نام پژوهشگر: سیمین فصیحی
زهرا حامدی سیمین فصیحی
در رساله حاضر ضمن بررسی شاخصه¬های ایدئولوژی حاکمیت پهلوی اول که بر بنیان تمرکزگرایی، ناسیونالیسم، سکولاریسم(عرفی¬گرایی) و غرب¬گرایی استوار بود، تأثیر آن¬ها بر متون و مواد درسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. این رساله با رویکرد پژوهش های تاریخی و با بهره¬ای آزاد از نظریه لویی آلتوسر جامعه-شناس فرانسوی و روش تحلیل گفتمان به تجزیه و تحلیل محتوای مطالب ارایه شده در خلال متن پرداخته است.به اعتقاد آلتوسر نهاد آموزش از دستگاه های ایدئولوژیک دولتی است که حاکمیت ها آن را تحت تاثیر ویژگی های خود قرار می دهند. اصلی¬ترین مبحث این رساله شیوه بروز و ظهور بنیان¬های فکری یاد شده در متون و مواد درسی( در حوزه علوم انسانی) است. در این رساله به بررسی چگونگی تأثیر ایدئولوژی تمرکزگرا بر تدوین متون درسی بر تدوین متون درسی با تکیه بر زبان فارسی به عنوان زبان واحد پرداخته شده است. از دیگر مواردی که در این رساله مورد پژوهش قرار گرفته تأثیر ایدئولوژی هایی مانند ایدئولوژی ملی گرایانه، عرفی گرایانه و غرب گرایانه بر کتابهای درسی تاریخ، فارسی، جغرافیا و شرعیات در دو مقطع تحصیلی دبستان و دبیرستان است. آموزش زنان و گنجاندن مواد درسی جدید نظیر پیشاهنگی وسرودهای مدارس با تاثیر پذیری از شرایط حاکمیت عرصه ی دیگری از مطالب این رساله است. حاصل مطلب این است که ایدئولوژی ملی گرایانه (با وجوه باستان¬گرایی با تکیه بر نژاد آریا شاه¬پرستی، میهن¬محوری، ایران¬گرایی) و ایدئولوژی عرفی¬گرایانه و غرب گرایانه (مورد اخیر در سطحی محدودتر) متن¬های درسی به ویژه تاریخ و فارسی را تحت تأثیر قرار داد وشرایط اثر گذار حاکمیت موجب آفرینش مجدد متن ها وبار ایدئولوژیک یافتن آن ها شدو هرچه به پایان این دوره نزدیک می شود بر شدت این تأثیرگذاری¬ها افزوده شده و بدون شک حوزه علوم انسانی مناسب ترین بستر برای این تأثیرگذاری¬ها بود. در مجموع محتوای کتاب¬های درسی که بر بنیاد ایدئولوژی حاکمیت پهلوی تدوین یافته بود در راستای توجیه اهداف حکومت و کسب اعتبار و مشروعیت مورد بهره¬برداری قرار گرفت.
سمیه محمودی محمد امیر شیخ نوری
سال های پس از اشغال ایران توسط متفقین درشهریور1320ش تا کودتای 28مرداد ، از مهمترین بخش های تاریخ معا صر ایران به شمار می رود. طی آن سالها ملت ما حوادث و تحولات متعدد و سرنوشت سازی را شاهد بود یکی از این تحولات دردوران مورد بحث، ایجاد نوعی فضای باز سیاسی است که می توان آن را وجه ممیزه این دوره با دوره قبل و بعداز آن محسوب نمود. در طول این دوره جامعه شاهد و ناظر فعالیت های سیاسی و فرهنگی چند دسته از جریان های سیاسی – فکری وابسته به نحله های مختلف بود. که از این میان جریان های اسلامی و مارکسیتی با مواضع و گرایشات متفاوت از هم ، به تناسب اوضاع و احوال و طرح مسائل جدید ، در شکل های مختلفی ظاهر شدند. در واقع هر کدام به تناسب علایق فکری و سیاسی خود ، چندین نوع زایش تشکیلاتی و غیر تشکیلاتی داشتند که با نام های متفاوت و در قالب های مختلف تعریف و تشکیل شدند . جریان های اسلامی و مارکسیتی در آغاز فعالیت خود از میان نهادهای موجود در جامعه، نهادهای فرهنگی را بستر مناسبی برای پیاده نمودن مقا صدشان در نظر گرفتند. جریان مارکسیستی با هدف ترویج و تعمیق فرهنگ چپ، به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی در نهادهای فرهنگی متوسل شد. در واکنش به این جریان و دیگرجریان های غیردینی و ضد دینی موجود درجامعه ، جریان اسلامی در جهت احیا و دفاع از فرهنگ اسلامی به فعالیت های سیاسی و فرهنگی در نهادهای فرهنگی پرداخت . با توجه به اهمیت موضوع فقدان یک پژوهش جامع درباره عملکرد جریان های اسلامی و مارکسیستی در نهادهای فرهنگی ایران ، نیاز به یک پژوهش جامع را ضروری ساخت. بر این اساس در این پژوهش سعی شده است که عملکرد هر یک ازاین دو جریان درنهادهای فرهنگی ایران با رویکردی تاریخی بررسی شود. این پژوهش در شش فصل طراحی شده است. فصل نخست به مبانی پژوهش می پردازد. فصل دوم این نوشتار به زمینه های پیدایش و رشد جریان های مارکسیستی و اسلامی وگونه شناسی آنها اختصاص داده شده ا ست. فصل سوم به اهداف فرهنگی وسیاسی جریان های مارکسیستی و اسلامی در قالب احزاب و تشکل های مختلف اشاره دارد. فصل چهارم عملکرد فرهنگی- سیاسی جریان مارکسیستی وا سلامی را در نهادهای وابسته به آنها بررسی می کند. فصل پنجم عملکرد فرهنگی و سیاسی جریان های مارکسیستی و اسلامی را در دانشگاه های ایران مورد بررسی قرار می دهد. فصل ششم به عنوان فصل آخر به عملکرد فرهنگی و سیاسی جریان های مارکسیستی و اسلامی در وزارت معارف (وزارت فرهنگ) اختصاص یافته است .
سمیه عباسی سیمین فصیحی
چکیده : برخوردها و آشنایی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای قدرتمند غربی تأثیرات مهمی بر جامعه ی ایران عصر قاجاری نهاد. آشنایی با شیوه های نوین تاریخ نویسی و دگرگونی روش های تاریخ-نگاری ایرانی، یکی از مهم ترین دستاوردهای این پدیده بوده است. خاطره نگاری نوین – با تکیه و آگاهی از من فردی و هویت جمعی - از گونه های مربوط به این حوزه است که از اواسط عصر ناصری تحت تأثیر مستقیم افکار و مظاهر اروپایی تشکیل و به موازات عمر این سلسله، به خصوص با وقوع انقلاب مشروطه توسعه و تحولی عظیم یافت. بررسی نحـــوه ی شکل گیری و توسعه خاطره نگاری و مشخص کردن جایگاه آنها در تاریخ نگاری دوره ی قاجار مهم ترین دغدغه های این پژوهش است. با تکیه بر خاطرات این دوره که مشتمل بر 42 اثر از دو دوره ی قبل و بعد از مشروطه بود و با توجه به پایگاه طبقاتی خاطره نگاران و اندیشه های آنان من باب مسائل گوناگون به تحلیل تاریخی این آثار پرداخته ایم. ایجاد بحران در بینش تاریخ نگاری سنتی (رسمی) به دلیل رواج افکار نوین اروپایی و انتقال یافتن تاریخ-نگاری، از حوزه ی عمومی به خصوصی و ثبت آن با نگاهی منتقدانه به شیوه ی خاطره نویسی یا تاریخ-نگاری مخفی را از دست آورد های آغازین، پژوهش باید قلمداد کرد. همچنین، چرخش پایگاه طبقاتی خاطره نگاران از طبقه ی مسلط به طبقه ی متوسط و وجود 27 خاطره در مقابل 15 اثـر دوره ی اول و ارائه داده های بکر تاریخ اجتماعی در خاطرات مشروطه و پر رنگ بودن نسبی « من فردی» با تبلور یافتن آن در « مای اجتماعی» در متن این خاطرات را ناشی از تأثیر انقلاب مشروطه در جریان خاطره نگاری باید دانست . پذیرفتن این نظر که خاطرات دوره ی قاجار از منابع مهم تاریخنگاری این زمان است وبا توجه و بر اساس پایگاه طبقاتی خاطره نگاران و قرار دادن ملاک و شاخصه هایی چون ارائه داده های بکر تاریخی با تکیه بر اسناد و مکاتبات و دارا بودن دید مورخانه و انتقادی خاطره نگاران، پژوهش را به ارزش گذاری جایگاه خاطرات در تاریــــخ نگاری سوق و در این مسیر بیشترین ارزش را به خاطره و خاطره نویسان طبقه ی مسلط داد، که آن را از دیگر یافته های تحقیق باید برشمرد. واژه های کلیدی: خاطره ، خاطره نگاری ، تاریخنگاری، مشروطه ، حدیث نفس
مریم نوری امیرآبادی سیمین فصیحی
تلاش این پژوهش بر آن بوده است تا نقش و تأثیر احزاب و گروه های سیاسی را بر کم و کیف مشارکت سیاسی زنان طی سال های1332- 1320مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه این دوران، به عنوان دوره ای با وسعت فعالیت های حزبی و میزان حضور زنان در جـریان های سیاسی شناخته شده است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی جنسیتی سامان یافته است، پس از ارزیابی میزان انطباق حوزه نظری و عملی احزاب در زمینه مشارکت سیاسی زنان، نشان می دهد احزاب این دهه موجد گسترش مشارکت عام زنان نیستند. در طول این سال ها و به ویژه دوران نهضت ملی، احزاب به ویژه حزب توده و احزاب ملی ابزار افزایش کمیت مشارکت حزبی و فعالانه بسیاری از زنان تحصیل کرده و شاغل و تا حدودی زنان کارگر شدند، اما تأثیرگذاری احزاب جهت انتقال توده های زنان به حوزه های عمومی به کل جامعه زنان تسری نیافت. این امر حتی احزاب فعالی چون حزب توده را از پیگیری مصرانه حقوق زنان به عنوان اولویتی مهم باز داشت و گاه مسأله زنان را که بیش از پیش سیاسی شده بود، ابزار تبلیغات ایشان نمود. ائتلاف گریزناپذیر احزاب و تشکل های مستقل زنان نیز نتوانست جنبش زنان را در پوشش دادن طبقات فرودست جامعه به شکل پایدار یاری کند. احزاب مترقی از هر دست، به رغم برداشتن گام هایی در پیشرفت جامعه پذیری سیاسی زنان، فاقد کارکردهای تجمیع خواسته ها و به کارگیری زنان بودند. بنا بر این شاخصه های کیفی مشارکت چون رشد آگاهی جنسیتی، راه یابی گسترده زنان در سطوح بالای حزبی و تحقق حق رأی زنان تحقق نیافت. به دلیل مواضع محافظه کارانه احزاب، تبلیغات سوء احزابی چون حزب اراده ملی و مخالفت شدید گروه های تندرو مذهبی، حقوق انتخاباتی به عنوان مقدمه سطوح بالاتر مشارکت زنان عقیم ماند.
صغری یاقوتی سیمین فصیحی
دوره چهارده ساله حکومت محمد شاه به لحاظ سلطه تفکر درویشانه و تسامح مذهبی ناشی از آن و اقتدار یکباره صوفیان پس از سرکوبی شدید در دوره قبل(عصر فتحعلیشاه)از دوره های مهم در تاریخ معاصر ایران است.هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سیاست مذهبی محمد شاه بر فرق صوفی عصر قاجار است که در قالب دو پرسش طراحی گردید.پرسش اول اینکه سیاست مذهبی محمد شاه چه تاثیری بر وضعیت سیاسی- اجتماعی صوفیان گذاشت و پرسش دوم تاثیر سیاست مذهبی را بر وضعیت فکری صوفیان در عصر محمد شاه جستجو خواهد کرد.این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است با اتکا به منابع اصلی از جمله تذکره ها و سیاحت نامه ها با اولویت در آثار بزرگان صوفی نشان داده است که سیاست مذهبی محمد شاه،صوفیان را از یک جریان سرکوب شده به جریانی فعال در عرصه اجتماعی مبدل ساخت و از مهم ترین پیامدهای آن تکریم و بزرگداشت صوفیان به لحاظ اجتماعی و سیاسی و منصوب نمودن ایشان به مناصبی همچون نیابت،حاکمیت،تولیت و سفارت است.هم چنین این سیاست مذهبی تاثیر خویش را بر وضعیت فکری صوفیان به صورت ایجاد انشعابات و تحول در افکار ایشان تجلی داد.
مریم غفاری نزهت احمدی
چکیده موقعیت جغرافیایی منطقه طالقان به دلیل قرارگرفتن در میان رشته کوه های البرز مرکزی و همچنین به دلیل نزدیکی به مناطق شمالی کشور و در ارتباط بودن با مردمان منطقه خزری که به مدت دو قرن از پذیرش اسلام سر باز زده بودند، عرصه گرایشات مذهب شیعه قرار گرفت و در طی سالهای متمادیِ پس از ورود اسلام به ایران، پناهگاهی امن را برای مخالفین حکومت مرکزی پدید آورد که این امر، اسباب سوظن آنان و پیامدهایی را برای منطقه ایجاد کرد، اما این روند با ظهوردولت صفویه و دوام دولت های شیعه مذهب در ایران، تغییراتی را در منطقه، فراهم ساخت. در واقع این پایان نامه تلاش دارد، وضیعت مذهبی طالقان را در دو دوره صفویه و قاجاریه مورد بررسی قرار دهد تا بدین وسیله بر نتایج تأثیرات به جا مانده از حکومت های مرکزی شیعه مذهب(صفویه و قاجاریه) بر منطقه طالقان، دست یابد، بر این اساس، پرسش های مطرح شده در این پژوهش به چگونگی وضعیت مذهبی طالقان در این دوره زمانی خاص اشاره دارد و در فرضیات در نظر گرفته شده برای آن نیز تلاش شده تا، بر تأثرات و تأثیرات مثبت این دو حکومت شیعه( صفویه و قاجاریه) بر منطقه طالقان، مورد توجه و تأکید قرار گیرد. در حقیقت با ظهور دولت صفویه که در پناه و داعیه مذهب شیعه اثنی عشری به پا خواسته بود، تغییرات شگرفی در عرصه مذهبی در سراسر ایران رخ داد که در سایه ایجاد این دولت نو ظهور و به سبب توجهات ایجاد شده توسط شاهان صفویه، تأثیرات در منطقه به جا گذاشته شد و اعتماد و اطمینان خاطر دو سویه ای را به وجود آورد که این امر در نهایت، به همراه قوام و ثبات مذهبی ایجاد شده، در رشد و گسترش اعتلای فرهنگی منطقه طالقان تأثیری شگرف نهاد. با تدوام حکومت های شیعه مذهب در ایران و آغاز به کار حکومت قاجاریه، جهت و سمت و سوی توجهات دولت مرکزی بر منطقه، نگاهی نو یافت و طالقان، به دلیل اعتماد ایجاد شده و متقابل به نقطه ای امن برای تبعید شدگان حکومت وقت، بدل شد. در این بین نیز با آغاز فتنه گری بابیان و بهائیان در ایران، تحرکاتی در برخی از روستاهای طالقان، به جهت نشر افکار این فرقه، صورت پذیرفت و اسباب آشفتگی مذهبی را در منطقه فراهم آورد. در واقع این پژوهش با وقوف بر فقر و کمبود منابعی که اسباب مشکلات عمده ای را در این پژوهش ایجاد کرد. در ابتدای امر به جمع آوری اطلاعات بدست آمده بر اساس روش کتابخانه ای و میدانی پرداخته و در نهایت با رعایت تقدم وتأخر زمانی وقایع و تطبیق و تحلیل مطالب گردآوری شده در قالب شش فصل به ارائه آن پرداخته خواهد شد. واژه های کلیدی: طالقان ، صفویه ، قاجاریه ، بابیت ، بهائیت
شفق محمدخانی سیمین فصیحی
چکیده اثبات کهنگی سازمان سپاه ، فرسودگی جنگ افزارهای گوناگون ، روش نبرد و لشکر آرایی سپاه ایران بر دولتمردان از اوایل قرن نوزدهم با ورود ایران به مناسبات بین المللی در پی شدت گرفتن رقابتهای استعماری دول اروپایی و بخصوص در طی جنگهای ده ساله ی ایران و روسیه ، باعث توجه و تلاش دولتمردان به اصلاحات در راستای تشکیل ارتش دائمی بر اساس اصول نوین جهانی و مجهز به سلاحهای مدرن شد . تشکیل مدارس نظام به عنوان یکی از طرح های اصلاحی از جمله این تلاشهاست . هدف اصلی این پژوهش آن است که نشان دهد مدارس نظام چه نقشی در توسعه و تحول نظامی ایران ایفا کرده اند . برای دستیابی به هدف مذکور این رساله با روش توصیفی _ تحلیلی و با اتکاء به اسناد و منابع تاریخی ، ضمن ترسیم وضعیت سپاه ایران در اوایل دور? قاجار به زمینه های شکل گیری مدارس نظامی پرداخته و سپس با بررسی ساختار و عملکرد این مدارس ، نقش آنها را در روند مدرن سازی و تحول نظامی ایران تحلیل کرده و نهایتاً نشان داده است که این مدارس از یک سو با آموزش های نوین نظامی ، در ارتقاء آگاهی و توان نظامی سپاه ایران نقش موثری ایفا کردند و از سوی دیگر باعث وابستگی سپاه ایران به کشورهای غربی و اقدام در جهت منافع آنان گردیدند . کلید واژه : قشون ، قا جاریه ، دارالفنون ، بریگاد قزاق ، ژاندارمری ، مستشاران خارجی ، مدارس نظامی .
منصوره بهارلویی سیمین فصیحی
یکی از راهکارهای مناسب در جهت شناخت جایگاه و موقعیت زنان در جامعه بررسی و توجه به مقوله تبلیغات است. در دوره رضا شاه با توجه به اهمیت تبلیغات و تاثیراتی که در زمینه ی پذیرش نقشهای جدید برای زنان می توانست به همراه داشته باشد بستری فراهم گردید که زنان فعالیت های تبلیغی خویش را در جامعه و در راستای احقاق بیشتر و بهتر حقوق خود آغاز نمایند. با در نظر داشتن اهمیت موضوع تبلیغ و فعالیت زنان در این حوزه این رساله تلاش کرده است تا از طریق بررسی تبلبغات زنان دیدگاه های آنان را مورد ارزیابی قرار دهد، تغییرات و نوسانات فکری آنها را نشان داده و علل نوسانات فکری آنان را جستجو نماید و از این مسیر درک روشنی از جایگاه و موقعیت زنان در جامعه عصر رضا شاه ارائه نماید. از این رو در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر آگهی های تبلیغی و مقالات زنان در نشریات اختصاصی زنان و جراید ملی، داده های تاریخی در این خصوص گردآوری، طبقه بندی و پیام های تبلیغی زنان استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت نشان داده شد که دیدگاههای اولیه زنان که بیشتر بر مطالبات فرهنگی و اجتماعی زنان تکیه داشت و از طریق تبلیغات فرهنگی و آموزشی به ویژه در دهه اول حکومت رضا شاه بازتاب می یافت، به تدریج به سمت تبلیغات اقتصادی، فرهنگ غرب محوری و نوعی ترویج فرهنگ مصرف گرایی در دهه دوم پیش رفت و در نهایت با اهداف حکومت همسو گردید. علت این امر را می توان در قدرت گیری بیشتر رضا شاه و در اختیار گرفتن تمام ارکان اجتماع ایران، از یک سو و ویژگی غرب گرایانه و نوگرایانه حکومت وی، که سبب ورود کالاهای فرهنگی و تجاری خارجی به ایران گردید از سوی دیگر و نیز در تلاش های حکومت در تبلیغ الگوهای جدید در بین زنان دانست که زمینه ای فراهم آورد که زنان را در معرض دیدگاههای جدید و نهایتا پذیرش نقش های جدید قرار داد. و بدین ترتیب زنان به عنوان ابزاری در جهت تحکیم خواسته های حکومت مورد استفاده قرار گرفتند.
مطهره ناصری کوهبنانی سیمین فصیحی
عنوان:بازرگانی در کرمان عصر ناصری نام و نام خانوادگی:مطهره ناصری کوهبنانی رشته تحصیلی:تاریخ ایران اسلامی استاد راهنما:دکتر سیمین فصیحی استادمشاور:دکتر داریوش رحمانیان تاریخ دفاع:15/7/89 بررسی وضعیت بازرگانی ولایت کرمان در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار- که به عصر امتیازات شهرت گرفته- نمونه ای است بارز برای آگاهی از شرایط بازرگانی ایران آن زمان.در این پژوهش توصیفی_ تحلیلی برآنیم که با استفاده از منابع واسناد معتبر تاریخی اوضاع تجاری کرمان و علل افول آن را روشن نموده و به نقش عوامل مختلف(جغرافیایی،سیاسی و غیره) در این افول بپردازیم.از آنجا که کرمان که به لحاظ جغرافیای سیاسی در مسیر راه های تجاری جنوب- شمال قرار داشت به عنوان شهری واسطه نقشی اساسی به خصوص در صادرات و واردات ایفا می نمود. کشاورزی و صنایع دستی سنتی نیز که از گذشته های دور مهم ترین ارکان اقتصاد کرمان را تشکیل می دادند، این بار هماهنگ با نیاز بازارهای جهانی دستخوش تحولاتی گردیدند. گرچه دامنه این تحولات منجر به جایگزینی محصولات ارزآور به جای محصولات سنتی، آشنایی تجّار با شیوه های نوین تجاری و تغییر راه های تجاری کرمان از شمال به جنوب گردید، لیکن این روند در نهایت به رونق تجاری کرمان منجر نگردید. واژگان کلیدی: کرمان، عصر ناصری، بازرگانی، راه های تجاری، صادرات و واردات
محبوبه خواجه پور سیمین فصیحی
- چکیده با پایان جنگ جهانی دوم دوره ای جدید از روابط آمریکا با جهان کمونیست آغاز شد. ایران رها شده از چنگال اشغال – از نظر سیاسی و اقتصادی از نظر بسیار شکننده بود. داشتن مرزهای مشترک طولانی با شوروی و منابع استراتژیک کشور می توانست در جهان پس از جنگ اهمیت فراوان داشته باشد. افزایش فعالیت طرفداران شوروی در برخی مناطق ایران موجب شد آمریکا سیاست بی تفاوتی نسبت به ایران را کنار بگذارد. اجرای برنامه ای برای رشد علمی، صنعتی، اقتصادی و پیشرفت کشورهای توسعه نیافته با توجه به بخش چهارم پیشنهادات ترومن از سوی دولت آمریکا تدوین گردید. یک سازمان دولتی فنی و حرفه ایی آمریکایی در ایران فعال شد که به نام "اصل چهار ترومن" شهرت یافت. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی در پی روشن ساختن بخشی از تاریخ روابط ایران و آمریکا به بررسی ماهیت و مبانی اصل چهار ترومن، زمینه های سیاسی و اقتصادی اصل چهار، تأثیرات اصل چهار بر کشاورزی ایران و تأثیر کمک های فنی و مالی آمریکا بر صنایع زیربنایی پرداخته و نشان داده است که هدف نهایی دولت آمریکا از دادن کمک به ایران سیاسی بود و برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در ایران طراحی شده بود. این کمک ها شامل انواع برنامه ها و طرح های آموزش فنی و حرفه ای و معرفی روش های جدیدی می شد که در سطح روستاها و شهرها، اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار می داد. انتقال تکنولوژی، دانش فنی و نوآوری های اصل چهار در ذیل عملیات فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی، اندکی از فقر و فلاکت مردم کشور در دوران پس از جنگ جهانی دوم را کاهش داد. این طرح ها همراه با برنامه های تبلیغاتی صورت گرفت تا از نظر سیاسی نیز مردم ایران در برابر کمونیسم مقاوم شوند. صدها پروژه ی آموزشی، بهداشتی، صنعتی، زیر بنایی، کشاورزی با بودجه ی اصل چهار در ایران به انجام رسید که در کوتاه مدت به دلیل بهره از دانش متخصصین، ابزار و ماشین های صنعتی و روش نوین کشاورزی، باغداری و دامداری آثار مفیدی از خود بر جای گذاشت. اما در درازمدت نتوانست تحولی بنیادی در حوزه کشاورزی و صنعت ایجاد کند و کشاورزی و صنعت در مسیر وابستگی به آمریکا پیش رفت. از نظر سیاسی به دلیل اقدامات مخفی و تبلیغات آشکار دولت آمریکا در ایران افکار عمومی به تدریج نسبت به حضور آمریکایی ها در ایران تغییر کرد و خدمات گروه اصل چهار نیز در چشم مردم کم رنگ شد. سقوط دولت ملی مصدق اثر منفی در ذهن مردم نسبت به آمریکایی ها بر جای گذاشت به گونه ای که مساعی اداره ی اصل چهار و موفقیت های آن در بهبود شرایط عمومی کشور به فراموشی سپرده شد. اما دولت ایران روابط گسترده ای با آمریکا آغاز کرد و به پشتوانه ی اصل چهار به سرکوب نیروهای مخالف دولت، به ویژه نیروهای چپ پرداخت تا از این رهگذر هم پایه های قدرت خود را تحکیم بخشد و هم مانع خطر رشد کمونیسم در ایران گردد. بدین ترتیب با اجرای اصل چهار و پیامدهای حاصل از آن، آمریکا توانست جایگزین شوروی و انگلیس در عرصه ی سیاست خارجی و تحولات متأثر از آن گردد.
اعظم کشاورز سیمین فصیحی
هدف اصلی این رساله بررسی زمینه وعلل تشکیل این مجلس وپیگیری عملکرد آن در سالهای 1328تا 1331 است.که درقالب 2پرسش اصلی طراحی گردیده است.
هوین تی چان فام سیمین فصیحی
موضوع اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سیاست خارجی ایران در پیوند با آمریکا بر مناسبات ویتنام و ایران دوره بعد از کودتای 28مرداد تا قبل از انقلاب می باشد. دوره 25 سال از کودتای 25مرداد تا انقلاب اسلامی و سقوط شاه، دوره ای پر تحول در تاریخ ایران در عام و همچنین تاریخ روابط بین ایران و ویتنام در خاص محسوب می شود. پیچیدگی اوضاع بین المللی و داخلی و در عین حال شخصیت شاه، دلیل اصلی این دگرگونی ها در مناسبات بین ایران و ویتنام تلقی می شود. عناصر مختلف بر روابط ایران و ویتنام در طی سال های 1953-1978م تأثیر گذاشتند. اما با توجه به اهمیت این برهه زمانی از لحاظ اوج نفوذ کشور استعماری جدید آمریکا در دو کشور ایران و ویتنام می توان گفت گرایش وابسته به آمریکا در سیاست خارجی که در واقع سیاست پیروی از سیاست جهانی دولت آمریکا می باشد، بر نظر دولت ایران نسبت به روابط خود با دو ویتنام شمالی کمونیستی و جنوبی دموکراسی تأثیر مهمی گذاشت و نقش تعیین کننده داشت. روش مورد استفاده این پایان نامه، روش تاریخی است که مبتنی بر تحلیل و استنتاج ذهنی می-باشد. این روش 3 ویژگی دارد، یعنی توصیفی، انتقادی و مقایسه ای. پژوهش حاضر با تکیه بر این روش تدوین یافت.
لیلا فلاح نزهت احمدی
چکیده رساله حاضر، پژوهشی است که به بررسی نهاد وقف در شهرهای همدان و ملایر در دوره قاجار پرداخته است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با توجه به کمیت و کیفیت وقف نامه ها، از یک سوکارکردهای اجتماعی و فرهنگی- مذهبی نهاد وقف و از سوی دیگر تاثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی این دو شهر در نهاد وقف در دوره زمانی مورد بحث تحت بررسی و تحلیل قرار گیرد. وقف نامه های موجود در بایگانی اداره اوقاف شهرهای همدان و ملایر، منابع اصلی مورد استفاده در این پژوهش هستند لذا با مطالعه و دسته بندی وقف نامه ها بر اساس سال، طبقات اجتماعی واقفان و مصارف اجتماعی و فرهنگی موقوفات و همچنین استفاده از منابع و ماخذ تاریخی جهت تکمیل داده های وقف نامه ها، به بررسی، تحلیل و نقد محتوای آن ها پرداخته شده است و نشان داده شده است که نوع موقوفات، کمیت و کیفیت وقف نامه ها و پایگاه اجتماعی واقفان بیانگر تاثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی شهرها در نهاد وقف می باشند. نهاد وقف با اختصاص سهمی از منافع موقوفات به امور عمرانی و رفاهی (عام المنفعه) همچون وقف بر ایجاد و تعمیر پل ها، کاروانسراها، دارالشفاء و غیره در شهرها، دارای کارکردی اجتماعی بوده است. از سوی دیگر وقف بر مساجد، مدارس و مراسم مذهبی گویای کارکرد فرهنگی- مذهبی نهاد وقف بوده است. قرار داشتن همدان و ملایر در مسیر جاده مهمی که از یک سو به عتبات عالیات در عراق و از سوی دیگر به مشهد رضوی منتهی می شد و همچنین ساختار مذهبی این دو شهر سبب شده بود تا بخش اعظم موقوفات همدان و ملایر در دوره قاجار به مراسم مذهبی از قبیل تعزیه داری و روضه خوانی ائمه مخصوصاً سیدالشهدا (ع) و رسیدگی به زوار ایشان اختصاص یابد. از سوی دیگر شهر نوپای ملایر، که با موقوفات شیخ الملوک در اوایل دوره قاجار شکل گرفته بود،با موقوفات دیگری توسط حکام پس از وی توسعه یافت. واژه های کلیدی: نهاد وقف، کارکرد اجتماعی، کارکرد فرهنگی، کارکرد مذهبی، همدان، ملایر، قاجار
فاطمه معلمی سیمین فصیحی
یهودیان به عنوان یک گروه مذهبی، بخشی از تاریخ جامعه ی ایران را تشکیل می دهند. در دوره ی معاصر تحولاتی در زندگی آنها صورت گرفت که موجب دگرگونی در وضعیت آنان گشت. این مسائل که شروع آن را می توان اواخر دوره ی قاجار دانست، در دوره ی پهلوی به صورت جدی تری ظاهر گشت. در این پژوهش وضعیت اجتماعی آنان در دوره ی رضاشاه مورد ارزیابی قرار می گیرد. نخست به بررسی این مسأله می پردازد که اصلاحات دولت چه تأثیری بر زندگی یهودیان برجای گذاشت و این اثرات تا چه حد جنبه ی مثبت و منفی برای جامعه یهود ایران داشته است. دیگر آن که روابط خارجی ایران و برخی از کشورها چه تأثیری بر وضعیت اجتماعی کلیمیان گذاشت. مسأله ی دیگری که در این رابطه اهمیت دارد، موضوع مهاجرت یهودیان و عوامل موثر بر آن، در این دوره است. داده های این پژوهش از طریق مطالعه و بررسی منابع و مآخذ تاریخی، اسناد و مدارک آرشیوی، نشریات، و مصاحبه با افراد آگاه، گردآوری گردیده و سپس به تدوین، تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین روش تطبیقی هم در مقایسه ی وضعیت یهودیان در دوره ی پهلوی با دوره ی قاجار به کار گرفته شده است.
فاطمه سادات نژاد قنبرعلی رجبلو
گفتمان سنتی مسلط جامعه ایران در دوره قاجاریه، پاتریمونیال سنتی بوده است که گزاره های غالب آن ترکیبی از گزاره های نظام قبیله ای قاجارها و اندیشه شاهی ایرانی بوده است. نوع دولت برآمده از این گفتمان دولت استبدادی بود که یکی از مولفه های مهم آن فقدان قانون ناظر بر عملکرد همه اجزای حکومت بود. در دوره قاجاریه، به دنبال آشنایی ایرانیان با غرب و گفتمان مدرن، تغییراتی در نوع نگاه حاکمان به امر حکومت پدید آمد و گزاره های جدیدی را پیش کشید. این تغییرات در دوره حکومت ناصرالدین شاه روند شتابانی به خود گرفت و به طرح گزاره های جدیدی در قالب دال"قانون" و مفصل بندی این گزاره ها در یک گفتمان جدید انجامید و حکومت استبدادی ناصرالدین شاه را به سوی درکی از حکومت مطلقه با محوریت قانون سوق داد.
دل ارا مردوخی سیمین فصیحی
تحولات نظام مالیاتی ایران در دور? قاجاریه از موضوعات مهم در پهن? تاریخ اقتصادی این دوره است که متأثر از اوضاع و عوامل گوناگون جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی بوده است. بخش مهم این نظام مالیاتی به ولایات مربوط است که بسته به اهمیت اقتصادی هر ولایت و ویژگی های آن بخشی از مخارج جاری کشور را تأمین می کرده است. در دور? مشروطه نظام مالیات در ایران و از آن میان در ایالات و ولایات آن، در معرض تحولات بسیار و در تکاپوی سامان دهی و تغییر قرار گرفت که ولایات مختلف از این تحولات بی تأثیر نبودند. این پایان نامه بر آن است تا تحول نظام مالیاتی کردستان را از دور? مشروطه تا پایان دور? قاجار و عوامل محلی و منطقه ای اثرگذار و نقش نظام ایلیاتی را بر آن بررسی کند. برای انجام این کار، با استفاده از روش تحقیق تاریخی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد منتشرنشده، به توصیف و سپس تحلیل اطلاعات تاریخی در باز? زمانی موردنظر پرداخته است. بررسی ها نشان داد که تحولات نظام مالیاتی کردستان از تحولات مالیاتی مرکز تابعیت می کرد، اما عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای باعث رکود تحولات تحت شرایط مختلف می شد که از آن میان است، مسئل? سالارالدوله و جنگ جهانی اول. همچنین عشایر کردستان بخش قابل توجهی از جمعیت این ولایت را تشکیل می دادند که با این تحولات همراه نبودند.
رودابه رشنود محمدامیر شیخ نوری
انقلاب مشروطه را باید یکی از مهمترین حوادث طول تاریخ چندین هزار ساله ایران دانست که باعث تغییرات گسترده و عمیقی در تمام زمینه های کشور گردید که مهمترین آن همان تغییر ساختار سیاسی حکومت و تبدیل آن به حکومت مشروطه بود . بخش دیگری از کشور که از این انقلاب تأثیر پذیرفت نظام قضایی آن بود که اگر نه بیشتر از ساختار سیاسی کشور اما به اندازه آن این تأثیر محسوس بود . مسأله ای که در این رساله به آن پرداخته می شود این است که انقلاب مشروطه به عنوان یک انقلاب گسترده و همه جانبه تا چه حد توانست بر نوع مجازاتهای عصر قاجار تأثیر گذارد و آنها را از بین برده یا تعدیل ببخشد . روشی که در این رساله مورد استفاده قرار گرفته روش توصیفی ـ تحلیلی است به این معنی که با تکیه بر مستندات تاریخی ضمن توصیف شرایط جامعه عصر قاجاردر قبل و بعد از مشروطه و بیان نوع مجازاتها و تغییرات رخ داده در آنها هرجا هم که لازم بوده و منابع اجازه داده است دست به تحلیل زده ایم . بر اساس تلاشهای صورت گرفته نتیجه ای که از این رساله به دست آمد اینکه درمناطقی که انقلاب مشروطه به آنجا رسید و یا در آنجا ریشه دواند و قدرت یافت نوع مجازاتها تغییر یافت و باعث از بین رفتن مجازاتهای وحشتناک و سخت گردید اما در مناطقی که واجد این شرایط نبودند و در دورانهای آشوب جامعه ، مجازاتهای وحشتناک عصر قاجار همچنان تداوم یافت . ضمن اینکه در نوع مجازاتهای شرعی تغییری حاصل نشد .
شهین رادمهر محمدامیر شیخ نوری
چکیده سلطنت طولانی ناصرالدین شاه همزمان با عصر نوینی بود که جهان به رهبری غرب تحولات اساسی را تجربه می کرد. برجسته ترین نقطه این تحولات تقابل میان سنت و مدرنیته بود. هر چند رسوخ اندیشه های ناشی از مدرنیته زمینه ی آگاهی و با لتبع تغییرات اساسی در ایران را پدید می-آورد اما افکار عمومی جامعه چنان پایبند سنتها بود که اندیشه های ناشی از تجدد خواهی را برنمی تافت و با وجود اینکه زنان در این مقطع زمانی تحت تأثیر افکار روشنفکرانه و ترقی خواهانه کم کم شرایط مطلوبتری را نسبت به دوره های قبل تجربه می کردند اما باز نسبت به سایر کشورها وضعیت اجتماعی- حقوقی مناسبی نداشتند. در عرصه ی سیاست نیز ایشان به دلایل مذهبی- سنتی هیچگاه حضور جدی نیافتند مگر با بهره گیری از موقعیتی که در دربار آن هم به صورت حاشیه ای داشتند. این پژوهش تلاش دارد تبیین نماید چه نیروی محرکه ای و چگونه توانست راه زن درباری را از پس دیوارهای حرمسرا به عرصه سیاست باز گشاید. روشی که این پژوهش از آن بهره گرفته، روشی تاریخی است با این توضیح که به توصیف مقایسه و تحلیل نقش زنان درباری در سیاست و تبیین نتایج آن پرداخته که در آن از منابع کتابخانه ای؛ اسناد، خاطرات، کتب و... استفاده کرده است. این پژوهش تلاش دارد شاخصه هایی را درباره ی چگونگی قدرت یابی و صف آرایی زنان درباری در عرصه ی سیاست ارئه دهد آن هم در دورانی که از نظر سیاسی کاملاً در انزوا بوده است همچنین این پایان نامه برای پژوهشگرانی که به دنبال مقدمه ای برای یافتن گذر زنان از سنت به مدرنیته می باشند راهگشاست. واژگان کلیدی: زنان- ناصرالدین شاه- سیاست- حرمسرا- اندرونی- بیرونی
لیلا حیدری سیمین فصیحی
چکیده با شروع رنسانس و شکل گیری تدریجی تحولات علمی، سیاسی، اقتصادی، فکری و صنعتی در غرب و به تبع آن شکل گیری تفکر مدرن غربی، روشنفکران ایرانی نیز، همچون جوامع دیگر به جهت گسترش روابط میان کشورها و فراگیر شدن مدرنیته، ناگزیر از برخورد با آن در تقابل با سنت های ملی و مذهبی خویش بودند؛ هرچند بحث تقابل سنت و مدرنیته در جوامع غربی، تاحدی رو به افول رفته و جای خود را به بحث تقابل مدرنیته و پست مدرنیته داده است؛ اما هنوز این بحث در جوامع اسلامی، امری جدی محسوب می شود؛ در برخورد با این پدیده، گروهی از روشنفکران با حفظ سنت های خویش به نفی دنیای جدید پرداختند؛ گروهی نیز، تقلید از تمام جنبه های دنیای مدرن را تنها راه نجات مسلمین پنداشتند؛ اما گروهی، با تحلیل و بررسی مبانی این پدیده ی نوین و رابطه ی آن با سنت های ملی و مذهبی خویش راهی میانه برگزیدند؛ علی شریعتی، از جمله کسانی است، که با دیدگاه سوم به این مسئله نگاه می کند. این پژوهش بر آن است، تا با بهره گیری از آثار شریعتی بیان کند، سنت و مدرنتیه در آراء وی دارای چه معنایی و مشتمل بر چه مولفه هایی است و وی، چه بخش هایی از آن ها را می پذیرد و چه بخش هایی را نفی می کند و و راه حل های وی،جهت برخورد منطقی با این مولفه ها و ایجاد رابطه بین آن ها چه بوده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد، که شریعتی دو مولفه ی سنت و مدرنیته را به عنوان یک کل ِ مطلق، نه امری قابل پذیرش تلقی و نه آنها را نفی می کند، بلکه برخورد وی با هر دو پدیده، برخوردی گزینشی است و در واقع، سعی در ایجاد یک "مدرنیته ی بومی" با بهره گیری از عناصر مترقی هرکدام از این دو مولفه را داشته است. واژگان کلیدی: سنت، مدرنیته، علی شریعتی
الهام خرمی مقدم محمد امیر شیخ نوری
تحولات سیاسی- اجتماعی سال های پس از مشروطه و دوره رضاشاه، زمینه ساز تربیت بانوانی شد که در دوره محمدرضا پهلوی، مطالبات حقوقی زنان را طرح و پیگیری نمودند. تلاش های این بانوان، طی سالهای1320 تا1340 هـ..ش در سطح جامعه با اقبال کمی روبرو شد. تلاش های برخی دولت های وقت هم که در راستای طرح مطالبات حقوقی زنان گام هایی برداشتند از سوی جامعه مردسالار و سنتی ایران پس زده شد و تا حدود زیادی بی نتیجه ماند. از سال 1341 هـ..ش و با آغاز اصلاحات، موضوع حقوق بانوان با اقبال بیشتری مواجه شد، بطوریکه انقلاب سفید دگرگونی های قابل توجهی را در این زمینه ایجاد نمود و برخی مصوبات در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی بانوان در سطح مجلس شورای ملی به تصویب رسید. پایان نامه پیش روی در صدد است تا ضمن بررسی تلاش های بانوان در میانه سال های 1320 تا 1346 برای طرح مطالبات حقوقی شان، به تاثیر تحولات سیاسی- اجتماعی این سال ها، بر بهبود وضعیت حقوقی زنان بپردازد. برای محدود نمودن ابعاد موضوع و تمرکز بر بحث تنها به آن دسته از تحولات سیاسی و اجتماعی پرداخته شده که بر حقوق زنان تاثیر داشته اند و از ذکر سایر موارد چشم پوشی شده است. به منظور دستیابی به این مهم، تنها به توصیف وقایع و موضوعات بسنده نشده بلکه با بهره گیری از روش توصیفی– تحلیلی به بررسی و تحلیل وقایع و موضوعات به جای مانده از میان منابع و اسناد سالهای 1320 تا 1346 ه.ش پرداخته است. طی سالهای 1320 تا 1340، به رغم برخی تلاش های انجام شده، تغییری اساسی در زمینه حقوق زنان مشاهده نمی شود. اما بعد از سال 1341 و همزمان با انقلاب سفید و انجام برخی اصلاحات اجتماعی، نه تنها زنان از حق رأی بهره مند شدند و نمایندگانی از ایشان بر کرسی های مجلس شورای ملی تکیه زدند، بلکه در زمینه حقوق اجتماعی، خصوصاً حقوق خانواده، شاهد تغییرات چشمگیری هستیم.
سحر صیادی اسماعیل حسن زاده
این پژوهش جهت روشن ساختن برخی از وجوه تاریخ روابط ایران و عراق در بخشی از دوران حکومت پهلوی است. البته اهمیت موضوع در پرداختن به نقش گروهی از مردم ایران در چرخه ی مناسبات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. عوامل مختلفی در روابط دو دولت موثر بوده، که یکی از آن ها عوامل انسانی است. از عوامل انسانی به عامل زوار می توان اشاره نمود. زوار ایرانی نه تنها در مناسبات زیارتی بلکه در روابط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بین ایران و عراق نقش تاریخی و تعیین کننده ای داشته اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و پرداختن مسائل مختلف، پیرامون زوار و پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حضور زوار ایرانی در عراق بوده، که در متن این بررسی قرار گرفته است. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش پی بردن به اهمیت نقش زوار در روابط دو جانبه می-باشد. باید اشاره نمود که شکوفایی شهرهای مذهبی عراق وابسته به حضور زوار ایرانی بوده-است. بخشی از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و عراق متاثر از حضور زوار ایرانی است. زوار با انجام فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود توانسته اند روابط میان دو دولت را خصمانه یا دوستانه نمایند. ایجاد شبکه های اقتصادی، آموزشی، دینی و مهاجرت های گسترده از پیامد های حضور زوار ایرانی در شهرهای مذهبی عراق به شمار می رود. فرهنگ مشترک دو کشور توانسته است، گاه در از میان بردن اختلافات فرهنگی موثر باشد، و زوار به عنوان سفیران فرهنگی توانسته اند به درستی این وظیفه را به انجام برسانند.
بی بی زینب اسماعیلی بایگی سیمین فصیحی
چکیده بسط آگاهی های نو از دنیای متمدن غرب و استقرار برخی نمودهای تجدد در ایران دوره قاجار زمینه ساز گرایش جامعه به نوسازی بود که به دلیل ضعف بنیادین ساختار سیاسی صورت اجرایی به خود نگرفت.انقلاب مشروطه با هدف وارد کردن کشور به فرایند نوسازی قرین به توفیق نشد و مدرن سازی تا روی کارآمدن رضا پهلوی،شاه نوگرا، به تاخیر افتاد.رضاشاه با بدست گیری قدرت اجرایی کشور از طریق کودتا به طور جدی توجه خود را به نوسازی معطوف کرد؛او ظرف مدت 20 سال کشوری مدرن برپایه دولت و ملتی واحد بوجود آورد که از گذشته سنتی خود متمایز بود از این حیث سیر تجدد و اقدامات نوگرایانه رضاشاه از منظر روزنامه های همان زمان به عنوان معاصران وقایع قابل ارزیابی است.این پژوهش با پاسخ به پرسش های کلیدی زیر، مشخصا نگرش روزنامه های مشهد به تکاپوهای رضاشاه در وارد کردن الگوهای نوین زندگی غربی به جامعه ایران را مورد بررسی قرار می دهد: 1- مطبوعات مشهد نسبت به اقدامات نوسازی رضا شاه چه واکنشی نشان داده اند؟2- روزنامه های مشهد چه نوع نوسازی هایی را بیشتر مورد توجه قرار داده اند؟3- سقوط رضا شاه چگونه بر فضای مطبوعات و نگرش آنان به نوسازی های او تاثیر گذاشت؟ روش تحقیق در اثر حاضر توصیفی و تحلیلی با اتکا به روزنامه ها به عنوان منابع دسته اول آن زمان همراه با منابع و تحقیقات بعدی می باشد.روزنامه های دوران حکومت مطلقه پهلوی اول به دلیل فضای استبداد و سانسور اغلب با ستایش،نوسازی های او را مورد تمجید قرار می دادند.آن ها پس از سقوط رضاشاه شدیدا به انتقاد از سیاست های او بویژه از حیث دیکتاتوری که برای انجام نوسازی ها اعمال کرده بود پرداختند. واژهای کلیدی:مطبوعات،مشهد،نوین سازی (نوسازی)،رضاشاه.
مریم گلی پور نزهت احمدی
وقف به عنوان یک پدیده دینی و تاریخی از موضوعاتی است که کمتر ذهن یک پژوهشگر تاریخ را به خود مشغول نموده است. به طوری که کمتر محققی نهاد وقف را به عنوان موضوع تحقیق بر می گزیند و به مطالعه آن به ویژه در حوزه ی شهر یا یک روستا می پردازد. فقر اطلاعات و علاقه در جهت مطالعه نهاد مورد نظر و سیر تحولات آن در گیلان از دلایل انتخاب نهاد وقف به عنوان موضوع پژوهش بوده است. شایان ذکر است به جهت رشد و گسترش نهاد وقف در گیلان دوره قاجار، این دوره در رساله حاضر محور قرار گرفته است. از مهمترین سوالات مطرح شده در رساله میزان نسبت موقوفات اجتماعی به موقوفات فرهنگی- مذهبی و عوامل موثر بر میزان موقوفات گیلان عصر قاجار است. روش کار در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی بوده است. در قدم اول به منابع و ماخذ در دسترس، مراجعه و مطالب مورد نظر فیش برداری گردید. قدم بعدی استفاده از اسناد مربوط به وقف نامه ها در گیلان دوره قاجار است. با مطالعه اسناد و دقت در نام واقفان و نوع رقبه و مصرف آن اطلاعات جامعی در مورد پایگاه اجتماعی واقفان و نوع رقبات در گیلان و مصارفشان به دست آمده است. از مقایسه میان وقف نامه های گیلان در این دوره چنین بر می آید که نسبت موقوفات فرهنگی- مذهبی به مراتب بیشتر از موقوفاتی با کارکرد صرفا رفاهی و اجتماعی است. علاوه بر این با توجه به تاریخ انجام وقف، میزان تاثیر عوامل مختلف بر کاهش یا افزایش وقف مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج به دست آمده آن است که موقعیت جغرافیایی و تقسیمات شهری، عملکرد حکام، میزان جمعیت، فرهنگ جامعه و نیز جنگ ها و بلایای طبیعی بر کاهش و افزایش موقوفات در گیلان تاثیر داشته اند.
فروغ فرخ پی اسماعیل حسن زاده
از سقوط دولت رضا شاه در شهریور 1320ش تا کودتای 28 مرداد 1332ش و در ادامه آن حضور مداوم مستشاران آمریکایی باعث شد تا ایران و مردم ایران حوادث گوناگونی را در سطوح مختلف تجربه کردند. حوادثی که در هیچ کدام از آن ها نمی توان نقش آمریکا را به عنوان یک نیروی سوم و موازنه کننده ای قدرتمند نادیده گرفت و هر روز رهبران این کشور مقتدرانه تر از قبل حظور خود را به رخ سیاسیون دیگر کشورهای رقیب کشانده و کم کم خود با نوعی استعمار مدرن و محبوبیتی مردمی، به تنها استعمارگر ایران تبدیل گردید و سیاسیون داخلی کشور را از دوگانگی و دشمنی با یکدیگر خارج کرد. در این پژوهش سعی شده است تا با تکیه بر اسناد واقعی باقی مانده و بریده جراید آن دوران چگونگی حضور آمریکا به عنوان نیروی سوم و شکل گیری یک استعمار جدید به نمایش گذاشته شود. استعماری که بر خلاف استعمار کهن از محبوبیتی مردمی نیز در کنار محبوبیت های درباری برخوردار است و تمام اقشار جامعه را با خود همراه می کند و در خانه تک تک مردم وارد شده و تنها به غارت منافع مالی نمیاندیشد بلکه با تقابلات فرهنگی ریشه های اعتقادی را نیز تحت سلطه خود در میاورد. این تقابل درست زمانی اتفاق می افتد که ایران از یک سو در سطح بین الملل و مسائل خارج از کشور وقوع جنگجهانی دوم و اشغال توسط کشورهای شوروی و انگلستان را تجربه کرده و تنها با فشارهای نیروی سوم از طریق سازمان ملل است که میتواند این اشغالرا به پایان برساند و از سوی دیگر در سطح داخلی با سقوط رضا شاه و رفع محدودیت های سیاسی، آغاز حرکت های آگاهانه مردمی و همچنین قحطی و بحران اقتصادی شدید ناشی از جنگ و اشغال بیگانگان روبه رو شده و باهمراهی آمریکا به عنوان یک نیروی سومو از طریق دریافت وام و محصولاتی چون گندم و شکر از این بحران ها عبور میکند و این همراهی باعث می شود تا آمریکا به عنوان یک کشور بی طرف و نیروی سوم به محبوبیتی مردمی دست یابد و در ملی شدن صنعت نفت نیز مردم را همراهی کند تا بتواند به سادگی جایگاه خود را در ایران تثبیت کند و بی هیچ نگرانی ای بعد از تثبیت موقعیت خود و با کودتای معروف 28 مرداد چهره واقعی خود را به مردم نشان داده و به نوعی مهر پایانی بر حرکت های مردمی در این دوره باشد و با حضور دایمی خودتحولات بسیاری را در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سراسر کشور رقم بزند. امروزه با بررسی دقیق پژوهش های تاریخی در می یابیم که همواره نیروی سوم در بسیاری از کشورهای جهان و در دنیای سیاست نقش تعین کننده ای داشته ولی در کمتر کشوری خود تبدیل به یک استعمار جدید شده است. اگرچه این پایان نامه تنها به حضور آمریکا به عنوان یک نمونه کامل نیروی سوم در روابط خارجی به طور کلی پرداخته و در سایه این تحقیق و پژوهش اصل چگونگی شکل گیری این استعمار را به نمایش گذاشته است، اما ضروری به نظر میرسد تا در مجالی اساتید و محققان به ریشه یابی عمیق تری نسبت به استعمارهای مدرن بپردازند و راه را بر تکرار آن در آینده ببندند.
نرگس آزموده سیمین فصیحی
چکیده این پژوهش به نقـش دلقک در دربـار قاجار که شاهـش سایه خدا بر زمین محسوب می شد ودر تملقات و توصیفات دربار جایگاه فرا زمینی و فرابشری داشت می پردازد. با اتکاء به منابع اصلی و بر مبنای پایگاه اجتماعی دلقکان و عملکرد انها در یک محیط وابسته به سلسله مراتـب که می بایـست دائما برای حفـظ زنـدگی خویـش یک تعـادل ظریـف و خطرناک را حفظ کند ، داده ها طبقه بندی شده وسپس با یک رویکرد تاریخی در بستر استبداد آن زمان وظایف و نقش آنها مورد تحـلیل قرار گرفته و نشـان داده شده که دلقـکان با بـهره گیری از توانایی ذاتیشان در بذله گویی و شیرین زبانی با انتقاد از شاه و درباریان و انجام مـاموریت هایی چون جاسوسی ، تحقیر درباریان ، شرکت در توطئه های دربار و غیره ابزاری در جهت تحکیم قدرت شاه قاجار بودند . هر چند در این رهگذر انتقادهای آنها که موجـبات اصـلاح امور را فراهم می اورد ، کم نبود.
حسنیه موسوی سیمین فصیحی
چکیده این پژوهش تلاش کرده است تا از خلال بررسی تفریحات و سرگرمی های جامعه ایران در نیمه نخست حکومت قاجار نشان دهد که اولاً حکومت چه نقشی در ایجاد تفریحات و سرگرمی های مردم در دوره قاجار ایفا کرده است ؟ ثانیاً چه رابطه ای بین وضعیت اقتصادی مردم و تفریحات و سرگرمیهای آنان در جامعه عصر قاجار وجود داشته است؟ و نهایتاً این که آیا برخورد و ارتباط با غرب تاثیری در ابداع و دگرگونی تفریحات و سرگرمی ها در دوره قاجار داشته است؟ در جهت پاسخ به سوالات مذکور، پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی با اتکا به کتب تاریخی، خاطرات و سفرنامه های آن دوره ابتدا به استخراج انواع تفریحات و سرگرمی ها پرداخته و سپس با توجه به معیار های طبقاتی، جنسیتی و گرو ه بندی های اجتماعی در بستر زمانی مورد نظر به طبقه بندی و تحلیل آنها پرداخته و نهایتاً نشان داده است که شاهان قاجار که در یک ساختار سیاسی استبدادی بر مردم حکومت می کرده اند، اقدامات آگاهانه ای برای تدارک تفریحات و سرگرمی های مردم انجام نمی دادند اما گاه در تفریحات و سرگرمی هایی که برای خود تدارک می دیدند و البته هزینه اش را بر مردم تحمیل می کردند، فرصتی ایجاد می شد تا مردم از این سرگرمی ها هر چند اندک بهره مند گردند. علاوه بر این تفریحات و سرگرمی های مردم در پیوند مستقیم با وضعیت اقتصادی آنان انجام می گرفت و سرگرمی ها و تفریحات در طبقات مرفه جامعه از تنوع بیشتری برخوردار بود. این پژوهش هم چنین نشان داده است که گرچه دوره قاجار سرآغاز تماس های جدی با غرب بود اما ارتباط با غرب در نیمه نخست این دوره دگرگونی های چندانی را در سرگرمی های مردم ایجاد نکرد و نفوذ فرنگی صرفاً به رواج بازیهای محدودی آن هم فقط در حیطه دربار محدود ماند. واژهای کلیدی: تفریحات و سرگرمی ها، حکومت قاجار، جامعه قاجار، غربیان
شیدا صابری محمدامیر شیخ نوری
سال های 1329-1332ش/1950-1953م دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است و موضوع نفت، روابط بین المللی و سیاست خارجی، ایران را تحت تأثیر قرار داده است. قرارداد الحاقی، مواضع کابینه ها نسبت به آن، ظهور و سقوط دکترمصدق و بازتاب آن، چه در داخل و چه در وقایع جاری بین المللی، از جمله موضوعاتی است که بر حساسیت این دوره تاریخی افزوده است. برآمدن نهضت ملی شدن صنعت نفت که بر «استقلال» و «حاکمیت ملی» تأکید داشت، پیرو شرایط پس از جنگ جهانی دوم بود؛ شرایطی که تسلط و مداخله نیروهای خارجی، موجی از نیروهای ضداستعماری را به وجود آورد که نه تنها در ایران بلکه سراسر کشورهای غیرغربی را فرا گرفت. بازتاب نهضت ملی شدن صنعت نفت در شهرهای ایران، کنش و واکنش های متفاوتی را در میان مردم به همراه داشت. این رساله شهرهای ایران را در سه منطقه نفت خیز، مذهبی و ایلی ـ عشایری تقسیم بندی نموده است و در پی بررسی کنش و واکنش های مردم این مناطق، مضامین و مفاهیمی را جستجو می کند که متأثر از اهداف مهم نهضت ملی شدن صنعت نفت یعنی حاکمیت ملی و استقلال است. به گونه ای که همسویی و همراهی نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی این مناطق در تحقق اهداف نهضت ملی شدن صنعت نفت آن را واجد خصلت ملی معرفی می کند. داده های مورد استفاده برای بررسی کنش و واکنش های مناطق سه گانه مذکور برگرفته از مراکز اسناد و آرشیوها و روش کتابخانه ای است. به گونه ای که پس از جمع آوری و گزینش اطلاعات و اسناد به تحلیل محتوای اسناد پرداخته شد و با توجه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار قرار داده اند، ویژگی شهرها، تفاوت و تشابه واکنش های نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی فعال آن ها در هر یک از رویدادهای مربوط به نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین تقسیم بندی مناطق نفت خیز، مناطقی که دارای جمعیت عشایری بوده و همچنین شهرهای مذهبی که در آن، انجمن های دینی و مذهبی، کانون اصلی مبارزه محسوب می شدند، طرح اصلی رساله در شناخت کنش و واکنش مردم شهرهای ایران در نهضت ملی شدن صنعت نفت بوده و بر اساس اطلاعاتی که اسناد و دیگر منابع به ما ارائه می دهند، می توان به این نتیجه دست یافت که با وجود تفاوت های منطقه ای، محلی و اجتماعی در شهرهای ایران، همسویی سراسری از سوی مردم شهرهای مختلف نسبت به انگیزه و هدف نهضت یعنی «حاکمیت ملی و استقلال» شکل گرفته و بر اساس آن می توان «خصلت ملی» و «فراگیری» برای آن برشمرد. کلیدواژه: کنش و واکنش مردم شهرهای ایران، حاکمیت ملی و استقلال، افکار عمومی، مناطق نفت خیز، مذهبی و ایلی ـ عشایری، نهضت ملی شدن صنعت نفت
زهرا قنبری مله داریوش رحمانیان
نگارش و تالیف آثار متعدد در حوزه تاریخ نگاری چند صباحی است که بین پژوهشگران و محققان در ایران رواج یافته است اما تحقیقات نشان می دهد که بررسی آثار و روش تاریخ نگاری زنان مورد توجه قرار نگرفته است. بر همین اساس این رساله با عنوان تاریخ نگاران زن در ایران معاصر( مطالعه موردی منصوره اتحادیه، شیرین بیانی، فرشته نورایی و هما ناطق) در تلاش است تا ضمن معرفی بیوگرافی و آثار آنها به بررسی و شناسی روش تاریخ نگری و تاریخ نگاری مورخان فوق الذکر بپردازد و قصد دارد تا با بررسی روش تاریخ نگاری این دسته از مورخین زن، اندیشه آنها را نسبت به تاریخ و جایگاه و نقش آنها را در تاریخ نگاری معاصر ایران مورد ارزیابی قرار دهد. لذا این پژوهش در گردآوری اطلاعات، از روش رایج در پژوهش های تاریخی به صورت کتابخانه ای و به شیوه توصیفی و تحلیلی سود جسته است و نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مورخان زن مورد مطالعه، ضمن توجه به تاریخ نگاری فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، دارای افتراق نظر در روش تاریخ نگاری هستند و به غیر از ناطق که متاثر از مکتب آنال است، سایر مورخین زن متاثر از مکتبی خاص نبوده اند.
فریده فرزی سیمین فصیحی
چکیده در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد منتشر نشده دوره پهلوی اول تلاش می شود تا تولید و تجارت تریاک در عصر پهلوی مورد ارزیابی قرار گیرد و تأثیر تولید و تجارت آن بر اقتصاد نوپای دوره پهلوی اول و همچنین تأثیرات سوء اجتماعی آن در جامعه مورد بازبینی و تعمق قرار بگیرد. تریاک طی نیمه ی نخست قرن بیستم از لحاظ ارزش در بین اقلام صادراتی رتبه دوم و در داخل نیز مصرف گسترده ای داشت. با به قدرت رسیدن رضاخان در سال 1304ه.ش. دولت برنامه نوسازی و صنعتی سازی را به تقلید از همسایه خود مصطفی کمال آتاتورک آغاز کرد بنابراین می بایست برای تأمین هزینه ها منبع درآمد داخلی در اختیار داشته باشد. امکان وضع تعرفه ی صادراتی و مالیات داخلی به تریاک این پتانسیل را داد که منبع درآمد دولت باشد. دولت برای در دست گرفتن کنترل بازار تریاک برنامه های بسیاری را به اجرا درآورد که یکی از مهم ترین این برنامه ها، "قانون انحصار دولتی تریاک" بود که در سال 1307ه.ش تصویب شد. هدف دولت این بود که کنترل تریاک از مزارع تا مصرف را در دست داشته باشد. محدودیت های خارجی منجر به کمبود مواد خام وارداتی مورد نیاز صنایع داخلی شد در نتیجه قاچاق این اقلام گسترش یافت. بنابراین نیاز دولت به پول برای اجرای برنامه نوسازی و نیاز دولت های خارجی از علل اصلی کشت تریاک در ایران بود. با وجود مشکلاتی که در داخل در زمینه ی تأمین مواد خام به وجود آمد،کشت تریاک ادامه یافت. در نتیجه اقتصاد ایران به سوی تک محصولی شدن کشاورزی و وابستگی به بازارهای خارجی پیش رفت و جامعه ایران با نتایج مخرب تولید و تجارت تریاک از جمله اعتیاد، افزایش قاچاق، دزدی و وقوع انواع بزهکاری مواجه شد. واژگان کلیدی: تریاک، اقتصاد ایران، جامعه ی ایران، تولید و تجارت، پهلوی اول
ربابه معتقدی تورج اتابکی
چکیده: پژوهش حاضر می کوشد تا پاسخی برای چگونگی و نقش صنعت نفت در تحولات اجتماعی منطقه ی نفتی جنوب ایران بیابد. تامین نیروی انسانی شاغل در شرکت نفت انگلیس و ایران موجب جابجایی جمعیت در این منطقه شد. سیل مهاجرت داخلی و خارجی سبب تفاوت مذهب، نژاد، قومیت و ملیت و خصوصاً زبان را در این سرزمین شد. فرهنگی التقاطی و مختلط در سالهایی اندک جایگزین فرهنگ بومی و خودی عشایر لر و عرب در شرکت شهرها گشت. در این سالها مسکن و شهر سازی، آگاهی سیاسی کارگران و کسبه و ایستادگی در مقابل زیاده خواهی ها و استعمارگری شرکت نفت، آشنایی با بهداشت و درمان به سبک غربی و جایگزینی آن با طب سنتی، استقبال از شیوه های جدید آموزشی و تلاش برای یادگیری حرفه ای کار و بسیاری یافته ها و دگرگونی ها که در کنار رشد صنعت نفت در منطقه نفتی ایجاد شد. توسعه صنعت نفت به جابجایی جمعیت، افزایش جمعیت، تغییر مشاغل و شکل گیری قشر کارگر صنعتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجامید. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی بر اساس نظم و توالی منطقی تاریخی انجام یافته است. تاکید پژوهش حاضر بر اسناد و مدارک موجود در آرشیوهای ایران و انگلستان بوده است. بیش از 80% اطلاعات این رساله برآمده از اسناد آرشیوهای گوناگون است. یافته ها: استخدام عشایر و روستاییان به عنوان کارگر در مجموعه وسیع صنعت نفت سبب مهاجرت افراد از نقاط مختلف به منطقه نفت خیز خوزستان شد. مهاجران از قوم ها و ملیتهای مختلف و با فرهنگهایی متفاوت در کنار یکدیگر آداب و رسوم و سبک زندگی شان را به مشارکت گذاشتند. بدین ترتیب گام بزرگی در جهت قوام یافتن طبقه کارگر، روبرویی با شهرنشینی به سبک غربی، تغییر الگوهای مصرف، بیداری سیاسی، آموزش حرفه ای آکادمیک و مهمتر از همه تولد فرهنگی اختلاطی برگرفته از فرهنگ ملیت های مختلف مهاجر که سختی ها و دشواریهای خود را داشت، برداشته شد.
نجمه السادات قایم مقامی سیمین فصیحی
خرافات به معنی اعتقاد به امور واهی و غیرواقعی است که نشأت گرفته از افکار پیشینیان است و با گذشت زمان و پیشرفت بشر، نه تنها از میان نرفته بلکه گاه در صورت-های دیگر ظاهر شده و تنوع بیشتری یافته اند. در جوامعی که دچار رکود، بی ثباتی و بحران-های مکرر و مشکلات عدیده بوده اند، معمولاً مردم برای رهایی از معضلات پیش روی، بیش از پیش به خرافات گرایش پیدا می کرده اند. این امر در دوره ی قاجار بالاخص در دوره ی پنجاه ساله ی حکومت ناصرالدین شاه نیز قابل ردیابی است. در این دوره ی طولانی نیز گرایش اقشار و طبقات مختلف مردم به خرافات را می توان دید که با حمایت و گرایش شاه و بزرگان حکومتی به این پدیده، تشدید و تقویت نیز می شد. در این پژوهش سعی شده است تا با تکیه برتعاریف و مفاهیم خرافه نشان داده شود که خرافه اساساً چیست و چه ویژگی هایی دارد و نیز با جمع آوری داده های تاریخی با اتکا به منابع اصلی و اسناد دوره ناصری و تجزیه- تحلیل آنها در بستر تاریخی مورد نظر بررسی شود که گونه های مختلف خرافات در جامعه عصر ناصری چه بودند و آیا می توان بین نوع خرافه و طبقه یا قشر اجتماعی نسبتی یافت و اساساً کارکردهای سیاسی خرافات در این زمان چه بودند. نتایج بدست آمده حاکی از رواج و تداوم خرافات در گونه های مختلف فال-بینی، طالع بینی، شگون، سعد و نحس اوقات و ... در جامعه عصر ناصری است که منحصر به قشر و طبقه خاصی نبوده و در بین همه ی اقشار و طبقات اعم از زن و مرد، باسواد و بی سواد و فقیر و غنی دیده می شود. شاه و درباریان نیز از این امر مستثنی نبوده و باورهای خرافی در رفتار شخصی و سیاسی آنها اثرگذار بود. خرافه گرایی خود شاه در اکثر موارد وی را از اتخاذ تصمیمات و عملکرد منطقی و عقلانی باز می داشت و گاه مشغولیت او به امور خرافی، وی را از توجه به امور کشور غافل می نمود و در نتیجه حوزه سیاست به قضا و قدر سپرده می شد.
مهدیه امیری اسماعیل حسن زاده
بحرین یکی از مهم ترین سرزمین های خلیج فارس است.حق حاکمیت ایران بر این خطه که تا ایامی جزئی از خاک ایران بوده بارها توسط بیگانگان نقض شد .در دوره معاصر با توجه با تغییرات معنی داری که به خصوص بعد از جنگ دوم جهانی در نظام بین المللی به وجود آمد،معادلات اقتصادی و سیاسی منطقه خاورمیانه دچار تغییراتی گردید.اعلام خبر خروج بریتانیا از منطقه خلیج فارس باعث به وجود آمدن مسائل جدیدی در معادلات سیاسی منطقه شد و این امر نشان دهنده ترتیبات امنیتی جدید بود.یکی از مهم ترین این مسائل ادعای تاریخی ایران مبنی بر مالکیتش بر بحرین بود.این رساله بر آن است که با توضیح پیشینه تاریخ بحرین،شرح دهد این منطقه با وجود تعلقات باستانی اش در نهایت با چه روندی در عصر محمدرضا شاه از ایران جدا شد و خصوصا تحولات بحرین را از سال 1336ه.ش تا 1349 ه.ش مورد بررسی قرار دهدهمچنین روش سازد که سیاست های بریتانیا نقش اساسی را در جدایی بحرین از ایران داشته و خروج نیروهای این قدرت در معادلات سیاسی خصوصا بحرین تأثیرات به سزایی داشته.به علاوهروشن سازد که با وجود اقدامات ایران زدایی در بحرین، این قدرت در کم رنگ کردن احساسات ایرانیان موفق نبوده است.پس از جنگ جهانی دوم و با خروج بریتانیا ازمنطقه ضرورت استراتژیکی حکم می کرد که ایران از حقوقش در بحرین چشم پوشی کند تا بتواند در عوض ثبات منطقه را حفظ کرده و رهبری خلیج فارس را بدست آورد. خلیج فارسی که خصوصا در این مقطع از حیث اقتصادی اهمیت فراوانی برای ایران داشت و حفظ ثبات آن امری حیاتی برای اقتصاد و سیاست ایران بود.
مریم منصوری سیمین فصیحی
جرم یا به عبارتی بزه عملی ناپسند و برخلاف مقررات تعیین شده در یک جامعه است. قانون¬شکنی به نحوی از انحاء در تمامی مقاطع و دوران¬ها وجود داشته و مختص جامعه یا فرهنگ خاصی نیست. با توجه به اهمیت دوران ناصری به عنوان مقطعی حساس در تاریخ ایران، بررسی جرم به عنوان یکی از پدیده¬های مهم این دوران می¬تواند پرده از ابهامات بسیاری در زمینه¬های مختلف ارتکاب جرم (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی) بردارد. بر همین اساس در این پژوهش تلاش شده است تا جرائم عهد ناصری سنخ¬ شناسی و همچنین نقش عوامل مختلف در این معضل اجتماعی به ویژه نقش دوگانه¬¬ی حکومت در آن مشخص گردد. در همین راستا با تکیه بر مستندات تاریخی و همچنین منابع کتابخانه¬ای موجود و با بررسی آماری جرائم این دوره، ضمن توصیف اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی جامعه¬ی عصر ناصری، به سنخ¬ شناسی جرائم در این عهد پرداخته و با بیان برخی از عوامل مؤثر در وقوع این جرائم تا آن¬ جا که امکان داشت از دیدگاه تحلیلی نیز به آن¬ها نگریسته شد. بر اساس یافته¬های به دست آمده از میان گونه¬های مختلف جرائم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی، جرائم اجتماعی بالاترین و جرائم مذهبی پایین¬ترین میزان را به خود اختصاص داده بودند. در حوزه¬ی جرائم اجتماعی قتل با 7/58% بیش از همه اتفاق افتاده و تریاک¬کشی با 2/0% از کمترین میزان برخوردار بود، در حوزه¬ی جرائم اقتصادی دزدی با 9/55% و جعل سند با 3/0% به ترتیب بیشترین و کمترین میزان را دارا بوده¬اند، در جرائم سیاسی شورش با 5/89% بیشترین و اقدام علیه اساس حکومت با 5/0% کمترین و در نهایت در حوزه¬ی جرائم مذهبی زنا با 8/52% بیشترین و بدعت با 3/12% کمترین میزان جرائم را به خود اختصاص داده¬اند. هر چند حکومت ناصری اصلی¬ترین عامل اجرایی در برخورد با مجرمان بود با این حال خود به نحوی بستر جرم را مهیا می¬کرد و در بسیاری از موارد بر میزان آن¬ها نیز می¬افزود.
فاطمه حسین پور اسماعیل حسن زاده
چکیده با آغاز نهضت ملی و استقرار دولت دکتر مصدق، بازرگانان _ به ویژه بازرگانان متوسط و خرده پا _ به امید ایجاد دولتی مقتدر و متکی به اقتصاد ملی، از آن استقبال کردند. بسیاری از آنان در تبعیت از فتاوای آیت الله کاشانی و برخی علمای دیگر به حمایت از دولت و کمک به آن شتافتند و با خرید اوراق قرضه ملی و به امید ایجاد دولتی مقتدر و متکی به اقتصاد ملی، از آن استقبال کردند. بعد از تحریم نفتی انگلستان و عدم فروش نفت ایران، دکتر مصدق ناچار سیاست اقتصاد بدون نفت را در پیش گرفت و واردات کالاها را به میزان 25درصد کاهش داد. همزمان تغییرات گسترده ای در اتاق بازرگانی به سود بازرگانان متوسط و اصناف و پیشه وران انجام داد که سبب رنجش و مخالفت آشکار بازرگانان بزرگ و ثروتمندان با او گردید. بعد از قیام 30 تیر 1331 که بتدریج به شکاف و جدایی میان رهبری نهضت ملی (آیت الله کاشانی و دکتر مصدق) انجامید، گروه قابل توجهی از اعضای موثر جبهه ملی، از جمله بازرگانان، اصناف و پیشه وران که از آیت الله کاشانی پشتیبانی می کردند از صف طرفداران دولت جدا شدند و به گروه بیطرف ها و یا مخالفان پیوستند. قبل از آن نیز گروهی از بازرگانان متوسط و خرده پا به تبعیت از مرجعیت دینی (آیت الله بروجردی)، از آغاز نهضت ملی، موضع سکوت و بیطرفی در پیش گرفته بودند. بازرگانان بزرگ و ثروتمند وارد کننده که منافع سرشارشان به دلیل سیاست های مالیاتی و اقتصادی دکتر مصدق آسیب دیده بود، همصدا با طیفی از دولتمردان وابسته به دربار و ژنرالهای ارتشی توطئه گر وفادار به شاه، همراه با گروهی از بازرگانان متوسط و خرده پای ناراضی، لمپن های شهری و گروه کثیری از مردم که امید خود را به دولت مصدق از دست داده و از قدرت یابی حزب توده هراسان بودند، در ائتلافی آگاهانه و ناآگاهانه و با طراحی سرویس های جاسوسی امریکا و انگلستان در کودتا علیه دکتر مصدق شرکت نمودند و در نتیجه دولت وی بعد از گذشت 28 ماه سقوط کرد. واژگان کلیدی: بازرگانان، ملی شدن صنعت نفت، اتاق بازرگانی ایران، دولت مصدق، جبهه ملی
سهیلا صفری محمدامیر شیخ نوری
دولت پهلوی اول با اجرای سیاستهای نوسازی، تأثیرات قابل توجهی در ابعاد مختلف حیات جامعه ایرانی برجای گذاشت. این تأثیرات از جنبه های مختلف قابل بررسی است. یکی از مهمترین این جنبه ها، اثر سیاستهای نوسازی دولت بر گروههای مختلف اجتماعی است. بر این اساس با انتخاب چند برنامه دولت به آثار این برنامه ها و سیاستها بر گروههای اجتماعی مرتبط با آن پرداخته شد. سیاستهای انتخاب شده در قالب قوانین و برنامه ها و اقداماتی قرار دارند که دولت به قصد ایجاد اقتدار، استقرار امنیت و نوسازی اجتماعی در پیش گرفته بود که عبارتند از قانون نظام اجباری (نظام وظیفه عمومی)، قانون متحدالشکل شدن لباس، برنامه نوسازی شهری و نیز اقدام قشون به لشگرکشی جهت استقرار امنیت و نیز گسترش ورود اتومبیل. گروههای اجتماعی مرتبط با این قوانین، برنامه ها و اقدامات شامل؛ خانواده، اصناف (اصناف مرتبط با لباس سنتی)، قشرهای مذهبی، صاحبان املاک و مستغلات، مکاریان و اصناف سنتی حمل و نقل عمومی مانند درشکه چیها می باشند. پژوهش حاضر با تکیه بر تعریفی از امنیت و ناامنی اجتماعی، بر اساس اطمینان خاطر یا دغدغه خاطر گروههای اجتماعی از معیشت و هویت خود، درصدد است به بررسی این مسأله بپردازد که تأثیر سیاستهای دولت پهلوی اول در بروز ناامنی بر گروههای اجتماعی مذکور -بر اساس اسناد عرایض مجلس شورای ملی در سه دوره ششم تا هشتم قانونگذاری- چگونه بود و اینکه ناامنی های اجتماعی گزارش شده از این دوره تحت تأثیر مستقیم سیاستگذاری های آن دوران بود یا از نحوه اجرای آن سیاستها متأثر بود؟ بر اساس مسأله فوق الذکر، این پژوهش به این پرسشها پاسخ می گوید که سیاستهای نوسازانه دولت چه تأثیری بر ایجاد ناامنی در گروههای اجتماعی داشت و نیز چه عواملی موجب برداشتهای مختلف دولت و عارضان از نوسازی و برقراری امنیت شده بود؟ یافته های حاصل از بررسی محتوای عرایض در قالب سیاستهای فوق، این فرضیه ها را تأیید می کند که اجرای این سیاستها، موجب ایجاد دغدغه خاطر گروههای مذکور از موجودیت، معیشت و نیز گاه هویتشان گردید. این سیاستها از سویی معاش و بقاء این گروهها را به چالش کشید و از سوی دیگر به دلیل نادیده گرفته شدن ذهنیات، روحیات، عادات معمول عارضان از سوی دولت، تضاد با منافع این گروهها و نیز در برخی موارد سوء اجرا نتوانست آنها را همسو و همراه سازد. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی-تحلیلی و با اتکاء به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. تحلیل اسناد تا حد امکان- بسته به ویژگیهای هر یک از موضوعات مورد بررسی- مشتمل بر تحلیل موضوعات عرایض بر اساس شواهد موجود در دیگر منابع، تحلیل کمّی (آماری) و همچنین گاه تحلیل واژگانی می باشد.
سحر برآبادی سیمین فصیحی
تهران در 26 شهریور سال1320 توسط نیروهای متفقین اشغال گردید.کشیده شدن این جنگ به تهران که آشکارا نشانه نقض بی طرفی ایران در جنگ بود؛ آسیبهایی را در زمینه اجتماعی برای مردم تهران به همراه آورد. دغدغه اصلی این پژوهش بررسی این موضوع است که اولاً این آسیبها از چه نوعی بودند و دوماً چه تأثیری بر طبقات اجتماعی مردم گذاشتند. در همین راستا با اتکا بر اسناد و روزنامه ها که مهم ترین منابع این دوره هستند،آنها را بررسی کرده و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تجزیه و تحلیل آنها پرداختیم . دستاوردها نشان دادکه آسیب های اجتماعی انواع مختلفی را شامل می شود که آنها را به دو دسته کوتاه مدت و بلند مدت تقسسیم کردیم. از پیامدهای کوتاه مدت می توان به قحطی و کمبود اقلام مصرفی مردم،گرانی، بیماری و ناامنی اشاره کرد و از پیامدهای بلند مدت مهاجرت به تهران، قوت یافتن حس ناسیونالیسم و افزایش حضور آمریکایی ها در ایران را برشمردیم. با پایان یافتن جنگ اگر چه پیامدهای کوتاه مدت تمام شد، اما پیامدهای بلند مدت همچنان ادامه داشت و مشکلاتی را برای مردم به وجود آورد. بر اثر به وجود آمدن این آسیبها بافت طبقاتی مردم تهران دچار تغییراتی گشت؛ از سویی تعدادی از افراد سودجو مانند دلالان، محتکران و بازرگانان عمده سطح زندگی خود را بالا بردند و از طرفی گروه کثیری از طبقات پایین جامعه به سوی فقر و نیستی کشیده شدند. از سوی دیگربا مهاجرت تعداد زیادی از مردم نواحی مختلف به خصوص کشاورزان به تهران، طبقه جدیدی از این مهاجران در شهر پدیدار گشت که به صورت عمده به قشر فقیر شهر تزریق شدند و مشکلات فراوانی برای دولت و مردم پایتخت به وجود آوردند، که این پژوهش به بررسی آنها پرداخته است.
نسرین جعفری قوزلو سیمین فصیحی
انقلاب مشروطیت ایران به عنوان نقطه ی عطف بنیادینی در تاریخ سیاسی ایران مطرح است به طوری که برای نخستین بار شیوه ی حکومت بر مردم به چالش کشیده می شود و سرانجام "دولت ملی" جایگزین سلطنت خودکامه می شود.برای به ثمر رسیدن چنین انقلابی طبقات مختلف شهرهای متعدد ایران نقش فعالی داشتند .از میان این شهرها،شهر تبریز بدلیل خاستگاه ولیعهدنشینی و نیز موقعیت سیاسی و اقتصادی و تجاری خاصی که داشت ،بیش از دیگر شهرها در بستر حوادث سیاسی،اجتماعی و اقتصادی قرار گرفت . اصناف و تاجران این شهر نیز بدلیل نقش مهمی که در اقتصاد و تجارت این شهر ایفا می کردند و در بسیاری موارد نیز از سیاست های نادرست سیاسی-اقتصادی پادشاهان قاجاری متحمل ضرر و زیان می شدند، در پیروزی انقلاب مشروطیت نقش فعالی به عهده گرفتند. آنها از طریق بستن بازارها، اجتماع در مساجد و تحصن در سفارتخانه ها در این پیروزی سهیم بودند. این پژوهش،با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی درصد بررسی حیات اجتماعی اصناف تبریز در دوره ی مشروطیت است.بررسی جایگاه و منزلت اجتماعی اصناف در تبریز ، تعامل آنان با سایر طبقات اجتماعی و نهایتا اینکه وضعیت اقتصادی اصناف تبریز در این دوره چه تغییر و تحولاتی یافت و انقلاب مشروطه چه تاثیری در وضع اجتماعی اصناف نهاد،از دغدغه های اصلی این پایان نامه به شمار می رود. تجزیه و تحلیل داده های تاریخی براساس منابع تاریخی،سفرنامه ها ،خاطرات و اسناد بجا مانده در تبریز نشان می دهد که اصناف این شهر گرچه سهم عمده ای در پیروزی انقلاب مشروطه ایفا کردند، اما پس از انقلاب تغییر و تحول چندانی در وضعیت اجتماعی آنها پدید نیامد ،چه بسا که از نظر اقتصادی به دلیل جنگ داخلی، ناامنی، قتل و غارت دچار مخاطرات عدیده ای شدند.
مرضیه اسلامی کردی سیمین فصیحی
موضوع این پایان نامه بررسی نوسازی¬ های رضا شاه در شهر شاهی است. پژوهش در مورد شهر شاهی به عنوان تاریخ محلی، از این جهت حائز اهمیت است که پرتوی بر تحولات شهر در دوره معاصر(یعنی دوران 20 ساله رضا شاه پهلوی) می افکند. این پژوهش در پاسخ به سه سوال اصلی سامان بندی شده است. سوال اول اینکه چه عواملی موجب توجه رضا شاه به شهر شاهی و نوسازی های آن شده است، سوال دوم به بررسی انواع نوسازی ها و میزان توجه به آنها می پردازد و سوال سوم پیامدهای اجتماعی این نوسازی ها در شهر شاهی را مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش با اتکا به اسناد ، روزنامه ها، گزارشات دولتی و کتب تاریخی و با استفاده از روش توصیفی ¬ـ¬ تحلیلی ، مطالب و داده های تاریخی گردآوری و طبقه بندی شده و سپس در بستر تاریخی خود مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که قرار گرفتن شهر شاهی بر سر راه شهر های مهم مازندران و پل ارتباطی با تهران و وجود املاک اختصاصی اش در منطقه موجب اهمیت شهر و توجه رضا شاه به انجام نوسازی در این منطقه گردید. همین عوامل، نوسازی در زمینه های اقتصادی از جمله ایجاد راه آهن سراسری و راه های شوسه و احداث کارخانه ها را در این شهر از اهمیت خاصی برخوردار کرد. این تحولات، شاهی را به شهری صنعتی تبدیل کرد و انجام نوسازی های شاهی ، خود پیامدهایی اجتماعی از جمله مهاجرت، رشد جمعیت، اشتغالزایی، نارضایتی و تقدیم عریضه به مجلس ، حضور زنان در عرصه جامعه، شکل گیری طبقه جدید را به دنبال داشت.
عاطفه ذاکری اسماعیل حسن زاده
آگاهی از عقب ماندگی در زمینه های فنی و اجتماعی نسبت به غرب و احساس حقارت پدید آمده در دوره قاجار، منجر به بروز نوعی سرخوردگی اجتماعی و تلاش در تقلید از غرب برای خروج از عقب ماندگی شد که به دلیل ضعف بنیادین ساختار سیاسی صورت اجرایی به خود نگرفت. انقلاب مشروطه با هدف وارد کردن کشور به فرایند نوسازی قرین به توفیق نشد ومدرن سازی تا روی کارآمدن رضا پهلوی، شاه نوگرا، به تاخیر افتاد. رضاخان با بدست گیری قدرت اجرایی کشور از طریق کودتا به طور جدی توجه خود را به نوسازی معطوف کرد؛ او ظرف مدت 20سال کشوری مدرن برپایه دولت و ملتی واحد بوجود آورد که از گذشته سنتی خود متمایز بود از این حیث سیر تجدد و اقدامات نوگرایانه رضاشاه از منظر روزنامه های همان زمان به عنوان معاصران وقایع قابل ارزیابی است. سطح کیفی روزنامه های انتشار یافته در تهران در دوره رضاشاه نسبت به دوره ی ماقبل تغییر اساسی داشت. صفحات نشریات آن عهد به تمجید از رضاشاه، انواع آگهی ها، اخبار و گزارش های داخلی اختصاص می یافت. نسبت به اوضاع مملکت و مقامات بلند پایه نظام پهلوی انتقادی صورت نمی گرفت. عمر روزنامه ها کوتاه و فاقد مقالات اقتصادی و فرهنگی درباره بی سوادی، مالیات و حقوق مردم و...بود. اما روزنامه هایی که در طول سال های 1325-1320ش. منتشر می شد آزادانه به انتقاد از وضعیت نابه سامان ایران در دوره رضاشاه و فرزندش می پرداختند. افزایش کمی و کیفی و چاپ مطالب، در نشریات، نشانی از رهایی آنها از خفقان و جو پلیسی جامعه بود. مهم ترین دلیل وضعیت (1320-1304) قدرت مطلقه سیاسی، خفقان حاکم و عدم آزادی بیان بود. اما در دوره دوم (1325-1320) فضای باز سیاسی باعث تشدید فعالیت احزاب و نیروهای متمایل به شوروی شد و در نتیجه انتشار روزنامه های هم سو با آن جریانات را رقم زد.
سارا پاک نژاد سیمین فصیحی
علم تاریخ ازجمله عرصه هایی است که به دلیل جذابیت و شکل روایت گونه خود، ازطرف پر مخاطب ترین و تأثیرگذارترین رسانه، یعنی سینما و تلویزیون، برای داستان پردازی و جذب مخاطب استفاده می شود. این گستردگی مخاطب، تعاملی دوسویه میان تاریخ و رسانه، درجهت ارائه صحیح تاریخ به مردم ایجاد نموده است. شیوه این تعامل دارای اهمیت و برای کارشناس تاریخ مهم است که همراه با صداقت و وفاداری فیلم ساز به متن تاریخ باشد. دغدغه اصلی این پژوهش نیز میزان وفاداری فیلم سازان دهه 70 و 80 شمسی، در بازنمایی دوران رضاشاه به متن تاریخ، بدون هرگونه تحریف می باشد. در این مسیر ابتدا جمع آوری داده ها از میان سریال های این دو دهه صورت گرفته و سپس با روشی تطبیقی – تحلیلی به بررسی کلی و مقایسه ای فیلم ها با یکدیگر و نیز انطباق روایات تاریخی فیلم ها با منابع و کتاب های تاریخی دوره رضاشاه پرداخته شده است. نتیجه اینکه، فیلم سازان در تصویر گری گوشه هایی از این دوره با رویکردهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، گاه به متن تاریخ وفادار بوده و گاه راه اغراق، زیاده یا کم گویی پیموده و روایت تاریخی را تا سطح داستانی مخاطب پسند تنزل بخشیده اند. تعدادی از سریال ها رویکرد سیاسی صرف و برخی نیز به لایه های فرهنگی توجه بیشتری داشته اند.
آفرین دخت سیستانی محمد امیر شیخ نوری
استقرار حکومت کودتائی رضاخان در ایران که خود نتیج? مستقیم، آشفتگی های سیاسی ناشی از شکست انقلاب مشروطه به شمار می آمد، ضرورت توسل به ایدئولوژی مشروعیت بخشی که پایه های سلطنت وی را مستحکم گرداند، را ایجاب می کرد. از سویی تشدید اوضاع متلاطم مزبور، پس از جنگ جهانی اول، زمینه را بیش از پیش برای تسلِّط نگرش های افراطی و آرمانی، بویژه در حیط? برنامه های نوسازی کشور فراهم آورد. رضاشاه با بهره گیری از چنین فرصتی، «ناسیونالیسم باستانگرا» را به مثاب? ایدئولوژی مفهوم بخش سلطنت برگزید: تفکری که مضمون اصلی آن، نوعی رجعت به گذشته و دورانی بود، که ایران بزرگ ترین قدرت عصر خود به حساب می آمد. دولت پهلوی جهت تحکیم هر چه بیشتر قدرت خود، با نظر به شرایط سیاسی حاکم بر قدرت های جهانی در دور? پس از جنگ، همچنین با انگیز? مصلحت آمیز روی آوردن به نیرویی سوم در تقابل با وابستگی اقتصادی و سیاسی به دو دولت روسیه و انگلستان، در سیاست خارجی خود، به آلمان گرایش پیدا کرد. این گرایش روابط گسترده ای را در سطوح مختلف، بویژه، عرصه ی اقتصادی، بین دو کشور، برقرار ساخت. اواخر دهه نخست سلطنت رضاشاه، مقارن با تسلط جمهوری وایمار در آلمان، زمینه های فرهنگی و سیاسی این روابط، بواسط? فعالیت های ضد رژیم محصلان ایرانی در آن کشور دچار رکود گردید. اما با به قدرت رسیدن هیتلر، روابط خارجی دو کشور، متأثر از اشتراکات ایدئولوژیکی دو حکومت، به لحاظ کمّی و کیفی گسترش چشم گیری یافت. آلمان نازی در راستای اهداف توسعه طلبان? نوین خود، از اشتراکات تفکری یاد شده، بویژه با تأکید بر خصلت های بزرگ پنداران? آن ها، که مقبولیت فوق العاده ای نیز از سوی دولت و ملت ایران در پی داشت، کمال استفاده را نمود. تفاهمات مزبور با توجه به ماهیت ناسیونالیستی آن، بویژه در مناسبات فرهنگی دو کشور جلوه گر شد و عرصه های گوناگون آن راه پیش از وقوع جنگ جهانی و اشغال ایران، قرین شکوفایی بی سابقه ای نمود
فریدا فرجی سیمین فصیحی
در این پژوهش سعی شده تجارت چوب در ایران از عصر ناصری تا پایان سلطنت پهلوی اول مورد بحث و بررسی قرار گیرد، عوامل شکل گیری آن شناسایی گردد و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی حاصل از آن مورد واکاوی قرار گیرد. از همین رو پژوهش حاضر در چند فصل به شرح ذیل صورت بندی شده است : فصل اول به کلیات پژوهش می پردازد که شامل طرح سوالات، فرضیات، اهمیت و ضرورت موضوع می باشد. فصل دوم اهمیت جنگل در تاریخ ایران را مدنظر قرار داده و با نگاهی بر جنگل های ایران در منطقه ی شمال انواع چوب و مصارف آن ها و مساحت جنگل ها را مورد بررسی قرار می دهد. فصل سوم به چگونگی بهره برداری از جنگل ها می پردازد و امتیازات عدیده ای که حکومت های وقت در بهره برداری از جنگل ها به اتباع داخلی و خارجی اعطاء کرده اند را مورد بررسی قرار می دهد. فصل چهارم به چگونگی پیدایش تجارت چوب و عوامل موثر بر رشد و گسترش آن، از جمله توسعه راه های شمالی ایران، بنادر دریای خزر و راه آهن اشاره می کند. فصل پنجم نیز پیامدهای اقتصادی ناشی از تجارت چوب را از منظر میزان درآمد حاصل از آن، نقش آن در تجارت خارجی و آسیب های اقتصادی قطع درختان جنگل و غیره را پی گیری خواهد نمود و فصل ششم به بررسی پیامدهای اجتماعی حاصل از تجارت چوب از جمله اشتغال سکنه، شکل گیری قاچاق چوب، تأسیس اداراتی برای حفاظت از جنگل ها و غیره را مورد بحث و بررسی قرار می دهد و در پایان نیز نتایج حاصله از پژوهش ارائه می گردد.دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که رونق راه های شمالی ایران، رشد و گسترش بندرهای دریای خزر و نیز تأسیس راه آهن در مقطع تاریخی مورد نظر موجبات سهولت حمل کالای سنگین وزنی مثل چوب را فراهم آورد و در نتیجه در پیدایش و تداوم تجارت چوب موثر افتاده است، اما از آنجایی که بخش عمده ی این تجارت در دست خارجیان و به ویژه روس ها بود، از نظر اقتصادی نتایج مثبتی در زمینه افزایش درآمد دولت در پی نداشت، بلکه سود سرشار آن نصیب بیگانگان گردید. در زمینه ی اجتماعی نیز تجارت چوب موجب نفوذ و حضور بیشتر خارجیان در منطقه شمال، محرومیت صنعتگران داخلی از دسترسی به چوب مرغوب شمال و ایجاد مشاغل کاذبی چون قاچاق چوب در این منطقه گردید. و در نهایت تخریب و کاهش سطح جنگل ها و آسیب به منابع ثروت ملی را در پی داشت.
سکینه محمودی نزهت احمدی
چکیده ندارد.
فاطمه محسنی زاده سیمین فصیحی
چکیده ندارد.
زهرا علیزاده بیرجندی سیمین فصیحی
ناصرالدین شاهو گفتمان تجدد نگرشی گفتمانی به تجدد در عصر قاجار است، که با اتکای به روش تحلیل انتقادی گفتمان ، بنیان های اجتماعی توجه ناصرالدین شاه به تجدد در آن بررسی شده است . در این رساله از رهگذر تبیین شاخصههای تجدد عصر ناصری ، وجوه تمایز آن با ماهیت تجدد در دوره های قبل، همچنین، تفاوت منطق حاکم بر تجدد ایرانی با نوع اروپایی آن مورد تاکید قرار گرفته است. پردازش شاخصه های مذکور بر اساس نحوه ی صورت بندی گزاه های تجدد، نقش بافت موقعیتی ایران و مناسبات بومی، جایگاه نهادی و موقعیتی ناصرالدین شاه و گسترش گفتمان انتقادی در سطوح جامعه ی عهد ناصری صورت گرفته است. تجدد گرایی در دوران ناصری پیامد یک خودآگاهی انتقادی بود که در نتیجه بروز بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وجود آمد. شکست ایران از انگلیس در ماجرای هرات نقطه عطفی در این خودآگاهی به ویژه برای شخص ناصرالدین شاه محسوب می شود. این برخورد نظامی یکی از صحنه های مهم تقابل " خود" سنتی ناصرالدین شاه و " دیگری" است. این شکست و عوامل دیگری در مقاطع حیات ناصرالدین شاه در روند هویت یابی او نقش آفرینی کردند که از آن میان می توان به شرایط محیط تربتی ، اموزه ها و مطالعات او درباره اروپا، نقش دولتمردان متجدد و از همه مهم تر سفر های فرنگ اشاره کرد.در کنار این عوامل گفتمان های مخالف و کانون های مقاومت نیز در نحوه ی صورت بندی گزاه های تجدد در اندیشه شاه دخیل بوده اند. تحت تاثیر این گفتمان هاست که مواضع دوگانه ی ناصرالدین شاه در برابر تجدد توجیه و تبیین می گردد. در فرآیند شکل گیری گفتمان تجدد در عهد ناصری، جایگاه نهادی ناصرالدین شاه و موقعیت او نقش تعیین کننده ای در ماهیت تجدد در این دوره دارد. این ویژگی نه تنها سبب نهادینه شدن گزاره های گفتمان مدرن می گردد، بلکه به دلیل ملازمت آن با اقتدار شاه عاملی در بروز مواضع متضاد شاه در برابر تجدد نیز به شمار می آید.
طیبه نظری سیمین فصیحی
نگارنده در این رساله برآن است ، ایده موعود گرایی را در مکاتب شیخیه ، بابیه و بهائیه بررسی کند و رابطه و نسبت آنرا با ایده موعود گرایی در تشیع اثنی عشری باز نماید . با چنین رویکردی و در جهت فراهم آوردن امکانات پژوهشی برای پاسخ گفتن به چرائی و چگونگی عوامل موثر در شکل گیری تحول و تطور اندیشه موعود گرایی ضمن برکشیدن عناصر اصلی موعود گرایی تشیع اثنی عشری از طریق رجوع به منابع دینی و کلامی سه مکتب فوق به استخراج و تحلیل عناصر موعود گرایی پرداخته چرایی این تحول را در زمینه و عوامل چهار گانه دینی ، فلسفی ، تاریخی و ساختاری مورد بررسی قرار دهد و بیان نماید که اندیشه موعودگرایی تشیع اثنی در مکاتب شیخیه ، بابیه و بهائیه تحت تاثیر چالشهای برآمد میان علمای اخباری و اصولی ، آراء حکمت اشراق و زیر ساختهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی عصر قاجاریه دچار تحول و تطور گردید .