نام پژوهشگر: سید رضا عطارزاده حسینی
زیبا رحیمیان مشهد سید رضا عطارزاده حسینی
مقایس? تاثیر برنام? تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی بر فشار خون زنان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به پُر فشارخونی استاد راهنما: دکترسید رضا عطارزاده حسینی استادمشاور: دکترجوادآرین نژاد دانشجو: زیبا رحیمیان مشهد هدف: مقایس? تاثیر برنام? تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی بر فشار خون زنان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به پُر فشارخونی روش: در این تحقیق 21 زن داوطلب، دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به فشارخون خفیف( میانگین فشارسیستولی 9/141 و دیاستول 75/87 میلی متر جیوه) با( دامنه سنی 49-30 سال و میانگین شاخص تود? بدنی 26/34 کیلوگرم/ مترمربع) به صورت نمونه گیری انتخابی در دسترس گزینش و پس از تکمیل پرسشنامه مشخصات فردی و سابق? سلامتی و فعالیتهای حرکتی و ورزشی به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی(11 نفر) و گروه رژیم غذایی(10 نفر) تقسیم شدند. در ادامه گروه اول همراه با رژیم غذایی کم کالری( 1000 تا 1500 کیلو کالری- هم? گروه های غذایی) به مدت 16 جلسه( سه بار در هفته و هر بار 45 تا 50 دقیقه) در برنام? تمرین هوازی با شدت 60-40 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کردند و گروه دوم فقط از رژیم غذایی کم کالری مشابه گروه اول استفاده کردند. داد ه های مربوط به اندازه های آنتروپومتریک، فاکتورهای خونی، حداکثر اکسیژن مصرفی و فشار خون جلسات اول، هشتم و شانزدهم جمع آوری شد. یافته ها: در هر دو گروه کاهش معناداری در وزن، شاخص تود? بدن، درصد چربی بدن، میانگین فشارخون سرخرگی و سیستولی و افزایش معناداری در حداکثر اکسیژن مصرفی دیده شد. تغییرات کاهشی انداز? محیط کمر، فشارخون دیاستولی و تغییرات افزایشی در کلسترول کل و هورمون رنین فقط در گروه تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی معنادار بودند. بحث و نتیجه گیری: بطورکلی تحلیل نتایج نشان داد استفاده از برنام? تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی تاثیر مطلوبی بر کاهش فشارخون داشته و موجبات بهبود عملکرد قلبی- عروقی زنان دارای اضافه وزن یا چاق مبتلا به پُرفشارخونی مرحل? 1را فراهم می نماید. واژه های کلیدی: تمرین هوازی، رژیم غذایی، زنان، اضافه وزن/چاقی، پُرفشارخونی
زهرا نامنی مهدی سهرابی
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثر سه نوع برنامه تمرین، تمرین بدنی، تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی بر مهارت های پرتاب آزاد، دریبل و پاس بر دختران دانشجو مبتدی می باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و میدانی می باشد. بدین منظور 61 نفر از دانشجویانی که واحد تربیت بدنی عمومی را انتخاب کرده بودند و از عهده پرسشنامه تصویرسازی حرکتی بر آمده بودند و تمایل به شرکت در این پژوهش داشتند، انتخاب شدند و بطور تصادفی به سه گروه تمرین بدنی(21نفر)، تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی(20 نفر) و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی(20 نفر) تقسیم شدند. در ابتدای جلسات از آزمودنی ها در سه مهارت منتخب بسکتبال، پرتاب آزاد، پاس و دریبل توسط آزمون های استاندارد آهپرد پیش آزمون گرفته شد و سپس هر سه گروه طی 7 هفته، هر هفته 2 جلسه 1 ساعته تحت برنامه مربوط به خود آموزش داده شدند. در پایان جلسات از آنها پس آزمون گرفته شد و داده ها توسط نرم آفزار spss ( ویرایش 16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برای آزمون فرضیه ها از آزمون t-student وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین بدنی+تصویرسازی شناختی و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی در سه مهارت پرتاب آزاد، پاس و دریبل بهبود داشتند اما گروه تمرین بدنی فقط در دو مهارت پاس و دریبل پیشرفت نشان داد. نتایج مقایسه میانگین گروه ها نشان داد گروه تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی در مهارت پرتاب آزاد از گروه تمرین بدنی و در مهارت دریبل از گروه تمرین بدنی و تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی پیشرفت بیشتری داشته است. در مهارت پاس تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد.
جعفر محمدی مهدی سهرابی
تأثیر مصرف مکمل روی بر رشد جسمانی و رشد ادراکی- حرکتی کودکان دبستانی چکیده کمبود ریزمغذی ها یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جهان است. در بین ریزمغذی ها کمبود روی شیوع بالایی داشته و از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف روزانه 20 میلی گرم مکمل زینک به مدت 6 ماه بر رشد جسمانی و عملکرد ادراکی - حرکتی کودکان دبستانی بود. روش تحقیق در این پژوهش نیمه تجربی و دوسوکور بود که به طور تصادفی انجام گرفت. نمونه آماری این پژوهش را 45 کودک پایه اول ابتدایی با میانگین سن 48/3±75/85 تشکیل دادند. که به دو گروه تجربی (مصرف سولفات-روی) و کنترل (مصرف دارو نما) تقسیم شدند. آزمودنی ها روزانه 20 میلی گرم روی را به صورت روزانه و به مدت 6 ماه مصرف کردند و در نهایت تأثیر آن بر متغیر های وابسته مورد آزمون قرار گرفت. جهت تحلیل داده -ها از آمار توصیفی و استباطی (آزمون کلوموگروف اسمیرنف، آزمون لون، آزمون t گروه های همبسته و مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل روی بر قد آزمودنی ها تأثیر مثبت داشته و می تواند باعث افزایش قد در کودکان گردد (79/2=t، 008/0=p ). باتوجه به نتایج مکمل روی بر وزن (03/0=t، 973/0=p )، شاخص توده بدن (03/0=t، 973/0=p ) و سطح سرمی روی(45/1=t، 153/0=p )، تأثیر معناداری نداشته، با این حال مصرف مکمل روی با افزایش عملکرد ادراکی - حرکتی (9/6=t، 001/0 =p ) در کودکان همراه بوده است. بر اساس نتایج، مصرف مکمل روی می تواند، وضعیت رشدی بویژه رشد قدی و عملکرد ادراکی - حرکتی را در کودکان بهبود ببخشد. واژه های کلیدی: مکمل روی، رشد جسمانی، عملکرد ادراکی – حرکتی، کودکان دبستانی
مجید فرح نیا سید رضا عطارزاده حسینی
مقایسه نیمرخ ترکیب بدن و آمادگی هوازی و توان بی هوازی بازیکنان پست های مختلف فوتبال طی فصل مسابقات مقدمه: داشتن آمادگی، مهارت و تاکتیک شرط لازم و کافی برای موفقیت در بازی فوتبال است. در فوتبال نوین که فصل مسابقات هفت تا هشت ماه به طول می انجامد هدف اصلی حفظ آمادگی خوب در طی فصل مسابقات است. رایلی و همکاران و بانگسبو نشان دادند که آمادگی بازیکنان در طی فصل مسابقات حفظ می شود، در حالی که هلر و همکاران پیشنهاد کردند که آمادگی مطلوب ممکن است در سرتاسر فصل حفظ نشود. با این حال، وقتی دربار? تیم صحبت می شود صحت نتایج تحت تأثیر قرار می گیرد؛ چون میزان کار و فشار فیزیوژیکی بازیکنان در هر پست متفاوت است. در همین راستا، هدف این پژوهش، مقایسه نیمرخ تغییرات ترکیب بدن، توان بی هوازی و آمادگی هوازی بازیکنان پست های مختلف فوتبال طی فصل مسابقات بود. روش شناسی: در این تحقیق 24 بازیکن (8 مدافع با میانگین سن 25/25 سال، قد 50/180سانتی متر؛ 8 بازیکن میانی با میانگین سن26 سال، قد 178سانتی متر و 8 مهاجم با میانگین سن 38/25 سال، قد 75/177 سانتی متر) تیم فوتبال پاسارگاد مشهد حاضر در لیگ دسته دوکشور به طور داوطلبانه شرکت کردند. با استفاده از دستگاه سنجش ترکیب بدن، آزمون رست و پروتکل بیشینه نوارگردان آستراند در شروع فصل مسابقات(آبان) و بعد از انجام 15 مسابقه(اسفند) به ترتیب شاخص توده بدن، درصد چربی، توان بی هوازی و آمادگی هوازی بازیکنان اندازه گیری و با استفاده از آزمونt همبسته و آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی lsd به ترتیب تغییرات درون و بین گروهی در سطح معناداری 05/0?p مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: در طی فصل شاخص توده بدن بازیکنان مدافع، میانی و مهاجم کاهش معنی داری نشان داد. درصد چربی بازیکنان میانی و مهاجم در طی فصل کاهش معنی داری داشت؛ ولی این کاهش در مدافعین معنی دار نبود. توان بی هوازی مدافعین و مهاجمین در طی فصل افزایش معنی داری داشت. در طی فصل حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان میانی و مهاجم افزایش و مدافعین کاهش معنی داری نشان داد. بحث و نتیجه گیری: فصل مسابقات احتمالاً می تواند تغییراتی در ترکیب بدن، توان بی هوازی و آمادگی هوازی بازیکنان مدافع، میانی و مهاجم ایجاد کند که این تغییرات به ماهیت پست ها و سبک بازی تیم بستگی دارد. این یافته ها به مربیان توصیه می کند که با انجام آزمون هایی در فواصل معین در طول فصل مسابقات از میزان این تغییرات آگاهی یابند و برنامه تمرینی داخل فصل را مطابق با نقش های پستی طراحی کنند تا آمادگی بازیکنان دچار نقصان نشود.
حسین نیکرو سید رضا عطارزاده حسینی
مقدمه: بیماری استئاتوهپاتیت غیرالکلی(nash) قسمتی از طیف وسیع بیماری مزمن کبد چرب غیرالکلی است که شیوع آن به طور موازی با افزایش شیوع چاقی در حال افزایش است.در90 درصد موارد این بیماران با غلظت بالای آمینوترانسفرازهای سرم تشخیص داده می شوند. هدف: مقایسه ی تأثیر برنامه ی تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی و رژیم غذایی به تنهایی بر سطوح آمینوترانسفرازهای سرم بیماران مبتلا به nash بود. روش شناسی: 23 بیمار nash با دامنه ی سنی 25 تا 50 سال، به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و رژیم غذایی(12 نفر) و رژیم غذایی(11 نفر) تقسیم شدند. رژیم غذایی هر دو گروه 500 کیلوکالری کمتر از انرژی محاسبه شده روزانه بود و گروه اول علاوه بر داشتن رژیم غذایی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه در برنامه تمرین هوازی: پیاده روی، جاگینگ و دویدن با شدت 55 تا 60 درصد ضربان قلب ذخیره ای شرکت کردند. آمینوترانسفرازهای سرم، اندازه های تن سنجی و اوج اکسیژن مصرفی بیماران پیش و پس از مداخله اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش آماری تی استیودنت در گرو ه های همبسته و مستقل، در سطح معنی داری 05/0>p بررسی شدند. یافته ها: تغییرات درون گروهی مقادیر alt و ast سرم بیماران گروه اصلاح رژیم غذایی تفاوت معنی داری نداشت؛ اما همین تغییرات در گروه تمرین هوازی همراه با اصلاح رژیم غذایی کاهش معنی داری نشان داد. مقایسه ی بین گروهی، تفاوت معنیداری را در سطوح آمینوترانسفرازهای سرم، محیط کمر، نسبت دور کمر به قد، نسبت دور کمر به باسن و اوج اکسیژن مصرفی نشان می دهد. نتیجه گیری: احتمالاً برنامه ی ترکیبی( تمرین هوازی همراه با اصلاح رژیم غذایی) تأثیر مطلوب تری بر کاهش آمینوترانسفرازهای سرم، چاقی مرکزی و افزایش آمادگی قلبی تنفسی مبتلایان به nash دارد.
جلال منصوری مهرداد فتحی
چکیده پایان نامه : سابقه و هدف: آتش نشانی در زمره طاقت فرساترین و خطرناک ترین مشاغل است. به طوری که در طی انجام وظایف واقعی و شبیه سازی شده آتش نشانی و اطفای حریق، فعالیت بالای سیستم سمپاتیک و ضربان های قلبی بیش از 95 درصد حداکثر ضربان قلب گزارش شده است. این تحقیق با هدف توصیف وضعیت ابعاد بدنی، آمادگی جسمانی و شاخص های قلبی- تنفسی آتش نشانان مشهد انجام شد. مواد و روش ها: در این تحقیق 196 آتش نشان از 26 ایستگاه آتش نشانی به روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه سنی 35 سال و کمتر با میانگین 11/4±6/27 سال و 36 سال و بیشتر با میانگین 14/5±36/42 سال قرار گرفتند. در ادامه شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی تعیین شدند؛ هم چنین، جهت مقایسه متغیرهای تحقیق در دوگروه سنی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافتهها: میانگین سن 5/8±27/33 سال، قد 21/6±11/174 سانتی متر، شاخص توده بدن 53/3±42/25 کیلوگرم بر متر مربع، قدرت دست راست و چپ به ترتیب 09/8±28/51 و 12/8±46/48 کیلوگرم، آمادگی هوازی 49/6±01/47 میلی لیتر،کیلوگرم در دقیقه و دو 400 متر 37/20±86/101 ثانیه گزارش شد. میانگین تری گلیسرید و کلسترول تام به ترتیب 08/62±67/121، 64/31±49/176 میلی گرم در دسی لیتر گزارش شدند. میانگین ظرفیت حیاتی با فشار و حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ترتیب 75/0±62/4، 62/0±79/3 لیتر گزارش شد. هم چنین میانگین نیمرخ های ابعاد بدنی، آمادگی جسمانی و شاخص های قلبی- تنفسی دو گروه سنی آتش نشانان مشهد تفاوت معنی دار نشان دادند(05/0>p). به عبارت دیگر، اندازه های ابعاد بدنی، عوامل آمادگی جسمانی- حرکتی و شاخص های قلبی- تنفسی در گروه سنی 35 سال و کمتر در وضعیت مطلوب تر قرار داشت. نتیجهگیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد آتش نشانان مشهد از نظر آمادگی و سلامت جسمانی در وضعیت مطلوب قرار دارند اما با افزایش سن و تغییرات وابسته به آن وضعیت آمادگی و سلامت جسمانی آتش نشانان در معرض خطر افت قرار می گیرد.
دنیا صورتی جابلو سید رضا عطارزاده حسینی
سابقه و هدف: با افزایش سن زنان به تدریج سطح پایه آندروژن ها کاهش و کورتیزول افزایش می یابد که سبب کاهش قدرت عضلانی، تراکم استخوان، خستـگی و افسـردگی می شود. هدف از این پژوهش بررسی پاسخ حاد آندروژن ها، کورتیزول و لاکتات به تمرینات مقاومتی و استقامتی در زنان مسن بود. مواد و روش ها: در این پژوهش 10 زن مسن، یائسه و سالم با سن: 74/3±30 /54 سال و نمای? تود? بدن: 07/2±88/24 کیلوگرم بر مترمربع به روش جایگزینی متقاطع در سه برنامه تک جلسه ای جداگانه: 1) تمرین مقاومتی(3 ست 10 تکراری از 8 حرکت با شدت 80% یک تکرار بیشینه)، 2)تمرین استقامتی(45 دقیقه رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج با شدت 60 تا 70 درصد اوج اکسیژن مصرفی) و 3) استراحت(گروه کنترل) شرکت کردند. مقادیر تستوسترون، دهیدرواپی آندروسترون-سولفات، کورتیزول و لاکتات سرم نمونه های خون قبل، بلافاصله و 15 دقیقه بعد از مداخل? هر کدام از سه برنامه جمع آوری و اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش اندازه گیری های تکراری تحلیل شدند و برای آزمون آنها سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد تغییرات درون گروهی مقادیر آندروژن ها و لاکتات گروه تمرین مقاومتی و استقامتی افزایش معنی دار داشت(05/0>p). ولی تغییرات بین گروهی آندروژن ها و لاکتات گروه ها معنی دار نبود. تغییرات درون گروهی مقادیر کورتیزول معنی دار نبود اما تغییرات بین گروهی مقادیر کورتیزول معنی دار بود(05/0>p)؛ به طوری که مقادیرکورتیزول گروه تمرین استقامتی نسبت به گروه مقاومتی و استراحت افزایش معنی دار داشت(05/0>p). نتیجه گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی و استقامتی تأثیر حادی بر سطوح آندروژن ها و لاکتات ندارد؛ اما متعاقب یک جلسه تمرین استقامتی سطح کورتیزول افزایش می یابد.
تکتم دنگ کوبان سید رضا عطارزاده حسینی
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین وزن هنگام تولد و رشد شناختی با عملکرد ادراکی- حرکتی کودکان پیش دبستانی بود. روش: در این تحقیق 71 کودک با دامنه سنی6- 5 سال به صورت تصادفی- خوشه ای از میان کودکان پیش دبستانی مهد کودک های خصوصی شهر مشهد انتخاب شدند. رشد شناختی کودکان با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون و عملکرد ادراکی- حرکتی آن ها با استفاده از آزمون تبحر حرکتی برونینکز- اوزرتسکی ارزیابی شد. رابطه همبستگی میان متغیرها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و پیرسون به وسیله نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سطح معناداری 0.5> p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وزن هنگام تولد و هوش کودکان پیش دبستانی رابطه معناداری وجود دارد(002/0p= ). هم چنین بین وزن هنگام تولد و خرده آزمون های تبحر حرکتی: سرعت دویدن و چابکی، تعادل، هماهنگی اندام فوقانی، سرعت عکس العمل، سرعت چالاکی اندام فوقانی رابطه معنادار بود(05/0p<) و بین وزن هنگام تولد و خرده آزمون های تبحر حرکتی: هماهنگی دوطرفه، قدرت، کنترل بینایی- حرکتی رابطه معنادار نبود. به طور کلی بین وزن هنگام تولد و عملکرد ادراکی- حرکتی کودکان رابطه معناداری وجود داشت(200/0=p).
محسن طبرستانی مهرداد فتحی
تمرین بدنی بسیاری از جنبههای عملکرد ایمنی را دستخوش تغییر میسازد. اما این تغییر میتواند مثبت، منفی و یا خنثی باشد. بیشتر پژوهشگران عقیده دارند تمرینهای بدنی سبک و منظم، موجب تقویت دستگاه ایمنی و تمرینهای شدید و طولانی مدت موجب سرکوب سیستم ایمنی شود. با این حال چنین به نظر می رسد، نظریه وجود یک سیستم ایمنی اختصاصی وابسته به مخاط نسبتاً جدید است. ایمنی مخاطی عامل اصلی مقاومت میزبان در برابر ساکن شدن میکروارگانیزمهای بیماریزا در سطوح خارجی استو این عمل را از طریق آنتیبادی هایی از کلاس ایمونوگلوبولین a اعمال میکند. کاهش سطوح iga ترشحی(s-iga) خطر ابتلا به عفونتهای مجاری تنفسی فوقانی را افزایش میدهد، حال آن که افزایش سطوح s-iga از خطر ابتلا به urti می کاهد. این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی و بیهوازی بر تغییرات ایمونوگلوبولین a و پروتئین تام بزاقی نوجوانان ورزشکار تفریحی انجام شد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی- نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود. بدین منظور 30 پسر نوجوان 14 ساله ورزشکار تفریحی، سالم و داوطلب به طور تصادفی به سه گروه فعالیت هوازی(10 نفر)، فعالیت بیهوازی(10 نفر) و گروه کنترل(10 نفر) تقسیم شدند. برای سنجش فعالیت بیهوازی از آزمون رست و برای سنجش فعالیت هوازی از آزمون شاتل ران استفاده شد؛ گروه کنترل نیز طی تحقیق فعالیت ورزشی انجام ندادند. نمونه های بزاقی قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمونها جمعآوری شد. غلظت iga به روش توربیدیمتری و پروتئین تام به روش فتومتریک در آزمایشگاه اندازه گیری شد. با استفاده از تحلیل واریانس(اندازههای تکراری) تغییرات درون گروهی، تعاملی و بین گروهی مشخص شد. تغییرات درونگروهی، تعاملی و بین گروهی غلظت iga بزاقی گروههای مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان نداد. تغییرات درونگروهی و تعاملی پروتئین تام بزاقی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد(0/05>p)؛ ولی تغییرات بین گروهها معنادار نبود. در خصوص نسبت iga به پروتئین تام بزاقی با این که تغییرات درون گروهی و تعاملی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد(0/05>p)؛ ولی تغییرات بین گروهها معنادار نبود. نتایج نشان داد؛ فعالیتهای هوازی و بیهوازی تأثیر معناداری بر ایمنی مخاطی نداشته و اثر تخریب کنندهای به جای نمیگذارد ولی با این وجود به مربیان و معلمین تربیت بدنی توصیه میشود این ورزشها را با شدت کمتری برای نوجوانان تجویز کنند.
محمود زارعی ناهید بیژه
چکیده : هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مصرف کافئین قبل از فعالیت استقامتی بر پاسخ هورمون های رشد، انسولین، تستوسترون، کورتیزول و گلوگز بود. روش: روش مطالـعه در این تحقیـق از نوع نیمه تجـربی، با جایگزینی متقاطع، و با طرح پیش آزمـون و پس آزمون، با یک گروه آزمودنی بود که پیش و بلافاصله بعد از مداخله ی سه پروتکل: کافئین + تمرین، دارو نما + تمرین و کافئین + استراحت، طی سه هفته در سه روز جدا، به فاصله یک هفته اندازه گیری مقادیر هورمون ها انجام شد. آزمایش ها در یک ساعت از روز ویک روز خاص از هفته برگزار شد. نمونه تحقیق شامل 10 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه بودند که همگی ساکن خوابگاه دانش آموزی بوده و روش زندگی و تغذیه یکسانی داشتند. آزمودنی ها از سلامت کامل برخوردار بودند و از هیچ گونه مکمل مثل کراتین و یا دارویی مثل استروئید های آنابولیک استفاده نمی کردند و میزان مصرف کلی کافئین روزانه آنها حداکثر2یا3 فنجان قهوه یا چای در روز بود. از آزمودنی ها خواسته شد تا در هفته قبل از آزمایش از مواد کافئینی استفاده نکنند. در 48 تا72 ساعت قبل از آزمون از افراد خواسته شد تا از فعالیت های اضافی خودداری کنند و در شب قبل از آزمون حداقل 7 ساعت بخوابند. مکمل یا دارونما یک ساعت قبل از تمرین به آزمودنی ها خورانده شد. پروتکل استقامتی مورد استفاده تست بروس روی تردمیل بود. در این تحقیق از روش های آمار توصیفی و آزمون اندازه های تکراری در سطح معناداری 05/0p< استفاده شد. یافته ها: تحقیق نشان داد که اعمال پروتکل استقامتی و مکمل کافئین تغییر معناداری در هورمون رشد، انسولین، تستوسترون و کورتیزول سرم ایجاد نکرد ولی موجب یک افزایش معنادار در گلوکز خون شد(05/0p<). نتیجه گیری: حجم، شدت، مدت، نوع تمرین و آمادگی جسمانی ازعوامل موثر بر میزان ترشح هورمون ها است. با وجود اختلاف در نتایج مطالعات مختلف، پژوهشگران عقیده دارند که برای ترشح بیشتر هورمون ها می بایست از تمرینات با شدت بیشتر استفاده شود. واژه های کلیدی: کافئین، فعالیت استقامتی، هورمون رشد، انسولین، تستوسترون، کورتیزول، گلوکز
سید علی رضا سعیدی سینی ناهید بیژه
هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین پلایومتریک، قدرتی و ترکیبی بر سرعت دویدن و توان انفجاری دانشجویان غیر فعال دانشگاه فردوسی مشهد بود. در ابتدا 43 دانشجوی پسر به 4 گروه: پلایومتریک (11 نفر)، قدرتی (12 نفر)، ترکیبی (10 نفر) و کنترل (10نفر)، تقسیم شدند. آزمون دوی 50 یارد و پرش عمودی قبل و هر دو هفته یکبار تا هشتمین هفته دوره تمرینی ارزیابی شد. آزمودنی های هر گروه تمرینی هشت هفته و دو روز در هفته به تمرین پرداختند. گروه کنترل، در هیچ تمرینی شرکت نمی کرد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که همه متغیرهای تحقیق به طور معنی داری بهبود یافته بودند(05/0p<). اگرچه گروه ترکیبی، در سرعت دوی 50 یارد نسبت به دو گروه دیگر تمرینی و گروه پلایومتریک، در پرش عمودی نسبت به دو گروه دیگر تمرینی پیشرفت بیشتری داشتند ولی به طور کلی متغیرهای تحقیق گروه تمرینی ترکیبی به طور معنی داری نسبت به دو گروه دیگر پیشرفت بیشتری داشت. در نهایت این یافته ها، از بهبود سرعت دویدن و پرش عمودی با استفاده از تمرینات ترکیبی قدرتی و پلایومتریک حمایت می کند.
سمانه فراحتی سید رضا عطارزاده حسینی
سابقه و هدف: بیماری های قلبی عروقی از مهم ترین علل مرگ و میر زنان پس از یائسگی است. کاهش فیزیولوژیک مقادیر استروژن و تجمع چربی احشایی و اضافه وزن، خطر ابتلا به اختلالات عروقی را در سنین یائسگی فزونی می دهد؛ هدف از این تحقیق تعیین تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی شاخص های عملکرد اندوتلیال عروق و تغییرات سطوح هورمون استروژن زنان یائسه بود. مواد و روش ها: 23 زن یائسه و سالم ساکن شهر مشهد با میانگین سنی 56/5±43/54 سال به صورت هدفدار گزینش و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (13 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه با شدت 50 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره تمرین هوازی انجام دادند. زمان هر جلسه تمرین بتدریج از 30 تا 45 دقیقه افزایش یافت. طی این مدت گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی منظمی شرکت نداشت. پیش از آغاز و پس از اتمام برنامه تمرین هوازی، اندازه های تن سنجی، حداکثر اکسیژن مصرفی، شاخص fmd و سطوح نیتریک اکساید، آنزیم مبدل آنژیوتانسین و استروژن آزمودنی ها اندازه گیری شد. داده ها از طریق آزمون اندازه های تکراری و آزمون تی استیودنت همبسته در سطح معنی داری 05/0>p تحلیل آماری شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در گروه تجربی هشت هفته تمرین هوازی تاثیر معنی داری بر اندازه های تن سنجی، حداکثر اکسیژن مصرفی، شاخص fmd و سطوح نیتریک اکساید، آنزیم مبدل آنژیوتانسین و استروژن داشته است(05/0>p)؛ در حالی که تغییرات بین گروهی اندازه های تن سنجی، نیتریک اکساید، آنزیم مبدل آنژیوتانسین و استروژن طی مراحل پیش آزمون و پس آزمون معنی دار نبوده است(05/0<p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد، برنام? تمرینی هشت هفته ای تا حدودی توانسته است منجر به بهبود عوامل خطرزای قلبی عروقی زنان یائسه شود و می توان گفت تمرینات بدنی منظم و مستمر احتمالاً می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده در بروز بیماری های قلبی عروقی زنان یائسه موثر باشد.
سید محمد متولی عنبرانی سید رضا عطارزاده حسینی
چکیده پایان نامه : سابقه و هدف: مایوستاتین به عنوان قوی ترین عامل مهار کننده ی رشد عضلات اسکلتی، و فولیستاتین مهار کننده مایوستاتین نقش مهمی در تغییرات ترکیب بدن دارند. هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر دو روش کاهش وزن سریع و تدریجی بر سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین کشتی گیران تمرین کرده بود. مواد و روش ها: 30 کشتی گیر تمرین کرده با میانگین سنی 7/1 ± 5/22 سال به طور تصادفی به دو گروه تجربی کاهش وزن سریع (15 نفر) و کاهش وزن تدریجی (15 نفر) تقسیم شدند. گروه کاهش وزن سریع طی 48 ساعت از طریق محدودیت شدید غذایی و دهیدراسیون، و گروه کاهش وزن تدریجی طبق یک برنامه غذایی مدون 12 روزه به روش تعادل منفی انرژی چهار درصد از وزن بدن خود را کاهش دادند. قبل و بعد از برنامه های کاهش وزن، شاخص های پیکرسنجی، ترکیب بدنی، و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین اندازه گیری شد و داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: در گروه کاهش وزن سریع، سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین به ترتیب به طور معناداری افزایش و کاهش یافت (01/0 >p)، در حالی که پس از کاهش وزن تدریجی تفاوت معناداری در مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین مشاهده نشد (05/0<p) نتیجه گیری: روش کاهش وزن سریع در مقایسه با روش کاهش وزن تدریجی از طریق افزایش مایوستاتین و کاهش فولیستاتین با ایجاد تغییرات هورمونی مخرب و تحریک فرایند کاتابولیک توده بدون چربی بدن، سبب تحلیل عضلانی کشتی گیران می شود.
جواد قایمی امیر رشیدلمیر
کاهش وزن در بسیاری از رشته های ورزشی که با گروه های وزنی سروکار دارند از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که وزن می تواند نقش عمده ای در کسب موفقیت ورزشکاران داشته باشد. هدف این پژوهش مقایسه تأثیر دو روش کاهش وزن سریع و تدریجی بر ترکیب بدن، توان هوازی و بی هوازی، اسیدلاکتیک و قند خون کشتی گیران تمرین کرده بود. به این ترتیب 22 کشتی گیر تمرین کرده استان خراسان رضوی با سن 25-20 سال به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کاهش وزن سریع و تدریجی تقسیم شدند. گروه اول به روش سنتی طی 48 ساعت و گروه دوم به روش تدریجی طی 12روز حدود 4 درصد از وزن خود را کاهش دادند. پیش و پس از مداخله کاهش وزن، ترکیب بدن، توان هوازی و بی هوازی، اسیدلاکتیک و قندخون کشتی گیران اندازه گیری شد. نتایج نشان داد کاهش وزن سریع سبب کاهش معنادار توان هوازی و بی هوازی شد؛ ولی ترکیب بدن کاهش معناداری نیافت. درگروه کاهش وزن تدریجی، ترکیب بدن و توان بی هوازی کاهش معناداری داشت؛ ولی توان هوازی کاهش معناداری نیافت. میزان افزایش اسیدلاکتیک پس از انجام تست های ورزشی در گروه سریع بیشتر از گروه تدریجی بود. قندخون در گروه سریع پس از انجام تست های ورزشی به طور معنادار کاهش پیدا کرد، ولی در گروه تدریجی پس از انجام تست های ورزشی تغییر معناداری نداشت. مقایسه این دو روش کاهش وزن نشان داد کاهش وزن تدریجی کمتر سبب اُفت قابلیت های آمادگی جسمانی و عملکردی کشتی گیران می شود.
مهدیه کوشکی مهتاب معظمی
چکیده پایان نامه : مقدمه: اهمیت هایپوکسی بر بهبود عملکرد ورزشی در سطح دریا نزدیک به40 سال است که شناخته شده و باعث افزایش عملکرد استقامتی می شود. هدف تحقیق: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر 15جلسه هایپوکسی تناوبی استراحتی بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان دوچرخه سوار نخبه خراسان رضوی بود. بدین منظور تحقیقی کنترل شده برای مطالعه آثار روش جدید تمرینی هایپوکسی تناوبی استراحتی در فشار طبیعی طرح شد. روش کار: این مطالعه بر روی دو گروه تجربی انجام شد که نمونه های آن شامل 16 دوچرخه سوار بود و بصورت تصادفی ساده در دو گروه 8 نفری قرار گرفتند. گروه اول در معرض هایپوکسی با 9?po2= و گروه دوم در معرض هایپوکسی با 15?po2=، قرار گرفتند. تعداد جلسات هایپوکسی 15 جلسه، روزی 1 جلسه در نظر گرفته شد. جهت سنجش شاخص توان هوازی از آزمون دوچرخه استراند و جهت سنجش شاخص های بی هوازی از آزمون وینگیت استفاده شد. همچنین تجزیه تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری و tهمبسته و مستقل و اندازه گیری تکراری انجام شد. نتایج تحقیق: نتایج حاصل از آزمون وینگیت نشان داد توان میانگین در دو گروه کاهش داشت؛ توان حداکثر و شاخص خستگی در گروه اول کاهش و در گروه دوم افزایش داشت اما هیچکدام از این تغییرات معنی دار نبودند؛ درحالی که تغییرات حداکثر اکسیژن مصرفی حاصل از آزمون دوچرخه استراند در دو گروه افزایش معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت توان هوازی پس از 15 جلسه هایپوکسی تناوبی استراحتی افزایش معنی دار نشان داد و توان بی هوازی کاهش معنی دار نداشت.
پروانه حبیب نیا سید رضا عطارزاده حسینی
افزایش توده ی چربی که با افزایش سن در زنان سالمند دنبال می شود موجب افزایش مقاومت به انسولین می شود. با افزایش سن، سطوح هورمون های آنابولیک کاهش می یابد که زمینه ساز بسیاری از تغییراتی است که با افزایش سن در ترکیبات بدنی رخ می دهد. افزایش فعالیت بدنی می تواند در جبران کاهش هورمون در افراد مسن مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر آمادگی هوازی، نیمرخ لیپیدی، مقاومت به انسولین و هورمون های استروژن و پروژسترون زنان سالمند بود. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی روی 30 زن مسن و سالم با میانگین سن: 20/2± 33/61 سال، میانگین نمایه توده بدن 02/3 ±31/29 کیلوگرم بر متر مربع و میانگین وزن 34/7 ±82/68 کیلوگرم انجام شد. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین هوازی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل هشت هفته تمرین هوازی با شدت 65-55 درصد ضربان قلب ذخیره، سه جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه بود. متغیر های ترکیب بدنی ( نمایه توده بدن، درصد چربی و اکسیژن مصرفی اوج)، نیمرخ لیپیدی و سطوح هورمون های: انسولین، استروژن و پروژسترون قبل و بعد از هشت هفته اندازه گیری شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تغییرات درون گروهی و بین گروهی اکسیژن مصرفی اوج معنی دار بوده است( به ترتیب005/0p=، 000/0p=)؛ نیمرخ لیپیدی هم تغییرات بین گروهی معنی داری داشت (000/0p=)در حالی که تغییرات درون گروهی معنی دار نبود، اما در مورد انسولین هم تغییرات درون گروهی و هم بین گروهی معنی دار بود (به ترتیب001/0p=، 000/0p=)، سطح هورمون استروژن افزایش معنی دار داشت و پروژسترون تغییرات درون گروهی و هم بین گروهی کاهش معنی دار داشت (به ترتیب003/0p=، 000/0p= ). به نظر می رسد که تمرینات هوازی می تواند آمادگی هوازی، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی را در زنان سالمند دارای اضافه وزن بهبود بخشد و سطح پلاسمایی هورمون استروژن زنان یائسه را افزایش می دهد اما موجب افزایش سطح پروژسترون نمی شود.
نرگس محبوب سید رضا عطارزاده حسینی
مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق را بازیکنان کبدی حاضر در اردوی تیم ملی بانوان اعزامی به مسابقات سالنی آسیایی اینچوان کره جنوبی(2013)، بازیکنان تیم استان خراسان رضوی حاضر در لیگ کشور و ورزشکاران مبتدی شرکت کننده در کلاس های کبدی برگزار شده از طرف هیئت کبدی مشهد تشکیل دادند که از هر گروه 10 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. طول اندام ها، پهنای اندام ها، محیط اندام ها، قد، وزن، درصد چربی، توان هوازی، توان بی هوازی، انعطاف پذیری، چابکی و قدرت پنجه های دست اندازه گیری شدند. ابزار مورد استفاده شامل: مترنواری، قدسنج، ترازو،کولیس و دستگاه آنالیز ترکیبات بدن بود. توان هوازی با استفاده از پروتکل نوارگردان بروس، توان بی هوازی با آزمون 30 ثانیه ای وینگیت، قدرت پنجه های دست با استفاده از دینامومتر، انعطاف پذیری با استفاده از تخته انعطاف و چابکی به وسیله آزمون 9×4 متر اندازه گیری شد. نتایج: بازیکنان در برخی از ویژگی های آنتروپومتریک و هم چنین توان هوازی و بی هوازی با یکدیگر اختلاف معنادار داشتند. اما هیچ کدام از گروه ها در فاکتورهای آمادگی جسمانی با یکدیگر اختلاف معناداری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که کدام یک از ویژگی های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی متناسب و سازگار با ورزش کبدی هستند و بیشتر از سایر فاکتورها از عوامل موفقیت ورزشکاران در صحنه های ورزشی به حساب می آیند.
مریم مومنی مهرجردی ناهید خوشرفتار یزدی
سابقه و هدف: واریس یکی از بیماری هایی است که به طور عمده در دیواره ی وریدهای قسمت تحتانی ساق پا اتفاق می افتد و باعث تجمع زیاد خون و تورم در پاها می گردد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین در آب بر علائم بالینی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به واریس می باشد.. مواد و روش ها: تعداد 40 زن غیر ورزشکار مبتلا به واریس خفیف با میانگین سنی 721/8±41 سال و میانگین وزنی 183/10±72/69 کیلوگرم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین در آب و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین در آب به مدت 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه با شدت 60-50 درصد میانگین حداکثر تعداد تکرار برای هر فرد انجام شد. قبل و بعد از پروتکل تمرینی محیط دور مچ و ساق پا، شدت درد و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با استفاده از متر نواری، مقیاس vas و پرسشنامه sf-36 سنجیده شد. داده ها با استفاده از تی همبسته، ویلکاکسون، تی مستقل و یوی من ویتنی در سطح معنی داری 05/0>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که برنامه تمرین در آب بر شدت درد هنگام ایستادن(000/0=p)، میزان تورم مچ پا(015/0=p)، و بهبود کیفیت زندگی(000/0=p) زنان مبتلا به واریس تاثیر معنی داری دارد، ولی بر محیط دور مچ و ساق پای زنان مبتلا به واریس تأثیر معنی داری ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد تمرین در آب بر کاهش شدت درد، تورم مچ پا و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به واریس تأثیر مثبتی دارد. نتایج این پژوهش می توان برای تنظیم برنامه های توانبخشی این بیماران استفاده کرد.
مهری قلندرآبادی ناهید بیژه
مقدمه و هدف: بیماری قلبی-عروقی یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در زنان است و بیشترین ابتلا در زنان یائسه به دلیل کاهش نقش محافظتی استروژن است (2). لذا این پژوهش با هدف تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب، با و بدون مصرف زیره کوهی بر سطوح hscrp و نیمرخ لیپیدی زنان یائسه انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق شامل زنان یائسه و چاق مراجعه کننده به استخرهای شهر مشهد بودند که با روش نمونه گیری گزینش داوطلبانه هدفدار تعداد آزمودنی های گروه تمرین شامل نه زن یائسه (سن: 67/6±58 سال، bmi:85/4± 47/ 28 کیلوگرم/ متر مربع، درصد چربی: 15/4±64/43)، گروه مکمل شامل ده زن یائسه (سن: 12/9±55 سال،bmi: 14/4±44/30 کیلوگرم/ متر مربع، درصد چربی: 31/5±91/41) و گروه تمرین+مکمل شامل ده زن یائسه (سن: 5/7±30/60 سال، bmi:93/4±67/31 کیلوگرم/مترمربع، درصد چربی: 83/3±55/46) بودند. گروه تمرین به مدت هشت هفته (هفته ای سه روز) برنامه تمرین هوازی در آب را با شدت 55-75 درصد حداکثر ضربان قلب خود انجام دادند، گروه مکمل به مدت هشت هفته (روزانه 3 گرم دانه زیره کوهی) مصرف نمودند و گروه تمرین+مکمل هر دو مداخله را انجام دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، t همبسته و آنالایز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد سطوح hscrp گروه مکمل کاهش معنادار و vo2max هر سه گروه افزایش معناداری داشته است. البته در تغییرات hscrp و vo2maxبین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه مصرف روزانه زیره کوهی می تواند در پیشگیری از بروز بیماری های قلبی نقش بسزایی داشته باشد و تمرین هوازی درآب با مصرف زیره و بدون مصرف آن در بهبود vo2max موثر است.
نویده معین نیا سید رضا عطارزاده حسینی
چکیده فارسی: مقدمه: تنظیم وزن، تعادل و هموستاز انرژی از مباحث اساسی علوم بهداشت و تندرستی است. آیرزین مایوکاینی است که در اثر تمرین از عضله اسکلتی ترشح می شود و سبب تبدیل چربی سفید به چربی قهوه ای و افزایش عملکرد آن می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرین وزنه تمرینی با شدت های مختلف بر سطح سرمی آیرزین زنان جوان غیرفعال می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه 21 زن جوان غیرفعال 20 تا 30 سال با نمایه توده بدن22 تا 25 کیلوگرم بر متر مربع در دو گروه وزنه تمرینی با شدت کم یا60-40 درصد یک تکرار بیشینه (11 نفر) و شدت زیاد یا 90-70 درصد یک تکرار بیشینه (10نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته سه جلسه ای اجرا شد. خونگیری در دو وهله، پیش از مداخله و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه برنامه تمرینی انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تی استیودنت همبسته و مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تغییرات میانگین درون گروهی متغیرهای آیرزین، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در گروه تمرین با شدت کم معنی دار نبود (05/0<?). تغییرات میانگین درون گروهی متغیرهای شاخص توده بدن و درصد چربی بدن درگروه تمرین با شدت زیاد معنی دار نبود (05/0<?)؛ در حالی که آیرزین کاهش معنی دار نشان داد (05/0>?). مقایسه میانگین های بین گروهی نشان داد تفاوت میانگین آیرزین، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن دو گروه معنی دار نیست (05/0<?). نتیجه گیری: یک دوره تمرین وزنه تمرینی با شدت کم تغییر معنی داری در سطح سرمی آیرزین ایجاد نکرد و یک دوره تمرین وزنه تمرینی با شدت زیاد سبب کاهش معنی دار سطح سرمی آیرزین در زنان جوان غیرفعال با نمایه توده بدن 22 تا 25 کیلوگرم بر مترمربع شد.