نام پژوهشگر: داوود وحدت
روح الله کوثری لنگری نصرالله مقدم
دگرگونی های جهان به واسطه گسترش فنآوری اطلاعات و اینترنت، رقابتی دانش محور را در عرصه تجارت الکترونیکی به وجود آورده که منجر به افزایش توان رقابتی بین سازمان ها شده است. در این شرایط با افزایش نرخ مبادلات تجاری، گسترش تضمینی، همراه با سرعت و کیفیت بالا، منوط به تحقق سیستم پویای بانکداری الکترونیکی است تا با بکارگیری فنآوری های نوین، فرایند تجارت الکترونیکی را تسهیل بخشد. بانکداری اینترنتی به عنوان یک فرصت بالقوه که رکن اساسی و تعیین کننده بانکداری الکترونیکی محسوب می شود در فضای سایبر با موانع و تهدیدهای گوناگونی مواجه است که یکی از این چالشها، عدم قطعیت کامل در تضمین امنیت تراکنش های مالی و همچنین وجود رفتارهای غیرمتعارف و مشکوک از سوی اخلال گران الکترونیکی در جهت سوءاستفاده های مالی است. تاکنون سیستم های مختلفی بواسطه روش های ماشینی هوشمند و تکنیک داده کاوی جهت شناسایی جرم در رفتار کاربران طراحی شده و در صنایع مختلفی همچون بیمه، پزشکی و بانکداری بکارگرفته شده است. هدف این پایان نامه تشخیص رفتارهای غیرمعمول کاربران در سامانه بانکداری اینترنتی است لذا تشخیص رفتار کاربران و دسته بندی الگوهای بوجود آمده، شرایطی را در جهت پیش بینی نفوذ غیرمجاز و تشخیص رفتارهای مشکوک و تقلب آمیز مهیا می سازد. از آنجایی که تشخیص رفتار کاربران در سامانه اینترنتی با عدم قطعیت همراه بوده و سوابق بجای مانده از تراکنش ها می تواند در جهت درک این حرکات راهگشا باشد و همچنین با توجه به اینکه در بین روش های ماشینی، تکنیک درخت تصمیم گیری متداول ترین ابزار برای دسته بندی و پیش بینی محسوب می شود، لذا در این پایان نامه ابتدا متغیرهای موثر و وزن هرکدام در تولید رفتار، تعیین شده و در ادامه ترکیبی از حالت های رفتاری مختلف به صورت مدلی از قوانین استنتاجی استخراج گردید تا قابلیت تشخیص رفتارهای مختلف فراهم گردد. نهایتا روند چهار الگوریتم chaid، ex_chaid، c4.5 و c5.0 جهت دسته بندی و کشف الگوهای موجود روی تراکنش های واقعی یک بانک خصوصی، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت.
پژمان راوند داوود کریم زادگان مقدم
امروزه استفاده از فناوری ردفاشگر در صنایع مختلف کاربرد بسیار وسیعی پیدا کرده است بطوریکه پیوسته کارایی و اهمیت این تکنولوژی بیشتر و بیشتر نمایان می شود. از آنجا که اساس این تکنولوژی بر پایه ردیابی و کنترل بنا شده است به نظر می رسد که با استفاده از این تکنولوژی می توان جهت کنترل و ردگیری افراد در محیط های مختلف استفاده کرد. در پالایشگاه های گاز در هنگام پالایش گاز، گازی سمی بنام هیدروژن سولفاید تولید می شود که در صورت نشت از لوله های انتقال دهنده آن بسیار خطرناک ومرگ آور خواهد بود به نحوی که در غلظت های بالا زمان مرگ در صورت استنشاق به کمتر از پنج دقیقه خواهد رسید. بنابراین ایجاد سیستمی که توانایی کنترل و مونیتورینگ افراد فعال در پالایشگاه را داشته باشد بسیار ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق پس از بررسی شرایط خاص محیطی از نظر خطرات موجود و نقاط ضعف در زمینه ایمنی پالایشگاه های گاز و بررسی و تحقیق در مورد قابلیت ها و فرصت هایی که تکنولوژی ردفاشگر می تواند در این زمینه در اختیار بگذارد، به بررسی امکان استفاده از این تکنولوژی در پالایشگاه های گاز می پردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش سوات به تجزیه و تحلیل قابلیت ها، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیداتی که در نتیجه استفاده از این تکنولوژی در پالایشگاه های گاز حاصل می شود پرداخته و در انتها چارچوبی را جهت استفاده از تگ های هوشمند از فناوری ردفاشگر در محیط های گازی سمی ارائه خواهیم نمود. این چارچوب به شکلی علمی به قضاوت خبرگان و کاربران رسیده و از نظر عملی در محیط بصورت محدود مورد آزمایش قرار گرفته است.
آریا امینی علوی حمیدرضا ریاحی
امروزه برنامه های سیستم های اطلاعات جغرافیایی (ساج) به شدت از فقر تعامل سازگار میان اجزای جداگانه ساجی و دور بودن از دیدگاه های سازمانی و در نتیجه پشتیبانی ضعیف از نیازمندی های واقعی سازمانی رنج می برند. با وجود تمام تلاش های مفید و قابل توجه ی که در بهبود روش های توسعه برنامه های ساجی صورت گرفته، هنوز راه حلی جامع و یکپارچه، که هم مسئله تعامل سازگار میان اجزای جداگانه ساجی و هم تطبیق با دغدغه های کسب و کاری در سازمان را بپوشاند، ارائه نگردیده است. این تحقیق دو مشکل اساسی در توسعه برنامه های ساج را مد نظر قرار داده و برای حل این مشکل راه حل معماری ارائه می دهد. راه حل ارائه شده در تحقیق هر دو مسئله تعامل سازگار میان اجزای جداگانه و همسویی با کسب و کار را مورد نظر قرار می دهد. کلید اصلی در راه حل ارائه شده برای حل مشکلات جاری، استفاده ی همزمان و مناسب از مفاهیم عالی و اساسی معماری سرویس گرا و استاندارد های ogc (open geospatial consortium) می باشد. تفاوت اساسی میان این مطالعه و فعالیت های دیگری که همزمان از این دو مورد استفاده کرده اند، در این است که، برخلاف کارهای گذشته در این مطالعه از معماری سرویس گرا به عنوان ابزاری جهت توسعه برنامه های ساجی استفاده نشده است، بلکه از آن به عنوان مفهوم اساسی در طراحی معماری استفاده گردیده است. راه حلی که در تحقیق ارائه می شود منجر به معماری نرم افزاری برنامه های ساجی خواهد شد که شامل دیدگاه معماری، الگو های معماری، و یک مدل سرویس گرا برای پوشش دیدگاه بیان شده می باشد. در نتیجه این تحقیق یک معماری نرم افزاری برای توسعه برنامه های ساجی ارائه می دهد، که هم دغدغه های ساجی و هم دغدغه های سازمانی را در نظر می گیرد. مدل ارائه شده در تحقیق مدلی چابک به همراه الگوهای مناسب بوده که سطح تعامل سازگار میان اجزای جداگانه و استفاده مجدد را در سازمان بالا می برد. همچنین مدل می تواند خود را با سازمان های مختلف تطبیق دهد و با برنامه های ساجی مختلف در اندازه های متفاوت سازگار شود.
ندا نجفی محمد جعفر تارخ
امروزه، با پیشرفت تکنولوژی، فناوری اطلاعات در اکثر صنایع جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه صنعت مراقبت بهداشتی یکی از مهم ترین صنایع جهان محسوب می گردد یکی از مهم ترین فعالیت های صنعت مراقبت بهداشتی مدیریت اطلاعات است. امروزه ارتباط سنتی منحصر به پزشک – بیمار با ارتباط دیگری جایگزین شده است که در آن یک تیم مراقبت بهداشتی در رشته های مختلف و موسسات مراقبت درمانی مسئول سلامت بیمار هستند. این زمینه جدید مستلزم سطح بالای قابلیت عملیات بین بخشی و تسهیم داده ها در میان متخصصین است. به این دلیل فناوری اطلاعات یک ابزار فوق العاده مفید برای صنعت مراقبت بهداشتی به شمار می رود. رشد مراقبت مدیریت شده وحرفه مراقبت بهداشتی فشار بیشتری بر روی متخصصین پزشکی برای حفظ اطلاعات پزشکی به شکل الکترونیکی وارد می کند تا مبادله بین حوزه های مختلف از جمله ارائه دهندگان خدمات, بیمه گران, قانون گذاران, محققان ودادگاه ها تسهیل شود. پرونده های الکترونیکی بیمار (epr s) در بر گیرنده اطلاعات بالینی بیماران هستند. بنابراین بخش حیاتی سیستم مراقبت بهداشتی را تشکیل می دهند. این سیستم ذخیره وانتقال الکترونیکی اطلاعات بیماران را امکان پذیر می سازد. ولی بکارگیری این سیستم توسط کاربران اصلی آن که پزشکان می باشند نیازمند فرآیند پذیرش این تکنولوژی نوین می باشد. تئوری ها و مدل های فراوانی برای پذیرش تکنولوژی های نوین بیان گردیده است که در این پژوهش از تئوری یکپارچه پذیرش استفاده از تکنولوژی (utaut ) استفاده گردیده است. زیرا این تئوری نسبت به مدل های پیشین خود جامع تر بوده و در زمینه پذیرش تکنولوژی در صنعت سلامت نمونه های موفقی از این تئوری استفاده کرده اند. در این راستا ابتدا به معرفی سلامت الکترونیک و پرونده الکترونیک بیمار پرداخته، سپس بر مبنای روش مطالعات میدانی به بررسی عوامل تاثیر گذار بر پذیرش پرونده الکترونیک بیمار میان پزشکان و ارائه مدلی برای آن پرداخته شده است که مدل ارائه شده ترکیبی از utaut و مدل ارائه شده توسط چاو و هو در سال 2002 برای پذیرش تله مدیسین می باشد که با آزمون ها آماری انجام گرفته بر روی پرسشنامه ها، مدل ارائه شده ارزیابی می گردد.
سالار شایان فر علیرضا حسن زاده
با توجه به حجم رو به افزایش داده ها و اطلاعات جاری مربوط به فرآیندهای کسب و کار، لزوم پیاده سازی سیستمی که وظیفه مدیریت محتوای موجود در سازمان را بر عهده دارد محسوس می باشد. از آنجا که پیاده سازی مفهوم مدیریت محتوای سازمانی را باید به عنوان یک راه در حال توسعه در نظر گرفت ولی معمولا به صورت یک مقصد نهایی در سازمان ها تصور می شود، وجود چارچوبی که امکان ارزیابی سطح بلوغ و موقعیت مدیریت محتوای سازمانی را بر عهده دارد، ضروری می باشد. ارائه چنین چارچوبی، این امکان را فراهم می سازد تا وضعیت پارامترهای موثر در مدیریت محتوای سازمانی مشخص شده و اقدامات لازم جهت بهبود آنها انجام گیرد. به عبارت دیگر کارشناسان این حوزه نقشه راهی را در دست خواهند داشت که می توانند موقعیت های پیش روی خود را در نظر گرفته و قبل از بروز مشکلات جدی، درصدد رفع آنها برآیند. برای این منظور، در این پژوهش تلاش شده است ادبیات موضوع بررسی شود که شامل مروری بر مفهوم مدیریت محتوای سازمانی و همچنین مطالعه مدل های ارائه شده توسط موسسات معتبر برای ارزیابی بلوغ مدیریت محتوای سازمانی می باشد. در گام بعدی ابعاد و مولفه های بلوغ در قالب یک چارچوب پیشنهادی ارائه شده و نظر خبرگان دانشگاهی درباره تأیید یا رد آنها با استفاده از 2 سری پرسشنامه و به روش دلفی مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق پژوهش انجام شده، این چارچوب دارای 3 بعد منابع انسانی، سازمانی و فناوری است که 14 مولفه را در برمی گیرند. همچنین به منظور ارزیابی دقیق سطح بلوغ مدیریت محتوای سازمانی، وزن مولفه های موثر در بلوغ، مطابق پاسخ های خبرگان صنعت به پرسشنامه ، به روش میانگین محاسبه گشته و با آزمون دوجمله ای مورد تحلیل قرار گرفته است. در ادامه، روشی برای ارزیابی دقیق بلوغ مدیریت محتوای سازمانی ارائه می گردد که بر اساس جدول محاسبه، از میان 14 مولفه، “مدیریت بهینه چرخه حیات محتوا” با وزن معادل 081/0 بیشترین میزان تأثیر و مولفه “بالابودن مهارت کار با سیستم مدیریت محتوای سازمانی” با وزن 063/0 کمترین تأثیر را بر روی بلوغ دارند.
ابوالفضل امیرخانی منفرد نصرالله مقدم چرکری
با توجه به ساختار اینترنت که در ابتدا برای تبادل اطلاعات و دانش در محیط های علمی و دانشگاهی و بر اساس اعتماد متقابل بنا شده است، در پروتکل ارتباطی tcp/ip هیچ گونه تأیید هویتی برای طرفین در یک ارتباط انجام نمی شود و با توجه به نوع شبکه و گستردگی کاربری آن و تعداد کاربران آن، پیاده سازی عملیات تأیید هویت به صورت فراگیر بسیار مشکل است. در سال های اخیر نوع کاربری اینترنت بسیار گسترده تر شده است و بسیاری از تراکنش های مالی و اطلاعات حساس تجاری را نیز در برگرفته است و این مسئله باعث ظهور جرم های اینترنتی و سوءاستفاده از شبکه اینترنت شده است. به دلیل عدم کارایی مطلوب سیستم های دفاعی، بحث ردگیری و پیگیری مجرمان اینترنتی بسیار مهم شده است. هر چند نرم افزارها و سخت افزارهای امنیتی زیادی تاکنون طراحی شده اند اما کارایی آن ها کاملاً اطمینان بخش نبوده است. بنابراین امروزه مطالعه در زمینه پیگیری و شناسایی مهاجمان سایبر به عنوان راهی برای مقابله با فعالیت های غیرمجاز بسیار مهم شده است. هرچند در 10 سال گذشته تکنیک های مختلفی برای ردگیری بسته های ip معرفی شده است، اما با توجه به عدم وجود زیرساخت مناسب پیاده سازی آن ها تاکنون اجرایی نشده است. در این تحقیق ابتدا شرایط فعلی فضای سایبر و مشکلات امنیتی آن مطرح می شود، سپس روش های مختلف شناسایی فعالیت های مخرب و تکنیک های ردگیری بسته های اینترنتی و مشکلات فنی و اجرایی آن ها بررسی می شود. در ادامه با توجه به اهمیت حملات سرقت اطلاعات، یک روش موثر برای شناسایی آن ها ارائه خواهد شد و کارایی روش پیشنهاد شده در یک شبکه بزرگ که دارای سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (isms) می باشد بررسی شده است و در انتها چارچوب ipt برای ردگیری عاملان حملات سرقت اطلاعات معرفی می شود. در واقع شناسایی و رفع محدودیت های موجود برای ردگیری آدرس ip در حملات سرقت اطلاعات دلیل اصلی ارائه چارچوب ipt می باشد. در این چارچوب از قابلیت ثبت رخدادها در سرویس دهنده های مختلف برای ردگیری بسته های ip استفاده می شود و پس از شناسایی محدودیت های موجود برای ردگیری آدرس ip، رویکردهای فنی و اجرایی موثری برای رفع آن ها معرفی می شود.
کیوان احرار وحید ابراهیمی پور
اهمیت شناسائی، درک و اقدام جهت پیشگیری، کاهش یا حذف خرابی های تجهیزات بر کسی پوشیده نیست. این خرابی ها خصوصاً در سازمان های دارای تولید پیوسته (نظیر مجتمع های پتروشیمی) که لزوم آماده بکاری دائمی تجهیزات در آن ها به روشنی احساس می گردد، نمود بیشتری دارند. این موضوع یکی از رویکردهای اصلی در استقرار و به کارگیری روش های پیشگیری از بروز خطا و خرابی است. عیب یابی ماشین آلات دوار، ارزیابی وضعیت ماشین، تشخیص علائم شروع و رشد عیب، شناسایی علت و قطعات آسیب دیده را ممکن می سازد. به همین دلیل از آسیب دیدگی شدید ماشین و هزینه های بالای تعمیرات جلوگیری می کند. از آنجایی که سیستم های هوشمند در شرایط وجود عدم قطعیت و نادقیقی عملکرد قابل قبولی دارند در این رساله مدلی جهت تجزیه و تحلیل موتور سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات ارائه می گردد؛ و به بررسی استفاده از شبکه های فازی در جهت آنالیز بهتر عیوب و بررسی خطاهای بالقوه می پردازیم. در این رساله ضمن بررسی کامل منطق فازی و cmms، یک روش جدید بر اساس مدل فازی برای عیب یابی پمپ ها ارائه می شود جهت خروجی اطلاعات از شبکه فازی استفاده شده است. نظریه مجموعه های فازی چهارچوبی را برای مدل کردن سیستم های پیچیده فراهم می آورد. متدولوژی مورد استفاده در این روش بر مبنای استاندارد اردا می باشد. در این رساله داده های آماری از پمپ های واحدهای پتروشیمی فن آوران و شیراز جمع آوری شده است. در پایان داده های خروجی به کمک نرم افزار مطلب آنالیز شده و قوانین استنتاجی بدست آمده است. از مزایای مدل می توان به 1-کاهش خطای انسانی 2-کاهش زمان تعمیر 3-افزایش قابلیت اطمینان 4-کاهش هزینه های تعمیرات اشاره کرد.
محمد باقی زاده لنگرودی سید علی اکبر احمدی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل بحرانی موفقیت بر اجرای دورکاری در سازمان های ایرانی (مورد مطالعه : حوزه ستادی وزارت نیرو و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) صورت گرفته است. دلیل انتخاب این دو سازمان اجرای گسترده طرح دورکاری نسبت به سازمان های دیگر و دسترسی آسان به منظور پاسخ به سوالات پرسش نامه بوده است. در دنیای سراسر اطلاعات امروزی آنچه مشاهده می شود، جایگزینی روش های سنتی با روش های مدرن حاصل از به کارگیری تکنولوژی و فناوری اطلاعات می باشد. telework یا همان دورکاری به عنوان تلفیقی از تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباط از راه دور و مدیریت منابع انسانی و به عنوان یک الگوی شغلی جدید برای سازمان هایی مطرح است که در اقتصاد نوین فعالیت می کنند. مطالعات تجربی خیلی کمی درخصوص شناسایی عوامل بحرانی موفقیت بر اجرای دورکاری در سازمان های ایرانی انجام شده است، لیکن ارتقای سطح خودآگاهی کارکنان، سازمان ها را بر آن داشته تا در جستجوی الگوهای متفاوت کاری و طراحی ساختاری جدید برای انجام مأموریت و رسالت خود باشند تا بتوانند ضمن برنامه ریزی بهینه انجام کار، مدیریت زمان را نیز برحسب اولویت ها و نقش های جداگانه ای که برعهده دارند، طراحی کنند. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و به شیوه توصیفی- پیمایشی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه با برخی اساتید و خبرگان برای تأیید اولیه مراحل کار و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری مطالعه کارکنان حوزه ستادی وزارت خانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیرو به تعداد 1218 نفر بوده اند و به منظور رسیدن به نمونه های معروف و دقیق به طوری که نسبت گروه های مختلف جنسی، سنی و تحصیلی همانند نسبت این گروه ها در جمعیت باشد، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و حجم نمونه مورد مطالعه ما با استفاده از فرمول کوکران تعداد 300 نفر محاسبه شده است . نتایج این مطالعه نشان می دهد که در مجموع از نظر کارمندان حوزه ستادی وزارت خانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیرو عوامل چهارگانه مورد آزمایش به ترتیب اولویت: ویژگی های فردی، ویژگی های سازمانی، ویژگی های شغلی و ویژگی های خانوار می توانند به عنوان عوامل بحرانی موفقیت در دورکاری در سازمان های ایرانی معرفی شوند.
سرور چیت ساز علی اکبر احمدی
یکی از مسائل در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شکست پروژه های آن می باشد و شاید یکی از دلایل اصلی آن عدم تمرکز مدیران بر ریسک های موجود در این گونه پروژه ها و همچنین مدیریت آن ها می باشد. شناسایی و مدیریت ریسک و روشی که بتوان آن ها را پیگیری نمود، از الزامات اساسی موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات است. از این رو با هدف ارزیابی ریسک پروژه های برنامه ریزی منابع سازمان، تحقیق حاضر صورت گرفت. در این پایان نامه پس از تبیین و تشریح مفاهیم مربوط به سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و مزایا و معایب این سیستم، به تشریح ریسک، مدیریت ریسک و لزوم استفاده از آن ها در پروژه های فناوری اطلاعات پرداخته شده است. سپس با مطالعه مقالات متعدد ریسک های موجود در پروژه های برنامه ریزی منابع سازمان شناسایی و استخراج گردیده و با توزیع پرسشنامه بین 105نفر از کارشناسان برنامه ریزی منابع سازمان شرکت ملی صنایع مس میزان تاثیرگذاری هر یک از شاخص ها مشخص شده است سپس با استفاده از تکنیک الگوی ساختاری تفسیری و تشکیل گروه کانونی متشکل از 35 نفر از خبرگان برنامه ریزی منابع سازمان پرسشنامه مقایسات زوجی تکمیل و الگوی پیشنهادی ارائه می شود. بر این اساس مشخص شد که عدم حمایت و پشتیبانی کافی مدیر ارشد، به عنوان مهم ترین و اصلی ترین ریسک در پروژه های برنامه ریزی منابع سازمان بر روی 21 عامل دیگر اثرگذاری مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. همچنین، الگو ارائه شده نشان از ارتباط قوی بین متغیرها و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیاد شاخص ها بر روی یکدیگر می باشد. پس از آن میزان آمادگی شرکت ملی صنایع مس برای پیاده سازی استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان از طریق پرسشنامه ای که در اختیار مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات شرکت مذکور قرار گرفت محاسبه شد. به این ترتیب، سازمان با شناخت توانایی خود به بهترین شکل ممکن می تواند در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان سرمایه گذاری نماید.
شرمین قریشی علی اکبر احمدی
مدیریت چرخه حیات محصول یک راهکار سازمانی است که کمک میکند جریان اطلاعات محصول و فرآیندهای مربوطه در چرخه عمر محصول هموار گردد، به طوری که اطلاعات درست، در بستر صحیح و در زمان مناسب بتواند در دسترس باشد. مدیریت چرخه حیات محصول، به دلیل صرفهجوییها و تسهیلاتی که برای سازمانها به بار میآورد، یکی از مباحث بسیار مهم در شرکتهای درگیر با تکنولوژی و مهندسی در دنیای امروزاست. با توجه به جدید بودن موضوع مدیریت چرخه حیات محصول، باید توجه داشت که استفاده از مزایای آن مستلزم ایجاد شرایط لازم برای موفقیت در پیاده سازی آن می باشد و بدون وجود این عوامل، هزینههای اقتصادی و انسانی فراوانی به هدر خواهد رفت. بنابراین بدیهی است از منظر توسعه و پیشرفت کشور و جلوگیری از تضییع سرمایههای ملی، شناسایی و رتبهبندی عوامل موفقیت در استقرار نظام مدیریت چرخه حیات محصول نه تنها مفید، بلکه ضروری است وتحقیق حاضر به این مهم میپردازد. در این تحقیق بعداز تحقیقات میدانی و کتابخانهای،13 عامل موثر در اجرای موفق پیادهسازی سیستم مدیریت چرخه حیات محصول مورد بررسی، سنجش و اولویتبندی قرارگرفتند که عبارت از: توسعهپذیری مقرون به صرفه، انعطافپذیری برای گسترش، دسترسی امن و کنترلشده، مقیاسپذیری عملکرد، انتخاب معماری درست، مشارکت کاربران، اعتماد بین ذینفعان، افرادمتخصص و مشاوران، برنامهریزی و زمانبندی، فرهنگ سازمانی، حمایت مدیریت، طرح کسبوکار و چشمانداز آن وصحت دادهها هستند. برای بررسی، اعتبارسنجی و اولویتبندی عوامل موثر، پس از بررسی عوامل متعدد موفقیت مدیریت چرخه حیات محصول، این عوامل در قالب پرسشنامهای با مقیاس لیکرت 5 امتیازی 1 به عنوان بسیارکم و 5 به عنوان بسیارزیاد، در اختیار 45 نفر از کارشناسان خبره در سطح شرکت توربوکمپرسورتک خاورمیانه قرارگرفت. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه به دست آمد که نشان از پایایی مناسب بود. پس از رد یا تایید عوامل با استفاده از آزمون t تک گروهی، شاخصهای نهایی به دست آمد. سپس این شاخصها بر اساس امتیازات کسب شده در پرسشنامه به روش میانگین موزون، بر حسب اهمیت رتبهبندی گردید. نتایج آشکارکرد که که از بین عوامل موثر در پیادهسازی موفق مدیریت چرخه حیات محصول، طرح کسبوکار و چشمانداز آن دارای بالاترین اولویت و توسعهپذیری مقرونبهصرفه دارای کمترین اولویت میباشد.