نام پژوهشگر: پرویز آزاد فلّاح
فاطمه نادری علی فتحی آشتیانی
چکیده: مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین عوامل مرتبط با افسردگی پس از زایمان و مقایسه آن در دو گروه دارای زایمان طبیعی و سزارین، انجام شد. روش: بدین منظور، به شیوه در دسترس، 100 مادر باردار با سن حاملگی 36 هفته و بالاتر که 20 تا 30 ساله بودند و اختلال روانی و جسمانی بارزی نداشتند، انتخاب شدند و آزمون اضطراب زانگ، افسردگی ادینبورگ و حمایت اجتماعی وکس را تکمیل نمودند؛ سپس در هفته سوم تا چهارم بعد از زایمان، مجدداً از نظر افسردگی پس از زایمان، اضطراب، حمایت اجتماعی و برخی از عوامل مرتبط با افسردگی پس از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. داده های بدست آمده، با استفاده از نرم افزار spss و آزمونهای تحلیل کوواریانس، t مستقل، رگرسیون گام به گام،u من ویتنی، تحلیل واریانس یکراهه، کروسکال- والیس و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد از کل نمونه مورد مطالعه 36 درصد سزارین شده، و 35 درصد دارای افسردگی پس از زایمان بودند. بعلاوه یافته ها حاکی از آن بود که افسردگی و حمایت اجتماعی در ماه آخر باردای و اضطراب بعد از زایمان، تاثیر معناداری بر افسردگی پس از زایمان دارند، همچنین افسردگی ماه آخر بارداری با نوع زایمان در ارتباط بوده و می تواند منجر به زایمان به روش سزارین گردد؛ اما میانگین افسردگی پس از زایمان در زنان دارای زایمان طبیعی و سزارین تفاوت معناداری نداشت. سابقه سقط، تعداد بارداری، تعداد فرزندان زنده، ناخواسته بودن بارداری، جنس نوزاد و یکسان نبودن جنس نوزاد با جنس فرزندان قبلی ارتباط معناداری با افسردگی پس از زایمان در کل جمعیت مورد بررسی و در دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های بدست آمده می توان گفت، مجموعه ای از عوامل، زنان را نسبت به افسردگی پس از زایمان، آسیب پذیر می سازد. این عوامل می تواند ژنتیکی، زیست شناختی، روان شناختی و یا محیطی باشد و در اغلب موارد با در هم تنیدگی این عوامل مواجه هستیم. این مساله می تواند توضیح دهنده این نکته باشد که چرا در برخی مطالعات، بین انواع خاصی از متغیرها و افسردگی پس از زایمان رابطه وجود دارد و در برخی دیگر وجود ندارد.