نام پژوهشگر: عزت خادمی
افسانه حیدری دانایی طیبه ماهروزاده
پژوهش حاضر به بررسی جایگاه "نقد اندیشه" در تعالیم دینی " اسلام" می-پردازد. هدف از این پژوهش، شناخت و بررسی آیات و روایاتی است که به سه پرسش مهم، ضرورت نقد و ارزیابی اندیشه از دیدگاه اسلام، روش های پرورش قوه ی نقادی، و موانع نقادی اندیشه می پردازد. در این پژوهش با نگاهی به تاریخچه ی نقادی در زندگی انسان و تاریخچه ی نقادی در غرب و اسلام، به سه پرسش فوق پاسخ داده شده است. مطالعات بدست آمده حاکی از آن است که طبق تعالیم دین اسلام، پرورش قوه ی نقادی اهمیت ویژه ای دارد بطوری که در دستورات و در عمل بزرگان دینی و مراکز تعلیم و تربیت رواج داشته است و علمای دینی در حوزه ی تربیت عقلانی, ازضرورت آن سخن بسیار گفته اند و روش های پرورش "نقادی اندیشه" مباحثه، مناظره، پرسشگری وارائه ی الگو بوده و عوامل موثر بر رشد آن نظیر تفکر، علم، تزکیه نفس، مشورت و شرح صدرمی باشد که قدرت تجزیه وتحلیل مباحث علمی وبالتبع توانایی نقد اندیشه را بالا می برد که با عنایت به آنها می توان دستورالعمل هایی برای رشد انسان نقاد بدست آورد. در این پژوهش به موانع نقد اندیشه نظیر هوای نفس، تقلید کور کورانه، پیروی ازظن وگمان، ضعف علم، دلبستگی ها، ضعف توجه وبه موانع جسمی نیز اشاره شده است. همچنین بنا به ضرورت، به مباحث عقل و تربیت عقلانی از آنجا که منشاء توانایی نقد می باشد نیز اشاره شده است.
محبوبه یعقوبی خانقاهی عزت خادمی
با توجه به اهمیت درس ریاضی و وضعیت ایران در ارزیابی های بین المللی، ایجاد تحول درشیوه های یاددهی- یادگیری این درس ضروری است. نظریه سازنده گرایی یکی از نظریات مطرح در زمینه آموزش و یادگیری ریاضیات و علوم است که در 30 سال اخیر در جهان مورد توجه بوده است و چند سالی است که در ایران نیز مطرح شده است. مهم ترین شعار سازنده گرایان این است که «معنی توسط خود فرد به صورت فعالانه ساخته می شود». برای درک بهتر یک نظریه، آگاهی از مبانی فلسفی آن ضروری است. لذا نگارنده در این پژوهش مبانی فلسفی نظریه سازنده گرایی را در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی بررسی نموده است. در ادامه با توجه به مبانی و بر اساس دیدگاه های برنامه درسی که توسط میلر مطرح شده است، دلالت های این نظریه در آموزش ریاضی تبیین شده است. از جمله اهداف تربیتی، تلقی نسبت به یادگیرنده، نسبت به فرایند یادگیری و آموزش، محیط یادگیری، تلقی نسبت به معلم و ارزشیابی بررسی شده اند. در پایان نیز انتقاداتی در دو حوزه فلسفی و تربیتی بر این نظریه طرح و بررسی شده است و پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده ارائه گشته است.
منیر کیانی فرید عزت خادمی
این پژوهش دو هدف عمده را جستجو می کند.یکی بررسی تفکر تحلیلی و تعیین ویژگیهای آن و دیگری بررسی آموزش ریاضی ساخت و ساز گرا به عنوان یک روش پرورش تفکر تحلیلی.همچنین در این پژوهش رفتار گرایی و ساخت و ساز گرایی در آموزش ریاضی مورد مقایسه قرار می گیرتد و نقاط قوت نظریه ساخت و ساز گرایی در آموزش ریاضی که به تفکر تحلیلی می انجامد مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه گفتمان ریاضی در کلاس درس به عنوان عاملی که در ایجاد تفکر تحلیلی موثر است معرفی می شود .چرا که ویژگی مهم تفکر تحلیلی دیالکتیک بودن و قابلیت گفتگو می باشد.
بیتا جمشیدی عزت خادمی
پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه ای فلسفه تربیتی و تربیت عرفانی مولانا و حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفته است درابتدا به بیان مقوله عرفان و تصوف و فلسفه پرداخته وهم چنین مثنوی وآثار امام خمینی (ره ) راکه شامل نکات اخلاقی مبتنی برمبانی عرفانی و تربیتی که درشرح چهل حدیث وتفسیرسوره حمد وسخنرانی های اخلاقی که در صحیفه نوروآثاردیگرایشان، با هدف تدوین یک فلسفه ی تربیتی درسه شاخه ی اصلی فلسفه معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی که مقولات دینی با صبغه ای عرفانیست مورد بررسی قرارگرفته است در ادامه به بیان مسائل تعلیم و تربیت از دو منظرمولانا و امام پرداخته شده است صحبت از عرفان و تصوف به سادگی و صراحت سایر موضوعات نیست چرا که هریک از اعتقادات دینی و مذهبی مستند به شواهد تاریخی و یا بیان شفاف و صریح ازسوی بانیان یا معتقدین بدانهاست. عرفان اعتقاد به عشق مطلق است. این اعتقاد خود را مقید به باورمشخصی ازادیان نمی نماید در عین حال بخاطر بهره مندی ازروح لطیف عشق همواره جایگاه ارزنده ای درتمام ادیان ومذاهب داشته و به نوعی با آنها سازگار شده بی آنکه از اصل خود عدول کرده باشد و رمزماندگاری عرفان نیزهمین است.هدف عرفان تربیت انسان کامل است، انسانی که اقوال و افعال و اخلاق نیک را به کمال داراست. در یک کلام عرفان وظیفه تربیت انسان های کامل و خود ساخته را برعهده دارد.عرفان همچون آیینی در جست و جوی حقیقت و درپی تأمین خواسته ی همیشگی آدمی ، دست یابی به سعادتی والا و حقیقی است . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نظرات مولانا و امام خمینی وجود ندارد امااساس و پایه ی عرفان مولانا روی ذوق و وجد گذاشته شده است و توجهی به برهان و استدلال عقلی ندارد . ولی حضرت امام با قبول این ذوق و شهود به رد استدلال نمی پردازند .
زهرا نیروزی پروین احمدی
چکیده یکی از اهداف و نیاز های مبرم نظام آموزش و پرورش هر کشوری ، برنامه ریزی ، تدوین و به روز کردن کتابهای درسی می باشد.کتاب های درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام آموزشی محسوب می شود . درس منطق و فلسفه از جمله دروسی هستند که در پرورش تفکر و عقلانیت در فراگیر از جایگاه خاصی بر خوردارند . هدف این پژوهش بررسی محتوای کتابهای درسی منطق و فلسفه سوم متوسطه وفلسفه پیش دانشگاهی، به روش فعال رومی و بر اساس طبقه بندی شناختی بلوم و همکاران ،و همچنین اهداف آموزش و پرورش سوم متوسطه و پیش دانشگاهی در راهنمای برنامه درسی می باشد. روش این تحقیق توصیفی است. واز تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است.یافته های پژوهش بدین قرار است: هدفهای رفتاری دروس مورد مطالعه، تنها در سطوح دانش، درک و فهم وکاربرد قرار دارند و به سطوح بالای هدف های آموزشی از جمله تجزیه و تحلیل ،ترکیب و ارزشیابی توجه شایسته ای نشده است. طبق روش فعال رومی محتوا کتاب های فلسفه سوم متوسطه و پیش دانشگاهی(متن) به صورت غیر فعال وکتاب منطق سوم متوسطه (پرسشها ) به صورت فعال ارائه گردیده است. از نظر مطابقت با هدفهای آموزش و پرورش متوسطه ،کتابهای فلسفه سوم متوسطه وپیش دانشگاهی، با اهداف مورد نظر ،مطابقت و همخوانی کمتری دارند. کلید واژه ها : تحلیل محتوا، روش فعال ، طبقه بندی بلوم، فلسفه و منطق دوره متوسطه و پیش دانشگاهی ، روش ویلیام رومی .
خجسته رحیمی عزت خادمی
این پژوهش تحت عنوان تبیین نظریه سکولاریسم ونقد دلالتهای تربیتی آن به عنوان فرایندی فکری-اجتماعی با ویژگیهایی چون انسان گرایی ولیبرالیسم،مدرنیسم،ملی گرایی،خردگرایی ودموکراسی و...بر تمامی ابعاد زندگی بشری تأثیر نهاد ودر این راستا تعلیم وتربیت را نیز در سه بعد اهداف تربیتی،محتوای آموزشی وروشهای یاددهی-یادگیری، با تحولی عطیم مواجه ساخت.به طوری که هدف تعلیم وتربیت سکولاریسم،تربیت انسان متخصص وماهر است که ضمن آگاهی به حقوق اجتماعی خود، به ارزشهای مورد نظر تفکر مدرن پایبند باشد وبه عنوان یک شهروند، با اوضاع جامعه صنعتی و سرمایه داری سازگارشود ودر زمینه محتوای آموزشی، تعلیم وتربیت سکولاریستی مفاهیم و دستاوردهای علوم تجربی وعلوم زیستی ونیز مسائل مربوط به نیازهای فنی جامعه صنعتی رادر صدر برنامه های درسی خود قرار داده است.
کژال صالحی پروین صمدی
چکیده جهانی شدن به عنوان طرح یا فرایند در حال وقوع، پدیده ی بارز عصر حاضر است که جنبه های مختلف زندگی انسان را تحت تاثیر قرار داده و چالشها و فرصتهایی را در زمینه های مختلف برای جوامع گوناگون ایجاد کرده است. یکی از این چالشها در حوزه ی فرهنگ، خارج شدن هویت و فرهنگ از حالت ملی و قرار گرفتن آن در بستر جهانی است. علاوه برآن توسعه ی روز افزون ابزارهای نوین ارتباطی از جمله ماهواره، اینتر نت، نشریات بین المللی و... ، فرهنگ ملی کشورها را با تغییر مواجه کرده و در بسیاری از جوامع موجبات در هم ریختن مرزهای فرهنگی وادغام وهضم فرهنگهای ضعیف را در درون فرهنگ فراگیر ومسلط فراهم آورده است به همین دلیل حفظ ونگهداری هویت ملی به یکی از مشغولیتهای ذهنی وعملی سیاستگذاران وبرنامه ریزان نظامهای آموزشی تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر ضمن آشنایی با نظریه ها، تعاریف و ابعاد جهانی شدن به تبیین فرصتها و تهدیدهای این پدیده بر هویت ملی پرداخته و در راستای آن، نقاط قوت و ضعف اجتماعی و فرهنگی جامعه را که در تقویت یا تضعیف هویت ملی موثرند ، معرفی نموده است. سپس بر اساس مدل « swot » به تحلیل یافته ها پرداخته و ضمن انطباق مناسب بین استراتژیها، راهکارهایی را در حوزه ی طراحی برنامه های درسی جهت بهره گیری از فرصتها و کاهش تهدیدها پیشنهاد نموده است که به کارگیری رویکرد کثرت گرایی، تلفیقی، پژوهش محوری، ترکیبی، مستند سازی برنامه های درسی هویت ساز به نقش موثر اقوام، توجه به علوم انسانی، پرورش تفکر انتقادی، توسعه ی مهارتهای ارتباطی و... از جمله ی این راهکارها می باشد
معصومه گل آقایی عزت خادمی
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی بر آمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروری را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم، تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به اهداف واسطه ای و غایی تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فناء فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان می گردد. در این پژوهش به معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب سرچشمه می گیرد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، مطرح شده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است. به لحاظ فراهم آوردن بنیادهای نقد در این تحقیق دیدگاه سهروردی را از نگاه علامه نقد می کنیم. علامه به میراث فلسفی مسلمانان، اعم از مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه تسلط کامل داشت. موارد انتقاد علامه به سهروردی عبارت از، بحث انسان شناسی، تعریف علم و اقسام علم حضوری، در ارزش و اعتبار عقل، سماع، خلوت گزینی و موارد دیگر است.
فاطمه ممشلی طیبه ماهروزاده
چکیده: فمینیسم از جمله نظریات عصر جدید است که با زمینه های تاریخی ویژه ای شکل گرفته و تأثیرات بسیاری بر کشورهای غربی و حتی اسلامی داشته است. از آنجایی که این دیدگاه مانند دیگر ره آوردهای فکری بشر از افراط و تفریط خارج نبوده، بررسی نقاط قوت و ضعف آن به ویژه در زمینه تعلیم و تربیت مستلزم مطالعه عمیق و دقیق می باشد. به همین منظور این پژوهش با هدف «بررسی دیدگاه فمینیسم و تأثیر آن بر تعلیم و تربیت»، در صدد پاسخگویی به این سوالات بوده است: 1- دیدگاه فمینیسم در باب تعلیم و تربیت چیست؟ 2- آثار مثبت فمینیسم بر تعلیم و تربیت چیست؟ 3- آثار منفی فمینیسم بر تعلیم و تربیت چیست؟ روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی از نوع تحقیقات کیفی می باشد که از طریق بررسی اسناد و مدارک و منابع موجود، به تحلیل اطلاعات جمع آوری شده پرداخته است. این پژوهش با شناخت اهداف و محتواهای آموزه-های تربیتی فمینیسم به نتایج زیر دست یافته است: - مهمترین ره آورد فمینیست ها در حوز? سیاسی، کسب حق رأی و حضور زنان در پارلمانهای سیاسی و حقوقی است. - در زمین? اقتصادی با روانه شدن زنان به بازارکار، عدم وابستگی اقتصادی به مردان را به ارمغان آورد. اما این عدم وابستگی به نوبه خود موجب ستمهای دیگری بر زنان شد. - در زمین? فرهنگی و تحصیلی مقدمات حضور زنان را در موسسات آموزشی- پژوهشی فراهم نمود، و باعث فعالیت زنان در عرصه های مختلف علمی گردید که تحت نفوذ مردان بود. - در زمینه تربیت اجتماعی با خارج نمودن خانواده از حوز? خصوصی و به شمار آوردن آن در حوز? عمومی تا حدودی توانست در کاهش خشونتهای خانگی و ستمی که بر زنان در این حیطه می شد کمک نماید، و حقوق اجتماعی جهت رفاه حال آنان کسب نماید. - در حوز? خانواده و اخلاق نظریات بعضی از فمینیست های افراطی تحت عنوان آزادی زنان آثار سوئی به همراه داشته است نظیر: افزایش آمار طلاق و خانواده های تک سرپرست، رواج همجنس گرایی و تقبیح امر ازدواج، افزایش سقط جنین و سرکوب نقش مادری و همسری.
حمیده مژگانی پروین احمدی
فرایند جهانی شدن و توسعه و دسترسی روز افزون به ابزار های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، فرهنگ ملی کشورها را دستخوش تغییر و تحولاتی بزرگ کرده و در بسیاری از جوامع موجبات در هم ریختن مرزهای فرهنگی و ادغام فرهنگهای ضعیف را در درون فرهنگ مسلط فراهم آورده است. بر این اساس حفظ و صیانت از هویت ملی و تقویت آن، بخصوص در قشر جوان و تحصیل کرده، به یکی از دلمشغولی های سیاستگذاران و برنامه ریزان نظامهای آموزشی جهان تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی هویت ملی دانشجویان دانشگاه تبریز و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نظام آموزشی عالی و برنامه درسی آن نتوانسته است در فرایند شکل گیری و تقویت هویت ملی موفق عمل کند. همچنین برنامه درسی آموزش عالی نه تنها تقویت کننده هویت ملی نبوده، بلکه زمینه تضعیف هویت ملی و تقویت هویت قومی و گرایش های قومی را هم فراهم ساخته است. از یافته های دیگر این تحقیق می توان به پایین بودن هویت ملی در بعد دینی و موقعیت خوب زبان انگلیسی، نسبت به زبان فارسی و زبان مادری اشاره کرد و در حالیکه اجتماع از فرد تعلق به هویت ملی را انتظار دارد فرد اولویت را به قومیت می دهد. از جمله راهکارهای پیشنهاد شده می توان به، توجه به برنامه درسی فوق برنامه، تجدید نظر در برنامه بومی سازی دانشگاهها، گسترش فرهنگ گفتمان، توجه به فرهنگ اقوام و... اشاره کرد. کلید واژه ها : هویت ملی - برنامه درسی - آموزش عالی- دانشگاه تبریز- قومیت
سمیه عرب نژاد عزت خادمی
این پژوهش تنها گامی کوچک در حهت تغییر فرهنگ عمومی مصرف در جامعه به سوی فرهنگی مطلوب است که آتیه سازان ایران اسلامی را به رعایت و الزام آن متوجه می کند.
معصومه جعفری عزت خادمی
دانش آموزان تحت تاثیر عوامل محیطی بسیاری قرار دارند که دینداری انها را تحت الشعاع قرار می دهد . هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی ودینداری دانش آموزان بوده است .روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی وجامعه آماری آن دانش آموزان دختر وپسر شهر بندرعباس بوده اند حجم نمونه در این پژوهش 262نفر وروش نمونه گیری از نوع طبقه ای تصادفی بوده است ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده بوده است که علاوه برسنجش وتعین نمره ای کلی ، دینداری دانش آموزان را در چهار قسمت (شناخت دینی، گرایش و عواطف دینی، باورهای دینی و التزام به وظایف دینی)نیز مورد بررسی قرار می دهد . در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از جدول های فراوانی و آماره های توصیفی و نمودارهای میله ای و هیستوگرام، توصیفی از ویژگی های جمعیت شناختی و دینداری دانش آموزان ارائه شده است . سپس رابطه بین وضعیت اقتصادی و دینداری دانش آموزان از طریق آزمون های کای دو تعیین گردیده.نتایج بدست آمده در این پژوهش به قرار زیر بوده است. بین وضعیت اقتصادی ودینداری دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد . بین وضعیت اقتصادی وشناخت دینی ، گرایش وعواطف دینی ، باورهای دینی ، والتزام به وظایف دینی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد . بین دینداری دانش آموزا ن پسر وختر در مناطق محروم تفاوت معنی داری وجود دارد . بین شناخت دینی دانش آموزان پسر وختر در مناطق محروم تفاوت معنی داری وجود ندارد . بین گرایش وعواطف دینی، باورهای دینی والتزام به وظایف دینی دانش آموزان پسر ودختر در مناطق محروم تفاوت معنی داری وجود دارد . بین دیانت دانش آموزان پسر ودختر درمناطق نسبتا مرفه تفاوت معنی داری وجود ندارد . بین شناخت دینی، گرایش وعواطف دینی ، باورهای دینی والتزام به وظایف دینی دانش آموزان پسر ودختر در مناطق نسبتا مرفه تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رقیه آذری عزت خادمی
این تحقیق با هدف بررسی وضعیت تربیت دینی در بین دختران فراری و شناخت عوامل موثر بر آن انجام شده است. دانشمندان تربیت را فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هرموجود و به فعلیت رساندن امکانات بالقوه درون انسان دانسته اند. تربیت دینی عبارت است از ایجاد تغییر تدریجی در متربی برای سیر از «بودن» به «شدن» یا انتقال از وضعیت بالقوه به بالفعل بر اساس اهداف و ارزش های دینی. آیات و روایات در زمینه تربیت دینی خانواده فراوان است و از آن ها به روشنی استفاده می شود که والدین و به خصوص پدر، به عنوان سرپرست خانواده، وظیفه مهمی در زمینه مسائل دینی فرزندان و دیگر اعضای خانواده بر عهده دارد. در جهان کنونی، زندگی اخلاقی بشر در اثر تزلزل نظام های ارزشی مورد تهدید قرار گرفته، اندیشه های مکانیکی و عاریتی جایگزین عقاید دینی گردیده و انسان با بحران های گوناگون مواجه شده که مهم تر از همه بحران معرفت دینی و بدتر از آن، بحران تربیت دینی است. به همین دلیل مطالعه حاضر از جهات متعددی دارای اهمیت است. این مطالعه با روش پیمایشی و در بین گروه نمونه 199 نفری از دختران فراری سراسر کشور انجام شده است. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه محقق ساخته ای بود که علاوه بر میزان تربیت دینی، متغیرهای مستقلی از قبیل تحصیلات والدین، اختلافات والدین، علاوه بر میزان تربیت دینی، محل تولد، نوع مسکن، وضعیت اقتصادی، وضعیت اشتغال، تأمین نیازهای اقتصادی، گروههای مورد مشورت، تبعیض والدین را اندازه گیری می کرد. نتایج حاصله نشان داد که میزان تربیت دینی در بین دختران فراری از حد متوسط آن کمتر است. همچنین تحلیلهای آماری حاکی از آن بود که سه عامل : تبعیض والدین، گروههای مورد مشورت و شاهد اختلافات والدین بودن با تربیت دینی دختران براری رابطه معنی داری نشان می دهد.
حمیده بهشتی معز عزت خادمی
چکیده : هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی برنامه درسی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در آموزش عالی کشورهای ایران ، انگلیس و آمریکا است . در این پژوهش شباهت ها و تفاوت های عناصر برنامه درسی کشورهای مذکور به منظور ارائه پیشنهاداتی کاربردی برای بهبود بخشیدن به برنامه درسی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در آموزش عالی ایران بررسی و مقایسه شده است.این پژوهش یک پیمایش تطبیقی است.اطلاعات مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسش ها از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای ، گزارش های تحقیقی ، جستجو در شبکه جهانی اینترنت و سایت های دانشگاه ها و انجمن های مرتبط در کشورهای مورد مطالعه گردآوری شده است.الگوی مورد استفاده در این زمینه الگوی بردی است. مهمترین نتایج بدست آمده : در کشورهای انگلیس و آمریکا رویه متفاوتی در برنامه درسی این رشته در تمام ابعاد جریان دارد و با برنامه درسی ایران تا حدود زیادی متفاوت است . در برنامه درسی این رشته در بعد اهداف در آموزش عالی ایران و بالطبع در تمام ابعاد دیگر آن باید تجدید نظر صورت بگیرد.پیشنهادات زیر در این راستا ارائه شد : پرهیز از کلی گویی در بیان اهداف، توجه به پرورش توانایی های ارتباطی ، توجه به پرورش تفکر انتقادی و خلاق و مهارت های تحلیل و حل مسئله ،در بعد محتوا : بازبینی محتوا ، حذف دروس غیر تخصصی ، غیر کاربردی و قدیمی و جایگزینی مباحث جدید ، تخصصی و کاربردی – ایجاد وحدت و انسجام درونی و ساختاری درمحتوا – در بعد روش : همکاری بین دپارتمان تعلیم و تربیت و دیگر دپارتمان ها مثل : دپارتمان فلسفه، تاریخ ، علوم اجتماعی برای ارائه تخصصی دروس به دانشجویان این رشته - تدریس توسط اساتید متخصص – لزوم تغییر الگوهای تدریس کنونی و استفاده از الگوهایی که در ان دانشجو در فعالیت تدریس و یادگیری فعال باشد – در ارزشیابی کیفی گرایی جایگزین کمی گرایی و مسئله محوری جایگزین حافظه محوری شود. واژگان کلیدی : بررسی تطبیقی ، برنامه درسی ، آموزش عالی ، فلسفه تعلیم و تربیت.
فاطمه صوفی پروین احمدی
چکیده : رویکرد پژوهش محور در این پژوهش به معنی تقویت روحیه ی کنجکاوی، پرسشگری ،حل مسئله ،تفکر خلاق وتفکر انتقادی می باشد که دانش آموز را درحل مسئله واکتشاف یاری می دهد. در این پژوهش مولفه های رویکرد پژوهش محور عبارتند ازحل مسئله ،تفکر انتقادی ،تفکر خلاق،کنجکاوی ،یادگیری مشارکتی ،تحمل شکست و پذیرش ابهامات ،ارتباط دانش آموز با محتوا ،ارتباط عمودی و افقی محتوا (تلفیق).با توجه به اهمیت کتاب درسی در سیستم آموزشی کشور ایران ،به تحلیل محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ی راهنمایی براساس مولفه های این رویکرد پرداخته شد .این پژوهش ازنوع تحقیق توصیفی ودرگروه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد روش مورد استفاده در این تحقیق روش کیفی وابزار مورد استفاده تحلیل محتوا می باشد.با استفاده ازاین روش به تحلیل کتاب های درسی علوم دوره ی راهنمایی تحصیلی هم چنین اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران ،اهداف دوره ی راهنمایی تحصیلی ،اهداف درس علوم پرداخته شد .نتایج تحلیل محتوا نشان داد که اولویت بندی مولفه های رویکرد پژوهش محور در کتب علوم دوره ی راهنمایی نزدیک به هم می باشد این درحالی است که در محتوای کتب علوم تجربی دوره ی راهنمایی تحصیلی از میان مولفه های پژوهش محوری بیشترین تاکید برمولفه ی حل مسئله وبعد ازآن بیشترین توجه به مولفه ی تفکر انتقادی می باشد سایر مولفه ها نظیرتفکر خلاق ،ارتباط محتوا با تجربه ی دانش آموز ،ارتباط افقی محتوا ،جایگاه درخور توجهی درکتب علوم تجربی نداشتند وبه مولفه ی تحمل شکست و پذیرش ابهامات توجهی نشده است.تحلیل اهداف جمهوری اسلامی ایران ،اهداف دوره ی راهنمایی تحصیلی واهداف درس علوم تجربی نشان می دهد که این اهداف تا حدی همسو با مولفه های پژوهش محوری می باشند بااین حال این اهداف درسطوح مختلف ازنظر پرداختن به مولفه های پژوهش محور هماهنگ نبوده اند. کلید واژه ها :رویکرد پژوهش محور،مولفه های پژوهش محوری،کتب علوم تجربی ،دوره ی راهنمایی تحصیلی
سمیه عمیدی عزت خادمی
این پژوهش با هدف تبیین نقش معلم در سند ملی تدوین شده برای نظام آموزش و پرورش ایران در چشم انداز بیست ساله ی کشور صورت گرفته است.. روش مورد استفاده در این تحقیق روش اسنادی از نوع توصیف و تبیین می باشد. برای نیل به این هدف اسناد مربوطه مورد مطالعه دقیق قرار گرفته، سپس با مراجعه به کتاب ها، نشریات، فصلنامه ها، سایت ها( به خصوص سایت سند ملی آموزش و پرورش) مطالبی در خصوص هدف پژوهش با استفاده از روش فیش برداری گردآوری گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد فلسفه ی حاکم بر سند، فلسفه ای با رویکرد اسلامی و مبتنی بر ارزشها و فرهنگ اسلامی کشور خودمان می باشد. و با عنایت به این فلسفه ی تربیتی تلقی از معلم که به عنوان اسوه و الگوی اخلاق، پژوهشگر، برنامه ریز درسی، عامل ایجادکننده ی انگیزه و تسهیل کننده ی اهداف مشخص و تبیین شده است. همچنین نقش معلم را راهنما و هدایتگری میداند که وظیفه ی برنامه ریزی، آموزش، مشورت، بازخورد دادن و ترغیب متربیان را بر عهده دارد.
مریم کردی عزت خادمی
در عصر کنونی ماندگاری و پایایی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای به میزان بهره مندی آن از فناوری اطاعات وارتباطات نیز بستگی دارد. ظهور رایانه و اینترنت تاثیر مهمی در نظام های آموزشی سراسر دنیا داشته است. مهم ترین این تاثیرات می توان تغییر نقش دانش آموزان و در پی آن تغییر در راهبردهای یادگیری و یاددهی خلاصه نمود. این پژوهش با بررسی نقش و ویژگی های یادگیرنده (دانش آموز محوری) به عنوان رویکردی نوین در نظام آموزشی، زمینه گذار از آموزش سنتی به مدرن را مورد بررسی قرار داده و خاطر نشان می کند که تنها را ه رسیدن به دانش آموز محوری، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در فرایند های آموزشی است. این پژوهش به هدف بررسی نقش یادگیرنده در عصر فاوا و مقایسه آن با نظام سنتی و ارائه راهکارهای پیشنهادی صورت گرفته است. محقق در این پژوهش از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نموده است. تحقیق حاضر از حیث روش جمع آوری اطلاعات ماهیت کتابخانه ای دارد. یافته ها و نتایج این پژوهش به طور کلی این است که سیستم نظام آموزشی در عصر فناوری یادگیرنده محور است، ونقش یادگیرنده در این عصر تغییراتی با خود به همراه داشته است که کیفیت آموزش وپرورش و سیستم نظام آموزشی را متحول ساخته است. در متن پژوهش به این تغییرات و مزایای آن در عصر فناوری پرداخته و علاوه بر آن با نظام سنتی مقایسه شده است.
معصومه دستواره عزت خادمی
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی مفهوم، اهداف و روش و زمینه های رشد و شکوفایی تفکر و تعقل از دیدگاه نهج البلاغه می پردازد. آیات فراوانی از قرآن کریم، انسان ها را به تفکر و تعقل فرا می خواند و در سخنان پیشوایان معصوم (ع) نیز، مسئله، فراخوانی به خردورزی کاملا مشهود است . یکی از ابعاد نظام فکری اسلام، دعوت به تعقل و تفکر است. دلیل اساسی این دعوت ویژگی عقلانی انسان است. انسان خلیفه ی خدا در زمین است و از آنجا که کمال و زندگی سالم و بالنده ی او به میزان رشد اندیشه اش بستگی دارد، در تربیتی دینی این موجود مکرم، روش عقلانی یکی از روش های اساسی تربیت دینی است. از این رو، می توان گفت که اسلام آیین خردورزی است . و هدف بنیادین آن، شکوفا ساختن عقول انسانها است، در این میان نهج البلاغه، جایگاه بسیار رفیعی را به خود اختصاص می دهد. جای جای این کتاب ارزشمند، راه خردمندانه زیستن را به انسان ها می آموزد و راه نیل به حیات معقول را نمایان میسازد. بدین ترتیب ، در این پژوهش شناسایی زمینه های رشد و پرورش تفکر و تعقل و توضیح و بسط آن محور اساسی بحث است. پژوهش حاضر، علاوه بر بحث درباره کارآیی عقل در رسیدن انسان به کمال، به بررسی دیدگاه نهج البلاغه در زمینه رشد و پرورش تعقل می پردازد و از مهمترین مباحث مطرح شده راه های تقویت عقل عبارت از: تفکر، تدبر، کنجکاوی و سوال، معاشرت و درک محضر عقلا و حکما و عبرت گیری از تجربیات دیگران است و مهمترین و اصلی ترین اهداف تربیت عقل از دیدگاه نهج البلاغه: خود شناسی، تزکیه و خود سازی، مقام قرب الهی و بندگی خداوند، آخرت گرایی و دوری از وابستگی دنیا، حریت و آزادگی نفس مطرح شده. اما رد نیل به حیات معقول، باید موانع راه نیز به دقت شناسایی شوند و بدین سان آسیب شناسی تعقل، گام بعدی است که در آن به بررسی دشمنان عقل، که هوای نفس را یکی از بحران های اساسی عقل در تربیت انسان می داند.... پرداخته میشود. واژگان کلیدی: نهج البلاغه، تفکر، تعقل، خردورزی
اعظم السادات توکلی فریبا عدلی
سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی پایدار که می تواند آن ها را در برابر سازمان های رقیب، نیرومند، پایدار و استوار نگهدارد، نیازمند یادگیری می باشند. سازمان ها باید طوری طراحی شوند که هم? کارکنان در فرایندهای برنامه ریزی، تصمیم گیری و هم چنین تعیین هدف ها مشارکت داشته باشند. بنابراین سازمان ها باید در صدد تحول خود به سمت سازمان های یادگیرنده باشند و توانمندسازی کارکنان می تواند به تحقق آن کمک کند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- وضعیت یادگیرندگی دانشگاه های شهر تهران چگونه است؟ 2- وضعیت توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران چگونه است؟ 3- آیا میان سازمان یادگیرنده با توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران رابطه ای وجود دارد؟ 4- آیا سازمان یادگیرنده می تواند پیش بینی کننده توانمند سازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران باشد؟ روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و برای جامعه آماری از بین دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شش دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب شدند، که کارکنان اداری این دانشگاه ها 6572 نفر بودند. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد 354 نفر انتخاب شدند. نرخ برگشت پرسشنامه ها 80% بود. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده براتی(1385) و توانمندسازی کارکنان که بر اساس الگوی اسپریتزر و وتن و کمرون (1992) وخانعلیزاده (1387) آن را تنظیم کرده مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه های منتخب از نظر یادگیرندگی و توانمندسازی در مراتب مختلف قرار دارند، دانشگاه های تربیت معلم، شهیدبهشتی، تهران، تربیت مدرس، الزهراء و علامه طباطبایی به ترتیب دارای بیشترین میزان یادگیرندگی هستند و دانشگاه های تربیت معلم، تربیت مدرس، شهیدبهشتی، تهران، الزهراء و علامه طباطبایی به ترتیب دارای بیشترین میزان توانمندسازی کارکنان می باشند. هم چنین بین سازمان یادگیرنده و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و مستقیم قرار دارد، و سازمان یادگیرنده می تواند پیش بینی کننده توانمندسازی کارکنان باشد. کلیدواژه؛ سازمان یادگیرنده، تسلط فردی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی، تفکرسیستمی، توانمندسازی کارکنان، نظام آموزش عالی
خدیجه زیرکی طیبه ماهروزاده
چکیده: پلورالیسم که ابعاد و صور مختلف فرهنگی، اجتماعی سیاسی فلسفی و دینی را در بر دارد در برابر وحدت گرایی، قرار گرفته ولی بحث ما پلورالیسم دینی است که از ملایم ترین نوع آن (پلورالیسم هنجاری و اخلاقی) آغاز و امروزه به شدیدترین وجه آن یعنی حقانیت تمام ادیان و مکاتب بشری رسیده است. این تفکر همزمان با عصر روشنگری در مغرب زمین خصوصاً در مهد دین مسیحیت (رم) آغاز و در مشرق زمین خصوصاً در شبه قاره هند گسترش یافت و در ایران با بازگشت روشنفکران تحصیلکرده در غرب آغاز و تا به امروز ادامه دارد؛ در این روند تاریخی، مسیحیت و پیروان ادیان مختلف به دلیل جنگ های مذهبی و فرقه ای و به دلایل سیاسی اجتماعی و فرهنگی دیگر بر آن شدند ادیان دیگر را بر حق بشمارند و با ارائه نظریه تساهل و تسامح در زندگی اجتماعی پیروان ادیان را به دوری از تنش در مقابل یکدیگر فراخواندند (تکثر واقعیت ادیان) و افرادی همچون جان هیک بر این نکته تکیه کردند که تمامی ادیان بر صراط مستقیم و بر حقند (تعدد ادیان حق) و پا را از این هم فراتر نهاده و اذعان داشتند اصولاً حق و باطل درباره ادیان معنا ندارد. تمامی ادیان از حقیقت سهمی دارند، نه همگی حق کاملند و نه همه کاملاً باطلند و در این قضایا وامدار تفکر آمپریستی ای بودند که بر تکثر فهم ها و هرمنوتیک تکیه داشت و قائل به نسبیت کامل بود و به دنبال افرادی چون شلایر ماخر از کل دین به تجربه های حسی شخصی بطور اختصاصی قناعت شده است. و ارائه محتویات دین را به روش گفتگوی دینی ، عقلانیت انتقادی و آگاهی بخشی و غیر تجویزی معرفی می کنند.به طوری که به اعتقاد پانیکار گفتگو باید فراتر از صرف تبادل اطلاعات باشد ، وانسان باید خطر تغییر احتمالی دیدگاه دینی اش را نیز بپذیرد. هیک و اسمیت بدلیل اینکه دین را به عنوان مجموعه ای از عقاید و شعائر پدیده ای انسانی می دانند، نسبت به جنبه ها ی عملی دین توجه چندانی ندارند. آنها معتقدند که مهم این است که ادیان همه متضمن تغییر و تبدیل افراد خود محوری به خدا محوری هستند و شیوه های انجام این تغییر در ادیان مختلف هم امری عرضی است.(لگنهاوزن،1379). در میان روشنفکران ایرانی گروهی به این تفکرات سخت متمایل شدند و تمامی آنچه راکه در مهد مسیحیت بود به دامن اسلام کشاندند و حتی قائل به بشری بودن قرآن مجید شدند. امثال دکتر سروش و مجتهدی شبستری از این دسته اند و گروهی دیگر از روشنفکران دینی به نقد آراء و افکار پلورالیستی پرداختند مانند دکتر خسرو پناه و رحیم پور ازغدی. از طرف دیگر یکی از مظاهر تعلیم وتربیت دینی در جامعه که ما مسلمانان آن را به عنوان حجاب می شناسیم و نوعی تجلی عفاف درونی زن می دانیم و دلایل عقلی، نقلی، تاریخی و فقهی بر آن مترتب است مطرح است .اما در جامعه ای با قدمت سی ساله از انقلاب اسلامی شاهد بد حجابی بسیار زیاد در سطح جامعه هستیم که دلایل گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. اگر تکثر فهم ها را از پلورالیسم بپذیریم صرفاً به آنچه از قرآن و کتب دینی به ما رسیده است، نمی توان تکیه ای داشت؛ زیرا هر کس می تواند از آیات آنچه که خود می خواهد برداشت کند و اگر تکثر منظرها را بپذیریم به سیره ی اهل بیت و سنت نبوی نیز نمی توانیم اعتمادی داشته باشیم؛ زیرا هرکس به تشخیص خود عمل می کند وارایه هر الگویی منتفی است. از نظر ایشان در طول تاریخ شرایط بر فهم ها و دیدگاه ها تأثیر گذاشته است.واین عقاید مختص آن زمان است. چون هیچ کس نمی تواند ادعا کند چه عقایدی درست است وکدام نادرست در مباحث عقلی به یک نسبیت و شک گرائی و حیرت می رسیم و هر کس می تواند مرجع خویش باشد. پس بسیاری از مظاهر دین بی معنا خواهد بود. از جمله آن حجاب اسلامی است که رعایت آن با سختی هایی نیز همراه است.
زهرا برخورداری عزت خادمی
عنوان: بررسی و مقایسه ی روش های تجربه آموزی در قرآن کریم و دیدگاه جان دیویی نام و نام خانوادگی: زهرا برخورداری رشته تحصیلی: تاریخ و فلسفه ی آموزش و پرورش استاد راهنما: دکتر عزت خادمی استاد مشاور: - تاریخ دفاع: 29/11/1390 این پژوهش با هدف تبیین نقاط اشتراک و افتراق «تجربه آموزی» در قرآن کریم و آراء جان دیویی صورت گرفته است و از نوع اسنادی می باشد. پس از تحلیل اطلاعات این نتیجه حاصل شد که در روش های تجربه آموزی قرآن کریم(مشاهده ی امور طبیعی،تعقل، کسب علم همراه با ایمان و عمل صالح،و عبرت گیری)خداوند انسان را آزمایش می کند و او را به مقام یقین نائل می-گرداند؛هدف غایی رساندن انسان به کمال و قرب خداوندی می باشد لیکن در امر تربیت اسلامی از این تجارب کمتر استفاده شده است. از طرفی،دیویی نیز بر تجربه در تعلیم و تربیت تاکید دارد و از نظر او پیشرفت و سوددهی تنها در زندگی این جهان مدنظر است.دیدگاه دیویی در نظام آموزشی ما تاثیرگذار بوده است،در حالی که ما منبعی جامع و غنی مثل قرآن کریم در زمینه ی کسب شناخت و تجربه داریم،پس بهتر است هرچه بیشتر از تجارب ارزشمند قرآنی به صورت کاربردی در تعلیم و تربیت کشور ما استفاده شود و بتوان بجای تجارب دیویی از تجربه های قرآنی بهره برد. کلید واژه های پژوهش : تجربه ، تربیت و روش ، قرآن ، دیویی
مریم اصفهانی عزت خادمی
پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.
مهناز طولابی عزت خادمی
پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی تربیت مبتنی بر نرمی و مدارا با تندی و خشونت از دیدگاه روایات اسلامی انجام گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در این تحقیق متون گوناگون، در مورد مدارا و خشونت و فراوانی هر مقوله در احادیث مورد بررسی قرار گرفته است. ضرورت این تحقیق نیازمندی مربیان را به آگاهی از روشهای تربیتی می رساند. نتیجه حاصل حاکی از آن است، تربیت نیاز اساسی انسان است. و آنچه تلاشهای تربیتی را نتیجه بخش می سازد، روشهای تربیتی سنجیده و حکیمانه است. هر چه نظام آموزشی از روش مدارا که متناسب با فطرت آدمی است بیشتر استفاده کند، افراد جامعه بیشتر از آثار و نتایج آن بهره مند خواهند شد. روشهای خشونت آمیز، ناهنجاری و ناسازگاری را در جامعه بدنبال دارند. افراط یا تفریط در اعمال روشهای تربیتی می تواند موجب رکود تربیت و گریز متربی از شیوه های تربیتی بشود و در نتیجه رفتارهای ناپسند و غیرقابل انتظار برای مربیان داشته باشد. بنابراین لازم است والدین و مربیان اعتدال را در تربیت، مدنظر خود قرار داده و از خشونت و سختگیری اجتناب کنند، مگر در موارد استثنائی. خشونت در اصلاح رفتار انسانها به عنوان آخرین حربه بکار می رود و آن هم، نه به عنوان عامل تربیتی، بلکه به منظور بازداشتن و به عنوان یک عامل بازدارنده. اصل اولی همان، مدارا و نرم خویی است. کلید واژه: تربیت – مدارا - خشونت
زهرا زهرا یحیی کاظمی
وحدت وجود را می توان یکی از مهمترین ایده ها در اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستور العمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما این ایده، فصل مشترک اغلب آنها است. توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلاتی همراه است. در این تحقیق به تبیین وحدت وجود و بررسی هماهنگی آن با یکی از دیدگاه های علمی متداول پرداخته شده است. و در نهایت به بررسی اهداف تربیتی از منظر وحدت گرایانه علمی و عرفانی پرداخته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. تحلیلی به این صورت که در آن بعد از بیان یک فرض یا بیان کلی سعی می شود با کمک داده ها و اطلاعات مورد قبول موجود آن فرض مورد بررسی یا تایید قرار گیرد. برای روشن شدن موضوع سعی شده است با وارد کردن داده ها در قالب یک چهار چوب روشن، از آن داده ها استنتاج منسجم و مطمئن تری به دست آید. نتایج پژوهش نشان داد که در دیدگاه مشترک عرفا و فیزیک دانان، مبنای این جهان موجودی غیر عینی و هوشمند است. جلوه ها و نمودهای هستی یگانه است یا جهان یک شبکه واحد و پیچیده ارتباطی است که بین اجزای آن ارتباط و همبستگی وجود دارد. تمام اشیاء به موجب قوانین طبیعت نامتناهی او پدیدارند؛ یا هیچ جرمی معدوم نمی شود و هیچ جرمی نیز از عدم (نیستی) به وجود نمی آید. اهداف تربیتی مبتنی بر این مبانی عبارتند از : 1) وصل و فناء فی الله. 2) رشد دادن انسانهایی هوشمند و معنوی. 3) تحقق ادراکات شهودی و دستیابی به شناسایی های ذاتی که حاصل خودشناسی است. 4) رشد دادن انسانهایی که احساس وحدت شخصیت داشته باشند و نیز وحدت خود با جهان هستی را دریافت کنند. 5)تربیت عاطفی با تکیه بر عشق پروری. باید افراد را طوری تربیت کرد که ایده انسان دوستی با روح آنها عجین گردد به قسمی که همه بشریت را یک خانواده با منافع مشترک بدانند. 6 ) کمک به مردم در گسترش جهان بینی وحدت گرایانه و بهره مندی از یک زندگی انسانی، که در آن همه انسان ها یگانه دیده شوند و زندگی مسالمت آمیز جمعی داشته باشد. 7) رشد دادن انسانهایی که با شناخت قوانین طبیعت زندگی خود را با آنها هماهنگ می کنند. بنا بر این پیشنهاد می شود این اهداف در برنامه های درسی مدارس وارد شود و برای تحقق آن برنامه ریزی شود.
مریم اصفهانی عزت خادمی
پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.
زهرا سرچشمه پور عزت خادمی
با توجه به اینکه ادبیات نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد و اشعار شعرای پارسی زبان نیز دارای موضوعهای تربیتی فراوان می باشد بی تردید، بازنگری و تحلیل آثار سخنورانی همچون پروین اعتصامی گامی سودمند در جهت تبیین مسائل تربیتی منطبق بر فطرت پاک انسانی است. هدف پروین اعتصامی از سرودن این اشعار گرانقدر با بن مایه های تربیتی قوی ، ارائه الگو های شایسته و مناسب برای نسل امروز و اعتلای اخلاقی و کمال انسانی است، پروین اعتصامی با درک و ارزیابی مسائل زمان، با آگاهی از آموزه های تربیتی و اخلاقی و روشهای بدیع تربیت، جهت بیداری مردم و نیل به سرمنزل مقصود و غایت قصوای اخلاق و فضیلت در راه تبیین و ارائه ادبی مسایل اخلاقی تلاش زیادی نموده است تا با تعلیم در سروده هایش نوع صحیح تربیت را به مردم بیاموزد. لذا هدف از انجام این پژوهش، تبیین و بررسی تعلیم و تربیت از نگاه پروین اعتصامی و تحلیل اشعار وی در زمینه انسان و تعلیم و تربیت انسان است. پروین با معرفی برخی مباحث مهم اخلاقی ، در تعلیم و تربیت خود متوجه نقش اخلاق سلیم در تربیت، پرورش و تعالی روح انسان گردیده است؛ بطوری که با بررسی اشعار وی می توان گفت: اخلاقیات در راس تعلیم و تربیت پروین اعتصامی قرار دارد. وصول به نگاه تربیتی واخلاقی پروین که اشعار وی مملو از آن است مستلزم تبیین مقولاتی چون انسان شناسی و معرفت شناسی ای است که ارتباط مستقیم با مسائل تربیتی انسان دارد. همچنین از آنجا که تعالیم دینی در طرح این مفاهیم تربیتی و اخلاقی تأثیر فراوان داشته است بنابراین آیات و احادیثی که همخوان با مضامین اشعار پروین است در ذیل آن جای گرفتند. دراین پژوهش سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات، به برسی برخی از مفاهیم اساسی که شاعره گرانقدرفارسی (پروین اعتصامی )، تعلیم و تربیت خود را بر آن متکی ساخته است بپردازد.
مریم عرفانیان حسینی نژاد دهبار عزت خادمی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تبیین رویکردهای فلسفه تربیتی معلمان ابتدایی شهر مشهد و نقش نگرش انسان شناسی معلمان در انتخاب روش تدریس و مبانی تربیتی آنان بوده است. جامعه آماری این تحقیق 4000 نفر از معلمان مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد که 197 نفر به طور تصادفی از روش خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و برای انجام آن از سه نوع پرسشنامه برای سنجش فلسفه تربیتی معلمان، روش تدریس و نگرش انسان شناسی آنان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رویکرد تربیتی بیشتر معلمان شهر مشهد عمل گرایی است در حالی که نگرش آنان به انسان، نگرشی آرمان گرا، و روش تدریس آنان نیز بر مبنای وجود گرایی می باشد، که می توان علت این عدم هماهنگی را، عدم آگاهی معلمان از مبانی فلسفه تربیتی خود و نقش مهم آن در تربیت دانش آموزان دانست.
حکیمه پورمجیدی عزت خادمی
موضوع پژوهش بررسی رابطه تهاجم فرهنگی با دینداری جوانان است که در این راستا برای رسیدن به هدف، رابطه نمره تهاجم فرهنگی و مولفه های آن با دینداری و مولفه های دین مورد بررسی قرار می گیرد. روش اجرای این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.نمونه 285 نفر ازمیان دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی غیرانتفاعی شهر کرمان در سال 1391 بود، که بهشیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه تهاجم فرهنگی خدابخش وپرسشنامه دینداری شریفی جمع آوری گردید و همچنین اطلاعات پژوهش از طریق نرم افزارو بوسیله همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. فرضیه های پژوهش عبارتند از: 1) تهاجم فرهنگی و مولفه های آن با دینداری جوانان رابطهدارد. 2) مولفه های نمره تهاجم فرهنگی پیش بینی کننده دینداری و مولفه های آن است. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معکوسی بین نمره تهاجم فرهنگی با دینداری، عواطف دینی، باورهایدینی، دانش دینی و اعمال دینی وجود داشت، رابطه معکوسی بین نمره مد گرایی با نمره دینداری، عواطف دینی، باورهای دینی، دانش دینی، آثار دینی و اعمال دینی وجود داشت، رابطهمثبتی بین نمره آگاهی از تهاجم فرهنگی با نمره دینداری، عواطف دینی، باورهای دینی، دانشدینی، آثار دینی و اعمال دینی وجود داشت، رابطه معکوسی بین نمره غرب گرایی با دینداری،عواطف دینی، باورهای دینی، دانش دینی و اعمال دینی وجود داشت و رابطه معکوسی بین نمرهاستفاده از ماهواره و رسانه های خارجی با نمره دینداری، عواطف دینی، باورهای دینی، دانشدینی، آثارو اعمال دینی وجود داشت.
سمیرا کیوانلو عزت خادمی
چکیده تربیت هر فرد، نقش مهمی در زندگی او ایفا می کند و راه های زیادی هم برای تربیت افراد وجود دارد. یکی از این راه ها، استفاده از داستان های دینی است که امروزه کمتربه آن توجه می شود. یکی از این کتاب ها، کتاب داستان راستان استاد مطهری می باشد که در این پژوهش به بررسی ارتباط اصول تعلیم و تربیت اسلامی با داستان های این کتاب می پردازیم. محتوای کتاب داستان راستان در مورد پیامبر، امامان و انسان های نیک می باشد که به صورت کوتاه و با زبانی ساده و صریح بیان شده است که می توان از این کتاب ارزشمند برای تربیت دانش آموزان بهره جست. یکی از اهداف این پژوهش، شناخت اخلاق و سیره پیامبر اکرم(ص) و امامان می باشد و هدف دیگر آن، بررسی ارتباط اصول تعلیم و تربیت اسلامی با داستان های کتاب داستان راستان استاد مطهری می باشد. روش به کار برده شده در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی است و در آن به سوالات زیر پاسخ داده می شود: نقش داستان های کتاب داستان راستان در تعلیم و تربیت دینی کودکان چیست؟ داستان های کتاب داستان راستان بر چه اصول تربیتی اسلامی استوار است؟ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که داستان های کتاب داستان راستان می توانند نقش به سزایی در تعلیم و تربیت دینی کودکان داشته باشند؛ چون این کتاب شامل داستان های دینی و تاریخی می باشد که هم باعث آشنایی افراد با شخصیت پیامبر و امامان می شود و هم افراد از داستان های آن عبرت می گیرند. همچنین داستان های کتاب داستان راستان بر اصول تربیتی اسلامی بسیاری تأکید دارند که در بین این اصول، پنج اصل بیشتر از بقیه تکرار شده اند که به شرح زیر می باشند: اصل تأثیر متقابل– اصل تذکر- اصل مسوولیت- اصل کرامت- اصل عدالت– اصل صبر- اصل ابراز محبت. واژگان کلیدی:تربیت، اصول تربیت، داستان، داستان راستان، استاد مطهری ?
فاطمه شمسی گوشکی طیبه ماهروزاده
تعلیم و تربیت و مسائل مربوط به آن، مهم ترین مبحث و مسئله زمان حاضر است، زیرا براساس تربیت است که شخصیت انسان ها شکل می گیرد و انسان های تربیت شده، آینده سازان جامعه می شوند؛ در این زمینه توجه به مرگ و معاد اساسی ترین و اصلی ترین رکن تربیتی اسلام برای کسانی است که به آن ایمان و اعتقاد دارند اگر دقت کنیم درمی یابیم که نظام تربیتی اسلام بر مسئله معاد سخت تکیه کرده و از همین روست که بیشتر آیات قرآن، بر طرح این مسئله و پاداش و عذاب و درجات آن تأکید دارد، چرا که توجه به مسئله معاد سبب تنبّه و بیداری از خواب غفلت برای افراد می شود که همین امر موجب جلوگیری از کج روی ها و انحرافات اخلاقی و به وجود آمدن زمینه های مناسب جهت رشد وترقی و رسیدن به سعادت می گردد. لذا این تحقیق با هدف شناخت معاد در قرآن و بررسی آثار تربیتی حاصل از آن صورت گرفته است روش انجام آن نیز به صورت توصیفی-تحلیلی بوده است که در آن، با مراجعه به منبع اصلی یعنی قرآن، مطالب لازم جمع آوری شده و بعد با توجه به تفاسیر وکتب مربوطه دیگر به تحلیل آن ها پرداخته شده است. این نوشتار در 4 فصل تنظیم شده که فصل اوّل به بیان کلیات پرداخته است، در فصل دوّم به دیدگاه های تعدادی از مکاتب ومذاهب، و برخی صاحب نظران آن ها تحت عنوان پیشینه نظری پرداخته می شود، و هم چکیده تعدادی از پایان نامه های انجام شده در این رابطه با عنوان پیشینه تجربی ارائه می گردد. در فصل سوّم پس از تبیین اصل معاد و جایگاه آن در تربیت اسلامی، به تبیین تأثیرات آن در باورهای فردی، اجتماعی واخروی انسان پرداختیم. و فصل چهارم نتایج به دست آمده را بررسی می کند و به ارائه پیشنهادها وذکر موانع می پردازد و به این نتیجه می رسد که: ایمان به آخرت سبب بیداری، آگاهی، تقوا، تهذیب نفس و ترس از گناه و ظلم و در مقابل بی توجهی به این امر سبب دوری از حقایق و غرق شدن در دریای مفاسد و گناهان می شود بنابراین! پیشنهاد می شود که تبیین دقیق و صحیح اعتقاد به معاد با استفاده از روش های موثر آموزشی و تربیتی و در قالب های جذّاب هنری و فرهنگی در بیداری فطرت ها نقش تعیین کننده ای دارد لذا به طور جدی مورد توجه و اهتمام مسئولین قرار گیرد.
ملیحه ربیعی گورانسراب عزت خادمی
پرورش تفکر کودکان در آموزه های اسلام از چه جایگاهی برخوردار است؟ این پژوهش در صدد است تا از نظرگاه آموزه های اسلامی به چهار پرسش مهم، جایگاه تفکر در اسلام، جایگاه کودک در اسلام، روش های پرورش تفکر در اسلام و موانع رشد تفکر بپردازد و دیدگاه اسلام را در این خصوص تبیین نماید. مطالعات به دست آمده حاکی از آن است که در تعالیم دین اسلام، پرورش تفکر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و علمای دین در حوزه ی تربیت عقلانی از ضرورت آن سخن بسیار گفته اند و بهترین زمان برای شروع پرورش تفکر را دوران کودکی معرفی کرده اند. بررسی جایگاه کودک در اسلام حاکی از آن است که اسلام برای کودک و تعلیم و تربیت صحیح او اهمیت ویژه ای قائل است و دستورات و روش های ارزنده ای برای تربیت صحیح وی ارائه داده است. در این پژوهش به بررسی و استخراج روش های پرورش تفکر کودکان از تعالیم اسلامی پرداخته شده است که روش های نظیر خوب دیدن، خوب گوش کردن، خوب حرف زدن، روش بازی، پرسشگری، مباحثه، مناظره، قصه گویی و روش حل مساله از جمله روش هایی هستند که جهت پرورش تفکر کودکان از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش حاصل شده اند. همچنین در این پژوهش به بررسی موانع تفکر صحیح و نقش آن ها در ضعف رشد تفکر کودکان نیز پرداخته شده است که نتایج به دست آمده حاکی از این است که موانعی نظیر هوای نفس، تقلید کورکورانه، شتاب زدگی، لجاجت، ضعف علم، خودخواهی و موانع احساسی و جسمی، از جمله موانع تفکر صحیح در کودکان می باشند. در این پژوهش بنا به ضرورت، به مباحث عقل و تربیت عقلانی از آنجا که منشا توانایی تفکر است نیز پرداخته شده است. این پژوهش با روش استنادی و تحلیلی و با مراجعه موردی به آیات قرآن، روایات اسلامی و تعالیم دینی پرورش تفکر در کودکان را از منظر آموزه های اسلامی بررسی و تبیین می نماید تا از این منظر دیدگاه روشنی را پیش روی والدین، مربیان و مسئولان تربیتی قرار دهد. کلید واژه ها: تفکر، کودک، پرورش تفکر، تربیت عقلانی
فاطمه جوادی عزت خادمی
روش اجرای پژوهش در این پایان نامه کتابخانه ای از نوع توصیفی- تحلیلی است. در تفکر اسلامی، انسان در مقام جانشین خدا، خلافت الهی بر روی زمین را عهده دار است. برای کسب این مقام لازم است از دوران کودکی و چه بسا قبل از آن، اقدام های لازم را به عمل آورد، تا انسان بر اساس فطرت خود که خداشناس است بتواند راه درست و فطری خود را در پیش بگیرد. از آنجا که دوران کودکی حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی هر انسان است و شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی خصوصاً در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود، بسی شایسته و ضروری است تا در این دوران حساس زندگی نیازمندی های فطری و طبیعی کودکان به وسیله ی تقویت حس اخلاقی و دینی تقویت گردند تا کودکان به تدریج افرادی سالم و تندرست و از نظر روحی و روانی، شاداب و با نشاط به بار آیند. برای کسب این منظور، از آنجا که انسان ذاتاً حقیقت جو، کما ل خواه و زیباگراست و این زیباگرایی در فطرت همه انسان ها از سوی خداوند متعال به ودیعت نهاده شده است، می توان با استفاده از زیباشناسی دینی بسیاری از گرایش های اخلاقی و دینی را در کودک پرورش داد و او را متوجه مکارم انسانی و دینی کرد. زیبایی در مفاهیم و تعالیم دینی بعنوان یک حقیقت زنده و ابدی است که می تواند خود بخود احساس فطری انسان را که همانا حقیقت جوئی و عشق به کمال مطلق است شکوفا سازد. در زیبایی، انسان کشش پیدا می کند و شوق درونیش شکفته می شود، به وجد می آید و لحظات جذبه را فرا می گیرد. در چنین شرایطی بهترین فرصت برای تربیت دینی حاصل می شود، زیرا دین جوئی و زیباخواهی امری فطری است و ایمان جلوه ای از زیبایی و زیبایی معنوی جلوه ای از ایمان است. به منظور نیل به این هدف یعنی تربیت کودک با رویکرد زیبایی شناسی اسلامی میتوان از راهکارهایی چون: "استفاده از جملات، اشعار، متون و نثر های زیبا برای انتقال مفاهیم دینی به کودک، استفاده از قاعده مجاورت برای مفاهیم دینی، استفاده از زیبایی های آیات قرآن، انتقال مفاهیم با استفاده از زبان دعا، برخورد مناسب در موقعیت های مختلف مذهبی برای بهره مندی کودک از زیبایی معنوی آن موقعیت"، بهره برد.
ساره کربلایی عزت خادمی
عنوان این پژوهش تحلیل دعای عرفه امام حسین (ع) بر اساس مبانی تربیت اسلامی می باشد برای رسیدن به هدف مذکور به اهداف جزئی ویژه ای شامل: دعا در لغت و اصطلاح، زمینه بحث تاریخی دعا، دعا از منظر قرآن و روایات، آشنایی با آداب دعا، و نقش تربیتی دعا دراسلام و آثار آن، تربیت در لغت و اصطلاح، تعلیم و تربیت در اسلام و اهداف، اصول و مبانی تربیتی آن و تحلیل دعای عرفه بر اساس این مبانی پرداخته شده است. با توجه به ماهیت و اهداف پژوهش از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده است. پس از تجزیه تحلیل یافته ها، نتایج ذیل حاصل گردید: نقش دعا در تربیت اسلام بسیار مهم وحائز اهمیت است. تربیت سبب رشد استعدادها و قرار گرفتن انسان در مسیر اعتدال می شود و زمانی که تربیت با دعا عجین و یکی شود علاوه بر آن روح و روان انسان را از رذایل اخلاقی تهذیب و به کمال نسبی خود می رساند و از جمله آثار آن: سبب قرب الهی، آرامش درونی، بصیرت یابی، اصلاح رفتار، اعتماد به نفس و نشاط دررونی می شود. مبانی تربیتی در اسلام با توجه به کتا ب باقری: تاثیر ظاهر برباطن، تاثیر باطن بر ظاهر، ظهور تدریجی شاکله، تاثیر شرایط برانسان، مقاومت و تاثیر گذاری برشرایط، جذبه حسن واحسان، تطور وسع آدمی، کرامت، اندیشه ورزی، آشنایی و بیگانگی با خدا، ضعف و دلبستگی، آزمندی و شتاب است. و دعای عرفه با توجه به مبانی تربیتی بالا، به جز تاثیر ظاهر بر باطن وتاثیر شرایط بر انسان، تقریبا همگی مبانی ذکر شده را شامل می شود
نگار فصیح مرتضی منادی
پرسشگری یکی از تمایلات و نیازهای فطری انسان است که پیوندی اساسی با شناخت، تفکر و آموزش دارد. اینکه چرا معمولاً با افزایش سن و قرارگرفتن در معرض تجربیات مدرسهای، کنجکاوی دانشآموزان کمرنگتر میشود، پرسشی جدی است که باید پاسخ آن را در جهتگیری "پاسخمحوری" نظام آموزشی به جای رویکرد "تفکر محوری" جستوجو کرد. با توجه به رابطه تفکر و پرسش با شناخت و ادراک، در این پژوهش ابتدا ساختار ادراکی انسان از دیدگاه اندیشمندان اسلامی بررسی گردید و بر اساس این ساختار، به بررسی آیات پرسشی قرآنکریم و نقشی که در سیر تفکر انسان ایفا میکند پرداخته شده است.
شهناز حسینی وردنجانی عزت خادمی
چکیده ندارد.
طیبه دستوان عزت خادمی
چکیده ندارد.
ناهید سخنور طیبه ماهروزاده
چکیده ندارد.
ناهید سخنور طیبه ماهروزاده
هدف این پژوهش "تعیین رابطه بین ذهنیت فلسفی و نگرش به روشهای تدریس فعال در بین معلمان ریاضی مقطع راهنمایی دخترانه ی شهر اصفهان در سال تحصیلی88-87" بود.سوالات تحقیق با در نظر گرفتن سه بعد ذهنیت فلسفی (جامعیت،تعمق،انعطاف پذیری) و نگرش به روشهای تدریس فعال (حل مساله،اکتشافی،پروژه،پرسش وپاسخ ومباحثه)تدوین و بررسی شدند.در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده گردید.جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دبیران ریاضی مدارس راهنمایی دخترانه ی شهر اصفهان به تعداد 216 نفر در سال تحصیلی 88-87 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم تعداد 88 دبیر ریاضی انتخاب شد.ابزار اندازه گیری استفاده شده در این تحقیق شامل پرسشنامه ی پیش ساخته ی ذهنیت فلسفی و پرسشنامه ی محقق ساخته ی نگرش به روشهای تدریس فعال بود. اعتبار پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که این ضریب برای پرسشنامه ی ذهنیت فلسفی 84% و برای پرسشنامه ی نگرش به روش های تدریس فعال 77% بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آماری مانند فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار به تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شد و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی،آزمون تی تک متغیره و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین ذهنیت فلسفی و نگرش به روشهای تدریس فعال در سطح 01/0 رابطه ی معنا دار وجود دارد و بین ابعاد ذهنیت فلسفی بعد جامعیت با میانگین 136/4 سطح بالاتر را نسبت به دو بعد تعمق و انعطاف پذیری در بین معلمان به خود اختصاص داده است.همچنین بین هر یک از ابعاد جامعیت، تعمق وانعطاف پذیری ذهنیت فلسفی و نگرش به روشهای تدریس فعال رابطه ی معنا دار وجود دارد، اما این رابطه به ترتیب بین بعد انعطاف پذیری ذهنیت فلسفی و نگرش به روشهای حل مساله ،اکتشافی، پروژه و بعد تعمق و نگرش به روش پرسش و پاسخ و بعد جامعیت و نگرش به روش مباحثه معنادارتر می باشد.
طیبه مهرجو عزت خادمی
هدف این پژوهش « بررسی ارتباط بین عوامل اجتماعی با نگرش دینی جوانان » بود. سوالات تحقیق با در نظر گرفتن چگونگی ارتباط بین عوامل اجتماعی (خانواده، گروه همسالان ، محیط آموزشی و رسانه های ارتباط جمعی) با نگرش دینی جوانان بررسی شدند. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء (س) می باشد که تعداد آنها در سال تحصیلی 88-87، 6675 بود، و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 365 نفر به عنوان گروه نمونه از بین آنها انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری استفاده شده در این پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته( سنجش نگرش دینی و سنجش عوامل اجتماعی) بود، که اعتبار و روایی آن به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی( جدول توزیع فراوانی، نمودار، شاخص های مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی(آزمون های پارامتری مانند: آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی trو رگرسیون چند متغیره؛ و آزمون های ناپارامتری مانند: یومن وایت نی و کروسکال – والیس) استفاده شد. براساس تقسیم بندی نمره ی نگرش دینی در سه سطح پایین، متوسط و بالا، این تحقیق نشان می دهد که 86 درصد کل آزمودنی ها نمره ی نگرش دینی متوسط به بالا دارند. نتایج این تحقیق همچنان نشان می دهد که بین نمره ی نگرش دینی دانشجویان و مجموعه ی عوامل (خانواده، گروه همسالان، محیط آموزشی و رسانه های ارتباط جمعی) 74 صدم رابطه ی معنی دار وجود دارد. در پایان می توان گفت: بیشترین نقش را به ترتیب خانواده، گروه همسالان، محیط آموزشی و رسانه های ارتباط جمعی در نگرش دینی جوانان دارند.
مرضیه محمدی نیا عزت خادمی
هر کودکی بنا به سنت الهی ،خدا دوست و پرستنده او آفریده شده است . او به حکم فطرت الهی به خدا گرایش دارد و او را می شناسد.یکی از کارکردهای دین نیز این است که با آموزه های خود کودک را به خدا نزدیک تر کند و این استعداد بالقوه و قابل انعطاف را در درون او شکوفا سازد، تا در نهایت راه سعادت را پیموده و به سر منزل مقصود که همان عبد صالح است، برسد. محقق با علم به این حقایق و با هدف بررسی و تبیین اصول و روشهای پرورش حس خدا دوستی در کودکان مقطع ابتدایی از منظر اسلام،این تحقیق را ارائه می دهد. پژوهشگر با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای ، مفهوم خدا دوستی را از دو منظر، مورد بررسی قرار می دهد. از منظر درونی ، دو مولفه و شاخص اصلی( علم حضوری و گرایش و علاقه فطری به خدا ) مورد بررسی قرار می گیرد. طبق آیات و روایات این دو شاخص در همه انسانها و از جمله کودکان وجود دارد . از منظر بیرونی نیز از دو مولفه ( شناخت صفات خدا و یاد خدا) بحث به میان می آید. این دو عنصر توأمان با هم موجب افزایش علاقه کودک به خدا می شود. با توجه به واقع شدن کودک در دوره عملیات عینی و رشد مذهبی واقع گرا، شناسایی و توجه به صفات خدا از طریق توجه به محسوسات و دریافتهای عقلانی (طبق آموزه های دین اسلام پایگاه تعقل و بصیرت ،قلب است)صورت می گیرد. از جمله منابعی که در معرفی شناخت خدا دخیل هستند،توجه به طبیعت، قصه های قرآنی می باشد. استفاده از استدلال های ساده ، محتوای برنامه درسی و رادیو-تلویزیون ،نیز در حکم ابزار خداشناسی و پرورش حس خدا دوستی در کودکان می باشند. مفهوم خدا دوستی در کودکان مصداقهای گوناگونی دارد ، مانند: کمک به زدوده شدن تفکرات خام و مادی انگارانه در مورد خدا ، حب پیامبر(ص) و اهل بیت (ع)و پیروی از آنها ، تشکر و قدردانی از خدا و متخلق شدن به اخلاق نیکو و صفات خدایی. مفهوم خدا دوستی فطری (درونی) پایه و مبنای خدا دوستی به لحاظ عینی و پدیداری (بیرونی) است و مصادیق خدا دوستی در کودکان نیز با توجه به وجه عینی آن، در نظر گرفته می شوند. بنابراین هر یک مقدمه دیگریست . این موارد،به مثابه ی مواد و برنامه های تربیت دینی کودکان است. اما فضای حاکم بر این برنامه ها را، همان اصول که قواعد و راهنمای عمل هستند، مشخص می کنند. این اصول و متعاقب آن روشهای ذکر شده ، با توجه به تعالیم دین اسلام ، روان شناسی کودک ، فلسفه اسلامی، و نظرات مربیان تعلیم و تربیت طراحی گردیده است . این اصول به دو دسته ،تقسیم می شوند. اصول دسته اول از لحاظ شأن و رتبه در سطح بالاتری هستند که عبارتند از : اصل خداجوئی فطری و اصل استمداد و توکل به خدا. این دو رابطه ی طولی بنده با پروردگار محسوب می شوند. اصول دسته دوم عبارتند از : اصل رحمت و مهرورزی ، اصل زیبایی شناسی ، اصل تربیت فرحناک ،اصل فعالیت متربی ، اصل تدرج و تمکن در تربیت دینی ، اصل جذب و تطابق ، اصل توجه به تجربه های فردی در تربیت دینی که همگی تحت الشعاع این دو اصل هستند و می توانند رابطه وجودی و اُنس انسان (کودک) با پروردگار را تقویت کنند. مربی نیز باید این اصول و روشها را به صورت تلفیقی مدنظر قرار دهد تا نتیجه تربیتی مطلوب حاصل گردد.