نام پژوهشگر: مختار ابراهیمی
فوزیه حمیدی مختار ابراهیمی
بررسی آثار ادبی به صورت تطبیقی اگرچه بیشتر یادآور آثار ادبی در زبان های متفاوت است ، ولی می تواند درمیان آثار ادبی موجود در یک زبان نیز مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با عنوان تاثیر غزلیات سعدی و خواجو بر غزلیات حافظ با دیدگاه دوم یعنی تاثیر پذیری شعر حافظ ازسعدی و خواجو به انجام رسیده است. این پژوهش با توجه به همانندی ها وتاثیر پذیری های حافظ از دو شاعر پیش از خود در پنج فصل مطرح شده است ؛ فصل نخست ؛ تاثیر پذیری زبانی: در این فصل به ترکیب ها و جمله ها یا مصرع ها وبیت هایی است که همانندی نزدیکی با شعر سعدی وخواجو داشته اند فصل دوم ، تاثیر پذیری آوایی و موسیقایی: در این فصل به همانندی های وزنی ، قافیه و ردیف پرداخته شده است. فصل سوم ؛ تاثیر پذیری تصویری: در این فصل به تصویرهایی توجه شده که به گونه ای میان تصویرهای سعدی وخواجو و حافظ همانندی داشته است. فصل چهارم ؛ تاثیرپذیری مضمونی: در این فصل نوع مضمون و تعبیرهایی که میان این سه شاعر همسان بوده مورد توجه قرارگرفته است. فصل پنجم ؛ تضمین : در بخش پایانی سعی شده است که تضمین های گونه گون حافظ از شعر سعدی و خواجو ارائه شود.
بهمن رضایی نصرالله امامی
در میان حالت های گوناگون روان آدمی، غم و شادی بارزترین نمودهای این حالات و احساسات هستند. آدمی هیچ گاه از غم و شادی و پیامدهای آن جدا نبوده است. بینش و دانش انسان نسبت به دنیای برون و درون سبب پیدایش این دو احساس است. هنرمند در جایگاه فردی حساس و عاطفی، متأثر از پدیده های اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی جامعه ی خویش است. حافظ هم در جایگاه شاعری اندیشه ورز، در غم ها و شادی ها تأثیری ماندگار بر روح و روان خوانندگان اشعارش نهاده است. هدف این پژوهش، شناخت دیدگاه حافظ نسبت به غم و شادی و واکنش وی در رویارویی با این پدیده های روانی است. برای این شناخت، در فصل نخست، با تأکید بر اثرپذیری فرد از جامعه، به عصر حافظ و گوشه هایی از زندگی و اخلاق اجتماعی او پرداخته شده است. در فصل دوم، جهان بینی حافظ بررسی شده است. در فصل سوم، به شناخت و روان شناسی هنرمند، ازجمله حافظ به عنوان هنرمندی شاعر توجه شده است. در فصل چهارم، با نگاهی به هیجان ها و احساسات آدمی، غم و شادی حافظ و واکنش وی در برابر این حالات، مورد کندوکاو قرار گرفته است. و در فصل پنجم، بارزترین نمودهای غم و شادی در دیوان حافظ، هم چون گریه، خنده، طنز و مرثیه بررسی و تحلیل گردیده است
مریم سلیمانی فاضل پروین گلی زاده
تأویل در مفهوم اصطلاحی، بازگرداندن کلام از ظاهر، به آن معنایی است که تأویل گر در جهت هدف های اندیشه ای خود برداشت می کند. چون مشی و زیر بنای اصلی تفکرات و آرای صوفیه بر پایه ی ذوق و کشفیات باطنی استوار است، از این رو آنان همواره در پی عبور از ظاهر و قائل به اصالت باطن بوده اند. همین اصل سبب می شود که گفته ها و آثار ایشان مشحون از دیدگاه های تأویلی متناسب با اصول عرفانیشان باشد.از سویی احوال و وقایع زندگی پیامبران، همواره مورد توجه عرفا و صوفیه بوده و ضمن استفاده و استناد به آن ها، برداشت های برخاسته از دیدگاه عارفانه شان را در آن سرشته اند؛ به شکلی که در مقایسه با قرآن و تفاسیر اختلاف زیادی دارند. ظهور این موضوع در شعر عرفانی بیشتر از نثر نمایان شده است.بررسی تأویلات داستان ها ی پیامبران در سه مثنوی حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی، نشان از انواع تغییرات و برداشت های متفاوت داشت؛ این تأویلات در مثنوی به حد اعلای خود می رسد و در حدیقه کمرنگ تر است. در بخش اول این رساله به طور مختصر به پیشینه ای از هرمنوتیک و تأویل در غرب و سپس در ایران و اسلام پرداخته شده است. بخش دوم رساله، به بررسی تأویلات و برداشت های گوناگون صوفیه از داستان های پیامبران، با مقایسه ی آن ها با مأخذشان(قرآن و تفاسیر کهن) اختصاص دارد.
زهرا اسماعیل زاده مختار ابراهیمی
پایههای اندیشهی بسیاری از شاعران معاصر فارسی بر اسطوره ، آیین های کهن و فرهنگ ایران باستان استوار است.« بازتاب آیین های ایران باستان در شعر معاصر» پژوهشی است که میزان تأثیرگذاری بنیادین این اندیشه ها را مورد بررسی قرار داده تا بهره مندی شاعرانی که گرایش بیش تری به اسطوره دارند،همچون:احمد شاملو،مهدی اخوان ثالث،سیاوش کسرایی،حمید مصدق و محمدرضا شفیعی کدکنی را از آیین و اسطوره بسنجد.اسطوره ها و آیین ها،همه بازتاب تلاش آدمی برای زیستن است.در راستای همین تلاش،شاعران،سراینده ی آیین هایی اند که در ژرفای زندگی وجود دارند.آنان اسطوره های کهن را با اسطوره های زنده ی معاصر خود در هم آمیخته و بر پهنه ی شعرشان جلوه گر می سازند.خستگی از رویدادها و اوضاع زمانه و بازگشت به سوی گذشته ی خویش،دوران ابتداییِ بودن با طبیعت،سبب پیوند شاعران معاصر با اسطوره ها شده است.پژوهش حاضر در پنج فصل گنجانده شده که فصل اول آن به آیین ها و باورهای کهن ایرانی پرداخته است؛فصل دوم شامل ایزدان و خدایان دین و آیین های کهن ایرانی ست با ویژگی ها و آیین های خود؛در فصل سوم،به زندگی و باورهای پیامبران ایرانی(زردشت،مانی و مزدک) همراه با اندیشه ی آن ها که در شعر معاصر نفوذ کرده،تأمل شده است؛در فصل چهارم،جلوه های پهلوانان،مرغان،گیاهان و سایر اسطوره های کهن در شعر پنج شاعر معاصر دیده می شود؛ و در فصل آخر(فصل پنجم) پژوهش،پنج منظومه و شعر بلند این شاعران تحلیل گشته است.
سارا رفیعی منوچهر تشکری
نام خانوادگی دانشجو: رفیعی نام : سارا عنوان پایان نامه: نقدو وبررسی داستان های بهرام صادقی(تاثیرپذیری ها و تاثیرگذاری ها) استاد راهنما: جناب آقای دکتر منوچهر تشکری درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: زبان وادبیات فارسی گرایش: محل تحصیل( دانشگاه):شهید چران اهواز دانشکده:ادبیات و علوم انسانی تاریخ فراغ التحصیلی: اسفندماه 89 تعداد صفحه:194صفحه کلید واژه ها: بهرام صادقی، داستان ، عناصر داستان، سنگر و قمقمه های خالی ، ملکوت چکیده در این رساله - که موضوع اصلی آن ، نقد وبررسی داستان های بهرام صادقی ، نویسنده ی برجسته ی معاصر است- ابتدا در نگاهی گذرا، نظریه های ادبی و شیوه های نقد مرتبط با آثار بهرام صادقی و سپس تعاریفی درباب داستان کوتاه و همچنین عناصر داستان مطرح شده و پس از آن جایگاه نویسندگی بهرام صادقی در ادبیِّات معاصر فارسی و سبک داستان های وی ( سنگر و قمقمه های خالی و داستان بلند ملکوت) نقدو بررسی شده است . بهرام صادقی ، نویسنده ای پیشرو در شکل و فرم داستان ، مضمون های ذهنی و برخوردار از طنزی نیرومند و تلخ و گزنده است که با توجه به حجم اندک آثارش ، توانسته به عنوان یکی از برجسته ترین و تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران در ادبیّات داستانی مطرح شود . مضمون داستان های وی -–که در نثری ساده ، معمولی و فاقد آرایش های ادبی امّا سرشار از تنوّع و گوناگونی شکل و فرم داستانی است – جستجو در عمیق ترین لایه های ذهنی بازماندگان شکست های تاریخی در بیانی طنزالود ، با ذهنیّتی اندوه زده ، مرگ اندیش، پوچ گراو نهلیستی است . وی با ابتکار و نوآوری هایی که در فرم و محتوا داشته، بر نویسندگان پس از خود تاثیر به سزایی گذاشته است .
محمد بحرانی پور محمود رضایی دشت ارژنه
نظامی یکی از شاعران بزرگ ادب فارسی است که در زمینه ها و ابعاد مختلف داستان سرایی، بلاغت و بیان و زبان شاعرانه استادی بی بدیل است. بیشتر توجه منتقدان و پژوهشگران به توان داستان سرایی و مهارت او در آفرینش صور خیال و بلاغت و بیان بوده است؛ امّا به زبان خاص شاعر و به ویژه هنر ترکیب سازی اش چندان توجه نشده است. در این رساله توان ترکیب سازی نظامی بر اساس دیدگاه شکل گرایان روسی تحلیل شده است. بنا بر نظر آنان آنچه سخن ادبی را از دیگر سخنان متمایز می کند، آشنایی زدایی زبانی است. نظامی شاید در سراسر پنج گنج خود واژه ی بسیط جدیدی نساخته باشد، امّا هنر بزرگ وی در ساختن ترکیب های جدید است. نظامی در موقعیّت های گوناگون برای برجسته کردن سخن خود و بیان مقصود، ترکیب هایی بدیع ساخته است. در این پایان نامه ترکیب سازی های نظامی تحت عناوینی همچون: ترکیب های ونددار و شبه ونددار، صفت های فاعلی مرکب مرخّم، صفت های فاعلی مرکب با معنای مفعولی، صفت های مفعولی مرکب مرخّم، ترکیب-های اسمی، ترکیب های وصفی، ترکیب های مصدری و ترکیب های معمول با معانی نامعمول تحلیل شده اند. نتیجه ی کلّی این تحقیق این است که بسامد این ترکیب ها در پنج گنج نظامی آن چنان بالا است و این ترکیب ها آن چنان زیبا و بدیع و وافی به معنا هستند که می توان گفت هنر مسلط او در زمینه ی زبان همین امر ترکیب سازی است؛ چنان که احیا و کاربرد این ترکیب ها در فارسی امروز بر این زبان می افزاید.
کبری دلفی مختار ابراهیمی
احمد محمود از نویسندگان نواندیش و صاحب سبک در نثر داستانی معاصر فارسی به شمار می رود . این نویسنده با زبان خاص و دیدگاه های اجتماعی در شرایط زیستی، فرهنگی، اقلیمی، اقتصادی، سیاسی مردمانش درنگ کرده و عمیق شده است. از این جهت است که مشتاقانه بر آن بوده ایم با توجه به دیدگاه ها و سبک داستانی در راستای تاکید بر اهمیت و جایگاه هر یک از عناصر داستانی به تحلیل و نقد آن ها بپردازیم . پژوهش حاضر در سه فصل ارائه شده است در فصل یک ویژگی های سبکی آثار احمد محمود که متأثر از آشفتگی های زندگی سیاسی او بوده مورد اشاره قرار گرفته؛ در فصل دوم و سوم دو اثر مشهورش یعنی مدار صفر درجه و زمین سوخته با توجه به عناصر داستانی تلاش شده است بازشناسانده شوند. در روایت داستانی احمد محمود اتفاقات و جزییات روایتگری قابل پیش بینی ، فراوان اند ولی پایان بندی داستان هایش حرفه ای است و مخاطب از پایان بندی آن می تواند برداشت نمادین داشته باشد و بدین گونه به تکثیر معنایی برسد و این نقطه قوت داستان های او به ویژه مدار صفر درجه است.
الهه شیر محمدی پروین گلی زاده
پژوهشی که در پی می آید با عنوانِ « بررسی و تحلیل تمثیل های برجستهی مثنوی »، می کوشد تا برخی از داستان های مثنوی مولوی را به عنوان نمونه از لحاظ درون مایه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، این بررسی ترکیبی است از لایه های دیدگاه های متفاوتی که در بارهی این تمثیل ها اظهارنظر گردیده است، در این راستا تلاش شده است ضمن ایجاد نوعی هم خوانی و انسجام معنوی میان این دیدگاه ها، به نقد آن ها نیز بپردازد. از آن جا که هر تمثیلی از تمثیلات مثنوی شیوه ای متفاوت در پرداخت درون مایه داشته و در این باره، شرح های مثنوی نیز الگویی هدفمند و منجسم ارایه نداده اند، نگارنده با توجه به دریافت و ذوق خویش طرحی را در تحلیل درون مایه های تمثیل های مثنوی به کار گرفته که مفید فایدهی کارکردی باشد، این پژوهش در ابتدا کلیاتی دربارهی تمثیل، نماد و . . . مطرح کرده و سپس هر یک از داستان ها را طرح کرده و دیدگاه های گونه گون شارحان را به مناسبت به نقد و تحلیل کشیده است. آن چه در بررسی نمادهای تمثیلات مثنوی دیده می شود، جنبهی مطلق گرایانه هر یک از آن هاست بدین معنا که اگرچه درون مایه داستان با قصه های فرعی نیز گسترش می یابد ولی داستان اصلی، نمادهایش تحول شخصیتی پیدا نمی کنند و مراحل داستان را با همان دیدگاه و رفتار ایستای خود پشت سر می گذارند به گونه ای که از آغاز داستان می توان نوع رفتار آن ها حدس زد
مینا مساعد منوچهر تشکری
چکیده نام خانوادگی: مساعد نام: مینا عنوان پایان نامه: بررسی ساخت دستوری زبان فارسی در شعر دوره ی سامانی استاد راهنما: دکتر منوچهر تشکری استاد مشاور: دکتر مختار ابراهیمی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: زبان و ادبیات فارسی گرایش: ادبیات فارسی محل تحصیل(دانشگاه): شهید چمران اهواز گروه : زبان و ادبیا فارسی دانشکده: ادبیات و علوم انسانی تاریخ فارغ التحصیلی: 27ش3شهریور شهریور 1387 تعداد صفحه: کلیدواژه ها: دوره ی سامانی، زبان فارسی، شعر، دستور، ساختار صرفی و نحوی. چکیده ساختار زبان فارسی دوره ی سامانی از نظر ویژگی های صرفی و نحوی، اگرچه در کتاب های سبک شناسی به طور گذرا مورد بررسی قرار گرفته؛ ولی هنوز به گونه ای روشن و مشخّص توصیف نشده است. در این پژوهش پس از معرّفی و توصیف زبان فارسی دری در دوره ی سامانی، دستور زبان شعر این دوره به صورت دسته بندی واژه ها و چگونگی ترکیب سازی آن ها بررسی وپس از آن، فعل ها از نظر ساده و مرکّب بودن و رابطه ای که با هم دارند و هم چنین جملات آن، مشخّص شده است. بررسی های انجام شده، نمایان گر آن است که زبان شعری دوره ی سامانی با توجّه به کاربرد تمامی اجزای کلام، زبانی ساده است. هم چنین به علّت نزدیکی زبان نوشتار به زبان گفتار و نبودن الگویی برای شاعران، جابه جایی ارکان و شیوه ی ترتیب اجزای جمله ها متنوّع و سیّال است. در همین راستا به نظر می رسدگویندگان عصر سامانی در شیوه ی کاربرد واژگان از نظر جایگاه آن ها در جمله و نوع ترکیب سازی و گزینش واژه ها، از آزادی نسبی برخوردار بوده اند. هم چنین ، واژگان زیادی در این دوره دیده می-شود که امروزه متروک شده اند و برخی از آن ها دچار تحول لفظی و معنایی شده اند.
حجت الله ممبینی قدرت قاسمی پور
منوچهر آتشی (1384 - 1310)، شاعر، منتقد، نظریه پرداز، مترجم و نویسنده، از واپسین شاگردان بی-واسطه ی نیما است. تحول عظیم در شعر آتشی، پس از آشنایی با اشعار نیما رخ داد. حاصل زندگی شعری آتشی، سیزده دفتر شعری با عناوین زیر است: آهنگ دیگر، آواز خاک، دیدار در فلق، وصف گل سوری، گندم و گیلاس، چه تلخ است این سیب، زیباتر از شکل قدیم جهان، خلیج و خزر، حادثه در بامداد، اتفاق آخر، ریشه های شب، غزل غزل های سورنا، بازگشت به درون سنگ. در پژوهش حاضر، ابتدا این دفاتر شعری، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و ویژگی های آنان، به طور جداگانه، برشمرده-شد. در سطح زبانی به هنجارگریزی، باستان گرایی، بهره گیری از انواع واژگان مدرن و عامیانه و ... بررسی شد. آشنایی آتشی با تحولات زبانی، در این سطح ملموس است. در سطح ادبی، مفاهیم علم بیان و بدیع با استناد به نمونه های روشن آورده شدند. در این بخش، آشنایی شاعر به شعر سنتی دیده می شود. در بررسی سطح فکری، مفاهیمی مانند، طبیعت گرایی، بوم گرایی، میهن پرستی، غم غربت(نوستالژیک)، تن-کامه سرایی(اروتیزم)، انسان و زن، ، طنز، تقدیر و ... بررسی شدند. از دیگر مباحث این پژوهش، بحثی پیرامون شعر ناب است. شعر آتشی، شعری غیرسیاسی و در زبانی حماسی – تغزلی، با ویژگی بارز طبیعت گرایی و بوم گرایی است.
صفورا عبداله زاده مختار ابراهیمی
شاهنامه مهم ترین و ارزشمندترین متن حماسی ملی ما ایرانیان است. حماسه ای که جدّی ترین درون مایه اش به شکل «جنگ و نبرد» جلوه کرده است. بررسی و تحلیل چرایی این جنگ ها هم می تواند در شناخت شاهنامه به مخاطب یاری برساند و معرّف شاهنامه گردد و هم می تواند در شناختن و شناساندن بخش مهمی از فرهنگ ایران باستان نقش مهمی داشته باشد. بر این بنیاد بررسی و تحلیل چرایی نبردهای شاهنامه به ویژه جنگ های بزرگ ایرانیان با دشمنان خویش با توجه به دلایلی که در خود داستان ها روایت گشته یا چرایی هایی که بیرون از داستان، یعنی در داستان قبل نمود پیدا کرده است، موضوع این پژوهش بوده است. بنابراین پژوهش گر بیش از آن که در آثار و منابع بیرونی (غیر از شاهنامه) برای دستیابی به چرایی جنگ ها تأمل کند، به خود متن شاهنامه توجه کرده است. جنگ های شاهنامه که به گونه ای روایت تاریخ فشرده ی ایران باستان است، چرایی هایی دارد که یکی از دلایل مهم آن ها، در فرهنگ ویژه ی ایرانیان نهفته است؛ زیرا آنان نبرد با بدی را سرلوحه ی زندگی خود می-دانستند. نبردهایی که اغلب حالت دفاعی داشته اند و بیش تر به سبب کین خواهی از دشمنان بوده است و کم تر به جهت قدرت و سلطه بر سرزمین های دیگر نمایان شده است. از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران یکی از دلایل هجوم دشمنان به این مرز و بوم بوده است (مانند نبردهای ایرانیان و تورانیان). البته برخی نبردها که در شاهنامه تحلیل شده است روایتی از افزون خواهی و قدرت طلبی را به نمایش می-گذارد. امّا در ژرفای همین نبردها باز می توان چرایی نبرد نیروهای خوبی و بدی را از نظر دور نداشت. اغلب جنگ ها در شاهنامه ی فردوسی چرایی های ملی و والا دارند و انگیزه ها و چرایی های مادی کم تر مدار و محور جنگ های ایرانیان با دشمنان قرار گرفته است به گونه ای که همین مسأله، پهلوانان و ایرانیان را بر آن می دارد که برای دست یابی و رسیدن به انگیزه های برتر ملی با جان و دل بکوشند.
صدیقه حسنکی مختار ابراهیمی
در ایه پژی صَ تا تزرسی راتط یٍ میان حک مًت اَی ضاعزان یو یًسیذگان زَ عصزی،تاثیزاتی ک حک مًت اَ در ادتیات داضت اٍوذ،آضکار میض دً.حک مًت اَ مَ اًر تا فز یَگ یادب راتط یٍ مستقیم داضت یٍت طٍ رً مستقیم یا غیز مستقیم اثزات اوکار واپذیزی در گستز یٌ ادتیات تزجا گذاضت اٍوذ.حک مًت اَ یدرتار یاتست ت آوان،گا ت طٍ رً مستقیم در راستای ا ذَاف خ یًص ت تط یًق ضاعزان یو یًسیذگان ریی آیرد یم جًثات ریاج یریوق او اًع ادتی را فزا مَ میکزدوذ. مَچییه گا یَ اس ریاج افتادن یرک دً او اًع ادتی یت دوثال آن ادتیات،دلیلی جش رفتار اَی حک مًت- اَ وذارد؛ زَچیذ ایه رفتار اَ یسیاست اَ،ضکل یضمایل دخالت مستقیم آوان را ت خٍ دً ومیگیزد.چیانک ،ٍحس می هُ- دیستی ساماویان،ریاج و عً حماس یحماس اٍَی ملی را در پی داضت یلی وث دً ایه حس در غشو یًان،ایه و عً را اس ریوق اوذاخت یتا سیاست آوان،قصیذ اٌَی ستایطی درتاری)و عًی حماس یٍ دریغیه(ریوق یریاج تسیار یافت.اس س یًی،سلج قًیان تا کمت جً یُ آغاسیه خ یًص ت ضاعزان،م جًه اس ریوق افتادن قصیذ یحماس یدرمقاتل ریاج یافته غشل یو عً غیایی ضذوذ؛ مَچییه رفتارآوان وسثت ت ص فًیان،سثه ریاج آثار عزفاوی یص فًیاو گطت است.مغ لًان تا افتخار ت اقذامات خ یًص یتلاش تزای ثثت آن،تاریخو یًسی را ریاج دادوذ؛اسس یًی ایضاع وامیاسه اجتماعی تز اثز اقذامات آوان،و عً طیش را ریوق داد.ت زَحال حک مًت اَ،جزیان اَی ادتی ریسگار خ یًص را کیتزل کزد ،ٌتا تط یًق یپطتیثاوی ضاعزان یو یًسیذگان،آن را در راستای ا ذَاف یعلایق سیاسی خ دً ذَایت میکییذ یتا کمک ادتیات تز یج یٍُ سیاسی خ یًص افشید اٌوذ. مَچییه گا ریوق یک و عً یم ضً عً ادتی، ت دلیل تیت جً یُ طثق حاکم یاضزافی یت تثع آن ایضاع اجتماعیای است ک اوعکاسی اس رفتار خ دًحک مًت اَست.
زینب موسوی مختار ابراهیمی
این پژوهش، دو متن مادر، یعنی اوستا و شاهنامه را که از نظر حضور شخصیّت ها با هم شباهت دارند، مورد بحث تطبیقی قرار داده است. در این بررسی تطبیقی، شخصیّت های اسطوره ای اوستا، در مقایسه با شاهنامه ی حکیم فردوسی، بررسی و تحلیل شده است. پژوهشگر در این بررسی و تحلیل، ناهمانندی ها و همانندی های روایت ها را با هم سنجیده و میزان، نوع تحوّل و دگردیسی شخصیّت ها را توضیح داده و توصیف کرده است. در همین راستا، پژوهشگر بر آن بوده است که با ارائه ی نمونه هایی از دو متن اوستا و شاهنامه، مخاطب خود را به اقتضای متن، با توجه به تأثیر میزان مسایل زمانی از جمله مسایل فرهنگی، اجتماعی ودینی توجه دهد. در همین زمینه از آثار دیگری که به نوعی با اوستا وشاهنامه رابطه ای داشته و حکم مکمّل یافته اند، بهره برده است. شخصیّت های اوستا که در هاله ای از اسطوره و تاریخ ظهور پیدا کرده اند، هنگامی که از مرحله ی زمان اسطوره ای به تاریخ پای می گذارند، به اقتضای مسایل اجتماعی و فرهنگی و دیگر مسایل،چهره ای متناسب با روزگار می یابند. با این دگرگونی زمان همواره ارتباط خود را با مخاطبشان زنده و پویا نگه می دارند؛ چراکه این شخصیّت ها که روایتی خارق العاده دارند، در روایت شاهنامه، عقلانی تر گشته و از آن هاله ای اسطوره ای فاصله گرفته اند؛ بنابراین در سیرتحوّل شخصیّت های اسطوره ای، صحنه ی نبرد میان نیکی و بدی هم چنان گسترده است؛ با این تفاوت که شخصیّت های دو سوی این نبرد، از نظر ویژگی های فوق انسانی و انسانی متفاوت می گردند.
عبدالحسین حسن پورسرناوه نصراله امامی
نام خانوادگی : حسن پور سرناوه نام: عبدالحسین شماره دانشجویی : 8820302 عنوان پایان نامه : مشترکات مضمونی منشآت و قصاید خاقانی استاد راهنما: دکتر نصرالله امامی استاد مشاور: دکتر مختار ابراهیمی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: زبان وادبیات فارسی گرایش: زبان و ادبیات فارسی دانشگاه : شهید چمران اهواز دانشکده: ادبیات وعلوم انسانی گروه : زبان وادبیات فارسی تاریخ فارغ التحصیلی : تعداد صفحه: 238 کلید واژه ها : خاقانی ، دیوان، منشآت ، مضامین مشترک، واژگان، مفاهیم در این رساله سعی بر آن بوده است تا مشترکات مضمونی منشآت ودیوان خاقانی کاویده شوند .منظور از مشترکات در این پژوهش، همانندی ها یا اقتران ها و انطباق های واژگانی، مفهومی و مضمونی است ؛ به این منظور با مطالعه و بررسی دیوان و منشآت، یافته ها به پنج بخش تقسیم گردیده اند: بخش نخست، کلیات؛ بخش دوم،واژگان و ترکیبات؛ منظور واژگان وترکیباتی است که خاص شاعر هستند و یا برای خواننده تازگی دارند . بخش سوم، شامل مفاهیم ومضامین است ؛ در این بخش با توجه به آن که نمی توان بین مفهوم و مضمون تفاوت فاحشی قائل شد، تمام موارد، ذیل همین عنوان آورده شده اند.بخش چهارم را آرایه های ادبی یا اشتراکات زیبایی شناختی در بر می گیرد؛ این بخش نیز به چهار قسمت کنایه ها ، تشبیهات ، تلمیحات و استعاره ها تقسیم شده است . در بخش آخر نیز موضوعات گوناگون را ذیل عنوان فواید تاریخی و ادبی، ذکر کرده ایم.حاصل این پژوهش آن است که هر دو اثر، تراویده ی زبان و قلمی همسان و برخوردار از حوزه ی زبانی یکسانی است که اندیشه های شاعر را در تعبیرات متفاوت و گاه همانند و نزدیک به هم منعکس می کنند، از این رو دارای اشتراکات قابل توجهی هستند.حاصل این پژوهش آن است که مفاهیم ومضامین و پس از آن واژگان و ترکیبات، بیشترین حجم اشتراکات دیوان و منشآت را به خود اختصاص داده اند .
محمدعلی سلیمانی کرتلایی نجف علی رضایی آباده
چکیده شاهنامه بی گمان از سرچشمه های فرهنگ باستانی ایرانی است که خود از اسطوره ها و تاریخ نوشته ونانوشته ی ما حکایت می کند . این اثر حماسی گران سنگ از دلاوری ها ، آیین ها و همه ی لایه های گونه گون زندگی اجتماعی ایرانیان از « دوره های ابتدایی » بخشی از روشنای تاریخی روایت ها دارد . به همین روی شاهنامه و فردوسی پیوسته آشکار و پنهان در نزد ایرانیان جایگاه کم نظیری داشته است. در این میانه ها مردمان بختیاری به سبب ذات و طبیعت خویش شاهنامه و پهلوانان شاهنامه را دوست داشته اند و با متن زندگی خود حتی در نام گذاری فرزندان خود ، ترکیب کرده اند . می توان گفت که نوع زنذگی این مردمان در ستیزی که با سختی های طبیعت ، دشمن ، آداب وآیین های زیستی دارند، آن ها را به فضای حماسی شاهنامه می کشانده است و برای آن که این اثر ملی که هویت هر ایرانی است، در خون و پوست فرزندانشان جایگیر شود ، آن را به عنوان یکی از متن های اصلی در آموزش علمی و عملی به کار می گرفته اند و از این روی است که امروزه آن کودکان دیروز و پیران کهنسال امروز شاهنامه ( به ویژه جنگ های رستم ) را از بر دارند و به مناسبت با آهنگی خاص بر زبان می رانند . بدین گونه شاهنامه نه تنها روح دلیری و جنگاوری را در پیکر آنان می پروراند بلکه دانایی و راست روشی را در روان آنان ساری و جاری می سازد . این پژوهش (پایان نامه) که به بررسی بازتاب شاهنامه در فرهنگ عامه ی بختیاری اختصاص دارد در هفت فصل تدوین شده است و از آنجایی که اساس این پژوهش کتابخانه ای بوده، در مواردی هم به صورت میدانی و در همنشینی با ادب دوستان بختیاری یادداشت برداری شده است. در اجرای پژوهش مرحله های زیر مدّ نظر قرار گرفته است: 1- تعریف ادب و فرهنگ بختیاری و آمیختگی با اساطیر ایرانی ؛ 2- بررسی مختصری از شاهنامه و فردوسی و آداب و رسوم آمیخته با آن ؛ 3- پژوهشی در آداب و رسوم کهن شاهنامه ی فردوسی موجود در فرهنگ بختیاری .
فاطمه صادقی نقدعلی علیا نصراله امامی
رساله ی حاضر با عنوان «بررسی زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ شعر فارسیِ عصر اکبر شاه گورکانی در شبه قارّه ی هند»، در راستای بررسی بسترهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مناسب رواج و بالندگی شعر فارسی در عهد اکبر شاه به عنوان دوره ی اوج رواج زبان و ادب فارسی در آن سرزمین تدوین گردیده است . این پژوهش به مدد بهره-مندی از منابع معتبر و دست اوّل تاریخی و ادبی و با تأکید بر سروده های پنج شاعر برجسته ی عهد اکبر شاه؛ یعنی غزالی مشهدی، فیضی فیّاضی، نظیری نیشابوری، عرفی شیرازی و ابوالقاسم کاهی در چهار بخش فراهم آمده است. در بخش اوّل و تحت عنوان کلّیّات به بررسی مختصّات جغرافیایی و اقلیمی شبه قارّه، مشترکات فرهنگی، نژادی و زبانی دو تمدّن کهن ایران و هند و نیز پیشینه ی زبان و ادب فارسی در آن سرزمین پرداخته شده است. در بخش دوم، زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تیموریان ایران و هند به عنوان پیشینیان اکبر شاه مورد بررسی قرار گرفته و نیز رویکرد ایشان به فرهنگ و ادب فارسی، شرح شده است. نویسنده در بخش سوم که در حقیقت پیکره ی اصلی این پژوهش نیز می باشد، طی دو فصل، پس از بررسی زمینه های مساعد سیاسی، به تحلیل و شرح زمینه های مطلوب اجتماعی و فرهنگی عصر اکبر شاه گورکانی به سبب رشد و رواج روز افزون شعر فارسی در شبه قارّه ی هند پرداخته و سپس برای تأیید و تأکید نظریات ارائه شده از نمونه های شعری شاعران عهد، بهره برده است. در بخش چهارم با عنوان تیموریان هند پس از اکبر شاه، در مقام مقایسه و برای درک هر چه بیشترِ شرایطِ مطلوب عصر اکبر شاه، سرنوشت زبان و ادب فارسی پس از عصر وی، تا زمان تسلّط انگلیسی ها بر شبه قارّه، شرح شده و در نهایت به عنوان نتیجه گیری، نتایج حاصل شده از رهگذر پژوهش حاضر، ارائه گردیده است.
ملک رضوان واعظی مرتضی کوکبی
هدف پژوهش حاضر بررسی سطح خوانایی کتاب های داستانی تألیفی برگزیده ی شورای کتاب کودک با استفاده از دو فرمول فلش / دیانی و گانینگ / دیانی در گروه های سنی ب، ج و د می باشد. با انجام این پژوهش سعی بر این است که کتاب هایی که سطح خوانایی آن ها مناسب کودکان و نوجوانان می باشند، شناسایی شوند. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل 100 عنوان کتاب داستانی تألیفی است که بین سال های 1342 الی 1389 از سوی شورای کتاب کودک، به عنوان «برگزیده» معرفی شده اند. این تعداد شامل 7 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ب، 15 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ج، 35 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی د، 3 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی الف- ب، 8 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ب- ج، 7 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ج- د و 9 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی د- ه، می باشد. پژوهشگر به 84 عنوان از این کتاب ها دسترسی یافت و به ازاء 16 عنوان دیگر، 16 داستان از کتاب های داستانی که شامل مجموعه داستان بودند، انتخاب شدند. در مورد این 16 داستان، پس از محاسبات انجام یافته، میانگینی از مجموعه داستان ها به دست آمد. زیرا این گونه استنباط شد که هرکدام از داستان های این مجموعه داستان ها نمی توانند به عنوان یک داستان مستقل در نظر گرفته شوند و شورای کتاب کودک برای هر مجموعه داستان یک گروه سنی در نظر گرفته است. به این ترتیب شمار کتاب های جامعه ی پژوهش به 84 عنوان رسید. بررسی نشان می دهد که نتایج به دست آمده از فرمول فلش / دیانی به میزان 76/54% با کتاب های داستانی تألیفی شورای کتاب کودک همپوشانی (یکی از گروه های سنی که پژوهشگر بدان دست یافته، با یکی از گروه های سنی شورا مطابق است) دارد. و به میزان 24/45% با کتاب های شورا کاملا" مغایرت (هیچ یک از گروه های سنی شورا با گروه های سنی که پژوهشگر به آن ها دست یافته مطابق نیست) دارد. همچنین فرمول گانینگ / دیانی به میزان 85/42% با کتاب های داستانی تألیفی شورای کتاب کودک همپوشانی و به میزان 15/57% کاملا" مغایرت دارد. در نهایت ضریب همبستگی بین این دو فرمول 498/0یعنی تقریبا" 50/0 به دست آمد.
مهتاب اوتاری پروین گلی زاده
نیما یوشیج، شاعر بزرگ و نظریه پرداز شعر معاصر است. او در آثار خود با نوآوری و سنت شکنی، توانست شعر فارسی را از قید و بند برخی از موازین دست و پا گیر شعر کلاسیک رهایی بخشد و در مسیر طبیعی و مطابق با طبیعت زبان که در نظریاتش از آن به عنوان دکلماسیون یا دکلمه یاد می کند، قرار دهد. وی با دریافت درست، از طریق مطالعه در ادبیات کلاسیک ایران و جهان، به ویژه ادبیات فرانسه و با الگو گیری از شعر آزاد فرانسه، توانست خود را به عنوان نظریه پرداز شعر نو مطرح گرداند و شعر فارسی را از انقیاد وزن، فرم و تصویر های کلیشه ای آزاد کند و با تغییر در طول مصراع ها، عروض و قافیه ی کلاسیک را به خدمت شعر نو در آورد و زبان فاخر شعر کلاسیک را به سوی سادگی و روانی نثر گونه بکشاند و در محتوای شعر، دگرگونی اساسی ایجاد نماید. نیما از نظر بیان، شکل روایی ـ داستانی را برای شعر مناسب می داند و در هر یک از موارد فوق به نظریه پردازی بپردازد و در بسیاری از موارد نیز عملاً توانسته نظریات ادبی خویش را در اشعارش جلوه گر سازد. این پژوهش در پنج بخش صورت پذیرفته است؛ بخش نخست، شامل کلیات است. بخش دوم، مقدمه ای درباره ی نیما و معرّفی شخصیّت ادبی و آثار نظری و تئوری و اشعار او ارائه شده است. در بخش سوم، سنّت ستیزی وتجدّد گرایی و مبانی آن ها تبیین و تشریح شده است. در بخش چهارم، ارکان شعری نیما، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در بخش پنجم، اندیشه های شعری نیما، مبتنی بر سه مکتب مشهور، رمانتیسم، رئالیسم و سمبلیسم، بررسی شده است.
بهاره حکیمی ساران مختار ابراهیمی
محمود دولت آبادی، یکی از داستان نویسان تأثیرگذار ایران است. جایگاه ویژه ی او در حوزه ی ادبیات داستانی و سهمی که وی در ارتقای ادبیات اقلیمی و روستایی داشته است، بر همگان روشن است. تأمل در آثار دولت آبادی موید آن است که وی در طول دوران فعالیت ادبی خویش، با بهره بردن از شیوه ها و شگردهای متنوع، وجوه هنری داستان های خود را تعالی بخشیده است. رمان جای خالی سلوچ، نخستین رمان این نویسنده است. این رمان به عنوان یکی از واقع گراترین رمان های معاصر فارسی، ستودنی است. در این پایان نامه، تک تک عناصر داستانی جای خالی سلوچ، جداگانه ، بر اساس معیارهای رمان شناسی معاصر، بازبینی و نقد گشته است. این پژوهش در چهار بخش مطرح شده است؛ بخش نخست، ادبیات داستانی؛ بخش دوم، زندگی و آثار؛ بخش سوم، باز شناخت و معرفی رمان جای خالی سلوچ و در بخش چهارم عناصر داستانی مانند موضوع، مضمون، روایت، زاویه ی دید و .... تحلیل شده است.
مرجان نادرپور مختار ابراهیمی
این پژوهش به مقایسه ی شگردهای این دو اثر حماسی در صحنه پردازی های رزمی پرداخته است؛ نگارنده کوشیده است که با تمرکز بر صحنه های پی در پی رزمی و پهلوانی، همانندی های آرایش میدان های نبرد در هر دو اثر را ترسیم کند تا آیین های جنگاوری و لشکرکشی حماسی به ویژه حماسه ی ملی ایرانیان ، مورد تحلیل قرار گیرند؛ در کنار نشان دادن همانندی ها به تفاوت های صحنه پردازی هم که به تخیّل متفاوت هر دو شاعر حماسه سرای بر می گردد، توجه شده است تا افزون بر نشان دادن تأثیر پذیریِ گرشاسپ نامه، بخش هایی که خاص روایت اسدی و تخیّل متفاوت او بوده است، مورد بازبینی و ژرف نگری قرار گیرند. از این روست که باید گفت روایت گرشاسپ نامه در بسیاری از تصویرها و صحنه ها همانندی چشم گیری با روایت شاهنامه داشته است و این مسأله هم نشانه ی تأثیرپذیری اسدی از فردوسی بوده است هم می تواند اشاره به داشتن یک سرچشمه ی واحد از نظر آیین های رزمی در متون حماسی بوده باشد. به هر روی اسدی توسی در روایت های خود بر جنبه ی تخیّل شعر خود تأکید بیش تری داشته، درحالی که فردوسی هرگز صراحت روایت و تأثیر گذاری آن را فدای تخیل پیچیده نکرده است.
مهین حاتم پور مختار ابراهیمی
فکر فلسفی با سرشار کردن روح آدمی به جهان بیرون روی می آورد تا هم اندرون آدمی را بی نیاز سازد و هم جهان برون را بسازد. فلسفه در دوره های آغازین ادبیات فارسی به صورت ستایش عقل و خرد نمودی چشم گیر داشته، و سامانیان در این راه قدم های اساسی را برداشته اند. در دوره ی محمود غزنوی و پس از او فلسفه مورد بی مهری قرار می گیرد و فیلسوفان از دربار کنار گذاشته می-شوند و سرکوب فکر فلسفی به صورت آزار و کشتار شیعه و معتزلیان چهره می نماید. با چرخش ادبیات در سده ی ششم به سوی ادبیات صوفیانه، تضاد عقل و دل به عنوان مهم ترین موضوع آثار صوفیانه مطرح می شود و در این راه شاعران صوفی به ویژه سنایی که آغازگر این راه بوده است، بسیار تلاش کرده اند. جریان ستیز با فلسفه در سده ی هفتم گسترش فوق العاده می یابد، از این روست که فلسفه در این دوره در ادبیات کم ترین نمود را دارد و بسامد ستیز با آن در بسیاری از آثار دیده می شود. سعدی، سیف فرغانی و حافظ به عنوان شاعرانی که در فضای اندیشه ی مسلط اشعری پرورش یافته و آثار خویش را عرضه کرده اند؛ درست پا جای پای سنایی گذاشته و هرجا فرصت را مناسب یافته اند به تمسخر فکر فلسفی و حیرانی فیلسوفان اشارت ها کرده اند. با توجه به آن که سیف فرغانی نسبت به مسائل اجتماعی جهت گیری روشن تری داشته، فلسفه را آشکارا مورد نقد قرار داده و سعی کرده مخاطب خود را قانع سازد که از فکر فلسفی دوری کند. سعدی نیز که پرورش یافته ی نظامیه ها بوده، در راستای فکر اشعری حرکت کرده و بیش از آن که به فلسفه ارزش دهد به اخلاق دینی توجه کرده است،حافظ نیز این راه را ادامه داده و رندانه به ستیز با فلسفه و ناتوان شمردن عقل در کشف حقیقت همت گمارده است.
محبوبه خلیلی قدرت قاسمی پور
در عصر ما، یکی از عرصه هایی که در آن به نحو بارزی به شخصیت زن پرداخته می شود، ادبیات داستانی است. در داستان ها و رمان های بسیاری به بازنمایی شخصیت زنان پرداخته شده و از میان نویسندگان معاصر، محمود دولت آبادی با نگاهی توأم با نکته سنجی و ظرافت به این موضوع پرداخته و در رمان عظیم کلیدر این نگاه بسیار برجسته شده و نمود پیدا کرده است. در تحقیق حاضر، شخصیت زن و جنبه های مختلف زندگی اجتماعی و فردی او در رمان کلیدر بررسی شده است. روش به کار رفته در این پژوهش به این قرار است که ابتدا رمان ده جلدی کلیدر مطالعه و بررسی شده است و سپس شخصیت های اصلیِ زن آن به طور جداگانه تحلیل شده اند و جنبه های وجودیِ هر یک از این شخصیت ها بر اساس روند زندگی شان بررسی، واکاوی و تحلیل شده است؛ بنابراین، عنوان فصل ها بر اساس نام شخصیت ها و گفتارهای هر فصل نیز بر طبق جریان زندگی شان انتخاب شده است. یک گفتار نیز با عنوان «ویژگی های شخصیتی» برای تمام فصل ها به صورت مشترک در نظر گرفته شده است. آن چه به عنوان یک جمع بندی کلّی در مورد رمان کلیدر و نیز زنانِ بررسی-شده در این رمان می توان گفت این است که تصویری که دولت آبادی از زن، شخصیت و روحیات او ارایه می دهد، به ویژه قسمت هایی که در چهارچوب اصول و فرهنگِ حاکم بر جامعه ایلی و روستایی است، به واقعیت بسیار نزدیک است. در این رمان عظیم، شخصیت پردازی زنان به قدری هنرمندانه و نزدیک به روحیات نوع زن است که در اکثر موارد، مخاطب، این شخصیت ها را باور و با آن ها هم ذات پنداری می کند. درواقع، نویسنده در قالب این شخصیت ها ویژگی های اخلاقی و رفتاری متفاوتِ زنان را نشان می دهد و آن-ها را به عنوان نماینده بخشی از کلّیّت جامعه خود عرضه می دارد.
مریم نوری مختار ابراهیمی
دراین پایان نامه به بررسی سبک شعر حمیدمصدّق پرداخته می شود. ابتدا عناصرسبکی اوباشیوه ای استقرایی بررسی شده وسپس باتعیین جدول های بسامدی، مورد توصیف وتحلیل قرارگرفته است. این پژوهش درسه بخش ارائه شده که عبارتند از: بخش نخست باعنوان شعرنوفارسی ازآغازتا امروز که به انگیزه ها و زمینه های نوگرایی درشعرمعاصرفارسی به طورگذرا اشاره شده است تا زمینه ای برای بخش های دیگر باشد. دربخش دوم باعنوان حمیدمصدّق، به زندگی ومسائلی که به نوعی بر سبک شعر وی تأثیر گذاربوده ، پرداخته شده است . دربخش سوم، عناصر سبک شناختی؛ ازجمله: عناصر زبانی، خیالی، بیانی، موسیقایی، اجتماعی،اندیشگی وریختاری، موردبررسی قرارگرفته است .پس ازانجام این بررسی ها می توان گفت که حمیدمصدّق ازشاعران نسل دوم نیمایی است ودرجایگاهی قرارگرفته که دربلندای آن مهدی اخوان ثالث ،سیاوش کسرایی وفریدون مشیری،سه شاعرنسل اوّل نیمایی قراردارند؛البتّه بیشترناقدان وتحلیل گران شعرمعاصر،مصدّق را ازپیروان سبک نوقدمایی می-دانندکه آمیزه ای ازویژگی های شعرکهن،شعرنیمایی وتغزّلی است .
لاله زری میدانی قدرت قاسمی پور
یکی از عرصه های مهم هنرنماییِ شاعران مربوط به ساخت و کاربرد ترکیباتِ اشتقاقیِ جدید است. برخی از شاعران ادبیات فارسی به این امر توجه بیشتری کرده اند و برخی هم کمتر. در بین شاعران ادبیات کهن فارسی، سعدی در کلیات خود توجه ویژه ای هم به کاربرد ترکیبات اشتقاقی داشته است و هم خود او ترکیباتی را ساخته و پرداخته است. در این پایان نامه توانایی ترکیب سازی سعدی مورد بررسی قرار گرفته است. ترکیبات اشتقاقیِ کلیات سعدی با عناوینی چون: صفت فاعلیِ مرکب و صفت مفعولیِ مرکب، ترکیب های ونددار، ترکیب های حرف اضافه دار، ترکیب های اسمی، ترکیب های مصدری، رده بندی و تحلیل شده اند. گفتنی است که ترکیباتِ اشتقاقیِ مذکور در پایان نامه به صورت الفبایی و فرهنگ نامه ای تنظیم شده اند و در زیر هر ترکیب، نوع و گه گاه معنای آن ذکر شده است.
نسرین قلاوند مختار ابراهیمی
پژوهش حاضر با عنوان پژوهشی در صور خیال گرشاسب نامه اسدی توسی در پی چگونگی کاربرد صور خیال و ویژگی های سبکی آن ها است. این پژوهش در سه بخش اصلی مطرح شده است. بخش نخست به کلیات و زندگی وکتاب گرشاسب نامه می پردازد. بخش دوم به سبک تصویرپردازی و تنوع تصویری کتاب اشاره می کند و در بخش سوم که بخش اصلی پژوهش به شمار می رود عناصر خیال یعنی تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز با ارائه نمونه های گوناگون و شرح و توضیح تازگی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. سبک تصویرپردازی اسدی توسی گرایشی به تشبیه و پس از آن (استعاره، کنایه، مجاز) دارد، تشبیه ها و استعاره های اسدی اگر چه در وجه شبه متنوع هستند، اما از یک الگوی مکرر برخوردارند، شاعر معمولا در راستای فضای حماسی داستان بیش از هر انگیزه ی بلاغی به اغراق در صور خیال به ویژه اغراق های خارق العاده توجه نشان داده است.
فاطمه نرگسی مختار ابراهیمی
وزن یکی از عناصر سازنده¬ی شعر است که کلام را برجسته می¬سازد و سبب تمایز زبان نظم از نثر می¬گردد. بررسی این رکن از شعر و تناسبی که با محتوای شعر دارد، مسأله¬ای است که این پژوهش بدان پرداخته است؛امری که در ادبیات فارسی، کم¬تر به آن توجه شده و مطالبی که در این خصوص نوشته شده، بسیار محدود است.در این پژوهش، هماهنگی وزن با محتوا در سبک خراسانی (رودکی، فرخی و منوچهری) و سبک عراقی (مولوی، سعدی و حافظ) بررسی شده است. با نقد و بررسی آثار شاعران یادشده، روشن شد که هماهنگی وزن با محتوا در شعر شاعرانی چون رودکی، حافظ و مولوی بسیار بالاست، زیرا رودکی و حافظ، از دانش موسیقاییِ بالایی برخوردار بوده¬اند و مولوینیز علی¬رغم تظاهر به بی¬توجه بودن به وزن و قافیه، به شکلی شگرف، هماهنگی وزن با محتوا را در غزلیات خود لحاظ کرده است. این هماهنگی در شعر فرخی، منوچهری و سعدی نیز وجود دارد، اما گاه ناهماهنگی¬هایی نیز در اشعارشان دیده می-شود. در زمینه¬ی تنوع اوزان، رودکی و مولوی بیشترین تنوع وزن و حافظ، پایین¬ترین تنوع را دارد. شادترین اوزان به مولوی و پس از وی به سعدی و منوچهری اختصاص دارد و کم¬ترین اوزانِ شاد در شعر فرخی و حافظ دیده می¬شود. سنگین¬ترین اوزان در شعر رودکی دیده شده است که بیشتر نشانه¬ی صلابت و وقار در کلام اوست.
زینب علی حمیدیان زاده عادل سواعدی
در این پایان¬نامه به بررسی و تحلیل سبک شعر محمّدعلی بهمنی پرداخته شده است؛ چنان¬که در بخش نخست با عنوان نوگرایی در شعر فارسی زمینه¬های تاریخی، اجتماعی و سیاسی نوگرایی در شعر فارسی، شعر مشروطه، شعر نو نیمایی و ویژگی¬های آن، شعر نو پس از نیما و غزل معاصر بررسی شده است. در بخش دوم با عنوان محمّدعلی بهمنی، به زندگی و آثار و فعّالیّت¬های این شاعر و دیدگاه¬های صاحب¬نظران درباره¬ی اشعار او اشاره شده است. در بخش سوم، عناصر سبک¬شناسی اعم از: عناصر زبانی، خیالی، بیانی، موسیقایی، اجتماعی و اندیشگی و عناصر ریختاری و نهایتاً اثرپذیری بهمنی از دیگر شاعران مورد بررسی قرار گرفته است که در انتهای تحلیل هر عنصر سبکی، جدول و نمودار بسامد و درصدگیری آن عنصر در شعر بهمنی ذکر شده است.
ستاره عرفانی راد مختار ابراهیمی
دانش های ادبی برای دریافت متون برجسته ی ادبی نقش بسیار مهمی دارند. سبک شناسی یکی از شاخه های این دانش هاست که در بررسی شیوه ها و شگردهای ادبی وهنری شعر در سال های اخیر بسیار کاربرد پیدا کرده است . از این روی نگارنده با بهره گیری از دانش سبک شناسی از طریق به کار بستن "عناصر سبک شناختی" به بررسی و توصیف یوژگی های سبکی شعر سیمین بهبهانی پرداخته است. بنابراین این پژوهش بر آن است تا در بخش های گوناگون به ویژگی های سبکی شعر این شاعر صاحب سبک بپردازد و ویژگی های مهم سبک او را مشخص سازد، ویژگی هایی چون زبان موجز، موسیقی برجسته کلامی، تصویر با نمادهای طبیعی و اجتماعی که به صورت نمودارهای بسامدی به نمایش درآمده اند. از این روی این پایان نامه بر بنیاد ویژگی های بسامدی شعر سیمین بهبهانی استوار است و در آن عناصر زبانی، خیالی ، بیانی ، آوایی و عناصر اجتماعی و ریختاری بررسی و توصیف شده اند.
علی بازوند محمدرضا صالحی مازندرانی
سوگ¬سرود، برخورد هنری شاعران با چند و چون مرگ است؛ مرگی که نه تنها پایان زندگی نیست بلکه گویای بخش نهانی در سیر کمال انسانی است. در داستان¬های منظوم پارسی شاعران کوشیده¬اند که مرگ را مورد بازشناسی قرار دهند و نقش انسان را در برابر آن توضیح دهند و خویشکاری او را مشخص نمایند. در ادب حماسی از آن¬جا که مرگ قهرمانان داستان، بیش¬تر در میدان جنگ رخ می¬دهد، رنگ و نمای پهلوانی و خردمندانه به خود می¬گیرد و با آن-که قهرمان در برابر مرگ، چاره¬ای جز تسلیم شدن ندارد؛ امّا در زندگی خود با تلاش و مبارزه نشان داده¬است که مرگ را با آغوش باز پذیرفته¬است. از این ¬جهت ¬است که بلاغت تصویر در صحنه¬های سوگواری، در گرو سربلندی و آزادی قهرمان حماسه بوده و با چنین شیوه¬ای بوده-است که فردوسی در سوگ¬سرود خود بر جریان سوگ¬سرایی شاعران دیگر موثر واقع شده¬است. در ادب منظوم بزمی، مرگ چهره¬ای متفاوت از شکل و شمایل حماسی آن یافته¬است؛ به سخن دیگر، اگرچه مفهوم و دغدغه¬ی مرگ در تمام انواع ادبی فارسی به اساطیر دور و دیر مشترک اشاره دارد ولی در جلوه¬های هنری، راه و آیین¬های متفاوتی پیدا کرده¬است؛ هم¬چنان¬که زبان شعری فردوسی در سوگ¬سرود¬های حماسی مورد توجه شاعران حماسه¬پرداز قرارگرفته، در جریان شعر غنایی می¬توان گفت نظامی یکی از موثّرترین شاعران این عرصه بوده¬ و مشترکات تصویری و مضمونی در سوگ¬سرود¬های شاعران پس از او گویای همین توجّه سبکی به نظامی بوده¬است.
جلیل کردونی اسد آبشیرینی
فروغی بسطامی از شاعران مشهور و توانای عصر قاجار و قرن سیزده هجری ¬است. وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهان قاجاری، به¬ویژه ناصرالدین¬شاه پرداخت. در فن غزل¬سرایی از استادان مطرح این دوره¬ است و در این شیوه دنباله¬رو نام¬آوران غزل فارسی«سعدی و حافظ» است. عشق، عرفان و مدح مضامین اصلی غزل-های فروغی هستند. اشعارش ساده، روان، طبیعی و به¬دور از ابهام و پیچیدگی و سرشار از تصاویر شعری و زیبایی¬های بدیعی است همه¬ی این عوامل دست به دست هم داده تا زبان غزلیات فروغی ساده و روان و به¬ دور از پیچیدگی و ابهام و نزدیک به زبان غزل¬سرایان بزرگ ایران باشد.و این پایان نامه با عنوان«بررسی و تحلیل جلوه¬های تصویری و زیباشناختی در غزلیات فروغی بسطامی» با نگاهی تحلیلی زیبایی¬های شعری و تصویری غزلیات این شاعر توانا و صاحب¬ذوق را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده¬ است: فصل اوّل آن شامل«کلیات» است. فصل دوم با عنوان«سبک بازگشت ادبی و زندگی، افکار و آثار فروغی بسطامی» تنظیم شده ¬است. در فصل سوم به بررسی«جلوه¬های تصویری و هنری غزلیات فروغی» اختصاص دارد. در فصل چهارم به بررسی«زیبایی¬های شعری در غزلیات فروغی» اشاره می¬شود. در فصل آخر به بررسی«موسیقی بیرونی و کناری» پرداخته می¬شود. نگارنده در این پژوهش تحلیل¬های خود را با جداول آماری متعدد همراه ساخته است.
شاهرخ داودی مختار ابراهیمی
چکیده در این پژوهش با بررسی تأثیر مسایل اجتماعی و فرهنگی در غزل سده ی هشتم به خوبی روشن می شود که مسایل اجتماعی و فرهنگی بر ادبیات و گونه های شعری تأثیر به سزایی به جا گذاشته اند، و در کنار هم رابطه ی تنگاتنگ و دوسویه دارند. در همین دوره هم می بینیم که به خاطر جریان های اجتماعی و فرهنگی یک گونه شعری ادب فارسی (غزل) نسبت به دیگر گونه های ادبی برجستگی بیش تر پیدا می کند و به اوج روایی خود می رسد و وجه غالب این دوره است. در این دوره به دلیل آشفتگی اوضاع و نا به سامانی های اجتماعی و بی توجهی حاکمان وقت به شعر و شاعری، دیگر شاعری به قصیده سرایی و شعر ستایشی نمی پردازد، گونه ی اصلی و ادبی این دو ره غزل می باشد.غزل در این دوره به شیوه ای ممتاز سراییده می شد. نکته سنجان و لطیفه گویان این عصر با زبان طنز و انتقاد از مسایل اجتماعی و فرهنگی و شرایط موجود، وضع نا به سامان و پریشان آن زمان را به انتقاد می کشاندند.
زینب موسوی مختار ابراهیمی
نام خانوادگی: موسوی نام: زینب عنوان پایان نامه: مقایسه ی شخصیّت های اساطیری اوستا و شاهنامه استاد راهنما: جناب آقای دکتر مختار ابراهیمی درجه ی تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: زبان و ادبیات فارسی گرایش: ------ محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهواز دانشکده: ادبیات و علوم انسانی تاریخ فارغ التحصیلی: 24/7/1391 تعداد صفحه: کلید واژه: اسطوره، حماسه، اوستا، شاهنامه، شخصیّت چکیده این پژوهش، دو متن مادر، یعنی اوستا و شاهنامه را که از نظر حضور شخصیّت ها با هم شباهت دارند، مورد بحث تطبیقی قرار داده است. در این بررسی تطبیقی، شخصیّت های اسطوره ای اوستا، در مقایسه با شاهنامه ی حکیم فردوسی، بررسی و تحلیل شده است. پژوهشگر در این بررسی و تحلیل، ناهمانندی ها و همانندی های روایت ها را با هم سنجیده و میزان، نوع تحوّل و دگردیسی شخصیّت ها را توضیح داده و توصیف کرده است. در همین راستا، پژوهشگر بر آن بوده است که با ارائه ی نمونه هایی از دو متن اوستا و شاهنامه، مخاطب خود را به اقتضای متن، با توجه به تأثیر میزان مسایل زمانی از جمله مسایل فرهنگی، اجتماعی ودینی توجه دهد. در همین زمینه از آثار دیگری که به نوعی با اوستا وشاهنامه رابطه ای داشته و حکم مکمّل یافته اند، بهره برده است. شخصیّت های اوستا که در هاله ای از اسطوره و تاریخ ظهور پیدا کرده اند، هنگامی که از مرحله ی زمان اسطوره ای به تاریخ پای می گذارند، به اقتضای مسایل اجتماعی و فرهنگی و دیگر مسایل،چهره ای متناسب با روزگار می یابند. با این دگرگونی زمان همواره ارتباط خود را با مخاطبشان زنده و پویا نگه می دارند؛ چراکه این شخصیّت ها که روایتی خارق العاده دارند، در روایت شاهنامه، عقلانی تر گشته و از آن هاله ای اسطوره ای فاصله گرفته اند؛ بنابراین در سیرتحوّل شخصیّت های اسطوره ای، صحنه ی نبرد میان نیکی و بدی هم چنان گسترده است؛ با این تفاوت که شخصیّت های دو سوی این نبرد، از نظر ویژگی های فوق انسانی و انسانی متفاوت می گردند.
فاطمه روان مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
معصومه زمانپور مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
آزاده بهمیی مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
علیرضا موسوی مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
لیلا آزادبخت مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
عارف کرد مختار ابراهیمی
چکیده ندارد.
آمنه سیفی چرمهینی محمد شکرایی
چکیده ندارد.
محمد برکتی مختار ابراهیمی
سبک خراسانی، به عنوان نخستین دورهی سبکی در ادبیات فارسی پس از اسلام ، تأثیرگذارترین دورهی ادبی بر زبان وادبیات فارسی است. در این پژوهش ، با عنوان «تأثیر سبک خراسانی بر شعر معاصر فارسی» با تأکید بر چهار شاعر بزرگ ؛ نیما ، شاملو ، اخوان و دکتر شفیعی کدکنی ، به دلایل ، شیوه و جلوه های تأثیرگذاری آن سبک بر شعر این شاعران پرداخته شده است . در بخش نخست و بخش دوم به شعر نیما و شاملو، روند تحول و تکامل آن و گونه ی تازه ی شعری آن دو (نیمایی وسپید) به شکلی کاملاً تحلیلی نگاه شده است. در بخش سوم و چهارم که به شعر اخوان ثالث و دکتر شفیعی کدکنی اختصاص دارد، به عناصر سبکساز این دو شاعر با تأکید بر دورهی تکامل آنها پرداخته شده و نشانه های سبک خراسانی در آن عناصر بررسی شده است.در پایان هر بخش، نمونههای تأثیرپذیری شاعران از سبک خراسانی ، در سه محور زبانی ، اندیشگی و تصویری ، آمده است . گفتنی است که افزون بر ارائهی جلوههای سبک خراسانی، به مواردی نیز اشاره شده که پیوند نزدیکی با سبک مورد نظر نداشتهاند ؛ ولی به لحاظ سبک شناسی ، با سبک شخصی شاعران یاد شده ارتباط تنگاتنگی دارند و به تشخیص جایگاه سبک خراسانی در شعر آنان ، کمک میکنند.
علی اصغر بشیری نصرالله امامی
انعکاس باده نوشی در میان اقوام کهن، مضامین خمری در ادبیّات را به وجود آورده و در شعر فارسی نیز از همان ابتدا، این مضامین رایج بوده است. پژوهش حاضر، بازتاب مضامین خمری در شعر خاقانی را بررسی کرده و این نتیجه ها را در پی داشته است که، با وجود حجم اندک شعرهای خمری خاقانی در مقایسه با کلّ دیوان وی، مضامین خمری در دیوان این سراینده از قوی ترین اشعار بادگانی در شعر فارسی به شمار می آیند و دقیق ترین تصاویر خمری را می توان در آن ها یافت. وی هم چنین از مضامین خمری برای مبارزه با ریا نیز سود می جوید. سنّت های حاکم بر شعر خمری، حضور در میان درباریان باده گسار، تقابل خمر با عقاید مذهبی خاقانی، گریز وی از باده نوشی، همگی دست به دست هم داده و تضاد و تعارضی در اندیشه های خاقانی به وجود آورده، و باعث شده اند که شاعر در زمینه ی مضامین خمری به گستره ای از تصاویر شعری و مضامین مثبت و منفی باده دست یابد، که بسیاری از شاعران دیگر را این توانایی نیست.