نام پژوهشگر: محمدعلی ابوطالبیان
سعید بشیری طولارود علی سپهری
چکیده به منظور بررسی تاثیر مقادیر متفاوت کود نیتروژن و گوگرد بر روند رشد و عملکرد کلزای پاییزه رقم اکاپی در شرایط تنش کم آبی آزمایشی بصورت اسپیلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی بوعلی سینا همدان در سال زراعی 88-1387انجام شد. تنش کمبود آب درچهارسطح: بدون تنش، تنش در مرحله غلافدهی، تنش در مرحله دانه بندی و دو بار تنش در مراحل غلاف دهی و دانه بندی در کرت های اصلی و دو سطح کود نیتروژن شامل مصرف 100 و200 کیلوگرم در هکتار و گوگرد در سه سطح بدون مصرف کود گوگرد، مصرف 25 و 50 کیلوگرم در هکتار بصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار گرفتند. عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، عملکرد دانه و اجزاء عملکرد شامل تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و عملکرد روغن اندازهگیری و صفات سرعت جذب و تحلیل خالص، دوام شاخص سطح برگ کل، دوام شاخص سطح برگ بعد از گلدهی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که تنش کم آبی و کاهش مصرف نیتروژن و گوگرد سبب کاهش معنی دار دوام شاخص سطح برگ کل، دوام شاخص سطح برگ بعد از گلدهی، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت شد.کمترین مقدار را در کلیه صفات ذکر شده در حالت دوبار تنش در مراحل غلاف دهی و دانه بندی داشت یطوریکه دوام شاخص سطح برگ کل و دوام شاخص سطح برگ بعد از گلدهی، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت را به ترتیب 18، 25، 19 و 10 درصد نسبت به شرایط بدون تنش کاهش داد. افزایش مصرف نیتروژن کلیه صفات مذکور را افزایش داد. نتایج نشان داد که تنش خشکی و کاهش مصرف نیتروژن سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه و اجزای عملکرد دانه شد. تنش در مرحله غلاف دهی، مرحله دانه بندی و دوبار تنش در مراحل غلاف دهی و دانه بندی به ترتیب 41/16، 13/12 و 69/27 درصد نسبت به شاهد، عملکرد دانه را کاهش دادند. مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار نسبت به مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و عملکرد دانه را به ترتیب 81/82، 11/5، 7/68 و 08/23 درصد افزایش داد. مصرف گوگرد باعث افزایش عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته شد اما بر روی تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه اثری نداشت. برهم کنش تنش و نیتروژن بر عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته معنی دار شد، اما بر روی تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه تأثیری نداشت. اثر متقابل تنش در نیتروژن و گوگرد بر عملکرد روغن معنی دار بود. دوبار تنش در مراحل غلاف دهی و دانه بندی و مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار نسبت به بدون تنش و مصرف 200کیلوگرم نیتروژن در هکتار 55 درصد عملکرد روغن را کاهش داد. همچنین مصرف 50 کیلوگرم گوگرد در هکتار نسبت به عدم مصرف گوگرد 38/13 درصد عملکرد روغن را افزایش داد.
مهدی مناری فرد علی سپهری
نتایج نشان داد بین ارقام تفاوت معنی داری در خصوص صفاتی مانند ماده خشک کل، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد سنبلچه در هر سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، تعداد دانه در هر سنبلچه و شاخص برداشت وجود داشته و رقم الوند نسبت به رقم توس بیشترین میانگین صفات را به خود اختصاص داد. محلول پاشی در مرحله پنجه زنی و هر دو مرحله پنجه زنی+ آبستنی نسبت به تیمار شاهد (بدون محلول پاشی) عملکرد دانه را به ترتیب 7/9 و 13 درصد و عملکرد ماده خشک کل را 1/10 و 7/14 درصد افزایش داد. پرایم با آب و سولفات روی 3/0 درصد، نسبت به تیمار شاهد (بدون پرایم) عملکرد دانه را به ترتیب 9/6 و 2/2 درصد و عملکرد ماده خشک کل را 9 و 3/3 درصد افزایش داد. همچنین اثر محلول پاشی بر وزن هزاردانه، تعداد سنبلچه در هر سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، طول سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح معنی دار بود. اثر پرایمینگ نیز بر وزن هزاردانه، تعداد سنبلچه در هر سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبلچه و تعداد سنبله در واحد سطح معنی دار بود. محلول پاشی در هر دو مرحله پنجه زنی + آبستنی بیشترین تاثیر را بر شاخص های رشد از جمله روند تجمع ماده خشک کل، شاخص سطح برگ، دوام شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول داشته و در نتیجه بیشترین عملکرد اقتصادی نیز از این تیمار بدست آمد. همچنین حداکثر تجمع ماده خشک کل، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و بیشترین دوام شاخص سطح برگ مربوط به تیمار محلول پاشی در هر دو مرحله بود. پرایم با آب و روی نیز باعث افزایش شاخص های ذکر شده گردیده و بین ارقام نیز تفاوت معنی داری در این خصوص وجود داشته و رقم الوند نسبت به رقم توس بیشترین مقدار را در شاخص های فیزیولوژیکی ذکر شده به خود اختصاص داد. بیشترین تجمع ماده خشک در بین تیمارها نیز مربوط به تیمار پرایم با آب و محلول پاشی در هر دو مرحله پنجه زنی + آبستنی بود.
حسن راه چمندی محمدعلی ابوطالبیان
جهت بررسی اثرات پرایمینگ در مزرعه و تاریخ کاشت بر سرعت و درصد جوانه زنی، برخی شاخص های رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن سه رقم سویا، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در همدان اجرا گردید. تاریخ کاشت در 2 سطح (پانزدهم و سی و یکم خرداد ماه) در کرت های اصلی و رقم (شامل سه رقم l17، m9 و m7) به همراه تیمارهای پرایمینگ (در 4 سطح شامل پرایم کردن به مدت 4 ساعت در محلول های روی 02/0 درصد، نیترات پتاسیم 4/0 درصد، آب معمولی و بدون پرایمینگ) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرعت و درصد جوانه زنی در تاریخ کشت دوم به دلیل بالاتر بودن دمای محیط بیشتر بود و بذور پرایم شده با محلول روی و آب معمولی درصد جوانه زنی بالاتری نسبت به بذور شاهد (پرایم نشده) داشتند. در بین ارقام، رقم m9 دارای سرعت جوانه زنی بیشتری بود. پرایم با محلول روی در هر سه رقم سویا باعث افزایش شاخص سطح برگ و در دو رقم m7 و m9 در تاریخ کشت اول ماده خشک کل را افزایش داد. با تاخیر در کاشت، عملکرد و تعداد نیام در شاخه فرعی بطور معنی داری کاهش یافتند. رقم m9 در اکثر صفات به جز تعداد دانه در هر نیام شاخه فرعی و ارتفاع بوته، نسبت به دو رقم دیگر برتری داشت. با تاخیر درکاشت درصد روغن دانه به طور معنی داری کاهش یافت. ارقام m7 و m9 نسبت به رقم l17 درصد روغن بیشتری در دانه داشتند. در رقمm9 پرایمینگ با روی و آب معمولی توانست اثر منفی تاخیر کاشت در صفت تعداد نیام در شاخه های فرعی را جبران نماید. در مقایسه اثر متقابل رقم و تیمار پرایمینگ بر عملکرد، رقم m9 در پرایم با آب معمولی بیشترین واکنش مثبت را نشان داد و عملکردی به مقدار 4285 کیلوگرم در هکتار تولید نمود که این میزان 35 درصد بیشتر از تیمار بدون پرایم بود. در مجموع واکنش به تیمارهای پرایمینگ در تاریخ کشت اول بهتر بود.
محسن سیدی جواد حمزه یی
کشت مخلوط عبارت ازرویاندن بیش ازیک گیاه دریکسال زراعی و در یک قطعه زمین است. به منظور بررسی کشت مخلوط نخود و جو و تاثیر آن بر عملکرد و اجزای عملکرد این دو گیاه و همچنین کنترل علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفت. این آزمایش با استفاده از طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در طراحی کشت مخلوط از سری های افزایشی و جایگزینی استفاده شد. بطوریکه، نخود به عنوان محصول اصلی در نظر گرفته شده و تراکم های مختلف جو به عنوان محصول دوم به آن اضافه گردید. کنترل علف هرز به عنوان عامل اصلی در دو سطح عدم وجین علف هرز (nw) و وجین علف هرز (w) و الگو های مختلف کاشت در 9 سطح کشت خالص نخود (c100)، کشت خالص جو (b100)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 100% جو (c100b100)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 75% جو (c100b75)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 50% جو (c100b50)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 25% جو (c100b25)، کشت مخلوط جایگزینی 25% نخود + 75% جو (c25b75)، کشت مخلوط جایگزینی 50% نخود + 50% جو (c50b50)، کشت مخلوط جایگزینی 75% نخود + 25% جو (c75b25) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه نخود ( به ترتیب 87/659 و 88/249 گرم در متر مربع ) به تیمار wc100 تعلق گرفت. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک و دانه جو (به ترتیب 17/729 و 38/301 گرم در متر مربع) هم در تیمار کشت خالص آن بدست آمد.در تیمار های کشت مخلوط، بیشترین عملکرد دانه نخود (83/127 گرم در متر مربع ) و عملکرد دانه جو (22/253 گرم در متر مربع ) به ترتیب در تیمارهای wc100b25 و wc100b100 بدست آمد. همچنین، تیمار های کشت مخلوط بدون کنترل علف هرز تعداد و وزن خشک کل علف های هرز را به طور معنی داری کاهش دادند. بطوریکه، کلیه تیمارهای کشت مخلوط دارای تعداد و بیوماس کل علف هرز کمتری نسبت به تک کشتی نخود بودند. کمترین میزان تعداد و بیوماس کل علف های هرز (به ترتیب 33/20 بوته در متر مربع و 5/15 گرم در متر مربع)به تیمار nwc100b100 تعلق گرفت. علاوه بر این، در کلیه تیمار های مخلوط ler بالاتر از 1 بود که نشان از سودمندی کشت مخلوط دارد. بنحویکه، تیمار nwc100b100بیشترین میزان ler (40/2) را به خود اختصاص داد. بطور کلی، می توان اظهار داشت که کشت مخلوط جو و نخود، ضمن مهار بهتر علف های هرز مزرعه نخود، دارای عملکرد کل بیشتری نسبت به کشت خالص هر دو گونه نخود و جو بوده و کارایی استفاده از زمین را افزایش می دهد.
رعنا موسوی محمدعلی ابوطالبیان
به منظور بررسی اثرات پرایمینگ بذر در مزرعه و تاریخ کاشت بر سرعت و درصد سبز شدن، برخی شاخص های رشد، عملکرد و اجزای عملکرد و درصد پروتئین دانه ی ذرت سینگل کراس 260 در همدان آزمایشی در سال 1389 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه ی بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. کرت های اصلی شامل 3 تاریخ کاشت (کشت زود هنگام 25 اردیبهشت، کشت به موقع 8 خرداد و کشت دیر هنگام 22 خرداد) و کرت های فرعی شامل 4 تیمار پرایمینگ بذر در مزرعه (پرایم با آب، محلول اوره (6 گرم در لیتر)، محلول سولفات روی با غلظت 01/0 درصد (معادل 35/0 گرم در لیتر سولفات روی) و پرایم نشده) بود. همچنین برای بررسی بیشتر اثر پرایمینگ بر خصوصیات جوانه زنی ذرت، پژوهشی آزمایشگاهی نیز صورت گرفت. در این تحقیق که با استفاده از طرح کامل تصادفی و در قالب فاکتوریل دو فاکتوره با سه تکرار انجام شد، تأثیر تیمارهای پرایمینگ در شرایط تنش خشکی بر خصوصیات جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفت. فاکتور اول شامل 4 سطح پرایمینگ مانند تیمارهای مزرعه ای بود و فاکتور دوم شامل 7 سطح تنش خشکی به وسیله peg(0، 2-، 4- ، 6- ، 8- ، 10- و 12- بار) بود. در بخش مزرعه ای نتایج نشان داد در تاریخ کاشت اول تیمار پرایم با روی باعث افزایش 30 درصدی سرعت سبز شدن شد. در تاریخ کاشت اول تیمار روی و در تاریخ کاشت سوم تیمار اوره، درصد سبز شدن را به ترتیب 10 و 13 درصد افزایش داد. در این تحقیق پرایم کردن سبب افزایش تعداد بلال در متر مربع و تعداد دانه در بلال شد. همچنین پرایم با آب سبب افزایش وزن صد دانه و در کشت اول پرایم با آب و محلول اوره سبب ازدیاد تعداد دانه در بلال گردید. شاخص برداشت در کشت اول دارای بالاترین مقدار و در پرایم با روی بیشتر شد. درصد پروتئین بذر نیز در تیمار پرایم با اوره به میزان 22 درصد افزایش یافت. در این پژوهش پرایم کردن با آب و محلول روی در تاریخ های کشت اول و سوم توانست سرعت رشد حداکثر محصول را افزایش دهد. همچنین تیمارهای پرایم باعث افزایش 29 درصدی در شاخص سطح برگ حداکثر شدند. در بخش آزمایشگاهی سرعت و درصد جوانه زنی، طول و وزن ریشه چه و ساقه چه با کاهش پتانسیل آب کاهش یافت اما پرایم کردن با آب معمولی سبب افزایش قابل توجه صفات مذکور در شرایط تنش خشکی گردید و پتانسیل بحرانی آب در پرایم با آب و محلول اوره نسبت به شاهد 3 بار منفی تر گردید.
صباح محمدی علی سپهری
چکیده: به منظور بررسی اثر همزمان تنش رطوبتی و سیلیکون در مزرعه بر شاخص های رشدی، عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم گندم زمستانه در شرایط مزرعه آزمایشی به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در پاییز سال 1389 انجام شد. در این آزمایش کرت-های اصلی شامل چهار سطح عدم تنش کم آبی + مصرف سیلیکون، عدم تنش کم آبی + عدم مصرف سیلیکون، تنش کم آبی + مصرف سیلیکون، تنش کم آبی + عدم مصرف سیلیکون و کرت های فرعی هم شامل دو رقم گندم الوند و پیشگام بودند. تنش کمبود آب انتهای فصل با قطع آبیاری پس از مرحله گرده افشانی اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تیمار تنش و سیلیکون اثر معنی-داری بر حداکثر شاخص سطح برگ، حداکثرسرعت رشد محصول ، حداکثر ماده خشک، و روی صفات ارتفاع گیاه، طول پدانکل، عدد اسپاد، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت داشت و اثر متقابل تنش و سیلیکون در رقم روی صفات طول سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد دانه معنی دار بود. تیمار تنش + عدم مصرف سیلیکون عملکرد و اجزای عملکرد را کاهش داد ولی در تیمار تنش و مصرف سیلیکون این صفات به طور معنی داری افزایش یافتند در تمامی صفات مذکور تیمار عدم تنش و مصرف سیلیکون نسبت به بقیه تیمارها برتری داشت به طوری که توانست حداکثر عملکرد دانه(737/6 تن در هکتار) و عملکرد بیولوژیک ( 297/15 تن در هکتار) را به خود اختصاص دهد. نتایج نشان داد که رقم الوند در صفات مذکور نسبت به رقم پیشگام در تیمار عدم تنش + مصرف سیلیکون نسبت به سایر تیمارها برتری داشت. رقم الوند در تیمار عدم تنش + مصرف سیلیکون نسبت به تیمار عدم تنش + عدم مصرف سیلیکون از لحاظ عملکرد دانه با میزان (303/7 تن در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (569/14 تن در هکتار) دارای حداکثر عملکرد و رقم پیشگام با میزان عملکرد(171/6 تن در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (014/14 تن در هکتار) بعد از الوند به خود اختصاص داد. در شرایط تنش رطوبتی و در شرایط عدم تنش، کاربرد سیلیکون نسبت به عدم کاربرد سیلیکون عملکرد و اجزای عملکرد را افزایش داد.
ولی اله دادرسی محمدعلی ابوطالبیان
این تحقیق در دو بخش آزمایشگاهی و مزرعه ای به منظور بررسی اثرات پرایمینگ بذر در مزرعه بر روی دو رقم ذرت میان رس انجام شد. طرح آزمایشی بکار رفته در بخش آزمایشگاهی فاکتوریل دو فاکتوره در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بود. عامل اول دو رقم سینگل کراس 580 و 600 و عامل دوم ترکیبی از آب معمولی و غلظتهای 01/0، 02/0، 03/0 و 05/0 درصد محلول روی در سه زمان خیساندن 16،14 و 18 ساعت در کنار تیمار شاهد (پرایم نشده) بود. بر اساس نتایج بدست آمده در بخش آزمایشگاهی کاربرد محلول روی با غلظت 03/0 درصد در مدت 16 ساعت بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه را سبب شد. استفاده از آب معمولی به مدت 18 ساعت نیز بعد از تیمار مذکور صفات فوق را نسبت به تیمار شاهد(پرایم نشده) در هر دو رقم افزایش داد. در بخش مزرعه ای نیز با استفاده از نتایج بدست آمده از قسمت آزمایشگاهی، آزمایشی بصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در کرت های اصلی سه دور آبیاری با استفاده از تشت تبخیر کلاس a در سه سطح 50، 100 و 150 میلی متر قرار داده شد و در کرت های فرعی دو رقم ذرت بکار رفته در بخش آزمایشگاهی با سه سطح تیمار مزرعه ای بذر شامل پرایم با آب معمولی به مدت 18 ساعت، پرایم با محلول روی 03/0 درصد به مدت 16 ساعت و عدم پرایم به صورت فاکتوریل قرار گرفتند. نتایج نشان داد در هر دو رقم پرایم کردن بذر به ویژه با محلول روی سبب افزایش قابل توجهی در سرعت و درصد سبز شدن گردید. این افزایش در مورد رقم سینگل کراس 600 بیشتر بود و به ترتیب برای سرعت و درصد سبز شدن 60 و 26 درصد برآورد گردید. کاهش دور آبیاری در هر دو رقم سبب کاهش شاخص های رشدی نظیر شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و ماده خشک کل گردید. اما در گیاهان حاصل از بذور پرایم شده به ویژه با محلول روی میزان کاهش شاخص های مذکور به طور معنی داری کمتر بود. در میان اجزای عملکرد به جز تعداد ردیف دانه در بلال که با کاهش دور آبیاری افزایش یافت، بقیه اجزای عملکرد در اثر کاهش دور آبیاری کاهش یافتند.
علی سرخوش محمدعلی ابوطالبیان
به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ مزرعه ای بذر و تقسیط کود نیتروژن در زمان های مختلف رشد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 بر کارائی مصرف نیتروژن، عملکرد و برخی خصوصیات زراعی آن پژوهشی در سال زراعی 1390 به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در شهرستان اسدآباد اجرا شد. البته برای به دست آوردن بهترین سطوح تیمار پرایمینگ بذر، پژوهشی آزمایشگاهی با 16 تیمار در سه تکرار شامل تیمار شاهد، تیمار پرایم با آب و پرایم با محلول روی به غلظت های 01/0، 02/0، 03/0 و 05/0 درصد در سه زمان 14، 16 و 18 ساعت در قالب طرح کاملاً تصادفی صورت گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش به عنوان ترکیب تیماری انتخابی به لحاظ غلظت روی و مدت زمان خیساندن بذر در محلول روی و آب، برای پرایم مزرعه ای انتخاب شدند. تیمارها شامل پرایم مزرعه ای بذر در 3 سطح(پرایم با آب معمولی به مدت 18 ساعت، پرایم با محلول روی 05/0 درصد به مدت 14 ساعت و بدون پرایم) و زمان مصرف کود نیتروژنه با پنج سطح شامل بدون کاربرد، کاربرد یک مرحله ای(زمان کاشت)، کاربرد دو مرحله ای(زمان کاشت و قبل از گلدهی)، کاربرد سه مرحله ای(زمان کاشت، 6-4 برگی و قبل از گلدهی) و کاربرد چهار مرحله ای نیتروژن(زمان کاشت، 6-4 برگی، قبل از گلدهی و مرحله شیری دانه) بود. نتایج نشان داد که بیشترین سرعت سبز شدن در تیمار ترکیبی پرایم با محلول روی و مصرف4/1 و 3/1 کود نیتروژن مصرفی (معادل با 40 تا 54 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان کاشت) با 2/81% افزایش در سرعت سبز شدن نسبت به تیمار بدون پرایم و عدم کاربرد نیتروژن و بیشترین درصد سبز شدن مربوط به تیمار پرایم آب و مصرف3/1 کود نیتروژن مصرفی(54 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار در زمان کاشت) بود که نسبت به تیمار بدون پرایم و مصرف تمامی کود نیتروژن در زمان کاشت( 160کیلو گرم نیتروژن در هکتار) با کمترین درصد سبز شدن 3/9 درصد افزایش داشت. در این تحقیق پرایم کردن بذر روی شاخص های رشد از قبیل شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و سرعت جذب خالص تاثیر مثبت داشته که در تلفیق با زمان کاربرد سه مرحله ای نیتروژن بیشترین شاخص های رشد را تولید نمود. پرایم کردن بذر به خصوص با محلول روی و کاربرد کود نیتروژن مصرفی در سه مرحله بیشترین تاثیر را روی عملکرد و اجزای عملکرد داشته به طوری که بیشترین تعداد دانه در ردیف(87/41)، تعداد دانه در بلال(37/633)و عملکرد دانه(10796 کیلو گرم در هکتار) در این ترکیب تیماری به دست آمد که این نتیجه به دلیل تاثیر مثبت پرایمینگ بذر و کاربرد نیتروژن در زمان حداکثر نیاز گیاه به دست آمده است. میزان نیتروژن دانه نیز تحت تاثیر پرایمینگ بذر و زمان کاربرد نیتروژن قرار گرفته و بیشترین میزان آن در ترکیب تیماری پرایم محلول روی و کاربرد چهار مرحله ای نیتروژن به دست آمد(6/1 درصد). کارائی زراعی نیتروژن و کارائی بازیافت نیتروژن دانه با پرایم کردن به ویژه با آب افزایش معنی داری نشان داد. همچنین کاربرد سه و چهار مرحله ای کود نیتروژن این کارائی ها را نسبت به کاربرد یک و دو مرحله ای کود نیتروژن افزایش داد. شاخص فاکتور جزئی تولید در پرایم با محلول روی 27/61 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن مصرفی تولید کرد و در کاربرد سه مرحله ای کود نیتروژن نیز 81/61 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن مصرفی تولید کرد که در مقایسه با سایر تیمارها بالاترین بود.
علی محققی محمدعلی ابوطالبیان
نشان داد که تاخیر در کاشت به سبب گرمتر شدن هوا باعث افزایش درصد و ضریب یکنواختی سبز شدن و همچنین کاهش مدت زمان 50 درصد سبز شدن گردید. از طرفی کلیه شاخص های سبزشدن در هر دو رقم و هر سه تاریخ کاشت بواسطه پرایمینگ بذر بهبود یافت. در تاریخ کاشت اول پرایمینگ با سولفات روی و هیدروپرایمینگ به ترتیب سبب کاهش 7/34 و 9/25 درصدی مدت زمان 50 درصد جوانه زنی در رقم hayola401 و کاهش 4/30 و 34/16 درصدی برای رقم rgs003 گردید. همچنین تاخیر در کاشت، بجز در مورد درصد پروتئین دانه، سبب کاهش کلیه صفات مربوط به اجزای عملکرد، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و روغن شد. با تاخیر در کاشت درصد روغن دانه کاهش یافت ولی درصد پروتئین دانه افزایش نشان داد. پرایم کردن توانست بیشتر صفات اندازه گیری شده، از جمله نسبت روغن به پروتئین دانه را در تمامی تاریخ های کشت افزایش دهد. در این تحقیق پرایم کردن با محلول سولفات روی و آب به طور متوسط تعداد خورجین در بوته را به ترتیب 1/16 و 5/10 درصد نسبت به تیمار عدم پرایم افزایش داد. بیشترین تعداد دانه در خورجین در تاریخ کاشت اول از طریق پرایم کردن بذور رقم hayola401 با آب و محلول سولفات روی بدست آمد. پرایم کردن در تاریخ کاشت سوم به ویژه با آب سبب افزایش 56 درصدی عملکرد روغن رقم rgs003 نسبت به تیمار عدم پرایم آن گردید. همچنین پرایم کردن با سولفات روی و آب به ترتیب باعث افزایش 04/5 و 7/3 درصدی شاخص برداشت نسبت به تیمار عدم پرایم شد.
الهه چیت ساز علی سپهری
. بیش ترین شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول از رژیم آبی 60 میلی متر و محلول پاشی همزمان سولفات روی و آهن به ترتیب معادل 45/2 و 4/22 گرم بر متر مربع در روز به دست آمد. در تیمار آبی 90 و 120 میلی متر محلول پاشی توأم روی و آهن به ترتیب موجب افزایش 12 و 26 درصدی شاخص سطح برگ، 17 و 36 درصدی سرعت رشد محصول و 17 و 29 درصدی وزن خشک نسبت به عدم محلول پاشی شد. در تیمار آبی 90 و 120 میلی-متر محلول پاشی همزمان روی و آهن سبب کند شدن روند کاهشی شیب خط سرعت جذب خالص (nar) در مقایسه با عدم محلول پاشی شد. در تیمار آبی 90 میلی متر محلول پاشی سولفات روی به ترتیب موجب افزایش 13 و 12 درصدی عملکرد بیولوژیک و عملکرد ریشه نسبت به عدم محلول پاشی شد، محلول پاشی همزمان روی و آهن نیز افزایش 39 و 21 درصدی تعداد ساقه فرعی و عدد اسپاد را در پی داشت. در تیمار آبی 120 میلی متر نیز محلول-پاشی همزمان آهن و روی به ترتیب افزایش 14، 32 و 2 درصدی را در تعداد ساقه فرعی، عملکرد بیولوژیک و وزن هزار دانه موجب شد. محلول پاشی همزمان سولفات روی و آهن به ترتیب موجب افزایش 16 و 9 درصدی عملکرد برگ و عملکرد دانه نسبت به عدم محلول پاشی شد. تنش درصد کامفرول را در رژیم های آبی 90 و 120 نسبت به شاهد 38 درصد افزایش داد. در شرایط تنش شدید و متوسط کارایی مصرف آب به ترتیب 18 و 26 درصد نسبت به شرایط بدون تنش کم تر بود و محلول پاشی همزمان روی و آهن موجب افزایش 29 درصدی کارایی مصرف آب نسبت به عدم محلول پاشی شد.
فاطمه مقیثایی محمدعلی ابوطالبیان
هیدروپرایمینگ باعث کاهش زمان رسیدن به 50% جوانه زنی و بالا بردن شاخص جوانه زنی، شاخص بنیه و درصد جوانه زنی نهایی در ذرت شد(مرادی دزفولی و همکاران،2008). گوان و همکاران (2009) بیان کردند پرایمینگ سبب افزایش طول ریشه وساقه در گیاهچه ذرت شد. محمد و همکاران(2007) گزارش دادند پرایم کردن سبب بهبود درصد سبز شدن نهایی،افزایش طول ساقه وافزایش تعداد ریشه وهمچنین سبب افزایش رشد ریشه وساقه در ذرت گردید. ایلماز وهمکاران (1997) اظهار کردند بیشترین افزایش روی در دانه وکلش گندم زمانی بود که مصرف توام خاکی و محلول پاشی سولفات روی انجام گرفت. آنها همچنین با بررسی روشهای مختلف مصرف روی در گندم شامل مصرف خاکی، بذرمال، محلول پاشی گزارش کردند بیشترین عملکرد دانه (در مقایسه با شاهد) از روش مصرف خاکی به دست آمد و اظهار داشتند که با مصرف سولفات روی نه تنها عملکرد به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافت بلکه غلظت این عنصر در دانه گندم هم فزونی یافت.
محمد اللهی محمدعلی ابوطالبیان
جهت بررسی اثر کود زیستی فسفات و پرایمینگ بذر در مزرعه بر سبز شدن، رشد و برخی شاخص¬های زراعی نخود رقم آزاد، آزمایشی در سال 1392 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل سه فاکتوره در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اول شامل پرایم کردن در دو سطح شاهد (بدون پرایم) و پرایم با آب، عامل دوم کاربرد کود زیستی فسفات با چهار سطح مایکورایز، بارور2، کاربرد هر دو و عدم مصرف کود زیستی و عامل سوم یعنی کود فسفات در سه سطح عدم مصرف کود، 50 و 100 درصد فسفات توصیه شده، مورد مطالعه قرار گرفت. برای تیمار پرایم در مزرعه، بذرها به مدت 8 ساعت در آب قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پرایمینگ بذر باعث افزایش بترتیب 7/7 و 44 درصدی درصد سبز شدن و درصد همزیستی مایکوریزا گردید. بیشترین درصد همزیستی ریشه با مایکوریزا نیز در تیمار50 درصد مصرف کود فسفات به همراه پرایمینگ و کاربرد تلفیقی مایکوریزا و بارور2 به میزان 31/63 درصد به دست آمد. وزن صد دانه بدون توجه به میزان کود فسفات مصرف شده تحت تاثیر کاربرد هم زمان هر دو کود زیستی در تیمار پرایم شده افزایش چشمگیری نشان داد. در این تحقیق بیشترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تیمار پرایمینگ به همراه صد در صد کود فسفات و تلفیق مایکوریزا و بارور2 بود (9/848 گرم بر مترمربع) که اختلاف معنی¬داری با تیمارهای دیگر داشت. بیشترین عملکرد دانه به میزان 7/302 گرم در متر مربع، مربوط به تیمار استفاده از 50 درصد کود فسفات در تلقیح با مایکورایز و بارور2 بود که در عین حال با تیمار 100 درصد کود فسفات در هر دو سطح پرایمینگ بذر تفاوت معنی¬داری نشان نداد. بالاترین شاخص برداشت و میزان کارایی زراعی فسفر مربوط به تیمار پنجاه درصد مصرف فسفات به همراه پرایمینگ و کاربرد تلفیقی مایکوریزا و بارور2 به ترتیب با مقدار71/42 درصد و 74/14 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم فسفات بود. همچنین در این تحقیق بیشترین وزن خشک کل و سرعت رشد محصول نیز از تیمار 50 درصد فسفات و کاربرد مایکوریزا و بارور2 به ترتیب به میزان 9/698 گرم در متر مربع و 2/40 گرم بر متر مربع در روز به دست آمد.