها و تاکتیکهای آن و همچنین انوع مستند تعریف و مستند «راگه در ایران» بر اساس نظریه اقناع و برجسته سازی و ملودرام خبری تجزیه و تحلیل شده است. فصل سوم روش تحقیق به شیوه case study یا مطالعه موردی است. از این رو تمامی عوامل تاثیرگذار و رابطه ی متقابل آنها در نماها و گفتار برنامه مورد بررسی قرار گرفته است، و دلایل حضور آنها در مستند بررسی شده است. بنابراین معیار سنجش ما تصاویر و نماهای تصویری و گفتار و متن برنامه می باشد. در فصل چهارم و پنجم، یافته های تحقیق و نتایج حاصل از آن آمده است. بررسیها نشان داده است که این مستند سناریو خود را بر چهار محور اصلی زنان در ایران، مطبوعات و دروازه بانی در ایران، موسیقی پاپ و اسلام و مذاهب آن استوار کرده است. بطور کلی طراحان این مستند مانند سایر مستندهای خبری که در مورد کشورهای هدف ساخته می شود و از فرآیند عملیات روانی بهره می گیرند سعی دارند ابتدا افکار عمومی کشور خویش را آماده کرده و سپس در کشورهای مورد هدف با ایجاد یاس و ناامیدی، ایجاد بحرانهای ساختگی، بدبین ساختن مردم نسبت به حاکمیت سعی در تغییر نگرش و زیر سوال بردن مولفه های مذهبی و ملی می کنند و بتدریج تاریخ، زبان، فرهنگ، سنن، علائق قومی و مذهبی ملتها کم رنگ می شود و بجای آن فرهنگی جهانی حاکمیت می یابد. این مستند خبری در جنگ روانی علیه ایران تلاش کرده است تا به مخاطبان القاء کند که در ایران آسیبهای اجتماعی به اوج خود رسیده است. و مردم از عملکرد متولیان نظام ناراضی اند و حکومت ایران با محدود کردن آزادیهای فردی و اجتماعی یک نارضایتی عمومی بوجود آورده است. اقتصاد ورشکسته در بازار تهران، تضاد و تعارض بین نسل اول انقلاب و نسل سوم از مسائلی هستند که این مستند خبری به تصویر کشیده است. مستند خبری «راگه در ایران» با استفاده از تکنیکهای جنگ روانی، از جمله ایجاد ابهام، الگودهی، موفق شده است باید تحقیقی پیمایشی انجام شود تا نظر مخاطبان و میزان تاثیرپذیری آنها از این نوع برنامه ها مشخص شود اگر چه اثرگذاری حتمی است