نام پژوهشگر: محمد رضا فارسیان
نغمه ترجمان پرشکوه زهره ناصحی
این تحقیق برآنست تا رمان ترویسم یکی از مهمترین اثار ماری داریوسک، نویسنده بزرگ دهه نود را معرفی می نماید. هدف از این کار بررسی قهرمان داستان از لحاظ جسمانی و روحی می باشد. این زن نسبتا مدرن در دل جامه ای تحت نفوذ مردان مجبور است تا نگاههای مادی گرای اطرافیان خویش را تحمل کند. او تدریجا دچار دگرگونی هایی گشته و زیر نگاههای سود جو اطرافیان تبدیل به خوک می گردد. بدین ترتیب بررسی علائم دگرگونی نزد قهرمان داستان و همچنین سایر شخصیتهای ثانوی بسیار مهم خواهد بود. در انتهای تحقیق نیز به بررسی ساختار رمان خواهیم پرداخت.
مریم درپا زهره ناصحی
به باور منتقدین، فرانسویان اولین خوانندگان آثار تولستوی، نویسنده ی روس بوده اند و از میان رولان شیفته ی تفکر و آثار تولستوی شد.رولان در کتاب سفر درونی خود اظهار کرده است تاثیر تولستوی بر وی چشمگیر بوده است. مطالعه ی حاشر بر آن است تا تاثیر تولستوی بر رولان در نگارش رمان ژان کریستف را در سه زمینه ی زیبایی شناسی، اخلاق و سبک شناسی بررسی نماید. در رمان ژان کریستف، تاثیر زیبایی شناسی تولستوی در دو زمینه ی واقعگرایی و شکل رمان، نمایان است.در فصل نخست برآنیم تا این تاثیر را بررسی نماییم. همچنین در فصل دوم این پژوهش عقاید اخلاقی تولستوی در رمان ژان کریستف در سه رویکرد عشق و ایمان، بشردوستی و جاودانگی مورد مطالعه قرار می گیرد. به علاوه در سبک تولستوی و رولان تشابهاتی از قبیل نقل قول غیر مستقیم آزاد، آهنگین بودن کلام و ندای درونی وجود دارد کا تاثیر سبک شناسی تولستوی بر رولان در آنها نمایان است. در فصل سوم این پژوهش به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
ملیحه نامنی محمد رضا فارسیان
پایه اصلی هر رمانی، بدون توجه به فرم و ساختار ان، شخصیت های ان رمان است. شخصیت عامل محرکه داستان و مبنای اندازه گیری واقعیت انگاری و اعتبار ان است. در تحقیق حاضر، ما شخصیت را مبنای کار خود قرار داده و مطالعه دو رمان " ژرمینال" و " جای خالی سلوچ" را به مطالعه شخصیت های زن این دو رمان محدود کرده ایم. ما کوشیده ایم یک تئوری کلی تحلیل شخصیت را که فیلیپ هامون در کتاب "شخصیت پردازی رمان" بیان کرده، از طریق شخصیت های زن در دو اثر مختلف نشان دهیم. در حقیقت ما کوشیده ایم از طریق ارائه تحلیلی ساختاری از خواستن، توانستن و دانستن شخصیت ها، استفاده از مدل های افعالی( کننده کار، هدف از انجام کار،...) را وسعت بخشیده و برای این مدل ها زیر مجموعه هایی را تعریف کنیم( مثلا تعریف کننده کار بر اساس خواستن یا توانستن)
مهشید جعفرزاده باکویی محمد رضا فارسیان
گی دو موپاسان یکی از بزرگترین نویسندگان قرن نوزدهم فرانسه است که با نوشتن بیش از سیصد داستان کوتاه به عنوان" پدر داستان کوتاه" شناخته می شود. وی علاوه بر توصیفات زیبا در آثار خود به بیماری ها و تاثیرات خاص آن بر روی اشخاص مختلف بسیار اشاره کرده است. در این نوشتار به بررسی بیماری های جسمی و روحی روانی قهرمانان چند داستان از این نویسنده و تاثیرات آن بر شخص و جامعه می پردازیم. امید است بررسی داستان هایی از این دست گامی باشد در جهت شناخت بیش تر و آشنایی هر چه بهتر با سبک داستان نویسی و آثار این نویسنده.
الهام بخشی دوغ ابادی محمد رضا فارسیان
با مراجعه به کتابخانه ها و کتابهای مختلف میتوان دریافت که که جایی حرفی از ژانرعلمی-تخیلی در میان نیست و در صفحات وب فارسی با این که نام ژول ورن به کررات تکرار شده و استفاده های بی شمار از نام وی شده است ولی به جز یک یا دو مقاله که آن هم بیشتر به ادبیات کودک و ترجمه پرداخته است ، منبع قابل ذکری راجع به این ژانر وجود ندارد و حتی بعداز یک تحقیق آماری در جامعه دانشجویی که طبقه کتابخوان هستند دریافتیم که بیش از نیمی از آنها حتی نمی دانند که ژول ورن یک نویسنده فرانسوی است و اکثرا او را به عنوان یک نویسنده انگلیسی می شناسند.همچنین میتوان مشاهده کرد که این ژانر در ادبیات فارسی هنوز به عنوان یک ژانر مستقل شناخته نشده است. با توجه به جایگاه این ژانر در ادبیات جهانی و طرفداران بیشمارش درجهان و همچنین ایران و با توجه به این موضوع که این ژانر با ترجمه آثار ژول ورن وارد ایران شده است، دراین پایان نامه به ژانر علمی-تخیلی در ادبیات فارسی و فرانسه پرداخته شده است تاعلاوه بر معرفی این ژانر در ادبیات فرانسه و فارسی بتوان به دو هدف ، یعنی تدوین پایان نامه ای با موضوعی جدید و نو وبررسی این ژانر در ادبیات فارسی وشناخت دلایل مهجور ماندن آن در ایران، دست یابفت و هم بتوان منبعی در اختیار علاقه مندان و محققان این ژانر گذاشت. در این پایان نامه به تعریف و دامنه این ژانر، تاریخچه ادبیات علمی-تخیلی، اهمیت و اثرات آن، معرفی ادبیات علمی تخیلی ایران وفرانسه، بررسی جایگاه ژانر علمی تخیلی در ادبیات فارسی، دلایل عدم رشد ادبیات علمی- تخیلی در ایران پرئاخته شده است.
منصوره کاشفی محمد رضا فارسیان
قرن نوزدهم در فرانسه عصر بی ثباتی و تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی بود. در همان زمان تغییرات اجتماعی و تکنولوژی باعث تحول جامعه فرانسه شد که رمان را نیز متأثر نمود. نویسندگان بیش از پیش در مسایل اجتماعی و بخصوص سیاسی احساس مسئولیت می کردند. یکی از این نویسندگان امیل زولا بود که با اعمال،رفتار و آثار خود در مسایل مذکور نقش فعالی داشت. او همواره در کنار ستم دیدگان بود و در جمع جمهوری خواهان مخالف امپراطوری قرار داشت و بالاخره در کنار کاپیتان دریفوس به افشای بی عدالتی که نسبت به او روا داشته شده بود پرداخت. در سری کتاب های روگن-ماکار واقعیت امپراطوری دوم فرانسه را به تصویر کشید. به این ترتیب با دو اثر « ژرمینال» و «شکست» بیشتر به سیاست پرداخت. ژرمینال شورش خونین کارگران معدن را که مصادف با زمان شکل گیری سندیکاهای کارگری در همان زمان بود را توصیف می کند. رمان شکست داستان شکست فرانسه در مقابل نیروهای آلمان در سال 1870 را حکایت می کند همچنین سقوط امپراطوری دوم و آغاز جمهوری سوم فرانسه را نقل می کند. پس از نقد این دو اثر در آخرین بخش پایان نامه از نقطه نظر سیاسی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
ناهید رضایی محمد رضا فارسیان
جایگاه زن درجامعه، اغلب به واسطه تصویری شناخته می شود که فرهنگ، مذهب وباورهای هر کشور از آن ارائه می دهد.بی تردید، ادبیات کشورهای مختلف در به تصویر کشیدن جایگاه زن نقش تعیین کننده دارد. در ایران وفرانسه تمایلات واقع گرایانه که ادبیات را مانند آئینه ای برای انعکاس واقعیات اجتماع در نظر می گرفت، نویسندگان زیادی را به ترسیم تصویر زندگی زنان ترغیب کرد. چنین رویکردی را می توان درآثار زولا و چوبک به عنوان آغازگران جنبش ناتورالیستی در این دوکشور مشاهده کرد. مطالعه حاضر بر آن است تا با رویکردی مضمونی و تطبیقی از طریق بررسی سیر تکاملی تصویر زن درتاریخ و ادبیات دو کشور، جایگاه زن ایرانی و فرانسوی را در آئینه آثار این دونویسنده مورد بررسی قرار دهد وتفاوت ها و شباهت ها ی موجود در نگاه دو نویسنده نسبت به زنان را که برگرفته از باورهای موجود در جامعه به واسطه ظهور تحولات جدید می باشد را نشان دهد.
سارا جوانمردی محمد رضا فارسیان
چکیده بررسی شباهت های محتوایی و ساختاری میان آثار ادبی نویسندگان برخاسته از فرهنگ ها و ملل گوناگون شاخه ای از پژوهش های تطبیقی است, که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است و در این میان می توان به مطالعاثی که در حوزه تاثیرات ادب فارسی بر ادبیات فرانسه و بالعکس صورت گرفته است اشاره کرد. این پایان نامه بر آن است تا به پژوهشی در این زمینه با نگاهی به آثار امیل زولا و ابراهیم گلستان بپردازد. در آثار ابراهیم گلستان نشانه هایی از ناتورالیسم امیل زولا به چشم می خورد. با نگاهی موضوعی به آثار گلستان کوشیدیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که آیا گلستان نیز همچون زولا نویسنده ای ناتورالیست است ؟ در واقع باید گفت ناتورالسیم گلستان نمونه ای دقیق و روشن از ناتورالیسم زولا نسیت. در حقیقت نسبت دادن نویسنده ای ایرانی به مکتب یا جریان ادبی خارجی و غربی امری رایج در میان منتقدان است. اما باید گفت که نمی توان نویسندگان ایرانی را تنها به یک مکتب یا جریان ادبی خاص نسبت داد. از ورای آثار گلستان می توان نشانه هایی از حضور مکتب رئالیسم, سمبولیسم و حتی اگزیستانسیالیسم دید اما نشانه های ناتورالیستی در آثار او حضوری پررنگ تر دارند و در واقع می توان گفت که ابراهیم گلستان نویسنده ای شبه ناتورالیست است. از سوی دیگر شباهت هایی میان رمان آسوموار زولا و داستان مردی که افتادگلستان دیده می شود که در فصل آخر به شباهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری این دو اثر از قبیل شخصیت وشخصیت پردازی, موضوع و مضمون, پیرنگ, زوایه دید و روایت, گفتگو, مکان و زمان پرداخته شده است. در پایان باید گفت که با توجه به آنچه پیرامون ادبیات تطبیقی و اهداف آن گفته شد شباهت این دو اثر می تواند اتفاقی نباشد و شاید گلستان متاثر از رمان زولا بوده است.
فهیمه ولیان افضل وثوقی
آثار ژید همواره بیان کننده ی نوعی مباحثه اخلاقی می باشد.او در طول حیات خود اخلاقیات سنتی و خواندن سنتی اناجیل را کاری عبث می داند. مقوله اخلاق، یکی از دل مشغولی های او می باشد. ژید همانند فردی انقلابگر، به دفاع از آزادی فردی در مقابل اخلاقیات سنتی می پردازد.در این اثر به بررسی اخلاقیات از منظر ژید می پردازیم. " ضد اخلاق" و "در تنگ" دو جنبه مختلف از ژید را به تصویر می کشند.این رساله به مطالعه ی ایثارافراط گرایانه ی "درتنگ" ، که نوعی اخلاق منفی و شوم محسوب می گردد، در تقابل با اخلاق سنتی در" ضد اخلاق"، که گاهی آسیب پذیر و بی ثمر بوده، می پردازد.
سمیه خبیر محمد رضا فارسیان
از آنجایی که ادبیات آیینه هر اجتماعی است توجه به سیمای زن در آن یکی از روش های شناخت جایگاه زن در اجتماع خویش است. بررسی ادبیات موید این مطلب است که متأسفانه این آیینه تصویر زیبایی از زنان به نمایش نگذاشته است. هر چند استثنائاتی بر این اصل می توان یافت اما اغلب نگرش ها نسبت به زن در ادبیات منفی و نازیبا بوده است. این اصل در داستان هایی با ریشه ی هندی بیشتر نمود پیدا میکند چرا که آیین هندو با مرد سالاری و زن ستیزی همرا ه بوده و بسیاری از رسوم هندی درباره زن نشان از خوار داشت او در این مکتب است. هزار و یک شب نیز به عنوان اثری با ریشه هند و ایرانی مستثنی از این قاعده نیست و قاعدتا این درون مایه بر نویسندگان شرق شناس تأثیر گذاشته است. یکی از شرق شناسان فرانسوی علاقمند به هزار و یک شب گوبینو است که حکایات بسیاری با درون مایه های شرقی نگاشته است. در این پژوهش سعی شده است که به بررسی تطبیقی سیمای زنان در هزار و یک شب و افسانه های آسیایی گوبینو پرداخته شود. این بررسی تطبیقی بر اساس روش فرانسوی ادبیات تطبیقی صورت گرفته است. بررسی این دو اثر از نگاه فمیسنیست نشان از تشابه سیمای زن در آن دو و تأثیر هزار و یک شب بر این شرق شناس فرانسوی دارد. گوبینو شخصیت های مشابهی را در فضایی واقعی تر قرار میدهد. وی به ترسیم همان شرایط اجتماعی در اثر خویش میپردازد و حکایات او تصویر دیگری از اجتماع مرد سالار شرقی است که زنان آن رنج بسیاری را متحمل می شوند.