نام پژوهشگر: کامران احمد گلی
هادی همتی سراسکانرود کامران احمد گلی
در این پایان نامه سعی شده است تاازطریق دیدگاه روانکاوی نمایشنامه ی "مرغابی وحشی" اثر هنریک ایبسن مورد نقدوبررسی قرارگیرد.در این بررسی سعی شده است تا جنبه های ناخوداگاه شخصیت های اصلی نمایشنامه اشکار شود.در فصل اول ای مهم بررسی شده است که یکی ازشخصیت های اصلی نمایشنامه به نام گرگرزدچار نوعی روانرنجوری میباشد.اوبه صورت وسواس گونه ای سعی دارد تا دوستش هالمار را از حقیقت باخبر کند در حالی که از حقیقت خود فرارمیکند.در فصل دوم این مهم بررسی شده است که هالماریکی دیگر ازشخصیت های اصلی نمایشنامه دجار روانپریشی است.در این فصل به علایمی اشاره شده که حاکی ازروانپریشی هالمار است. مانند رویاپردازی و حالت شاعرگونه ی وی.در فصل اخریکی دیگر از شخصیت ها ی نماشنامه به نام هدویگ بررسی شده است.در این فصل ادعا شده است که هدویگ به دنبال تثبیت خود به عنوان یک سوژه است. درنهایت محقق به این نتیجه گیری دست یافته است که شخصیت های اصلی نمایشنامه علی رغم اینکه ادعا میکنند به حقیقت دست یافته انداز حقیقت و واقعیات ضمیر ناخوداگاه خودکاملا غافل میباشند.
وفا کشاورزی کامران احمد گلی
عصر روشنگری زمان شکل گیری ایده های مدرن تربیتی- آموزشی بود اما تاکید بیش از اندازه ی دوشاخه مهم فلسفی زمان یعنی عقل گرایی و حس گرایی بر دقت و وضوح، انسان عصر روشنگری را نسبت به دیگر تواناییهایش نابینا کرده و موجب به وجود آمدن افرادی تک بعدی شد که افتخارعقلانیتشان، تاکید شان بر تجربه فردی، به مبارزه طلبیدن منطق نیاکانشان وافسون زدایی شان از دنیا وتمام آنچه با حواس پنجگانه قابل درک نبوده و یا در محدوده ی عقل انسانی نمیگنجید، تمام این افتخارات روشنگرایانه و بسیاری دیگر که در مقابل آنچه تاریکی قرون وسطایی مینامید، نتیجه ای معکوس داشت و به انقلابی غیرعقلانی درست در مرکز روشنگری یعنی فرانسه منجر شد. ژان ژاک روسو، رهبر سیاسی و تربیتی عصر روشنگری و در عین حال اولین منتقد آن، کتاب خود امیل یا درباره ی تعلیم و تربیت را در حالی نوشت که طرفدارانش با وسواس کامل در صدد به کارگیری دقیق آموزشهای او بودند ولی نسل بعد یعنی رمانتیکها و در راس آن ادموند برک و بعد ویلیام وردذورث این کتاب را که بعدا به عنوان بیانیه ی تعلیم و تربیت روشنگری مشخص شد، آماج انتقاد خود قرار دادند. ویلیام وردذورث که با شیوه ی روشنگری تعلیم دیده و بزرگ شده بود در ابتدا مجذوب ایده های نوین روسو میشود ولی بعدا با تغییر موضع سیاسی و به تبع آن تربیتی خود از نظریات سیاسی-تربیتی ادموند برک طرفداری میکند.این پایان نامه تلاشی است برای روشن کردن اهمیت تعلیم و تربیت رمانتیک و دستاوردهای آن، همچنین بر آن است تا شکل گیری ایده های تربیتی وردزورث را از آغاز اولین نسخه ی 1805 تا نسخه ی 1850 "پریلود" بررسی کند.
مصیب فتاحی مجد محمود رضا عطایی
abstract the primary purpose of this study was to explore the actual practices and cognitions of two groups of iranian eap teachers, i.e. language teachers and content teachers, with respect to teaching reading-comprehension and vocabulary. to this end, tehran university of medical sciences which authorizes both groups of teachers to teach eap courses was selected as the context of the study so that the possible effects of contextual variables could be controlled. next, three teachers from each group were randomly selected, each being observed for eight whole sessions to let the researcher tap on teachers established routines for a more valid comparison. different instruments including an observation checklist, field-notes, and semi-structured interviews were employed to triangulate the findings. furthermore, there were interviews with 18 learners to elicit their expectations from eap courses and teachers. the results indicated that there were major differences in the practices and cognitions of the two groups of teachers, with the content teachers holding more divergent dispositions within themselves. while english language teachers conceived reading-comprehension as a skill and tried to make learners conscious of some text-decoding skills and strategies applicable across different academic disciplines, each content teacher drew on a different practice such as translation, elaborating on the meaning of specialist terms, or asking comprehension-check questions from texts already decoded by learners before the class. as the interviews revealed, content teachers had either no or inadequate conceptions of reading-comprehension. also, language teachers were found to be unaware of genre-analysis, and did not consider any specific methodology for esap courses. to them, the primary concern was to help learners leave their wrong reading habits developed at schools and to make up for the deficiencies. as far as teaching vocabulary is concerned, contrary to language teachers who encouraged learners to guess the words from contexts and did not hold themselves responsible for teaching specialist terms, content teachers urged learners to develop their vocabulary knowledge and considered eap teachers responsible for teaching them. the common point between the two groups of teachers, however, was their unawareness of the existence of three levels of vocabulary in esp. indeed, they relegated academic words either to the general words or specialist words. during interviews, learners acknowledged their low english language ability and seriously criticized the educational system in terms of the books, time budgeting, and school curriculum. the findings then highlight the gap between the practices and cognitions of the two groups of teachers teaching the same course. this, in turn, calls for policy makers reconsideration of the way eap programs are designed and implemented in iran. the results may be applied by policy makers to make decisions for the future of eap program in iran, teacher educators to know about iranian eap teachers conceptions of these courses, eap teachers to reflect on their own practices and preconceptions or to use them as a kind of vicarious experience, and learners to be aware of their rights.
نوید مقصود کامران احمد گلی
کشور ما ایران به خاطر مسائل مختلف ژئوپولیتیکی و اقتصادی همواره در معرض ارتباط و برخورد با ممالک غربی بوده است . این ارتباط در بسیاری از مواقع خصمانه و یکجانبه بوده است . در سالهای اخیر نوع نوینی از جنگ و دشمنی شکل گرفته است که از آن میتوان به جنگ ایدئولوژیک یاد کرد . هدف از این درگیری القاء ایدئولوژی مورد نظر یک گروه به گروه دیگر برای بدست آوردن و یا تثبیت منابع مالی و سیاسی می باشد که این امر از طریق جنگ تبلیغاتی در رسانه های جمعی میسر می شود . این مقاله با رویکرد پسا استعمارگرایانه و شرق شناسانه به بررسی علل و ماهیت و روشهای مختلف القاء یک نظام فکری و بازتاب آن در رمان " حاجی بابا اهل اصفهان " نوشته جیمز موریه و واکنش روشنفکران ایرانی به این مسئله از دوره مشروطیت تا عصر حاضر می پردازد . مبانی نظری مختلفی چون استعمارگری ، پسا استعماری ، شرق شناسی ، انواع مختلف ایدئولوژی ، روشهای مختلف القاء ایدئولوژی حاکم بر یک کشور بر کشور دیگر ، آثار و بازتاب و میزان موفقیت این عمل ، واکنش های مختلف کشورهای دیگر به این عمل ، ماهیت استعمارگری و روشهای مختلف اعمال آن ، بحران هویت و از خود بیگانگی فرهنگی و سایر علائم استعمار زدگی از جمله مفاهیم و فرضیه های مورد بحث در این پایان نامه می باشد . یافته ها و دستاوردهای این پایان نامه را در دو بخش می توان طبقه بندی نمود . بخش اول روشها و نمودهای استعمارگرایانه غربیها برای تحقیر شرقیها بطور عام و ایرانیها به طور خاص و همچنین نظام مندی و یکپارچگی این نوع نوشته ها در آثار دیگر نویسنده و ارئه تصویر ضعیف ، پر از هرج و مرج و محتاج از ایران که به نوعی توجیه کننده حضور فیزیکی و ایدئولوژیکی غرب می باشد ، می پردازد و در بخش دوم واکنش روشنفکران ایران از دوره مشروطیت تا دوره معاصر بررسی شده است که می توان آنها را در سه دسته کاملا مجزا قرار داد : دسته اول که غرب زده نامیده می شوند ، دسته دوم که معتقدند باید دستاوردهای نوین غرب را با فرهنگ باستانی خود تلفیق کنیم تا به پیشرفت نائل شویم و دسته سوم که اصولا غرب گریز نامیده می شوند. با توجه به خود آگاهی رو به فزاینده شرق ، امروزه مطالعات شرق شناسی از اهمیت والایی در مجامع علمی برخوردار است . در این گونه مطالعات ، تصویر ارائه شده از شرق توسط غربیها در آثار هنری به دیده انتقادی نگریسته شده و روشهای بکارگرفته شده توسط غربیها برای ارائه این گونه تصاویر مورد نظر ، علل و انگیزه های غربیها از این اقدام ، بازتاب و عکس العمل این نوشته ها در میان روشنفکران شرقی و غربی ، روشهای جبران و مقابله و داشتن دیالکتیک فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد . از آنجائیکه کشور ما ایران همواره در معرض تهاجم نظامی و ایدئولوژیکی غرب بوده است ، نویسنده این پایان نامه برخود واجب دانسته با انتخاب این موضوع سهم کوچکی در دفاع از سرزمین خود داشته باشد.
مهدی جاویدشاد کامران احمد گلی
تامس مور که در تاریخ ایران و ایرلند نقطه ای مشترک، یعنی تعدی زمینی و مذهبی از جانب کشوری دیگر، می یابد، در تلاش است تا با تداعی سرزمین پارس با ایرلند و اعراب با انگلیسی ها به طور غیر مستقیم با گفتمان استعمار انگلیس مقابله کند. لاله رخ، یکی از آثاری که در این رساله مورد بررسی قرار می گیرد، علاوه بر تداعی ذکر شده، استعمار هند توسط ایرانیان را به تصویر می کشد تا با به تصویر کشیدن ایرانیان هم در نقش استعمارگر و هم استعمار شده نشان دهد صرفاً به دنبال مبارزه با خود استعمار است، نه همدردی با ملتی خاص. اما در این راه مور به سراغ منابعی می رود که توسط همان جریان استعمارگری بوجود آمده که مور به دنبال مقابله با آن است. در حقیقت، با تصویر سازی های کلیشه ای و غیرواقع از شرق و اسلام مور خود به پیشبرد گفتمان استعمارگری کمک می کند که این مسئله در تناقض با آرمان های مورد ادعای مور است. دیگر اثر تامس مور که در این رساله مورد بررسی قرار می گیرد، عشق های فرشتگان است که برگرفته از داستان هاروت و ماروت کتاب مقدس قرآن می باشد. در این اثر نیز تصویر سازی ها بسیار متفاوت از داستان اصلی می باشد که باز هم نشانگر فرصت طلبی مور در شرق گرایی اش است.
حسین کرامت فر بهزاد قادری
در همین راستا این تحقیق بر ان است تا نشان دهد که چگونه این دید تراژیک در نمایشنامه های اونیل متجلی می شود. این رساله نشان می دهد که علیرغم همه تغییر هایی که در روش خویش داشت، اونیل همواره سعی بر ارایه این دید تراژیک داشت و در این راه بهره زیادی از انواع کنایه بخصوص کنایه دراماتیک می برد.
اعظم رحیمی فاضل اسدی امجد
مطالعه ی حاضر بررسی درزمانی استراتژی های بیگانه سازی و بومی سازی در ترجمه ی انگلیسی به فارسی داستان کوتاه در ایران طبق نظریه ی ترجمه ی "تحلیل خنثی سازی" برمن می باشد. این بررسی به بیشبرد فرایند ترجمه در کلاس و همجنین کمک به مترجمان آینده معطوف می شود.
فاطمه غلامی کامران احمد گلی
اپیفنی ها لحظاتی از تجلی و استحاله هستند که طی آن نوعی نیروی خارجی برتر، حقیقت را بر ما آشکار میکند. در طول قرنها نویسنده های بسیاری با این لحظه های پیچیده مواجه شده اند که نگاه آنها را درباره ی زندگی روشن کرده است. این تجربیات روشنگر زندگی های بسیاری را نیز تغییر داده است. وقتی کسی چنین لحظه هایی را تجربه میکند آنهم از طریق اتفاقات روزمره و معمولی، این مرحله از آشکار شدن حقیقت شخض را قادر میکند تا نوعی قضاوت زیبایی شناختی و برتری نسبت به زندگی و هنر پیدا کند. این تجربیات هم میتوانند تجربیات مذهبی و معنوی باشند و هم تجربیاتی روزمره و کاملا ساده. شخصیتهای یک رمان همچون شخصیتهای واقعی و هنرمندان میتوانند از طریق این لحظه های ناب که در ادبیات به آن اپیفنی میگویند راه بهتری را در زندگی انتخاب کنند و تبدیل به انسانهایی "خوب" و با فضیلت شوند و بر اساس و ماهیت چیزها پی ببرند. اپیفنی میراث تراژدی یونان است که با حضور نشانه های مسیح در نزد عالمان زرتشتی در شرق تبدیل شد به تجربه ای مذهبی . بعدها رمانتیکهای قرن هجدهم از این لحظه های ناب به نام " جرقه هایی در زمان" یاد کردند و این "لحظه ها" تا زمان مدرنیستهای اوایل قرن بیستم همچنان موضوعی مهم شدند تا آنجاییکه جیمز جویس زندگی و هویت تازه ای به این واژه یعنی "اپیفنی" بخشید. در این مطالعه این مفهوم ادبی در دو رمان آیریس مرداک با نامهای " زنگ" و " اسب شاخدار" و با توجه به دو مفهوم دیگر معرفی شده توسط مرداک به دنیای فلسفه بررسی شده است. شخصیتهای این رمانها هر یک به نوعی با تجربه ی " اپیفنی" یا " تجلی" مواجه شده اند در برحه هایی سخت از زندگیشان و تغییراتی در نوع نگاهشان به زندگی ایجاد شده است که از آنها انسانهایی خوبتر ساخته است.
معصومه فتحی گوهردانی کامران احمد گلی
این مقاله خوانشی مقایسه ای پیرامون چهار رنگ اصلی از دیدگاه روانشناسی در اشعار دابلیو. بی. ییتس (w. b. yeats) و نیما یوشیج می باشد.اهمیت رنگ ها از دید گاه روانشناسی و دنیای درونی افراد کانون توجه این مقاله است. روانشناسی رنگ جدولی از رنگ ها و معانی نمادین و ضمنی آنها فراهم آورده و روانشناسی پدیدار شناختی راهی برای ورود به دنیای درونی شعرا و معانی رنگ ها در این دنیا ایجاد کرده است. از طریق یکی از روش های روانشناسی پدیدار شناختی محقق معانی شخصی و حالاتی را که هر یک از این شعرا با این رنگ ها پیوند می دهند را بررسی می نماید. سه رنگ از چهار رنگ اصلی در اشعار نیما دنیای درونی او را منعکس می کنند و هر یک هویتی مستقل دارند. این رنگ ها برای القای معانی خود به موصوفات خود وابسته نیستند. ارتباط میان معانی رنگ ها و آنچه آنها وصف می کنند از طریق نظامی شخصی بوجود آمده که نیما خود آن را بنیان نهاده است. اشعار ییتس مملو از چهار رنگ اصلی است. در مقایسه با نیما او قیاس های منطقی تری در استعارات بکار می برد و بدین طریق معانی و رنگ ها را به شکلی نظام مند تر با یکدیگر ترکیب می کند. در اشعار او رنگ ها و معانی مرتبط با آنها راحت تر قابل تقسیم بندی هستند. او رنگ ها را از موصوفات جدا نمی . بلکه در اشعار ییتس رنگ ها جلوه ای جدید به موصوفات خود می دهند و مطلبی جدید درباره آنها بیان می دارند.
مصطفی صداقت رستمی کامران احمد گلی
در این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازیم که مترجمین فارسی چگونه از ترجمه ی زبان عامیانه برآمده اند.به همین منظور، محقق رمان ناتور دشت نوشته ی جی دی سالینجر را در نظر گرفته است چون بسیاری از منتقدین بر این عقیده اند که سالینجر در این رمان از عناصر مختلف زبان عامیانه استفاده کرده است.بنابراین، هدف این تحقیق بررسی چگونگی ترجمه ی عناصر زبان عامیانه این داستان به زبان فارسی می باشد.در این تحقیق از مدلی که استنستروم ( 2002) برای زبان عامیانه فراهم آورده استفاده شده است تا برای زبان عامیانه تعریفی ارائه گردد.بر اساس مدل استنستروم می توان گفت که زبان عامیانه دارای شش جزء می باشد ( کلمات عامیانه خاص، کلمات زشت، کلمات مد، کلمات مبهم،کلمات پروکسی، کلمات کوچک ).بررسی رمان ناتور دشت و نظرات بیان شده در مورد این رمان نشان داده است که کلمات عامیانه خاص، کلمات زشت و کلمات مبهم در این رمان بیشتر مشهود می باشند.با توجه به ابن موضوع، محقق تمرکز خود را بر روی این سه جزء زبان عامیانه قرار داده است.در این تحقیق محقق ابتدا تمام کلمات و عبارات مرتبط با این سه جزء زبان عامیانه را از داستان استخراج کرده است.در مرحله ی بعدی تحقیق محقق سه ترجمه ی فارسی رمان ناتور دشت را مورد بررسی قرار داده است تا دریابد که مترجمین فارسی چه معادل هایی برای این کلمات و عبارات فراهم آورده اند.پس از آن، محقق با توجه به سه روشی که دانشمندان لیتوانیایی برای ترجمه ی زبان عامیانه ارائه کرده اند ( روش نرم سازی، روش تعدیل سبک نگارشی، روش ترجمه ی تحت الفظی ) معادل های فارسی را با کلمات و عبارات انگلیسی مورد مقایسه قرار داده است.نتایج تحقیق نشان داده است که سه مترجم فارسی برای ترجمه این سه جزء زبان عامیانه از روش نرم سازی بیشتر از دو روش دیگر استفاده کرده اند.علاوه بر این، در این تحقیق هنجارهای حاکم بر فرایند ترجمه زبان عامیانه مورد بررسی قرار گرفته است.در مورد هنجارهای حاکم بر سه ترجمه ی فارسی رمان ناتور دشت ، نتایج این تحقیق نشان داده است که هنجارهای حاکم بر فرایند ترجمه های فارسی زبان عامیانه ناتور دشت در جهت زبان و فرهنگ فارسی می باشند نه در جهت زبان و فرهنگ آمریکایی.
ایرج سلیمان جهان فاضل اسدی امجد
چکیده بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا به عنوان یک کشور بسته ظهور کرد. مکانیزاسیون های عظیم و کارکردهای جدید تکنولوژی مدرن جایی برای آزادی و تنهایی انسانها باقی نگذاشت و این به عنوان ایدئولوژی حاکم در نظر گرفته می شد که به راحتی و به صورت کلی مردم و محیطشان را کنترل میکرد. تجربه ی سلاحهای هسته ای خاستگاههایی نو از ترور به وجود آورد و آنها مردم را متقاعد کردند که انسانها توسط این سلاحها از بین خواهند رفت. صنعتی شدن و پیشرفت بعد از جنگ جهانی دوم مایه ی فراوانی اقتصادی آمریکا شد. این وقایع، به طور کلی باعث از دست داد هویت، فردیت و آزادی مردم گردید. در چنین شرایط خفقان آوری دو نویسنده ی بزرگ ظاهر شدند. هم هربرت مارکوزه و هم جک کرواک از همرنگی جامعه مطلع بودند و در پرداختن به این مشکل رویکردهای خاص خودشان را داشتند. مارکوزه کتابهایی در باب فلسفه، سیاست و زیبایی شناسی نوشته و در این کتابها در باره ی شرایط موجود و اینکه چگونه به آنها پایان دهیم می نویسد. از طرف دیگر کرواک از طریق رمان به همان مشکلات جامعه می پردازد و نیز اینکه چگونه باید آن مشکل را حل کرد. در این تحقیق، محقق به بازخوانی رمان "توی جاده" در سایه ی نظریات مارکوزه و مخصوصا نظریاتش در "انسان تک ساحتی" و همچنین تنها اثر اختصاص داده شده ی وی به هنر یعنی "بعد زیبایی شناسی" می پردازد. اگرچه تفاوتهای زیادی بین افکار مارکوزه و کرواک وجود دارد، در این تحقیق تاکید بر روی ابعادی خواهد بود که بین آنها مشترک است و و به خوانش رمان از رویکردی جدید کمک میکند. مفهوم مارکوزه از انسان تک ساحتی در "توی جاده" انعکاس می یابد، توصیف مارکوزه از جامعه ی یکدست در رمان کروک به تصویر کشیده شده است، شرح مارکوزه از تفکر پوزیتیویستی که از زبان عادی استفاده می کند در نوشتار خودجوش کروک از بین می رود و در نهایت هم مارکوزه و هم کرواک به امید اینکه نوشته هایشان انسانها را از خواب عمیق همرنگی، سلطه و دربند بودن بیدار سازد نوشته ند.
صدیقه قلی پور چوبه کامران احمد گلی
پایان نامه حاضر نگاهی است مطالعاتی بر روابط قدرت و جنسیت در دو نمایشنامه بهشت برین و اولئانا. این بررسی نقد نویسندگان این دو نمایشنامه را بر نقشهای از پیش تعیین شده جنسیتی که توسط جامعه پدر سالار به افراد تحمیل می گردد به تصویر می کشد. همچنین، رویای آمریکایی و هویت های سرگردان پس از دهه 60 در جوامع غربی با استفاده ار تئوری فوکو در زمینه جنسیت، قدرت و دانش بررسی می گردد. تلاش نوسیندگان نمایشنامه های یاد شده در به تصویر کشیدن جامعه به عنوان ابزاری سرکوب گر و نقشهای اجتماعی به عنوان وظایفی اجباری در چارچوب تئوری فوکو به بوته آزمایش گذاشته می شود. در تئوری فوکو دایره قدرت همان چیزی محسوب می شود که گروه عالب را مجاز به برچسب زنی به گروههای اقلیت می داند و بر اساس برچسب ها آنان را بیرون از دایره قدرت و محروم از شرایط برابر اجتماعی، نگه می دارد. در زمینه جنسیت نیز این رساله دیدگاه فوکو درباره دیرینه شناسی جنسیت که پیوند خاص قدرت ، جنسیت و برچسب زنی های جنسیتی را آشکار می سازد، بررسی می کند. به طور کلی، هویت های از پیش تعیین شده به همراه ضرورت رسیدن به حقیقت خوذ انسان و ضرورت دنیای مدرن به اعتراف به درونی ترین و نهانی ترین خواسته های فردی از موضوعات اصلی این رساله به شمار می روند.
صدیقه قلی پور کامران احمد گلی
این رساله رواب قدرت و جنسیت را در غرب و با استفاده از بازنمایی انچه در ادبیات غرب به ویژه نمایشنامه ظهور کرده است مورد مطالعه قرار داده و چگونگی شکل گیری این روابط در بستر اجتماعی اعم از نهاد ها و دولت ها را بررسی کرده است. بر همین اساسا انچه که از این مطالعه منتج شده است رابطه نا محسوس قدرت و جنسیت در چرخه کشمش های اجتماعی و سیاسی است.
راحله خمیده فاضل اسدی امجد
ترجمه یک متن ادبی، تنها تبادلی نیست که بین دو زبان و به صورت یک فرایند ماشین وار جایگزینی انجام گیرد؛ بلکه گفتمان پیچیده تری بین دو فرهنگ است. عناصر فرهنگ محور، مفاهیم و ارجاعات واژگانی هستند که ریشه در فرهنگ های مختلف دارند. این تحقیق، یک مطالعه توصیفی تحلیلی و پیکره مدار است که از طریق تحلیل تطبیقی عناصر فرهنگ محور موجود در رمان فارسی سووشون و ترجمه انگلیسی آن که توسط محمدرضا قانون پرور انجام شده است، صورت گرفته است. عناصر فرهنگ محور موجود در رمان، مربوط به بخش های مختلف فرهنگ مانند عناصر مذهبی، غذا، آداب و رسوم، لباس و غیره هستند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که واژگان بخش مذهب، بیشتر از واژگان بخش های دیگر توسط نویسنده رمان استفاده شده اند. طبقه بندی استراتژی های ترجمه برای ترجمه عناصر فرهنگ محور که توسط اگزلا در سال 1996 ارایه شده است، به عنوان چارچوب نظری پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور تحلیل داده های استخراج شده، استراتژی های استفاده شده توسط مترجم، به همراه مثال هایی از داخل متن، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته اند، و فراوانی و درصدهای متناظر آنها محاسبه شده اند. در پایان این نتیجه به دست امد که 105 عنصر از مجموع 314 عنصر استخراج شده از متن کتاب، با استفاده از استراتژی ترجمه زبان شناسی (غیر فرهنگی) به متن مقصد راه پیدا کرده اند، که این استراتژی در گروه استراتژی های مبدا مدار قرار دارد، و همچنین نتیجه گرفته شد که ترجمه رمان سووشون، به سمت زبان مبدا گرایش دارد.
فیروزه نفیسی کامران احمد گلی
این تحقیق نمایانگر ارزش تلاش صادقانه ی یورگن هابرماس فیلسوف و جامعه شناس آلمانی است برای پیدا نمودن برون یافتی از دایره ی به ظاهر منطقی مذاکرات باب روز که در حقیقت به جای منطق و عقلانیت بر پایه ی علایق و منافع شخصی استوارند. در این گریزراه یکی از بارزترین نقاط قوت نظریه ی او ارزش گذاری نظرات مطرح شده در یک جمع عمومی که مسائل مربوط به جامعه را مورد نقد و بررسی قرار می دهند بر اساس ارزش ماهیتی خود نظر است صرف نظر از جایگاه اجتماعی نظر دهنده و مطرح کننده ی ایده. اما در این میان ویژگی آرمان گرایی که زینت بخش این شیوه از ارزش گذاری است تا حدی از واقعیات جامعه که فرصت و امتیاز پرورش نظرات و ایده های باارزش و عقلانی را یا به افراد می دهد و یا از آنها دریغ می کند نادیده گرفته می شود. نمایشنامه ی ادوارد باند نمایانگر تلاش اقشاری از جامعه است که به عمد از عقلانیت دور نگهداشته شده اند و کوشش هایشان برای تسخیر این منطق و عقلانیت دریغ شده اگرچه عمدتا و در نهایت با شکست رو به رو می شود اما به شیوایی روابط قدرت را که توزیع کننده ی نابرابر عقلانیت در جامعه هستند به تصویر می کشد. در انتهای این تحقیق به بازگشتی به گسترش آموزش همگانی برای بازیابی و توسعه و غنی سازی فردیت در مقابل تاکید بر جمع گرایی مطرح شده در آثار هابرماس و باند و مارکس تاکید شده است. به این دلیل که هر فرد پیش از فراگیری توانایی شرکت در جمع و ارائه ی نظرات نیازمند خودسازی شخصی و شکل دهی به چارچوب فکری مخصوص به خویش است تا بتواند در مرحله ی آتی همان گونه که ادوارد در مقدمه ی نمایشنامه ی خود می گوید نماینده ی جامعه ی خویش باشد.
محمد سمیع خشک اسطلخی فاضل اسدی امجد
اُسکار وایلد به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسنده های جنبش زیباشناسی انگلستان همیشه مورد توجه منتقدین بوده است. بسیاری باور دارند که رمان تصویر دورین گری به نوعی مانفیست جنبش مذکور می باشد. دلیل بر این مدعا را می توان این چنین بیان کرد که خیلی از چهره های مطرح این جنبش به دنبال خلقی اثاری بوده اند که توانایی شکستن و نادیده گرفتن قوانین اخلاقی و ادبی دوران ویکتوریا را داشته باشد. جُرم به معنای عام کلمه یکی از مهمترین مضامینی بوده که در اثار این گروه بفور دیده می شود. نگارنده بر این باور است که با توسل به آرای منتقد روس مخائیل باختین می توان به مفهومی که از جُرم در قرن نوزده ام مراد می شده دست یافت و بازتاب آن را در تصویر دورین گری واشکافی کرد. به همین دلیل، در فصل سوم، اختصاصا معنای جُرم و زیباشناسی جُرم مورد بحث قرار می گیرد و در ادامه مثال هایی از خود متن برای اثبات ادعای مطرح شده اورده خواهد شد. در فصل ماقبل اخر، نگارنده به رابطه معنایی که این رمان با سنت گُتیک دارد می پردازد. ناگفته نماند که برای اسکار وایلد جُرم واقعی همان ادبیات است.
لی لی حسن دوست کلور کامران احمد گلی
در تحلیل آثار گلی ترقی دو سطح متفاوت "سرگشتگی" وجود دارد که گویای احساس "بی خانمانی" شخصیتها چه در غربت و چه در سرزمین مادری است. در نتیجه این احساس، شخصیتها با دنیای اطراف خود غریبه بوده و در فقدان ارتباط با آن به سر می برند. در این تحقیق مظاهر "سرگشتگی" در اعمال و گفته های شخصیتها از طریق رویکرد پسا استعماری جستجو شده است. همچنین با دسته بندی حس "سرگشتگی" به دو نوع واقعی و مجازی یا استعاری علت شکل گیریدومی بررسی شده است. نتایج حاصله از این بررسی مبین این مطلب است که پروژهمدرنیزاسیون و غربی ماب کردن ایران در سالهای پیش از وقوع انقلاب اسلامی سال 1357 ، منجر به "سرگشتگی" فرهنگی اشخاص شده است که این واقعیت در بسیاری از شخصیتهای داستانی گلی ترقی نمود پیدا کرده است. "سرگشتگی" فرهنگی که دلیل عمده حس "بی خانمانی" شخصیتها می باشد به حس غریبگی شخصیتها نسبت به ارزشها و سنن خودی می انجامد. علاوه بر "سرگشتگی" به سایر مفاهیم پسا استعماری از قبیل "تقلید" و "دیگرخواندگی" در آثارمنتخب پیش و پس از انقلاب این نویسنده پرداخته شده است. مفاهیم مذکور در سایه ارتباطشان با پیش فرضهای "گفتمان استعماری" و با تمرکز بر دیدگاه تبعیض آلود آن بررسی شده اند.همچنین تاثیر و در عین حال پریشانی و آشفتگی نویسنده درباره تسلط فرهنگی غرب مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
سید نیما طاهری اعظم کامران احمد گلی
در این جستار ، آثار ژولیا کریستوا ، براخا اتینگر ، و لئو برسانی به " نام نشدنی " اثر بکت اعمال شده است. ابتدا، نام نشدنی با توجه به مفهوم مالیخولیای کریستوا فرمولیزه شده است . متن تجردی نهانی و پویای نشانه ای را داراست که همراه با نفی سمبلیک ، نام نشدنی مالیخولیایی را در تعالی لغوی " سکوت واقعی " غیر قابل نمود والایش می دهد. حالت انتقادی ، پس از این ، به روابط فضا - محور و غیر استثماری تغییر می یابد.مفهوم تجدد معکوس فرآیندی در قالب تئوری ماتریکسیال اتینگر نشان می دهد که اجزای متنی حول ویرگولها ترانس –سوبژ کتیویته ارائه داده و به عنوان گره های ماتریکسیال و مکث های میان متنی عمل می کنند: " نام نشدنی " یک فضای ائوریدیکه ای است که در آن رد پاهای نیمه پنهان معین به عنوان اراده ی " ادامه دادن " جمع می شوند. روان تحلیل گری برسانی ، از طرف دیگر ، آپوریای ذاتی متن را وسیله ای برای تجمع احتمالات منفی و تاریخ – زدوده می یابد. تمثیل پرده گوش منجر به یک فردیت – در حال – صیرورت ( به خود ) از طریق نارسیسیسم غیر شخصی می شود: دیگر صداها بازسازیهای نادقیق از نام ناپذیرند ، که همه در یگانگی متنیت " نام نشدنی " متصل به همند . نتیجه یک محاوره غیر داستانی است که فقط ادامه می یابد و حضور درخشنده متن را افزونی می بخشد.
شایان شیرازی فاضل اسدی امجد
در این رساله سعی کردم خوانشی شرق شناسانه از هزاران خورشید تابان خالد حسینی با استفاده از نظریات ادوارد سعید و شکلی جدید ازگفتمان شرق شناسی که اخیرا دغدغه ی بسیاری از فرهیختگان است ارا ئه دهم. مهمترین عوامل و خصوصیات شرق شناسی جدید برخورداری از منبعی بومی و آگاهی نسبی این گفتمان درباره ی نقص های خود است. گفتمان شرق شناسی نوین به جای نشان دادن تمایل مبرهن برای اشغال کشورها به تلاشی واضح جهت تسلط فرهنگی و سیاسی غرب بسنده میکند. این رساله از خصوصیات دیگر این گفتمان که شباهت زیادی با گفتمان شرق شناسی قدیم دارد نیز غافل نشده است. بنابر این عظمت و شکوفایی افغانستان در گذشته و عقب ماندگی اش در زمان حال همراه با مردمی ساده انگار و ابتدایی که حسینی به تصویر کشیده و شیوه های انحصارگرایانه و سرکوب واقعیات هزاران خورشید تابان با طرح جزییات بررسی شده است. نقل قول های گوناگون و سایر شواهد از سراسر متن رمان برای تجزیه و تحلیل فراهم شده است.
صابر رعنایی فاضل اسدی امجد
التوسر تاثیر بسیاری بر ادبیات و نقد مدرن و پست مدرن، مکتب انتقادی و سایر نحله های نقدی داشته است. نظرات تاثیر گذار او در زمینه "ایدئولوژی" نقطه عطفی در حوزه این مفهوم میباشد که به نوبه خوب سایر حوزه های فکری را تحت تاثیر قرار داد. در این مقاله تمرکز اصلی بر مفهوم "خوانش سیمپتماتیک" میباشد که او ان را ایجاد کرد و شاگرد او پیر ماشری ان را در کتاب خود با نام "نظریه تولید ادبی" ان را به طور کامل در حوزه نقد ادبی بسط داد. در تحقیق حاضر رویکرد یاد شده بر سه اثر نمایشی از سه نمایشنامه نویس نامدار جهان و سه نمایشنامه از انها پیاده سازی میشود. نمایشنامه ها شامل سرگرد باربارا اثر برنارد شاو، روزمرزهولم اثر ایبسن و اتوبوسی به نام هوس میباشند. ساختار هر سه نمایشنامه مشابه میباشد. شخصیت ها در این سه نمایشنامه درگیر نضاعی ایدئولوژِک با هم میشوند، و این به ظاهر جنگ ایده ها نتایجی را در نمایش ها بوجود می اورند. بر پایه مفهوم "خوانش سیمپتماتیک" متن، متن حوزه نزاع ایدئولوژیک میباشد، و حضور این جهان بینی های متفاوت در تولید یک متن تناقضاتی در ساختار متن ادبی ایجاد میکنند. این تناقض ها نام "سیمپتم" یا "نشانه" ها را به خود میگیرند و علامت لغزش متن در حوزه منتطق متن میشوند. منتقد، طبق نظر التوسر، با پی گیری این لغزش ها میتواند لایه های معنا را کنار بزند و به پیام های محوری که ممکن است ناخواسته از تمایل مولف در ان قرار گرفته اند دست پیدا کند.
فرهاد خوشیار کامران احمد گلی
این تحقیق بر آن است که با استفاده از نظریه زیبایی شناسی تئودور آدورنو خوانشی سیاسی از برخی آثار ساموئل بکت ارائه دهد تا اهمیت سیاسی بعضی جنبه های "فرم دهی" در آثار وی مشخص شود. برای دست یافتن به این مهم، زیبایی شناسی آدورنو به دقت مطالعه شده تا بتوان از آن بنیانی نظری استخراج کرد که اهمیت ویژه به فرم آثار در تحلیل گفت و گوی منتقدانه میان آثار هنری و زمینه تاریخی آنها می دهد. فصل نخست نمایی کلی از پایان نامه همراه با بحث ها و استدلال هایی پیرامون اهمیت این تحقیق و روش آن ارائه می دهد. توضیح و بسط نظریه ی آدورنو همراه با بحثی کوتاه در باره ی پیشینیانش در فصل دوم آمده است، که هدف کلی از این فصل برساختن بنیانی نظری است برای نگرشی که در ارزیابی سیاسی آثار هنری، اهمیت را به فرم می دهد. سپس در فصل سوم پیشینه ی مطالبی که در باب آثار بکت نوشته شده است به بحث گذاشته می شود، اما این فصل به هیچ وجه گزارشی منفعل از این آثار نیست، بلکه نظرات منتقدینی که به دنبال خوانشی غیر سیاسی از بکت هستند به چالش کشیده شده است. همچنین ارجاعاتی به نامه ها و مصاحبه های بکت داده شده است تا آگاهی تاریخی وی بهتر نمایان شود و تفاوت میان وی و مکاتب ادبی فلسفی ای که به غلط به آنها منسوب می شود را بهتر بتوان دید. همچنین، مفاهیم جدیدی که وارد نقد بکت شده اند (تقلیل و رخداد) به بحث گذاشته شده اند تا تاریخمند بودن وضعیت زبان، سوبژکتیویته ، و عقلانیت در آثار بکت نمایان شود. در فصل چهارم، مفاهیم آدورنو به همراه مفاهیم جدید به کار بسته می شوند تا اهمیت سیاسی و تاریخمند بودن سه نمایشنامه از آثار بکت به نام های در انتظار گودو، آخر بازی، و فاجعه مشخص شود، که نتیجه آن بحثی مستدل است از اینکه چگونه بکت، برخلاف ایده ی غالب از وی به عنوان نویسنده ای غیر سیاسی اجتماعی، از طریق فرم آثار خود به زمانه ای که در آن زندگی می کند واکنش نشان می دهد. این مسئله در باب واکنش هنر به فاجعه و هنر پس از فاجعه اهمیت خاصی می یابد. فصل پایانی طرحی کلی از پایان نامه و یافته های آن به همراه پیشنهاداتی برای مطالعه و پژوهش بیشتر ارائه می دهد.
مرتضی خاکی نژاد طهرانی کامران احمد گلی
این پژوهش به تحلیل روانکاوانه برخی از شخصیت های دوبلینی ها اثر جیمز جویس می پردازد. در دو فصل مجزا شخصیت های مرد و زن این مجموعه داستان با استفاده از نظریات و دیدگاه های ژاک لاکان، روانکاو معروف فرانسوی، به بحث و بررسی پرداخته شده اند. در فصل آخر می بینیم که چطور زنان قدرت، حاکمیت و هژمونی مردان را به چالش کشیده و به مخاطره می اندازند.
چیا پرویزپور فاضل اسدی امجد
ساختار کلی پایان نامه حاضر از تقابل دو گانه ساختارگرایانه لانگ/پغول پیروی می کند. لانگ و هسته تئوری پایان نامه از "ناخودآگاه سیاسی" و "انتقادیت" تشکیل می شود که از طریق آنها محقق حاضر از نظریات جیمسون، دریدا، آدورنو و لاکان استفاده کرده است. تمام آنها از طریق مفهوم انتقادیت به هم ربط داده شده اند. دیالکتیک مارکسیسم و روانکاوی هسته کتاب اصلی جیمسون، ناخودآگاه سیاسی، را تشکیل می دهد. او بر این عقیده است که متن دارای ناخودآگاه است و هر آنچه که در تاریخ سرکوب شده است در ناخودآگاه سیاسی متن ذخیره می شود. جیمسون رمان را به عنوان ابژه تحلیل خود قرار می دهد از آنجایی که منطق اجتماعی-اقتصادی دوران خود را بازنمایی می کند.
نسرین نکویان جزی فاضل اسدی امجد
هدف این تحقیق بررسی بیگانگی و جنون زنان خانواده ی کُزوی در رمان دریای پهناور سارگاسو اثر برجسته ی جین رایس می باشد. این تحقیق جنون آنتوانت و مادرش آنت را مورد پرسش قرار می دهد و این جنون را برساخته ی جامعه و نظام های آن می داند. در این تحقیق این پرسش مطرح می شود که " آیا واقعاَ آنتوانت و آنت دیوانه هستند؟" و چه شرایط اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی آنتوانت و آنت را به جنون کشانده است؟