در پژوهش حاضر شیوع آسیب پذیری جنسی کودکان کار 12-7 سال در مقایسه با کودکان عادی و رابطه آن با مشکلات روان شناختی در قالب 7 فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است.در ابتدا برای یافثن کودکان کار به مراکز مردم نهاد حمایت از کودکان کار واقع در جنوب شهر تهران مراجعه کرده و پس از مشاهده و مصاحبه با آنان و مسئولین مراکز حجم نمونه ای به تعداد 120 نفر انتخاب شد.گروه مقایسه نیز از بین دانش موزان همان مناطق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با حجم 180 نفر انتخاب گردید.لازم به ذکر است که تعداد دختر و پسر در هر دو گروه مساوی است.در گام بعدی پرسشنامه های آسیب پذیری جنسی کودکان و نوجوانان علیایی زند و فرم گزارش معلمان مشکلات روان شناختی آخنباخ روی آزمودنی ها توسط معلمان مدارس و مربیان مراکز مردم نهاد اجرا شد.نتایج بدست آمده از پرسشنامه ها حاکی از آن است که شیوع آسیب پذیری جنسی در کودکان کار به طور معناداری بالاتر از کودکان عادی است.چرا که شرایط زندگی آنها بستر وقوع چنین حادثه ای را آماده و مساعد می سازد.در بررسی فرضیات بعد تفاوت معناداری بین دو جنس به لحاظ آسیب پذیری جنسی مشاهده نشد و دلیل این امر احتمالا به خاطر از بین رفتن قبح این قضیه نزد پسران و گزارش بیشتر آن نسبت به گذشته از سوی آنها است که این امر آمار آنها را بالاتر برده و هماند دختران کرده است بنابراین هر دو جنس در هر دو گروه در میزان شیوع این پدیده به یک اندازه دخیل هستند.یافته های بعدی به تفاوت شیوع آسیب پذیری در مشاغل کارگری و دستفروشی اشاره دارد که این موضوع به علت برخورد و مواجهه بیشتر کودکان دستفروش با مردم نسبت به کودکان کارگر که در محیط بسته بازار و تحت نظارت کارفرما مشغول به کارند است که این خود می تواند آنها را آسیب پذیرتر کند.در بررسی آخرین فرضیه هم بین آسیب پذیری جنسی و مشکلات روان شتاختی رابطه معنادار و مثبتی یافت شد.