نام پژوهشگر: فرهمن فرخی
پخشان حسینی مسعود رحیم پور
پنجاه و دو نفر(32 دختر و 20 پسر) زبان آموز انگلیسی سطوح مقدماتی و پیشرفته آموزشگاه شکوه مهاباد انتخاب شدند. زبان آموزان، دو داستان متفاوت را بر اساس تصاویر کارتونی در شرایط متفاوت (نوشتن داستان به زمان حال ساده همراه با در دست داشتن تصویر کارتونی/ نوشتن داستان به زمان گذشته ساده بدون در دست داشتن تصویر کارتونی) به نگارش درآوردند. آنگاه صحت دستوری، روانی گفتار و پیچیدگی کلام داستانهای نوشته شده محاسبه گردید. اطلاعات جمع آوری شده با به کارگیری روشهای آماری آزمون t مستقل و هم بسته و تحلیل واریانس دو عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهدکه افزایش پیچیدگی فعالیت باعث افزایش روانی گفتار می شود. اما تأثیر مثبت معناداری ناشی از افزایش پیچیدگی فعالیت روی صحت دستوری و پیچیدگی کلام داستانهای نوشته شده مشاهده نمی شود. در انجام فعالیت ها، زبان آموزان سطح پیشرفته نسبت به زبان آموزان سطح مقدماتی نتایج بهتری کسب کردند. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی نشان می دهد که تعامل پیچیدگی فعالیت و سطح مهارت زبانی تأثیری روی داستانهای نوشته شده از لحاظ صحت دستوری، روانی گفتار و پیچیدگی کلام ندارد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند درحوزه های تهیه وتدوین مطالب درسی، آموزش زبان و آزمون سازی مورد استفاده قرار گیرد.
بهنام آراسته عباس آباد علی اکبر انصارین
چکیده: بیش از سه دهه تحقیق درحوزه تدریس ساختارهای زبان اهمیت و ضرورت توجه به ساختار را تصدیق می کند. اخیرا محققان درصدد یافتن موثرترین روش تدریس در یادگیری زبان هستند و در این راستا رابطه های پیچیده بین متغیرهای مختلف در تدریس زبان دوم را مورد بررسی قرار می دهند. این تحقیق تاثیرات متفاوت تدریس به روشهای تدریس صریح، آگاهی انگیزی ساختاری و داده های قابل درک را در یادگیری یک ساختار پیچیده انگلیسی مورد بررسی قرار می دهد. در این تحقیق، یک آزمون تشخیص درستی ساختارمورد نظرازدانشجویان دانشگاه تبریزدر کلاسهای زبان انگلیسی عمومی با سطح متوسط گرفته شد. شصت زبان آموز بزرگسال براساس آزمون داده شده انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. مواد درسی مستقلی برای هر سه گروه تهیه شد. پس از آزمایش مواد و روشهای تدریس بر روی گروههای مشابه، ساختار پیچیده انتخاب شده درهر گروه با روشهای (explicit instruction)، (cr task) و (comprehensible input) تدریس شدند. در مواد درسی تهیه شده برای گروه سوم که گروه کنترل نام داشت ساختار مورد نظر بطور صریح و مستقیم تدریس نشد بلکه به زبان آموزان متن هایی داده شد که برای درک مطلب آنها را مطالعه کردند. پس از تدریس ساختار با روشهای انتخاب شده درگروههای مستقل، آزمون تشخیص درستی ساختار برای دومین باراززبان آموزان بعمل آمد. تی تست (t-test) و تحلیل یک طرفه واریانس (anova) برای تحلیل نتایج تدریس در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. تی تست نشان داد که هر دو روش (explicit instruction) و ( cr task) آگاهی زبان آموزان را بطور معنی دار در ساختار انتخاب شده افزایش داده است. همچنین، مقایسه نتایج گروهها نشان داد که هر دو روش (explicit instruction) و ( cr task) بطور معنی داری موثرتر از گروه کنترل اطلاعات زبان آموزان را در ساختار انتخاب شده افزایش دادند.
فتانه عباسی طلابری فرهمن فرخی
یکی از مهمترین بحثهای حوزه ی اکتساب زبان دوم، یادگیری واژگان و دستورزبان انگلیسی میباشد(برون،2001). این تحقیق سعی بر آن داشت تا تاثیر برجسته سازی بصری داده ها را در یادگیری واژگان و دستور زبان انگلیسی از طریق برجسته سازی بصری فرمها در متون خواندن بسنجد. شصت و چهار زبان آموز زبان انگلیسی در سطح متوسط در این مطالعه شرکت کردند که به سه گروه واژگان، دستورزبان و کنترل تقسیم شده بودند. ده متن یکسان برای سه گروه انتخاب شده بود که برای گروه واژگان بعضی از کلمات و برای گروه دستور زبان بعضی از قواعد زبان به صورت بصری برجسته سازی شده، درحالیکه این تغییرات برای گروه کنترل اعمال نشده بود. محقق سعی داشت میزان تاثیر برجسته سازی بصری داده ها را بر یادگیری واژگان و دستورزبان انگلیسی در این دو گروه و در مقایسه با هم بسنجد. نتایج به دست آمده از تحلیل آماری این تحقیق که بر مبنای t-test بوده است گواه تاثیر مثبت برجسته سازی بصری داده ها بر یادگیری واژگان و دستورزبان انگلیسی بود. همچنین نتایج حاصل شده نشانگر تاثیر بیشتر برجسته سازی بصری داده ها بر یادگیری واژگان در مقایسه بایادگیری دستورزبان انگلیسی بود. امید است این تحقیق برای مدرسان و مولفان کتب زبان انگلیسی مفید واقع شود.
فاطمه دویران فرهمن فرخی
در دهه های اخیر، گفته می شود که یکی از مهمترین وظایف مدرسان و موسسات زبانهای خارجی شناسایی عواملی است که می تواند به آنها در ایجاد یادگیری لذت بخش و موثر برای زبان آموزان کمک کند. فهم بهتر از طبیعت فردی زبان آموزان، تفاوتهای آنان، و متغیرهای موثر بدون شک در دستیابی به این اهداف موثر خواهد بود. این تحقیق اثرات نگرش و جنسیت بر روی عملکرد زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار می دهد. 154 زبان آموز ایرانی، شامل 63 مذکر و 91 مونث، بین 16 تا 32 سال که در حال یادگیری زبان در سطح متوسط به بالا در یک موسسه زبان در شهر زنجان هستند در این تحقیق شرکت کردند. بر اساس نوع نظر آنان به یادگیری زبان که از طریق پرشسنامه نگرش و انگیزه gardner (2004) به دست آمده است، شرکت کنندگان به چهار گروه تقسیم شدند. تاثیر جنسیت بر روی نگرش زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که زبان آموزان مونث نگرش مثبت تری به زبان و یادگیری آن در مقایسه با زبان آموزان مذکر دارند. سپس اثر نگرش بر روی عملکرد زبانی زبان آموزان بررسی شد و نتایج نشانگر آن بود که رابطه قابل ملاحظه ای بین نگرش زبان آموزان و عملکرد آنها وجود دارد. در پایان، رابطه احتمالی جنسیت، نگرش، و عملکرد زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت تا رابطه بین عملکرد زبان آموزان مونث با نگرش مثبت و زبان آموزان مذکر با نگرش مثبت و همچنین، رابطه عملکرد زبان آموزان مونث با نگرش منفی و زبان آموزان مذکر با نگرش منفی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده معلوم شد که رابطه قابل ملاحظه ای بین گروه های ذکر شده وجود ندارد. در پایان این تحقیق بحث ها و نتیجه گیری هایی ارائه شده است.
نسرین بهنام پرویز آژیده
از آنجا که ژانرهای متفاوت با اهداف متفاوت ارتباطی از ساختار های طرحواره ای متفاوتی استفاده می کنند، می توان نتیجه گرفت که افراد با زبان و فرهنگ های متفاوت و دارای ساختار فکری متفاوت راه های متفاوتی برای بیان مفاهیم مورد نظر خود در قالب ساختارهای طرحواره ای خاص دارند. با داشتن چنین زمینه ی فکری، محقق در صدد آن بر آمد که تشابه ها و تفاوت های ساختار های طرحواره ای آگهی های استخدام انگلیسی و فارسی را بررسی کند. برای رسیدن به این هدف، محقق 40 آگهی استخدام انگلیسی – 20 عدد از روزنامه ی واشنگتن پست و 20 عدد از روزنامه ی تایمز- و 40 آگهی استخدام فارسی- 20 عدد از روزنامه ی آسمان دوستی و 20 عدد از روزنامه ی سهند- انتحاب کرد. کل داده ها از نظر اظهار (move) و اظهار فرعی (sub-move ) تجزیه و تحلیل شد و یک ساختار طرحواره ای مجزا برای هر یک ارایه شد. نظاممندی موجود در داده ها محاسبه و یک ساختار طرحواره ای کلی (چهارچوب ساختاری) برای هر دسته از آگهی های استخدام انگلیسی و فارسی پیشنهاد شد. با در دست داشتن یک چنین ساختار طرحواره ای کلی برای آگهی های استخدام های انگلیسی و فارسی، محقق قادرشد تا تشابه ها و تفاوت های موجود را مقایسه کند. نتیجه ی تحقیق نشان داد که در برخی از اظهار های ساختارهای طرحواره ای کلی ارایه شده نظاممندی وجود دارد، ولی هیچ الگوی تابت و بخصوصی در وقوعشان وجود ندارد. به عبارت دیگر تفاوت در توزیع و ترتیب اظهار های استفاده شده وجود دارد. نتایج به دست آمده با مطالعات باهاتیا (1993) در زمینه ی ژانر های آکادمیک و حرفه ای همسویی نشان داد. مطالعه ی مقابله ای ما بین آگهی های استخدام انگلیسی و فارسی نشان داد که ساختارهای طرحواره ای کلی در بین فرهنگ ها به طور نظام مند تغییر نمی کنند و تحقیق بیشتری در این زمینه مفید خواهد بود.
محسن صفری مسعود رحیم پور
بر پایه مطالعات انجام شده در مورد اثرات فرصت تمهید بر روی قدرت اجرایی نوشتاری و شفاهی زبان آموزان و بر اساس مدل نوشتاری کلوگ (1996)، هدف این تحقیق بررسی تاثیر فرصت تمهید بر روی پیچیدگی کلامی کنش زبانی، روانی کنش زبانی، درستی ساختار نحوی نوشتار توصیفی زبان آموزان ایرانی بود. در این مطالعه 37 زبان آموز مابین سنین 18-24 که به طور تصادفی به دو گروه، فرصت تمهید قبل از اجراء و بعد از اجراء تقسیم شده بودند، شرکت داشتند. از زبان آموزان هر گروه خواسته شد که یک متن توصیفی بنویسند.به اعضای گروه فرصت تمهید قبل از اجراء 10 دقیقه زمان داده شد که عملکرد خود را قبل از اجرای فعلیت اصلی طرح ریزی کنند در حالی که اعضای گروه فرصت تمهید حین اجراء باید بلافاصله شروع به نوشتن می کردند و هر چه قدر می خواستند زمان در اختیار داشتند. داده ها جمع آوری و کد گذاری شد و سپس به وسیله فرایند آماری تست نمونه های مستقل تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که فرصت تمهید بر روی پیچیدگی کلامی و درستی ساختار عملکرد زبان آموزان تاثیری نداشت اما اثر مثبتی بر روانی کنش زبانی گروه فرصت تمهید قبل از اجراء داشت. یافته های این تحقیق می تواند کاربردهای آموزشی در زمینه های آموزش زبان، آزمون زبان، تربیت معلم و طراحی برنامه آموزشی داشته باشد.
الهام ذاکری مسعود رحیم پور
چکیده: اخیرا" زبان آموزی فعلیت-محوری توجه بسیاری از پژوهشگران را جلب نموده است و بسیاری از مطالعات در زمینه فعالیت ها انجام می شوند.یکی از موضوعات مهم در ضمینه زبان آموزی فعلیت-محوری تاثیر شرایط انجام فعالیت بر روی کنش زبانی فراگیران زبان دوم است.در این مطالعه تاثیر حضور مدرس بر روی صحت دستوری¸ روانی گفتار و پیچیدگی کلام چهل زبان آموز ایرانی مورد بررسی قرار گرفت.بیست نفر از زبان آموزان در حضور مدرس و بیست نفر از آنان بدون حضور مدرس داستان خود را بیان کردند.داده ها جمع آوری و کدگذاری شد.سپس بوسیله فرآیند آماری تست نمونه های مستقل تحلیل گردید.نتایج تحلیل داده ها نشان داد که حضور مدرس تاثیری بر صحت دستوری و پیچیدگی کلام زبان آموزان نداشت ولی اثر مثبتی بر روانی گفتار آنان داشت.زبان آموزان در حضور مدرس پیچیدگی کلام بهتری داشتند ولی این نتیجه از طریق آماری ثابت نشد.امید است که یافته های این پژوهش در زمینه های آموزش زبان¸ آزمون زبان و تهیه و تدوین مطالب درسی کاربرد داشته باشد.
زینب پاپی فرهمن فرخی
توجه به نکات زبانی از مسایلی است که در حوزه یادگیری زبان دوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. یکی از موارد مهم که مورد توجه قرار گرفته توزیع تکنیک های مختلف توجه موردی و مقطعی به نکات زبانی میباشد. این توزیع تحت تاثیر متغیر های مختلفی از جمله ویژگیهای فراگیران ومدرسین,محیط آموزشی و سطح توانش زبانی فراگیران قرار میگیرد. یکی از ویژگیهای مدرسین که زیاد مورد بررسی قرار نگرفته تجربه مدرس میباشد. بنابراین , این تحقیق به بررسی این موضوع میپردازد که آیا میزان تجربه ی مدرسین تفاوتی در نوع و تعداد تکنیک های توجه موردی و مقطعی به نکات زبانی, در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی ایجاد میکند یا خیر. همچنین , در این پژوهش توزیع تکنیکها بین دو سطح مختلف,مقدماتی و پیش متوسط, مورد بررسی قرار گرفته است. شش مدرس(سه مدرس با تجربه و سه مدرس کم تجربه ) در این تحقیق شرکت کردند. سی و شش کلاس ( شش کلاس از هر مدرس) به صورت صوتی ضبط شد و سپس داده ها برگردانده,کدگزاری و در آخر با استفاده از آزمون (chi-square ) و آمار توصیفی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند که مدرسین کم تجربه در مقایسه با مدرسین با تجربه از تعداد تکنیک های بیشتری برای توجه به نکات زبانی بهره گرفته اند. همچنین در رابطه با سطح توانش زبانی, مشخص شد که هر دو گروه مدرسین در سطح پیش متوسط از تکنیک های بیشتری نسبت به سطح مقدماتی استفاده کرده اند. نتایج همچنین نشان دادند که مدرسین با تجربه از لحاظ نوع تکنیک ها نیز از مدرسین کم تجربه متفاوت بودند. این یافته ها میتواند در امر تربیت مدرسین مورد استفاده قرار گیرد.
نگاره اسکندانی فرهمن فرخی
چکیده: پژوهش های انجام شده بیانگر این مطلب هستند که مهارت درک شنیداری قابل تدریس می باشد. در روشهای تدریس رایج، به جای تدریس مهارت شنیداری، این مهارت صرفآ مورد آزمون قرار می گیرد.هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تدریس راهبرد شنیداری مدل مندلسون بر کنش درک شنیداری زبان آموز در دو سطح مبتدی و متوسط می باشد.در این پژوهش ابتدا با استفاده از دو پیش آزمون برای تعیین سطح مبتدی و متوسط،دو گروه همگن از زبان آموزان در دو سطح انتخاب شدند.هر گروه متشکل از40 زبان آموز در گروه سنی15 تا 27 بود.گروه مبتدی و متوسط هر کدام به دو گروه آزمایشی وگروه کنترل تقسیم شدند. راهبرد شنیداری مدل مندلسون در طول 8 جلسه آموزشی به زبان آموزان گروه آزمایشی آموزش داده شد. سپس زبان آموزان هر 4 گروه در یک پس آزمون شنیداری شرکت کردند. برای تعیین تاثیر آموزش راهبرد شنیداری بر گروه آزمایش از آزمون تحلیل واریانس چند راهه آنووا استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد آموزش راهبرد شنیداری تاثیر متفاوتی در دو سطح مبتدی و متوسط داشته است.تدریس راهبرد شنیداری مدل مندلسون بر کنش شنیداری زبان آموز در سطح مبتدی تاثیر چندانی نداشته در حالیکه تاثیراین روش تدریس بر کنش شنیداری زبان آموز در سطح متوسط چشمگیر بوده است.نتایج حاصل از این پژوهش می تواند حاوی نکات آموزشی برای معلمان در زمینه تاثیر آموزش راهبردهای شنیداری باشد.
صدیقه حق جو پرویز آژیده
تحقیق حاضر بر آن است تا ت? ثیر پیچیدگی طرح داستان و سطح مهارت زبانی زبان آموزان را بر روی کنش شفاهی آنها از لحاظ پیچیدگی کلام، صحت دستوری و روانی گفتار بررسی کند. چهل و دو زبان آموز انگلیسی (?? دخترو ? پسر)، در دو سطح متوسط و پیشرفته، که در گروه سنی ??-?? سال قرار داشتند، به صورت اتفاقی انتخاب شدند. هر زبان آموز، دو داستان متفاوت (با رویدادهای پیش زمینه و بدون رویدادهای پیش زمینه) را بر اساس تصاویر کارتونی تعریف کردند. هر تصویر کارتونی، یکی پس از دیگری، به زبان آموزان داده شد. زبان آموزان به مدت ? دقیقه فرصت داشتند تا به هر تصویر نگاه کرده و عملکرد و پاسخ خود را برنامه ریزی کنند. بعد از آن، به مدت ?-? دقیقه به آنها فرصت داده شد تا هر داستان را بازگویی کنند که در طی این مدت،عملکرد زبانی آنها ضبط شد. داده های ضبط شده از روی نوار پیاده شدند؛ آن گاه پیچیدگی کلام، صحت دستوری و روانی گفتار زبان آموزان محاسبه گردید؛ سپس داده های خام وارد ssps شدند و با به کار گیری روش های آماری آزمون t وابسته و مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که پیچیدگی کلام زبان آموزان با پیچیدگی طرح داستان رابطه مستقیم دارد. یعنی وقتی زبان آموزان داستانی را بازگویی می کنند که هم رویدادهای پیش زمینه و هم رویدادهای پس زمینه دارد، پیچیدگی کلام آنها از لحاظ نحوی افزایش می یابد. افزایش پیچیدگی طرح داستان همچنین موجب افزایش روانی گفتار زبان آموزان سطح پیشرفته می گردد. اما همین عامل هیچ ت? ثیر مثبت معناداری برروی صحت دستوری ندارد. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که زبان آموزان سطح پیشرفته، به هنگام اجرای فعالیت ها، نسبت به زبان آموزان سطح متوسط نتایج بهتری را از لحاظ پیچیدگی کلام، صحت دستوری و روانی گفتار کسب کردند. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی نشان می دهد که تعا مل پیچیدگی طرح داستان و سطح مهارت زبانی ت? ثیری بر روی کنش شفاهی از لحاظ پیچیدگی کلام، صحت دستوری و روانی گفتارندارد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در حوزه های تهیه و تدوین مطالب درسی، آموزش زبان و آزمون سازی مورد استفاده قرار گیرد.
محمد حسن چهر آزاد فرهمن فرخی
: یکی از محدودیت های روش های تدریس ارتباطی تاکید بر روانی کلام و نادیده گرفتن صحت ساختار کلامی فراگیران است که منجر به ایجاد خطا های ساختاری در کلام آنها شده است. این مشکل در موسسه های آموزش زبانی که بر اساس تدریس متمرکزبرمعنا استوار هستند ملموس تر است . هدف این پایان نامه مطالعه تاثیر تمرکز بر ساختارتمهید شده بر صحت کلامی زبان آموزان وبر دانش صریح آنها در مورد زمان گذشته ساده بود. بدین منظور 3 کلاس بطور تصادفی بترتیب بعنوان گروه های کنترل (تعداد = 17)، تمرکز ضمنی بر ساختارآنی (تعداد = 19) و تمرکزصریح بر ساختاتر متاخر (تعداد = 21) انتخاب شدند. همه گروه ها 6 جلسه در فعالیت بازگویی داستان شرکت کردند.آنها همچنین به سوالات کتبی مرتبط با زمان گذشته ساده که در3 زمان مختلف و بترتیب 1 جلسه قبل از شروع تحقیق، 1 جلسه بعد از پایان تحقیق و ا ماه بعد از پایان تحقیق به آنها ارائه شد پاسخ دادند. در طول 6 جلسه تحقیق، تمامی زبان آموزان این 3 گروه داستان را در کلاس ودر محدوده زمانی 4 دقیقه ای خوانده ، خلاصه کرده و بعد از اتمام این زمان و بطور انفرادی خلاصه داستان را به کلاس بازگوئی می کردند. در گروه کنترل زبان آموزان هیچگونه پس خورانی مبنی بر خطای گفتاری دربکار گیری زمان گذشته دریافت نکردند. در گروه تمرکز ضمنی بر ساختارآنی ، خطاهای زبان آموزان بطور آنی و ضمنی توسط محقق تصحیح می شد. در گروه تمرکز صریح بر ساختار متاخر، به خطا ها بعد ازاتمام بازگوئی داستان توسط هر فرد و بطور صریح پرداخته می شد. بعد از بکار گیری آمار توصیفی و استنباطی مشخص شد که از نظر صحت کلامی و دانش صریح زمان گذشته ساده زبان آموزان گروه های 2 و 3، تمرکزضمنی بر ساختار آنی و تمرکزصریح بر ساختارمتاخر، از گروه کنترل،بدون دریافت پساخوران، در جلسه 6 بازگوئی داستان ودر آزمون کتبی که ا ماه بعد از اتمام تحقیق ارائه شده بود پیشی گرفتند. یافته های تحقیق حاضر می تواند در تقویت صحت کلامی و دانش صریح زمان گدشته ساده فراگیرانی که بر اساس روش های تدریس ارتباطی آموزش می بینند موثر باشد.
حسن طرلانی علی اکبر انصارین
درگیر نمودن خواننده یا وارد کردن آنها در متن نوشتار اخیرا خیلی مورد توجه قرار گرفته است. برای اینکه تعامل موفقی بین خواننده و نویسنده برقرار شود خواننده باید نقش های فعال و ساختاری داشته باشد بخاطر اینکه نوشتار یک تعامل دو طرفه است. از ابزارهای صریح برای نشان دادن حضور خواننده در متن استفاده از نشانگرهای درگیر نمودن خواننده می باشد. تعدادی مطالعات بین رشته ای حضور خواننده در متن های مختلف را بررسی کرده است. با این حال فقط یک مطالعه ی تطبیقی حضور خواننده در متن هایی که درزبانهای مختلف نوشته شده اند را، مورد بررسی قرار داده است. هیچ مطالعه تطبیقی حضور خواننده در متن های که توسط نویسنده گان بومی انگلیسی و فارسی زبان نوشته شده است، مورد مطالعه قرار نداده است. با استفاده از شصت مقاله در حوزه ی زبانشناسی کاربردی که بیست تای آن به زبان انگلیسی توسط نویسنده گان بومی انگلیسی زبان ، بیست تای آن به زبان انگلیسی توسط نویسنده گان بومی فارسی زبان و بیست تای آن به زبان فارسی توسط نویسنده گان بومی فارسی زبان نوشته شده اند، مقاله حاضر می کوشد استفاده از نشانگرهای درگیرکردن خواننده را دراین مقالات تحقیقی بررسی کند. مدل تعاملی هایلند (2005) به عنوان یک چهارچوب تحلیلی جهت بررسی نوع و تعداد نشانگرهای درگیرکردن خواننده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تست های مستقل تی تست تفاوت های معناداری درنوع و فراوانی استفاده ازاین نشانگرها را نشان داد. همچنین تفاوت های معناداری در توزیع جزء به جزء این نشانگرها مشاهده شد. نتایج برآمده از این تحقیق می تواند مورد استفاده نویسنده گان فارسی و انگلیسی تازه کارقرار گیرد.
سیمین ستارپور فرهمن فرخی
building on previous studies on the effectiveness of different types of written corrective feedback, the present study aimed at investigating whether direct focused corrective feedback and direct unfocused corrective feedback produced any differential effects on the accurate use of english articles by efl learners across two different proficiency levels (low and high). in current study, the participants were divided into low and high proficiency levels by administering a toefl test. this led to formation of two proficiency levels, 60 participants in each level, totaling 120 participants. then each proficiency level was classified into three groups, two experimental groups and one control group. the first experimental group received focused corrective feedback; the second experimental group received unfocused corrective feedback, while the third one, as a control group, received no feedback. the anova tests with post-hoc comparisons indicated that focused group did better than both unfocused and control groups in terms of accurate use of english articles in both proficiency levels. therefore, these results suggested that unfocused corrective feedback is of limited pedagogical value, whereas focused corrective feedback promoted learners grammatical accuracy in l2 writing more effectively.
وحیده مدرس فرهمن فرخی
the present research study attempted to find out the extent to which two pre-task activities of “glossary of unknown vocabulary items” and “content related support” assisted efl language learners with their performance on listening comprehension questions across two different proficiency levels (low and high). data for this study were obtained from a total of 120 language learners, female and male. the test materials used in the course of this study were five listening comprehension multiple-choice questions and a cloze test. before the onset of the study, a toefl test was administered to divide participants into low and high proficiency levels. this led to the formation of three groups, 20 participants in each group, totaling to 60 l2 learners in each level. the three classes were assigned into two experimental groups and one control group. a “glossary of unknown vocabulary items” with the pronunciations was offered one session before taking the listening test while content related support (in written form) was offered just 10 minutes before administering the tests. the statistical analysis of the data revealed that in low proficiency level, vocabulary group outperformed both content and control groups while in high proficiency level, content group outperformed the other groups. the study concluded by suggesting that pre-task activities need to be used taking account of the support type and the learners’ proficiency level.
صنم محموداصل فرهمن فرخی
چکیده: شواهد زیادی تاثیرات مثبت آموزش پردازشی محور را به عنوان یک آموزش داده محور در زمینه یادگیری ساختارهای زبانی آشکار می سازد. برخی از پژوهشگران علاوه بر ارائه این شواهد بیان داشته اند که در یادگیری ساختارهای زبانی نیازی به تولید ساختار موردنظر توسط زبان آموز نیست. بنابراین، هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تاثیرات آموزش پردازشی محور در مقایسه با آموزش معنی و تولید محور در یادگیری ساختارهای ربطی و نقل قول غیرمستقیم در زبان انگلیسی می باشد. در این پژوهش زبان آموزان در سه گروه پردازشی محور، معنی و تولید محور و کنترل شرکت داشتند. دو گروه آزمایشی پس از دریافت اطلاعات یکسان در مورد ساختارهای زبانی مد نظر، بسته به نوع آموزش خود توسط فعالیتهای داده محور و معنی و تولید محور تمرین داده شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نمرات دو گروه آزمایشی پردازشی محور ومعنی و تولید محوربه طور معناداری از نمرات گروه کنترل بیشتر می باشد. همچنین عملکرد گروه معنی و تولید محور در فعالیتهای معنا محور تولیدی در سطح جمله به طور معناداری بهتر از عملکرد گروه پردازشی محور می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب می باشد که آموزش معنی و تولید محور همپای آموزش پردازشی محور در پیشرفت زبانی زبان آموزان موثر می باشد. به علاوه نتایج حاصل از لحاظ آموزشی موید این نکته است که انجام فعالیتهای معنی و تولید محور نیز به اندازه فعالیتهای داده محور در یادگیری ساختارهای زبانی موثر میباشد.
مهری نوروزی فرهمن فرخی
اهمیت دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان جهت آموزش به خصوص در سطح حرفه ای بر همه واضح و مبرهن است. آموزش ضمن خدمت به عنوان یک درمان برای رفع نقایص آموزشی معلمان نیست بلکه به عنوان یک پروسه دراز مدت و به عنوان بخشی از آموزش مستمر جهت توسعه رویکرد حرفه ای معلمان در راستای توسعه و بهبود معارتها و دستیابی به مهارتهای متنوع و فعالیتهای گوناگون جهت آموزش بهتر به دانش آموزان می باشد. آموزش ضمن خدمت وسیله ای برای دستیابی به سیستمهای جدید آموزشی و ارتقاء سطح علمی و دستیابی به تکنولوژیهای جدید و ابداعات و اختراعات می باشد. از آنجا که دنیا رو به پیشرفت است و به تکنولوژیها و ابداعات جدید دست می یابد لذا ضروت ایجاب می کند که معلمان در دوره های آموزش ضمن خدمت با چنین سیستمها و تکنولوژیهای جدید آشنائی داشته و در جریان این تحولات قرار گیرند. لذا در این تحقیق بر آن هستیم تا نیازها و انتظارات معلمان از دوره های ضمن خدمت جهت بهبود وضعیت تحصیلی دانش آ موزان و به روز شدن اطلاعات دانش آموزان و معلمان را مورد بررسی قرار دهیم چون محقق بر این عقیده است که در این زمینه کمتر پژوهشی صورت پذیرفته است.
فریناز جنابیه فرهمن فرخی
this study compared the different effects of form-focused guided planning vs. meaning-focused guided planning on iranian pre-intermediate students’ task performance. the study lasted for three weeks and concentrated on eight english structures. forty five pre-intermediate iranian students were randomly assigned to three groups of guided planning focus-on-form group (gpfg), guided planning focus-on-meaning group (gpmg) and unguided planning group (ugp) which was the control group. the gpfg received focus-on-form activities and the gpmg received focus-on-meaning activities before both of the groups were asked to engage in narrating a story. the ugp did not receive any of these activities. then all groups were given ten minutes to plan their discourse before their final narrations. at the end of the study, the written narrations of all groups were put into close analysis and comparison. gpfg outperformed gpmg in terms of the accuracy and complexity of their narrations. although gpmg performed well in terms of accuracy but did not make considerable gains regarding the complexity of their written production. therefore, these results suggested that focus on meaning planning is of limited pedagogical value in terms of promoting the complexity of the students’ written language production, whereas focus on form planning is beneficial in improving both the accuracy and complexity of the students’ written narrations.
مختار احمدزاده فرهمن فرخی
چکیده هدف اول این تحقیق بررسی تأثیر آموزش مصحح بر آموزش گیرندگان براساس پایایی نمره های آنها در پنج بخش شامل محتوا ، سازمان ، لغت ، زبان و مکانیک بود. هدف دوم این بود که بدانیم آیا تفاوتهای بین آموزشی گیرندگان زن و مرد در پایایی نمرات آنها وجود دارد. برای بررسی این موارد ، ما 90 دانشجو در سطح میانه (متوسط) که از طریق تست تعیین سطح شده بودند انتخاب شدند. بعد از آنها خواستیم که درباره دو موضوع انشاء بنویسند. مصححین در این بررسی در 3 مرحله شرکت کردند . در هر مرحله آنها 30 ورقه که دارای دو موضوع بودند را تصحیح کردند، یکی قبل از آموزش ، دیگری در حین آموزش و بعدی در مرحله بعد از آموزش. در خلال برنامه آموزش به آنها یاد داده شد که ورقه ها را براساس معیار اصلاح جاکوپ اِت . ال (1981) اصلاح کنند. در کل 180 ورقه بوسیله 5 مرد و 5 زن براساس پنج جنبه نوشتار یعنی محتوا ، سازمان ، لغت ، زبان و مکانیک تصحیح شدند. نتایج نشان داد که آموزش گیرندگان در چهار مورد محتوا ، سازمان ، لغت و زبان پیشرفت کردند و پایایی نشان دادند اما جالب اینکه در قسمت مکانیک پیشرفت صورت نگرفت. در بحث جنسیت آموزش گیرندگان به جز در بخش سازمان که مردان پایایی بیشتری در تصحیح ورقه ها داشتند در موارد دیگر تفاوت قابل توجهی دیده نشد.
رجب اسفندیاری فرهمن فرخی
در آزمون های تشریحی که لزوما یک گزینه ی درست وجود ندارد و تصحیح گران باید به فراگیران در مورد فعالیتی که انجام داده اند بر مبنای معیار هایی نمره ای بدهند ممکن است مرتکب خطا بشوند. این گونه خطا های وابسته به تصحیح گر که به توانایی فراگیران مربوط نمی شود و ممکن است به شکل های متفاوت نمایان شود ممکن است صحت و پایایی تصمیماتی که بر اساس نمره هایی که به فراگیران داده شده است را به خطر بیاندازد. اگر این خطاها کشف نشوند و به درستی اصلاح نشوند ممکن است منجر به مخدوش شدن نمره فراگیر بیانجامد و پایایی آزمون ها را به چالش بکشد. در نتیجه ی این امر، این خطا ها نیاز به تحقیقات جدید بیشتری در آزمون های زبان دوم دارند. این خطا ها شامل سخت گیری/آسان گیری تصحیح گر، سو گیری تصحیح گر، تمرکز گرایی تصحیح گر و تک بعدی نگری تصحیح گر میباشد و کمابیش در زبان اول و دوم مورد تحقیق قرار گرفته اند اما تا به حال تحقیقی وجود نداشته است که بتواند تمامی ایـــــــــــن خطا ها را در خود اصلاحی، دیگراصلاحی و معلم اصلاحی مورد بررسی قرار دهد. تحقیق حاضر بر آن است تا این کار را با استفاده از سنجش چندگانه ی راش انجام دهد. به همین منظور از 194 تصحیح گر که 188 نفر از آنها خود اصلاح گر و دیگر اصلاح گرو 6 نفر از انها معلم اصلاح گر بودند خواسته شد تا مقاله هایی که فراگیران در دو دانشگاه دولتی ایران نوشته بودند بر مبنای مقیاس 6 گزینه ای ارزیابی کنند. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار facets تحلیل شد تا بتوانیم به سوالات تحقیق پاسخ دهیم. بررسی نتایج نشان داد که اگر چه خود اصلاح گر، دیگر اصلاح گر و معلم اصلاح گر با یکدیگر در ارتباط با سخت گیری/آسان گیری تفاوت داشتند اما معلم اصلاح گر سخت گیر ترین و خود اصلاح گر راحت ترین بودند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که سو گیری های منظمی از طرف اصلاح گران صورت گرفت. به این صورت که اگر خود اصلاح گران و معلم اصلاح گران الگوی کاملا متفاوتی با دیگر اصلاح گران در مورد فراگیران با توانایی بالا و پایین نشان دادند. نتایج تحقیق علاوه بر موارد فوق هیچ گونه تمرکز گرای از جانب سه اصلاح گر را نشان نداد. نهایتا این که اصلاح گران در سطح انفرادی تا حدودی مرتکب تک بعدی گرایی شده بودند و اینکه خود اصلاح گر بیشتر از همه ی اصلاح گران تک بعدی گرایی نشان داد . نتایج تحقیق حاضر میتواند کاربرد هایی در زمینه ی تربیت اصلاح گر، ساختن مقیاس ها و پایایی همزمان نمره های دیگر اصلاح گران داشته باشد. طبق نتایج تحقیق حاضر ما میتوانیم از دیگر اصلاح گران به عنوان جایگزینی از معلم اصلاح گران استفاده بکنیم.
پریا بهمنی اسکویی علی اکبر انصارین
امروزه مشارکت دادن خواننده در نوشتار متون علمی مورد اهمیت گسترده ای واقع شده است. نوشته های علمی به تدریج کلام بی طرفانه و غیرشخصی خود را از دست داده و به عنوان تلاشی متقاعد کننده شامل تعامل بین نویسنده و خواننده در نظر گرفته می شوند . نوشته های علمی با به بکارگیری زبان به روابط اجتماعی شکل داده و استدلال متقاعد کننده ای را فراهم می سازند. در نوشته های علمی شکل گیری هویت توسط عوامل مختلف اجتماعی و علمی محدود می شود چنانچه نویسندگان از تجربه های شخصی خود در متون استفاده می کنند. یکی از این عوامل مسأله جنسیت می باشد. علیرغم اهمیت این موضوع، تحقیقات زیادی راجع به جنسیت در متون علمی صورت نگرفته است. در این مطالعه با تمرکز بر روی ابزارهای مشارکت دادن خواننده، به بررسی تعامل علمی میان نویسندگان مرد و زن در 120 مقاله پژوهشی در زمینه های زبانشناسی کاربردی، روانشناسی، جامعه شناسی و آموزش پرداخته می شود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هیچ رابطه ای میان جنسیت نویسندگان و شیوه بکارگیری زبان (ابزارهای مشارکت دادن خواننده) وجود ندارد. علاوه بر این، هیچ تفاوت قابل توجهی میان نویسندگان مرد در بکارگیری این ابزارها مشاهده نشد. در حالیکه نویسندگان زن در استفاده از این ابزارها از الگوی یکسانی پیروی نمی کنند. با وجود اینکه متغیر جنسیت هیچ تأثیری بر روی بکارگیری ابزارهای مشارکت دادن خواننده ندارد، استفاده از این ابزارها در رشته های مختلف یکسان نمی باشد. بنابر این شیوه بکارگیری زبان توسط نویسندگان مرد و زن تحت تأثیر جنسیت آنها نمی باشد بلکه این موقعیت های خاص اجتماعی و گفتمان های میان رشته ای است که می تواند در شیوه بکارگیری زبان موثر باشد .
فریده جلالی زاد نهند فرهمن فرخی
یاد گیری و یاد دهی به روش فعا لیت- محور و ساختار- محور مورد علاقه صاحب نظران در حوزه آموزش زبان انگلیسی می باشد. تعامل کلامی و مشخصه های آن می توانند یکسان یا متفاوت باشند. هدف اصلی این پژوهش مقایسه روند تعامل کلامی در کلاس های زبان انگلیسی دردبیرستان ها و آموزشگاه ها در ایران می باشد برای یافتن شباهت ها و تفاوت ها بین آن ها از لحاظ تعداد 1) رفع اشکال ضمنی و صریح 2) سوال نمایشی و ارجاعی 3) تعدیل نوبت در تعامل کلامی توسط معلم و دانش آموزان 4) شروع تعامل توسط معلم و دانش آموزان 5) کلمات معلم و دانش آموزان به زبان انگلیسی. با کاربرد روش مشاهده – توصیف سه کلاس در سطح مقدماتی در دبیرستانها و سه کلاس در آموزشگاه های خصوصی زبان انگلیسی با مدرسان متفاوت انتخاب شدند. مطابق یافته های این تحقیق دبیرستان ها و آموزشگاه ها در ا ستفاده ازاین پنج مشخصه روند تعامل کلامی مشابه هستند و تفاوت در میزان کاربرد از این مشخصه هاست. در واقع میزان کاربرد مشخصه های تعامل کلامی فعالیت محور در آموزشگاه ها بیشتر از دبیرستان هاست. با توجه به این که پژوهش حاضر تاثیردو روند تعامل کلامی متفاوت در یادگیری زبان انگلیسی را مورد بررسی قرار داده است، امید می رود که برای مدیریت روند تعامل کلاس مورد توجه مربیان و دبیران قرار گیرد.
یوسف ولی نسب زرنقی فرهمن فرخی
با بررسی آثار گذشته و مطالعات انجام شده در زمینه ی تاثیر فرهنگهای مختلف بر روی انتخاب کلمات و نوع آنها در نوشتن متون مختلف، محققین به این نتیجه دست یافته اند که فرهنگهای مختلف نوع نوشتاری خاص خود را دارند. در یادگیری زبانهای دوم و سوم، زبان آموزان غالبا فرهنگ زبان مادری خود را با خود حمل میکنند و در نوشتن متون به زبان خارجی (آگاهانه و یا ناآگاهانه) آن را دخیل می کنند. این کار باعپ میشود تا کسانی که با این فرهنگ آشنایی ندارند، متن را به طور کامل متوجه نشوند و یا برداشت اشتباهی از متن بکنند. این مساله زمانی حادتر میشود که متن، یک نامه ی تجاری باشد و درک اشتباه متن ضرر و زیان شایانی را متوجه شرکتهای خارجی کند. اهمیت چنین موضوعی باعث میشود تا تحقیقی بر روی فرهنگهای مختلف و نحوه تاثیر آنها در انتخاب کلمات و نوع نوشتار انجام شود. لذا در این پایان نامه در فرهنگ فارسی و انگلیسی انتخاب شده است که در هر زبان تعداد بیست و پنج تقاضانامه ی اداری انتخاب شده و متن نامه ها بطور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این تحقیق، نوع کلمات و ارتباط آنها با فرهنگ آن زبان مورد بررسی قرار خواد گرفت تا مشخص شود بین فرهنگ فارسی و انگلیسی چه تفاوتهایی وجود دارد و چه چیزهایی باعث تمایز این دو فرهنگ از هم میشود. نتیجه بدست آمده ازین تحقیق به زبان آموزان کمک خواهد کرد تا هنگام نوشتن تقاضانامه های تجاری بدانند از نوشتن چه نوع کلمات و جملاتی باید بپرهیزند و چه نوع جملاتی را باید به کار ببرند تا نامه هایشان نتیجه مطلوب را بدست آورد. در این پژوهش سه فرضیه تهی مطرح می شود: 1. تفاوتی بین نامه های تجاری در زبان های انگلیسی و فارسی از لحاظ فردگرایی-جمع گرایی وجود ندارد. 2.تفاوتی بین نامه های تجاری در زبان های انگلیسی و فارسی از لحاظ اجتناب از عدم قطعیت وجود ندارد. 3.تفاوتی بین نامه های تجاری در زبان های انگلیسی و فارسی از لحاظ فاصله ی قدرت وجود ندارد. با توجه به آنالیز دیتا معلوم میشود که نامه های فارسی جمع گرا بوده وهمچنین نویسنده ی این نانه ها تلاشی برای از بین بردن عدم قطعیت نشان نمیدهند و همچنین فاصله ی قدرت بین نویسنده و خواننده بسیار مشهود است.
سهیل آتشیان فرهمن فرخی
در سالهای اخیر موارد منظورشناسی در زبان همواره مطرح بوده است. با این وجود، بسیاری از مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی این مهارت در زبان آموزان پرداخته و یا در صدد مقایسه ی مهارت منظورشناسی در دو زبان مختلف برآمده اند. ت زبان آموز ایرانی که انگلیسی را به عنوان زبان خارجی فرا می گرفتند، در سه گروه گواه، صریح و ضمنی جای داده شدند. مکالمه هایی با مضمون بیان عذرخواهی و امتناع به آنها ارائه شد. هدف از این مکالمه ها در گروه های آزمایشی کمک به پرورش مهارت منظورشناسی بوده است در حالی که در گروه گواه چنین مسئله ای مطرح نبوده است. نتایج بیانگر اینست که، آموزش در واقع تأثیرمثبتی بر افزایش مهارت منظورشناسی زبان آموزان داشته است. همچنین، آموزش صریح تأثیر بیشتری نسبت به آموزش ضمنی داشته است. این تحقیق با اشاره به مفاهیم آموزشی در خصوص آموزشگاه های زبان انگلیسی و طراحان برنامه و مفاد درسی به پایان میرسد.
میرحبیب ابوالعلایی علی اکبر انصارین
بررسی استفاده کلمات شکی و مطمئنه توسط دو جنس در رشته زبانشناسی و همچنین تدریس زبان انگلیسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.تفاوت در بین دو جنس در نوشتن مقاله همیشه عامل اصلی تحقیق بر روی نوشته های رشته های مختلف بوده است، بدین معنا که درنوشتن مقالات رشته های کلمات و ساختارهای مختلفی توسط هردوجنس بکار میرود که قابل تامل بوده و بحث های فرا متنی را بر می انگیزد.در این تحقیق محقق از 120 مقاله از چهار رشته شیمی،زبانشناسی،دندانپزشکی و مکانیک استفاده کرده و سه بخش از این مقالات را که توسط دو جنس (مونث و مذکر) نوشته شده بررسی کرده است. لازم بذکر است تعداد 60 عدد از این مقالات توسط اناث نوشته شده بود و 60 عدد باقی مانده از این مقالات از چهار رشته توسط افراد ذکور نوشته شده بودند که توسط محقق انتخاب و سپس بررسی شدند. نکته پایانی اینکه دراین تحقیق از روش anovaبرای بحث آماری ساتفاده شده است.
فرخنده منصوری گرگری فرهمن فرخی
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر برنامه ریزی زمانی، هم چنین افزایش میزان پیچیدگی تکالیف در نظر گرفته شده بصورت همزمان، بر دقت و صحت و پیچیدگی عملکرد نوشتاری زبان آموزان می باشد. بدین منظور، 50 نفر از دانش آموزان دختر در رده ی سنی 16 الی 18 سال به عنوان شرکت کنندگان در این زمینه ی تحقیق در نظر گرفته شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل بصورت اتفاقی تقسیم شدند. اعضای گروه آزمایشی هر دو تکلیف ساده و پیچیده را با در نظر گرفتن زمان بندی حین انجام و قبل از انجام تکلیف، طی 4 جلسه انجام دادند. در جلسه اول، تکلیف ساده را با زمان بندی حین انجام تکلیف بدون محدودیت زمانی به پایان رساندند و در جلسه دوم، همان تکلیف را با شرایط زمان بندی قبل از انجام تکلیف با در نظر گرفتن محدودیت زمانی جهت افزایش میزان و شرایط پیچیدگی تکرار کردند. در جلسات سوم و چهارم شرکت کنندگان تکالیف پیچیده ی خود را با شرایط قبلی، طی دو جلسه انجام دادند. اعضای گروه کنترل، فقط تکلیف پیچیده را در شرایط زمان بندی حین انجام تکلیف با در نظر گرفتن محدودیت زمانی انجام دادند. اطلاعات جمع آوری شده برای سنجش میزان پیچیدگی و صحت بر اساس تست های anova و t-test بررسی آماری شدند. اطلاعات بدست آمده از این تحقیق، نشان داد که برنامه ریزی زمان بندی در بالا بردن میزان دقت و صحت، بویژه در تکلیف پیچیده در شرایط زمانی حین انجام تکلیف موثر واقع شد. ولی محدودیت زمانی که به منظور بالا بردن میزان پیچیدگی اعمال شده بود، در دقت عملکرد نوشتاری آنها تاثیر منفی داشت. در ضمن این اطلاعات نشان دادند که برنامه ریزی زمانی متفاوت در شرایط مختلف بر پیچیدگی عملکرد آنها تاثیر چندانی نداشت. امید است که نتایج بدست آمده از این مطالعه ی تحقیقی بتواند ایده ی جدیدی برای معلمان زبان انگلیسی جهت تدریس بهتر و مفیدتر در کلاس و نیز برای طراحان مواد آموزشی در تنظیم مطالب درسی ارایه نماید
آرزو یوسف زاده فرهمن فرخی
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر افزایش میزان پیچیدگی تکالیف مکالمه محور بر دقت و صحت و پیچیدگی عملکرد نوشتاری زبان آموزان می باشد. بدین منظور، 50 نفر از دانش آموزان دختر در رده ی سنی 15 الی 18 سال درسطح pre-intermediate از طریق petو vhs تست به عنوان شرکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل بصورت اتفاقی تقسیم شدند. اعضای گروه آزمایشی دو تکلیف ساده و پیچیده را طی 2 جلسه انجام دادند. در جلسه اول، تکلیف ساده را (در زمان حال) انجام دادندو بعداز دو هفته فاصله در جلسه دوم شرکت کنندگان تکلیف پیچیده را (در زمان گذشته )انجام دادند. در حالی که اعضای گروه کنترل، فقط یک تکلیف (بدون در نظر گرفتن زمان خاص) انجام دادند. اطلاعات جمع آوری شده برای سنجش میزان پیچیدگی و صحت بر اساس تست های anova و t-test بررسی آماری شدند. نتایج تحقیق، نشان داد که بالا بردن میزان پیچیدگی بر دقت و صحت در تکلیف پیچیده موثر واقع شده است. در حالی که بالا بر دن میزان پیچیدگی بر پیچیدگی عملکرد آنها در تکلیف پیچیده تاثیر چندانی نداشت. امید است که نتایج بدست آمده از این مطالعه ی تحقیقی بتواند ایده ی جدیدی برای معلمان زبان انگلیسی جهت تدریس بهتر و مفید تر در کلاس و نیز برای طراحان مواد آموزشی در تنظیم مطالب درسی ارایه نماید.
حکیمه طیب علی فرهمن فرخی
این مطالعه به منظور تحقیق در انتخاب راهبردهای فراادراکی زبان آموزان ایرانی انجام شده است.در این رابطه دو سئوال تحقیق مطرح شده است.سئوال اول این است که آیا رابطه ای بین سطح کارآمدی و انتخاب راهبردهای فراادراکی در پاسخ گویی به چهار نوع تمرین خواندن ( سئوالات پاسخ کوتاه-صحیح و غلط - تکمیل جملات و اسکن و اسکیم کردن) وجود دارد.در سئوال دوم رابطه بین انتخاب راهبردهای فراادراکی و نتایج پاسخ گویی به چهار نوع تمرین خواندن بررسی شده است.بدین منظور 75 دانشجوی زبان انگلیسی به پرسشنامه راهبردهای فراادراکی آکسفورد یک سری کامل سئوالات تافل و سئوالات بخش خواندن آزمون آیلتس پاسخ دادند.نتایج آماری نشان می دهد که بین سطوح مختلف کارآمدی و انتخاب راهبرد های فرا ادراکی رابطه ای وجود ندارد. همچنین بین انتخاب راهبردهای فراادراکی و نیز پاسخ گویی به چهار نوع تمربن خواندن رابطه معنی دار وجود دارد و فقط بین راهبرد تمرکزی و ارزیابی و نیز سئوالات اسکیم و اسکن کردن مهارت خواندن رابطه معنی دار وجود ندارد.
محسن سعدی خسروشاهی فرهمن فرخی
بیشتر مطالعاتی که در ایران درزمینه ارزیابی کتاب درسی انجام گرفته نظرات زبان آموزان را نادیده گرفته اند . هدف این تحقیق این بود که نظرات زبان آموزان ایرانی را نسبت به تکالیف و کارکردهای زبان روشن سازد و نظرات آنان را با محتوای فعلی کتب درسی شان مقایسه کند. برای این منظور این تحقیق از طرحی توصیفی و مبتنی بر پرسشنامه بهره جست. پرسشنامه ای دارای چهار قسمت بین 100 دانش اموز سال اول دبیرستان در چهار مدرسه توزیع شد. از هر مدرسه یک کلاس در این تحقیق شرکت کردند. کتاب زبان انگلسی سال اول دبیرستان به دقت از نظر درصد تکالیف و تمارین و کارکردهای مختلف زبان تجزیه و تحلیل شد. سپس نتایج تحلیل پرسشنامه با نتایج تحلیل محتوای کتاب درسی مقایسه شد. مقایسه نشان داد که دانش اموزان عموما تکالیف را ا در یادگیری انگلیسی بسیار موثرتر ارزیابی کردند. بر خلاف ارزیابی آنان تکایف ارتباطی بسیار کمتری در کتاب درسی فعلی ان ها بود. آنان همچنین تدریس کارکردهای زبان را در یادگیری انگلیسی بسیار موثر ارزیابی کردند و قسمت کارکردهای زبان را از این نظر ناموثر ارزیابی نمودند. بررسی دقیق تر مکالمات قسمت کارکردهای زبان معلوم کرد که بازه کارکردهای زبانی که در کتاب درسی تدریس شده اند بسیار محدود است. این یافته ها نشان می دهند که شکاف های عمیقی بین نظرات و ترجیحات زبان اموزان ایرانی و محتوی فعلی کتب درسی آنان وجود دارد. این یافته ها می توانند به هنگام طراحی ویرایش های جدید کتب درسی توسط طراحان کتب درسی به منظور در نظر گرفتن ترجیحات و نظرات زبان آموزان مورد استفاده قرار گیرند.
خلیل انصاری فرهمن فرخی
هدف این تحقیق بررسی شباهت ها و تفاوت های آغاز و پایان مکالمات تلفنی در زبان های انگلیسی و فارسی است. بدین منظور در این تحقیق از یک روش ترکیبی توصیفی-کمی مورد استفاده قرار گرفت. برای داده های این تحقیق از فیلم ها و سریال های تلوزیونی انگلیسی و فارسی استفاده شد. مکالمات تلفنی شخصی بین اعضای خانواده و خویشاوندان نزدیک و دوستان رو نویسی و بر اساس چارچوب تجزیه و تحلیل مکالمه بررسی شد. یافته های این تحقیق نشان می دهند که آغاز مکالمات تلفنی در فارسی همانند انگلیسی از چهار قسمت تشکیل شده است و قسمت های فراخوانی-پاسخ و شناسایی-تشخیص در انگلیسی و فارسی شبیه هم هستند، اما در قسمت های درود و احوال پرسی تفاوت هایی وجود دارد. پایان مکالمات تلفنی در فارسی همانند انگلیسی از سه قسمت پیش خاتمه، بدرود گویی و تبادل نهایی تشکیل شده است اما تفاوت هایی راجع به اینکه خود این قسمت ها شامل چه هستند وجود داشت. در انتها این تحقیق با پیشنهاد این مطلب که گرچه شباهت هایی درآغاز و پایان مکالمات تلفنی شخصی در انگلیسی و فارسی وجود دارد، تفاوت های بین فرهنگی نیز هست به پایان رسید. یافته های این تحقیق ممکن است برای ایجاد بینش و آگاهی در معلمان وفراگیران زبان خارجی راجع به شباهت ها وتفاوت های آغاز و پایان مکالمات تلفنی در انگلیسی و فارسی مفید باشد. داده های تحقیق، اگر بصورت مقابله ای و همراه با مطالبی که زبان آموزان فارسی نیاز به یادگیریشان دارند به کار برده شوند می تواند به عنوان ابزار مقایسه ای برای تدریس زبان انگلیسی به آنها مورد استفاده قرار گیرند.
سید فریبرز پیشدادی مطلق فرهمن فرخی
the purpose of this thesis was to investigate how differently metacognitive, cognitive, and social/affective strategies affect l2 learners’ reading comprehension. to this end, the study employed a quasi-experimental design with a placement test as a proficiency test to find the homogeneity of groups. three classes were randomly selected as the experimental groups (n =90), and each class was taught by one of the learning strategies according to brown (2000) taxonomy (metacognitive, cognitive, and social/affective strategies) respectively. all groups participated in six sessions of the task of developing familiarity with each strategy. each group received one main strategy and then, according to oxford (1990) training model, the researcher taught and employed those strategies in reading comprehension texts. learners’ improvement was measured during the six sessions of teaching and employing those strategies in responding to reading questions. one-way anovas with post hoc comparisons indicated that metacognitive group significantly outperformed the other groups and, so metacognitive strategies are more effective in promoting l2 learners’ reading comprehension. these findings suggest that employing metacognitive strategies are the most helpful factor and also a positive predictor compared to other strategies in improving learners’ awareness to answer reading comprehension tests. it can also be concluded that cognitive strategies are the least useful strategies compared to social/affective and metacognitive strategies in terms of their effectiveness.
الناز سیاه چهره فرهمن فرخی
: هدف این تحقیق بررسی مصاحبه های رسانه ای در چارچوب اصول چهارگانه گرایس میباشد. مصاحبه های رسانه ای در قالب نقش های مصاحبه کننده و مصاحبه شونده تعریف می شوند و توسط مجموعه ای از هنجارها و قواعد اجتماعی اداره می شوند. ژانر مصاحبه سیاسی با ویژگی های متمایز خود نظیر افراد شرکت کننده در مصاحبه، موضوع مصاحبه و طرز تعامل بین افراد زمینه بالقوه ای را برای اشکال مختلف تعامل بین افراد و درک مفهوم و معنا ایجاد می کند. قالب مصاحبه سیاسی محلی برای نقض قوانین گرایس و ایجاد مفهوم ضمنی بوجود می آورد . بر خلاف مصاحبه های سیاسی، در ژانر تاک شو افراد با نقش های از پیش تعیین شده و قراردادی غالب مصاحبه های سیاسی مواجه نیستند. افراد در ژانر تاک شو با قواعد ساده تری مواجه هستند که در برخی موارد به سمت ژانر گفتار روزمره نزدیک تر می شود و مصاحبه شوندگان آزادی عمل بیشتری در ارایه جزییات زندگی خصوصی خود دارند. برای انجام این بررسی در مرحله اول سه برنامه سیاسی انتخاب شدند و سپس ازهر برنامه سیاسی ده عدد مصاحبه انتخاب شد. برنامه ها به ترتیب از کانال هایcnn وbbc انتخاب شدند. در مرحله بعد مصاحبه های جمع آوری شده در چارچوب اصول گرایس و اصول کمیت، کیفیت، وابستگی، و رفتار مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی نتایج آمار توصیفی بیانگر تفاوت بین مصاحبه ها با توجه به نقض اصول توسط مصاحبه شونده ها بود. نتایج نشان داد که مصاحبه شونده ها دربرنامه wolf blitzer ازاصول گرایس در گفتار خود و ایجاد مفاهیم ضمنی، بیشتر بهره برداری کردند. نتایج همچنین نشان داد که برنامه ذکر شده از ویژگی های هر دو ژانر مصاحبه سیاسی و تاک شو بهره می برد. به منظور تایید تفاوت بین مصاحبه ها وبدلیل اینکه داده ها از نوع غیرپارامتری بودند از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد دواصل کمیت و کیفیت دربین مصاحبه ها تفاوت معنی داری دارند. بررسی دو اصل دیگر یعنی اصول وابستگی و رفتار تفاوت چندانی بین مصاحبه ها نشان نداد. نتایج همچنین این فرضیه را که فرمت مصاحبه برنامه wolf blitzer آمیزه ای از دو برنامه سیاسی دیگر است تقویت کرد. اصول گرایس و درک چگونگی عملکرد آن در گفتار می تواند به یادگیران زبان دوم و زبان خارجی در درک پیام های پنهان و مفاهیم ضمنی که افراد انگلیسی زبان در گفتار به کار می گیرند کمک شایانی کند. درک و بکارگیری این اصول همچنین زمینه ای برای زبان آموزان برای یادگیری مستقل و خودکفا با استفاده از رسانه تلویزیون فراهم می آورد.
سولماز حسن زاده پرویز آژیده
abstract this study investigates the teachers’ correction of students’ spoken errors of linguistic forms in efl classes, aiming at (a) examining the relationship between the learners’ proficiency level and the provision of corrective feedback types, (b) exploring the extent to which teachers’ use of different corrective feedback types is related to the immediate types of context in which error correction takes place, and (c) investigating the relationship between corrective feedback and learner uptake. the data for this study were drawn from transcripts of 36 hours of naturalistic classroom interactions recorded from twenty four classes of three teachers (eight classes per teacher, four elementary and four pre-intermediate). a total of 1142 feedback moves were identified and coded based on lyster and ranta (1997) and farrokhi’s (2005, 2007) classifications to reflect corrective feedback types, uptakes, and context types. chi-square analysis was performed in order to analyze associations between variables of this study in pairs (that is, proficiency level and corrective feedback types, corrective feedback types and uptakes, corrective feedback types and context types). according to the findings, there were statistically significant associations between corrective feedback types and proficiency level and also between corrective feedback types and uptakes. it was found that marked recasts were the most frequent type of feedback in elementary level. also, negotiated feedback was the most favored feedback type provided by the teachers in pre-intermediate level. moreover, the most successful technique for ii eliciting uptake was found to be negotiated feedback in both proficiency levels. however, the findings indicated that type of context in which error correction took place did not affect type of corrective feedback used by l2 teachers for dealing with the learners’ non-target-like forms.
مهسا محمدپور یقینی علی اکبر انصارین
نقش زبان اول افراد در یادگیری زبان دوم و تاثیر آن در این فرایند همواره یکی از موضوعات مورد توجه محقققین بوده است. نتیجه این توجه مبادرت به انجام تحقیقات متعددی در این زمینه بوده است که این ثاثیر را نشان داده اند. با این وجود تعداد مطالعاتی که عوامل موثر در چگونگی این تاثیر را مورد بررسی قرار داده اند محدود هستند.مطالعه حاضر تلاشی بوده است در بررسی قابلیت انتقال فارسی به انگلیسی استراتژی های رد درخواست توسط زبان آموزان ایرانی برای پی بردن به اینکه چه زمانی، چگونه و چرا این استراتژی ها از زبان اول(فارسی) به زبان دوم(انگلیسی) منتقل می شوند.برای دستیابی به این هدف پرسشنامه متناسبی با استفاده از سه مطالعه اولیه تهیه شد. گروه 60 نفره ای از افراد در این مطالعات اولیه شرکت کردند. این افراد ابتدا درجه سختی شرایطی را که در آن مجبور به رد درخواست، پیشنهاد و یا دعوت کسی بودند را مشخص کردند و سپس جملاتی را که در چنین شرایطی به کار می برند نوشتند. اطلاعات به دست آمده از این گروه توسط محقق مورد بررسی و آنالیز قرار گرفته و در تهیه پرسشنامه نهایی مورد استفاده قرار گرفتند. پرسش نامه نهایی توسط 74 زبان آموز فارسی زبان جواب داده شد و نتایج آن با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از تاثیر تعاملی درجه سختی شرایط در رد درخواست و همچنین نوع درخواستی که رد می شود بر نحوه انتقال استراتژی های رد درخواست از فارسی به انگلیسی بود.نتایج به دست آمده از این تحقیق میتواند مورد استفاده تدوین کنندگان کتب آموزش زبان و مدرسین و افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند قرار بگیرد.
داود امینی مسعود رحیم پور
رساله حاضر کوششی است برای نزدیک نمودن سه حوزه نسبتأ مستقل در مطالعات فراگیری زبان دوم یعنی فراگیری واژگان زبان دوم، آموزش زبان بر مبنای تمرینات فعالیت محور و نیز نقش عوامل عاطفی در یادگیری زبان. در شیوه های غالب فراگیری زبان دوم، یادگیری واژگان عمدتأ بر عهده شخص فراگیر زبان گذارده شده و نقش عوامل شناختی و عاطفی از منظر آموزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته است (schmitt, 2008). لکن نظریه آموزش زبان بر مبنای تمرینات فعالیت محور توانسته است چارچوب انعطاف پذیری را به حوزه آموزش زبان دوم معرفی نماید که در آن علاوه بر جنبه های شکلی زبان، عوامل ناشی از تفاوتهای فردی نیز توامأ مورد توجه قرار می گیرد(laufer,2005). فلذا عامل پیوند دهنده سه حوزه فوق الذکر در امر آموزش زبان دوم عبارتست از مفهوم تمرینات فعالیت محور معطوف به شکل. هدف اصلی این پژوهش مطالعه اثر مشارکت هیجانی، انگیزشی و شناختی (بطور جداگانه و توأمان) به هنگام انجام تمرینات فعالیت محور معطوف به شکل در ارتقاء میزان اثرگذاری این تمرینات بر یادگیری غیرعامدانه واژگان زبان دوم است. فرض کلی این است که مشارکت شناختی، هیجانی و انگیزشی فراگیران زبان در طی مراحل مختلف اجرای تمرین فعالیت محور در ارتقاء یادگیری واژگان زبان دوم موثر است. در این تحقیق نیمه تجربی مبتنی بر طرح پیش آزمون و پس آزمون، 131 نفر دانشجوی کارشناسی زبان انگلیسی در 5 گروه جداگانه در تحقیق شرکت داده شدند. تمرین فعالیت محور اصلی عبارت بود از تمرین شنیداری-خواندن که در آن واژگان دشوار به زبان اول تاویل شده بودند. هر یک از سه نوع مشارکت شناختی، انگیزشی و هیجانی در انجام تمرین فعالیت محور مزبور در قالب فعالیت های پیش تمرین در سه گروه تحقیق به طرح آموزشی اضافه شدند. بعلاوه گروه چهارم از فراگیران، ترکیبی از هر سه نوع مشارکت شناختی، انگیزشی و هیجانی را توامأ دریافت نمود. آزمون های سنجش دانش تولیدی و دریافتی واژگان هدف در دو مرحله، بلافاصله پس از تیمار و دو هفته پس از آن، بدون اطلاع قبلی برگزار گردید. هدف از این آزمون ها اندازه گیری میزان یادگیری و به خاطرسپاری واژگان هدف در کوتاه مدت و بلند مدت بوده است. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندگانه (mancova) حاکی از آن بود که مشارکت شناختی، انگیزشی و هیجانی در کوتاه مدت موجب ارتقاء میزان یادگیری و به خاطر سپاری واژگان هدف گردید. لیکن این اثر در دراز مدت مشمول فرسایش گردید بطوریکه در آزمون موخر اثر معنادار آنها مشهود نبود. همچنین تفاوت معنی داری بین سه نوع مشارکت ذهنی از لحاظ تأثیرگذاری آنها بر ارتقاء فراگیری واژگان زبان دوم مشاهده نشد. اما ترکیب این سه نوع مشارکت موجب گردید که نه تنها در کوتاه مدت، بلکه در بلند مدت، یادگیری و بخاطرسپاری واژگان بطور معنی داری بهبود یابد. اثرگذاری هیجان مثبت، ترفندهای انگیزشی و فعال نمودن دانش طرح واره ای بر ارتقاء یادگیری واژگان زبان دوم، شواهد روشنی بر نظریه هائی است که بر نقش حیاتی عوامل هیجانی (bown & white, 2010;fredrickson, 1998, 2001)، عوامل انگیزشی (manolopoulou-sergi, 2004, dornyei, 2010) و شناختی (ajideh, (2006; pulido, 2004, 2007; rahimpour, 2010) در پردازش اطلاعات و تسهیل فرایند یادگیری تأکید می نمایند. بعلاوه اثرگذاری مضاعف مشارکت توامان شناختی، هیجانی و انگیزشی در راستای نظریات روانشناسی شناختی می باشد که بر تعامل و کارکرد بهم گره خورده شناخت، هیجان و انگیزش تآکید می نمایند (dai & sternberg, 2004). همچنین یافته های تحقیق حاضر شواهدی بر میزان اثرگذاری "حالت flow " (egbert, 2003) در فراگیری زبان دوم ارائه می دهد. یافته های این پژوهش متضمن نکات مهمی برای تدوین کنندگان مطالب و برنامه های آموزش زبان، متخصصین آموزش زبان، مدرسین و متصدیان تربیت مدرس زبان دوم است. اولأ لازم است نقش حالات هیجانی فراگیر به هنگام شرکت در فعالیت های آموزشی مورد توجه برنامه ریزان و مدرسان زبان دوم قرار گیرد که این هدف بویژه در حوزه call (آموزش زبان به کمک رایانه) به مدد ابزارهای چندرسانه ای به آسانی قابل حصول است. ثانیأ حوزه آموزش زبان دوم بر مبنای تمرینات فعالیت محور به شدت نیازمند لحاظ نمودن یک عنصر انگیزشی در برنامه خود است. ماهیت پویای انگیزش در فراگیری زبان دوم ایجاب می کند که نگرشی ریزتر به مقوله انگیزش بر پایه مختصات محیط آموزشی برای شکل دهی انگیزش مرتبط با تمرینات فعالیت محور تعریف گردد. ثالثأ لازم است متصدیان امر آموزش زبان در سطح بالا، برنامه ریزان آموزشی و متخصصین تربیت معلم زبان دوم به امر ایجاد تلفیقی موزون از مشارکت شناختی، هیجانی و انگیزشی و نقش آن در اثرگذاری تمرینات فعالیت محور عنایتی ویژه داشته باشند. بالاخره اینکه اثرگذاری پیش تمرینات مبتنی بر انگیزش و هیجان می تواند گشایشی در مباحثه دیرینه بر سر اثر نسبی خواندن و شنیدن گسترده و فشرده در توسعه واژگان زبان دوم فراهم آورد.
ثمین شمس خرمی علی اکبر انصارین
هدف از انجام تحقیق .بر اساس یافته ها تاکنون میزان تاثیراین تکنیکها در مقایسه با سایر روشها براساس اطلاعات آماری و به صورت عددو رقم بررسی و نمایش داده نشده اند و به همین دلیل این رویکرد نتوانسته توجه اساتید و مربیان آموزش زبان را در کشورمان به خود جلب کند. از اینرودر این پژوهش بر آن شدیم تا میزان تاثیر تکنیکهای معرفی شده در این رویکرد را با انجام یک تحقیق آزمایشی بر روی سه گروه از دانشجویان بررسی نموده تا بلکه بتوانیم موثر بودن آنها را در تدریس به اثبات برسانیم. از میان تکنیکهای معرفی شده در این رویکرد دو تکنیک negotiation (آموزش از طریق مذاکره)و dictogloss (آموزش از طریق بازسازی متن) جهت بررسی انتخاب شده اندو با یک روش سنتی آموزش مقایسه خواهند شد. روش تحقیق آزمودنی ها در این تحقیق سه گروه ازدانشجویان رشته ی مترجمی زبان انگلیسی موسسه ی غیرانتفاعی نبی اکرم هستندکه در مقطع کارشاسی مشغول به تحصیل می باشند. دو گروه از آنها گروههای آزمایشی و یک گروه نیز گروه کنترل این پژوهش خواهد بود. در یکی از گروههای آزمایشی تکنیک input enhancement و در گروه دیگرتکنیکdictogloss و در گروه کنترل نیزاعمال خواهدشد . برای گروه سوم نیزیک روش سنتی آموزش بکاربرده خواهد شد . سوالات پژوهشی 1. آیا اعمال تکنیکهای رویکردتوجه به فرم درکلاس زبان های ایرانی به افزایش صحت دستوری زبان آموزان منجر می شود؟ 2.اعمال کدام تکنیک تاثیر بیشتری بر افزایش توانش زبانی زبان آموزان ایرانی دارد: input enhancement یا dictogloss؟ 3.آیا هر سه نوع noticing در تکنیک dictogloss اتفاق می افتد؟ 4. در کدام اپیزود تکنیک simple noticing، dictogloss اتفاق می افتد؟ 5.در کدام اپیزود تکنیک noticing the gap، dictogloss اتفاق می افتد؟ 6.در کدام اپیزود تکنیک noticing a hole، dictogloss اتفاق می افتد؟ 7.آیا هر سه نوع noticing در تکنیک input enhancement اتفاق می افتد؟ 8. در کدام اپیزود تکنیک simple noticing، input enhancement اتفاق می افتد؟ 9. در کدام اپیزود تکنیک simple noticing، input enhancement اتفاق می افتد؟ 10.در کدام اپیزود تکنیک simple noticing، input enhancement اتفاق می افتد؟ 11.دانشجویان نسبت به کدام تکنیک رویکرد مثبت تری دارند؟ input enhancementیا dictogloss؟ با بررسی نتایج به دست آمده، معلوم شد که اعمال تکنیکهای معرفی شده در رویکرد توجه به فرم، میزان توانش زبانی زبان آموزان ایرانی را به میزان قابل توجهی بالا می برد. علاوه بر این مشخص شد که تکنیکinput enhancement تاثیر بیشتری در مقایسه با تکنیک dictogloss داشت. هرسه نوع noticing ، ((simple noticing, noticing the gap , noticing a hole در هر دو تکنیک مذکور اتفاق افتاد با این تفاوت که هر نوع noticing در اپیزود های مختلف از هر دو تکنیک وقوع یافت. به این صورت که، simple noticing در اپیزود دوم تکنیک dictogloss و اپیزود اول تکنیک input enhancement ، noticing the gap دراپیزود چهارم تکنیک dictogloss و اپیزود چهارم و سوم تکنیک input enhancement و نوع سوم یا همان noticing a hole در اپیزود سوم تکنیک dictogloss وقوع یافت. نتایج به دست آمده از وقوع noticingنوع سوم در تکنیک input enhancement کمی پیچیده بوده و نیازمند تحقیق بیشتری در این زمینه می باشد.با تحلیل تست رویکرد نیز مشخص شد که احتمالا زبان آموزان ایرانی رویکرد مثبت تری نسبت به تکنیک input enhancement در مقایسه با dictogoss داشته باشند.
امیر نیک مهر فرهمن فرخی
یکی از مهمترین اهداف برای زبان آموزان انگلیسی چگونگی آغاز مکالمه، ادامه دادن و به پایان رساندن آن می باشد. بنظر می رسد بکارگیری عبارات پیش ساخته منعطف که نوعی استراتژی ارتباطی محسوب می شود، نقشی انکارناپذیردر فرایند مکالمه دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی این بوده است که آیا مجهز بودن به چنین دانشی منجر به افزایش سلاست گفتار در زبان آموزان انگلیسی فارسی زبان می شود. در این پژوهش، نظر به اینکه بررسی اثر این عبارات پیش ساخته منعطف برسلاست گفتار یک فرایند زمان برمی باشد، شیوه بررسی موردی بکار گرفته شده است که در آن چهار زبان آموزحدود دو سال تحت بررسی قرار گرفتند. دو زبان آموز به مشاهده نحوه بکارگیری این عبارات پیش ساخته منعطف بواسطه معلم (الگو سازی) و دو نفر دیگر به تکالیف اکتشافی از طریق بررسی فیلمهای حاوی زیرنویس انگلیسی مشغول شدند. عملکرد زبان آموزان هر پنج جلسه بر اساس میزان استفاده از عبارات پیش ساخته منعطف و همچنین تعداد کلمات بیان شده در هر دقیقه که معیاری جهت ارزیابی سلاست گفتارمی باشد، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی حاکی از ارتباطی تنگاتنگ بین استفاده از عبارات پیش ساخته منعطف و تعداد کلمات بیان شده در هر دقیقه بود. همچنین آزمونهای تجزیه و تحلیل همبستگی نشان دادند که واداشتن زبان آموزان به تکالیف اکتشافی، منجر به بکارگیری هر چه بیشتر عبارات پیش ساخته منعطف و در نهایت افزایش سلاست گفتار آنان می گردد. امید است که یافته های این تحقیق، منجر به تجدید نظر اساتید در خصوص نقش عبارات پیش ساخته منعطف و بکارگیریِ روش های آموزشی موثر در جهت معرفی آنها به زبان آموزان انگلیسی و در نتیجه ارتقای سلاست گفتار آنها گردد.
عبدالرضا خلیلی ژیلا محمدنیا
چکیده: تدریس جنبه های شکلی زبان یک چالش جدی برای مدرسین در کلاسهای زبانهای خارجی بوده است.این تحقیق تاثیر آموزش تمرکز بر شکل با استفاده از متونی که به صورت بصری برجسته سازی شده بودند را بررسی کرد. صد و سی ودو زبان آموز زبان انگلیسی از پایه های ابتدایی متوسط و پیشرفته بر اساس یک آزمون جایگزینی انتخاب شدند و به شش گروه تقسیم شدند که از آنها دو گروه در هر سطح وجود داشت که یکی از آنها گروه آزمایشی و دیگری گروه کنترل بود. پس از آنکه گروه ها در پیش آزمونی که مطابق سطح آنها طراحی شده بود شرکت کردند همه ی آنها ده متن را که بعضی از واژه های آنها به صورت بصری برجسته سازی شده بودند را دریافت کردند که مناسب برای سطح آنها بود. برای بررسی تاثیر برجسته سازی بصری شکلها بر روی یادگیری زبان آموزان در هر سطح آنها در پس آزمونی که بر اساس شکلهای برجسته سازی شده در متون بود ومناسب برای سطح آنها طراحی شده بود شرکت کردند. بنابراین طرح تحقیق شبه آزمایشی بود.t-تست برای تحلیل آماری داده هایی که از عملکرد زبان آموزان در پیش آزمون و پس آزمون در هر سطح جمع آوری شده بودند استفاده شد. نتایج این تحقیق تاثیرات مثبتی را برای برجسته سازی بصری درونداد بر اساس مقایسه ی درون گروهی ولی نه بین گروهی را برای سطوح ابتدایی و متوسط نشان داد. نتایج همچنین تاثیرات مثبتی را برای برجسته سازی بصری درونداد بر اساس مقایسه های درون گروهی وبین گروهی را برای سطح پیشرفته مشخص کرد. از این تحقیق آنچنان نتیجه گیری شد که اگرچه امکان دارد برجسته سازی بصری درونداد تاثیرات مثبتی برای سطوح ابتدایی و متوسط داشته باشد ولی برای زبان آموزان در سطح پیشرفته بسیار موثرتر است. امید است این تحقیق اصول هدایتی مفیدی را در رابطه با برجسته سازی بصری درونداد و تاثیرات آن بر یادگیری واژگان در بین سطوح مختلف آموزشی را برای مدرسین و مولفین کتب زبان انگلیسی فراهم سازد
فرنوش کاردوست اصل محمد ظهرابی
نشانه های گفتمان یا عوامل انسجام بخش مهم هر گفتمانی می باشد و عامل انسجام و معنادار بودن گفتمان می باشد. هدف این تحقیق بررسی ویژگی های گرامری از قبیل پیچیدگی (نوع جمله)? جهت فعل (معلوم و مجهول بودن) و عوامل انسجام گرامری بر اساس مدل هالیدی و حسن (1976) درگزارشات انگلیسی اخبار جهان در شبکه های جام جم 1 ایران و بی بی سی بریتانیا می باشد. از میان انواع مختلف اخبار مثل اخبار سیاسی? اخبار اجتماعی و غیره اخبار اجتماعی انتخاب شده است. 15 گزارش خبری از هر شبکه تلویزیونی ضبط شده و سپس متن آنها نوشته شده است. تعداد و درصد ویژگی های مورد بررسی حساب شده و نتایج حاصل با هم مقایسه شده است. یافته های این تحقیق شباهت های اخبار جهان پخش شده از شبکه های ایران و بریتانیا را از لحاظ ویژگی های گرامری آشکار کرده است. نتایج این تحقیق نشانگر معلمان و زبان آموزان خوب می باشد که نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند.
محجبه بارعی علی اکبر انصارین
بررسی فرآیندهای شناختی دخیل در پردازش واژگانی در سالهای اخیر مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. مطالعات و تحقیقات مختلف،بر روی عناصر و بخش های مختلف متفاوتی تمرکز نموده اند.پردازش کل نگر و پردازش تحلیلی به عنوان دو نوع پردازشی می باشند که بسیار مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این تحقیق سعی شده است تا از طریق دو آزمایش به این سوال پاسخ داده شود. این تحقیق سعی دارد تا به سوالاتی در این زمینه پاسخ دهد. در همین راستا، 2 نوع آزمایش طراحی شده است. 40 نفر دانش آموز با مهارت بالا در این تحقیق شرکت کرده اند. در آزمایش اول هدف ما بررسی تغییر ساختار ظاهری واژه می باشد. از 80 واژه انگلیسی به عنوان محرک استفاده شده است که 40 واژه دارای بسامد بالا و 40 واژه دارای بسامد پائین می باشد. همچنین 60 غیره واژه نیز ارائه شده است. واژه ها به 3 شکل حروف کوچک، حروف بزرگ و ترکیبی از حروف کوچک و بزرگ ارائه شده اند. نتایج نشان داد که دانش آموزان از پردازش کل نگر برای واژگان دارای بسامد بالا و از پردازش تحلیلی برای واژگان دارای بسامد پائین استفاده نموده اند. همچنین هر دو گروه واژگانی (بسامد بالا و پائین) نسبت به تغییر شکل ظاهری واژه حساس بوده اند. نتایج بیشتر با مدل دو گانه تطابق داشتند. در تحقیق دوم به بررسی پردازش در متن پرداختیم. هدف ما تعیین مشابه و یا متفاوت بودن پردازش متن و کلمات می باشد. به همین منظور،یک متن مشخص به 2 صورت حروف کوچک و حروف بزرگ ارائه شد. نتایج نشان داد که همانند کلمات، متن دارای حروف کوچک از طریق پردازش کل نگر و متن دارای حروف بزرگ از طریق پردازش تحلیلی پردازش شده اند. واژگان دارای بسامد بالا از طریق پردازش کل نگر و واژگان دارای بسامد پائین از طریق پردازش تحلیلی پردازش شده اند. نتایج این تحقیق با مدل دو گانه تطابق دارد، مدلی که دو نوع پردازش "واژگانی و غیر واژگانی" را برای واژگان متصور می نماید.
سپیده قندکاران شتربان فرهمن فرخی
هدف از این پایان نامه بررسی ’میزان وابستگی‘ (taxis)، ’ تفصیل‘ (expansion) و ’نقل قول‘ (projection) در قسمت های چکیده و بحث مقالات پژوهشی کمی و کیفی زبان شناسی کاربردی توسط نویسندگان انگلیسی و غیر انگلیسی زبان است. بدین منظور، 40 مقاله پژوهشی (20 مقاله توسط نویسندگان انگلیسی زبان و 20 مقاله توسط نویسندگان غیر انگلیسی زبان در دو زیرشاخه ی تجزیه و تحلیل کلام و ارزیابی زبان) بر اساس چارچوب جمله ی مرکب هلیدی و ماتیسون (2013) بررسی شدند. نتایج نشان داد که در قسمت چکیده و بحث مقالات کمی تفاوت معنی داری از نظر استفاده از ’نقل قول‘ در بین نویسندگان انگلیسی و غیر انگلیسی زبان وجود دارد. یافته های این تحقیق همچنین نشان داد که نویسندگان انگلیسی و غیر انگلیسی زبان در نوشتن قسمت های چکیده و بحث مقالات پژوهشی کمی و کیفی خود از کدام نوع از ’میزان وابستگی‘، ’تفصیل‘ و’نقل قول‘ بیشتر بهره برده اند. معلمین ، دانشجویان ، مترجمان و ویراستاران در حوزه ی زبان شناسی کاربردی می توانند از نتایج این پایان نامه در ساختن جملات مناسب با نه تنها ژانر بلکه قسمت های مختلف تشکیل دهنده ی ژانر بهره مند شوند.
ساناز ناظمی فرهمن فرخی
هدف تحقیق حاظر مقایسه استراتژی های متقاعد کننده به کاررفتاه در ساه روزناماه ایرانی، آمریکایی و استرالیایی می باشد. بادین منهاور لهال و انم سارمقاله در مجماوا انتخاا شاد کاه اانزده سارمقاله باه هار ) روزنامه اختصاص دارد. کاربرد استراتژی های متقاعد کننده در هر سه روزنامه براساا مادپ یهانهادی ریداردسان 7112 که شامل : استعاره،کنایه،اغراق و جنا می باشد، مورد بررسی قرار گرفت. نتایم نهان دهنده اینست که هار ساه روزناماه در به کارگیری این استراتژی ها یکسان بوده اند. تنها تفاوت میان آنهاا در تعاداد اساتفاده از ایان اساتراتژی هاا در هار سارمقاله مای باشد. بعلاوه، در بین این استراتژی ها، کنایه بیهترین و جنا کمتارین اساتفاده را در باین سارمقالات داشاته اناد. یافتاه هاای ایان تحقیق می تواند در افزایش آگاهی مدرسان و زبان آموزان انگلیسی از شایوه هاای نوشاتاری سارمقالات، نقاش بسازایی ایفاا کناد. بعااالاوه، مااای تواناااد باااه محصااالان رشاااته روزناماااه نگااااری در نوشاااتن متاااون تااااثیر گااا ار و متقاعاااد کنناااده یااااری رسااااند.
سمیرا پاکی خطیبی علی اکبر انصارین
براساس نظریه گاردنر (1999 ، 1983) هر فردی مجموعه¬ای از هوش¬ها را داراست که کاملا مستقل از یکدیگرند و هر فردی مجموعه خاص ادراکی را داراست. دستیابی به مجموعه هوشی و استراتژی¬های یادگیری زبان میتواند به معلم¬ها در طراحی فعالیت برای مربوط کردن راهبردها و استعداد دانش¬آموزان کمک ¬کند و آموزش مناسبی برای فراگیران فراهم می¬کند. مطالعه حاضر باهدف ارزیابی اینکه آیا هوش چندگانه زبان آموزان ایرانی رابطهای با استفاده از راهبردهای یادگیری زبان به عنوان دو عامل تعیین کننده زبان آموزی نشان میدهد شروع شد. علاوه بر این، این مطالعه نقش جنسیت و سطوح متفاوت در هوش چندگانه زبان آموزان خارجی را کشف کرد. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش جنسیت و سطوح متفاوت در راهبرهای یادگیری زبان را قصد داشت بررسی کند. به طورکلی 303 زبان آموزان خارجی، 164 مرد و 139 زن،112زبان آموز سطح مبتدی،92 زبان آموز سطح متوسطه،99 زبان آموز سطح پیشرفته ،با رده سنی 33-12 در جهاد دانشگاهی تبریز در این مطالعه شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات در این مطالعه میداس و پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان (سیل) بودند که در بخش ضمیمه (در آخر) آورده شدهاند. ابتدا، برای هم سطح کردن سطوح انگلیسی زبان آموزان تستهای زبان انگلیسی نلسون توزیع شد. سپس، بین نمرات هوش چندگانه و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی یک رابطه معنی داری بین متغیرهای هوش چندگانه و راهبردهای یادگیری زبان را نشان داد. برای تجزیه بیشتر اطلاعات، بین نمرات هوش چندگانه و سطوح مختلف و جنسیت از تحلیل واریانس چند متغیره دو طرفه استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین نمرات هوش های چندگانه و سطوح مختلف تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که ارتباطی بین جنسیت و نمرات هوش چندگانه وجود نداشت. به طورخلاصه، اثر متقابل نمرات هوش های چندگانه در تحلیل واریانس چند متغیره دو طرفه بین جنسیت و سطح ارتباط معنی داری نداشت. نتایج تحلیل واریانس تک متغیره نشان داد که در میزان هوش موسیقی زبان آموزان درسطوح مختلف تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی ال اس دی نشان داد که در مقایسه با سایر گروهها که میزان هوش موسیقی در گروه مبتدی نسبت به سایر سطوح بیشتر بود. علاوه بر این، در ابتدا، از تحلیل واریانس دو طرفه و متعاقبا از تحلیل واریانس چند متغیره برای پی بردن به اینکه آیا هیچ ارتباطی بین راهبردهای یادگیری زبان و جنسیت و سطوح مختلف وجود دارد استفاده شد. تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد که استفاده از راهبردهای کلی یادگیری در سطوح مختلف معنی دار نبود. تفاوت معنی داری در راهبردهای کلی یادگیری و جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره بین استفاده از راهبردهای کلی یادگیری، سطوح مختلف و جنسیت ارتباط معنادار وجود داشت. این تحقیق برخی مفاهیم آموزشی برای یادگیرندگان و معلمان در ارتباط با تجربهی معلمان، طرح مطالب درسی و توسعهی برنامه ی آموزشی را داراست. یافتههای مطالعه حاضر ممکن است به عنوان توصیههایی برای معلمان برای اصلاح کردن تدریس استفاده شود و فرصتهای متنوعی برای زبان آموزان کلاسهای انگلیسی به عنوان زبان خارجی فراهم کند. آنها ممکن است به معلمان برای انتخاب انواع مواد آموزشی مناسب برای جبران کردن نیازهای زبان آموزان با تواناییهای متفاوت استفاده شوند. بنابراین، قبل از انتخاب هر مواد آموزشی و برای جلوگیری از هرگونه عدم مطابقت بین عنوانهای انتخاب شده و نیازهای زبانآموزان، معلمان باید نیازهای فراگیران را تحلیل و تست کنند تا به مجموعه هوش چندگانه زبان آموزان پی ببرند.
سولماز سعیدی منش علی اکبر انصارین
. در این تحقیق با استفاده از نمونه های معنایی مستتر و غیر مستتر سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود که ایا افراد دو زبانه خصوصیات معنایی مشترکی برای زبان های اول و دوم خود دارند یا نه. ایا راهنمایی معنایی مستتر و غیر مستتر کلمات به زبان فارسی و انگلیسی تاثیری بر روی انتخاب واژگان و زمان واکنش زبان اموزان دارد یا نه. در راهنمایی معنایی مستتر، کلمات راهنما برای مدت زمان کوتاهی روی صفحه قرار می گرفتند و با علامتهای (####) پوشش داده شده بودند. در راهنمایی معنایی غیرمستتر، کلمات راهنما به مدت بیشتری روی صفحه قرار می گرفتند و هیچ پوششی نداشتند. در این تحقیق در چهار ازمایش، کلمه راهنمای جفت شده با کلمه مورد نظر با هم رابطه معنایی داشتند. در تمامی ازمایش ها کلمات مورد نظر انگلیسی بودند. اما کلمات راهنما در دو ازمایش انگلیسی بوده و در دو ازمایش دیگر فارسی بودند. در این تحقیق، دو ازمایش به صورت راهنمایی معنایی مستتر انجام شد و دو ازمایش دیگر به صورت راهنمایی معنایی غیر مستتر. در تمامی ازمایشات برای سنجش زمان واکنش از نرم افزار dmdx استفاده شده است. شصت نفر از دو زبانه های فارسی و انگلیسی در این تحقیق شرکت داشتند. بنابر نتایج بدست امده راهنمایی معنایی موثر در هیچ یک از ازمایشات مستتر و غیر مستتر پیدا نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در زبان هایی که حالت های نوشتاری متفاوتی دارند رابطه معنایی فقط بین کلمات هم ریشه در دو زبان وجود دارد. و همچنین استفاده از راهنمایی معنایی کلمات بین دو زبان تنها در کلاس هایی با زبان اموزان سطح بالا توصیه می شود.
مریم حسینی فرهمن فرخی
امروزه مفهوم برون زبان گرایی روزبروز اهمیت بیشتری بین یادگیرندگان زبان پیدا می کند.توانایی ارائه نشانگرهای کلامی در ژانر های مختلف ممکن است به عنوان نشانگری از قابلیت برون گرایی باشد.نشانگرهای کلامی بصورت تصادفی به جمله ها الحاق نمی شوند بلکه تحت شرایط مکالمه ای مشخص بکار میروند. این شرایط مکالمه ای ممکن است یک ژانر خاصی تداعی کند که در نتیجه منجر به استفاده از نشانگرهای کلامی متفاوت میگردد.با در نظر گرفتن این مسئله هدف این تحقیق این است که ببیند آیا ژانر های مختلف منجر به استفاده از انواع و توزیع مختلفی از نشانگرهای کلامی می شود یا خیر؟ بر این اساس این مطالعه اقدام به بررسی پانزده فیلم مرتبط با سه ژانر اکشن ، کمدی و رمانتیک میکند تا دریابد که آیا تفاوت های فاحش آماری در استفاده از نشانگرهای کلامی رویت میگردد یا خیر. طبقه بندی نشانگرهای کلامی بیبر به منطور آنالیز نشانگرهای کلامی بکار رفته است در هر ژانرمورد استفاده قرار گرفته است . نتایج بیانگر وجود یک رابطه بین انواع نشانگرهای کلامی مورد استفاده در ژانرهای گوناگون فیلم بوده است.بعلاوه نتایج تست chi-square نشانگر وجود تفاوت فاحش در استفاده از نشانگرهای کلامی مرتبط با هر ژانر میباشد. که تست های قدرت ارتباطی بر این نتایج صحٌه میگذارد . یافته های این مطالعه می تواند دریچه های جدیدی را برای تدوین کنندگان دروس و معلمین در جهت طراحی تمرین های آموزشی موثر باز کند. این تمرین ها می تواند منجر به بالا رفتن عملکرد یادگیرندگان زبان در فعالیت های مکالمه ای بر اساس یک ژانر خاص بگردد
روح الله باحجب پرویز آژیده
for several years, researchers in familiarity of efl teachers with post-method and its role in second and foreign language learners’ productions have pointed out that the opportunity to plan for a task generally develops language learners’ development (ellis, 2005). it is important to mention that the critical varies in language teaching was shown is the disappearances of the concept of method and its replacement by kumaravadivelu’s post-method based pedagogy free from the constraints of methods. therefore, the necessity of the mentioned concept was not proved by language teachers and researchers. the present research studied the familiarity of efl teachers with post-method: considering their attitudes towards methods and post-method on second-language learning production with regard to accuracy and planning type; that is, the present investigation tried to explore the concern in efl methodology for the role of the language teachers in the executing the iranian efl curriculum; that is, the present investigation was conducted to test the efl teachers’ perspectives towards the post-methods by attention to the different factors; that is, the language trainers’ age, sex, educational degree and experience in teaching english language. a secondary concern of the study was to explore any correlation between the teachers’ teaching experience and their attitudes towards the present post-methods. the present study’s population consisted of 131 participants who were teaching english as a foreign language teachers from three english language institutes located in tabriz, iran(i.e.jahad-e-daneshgahi, ili, goldis) and also non-iranian efl teachers who were available via the social network connection(the web). since about the attitudes of language teachers towards the post-method should have been accessed, an opinion questionnaire was utilized for that purpose. the questionnaire consisted of two main parts: the first part asked the participants’ personal information, and the second part included some questions; that is, 38 items on a 5- point likert scale about the role of post method and familiarity of efl teachers with post method and how it impacted their teaching and learning. it is concluded that the findings of the present study suggested that language teachers knowledge of post-method methodology seemed to be an important factor in determining the importance of their teaching. the findings of this study have been to provide insight into the efl teachers attitude toward the post-method given such variables as age, field of study, teaching experience; and gender. in addition, the results have pedagogical implications as well as theoretical implications in second language teaching and relevance to second language learning assessment.
لیلا رستمی علی اکبر انصارین
abstract listening is a key and main tool in second language skill and its development is of prime concern to teachers and learners. furthermore, the application of technology in language classrooms has become more commonplace in the last fifty years. computer and the internet have made foreign language materials easy to access and use. so, the present study is an attempt to examine the effect of computerized vocabulary glossing on the listening comprehension of efl learners. for this study, a pre-test /posttest quasi-experimental solomon design were developed. forty elementary efl learners with age 17 to 28 were chosen from a private language institute in marand and, 20 efl learners out of 40 subjects were randomly selected to form the treatment group and the rest of them were formed the control group. one instructor taught listening comprehension by using computerized vocabulary glossing on the computer screen during ten sessions and the other group was taught the same listening comprehension text without vocabulary glossing. before the treatment, the experimental group filled out a background questionnaire. both quantitative and qualitative findings of this study showed that the computerized listening contributed to the development of efl listening comprehension more significantly than conventional listening.
ژاله کاظمی کوراند فرهمن فرخی
با ظهور clt، نیاز برای تاکید بر مهارت شنیداری به عنوان نکته ی شروع در یادگیری زبان خارجه به همراه مهارت تکلم ، به هدف برقراری ارتباط بیشتر و بیشتر شناسایی شد. پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر یادداشت برداری به عنوان استراتژی شنیداری بر روی عملکرد شنیداری زبان آموزان پرداخته است. هدف محقق از این پژوهش، پی بردن به این موضوع است که آیا این استراتژی تاثیری بر عملکرد شنیداری زبان آموزان با همارت زبانی متوسط دارد؟ این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی انجام گردیده است. 40 زبان آموز با مهارت زبانی سطح متوسط از بین 68 نفر بر اساس تست سنجش سطح مهارت برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند. سپس، اعضای تحقیق به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. در ابتدای تحقیق، همه ی اعضا در "پیش آزمون شنیداری" شرکت کردند تا از همگنی سطح مهارت شنیداری آنها اطمینان حاصل شود. نتایج این تست با استفاده از t-test بررسی شد و همگنی این دو گروه تثبیت گردید. در قدم بعدی، همه ی اعضا 18 جلسه در کلاس حضور یافتند. از میان این جلسات، 3 جلسه برای تدریس روش یادداشت برداری cornell به گروه آزمایش اختصاص داده شد. در صورتی که گروه کنترل تیماری دریافت نکرد. بنابراین، متغیر مستقل این تحقییق روش یادداشت برداری cornell و متغیر وابسته عملکرد شنیداری میباشد. در مرحله ی آخر، هر دو گروه در "پس آزمون شنیداری" شرکت کردند و نتایج این آزمون با استفاده ازt-test مقایسه شد. بر طبق نتایج به دست آمده، روش یادداشت برداری cornell مهارت شنیداری گروه آزمایش را افزایش داده است.
مهشید ماها فرهمن فرخی
هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین نیازهای انگلیسی غالب شاغلان حرفه های مربوط به تجارت با استفاده از یک پرسشنامه نیازهای زبانی فعلیت محور بود. برای نیل به این هدف پرسشنامه بین 80 نفر شاغل در امور تجاری و کسب و کار که در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی با هدف کسب توانایی در انجام وظایف شغلیشان به زبان انگلیسی شرکت داشتند توزیع شد. سعی بر این بود تا فعلبتهای زبانی مورد نیاز زبان آموزان تعیین شود و همچنین مشخص شود که آیا کتابها و مواد آموزشی این نیازهارا پوشش می دهند. نتایج نشان داد که بعضی کارها (انجام رزرو) مکررا و بعضی کارها (ملاقاتهای جمعی)به ندرت یا هرگز توسط شاغلان امور تجاری انجام می شود. این تحقیق منجر به این نتیجه گیری شد که علیرغم برخی شباهتها نیازها از مکانی به مکان دیگر متفاوتند و همچنین برای تهیه منابع آموزشی جامع در زمینه زبان اختصاصی تجارت باید نیاز سنجی کامل و جامعی با در نظرگرفتن کلیه جوانب صورت پذیرد چرا که منابع موجود تمام نیازهای واقعی زبان آموزان را پوشش نمی دهند. در نتیجه یافته های ای تحقیق میتوانند منبعی قوی و الهامبخش طراحان و توسعه دهندگان مطالب آموزشی مربوط به زبان انگلیسی اختصاصی تجاری و کسب و کار زبان آموزان باشد
نگار کیانی فرهمن فرخی
مطالعه ی حاضر تلاش بر یافتن شباهت ها و تفاوت های موجود بین کتاب های درسی زبان انگلیسی تعیین شده از طرف وزارت اموزش و پرورش برای استفاده ی اساتید در مدارس متوسطه ایران و کتاب های اینترچنج که اکثرا در آموزشگاه های آموزش زبان انگلیسی استفاده می شوند را دارد. تعداد چهل نفر استاد که رده ی سنی آنها بیست و پنج تا چهل سال بوده و بیست نفر آنها در مدارس دولتی و بیست نفر دیگر در آموزشگاه های خصوصی زبان انکلیسی مشغول هستند در این مطالعه شرکت داشته اند. از اساتید خواسته شد تا مطالب منتخب (کتاب انگلیسی اول دبیرستان و کتاب اینترچنج یک) را براساس معیارهای موجود در پرسشنامه ارزیابی نمایند. همچنین از پنج نفر که دارای مدرک فوق لیسانس در رشته های زبان انگلیسی بودند برای توضیحات جزئی تر و توجیه جواب های خود مصاحبه به عمل امد.
نگار کاظم زاده مرند علی اکبر انصارین
معلمان بخش مهمی از سیستم آموزشی را تشکیل می دهند بنابراین ویژگی های مختلف آنها نیاز به بررسی دارد. متغییر های معلمان با هم در ارتباط بوده اند. با افزایش اطلاعات در مورد متغییرهای مختلف معلمان، معلمان می توانند مشکلات خود را در زمینه آموزشی حل کنند و در نهایت دستاوردهای دانش آموزان افزایش خواهد یافت. با این حال، تاکنون هیچ تحقیقی رابطه بین سبک های تدریس مدرسین و هوش هیجانی آنها را مورد بررسی قرار نداده است. در این تحقیق رابطه بین سبک های تدریس مدرسین و هوش هیجانی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، از 102 مدرس زبان انگلیسی ایرانی خواسته شده تا دو پرسشنامه، یعنی پرسشنامه سبک روش تدریس گراشا ریچ من (1996) و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (1997) را پر کنند. نتیجه ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین سبک های تدریس مدرسان زبان انگلیسی و هوش هیجانی آنها وجود دارد. همچنین این نتیجه به دست آمد که رابطه مثبت و معناداری بین اجزای سبک های تدریس و اجزای هوش هیجانی وجود دارد و تمام زیر مجموعه های هوش هیجانی با دو سبک تدریس یعنی مدل تسهیل کننده و مدل فردی ارتباط دارند.
منیر علیزاده محمد ظهرابی
هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش سازه های شخصی از طریق استراتژی استقراء-استنباط در فراگیران ایرانی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی، می باشد. افراد نمی توانند جهان پیراموان خود را درک کنند مگر از طریق سازه های شخصی خودشان؛ بنابراین به منظور فهمیدن پاسخ شخص به رخدادهای جهان، ما باید سازه هایی را که شخص از رخدادها دریافت می کند، درک کنیم. همچنین معنای مد نظر گوینده هنگامی در یک تعامل موفقیت آمیز است که توسط شنونده تشخیص داده شود. این مفاهیم اساسا ارتباطی هستند زیرا شامل درک شنونده می شود. همچنین نه تنها این مفاهیم واکنشی هستند، بلکه اجرای آنها شامل تشخیص آنها نیز می شود. هدف این مطالعه بررسی چگونگی تفاوت های فردی فراگیران ایرانی در درک متون خواندنی از دیدگاه سازه های شخصی آنها می باشد. همچنین بررسی اینکه چرا فراگیران دارای درک متفاوتی هستند. در این تحقیق آزمون تعیین سطح آکسفورد (opt)، پرسشنامه شخصیتی آیزنک (epq)، آزمون درک مطلب متون خواندنی (rct) و فن مخزن شبکه ای (rgt) بر 60 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی در سطح متوسط به بالا ، ارزیابی شد. روند انجام این ارزیابی در مدت زمان دو هفته و در تعامل دانش آموزام و معلم یه طور همزمان انجام شد. تعامل بین سازه های شخصی فراگیران و استراتژی استقراء-استنباط ، منجر به دیدگاه های نوینی در تحلیل روان-زبان شناختی و نیز باعث پرتو افکنی بر فرایند تدریس شده و همچنین می تواند مورد استفاده معلمان، طراحان برنامه های آموزشی و حتی دانش آموزان قرار گیرد.
سیده نیلوفر صفوی فرهمن فرخی
در دهه اخیر گوش دادن به مطالب انگلیسی همراه با تصویر به عنوان یکی از تکنیکهای جدید معرفی شده ، تاثیراتی در بالا رفتن سطح فهم زبان آموزان داشته است . شاید بین شنیدن به همراه دیدن تصویر و ماندن مطالب در ذهن رابطه ای وجود داشته باشد . البته قابل ذکر است که تصاویر مذکور به همان مطالبی مربوط است که زبان آموزان به آن گوش می دهند . در این پژوهش زبان آموزان به چهار گروه شاهد و آزمایش تقسیم می شوند که در هر گروه 20-26 نفر شرکت کننده به صورت تصادفی از دو سطح مبتدی و پیشرفته انتخاب می شوند ( دو گروه مربوط به سطح مبتدی و دو گروه مربوط به سطح پیشرفته ) .در گروههای آزمایش ، شرکت کنندگان این فرصت را خواهند داشت که در حین شنیدن مطالب انگلیسی ، تصاویری راکه به درک آنها کمک می کند نیز مشاهده نمایند . این پژوهش نشان داد که بین زبان آموزانی که همراه گوش دادن به مطالب انگلیسی، تصاویری از آن را نیز مشاهده می کنند وزبان آموزانی که بدون استفاده از تصویر فقط به موضوع گوش می دهند تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد. داده های به دست آمده با استفاده از t-testو kolmogorov-smirnov test بررسی خواهد شد. پیش بینی می شود که نتایج به دست آمده تفاوت منطقی را میان افراد گروههای شاهد و آزمایش نشان دهد.
شلاله جوادی علی اکبر انصارین
یکی از مسا ئل مهمی که در حوزه روانشناسی زبان به ان پرداخته میشود حافظه دو زبانه ها است. مسائلی از قبیل اینکه دو زبانه ها اطلاعات مربوط به هر یک از زبان ها را چگونه در حافظه ذخیره میکنند و چگونه در مواقع لازم به این اطلاعات دسترسی پیدا می کنند از دیرباز مورد مطالعه این علم بوده است. با یافتن جواب هایی برای این دسته از سوالات در مورد حافظه دو زبانه ها روش های کار امد تری برای تدریس زبان دوم شکل خواهد گرفت . مطالعه حاضر تلاشی بوده است برای پاسخ به این سوال که ایا ویژ گی های معنایی دو زبان در دو زبانه ها مشترک می باشد. فرضیه این بود که اگر ویژگی های معنایی ما بین دو زبان مشترک باشد باید بتوانیم اثر راهنمایی مسستتر معنایی و مرتبط کلمات بر روی زبان اموزان ایرانی به دست ارویم.گروه پنجاه و سه نفره ای از افراد در این مطالعه شرکت کردند. کلمات در سه دسته ( کلمات هم معنا/ کلمات مرتبط معنایی/ کلمات وابسته / کلمات مرتبط معنایی و وابسته ) در قالب جفت های فارسی و انگلیسی مورد مطا لعه قرار گرفتند.طبق روال ازمایشات مستتر راهنماها در هر یک از جفت ها کلمه اول مستتر بود. نتایج به دست امده حاکی از ان است که ویژگی های معنایی کلمات درکلمات مرتبط معنایی و وابسته مشترک می باشد. انتظار می رود استفاده از این دسته از کلمات در فرایند تدریس کلمات جدید به دو زبانه ها نتیجه بهتری داشته باشد
مهسا فتحی یوسف آباد محمد ظهرابی
این مطالعه توصیفی است از اثر استفاده از تبلیغات تلویزیون برروی یادگیری واژگان زبان انگلیسی زبان آموزان ایرانی.معلمان در کلاس برای تدریس لغت به دانش آموزان با مشکلات زیادی رو به رو میشوند. اگر معلمان زبان در کلاس های درس خود از تبلیغات تلویزیونی استفاده کنند ، آنها می توانند تشویق و تعامل یادگیرندگان خود را در بحث های فعال کلاسی ایجاد کنند. علاوه بر این با استفاده از تبلیغات معلمان می توانند مقدار بیشتری از واژگان را یاد بدهند که به نوبه خود منجر به یادگیری و تمرین بیشترو بهتر واژگان زبان آموزان می شود. پیام های بازرگانی کوتاه و به یاد ماندنی هستند و تعداد زیادی از واژگان مکرر، کلمات کلیدی و عبارات هستند که در نتیجه راحت تر یاد گرفته می شوند. در این روش دانش واژگانی و مهارت کلامی زبان آموزان که زبان انگلیسی را به عنوان زبان خارجی یاد میگیرند افزایش می یابد، زبان آموزانی که هیچ شانسی برای ارتباط داشتن با کشورهای انگلیسی زبان ندارند. دراین مطالعه از تبلیغات تلویزیون به عنوان یک تمرین مکمل در کلاس استفاده میشود. استفاده از این تبلیغات معلمان را قادر به پیدا کردن راهی آسان برای یاد دادن کلمات به روز به زبان آموزان می کند.شرکت کنندگان در این مطاله دانش آموزان سطح متوسط، در حال آموختن زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان هستند.این دانش آموزان به دو گروه تقسیم می شوند، گروه کنترل و گروه تجربی. در کلاس گروه کنترل هیچ استفاده ای از تبلیغات تلویزیونی صورت نمی گیرد اما درکلاس گروه تجربی تبلیغات تلویزیون برای یاد دادن لغات مورد استفاده قرار می گیرد. در کلاس گروه تجربی زبان آموزان در طول ترم تبلیغات تلویزیونی متفاوتی را مشاهده خواهند کرد و در آخر هر جلسه در مورد آنها بحث و تبادل نظر خواهند کرد.و همچنین تمرینات مختلفی نیزدانش آموزان در این مورد انجام خواهند داد که بدون ایجاد خستگی بتوانند لغات را یادبگیرند.
سجاد قریبه قریبه فرهمن فرخی
در این پایان نامه رابطه بین نوع شخصیت و استفاده از استراتژیهای ادب مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.ونایج بدست امده حاکی از این بود که رابطه ای بین نوع شخصیت و استراتژیهای ادب وجود ندارد.
معصومه عالش زاده علی اکبر انصارین
نقش مهم نشانگرهای کلامی در نوشتارهای علمی بویژه مقاله نویسی، در تحقیات متعددی به خوبی نشان داده شده است.باتوجه به اینکه، تاکید تحقیقات قبلی انجام شده بر روی نشانگرهای کلامی بیشتر معطوف به بررسی کاربردی نشانگرهای کلامی تک واژه ای بوده است، این تحقیق سعی بر بررسی نشانگرهای کلامی چند واژه ای یا دسته دوم با در نظر گرفتن چارچوب دستوری آن ها دارد.بنابراین، هدف از این پایان نامه بررسی ’ اصطلاحات ثابت‘، ’قطعات جمله وار‘ و ’نشانگرهای کلامی جملات یکپارچه ‘.در قسمت های مقدمه، روش کار و بحث مقالات پژوهشی زبان شناسی کاربردی توسط نویسندگان انگلیسی و غیر انگلیسی زبان است.
نرمین السادات شاهگلی فرهمن فرخی
هدف از این مطالعه شناخت تاثیر کار گروهی و انفرادی در درستی نگارش زبان آموزان انگلیسی می باشد. شصت زبان آموز زبان انگلیسی در این مطالعه شرکت داشته اند. دانش آموزان به گروه تجربی وکنترل تقسیم شدند (یک گروه تجربی و یک گروه کنترل ). گروه های تجربی بصورت گروهی کار کردند و گروه کنترل بصورت انفرادی. هر دو گروه در شش جلسه نگارش شرکت کرده اند. موضوع های نگارش برای شرکت کنندگان هر دو گروه یکسان بود.نتایج نشان داد که تکرار اشتباهات املایی ، علامت گذاری و نوشتن با حروف بزرگ در گروهی که بصورت تکی و دوتایی متنی را نوشتند تفاوت قابل ملاحظه ای وجود نداشت. با این وجود با توجه به درستی نگارشی که هر دو گروه تکی و دوتایی از نظر اشتباهات زمان فعل ، ترتیب کلمات و تطابق فاعل با فعل متنهایی را نوشتند نتایج متناقضی بدست آمده است. با توجه به تطابق فاعل با فعل در نگارش هر دو گروه فردی و گروهی تکرار این نوع اشتباه تقریبا یکسان بود.علاوه بر این اشتباهاتی که گروه دوتایی در نوشتن مرتکب شدند بیشتر از گروهی بود که بصورت تکی انشا نوشتند. در ضمن در مورد اشتباهات زمان فعل گروهی که بصورت دوتایی کار کردند متنهای درست تری از گروهی که بطور تکی نوشتند انشا نوشتند. میتوان این گ.نه نتیجه گیری کرد که زبان آموزانی که بصورت انفرادی انشایی را مینوسیند اشتباهات بیشتری نسبت به افرادی دارند که بصورت گروهی (دوتایی) انشا نوشتند.از نتایج این تحقیق میتوان این گونه بیان کرد که معلمها فرصتهایی را برای دانش آموزان فراهم می کنند که بتوانند در گروههای کوچک با هم کار کنند. به این روش دانش آموزان زبان می توانند مستقل باشند بطوریکه دانش ، مهارت واستراتژیها را با یکدیگر در میان می گذارند.
صفورا امامی فرهمن فرخی
چکیده ندارد.
سمیه اشرفی فرهمن فرخی
چکیده ندارد.
نعیمه فرید محمدپور فرهمن فرخی
چکیده ندارد.
گلاویژ معروف پور مسعود رحیم پور
چکیده ندارد.
زهرا ملک مسعو رحیم پور
-
شاهو قادرخانزاده علی اکبر انصارین
این تحقیق به بررسی بازنمایی برنامه ی هسته ای ایران در روزنامه های نیویورک تایمز و کیهان انترنشنال بر مبنای نظریه تحلیل انتقادی کلام می پردازد. سه گزارش خبری از هر کدام از این روزنامه ها بر اساس اصول انتخاب تصادفی جمع اوری شده و طبق سیستم گذرا، اسم سازی و مجهول سازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. این تحقیق از طریق تجزیه و تحلیل تطابقی اطلاعات انتخاب شده به اشکارسازی اختلافات جدی و اساسی بین بازنمایی برنامه ی هسته ای ایران در این دو روزنامه می پردازد. محقق با استفاده از نظریه تحلیل انتقادی کلام در پی انست که چگونگی استفاده از ابزارهای زبانی را توسط نویسندگان روزنامه ها برای انتقال اهداف ایدئولوژیکی شان به تصویر بکشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اطلاعات انتخاب شده از هر دو روزنامه ایدئولوژی غالب در کشورهای مربوطه شان را قبول کرده و در جهت ادامه و اشاعه ان گام برمی دارند، لذا بیطرفی انها به چالش گرفته می شود و این بر اهمیت و ضرورت دانش انتقادی کلام برای معلمان زبان و زبان اموزان مهر تایید می زند
مریم میرابی فرهمن فرخی
این پژوهش به بررسی تاثیر برجسته سازی داده و تولید زبانی اجباری و همچنین ترکیبی از این دو تکنیک بر میزان هوشیاری ساختار گذشته استمراری مجهول زبان انگلیسی در متن توسط یادگیرنده های زبان دوم می پردازد. هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر برانگیختگی هوشیاری این تکنیک ها با یکدیگر و به ویژه بررسی این موضوع هست که آیا برجسته سازی داده به تنهایی می تواند تاثیر رضایت بخشی در برانگیختگی هوشیاری یادگیرنده داشته باشد یا تکنیک های تکمیلی دیگری مورد نیاز است.بدین منظور 44 یادگیرنده زبان انگلیسی از سه کلاس سطح متوسط آ موزشگاه زبان انگلیسی در این پژوهش شرکت کردند. بعد از گرفتن امتحان اولیه و کسب اطمینان از عدم آشنایی یادگیرنده ها با ساختار انتخابی، هر کدام از کلاس ها به طور تصادفی به عنوان یک گروه آزمایش در نظر گرفته شد و در هر گروه یکی از تکنیک های مد نظر جهت برانگیختگی هوشیاری یادگیرنده ها نسبت به ساختار انتخابی در تعدادی متن به مدت دو هفته به کار گرفته شد. نمره هوشیاری یادگیرنده ها براساس شمارش تعداد دفعاتی بود که یادگیرنده زیر ساختار انتخابی خط کشیده بود. نتایج ازمون تحلیل واریانس و همین طور آزمون پس از تجربه نشان داد که تنها بین دو گروه تولید زبانی اجباری و ترکیبی از برجسته سازی داده و تولید زبانی اجباری تفاوت معناداری وجود دارد، در حالی که دو تکنیک برجسته سازی داده و تولید زبانی اجباری هر کدام به تنهایی به طور تقریبی به یک میزان سبب برانگیختگی هوشیاری در یادگیرنده ها شدند. علاوه بر این استفاده از برجسته سازی داده، به تنهایی یا در ترکیب با تولید زبانی اجباری منجر به تفاوت معناداری در این زمینه نشد. نتایج بدست آمده برجسته سازی داده را به عنوان ابزار سودمندی در برانگیختگی هوشیاری یادگیرنده نسبت به ساختارهای موجود در متن معرفی می کند، در حالی که پژوهش های بیشتری جهت بررسی نقش برانگیختگی هوشیاری تولید زبانی اجباری و همین طور استفاده از دیگر تکنیک های تکمیلی در کنار برجسته سازی داده لازم به نظر می رسد. در پایان نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در تهیه مواد آموزشی مفید و مناسب در آموزش دستور زبان دوم مورد استفاده قرار گیرد.
سمیه اشرفی فرهمن فرخی
سه عامل اساسی در شکل گیری این مطالعه موثر بوده اند. اول اینکه مقالات تحقیقی از ابزار ارتباطی مهم برای نویسندگان و محققان در سرتاسر دنیا به شمار می آیند. دوم اینکه در نوشته های دانشگاهی, متقاعد سازی و سازماندهی متنی مقالات از اهمیت خاصی برخوردار است. عامل سوم این است که نویسنده ی اغلب مقالات تحقیقی,انگلیسی زبان نیستند اما مقالات خود را به زبان انگلیسی ارائه می دهند. این خود می تواند باعث ایجاد تفاوتهایی در نحوه ی استفاده از منابع فرا کلامی متنی(textual metadiscourse resources) باشد که جزء لاینفک مقالات تحقیقی به شمار می آیند. علی رغم اهمیت این موضوع, اطلاعات کمی راجع به نحوه ی استفاده ی این منابع در رشته های تحصیلی مختلف و به ویژه توسط نویسندگان غیر انگلیسی زبان در دست است. در این مطالعه توزیع منابع فرا کلامی متنی در سه قسمت مقالات تحقیقی (چکیده, مقدمه, و نتایج و بحث و بررسی ) در سه رشته مهندسی مکانیک, پزشکی, وزبانشناسی کاربردی بررسی می شود. همچنین در این سه رشته مقایسه بین مقالات نوشته شده توسط انگلیسی زبانان و ایرانی ها به زبان انگلیسی بررسی می شود. این سه رشته به عنوان زیر مجموعه ای از رشته های مهندسی,علوم پزشکی, و علوم انسانی انتخاب شده اند. به همین منظور سی مقاله ی تحقیقی در این سه رشته از لحاظ توزیع کلی و بلاغی در سه قسمت مقالات به ازای هر 1000 کلمه محاسبه و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشانگر وجود تفاوت معنادار در توزیع عناصر فرا کلامی متنی در سه بخش این سه رشته و همچنین در مقا لات نوشته شده توسط انگلیسی زبانان و ایرانیان به زبان انگلیسی است. این تفاوتها ممکن است تا حدودی منعکس کننده ی قاعده های نوشتاری زبان اول ایرانی ها باشد و از طرفی ممکن است نشان دهنده ی تلاش نویسنده برای یافتن شکل مناسب و تثبیت شده ی تحقیق نوشتاری باشد که زبان اول ممکن است فاقد آن باشد. یافته های این تحقیق می تواند در تدریس ارتباطات فرا کلامی بین رشته ای و در افزودن آگاهی از اهداف بلاغی مقالات تحقیقی برای دانش آموختگان هر رشته دانشگاهی مفید باشد
فائزه مهرنگ مسعود رحیم پور
تحقیق حاضر بر آن است تا تأثیر زمان برنامه ریزی را بر روی کنش شفاهیِ زبان آموزانِ انگلیسی و به هنگام اجرای فعّالیّت هایِ با ساختار و بدون ساختار، بررسی کند. در این راستا، کنش شفاهیِ زبان اموزان از سه بُعد صحّت، روانی و پیچیدگی، مورد بررسی قرار می گیرد. شصت و چهار زبان آموز انگلیسی، در سطحی بالاتر از متوسّط ( 37 دختر و 27 پسر )، که در گروه سنّی 50-14 سال قرار داشتند، به صورت اتّفاقی انتخاب و به دو گروهِ : الف) با برنامه ریزی قبل از اجرای فعّالیّت و ب) بدون برنامه ریزی قبل از اجرای فعّالیّت، تقسیم شدند؛ آن گاه هر زبان آموز دو داستان ( باساختار و بدون ساختار ) را بر اساس نقّاشی های کارتونی تعریف کردند. گروه اوّل قبل از اجرای فعّالیّت به مدّت 5 دقیقه عملکرد و پاسخ خود را برنامه ریزی کرده، در صورت نیاز، یادداشت برداری کردند، امّا گروه دوم 30 ثانیه بعد از دریافت فعّالیّت به بازگویی داستان آغاز نمودند. داده ها (data) ضبط و سپس از روی نوار پیاده شدند؛ آن گاه صحّت، روانی و پیچیدگیِ گفتار زبان آموزان، محاسبه گردید؛ سپس داده های خام وارد spss شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این تجزیه و تحلیل، روش های آماری آزمون t مستقلّ و هم بسته و تحلیل واریانس دو عاملی، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که زمان برنامه ریزی هیچ تأثیری بر روی صحّت و روانی گفتار ندارد؛ در حالی که همین عامل موجب افزایش پیچیدگی گفتار زبان آموزان به هنگام اجرای فعّالیّت بدون ساختار می گردد. از سوی دیگر، ساختار فعّلیّت هیچ تأثیری بر روی صحّت و پیچیدگی نمی گذارد؛ در حالی که وقتی زبان آموزان فعّالیّت های باساختار را لحاظ می کنند، باعث افزایش روانی گفتار می شود.